https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/03/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-04 07:10:252024-04-18 06:12:05گفتگو با دوستان 4 | تمرکز بر بهبود شخصیت خودم
282نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا این مصاحبه و گفتگو ۳ ساعته پر از آگاهی و شاه کلیدهای اصلی بود
و شاه کلید اصلی همونی بو که با اون این اتفاق رقم خورد این گفتگو و این فایلهای ظبط شد
هدایت
استاد واقعا این مبحث هدایت هرچی دربارش حرف میزنید و از تجربیات خودتون میگید عمیق تر میشه و واقعا آدم راحت تر میتونه راهو از چاه تشخیص بده
یعنی وقتی تو این موضوع میفهمی که جواب هدایت قرار نیست همیشه اونیکه تو میخوای اونجوری که تو میخوای باشه خیلی راحتتر درک میکنی که هدایت یعنی چی
واقعا اینکه میگید تکامل و همیشه میگید تو هرچی که من میگم تکاملش باید طی بشه حتی درک همین هدایت
یعنی الان ما همه شنیدیم حرفاتون ،مثالاتون ولی برداشتمون و درکمون بنا به اون مداری که توش هستیم متفاوته
خیلی جالب بود که این مصاحبه شامل این همه تنوع بود
چه از نظر سنی چه از نظر جغرافیایی چه از نظر باور و دین و عقیده ها
و تو همین قاب کوچیک میبینیم که جواب همه مسایل و سوالات و هرچی که موضوع بحث بود به همون کلمه هدایت ختم میشد
من خودم همیشه سوال داشتم دوست داشتم وقتی از آموزشی یا … استفاده میکنم خیالم راحت باشه که وقتی سوال دارم مساله ای دارم میتونم جواب بگیرم راهنمایی بگیرم
ولی خدااروشکر میکنم وقتی شما تو قدم اول درباره سوال پرسیدن توضیح دادید که در وقت درستش هدایت میشید و اینکه از خودتون گفتید که من اصن سوالی ندارم چون باور دارم که در وقت درستش جوابمو میگیرم بخاطر همین اگر سوالی هم برام پیش بیاد میدونم جوابش در وقت درستش به من گفته میشه
و بعدش که درباره هدایت در فایلهاتون توضیح دادید اصن واقعا من دیگه سوال برام کم پیش میاد و هرسوالی هم برام پیش میاد رهاش میکنم میگم تو وقت درست هدایت میشم
یعنی واقعا با توضیحاتی که داده بودید من خودمو خیلی رهاتر و بی نیازتر از سابق دیدم و میبینم و مدام بهتر و بهتر هم میشم
مثلا که حالا کدوم دوره برم بهتره؟ الان کدوم به من بیشتر کمک میکنه؟
یا این یعنی چی ؟ و… یا سوالات شخصی زندگیم
واقعا وقتی آدم این ۲ موضوع هدایت و تکامل واقعا درک کنه و عمل کنه خیلی در مسیر راحت تر پیش میره
من چون خودم این ۲ تا از پاشنه های آشیلم بود هم عجول بودم هم دنبال هی آگاهی و افزایش دانش و اطلاعات
یعنی فکر میکردم آهان ۶ ماه کار کردی یهو باید نتایج خیلی بزرگ و فوق العاده بگیری بعد وقتی نمیشد میگفتم پس چی شد من حتما درک نمیکنم یا ناامید میشدم با اینکه تکامل شنیده بودم ولی درک نکرده بودم ولی وقتی پای کلاس درس شما نشستم و شنیدم تازه عمیق فهمیدم و درک کردم که قضیه از چه قراره تکامل واقعا یعنی چی؟ شما با این مثال مدارها و رشد پله ای و البته مثالهای بجا و عالی از خودتون و طرز فکرتون خیلی موضوع شفاف و واضح میکنید
یا وقتی هدایت درک کردم به اندازه خودم دیگه گفتم به وقتش خدا هدایتم میکنه به سمت دوره ای که باید برم یا هرچیز دیگه یعنی سعی کردم بجای هیجان آروم باشم
اینکه شما از موضوع تبلیغات گفتید یجاها میگفتم آخه چطور تا وقتی خودم عمل کردم و چطورها رو خودم تجربه کردم به لطف خدا .
هم دیدم که مثلا یهو یسری فایلهاتون چطور پخش میشه چون شما باور دارید خدا کارهاتونو انجام میده خدا همه چیز میشود همه کس را …مشتری میشه.تبلیغات میشه و همه چی..وقتی تو باورش میکنی و روش حساب میکنی
و من به خودم گفتم من میخوام به شیوه شما عمل کنم خوب اساتید دیگه هم هستن که اونا هم خوبن در جایگاه خودشون ولی دل من با شماست احساسم میگه چیزی که من میخوام اونیکه سالها دنبالشم همینکه شما میگید
از راحت گرفتن کارها از انقدر ساده بودن بی ریا بودن و انقدر خودتون بودن
از آزادی و رهاییتون از انقدر شجاعت و جسارتتون و اشتیاق و کنجکاویتون در تجربه کردن و یادگیری
از نوع زندگی و سبکتون و علاقه هاتون و خیلی چیزهای دیگه
خداروشکر میکنم که همچین استاد و الگویی دارم
استاد واقعا شجاعت میخواد واقعا قدرت درونی میخواد وقتی همه دارند از یه راه میرن و میگن راه درست اینه تو به حرف دلت گوش کنی
شجاعت شاخ غول شکستن و به جنگ اژدها رفتن نیست اینکه تو جرات کنی وقتی همه دارند از ی مسیر میرن و میگن بابا این مسیر درسته و نتیجه میده ولی تو پای ندای قلبت که صدای ربته بایستی و بگی من به حرف دلم گوش میکنم فارغ از نظر دیگران
خیلی مثال زدید از خودتون و اینجا هم که مثال سایت و اینستا رو زدید زمانی که همه سمت اینستا رفتن همه، شما پایبند صدای دل و قلبتون بودید واقعا اینه تفاوت شما و اینه دلیل نتایج متفاوت شما
استاد خیلی قشنگ درباره روانشناس و مشاوره ها گفتید واقعا کافیه فقط هدایت واقعا بتونی درک کنی و واقعا عمل کنی من چون از راههای مختلف رفتم و تست کردم و بعد به لطف خدا به سمت شما هدایت شدم و دیدم این همونه که من دنبالش بودم
بخاطر همین سعی کردم پذیرای حرفاتون باشم حتی جاهایی که ذهنم مقاومت داره چون شمارو باور دارم چون سبک زندگیتون دوست دارم چون منو واقعا هیچ کس درک نمیکرد و من نمیتونستم با هیچ کی درباره تصوری که من دارم خواسته ای که من دارم حرف بزنم میگفتن اشتباهه بابا تو زیادی دلخوشی من میگفتم من دوست دارم کاری انجام بدم که عاشقشم نه از سر اجبار هرروز پاشم و با ناراحتی برم و منتظر تعطیلات فقط باشم بعد میگفتن تو خوش خیالی کار همینه دیگه زحمت داره
واقعا این یک موضوع بود از هزاران موضوع ذهنم بود که با کسی نمیتونستم حرف بزنم
یا حتی یبار مشاور میگفت خوب تو خیلی رویاهای بزرگ داری و برداشت من این بود که بی خیال رویات شو به زندگی الانت بچسب انقدر تو خیال و رویا نباش
و به لطف خدا هدایت شدم به سمت بهترین مشاور و استاد زندگی یعنی خدام یعنی بالاترین قدرت و هدایت شدم به سمت استاد عزیزم استاد عباسمنش که واقعا رویاهام بهم برگردوند به رویاهام رنگ واقعیت داد که میشود به دیگران و حرفاشون کار نداشته باش در وقت درستش نتایج ظاهر میشن
به شرط ایمان به شرط توکل به شرط شریک شدن با خدا و سپردن امورت به اون هدایتگر مطلق و البته شجاعت و عمل و حرکت
و خداروشکر میکنم برای تضادها و مسایلی که باعث شدن من با این راه و قوانین و از همه مهمتر خدای واقعیم آشنا بشم
ولی فقط به میزانی که به این حرفهای زیبا عمل میکنی و گوش جان میسپاری رشد میکنی
جمله طلاییتون درباره انیشتین خیلی دلنشین بود
( وقتی کارها ساده میشه یعنی خدا داره برات کارهارو انجام میده)
سعی کردم و سعی میکنم که عالم بی عمل نباشم و به گفته هاتون عمل کنم چون تا وقتی فقط بیرون آب باشی و تکنیک شنا یاد بگیری هیچ اتفاقی نمیفته باید دل به دریا بزنی و دل به آب تا شنا کردن واقعی یاد بگیری
من تو همین قدم های اول به اندازه ای که عمل کردم واقعا نتیجه دیدم
ولی این ۴ فایل مصاحبه هم برام یه تلنگر اساسی تر بود برای کار کردن با جدیت حتی بیشتر از این
و البته درک بسیار بسیار عالی و واضح تر از مفهمو ساده ولی بزرگی بنام هدایت
باز هم سپاسگزار و شکرگزار اول خدای خودم هستم که شمارو هدایت کرد برای تشکیل این Room و دوستان هدایت کرد برای حرف زدن و منم هدایت کرد تا گوش جان بسپارم بنویسم فکر کنم و به لطف خودش و هدایت خودش عمل کنم
سپاس از شما که انقدر خوبید انقدر عشقید
آرزوی خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت برای همه ما که در حال ساختن و ارائه ورژن بهتری از خودمون هستیم
خواستم فقط تشکر کنم و سپاسگزاری کنم و عشق و احساسم رو نثار وجود نازنینتون کنم
همونطور که سپیده عزیز گفتن خود این ۴ قسمت یه دوره هستش
به خدا قسم میخورم اگه هر کسی فقط و فقط این فایل های رایگان و دانلودی و هیمن فایل های هدایتی که بهتون گفته میشه و شما میاید و باز گو میکنید رو گوش بده
زندگیش کن فیکون میشه
همینطوری که برای من شد و همه بچه های سایت
و وقتی آدم میاد تو مدار این فایل های رایگان و در کشون میکنه دیگه نمیتونه محصولات شما رو نگیره
یعنی وقتی معجزه های میبینه از این فایل های دانلودی و سطح و مدارش میره بالاتر
دیگه خود به خود میاد تو مدار محصولات
خیلی سخته آدم بیاد تو این سایت الهی و خونه زاد این سایت نشه
استاد من یاد آیه قرآن میافتم که میگه وقتی به خانه محمد میایید زیاد اونجا نشینید و به قولی مزاحم نشید
حالا میفهمم چطور اون اعراب وقتی جمال ظاهر و باطن محمد رو میدیدن
دلشون نمیومد اونجا رو ترک کنند و دوست دشاتن همیشه اونجا باشن
من با اینکه خودم سایت دارم و سایت حرفه ای با هزاران کاربر دارم و کلی کار در روز انجام میدم پای سیستمم
ولی ناخودآگاه میام و روزی چندین بار در حالی که صدای شما داره از جای دیگه و از قسمت محصولات و پلیر پخش میشه
بازم صفحات سایت رو باز میکنم
دکمه هدایتو میزنم
کامنت بچه ها رو میخونم
اصلا کامنت های قبلی خودمو میخونم
انگار که تو یه باغ پر از گلای رنگارنگ دارم قدم میزنم
و حالمو خوب میکنم از عطر گل های رنگارنگ این باغ
این سایت برای من چنین حسی داره ….
راستش چند شب پیش که البته تو کامنت جلسه اول همین فایل هم نوشتم
وقتی برخورد خیلی بدی باهام شد
وقتی که داشتم زور میزدم برای تغییر دیگران
قبل مطرح شدن این صحبت ها تو این قسمت در مورد حرف نزدن از قانون برای کسایی که تو مدارش نیستن
خیلی جدی تصمیم به سکوت برای غیر گرفته بودم
و با خودم گفتم امین چه کاریه
این همه بچه های نازنین و هم مدار تو این سایت
به جای وقت تلف کردن برای این و اون که تو مدار نیستن
بیا و اگر هر چیزی هست اینجا بگو
چون ماها وقتی این آگاهی ها رو میشنویم بی اختیار دوست داریم در موردشون با کسی حرف بزنیم
با خودم گفتم :
بیا اینجا بنویس
بیشتر بنویس
هم هیجانت رو با نوشتن تخلیه میکنی
و هم دوستای هم مدارتو اینجا میبینی
و با خوندن نوشته هاشون و همچنین باز خوردهایی که بهت میدن
نه تنها سرخورده نمیشی
بلکه انرژیت روز به روز بیشتر و بیشتر میشه
با خودم عهد بستم که به غیر این سایت و کسایی که بیان و ازم درخواست کنن حرفی نزنم دیگه
انشالله خدا مدد بده بهم
شاید حافظم تو این حال بوده که این بیت رو سروده :
میکشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم
حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما
بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم
آره باید یاد بگیرم این خاموشی رو
همونی که سپیده عزیز گفت باید تمرین کنم یه جایی که بر خلاف قانون دراه صحبت میشه
باید منم بتونم سکوت کنم
امیدوارم که بشه با تمرین و کنترل ذهن
الهی آمین
هر چی جلوتر میام با استاد بیشتر قدر این سایت و بچه های نازنین این سایت رو میفهمم و درک میکنم
بچه های گلچین شده ای که هشمون یه دریا هستند
نمونش همین چند تا عزیزی که اومدن رو خط
نمونش طناز ۱۸ ساله ای که انقدر ایمان و اقتدار تو صداش بود
و اینقدر اعتماد به نفس و ایمان به موفقیت تو صداش موج میزد
که من فقط و فقط تحسینش میکردم
نمونش سپیده عزیز که چقدر زیبا صحبت کرد در مو.رد هدایت و نتایجش و چقدر تحسینش کردم که در حضور استاد این عزت نفس رو داشت که جرات میکرد و راهکار میداد به فرهاد عزیز
نمونش خانوم شیرین عزیز که واقعا جای تحسین دارن که تو سن ۴۵ سالگی دارن از نو شروع میکنن کاری که کمتر کسی حاضره از صفر شروع کنه
چی بگم از این اقیانوس بی پایان
برید و کامنت الهام عزیز رو برای قسمت سوم این فایل بخونید
الله اکبر
فقط خود کامنت الهام عزیز یه دریاست از آگاهی
فقط برید و بخونید و ببینید که این حرف هایی که به قلب استاد نشسته و برای ما به رایگان باز گو شده چه گنج هایی رو داره هر لحظه در جهان ایجاد میکنه
من اعتقادم هست همه فایل های استاد رایگانه حتی محصولات چون وقتی شما یه ماشین پورش چند میلیاردی رو یک میلیون میخری میگی مفت و رایگان خریدم
چه برسه به فایل ها و محصولات استاد که بیلیون ها دلار ارزششه
ازدیروز با خوندن کامنت الهام عزیز زیر قسمت سوم این ۴ قسمت الهی
همش با خودم میگم
ببین پسر بچه ها دارن چه کارا که نمیکنن
وقتی دیدم یه دختر تک و تنها زده به قلب اروپا با دست خالی اونم تو این شرایط که اکثرا از ترس چپیدن تو کنج خونشون
و اینکه نوشته بود همون پول اندکی هم که داشت داد و دوره استاد رو خرید و بعد نتایجی که اومد …
وقتی از اون فایل روی هیچ کس جز خدا حساب نکن صحبت کرد و تاثییری که روش گذاشت تو اون شرایط سخت …
فقط و فقط و فقط تحسین کردم و آفرین گفتم
یه تحسین قلبی و نه از روی ادا و برای خوش اومدن کسی
و خدا رو شکر کردم برای این احساسات مشترکی که تو دل همه این بچه های سایت هست
حالا یکی بیشتر و یکی کمتر
ولی هست ….
پس با خودم عهد بستم به جز در این سایت الهی
کلامی دیگه صحبت نکنم با غیر
و هر چه هست بیام و اینجا بنویسم
هم یادگاری میشه برای خودم
هم شاید چراغی برای بچه های دیگه
و هم یه انرژی و یه نیرویی میشه برای ادامه راه
استاد ممنونتونم برای این ۴ قسمت بی نظیررررررررررررررررررر
به خدا با کلمات نمیتونم بنویسم از تاثیر این ۴ جلسه
استاد من حس میکنم تازه به مفهوم هدایت نزدیک شدم با این ۴ جلسه
به مفهموم مدارها نزدیک شدم
چیزی که تا قبل این ۴ جلسه فکر میکردم اینقدر میدونم در موردش که میتونم درسشون بدم
الان میفهمم چرا حضرت محمد گفت
ما عرفناک حق معرفتک
و ما عبدناک حق عبادتک
هر چه قدر مدارو آگاهی میره بالاتر
می بینی که بازم بیشتر میخوای و چقدر فقیری به دریافت های بیشتر
چون داره ظرفم بزرگتر میشه ….
پس مثل حضرت موسی بازم میگم
خدایا من تسلیم توام و به هر خیری از جانب تو فقیرم
خدایا شکرت به من فرصت دادی برای دیدن و شنیدن این ۴ قسمت الهی
کمکم کن مدارم رو ببرم بالا و بتونم به درستی مطالبش رو در ک کنم
و همزمان که کامنتتون رو میخوندم تو ذهنم شرایطتون رو تو ذهنم تصویر سازی کردم و سعی کردم خودم بزارم به جای شما
واقعا الهام عزیز بسیار بسیار تحسین بر انگیز بود رفتارهای شما تو شرایطی که داشتید و من بهتون افتخار میکنم به همکلاسی با شما در این دانشگاه عشق و ایمان و توحید استاد عباس منش عزیزم
به همسرم همین امروز صبح میگفتم که فکرش رو بکن یه دانشگاه بخوای ثبت نام کنی و بفهمی که پول یکسال تو ذهنت رو باید ماه ماه پرداخت کنی
چه حالی میشی…
و واقعا تحسین میکنم از زمانی که کامنتتون رو خوندم
اون کنترل ذهنی که از همون اول و سر هیمن قضیه شهریه کردید و بعد قدم های هدایتی و شجاعانه بعدیتون
به قول استاد عزیزم موفقیت حاصل تصمیمات درست متوالی هست
و شما الهام عزیز به صورت بی نظیری درست عمل کردید و البته اون ندای هدایتگر وقتی بیدار میشه اشتباه نمیکنه
من بسیار بسیار بسیار از این شجاعت شما درس گرفتم
یکی از پاشنه های آشیل من از کودکی نگرانی بوده و الانم البته هست و درسته که خیلی خیلی کمتر شده به نور هدایت الله و آشنایی با استاد عزیز
ولی بازم هست
راستش بزرگترین چیز یکه از کامنت شما آموختم این بود که از نگرانی های خودم خجالت کشیدم
در برابر جهاد اکبری که شما کردید
و زدید به دل هدفتون و هر مانعی پلی شد برای حرکتتون به سمت جلو و پیشرفت و تو دل نگرانی ها اون دل شیرتون رو بیدار کردید و سپردیتش به الله یکتا
الهام عزیز اصلا آدمی نیستم که بی جهت و به خاطر چیزی کسی رو تحسین و تمجید کنم
و بازم میخام خالصانه ترین تحسین و تمجیدهام رو از صمیم قلبم نثار شما بانوی نازنین کنم
و این کامنت و داستان نورانی شما تا ابد در وجود من حک شد تا هر وقت نگرانی ها به سمتم میان بهش رجوع کنم و ازش نیرو بگیرم برای ادامه راه
بهترین ها رو از الله یکتا براتون آرزو میکنم
منتظر نوشتن از موفقیت ها و شادی های بیشتری که وارد زندگیتون میشه هستم
امین عزیز واقعا با خوندن کلمه به کلمه کامنتت سرم رو تکون میدادم و تمام حرفاتون رو با تمام قلبم تایید میکردم چه قدر خوبه که اینجا می نویسیم وبه هم دیگه یاداوریشون میکنیم
کاملا درست اشاره کردی به کامنت الهام محمدی عزیز من که هنوز تو کَف کامنت الهام جان هستم فکر کنم دو صفحه ای فقط از کامنت هاشو نت برداری کردم بس که نکته داشت بس که راهکار توش بود بس که عمل گرایی توش چشم میزد بس که توحید و شجاعت تو تک تک عملکرداش وجود داشت ممنون که شما هم یادواری کردی اره عزیزم ماها اینجا هستیم که باهم این انرژی های بینهایت رو به هم منتقل کنیم خوب چه کاریه که برای افردای که قدرشو نمیدونن هدر بدیم اصلا برا یه عده ای وقتی از این حرفا میزنی انگار فحش داری میدی بهشون منم خیلی دارم تمرین سکوت میکنم ولی چون ذاتا ادم برون گرایی هستم یه کمی برام سخته ولی با کمک و کامنت های عالی شما دوستای خوبم ایشالاه که همه انرژیمون رو اینجا متمرکز کنیم و فقط بیاییم واز لذت ها شادیها پول ساختن ها موفقیت ها ارامش هامون حرف بزنیم و واقعا بزاریم بقیه اون جور که راحتن این مسیر زندگیشون رو طی کنن قربانت دوست عزیز وهمفرکانس
اتفاقا امروز داشتم قدم اول رو دوره میکردم که استاد راجع به همین مطلب تو جلسه قرآنی قدم اول صحبت میکردن و این مطلب به جانم نشست که فرمودن بچه ها این صحبت نکردن از قانون و تلاش بی جا برای تغییر دیگران
پرهیز ازش و کنترلش
تکاملی هست
و فرمودن خودم هم کلی بحث میکردم اوایل و کم کم هر چه پرتر شدم از قانون این برونگراییم کمتر شد
و ان شالله این تکامل در ماهم ایجاد بشه که البته سخته ولی با کنترل ذهن و تمرین امکان پذیره
واقعا چه روز فوق العاده ایه امروز، چقدر آگاهی، چقدر صحبتهای ارزشمند، ببین خداوند چه کرد!! ببین چطور این فضارو هدایت کرد تا بوجود بیاد تا چنین فایلهای ارزشمندی تولید بشه ازش، حامد و عرفان و طناز که به نوبت اومدن و دلربایی کردند از همه ما، سپیده خانم که دیگه جای خالی باقی نگذاشت، به قول خودش زرنگ کلاس بود امروز😂 شیرین و فرهاد اومدن از ابتدای راهشون گفتن، استاد مثل جت آگاهی هایی رو گفتن که به خدا درک کردنش هربار لذت عمیقی رو به وجود آدم تزریق میکنه،
اون لحظه ای که طناز جان گفتند که تازه 18 سالشون شده، به خدا اصلا نمیدونستم چی بگم که خدای من، الان طوری شده که هم سنی های من در جایگاهی قرار دارند که بالاترین حد از آگاهی رو درون خودشون دارن، نتایجی گرفتن که برای سنشون به مخیله کسی هم نمیگنجه، حرفهایی رو میزنن که آدم از شنیدنشون سیر نمیشه و متعجب میشه وقتی آخرش سنشون رو میفهمه، استاد جان! به جیکوب گفتید که مثل یک آدم 90 ساله صحبت میکنه، من میگم الان دوستان هم سن من یا کم سن تر در حد یه آدم 900 ساله صحبت میکنن، کجای دنیا چنین حدی از آگاهی رو میشه از دهان شاگردان یه استاد شنید!! کجای دنیا استادش میاد اعتراف کنه که شاگرداش آگاه ترین افراد دنیا هستند!! به خدا اگه زمان میذاشت و میشد که بقیه بچه ها هم صحبت کنند، خدا میدونه چند ده ساعت دوره آماده میشد از این صحبت ها!!!
خدای من هدایت هدایت هدایت که هر لحظه این برنامه به دستان الله رفت جلو، اون جمله انیشتین قشنگ در مورد الان واضح بود که کارها داشت روان میرفت جلو پس یعنی خداوند داشت کارهارو انجام میداد، به خدا اصلا یادآوری این همه آگاهی فقط همین فایل کار سختیه از بس ثانیه به ثانیه اش بینظیر بود و نیاز به ساعتها شنیدن و فهمیدن و درک کردن و دل سپردن داشت،
ما تحت هیچ شرایطی هیچ کدوممون هیچ قدرت و تاثیری در زندگی افراد نداریم و کوچکترین ترین تغییری در زندگی هیچ کسی نمیتونیم بدیم جز خودمون،
اگر دیدی که وقتی یه نفر با نظر تو مخالفه جوابشو دادی، یعنی هنوز زیاد بزرگ نشدی، هنوز خیلی جای کار داری
اول کار همه میفتن توی یه شخصیت دروغین و یه ماسکی میزنن رو صورتشون که فقط حرفای قشنگی میزنن ولی موقع عمل هیچ خبری از اون حرفا نیست، یقه بقیه رو میگیرن ولی مچ خودشونو نمیتونن بگیرن،
آمادگی میخواد برای ورود به دوره ها، در زمان مناسبش جهان خودش هدایتت میکنه و شرایط رو مهیا میکنه برای اینکه در سطح بالاتری روی خودت کار کنی
در هرکجا که باشی، میتونی چیزهای اضافی و زنجیر های بسته شده به پاهات رو باز کنی و بری دنبال عشقت، دنبال کاری که شب تا صبح به خاطرش بیدار میمونی و نه گشنگی میفهمی نه تشنگی نه خستگی چرا که اون عشقه داره کارهارو انجام میده
اگه به حرف خداوند درونت گوش بدی، اگر موقعی که همه بهت میگن راهت اشتباهه ، تو با هدایتت بمونی و ادامه بدی، یه جایی میرسه که همون انسانها میان و بهت میگن که چقدر تصمیمت درست بوده
بذارید نتایجتون پدیدار بشه و اون موقع آدمها میان و اگر ازتون درخواست کردند که راهنماییشون کنی بهشون پاسخ بده
تکامل، اصلی ترین قانون جهان، قدم به قدم، پله به پله، یکی یکی درجه ها رو باید طی کنی، بحث بحث زمان نیست، بحث آمادگیه که میتونی حتی انقدر آماده باشی که قدم ها رو سریع طی کنی ولی نمیتونی یه شبه از نی قلیون بشی آرنولد، نمیتونی یه شبه بشی استاد عباسمنش، یه شبه نمیتونی بشی ایلان ماسک
اگر کسی آماده نباشه، من هرچیم داد بزنم هیچ فایده ای نداره، اگر هم کسی آماده باشه اصلا وجود یا عدم وجود من مهم نیست چون خداوند از بینهایت دستش اسخ میدهد، شاگرد که آماده باشه معلم از راه میرسه، چه بسیار انسانهای موفقی هستند که حتی اسم استاد رو که نشنیدن هیچ، اصلا طرف آموزش دیدن هم نرفتن ولی به طور پیش فرض از راه درست استفاده میکنن، نا آگاهانه هم که شده از قوانین دارن خیلی دقیق استفاده میکنن، نمیتونن توضیح بدن چطوری موفق شدن، ولی بلدن که موفق باشن
پاسخ هر سوالی مو به مو در سایت هست، حتی نه در دوره ها که در فایلهای رایگان پاسخی فراتر از سوالهای ما هست،
اگر شاگرد زرنگ استاد باشی نتایج خفن میگیری، حتی اگه اول راه باشی هم برای مدار خودت نتایجت خفنه ها!! ولی خب پاداش شاگرد زرنگی تو این خانواده یه چیز دیگه است.
بعد از یه مدت یه سری نتایج برامون متاسفانه عادی میشه و دیگه فکر میکنیم که طبیعی بوده که اینطور شده همینطوری خود به خود و یادمون میره که یه سری اقدامات باعثش شده که باید به خودمون اونهارو یاد آوری کنیم آگاهانه به خودمون
ز گهواره تا گور، شاگرد استاد بمون😘😁 و اگاهی های ناب بجویی🧡
خدایاشکرت الان میرم از فایل اول شروع کنم به یادداشت برداری و خدا میدونه که چقدر از این یادداشت ها باید برداشته بشه، چه دفترها که باید پر بشه و چه مداد ها که باید تراشیده بشه تا شاید یک درصد این آگاهی هارو ثبت کنه
عاشقتم خداجونم که هدایتم کردی در این هدایت چند روزه باشم و عشق کنم
استاد مثال جی پی اس چقدر عالی بود برای فهم بیشتر هدایت
چقدر عالی گفتید این فقط در مرود مسیریابیه
هدایت خداوند در هر زمینه ای در هر لحظه ای هست
درمورد قضاوت و دخالت در زندگی دیگران من کاملا این شکلی بودم چون در خانواده ما این نوع رفتار نشان دلسوزی و دوست داشتن همدیگه بود اما من فهمیدم که هر وقت هر توصیه ای( بدون پرسش اون آدم از من) کردم خودم همون موقع بیشتر از مخاطبم نیازمند عمل به اون توصیه ام .
الان هروقت بخوام اینکار بکنم
میگم من فقط مسئول زندگی خودمم
و هرچیزی که قراره به اون آدم بگم برای خودم در دفترم مینویسم !
استاد شما میلیون ها بار همیشه تکرار کردید که
هر لحظه ما در حال ارتعاش دادن هستیم
ولی انگار بعد از این همه تکرار تازه یه جرقه در ذهنم زده شد !
یعنی من از همین لحظه میتونم زندگیم عوض کنم.
از همین لحظه می تونم ثروت بیشتری خلق کنم
از همین لحظه می تونم عشق و محبت بیشتری از آدم ها خلق کنم.
از همین لحظه می تونم سلامت تر باشم
از همین لحظه میتونم هر چیزی در زندگیم عوض کنم !
البته به اندازه یک مدار
انتظار اینو نباید داشته باشم که فورا از صفر برسم ۱۰۰
اما اگر ادامه بدم تجربه ۱۰۰ هم حتمیه !
اصلا قانون نباید عادی بشه برام
چون دیگه نمیتونم ازش کمال استفاده ببرم
دچار روزمرگی و ارتعاش ناآگاهانه طبق عادت میشم !
دقیقاً استاد به اندازه ای که درک کردم من هیچ تاثیری در زندگی بقیه ندارم و سعی کردم دخالت در زندگی اطرافیانم کم کنم نتیجه هام خیلی بیشتر شد اصلا فضای ذهنی جدیدی تجربه کردم!
استاد افرادی که آماده ترن پذیرش بیشتری از حرفاتون دارن و زودتر نتیجه میگیرن این به نفع شماست چقدر احساس لیاقت تون دوست دارم که حتی در استفاده از محصولات دنبال با کیفیت ترین افراد هستید ! نه دنبال مشتری بیشتر
چون شما نتیجه و عمل براتون مهم تره !
و این ویژگی را افراد کمی دارند !
همیشه نتایج من باید صحبت کنن نه زبان من !
اینقدر چند ماه پیش افراد متفاوت به من گفتن تو فقط قشنگ حرف میزنی به خودم اومدم خودمو متعهد کردم که دیگه مبلغ قانون نباشم بلکه عمل کننده باشم
با درود و سلام خدمت دوست و هم خانواده ی عباسمنشی خانم فرنوش شایسته ی عزیز
چقدر این کامنت پر محتوا و تاثیر گذارتونو دوست داشتم و چقدر لذت بردم
اینکه هدایت خداوند در هر زمینه ای هست
اینکه ..قضاوت و دخالت در زندگی دیگران . وهر چقدر بخوای به اون آدمها بگی در دفترت مینویسی این نکته خیلی برام جالب بود
و اینکه هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم و اینکه مبلغ نباشیم و عملگرا باشیم 🙏🥀
واقعا فرنوش جان مممنونم از همه آگاهی و از خوندن کامنت زیبایت به درک آگاهی بیشتری هدایت شدم ممنون و سپاسگذارم و برات بهترینع بهترین ها رو آرزومندم روز و شب خوب و خوشی داشته باشی عزیزم
خدایا شکرت که امروز هم بهم فرصتی دادی که همراه و هم قدم استاد عزیزم باشم
خیلی وقتا ما فکر میکنیم که موظف هستیم که زندگی و شرایط آدم های اطرافمون و تغییر بدیم
و میخوایم جای خدا بشینیم و یادمون میره که هرکسی خودش با فرکانس هاش داره زندگیش و خلق میکنه
حتی خداوند هم تو قرآن هیچ وقت به پیامبر نگفته تو وظیفه داری که مشرکان و به راه راست هدایت کنی بلکه بارها و بارها خداوند به پیامبر گفته از مشرکان روی بگردان
پیامبر فقط وظیفه داشته اون چیزی و که بهش وحی شده ابلاغ کنه حالا هرکسی که میخواد ایمان بیاره و هرکسی هم که نمیخواد ایمان نمیاره
پیامبر هم مثل یه پست چی نامه رو میاره حالا طرف میخواد نامه رو باز میکنه میخونه نمیخواد نمیخونه
هم پیامبر و هم شیطان دارن کارشون و انجام میدن و هیچ تسلطی بر بندگان ندارن و این دیگه با خود مردم هست که به کدوم سمت برن
وقتی خدا به پیامبر دستور داده که از مشرکان روی بگردان و تو نمیتونی به زور کسی و به راه راست هدایت کنی چرا ما اصرار داریم که اطرافیانمون و تغییر بدیم چرا ما فکر میکنیم که ما میتونیم زندگی کسی رو تغییر بدیم درصورتی که کسی تا خودش نخواد تا مدارش تغییر نکنه شرایط زندگیش عوض نمیشه
هرکسی تو هر مداری که هست اتفاقات و شرایطی رو تجربه میکنه که تو اون مدار هست ما نمیتونیم دست کسی رو بگیریم و از یه مدار بیاریمش تو یه مدار دیگه اگه اینو درک کنیم دیگه کاری به دیگران نداریم
اگه درک کنیم که هرکسی الان هرجایی هست جای درستشه دیگه نمیخوایم برای کسی دلسوزی کنیم چون اون خودش خواسته که تو این شرایط باشه
چرا استاد انقدر تاکید داره که راجب این مسائل با کسی حرف نزن ؟
چون باعث میشه تمرکزت از رو اصل برداشته بشه و به فرعیات بره
چون اونا که متوجه نمیشن تو چی میگی و با تو بحث میکنن و ما میخوایم اونا رو قانع کنیم همه اینا باعث میشه توجه ما بره به سمت ناخواسته ها و اونارو به زندگیمون دعوت کنیم
به قول استاد مثل اینه که بخوای به یه کور آسمون و نشون بدی بگی ببین چقدر قشنگه اون نمیتونه ببینه چون نابیناست و تو هر چقدر هم که تلاش کنی فایده نداره
و استاد چقدر زیبا شما دارین عمل میکنین به این آگاهی ها و گفتین که حتی اگه من فریاد بزنم ولی اون کسی که تو مدار نباشه نمیشنوه و اگه تو مدار باشه حتی اگه شما نباشین به یه طریق دیگه هدایت میشه
هر کسی به میزان آمادگی که داره به مدارهای بالاتر هدایت میشه
هزاران راه وجود داره برای هدایت افراد
وقتی این آیه رو شنیدم و درک کردم دیگه هیچ وقت نخواستم راجب این مسائل با کسی حرف بزنم یا نخواستم کسی و قانع کنم
و چون سخن بیهوده میشنوند از آن روی گردانیده و میگویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما سلام بر شما ما خواهان معاشرت با جاهلان نیستیم
من فقط وظیفه دارم رو خودم کار کنم و هیچ وقت نخوام چیزی و به کسی ثابت کنم
افرادی که تو مدار من باشن خودشون میان سمت من نیازی نیست که من کاری کنم
چقدر لذت بردم از جمله طناز که گفت اصلا مهم نیست که نسبتون با هم چقدر نزدیک باشه پدرمون باشه یا مادرمون یا همسرمون مهم اون مدار و فرکانسی هست که توش قرار میگیریم
از نزدیک ترین افراد خانواده ما هستند که اگه با هم هم فرکانس نباشیم جهان ما رو از هم جدا
میکنه چون جهان نمیتونه افرادی که با هم هم فرکانس نیستن رو به مدت طولانی یه جا نگه داره
خیلی وقتا هم میشه که افراد تو رابطشون مشکل دارن ولی نمیخوان تغییر کنن میخوان اون طرف و تغییر بدن که این امکان نداره و این میشه که سالها یه زندگی رو به زور تحمل میکنن و همیشه از زمین و زمان گله و شکایت دارن
من باید بپذیرم که اگه من تغییر کنم آدم های اطرافم عوض میشن
اگه من تغییر کنم شرایط شغلیم عوض میشه
اگه من تغییر کنم شرایط سلامتیم بهتر میشه
زمانی من میتونم زندگیم و تغییر بدم که بپذیرم تمام عوامل زندگی من درونی هست نه بیرونی
چون من میتونم خودم و تغییر بدم ولی هیچ وقت نمیتونم عوامل بیرونی و تغییر بدم
من هیچ وقت نمیتونم دولت و تغییر بدم
نمیتونم پدرم و مادرم و همسرم و یا رییسم و تغییر بدم
ولی میتونم خودم و تغییر بدم
من باید شخصیتم تغییر کنه نه اینکه ادا دربیارم
همه میتونن حرفهای قشنگ بزنن ولی مهم اینه که عمل کنیم به آگاهی ها
همین امروز وقتی میخواستم بیام سرکار رفتم جلوی آینه و به خودم گفتم تو واقعا همونی که بدون آرایش بیرون نمیومدی ؟
انقدر تغییر کردی که مدت هاست خودتی و دنبال تایید دیگران نیستی و حرف دیگران برات مهم نیست
همیشه سعی کردم شخصیتم تغییر کنه همیشه سعی کردم به کوچکترین آگاهی ها عمل کنم
و در جواب شیرین عزیزم که گفتن هنوز دستاوردی ندارم میخوام بگم
از همون لحظه و همون روز اول که وارد این مسیر میشیم نشانه ها میاد حتی شاید به قول استاد میریم خونه و میبینیم مامانمون غذای مورد علاقمون و درست کرده این خودش نشانه هست
البته من اینو به خودم یادآوری میکنم که
همین که من دارم سعی میکنم حرف دیگران برام مهم نباشه
همین که سپاسگزار تر شدم
همین که فقط روی خدا حساب باز میکنم
همین که شب ها با آرامش کامل میخوابم و صبح ها با هزار امید و انگیزه و ذوق و شوق بیدار میشم
همین که تو زندگیم هدف دارم و دارم براش حرکت میکنم
همین که اصلا جنس اتفاقات زندگیم تغییر کرده
و هزار تا مثال دیگه یعنی من تو مسیر درست هستم و باید ادامه بدم
شاید از نظر دیگران اصلا هیچ پیشرفتی نباشه شاید نجواها بیان و بخوان تو رو با دیگران مقایسه کنن ولی من که میدونم درونم چه تغییری رخ داده من که میدونم جریان چیه
و بدونم که این مسیر هیچ انتهایی نداره و هر چقدر شرایط بهتر باشه باز هم میتونه بهتر باشه و یه جمله مینویسم از خانم شایسته عزیز و اونم اینه که
(( تنها زمانی به معنای واقعی کلمه زندگی میکنیم که در حال ساختن نسخه ای بهتر از همه چیز در دنیای اطرافمان باشیم و به حرکت در این مسیر ادامه بدیم یعنی حتی اگر همه چیز در زندگی مان عالی است بدانیم که باز هم میتواند از این بهتر باشد))
درس دیگه ای که از طناز یاد گرفتم این بود که تمام باورهایی که تو شهرشون و بین مردم بود و شکست و باور نکرد و نذاشت باورهای اشتباه جلوی پیشرفتش و بگیره و رفت سراغ عشق و علاقه اش و باز هم بهمون ثابت کرد که عوامل بیرونی هیچ تاثیری تو کار ما و زندگی ما نداره و همه چیز برمیگرده به باورهای ما
خدایا شکرت که بهم فرصت نوشتن دادی
خدایا همواره به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
عزیزم مطالبی که نوشتی خیلی پر محتوا و دقیق بود واقعا لذت بخش بود
اینکه.. ما نمی تونیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم واینکه ما یادمون میره که هر کسی با فرکانس های خودش زندگیشو خلق میکنه
اینکه . آیه هایی از قران در رابطه با پیامبر نوشتی که اون مثل یک پستچی فقط وظیفه اش رساندن نامه است و نمی تونه به زور کسی رو هدایت کنه
و اینکه .. گفته های طناز رو اینقدر دقیق بیان کردی و همچنین اگر کسی در مدار و فرکانس هم نباشند جهان خودش جدا میکنه
مونا جان تمام کامنتت زیباتو خوندم و لذت بردم و از اینکه این گفته ها رو هر روز باید برای خودمون تکرار کنیم و یادآوری کنیم واقعا یک ذهن عملگرا میخواد و باید تمرکزی روی افکار و ذهنمون کار کنیم
ممنون و سپاسگذارم برای این نکته های پرمحتوا و دقیقت که برام یادآوری میشه
خدا رو شکر می کنم و خوشحالم که هدایت شدم به خوندن کامنت زیبا و پر از آگاهیت دقیقا همینطوره که گفتی ما وظیفه داریم خودموو تغییر بدیم وبه نسخه بهتری از خودمون تبدیل بشیم ! تمام این سالها که از اهدافم دور شدم فقط به دلیل این بود که خواستم دیگران رو تغییر بدم . و آیه 55 سوره قصص دیگه حجت رو بر همه ما تمام میکنه که اینجا به زیبایی به اون اشاره کردی .
سپاسگزارم از تو دوست هم فرکانسیم بابت به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها.برات اقیانوسی از ثروت ، سلامتی ، آگاهی ، عشق و شادی آرزو می کنم .
استاد علاوه بر هدایت که شما گفتید من از این شاه کلید برای باز کردن در خواسته هام هم استفاده میکنم
تا اونجایی که یادم میاد از بچگیم وقتی تو ذهنم گفتم من نمیدونم چطوری فقط میخوام داشته باشمش ، به طرز عجیبه فراهم شده !
یادمه پارسال دی ۹۸ خیلی الهام گونه بهم گفته شد از «نمیدونم» برای دریافت خواسته ها استفاده کن !
با گوشیم اون موقعم به تضاد رسیدم و گوشی های جدید تحسین میکردم با خواهرم برای خرید گوشیش همراهی میکردم درصورتی که خودم هیچ قصدی برای خرید نداشتم
وقتی امکانات گوشی های جدید دیدم گفتم خدایا من نمیدونم تو بهم بده !
مگه نمیگن تو وهابی
یادمه با ایمان کمم اول ۶۸ گیگ گفتم
یک هفته بعد مادرم زنگ زد گفت برو گوشی انتخاب کن میخوام به عنوان عیدی و کادو تولدت بهت گوشی بدم و من موندم از اولین نمیدونمی که آگاهانه خلق کردم !
از یجایی به بعد با گوش دادن فایل های استاد به خدا گفتم بابا من دیگه واقعا نمیدونم چطوری ولی ۱۲۸ گیگ برای تورزیاد نیست من ازت میخوام ! من دیگه به چطوری فکر نکردم !
و جالبه وقت خرید خدا از زبان مامانم که اصلا سر در نمیاره از گوشی بهم گفت فرنوش میگن ۱۲۸بهتره اونو بردار !
بهمن ۹۹ من برای کاری ( شغل نه) به مدت ۱ هفته اومدم اهواز
دیدم حسم خوبه به اهواز هنوز قصد نکرده بودم بمونم گفتم برم دنبال کار (شغل) موقت بگردم
هیچ کس و هیچ جا آشنا نداشتم فقط گفتم «نمیدونم» یجایی هدایت میشم دیگه !
طبق فرکانس ها و باورام همون روز اول جای دومی که مراجعه کردم گفت بیا سرکار
هرچند یه تضاد هایی داره که باعث رشدم شد ولی واقعا میتونم بگم بهترین درس ها را گرفتم !
در طول دوران عید ما جایی نرفتیم دوستانم در گروه تلگرام حرف از مهمانی زدن و من دلم خواست گفتم «نمیدونم» چطوری منم میخوام
و سیزده بدر مادر دوست خواهرم مارو دعوت کرد خونه شون و قورمه سبزی فوق خوشمزه اش را چشیدم تا یادم نره از جاییی که گمان نمیبرم هم میشه دریافت کنم ! چقدر چسبید این مهمانی که خدا دعوتم کرد !
تولد خواهرم دوست داشتم لباس شیکی داشته باشم رفتم بازار هرچی آگاهانه گشتم چیز خوبی پیدا نکردم ولی وقتی گفتم «نمیدونم»
تسلیم
با مادرم به اجبار ظاهراً ولی (جواب فرکانس های من بوده) رفتم بازار هدایت شدیم به یه پارچه فروشی و من پارچه دلخواهم خریدم
حتی مدل لباسش را هم نمیدونستم چی طراحی کنم !
وقتی رفتم پیش خیاط یهو الهام شد در پارچه هایی که مادرم پیش خیاط گذاشته بگردم و یهو توری صورتی رنگ را دیدم دیدم چقدر زیبا به پارچه ام ست میشه در یک لحظه تصویر نهایی لباس بهم الهام شد .
خود خیاط بهم گفت عجب چقدر سریع سِت کردی! و تازه مامانت میخواست دفعه قبلی که اومده بود این پلاستیک ببره ولی نشد چه خوش شناسی اینجا مونده بود!
و من در دلم خندیدم شانس !
من یه زمانی همش بدبیاری و بدشانسی داشتم 😁
اما هدایت و توکل بود که همزمانی را بوجود آورد چیزی که هر انسانی عاجز از رقم زدنشه !
این لباس طوری شد که هرکس دیدش گفت از کجا خریدی چقدر قشنگه چون صفر تا صدش کار خودِ خدا بود که با «نمیدونم» من خلق شد.
جدیدترین تجربه ام از «نمیدونم»
در فروشگاهی که کار میکنم قرار شد از من ویدیو تبلیغاتی برای معرفی پارچه ها گرفته بشه تا در پیج اینستاگرام گذاشته بشه
به خواهرم که تجربه داره زنگ زدم بهم کلی باور محدودکننده داد دفعه های اول خیلی تپق میزنی
تو خونه خیلی تمرین کن و از خودت ویدیو بگیر !
روز موعود من قبل از رفتن سرکار گفتم بذار چند دقیقه تمرین کنم بعد برم سرکار
ویدیو تمرینی گرفتم چندبار نگاه کردم قلبم گفت این راهش نیست بسپار به من
منم گفتم باشه خدایا من نمیدونم صفر تا صدش با تو !
از ژست و تن صدا و لباس و کلمات و لایک و کامنت ها گفتم همه چیش تو ببر جلو !
من تا حالا تو عمرم همچین کاری نکرده بودم
بی تجربه ی بی تجربه ولی
بخدا به خودش قسم
وقتی فیلم برداری شروع شد نیرویی در بدنم احساسم کردم خیلی ویژه یهو زبان اندام سرشار از قدرت و اعتماد به نفس شد خستگی ۶ ساعت کار کردن از تنم رفت بیرون با صدای محکم و قوی شروع به صحبت کردم و چیزایی که همون لحظه همکارم گفت از پارچه بگو را گفتم منی که قبلا باید حفظ و بارها تکرار میکردم !
خداوند قلب هارا نرم کرد تا بالاترین تعداد لایک های پیج را بگیره
مگه من میتونستم به همه آدما تک تک بگم ؟!
چقدر ایمانم به هدایت بیشتر شد
چقدر عزت نفسم بیشتر شد چون فهمیدم بزرگترین حامی دنیا عاشقانه منتظره تا ازش درخواست کنیم ! تا این حد متوکلین را دوست داره !
جوری پاداش میده که سوپرایز میشی !
در مدت آشنایی من با استاد هزاران مورد دیگر هم رخ داده که شاید الان یادم نیاد یا طولانی بشه بگم مثل داستان آشنایی من با مربی ورزش که در قدم اول گفتم چقدر هدایتی بود
اینارو یادآوری کردم تا الگو بدم به ذهن تا از طلب کردن و خواستن از خدا نترسه !
چون قبلاً فکر میکردم نمیشه پس طلب نمیکردم اما الان همه چیز فرق کرده !
« نمیدونم»
برای من معنی توکل میده
معنی اینکه روی هیچکس و هیچ چیز حساب نکنم حتی روی عقل خودم
«نمیدونم»
من انسان محدود به زمان و مکان خاص را وصل میکنه به میدان انرژی لامکان و لازمان نیروی برتر خدا (میخوای اسمش هر چیزی بذاری )
معجزه ها دیدم ازش که در هیچ میدانمِ هیچ انسانی پیداش نکردم .
این تجربه ی آخرم چشمم را به روی خودم باز کرد
اینکه من تنها نیستم نیرویی برتر و مافوق همه چیز و همه کس وجود داره
اینکه با این قدرت و نیرو توکل و هدایت می تونم چکار ها که بکنم
چه ثروت ها که میتونم خلق کنم
از شروع کسب و کار خودم نترسم
اون میتونه منو آسون و راحت هدایت کنه به سمت عشقی که شغلم بشه بدون حسابگری من!
اینکه من چقدر ارزشمندم چون خدا به بهترین شکل جواب ارتعاش و توکلم را میده
اینکه با وجود این نیرو بی نیازم از هر حامی بیرونی که ذهنم بهش جنبه شرک بده !
جواب سوالاتم میده !
راهنماییم میکنه حتی در کوچکترین و جزیی ترین مسائل !
اونم با عزت تمام
نیاز نیست التماس کنم و خودمو کوچیک کنم منت بکشم
اتفاقا این نیرو عاشق عزت و جلاله و میخواد با احساس خوب ازش درخواست کنیم
الان میفهمم چرا جز صفاتش این دوتا کلمه هست!
من «نمیدونم»
تقسیم کار با خداست
طلب کردن و درخواست کردن از من
هدایت و راهنمایی از اون
سپس عمل کردن من به الهامات
من «نمیدونم»
یعنی توحید
یعنی قدرت را دادن به یک نیرو
قدرتمندترین نیروی جهان
یعنی خالص کردن خود از شرکِ قدرت دادن به عوامل بیرونی
من «نمیدونم»
یعنی جلوی نجوای چطوری
از طریق چه کسی
را گرفتن
مثالش الگوهایی که بالا گفتم
میخوام دوباره تعهد بدم که بلدم بلدم بذارم کنار.
من هیچی نمیدونم تازه یکم از حرفای استاد را در مورد هدایت درک کردم
من میخوام درهایی جدید از قانون بر من باز بشه
نتایجی بیشتر با کیفیت تر بگیرم و همه مستلزم بار دیگر گفتن نمیدونمه
میذارم سوپرایز بشم
جانمی جان سوپرایز خدا
جوری میچینه که غیر قابل وصف به زبان انسانیه
حتما خودتون طعمش چشیدین
بیاین اجازه بدیم بیشتر اتفاق بیفته
مگر جز اینکه ما برای تجربه شادی و لذت وارد این جهان مادی شدیم ؟!
واقعا حیف نیست ازین نیرو که در وجودمون نهادینه شده استفاده نکنیم
نیرویی که ۲۴ ساعت در خدمتمونه
در هر لحظه در هر زمینه ای میتونه ، دوست داره کمکمون کنه
این نیرو جواب همه سوالات و درمان ها را میدونه
دست هایی به وسعت کل انسان های روی زمین داره
از بیشمار راه میتونه هدایت مون کنه که عقل محدود ما نمیتونه بدونه حتی وجود داره ولی اگر رها باشیم از جاییی که نمیدونیم خواسته مون برآورده میکنه !
چه ثروت ها چه استقلال ها چه سلامتی ها چه عشق ها چه تجاربی میتونیم خلق کنیم با این نیرو 😋😋😋😋🤭🤭🤭🤭
اصلا شده یه اهرم رنج و لذت قوی !
یه تجربه ی متافیزیکیه دیگه ای که داشتم این بود که شب ۱۳ فروردین
خواب دیدم یه سد از چوب پشتش آب فراوان و تمییز و زلال و فیروزه ای رنگ دریا جمع شده موج هاش آروم بود اینقدر زیاد بود که اصلا مرز زمین و آسمون مشخص نبود ( هنوز موندم اون حجم از آب را چطور این چوب های کم و باریک و بنظر کهنه و پوسیده نگه داشته بودن تا جاری نشه ) کنارسد ریل قطار بود !
من ماموریت داشتم چوب هارا بردارم تا آب از پشت دریا جاری بشه !
یواش یواش تکه چوب ها را برداشتم یواش یواش آب جاری کردم روی ریل قطار !
چقدر در خوابم لذت میبردم
از انجام کار
از صدای آب
از جاری شدن آب تمییز و شفاف
از مسیر
از دیدن ریل
از احساس موفقیت از اتمام کارم
در خوابم از برداشتن چوب ها لذت میبردم اصلا دنبال تایید نبودم غرق لحظه ی حال بودم فقط حال خوشم مهم بود دنبال نتیجه هم نبودم
بدون نگرانی از هیچی حتی غرق شدن
بدون سوال و ابهامی فقط عمل میکردم
بعدش یهو جمعیت زیادی از آدما اومدن منو تشویق کردن که چقدر خوب انجام دادی ! و ازم عکس میگرفتن !
بعدش از خواب بیدار شدم رفتیم مهمونی که گفتم دعوت خدا بود عصرش دوستامون رفتیم دور دور
مقصد برنامه ریزی شده نبوددد !
پیاده شدیم رفتیم عکس بگیریم
یهو به خودم اومدم دیدم فقط چند قدم از ماشین دور شدیم و من روی ریل وایسادم
😭😭😭😭
خشکم زد
من مثل همون جایی که تو خواب دیدم رفته بودم
اونم برای اولین بار اینجا رفتیم
خیلی تکان دهنده بود !
قلبم میگه این چوبا باورای محدودکننده ان که در مقابل عظمت نعمت هایی که مثل آب دریان هیچی نیستن
ضعیف و شکننده ان
و من باید با تکامل کم کم این باورا و ترمزها را با لذت بردارم تا در مسیر زندگیم نعمت ها جاری بشن !
مجموع این اتفاقات پشت سر هم باعث شده
احساس های جدیدی داشته باشم نسبت به این نیرو
انگار تا حالا تو وجودم آکبند مونده بود
اصلا یه حال و هوای خاصی دارم
انگار تازه فهمیدم این خدا این نیروی درونی چه قدرتی داره
هرچی محاله تو ذهن منه
اصلا دلم نمیخواد هرزش بدم با توجه های بیخود یا نادلخواه یجور قدرنشناسیه بنظرم
فکر کن بزرگترین معجزات بتونی باهاش رقم بزنی بعد صرف دخالت و قضاوت تو زندگی بقیه کنی
یا اینکه توجه به چیزای چرت و پرت بکنی
یا اینکه باهاش رنج برای خودت خلق کنی
دلم میخواد بندازمش تو کانال موفقیت ، شادی ثروت نعمت برکت عشق سلامتی و … هر چیز خوبی که تو این جهان مادی وجود داره !
چه ذوق و شوقی دارم که باهاش لذت و خوشی و شادی خلق کنم !
انگار تازه فهمیدم به نسبت میزان استفاده ام ازین نیرو چقدر قوی و ارزشمندم
جوری که وقتی خودمو به این نیرو گره میزنم
و وصل میشم
هر چیزی ممکن میشه
ظرفم به وسعت کل کیهان میشه
چون همه ی راه حل ها و چاره هارو میدونه !
دیگه فرنوشی وجود نداره
خداست که داره پاره ای از خودش جهانش را گسترش میده !
اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شده !
همه اش نتیجه توکلم به این نیرو هست!
حتی این کلماتم من ننوشتم چون من نمیدونستم قراره چی گفته بشه فقط کلمه به کلمه نوشتم تسلیم وار بدون برنامه ریزی آگاهانه !
جقدرر با تمام قلبمممم با تمام روحممم چقدرر. بینهایت بینهایت تحسینتتتت میکنمم عشق دلم پاره ی تنم چقدر بینهایت بینهایت تحسینتت میکنمم این عشقق نابتت این ایمان بینطیرت رو
چقدررر غرق شدم توشش چقدرر درکم بیشتررشدد چقدرررر بهترر درک کردم خدای من جقدر زیبا گفتی چقدر زیبا گفتیی خدای من شکرتتتت اخ میخوام فقط تکرارش کنمم چقدرعاشق اینم که تکرارش کنممم
چقدراین جمله زیبا بودد
بزرگتریننن بزرگترین ویگانه ترینن حامی دنیاا عاشقانه منتظره تا ازشدرخواست کنیممم اینقدر که متوکلین رو دوس داره
چقدر زیبا گفتی من پرواز کردمم حل شدمم چقدرر عاشقق اینن تمرکز بینطیرت این اتصالل نابتممم از تحسین گذشتههه چقدر ستایش میکننم این عشق نابت را چقدر چقدربا تمام قلبمم تحسینت میکنمم جان منن چقدررتحسینت میکنممم چقدرر این توکللا اینن عملگرا بودنت رو جقدرتحسینتت میکنمم
اخ الان دارم میفهمم به خدا که وقتی استاد میگن که اگه ۵ سال برگردی میفهمی تازه داری میفهمی
چقدررر برام بازتر شد اینکه تقسیم کار با خداوند یعنی همین
یعنی من هیچی نمیدونممم
من تنهااا درخواست میکنمم طلب کردن از من و هدایتتت و راهتماییی با اون
و عمل کردنننش با من
اخ چقدر چقدرزیبا کفتی که این فکت هایی که میدی به ذهن به خاطر اینکه از طلب کردن وخواستن نترسه خدای مننِ جقدرربرام درس داشت چقدرر برام درس داشت خدای من شکرت جقدر زیبا گفتی عشق دلممم
چقدر جقدرزیبا گفتی که
نمیدونمممم یعنی توحیدد
یعنی توکلللل یعنی تنها وتنههاا به یه نیروی برترر یه قدرتتت یگانه جهاننننن روی اون حساب کنمم حتی روی عقل خودمم نه
تنهاات روی اون قدرتتتت تمام حساب کنمم جقدرزیبا گفتی که چقدر ارزشمندمم لایقق لابقمم که اینقدرعاشققانه عاشقق منهه هرلحظه هدایتممم میکنهه جوابای سوالاتم رو میده هرلحظه هرلحظه بهم الهام میکنهه و یگانه یگانهه حامییییی همیشگی. ابدی منه
چقدررعاشققتمم نازنین منن چقدرعاشققتمم
نمیدونم چرا اینقدر طولانی شد
همش هدایتتت خداوند بود چقدررر جقدرعاشقق این درک بینطیرتممم این ایمانتتت
این توکلتتت
این عشقتت جقدر چقدررر تو الگوی بینطیری هستی برام عشق دلم
چقدربا تمام وجودممم با تمام قلبممممم چقدربینهایت تحسینتت میکنمم جان منن چقدرربینهایت تحسینتت میکنممم با تمام وجودم چقدرربهت افتخار میکنمم بینهایت تحسسنت میکنمم چقدرررلذت بردممم چقدررر باورام قوی ترشدد چقدر بهتر درک کردم خدای منن شکرت چقدرررر زیبا چقدرعاشقانه هرلحظه هدایتمممون میکنه اخاون عاشقققانه فقط میخواد تسلیمش باشیم که برامون کن فیکون کنه
من میخوام درهای جدیدددد از قانون برام باز بشه😭😭😭خدای من شکرت
چقدر زیبا گفتی که با وجود اینننن یکانه قدرتتتت جهان بینیازممم بی نیازمم از هرجیزی که بیرونه
چقدرزیبا کفتی که نمیدونم یعنی توحیددد یعنی تنها وتنهاااا اوذا دیدنن تنهاا به او توکل کردنن تنههاا روی یه قدرتت تنها قدرتتت اون حساب کردن قدرت را تنها وتنهاا به اوو دادن
چقدررر غرق این جمله شدمم که دقیقا دقیقا او همه جیززز دانهه جواببب تمام ماسب د سوالاتدرو میدونه جقدرررر از بینهایتت طریق میتونهه هدایتمون میکنهه هرلحظه در هرلحظهه صدم لحظه بهمون الهان میکنهه باما صحبت میکنه
چقدر لذت بردممم جقدر لذت بذدمم خدای من شکرت عاشقتم عاشقققتم عاشقتم جان دلم
جقدر این درک بینطیرت این اتصال نابت رو جقدرر بینهایت تحسینتت میکنم جقدربینهایت تحسینت میکنم جقدرربینهایت تحسینت میکنم بینهایت تحسینت میکنمم عاشققتم
الهی که غرق ترین غرق ترین بشی در عشق بینهایت خداوندم الهی که جریانی از بینهایت نعمت ها ثروتها فراوانی ها اتصال اتصال عشق شادی ها جاری ترین جاری ترین باشه برلحظه لحظه ات
بهترین های بهنرینن هارو برایت میخوامم عشق زیبایم بهترین های بهترینن های فراتررر تصورتت از یگانه قدرت جهان که تنهاوتنها قدرتت اوست وعاشقق اینکه ما غرقش بشیمم عاشق اینکه غرق تجربه ی خواسته هامون بشیمم که تنها او برایمان کافی ترین کافی ترینه هرلحظه هدایتمون میکنه هرلحظه هدایتمون میکنه هراحظه هدایتمون میکنه عاشقققتمم خدای من شکرتتت جقدر زیبا بود چقدر چقدر
عاشقتم فرنوش جان عاشق این توکل و اعتماد و تسلیم بودن هستم
تحسینت میکنم تحسین میکنم این حد ازایمان و در لحظه بودن و تسلیم بودن
فرنوش جان ویدیو بسیار بسیار تحسین برانگیز بود و فوق حرفه ای طوری که آنقدر منو مشتاق کرد تا از اون پارچه خرید کنم و تازه به یکی از دوستان هم معرفی کردم و اونم قراره که باهم خرید کنیم فرکانس اون ویدیو که گذاشتی بینهایت زیاد بود انگار یه نیروی عظیم داره تورو به تمام دنیا معرفی میکنه عاشقتم آنقدر تسلیم بودی که خدا جاری شد و همین نمیدونم گفتن چقدر باعث رشد و هدایت میشه تحسینت میکنم بابت این کامنت زیبا و این حد از توکل و اعتماد به رب
سلام و درود به لیدی فرنوش عزیز و بزرگوار دوست داشتنی ولایق بهترینها، بی نهایت لذت بردم، واقعا به خواستت رسیدی و الگویی برای حداقل ذهن من شدی که مطمئنم نه فقط من بلکه بسیاری از دوستان عزیز، توکل یعنی، میشه ها ولی من نمیدونم، ازت ممنونم لیدی هم فرکانسی، برات بهترینها و آرزو میکنم، حامد
فرنوش عزیز دختر شایسته سلام ، راستش فقط میخوام از خدا و از تو تشکر کنم بخاطر انچه گفت و انچه که نوشتی عالی بود چقدر ساده چقدر راحت چقدر دلنشین چقدر ایمانم با خودن نوشته هاتون قویتر میشه به خدایی که تا پیش از این خیلی قدرتی در زندگی من نداشت چون مثل سد محکمی خودم مانع حضورش بودم چون نمیدونستم چون بلد نبودم خدایا شکرت بابت شاه کلید نمیدونم 😍 به همین سادگی همه چی ممکنه زور زدن نداره چقدر الان خواستن برام راحتتر شده حتی نیازی به منم نیست خدایا سریع الجواب به کمترین درخواست پاسخ میده فقط باید دایم روی حسم کار کنم روی ایمانم به نزدیک بودنش همینجا همین بغل قلبم ❤️❤️ واقعا ممنونم فرنوش جان 🌹🌹🌹 با تکامل همه چی درست میشه حتی ایمان حتی هدایت حتی خوندن قران حتی توحید خدایا شکرت 😍😍😍😍😍😍
سلام استاد قشنگ ..همینجوری که محو کامنتهای دوستام بودم دوباره هدایت کارشو کرد و منم سریع بهش گوش دادم ..گفت برو کامنتهای خودتو تو سایت بخون ..یعنیی استااادددد من مارس موندم 😳😳😳..دوباره هدایت گفت کامنتهاتو اینجا بزار چون یه سری هاش تو محصولاته بچه ها دسترسی ندارن 😩..اگر طولانی شد دو تا کامنت میکنم .
.
اولین دیدگاه من فایل مسابقه باورهای قدرتمند در مورد خدا بود ۱۹ بهمن ۹۶ : خوب استاد اینکه به من گفتین مثلا ۵ سال دیگه میای میگی اون موقع هیچی نمیدونستم من الان خودم کف کردم چون این کامنتم مال سال ۹۶ و اون موقع که نوشتمش فکر میکردم دیگه من الان جایزه مسابقه رو میبرم انقدر که باور خوبی دارم و رابطه ام با خداا خوبه .. خدایا قربون بزرگیت بشمم 😭😭
.
.
۱️⃣ کامنت من مربوط به مسابقه بهترین باور در مورد خدا ۱۹ بهمن ۹۶ 👇👇👇👇👇👇
.
.سلام دوستان و خانواده عزیزم و استاد مهربانم
در این مدتی که من با سایت آشنا شدم نسبت به آدم قبلی زندگیم شخص جدیدی شدم به همونی که آرزوشو داشتم از نظر شخصیت خیلی نزدیک شدم و از اینکه به چه خواسته هایی از طریق قانون آفرینش رسیدم سعی میکنم توی اولین فرصت با دوستانم به اشتراک بزارم
من قبل از این آموزشها خدارو یه شخصی میدونستم که دائم در کنترل منه و باید توی آخرین لحظه ها ازش کمک بخوام وقتی که توی دردسری افتادم صداش کنم و اونم یا جوابمو میده که یا نه
اگر جوابمو توی اون مشکل میداد که اوکی تا مشکل بعدی کاری بهش نداشتم و اگر نمیداد تمام اعتقاداتم از بین میرفت که خدایی وجود داره یا بهمون نزدیکه یا بزرگه و خواسته هامونو اجابت میکنه ، خلاصه از اینکه من چقدر احمقانه فکر میکردم و چه باوری داشتم نسبت به وجود خدا توی زندگیم نگم براتون
تا اینکه با سایت دکتر آشنا شدم و فایلهاشونو در مورد فقط از خدا بخواهید و قانون آفرینش گوش کردم و تمریناتشو انجام دادم اول از همه با شکرگزاری شروع کردم هر شب قبل از خواب مینوشتم که بابت چیزهایی که دارم و امروز بهم دادی خدایا شکرت
و بعد از اون یه تمرین جالب برای خودم درست کردم
اول اینکه صبحها با انرژی چشممو باز میکنم و اولین چیزی که میگم اینه خدایا شکر که امروزم بهم هدیه دادی قول میدم بهترین استفادرو بکنم
بعد نگاه میکنم به اطرافم به خانودم به پنجره اتاقم و بعد دوباره میگم خدایا شکرت که خانوادم هم بهم هدیه دادی ین مرحله اول شروع روزهای منه
بعد از اون بیشتر به جای اینکه با خودم حرف بزنم حرفامو به خدا میگم مثلا در مورد کارم باهاش صحبت میکنم که خدایا امروز میخوام فلان مشتری بیاد و فلان پولو بده و فلان قرارداد انجام بشه خیلی با جزئیات میگم انگار که خدا خودش میشناسه طرفو و میدونه کیه لازم به معرفی دقیق نیست یعنی یه جورایی داستان سناریو نویسی من طرف مقابلم خداست
اینجوری خیالم راحته که اوکی همه چی ردیفه چون خدا میدونه من کیو میگم یا چیو میخوام
این باز ی با تمام موارد زندگی من انجام و تکرار میشه
و در مورد مشکلاتی که سر راهم قرار میگه من یه جمله جادویی دارم و اونم اینه : این بار به الوهیت و خدای درونم واگذار کردم تا خودم آزاد و رها شوم
و یه مورد دیگه ذهنیت من بعد از حرفهای استاد توی قانون آفرینش خیلی نسبت به توقع از خدا عوض شد استاد توی یکی از فایلها گفتن ما یه چیزیو از خدا میخوایم بعد که بهمون میده اگر چیز دیگه ای بخوایم رومون نمیشه بگیم و خجالت میکشیم از اونجا به بعد من کلا باورم عوض شد در مورد خواسته هام از خدا
بیشتر توی مواردی که میخوام زودتر بهشون برسم با پررویی از خدا میخوام ، و میگم خدایا من این فلان چیزو میخوام من نمیدونم چه جوری میخوای تهیهرکنی یا چه کار کنی من اونو میخوام مشکل خودتهرخودت حلش کن من که خدا نیستم تو خدایی
و دوستان باورتون نمیشه که توی ٩٩٪ موارد خیلی زودتر از موعد خدا اونو بهم داده
و من تمام این زندگی و خوشبختی و ثروتی که دارم و روز به روز بیشتر میشه مدیون این قوانین ثابت هستم مدیون خداوند که استادتوی مسیر زندگیم قرار داد
شاد و خوشحال و ثروتمند باشین (تموم شد )👇🤐
.
.در کنار اینکه خیلی الان تعجب کردم دیدم همچین کارمم بد نبود داشتم کار میکردم دیگه ولی تکامل تکامل .. و اینکه اون لایه فیکه هنوز اینجا باهام بود .
.
.
۲️⃣دومین کامنت من یعنی در اصل اولین کامنت من توی محصولات ..جهان بینی توحیدی ۴ آذر ۹۷👇👇
.
سلام به استاد خفنناک و الگوی خفنناکتر من توی زندگیم و دوستان توحیدی عزیزم
آقا من همین جا از همه معذرت میخوام که هیچگونه کامنت و نظری نمیزارم و خیلی هم وقت نمیزارم کامنتارو بخونم ولی نمیدونم چی شدد که الان که دارم جلسه ۵ گوش میدم تصمیم گرفتم بیام و یکم از نتایج خیلی خیلی خیلی خفنم بگم
اول اینکه من بسیار بسیار باور های محدود کننده دارم که اگر اونارو درست کنم نتایج خیلی بیشتری میگیرم و خودم هم کاملا به این موضوع آگاهم ولی خوب یکم تنبل هم هستم و اینکه خیلی دارم ریشه ایی کار میکنم روخودم مثلا قبلنا که یه چیزیو میدونستم که باور اشتباهیه با ادا دروردن و فیلم بازی کردن در موردش که ببین چقدر خوب خودمو شناختم فلان باور دارم و واسه خودم نقش بازی میکردم که آره تو فهمیدی ایرادت مجاست حالا از بین بردیش
بعد خیلی خوشحال و خجسته ادامه میدادم و با این فرمون میرفتم جلو ، الان کم کم که دارم رو خودم کار میکنم فهمیدم نه بابا ازین خبرا نیست که به قول استاد یه دکمه باشه باورهام عوض شه
خیلی باید مواظب خودم باشم چونکه توی نقش بازی کردن یه موضوع واسه خودم خیلی استادم و خدا نکنه بخوام واسه یکی تعریفش کنم ،
یه موقعهایی که تازه فایلهای استاد گوش میکردم (خیلی خودمو میگرفتم البته خیلی جاها به حرف استاد گوش میدادم مثلا اونجایی که استاد گفتن در مورد اینکه چی یاد گرفتین خیلی با کسایی که تو مدارش نیستن حرف نزنید)
خلاصه خیلی خودمو میگرفتمو همه چیو خودم گوش میکردم خیلی هم مرموز رفتار میکردم که ببینید مثلا من خیلی خفنم که بهتون نمیگم دارم چی گوش میدم
این موضوع از ابتدا در من شکل گرفت که خودتو بگیر و نذار کسی بفهمه داری چیکار میکنی بزار با نتایج بهشون نشون بدی ، خلاصه یه روز دیگه صبرم تموم شد و یکی از دوستام میخواست یه کاری بکنه و من اگه بودم نمیکردم
رفتم رو تریبون و ۴ ساعت باهاش خرف زدم که آره چقدر باورهات اشتباهه چقدر داری اشتباه میکنی و تو یه بحظه فکر میکردم سپیده عباسمنش هستم ? انقدر که شبیه استاد حرف زدم
بعد که این دوستمو از ریشه پوکوندم خودم نفهمیدم چیکار کردم
ولی الان که تکاملمو طی کردم تا اینجا البته فهمیدم من اصلا اون موقع خودم حرفای استاد و فقط گوش میکردم ، حالا چی میشد که مثلا یه تمرینی هم میکردم
و خیلی هم حرفهای استاد گوش میدادم یعنی روزی ۸ ساعت رو شاخش بود خوب به خاطر شرایط کاری خوبی که دارم کلا با استاد زندگی میکنم و قانون خاصی ندارم که الان کار داریونمیتونی فایل گوش بدی
( وای چقدر حرف دارم واسه گفتن )
حتی اون موقع ها قبل اینکه دوره هایی که دارمو تهیه کنم توی عقل کل سوال پرسیدم که حرفهای استاد تکراری شده واسم چیکار کنم ( روم سیاه ?)
یعنی میخوام بگم چقدر میتونه گول زدن خودمون مهم باشه توی رسیدن به خواسته ها یعنی واقعا من یه جوری اعتماد به نفس داشتم که فکر میکردم ۳ سوته باورهامو عوض کردم و طبق باورهای جدید دارم میرم جلو حتی حسمم خوب بود ولی الکی
تا اینکه کم کم فهمیدم داستان از چه قراره تازه اولشم که فهمیدم بازم نقش بازی میکردم واسه خودم
تا اینکه قانون تکامل فهمیدم و یاد گرفتم که به هر چیزی زمان بدم تا تکاملشو طی کنه
من کلا توی کار و زندگیمو درآمدم بسیار موقعیت خوبی دارم یه شرکت خیلی خوب دارم توی بهترین نقطه تهران
که البته بعد از ۱۱ سال کار بدستش آوردم ولی واقعا موفقیت واقعیمو از وقتی با سایت آشنا شدم و حالا نمیگممتعهد بودم همه جا ولی وقتی به عقب برمیگردم با استاد شروع کردم
اینکه چقدر نتیجه های خفنی گرفتم توی حوزه مالی توی قسمت نظرات روانشناسی ۱ قول میدم بگم
واقا نمیدونم چطوری اینهمرو نوشتم اصلا شاید از حرفام چیزی متوجه نشین واقعا خودمم نمینویسم یکی دیگه داره تایپ میکنه
اولش فقط قرار بود ازتون و از استاد معذرت بخوام که جزو اون دسته هستم که نتایجشونو نمیگن
قرار نبود انقدر طولانی بشه
خلاصه اینکه قول میدم بیشتر باشم
( استاد جان من واقعا فکر میکنم یه نسبت دوری با سما دارم انقدر که الان تمام کارهاتونو جاهایی که میرین و افکاری که دارین شبیه چیزهایی که من هستم و میخوام داشته باشم )
در آخر همسفرهای توحیدی من یکم باید بهم کمک کنید یه سری جاها هنوز ایراد دارم ? دوستون دارم
سربلند ثروت مند سعادتمند در دنیا و آخرت (تموم شد ) 👇👇
.
.
استاد اونجایی که نوشته بودم یکی دیگه داره تایپ میکنه قلبم لرزید 😩😩
.
.
۳️⃣سومین دیدگاه من در ۱۲ قدم و قدم اول جلسه دوم در تاریخ ۱۹ اسفند ۹۷ 👇👇
.
.
سلام سلام بچه ها سلام استاد جان
آقا من روز دومم ، هنوز هم چک آپ انجام ندادم ولی همون اول قول دادم ستاره قطبیو انجام بدم ، دیروز همونایی که نوشتم اول وقت تا شب انفاق افتاد ، البته چیزای ساده ایی هم نبود ، مثلا گفتم امروز یه قرارداد میخوام ، ۱۵ تا قرار کاری جدید میخوام انقدر پول میخوام .. یعنی منظورم اینه که خیلی هم درخواستای ساده ایی ندادم ولی باورتوننمیشه اتفاق افتاد .. البته من خودمم به تکاملش رسیدم وگرنه تو دوره آفرینش هم شبیه این تمرینو داشتیم . اون موقع درخواستهای ساده تری داشتم پس چرا اون موقع اتفاقی نمیوفتاد ..
البته یه جیز دیگه ایی هم هست من کلا تو انجام تمرینات تنبلم ولی این ۱۲ قدم خیلی حس خوبی بهم میده .. نمیدونم یعنی دوسش دارم با تمام وجود
و یه قول خفن دادم به خودم که تمریناتشو انجام بدم .. مخصوصا ستاره قطبیو ..
استاد جانم تولدتون مبارک 🤗 من هنوز هم فکر میکنم یه نسبت فامیلی دور باهاتون دارم 😊 یعنی یکی از هدفهای آیندم اینه که یه روز بیام زنگ خونتونو بزنم بگم من از شاگرداتونم به هر چی خواستم رسیدم 🤗 .(تموم شد )
.
.
.خوب داستان از همینجایی که به خودم قول دادم و متعهد شدم شروع شد دیگه بعدش بوم بوم بوم …
.
.
.
۴️⃣.چهارمین دیدگاه من جلسه دوم قدم اول در تاریخ ۲۵ اسفند ۹۷ 👇👇
.
.مدت عضویت: ۱۷۴۰ روز
سلام به همه هم دوره ای های عزیزم سلام استاد جانم
من امروز فهمیدم خیلی تمرین ستاره مهمه و حیاتی منظورم اینه که حتما هر جوری شده انجامش بدین و اصلا ساده ازش نگذرین
من امروز صبح وقت نکردم بنویسم فقط تو ذهنم گفتم که چیزایی که میخواستم ولی تاویر نوشتن خیلی مهمه ، استاد واقعا نمیدونم چی بگم ، من معتاد این تمرین شدم ، دوره های قبلی که داشتم حرفاتونو گوش میکردم ولی تمریناتمو انجام نمیدادم
ولی این تمرین و به خودم تعهد دادم انجامش بدم و امروز که نتونستم بنویسم تغییرش با روزای قبلی کاملا محسوس بود انگار باری به هر جهت بود همه چی ..
هیچی دیگه اومدم بهتون بگم اون ۵ دقیقه ایی که وقت میزارین و مینویسین واستون حکم طلا داشته باشه هر جوری شده بنویسین ..
معتادش بشین
( تموم شد )
.
.
اینجا متعهد شدم تمرینامو انجا بدم .
.
.
۵️⃣پنجمین دیدگاه من در تاریخ ۸ اردیبهشت ۹۸ جلسه ۲و۳ قدم دوم 😩😩😩🤐🤐😳😳😳😩😩😩🤐🤐😳😳😳
.
.
.
سلام به دوستان عزیزم به استاد عزیزتر از جانم و خانم شایسته مهربان
داشتم فکر میکردم که چجوری و از کجا شروع کنم آخه اتفاقایی که من با تجسم بهشون رسیدم واقعااا زیادن و نمیدونم از کجا شروع کنم ولی سعی میکنم همشوبنویسم که دوستایی که دارن میخونن انگیزه بگیرن و باور پیدا کنن که واقعا میشه به هر چی که بخواین برسین
من اولین بار که با استاد آشنا شدم تقریبا ۵ سال پیش بود که یه فایل انگیزشی دیدم از استاد (نگم براتون که این ۵ سال من چه ها کردم ) و همون یه فایل استاد و تا ماهها هرروز صبح و شب نگاه میکردم ٫٫ اون موقعها نمیدونستم استاد سایت دارن بعدش فهمیدم ولی من با همون یه فایل کلی تغییر کردم ٫٫ (که بعدا توضیح میدم )
من از ابتدا تکلیفم با کارم و شغلم مشخص بود هم درسشو انتخاب کردم هم به عنوان شغل بهش نگاه میکردم
اون موقع ها ۱۷ سالم بود که دیپلممو گرفتم و با سن کم تلاش کردم از ابتدا کسب وکار خودمو راه اندازی کنم نه پشتوانه مالی داشتم نه پولی داشتم که اجاره جا بدم و نه پدرم میتونست کمک کنه٫
ولی من نمیدونم چرا و چجوری فقط میدیدم که شرکت خودمو دارم (الان که این فایل استاد و گوش کردم متوجه شدم چرا )
بعد از حدود ۳ ماه که من بدون در نظر گرفتن اینکه نه پول دارم و نه تجربه کاری فقط توی روزنامه دنبال جا میگشتم خیلی هم دوست داشتم توی محله خوبی باشه جزو محله های گرون شهر
بزرگ باشه و حیاط داشته باشه ، ترجیحا دو طبقه باشه چون کارم هنریه طبقه پایین برای کارگاه و طبقه بالا برای مراجعه کننده
همه بهم میخندیدن میگفتن اخه تو اه نداری با ناله سودا کنی اون وقت داری دنبال دفتر کار میگردی اونم کجا و چه شکلی
من خیلی اهمیت نمیدادم و بحث نمیکردم و خیلی پررو کار خودمو میکردم
خودمم که دارم الان مینویسم باورم نمیشه دقیقا ملک مورد نظرم پیدا شد و من فقط لحظه ایی که پدرم داشت قلنامه رو امضا میکرد یادمه میاد به قبلش دیگه یادم نیست ، یهو اونجا مال من شد
مرحله اول انجام شد ، حالا باید لوازم میخریدم دوربین ، مبلمان ، میز ، کامپیتر ، صندلی و کلی لوازم دیگه
اگر دقیق بخوام بگم فکر کنم برای خرید همه اینه کل داراییم ۲۰۰ هزار تومان بود ، بازم خیلی پررو بودم کلا من خیلی پررو ام یعنی همینجوری الکی بیخیال نمیشم ٫ یادم نمیاد دقیقا چیکار کردم چون خیلی ازش میگذره یا وام کسب و کار گرفتم یا طلا های مامانم و قرض کردم
خلاصه دفتر کار رویایی من در سن ۱۷ سالگی راه اندازی شد ٫ خیلی رویاهای بزرگی برای کارم داشتم دوست داشتم زودتر برند بشم و یکی از بزرگترین رویاهای کارم این بود که تمام بیلبردهای معتبر سطح شهر اجاره کنم ، اها یادم اومد اینکه توی کارم هم مجوز رسمی بگیرم همه میگفتن خیلی سخته و اصلا شدنی نیست ولی من دقیقا ۱۸ سال و ۱ ماه داشتم که مجوزمو هم گرفتم ،
(بچه ها واقعا یادم نمیاد اون موقع چه کارهایی میکردم که خواسته هام اتقاق میوفتاد یعنی الان فقط اتفاقه یادمه)
من تقریبا ۲سال اونجا بودم و کار میکردم و تقریبا کار هم خوب شده بود که تصمیم گرفتم محل کارمو عوض کنم ((الان که استاد میگن قانون تکامل من کاملا متوجه میشم حرفاشونو یعنی اون دفتر کوچیک برای من اون موقع خیلی بزرگ بود بعد از دو سال همونجا خیلی کوچیک شد))
پس دوباره از قانون تجسم کمک گرفتم به نظرم الان میفهمم که چجوریه اون موقع ناخوداگاه بوده و نمیدونستم که قانونه
محل کار قبلیم ۹۰ متر بود و من الان یه دفتر ۲۰۰ متری میخواستم که حیاط داشته باشه ، اتاق خوابهای بزرگ داشته باشه ، حمام مستر و حال بزرگ و بهترین منطقه ی شهر باشه
پس باز هم گشتمتوی روزنامه بله ، موردی میخواستم دقیقا همون شکلی پیدا شد اون موقع ۱۰ میلیون با بودجه من اختلاف داشت ،
واقعا الان موهای تنم سیخ شد به خدا یادم نمیاد چجوری فقط اینجاشو یادمه که چک های اجاره داده بودم 🙈 (چه عجیب )
بله محل کار جدیدم با همه اون چیزهایی که میخواستم و تو ذهنم ساخته بودم به وجود اومد خیلی هم بهتر از تصوراتم شد
بله من بعد از ۱ سال دوباره تصمیم گرفتم محل کارمو عوض کنم و برم توی یه برج نوساز و خفن ، که تازه ساخت بود دقیقا طبقه ۸ام میخواستم باز هم یادم نمیاد چطور شد ولی من از طبقه ۸ام ویو خیابونو میدیدم ٫٫ همون سال تمام بیلبوردهای شهر گرفتم و کلی موفق بودم تا اینکه رویای تهران اومد توی ذهنم که من همینکارمو توی تهران انجام بدم که به خودم ثابت کنم میتونم توی هر شرایطی خوب باشم ،
من تمام داراییمو و جواز کسبمو خط تلفن و امتاز دفتر کارمو و فروختم و تک وتنها اومد تهران ، خواهرم دانشجوی تهران بود پس من باید یه خونه و یه دفتر کار میگرفتم ، البته هیچ تصویری از تهران نداشتم فکر میکردم مثل مشهده فکر میکردم من همون جایگاهو دارم ولی اشتباه میکردم، من که مشهد خودم مدیر بودم تهران باید کارمند میشدم
بودجه ای که اوردم برای گرفتن دفتر و خونه کافی نبود و چون درامدی نداشتم کم کم تموم شد ، پس تقریبا هر چی کار میکردم باید اجاره خونه میدادم و اصلا درامدم بیشتر نمیشد ،
همون موقع ها فکر میکردم یعنی میشه من یکی از۵ شرکت برتر تهران توحوزه خودم باشم ، همینجوری واسه خودم رویا سازی میکردم ٫٫
خونه ای که داشتم زیر همکف بود توی یه محله بد و پایین ، کلا خونم ۴۰ متر بود که مجبور بودم همخونه همداشته باشم اون تایمی بود که محل کارم زعفرانیه بود و وقتی میرفتم اونجا ها همیشه خونه های خوب و ویلایی و میدیدم و میگفتم یعنی میشه یه روزی یکی ازینا دفتر کارم بشه ٫٫
من خیلی اینکارو میکردم به نظرم خیلی تاثیر داره ٫٫
من همچنان به رویاهام فکر میکردم تا اینکه فهمیدم ۳۰ کیلو اضاف وزن دارم خوب حالا قدم بعدیم این بود که وزنم کم بشه ، یه جا توی یه کتاب خونده بودم که عکس لاغریاتونو هرروز ببینید تا انگیزه بگیرید من اینکارو کردم و اینکه همش توی اینه خودمو لاغر تصور میکردم و همراه با قدرت کلام این باورو ساخته بودم که من هر جی میخورم چاق نمیشم ورزش هم نمیکنم و لاغر میشم هرروز ، اینو هی گفتم و خودمو تو لاغری تصور میکردم و همش تو ذهنم این بود که همه میگن ای بابا تو چرا اصلا چاق نمیشی 🤗 ما آب میخوریم چاق میشیم خوشبحالت ( دقیقا این دیالوگ و همه بعدش گفتن و الانم میگن )
من اینکارو کردم به خدا میدونم کسی باور نمیکنه ولی من ۳۵ کیلوکم کردم از اون موقع به بعد هر چی میخورم نه چاق میشم نه اضافه وزن دارم حتی ورزش نمیکنم و هر چی دلم میخواد و هرچقدر میخوام غذا و شیرینی میخورم 💪🏻
اگه قانون عمل نمیکنه پس اینا چیه 🤗☺️
خوب حالا نوبت پیدا کردن همسر خوب و پایه بود ٫ خیلی طولانی میشه اگر بخوام توضیح بدم چون خیلی از نتیجه هام مونده ، من دقیقا اون تصوری که از همسر ایندم داشتم الان کنارم نشسته 🤗
خوب اون تایم اندامم که اوکی بود ، عشقمم که داشتم اتفقا خیلی زود هم ازدواج کردم دوست داشتم سریع بعد از آشنایی ازدواج کنم که همین اتفاق افتاد ،
همه چی اوکی بود به غیر از دفتر کارم توی بهترین نقطه تهران و خونه خوب و ماشینی که دوست داشتم
میدونستم برای بدست آوردن این رویاهام باید تلاشمو بیشتر کنم البته که آگاهی که الان دارمو اون موقع نداشتم ٫٫ همینجوری روزهام میگذشت تا اینکه با همون فایل انگیزشی استاد آشنا شدم ٫٫
دیگه تصمیم گرفتم مسئولیت همه چیو خودم قبول کنم از اونجا به بعد مسیر موفقیت من شروع شد سرعتش کم بود ولی همین که تصمیم گرفتم که خودم کنترل کنم زندگیمو شروع شد همه چی ، خیلی زود دفتر جدیدمو گرفتم توی جردن ، من هنوز اون خونه ویلایی ها ی زعفرانی رو میخواستم و بیخیال هم نمیشدم ٫
من مشتریامو با تجسم جذب کردم، اخلاق خوب همسرم) البته همراه بودم با دوره قانون آفرینش استاد
اون موقع ها درامدم ماهی ۱ ت نمیشد که همش هم میرقت برای اجاره و قرض یه جوری شده یود که دعا میکردم سر ماه نرسه ولی روی باورهام کارکردم
ثروت ۱ خریدم و همه چی زیر و رو شد
خیلی راحت اون خونه ویلایی توی زعفرانیه که آرزوشو داشتم اجاره کردم ، شرکتم جزو ۵ تا برند اول ایرانه ، الانم هدف بعدیم مهاجرت به کاناداست که تا ۱ سال دیگه انجام میشه به راحتی ، الانم هرروز عکسا وفیلمای تورنتو میلینم و یکی از رویاهام اینه که یه روزی استاد و دعوت کنم و براتون فیلم بفرستم و داستان زندگیمو بگم (خیلی خلاصه گفتم اینجا)
من خیلی با فیلم دیدن تصوراتم قوی میشه فیلمای خونه ها و شهری که میخوام برم و ماشینی که میخوام داشته باشم خیلی میبینم
یه روزی ماهی ۵ میلیون واسم آرزو بود ولی الان بالای ۱۰۰ میلیون در ماه درآمد دارم به لطف خدای مهربونم و استاد قشنگم 🤗
الان که دارم کامنت میزارم خودم باورم نمیشه به این همه خواسته رسیدم اگه طولانی شد معذرت میخوام من کلا خیلی کامنت نمیزارم وقتم اجازه نمیده ، بیشتر هم فایل های استاد و گوش میدم شاید روزی۳،۴ بار هر فایل و مرور میکنم
ایشالا همینجوری برم جلو و به بقیه خواسته هام برسم ، دوستون دارم استاد جانم (تموم شد )
.
.
🤐😳😳😳 به معنای واقعی کف کردمممممم اصن مگه میشه اگه نمینوشتم اصلا یادم نمیموند استاادددد 😩😩😩 خدایا تو چیکارداری میکنی با من
.
.
.
۶️⃣کامنت بعدی من در ۲۸ تیر ۹۸ قدم چهار جلسه پنج …هر چی ازین کتمنت بگم کم گفتم همین الانشم مو به تنم سیخ شد 😩😩😩🤐🤐😳😳😳
.
.
.
سلام استاد عزیزم سلام به دوستان خوبم
امیدوارم یه زمانی کامنتمن منتشر بشه که همه دوستان ۱۲ قدم بتونن ببینن و ازش انگیزه بگیرن
هنوز قدم چهارم هستیم و جهان من کلا متحول شده
و الان که دارم مینویسم قلبم داره از جاش در میاد و جلو اشکامو گرفتم ،
لازم نبود تا قدم چهارم پیش برم من همین الان هم کلی تغییر کردم نسبت از قدم اول ،
موجودی حسابم توی چکاپ فرکانسی ۲۰ میلیون بود الان ۱۰۰ میلیونه ،
کلا ۱۰۰ دلار داشتم الان ۷۰۰۰ هزار دلار دارم
تا آخر امسال یه شعبه جدید از کارمو توی ترکیه میزنم چیزی که اصلا فکرشم نمیکردم
ولی استاد بهم یاد داد وقتی توی مدار درستی از طرف خدا بهت الهاممیشه ایده ها ی جدید
انقدر هرروز حسم خوبه و حالم خوبه که با خودممیگممن تو این ۲۹ سال چیکار میکردم چرا لذت نبردم چرا کارهارو نسپردم به خدا خودم عشق وحال کنم ٫ انقدردوست دارم بنویسم از حال الانمکه نمیتونمتوصیف کنم واستون ٫٫ یعنی بعضی وقتا به اطرافم نگاه میکنم میگمخدایا منو چقدر دوست داشتی که با استاد اشنا کردی چقدر ادم دورو اطرافم دارم که حتی نمیتونن واسه یه لحظه زندگیشون تصمیم بگیرن چه برسه به اینکه خودشون خلق کنن ، خدارو شکر میکنم و اشک شوق میریزم ٫٫
الان قدم چهارمم اومدم فایلو گوش بدم
یه لحظه بهم الهام شد سپیده برگرد به فایل اول و همه قدم هارو دوباره مرور کن
منم همینکارو کردم و الان دارم دیوونه میشم
جلسه اوله قدم اولم میدونم حتما باورتون نمیشه ولی قسم میخورم به غیر از قسمتی که استاد توضیح میده در مورد چکاپ من حتی یک کلمه هم غیر از اون از حرفای استاد و نشنیده بودم
که چه گنجهایی بود تو حرفاتون استاد ، خودتون جلسه اول قدم اولوگوش کردین ؟؟؟ استاد واقعا چی بگم من اخه 😭😭
شروع کردم به نت برداری کاش یه امکانی بود میتونستم عکس بگیرم از نوشته هام ٫٫ الان دارم جلسه هارو دوباره از اول مرور میکنم 😊
بچه ها یه توصیه و یه تجربه : چون جلسات انلاینه دوست داریم زود به زود گوش بدیم تا برسیم به جلسه بعدی من فکر میکردم خوب اینم تموم شد جلسه بعدیو گوش بدم نمیگم خوب نبود ها چرا من همه تغییراتم با همین روال بود
ولی عمق حرفای استاد یه چیزه دیگست
حال دلم خوب شد از وقتی جلسات و دوباره گوش کردم
یعنی اینجوری بگم راه حلهای استاد و تو یه بار گوش دادن انجام میدادم و نتیجه هم میگرفتم و حالمم هم گاهی خوب و گاهی بد بود
به اندازه ای که حالم خوب بود نتایجم تغییر کرد ٫ ولی الان کلا حال بدی وجود نداره یعنی تا میاد نزدیکم بشه میگم هووووییی کجا میره اسب سرکش ، باید هر کاری من میگم بکنی فرماندت منم ،،
داشتم فکر میکردم اگه از همون قدم اول اینجوری با جون و دلم حرفای استاد و گوش میکردم الان چی میشددد ،، ولی خوب به شدت هم به قانون تکامل باور دارم و خدارو شکر میکنم به خودم قول دادم همین فرمون برم جلو ، به نظرم جلسه اول قدم اول و هزار بار گوش بدین یعنی من خودم هنگ کردم که چرا هیچی نشنیده بودم اون موقع غیر از اینکه بدوام برم چکاپ فرکانسیمو بنویسم 😃
جلسه تجسم هم انقلاب بزرگی تو قلبم و ذهنم راه انداخت
وقتی که من اگاهانه احساسمو خوب میکنم مثلا در مورد فراوانی جهان وقتی اگاهانه حالمو خوب میکنم یه ایده عمل گرا به من الهام میشه که با شرایط کنونی من قابل انجامه ، یعنی نمیخواد مثلا پول قرض کنم — فقط ایمان بیشتری میخواد
اون عملکردها نتایج بزرگی داره ، ولی اون نتایج به خاطر عملکردها نیست به خاطر اون کنترل ذهنیه که باعث الهامات شده که من بهش عمل کردم
حتی اگه تو اون الهامات کم هم بهشون عمل کنم کلی نتایجو جهان برام بوجود میاره ٫٫
وقتی که من شروع کنم به توجه کردن به خواسته هام ، خواسته هام سمت من میان — به واسطه افکار و فرکانسهام 😍😍
وااایییی خدا کی میشه من درکم ازین حرفا بیشتر بشه هنوز خودم میفهمم جا دارم که حرفای استاد و بیشتر باور کنم ، و اینم میدونم که هرچقدر بیشتر باور کنم حرفای استادو نتایجم سریعتر ویش میاد
ولی اخه باز به خودم میگم لعنتی تو که هنوز کار خاصی نکردی تو ۴ ماه این همه تغییر مالی و ذهنی و اینهمه اگاهی داشتی ، پس بیشتر کار کن رو ذهنت 😭😭 استاد جانم من انتظارم بعد ازین اگاهی زیاد شده از خودم یعنی میگم به خودم نه وجود نداره نمیتونی وجود نداره ، خسته ای وجود نداره ، توکه میتونی تو ۴ ماه این همه تغییر ایجاد کنی ٫٫ بیخود میکنی اگه بخوای فرمون و عوض کنی باید با همین فرمون بری جلو یعنی خودمو دعوا میکنم اگه افکار منفی بخواد بیاد تو ذهنم 😄
استاد جانم دیگه واقعا فهمیدم اینو که جهان کارهارو انجام میده وقتی یه قدم کوچیک برمیدارم که بر پایه الهاماته ، خود به خود قدم های بعدی انجام میشه ٫٫ خدایا چقدر این مسیر صافی پر از زیبایی و قشنگیه 😍😍 هنوز دارم با دوچرخه این مسیر صاف و پر از قشنگی که استاد نشون داده رکاپ میزنم دوست دارم بعدش موتور بخرم بیشتر لذت ببرم موهام تو هوا باد بخوره ، بعدشم ماشینموبیارم تو جاده اخرین مدل ، سقف ماشین و باز کنم یه اهنگه شاد بزارم مثل دوست دارم زندگیو ، اروم اروم این مسیری که صافه و پر از قشنگیه برونم ٫ همینجوری که دارم میرم اطرافمو ببینم و لذت ببرم از این جهانی که خدا به من داده ، ازین جهانی که خودم دارم خلقش میکنم ، اخ که چه کیفی میده ، توی نقشه ی زندگیم چی پی اس و تنظیم کردم روی مسیری که استاد بهم یاد داده همه سعی و ارزوم اینه اینطرف و اونطرفش نکنم ، همین نقشه رو برم تا اخر ٫٫
کلی نتایج دارم که دوست دارم تکتکشو با حزییات بگم اینم میزارم تو برنامه های جدید 😄 خدایا شکرت
استاد جاننم نمیدونین چقدر دوستون دارم شما خانم شایسته ،، نمیدونین که اگه یه روز فایلاتونو گوش ندم شبم صبح نمیشه ، نمیدونین که چقدر دارم روی خودمکار میکنم نمیدونید که خودمو کنارتون میبینم که دارین باهام حرف میزنید و مصاحبمونو توی سایت گذاشتین به عنوان کسی که با افکارش به همه خواسته هاش رسیده ، و میگین بچه ها ببینید این شاگردم تونست ، فهمید من چی میگم ، عمل کرد به آموزه هاش ، باور کرد حرفای منو ٫٫ پس شما هممیتونید 😍به امید اون روز 😍😍😘
.
.
.
خدایاا فقط اونجایی که میگم استاد مصاحبمو تو سایت گذاشته 😩😩😩
.
. من برم دارم از گریه میمیرم ..ادامه کامنتهام توی دیدگاه بعدی میزارم
یه حسی به من گفت بیا از طریق لینک فایل توی تلگرام اقدام کن..
سپیده جون من هنوز باید کار کنم و تکاملم را طی کنم تا مدار تو رووو تجربه کنم
اما میدونم این نتیجه ها رو کسی میبینه که تصمیم میگیره به ثبات فرکانسی برسه اونم واقعی نه تصنعی
بخاطر همینه که دارم کامنتت میبینم
وگرنه هیچ موقع نمیومدم
هیچ موقع نمیخوندمش
چون دقیقا حسش میکنم که چندسال دیگه حتی شاید فراتر از دستاورد های توام برسم نمیدونم اجازه میدم تکامل منو ببرررره
به تسلیم بودنت ادامه بده
شک ندارم یه روزی میبینمت و بهت میگم که همه چیز از اونجایی شروع شد سپیده اره از اونجایی شروع شد که من باور کررررم دقیقا همون جاییی که گفتی همه چیز از اونجایی شروغ شد که متعهد شدممم😭😭😭😭
دیگه از این به بعد بزرگ میخوامممم
بزرگگگگگگگ
بزرگتر از بزرگترییین الگو های زندگیم
بزرگتر از استاد
بزرگتر از ایلان ماسک
بزرگتر از از الگوییی که بهش میگن بزرگ🥺🥺🥺
استااااااااااااد توی لایو ۱ گفتی میتونید از بزرگترین الگو های زندگیتون موفق تر بششششید
استاااااد یه شاگرد هاییی داری که از خودتم میخوان بزرگتر بششششن من اینو از شما یاد گرفتمممم که
استاااااد دوس دارممم این حرفامو بخونییی
من تا الان ندیده بودم از شاگردات اینقدر جسارتوووو
😭😭😭😭😭😭استاااااد من ندیده بودممم به مولاااا
استاااد این هنه فایل ضبط میکنی میذاری روی سایت برای این بود که بگی منو توییی ندارریم؟؟؟؟
منو و توییی نداریممممم😭😭😭😭
من الان اون حس دارم وقتی داشتی با ابراهیم جان صحبت میکردی از ایلان ماسک میگفتی
میگفتم یعنی منم میتونم مثل ایلان ماسک شروع یه تاریخ جدید باشم توی حوزه کاری خودممم؟؟؟؟؟؟؟ 😭😭😭
اونجا گفتم استاد میگه میشه اینجوری باشی 😭😭😭😭😭😭😭خب استاد میگه آره بعدش مریم تو یادته وقتی بچه بودی به دکل ایرانسل بالای خونه نگاه میکردی دقیقا همون موقع که بچه بودی میگفتی من میخوام یه آدم بزرگی بشمم من جایگاهم خیلی بالاتر از ایناس اره یادته حالا استاد داره میگه این قانون اینطوری و ایلان ماسک اینجوری رسیده توام که تا الان اومدی حلو بذ نبوده از اون رنج داری فارغ میشی و اوضاع داره خیلی بهتر میشه خب اره میشه
خب اره وقتی مدار ها رو یکی یکی طی کنی چرا نشه
با همون ایمان یک صدم نسبت به این موضوع میومدم مینوشتم درموردش تا بیشتر باور کنم که خدا یه انرژی که هیچ قالبی نداره
پس طبیعیه که استاد و ایلان و ماسک و امسال مثل این افراد کنده بشن از نرم جامعه
سپیده جان .عزیزم نمیدونم چجور تشکر کنم بابت نوشتهایی که تو سایت گذاشتی..
دوست هم فرکانسیم یه دنیا از شما سپاسگزارم…
استاد عزیزم امروز قلبم گفت این فایل باقی مونده از این عزیزان رو ادامه بده…امروز تمام وقتم رو همین نوشته و حرفهای شما بود…انقلابی تو درونم برام پیش اومده..تمامم درگیره..قلبمو مشاهده میکنم باز شده..
تند تند میزنه…..
الان این ساعتی که دارم این کامنتو مینویسم.
خواب شما رو دیدم.اینقدر طولانی بود..این خواب حس جدیدی بهم داد.که کنار شما و خانم شایسته بودم..تو یه دره ایی که نعمت خداوند رو به منم تقسیم میکردی…
اینقدر طولانی بود..منی که که همیشه خواب بودم.برادر زادم میومد میپرید روم منو بیدار میکرد.امروز به خواست خدا نیومد تو اتاقم…
استادم دوروزه تقریبا مدارم تغییر کرده…چقدر خداوند در ثانیهام حضورش برام پررنگتر میشه.
دیشب تو حیاطمون بودم حدودا 12شب….احساس کردم یکی پشت سرمه منو ترسوند…
یه ترسی وجودمو گرفت…دقیقا پاشنه.ی آشیلی که از بچگی درونم بود..ولی بعد یه مدت نمایان شد…
استاد عزیزم.مامانم برام خواب دیده بود..دقیقا یه فردی نزدیکی که رحمت خدا رفته بود..
ولی مامانم میگفت صورتش نورانی.تخت و اون وسایل خوابش نورانی و سفید..بهم گفت به گیسو بگو نترس(من دو اسمی هستم) من همینجا مواظبشم…بگو نترس نترس..
😢😢😢😢
استادم از موقعه ایی که بحث هدایتو درک کردم..شما میگید هر کسی نتیجش مثل اثر انگشتش فیکه…دقیقا یه درهایی برام باز میشه..واقعا خداوند استاد برنامه ریزیه…
دقیقا پاشنهای اشیلم.باورهای اشتباهم مثل مو توی ماست میاد بیرون…
استاد من یه بیماری درونی از بچگی داشتم.هر کاری میخاستم انجام بدم.حقیقتا وقتی باهاش مواجه میشدم.نمیتونستم جلوشو بگیرم عذابم میداد….
به یاری الله…بازم خواب دیدم.
من اصلا چیزی بنام خواب نمیدیدم.اغلب.کارای روزمرگیم بود.
خداوند بیشتر باورهای و پاشنهای آشیلمو که میدونم اشتباهه اکثرا تو خواب خودم میاد…
ولی نتیجه خواستمو میاد تو خواب اطرافیانم😐
میام بهم میگن تمامم دکرگون میشه😑
استاد عزیزم این خواب بیماریم یکم شرایطش یجوریه که نمیتونم بنویسمش…
ولی به یاری خداوند تو بدنم رفع شد😢اصلا دیگه نمیزارم وارد بدنم بشه..
قرآن بهم گفت…پناه ببر بخداوند تو هر شرایط خطرناکی که قرار میگیری..(باز هدایت)
استاد عزیزم…من یکم اول راه هستم حدودا چند روز دیگه یکسال عضویتم تمام میشه..
ولی اینقدر طی این سال تکاملو از تمامم حس کردم.که هر چی بگم تحسین میکنم خدامو کم میارم…
خداوند واقعا از درونمون آگاه هست خودش خیلی زیبا برنامه ریزی میکنه..
نوشتهای سپیده عزیز رو خوندم تمام متحول شد…
انشالله در پناه خداوند باشیم..
و این راه بهشتی ادامه پیدا کنه
استادم من واقعا ارزشمتد بودن خودمو الان طی این مدت حس میکنم…
بقول قرآن.نشانه هایی در شب و روز هست که فقط افراد کمی تعقل میکنن…
استاد خیلی خیلی خودتونو عزیز دلتونو دوست دارم…
و دوستان عزیزی که با عشق کامنت میزارن.
هدایت الله بی نهایته..تمامی نداره..چون خداوند همیشه غفور الرحیم هست..من فقط به خودش پناه میارم..و از تمامم براش سرمایه میزارم..
منم میخوام تو کارم تو زندگیم در تمامی جنبه ها به خوشبختی برسم…چون میدونم فرد مفیدی برای خودم و اطرافم میشم..
استاد شب و روز از نتایجم بنویسم کمه..الله اکبر تا چند سال دیگه چه شود😊
واقعا اینقدر خداوند تکامل رو زره زره بهم یاداوری میکنه.اصلا فکر نمیکنم یچیز عجیب غریبه..میگم خداوند متو دوست داشته.و منم گوش بفرمانش بودم.اینم به اندازه ظرفم.بهم نعمت میده.
استادم سپاسگزارتم که با نام خدا این برنامه رو استارت زدین..و انسانهای بهشتی رو دوربرتون جمع کردین😙😙😙.
سلام به همه ی خانواده ام خیلی حالمو خوب کرد رفیق هر چقدر که سعی کردم رد شم از این صفحه نتونستم بدون سپاسگزاری ازت برم من ممنونم و برات میخام با همین فرمون بری جلو وله خواسته هائ که الان تورویاها ته بشه واقعیت زندگیت که قطعا با عشق و تعهد خودت شدنیه چون اینو ثابت کردی :)
سلام خدمت شما دوست عزیز .نه تنها خواسته شما که دوست داشتید مصاحبتون با استاد توی سایت قرار بگیره شدنی شد و قرار گرفت بلکه کامنت و توضیحاتتون هم غوغا کرد و تبدیل شدید به یک الگو توی اون فایل و کلی نظر هارو به خودش جلب کرد.
منم مطمئنم ی روزی با استاد صحبت میکنم و تبدیل میشم به یک الگو
اینو به خودم قول میدم و همچین اتفاق در آینده نه چندان دور برای من خواهد افتاد….
خدایااا شکرت واقعا.چقدر لذت بردم از صحبت های شما با استاد.از کامنتتون.از ایمانی که به شکل عمل دراوردینش.از الهامات.از لذت بردن و خلق کردن ارامش و خواسته ها و ثروت… بعد از این فایل ها واقعا حالم قابل توصیف نیست.خدایا شکرت برای شنیدن این اگاهی ها
تا قبل از فایل 3 فکر میکردم خودم هستم که میومدم توی سایت و اون آگاهی ها رو مینوشتم و یا اینکه از من بوده که ادمهایی میومدن مینوشتن چقدر زیبا نوشتی چقدر لذت بردیم چقدر آگاهی چقدر خوب مینویسی چقدر خودتی!! چقدر خودمونی
خب وقتی من فهمیدم قضیه چیه توی این مدتی که تصمیمات جدی گرفتم که تغییرات اساسی در زندگیم ایجاد کنم خیلی جسور تر از قبل شدم حتی شاید میتونم بگم جاهایی با استاد با ضمیر دوم شخص صحبت میکردم میدونی چون توی ذهنم این استاد نبود که داشت به حرفهای من گوش میداد
یه چیزی توی قلبم صدا میداد که میدونستم استادم حسش میکنه پس من بی باکانه مینوشتم
استاد بعد از این همه نوشتن هام توی سایت
حتی حتی با وجود اینکه بارها بارها لایک زیباتون روی کامنت هام خورد یا برای چندین چندبار میدیدم که نوشته هام توی عرض کوتاهی بیشترین امتیاز گرفته
نه یه بار چندین چندبار..
یا دوستان عزیزم بدون اینکه من کاری بکنم
میومدم هنوز 24 ساعت نگذشته بیش از 50 نفر کامنتم 5 ستاره دادند و میگفتم واقعا چطور؟؟
هی این داستان ادامه پیدا کرد
تا اینکه دیروز فایل شماره 3 را گذاشتید
و من در حالت خواب آلودگی بلند شدم دیدم از کانال شما پیام فایل جدید آماده زدم دانلود کردم
و دوباره سرم گذاشتم روی بالشت
شروع کردم به صحبت کردن با خودم
میدونید استاد نمیدونم از کجا و چطور فایل شماره 3 شما شب قبل از اینکه بذارید پخش شده بود
اما نمیخوام از جزییاتش بگم میخوام بگم دقیقا داشتم اون شب به خدا میگفتم خدایااا من نمیدونم نمیدونم بهم بگو چطور تسلیمت
بشم.. من دیگه مغزم به جایی نمیرسه
من بلد نیستم که چطوری بهت اعتماد کنم
همزمانی که بهش میگفتم نمیدونم خدایااا نمیدونم بهم میگفت بهم اعتماد کن
اما سوال من این بود چطورر؟؟؟
چطور من بلد نیستم حتی هنوز از اینکه چطور بهت اعتماد کنم
شب را با این سوالات خوابیدم
صب بعد از دانلود فایل داشتم با خودم فکر میکردم به خودم گفتم دیگه بیخیال دیگه ول کن خسته نشدی واقعاا؟؟؟
منو برد توی کانال تلگرامت و من هی روی اسم بچها میزدم نمیدونم برا چی
روی اسم یکیشون زدم و رفتم تو و شروع کردم به خوندن داستان زندگی و هدایتش
همونجا بود که یه چیزی توی. ذهنم جرقه زد
و میگفت بیا بنویس
منی که قسمت دوم این فایل میخواستم بنویسم هی دو دوتا چهارتا میکردم میگفتم خوبه یا اصلا بذار پاکش کنم یا اصلا من چی دارم بنویسم؟؟ و آخرشم ننوشتم
بهم گفت برو توی حیاط و بشین و این چیزایی که بهت میگم بنویس
من اومدم توی حیاط و شروع کردم به نوشتن
نوشتم نوشتم
بعد از اینکه کامنتم را نوشتم
امدم فایل شما را گوش دادم
اصلا هنگیدم
سیستم ذهنی من هنگید خدای مگه میشه
اونچه که به من الهام میشد استاد توی این فایل داره ازش میگه
اخه من که فایل گوش ندادم
اون نمیدانم نمیدانم های استاد توی گوشم
بود
حالت تواضع مرا گرفت
حال فهمیده بودم که نه استاد عباسمنش کامنت هایم را تایید کرده بود و نه من آن ها را نوشته بودم
و نه اون ادمها اومده بودن که به من حال بدن
همه را جریان هدایت کرده بود اما من آگاه نبودم و فکر میکردم خودم آن ها را نوشتم من چقدر عالی هستم
من آن نکات مهم را نوشتم
و…
از اونجا که بلافاصله به خواسته ام رسیده بودم اعتبارش به خودم داده بودم نمیتونستم ارتباطی میان فرکانس ها و اون نوشته ها پیدا کنم
که منجرب بشه به هدایت های عمیق تر و با کیفیت تر….
چقدر زیبا بود این فایل
منم تک تک اون حرفهای بچهاا در زندگیم حس کرده ام
منم از 17 نیم سالگی با فایل های رایگان استاد شروع کردم و توی مدت کوتاهی اینقدر عمیق شدم که هیچ ربطی به آدم قبلی نداشتم
گاها بعضی ها با خواندن کامنت های من فکر میکردم من فرد 40 ساله هستم.
با خواست خودم به کمک این فایلها من تازه دارم میفهممم بابا اصلا من از اولش هیچ کاره بودم چه طوریههه اینقدررر روی خودم حساب کردم
خداروشکر تازه دارم یاد میگیرم جرعه جرعه هدایت را بنوشم
استاد نمیدانم دلیلش چیه اما فایل هایی مثل این فایل و فایلهای داستان هدایت الهی 1و 2 اصلا از درونم من بلند میشن
انگار که میگن فقط روی ما کار کن
تمرکزت بذار روی اینا
اونجا توی فایل های داستان هدایت الهیی که برای هر کلمه ش اشک میریختم نوشتم که نباید از خودمون انتظار داشته باشیم این لقمه هایی هدایت اوایل برای ما بزرگ هست اما با ادامه دادن همین لقمه کوچک کوچکتر و قابل هضم تر میشه
شک ندارم که با ادامه دادنم حتی فراتر از تصورات بشری میتونم رشد کنم..
واقعا راست گفتی که این نوشته ها و آگاهی ها به سن و سالت نمی خوره مریم جون واقعا بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم که اینقدر زود در مدار هدایت های بینظیری هستی
چقدر از خوندن این کامنت پرمحتوا و دقیقت لذت بردم مممنونم که تجربیات و آگاهی های خوبتو با ما به اشتراک گذاشتی
مریم جون اینقدر کامنت و آگاهی تو در مدار خوبی هست که شک ندارم قدرت فرکانس بالایی هم داری برات بهترینع بهترین ها رو آرزومندم عزیزم
هر موقع روی هدایت الهی حساب کردم نتایج فوق العاده عالی و غیر قابل تصور خودم وحتی دیگران بوده و هر موقع روی خودم و دیگران حساب کردم سقوط بوده
راستش یه اجاق گاز زوار دررفته داشتم و الان خدا را شکر یه اجاق گاز ۸ میلیونی دارم ….امروز به خودم میگفتم چقدر اجاق گازم خوبه و خودم خریدمش ولی غافل از اینکه اعتبارش از کیه ؟؟؟؟همه ی وسایل و چیزهایی که داری ؟؟؟…………
واقعا این سایت . سایت بیداری من است . خداوند دوباره بیدارم کرد بوسیله ی دستانش
خدایا شکرت
دوست عزیزم ان شالله هر آن چیزی که از خداوند میخواهی خداوند بهت عنایت کنه
منم با خوندن چند جمله ای که نوشتی مغزم درگیر میشه و الان ساعت تقریبا ۱۲ شب توی خونه نشستم و تصمیم گرفتم برم ی جا تنها بیرون از منزل …جایی که شبیه به باغ و درخت باشه ….و با خودم بگم هزاران بار خداوندا …بار پروردگارا چجوری من تسلیمت بشم ….چجوری بهت اعتماد کنم …من شاگرد اول کلاس تو ای خدا نیستم ….تو بگو چجوری تسلیمت بشم…چجوری؟اخه مقام تسلیم رو منم میخام حتی یک جرعه اش رو ...اخه وقتی تسلیم بشم دیگه چیزی ازت نمیخام..فقط میگم راضیم به رضای تو….فقط راضیم به رضای تو..فقط همین ..مریم جان ممنونم
این ساعاتی که پای این صحبت ها نشستم من روی زمین نبودم
من اصلا زمان و مکان رو نمیدونستم
این لحظات شیرین رو بارها برای خودم تکرار کردم این فایل ها رو بارها دیدم و شنیدم و از این آگاهی ها لذت بردم
چه هدایتی
چه هدایتی
الله اکبر .الله اکبر
بازم کلمات خاص ، من اسمشو گذاشتم فرهنگ لغت عباسمنشی …
استاد برای هر کدوم از این کلماتی که از شما یاد گرفتم من میتونم یه کتاب بنویسم و تعریف کنم میتونم هزارتا مثال بزنم ، از خودم مثال بزنم از دوستانی که از نزدیک دیدم مثال بزنم؛ نه از چیزهایی که توی کتاب ها و سایت ها خوندم ..
حتما بقیه بچه هایی هم که اینجا هستن اینطوری هستن واسه همینه وقتی میگین هدایت ، اشک توی چشم هامون جمع میشه .
واسه همینه قلب مون باز میشه
واسه همینه ما بچه های سایت خودمون میدونیم چی میگیم چی میشنویم که خیلی های دیگه که توی مدارش نیستن تعجب میکنن از حرفامون !😉
استاد بقول شما من که خودم میدونم کی بودم و الان کی هستم .. من که خودم میدونم چقدر تغییر کردم
تغییراتی ک توی این چند سال آشنای ام با شما بوده وگرنه توی ۲۳ ، ۲۴ سالی که قبلا زندگی کردم اصلا نبوده ..
من میدونم اول آشنایی ام با شما کجا وایساده بودم و الان کجام ، منی که توی دایره امن خودم زندانی بودم و منتظر بودم سالهای عمرم تموم بشه کجا و منی که الان میخوام لحظه به لحظه زندگی رو تجربه کنم کجا !
منی که خدا برام یه موجود ترسناک بود و با ترس عذاب الهی زندگی میکردم کجا ، و منی که الان با خدا عاشقانه زندگی میکنم کجا !
منی که قرآن فقط برام یه کتاب مقدس بود روی طاقچه و هیچ استفاده ای ازش نمیکردم با منی که الان هر یک آیه از قرآن روزها و ساعت ها منو به وجد میاره و براش ساعت ها اشک میریزم و از این هدایت های رب شگفت زده میشم قابل مقایسه نیستم !
منی که تعداد دوستانی که داشتم همون هایی بودن که از بچگی داشتم و همسایه مون بودن😄 با افکار محدودتر از خودم کجا ، با منی که الان کلی دوست دارم از تمام ایران با تنوع رنگ و نژاد و زبان که باهاشون دوست هستم انگار که کل عمرم رو باهاشون زندگی کردم کجا !
منی که حتی از شهر خودمم بیرون نرفته بودم کجا ! با منی که الان میرم و میگردم و سفر میکنم ؛ تنها میرم با دوستام میرم ؛ کجا !
منی که از ترس اشتباه کردن هیچ کاری انجام نمیدادم کجا ! با منی که الان تو دل خیلی ترس هام رفتم و رشد کردم کجا !
منی که توی یه خانواده متعصب شهرستانی بزرگ شدم و خیلی ممنوعیت ها برای دختران بود ، کجا !… با منی که بدون هیچ برنامه ریزی فقط به ندای قلبم گوش دادم و تنهایی مهاجرت کردم و اومدم پایتخت کجا !
منی که چند سال توی شهر خودم کارمند بودم و درآمد ثابتی داشتم و امید بسته بودم به یه آب باریکه ؛ کجا ! .. با منی که جسارت کردم و استعفاء دادم و مهاجرت کردم و تونستم از همین کار کارمندی توی شهر جدید درآمد دو برابر کسب کنم کجا !
منی که آدم کمال گرایی بودم و با این توهم سالها علاقه ام که هنر بود رو شروع نکردم ، چون که ایمان نداشتم ، چون که هدایت رو نمیشناختم، چون عزت نفس نداشتم ، چون که ترس داشتم ؛ کجا ! .. با منی که با توکل و هدایت رب شروع کردم و الان در مسیر علاقه ام هستم و دارم از این مسیر کلی لذت میبرم و هر لحظه ربم بیشتر و بیشتر منو هدایت میکنه و قدم ها رو بهم میگه ، تازه منتظر پاداش های ربم هستم ؛ کجا !
منی که خودمو دوست نداشتم و اینو پذیرفته بودم واین کل زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده بود کجا ..
با منی که هر روز دارم تلاش میکنم با خودم به صلح برسم و حالم با خودم خوب باشه و اونوقت از در و دیوار و زمین و آسمون عشق دریافت میکنم ؛ کجا ..!
منی که بیشتر سالهای نوجوانی و اوایل جوانی ام رو افسرده بودم و خودمم خبر نداشتم با منی که الان سرشار از عشق و شادی درونی ام قابل قیاس نیست !
منی که همیشه خودمو قربانی و ناتوان میدونستم ، و همیشه دنبال توجیه خودم بودم کجا ..! با منی که الان میشینم و تک تک کارهام و واکنش های رفتاری مو بررسی میکنم که خدایی نکرده😊 یه جا حس قربانی بودن رو به خودم یا دیگران انتقال ندم ..کجا !
منی که همیشه غمگین بودم همیشه دنبال بهانه بودم تا غصه بخورم و ناراحت باشم و همه تجسماتی که داشتم ناراحتی و عزا بود کجا ..! با منی که الان ایمان آوردم به لاخوف علیهم و لا هم یحزنون ، و همیشه دنبال شادی هستم
منی که بطرز عجیبی در یه مدت کوتاه عزیزانی رو از دست دادم اما چون ایمان آوردم به انالله و انا الیه راجعون، خیلی راحت تونستم ذهنمو کنترل کنم و حتی اطرافیانم آرامش منو تحسین کردن ؛ کجا ..!
منی که با اعضای خانواده ام همیشه بحث داشتیم و قهر بودم کجا..
با منی که در پی تغییراتم، داداشم خودش اومد و اصرار داشت که فایل های استاد رو در اختیارش بذارم کجا ..!
منی که خودمو نازیبا میدونستم و بنظرم همه از من زیباتر بودن کجا …!
با منی که بعد تغییرات فرکانسی ام پزشکای متخصص زیبایی همکارم بارها بهم گفتن که زیبایی خاص و اورجینال با کلاسی داری 😉
منی که با این باور که همیشه باید یه نفر کنارم باشه و تنها نباشم و تنهایی سخته و برای شاد بودن نیاز به حضور دیگران هست بزرگ شده بودم ..کجا !
با منی که الان از تنهایی هام لذت میبرم و شاد هستم و کلی برنامه دارم برای اوقات تنهایی ام ؛ کجا ..!
🌱🌱
استاد اوایل توی محصولات تون همیشه میگفتین چند ماه با من همراه باشین با این آموزش ها همراه بشین اگه نتیجه گرفتین ادامه بدین و من همچنان از اونموقع تا الان توی این مسیر دل انگیز هستم 😍
نکته خیلی مهمی که هست اینه ما باید ادامه بدیم ، توقف نکنیم ؛ دنبال این نباشیم که اخرش چی میشه تا وقتی به اخرش نرسیدیم که نمیدونیم چه اتفاقات خارق العاده ای در راهه🤩🤩
نجوای شیطان هست ؛ هدایت های رب هم هست انتخاب با ماست ..
⚘⚘
چیزی که توی این مسیر هربار بهم یادآوری میشه اینه که تا وقتی من یه قدم رو برمیدارم خداوند قدم بعدی هم بهم میگه ..
سپیده عزیز چقدر زیبا گفتی که دیگه نگرانی برات معنا نداره افرین دختر افرین به تو ، ما تنها نیستیم ما در پناه و درحوزه فرمانروایی رب هستیم ، طبیعی اش اینه که نگران نباشیم ؛ منطقی اش هم همینه
من خودم به شخصه خیلی روی خودم حساب میکنم ، روی عقل خودم حساب میکنم، در حالیکه همین خودش شرکه ..اگه خودمو بسپارم به خدا اگه تسلیم بشم میدونم که خیلی راهم ساده تر میشه
میدونم هرچی تسلیم تر ، هرچی رهاتر زندگی لذت بخش تر میشه ، اینو گاهی تجربه کردم
بقول انیشتین وقتی کارها خیلی ساده میشه یعنی خدا داره کارها رو انجام میده
استاد عزیزم من از وقتی که با شما آشنا شدم هر سالی که پشت سر گذاشتم با اطمینان میگم که از سال گذشته اش بهتر و عالی تر بوده
عاشقتم استاد بینظیر…😍
عاشق این ویژگی خاص تونم که برخلاف تمام اساتید دیگه ، هیچ اصراری به اینکه قانون رو به هر ضرب و زوری شده به گوش مخاطبان برسونی نداری ، این نشونه اینه که شما خودت چقدر قوانین جهان رو قبول داری چقدر به این نظم و کائنات و رب جهان ایمان داری که هیچ چیز اتفاقی نیست و کافیه که ما هم با این قوانین همراه بشیم اونوقت همه چی در زمان مناسب و در مکان مناسب بهمون گفته میشه
استاد من اونقدر فایل های شما رو گوش دادم که هر وقت سوالی برام پیش میاد خیلی راحت میتونم جواب شما رو پیش بینی کنم 😁که مثلا توی فلان فایل رایگان یا محصول گفته بودین و به حالت تذکر گونه ای به خودم میگم ای بابا سمیه استاد اینو چند بار بگه دیگه ! پاشو خودت یه کاری کن ، فلان مقاومت و ترمز ات رو بردار ، فلان باور رو بساز …
اونچه که باید رو بهمون گفتین استاد من دیگه باید تکرارش کنم و بارها تکرارش کنم و با توجه به مدارم عمل کنم به آموزه های شما
واقعا از خداوند میخوام که منو یاری کنه تا بتونم این آموزه ها رو در زندگیم به کار ببرم
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که به اون ها نعمت دادی …
چقدرررغرق لذت شدم چقدر دلم پر میزد برات سمیه ی نازنینم خدای من
چقدرر اشکام جاری شد با تک تک این همه هدایت های خداوندم
چقدرزیبا نوشتی چقدرزیبا گفتی که دقیقا دقیقا الان داریم میبینیم که جقدرر هرلحظه خداوند داره برامون کن فیکون میکنه جقدرعاشقمونه چقدربهتر لمس میکنیم هرلحظه هدایت های نابش را که یه روز خواسته ی بینهایت قلبم این بود که صدای نابتون کلام ناب تک تک دوستان و پاره های قشنگ و عاشققق وپاک خداوندم رو بشنوم وچقدرر زیبا از جایی که فکرشو نمیکنی به قول عادله ی نازنینمممم فراتر از خواسته هایت را برات محقق میکنه بینهایت فراتر از اون جیزی که میخواهی رو اینقدر که نهایت عشقه اینقدرکه عاشقمونه عاشقق اینکه غرقش بشیمم ومتصل تربهش
چقدر جقدرعاشق این ایمان نابتممم فرشته ی من عشق منن چقدر جقد غرق ترین شدمم دراین اتصالل و این لذت نابتت خدای منن خدای من جقدربا تمام وجودم این عشق بینهایتت این ایمان نابت این شجاعت بینطیرت رو چقدرررتحسینت میکممم هرلحظه هرلحظه جقدربینهایت تحسینتت میکنم جقدرهرلحظه ازت یاد میگیرم نورقلبم جقدررعاشققممم عاشققتممم الهی قربون این عشق وتوحید درونت بشم جقدررر تحسینت میکنم ای توحید نابت رو چقدرر غرق ترینم کرد نوشته ی سراسر هدایتی و الهام گونه ان سمیه ی قشنگم عاشقققتمم عاشققتمم عاشقتمم الهی که هرلحظه هرلحظه غرق بینهایت بینهایت نعمت ها فراوانی ها ثروتها شادی ها عشق بینهایت بینهایت خداوندم باشی
الهی کهدهرلحظه جریانی از بینهایت نعمت و برکت عشق سلامتی زیبایی اتصاللل ارامش جاری ترین جاری ترین باشه برلحظه لحظه ات
الهی که دربهترین زمانننن دربهترین زمان بازم باهرلحظه هدایتت خداوندم روی ماه تک تکتون رو ببینم که چقدرعاشقققتونمم جقدرعاشقتونم عاشققتم عزیزجانم عاشقتممم بهترین های بهترین هارو برایت میخواهممم بینهایت بهترین هارووو از یگانه قدرت جهان که تنها وتنهه اون کافی ترینه تنهه اوو کافی ترینه هرلحظه هدایتمون میکنه هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایت میکند تنها او کافی ترین کافی ترینه خدای من شکرت هراران بارشکرت که هرلحظه به سمت درک بهتر عمیق تر بهتر درک کردن قوانین نابت هرلحظه هدایتمون میکنی هرلحظه هدایتمون میکنبی خدای من شکرت
سلام سمیه ی عزیزم. دوست شجاع و با ایمانم . چقدر تحسینتون میکنم و چقدر کامنتتون برای من پر از نکته بود.
دلم میخواد اون بخشهایی که باید نکاتش رو یادم بمونه همینجا برای خودم ذخیره کنم.
“”سپیده عزیز چقدر زیبا گفتی که دیگه نگرانی برات معنا نداره افرین دختر افرین به تو ، ما تنها نیستیم ما در پناه و درحوزه فرمانروایی رب هستیم ، طبیعی اش اینه که نگران نباشیم ؛ منطقی اش هم همینه””
اینم که هدایت امروزم بود که صبح با خودم میگفتم هر روز صبح جی از خدا بخوام که یک دعای جامع باشه؟؟ و خدا به دلم انداخت “معنای سوری حمد رو بخون..” .
و جالبه که الان به سمت کامنت شما هدایت شدم و دقیقا دیدم شما نوشتید
“”خدایا ما رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که به اون ها نعمت دادی …””
الله اکبر از این همه دقت جهان و پاسخ دهنده بودن خدا..
الان که دارم این کامنتو برات میفرستم،۲۰۰۰ امین روز عضویتت توی سایته😊 و بهت تبریک میگم که اینقدر روی خودت و شخصیتت کار کردی و کار میکنی.چقدر تحسینت کردم به خاطر نتایج عالی ای که از عمل به قانون گرفتی.نوش جونت باشه دوست عزیزم❤❤👏👏👏
حالا حساب کن این نتایج میره توی history ذهن آدم و چقدر کمک میکنه به قوی شدن باورامون برای خلق خواسته های بزرگتر بعدی.
بینهایت لذت بردم از این کامنت زیبات سمیه عزیز
آرزو میکنم امسال بهترین و زیباترین سال زندگیت باشه و یه عالمه اتفاقای عالی رو برای خودت خلق کنی.😇🙏🌍💫❤❤❤❤❤
ممنونم ازت دوست خوبم ، چه همزمانی جالبی ۲۰۰۰ امین روز 😍😍 الهی شکر .
دقیقا همینه که گفتی این نتایج خودش تائیدی هست بر درست بودن مسیر و سوختی برای ادامه حرکت ، ما باید شکر گزارش باشیم و این ظرف رو دائما بزرگ و بزرگتر کنیم .
واقعا تغییرات اونقدر آهسته و بیصدا رخ میده که خود آدم هم متوجه نمیشه
اگه توی این مسیر باشی غیرممکنه که تغییر نکنی ،دراین مسیر این تغییرات لاجرم اتفاق میفته فقط شدت و ضعف داره ، فقط مسئله اینه چقدر تمرکز میذاری و عمل میکنی ..
چقدر ایمان میاری به این آگاهی ها..
منم برات ثروت و نعمتهای بیشمار الهی رو ارزو میکنم 😊😍🌹🌹
ای جانم سمیه عزیزم ، خواستم بنویسم چقد اتفاقی چشم به کامنت تو خورد که دیدم درستش اینکه بنویسم من تو این ساعت با این حالم هدایت شدم به اینجا 😍 عزیز دلم چقد با خوندن تک تک کلماتت همه روزایی که خودم به چشم خودم تغیبراتو دیدم برام مرور شد ، چقد یاداوری قشنگی بود چقد لذت بردم و چقد دلتنگ شدم برای روزایی که خیابونارو طی میکردیم و فقط و فقط از قانون میگفتیم و ذوق میکردیم از گفتن نشونه ها ❤️ افرین بهت سمیه چقدددد پیشرفتتتت کردی چقد مسیر برات روشنه😍 میتونم بارها حرفاتو بخونم و کیف کنم خداروشکر 🤗
چقدر خداروشکر میکنم که اومدی توی این مسیر و خیلی اوقات دست خدا شدی برای من ، برای تقسیم حال خوب مون
همون لحظاتی که باهم بودیم و ساعت ها توی خیابون راه میرفتیم و از قوانین میگفتیم همون لحظات از بهترین و لذت بخش ترین زمان های عمرم بوده ،
همین الان هم از هدایت های خدا ذوق زده ام از حضور همیشگی اش در زندگیم که هر وقت من خواستم آماده بوده که هدایتم کنه هر وقت سوالی پرسیدم جوابش رو آماده داشته
هر وقت من شاگرد شدم استادم هم آماده شده
همش به انتخاب من برمیگرده ؛ به اینکه چقدر موحد بودم و چقدر مشرک بودم ؟!
رب در هرصورت هدایت میکنه به اون راهی که من بخوام به اون مسیری که من دوست دارم فقط باید بگیم :
سمیه جان دوست طلایی من سلام عزیزم چقدر خوب شد چقدر عالی شد به کامنتت عالی و پر از نتایج و اتفاقات عالی که این مدت برات افتاده هدایت شدم تحسین میکنم عزیزم
بارها همین جا هم تو کامنتت تحسینت کردم و گفتم خدایا این دختر چقدر با خودشه در صلح در آرامش باد حرفات افتادم که برای مهاجرت زدی و چطوری شرایط خودش تسلیم شد تا تو برای بالاتر
خیلی خیلی برات خوشحالم دختر بی نظیر مهربان و قلب طلا و بسیار آرام و دوس داشتنی 😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤
خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای اتفاقات خوب حال خوبت و ادامه دادن تو این مسیر
دوستت دارم مرسی که برامون نوشتی
شاهد بالا رفتن و اون گرفتن بیشترت باشیم خانوم گل 😘❤❤❤❤
بریم ادامه این مسیر جادویی من ..ادامه این تکامل بینظیر و هدایت خدای بزرگم ..
.
.
.استاد قلبم از این کامنتم داره عین چی تند میزنه . خدایا چقدر تو داشتی منو هدایت میکردی من تازه دارم میفههمم خدایا چند وقته دیگه قراره چیکار کنی من تحملشو ندارممم 😩😩😩 به خدا میمیرم ..
.
.
.
کامنت بعدی من قدم نهم جلسه دوم ۱۳ اسفند ۹۸ .
.
.
.سلام به استاد عزیز و بهتر از جانم .. یه چیزی درونم گفت قبل اینکه این فایل و گوش بدم بیام کامنت بزارم شاید انگیزه ای شد برای دوستانم . من چند بار بیشتر کامنت نذاشتم و دلیلش بیشتر وقت کمم و اینکه واقعا دارم کار میکنم روی محصولات
توی کامنت قبلیم یادم نیست امل ولی از شرایط خوبم و تغییراتم گفته بودم و همینطور گفته بودم که میخوام برای سال جدید شعبه دوم از کارمو توی ترکیه استارت بزنم .
استاد شما یه فایلی داشتین که گفتین چیزیو تحمل نکنید .. خدا شاهده که من بعد از اون فایل تصمیم به مهاجرت کردم و با خودم گفتم چرا صبر کنم تا سال دیگه مگه قراره چه اتفاقی بوفته .. همین حالا میرم و شرایطو تحمل نمیکنم .. البته اینم بگم من از شرایطی که ایران داشتم ناراحت نبودم اتفاقا کار ایرانم داره میچرخه و درامد خوبی هم داره .. و من خیلیم خوشحال بودم همون موقع ولی بعد از فایل استاد که به خاطر قعطی اینترنت بود من تصمیم گرفتم مهاجرت کنم که البته به ندای درونم هم خیلی گوش کردم ..
خلاصه همه چی دست به دست هم داد که من حرکت کنم ..
الن که دارم کامنت میزارم تو یکی از بهترین برج های ترکیه خونه دارم و قبل اومدنم دوست داشتم بیام اینجا که همه با باورهای محدود کنندشون میگفتن نه به ایرانی ها سخت خونه میدن و باید کفیل ترک داشته باشیو کلی باور منفی .. ولی از اونجایی که من قانونو میدونم تو دلم بهشون میخندیدم و میگفتم باورهاست که کار میکنه ایمانه من خدای خودمو دارم ..من دارم حرکت میکنم خدا درهارو باز میکنه
خوب میدونم که باورتون نمیشه من قراردادمو بستم بدون بیعانه خونه گرفتم کلی هم تخفیف گرفتم ۱۰ روز بعد از تحویل کلید من تازه پول دادم و نه کفیل احتیاج شد نه هیچ چیزه دیگه مثل اب خوردن کارام انجام شد .بخوام بقیه روند و بگم خیلی طول میکشه از وصل شدن ۱ روزه اینترنت ادمایی که میان سر راهم .کسایی که منو نمیشناسن ولی خیلی مهربونن وو….کلی اتفاق خوبه دیگه خودمم باورم نمیشه که یعنی همه چی انقدر لذت بخش بوده و من چرا انقدر سخت میگرفتم تازه من از خودم راضی نیستم اونقدری که دلم میخواد کار نمیکنم روی خودم به قول استاد همون اندازه که کار میکنی و باور داری اتفاقا رقم میخوره ..بعد شما حساب کن که من بیشتر کار کنم رو خودم و قانون و باورهام ..
یکم از کارایی که میکنم ایناست : تمرکز روی دوره ۱۲ قدم به طوری که مثلا من قبل اومدن فایل مهاجرت و بالای ۳۰.۴۰ بار گوش دادم که هر دفعه هم چیز جدیدی توش بود .. از حرفای استاد نوت برداری میکنم چون من کلا نوشتاری هستم و همه چیزو مکتوب میکنم ..هر چند وقت یه بار جلسه ۶ توحیدی و گوش میدم که عالیه اونم خیلی گوش دادم .. جلسه اول قدم اول و که فکر کنم ۱۰۰ بار به بالا گوش دادم ..هر چند وقت میام میشینم و باورهای محدود کنندمو واسه انجام کارهام مینویسم (استفاده از اهرم رنج و لذت ) که ازین طریق بعد از ۹ سال تونستم سیگار و ترک کنم و مهمترین تصمیم زندگیم یعنی مهاجرت و گرفتم .. چجوری : اومدم نوشتم خوب من دوست دارم مهاجرت کنم حالا کار من اینجا مشتری خودشو داره اونجا هم به این دلیل به این دلیل سریع پیشرفت میکنه .. نوشتم خوب از خانوتدم دورم من که همینجوریشم کلی کار دارم اتفاقا برم اونجا خانوادم میتونن بیان پیشم و تفریح کنن یه جورایی
و کلی ازین موانع های ذهنی که اومدم نوشتم و واسه خودم خیلی ساده حلش کردم و نتیجش این شد در کمتر از ۱ ماه مهاجرت کردم همه کارهام به راحتی پیش رفت و هر لحظه دارم به خودم و تصمیمم افتخار میکنم ازین همه شجاعت ..و مطمین شدم که هر کاری بخوام میتونم بکنم و هرجایی بخوام میتونم برم کلا کیفیت زندگیم تغییر کرده ..کامنتای قبلیم فکر کنم روند پیشرفتمو و درامدمو میگه خلاصه
دوستایی که اینجا دارم هرجا میخوان برن میگن توام بیا تو خیلی خوش شانسی همه کارات سریع پیش میره
منم میخندمو میگم اره خیلی خوش شانسم ولی خودم و شماها میدونید اصل داستان چیه..
نترسیین فقط همین ..به قول استاد بگین که بهتون بر بخوره ترس یعنی بی ایمانی (تموم شد )
.
.
.
من تموم شدم با خوندن این کامنت .الان نمیدونم چی بگم هق هق ام بند نمیاد خدایا چقدر بزرگی چقدر منو دوست داری چقدر عاشق منی 😩😩😩
.
.
.کامنت بعدی من در ۱۴ فروردین ۹۹ ..قدم نهم جلسه چهارم نکته : ( بچه ها همینجوری که دارم براتون کامنتهارو میزارم همزمان خودمم دارم دیوونه میشم … دوست داشتم بیام در مورد کامنتها حرف بزنم ولی قلبم و گریه هام بیشتر از این اجازه تایپ نمیده ) .
خیلی دلم خواست خیلی یهویی بیام اینجا و باهاتون یکم حرف بزنم .. چند وقت پیش یه کامنت گذاشتم که تازه مهاجرت کردم و کلی برنامه ریختم و اینا اگه نخوندین برین کامنت قبلیمو ببینید .. نوشته بودم هدایت شدم و قرار بود فروردین مهاجرت کنم ولی یه هدایت قلبی بهم گفت که بهمن برو
دقیقا بعد از اینکه من اومدم و داشتم دنبال خونه میگشتم و قرار شد بعد از پیدا کردن خونه همسرم بیاد پیشم که اومد و یه چیز جالب دقیقا ۱ روز بعد از اینکه ایشون اومد پیشم مرزهاذو بستن ..
خوب اولش همه میگفتن الان که از ایران کسی نمیتونه بیاد توام برگرد و کلی ازین حرفا
ولی من پر قدرت تر از قبل رفتم جلو و به خودم گفتم همه چی دست به دست هم میده تا من به خواسته هام برسم این اتفاق هم بت خاطر اینه و ذره ای نه ناراحت بودم و نه استرس داشتم
استاد من با این جملتون که گفتین ( مهاجرت کنید اگر میترسین یعنی شرک بعد کفتین به خودتون بگین اگر میترسم یعنی ایمان ندارم ) این جملتون یه غوغایی کرد من با این جمله مهاجرت کردم استاد .. شما میفهمین من چی میگم بعد از اون این شد یکی از جمله های تاکییدیم که هر وقت ترس میومد سراغم میگفتم : نترس تو ایمان داری نباید بترسی ترس برای ترسو ها و بی ایمان هاس برای کسایی که حرکت نمیکنن .. این جمله منو اروم میکنه و بهم ارامش میده (( خداوند به شجاعان پاداش میدهد ))
استاد تقریبا ۴۰ روزه که از مهاجرت من میگذره .. تو این ۴۰ روز نهایت ۳ روز از خونه رفتم بیرون به خاطر قرنطینه .. روی دوره ها کار میکردم و وقتمو گذاشته بودم روی زبان ترکی و انگلیسی ..
الان چند روزه که همسرم مجبور شد برگرده ایران یعنی من اینجا تک و تنهام
راستش برای ۱ ساعت اول هنگ بودم ولی بعدش سریع کنترل ذهنمو دست گرفتم و مسیرشو عوض کردم سریع گفتم نه تو هدف داری ، بعد کم کم یاد حرفای شما میوفتادم که میگفتین تنها بودین چند سال و تنهایی خیلی کارها کردین و با خدا خلوت کردین و روی خودتون کار کردین ..
منم گفتم اوکی الان بهترین موقع است که به برنامه هات برسی و توام تنها باشی و روی خودت کار کنی ..
من برای دوستایی که میگن چیکار کنیم توی قرنطینه شاید باورتون نشه امروز داشتم میگفتم چقدر خوبه چقدر وقت دارم تازه یه روزایی وقت کم میارم من دارم دو تا زبان جدید یاد میگیریم همزمان ،، یه باوری هم براش ساختم که توی یه کتابی خوندم مغز انسان همزمان میتونه ۴ تا زبان مختلف یاد بگیره ،،
روی برنامه کاریم تمرکز میکنم روزی چند ساعت و کلی کتاب دارم در مورد کارم میخونم و یاد میگیرم که تا حالا بلد نبودم .. روی دوره ۱۲ قدم دارم کار میکنم .. من ساز بلدم روزی ۱ ساعت تمرین ساز میکنم روزی نیم ساعت رندوم ترجمه قران میخونم ،اگر هم وقت کنم برای یادگیری زبانم فیلم میبینم خلاصه یه وقتایی وقت هم کم میارم چه برسه به بیکاری ☺️ وای استاد امروز توی لایو دوباره باورهام دو برابر قوی تر شد که دارم درست میرم راهو .. حالا بقیه برن در مورد این مسایل حرف بزنن امار کشته ها و نکشته ها را بگیرن سریال های مزخرف ببینن بعدم در مورد سوتی های سریال با هم بحث کنن و از بیکاریشون شکایت 😂😂 میشه یکم از وقت این ادم ها رو به من بدن 😂😂
واقعا هیچ بهونه ای برای خودم نمیتونم قبول کنم استاد میتونم بیام بگم حالا تنهام حالا کشور غریب حالا نه خانواده نه دوست نه همسر ، منطق یه سری ها میگه برگرد ایران اینجارو پس بده اوه ه ه حتی فکرش هم نمیاد تو ذهنم چه برسه بخوام انجام بدم ..
جنگیدن اگر اسون بود همه انجام میدادن ..
استاد واقعا این اگاهی ها اگر درکش و عمل کردن بهش راحت بود الان دنیا گل و بلبل میشد ..
من تازه یه چیز جدید کشف کردم استاد من با ایدی قدیمی ام در سال ۲۰۱۲ در سایت عضو شدم که یادم رفته بود کلی ذوق کردم دیدم من این همه ساله باهاتونم
استاد اینو بدونید که توی زندگی من تاثیری داشتین که به قول خودتون وحی میدونم هر حرفی که از دهنتون میاد بیرون مثل اینکه وظیفمه که انجام بدم دیگه الان اینجوری شدم ..
امروزم که با لایو منو دگرگون کردین ❤️ استاد یه چیز عجیب دیگه به شدت ادم های نا مناسب از زندگیم حذف شدن که هیچ حتی من باهاشون برخورد هم نمیکنم چه حضوری چه تلفنی ..
خلاصه هر چی بگم از اینکه خدا داره کارامو انجام میده و منم دارم کارای خودمو انجام میدم ومیرم جلو کم گفتم .. اون وظایف خودش منم وظایف خودم
من نترسم از چیزی و بهش توکل می کنم
اونم بهترین هارو برام انجام میده بدون اینکه من کار خاصی بکنم جز ایمان ، جز لذت بردن
واقعا استاد این لذت بردن خیلی چیز عجیبیه من توی یاد گرفتن این زبان های جدید بیشتر فهمیدم 😁
اینکه بگی وای چقدر باحال من بتونم اینجوری حرف بزنم با لهجه و مثل خودشون با اینکه بگی اه چقدر سخته حالا کی حال داره یاد بگیره این همه چیز انگلیسی سخته و ….، دنیا اختلافه ..
وای دیگه خیلی حرفا دارم بمونه که باز بیام بگم 😅
استاد هر چقدر بگم ممنون و دوستون دارم واقعا کمه .. تنها کاری که برای تشکر ازتون به ذهنم میرسه همینه که هر چند وقت یه بار بیام نتایجمو بگم که شما رو خوشحال کنم همین ❤️😍😘 (تموم شد ) 😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
.
.فکم قفله و مغزم رد داده ..فقط ادامه کامنتهامو میزارم😭😭😭😭😭😭 ..
.
.
.
و بالاخره تولد دوباره من ..روزی که معنی هدایت کمی درک کرده بودم روزی که دیوانه بودم روزی که این کامنتو گذاشتم که خودم بارها براش مردم و زنده شدم 😭😭
.
.
کامنت من در تجربه من از اعتماد به نشانه ها در تاریخ ۲۹ فروردین ۹۹ 👇👇
.
سلام استاد جانم ،
خدارو شکر شما هستین میفهمین من چی میگم 🤦♀️نمیدونید که چقدر این هدایت داره زندگیمو تغییر میده 😩 تقریبا از اونجایی شروع شد که یه حسی بهم گفت برو و جلسات قرآنی و از اول شروع کن منم هر کاری داشتم فراموش کردم و با دقت و تمرکز یه قرآن گذاشتم جلوم و جلسات قرآنی و بارها و بارها دیدم ، نوشتم بهشون فکر کردم گریه کردم یه جاهایی زار زدم ، و بعدش آرامش گرفتم و اصلا نمیدونید چقدر منو دگرگون کرد ، من الان نزدیک به ۴ ساله که باهاتون هستم استاد و از دوره ها استفاده میکنم و روی خودم کار میکردم و میکنم من همیشه به خودم میگفتم تو دیگه همه چیو میفهمی و میدونی ، تا اینکه یه در بزرگ از وقتی قدم های قرآنی و دوباره دیدم به روی من باز شد ، استاد باورتون نمیشه چقدر حالم خوبه و دگرگون شدم نمیدونم تا الان نمیگم که هدایت نشدم حتما که هر کاری کردم خود خدا بوده ولی این فرق داره با اینکه شما بدونی که کی داره این هدایت و میکنه و ندونی و فکر کنی که نجواهای ذهنی یا فکر کنی که عقل خودته .. یعنی تا به امروز من فکر میکردم همه چی و خودم میگم و تصمیم میگیرم حتی هی میگفتم بابا تو دیگه خیلی خفنی این ایده ها چجوری به ذهنت رسید ، ولی استاد نمیدونید از وقتی که فهمیدم همه اون لحظه ها خدا بوده چقدر زندگیم عوض شده و حال درونیم خوبه انقدر خوبه که نجواهای شیطان بیشتر از ۱ دقیقه یا دو دقیقه نمیتونه تو ذهنم بمونه یعنی به محض اینکه میاد میفهمم از طرف خدا نیست و از طرف شیطان و از خدا میخوام که راهی بهم بگه تا گوش ندم به نجواهای شیطان و خدا هم سریع بهم مسیر و نشون میده .. یعنی به قول شما جنس آگاهی و میفهمی ، من بعد از اینکه متوجه شدم خدا چقدر تو زندگی من هست و درونم و قلبم پر است از حضور خدا و خیالم راحته یعنی آرامش دارم به معنای واقعی 👇🏻
صبح : خدایا چی بخورم ؟ خدا : امروز با میوه شروع کن ، امروز قهوه بخور ، امروز با آب سرد شروع کن .. و ……..
من : خوب حالا چیکار کنم خدایا ؟ خدا : فایل ۷ قدم ۲ اونو گوش بده و دوباره نوت برداری کن و دوباره و دوباره با نوشته های قبلی ات چک کن ، من : چشم همین الان ..
عصر خوب خدایا حالا چیکار کنم ؟ خدا : وقتشه که بری سر کارت و اون کاری که انجام نمیدادی و انجام بدی و نترسی چون من پیشت هستم … من چشم .
خوب خدایا بازم بگو الان چیکار کنم ؟ خدا : الان زنگ بزن به اون دوستت که چند وقت پیش پیداش کردی ، من چشم ..
بعد از زنگ زدن به همون دوستم و قطع کردن تلفن ،، فهمیدم که ۲ ساعت داشتم باهاش حرف میزدم بدون اینکه بفهمم چی دارم میگم فقط کلمات پشت هم میومدن 😳 تلفن که قطع شد فهمیدم بهش یه ایده ای دادم که انجامش برای دو تامون خیلی راحته و هیچ کاری نداره و درآمدش هم عالیه فقط باید شروع بشه 😰😰 خدایاااااااا مگه میشه ؟؟؟؟
استاد فقط شما میفهمین من الان چی میگم ..
یکم بعد من : وای خدایا شکرت چقدر واضح شدی توی زندگیم خدایا شکرت چقدر نزدیکی ، پس اون همه استرس و ترس کجاست اون همه نگرانی کجاست خدایا این همه نعمت دارم چجوری قبلا نمیدیدم ،
و خدا : من بهت وعده فراوانی دادم همیشه ،، تو نمیخواستی دریافت کنی تو به من توکل کن نه ترسی خواهی داشت نه غمی ، انقدر بهت ثروت و نعمت میدم که نتونی بشماری … واضح میشنوم استاد توی گوشمه و صداش خیلی بلنده 😫
و اینطوریه که تمام لحظات من داره میشه هدایت الله ، بهم میگه کی بخواب کی بیدار شو کی غذا بخور حالا اینو درست کن حالا اینو بخون حالا اینکار و بکن حالا زنگ بزن حالا جواب نده حالا برو حالا نرو … و کلی مثال دارم …
بچه ها واقعا و اصلا نمیتونم براتون توصیف کنم خودتون باید لمسش کنید همین 😭
ولی اینو بدونید که نتیجه اش اینه : احساس خوب دائمی ، آرامش از ته قلب برای مدت طولانی ، فکر نکردن به آینده و نداشتن استرس مالی یا سلامتی یا هر استرس دیگه ، غصه نخوردن و فکر نکردن به گذشته ، نترسیدن از تنهایی، وابسته نبودن به افراد ، در رهایی بودن ، احساس گشاد شدن قلب و شعف و شور ، هیجان داشتن زیاد بعد از گفتن ایده ها توسط خدا ، انگیزه زیاد برای انجام دادن اونها چون این اطمینان در قلبتون ایجاد میشه که این کار و حتما باید انجام بدم چون هدایت الله بوده و تمام این حرفایی که استاد میگه توی قدم ها که البته فهمیدنشون تکامل میخواد ….
استاد کاش پیش شما بودم و بغلتون میکردم و زار زار گریه میکردم ،، چطور میشه توی ۴ ماه این همه تفاوت و آگاهی در من ایجاد بشه ، مهاجرت کنم بدون هیچ ترس و دلهره ای ، ایده های ثروت ساز بهم گفته بشه از افراد منفی دور بشم ، انقدر وقت داشته باشم که بتونم روی دوره ها کار کنم ، همرمان دو تا زبان مختلف یاد بگیرم ، انرژیم ۱۰ برابر بشه و ….
کاش دوستانم برسن به این احساسی که من دارم تجربه میکنم ،
استاد نمیدونید چقدر تکرار جلسات تاثیر داره یعنی، خودم میفهمم چقدر فرق داره هر دفعه جنس صحبتها هی عوض میشه ، فایل همون فایله ولی انگار شما هر دفعه حرفاتون عوض میشه . من از ۱۸ ساعتی که در روز بیدار هستم به جرأت میگم تقریبا ۱۰ ساعت رو روی قدم ها کار میکنم اونم نه اون مدلی که قبلا کار میکردم ، قبلا یه کاری که انجام میدادم در کنارش فایلها هم گوش میدادم ولی الان نه ، الان میگم خوب بریم سر درس بعدی ، هر قدم دفتر داره ، هر دفتر جدا خلاصه برداری میشه ، باورها خودش جدا یه دفتر داره که من اومدم باورهای شما رو از توی حرفاتون کشیدم بیرون ، و یه دفتر براش درست کردم و هرروز دارم تکرارشون میکنم ،شکرگزاری دفتر جدا داره و هر مبحث خلاصه برداری جدا داره که بین کارهای دیگه میرم سراغ خلاصه ها و دفتر باورها
حالا معجزه کار کجاست ؟ اونجایی که هر قدم با اینکه ۱ دفتر مشخص داره ولی وقتی برمیگردم از اول میخونم ، خدا شاهده هیچ کدوم از مطالب تکراری نیست حتی کلمه ها آخه مگه میشه 😱.. 😩😩 خدایا الان غش میکنم ..
مرسی استاد مرسی (تموم شد )
.
من هیچی ندارم بگم بزارین الان تو حال خودم باشم که دارم دیوونه میشم خدایاا … 😭😭😭
.
.
.
😳😳😳😳😳😳 استاد به پهنای صورت دارم داد میزنمو اشک میریزم نمیدونم کی داره تایپ میکنه .. ببینید چی پیدا کردمم…اصلا این دفتر خاطرات کجا بود چرا اصلا من نمیدیدمش استاد دارم میمیرم 😭😭 دیگه… این خاطره همون شبی بود که من اومدم کامنت بالایی رو گذاشتمم ( بچه ها فقط ببینید چه خوابی دیده بودم )
.
. ۲۹ فروردین توی دفتر خاطراتم .👇👇👇👇
.
.
اینجا بمونه یادگاری :
دیشب تا صبح داشتم فایل ها رو نگاهمیکردمومثل همیشه نوت برداری میکردم، البته قبلش هم یه کامنت در مورد هدایت خدا گذاشته بودم روی سایت ،
خلاصه حال دیشبم عالی بود چونکفتن همین حرفا و اومدن کامنت کذاشتن توی سایت خیلی برام تاثیر داشته البته من خیلی اینکارو نکردم ولی همین چند ماهه اخیر بیشتر بوده ، الانم هدایتم منو کشوند اینجا که برو بنویس .
دیشب بعد از اینکه فایل تموم شد اومدم بخوابم گفتم خوب شکرگزاری کنم و به دریم ووردمنگاه کنم و بخوابم تا فرکانسم رو خواسته هام تنظیم بشه قبل خواب ..
استاد باورتون نمیشه مثل یه فیلم بود واسم
من بودم ، شما بودین ، خانم شایسته بود و یه خانمی که داشت کارهای سایت و برای شما انجاممیداد .. شما توی یه دفتر خیلی بزرگ بودین که من با ماشین آخرین مدل اومده بودم اونجا
من از کنارتون رد شدم و یه تبلت دستم بود که داشتم فایلها رومیدیدم .. یهو سرم و اوردم بالا و دیدیم شما رو
پریدم بغلتون وانقدر فشارتون دادم استاد ..
و اومدم بهتون نشون دادم ماشینمو ، اینکه به خواسته هام رسیدم و براتون تعریف کردم اینکه من ۴،۵ ساله باهتون هستم و همرو گفتم بعد یهو دیدم چند نفر دورو جمع شدن و دارن به حرفامون گوش میدن .. وای استاد نمیدونید چقدر خوب بود و چقدر واضح بود دیدن شما ..
شما گفتین حتما یه روز ازینکه چطور به خواسته هات رسیدی برای بچه های سایت تعریف کن .. ومنمداشتمفقط نگاتونمیکردمو ذوق زده بودم .. یادمه تایم ناهار شد و همه داشتن غذا میخوردن که شما از یه کیسه خوشگل مخمل قرمز رنگ چند تا میوه دراوردین و خوردین .. همونجا به همسرم گفتم ببین استاد دیگه گوشت و اینا نمیخوره.. همسرم هم توی خوابمون بود ولی دور وایستاده بود اون دیگه منو به اسم کوچیک صدا نمیکنه بهم میگه خانم عباسی 😂 توخوابمهمهمینوگفت ، گفت عباسی چه احساسی داری استادتو دیدی ، گفتم خوشحالم ازینکه جلوش میتونم سرمو بالا بگیرم ..
خواب عجیبی بود 😊 و از همه مهم تر اینکه خیلی واضح بود ولمسش کردم ،، اون ماشین آخرین سیستمکه توی دریم وردم دارم و نگم براتون استاد خودت اومدی بالا سرش گفتی آفرین عجب ماشینی 😍 وااای خیلی شیرین بود ، بعدم در مورد کارم باهاتون حرف زدم و کلی قدم زدیم و در مورد قانون حرف زدیم چقدر کیفیت داشت خوابم خدایااا شکرت
.. کی این واقعی واقعی میشه خدا 😍😍استاد به زودی میام پیشتون دوستون دارم ❤️❤️ (تموم شد و من تموم شدم الان میرم دوباره میام )😭😭😭😭😭😭
.
.
کامنت من در ۲ اردیبهشت ۹۹ جلسه پنجم قدم نهم
.
.
سلام استاد خوبین ؟ مطمئنم که خوبین ..
استاد میخوام باز باهاتون حرف بزنم 😭😭
استاد کاش یه جلسه ضبط کنید در مورد اینکه وقتی انقدر حالت خوبه که دگرگون میشی و ناخوداگاه گریه میکنی و زار میزنی باید چیکار کنی …😭😭
استاد چی میشه که اینجوری میشم نمیدونم .. اصلا چی میشه که من میام کامنت میزارم هم نمیدونم من خیلی وقته عضومولی تا الان انقدر علاقه نداشتم و اصلا یجوری بودم که وقت اضافه واسه اینکه بیام سایت نبود میومدم فایلهارو دانلود میکردموخدافظ. یه وقتایی ازینکه بچه ها کامنتای طولانی میزاشتن خندم میگرفت میگفتم هه هه این دیگه چه بیکاره این همه نوشته 🤦♀️الان فهمیدم بحث این چیزا نیست بحث وقت و بیکاری و اینا نیست ، فهمیدم خود اینکه بخوای بیای سایت کامنت بزاری هم تکامل میخواد .. 😳
تو فایل نشانه ای برام بفرست ناخوداگاه دستم رفت رو کیبورد و نوشتم الانم دوباره همینجوری شدم نمیدونم حتما طبیعیه و روند کار کردن روی خودت اینه یا نشونش اینه که دوست داری با کسی که حرفتو میفهمه حرف بزنی ..
کامنت قبلیمو رفتم دیدم وای چقدر خفن نوشته بودم ، خودم کامنت خودمو ۱۰ بار خوندم
یاد استاد افتادم که همش میگین فایلهای خودتونو میبینید ، خلاصه دوباره کامنتمو خوندم ، بعد فهمیدم که تو این ۲ روز اندازه اون چند روز قبل کامنت که ۹یا ۱۰ ساعت از روزمو فقط رو دوره ها بودم نیستم ..
فهمیدم ، از صبح یکم حالم ددگرگون بود .. یه خبری و شنیدم که لعنت به خبر ا😭😭 نیم ساعتی حالم بد بود نجواهای شیطان که دیگه نگم رگباری اومدن ، یعنی تا ۴ سال ایندمو به بدترین وضع ممکن اورد جلو چشمم 🤦♀️
لعنتییییی — از اونجایی که بلدم خوب مچ ذهنمو بگیرم سریع جلوشو گرفتم چجوری بدو بدو اول رفتم سراغ دفتر باورها که نصفش باورهای شماست نصفش جمله های تاکییدیمه .. اونو خوندم یکم اروم شدم ..
بعد سریع اومدم توی سایت یهو ناخوداگاه رفتم سراغ کامنتم توی سایت استاد دیدم چقدر بچه ها حالشون خوب شد بعد از کامنتم و کلی ایده گرفته بودن ، ناخوداگاه اشکم سرازیر شد 😭😭
یاد این افتادم که این ذهن منه . لعنتی میتونه چقدر خموش باشه چقدر زود میتونه از یادت ببره استاد حرفاتون انقدر تکرار شده که سریع میومد تو ذهنم : این ذهن خموشه ، وظیفه شیطانه که میاد اتفاقای بد و واست واضح میکنه . وظیفه شیطانه که ترس و دلهره میندازه به جونت ..
ذهنت یادش میره کارای خوبی که کردی ، حالای خوبی که داشتی ، ذهن سریع یادش میره چقدر روخودت کار کردی ..
استاد این حرفا مثل رگبار میومد . بعدم جمله های تاکییدیم
ترس نشونش وجود شیطانه ، ارامش وجود خداست ..
بعد سریع رفتم سراغ قران شروع کردم حمد و خوندم اخه من بعد از اولین قدم قرانی عاشق این سوره شدم .. وای اروم شدم استاد ..
بعد سریع رفتم سراغ فایل ۶ دوره جهان بینی .. استاد نمیدونم چطور بگم فکر کنم این فایل بالای ۳۰۰ بار دیدم ،، یعنی ازم بپرسین تک تک کلماتشو حفظم ،
ولی دوباره که الان گوش کردم نمیدونید چه ها که نکرد با من .. معجزه خدا میبینم این موضوعو .. انقدر دقیق برنامه ریزی میکنم روی تایم هام که نمیزارم دقیقه ای هدر بره .. ولی خوب من کامل نیستم خطا دارم .. خدا رو شکر میکنم که مثل قدیم نیستم که حال بد بمونه باهام . سریع کشف میکنم ریشه اشو و درستش میکنم .. اونجا اونجایی که اشکم میاد و زار میزنم ، اونجا موقعی که میگم خدایا ببخشید .. اونجا وقتیه که میفهمم این شیطان لعنتی به ثانیه میتونه حالمو دگرگون کنه باز به خودم میگم که وظیفشه .
استاد اگر قرار باشه اینروندتون که هر دفعه من فایلها رو تکرارمیکنم شما یه چیز جدید میگین و ادامه بدین من تکلیفمو بدونم 😂😂
میخوام روسفید ازین دانشگاه بیام بیرون استاد میخوام تا میتونم کار کنم روی خواسته هام ،، میخوام تا میتونم باورهامو عوض کنم دارم همه سعی و میکنم میفهمم استاد ناخوداگاه دارم مثل شما فکر میکنم ، وقتی با خودم حرف میزنم حرفای شما و رو ناخوداگاه میگم ، اینکه میگین باید بارها بارها گوش بدین واقعا من بهش رسیدم .. یعنی ادا نیست که بیای برای بقیه سخنرانی کنی که من مثلا اینجوریم و انقدر خفن ام . توی گفتگوهای ذهنیت باید ببینی چی میگی یعنی با خودت .. اون موقع است که میفهمی چقدر باورهات تغییر کرده .. البته اگر با خودت روراست باشی ، وحداقل خودتو گول نزنی من قبلا اینجوری بودم یعنی خودم تو گفتگوهای ذهنیم با خودم ادای روشنفکرهارو در میاوردم با خودم هاا 😳 یعنی الان که با خودم خیلی حرف میزنم میفهمم باورها داره تغییر میکنه دارم لمسش میکنم .. تا لمس نشه متوجه نمیشیم😫 استاد یعنی همه ی سیستم دست به دست داده تا من بیشتر بتونم روی خودم کار کنم ، از این شرایط قرنطینه بگیرین تا تنها بودنم تا مهاجرتم تا داشتن اینترنت عالی ، تا دسترسی به قران و تنهایی ، دور از ادم ها
اینکه شما میگین لازم نیست کاری بکنی جهان برات کارهارو میکنه من بهش رسیدم و لمسش کردم .. حالا دارم روی باور فراوانی کار میکنم استاد .. قصد دارم تمام باورهایی که شما در مورد فراوانی دارین و جزوه ی جدا درست کنم واسش و مثل عبارات تاکییدی و شکرگزاری و دفتر قدم هام ، جدا بخونمشون و روشون کار کنم ..
استاد جانم خیلی دوستت دارم میخواستم بگم عاشق جلسه ۶ توحیدی ام بعد فهمیدم که عاشق تمامحلسات قرآنی هم هستم ، بعد فهمیدم عاشق تمام دوره ۱۲ قدم هستم بعد فهمیدم که کلا عاشق شما هستم 😊 حالا هم عاشق خدای خودم هستم که انقدر قشنگ داره منو هدایت میکنه ،، دوستون دارم (تموم شد )
خوب من ازونجایی که دارم هرروز ساعت ها روی دوره ها کار میکنم میخواستم یکم از حال و هوای خودم بگم .. من یه هدایتی بهم شده از طرف خدا که روی توحید کار کن و شروع کن به خوندن قرآن ..
حالا من چند تا نوت برداری کردم تا اینجا که قرآن و خوندم که داره کم کم منو دگرگون میکنه .. و خودم میفهمم که باورهام داره تغییر میکنه و قلبم سرشار از ایمان و آرامشه ..
( آری ، کسی که از هر جهت تسلیم خدا گردید و نیکوکار گشت ، حتما اجرش نزد خدا بزرگ است و اورا هیچ غم و اندوهی در این دنیا و آخرت نیست )
وای این آیه یه حال عجیبی بهم داد .. یعنی وقتی بهش رسیدم گفتم وای خدایا شکرت باورم نمیشه 😭😭😭من تسلیم تو میشم …
آیه بعدی : (حق همانست که از طرف خدا به سوی تو آمد ، هیچ شبهه به دل راه مده )
اینو که خوندم یاد شما افتادم استاد که بارها گفتین هدایت توش شکی نیست جنسش معلومه ..
( به فرمان من باشید تا نعمت و رحمتم را برای شما به حد کمال برسانم )
استاد چقدر تو قران خدا میگه هدایت منو گوش بدین تا نعمت و رحمتم را براتون به حد کمال برسانم چقدر ارامش داره این حرف .. یعنی من عمرا فکر نمیکردم یه روزی توی زندگیم بشینم و قرآن بخونم خدایا شکرت .. استاد هزار بار ممنونم ..
( خدا به هر کسی بخواهد روزی بی حساب میدهد ) این جمله که بی نظیره ..
و در آخر : خدایا ای پادشاه ملک هستی تو هر که را خواهی مُلک و سلطنت بخشی ، از هر که خواهی بگیری و به هر که خواهی عزت و اقتدار بخشی ، هر که را خواهی خار گردانی و هر خیر و نیکویی دست تو است و تنها تو بر همه جیز توانایی .. به هر که خواهی روزی بی حساب دهی …
من دو روز قرآن و از اول دارم میخونم الان سوره دومم و انقدر حالم دگرکونه و هرروز داره ایمانم قوی تر میشه خودم میفهمم .. خدایا این حال خوب و برام نگه دار .. مرسی استاد 😩😩 میخوام داد بزنم .. خدایا دوستت دارم (تموم شد )
.
.خدایااا با من چه کردی 😩😩😩😩
.
.
کامنت بعدی من قدم دهم جلسه اول در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۹۹
وای دیوونه شدم وقتی این فایل و شنیدم و به خودم افتخار کردم 💪🏻 خوب حتما میدونید دیگه استاد من دارم ۱۰۰ درصد روی خودم کار میکنم ، ورودی و افراد منفی همکه کلا قطع رابطه ام و الان دو ماهه که فقط دارم روی باورها م دوره هام و هدایتم کار میکنم 😍😍
نتیجه ی مالی هم به خودم گفتم وقتی بهش رسیدی بیا بگو .. ولی فقط در همین حد بگم که یه ایده ای بهم گفته شد که اصلا فکرشم نمیکردم که میتونه انقدر واسم راحت باشه و آیندشم خوب باشه اونمکجا توی یه کشور جدید اونم چجوری بدون حتی اقامت 🙄 حالا میام اونو تعریف میکنم توی روانشناسی ثروت خلاصش اینه که انقدر حالم خوبه انقدر قدم ها داره بهم گفته میشه انقدر من خوب گوش میدم و انجام میدم چون برام راحته و با شرایطم جور درمیاد 😍😍که فقط خدا میدونه چه حالی ام من ..
استاد من خودم همین الان یه الگو میشم برای بچه ها اگه کامنتهای قبلیمو بخونن میفهمن داستان زندگیمو و تحولاتی که شده تو همه جهت .. ولی الان تقریبا ۴ ماهه مهاجرت کردم و اینجا هیچ کاری هم نداشتم همش هدایت خدا بود و کار کردن خودم روی باورها ودوره ، الان خیلی راحت همه کارهام داره انجام میشه و مطمین هستم خیلی زود با نتیجه ی مالی خفن میام پیشتون و تعریف میکنم 😬 خلاصه
اومدم اینجا بگم امروز از ایران زنگ زدن وبهم خبر دادن که یکی از مشتری هایی که ۴۵ میلیون حساب باهاش داشتم کلاهبردار بوده و فرار کرده از ایران ، 😶
خوب میدونم خودمم باورم نمیشه که میخوام الان بگم اینو . ولی : . من خیلی شیک گفتم خوب کرده که کرده به من چه ..همینجوری خدا شاهده ، همسرم داشت شاخ در میاورد گفت پولتو خورده یه ابم روش چی میگی تو ، ؟؟؟؟ دیوونه شدی ؟؟؟ من باز خیلی شیک گفتم عزیزم اصلا نگران نباش خدا ۱۰ برابرش و بهمون میده 😳😳😳 باورتون میشه من که خودم نمیشه .. یعنی خدا شاهده فقط تو حرف نبود ، انقدر خیالم راحت بود و انقدر اون صدا تو ذهنم زیاد بود که نگران نباش بابا این که پولی نیست در مقابل ثروتی که من بهت میدم .. این پولا خنده داره واست ، استاد انقدر صداش بلند بود که اصلا جایی واسه اون یکی نجوا و دراومدن علف های هرز نداشت ، من حتی ۱ لحظه ام شک نداشتم بهش حای ۱ لحظه ام باور کمبود نیومد تو ذهنم 🤔 عجیب نیست ،؟؟؟ حتما شما میفهمین چی میگم استاد … و من اگر ادم قبل قدم ۱۲ بودم مطمین بودم اینجاروول میکردم برمیگشتم ایران و خودمو به اب و اتیش میزدم که پولمو بگیرم نه به خاطر مبلغش وپولش و اینا به خاطر باورهای مسخره قدیمی ام که هی میگفت نه حقتو خورده باید بری بگیری مگه راحت بدست اوردی که میخوای راحت بدی بره ، برو پدرشو در بیار و ۱۰۰۰ تا باور داغون دیگه ولی الان چی …
خیلی شیک و مجلسی نشستم تضاد هاشو دراوردم گفتم خوب اینو یاد بگیر که دیگه پول دست کسی نزاری بمونه حتی اگه خیلی خوش حساب باشه ، اینکه مشتری های من همشون باید نقدی بیان و خرید کنن و نسیه اصلا نداریم حتی به برادرت ، و به خدا گفتم خدایا من ازت مشتری های ادم حسابی میخوام اونارو به سمت من بفرست .و چند تا باور خوب دیگه مربوط به شغلم و همین تموم شد و برگشتم سر کارم 🤗 به همین راحتی …
شب دیدم قدم ۱۰ اومد سریع خریدمش و استاد نمیدونید الان ذوق مرگم 🤩🤩اونجایی که گفتین صدای باور بلنده توعمل خودشو نشون میده دقیقا یاد اتفاقای امروزم افتادم بعد گفتم خدایا دمت گرم چقدر خفنی ، چجوری میشه که اینجوری میشه 🤗البته دم خودمم گرم خیلی دارم خوب کار میکنم دیگه ، ایشالاه با همین فرمون دارم میام پیشتون 🤗🤗 به خدا خیلی دلم میخواد بیام بیشتر کامنت بزارم ولی انقدر تایمم رو دوره ها و الهامات و انجام دادنشونه که نگم براتون .. ولی زود زود میام ازین هدایت ثروت سازی که خدا بهم گفته تو این کشور غریب و داره کاراشو برام انجام میده میگم که انگیزه بشه . ایشالاه بعد از نتیجه میام 😍😍😍
اقا استاد جانم خیلی این جلسه بهم چسبید چقدر خوبه بعضی وقتا میگین این حرفهاروکه وقتی باورها درسته چه اتفاقی میوفته وقتی غلطه چه اتفاقی .. یعنی شما اگه تو این جلسه نمیگفتین من شاید هیچ وقت نمیفهمیدم که تو باور فراوانی انقدر خوب شدم .. یعنی فکر میکردم خوب طبیعیه دیگه مگه یه جور دیگه باید رفتار میکردم 😬😬 خلاصه که عاشقتم 🥰همه چی دست به دست داده من دارم حال میکنم و عشق میکنم و کیف میکنم هرروز هم شرایطم و این حال خوبم بهتر و بهتر میشه 😘😘 وایییی خیلی ذوق مرگممممممم 🥰🥰 استاد جانم کلی ماچ به کله تون 🤩🤩🤩😘😘😘😍😍😍😍😍🥰🥰🥰🥰🥰 عاشقتونم ☺️😍😍😍😍 راستی یادم رفت بگم ساعتمو به وقت شما تنظیم کردم الان اونجا ساعت ۹:۳۰ صبحه منتظرم زودتر سریال بهشت ببینم 😚😚 (تموم شد )
.
.
این کامنتم منو آروم کرده الان ..
.
.
یه کامنت دیگه هم توی سایت گذاشته بودم که اون واسه خودش یه کتاب میشه ..الان واقعا منقلب شدم و دارم از لرزش دست و هیجان میمیرم .. میخوام برم یکم با خدای خودم خلوت کنم و حتما اون کامنتمو میام میزارم ..
مثل همیشه خداوند هدایتم کرد به این کار که کامنتهامو بزارم شاید دلی تکون خورد ..قلبی بهش رو کرد . شاید دستی شدم که پیغامی بهتون بدم ..نمیدونممم من تسلیمممممممممممممممممممم .
بهت تبریک میگم برای موفقیت هایی که بدست آوردی با کار کردن مداوم روی خودت
برات آرزوی موفقیت های بیشتر دارم
ولی قرار نیست خودتو حرص بدی! که بقیه را بیاری توی راه!
از نظر من راه های رسیدن به خدا، بی نهایت راه هست
دلیل نمیشه تو با پر کردن ۲۵۰ دفتر رسیدی، بقیه هم همین جوری برسن!
شاید … شاید که نه! صد درصد راه بقیه متفاوت از راه توست
همون طور که استاد در جواب عادله گفتن که من هرگز به کسی مشاوره نمیدم که چکار بکنه یا چکار نکنه!
جزئیات راه رو کسی نمیتونه به کس دیگه ای بگه!
هرکس بر اساس ظرفیتی که بدست آورده و توی مداری که هست راهش بهش گفته میشه
مثلا من هدایت شدم به پروفایل تو و کامنت هاتو خوندم
ولی اگر کسی تو مدارش نباشه، حالا تو بیا اینجا کل کامنت هاتم بزار، اونی که تو مدارش نباشه، اینجا هم که کامنتاتو ببینه، مطمئن باش نمیخونه، یا اگرم بخونه، درکی ازشون نداره
پس آروم باش! درست مثل استاد!
بزار همه خودشون راهشون را پیدا کنن
خودشون بر اساس فرکانس شون توی مدار قرار بگیرن
دارم میبینم احساساتی شدی و فکر میکنی حالا که شاگرد اولی (البته به گفته خودت)، وظیفه داری جار بزنی و تقلا کنی که بقیه هم از راه تو بیان!
الگوی ما استاده!
ببین!
راحت و آروم هرچی که بهشون الهام بشه و به سمت هرچی که هدایت بشن، اونو انجام میدن
بقیش دیگه با استاد نیست!
یاد بگیریم از استاد
و کار خودمون را بکنیم و نگران بقیه نباشیم
هرکی از راه خودش میفته توی مسیر
یادت باشه همه از یه مسیر به مقصد نمیرسن!
(مثلا من خودم اصلا با دفتر پر کردن، حال نمیکنم، چون میدونم راه من متفاوته!
پس فقط به ندای قلبم گوش میکنم و راهی که بهم الهام میشه را انجام میدم)
ولی چیزی که از تو، هم توی گفتگو با استاد دیدم ، هم توی کامنتات میبینم اینه که فکر میکنی همه باید مثل تو عمل کنن و راهی که تو رفتی را برن!
چون دیدم مرتب میگفتی خیلی دارم روی خودم کار میکنم، دفتر جداگانه دارم و …..
این کار تو باعث میشه نه تنها برای بقیه انگیزه بخش نباشه، بلکه اون کسی که با دفتر و …. راهش نیست، دچار یاس و ناامیدی بشه و خیال کنه اگر ننویسه و دفتر پر نکنه، به هیچ جا نمیرسه!
مراقب نجواهای ریز ریز ِ ذهن باشیم!
برگرد . ببین قلبت اینو بهت گفته که بیای و کل کامنتاتو اینجا بیاری یا …… احساساتی شدی!!!!
سلام به دوست عزیزم. صبح از خواب بیدار شدم و به طور کاملا هدایتی اومدم روی کامنت شما و همینجور که میخوندم و میرفتم پایین تر بیشتر اشکام میریختن قشنگ میتونم لمس کنم که چه اتفاقاتی برای شما رخ داده خدایا شکرت که میتونیم نتایج هم دوره ای هامون رو ببینیم و ایمان مون قوی تر از قبل بشه ممنونم از شما که وقت گذاشتید و این همه اگاهی زیبا رو تایپ کردی. به خدای بزرگ میسپارمتون
خدایا من سپیده جان از همون روزی که با اسناد تو کلاب هاوس حرف روی قلب من کلی ارزید گفتم خدایا سپیده این همه کار کرده آفرین بهش آفرین بهش که تسلیم بود ایمان داشت حرکت و نتیجه ایمان شم با شیرینی لذت بخش نتایجی که با حار خوبش ایچاد کرد و کنترل ذهن گرفت و میگیره
خداروشکر هزار مرتبه شکر عزیزم خیلی شکر وقتی داستان مهاجرتت رو گفتی عزیزم اصلا گفتم یه قطعی اینترنت و مهاجرت خیلی راحت به جای دلخواه
اصلا من انگار تو شوک بودم عزیزم بابا شاگرد خوب به شما میگن باور کن من یکی که ادا ی شاگرد بودن رو در میارم ایول خیلی خوشم اومد دمت گرم خدایا شکرت خدایا شکرت اصلا وقتی هدایت شدم به خوندن کامنتت تو این قسمت از فایل ها چشام برق زد و گفتم خدایا سپیده و کامنت که گذاشته سریع اومد روی کامنتت استاپ کردم
به خدا به خدا خشکم زد از این همه هدایت و تسلیم بودن و قوی بودن
خشکم زد و انگار داشتم داستان علمی تخیلی میخوندم اما این عین واقعیته که شما امروز داری تجربه ش میکنی تو زندگیت
واقعا تحسین میکنم قلبم کلی ارزید سپیده جان کلی کلییییییی خدایا چی بگم با کلام آخرت منفجر شدم که تسلیم شدی و گفتی این کامنت من هدایتی میشه برای بقیه دوستان وقتی گفتی خدایا ای کاش بقیه به احساسی که من دارم برسن و من روی نوشته هات تمرکز کردم و گفتم الهی آمین
الان که دارم برات کامنت می ذارم پر از حس شکر گذاری از هدایت خدام به کامنتت عالی بود بهت تبریک میگم واقعا لایق رسیدم به چیزای که تو زندگیت هست هستی نمونه ایمانی همراه عملی سپیده جان
وای خدا چشام پر از اشک اصلا حالم عجیبه خیلی
یه مدت طولانی هست به سایت سر نزدم و این روزا بیشتر دارم دوباره به سایت سر میزنم و اصلا نتایج دوستان هیولایی اومد روی سایت وای خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
چی بگم جز شکر جز اینکه خدایا ما رو به راه راست هدایت کن
خوش حالم که دوست ارزشمندی مثل شما تو این فرکانس باهاش هستم عاشقتونم عزیزم دست الله قدرتمند همراهت همیشه با قدرت ادامه بده که الگو شدی برای بچه ها ی سایت ایول دمت گرم من خودم تکون خوردم ها تکون خدایا شکرت باشد که کار کنیم روی خودمون و روی خدا مون حساب کنیم فقط نه روی خودمون و قدرت رو دستان خودش ببینیم
با آرزوی اتفاقات خوب و عالی بیشتر عزیز دلم 😘😘😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤😘
سپیده جان علاوه بر اون کارهایی که تو انجام میدی ، مثل چندین بار نکته برداری و … من یه کار دیگه هم انجام میدم، اینکه از کامنت های دوستان اون قسمت هایی که برام هدایت خداست رو هم نکته برداری می کنم.
عزیزم برای این دو کامنت تو نکته برداری جواب نمیده باید کلمه به کلمه بنویسمش.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
عاشقتم عزیزم پر نور تر و درخشان تر از همیشه بدرخشی عشقم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترین ها را برایت خواستارم جان دلم
وای خدای من چقدر این کامنت زیبا بود ،خدایااا خیلی لذت بردم از این ایمان از این توکل از این تسلیم بودن از این تعهدی که خیلیی عالی دارید روی خودتون کار میکنید
واوووو خدای من چقدر شما انرژی دارید چقدر این نوشتها روی من تاثیر میزاره و چقدر باورهای منو تغییر داد امیدوارم منم به مرحله ای از شما برسم و یه همچین کامنتی خلق کنم
سلام سپیده عزیز برات آرزوی سربلندی و دلی شاد دارم انشالله در همه مراحل زندگیت خنده روی لبانت نقش داشته باشه واقعا از خوندن کامنتهای زیبات لذت بردم واقعا نمونه یک انسان کامل هستی کسی که میتونم پایه باورهامو قوی تر کنم انشالله خیلی سری به اون ارزوی زیبات که دیدار استادمون در فلوریدا است برسی برات ارزوی بهترینهارو دارم خواهر عزیزم 🥰🥰🥰
سلام سپیده جان عزیزم.و سلام خدمت استاد و خانم شایسته مهربانم.
راستش اول ک من صدای شما رو شنیدم بعد از اینکه نتایج تون رو گفتید و همینطور حامد عزیز وقتی نتایج عالی تون رو گفتید ذهنمکلاااا ارور داد ک ای وااای من………، تو کجا ی کاری دختر ..؟؟توکه اصلا چیزی باور نکردی تو توهم باور داشتی اگر باور کنی ببیین چی میشه و الان نیست چوو نداشتی باورش رو…
یکم دلسردی طبیعی بود داشته باشم چون ذهنممدام نجوا میکرد اگر میخاستی یاد بگیری تا الان شده بود ولیییی دارممیفهمم کم کم قانون تکامل رو ک همه ما مثل شیرین جان سال اول و دوم مثل یه دانش اموز دبستانی حساب میشیم توی این مسیر ووو بعد از طی کردن این تکامل به مرحله دکتری😄(سپیده جان)میرسیم و این مثال مقطعی ک شیرین جون زدن ذهنمو منطقی کرد ک اروم باش میشه فقط باید ب خوبی این مسیر طی بشه.همه چی میشه
ووو مهم ترین باوراینکه دختر ها کمتر از پسر ها میتونند در امد داشته باشند یا اصلا نمی تونند نمیشه هم برام حل شد😍😍😍🥰حامد عزیز و سپیده عزیز خیلی درست این مسعله رو در ذهنم حل کردید .
سلام دوست عزیز . برنامه حدیث (hadis) خیلی عالیه همه نوع تفاسیر قرآن توش هست میتونین استفاده کنید. فکر کنم گوگل پلی نداشته باشه این برنامه رو و در گوگل سرچ کنید میاره براتون و خیلی ساده و آسون میتونید دانلود کنید.
خدا همه ما رو به راه راست هدایت بفرماید. الهی آمین
اون قدر غرق خوندن کامنتهات شدم، یه جاهایی اش سردم شد، گرمم شد، الان دستام یخ زده ولی مینویسم که عاشقتم و ممنونم که این کامنتها رو نوشتی تا من تازه وارد درسها بگیرم، کم نیارم و ادامه بدهم به راهی که توش هستیم
به خدا عاشقتم، عزیزمی که چقدر شیرین و رسا گفتی برامون از قدم به قدم رشد و پیشرفت و تکاملت
چقدر زیبا باهام حرف زدی و گفتی ادامه بده و من میگم چشم،،
با تمام وجودم عاشقتم، من هم اکثر وقتم، خوابم و بیداری ام را مشغول سایت و فایل و کامنتهای سایت هستم.
من هم عاشق استاد و این سایت الهی هستم که تمام حرفهای این سایت هدایت هستند و از طرف خدا هستند،
به معنای واقعی کلمه عاشقتم و دوستت دارم، چه کار خوبی کردی و گوش دادی به هدایتی که شدی و تمام کامنتهای قبلی ات رو اینجا برامون گذاشتی و لذت بردم، کیف کردم از حرفها و هدایتهایی که این بار از زبان تو گفته شد،
خداروشکر میکنم، خداروشکر میکنم و من هم خوشحالم و نشانه های زیاد میبینم که چی در انتظارمه، من هم مثل تو هدایت میشوم و میدونم و مطمئن هستم اون قدر رشد و پیشرفت میکنم از همه نظر ثروت و آگاهی و سلامتی و روابط و زندگی با آگاهی که خدا را با خودم یکی بدانم، اون روز خیلی دور نیست، نشانه ها باهام حرف میزنند، نشانه ها و هدایت ها رو میبینم و ادامه میدهم و از این دانشگاه استاد عباس منش سربلند بیرون میام، نمیخاهم فقط پاس کنم درسها رو، میخام با نمره بیست، میخام معدلم رو بیست کنم،
میخام اونقدر استاد و دوستانم بهم افتخار کنند، که عجب راهی است این راه
میخام ایمان رو با عملم نشون بدهم، با توکل تمام وجودم،
خدایا شکرت امروز نشونم این بود و هدایت شدم کامنت شما رو خوندم نمیدونی چقدر اشک ریختم خدایا با من داری چکار میکنی این قدر واضح میگی مریم ببین دوستاتو اونا تونستن تو هم میتونی همین که الان داری این کلمات و جملات رو میخونی خودش هدایته
نمیدونید که چند بار از نوشته هاتون اسکرین شات گرفتم که هی ببینم و بخونم و به همسرم هم بگم
و به لطف الله من حدود ۲ ماهی هست تو مسیر هدایت قرار گرفتم و دوره ی روانشناسی ثروت ۱ رو همسرم خریدن و داریم روش کار میکنیم
نتایج ام تا الان خوب بوده ولی بهتر و بهترش و میخوام
نتایج من:
وابستگی که به همسرم و مخصوصا پسر ۴ سالم داشتم خیلی خیلی خیلی کم شده طوری که دوشب تنهایی رفتم سفر مشهد
و اون رهایی که تو حرفاتون گفتین من واقعا تو سفرم این حس رو داشتم انگار به هیچکی تعلق ندارم و همین الانم این طورم
نموندن تو حال بد اصلا باورم نمیشه یعنی من خودمم این قدر عوض شدم؟
برادم چند روز قبل تصادف کرد و سبب مرگ یه خانم شد و الانم خیلی اوضاع روحی خوب و شرایط مالی خوبی ندارن
وقتی این و مادرم زنگ زد به من گفت باورتون نمیشه البته که میدونم میشه
چند دقیقه ای ناراحت بودم و فقط گفتم الخیر فی ما وقع هر چه اتفاق بیفته خیره و مدام این آیه تو ذهنم می یومد
لاخوف علیهم و لاهم یحزنون
و خیلی آروم بودم و اصلا هم جایی نگفتم که آی زمان مکان مردم بدونین
برادرم این اتفاق براش افتاده و مظلوم نمایی کنم واقعا خودم در شگفتم چقدر تغییر کردم خدایا مرسی
میدونم که اگه تو فرکانس بد بمونم اگه اتفاقات بد رو بگم به خودم بر میگرده حتی نباید در موردش با خدا حرف بزنم فقط از خدا خواستم خدایا تو هدایتشان کن منو هم هدایت کن به عنوان خواهرش چه کمکی کنم
که یهو این الهام قلبی رو دریافت کردم که برای همسر برادرم ویس بزارم و همین آیه رو براش بگم و بهش آرامش بدم و انجام دادم و ایشون هم خیلی خوشحال شد که ممنونم که آرومم کردی
خوشحال بودم از اینکه استاد میگفتن اگه همه به یه سمتی رفتن تو سمت مخالف اون رو حرکت کن و دیدم که خواهرم اون روز زنگ زده و از من خواست برو پیش بابا مامان باش کنارشون بت غصه نخورن
یعنی من داشتم شاخ در میآوردم مگه چه اتفاقی افتاده خداروشکر که برادرم سالمه من چه کار میتونم بکنم جز اینکه برم اونجا تو اون فضای ناراحتی چه فایده و اصلا هم دیگه بهش فکر نکردم
فقط در حد تماس هم میگرفتن سعی میکردم گوشی رو اونور بگیرم و گوش ندم و بهانه پسرم و بیارم و گوشی رو قطع کنم
خداروشکر شکر میکنم که این ها رو میتونم درک کنم
این قدر رابطم با خونواده همسرم عالی شده که نگو واقعا دلم براشون تنگ میشه
این قدر دلم آروم شده هر حرکتی میبینم ناراحتی تو دلم نمیمونه وای قبلا این قدر کشش میدادم تا طرف بیاد بگه باشه حق با توعه
خدای من میدونم خیلی کار دارم خیلی
همین قدر پیشرفت ام خیلی خوب بوده و میدونم باید تکاملم طی بشم و من فقط دارم لذت میبرم و ایمان دارم همچی خودش درست میشه و حرکت کردم و دارم زبان انگلیسی میخونم و تا اونجایی که یاد گرفتم رو فابل آموزشی درست کردم هر روز تو پیجم میزارم
اصلا همین یادگیری زبان انگلیسی هم هدایتی بود
پارسال دنبال مهد میگشتم برای پسرم چندین جا رفتم با کالسکه تو شهرمون با پسرم رفتم و یه دوستی بهم گفته بود جایی رو که اصلا مهد نبود خانه بازی چند زبانه بود
سر ظهر بود و من با کالسکه و بچه تو هوای گرم و شرجی شمال لحظه اذان ظهر بود و مهد مناسبی رو پیدا نکردم
که لحظه اذان از خدا خواستم خدایا کمکم کن چکار کنم و خدا منو به سمت اون خانه بازی چند زبانه هدایت کرد
و الان پسر من یکساله اونجاست و وابستگی ای که به من داست و جایز نمیشوند به لطف الله کاملا برطرف شد و روزی حدودا ۶ ساعت اونجاست و دوزبانه هست
و میگم خدایا اگه اینجا نمیومدم الان بچه منم مثل بقیه ها چهار تا شعر فارسی و کاردستی فقط بلد بود ولی اینجا کلاس ژیمناستیک داره چقدر پیشرفت کرده نقاشی میکنه من تخیلی خودم باورم نمیشه اینو یه پسر ۴ ساله کشیده
کلاس پژوهشی دارن و لباس فرم شون لباس پزشکی هست وقتی در و باز میکنی کلی دکتر کوچولو میبینی که مسلطن به زبان انگلیسی و مثل زبان مادری یاد گرفتن بدون کتاب فقط با مکالمه مربی های دوست داشتنی و صبوری که دارن
تو تصوراتم همیشه به تحصیل پسرم تو خارج ایران فکر میکردم و مطمئن هستم این هدایت من بی دلیل نبوده و منی که متنفر بودم از زبان انگلیسی
چطور شد یهو یه فایل آموزشی دیدم و تماس گرفتم و دوره خریدم و با لذت خوندم یاد گرفتم اصلا اهرم رنج و لذتم رو یادگیری زبان انگلیسی گذاشتم و
موندم همبن دیشب به همسرم گفتم
علیرضا من به خواب هم نمیدیدم بتونم زبان یاد بگیرم
اصلا من کجا
خدایا چه ها کردی با من
خدایا من و روانشناسی ثروت ۱ خدایا مرسی که این قدر هوامو داری و همیشه دوست داشتم استقلال مالی داشته باشم و از خدا میخواستم و خدا من رو تو مسیر هدایتش این قدر قشنگ قرار داده
خودم فکر میکنم جز اشک چیزی ندارم بگم
دوستان مطمئنم به استقلال مالی میرسم خیلی زود و میام براتون میگم همین جا و خودم رو تو کشور خارجی تصور کردم و میبینم برای تحصیل پسرم میام و حتی میام استاد پیستون و شما رو از نزدیک میبینم و اون موقع نتیجه دستمه و سرم بالاست و اشکه تو چشام حلقه زده مطمئنم روزی رو که مسلم به زبان انگلیسی و دارم برای بنده های خوب تو هم فارسی هم انگلیسی از نتایج حرف میزنم تو جمع خیلی بزرگ الهی شکرت
الهی شکرت استاد سدی دستی از دستای خدا برای من
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خدایا
مرسی که هدایتم کردی و میکنی و هر لحظه کمکم میکنی
قدم های کوچک رو ولی پیوسته در راه پیشرفت خودم و جهان هستی بر میدارم
سلام ……..سپیده جان …میشه بهمم یه دیدگاهی بدی در مورد اسون رسیدن به خواسته ………..مثلا ما تو ذهنمون هست که سخت به خواسته برسیم ارزشش بیشتر هست و همه میگن تو کولاک کردی …..ولی خواسته هایی که اسون و راحت به وسیله دستان خدا برامون رخ میده ارزشش کمتر هست..میشه بهترین دیدگاه و نظرت را در مورد این باور مخرب برام بنویسی ……….خیلی ازت ممنونم ..برات ارزوی پیشرفت بیشتر دارم.
سپیده عزیزم امشب برام از سایت ایمیل اومدکه سپیده کامنت گذاشته خدایا شکرت برای این قابلیت فوق العاده سایتمون من کلا فراموش کرده بودم شمارو ولی مطمئن بودم که الکی اسم شمارو انتخاب نکرده بودم بعد اومدم و کامنت شمارو خوندم و تازه تو چندتا از کامنت ها یاداوری شد که اره سپیده جون هم از شاگرد خوبای دوازده قدمه چه قدر حساتو به دوازده قدم قشنگ درک میکردم واقعا با تمام وجود باهات موافقم اصلا در قالب کلمات نمیگنجه منم الان دارم متعهدانه دوباره دوره هارو میرم جلو سپیده جون مثلا یه جلسه رو صبح گوش کردم ها میخوام برم جلسه بعدی بعد میگم بزار این قسمت رو یه بار دیگه گوش کنم میگم وا اینارو کی گفته استاد من که این جلسه رو صبح گوش دادم اگه این حرف رو بقیه میزدن هیچ وقت باورم نمیشد ویا به قول یکی از دوستان که میگفت آدم اولش فکر میکنه استاد داره فقط وفقط تبلیغ میکنه ولی واقعا خودشون هم اذعان میکنن که منم به فایلهام چندین بار گوش میکنم چون این اتفاق برا کامنت های خودم هم زیاد اتفاق افتاده شاید یه کامنتم رو ده بار خوندم
در نهایت برات کامنت نوشتم که سپیده عزیزم ازت میخوام که برا همه ما بنویسی وبا این کار هم خودت وهم همه مارو بیشتر گسترش بدی و این انرژی ده ها برابرش به خودت برمیگرده من از کامنت هات از نتایجت خیلی خوشحال شدم چه قدر درسها گرفتم واقعا این تحسین ها نه اینکه فقط برا نتایج باشه نه چون نتیجه فقط نتیجست مهم و لذت بخش اون قسمت هایی هست که شمادوستای شجاعم رفتید به دل ترسهاتون عمل کردید به الهاماتتون وایمانتون رو واقعا نشون دادید تسلیم شدید وخلاصه هزاران درس دیگه چون مطمئنم منم اگه یه روزی تو موقعیت شما گیرکنم دقیقا کلمه به کلمه کامنتت یادم خواهد اومد واینا همش برام یه عالمه انگیزه وباور میشه که اگه سپیده تونست پس تو هم میتونی فقط ایمان داشته باش ممنون سپیده عزیزم منتظر کامنت های عالی وتوحیدی و سرشار از نتیجه وآگاهی هستم موفق تر باشی دوست همقدمی من
ممنون که اینقدر با احساسات تمام نوشتی، چقدر قشنگ قوانین رو درک کردی و بهشون عمل میکنیم.
باور نمیکنی وقتی جلسه کلاب هاوس رو دیدم، چقدر لذت بردم وقتی حرف میزدی ، چقدر با اشتیاق تمام از نتایجت میگفتی، چنان شور و شعفی در وجودم بود که فقط دلم میخواست کنارتون بودم و بغلتون میکردم.
وقتی حرف میزدی من صدای خدا رو میشنیدم که به من انگیزه میداد به منی که اول راه هستم تا بیشتر روی خودم کار کنم.
من کامت شمارو خواندم و ولی لذت بردم کلی ایده از توش کشیدم بیرون و ولی باورم واقعا لذت بردم
اولش که شروع به خواندن کامنت شما کروم تا چند دقیقه هنگ بودم که قضیه چی اصلا ولی در ادامه بیشتر متوجه شدم و کلی ذوق کردم که از ترسها گذشتین و کلی پیشرفت داشتین
کلی هم خندیدم از نمک حرف هاتون کلی لذت بردم که کلی با شوق و با عشق و با جذابیت نوشته بودین
تبریک می گم به همسرتون و برای شما ارزوی خوشبختی می کنم
من هم دوره دوازده قدم هستم و مثل شما مهاجرت کردم اما یک مهاجرت دیگه هم برای پیشرفت بیشترم در پیش دارم که خداوند نشانه هایش را از درون خواب و بیداریم کشورش را هم برایم مشخص کرد مثل همین شهری که خودش نشانم داد و الان در آن زندگی می کنم و به بی نهایت رشد داشتم به لطف الله
خیلی خوشحالم که این همه دوست اینجا در کنارم هستن که با عشق و با کلی نمک از تجربیات و زندگیشان بی منت خرج می کنند و من با لذت تمام استفاده می کنم
سیده جان امیدوارم هر روز ثروتمتد تر سلامت تر خوشحال تر با ایمان تر در مسیر تکامل زندگیت پیش بری دختر مهربان
با شنیدن داستان هدایت و مسیر تکاملی ات واقعا خوشحال شدم و اشک شوق در چشمانم حلقه زد.
این روزها بیشتر از هر زمانی نیاز به راهنمایی و نشانه هایی واضح دارم تا از سردرگمی و شک و تردید رهایی یابم.
هنوز اول راهم و مث نوزادی هستم که هیچ درکی و سوادی نداره.و تماما خودم و زندگیم و سپردم بخدا که خودش بهترین راهنما و هدایتگره.
وقتی صحبت ها رو میشنوم که چگونه ایمانت را از کلام در عمل جاری ساخته ای به وجد میام و صدایی در درونم میگه اینها همه پاسخ های خدا به تردیدهای توست که میگه قدم در راه بگذار و نگران نباش.
سپیده ی عزیز ، از خداوند متعال موفقیت روز افزون و خوشبختی را برایت خواستارم.
( در رابطه با فایل های قرآنی گفتی:که دو تا اپلیکیشن هست که خیلی خوبه ممنون میشم اگه اسمشون و بگی.)
وای وای سپیده جان، چیکار کردی با من؟ نشستم دارم کامنتات رو میخونم و اشک میریزم، چقدر ترمز پیدا کردم تو ذهنم، از دل همین نوشتههات کشیدمشون بیرونا، چقدر آگاهتر شدم، چقدر تحسینت کردم، چقدر ایده گرفتم ازت که چجوری رو دوازده قدم کار کنم چجوری دفترامو تفکیک کنم و…
دمت گرم دختر، برات بهترینها رو آرزو میکنم و ازت ممنونم که این نوشتهها رو با ما به اشتراک میذاری، روشنم کردی سپیده ازت مچکرم❤️🦋
سلام به سپیده عزیزم.. چقدر تو قابل تحسینی.. چقدر لذت بردم از صدای زیبات از کامنت های فوق العادت..
مثل خواب میمونه..مثل معجزه…وقتی کامنتای قدیمت رو میخونم و قدم به قدم پیشرفت هات رو میبینم و اینکه چقدر هدایتی اون چیزی که با تمام وجود میخواستی و اون هم صحبتی با استاد بود، برات اتفاق افتاد..
عاشقتم و بی نهایت تحسینت میکنم..
سپیده عزیزم وقتی کامنت هات رو میخوندم احساس میکردم خیلی متفاوته طرز نوشتنت با کامنتای دیگه و یاد جودی آبوت افتادم که برای بابالنگ درازش نامه مینوشت همیشه😍☺️😄. آخه من این کارتن رو خیلی دوست داشتم… و یاد اون نامه های سراسر عشق جودی افتادم که تا یه اتفاق قشنگ میفتاد با تمام وجودش برا باباش مینوشت ..کامنت های تو هم همینقدر سراسر عشق بود برای استاد برای بابای معنوی مون که الهی همیشه سالم و پرانرژی باشن و عمرباعزت داشته باشن و ما بتونیم از وجودشون و از آگاهی هاشون استفاده کنیم…
سپاسگزارم ازت که دست خدا شدی و کلی آگاهی ناب رو با ما به اشتراک گذاشتی. راستش خیلی دوست داشتم کامنت های لایک شده دوستانی که توی دوره 12 قدم هستن رو بخونم و خدا از طریق تو یه مقدار از خواسته ی منو برام محقق کرد ! خدایا شکرت.
کامنت هات فوق العاده ن . کاملا مشخصه که این کار رو از روی هدایت انجام دادی نه از روی احساساتی شدن ! که یکی از دوستان بهش اشاره کرده بود .
برای من که این کارت خیلی عالی بود. امیدوارم بقیه دوستان هم کامت های لایک شده شون در دوره ها رو برای استفاده ما بزارن.
از خوندن کامنتت لذت بردم و شجاعت و ایمانت رو تحسین میکنم عزیزم..وقتی نوشتی مهاجرت کردی گفتم این دختر همونیه که میتونه به تو کمک کنه..سپیده جان مدتی هست دچار کلنجار درونی شدم برای مهاجرت…هم دلم میخواد و هم وابستگی به خانوادم مثل غل و زنجیر شده و دست و پام رو بسته…سپیده جان من هم 12 قدم رو دارم..کدوم جلسه استاد در مورده مهاجرته؟
و یه کم از باورهایی که باعث شد با بعد عاطفی و دل کندن مهاجرت کنار بیای رو برام بگو عزیزم..
سپیده، خوشگل، زیبا،جذاب، عزیز دل من،توواقعا بی نظیری،تا حالا تو ذهمم این پکیج همش یه خواب بود که یه دختر قوی ،هم خوشگل باشه،هم حذاب باشه، هم مستقل باشه،هم قوی باشه، هم توحیدی باشه،هم توحیدی باشه،هم موحد باشه،هم ثروتمند باشه،هم پولدار باشه،هم اندام رویایی داشتهدباشه، هم ورزشکار باشه،هم به چند زبان مسلط باشه،هم این حددددد عاشق رشد باشه و از لحظه به لحظه هاش اشچستفاده کنه، هم عاشق باشه،هم اینقدر تو حوزه ی کاری خودت موفق باشی.
زبنمدیگه قاصره عزیز دلم از تحسینت،این قدر تو خوبی که من هربار فقط حتی پروفایل زیبات و جذابتو میبینم و نوشته های زیبای تورو میخونم محو میشم و رشد میکنم عزیزمی.
سلام سپیده عزیز چقدر خوشحال شدم از موفقیتهایی که بدست آوردی تحسینت میکنم احسنت به تو با این اراده وباورهای قویت از جز به جز کامنتت لذت برم قبل اینکه بیام به سایت سر بزنم حالم خوب نبود داشتم با گریه التماس خدا میکردم مدام هم به خودم نهیب میزدم احساس بد یعنی اتفاقات بد به خودم گفتم نشانه امروزم که دیدم گفتم خدایا اگر حرفام رو میشنوی خودت هدایتم کن خیلی اتفاقی آمدم سراغ این فایل وجالب تر اینکه من هیچ موقعه کامنتهای ابتدایی که کامل نیست وباید ادامه رو بزنم باز نمیکردم ولی گفتم بزار ببینم اینجا چی نوشته سپیده جان واقعا ازت ممنونم کلی انرژی گرفتم وایده از کامنتات دوست دارم
سلام سپیده جونم ، چقدر با احساس نوشتی عزیزم 😍 وقتی کامنت ها رو میخوندم همش خاطرات خودم برام تداعی میشد و خداروشکر که داریم هدایت میشیم به سمت نور و بهشت و برای خودمون خلق میکنیم 🤩😍😘
سپیده جونم چند وقته پیگیره پیدا کردنِ ی نرم افزار خوب هستم برای فهم بهتر قرآن 😊🤩 دیروز که تو حرف هاتون متوجه شدم شما دو تا نرم افزار میشناسید بجای ی دونه 🤣😃 اگه لطف کنید معرفی کنید عالی میشه که منم بتونم خوندن متفاوت قرآن و شروع کنم 🤪😘 خیلی هم سپاسگزارم 😍😘
چقدردرس داشت خدای من ،چقدرشاگردزرنگی سپیده عاشقتم،عاشق روش کارکردنتم،چقدر نیازداشتم به دونستن این روش کارکردن ممنون دوست دارم تابینهایت وخداروشکرمیکنم بابت اینکه منوتواین مسیرالهی قراردادوکلی دوستان عاشق الهی روبمن داد،ازاونجایی که من دوستی ندارم واازخدا میخوام ی دوست هم فرکانس ازنزدیک بامن آشنا کنه که بتونم مفاهیم قانون روبااون تمرین کنم ازخداسپاسگزارم که دوستان عزیزی رو مثل خانواده عباس منش بمن داده استاد سپاسگزارم دوست دارم نورباشیدودرنوربمانید
در قسمت نمیدونم 2یا3بود شما گفتید دوتا نرم افزار برای خواندن قرآن هست که باهاش قرآن را خواندم و تفسیر کردم گفتید معرفی میکنید اما اینقدر ذوق و هیجان داشتید یادتون رفت😁 میشه اینجا بگید اسم اون نرم افزار ها رو به من سپاسگزارم
بنام خدای هدایتگرم
سلام به استاد عزیزم مریم جانم و همه دوستان گلم
واقعا این مصاحبه و گفتگو ۳ ساعته پر از آگاهی و شاه کلیدهای اصلی بود
و شاه کلید اصلی همونی بو که با اون این اتفاق رقم خورد این گفتگو و این فایلهای ظبط شد
هدایت
استاد واقعا این مبحث هدایت هرچی دربارش حرف میزنید و از تجربیات خودتون میگید عمیق تر میشه و واقعا آدم راحت تر میتونه راهو از چاه تشخیص بده
یعنی وقتی تو این موضوع میفهمی که جواب هدایت قرار نیست همیشه اونیکه تو میخوای اونجوری که تو میخوای باشه خیلی راحتتر درک میکنی که هدایت یعنی چی
واقعا اینکه میگید تکامل و همیشه میگید تو هرچی که من میگم تکاملش باید طی بشه حتی درک همین هدایت
یعنی الان ما همه شنیدیم حرفاتون ،مثالاتون ولی برداشتمون و درکمون بنا به اون مداری که توش هستیم متفاوته
خیلی جالب بود که این مصاحبه شامل این همه تنوع بود
چه از نظر سنی چه از نظر جغرافیایی چه از نظر باور و دین و عقیده ها
و تو همین قاب کوچیک میبینیم که جواب همه مسایل و سوالات و هرچی که موضوع بحث بود به همون کلمه هدایت ختم میشد
من خودم همیشه سوال داشتم دوست داشتم وقتی از آموزشی یا … استفاده میکنم خیالم راحت باشه که وقتی سوال دارم مساله ای دارم میتونم جواب بگیرم راهنمایی بگیرم
ولی خدااروشکر میکنم وقتی شما تو قدم اول درباره سوال پرسیدن توضیح دادید که در وقت درستش هدایت میشید و اینکه از خودتون گفتید که من اصن سوالی ندارم چون باور دارم که در وقت درستش جوابمو میگیرم بخاطر همین اگر سوالی هم برام پیش بیاد میدونم جوابش در وقت درستش به من گفته میشه
و بعدش که درباره هدایت در فایلهاتون توضیح دادید اصن واقعا من دیگه سوال برام کم پیش میاد و هرسوالی هم برام پیش میاد رهاش میکنم میگم تو وقت درست هدایت میشم
یعنی واقعا با توضیحاتی که داده بودید من خودمو خیلی رهاتر و بی نیازتر از سابق دیدم و میبینم و مدام بهتر و بهتر هم میشم
مثلا که حالا کدوم دوره برم بهتره؟ الان کدوم به من بیشتر کمک میکنه؟
یا این یعنی چی ؟ و… یا سوالات شخصی زندگیم
واقعا وقتی آدم این ۲ موضوع هدایت و تکامل واقعا درک کنه و عمل کنه خیلی در مسیر راحت تر پیش میره
من چون خودم این ۲ تا از پاشنه های آشیلم بود هم عجول بودم هم دنبال هی آگاهی و افزایش دانش و اطلاعات
یعنی فکر میکردم آهان ۶ ماه کار کردی یهو باید نتایج خیلی بزرگ و فوق العاده بگیری بعد وقتی نمیشد میگفتم پس چی شد من حتما درک نمیکنم یا ناامید میشدم با اینکه تکامل شنیده بودم ولی درک نکرده بودم ولی وقتی پای کلاس درس شما نشستم و شنیدم تازه عمیق فهمیدم و درک کردم که قضیه از چه قراره تکامل واقعا یعنی چی؟ شما با این مثال مدارها و رشد پله ای و البته مثالهای بجا و عالی از خودتون و طرز فکرتون خیلی موضوع شفاف و واضح میکنید
یا وقتی هدایت درک کردم به اندازه خودم دیگه گفتم به وقتش خدا هدایتم میکنه به سمت دوره ای که باید برم یا هرچیز دیگه یعنی سعی کردم بجای هیجان آروم باشم
اینکه شما از موضوع تبلیغات گفتید یجاها میگفتم آخه چطور تا وقتی خودم عمل کردم و چطورها رو خودم تجربه کردم به لطف خدا .
هم دیدم که مثلا یهو یسری فایلهاتون چطور پخش میشه چون شما باور دارید خدا کارهاتونو انجام میده خدا همه چیز میشود همه کس را …مشتری میشه.تبلیغات میشه و همه چی..وقتی تو باورش میکنی و روش حساب میکنی
و من به خودم گفتم من میخوام به شیوه شما عمل کنم خوب اساتید دیگه هم هستن که اونا هم خوبن در جایگاه خودشون ولی دل من با شماست احساسم میگه چیزی که من میخوام اونیکه سالها دنبالشم همینکه شما میگید
از راحت گرفتن کارها از انقدر ساده بودن بی ریا بودن و انقدر خودتون بودن
از آزادی و رهاییتون از انقدر شجاعت و جسارتتون و اشتیاق و کنجکاویتون در تجربه کردن و یادگیری
از نوع زندگی و سبکتون و علاقه هاتون و خیلی چیزهای دیگه
خداروشکر میکنم که همچین استاد و الگویی دارم
استاد واقعا شجاعت میخواد واقعا قدرت درونی میخواد وقتی همه دارند از یه راه میرن و میگن راه درست اینه تو به حرف دلت گوش کنی
شجاعت شاخ غول شکستن و به جنگ اژدها رفتن نیست اینکه تو جرات کنی وقتی همه دارند از ی مسیر میرن و میگن بابا این مسیر درسته و نتیجه میده ولی تو پای ندای قلبت که صدای ربته بایستی و بگی من به حرف دلم گوش میکنم فارغ از نظر دیگران
خیلی مثال زدید از خودتون و اینجا هم که مثال سایت و اینستا رو زدید زمانی که همه سمت اینستا رفتن همه، شما پایبند صدای دل و قلبتون بودید واقعا اینه تفاوت شما و اینه دلیل نتایج متفاوت شما
استاد خیلی قشنگ درباره روانشناس و مشاوره ها گفتید واقعا کافیه فقط هدایت واقعا بتونی درک کنی و واقعا عمل کنی من چون از راههای مختلف رفتم و تست کردم و بعد به لطف خدا به سمت شما هدایت شدم و دیدم این همونه که من دنبالش بودم
بخاطر همین سعی کردم پذیرای حرفاتون باشم حتی جاهایی که ذهنم مقاومت داره چون شمارو باور دارم چون سبک زندگیتون دوست دارم چون منو واقعا هیچ کس درک نمیکرد و من نمیتونستم با هیچ کی درباره تصوری که من دارم خواسته ای که من دارم حرف بزنم میگفتن اشتباهه بابا تو زیادی دلخوشی من میگفتم من دوست دارم کاری انجام بدم که عاشقشم نه از سر اجبار هرروز پاشم و با ناراحتی برم و منتظر تعطیلات فقط باشم بعد میگفتن تو خوش خیالی کار همینه دیگه زحمت داره
واقعا این یک موضوع بود از هزاران موضوع ذهنم بود که با کسی نمیتونستم حرف بزنم
یا حتی یبار مشاور میگفت خوب تو خیلی رویاهای بزرگ داری و برداشت من این بود که بی خیال رویات شو به زندگی الانت بچسب انقدر تو خیال و رویا نباش
و به لطف خدا هدایت شدم به سمت بهترین مشاور و استاد زندگی یعنی خدام یعنی بالاترین قدرت و هدایت شدم به سمت استاد عزیزم استاد عباسمنش که واقعا رویاهام بهم برگردوند به رویاهام رنگ واقعیت داد که میشود به دیگران و حرفاشون کار نداشته باش در وقت درستش نتایج ظاهر میشن
به شرط ایمان به شرط توکل به شرط شریک شدن با خدا و سپردن امورت به اون هدایتگر مطلق و البته شجاعت و عمل و حرکت
و خداروشکر میکنم برای تضادها و مسایلی که باعث شدن من با این راه و قوانین و از همه مهمتر خدای واقعیم آشنا بشم
ولی فقط به میزانی که به این حرفهای زیبا عمل میکنی و گوش جان میسپاری رشد میکنی
جمله طلاییتون درباره انیشتین خیلی دلنشین بود
( وقتی کارها ساده میشه یعنی خدا داره برات کارهارو انجام میده)
سعی کردم و سعی میکنم که عالم بی عمل نباشم و به گفته هاتون عمل کنم چون تا وقتی فقط بیرون آب باشی و تکنیک شنا یاد بگیری هیچ اتفاقی نمیفته باید دل به دریا بزنی و دل به آب تا شنا کردن واقعی یاد بگیری
من تو همین قدم های اول به اندازه ای که عمل کردم واقعا نتیجه دیدم
ولی این ۴ فایل مصاحبه هم برام یه تلنگر اساسی تر بود برای کار کردن با جدیت حتی بیشتر از این
و البته درک بسیار بسیار عالی و واضح تر از مفهمو ساده ولی بزرگی بنام هدایت
باز هم سپاسگزار و شکرگزار اول خدای خودم هستم که شمارو هدایت کرد برای تشکیل این Room و دوستان هدایت کرد برای حرف زدن و منم هدایت کرد تا گوش جان بسپارم بنویسم فکر کنم و به لطف خودش و هدایت خودش عمل کنم
سپاس از شما که انقدر خوبید انقدر عشقید
آرزوی خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت برای همه ما که در حال ساختن و ارائه ورژن بهتری از خودمون هستیم
به نام الله یکتا
استاد عزیز و نازنینم
خواستم فقط تشکر کنم و سپاسگزاری کنم و عشق و احساسم رو نثار وجود نازنینتون کنم
همونطور که سپیده عزیز گفتن خود این ۴ قسمت یه دوره هستش
به خدا قسم میخورم اگه هر کسی فقط و فقط این فایل های رایگان و دانلودی و هیمن فایل های هدایتی که بهتون گفته میشه و شما میاید و باز گو میکنید رو گوش بده
زندگیش کن فیکون میشه
همینطوری که برای من شد و همه بچه های سایت
و وقتی آدم میاد تو مدار این فایل های رایگان و در کشون میکنه دیگه نمیتونه محصولات شما رو نگیره
یعنی وقتی معجزه های میبینه از این فایل های دانلودی و سطح و مدارش میره بالاتر
دیگه خود به خود میاد تو مدار محصولات
خیلی سخته آدم بیاد تو این سایت الهی و خونه زاد این سایت نشه
استاد من یاد آیه قرآن میافتم که میگه وقتی به خانه محمد میایید زیاد اونجا نشینید و به قولی مزاحم نشید
حالا میفهمم چطور اون اعراب وقتی جمال ظاهر و باطن محمد رو میدیدن
دلشون نمیومد اونجا رو ترک کنند و دوست دشاتن همیشه اونجا باشن
من با اینکه خودم سایت دارم و سایت حرفه ای با هزاران کاربر دارم و کلی کار در روز انجام میدم پای سیستمم
ولی ناخودآگاه میام و روزی چندین بار در حالی که صدای شما داره از جای دیگه و از قسمت محصولات و پلیر پخش میشه
بازم صفحات سایت رو باز میکنم
دکمه هدایتو میزنم
کامنت بچه ها رو میخونم
اصلا کامنت های قبلی خودمو میخونم
انگار که تو یه باغ پر از گلای رنگارنگ دارم قدم میزنم
و حالمو خوب میکنم از عطر گل های رنگارنگ این باغ
این سایت برای من چنین حسی داره ….
راستش چند شب پیش که البته تو کامنت جلسه اول همین فایل هم نوشتم
وقتی برخورد خیلی بدی باهام شد
وقتی که داشتم زور میزدم برای تغییر دیگران
قبل مطرح شدن این صحبت ها تو این قسمت در مورد حرف نزدن از قانون برای کسایی که تو مدارش نیستن
خیلی جدی تصمیم به سکوت برای غیر گرفته بودم
و با خودم گفتم امین چه کاریه
این همه بچه های نازنین و هم مدار تو این سایت
به جای وقت تلف کردن برای این و اون که تو مدار نیستن
بیا و اگر هر چیزی هست اینجا بگو
چون ماها وقتی این آگاهی ها رو میشنویم بی اختیار دوست داریم در موردشون با کسی حرف بزنیم
با خودم گفتم :
بیا اینجا بنویس
بیشتر بنویس
هم هیجانت رو با نوشتن تخلیه میکنی
و هم دوستای هم مدارتو اینجا میبینی
و با خوندن نوشته هاشون و همچنین باز خوردهایی که بهت میدن
نه تنها سرخورده نمیشی
بلکه انرژیت روز به روز بیشتر و بیشتر میشه
با خودم عهد بستم که به غیر این سایت و کسایی که بیان و ازم درخواست کنن حرفی نزنم دیگه
انشالله خدا مدد بده بهم
شاید حافظم تو این حال بوده که این بیت رو سروده :
میکشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم
حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما
بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم
آره باید یاد بگیرم این خاموشی رو
همونی که سپیده عزیز گفت باید تمرین کنم یه جایی که بر خلاف قانون دراه صحبت میشه
باید منم بتونم سکوت کنم
امیدوارم که بشه با تمرین و کنترل ذهن
الهی آمین
هر چی جلوتر میام با استاد بیشتر قدر این سایت و بچه های نازنین این سایت رو میفهمم و درک میکنم
بچه های گلچین شده ای که هشمون یه دریا هستند
نمونش همین چند تا عزیزی که اومدن رو خط
نمونش طناز ۱۸ ساله ای که انقدر ایمان و اقتدار تو صداش بود
و اینقدر اعتماد به نفس و ایمان به موفقیت تو صداش موج میزد
که من فقط و فقط تحسینش میکردم
نمونش سپیده عزیز که چقدر زیبا صحبت کرد در مو.رد هدایت و نتایجش و چقدر تحسینش کردم که در حضور استاد این عزت نفس رو داشت که جرات میکرد و راهکار میداد به فرهاد عزیز
نمونش خانوم شیرین عزیز که واقعا جای تحسین دارن که تو سن ۴۵ سالگی دارن از نو شروع میکنن کاری که کمتر کسی حاضره از صفر شروع کنه
چی بگم از این اقیانوس بی پایان
برید و کامنت الهام عزیز رو برای قسمت سوم این فایل بخونید
الله اکبر
فقط خود کامنت الهام عزیز یه دریاست از آگاهی
فقط برید و بخونید و ببینید که این حرف هایی که به قلب استاد نشسته و برای ما به رایگان باز گو شده چه گنج هایی رو داره هر لحظه در جهان ایجاد میکنه
من اعتقادم هست همه فایل های استاد رایگانه حتی محصولات چون وقتی شما یه ماشین پورش چند میلیاردی رو یک میلیون میخری میگی مفت و رایگان خریدم
چه برسه به فایل ها و محصولات استاد که بیلیون ها دلار ارزششه
ازدیروز با خوندن کامنت الهام عزیز زیر قسمت سوم این ۴ قسمت الهی
همش با خودم میگم
ببین پسر بچه ها دارن چه کارا که نمیکنن
وقتی دیدم یه دختر تک و تنها زده به قلب اروپا با دست خالی اونم تو این شرایط که اکثرا از ترس چپیدن تو کنج خونشون
و اینکه نوشته بود همون پول اندکی هم که داشت داد و دوره استاد رو خرید و بعد نتایجی که اومد …
وقتی از اون فایل روی هیچ کس جز خدا حساب نکن صحبت کرد و تاثییری که روش گذاشت تو اون شرایط سخت …
فقط و فقط و فقط تحسین کردم و آفرین گفتم
یه تحسین قلبی و نه از روی ادا و برای خوش اومدن کسی
و خدا رو شکر کردم برای این احساسات مشترکی که تو دل همه این بچه های سایت هست
حالا یکی بیشتر و یکی کمتر
ولی هست ….
پس با خودم عهد بستم به جز در این سایت الهی
کلامی دیگه صحبت نکنم با غیر
و هر چه هست بیام و اینجا بنویسم
هم یادگاری میشه برای خودم
هم شاید چراغی برای بچه های دیگه
و هم یه انرژی و یه نیرویی میشه برای ادامه راه
استاد ممنونتونم برای این ۴ قسمت بی نظیررررررررررررررررررر
به خدا با کلمات نمیتونم بنویسم از تاثیر این ۴ جلسه
استاد من حس میکنم تازه به مفهوم هدایت نزدیک شدم با این ۴ جلسه
به مفهموم مدارها نزدیک شدم
چیزی که تا قبل این ۴ جلسه فکر میکردم اینقدر میدونم در موردش که میتونم درسشون بدم
الان میفهمم چرا حضرت محمد گفت
ما عرفناک حق معرفتک
و ما عبدناک حق عبادتک
هر چه قدر مدارو آگاهی میره بالاتر
می بینی که بازم بیشتر میخوای و چقدر فقیری به دریافت های بیشتر
چون داره ظرفم بزرگتر میشه ….
پس مثل حضرت موسی بازم میگم
خدایا من تسلیم توام و به هر خیری از جانب تو فقیرم
خدایا شکرت به من فرصت دادی برای دیدن و شنیدن این ۴ قسمت الهی
کمکم کن مدارم رو ببرم بالا و بتونم به درستی مطالبش رو در ک کنم
خدایا شکرت
خدایا عاشقتم
خیلی از خوندن متن زیبات لذت بردم امین عزیز و خوشحالم که کامنت من حس خوبی رو در وجودت ایجاد کرده. موفق باشی.
سلام و درود بر شما الهام خانوم عزیز
واقعا کامنت شما انقلابی در من ایجاد کرد
و همزمان که کامنتتون رو میخوندم تو ذهنم شرایطتون رو تو ذهنم تصویر سازی کردم و سعی کردم خودم بزارم به جای شما
واقعا الهام عزیز بسیار بسیار تحسین بر انگیز بود رفتارهای شما تو شرایطی که داشتید و من بهتون افتخار میکنم به همکلاسی با شما در این دانشگاه عشق و ایمان و توحید استاد عباس منش عزیزم
به همسرم همین امروز صبح میگفتم که فکرش رو بکن یه دانشگاه بخوای ثبت نام کنی و بفهمی که پول یکسال تو ذهنت رو باید ماه ماه پرداخت کنی
چه حالی میشی…
و واقعا تحسین میکنم از زمانی که کامنتتون رو خوندم
اون کنترل ذهنی که از همون اول و سر هیمن قضیه شهریه کردید و بعد قدم های هدایتی و شجاعانه بعدیتون
به قول استاد عزیزم موفقیت حاصل تصمیمات درست متوالی هست
و شما الهام عزیز به صورت بی نظیری درست عمل کردید و البته اون ندای هدایتگر وقتی بیدار میشه اشتباه نمیکنه
من بسیار بسیار بسیار از این شجاعت شما درس گرفتم
یکی از پاشنه های آشیل من از کودکی نگرانی بوده و الانم البته هست و درسته که خیلی خیلی کمتر شده به نور هدایت الله و آشنایی با استاد عزیز
ولی بازم هست
راستش بزرگترین چیز یکه از کامنت شما آموختم این بود که از نگرانی های خودم خجالت کشیدم
در برابر جهاد اکبری که شما کردید
و زدید به دل هدفتون و هر مانعی پلی شد برای حرکتتون به سمت جلو و پیشرفت و تو دل نگرانی ها اون دل شیرتون رو بیدار کردید و سپردیتش به الله یکتا
الهام عزیز اصلا آدمی نیستم که بی جهت و به خاطر چیزی کسی رو تحسین و تمجید کنم
و بازم میخام خالصانه ترین تحسین و تمجیدهام رو از صمیم قلبم نثار شما بانوی نازنین کنم
و این کامنت و داستان نورانی شما تا ابد در وجود من حک شد تا هر وقت نگرانی ها به سمتم میان بهش رجوع کنم و ازش نیرو بگیرم برای ادامه راه
بهترین ها رو از الله یکتا براتون آرزو میکنم
منتظر نوشتن از موفقیت ها و شادی های بیشتری که وارد زندگیتون میشه هستم
امین عزیز واقعا با خوندن کلمه به کلمه کامنتت سرم رو تکون میدادم و تمام حرفاتون رو با تمام قلبم تایید میکردم چه قدر خوبه که اینجا می نویسیم وبه هم دیگه یاداوریشون میکنیم
کاملا درست اشاره کردی به کامنت الهام محمدی عزیز من که هنوز تو کَف کامنت الهام جان هستم فکر کنم دو صفحه ای فقط از کامنت هاشو نت برداری کردم بس که نکته داشت بس که راهکار توش بود بس که عمل گرایی توش چشم میزد بس که توحید و شجاعت تو تک تک عملکرداش وجود داشت ممنون که شما هم یادواری کردی اره عزیزم ماها اینجا هستیم که باهم این انرژی های بینهایت رو به هم منتقل کنیم خوب چه کاریه که برای افردای که قدرشو نمیدونن هدر بدیم اصلا برا یه عده ای وقتی از این حرفا میزنی انگار فحش داری میدی بهشون منم خیلی دارم تمرین سکوت میکنم ولی چون ذاتا ادم برون گرایی هستم یه کمی برام سخته ولی با کمک و کامنت های عالی شما دوستای خوبم ایشالاه که همه انرژیمون رو اینجا متمرکز کنیم و فقط بیاییم واز لذت ها شادیها پول ساختن ها موفقیت ها ارامش هامون حرف بزنیم و واقعا بزاریم بقیه اون جور که راحتن این مسیر زندگیشون رو طی کنن قربانت دوست عزیز وهمفرکانس
سلام و درود بر شما بانوی عزیز
اتفاقا امروز داشتم قدم اول رو دوره میکردم که استاد راجع به همین مطلب تو جلسه قرآنی قدم اول صحبت میکردن و این مطلب به جانم نشست که فرمودن بچه ها این صحبت نکردن از قانون و تلاش بی جا برای تغییر دیگران
پرهیز ازش و کنترلش
تکاملی هست
و فرمودن خودم هم کلی بحث میکردم اوایل و کم کم هر چه پرتر شدم از قانون این برونگراییم کمتر شد
و ان شالله این تکامل در ماهم ایجاد بشه که البته سخته ولی با کنترل ذهن و تمرین امکان پذیره
غرق در شادی و سلامتی و ثروت باشید بانوی عزیز
به نام الله یکتا
سلام
واقعا چه روز فوق العاده ایه امروز، چقدر آگاهی، چقدر صحبتهای ارزشمند، ببین خداوند چه کرد!! ببین چطور این فضارو هدایت کرد تا بوجود بیاد تا چنین فایلهای ارزشمندی تولید بشه ازش، حامد و عرفان و طناز که به نوبت اومدن و دلربایی کردند از همه ما، سپیده خانم که دیگه جای خالی باقی نگذاشت، به قول خودش زرنگ کلاس بود امروز😂 شیرین و فرهاد اومدن از ابتدای راهشون گفتن، استاد مثل جت آگاهی هایی رو گفتن که به خدا درک کردنش هربار لذت عمیقی رو به وجود آدم تزریق میکنه،
اون لحظه ای که طناز جان گفتند که تازه 18 سالشون شده، به خدا اصلا نمیدونستم چی بگم که خدای من، الان طوری شده که هم سنی های من در جایگاهی قرار دارند که بالاترین حد از آگاهی رو درون خودشون دارن، نتایجی گرفتن که برای سنشون به مخیله کسی هم نمیگنجه، حرفهایی رو میزنن که آدم از شنیدنشون سیر نمیشه و متعجب میشه وقتی آخرش سنشون رو میفهمه، استاد جان! به جیکوب گفتید که مثل یک آدم 90 ساله صحبت میکنه، من میگم الان دوستان هم سن من یا کم سن تر در حد یه آدم 900 ساله صحبت میکنن، کجای دنیا چنین حدی از آگاهی رو میشه از دهان شاگردان یه استاد شنید!! کجای دنیا استادش میاد اعتراف کنه که شاگرداش آگاه ترین افراد دنیا هستند!! به خدا اگه زمان میذاشت و میشد که بقیه بچه ها هم صحبت کنند، خدا میدونه چند ده ساعت دوره آماده میشد از این صحبت ها!!!
خدای من هدایت هدایت هدایت که هر لحظه این برنامه به دستان الله رفت جلو، اون جمله انیشتین قشنگ در مورد الان واضح بود که کارها داشت روان میرفت جلو پس یعنی خداوند داشت کارهارو انجام میداد، به خدا اصلا یادآوری این همه آگاهی فقط همین فایل کار سختیه از بس ثانیه به ثانیه اش بینظیر بود و نیاز به ساعتها شنیدن و فهمیدن و درک کردن و دل سپردن داشت،
ما تحت هیچ شرایطی هیچ کدوممون هیچ قدرت و تاثیری در زندگی افراد نداریم و کوچکترین ترین تغییری در زندگی هیچ کسی نمیتونیم بدیم جز خودمون،
اگر دیدی که وقتی یه نفر با نظر تو مخالفه جوابشو دادی، یعنی هنوز زیاد بزرگ نشدی، هنوز خیلی جای کار داری
اول کار همه میفتن توی یه شخصیت دروغین و یه ماسکی میزنن رو صورتشون که فقط حرفای قشنگی میزنن ولی موقع عمل هیچ خبری از اون حرفا نیست، یقه بقیه رو میگیرن ولی مچ خودشونو نمیتونن بگیرن،
آمادگی میخواد برای ورود به دوره ها، در زمان مناسبش جهان خودش هدایتت میکنه و شرایط رو مهیا میکنه برای اینکه در سطح بالاتری روی خودت کار کنی
در هرکجا که باشی، میتونی چیزهای اضافی و زنجیر های بسته شده به پاهات رو باز کنی و بری دنبال عشقت، دنبال کاری که شب تا صبح به خاطرش بیدار میمونی و نه گشنگی میفهمی نه تشنگی نه خستگی چرا که اون عشقه داره کارهارو انجام میده
اگه به حرف خداوند درونت گوش بدی، اگر موقعی که همه بهت میگن راهت اشتباهه ، تو با هدایتت بمونی و ادامه بدی، یه جایی میرسه که همون انسانها میان و بهت میگن که چقدر تصمیمت درست بوده
بذارید نتایجتون پدیدار بشه و اون موقع آدمها میان و اگر ازتون درخواست کردند که راهنماییشون کنی بهشون پاسخ بده
تکامل، اصلی ترین قانون جهان، قدم به قدم، پله به پله، یکی یکی درجه ها رو باید طی کنی، بحث بحث زمان نیست، بحث آمادگیه که میتونی حتی انقدر آماده باشی که قدم ها رو سریع طی کنی ولی نمیتونی یه شبه از نی قلیون بشی آرنولد، نمیتونی یه شبه بشی استاد عباسمنش، یه شبه نمیتونی بشی ایلان ماسک
اگر کسی آماده نباشه، من هرچیم داد بزنم هیچ فایده ای نداره، اگر هم کسی آماده باشه اصلا وجود یا عدم وجود من مهم نیست چون خداوند از بینهایت دستش اسخ میدهد، شاگرد که آماده باشه معلم از راه میرسه، چه بسیار انسانهای موفقی هستند که حتی اسم استاد رو که نشنیدن هیچ، اصلا طرف آموزش دیدن هم نرفتن ولی به طور پیش فرض از راه درست استفاده میکنن، نا آگاهانه هم که شده از قوانین دارن خیلی دقیق استفاده میکنن، نمیتونن توضیح بدن چطوری موفق شدن، ولی بلدن که موفق باشن
پاسخ هر سوالی مو به مو در سایت هست، حتی نه در دوره ها که در فایلهای رایگان پاسخی فراتر از سوالهای ما هست،
اگر شاگرد زرنگ استاد باشی نتایج خفن میگیری، حتی اگه اول راه باشی هم برای مدار خودت نتایجت خفنه ها!! ولی خب پاداش شاگرد زرنگی تو این خانواده یه چیز دیگه است.
بعد از یه مدت یه سری نتایج برامون متاسفانه عادی میشه و دیگه فکر میکنیم که طبیعی بوده که اینطور شده همینطوری خود به خود و یادمون میره که یه سری اقدامات باعثش شده که باید به خودمون اونهارو یاد آوری کنیم آگاهانه به خودمون
ز گهواره تا گور، شاگرد استاد بمون😘😁 و اگاهی های ناب بجویی🧡
خدایاشکرت الان میرم از فایل اول شروع کنم به یادداشت برداری و خدا میدونه که چقدر از این یادداشت ها باید برداشته بشه، چه دفترها که باید پر بشه و چه مداد ها که باید تراشیده بشه تا شاید یک درصد این آگاهی هارو ثبت کنه
عاشقتم خداجونم که هدایتم کردی در این هدایت چند روزه باشم و عشق کنم
خدایاشکرت
عاشقتم استاد جان عزیزم
دستتون در دست الله یکتا
استاد مثال جی پی اس چقدر عالی بود برای فهم بیشتر هدایت
چقدر عالی گفتید این فقط در مرود مسیریابیه
هدایت خداوند در هر زمینه ای در هر لحظه ای هست
درمورد قضاوت و دخالت در زندگی دیگران من کاملا این شکلی بودم چون در خانواده ما این نوع رفتار نشان دلسوزی و دوست داشتن همدیگه بود اما من فهمیدم که هر وقت هر توصیه ای( بدون پرسش اون آدم از من) کردم خودم همون موقع بیشتر از مخاطبم نیازمند عمل به اون توصیه ام .
الان هروقت بخوام اینکار بکنم
میگم من فقط مسئول زندگی خودمم
و هرچیزی که قراره به اون آدم بگم برای خودم در دفترم مینویسم !
استاد شما میلیون ها بار همیشه تکرار کردید که
هر لحظه ما در حال ارتعاش دادن هستیم
ولی انگار بعد از این همه تکرار تازه یه جرقه در ذهنم زده شد !
یعنی من از همین لحظه میتونم زندگیم عوض کنم.
از همین لحظه می تونم ثروت بیشتری خلق کنم
از همین لحظه می تونم عشق و محبت بیشتری از آدم ها خلق کنم.
از همین لحظه می تونم سلامت تر باشم
از همین لحظه میتونم هر چیزی در زندگیم عوض کنم !
البته به اندازه یک مدار
انتظار اینو نباید داشته باشم که فورا از صفر برسم ۱۰۰
اما اگر ادامه بدم تجربه ۱۰۰ هم حتمیه !
اصلا قانون نباید عادی بشه برام
چون دیگه نمیتونم ازش کمال استفاده ببرم
دچار روزمرگی و ارتعاش ناآگاهانه طبق عادت میشم !
دقیقاً استاد به اندازه ای که درک کردم من هیچ تاثیری در زندگی بقیه ندارم و سعی کردم دخالت در زندگی اطرافیانم کم کنم نتیجه هام خیلی بیشتر شد اصلا فضای ذهنی جدیدی تجربه کردم!
استاد افرادی که آماده ترن پذیرش بیشتری از حرفاتون دارن و زودتر نتیجه میگیرن این به نفع شماست چقدر احساس لیاقت تون دوست دارم که حتی در استفاده از محصولات دنبال با کیفیت ترین افراد هستید ! نه دنبال مشتری بیشتر
چون شما نتیجه و عمل براتون مهم تره !
و این ویژگی را افراد کمی دارند !
همیشه نتایج من باید صحبت کنن نه زبان من !
اینقدر چند ماه پیش افراد متفاوت به من گفتن تو فقط قشنگ حرف میزنی به خودم اومدم خودمو متعهد کردم که دیگه مبلغ قانون نباشم بلکه عمل کننده باشم
و جالبه به نسبت تعهدم شرایط تغییر کرد .
با درود و سلام خدمت دوست و هم خانواده ی عباسمنشی خانم فرنوش شایسته ی عزیز
چقدر این کامنت پر محتوا و تاثیر گذارتونو دوست داشتم و چقدر لذت بردم
اینکه هدایت خداوند در هر زمینه ای هست
اینکه ..قضاوت و دخالت در زندگی دیگران . وهر چقدر بخوای به اون آدمها بگی در دفترت مینویسی این نکته خیلی برام جالب بود
و اینکه هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم و اینکه مبلغ نباشیم و عملگرا باشیم 🙏🥀
واقعا فرنوش جان مممنونم از همه آگاهی و از خوندن کامنت زیبایت به درک آگاهی بیشتری هدایت شدم ممنون و سپاسگذارم و برات بهترینع بهترین ها رو آرزومندم روز و شب خوب و خوشی داشته باشی عزیزم
ممنون
🥀🥀🥀🙏🙏🙏
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربانم
سلام به همه دوستان خوبم
خدایا شکرت که امروز هم بهم فرصتی دادی که همراه و هم قدم استاد عزیزم باشم
خیلی وقتا ما فکر میکنیم که موظف هستیم که زندگی و شرایط آدم های اطرافمون و تغییر بدیم
و میخوایم جای خدا بشینیم و یادمون میره که هرکسی خودش با فرکانس هاش داره زندگیش و خلق میکنه
حتی خداوند هم تو قرآن هیچ وقت به پیامبر نگفته تو وظیفه داری که مشرکان و به راه راست هدایت کنی بلکه بارها و بارها خداوند به پیامبر گفته از مشرکان روی بگردان
پیامبر فقط وظیفه داشته اون چیزی و که بهش وحی شده ابلاغ کنه حالا هرکسی که میخواد ایمان بیاره و هرکسی هم که نمیخواد ایمان نمیاره
پیامبر هم مثل یه پست چی نامه رو میاره حالا طرف میخواد نامه رو باز میکنه میخونه نمیخواد نمیخونه
هم پیامبر و هم شیطان دارن کارشون و انجام میدن و هیچ تسلطی بر بندگان ندارن و این دیگه با خود مردم هست که به کدوم سمت برن
وقتی خدا به پیامبر دستور داده که از مشرکان روی بگردان و تو نمیتونی به زور کسی و به راه راست هدایت کنی چرا ما اصرار داریم که اطرافیانمون و تغییر بدیم چرا ما فکر میکنیم که ما میتونیم زندگی کسی رو تغییر بدیم درصورتی که کسی تا خودش نخواد تا مدارش تغییر نکنه شرایط زندگیش عوض نمیشه
هرکسی تو هر مداری که هست اتفاقات و شرایطی رو تجربه میکنه که تو اون مدار هست ما نمیتونیم دست کسی رو بگیریم و از یه مدار بیاریمش تو یه مدار دیگه اگه اینو درک کنیم دیگه کاری به دیگران نداریم
اگه درک کنیم که هرکسی الان هرجایی هست جای درستشه دیگه نمیخوایم برای کسی دلسوزی کنیم چون اون خودش خواسته که تو این شرایط باشه
چرا استاد انقدر تاکید داره که راجب این مسائل با کسی حرف نزن ؟
چون باعث میشه تمرکزت از رو اصل برداشته بشه و به فرعیات بره
چون اونا که متوجه نمیشن تو چی میگی و با تو بحث میکنن و ما میخوایم اونا رو قانع کنیم همه اینا باعث میشه توجه ما بره به سمت ناخواسته ها و اونارو به زندگیمون دعوت کنیم
به قول استاد مثل اینه که بخوای به یه کور آسمون و نشون بدی بگی ببین چقدر قشنگه اون نمیتونه ببینه چون نابیناست و تو هر چقدر هم که تلاش کنی فایده نداره
و استاد چقدر زیبا شما دارین عمل میکنین به این آگاهی ها و گفتین که حتی اگه من فریاد بزنم ولی اون کسی که تو مدار نباشه نمیشنوه و اگه تو مدار باشه حتی اگه شما نباشین به یه طریق دیگه هدایت میشه
هر کسی به میزان آمادگی که داره به مدارهای بالاتر هدایت میشه
هزاران راه وجود داره برای هدایت افراد
وقتی این آیه رو شنیدم و درک کردم دیگه هیچ وقت نخواستم راجب این مسائل با کسی حرف بزنم یا نخواستم کسی و قانع کنم
وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ
و چون سخن بیهوده میشنوند از آن روی گردانیده و میگویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما سلام بر شما ما خواهان معاشرت با جاهلان نیستیم
من فقط وظیفه دارم رو خودم کار کنم و هیچ وقت نخوام چیزی و به کسی ثابت کنم
افرادی که تو مدار من باشن خودشون میان سمت من نیازی نیست که من کاری کنم
چقدر لذت بردم از جمله طناز که گفت اصلا مهم نیست که نسبتون با هم چقدر نزدیک باشه پدرمون باشه یا مادرمون یا همسرمون مهم اون مدار و فرکانسی هست که توش قرار میگیریم
از نزدیک ترین افراد خانواده ما هستند که اگه با هم هم فرکانس نباشیم جهان ما رو از هم جدا
میکنه چون جهان نمیتونه افرادی که با هم هم فرکانس نیستن رو به مدت طولانی یه جا نگه داره
خیلی وقتا هم میشه که افراد تو رابطشون مشکل دارن ولی نمیخوان تغییر کنن میخوان اون طرف و تغییر بدن که این امکان نداره و این میشه که سالها یه زندگی رو به زور تحمل میکنن و همیشه از زمین و زمان گله و شکایت دارن
من باید بپذیرم که اگه من تغییر کنم آدم های اطرافم عوض میشن
اگه من تغییر کنم شرایط شغلیم عوض میشه
اگه من تغییر کنم شرایط سلامتیم بهتر میشه
زمانی من میتونم زندگیم و تغییر بدم که بپذیرم تمام عوامل زندگی من درونی هست نه بیرونی
چون من میتونم خودم و تغییر بدم ولی هیچ وقت نمیتونم عوامل بیرونی و تغییر بدم
من هیچ وقت نمیتونم دولت و تغییر بدم
نمیتونم پدرم و مادرم و همسرم و یا رییسم و تغییر بدم
ولی میتونم خودم و تغییر بدم
من باید شخصیتم تغییر کنه نه اینکه ادا دربیارم
همه میتونن حرفهای قشنگ بزنن ولی مهم اینه که عمل کنیم به آگاهی ها
همین امروز وقتی میخواستم بیام سرکار رفتم جلوی آینه و به خودم گفتم تو واقعا همونی که بدون آرایش بیرون نمیومدی ؟
انقدر تغییر کردی که مدت هاست خودتی و دنبال تایید دیگران نیستی و حرف دیگران برات مهم نیست
همیشه سعی کردم شخصیتم تغییر کنه همیشه سعی کردم به کوچکترین آگاهی ها عمل کنم
و در جواب شیرین عزیزم که گفتن هنوز دستاوردی ندارم میخوام بگم
از همون لحظه و همون روز اول که وارد این مسیر میشیم نشانه ها میاد حتی شاید به قول استاد میریم خونه و میبینیم مامانمون غذای مورد علاقمون و درست کرده این خودش نشانه هست
البته من اینو به خودم یادآوری میکنم که
همین که من دارم سعی میکنم حرف دیگران برام مهم نباشه
همین که سپاسگزار تر شدم
همین که فقط روی خدا حساب باز میکنم
همین که شب ها با آرامش کامل میخوابم و صبح ها با هزار امید و انگیزه و ذوق و شوق بیدار میشم
همین که تو زندگیم هدف دارم و دارم براش حرکت میکنم
همین که اصلا جنس اتفاقات زندگیم تغییر کرده
و هزار تا مثال دیگه یعنی من تو مسیر درست هستم و باید ادامه بدم
شاید از نظر دیگران اصلا هیچ پیشرفتی نباشه شاید نجواها بیان و بخوان تو رو با دیگران مقایسه کنن ولی من که میدونم درونم چه تغییری رخ داده من که میدونم جریان چیه
و بدونم که این مسیر هیچ انتهایی نداره و هر چقدر شرایط بهتر باشه باز هم میتونه بهتر باشه و یه جمله مینویسم از خانم شایسته عزیز و اونم اینه که
(( تنها زمانی به معنای واقعی کلمه زندگی میکنیم که در حال ساختن نسخه ای بهتر از همه چیز در دنیای اطرافمان باشیم و به حرکت در این مسیر ادامه بدیم یعنی حتی اگر همه چیز در زندگی مان عالی است بدانیم که باز هم میتواند از این بهتر باشد))
درس دیگه ای که از طناز یاد گرفتم این بود که تمام باورهایی که تو شهرشون و بین مردم بود و شکست و باور نکرد و نذاشت باورهای اشتباه جلوی پیشرفتش و بگیره و رفت سراغ عشق و علاقه اش و باز هم بهمون ثابت کرد که عوامل بیرونی هیچ تاثیری تو کار ما و زندگی ما نداره و همه چیز برمیگرده به باورهای ما
خدایا شکرت که بهم فرصت نوشتن دادی
خدایا همواره به راه راست هدایتم کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
با درود و سلام به دوست عزیزم موناترحمی
عزیزم مطالبی که نوشتی خیلی پر محتوا و دقیق بود واقعا لذت بخش بود
اینکه.. ما نمی تونیم زندگی دیگران رو تغییر بدیم واینکه ما یادمون میره که هر کسی با فرکانس های خودش زندگیشو خلق میکنه
اینکه . آیه هایی از قران در رابطه با پیامبر نوشتی که اون مثل یک پستچی فقط وظیفه اش رساندن نامه است و نمی تونه به زور کسی رو هدایت کنه
و اینکه .. گفته های طناز رو اینقدر دقیق بیان کردی و همچنین اگر کسی در مدار و فرکانس هم نباشند جهان خودش جدا میکنه
مونا جان تمام کامنتت زیباتو خوندم و لذت بردم و از اینکه این گفته ها رو هر روز باید برای خودمون تکرار کنیم و یادآوری کنیم واقعا یک ذهن عملگرا میخواد و باید تمرکزی روی افکار و ذهنمون کار کنیم
ممنون و سپاسگذارم برای این نکته های پرمحتوا و دقیقت که برام یادآوری میشه
ممنوننم مونا جان
روز و شب خوب و خوشی رو برات آرزومندم
🥀🥀🥀🙏🙏🙏
سلام دوست مهربونم رویا جان
خیلی ازت سپاسگزارم عزیزم
خدارو شکر که همه داریم به هم کمک میکنیم برای درک این آگاهی ها
ممنونم که برام نوشتی عزیزم
در پناه خدای مهربون شاد و سلامت باشی عزیزم
درود بر مونای عزیز
خدا رو شکر می کنم و خوشحالم که هدایت شدم به خوندن کامنت زیبا و پر از آگاهیت دقیقا همینطوره که گفتی ما وظیفه داریم خودموو تغییر بدیم وبه نسخه بهتری از خودمون تبدیل بشیم ! تمام این سالها که از اهدافم دور شدم فقط به دلیل این بود که خواستم دیگران رو تغییر بدم . و آیه 55 سوره قصص دیگه حجت رو بر همه ما تمام میکنه که اینجا به زیبایی به اون اشاره کردی .
سپاسگزارم از تو دوست هم فرکانسیم بابت به اشتراک گذاشتن این آگاهی ها.برات اقیانوسی از ثروت ، سلامتی ، آگاهی ، عشق و شادی آرزو می کنم .
در پناه الله یکتا محفوظ باشی.
سلام دوست ارزشمندم
سپاسگزارم ازت فرحناز جان
برات آرزو میکنم لحظه لحظه زندگیت پر از آگاهی های ناب باشه و همیشه غرق در شادی و خوشبختی باشی
بسیار عالی …خدایا شکرت که مرا کنار دوستان خوبم قرار دادی خیلی لذت بردم
سپاسگزارم فاطمه جان
خدایا شکرت برای اینکه داریم به هم کمک میکنیم برای دریافت آگاهی های بیشتر و داشتن زندگی بهتر
شاه کلید نمیدونم
استاد علاوه بر هدایت که شما گفتید من از این شاه کلید برای باز کردن در خواسته هام هم استفاده میکنم
تا اونجایی که یادم میاد از بچگیم وقتی تو ذهنم گفتم من نمیدونم چطوری فقط میخوام داشته باشمش ، به طرز عجیبه فراهم شده !
یادمه پارسال دی ۹۸ خیلی الهام گونه بهم گفته شد از «نمیدونم» برای دریافت خواسته ها استفاده کن !
با گوشیم اون موقعم به تضاد رسیدم و گوشی های جدید تحسین میکردم با خواهرم برای خرید گوشیش همراهی میکردم درصورتی که خودم هیچ قصدی برای خرید نداشتم
وقتی امکانات گوشی های جدید دیدم گفتم خدایا من نمیدونم تو بهم بده !
مگه نمیگن تو وهابی
یادمه با ایمان کمم اول ۶۸ گیگ گفتم
یک هفته بعد مادرم زنگ زد گفت برو گوشی انتخاب کن میخوام به عنوان عیدی و کادو تولدت بهت گوشی بدم و من موندم از اولین نمیدونمی که آگاهانه خلق کردم !
از یجایی به بعد با گوش دادن فایل های استاد به خدا گفتم بابا من دیگه واقعا نمیدونم چطوری ولی ۱۲۸ گیگ برای تورزیاد نیست من ازت میخوام ! من دیگه به چطوری فکر نکردم !
و جالبه وقت خرید خدا از زبان مامانم که اصلا سر در نمیاره از گوشی بهم گفت فرنوش میگن ۱۲۸بهتره اونو بردار !
بهمن ۹۹ من برای کاری ( شغل نه) به مدت ۱ هفته اومدم اهواز
دیدم حسم خوبه به اهواز هنوز قصد نکرده بودم بمونم گفتم برم دنبال کار (شغل) موقت بگردم
هیچ کس و هیچ جا آشنا نداشتم فقط گفتم «نمیدونم» یجایی هدایت میشم دیگه !
طبق فرکانس ها و باورام همون روز اول جای دومی که مراجعه کردم گفت بیا سرکار
هرچند یه تضاد هایی داره که باعث رشدم شد ولی واقعا میتونم بگم بهترین درس ها را گرفتم !
در طول دوران عید ما جایی نرفتیم دوستانم در گروه تلگرام حرف از مهمانی زدن و من دلم خواست گفتم «نمیدونم» چطوری منم میخوام
و سیزده بدر مادر دوست خواهرم مارو دعوت کرد خونه شون و قورمه سبزی فوق خوشمزه اش را چشیدم تا یادم نره از جاییی که گمان نمیبرم هم میشه دریافت کنم ! چقدر چسبید این مهمانی که خدا دعوتم کرد !
تولد خواهرم دوست داشتم لباس شیکی داشته باشم رفتم بازار هرچی آگاهانه گشتم چیز خوبی پیدا نکردم ولی وقتی گفتم «نمیدونم»
تسلیم
با مادرم به اجبار ظاهراً ولی (جواب فرکانس های من بوده) رفتم بازار هدایت شدیم به یه پارچه فروشی و من پارچه دلخواهم خریدم
حتی مدل لباسش را هم نمیدونستم چی طراحی کنم !
وقتی رفتم پیش خیاط یهو الهام شد در پارچه هایی که مادرم پیش خیاط گذاشته بگردم و یهو توری صورتی رنگ را دیدم دیدم چقدر زیبا به پارچه ام ست میشه در یک لحظه تصویر نهایی لباس بهم الهام شد .
خود خیاط بهم گفت عجب چقدر سریع سِت کردی! و تازه مامانت میخواست دفعه قبلی که اومده بود این پلاستیک ببره ولی نشد چه خوش شناسی اینجا مونده بود!
و من در دلم خندیدم شانس !
من یه زمانی همش بدبیاری و بدشانسی داشتم 😁
اما هدایت و توکل بود که همزمانی را بوجود آورد چیزی که هر انسانی عاجز از رقم زدنشه !
این لباس طوری شد که هرکس دیدش گفت از کجا خریدی چقدر قشنگه چون صفر تا صدش کار خودِ خدا بود که با «نمیدونم» من خلق شد.
جدیدترین تجربه ام از «نمیدونم»
در فروشگاهی که کار میکنم قرار شد از من ویدیو تبلیغاتی برای معرفی پارچه ها گرفته بشه تا در پیج اینستاگرام گذاشته بشه
به خواهرم که تجربه داره زنگ زدم بهم کلی باور محدودکننده داد دفعه های اول خیلی تپق میزنی
تو خونه خیلی تمرین کن و از خودت ویدیو بگیر !
روز موعود من قبل از رفتن سرکار گفتم بذار چند دقیقه تمرین کنم بعد برم سرکار
ویدیو تمرینی گرفتم چندبار نگاه کردم قلبم گفت این راهش نیست بسپار به من
منم گفتم باشه خدایا من نمیدونم صفر تا صدش با تو !
از ژست و تن صدا و لباس و کلمات و لایک و کامنت ها گفتم همه چیش تو ببر جلو !
من تا حالا تو عمرم همچین کاری نکرده بودم
بی تجربه ی بی تجربه ولی
بخدا به خودش قسم
وقتی فیلم برداری شروع شد نیرویی در بدنم احساسم کردم خیلی ویژه یهو زبان اندام سرشار از قدرت و اعتماد به نفس شد خستگی ۶ ساعت کار کردن از تنم رفت بیرون با صدای محکم و قوی شروع به صحبت کردم و چیزایی که همون لحظه همکارم گفت از پارچه بگو را گفتم منی که قبلا باید حفظ و بارها تکرار میکردم !
خداوند قلب هارا نرم کرد تا بالاترین تعداد لایک های پیج را بگیره
مگه من میتونستم به همه آدما تک تک بگم ؟!
چقدر ایمانم به هدایت بیشتر شد
چقدر عزت نفسم بیشتر شد چون فهمیدم بزرگترین حامی دنیا عاشقانه منتظره تا ازش درخواست کنیم ! تا این حد متوکلین را دوست داره !
جوری پاداش میده که سوپرایز میشی !
در مدت آشنایی من با استاد هزاران مورد دیگر هم رخ داده که شاید الان یادم نیاد یا طولانی بشه بگم مثل داستان آشنایی من با مربی ورزش که در قدم اول گفتم چقدر هدایتی بود
اینارو یادآوری کردم تا الگو بدم به ذهن تا از طلب کردن و خواستن از خدا نترسه !
چون قبلاً فکر میکردم نمیشه پس طلب نمیکردم اما الان همه چیز فرق کرده !
« نمیدونم»
برای من معنی توکل میده
معنی اینکه روی هیچکس و هیچ چیز حساب نکنم حتی روی عقل خودم
«نمیدونم»
من انسان محدود به زمان و مکان خاص را وصل میکنه به میدان انرژی لامکان و لازمان نیروی برتر خدا (میخوای اسمش هر چیزی بذاری )
معجزه ها دیدم ازش که در هیچ میدانمِ هیچ انسانی پیداش نکردم .
این تجربه ی آخرم چشمم را به روی خودم باز کرد
اینکه من تنها نیستم نیرویی برتر و مافوق همه چیز و همه کس وجود داره
اینکه با این قدرت و نیرو توکل و هدایت می تونم چکار ها که بکنم
چه ثروت ها که میتونم خلق کنم
از شروع کسب و کار خودم نترسم
اون میتونه منو آسون و راحت هدایت کنه به سمت عشقی که شغلم بشه بدون حسابگری من!
اینکه من چقدر ارزشمندم چون خدا به بهترین شکل جواب ارتعاش و توکلم را میده
اینکه با وجود این نیرو بی نیازم از هر حامی بیرونی که ذهنم بهش جنبه شرک بده !
جواب سوالاتم میده !
راهنماییم میکنه حتی در کوچکترین و جزیی ترین مسائل !
اونم با عزت تمام
نیاز نیست التماس کنم و خودمو کوچیک کنم منت بکشم
اتفاقا این نیرو عاشق عزت و جلاله و میخواد با احساس خوب ازش درخواست کنیم
الان میفهمم چرا جز صفاتش این دوتا کلمه هست!
من «نمیدونم»
تقسیم کار با خداست
طلب کردن و درخواست کردن از من
هدایت و راهنمایی از اون
سپس عمل کردن من به الهامات
من «نمیدونم»
یعنی توحید
یعنی قدرت را دادن به یک نیرو
قدرتمندترین نیروی جهان
یعنی خالص کردن خود از شرکِ قدرت دادن به عوامل بیرونی
من «نمیدونم»
یعنی جلوی نجوای چطوری
از طریق چه کسی
را گرفتن
مثالش الگوهایی که بالا گفتم
میخوام دوباره تعهد بدم که بلدم بلدم بذارم کنار.
من هیچی نمیدونم تازه یکم از حرفای استاد را در مورد هدایت درک کردم
من میخوام درهایی جدید از قانون بر من باز بشه
نتایجی بیشتر با کیفیت تر بگیرم و همه مستلزم بار دیگر گفتن نمیدونمه
میذارم سوپرایز بشم
جانمی جان سوپرایز خدا
جوری میچینه که غیر قابل وصف به زبان انسانیه
حتما خودتون طعمش چشیدین
بیاین اجازه بدیم بیشتر اتفاق بیفته
مگر جز اینکه ما برای تجربه شادی و لذت وارد این جهان مادی شدیم ؟!
واقعا حیف نیست ازین نیرو که در وجودمون نهادینه شده استفاده نکنیم
نیرویی که ۲۴ ساعت در خدمتمونه
در هر لحظه در هر زمینه ای میتونه ، دوست داره کمکمون کنه
این نیرو جواب همه سوالات و درمان ها را میدونه
دست هایی به وسعت کل انسان های روی زمین داره
از بیشمار راه میتونه هدایت مون کنه که عقل محدود ما نمیتونه بدونه حتی وجود داره ولی اگر رها باشیم از جاییی که نمیدونیم خواسته مون برآورده میکنه !
چه ثروت ها چه استقلال ها چه سلامتی ها چه عشق ها چه تجاربی میتونیم خلق کنیم با این نیرو 😋😋😋😋🤭🤭🤭🤭
اصلا شده یه اهرم رنج و لذت قوی !
یه تجربه ی متافیزیکیه دیگه ای که داشتم این بود که شب ۱۳ فروردین
خواب دیدم یه سد از چوب پشتش آب فراوان و تمییز و زلال و فیروزه ای رنگ دریا جمع شده موج هاش آروم بود اینقدر زیاد بود که اصلا مرز زمین و آسمون مشخص نبود ( هنوز موندم اون حجم از آب را چطور این چوب های کم و باریک و بنظر کهنه و پوسیده نگه داشته بودن تا جاری نشه ) کنارسد ریل قطار بود !
من ماموریت داشتم چوب هارا بردارم تا آب از پشت دریا جاری بشه !
یواش یواش تکه چوب ها را برداشتم یواش یواش آب جاری کردم روی ریل قطار !
چقدر در خوابم لذت میبردم
از انجام کار
از صدای آب
از جاری شدن آب تمییز و شفاف
از مسیر
از دیدن ریل
از احساس موفقیت از اتمام کارم
در خوابم از برداشتن چوب ها لذت میبردم اصلا دنبال تایید نبودم غرق لحظه ی حال بودم فقط حال خوشم مهم بود دنبال نتیجه هم نبودم
بدون نگرانی از هیچی حتی غرق شدن
بدون سوال و ابهامی فقط عمل میکردم
بعدش یهو جمعیت زیادی از آدما اومدن منو تشویق کردن که چقدر خوب انجام دادی ! و ازم عکس میگرفتن !
بعدش از خواب بیدار شدم رفتیم مهمونی که گفتم دعوت خدا بود عصرش دوستامون رفتیم دور دور
مقصد برنامه ریزی شده نبوددد !
پیاده شدیم رفتیم عکس بگیریم
یهو به خودم اومدم دیدم فقط چند قدم از ماشین دور شدیم و من روی ریل وایسادم
😭😭😭😭
خشکم زد
من مثل همون جایی که تو خواب دیدم رفته بودم
اونم برای اولین بار اینجا رفتیم
خیلی تکان دهنده بود !
قلبم میگه این چوبا باورای محدودکننده ان که در مقابل عظمت نعمت هایی که مثل آب دریان هیچی نیستن
ضعیف و شکننده ان
و من باید با تکامل کم کم این باورا و ترمزها را با لذت بردارم تا در مسیر زندگیم نعمت ها جاری بشن !
مجموع این اتفاقات پشت سر هم باعث شده
احساس های جدیدی داشته باشم نسبت به این نیرو
انگار تا حالا تو وجودم آکبند مونده بود
اصلا یه حال و هوای خاصی دارم
انگار تازه فهمیدم این خدا این نیروی درونی چه قدرتی داره
هرچی محاله تو ذهن منه
اصلا دلم نمیخواد هرزش بدم با توجه های بیخود یا نادلخواه یجور قدرنشناسیه بنظرم
فکر کن بزرگترین معجزات بتونی باهاش رقم بزنی بعد صرف دخالت و قضاوت تو زندگی بقیه کنی
یا اینکه توجه به چیزای چرت و پرت بکنی
یا اینکه باهاش رنج برای خودت خلق کنی
دلم میخواد بندازمش تو کانال موفقیت ، شادی ثروت نعمت برکت عشق سلامتی و … هر چیز خوبی که تو این جهان مادی وجود داره !
چه ذوق و شوقی دارم که باهاش لذت و خوشی و شادی خلق کنم !
انگار تازه فهمیدم به نسبت میزان استفاده ام ازین نیرو چقدر قوی و ارزشمندم
جوری که وقتی خودمو به این نیرو گره میزنم
و وصل میشم
هر چیزی ممکن میشه
ظرفم به وسعت کل کیهان میشه
چون همه ی راه حل ها و چاره هارو میدونه !
دیگه فرنوشی وجود نداره
خداست که داره پاره ای از خودش جهانش را گسترش میده !
اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شده !
همه اش نتیجه توکلم به این نیرو هست!
حتی این کلماتم من ننوشتم چون من نمیدونستم قراره چی گفته بشه فقط کلمه به کلمه نوشتم تسلیم وار بدون برنامه ریزی آگاهانه !
عاشقتونم !❤️🕊️
فرنوش فرنوش فرنوش عشق منن جان مننن عاشقتم عاشقتم یعنی اشکاممم تموم شدد اشکام بند نمیاد خدااای من خدای منن خدای منن
چقدرر زببا چقدرزیبا چطوری بگم چطوری بگم که جقدر زیبا هدایتتتت میکنهه خدا خدای منننِ اخ تماممممم جوابا توی این هدایت خداوندم بودددد چقدر جقدرررر عاشق اینن عشق نابتممممم ذره ذره بینهایت بینهایتتتت کامنت بینطیرتتت تموم کرددد اشکام بند نمیاد چقدر چقدرعاشق این اتصاللللل نابتمممم اخ خدای من چقدرررعاشق این توحیدمممم جقدر چقدر عاشق این توحیدددممم چقدرررر زیباترین گفتی جان منن یعنی با تمام سلوللل به سلولممممم گرفتمنش خدای من شکرتتتتت جقدرزیبا هرلحظه هرلحظ هدایتموننن میکنهه
چقدرزیبا عاشققققانه عاشققمونهه عاشقانه عاشققپونهه خدای منن
جقدرر با تمام قلبمممم با تمام روحممم چقدرر. بینهایت بینهایت تحسینتتتت میکنمم عشق دلم پاره ی تنم چقدر بینهایت بینهایت تحسینتت میکنمم این عشقق نابتت این ایمان بینطیرت رو
چقدررر غرق شدم توشش چقدرر درکم بیشتررشدد چقدرررر بهترر درک کردم خدای من جقدر زیبا گفتی چقدر زیبا گفتیی خدای من شکرتتتت اخ میخوام فقط تکرارش کنمم چقدرعاشق اینم که تکرارش کنممم
چقدراین جمله زیبا بودد
بزرگتریننن بزرگترین ویگانه ترینن حامی دنیاا عاشقانه منتظره تا ازشدرخواست کنیممم اینقدر که متوکلین رو دوس داره
جوری پاداش میده که سوپراریز بشی
اخ جقدر یاد حرف بینطیر عادله ای قشنگم افتادم
که فراتر از خواسته هاتو محقق میکنه
اخ چقدررر این خداوندم عاشقققهه چقدر نهایت عشقه خدا خدا خدای من😭😭😭😭😭
چقدر زیبا گفتی من پرواز کردمم حل شدمم چقدرر عاشقق اینن تمرکز بینطیرت این اتصالل نابتممم از تحسین گذشتههه چقدر ستایش میکننم این عشق نابت را چقدر چقدربا تمام قلبمم تحسینت میکنمم جان منن چقدررتحسینت میکنممم چقدرر این توکللا اینن عملگرا بودنت رو جقدرتحسینتت میکنمم
اخ الان دارم میفهمم به خدا که وقتی استاد میگن که اگه ۵ سال برگردی میفهمی تازه داری میفهمی
چقدررر برام بازتر شد اینکه تقسیم کار با خداوند یعنی همین
یعنی من هیچی نمیدونممم
من تنهااا درخواست میکنمم طلب کردن از من و هدایتتت و راهتماییی با اون
و عمل کردنننش با من
اخ چقدر چقدرزیبا کفتی که این فکت هایی که میدی به ذهن به خاطر اینکه از طلب کردن وخواستن نترسه خدای مننِ جقدرربرام درس داشت چقدرر برام درس داشت خدای من شکرت جقدر زیبا گفتی عشق دلممم
چقدر جقدرزیبا گفتی که
نمیدونمممم یعنی توحیدد
یعنی توکلللل یعنی تنها وتنههاا به یه نیروی برترر یه قدرتتت یگانه جهاننننن روی اون حساب کنمم حتی روی عقل خودمم نه
تنهاات روی اون قدرتتتت تمام حساب کنمم جقدرزیبا گفتی که چقدر ارزشمندمم لایقق لابقمم که اینقدرعاشققانه عاشقق منهه هرلحظه هدایتممم میکنهه جوابای سوالاتم رو میده هرلحظه هرلحظه بهم الهام میکنهه و یگانه یگانهه حامییییی همیشگی. ابدی منه
چقدررعاشققتمم نازنین منن چقدرعاشققتمم
نمیدونم چرا اینقدر طولانی شد
همش هدایتتت خداوند بود چقدررر جقدرعاشقق این درک بینطیرتممم این ایمانتتت
این توکلتتت
این عشقتت جقدر چقدررر تو الگوی بینطیری هستی برام عشق دلم
چقدربا تمام وجودممم با تمام قلبممممم چقدربینهایت تحسینتت میکنمم جان منن چقدرربینهایت تحسینتت میکنممم با تمام وجودم چقدرربهت افتخار میکنمم بینهایت تحسسنت میکنمم چقدرررلذت بردممم چقدررر باورام قوی ترشدد چقدر بهتر درک کردم خدای منن شکرت چقدرررر زیبا چقدرعاشقانه هرلحظه هدایتمممون میکنه اخاون عاشقققانه فقط میخواد تسلیمش باشیم که برامون کن فیکون کنه
من میخوام درهای جدیدددد از قانون برام باز بشه😭😭😭خدای من شکرت
چقدر زیبا گفتی که با وجود اینننن یکانه قدرتتتت جهان بینیازممم بی نیازمم از هرجیزی که بیرونه
چقدرزیبا کفتی که نمیدونم یعنی توحیددد یعنی تنها وتنهاااا اوذا دیدنن تنهاا به او توکل کردنن تنههاا روی یه قدرتت تنها قدرتتت اون حساب کردن قدرت را تنها وتنهاا به اوو دادن
چقدررر غرق این جمله شدمم که دقیقا دقیقا او همه جیززز دانهه جواببب تمام ماسب د سوالاتدرو میدونه جقدرررر از بینهایتت طریق میتونهه هدایتمون میکنهه هرلحظه در هرلحظهه صدم لحظه بهمون الهان میکنهه باما صحبت میکنه
چقدر لذت بردممم جقدر لذت بذدمم خدای من شکرت عاشقتم عاشقققتم عاشقتم جان دلم
جقدر این درک بینطیرت این اتصال نابت رو جقدرر بینهایت تحسینتت میکنم جقدربینهایت تحسینت میکنم جقدرربینهایت تحسینت میکنم بینهایت تحسینت میکنمم عاشققتم
الهی که غرق ترین غرق ترین بشی در عشق بینهایت خداوندم الهی که جریانی از بینهایت نعمت ها ثروتها فراوانی ها اتصال اتصال عشق شادی ها جاری ترین جاری ترین باشه برلحظه لحظه ات
بهترین های بهنرینن هارو برایت میخوامم عشق زیبایم بهترین های بهترینن های فراتررر تصورتت از یگانه قدرت جهان که تنهاوتنها قدرتت اوست وعاشقق اینکه ما غرقش بشیمم عاشق اینکه غرق تجربه ی خواسته هامون بشیمم که تنها او برایمان کافی ترین کافی ترینه هرلحظه هدایتمون میکنه هرلحظه هدایتمون میکنه هراحظه هدایتمون میکنه عاشقققتمم خدای من شکرتتت جقدر زیبا بود چقدر چقدر
عاشقتم فرنوش جان عاشق این توکل و اعتماد و تسلیم بودن هستم
تحسینت میکنم تحسین میکنم این حد ازایمان و در لحظه بودن و تسلیم بودن
فرنوش جان ویدیو بسیار بسیار تحسین برانگیز بود و فوق حرفه ای طوری که آنقدر منو مشتاق کرد تا از اون پارچه خرید کنم و تازه به یکی از دوستان هم معرفی کردم و اونم قراره که باهم خرید کنیم فرکانس اون ویدیو که گذاشتی بینهایت زیاد بود انگار یه نیروی عظیم داره تورو به تمام دنیا معرفی میکنه عاشقتم آنقدر تسلیم بودی که خدا جاری شد و همین نمیدونم گفتن چقدر باعث رشد و هدایت میشه تحسینت میکنم بابت این کامنت زیبا و این حد از توکل و اعتماد به رب
عاشقتممم فرنوش جاانن
چقدر عالی گفتییی
چقدر تحسینتت میکنمممم
نمیییدونممم
نمیدونمم
واای که این تسلیم بودن و رها بودن میتونه چه کنه با ما
خیلی لذت بردم
من سال جدیدم رو سال تسلیم بودن نامگذاری کردم.
و برای تسلیم بودن هم تسلیممم
گفتم نمیدونم
تو خودت میدونی
کاری با من کن تا منم تسلییم باشم
یه دنیا ثروت و نعمت و زیبایی برات آرزو دارم ♥️❤️🌹
سلام ب روی ماه فرنوش عزیزم
عاشقتمممم دختر خوب خدا
وای ک نمیدونیییی چقدر لذت بردم از خوندن کامنتت ک همین امشب هدایتی بهش رسیدم
خدایا شکررررت
من هدایت شدم ب کلمه “نمیدونم”
من هدایت شدم ب تسلیم بودن
وای خدااا تک ب تک کلماتت الهی بود فرکانسش انقدر بالا بود اشک شوق ب چشمم آورد
عاشقانه دوستت دارم دوست الهی من
تو لایق بی نهایت نعمت و ثروتی
مثل همون دریای عظیمی ک جاریش کردی
میبوسم روی ماهتو
سلام و درود به لیدی فرنوش عزیز و بزرگوار دوست داشتنی ولایق بهترینها، بی نهایت لذت بردم، واقعا به خواستت رسیدی و الگویی برای حداقل ذهن من شدی که مطمئنم نه فقط من بلکه بسیاری از دوستان عزیز، توکل یعنی، میشه ها ولی من نمیدونم، ازت ممنونم لیدی هم فرکانسی، برات بهترینها و آرزو میکنم، حامد
فرنوش عزیز دختر شایسته سلام ، راستش فقط میخوام از خدا و از تو تشکر کنم بخاطر انچه گفت و انچه که نوشتی عالی بود چقدر ساده چقدر راحت چقدر دلنشین چقدر ایمانم با خودن نوشته هاتون قویتر میشه به خدایی که تا پیش از این خیلی قدرتی در زندگی من نداشت چون مثل سد محکمی خودم مانع حضورش بودم چون نمیدونستم چون بلد نبودم خدایا شکرت بابت شاه کلید نمیدونم 😍 به همین سادگی همه چی ممکنه زور زدن نداره چقدر الان خواستن برام راحتتر شده حتی نیازی به منم نیست خدایا سریع الجواب به کمترین درخواست پاسخ میده فقط باید دایم روی حسم کار کنم روی ایمانم به نزدیک بودنش همینجا همین بغل قلبم ❤️❤️ واقعا ممنونم فرنوش جان 🌹🌹🌹 با تکامل همه چی درست میشه حتی ایمان حتی هدایت حتی خوندن قران حتی توحید خدایا شکرت 😍😍😍😍😍😍
سلام استاد قشنگ ..همینجوری که محو کامنتهای دوستام بودم دوباره هدایت کارشو کرد و منم سریع بهش گوش دادم ..گفت برو کامنتهای خودتو تو سایت بخون ..یعنیی استااادددد من مارس موندم 😳😳😳..دوباره هدایت گفت کامنتهاتو اینجا بزار چون یه سری هاش تو محصولاته بچه ها دسترسی ندارن 😩..اگر طولانی شد دو تا کامنت میکنم .
.
اولین دیدگاه من فایل مسابقه باورهای قدرتمند در مورد خدا بود ۱۹ بهمن ۹۶ : خوب استاد اینکه به من گفتین مثلا ۵ سال دیگه میای میگی اون موقع هیچی نمیدونستم من الان خودم کف کردم چون این کامنتم مال سال ۹۶ و اون موقع که نوشتمش فکر میکردم دیگه من الان جایزه مسابقه رو میبرم انقدر که باور خوبی دارم و رابطه ام با خداا خوبه .. خدایا قربون بزرگیت بشمم 😭😭
.
.
۱️⃣ کامنت من مربوط به مسابقه بهترین باور در مورد خدا ۱۹ بهمن ۹۶ 👇👇👇👇👇👇
.
.سلام دوستان و خانواده عزیزم و استاد مهربانم
در این مدتی که من با سایت آشنا شدم نسبت به آدم قبلی زندگیم شخص جدیدی شدم به همونی که آرزوشو داشتم از نظر شخصیت خیلی نزدیک شدم و از اینکه به چه خواسته هایی از طریق قانون آفرینش رسیدم سعی میکنم توی اولین فرصت با دوستانم به اشتراک بزارم
من قبل از این آموزشها خدارو یه شخصی میدونستم که دائم در کنترل منه و باید توی آخرین لحظه ها ازش کمک بخوام وقتی که توی دردسری افتادم صداش کنم و اونم یا جوابمو میده که یا نه
اگر جوابمو توی اون مشکل میداد که اوکی تا مشکل بعدی کاری بهش نداشتم و اگر نمیداد تمام اعتقاداتم از بین میرفت که خدایی وجود داره یا بهمون نزدیکه یا بزرگه و خواسته هامونو اجابت میکنه ، خلاصه از اینکه من چقدر احمقانه فکر میکردم و چه باوری داشتم نسبت به وجود خدا توی زندگیم نگم براتون
تا اینکه با سایت دکتر آشنا شدم و فایلهاشونو در مورد فقط از خدا بخواهید و قانون آفرینش گوش کردم و تمریناتشو انجام دادم اول از همه با شکرگزاری شروع کردم هر شب قبل از خواب مینوشتم که بابت چیزهایی که دارم و امروز بهم دادی خدایا شکرت
و بعد از اون یه تمرین جالب برای خودم درست کردم
اول اینکه صبحها با انرژی چشممو باز میکنم و اولین چیزی که میگم اینه خدایا شکر که امروزم بهم هدیه دادی قول میدم بهترین استفادرو بکنم
بعد نگاه میکنم به اطرافم به خانودم به پنجره اتاقم و بعد دوباره میگم خدایا شکرت که خانوادم هم بهم هدیه دادی ین مرحله اول شروع روزهای منه
بعد از اون بیشتر به جای اینکه با خودم حرف بزنم حرفامو به خدا میگم مثلا در مورد کارم باهاش صحبت میکنم که خدایا امروز میخوام فلان مشتری بیاد و فلان پولو بده و فلان قرارداد انجام بشه خیلی با جزئیات میگم انگار که خدا خودش میشناسه طرفو و میدونه کیه لازم به معرفی دقیق نیست یعنی یه جورایی داستان سناریو نویسی من طرف مقابلم خداست
اینجوری خیالم راحته که اوکی همه چی ردیفه چون خدا میدونه من کیو میگم یا چیو میخوام
این باز ی با تمام موارد زندگی من انجام و تکرار میشه
و در مورد مشکلاتی که سر راهم قرار میگه من یه جمله جادویی دارم و اونم اینه : این بار به الوهیت و خدای درونم واگذار کردم تا خودم آزاد و رها شوم
و یه مورد دیگه ذهنیت من بعد از حرفهای استاد توی قانون آفرینش خیلی نسبت به توقع از خدا عوض شد استاد توی یکی از فایلها گفتن ما یه چیزیو از خدا میخوایم بعد که بهمون میده اگر چیز دیگه ای بخوایم رومون نمیشه بگیم و خجالت میکشیم از اونجا به بعد من کلا باورم عوض شد در مورد خواسته هام از خدا
بیشتر توی مواردی که میخوام زودتر بهشون برسم با پررویی از خدا میخوام ، و میگم خدایا من این فلان چیزو میخوام من نمیدونم چه جوری میخوای تهیهرکنی یا چه کار کنی من اونو میخوام مشکل خودتهرخودت حلش کن من که خدا نیستم تو خدایی
و دوستان باورتون نمیشه که توی ٩٩٪ موارد خیلی زودتر از موعد خدا اونو بهم داده
و من تمام این زندگی و خوشبختی و ثروتی که دارم و روز به روز بیشتر میشه مدیون این قوانین ثابت هستم مدیون خداوند که استادتوی مسیر زندگیم قرار داد
شاد و خوشحال و ثروتمند باشین (تموم شد )👇🤐
.
.در کنار اینکه خیلی الان تعجب کردم دیدم همچین کارمم بد نبود داشتم کار میکردم دیگه ولی تکامل تکامل .. و اینکه اون لایه فیکه هنوز اینجا باهام بود .
.
.
۲️⃣دومین کامنت من یعنی در اصل اولین کامنت من توی محصولات ..جهان بینی توحیدی ۴ آذر ۹۷👇👇
.
سلام به استاد خفنناک و الگوی خفنناکتر من توی زندگیم و دوستان توحیدی عزیزم
آقا من همین جا از همه معذرت میخوام که هیچگونه کامنت و نظری نمیزارم و خیلی هم وقت نمیزارم کامنتارو بخونم ولی نمیدونم چی شدد که الان که دارم جلسه ۵ گوش میدم تصمیم گرفتم بیام و یکم از نتایج خیلی خیلی خیلی خفنم بگم
اول اینکه من بسیار بسیار باور های محدود کننده دارم که اگر اونارو درست کنم نتایج خیلی بیشتری میگیرم و خودم هم کاملا به این موضوع آگاهم ولی خوب یکم تنبل هم هستم و اینکه خیلی دارم ریشه ایی کار میکنم روخودم مثلا قبلنا که یه چیزیو میدونستم که باور اشتباهیه با ادا دروردن و فیلم بازی کردن در موردش که ببین چقدر خوب خودمو شناختم فلان باور دارم و واسه خودم نقش بازی میکردم که آره تو فهمیدی ایرادت مجاست حالا از بین بردیش
بعد خیلی خوشحال و خجسته ادامه میدادم و با این فرمون میرفتم جلو ، الان کم کم که دارم رو خودم کار میکنم فهمیدم نه بابا ازین خبرا نیست که به قول استاد یه دکمه باشه باورهام عوض شه
خیلی باید مواظب خودم باشم چونکه توی نقش بازی کردن یه موضوع واسه خودم خیلی استادم و خدا نکنه بخوام واسه یکی تعریفش کنم ،
یه موقعهایی که تازه فایلهای استاد گوش میکردم (خیلی خودمو میگرفتم البته خیلی جاها به حرف استاد گوش میدادم مثلا اونجایی که استاد گفتن در مورد اینکه چی یاد گرفتین خیلی با کسایی که تو مدارش نیستن حرف نزنید)
خلاصه خیلی خودمو میگرفتمو همه چیو خودم گوش میکردم خیلی هم مرموز رفتار میکردم که ببینید مثلا من خیلی خفنم که بهتون نمیگم دارم چی گوش میدم
این موضوع از ابتدا در من شکل گرفت که خودتو بگیر و نذار کسی بفهمه داری چیکار میکنی بزار با نتایج بهشون نشون بدی ، خلاصه یه روز دیگه صبرم تموم شد و یکی از دوستام میخواست یه کاری بکنه و من اگه بودم نمیکردم
رفتم رو تریبون و ۴ ساعت باهاش خرف زدم که آره چقدر باورهات اشتباهه چقدر داری اشتباه میکنی و تو یه بحظه فکر میکردم سپیده عباسمنش هستم ? انقدر که شبیه استاد حرف زدم
بعد که این دوستمو از ریشه پوکوندم خودم نفهمیدم چیکار کردم
ولی الان که تکاملمو طی کردم تا اینجا البته فهمیدم من اصلا اون موقع خودم حرفای استاد و فقط گوش میکردم ، حالا چی میشد که مثلا یه تمرینی هم میکردم
و خیلی هم حرفهای استاد گوش میدادم یعنی روزی ۸ ساعت رو شاخش بود خوب به خاطر شرایط کاری خوبی که دارم کلا با استاد زندگی میکنم و قانون خاصی ندارم که الان کار داریونمیتونی فایل گوش بدی
( وای چقدر حرف دارم واسه گفتن )
حتی اون موقع ها قبل اینکه دوره هایی که دارمو تهیه کنم توی عقل کل سوال پرسیدم که حرفهای استاد تکراری شده واسم چیکار کنم ( روم سیاه ?)
یعنی میخوام بگم چقدر میتونه گول زدن خودمون مهم باشه توی رسیدن به خواسته ها یعنی واقعا من یه جوری اعتماد به نفس داشتم که فکر میکردم ۳ سوته باورهامو عوض کردم و طبق باورهای جدید دارم میرم جلو حتی حسمم خوب بود ولی الکی
تا اینکه کم کم فهمیدم داستان از چه قراره تازه اولشم که فهمیدم بازم نقش بازی میکردم واسه خودم
تا اینکه قانون تکامل فهمیدم و یاد گرفتم که به هر چیزی زمان بدم تا تکاملشو طی کنه
من کلا توی کار و زندگیمو درآمدم بسیار موقعیت خوبی دارم یه شرکت خیلی خوب دارم توی بهترین نقطه تهران
که البته بعد از ۱۱ سال کار بدستش آوردم ولی واقعا موفقیت واقعیمو از وقتی با سایت آشنا شدم و حالا نمیگممتعهد بودم همه جا ولی وقتی به عقب برمیگردم با استاد شروع کردم
اینکه چقدر نتیجه های خفنی گرفتم توی حوزه مالی توی قسمت نظرات روانشناسی ۱ قول میدم بگم
واقا نمیدونم چطوری اینهمرو نوشتم اصلا شاید از حرفام چیزی متوجه نشین واقعا خودمم نمینویسم یکی دیگه داره تایپ میکنه
اولش فقط قرار بود ازتون و از استاد معذرت بخوام که جزو اون دسته هستم که نتایجشونو نمیگن
قرار نبود انقدر طولانی بشه
خلاصه اینکه قول میدم بیشتر باشم
( استاد جان من واقعا فکر میکنم یه نسبت دوری با سما دارم انقدر که الان تمام کارهاتونو جاهایی که میرین و افکاری که دارین شبیه چیزهایی که من هستم و میخوام داشته باشم )
در آخر همسفرهای توحیدی من یکم باید بهم کمک کنید یه سری جاها هنوز ایراد دارم ? دوستون دارم
سربلند ثروت مند سعادتمند در دنیا و آخرت (تموم شد ) 👇👇
.
.
استاد اونجایی که نوشته بودم یکی دیگه داره تایپ میکنه قلبم لرزید 😩😩
.
.
۳️⃣سومین دیدگاه من در ۱۲ قدم و قدم اول جلسه دوم در تاریخ ۱۹ اسفند ۹۷ 👇👇
.
.
سلام سلام بچه ها سلام استاد جان
آقا من روز دومم ، هنوز هم چک آپ انجام ندادم ولی همون اول قول دادم ستاره قطبیو انجام بدم ، دیروز همونایی که نوشتم اول وقت تا شب انفاق افتاد ، البته چیزای ساده ایی هم نبود ، مثلا گفتم امروز یه قرارداد میخوام ، ۱۵ تا قرار کاری جدید میخوام انقدر پول میخوام .. یعنی منظورم اینه که خیلی هم درخواستای ساده ایی ندادم ولی باورتوننمیشه اتفاق افتاد .. البته من خودمم به تکاملش رسیدم وگرنه تو دوره آفرینش هم شبیه این تمرینو داشتیم . اون موقع درخواستهای ساده تری داشتم پس چرا اون موقع اتفاقی نمیوفتاد ..
البته یه جیز دیگه ایی هم هست من کلا تو انجام تمرینات تنبلم ولی این ۱۲ قدم خیلی حس خوبی بهم میده .. نمیدونم یعنی دوسش دارم با تمام وجود
و یه قول خفن دادم به خودم که تمریناتشو انجام بدم .. مخصوصا ستاره قطبیو ..
استاد جانم تولدتون مبارک 🤗 من هنوز هم فکر میکنم یه نسبت فامیلی دور باهاتون دارم 😊 یعنی یکی از هدفهای آیندم اینه که یه روز بیام زنگ خونتونو بزنم بگم من از شاگرداتونم به هر چی خواستم رسیدم 🤗 .(تموم شد )
.
.
.خوب داستان از همینجایی که به خودم قول دادم و متعهد شدم شروع شد دیگه بعدش بوم بوم بوم …
.
.
.
۴️⃣.چهارمین دیدگاه من جلسه دوم قدم اول در تاریخ ۲۵ اسفند ۹۷ 👇👇
.
.مدت عضویت: ۱۷۴۰ روز
سلام به همه هم دوره ای های عزیزم سلام استاد جانم
من امروز فهمیدم خیلی تمرین ستاره مهمه و حیاتی منظورم اینه که حتما هر جوری شده انجامش بدین و اصلا ساده ازش نگذرین
من امروز صبح وقت نکردم بنویسم فقط تو ذهنم گفتم که چیزایی که میخواستم ولی تاویر نوشتن خیلی مهمه ، استاد واقعا نمیدونم چی بگم ، من معتاد این تمرین شدم ، دوره های قبلی که داشتم حرفاتونو گوش میکردم ولی تمریناتمو انجام نمیدادم
ولی این تمرین و به خودم تعهد دادم انجامش بدم و امروز که نتونستم بنویسم تغییرش با روزای قبلی کاملا محسوس بود انگار باری به هر جهت بود همه چی ..
هیچی دیگه اومدم بهتون بگم اون ۵ دقیقه ایی که وقت میزارین و مینویسین واستون حکم طلا داشته باشه هر جوری شده بنویسین ..
معتادش بشین
( تموم شد )
.
.
اینجا متعهد شدم تمرینامو انجا بدم .
.
.
۵️⃣پنجمین دیدگاه من در تاریخ ۸ اردیبهشت ۹۸ جلسه ۲و۳ قدم دوم 😩😩😩🤐🤐😳😳😳😩😩😩🤐🤐😳😳😳
.
.
.
سلام به دوستان عزیزم به استاد عزیزتر از جانم و خانم شایسته مهربان
داشتم فکر میکردم که چجوری و از کجا شروع کنم آخه اتفاقایی که من با تجسم بهشون رسیدم واقعااا زیادن و نمیدونم از کجا شروع کنم ولی سعی میکنم همشوبنویسم که دوستایی که دارن میخونن انگیزه بگیرن و باور پیدا کنن که واقعا میشه به هر چی که بخواین برسین
من اولین بار که با استاد آشنا شدم تقریبا ۵ سال پیش بود که یه فایل انگیزشی دیدم از استاد (نگم براتون که این ۵ سال من چه ها کردم ) و همون یه فایل استاد و تا ماهها هرروز صبح و شب نگاه میکردم ٫٫ اون موقعها نمیدونستم استاد سایت دارن بعدش فهمیدم ولی من با همون یه فایل کلی تغییر کردم ٫٫ (که بعدا توضیح میدم )
من از ابتدا تکلیفم با کارم و شغلم مشخص بود هم درسشو انتخاب کردم هم به عنوان شغل بهش نگاه میکردم
اون موقع ها ۱۷ سالم بود که دیپلممو گرفتم و با سن کم تلاش کردم از ابتدا کسب وکار خودمو راه اندازی کنم نه پشتوانه مالی داشتم نه پولی داشتم که اجاره جا بدم و نه پدرم میتونست کمک کنه٫
ولی من نمیدونم چرا و چجوری فقط میدیدم که شرکت خودمو دارم (الان که این فایل استاد و گوش کردم متوجه شدم چرا )
بعد از حدود ۳ ماه که من بدون در نظر گرفتن اینکه نه پول دارم و نه تجربه کاری فقط توی روزنامه دنبال جا میگشتم خیلی هم دوست داشتم توی محله خوبی باشه جزو محله های گرون شهر
بزرگ باشه و حیاط داشته باشه ، ترجیحا دو طبقه باشه چون کارم هنریه طبقه پایین برای کارگاه و طبقه بالا برای مراجعه کننده
همه بهم میخندیدن میگفتن اخه تو اه نداری با ناله سودا کنی اون وقت داری دنبال دفتر کار میگردی اونم کجا و چه شکلی
من خیلی اهمیت نمیدادم و بحث نمیکردم و خیلی پررو کار خودمو میکردم
خودمم که دارم الان مینویسم باورم نمیشه دقیقا ملک مورد نظرم پیدا شد و من فقط لحظه ایی که پدرم داشت قلنامه رو امضا میکرد یادمه میاد به قبلش دیگه یادم نیست ، یهو اونجا مال من شد
مرحله اول انجام شد ، حالا باید لوازم میخریدم دوربین ، مبلمان ، میز ، کامپیتر ، صندلی و کلی لوازم دیگه
اگر دقیق بخوام بگم فکر کنم برای خرید همه اینه کل داراییم ۲۰۰ هزار تومان بود ، بازم خیلی پررو بودم کلا من خیلی پررو ام یعنی همینجوری الکی بیخیال نمیشم ٫ یادم نمیاد دقیقا چیکار کردم چون خیلی ازش میگذره یا وام کسب و کار گرفتم یا طلا های مامانم و قرض کردم
خلاصه دفتر کار رویایی من در سن ۱۷ سالگی راه اندازی شد ٫ خیلی رویاهای بزرگی برای کارم داشتم دوست داشتم زودتر برند بشم و یکی از بزرگترین رویاهای کارم این بود که تمام بیلبردهای معتبر سطح شهر اجاره کنم ، اها یادم اومد اینکه توی کارم هم مجوز رسمی بگیرم همه میگفتن خیلی سخته و اصلا شدنی نیست ولی من دقیقا ۱۸ سال و ۱ ماه داشتم که مجوزمو هم گرفتم ،
(بچه ها واقعا یادم نمیاد اون موقع چه کارهایی میکردم که خواسته هام اتقاق میوفتاد یعنی الان فقط اتفاقه یادمه)
من تقریبا ۲سال اونجا بودم و کار میکردم و تقریبا کار هم خوب شده بود که تصمیم گرفتم محل کارمو عوض کنم ((الان که استاد میگن قانون تکامل من کاملا متوجه میشم حرفاشونو یعنی اون دفتر کوچیک برای من اون موقع خیلی بزرگ بود بعد از دو سال همونجا خیلی کوچیک شد))
پس دوباره از قانون تجسم کمک گرفتم به نظرم الان میفهمم که چجوریه اون موقع ناخوداگاه بوده و نمیدونستم که قانونه
محل کار قبلیم ۹۰ متر بود و من الان یه دفتر ۲۰۰ متری میخواستم که حیاط داشته باشه ، اتاق خوابهای بزرگ داشته باشه ، حمام مستر و حال بزرگ و بهترین منطقه ی شهر باشه
پس باز هم گشتمتوی روزنامه بله ، موردی میخواستم دقیقا همون شکلی پیدا شد اون موقع ۱۰ میلیون با بودجه من اختلاف داشت ،
واقعا الان موهای تنم سیخ شد به خدا یادم نمیاد چجوری فقط اینجاشو یادمه که چک های اجاره داده بودم 🙈 (چه عجیب )
بله محل کار جدیدم با همه اون چیزهایی که میخواستم و تو ذهنم ساخته بودم به وجود اومد خیلی هم بهتر از تصوراتم شد
بله من بعد از ۱ سال دوباره تصمیم گرفتم محل کارمو عوض کنم و برم توی یه برج نوساز و خفن ، که تازه ساخت بود دقیقا طبقه ۸ام میخواستم باز هم یادم نمیاد چطور شد ولی من از طبقه ۸ام ویو خیابونو میدیدم ٫٫ همون سال تمام بیلبوردهای شهر گرفتم و کلی موفق بودم تا اینکه رویای تهران اومد توی ذهنم که من همینکارمو توی تهران انجام بدم که به خودم ثابت کنم میتونم توی هر شرایطی خوب باشم ،
من تمام داراییمو و جواز کسبمو خط تلفن و امتاز دفتر کارمو و فروختم و تک وتنها اومد تهران ، خواهرم دانشجوی تهران بود پس من باید یه خونه و یه دفتر کار میگرفتم ، البته هیچ تصویری از تهران نداشتم فکر میکردم مثل مشهده فکر میکردم من همون جایگاهو دارم ولی اشتباه میکردم، من که مشهد خودم مدیر بودم تهران باید کارمند میشدم
بودجه ای که اوردم برای گرفتن دفتر و خونه کافی نبود و چون درامدی نداشتم کم کم تموم شد ، پس تقریبا هر چی کار میکردم باید اجاره خونه میدادم و اصلا درامدم بیشتر نمیشد ،
همون موقع ها فکر میکردم یعنی میشه من یکی از۵ شرکت برتر تهران توحوزه خودم باشم ، همینجوری واسه خودم رویا سازی میکردم ٫٫
خونه ای که داشتم زیر همکف بود توی یه محله بد و پایین ، کلا خونم ۴۰ متر بود که مجبور بودم همخونه همداشته باشم اون تایمی بود که محل کارم زعفرانیه بود و وقتی میرفتم اونجا ها همیشه خونه های خوب و ویلایی و میدیدم و میگفتم یعنی میشه یه روزی یکی ازینا دفتر کارم بشه ٫٫
من خیلی اینکارو میکردم به نظرم خیلی تاثیر داره ٫٫
من همچنان به رویاهام فکر میکردم تا اینکه فهمیدم ۳۰ کیلو اضاف وزن دارم خوب حالا قدم بعدیم این بود که وزنم کم بشه ، یه جا توی یه کتاب خونده بودم که عکس لاغریاتونو هرروز ببینید تا انگیزه بگیرید من اینکارو کردم و اینکه همش توی اینه خودمو لاغر تصور میکردم و همراه با قدرت کلام این باورو ساخته بودم که من هر جی میخورم چاق نمیشم ورزش هم نمیکنم و لاغر میشم هرروز ، اینو هی گفتم و خودمو تو لاغری تصور میکردم و همش تو ذهنم این بود که همه میگن ای بابا تو چرا اصلا چاق نمیشی 🤗 ما آب میخوریم چاق میشیم خوشبحالت ( دقیقا این دیالوگ و همه بعدش گفتن و الانم میگن )
من اینکارو کردم به خدا میدونم کسی باور نمیکنه ولی من ۳۵ کیلوکم کردم از اون موقع به بعد هر چی میخورم نه چاق میشم نه اضافه وزن دارم حتی ورزش نمیکنم و هر چی دلم میخواد و هرچقدر میخوام غذا و شیرینی میخورم 💪🏻
اگه قانون عمل نمیکنه پس اینا چیه 🤗☺️
خوب حالا نوبت پیدا کردن همسر خوب و پایه بود ٫ خیلی طولانی میشه اگر بخوام توضیح بدم چون خیلی از نتیجه هام مونده ، من دقیقا اون تصوری که از همسر ایندم داشتم الان کنارم نشسته 🤗
خوب اون تایم اندامم که اوکی بود ، عشقمم که داشتم اتفقا خیلی زود هم ازدواج کردم دوست داشتم سریع بعد از آشنایی ازدواج کنم که همین اتفاق افتاد ،
همه چی اوکی بود به غیر از دفتر کارم توی بهترین نقطه تهران و خونه خوب و ماشینی که دوست داشتم
میدونستم برای بدست آوردن این رویاهام باید تلاشمو بیشتر کنم البته که آگاهی که الان دارمو اون موقع نداشتم ٫٫ همینجوری روزهام میگذشت تا اینکه با همون فایل انگیزشی استاد آشنا شدم ٫٫
دیگه تصمیم گرفتم مسئولیت همه چیو خودم قبول کنم از اونجا به بعد مسیر موفقیت من شروع شد سرعتش کم بود ولی همین که تصمیم گرفتم که خودم کنترل کنم زندگیمو شروع شد همه چی ، خیلی زود دفتر جدیدمو گرفتم توی جردن ، من هنوز اون خونه ویلایی ها ی زعفرانی رو میخواستم و بیخیال هم نمیشدم ٫
من مشتریامو با تجسم جذب کردم، اخلاق خوب همسرم) البته همراه بودم با دوره قانون آفرینش استاد
اون موقع ها درامدم ماهی ۱ ت نمیشد که همش هم میرقت برای اجاره و قرض یه جوری شده یود که دعا میکردم سر ماه نرسه ولی روی باورهام کارکردم
ثروت ۱ خریدم و همه چی زیر و رو شد
خیلی راحت اون خونه ویلایی توی زعفرانیه که آرزوشو داشتم اجاره کردم ، شرکتم جزو ۵ تا برند اول ایرانه ، الانم هدف بعدیم مهاجرت به کاناداست که تا ۱ سال دیگه انجام میشه به راحتی ، الانم هرروز عکسا وفیلمای تورنتو میلینم و یکی از رویاهام اینه که یه روزی استاد و دعوت کنم و براتون فیلم بفرستم و داستان زندگیمو بگم (خیلی خلاصه گفتم اینجا)
من خیلی با فیلم دیدن تصوراتم قوی میشه فیلمای خونه ها و شهری که میخوام برم و ماشینی که میخوام داشته باشم خیلی میبینم
یه روزی ماهی ۵ میلیون واسم آرزو بود ولی الان بالای ۱۰۰ میلیون در ماه درآمد دارم به لطف خدای مهربونم و استاد قشنگم 🤗
الان که دارم کامنت میزارم خودم باورم نمیشه به این همه خواسته رسیدم اگه طولانی شد معذرت میخوام من کلا خیلی کامنت نمیزارم وقتم اجازه نمیده ، بیشتر هم فایل های استاد و گوش میدم شاید روزی۳،۴ بار هر فایل و مرور میکنم
ایشالا همینجوری برم جلو و به بقیه خواسته هام برسم ، دوستون دارم استاد جانم (تموم شد )
.
.
🤐😳😳😳 به معنای واقعی کف کردمممممم اصن مگه میشه اگه نمینوشتم اصلا یادم نمیموند استاادددد 😩😩😩 خدایا تو چیکارداری میکنی با من
.
.
.
۶️⃣کامنت بعدی من در ۲۸ تیر ۹۸ قدم چهار جلسه پنج …هر چی ازین کتمنت بگم کم گفتم همین الانشم مو به تنم سیخ شد 😩😩😩🤐🤐😳😳😳
.
.
.
سلام استاد عزیزم سلام به دوستان خوبم
امیدوارم یه زمانی کامنتمن منتشر بشه که همه دوستان ۱۲ قدم بتونن ببینن و ازش انگیزه بگیرن
هنوز قدم چهارم هستیم و جهان من کلا متحول شده
و الان که دارم مینویسم قلبم داره از جاش در میاد و جلو اشکامو گرفتم ،
لازم نبود تا قدم چهارم پیش برم من همین الان هم کلی تغییر کردم نسبت از قدم اول ،
موجودی حسابم توی چکاپ فرکانسی ۲۰ میلیون بود الان ۱۰۰ میلیونه ،
کلا ۱۰۰ دلار داشتم الان ۷۰۰۰ هزار دلار دارم
تا آخر امسال یه شعبه جدید از کارمو توی ترکیه میزنم چیزی که اصلا فکرشم نمیکردم
ولی استاد بهم یاد داد وقتی توی مدار درستی از طرف خدا بهت الهاممیشه ایده ها ی جدید
انقدر هرروز حسم خوبه و حالم خوبه که با خودممیگممن تو این ۲۹ سال چیکار میکردم چرا لذت نبردم چرا کارهارو نسپردم به خدا خودم عشق وحال کنم ٫ انقدردوست دارم بنویسم از حال الانمکه نمیتونمتوصیف کنم واستون ٫٫ یعنی بعضی وقتا به اطرافم نگاه میکنم میگمخدایا منو چقدر دوست داشتی که با استاد اشنا کردی چقدر ادم دورو اطرافم دارم که حتی نمیتونن واسه یه لحظه زندگیشون تصمیم بگیرن چه برسه به اینکه خودشون خلق کنن ، خدارو شکر میکنم و اشک شوق میریزم ٫٫
الان قدم چهارمم اومدم فایلو گوش بدم
یه لحظه بهم الهام شد سپیده برگرد به فایل اول و همه قدم هارو دوباره مرور کن
منم همینکارو کردم و الان دارم دیوونه میشم
جلسه اوله قدم اولم میدونم حتما باورتون نمیشه ولی قسم میخورم به غیر از قسمتی که استاد توضیح میده در مورد چکاپ من حتی یک کلمه هم غیر از اون از حرفای استاد و نشنیده بودم
که چه گنجهایی بود تو حرفاتون استاد ، خودتون جلسه اول قدم اولوگوش کردین ؟؟؟ استاد واقعا چی بگم من اخه 😭😭
شروع کردم به نت برداری کاش یه امکانی بود میتونستم عکس بگیرم از نوشته هام ٫٫ الان دارم جلسه هارو دوباره از اول مرور میکنم 😊
بچه ها یه توصیه و یه تجربه : چون جلسات انلاینه دوست داریم زود به زود گوش بدیم تا برسیم به جلسه بعدی من فکر میکردم خوب اینم تموم شد جلسه بعدیو گوش بدم نمیگم خوب نبود ها چرا من همه تغییراتم با همین روال بود
ولی عمق حرفای استاد یه چیزه دیگست
حال دلم خوب شد از وقتی جلسات و دوباره گوش کردم
یعنی اینجوری بگم راه حلهای استاد و تو یه بار گوش دادن انجام میدادم و نتیجه هم میگرفتم و حالمم هم گاهی خوب و گاهی بد بود
به اندازه ای که حالم خوب بود نتایجم تغییر کرد ٫ ولی الان کلا حال بدی وجود نداره یعنی تا میاد نزدیکم بشه میگم هووووییی کجا میره اسب سرکش ، باید هر کاری من میگم بکنی فرماندت منم ،،
داشتم فکر میکردم اگه از همون قدم اول اینجوری با جون و دلم حرفای استاد و گوش میکردم الان چی میشددد ،، ولی خوب به شدت هم به قانون تکامل باور دارم و خدارو شکر میکنم به خودم قول دادم همین فرمون برم جلو ، به نظرم جلسه اول قدم اول و هزار بار گوش بدین یعنی من خودم هنگ کردم که چرا هیچی نشنیده بودم اون موقع غیر از اینکه بدوام برم چکاپ فرکانسیمو بنویسم 😃
جلسه تجسم هم انقلاب بزرگی تو قلبم و ذهنم راه انداخت
وقتی که من اگاهانه احساسمو خوب میکنم مثلا در مورد فراوانی جهان وقتی اگاهانه حالمو خوب میکنم یه ایده عمل گرا به من الهام میشه که با شرایط کنونی من قابل انجامه ، یعنی نمیخواد مثلا پول قرض کنم — فقط ایمان بیشتری میخواد
اون عملکردها نتایج بزرگی داره ، ولی اون نتایج به خاطر عملکردها نیست به خاطر اون کنترل ذهنیه که باعث الهامات شده که من بهش عمل کردم
حتی اگه تو اون الهامات کم هم بهشون عمل کنم کلی نتایجو جهان برام بوجود میاره ٫٫
وقتی که من شروع کنم به توجه کردن به خواسته هام ، خواسته هام سمت من میان — به واسطه افکار و فرکانسهام 😍😍
وااایییی خدا کی میشه من درکم ازین حرفا بیشتر بشه هنوز خودم میفهمم جا دارم که حرفای استاد و بیشتر باور کنم ، و اینم میدونم که هرچقدر بیشتر باور کنم حرفای استادو نتایجم سریعتر ویش میاد
ولی اخه باز به خودم میگم لعنتی تو که هنوز کار خاصی نکردی تو ۴ ماه این همه تغییر مالی و ذهنی و اینهمه اگاهی داشتی ، پس بیشتر کار کن رو ذهنت 😭😭 استاد جانم من انتظارم بعد ازین اگاهی زیاد شده از خودم یعنی میگم به خودم نه وجود نداره نمیتونی وجود نداره ، خسته ای وجود نداره ، توکه میتونی تو ۴ ماه این همه تغییر ایجاد کنی ٫٫ بیخود میکنی اگه بخوای فرمون و عوض کنی باید با همین فرمون بری جلو یعنی خودمو دعوا میکنم اگه افکار منفی بخواد بیاد تو ذهنم 😄
استاد جانم دیگه واقعا فهمیدم اینو که جهان کارهارو انجام میده وقتی یه قدم کوچیک برمیدارم که بر پایه الهاماته ، خود به خود قدم های بعدی انجام میشه ٫٫ خدایا چقدر این مسیر صافی پر از زیبایی و قشنگیه 😍😍 هنوز دارم با دوچرخه این مسیر صاف و پر از قشنگی که استاد نشون داده رکاپ میزنم دوست دارم بعدش موتور بخرم بیشتر لذت ببرم موهام تو هوا باد بخوره ، بعدشم ماشینموبیارم تو جاده اخرین مدل ، سقف ماشین و باز کنم یه اهنگه شاد بزارم مثل دوست دارم زندگیو ، اروم اروم این مسیری که صافه و پر از قشنگیه برونم ٫ همینجوری که دارم میرم اطرافمو ببینم و لذت ببرم از این جهانی که خدا به من داده ، ازین جهانی که خودم دارم خلقش میکنم ، اخ که چه کیفی میده ، توی نقشه ی زندگیم چی پی اس و تنظیم کردم روی مسیری که استاد بهم یاد داده همه سعی و ارزوم اینه اینطرف و اونطرفش نکنم ، همین نقشه رو برم تا اخر ٫٫
کلی نتایج دارم که دوست دارم تکتکشو با حزییات بگم اینم میزارم تو برنامه های جدید 😄 خدایا شکرت
استاد جاننم نمیدونین چقدر دوستون دارم شما خانم شایسته ،، نمیدونین که اگه یه روز فایلاتونو گوش ندم شبم صبح نمیشه ، نمیدونین که چقدر دارم روی خودمکار میکنم نمیدونید که خودمو کنارتون میبینم که دارین باهام حرف میزنید و مصاحبمونو توی سایت گذاشتین به عنوان کسی که با افکارش به همه خواسته هاش رسیده ، و میگین بچه ها ببینید این شاگردم تونست ، فهمید من چی میگم ، عمل کرد به آموزه هاش ، باور کرد حرفای منو ٫٫ پس شما هممیتونید 😍به امید اون روز 😍😍😘
.
.
.
خدایاا فقط اونجایی که میگم استاد مصاحبمو تو سایت گذاشته 😩😩😩
.
. من برم دارم از گریه میمیرم ..ادامه کامنتهام توی دیدگاه بعدی میزارم
سپیییییییییییییییییییییییییییییییییی
سیییسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییده😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
باور کن نمیدونم چی بگم
فقط آخررررش
فقط آخر کامنتتتتت
آبجی گلم من نقشه راه نوشتی برااامممم
اخه سایت استاد که خطا میداد و نمیذاشت ورود کرد
یه حسی به من گفت بیا از طریق لینک فایل توی تلگرام اقدام کن..
سپیده جون من هنوز باید کار کنم و تکاملم را طی کنم تا مدار تو رووو تجربه کنم
اما میدونم این نتیجه ها رو کسی میبینه که تصمیم میگیره به ثبات فرکانسی برسه اونم واقعی نه تصنعی
بخاطر همینه که دارم کامنتت میبینم
وگرنه هیچ موقع نمیومدم
هیچ موقع نمیخوندمش
چون دقیقا حسش میکنم که چندسال دیگه حتی شاید فراتر از دستاورد های توام برسم نمیدونم اجازه میدم تکامل منو ببرررره
به تسلیم بودنت ادامه بده
شک ندارم یه روزی میبینمت و بهت میگم که همه چیز از اونجایی شروع شد سپیده اره از اونجایی شروع شد که من باور کررررم دقیقا همون جاییی که گفتی همه چیز از اونجایی شروغ شد که متعهد شدممم😭😭😭😭
دیگه از این به بعد بزرگ میخوامممم
بزرگگگگگگگ
بزرگتر از بزرگترییین الگو های زندگیم
بزرگتر از استاد
بزرگتر از ایلان ماسک
بزرگتر از از الگوییی که بهش میگن بزرگ🥺🥺🥺
استااااااااااااد توی لایو ۱ گفتی میتونید از بزرگترین الگو های زندگیتون موفق تر بششششید
استاااااد یه شاگرد هاییی داری که از خودتم میخوان بزرگتر بششششن من اینو از شما یاد گرفتمممم که
استاااااد دوس دارممم این حرفامو بخونییی
من تا الان ندیده بودم از شاگردات اینقدر جسارتوووو
😭😭😭😭😭😭استاااااد من ندیده بودممم به مولاااا
استاااد این هنه فایل ضبط میکنی میذاری روی سایت برای این بود که بگی منو توییی ندارریم؟؟؟؟
منو و توییی نداریممممم😭😭😭😭
من الان اون حس دارم وقتی داشتی با ابراهیم جان صحبت میکردی از ایلان ماسک میگفتی
میگفتم یعنی منم میتونم مثل ایلان ماسک شروع یه تاریخ جدید باشم توی حوزه کاری خودممم؟؟؟؟؟؟؟ 😭😭😭
اونجا گفتم استاد میگه میشه اینجوری باشی 😭😭😭😭😭😭😭خب استاد میگه آره بعدش مریم تو یادته وقتی بچه بودی به دکل ایرانسل بالای خونه نگاه میکردی دقیقا همون موقع که بچه بودی میگفتی من میخوام یه آدم بزرگی بشمم من جایگاهم خیلی بالاتر از ایناس اره یادته حالا استاد داره میگه این قانون اینطوری و ایلان ماسک اینجوری رسیده توام که تا الان اومدی حلو بذ نبوده از اون رنج داری فارغ میشی و اوضاع داره خیلی بهتر میشه خب اره میشه
خب اره وقتی مدار ها رو یکی یکی طی کنی چرا نشه
با همون ایمان یک صدم نسبت به این موضوع میومدم مینوشتم درموردش تا بیشتر باور کنم که خدا یه انرژی که هیچ قالبی نداره
پس طبیعیه که استاد و ایلان و ماسک و امسال مثل این افراد کنده بشن از نرم جامعه
خدایااا خودت برام قابل هضمش داری میکنی
😭😭😭
دیگه میخوام برم محو بشم.. 😓😥😩😩
بنام الله..
سپیده جان .عزیزم نمیدونم چجور تشکر کنم بابت نوشتهایی که تو سایت گذاشتی..
دوست هم فرکانسیم یه دنیا از شما سپاسگزارم…
استاد عزیزم امروز قلبم گفت این فایل باقی مونده از این عزیزان رو ادامه بده…امروز تمام وقتم رو همین نوشته و حرفهای شما بود…انقلابی تو درونم برام پیش اومده..تمامم درگیره..قلبمو مشاهده میکنم باز شده..
تند تند میزنه…..
الان این ساعتی که دارم این کامنتو مینویسم.
خواب شما رو دیدم.اینقدر طولانی بود..این خواب حس جدیدی بهم داد.که کنار شما و خانم شایسته بودم..تو یه دره ایی که نعمت خداوند رو به منم تقسیم میکردی…
اینقدر طولانی بود..منی که که همیشه خواب بودم.برادر زادم میومد میپرید روم منو بیدار میکرد.امروز به خواست خدا نیومد تو اتاقم…
استادم دوروزه تقریبا مدارم تغییر کرده…چقدر خداوند در ثانیهام حضورش برام پررنگتر میشه.
دیشب تو حیاطمون بودم حدودا 12شب….احساس کردم یکی پشت سرمه منو ترسوند…
یه ترسی وجودمو گرفت…دقیقا پاشنه.ی آشیلی که از بچگی درونم بود..ولی بعد یه مدت نمایان شد…
استاد عزیزم.مامانم برام خواب دیده بود..دقیقا یه فردی نزدیکی که رحمت خدا رفته بود..
ولی مامانم میگفت صورتش نورانی.تخت و اون وسایل خوابش نورانی و سفید..بهم گفت به گیسو بگو نترس(من دو اسمی هستم) من همینجا مواظبشم…بگو نترس نترس..
😢😢😢😢
استادم از موقعه ایی که بحث هدایتو درک کردم..شما میگید هر کسی نتیجش مثل اثر انگشتش فیکه…دقیقا یه درهایی برام باز میشه..واقعا خداوند استاد برنامه ریزیه…
دقیقا پاشنهای اشیلم.باورهای اشتباهم مثل مو توی ماست میاد بیرون…
استاد من یه بیماری درونی از بچگی داشتم.هر کاری میخاستم انجام بدم.حقیقتا وقتی باهاش مواجه میشدم.نمیتونستم جلوشو بگیرم عذابم میداد….
به یاری الله…بازم خواب دیدم.
من اصلا چیزی بنام خواب نمیدیدم.اغلب.کارای روزمرگیم بود.
خداوند بیشتر باورهای و پاشنهای آشیلمو که میدونم اشتباهه اکثرا تو خواب خودم میاد…
ولی نتیجه خواستمو میاد تو خواب اطرافیانم😐
میام بهم میگن تمامم دکرگون میشه😑
استاد عزیزم این خواب بیماریم یکم شرایطش یجوریه که نمیتونم بنویسمش…
ولی به یاری خداوند تو بدنم رفع شد😢اصلا دیگه نمیزارم وارد بدنم بشه..
قرآن بهم گفت…پناه ببر بخداوند تو هر شرایط خطرناکی که قرار میگیری..(باز هدایت)
استاد عزیزم…من یکم اول راه هستم حدودا چند روز دیگه یکسال عضویتم تمام میشه..
ولی اینقدر طی این سال تکاملو از تمامم حس کردم.که هر چی بگم تحسین میکنم خدامو کم میارم…
خداوند واقعا از درونمون آگاه هست خودش خیلی زیبا برنامه ریزی میکنه..
نوشتهای سپیده عزیز رو خوندم تمام متحول شد…
انشالله در پناه خداوند باشیم..
و این راه بهشتی ادامه پیدا کنه
استادم من واقعا ارزشمتد بودن خودمو الان طی این مدت حس میکنم…
بقول قرآن.نشانه هایی در شب و روز هست که فقط افراد کمی تعقل میکنن…
استاد خیلی خیلی خودتونو عزیز دلتونو دوست دارم…
و دوستان عزیزی که با عشق کامنت میزارن.
هدایت الله بی نهایته..تمامی نداره..چون خداوند همیشه غفور الرحیم هست..من فقط به خودش پناه میارم..و از تمامم براش سرمایه میزارم..
منم میخوام تو کارم تو زندگیم در تمامی جنبه ها به خوشبختی برسم…چون میدونم فرد مفیدی برای خودم و اطرافم میشم..
استاد شب و روز از نتایجم بنویسم کمه..الله اکبر تا چند سال دیگه چه شود😊
واقعا اینقدر خداوند تکامل رو زره زره بهم یاداوری میکنه.اصلا فکر نمیکنم یچیز عجیب غریبه..میگم خداوند متو دوست داشته.و منم گوش بفرمانش بودم.اینم به اندازه ظرفم.بهم نعمت میده.
استادم سپاسگزارتم که با نام خدا این برنامه رو استارت زدین..و انسانهای بهشتی رو دوربرتون جمع کردین😙😙😙.
در پناه خدا شاد و سلامت و خوشبخت خوش سعادت باشید
سلام به همه ی خانواده ام خیلی حالمو خوب کرد رفیق هر چقدر که سعی کردم رد شم از این صفحه نتونستم بدون سپاسگزاری ازت برم من ممنونم و برات میخام با همین فرمون بری جلو وله خواسته هائ که الان تورویاها ته بشه واقعیت زندگیت که قطعا با عشق و تعهد خودت شدنیه چون اینو ثابت کردی :)
سلام خدمت شما دوست عزیز .نه تنها خواسته شما که دوست داشتید مصاحبتون با استاد توی سایت قرار بگیره شدنی شد و قرار گرفت بلکه کامنت و توضیحاتتون هم غوغا کرد و تبدیل شدید به یک الگو توی اون فایل و کلی نظر هارو به خودش جلب کرد.
منم مطمئنم ی روزی با استاد صحبت میکنم و تبدیل میشم به یک الگو
اینو به خودم قول میدم و همچین اتفاق در آینده نه چندان دور برای من خواهد افتاد….
امیدوارم همیشه توسط نتایجتون سوپرایز بشید…
در پناه الله
خدایااا شکرت واقعا.چقدر لذت بردم از صحبت های شما با استاد.از کامنتتون.از ایمانی که به شکل عمل دراوردینش.از الهامات.از لذت بردن و خلق کردن ارامش و خواسته ها و ثروت… بعد از این فایل ها واقعا حالم قابل توصیف نیست.خدایا شکرت برای شنیدن این اگاهی ها
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و دوستان خوبم
تا قبل از فایل 3 فکر میکردم خودم هستم که میومدم توی سایت و اون آگاهی ها رو مینوشتم و یا اینکه از من بوده که ادمهایی میومدن مینوشتن چقدر زیبا نوشتی چقدر لذت بردیم چقدر آگاهی چقدر خوب مینویسی چقدر خودتی!! چقدر خودمونی
خب وقتی من فهمیدم قضیه چیه توی این مدتی که تصمیمات جدی گرفتم که تغییرات اساسی در زندگیم ایجاد کنم خیلی جسور تر از قبل شدم حتی شاید میتونم بگم جاهایی با استاد با ضمیر دوم شخص صحبت میکردم میدونی چون توی ذهنم این استاد نبود که داشت به حرفهای من گوش میداد
یه چیزی توی قلبم صدا میداد که میدونستم استادم حسش میکنه پس من بی باکانه مینوشتم
استاد بعد از این همه نوشتن هام توی سایت
حتی حتی با وجود اینکه بارها بارها لایک زیباتون روی کامنت هام خورد یا برای چندین چندبار میدیدم که نوشته هام توی عرض کوتاهی بیشترین امتیاز گرفته
نه یه بار چندین چندبار..
یا دوستان عزیزم بدون اینکه من کاری بکنم
میومدم هنوز 24 ساعت نگذشته بیش از 50 نفر کامنتم 5 ستاره دادند و میگفتم واقعا چطور؟؟
هی این داستان ادامه پیدا کرد
تا اینکه دیروز فایل شماره 3 را گذاشتید
و من در حالت خواب آلودگی بلند شدم دیدم از کانال شما پیام فایل جدید آماده زدم دانلود کردم
و دوباره سرم گذاشتم روی بالشت
شروع کردم به صحبت کردن با خودم
میدونید استاد نمیدونم از کجا و چطور فایل شماره 3 شما شب قبل از اینکه بذارید پخش شده بود
اما نمیخوام از جزییاتش بگم میخوام بگم دقیقا داشتم اون شب به خدا میگفتم خدایااا من نمیدونم نمیدونم بهم بگو چطور تسلیمت
بشم.. من دیگه مغزم به جایی نمیرسه
من بلد نیستم که چطوری بهت اعتماد کنم
همزمانی که بهش میگفتم نمیدونم خدایااا نمیدونم بهم میگفت بهم اعتماد کن
اما سوال من این بود چطورر؟؟؟
چطور من بلد نیستم حتی هنوز از اینکه چطور بهت اعتماد کنم
شب را با این سوالات خوابیدم
صب بعد از دانلود فایل داشتم با خودم فکر میکردم به خودم گفتم دیگه بیخیال دیگه ول کن خسته نشدی واقعاا؟؟؟
منو برد توی کانال تلگرامت و من هی روی اسم بچها میزدم نمیدونم برا چی
روی اسم یکیشون زدم و رفتم تو و شروع کردم به خوندن داستان زندگی و هدایتش
همونجا بود که یه چیزی توی. ذهنم جرقه زد
و میگفت بیا بنویس
منی که قسمت دوم این فایل میخواستم بنویسم هی دو دوتا چهارتا میکردم میگفتم خوبه یا اصلا بذار پاکش کنم یا اصلا من چی دارم بنویسم؟؟ و آخرشم ننوشتم
بهم گفت برو توی حیاط و بشین و این چیزایی که بهت میگم بنویس
من اومدم توی حیاط و شروع کردم به نوشتن
نوشتم نوشتم
بعد از اینکه کامنتم را نوشتم
امدم فایل شما را گوش دادم
اصلا هنگیدم
سیستم ذهنی من هنگید خدای مگه میشه
اونچه که به من الهام میشد استاد توی این فایل داره ازش میگه
اخه من که فایل گوش ندادم
اون نمیدانم نمیدانم های استاد توی گوشم
بود
حالت تواضع مرا گرفت
حال فهمیده بودم که نه استاد عباسمنش کامنت هایم را تایید کرده بود و نه من آن ها را نوشته بودم
و نه اون ادمها اومده بودن که به من حال بدن
همه را جریان هدایت کرده بود اما من آگاه نبودم و فکر میکردم خودم آن ها را نوشتم من چقدر عالی هستم
من آن نکات مهم را نوشتم
و…
از اونجا که بلافاصله به خواسته ام رسیده بودم اعتبارش به خودم داده بودم نمیتونستم ارتباطی میان فرکانس ها و اون نوشته ها پیدا کنم
که منجرب بشه به هدایت های عمیق تر و با کیفیت تر….
چقدر زیبا بود این فایل
منم تک تک اون حرفهای بچهاا در زندگیم حس کرده ام
منم از 17 نیم سالگی با فایل های رایگان استاد شروع کردم و توی مدت کوتاهی اینقدر عمیق شدم که هیچ ربطی به آدم قبلی نداشتم
گاها بعضی ها با خواندن کامنت های من فکر میکردم من فرد 40 ساله هستم.
با خواست خودم به کمک این فایلها من تازه دارم میفهممم بابا اصلا من از اولش هیچ کاره بودم چه طوریههه اینقدررر روی خودم حساب کردم
خداروشکر تازه دارم یاد میگیرم جرعه جرعه هدایت را بنوشم
استاد نمیدانم دلیلش چیه اما فایل هایی مثل این فایل و فایلهای داستان هدایت الهی 1و 2 اصلا از درونم من بلند میشن
انگار که میگن فقط روی ما کار کن
تمرکزت بذار روی اینا
اونجا توی فایل های داستان هدایت الهیی که برای هر کلمه ش اشک میریختم نوشتم که نباید از خودمون انتظار داشته باشیم این لقمه هایی هدایت اوایل برای ما بزرگ هست اما با ادامه دادن همین لقمه کوچک کوچکتر و قابل هضم تر میشه
شک ندارم که با ادامه دادنم حتی فراتر از تصورات بشری میتونم رشد کنم..
با ایمان ❤️❤️مریم درویشیی❤️❤️
با درود و سلام به دوست عزیزم مریم درویشی
واقعا راست گفتی که این نوشته ها و آگاهی ها به سن و سالت نمی خوره مریم جون واقعا بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم که اینقدر زود در مدار هدایت های بینظیری هستی
چقدر از خوندن این کامنت پرمحتوا و دقیقت لذت بردم مممنونم که تجربیات و آگاهی های خوبتو با ما به اشتراک گذاشتی
مریم جون اینقدر کامنت و آگاهی تو در مدار خوبی هست که شک ندارم قدرت فرکانس بالایی هم داری برات بهترینع بهترین ها رو آرزومندم عزیزم
🥀🥀🥀🙏🙏🙏
به نام الله
سلام
درست وحقیقت همینه
هر موقع روی هدایت الهی حساب کردم نتایج فوق العاده عالی و غیر قابل تصور خودم وحتی دیگران بوده و هر موقع روی خودم و دیگران حساب کردم سقوط بوده
راستش یه اجاق گاز زوار دررفته داشتم و الان خدا را شکر یه اجاق گاز ۸ میلیونی دارم ….امروز به خودم میگفتم چقدر اجاق گازم خوبه و خودم خریدمش ولی غافل از اینکه اعتبارش از کیه ؟؟؟؟همه ی وسایل و چیزهایی که داری ؟؟؟…………
واقعا این سایت . سایت بیداری من است . خداوند دوباره بیدارم کرد بوسیله ی دستانش
خدایا شکرت
دوست عزیزم ان شالله هر آن چیزی که از خداوند میخواهی خداوند بهت عنایت کنه
سلام مریم خانم
منم با خوندن چند جمله ای که نوشتی مغزم درگیر میشه و الان ساعت تقریبا ۱۲ شب توی خونه نشستم و تصمیم گرفتم برم ی جا تنها بیرون از منزل …جایی که شبیه به باغ و درخت باشه ….و با خودم بگم هزاران بار خداوندا …بار پروردگارا چجوری من تسلیمت بشم ….چجوری بهت اعتماد کنم …من شاگرد اول کلاس تو ای خدا نیستم ….تو بگو چجوری تسلیمت بشم…چجوری؟اخه مقام تسلیم رو منم میخام حتی یک جرعه اش رو ...اخه وقتی تسلیم بشم دیگه چیزی ازت نمیخام..فقط میگم راضیم به رضای تو….فقط راضیم به رضای تو..فقط همین ..مریم جان ممنونم
سلام دوست عزیز
چقد کامنتتون زیبا و تاثیر گزار بود
چقد زیبا از هدایت نوشتید
و بعضی وقتها ما قافل میشیم از هدایت
همین الان کهدمن این کامنت شمارو خوندم هدایت شدم
و باور پذیر تر شد برام داستان هدایت
خدارو شکر که در این سن ب این اگاهی ها رسیدید
و درک کردین قوانین
و هدایت خداوند باشع تا همیشه در همین مسیر درست باشیم
که مطمئنن نتایج بی نظیر دیگه ای در راه
آروزی
شادی سلامتی ثروت حال خوب دارم براتون
به نام رب زیبای جهانیان
❤❤
خدایا شکرت …
سلااام سلامم به همگی ..
وااای استاد چه قدر من دارم لذت میبرم همین الان ..
من الان متصل ام به رب به الله
به بنده گان بینظیر
استاد هیچ فاصله ای رو حس نمیکنم
چه قدر الان حالم خوبه
این ساعاتی که پای این صحبت ها نشستم من روی زمین نبودم
من اصلا زمان و مکان رو نمیدونستم
این لحظات شیرین رو بارها برای خودم تکرار کردم این فایل ها رو بارها دیدم و شنیدم و از این آگاهی ها لذت بردم
چه هدایتی
چه هدایتی
الله اکبر .الله اکبر
بازم کلمات خاص ، من اسمشو گذاشتم فرهنگ لغت عباسمنشی …
استاد برای هر کدوم از این کلماتی که از شما یاد گرفتم من میتونم یه کتاب بنویسم و تعریف کنم میتونم هزارتا مثال بزنم ، از خودم مثال بزنم از دوستانی که از نزدیک دیدم مثال بزنم؛ نه از چیزهایی که توی کتاب ها و سایت ها خوندم ..
حتما بقیه بچه هایی هم که اینجا هستن اینطوری هستن واسه همینه وقتی میگین هدایت ، اشک توی چشم هامون جمع میشه .
واسه همینه قلب مون باز میشه
واسه همینه ما بچه های سایت خودمون میدونیم چی میگیم چی میشنویم که خیلی های دیگه که توی مدارش نیستن تعجب میکنن از حرفامون !😉
استاد بقول شما من که خودم میدونم کی بودم و الان کی هستم .. من که خودم میدونم چقدر تغییر کردم
تغییراتی ک توی این چند سال آشنای ام با شما بوده وگرنه توی ۲۳ ، ۲۴ سالی که قبلا زندگی کردم اصلا نبوده ..
من میدونم اول آشنایی ام با شما کجا وایساده بودم و الان کجام ، منی که توی دایره امن خودم زندانی بودم و منتظر بودم سالهای عمرم تموم بشه کجا و منی که الان میخوام لحظه به لحظه زندگی رو تجربه کنم کجا !
منی که خدا برام یه موجود ترسناک بود و با ترس عذاب الهی زندگی میکردم کجا ، و منی که الان با خدا عاشقانه زندگی میکنم کجا !
منی که قرآن فقط برام یه کتاب مقدس بود روی طاقچه و هیچ استفاده ای ازش نمیکردم با منی که الان هر یک آیه از قرآن روزها و ساعت ها منو به وجد میاره و براش ساعت ها اشک میریزم و از این هدایت های رب شگفت زده میشم قابل مقایسه نیستم !
منی که تعداد دوستانی که داشتم همون هایی بودن که از بچگی داشتم و همسایه مون بودن😄 با افکار محدودتر از خودم کجا ، با منی که الان کلی دوست دارم از تمام ایران با تنوع رنگ و نژاد و زبان که باهاشون دوست هستم انگار که کل عمرم رو باهاشون زندگی کردم کجا !
منی که حتی از شهر خودمم بیرون نرفته بودم کجا ! با منی که الان میرم و میگردم و سفر میکنم ؛ تنها میرم با دوستام میرم ؛ کجا !
منی که از ترس اشتباه کردن هیچ کاری انجام نمیدادم کجا ! با منی که الان تو دل خیلی ترس هام رفتم و رشد کردم کجا !
منی که توی یه خانواده متعصب شهرستانی بزرگ شدم و خیلی ممنوعیت ها برای دختران بود ، کجا !… با منی که بدون هیچ برنامه ریزی فقط به ندای قلبم گوش دادم و تنهایی مهاجرت کردم و اومدم پایتخت کجا !
منی که چند سال توی شهر خودم کارمند بودم و درآمد ثابتی داشتم و امید بسته بودم به یه آب باریکه ؛ کجا ! .. با منی که جسارت کردم و استعفاء دادم و مهاجرت کردم و تونستم از همین کار کارمندی توی شهر جدید درآمد دو برابر کسب کنم کجا !
منی که آدم کمال گرایی بودم و با این توهم سالها علاقه ام که هنر بود رو شروع نکردم ، چون که ایمان نداشتم ، چون که هدایت رو نمیشناختم، چون عزت نفس نداشتم ، چون که ترس داشتم ؛ کجا ! .. با منی که با توکل و هدایت رب شروع کردم و الان در مسیر علاقه ام هستم و دارم از این مسیر کلی لذت میبرم و هر لحظه ربم بیشتر و بیشتر منو هدایت میکنه و قدم ها رو بهم میگه ، تازه منتظر پاداش های ربم هستم ؛ کجا !
منی که خودمو دوست نداشتم و اینو پذیرفته بودم واین کل زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده بود کجا ..
با منی که هر روز دارم تلاش میکنم با خودم به صلح برسم و حالم با خودم خوب باشه و اونوقت از در و دیوار و زمین و آسمون عشق دریافت میکنم ؛ کجا ..!
منی که بیشتر سالهای نوجوانی و اوایل جوانی ام رو افسرده بودم و خودمم خبر نداشتم با منی که الان سرشار از عشق و شادی درونی ام قابل قیاس نیست !
منی که همیشه خودمو قربانی و ناتوان میدونستم ، و همیشه دنبال توجیه خودم بودم کجا ..! با منی که الان میشینم و تک تک کارهام و واکنش های رفتاری مو بررسی میکنم که خدایی نکرده😊 یه جا حس قربانی بودن رو به خودم یا دیگران انتقال ندم ..کجا !
منی که همیشه غمگین بودم همیشه دنبال بهانه بودم تا غصه بخورم و ناراحت باشم و همه تجسماتی که داشتم ناراحتی و عزا بود کجا ..! با منی که الان ایمان آوردم به لاخوف علیهم و لا هم یحزنون ، و همیشه دنبال شادی هستم
منی که بطرز عجیبی در یه مدت کوتاه عزیزانی رو از دست دادم اما چون ایمان آوردم به انالله و انا الیه راجعون، خیلی راحت تونستم ذهنمو کنترل کنم و حتی اطرافیانم آرامش منو تحسین کردن ؛ کجا ..!
منی که با اعضای خانواده ام همیشه بحث داشتیم و قهر بودم کجا..
با منی که در پی تغییراتم، داداشم خودش اومد و اصرار داشت که فایل های استاد رو در اختیارش بذارم کجا ..!
منی که خودمو نازیبا میدونستم و بنظرم همه از من زیباتر بودن کجا …!
با منی که بعد تغییرات فرکانسی ام پزشکای متخصص زیبایی همکارم بارها بهم گفتن که زیبایی خاص و اورجینال با کلاسی داری 😉
منی که با این باور که همیشه باید یه نفر کنارم باشه و تنها نباشم و تنهایی سخته و برای شاد بودن نیاز به حضور دیگران هست بزرگ شده بودم ..کجا !
با منی که الان از تنهایی هام لذت میبرم و شاد هستم و کلی برنامه دارم برای اوقات تنهایی ام ؛ کجا ..!
🌱🌱
استاد اوایل توی محصولات تون همیشه میگفتین چند ماه با من همراه باشین با این آموزش ها همراه بشین اگه نتیجه گرفتین ادامه بدین و من همچنان از اونموقع تا الان توی این مسیر دل انگیز هستم 😍
نکته خیلی مهمی که هست اینه ما باید ادامه بدیم ، توقف نکنیم ؛ دنبال این نباشیم که اخرش چی میشه تا وقتی به اخرش نرسیدیم که نمیدونیم چه اتفاقات خارق العاده ای در راهه🤩🤩
نجوای شیطان هست ؛ هدایت های رب هم هست انتخاب با ماست ..
⚘⚘
چیزی که توی این مسیر هربار بهم یادآوری میشه اینه که تا وقتی من یه قدم رو برمیدارم خداوند قدم بعدی هم بهم میگه ..
سپیده عزیز چقدر زیبا گفتی که دیگه نگرانی برات معنا نداره افرین دختر افرین به تو ، ما تنها نیستیم ما در پناه و درحوزه فرمانروایی رب هستیم ، طبیعی اش اینه که نگران نباشیم ؛ منطقی اش هم همینه
من خودم به شخصه خیلی روی خودم حساب میکنم ، روی عقل خودم حساب میکنم، در حالیکه همین خودش شرکه ..اگه خودمو بسپارم به خدا اگه تسلیم بشم میدونم که خیلی راهم ساده تر میشه
میدونم هرچی تسلیم تر ، هرچی رهاتر زندگی لذت بخش تر میشه ، اینو گاهی تجربه کردم
بقول انیشتین وقتی کارها خیلی ساده میشه یعنی خدا داره کارها رو انجام میده
استاد عزیزم من از وقتی که با شما آشنا شدم هر سالی که پشت سر گذاشتم با اطمینان میگم که از سال گذشته اش بهتر و عالی تر بوده
عاشقتم استاد بینظیر…😍
عاشق این ویژگی خاص تونم که برخلاف تمام اساتید دیگه ، هیچ اصراری به اینکه قانون رو به هر ضرب و زوری شده به گوش مخاطبان برسونی نداری ، این نشونه اینه که شما خودت چقدر قوانین جهان رو قبول داری چقدر به این نظم و کائنات و رب جهان ایمان داری که هیچ چیز اتفاقی نیست و کافیه که ما هم با این قوانین همراه بشیم اونوقت همه چی در زمان مناسب و در مکان مناسب بهمون گفته میشه
استاد من اونقدر فایل های شما رو گوش دادم که هر وقت سوالی برام پیش میاد خیلی راحت میتونم جواب شما رو پیش بینی کنم 😁که مثلا توی فلان فایل رایگان یا محصول گفته بودین و به حالت تذکر گونه ای به خودم میگم ای بابا سمیه استاد اینو چند بار بگه دیگه ! پاشو خودت یه کاری کن ، فلان مقاومت و ترمز ات رو بردار ، فلان باور رو بساز …
اونچه که باید رو بهمون گفتین استاد من دیگه باید تکرارش کنم و بارها تکرارش کنم و با توجه به مدارم عمل کنم به آموزه های شما
واقعا از خداوند میخوام که منو یاری کنه تا بتونم این آموزه ها رو در زندگیم به کار ببرم
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که به اون ها نعمت دادی …
❤❤❤
اخ اخ اخ خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خدای من هزاران بارشکرت برای این همه عشق
سلام به عشق دل منن جان من قلب منن
پاره ی تن منن
چقدرررغرق لذت شدم چقدر دلم پر میزد برات سمیه ی نازنینم خدای من
چقدرر اشکام جاری شد با تک تک این همه هدایت های خداوندم
چقدرزیبا نوشتی چقدرزیبا گفتی که دقیقا دقیقا الان داریم میبینیم که جقدرر هرلحظه خداوند داره برامون کن فیکون میکنه جقدرعاشقمونه چقدربهتر لمس میکنیم هرلحظه هدایت های نابش را که یه روز خواسته ی بینهایت قلبم این بود که صدای نابتون کلام ناب تک تک دوستان و پاره های قشنگ و عاشققق وپاک خداوندم رو بشنوم وچقدرر زیبا از جایی که فکرشو نمیکنی به قول عادله ی نازنینمممم فراتر از خواسته هایت را برات محقق میکنه بینهایت فراتر از اون جیزی که میخواهی رو اینقدر که نهایت عشقه اینقدرکه عاشقمونه عاشقق اینکه غرقش بشیمم ومتصل تربهش
چقدر جقدرعاشق این ایمان نابتممم فرشته ی من عشق منن چقدر جقد غرق ترین شدمم دراین اتصالل و این لذت نابتت خدای منن خدای من جقدربا تمام وجودم این عشق بینهایتت این ایمان نابت این شجاعت بینطیرت رو چقدرررتحسینت میکممم هرلحظه هرلحظه جقدربینهایت تحسینتت میکنم جقدرهرلحظه ازت یاد میگیرم نورقلبم جقدررعاشققممم عاشققتممم الهی قربون این عشق وتوحید درونت بشم جقدررر تحسینت میکنم ای توحید نابت رو چقدرر غرق ترینم کرد نوشته ی سراسر هدایتی و الهام گونه ان سمیه ی قشنگم عاشقققتمم عاشققتمم عاشقتمم الهی که هرلحظه هرلحظه غرق بینهایت بینهایت نعمت ها فراوانی ها ثروتها شادی ها عشق بینهایت بینهایت خداوندم باشی
الهی کهدهرلحظه جریانی از بینهایت نعمت و برکت عشق سلامتی زیبایی اتصاللل ارامش جاری ترین جاری ترین باشه برلحظه لحظه ات
الهی که دربهترین زمانننن دربهترین زمان بازم باهرلحظه هدایتت خداوندم روی ماه تک تکتون رو ببینم که چقدرعاشقققتونمم جقدرعاشقتونم عاشققتم عزیزجانم عاشقتممم بهترین های بهترین هارو برایت میخواهممم بینهایت بهترین هارووو از یگانه قدرت جهان که تنها وتنهه اون کافی ترینه تنهه اوو کافی ترینه هرلحظه هدایتمون میکنه هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایت میکند تنها او کافی ترین کافی ترینه خدای من شکرت هراران بارشکرت که هرلحظه به سمت درک بهتر عمیق تر بهتر درک کردن قوانین نابت هرلحظه هدایتمون میکنی هرلحظه هدایتمون میکنبی خدای من شکرت
عاشققتمم عشق نازنینمم 💖💖💖
سلام الای نازنینم
نور زیبای الهی ام …
چقدر اخه تو مهربون دوست داشتنی هستی دختر
چقدر حضور تو برای من یادآور زیبایی ها و خوبی های ربم هست ..
خداروشکر ؛ خداروشکر برای تو؛ برای بنده های خوبش که این جهان رو زیبا کردن
❤❤❤
سلام سمیه ی عزیزم. دوست شجاع و با ایمانم . چقدر تحسینتون میکنم و چقدر کامنتتون برای من پر از نکته بود.
دلم میخواد اون بخشهایی که باید نکاتش رو یادم بمونه همینجا برای خودم ذخیره کنم.
“”سپیده عزیز چقدر زیبا گفتی که دیگه نگرانی برات معنا نداره افرین دختر افرین به تو ، ما تنها نیستیم ما در پناه و درحوزه فرمانروایی رب هستیم ، طبیعی اش اینه که نگران نباشیم ؛ منطقی اش هم همینه””
اینم که هدایت امروزم بود که صبح با خودم میگفتم هر روز صبح جی از خدا بخوام که یک دعای جامع باشه؟؟ و خدا به دلم انداخت “معنای سوری حمد رو بخون..” .
و جالبه که الان به سمت کامنت شما هدایت شدم و دقیقا دیدم شما نوشتید
“”خدایا ما رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که به اون ها نعمت دادی …””
الله اکبر از این همه دقت جهان و پاسخ دهنده بودن خدا..
در پناه خداوند باشید دوست عزیزم💝🌷❤
سلام سمیه عزیز و دوست داشتنی💎
الان که دارم این کامنتو برات میفرستم،۲۰۰۰ امین روز عضویتت توی سایته😊 و بهت تبریک میگم که اینقدر روی خودت و شخصیتت کار کردی و کار میکنی.چقدر تحسینت کردم به خاطر نتایج عالی ای که از عمل به قانون گرفتی.نوش جونت باشه دوست عزیزم❤❤👏👏👏
حالا حساب کن این نتایج میره توی history ذهن آدم و چقدر کمک میکنه به قوی شدن باورامون برای خلق خواسته های بزرگتر بعدی.
بینهایت لذت بردم از این کامنت زیبات سمیه عزیز
آرزو میکنم امسال بهترین و زیباترین سال زندگیت باشه و یه عالمه اتفاقای عالی رو برای خودت خلق کنی.😇🙏🌍💫❤❤❤❤❤
انشالله
سلام امیر رضا جان…
ممنونم ازت دوست خوبم ، چه همزمانی جالبی ۲۰۰۰ امین روز 😍😍 الهی شکر .
دقیقا همینه که گفتی این نتایج خودش تائیدی هست بر درست بودن مسیر و سوختی برای ادامه حرکت ، ما باید شکر گزارش باشیم و این ظرف رو دائما بزرگ و بزرگتر کنیم .
واقعا تغییرات اونقدر آهسته و بیصدا رخ میده که خود آدم هم متوجه نمیشه
اگه توی این مسیر باشی غیرممکنه که تغییر نکنی ،دراین مسیر این تغییرات لاجرم اتفاق میفته فقط شدت و ضعف داره ، فقط مسئله اینه چقدر تمرکز میذاری و عمل میکنی ..
چقدر ایمان میاری به این آگاهی ها..
منم برات ثروت و نعمتهای بیشمار الهی رو ارزو میکنم 😊😍🌹🌹
چقدر عالی و دقیق نوشتید. چه درک بالا و عمیقی، چه آگاهیهای خالص و پرقدرتی. عالییییییی.
سلام سمیه جان بابا دمت گرم چقدر دختر فوق العاده هستی
افرین به شما و این کامنت خوبت که چقدر زیبا تفاوت های تغییرات خودت رو بیان کردی
و افرین به این پشت کار توی کار کردن توی فایل هاتون که میتونید جواب های استاد رو پیش بینی کنی
و تحسینت میکنم بابت پا گذاشتن روی ترس هات و محاجرت کردن .
خدارو شکر به خاطر این خانواده صمیمی
در پناه رب هر لحظه پر از احساس خوب باشی .
ای جانم سمیه عزیزم ، خواستم بنویسم چقد اتفاقی چشم به کامنت تو خورد که دیدم درستش اینکه بنویسم من تو این ساعت با این حالم هدایت شدم به اینجا 😍 عزیز دلم چقد با خوندن تک تک کلماتت همه روزایی که خودم به چشم خودم تغیبراتو دیدم برام مرور شد ، چقد یاداوری قشنگی بود چقد لذت بردم و چقد دلتنگ شدم برای روزایی که خیابونارو طی میکردیم و فقط و فقط از قانون میگفتیم و ذوق میکردیم از گفتن نشونه ها ❤️ افرین بهت سمیه چقدددد پیشرفتتتت کردی چقد مسیر برات روشنه😍 میتونم بارها حرفاتو بخونم و کیف کنم خداروشکر 🤗
به نام رب وهاب
سلام عزیزدلم سلام دوست قشنگم 😘
لیلای مهربون من ، خدارروشکر
چقدر خوشحالم از دیدن کامنتت
چقدر خداروشکر میکنم که اومدی توی این مسیر و خیلی اوقات دست خدا شدی برای من ، برای تقسیم حال خوب مون
همون لحظاتی که باهم بودیم و ساعت ها توی خیابون راه میرفتیم و از قوانین میگفتیم همون لحظات از بهترین و لذت بخش ترین زمان های عمرم بوده ،
همین الان هم از هدایت های خدا ذوق زده ام از حضور همیشگی اش در زندگیم که هر وقت من خواستم آماده بوده که هدایتم کنه هر وقت سوالی پرسیدم جوابش رو آماده داشته
هر وقت من شاگرد شدم استادم هم آماده شده
همش به انتخاب من برمیگرده ؛ به اینکه چقدر موحد بودم و چقدر مشرک بودم ؟!
رب در هرصورت هدایت میکنه به اون راهی که من بخوام به اون مسیری که من دوست دارم فقط باید بگیم :
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
❤❤❤
به نام خدای هدایتگر
سمیه جان دوست طلایی من سلام عزیزم چقدر خوب شد چقدر عالی شد به کامنتت عالی و پر از نتایج و اتفاقات عالی که این مدت برات افتاده هدایت شدم تحسین میکنم عزیزم
بارها همین جا هم تو کامنتت تحسینت کردم و گفتم خدایا این دختر چقدر با خودشه در صلح در آرامش باد حرفات افتادم که برای مهاجرت زدی و چطوری شرایط خودش تسلیم شد تا تو برای بالاتر
خیلی خیلی برات خوشحالم دختر بی نظیر مهربان و قلب طلا و بسیار آرام و دوس داشتنی 😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤
خدا رو صد هزار مرتبه شکر برای اتفاقات خوب حال خوبت و ادامه دادن تو این مسیر
دوستت دارم مرسی که برامون نوشتی
شاهد بالا رفتن و اون گرفتن بیشترت باشیم خانوم گل 😘❤❤❤❤
بریم ادامه این مسیر جادویی من ..ادامه این تکامل بینظیر و هدایت خدای بزرگم ..
.
.
.استاد قلبم از این کامنتم داره عین چی تند میزنه . خدایا چقدر تو داشتی منو هدایت میکردی من تازه دارم میفههمم خدایا چند وقته دیگه قراره چیکار کنی من تحملشو ندارممم 😩😩😩 به خدا میمیرم ..
.
.
.
کامنت بعدی من قدم نهم جلسه دوم ۱۳ اسفند ۹۸ .
.
.
.سلام به استاد عزیز و بهتر از جانم .. یه چیزی درونم گفت قبل اینکه این فایل و گوش بدم بیام کامنت بزارم شاید انگیزه ای شد برای دوستانم . من چند بار بیشتر کامنت نذاشتم و دلیلش بیشتر وقت کمم و اینکه واقعا دارم کار میکنم روی محصولات
توی کامنت قبلیم یادم نیست امل ولی از شرایط خوبم و تغییراتم گفته بودم و همینطور گفته بودم که میخوام برای سال جدید شعبه دوم از کارمو توی ترکیه استارت بزنم .
استاد شما یه فایلی داشتین که گفتین چیزیو تحمل نکنید .. خدا شاهده که من بعد از اون فایل تصمیم به مهاجرت کردم و با خودم گفتم چرا صبر کنم تا سال دیگه مگه قراره چه اتفاقی بوفته .. همین حالا میرم و شرایطو تحمل نمیکنم .. البته اینم بگم من از شرایطی که ایران داشتم ناراحت نبودم اتفاقا کار ایرانم داره میچرخه و درامد خوبی هم داره .. و من خیلیم خوشحال بودم همون موقع ولی بعد از فایل استاد که به خاطر قعطی اینترنت بود من تصمیم گرفتم مهاجرت کنم که البته به ندای درونم هم خیلی گوش کردم ..
خلاصه همه چی دست به دست هم داد که من حرکت کنم ..
الن که دارم کامنت میزارم تو یکی از بهترین برج های ترکیه خونه دارم و قبل اومدنم دوست داشتم بیام اینجا که همه با باورهای محدود کنندشون میگفتن نه به ایرانی ها سخت خونه میدن و باید کفیل ترک داشته باشیو کلی باور منفی .. ولی از اونجایی که من قانونو میدونم تو دلم بهشون میخندیدم و میگفتم باورهاست که کار میکنه ایمانه من خدای خودمو دارم ..من دارم حرکت میکنم خدا درهارو باز میکنه
خوب میدونم که باورتون نمیشه من قراردادمو بستم بدون بیعانه خونه گرفتم کلی هم تخفیف گرفتم ۱۰ روز بعد از تحویل کلید من تازه پول دادم و نه کفیل احتیاج شد نه هیچ چیزه دیگه مثل اب خوردن کارام انجام شد .بخوام بقیه روند و بگم خیلی طول میکشه از وصل شدن ۱ روزه اینترنت ادمایی که میان سر راهم .کسایی که منو نمیشناسن ولی خیلی مهربونن وو….کلی اتفاق خوبه دیگه خودمم باورم نمیشه که یعنی همه چی انقدر لذت بخش بوده و من چرا انقدر سخت میگرفتم تازه من از خودم راضی نیستم اونقدری که دلم میخواد کار نمیکنم روی خودم به قول استاد همون اندازه که کار میکنی و باور داری اتفاقا رقم میخوره ..بعد شما حساب کن که من بیشتر کار کنم رو خودم و قانون و باورهام ..
یکم از کارایی که میکنم ایناست : تمرکز روی دوره ۱۲ قدم به طوری که مثلا من قبل اومدن فایل مهاجرت و بالای ۳۰.۴۰ بار گوش دادم که هر دفعه هم چیز جدیدی توش بود .. از حرفای استاد نوت برداری میکنم چون من کلا نوشتاری هستم و همه چیزو مکتوب میکنم ..هر چند وقت یه بار جلسه ۶ توحیدی و گوش میدم که عالیه اونم خیلی گوش دادم .. جلسه اول قدم اول و که فکر کنم ۱۰۰ بار به بالا گوش دادم ..هر چند وقت میام میشینم و باورهای محدود کنندمو واسه انجام کارهام مینویسم (استفاده از اهرم رنج و لذت ) که ازین طریق بعد از ۹ سال تونستم سیگار و ترک کنم و مهمترین تصمیم زندگیم یعنی مهاجرت و گرفتم .. چجوری : اومدم نوشتم خوب من دوست دارم مهاجرت کنم حالا کار من اینجا مشتری خودشو داره اونجا هم به این دلیل به این دلیل سریع پیشرفت میکنه .. نوشتم خوب از خانوتدم دورم من که همینجوریشم کلی کار دارم اتفاقا برم اونجا خانوادم میتونن بیان پیشم و تفریح کنن یه جورایی
و کلی ازین موانع های ذهنی که اومدم نوشتم و واسه خودم خیلی ساده حلش کردم و نتیجش این شد در کمتر از ۱ ماه مهاجرت کردم همه کارهام به راحتی پیش رفت و هر لحظه دارم به خودم و تصمیمم افتخار میکنم ازین همه شجاعت ..و مطمین شدم که هر کاری بخوام میتونم بکنم و هرجایی بخوام میتونم برم کلا کیفیت زندگیم تغییر کرده ..کامنتای قبلیم فکر کنم روند پیشرفتمو و درامدمو میگه خلاصه
دوستایی که اینجا دارم هرجا میخوان برن میگن توام بیا تو خیلی خوش شانسی همه کارات سریع پیش میره
منم میخندمو میگم اره خیلی خوش شانسم ولی خودم و شماها میدونید اصل داستان چیه..
نترسیین فقط همین ..به قول استاد بگین که بهتون بر بخوره ترس یعنی بی ایمانی (تموم شد )
.
.
.
من تموم شدم با خوندن این کامنت .الان نمیدونم چی بگم هق هق ام بند نمیاد خدایا چقدر بزرگی چقدر منو دوست داری چقدر عاشق منی 😩😩😩
.
.
.کامنت بعدی من در ۱۴ فروردین ۹۹ ..قدم نهم جلسه چهارم نکته : ( بچه ها همینجوری که دارم براتون کامنتهارو میزارم همزمان خودمم دارم دیوونه میشم … دوست داشتم بیام در مورد کامنتها حرف بزنم ولی قلبم و گریه هام بیشتر از این اجازه تایپ نمیده ) .
.
.
.
سلام سلام سلام 😍😍 استاد جانه جانانم 😘 و دوستای خوبم
خیلی دلم خواست خیلی یهویی بیام اینجا و باهاتون یکم حرف بزنم .. چند وقت پیش یه کامنت گذاشتم که تازه مهاجرت کردم و کلی برنامه ریختم و اینا اگه نخوندین برین کامنت قبلیمو ببینید .. نوشته بودم هدایت شدم و قرار بود فروردین مهاجرت کنم ولی یه هدایت قلبی بهم گفت که بهمن برو
دقیقا بعد از اینکه من اومدم و داشتم دنبال خونه میگشتم و قرار شد بعد از پیدا کردن خونه همسرم بیاد پیشم که اومد و یه چیز جالب دقیقا ۱ روز بعد از اینکه ایشون اومد پیشم مرزهاذو بستن ..
خوب اولش همه میگفتن الان که از ایران کسی نمیتونه بیاد توام برگرد و کلی ازین حرفا
ولی من پر قدرت تر از قبل رفتم جلو و به خودم گفتم همه چی دست به دست هم میده تا من به خواسته هام برسم این اتفاق هم بت خاطر اینه و ذره ای نه ناراحت بودم و نه استرس داشتم
استاد من با این جملتون که گفتین ( مهاجرت کنید اگر میترسین یعنی شرک بعد کفتین به خودتون بگین اگر میترسم یعنی ایمان ندارم ) این جملتون یه غوغایی کرد من با این جمله مهاجرت کردم استاد .. شما میفهمین من چی میگم بعد از اون این شد یکی از جمله های تاکییدیم که هر وقت ترس میومد سراغم میگفتم : نترس تو ایمان داری نباید بترسی ترس برای ترسو ها و بی ایمان هاس برای کسایی که حرکت نمیکنن .. این جمله منو اروم میکنه و بهم ارامش میده (( خداوند به شجاعان پاداش میدهد ))
استاد تقریبا ۴۰ روزه که از مهاجرت من میگذره .. تو این ۴۰ روز نهایت ۳ روز از خونه رفتم بیرون به خاطر قرنطینه .. روی دوره ها کار میکردم و وقتمو گذاشته بودم روی زبان ترکی و انگلیسی ..
الان چند روزه که همسرم مجبور شد برگرده ایران یعنی من اینجا تک و تنهام
راستش برای ۱ ساعت اول هنگ بودم ولی بعدش سریع کنترل ذهنمو دست گرفتم و مسیرشو عوض کردم سریع گفتم نه تو هدف داری ، بعد کم کم یاد حرفای شما میوفتادم که میگفتین تنها بودین چند سال و تنهایی خیلی کارها کردین و با خدا خلوت کردین و روی خودتون کار کردین ..
منم گفتم اوکی الان بهترین موقع است که به برنامه هات برسی و توام تنها باشی و روی خودت کار کنی ..
من برای دوستایی که میگن چیکار کنیم توی قرنطینه شاید باورتون نشه امروز داشتم میگفتم چقدر خوبه چقدر وقت دارم تازه یه روزایی وقت کم میارم من دارم دو تا زبان جدید یاد میگیریم همزمان ،، یه باوری هم براش ساختم که توی یه کتابی خوندم مغز انسان همزمان میتونه ۴ تا زبان مختلف یاد بگیره ،،
روی برنامه کاریم تمرکز میکنم روزی چند ساعت و کلی کتاب دارم در مورد کارم میخونم و یاد میگیرم که تا حالا بلد نبودم .. روی دوره ۱۲ قدم دارم کار میکنم .. من ساز بلدم روزی ۱ ساعت تمرین ساز میکنم روزی نیم ساعت رندوم ترجمه قران میخونم ،اگر هم وقت کنم برای یادگیری زبانم فیلم میبینم خلاصه یه وقتایی وقت هم کم میارم چه برسه به بیکاری ☺️ وای استاد امروز توی لایو دوباره باورهام دو برابر قوی تر شد که دارم درست میرم راهو .. حالا بقیه برن در مورد این مسایل حرف بزنن امار کشته ها و نکشته ها را بگیرن سریال های مزخرف ببینن بعدم در مورد سوتی های سریال با هم بحث کنن و از بیکاریشون شکایت 😂😂 میشه یکم از وقت این ادم ها رو به من بدن 😂😂
واقعا هیچ بهونه ای برای خودم نمیتونم قبول کنم استاد میتونم بیام بگم حالا تنهام حالا کشور غریب حالا نه خانواده نه دوست نه همسر ، منطق یه سری ها میگه برگرد ایران اینجارو پس بده اوه ه ه حتی فکرش هم نمیاد تو ذهنم چه برسه بخوام انجام بدم ..
جنگیدن اگر اسون بود همه انجام میدادن ..
استاد واقعا این اگاهی ها اگر درکش و عمل کردن بهش راحت بود الان دنیا گل و بلبل میشد ..
من تازه یه چیز جدید کشف کردم استاد من با ایدی قدیمی ام در سال ۲۰۱۲ در سایت عضو شدم که یادم رفته بود کلی ذوق کردم دیدم من این همه ساله باهاتونم
استاد اینو بدونید که توی زندگی من تاثیری داشتین که به قول خودتون وحی میدونم هر حرفی که از دهنتون میاد بیرون مثل اینکه وظیفمه که انجام بدم دیگه الان اینجوری شدم ..
امروزم که با لایو منو دگرگون کردین ❤️ استاد یه چیز عجیب دیگه به شدت ادم های نا مناسب از زندگیم حذف شدن که هیچ حتی من باهاشون برخورد هم نمیکنم چه حضوری چه تلفنی ..
خلاصه هر چی بگم از اینکه خدا داره کارامو انجام میده و منم دارم کارای خودمو انجام میدم ومیرم جلو کم گفتم .. اون وظایف خودش منم وظایف خودم
من نترسم از چیزی و بهش توکل می کنم
اونم بهترین هارو برام انجام میده بدون اینکه من کار خاصی بکنم جز ایمان ، جز لذت بردن
واقعا استاد این لذت بردن خیلی چیز عجیبیه من توی یاد گرفتن این زبان های جدید بیشتر فهمیدم 😁
اینکه بگی وای چقدر باحال من بتونم اینجوری حرف بزنم با لهجه و مثل خودشون با اینکه بگی اه چقدر سخته حالا کی حال داره یاد بگیره این همه چیز انگلیسی سخته و ….، دنیا اختلافه ..
وای دیگه خیلی حرفا دارم بمونه که باز بیام بگم 😅
استاد هر چقدر بگم ممنون و دوستون دارم واقعا کمه .. تنها کاری که برای تشکر ازتون به ذهنم میرسه همینه که هر چند وقت یه بار بیام نتایجمو بگم که شما رو خوشحال کنم همین ❤️😍😘 (تموم شد ) 😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
.
.فکم قفله و مغزم رد داده ..فقط ادامه کامنتهامو میزارم😭😭😭😭😭😭 ..
.
.
.
و بالاخره تولد دوباره من ..روزی که معنی هدایت کمی درک کرده بودم روزی که دیوانه بودم روزی که این کامنتو گذاشتم که خودم بارها براش مردم و زنده شدم 😭😭
.
.
کامنت من در تجربه من از اعتماد به نشانه ها در تاریخ ۲۹ فروردین ۹۹ 👇👇
.
سلام استاد جانم ،
خدارو شکر شما هستین میفهمین من چی میگم 🤦♀️نمیدونید که چقدر این هدایت داره زندگیمو تغییر میده 😩 تقریبا از اونجایی شروع شد که یه حسی بهم گفت برو و جلسات قرآنی و از اول شروع کن منم هر کاری داشتم فراموش کردم و با دقت و تمرکز یه قرآن گذاشتم جلوم و جلسات قرآنی و بارها و بارها دیدم ، نوشتم بهشون فکر کردم گریه کردم یه جاهایی زار زدم ، و بعدش آرامش گرفتم و اصلا نمیدونید چقدر منو دگرگون کرد ، من الان نزدیک به ۴ ساله که باهاتون هستم استاد و از دوره ها استفاده میکنم و روی خودم کار میکردم و میکنم من همیشه به خودم میگفتم تو دیگه همه چیو میفهمی و میدونی ، تا اینکه یه در بزرگ از وقتی قدم های قرآنی و دوباره دیدم به روی من باز شد ، استاد باورتون نمیشه چقدر حالم خوبه و دگرگون شدم نمیدونم تا الان نمیگم که هدایت نشدم حتما که هر کاری کردم خود خدا بوده ولی این فرق داره با اینکه شما بدونی که کی داره این هدایت و میکنه و ندونی و فکر کنی که نجواهای ذهنی یا فکر کنی که عقل خودته .. یعنی تا به امروز من فکر میکردم همه چی و خودم میگم و تصمیم میگیرم حتی هی میگفتم بابا تو دیگه خیلی خفنی این ایده ها چجوری به ذهنت رسید ، ولی استاد نمیدونید از وقتی که فهمیدم همه اون لحظه ها خدا بوده چقدر زندگیم عوض شده و حال درونیم خوبه انقدر خوبه که نجواهای شیطان بیشتر از ۱ دقیقه یا دو دقیقه نمیتونه تو ذهنم بمونه یعنی به محض اینکه میاد میفهمم از طرف خدا نیست و از طرف شیطان و از خدا میخوام که راهی بهم بگه تا گوش ندم به نجواهای شیطان و خدا هم سریع بهم مسیر و نشون میده .. یعنی به قول شما جنس آگاهی و میفهمی ، من بعد از اینکه متوجه شدم خدا چقدر تو زندگی من هست و درونم و قلبم پر است از حضور خدا و خیالم راحته یعنی آرامش دارم به معنای واقعی 👇🏻
صبح : خدایا چی بخورم ؟ خدا : امروز با میوه شروع کن ، امروز قهوه بخور ، امروز با آب سرد شروع کن .. و ……..
من : خوب حالا چیکار کنم خدایا ؟ خدا : فایل ۷ قدم ۲ اونو گوش بده و دوباره نوت برداری کن و دوباره و دوباره با نوشته های قبلی ات چک کن ، من : چشم همین الان ..
عصر خوب خدایا حالا چیکار کنم ؟ خدا : وقتشه که بری سر کارت و اون کاری که انجام نمیدادی و انجام بدی و نترسی چون من پیشت هستم … من چشم .
خوب خدایا بازم بگو الان چیکار کنم ؟ خدا : الان زنگ بزن به اون دوستت که چند وقت پیش پیداش کردی ، من چشم ..
بعد از زنگ زدن به همون دوستم و قطع کردن تلفن ،، فهمیدم که ۲ ساعت داشتم باهاش حرف میزدم بدون اینکه بفهمم چی دارم میگم فقط کلمات پشت هم میومدن 😳 تلفن که قطع شد فهمیدم بهش یه ایده ای دادم که انجامش برای دو تامون خیلی راحته و هیچ کاری نداره و درآمدش هم عالیه فقط باید شروع بشه 😰😰 خدایاااااااا مگه میشه ؟؟؟؟
استاد فقط شما میفهمین من الان چی میگم ..
یکم بعد من : وای خدایا شکرت چقدر واضح شدی توی زندگیم خدایا شکرت چقدر نزدیکی ، پس اون همه استرس و ترس کجاست اون همه نگرانی کجاست خدایا این همه نعمت دارم چجوری قبلا نمیدیدم ،
و خدا : من بهت وعده فراوانی دادم همیشه ،، تو نمیخواستی دریافت کنی تو به من توکل کن نه ترسی خواهی داشت نه غمی ، انقدر بهت ثروت و نعمت میدم که نتونی بشماری … واضح میشنوم استاد توی گوشمه و صداش خیلی بلنده 😫
و اینطوریه که تمام لحظات من داره میشه هدایت الله ، بهم میگه کی بخواب کی بیدار شو کی غذا بخور حالا اینو درست کن حالا اینو بخون حالا اینکار و بکن حالا زنگ بزن حالا جواب نده حالا برو حالا نرو … و کلی مثال دارم …
بچه ها واقعا و اصلا نمیتونم براتون توصیف کنم خودتون باید لمسش کنید همین 😭
ولی اینو بدونید که نتیجه اش اینه : احساس خوب دائمی ، آرامش از ته قلب برای مدت طولانی ، فکر نکردن به آینده و نداشتن استرس مالی یا سلامتی یا هر استرس دیگه ، غصه نخوردن و فکر نکردن به گذشته ، نترسیدن از تنهایی، وابسته نبودن به افراد ، در رهایی بودن ، احساس گشاد شدن قلب و شعف و شور ، هیجان داشتن زیاد بعد از گفتن ایده ها توسط خدا ، انگیزه زیاد برای انجام دادن اونها چون این اطمینان در قلبتون ایجاد میشه که این کار و حتما باید انجام بدم چون هدایت الله بوده و تمام این حرفایی که استاد میگه توی قدم ها که البته فهمیدنشون تکامل میخواد ….
استاد کاش پیش شما بودم و بغلتون میکردم و زار زار گریه میکردم ،، چطور میشه توی ۴ ماه این همه تفاوت و آگاهی در من ایجاد بشه ، مهاجرت کنم بدون هیچ ترس و دلهره ای ، ایده های ثروت ساز بهم گفته بشه از افراد منفی دور بشم ، انقدر وقت داشته باشم که بتونم روی دوره ها کار کنم ، همرمان دو تا زبان مختلف یاد بگیرم ، انرژیم ۱۰ برابر بشه و ….
کاش دوستانم برسن به این احساسی که من دارم تجربه میکنم ،
استاد نمیدونید چقدر تکرار جلسات تاثیر داره یعنی، خودم میفهمم چقدر فرق داره هر دفعه جنس صحبتها هی عوض میشه ، فایل همون فایله ولی انگار شما هر دفعه حرفاتون عوض میشه . من از ۱۸ ساعتی که در روز بیدار هستم به جرأت میگم تقریبا ۱۰ ساعت رو روی قدم ها کار میکنم اونم نه اون مدلی که قبلا کار میکردم ، قبلا یه کاری که انجام میدادم در کنارش فایلها هم گوش میدادم ولی الان نه ، الان میگم خوب بریم سر درس بعدی ، هر قدم دفتر داره ، هر دفتر جدا خلاصه برداری میشه ، باورها خودش جدا یه دفتر داره که من اومدم باورهای شما رو از توی حرفاتون کشیدم بیرون ، و یه دفتر براش درست کردم و هرروز دارم تکرارشون میکنم ،شکرگزاری دفتر جدا داره و هر مبحث خلاصه برداری جدا داره که بین کارهای دیگه میرم سراغ خلاصه ها و دفتر باورها
حالا معجزه کار کجاست ؟ اونجایی که هر قدم با اینکه ۱ دفتر مشخص داره ولی وقتی برمیگردم از اول میخونم ، خدا شاهده هیچ کدوم از مطالب تکراری نیست حتی کلمه ها آخه مگه میشه 😱.. 😩😩 خدایا الان غش میکنم ..
مرسی استاد مرسی (تموم شد )
.
من هیچی ندارم بگم بزارین الان تو حال خودم باشم که دارم دیوونه میشم خدایاا … 😭😭😭
.
.
.
😳😳😳😳😳😳 استاد به پهنای صورت دارم داد میزنمو اشک میریزم نمیدونم کی داره تایپ میکنه .. ببینید چی پیدا کردمم…اصلا این دفتر خاطرات کجا بود چرا اصلا من نمیدیدمش استاد دارم میمیرم 😭😭 دیگه… این خاطره همون شبی بود که من اومدم کامنت بالایی رو گذاشتمم ( بچه ها فقط ببینید چه خوابی دیده بودم )
.
. ۲۹ فروردین توی دفتر خاطراتم .👇👇👇👇
.
.
اینجا بمونه یادگاری :
دیشب تا صبح داشتم فایل ها رو نگاهمیکردمومثل همیشه نوت برداری میکردم، البته قبلش هم یه کامنت در مورد هدایت خدا گذاشته بودم روی سایت ،
خلاصه حال دیشبم عالی بود چونکفتن همین حرفا و اومدن کامنت کذاشتن توی سایت خیلی برام تاثیر داشته البته من خیلی اینکارو نکردم ولی همین چند ماهه اخیر بیشتر بوده ، الانم هدایتم منو کشوند اینجا که برو بنویس .
دیشب بعد از اینکه فایل تموم شد اومدم بخوابم گفتم خوب شکرگزاری کنم و به دریم ووردمنگاه کنم و بخوابم تا فرکانسم رو خواسته هام تنظیم بشه قبل خواب ..
استاد باورتون نمیشه مثل یه فیلم بود واسم
من بودم ، شما بودین ، خانم شایسته بود و یه خانمی که داشت کارهای سایت و برای شما انجاممیداد .. شما توی یه دفتر خیلی بزرگ بودین که من با ماشین آخرین مدل اومده بودم اونجا
من از کنارتون رد شدم و یه تبلت دستم بود که داشتم فایلها رومیدیدم .. یهو سرم و اوردم بالا و دیدیم شما رو
پریدم بغلتون وانقدر فشارتون دادم استاد ..
و اومدم بهتون نشون دادم ماشینمو ، اینکه به خواسته هام رسیدم و براتون تعریف کردم اینکه من ۴،۵ ساله باهتون هستم و همرو گفتم بعد یهو دیدم چند نفر دورو جمع شدن و دارن به حرفامون گوش میدن .. وای استاد نمیدونید چقدر خوب بود و چقدر واضح بود دیدن شما ..
شما گفتین حتما یه روز ازینکه چطور به خواسته هات رسیدی برای بچه های سایت تعریف کن .. ومنمداشتمفقط نگاتونمیکردمو ذوق زده بودم .. یادمه تایم ناهار شد و همه داشتن غذا میخوردن که شما از یه کیسه خوشگل مخمل قرمز رنگ چند تا میوه دراوردین و خوردین .. همونجا به همسرم گفتم ببین استاد دیگه گوشت و اینا نمیخوره.. همسرم هم توی خوابمون بود ولی دور وایستاده بود اون دیگه منو به اسم کوچیک صدا نمیکنه بهم میگه خانم عباسی 😂 توخوابمهمهمینوگفت ، گفت عباسی چه احساسی داری استادتو دیدی ، گفتم خوشحالم ازینکه جلوش میتونم سرمو بالا بگیرم ..
خواب عجیبی بود 😊 و از همه مهم تر اینکه خیلی واضح بود ولمسش کردم ،، اون ماشین آخرین سیستمکه توی دریم وردم دارم و نگم براتون استاد خودت اومدی بالا سرش گفتی آفرین عجب ماشینی 😍 وااای خیلی شیرین بود ، بعدم در مورد کارم باهاتون حرف زدم و کلی قدم زدیم و در مورد قانون حرف زدیم چقدر کیفیت داشت خوابم خدایااا شکرت
.. کی این واقعی واقعی میشه خدا 😍😍استاد به زودی میام پیشتون دوستون دارم ❤️❤️ (تموم شد و من تموم شدم الان میرم دوباره میام )😭😭😭😭😭😭
.
.
کامنت من در ۲ اردیبهشت ۹۹ جلسه پنجم قدم نهم
.
.
سلام استاد خوبین ؟ مطمئنم که خوبین ..
استاد میخوام باز باهاتون حرف بزنم 😭😭
استاد کاش یه جلسه ضبط کنید در مورد اینکه وقتی انقدر حالت خوبه که دگرگون میشی و ناخوداگاه گریه میکنی و زار میزنی باید چیکار کنی …😭😭
استاد چی میشه که اینجوری میشم نمیدونم .. اصلا چی میشه که من میام کامنت میزارم هم نمیدونم من خیلی وقته عضومولی تا الان انقدر علاقه نداشتم و اصلا یجوری بودم که وقت اضافه واسه اینکه بیام سایت نبود میومدم فایلهارو دانلود میکردموخدافظ. یه وقتایی ازینکه بچه ها کامنتای طولانی میزاشتن خندم میگرفت میگفتم هه هه این دیگه چه بیکاره این همه نوشته 🤦♀️الان فهمیدم بحث این چیزا نیست بحث وقت و بیکاری و اینا نیست ، فهمیدم خود اینکه بخوای بیای سایت کامنت بزاری هم تکامل میخواد .. 😳
تو فایل نشانه ای برام بفرست ناخوداگاه دستم رفت رو کیبورد و نوشتم الانم دوباره همینجوری شدم نمیدونم حتما طبیعیه و روند کار کردن روی خودت اینه یا نشونش اینه که دوست داری با کسی که حرفتو میفهمه حرف بزنی ..
کامنت قبلیمو رفتم دیدم وای چقدر خفن نوشته بودم ، خودم کامنت خودمو ۱۰ بار خوندم
یاد استاد افتادم که همش میگین فایلهای خودتونو میبینید ، خلاصه دوباره کامنتمو خوندم ، بعد فهمیدم که تو این ۲ روز اندازه اون چند روز قبل کامنت که ۹یا ۱۰ ساعت از روزمو فقط رو دوره ها بودم نیستم ..
فهمیدم ، از صبح یکم حالم ددگرگون بود .. یه خبری و شنیدم که لعنت به خبر ا😭😭 نیم ساعتی حالم بد بود نجواهای شیطان که دیگه نگم رگباری اومدن ، یعنی تا ۴ سال ایندمو به بدترین وضع ممکن اورد جلو چشمم 🤦♀️
لعنتییییی — از اونجایی که بلدم خوب مچ ذهنمو بگیرم سریع جلوشو گرفتم چجوری بدو بدو اول رفتم سراغ دفتر باورها که نصفش باورهای شماست نصفش جمله های تاکییدیمه .. اونو خوندم یکم اروم شدم ..
بعد سریع اومدم توی سایت یهو ناخوداگاه رفتم سراغ کامنتم توی سایت استاد دیدم چقدر بچه ها حالشون خوب شد بعد از کامنتم و کلی ایده گرفته بودن ، ناخوداگاه اشکم سرازیر شد 😭😭
یاد این افتادم که این ذهن منه . لعنتی میتونه چقدر خموش باشه چقدر زود میتونه از یادت ببره استاد حرفاتون انقدر تکرار شده که سریع میومد تو ذهنم : این ذهن خموشه ، وظیفه شیطانه که میاد اتفاقای بد و واست واضح میکنه . وظیفه شیطانه که ترس و دلهره میندازه به جونت ..
ذهنت یادش میره کارای خوبی که کردی ، حالای خوبی که داشتی ، ذهن سریع یادش میره چقدر روخودت کار کردی ..
استاد این حرفا مثل رگبار میومد . بعدم جمله های تاکییدیم
ترس نشونش وجود شیطانه ، ارامش وجود خداست ..
بعد سریع رفتم سراغ قران شروع کردم حمد و خوندم اخه من بعد از اولین قدم قرانی عاشق این سوره شدم .. وای اروم شدم استاد ..
بعد سریع رفتم سراغ فایل ۶ دوره جهان بینی .. استاد نمیدونم چطور بگم فکر کنم این فایل بالای ۳۰۰ بار دیدم ،، یعنی ازم بپرسین تک تک کلماتشو حفظم ،
ولی دوباره که الان گوش کردم نمیدونید چه ها که نکرد با من .. معجزه خدا میبینم این موضوعو .. انقدر دقیق برنامه ریزی میکنم روی تایم هام که نمیزارم دقیقه ای هدر بره .. ولی خوب من کامل نیستم خطا دارم .. خدا رو شکر میکنم که مثل قدیم نیستم که حال بد بمونه باهام . سریع کشف میکنم ریشه اشو و درستش میکنم .. اونجا اونجایی که اشکم میاد و زار میزنم ، اونجا موقعی که میگم خدایا ببخشید .. اونجا وقتیه که میفهمم این شیطان لعنتی به ثانیه میتونه حالمو دگرگون کنه باز به خودم میگم که وظیفشه .
استاد اگر قرار باشه اینروندتون که هر دفعه من فایلها رو تکرارمیکنم شما یه چیز جدید میگین و ادامه بدین من تکلیفمو بدونم 😂😂
هی میگم خدایا چرا استاد هر دفعه حرفاشو عوض میکنه 😂😂
استاد دوستون دارم ،
میخوام روسفید ازین دانشگاه بیام بیرون استاد میخوام تا میتونم کار کنم روی خواسته هام ،، میخوام تا میتونم باورهامو عوض کنم دارم همه سعی و میکنم میفهمم استاد ناخوداگاه دارم مثل شما فکر میکنم ، وقتی با خودم حرف میزنم حرفای شما و رو ناخوداگاه میگم ، اینکه میگین باید بارها بارها گوش بدین واقعا من بهش رسیدم .. یعنی ادا نیست که بیای برای بقیه سخنرانی کنی که من مثلا اینجوریم و انقدر خفن ام . توی گفتگوهای ذهنیت باید ببینی چی میگی یعنی با خودت .. اون موقع است که میفهمی چقدر باورهات تغییر کرده .. البته اگر با خودت روراست باشی ، وحداقل خودتو گول نزنی من قبلا اینجوری بودم یعنی خودم تو گفتگوهای ذهنیم با خودم ادای روشنفکرهارو در میاوردم با خودم هاا 😳 یعنی الان که با خودم خیلی حرف میزنم میفهمم باورها داره تغییر میکنه دارم لمسش میکنم .. تا لمس نشه متوجه نمیشیم😫 استاد یعنی همه ی سیستم دست به دست داده تا من بیشتر بتونم روی خودم کار کنم ، از این شرایط قرنطینه بگیرین تا تنها بودنم تا مهاجرتم تا داشتن اینترنت عالی ، تا دسترسی به قران و تنهایی ، دور از ادم ها
اینکه شما میگین لازم نیست کاری بکنی جهان برات کارهارو میکنه من بهش رسیدم و لمسش کردم .. حالا دارم روی باور فراوانی کار میکنم استاد .. قصد دارم تمام باورهایی که شما در مورد فراوانی دارین و جزوه ی جدا درست کنم واسش و مثل عبارات تاکییدی و شکرگزاری و دفتر قدم هام ، جدا بخونمشون و روشون کار کنم ..
استاد جانم خیلی دوستت دارم میخواستم بگم عاشق جلسه ۶ توحیدی ام بعد فهمیدم که عاشق تمامحلسات قرآنی هم هستم ، بعد فهمیدم عاشق تمام دوره ۱۲ قدم هستم بعد فهمیدم که کلا عاشق شما هستم 😊 حالا هم عاشق خدای خودم هستم که انقدر قشنگ داره منو هدایت میکنه ،، دوستون دارم (تموم شد )
.
. حرفام تکراری میشه دوباره بگم دارم میمیرم خودتون حال الانمو تصور کنید ..😭😭😭😭😭😭
.
. کامنت بعدی من در روانشناسی ثروت ۱ جلسه ۱
.
.
سلام دوستان عزیزم استاد ومریم جان..
خوب من ازونجایی که دارم هرروز ساعت ها روی دوره ها کار میکنم میخواستم یکم از حال و هوای خودم بگم .. من یه هدایتی بهم شده از طرف خدا که روی توحید کار کن و شروع کن به خوندن قرآن ..
حالا من چند تا نوت برداری کردم تا اینجا که قرآن و خوندم که داره کم کم منو دگرگون میکنه .. و خودم میفهمم که باورهام داره تغییر میکنه و قلبم سرشار از ایمان و آرامشه ..
( آری ، کسی که از هر جهت تسلیم خدا گردید و نیکوکار گشت ، حتما اجرش نزد خدا بزرگ است و اورا هیچ غم و اندوهی در این دنیا و آخرت نیست )
وای این آیه یه حال عجیبی بهم داد .. یعنی وقتی بهش رسیدم گفتم وای خدایا شکرت باورم نمیشه 😭😭😭من تسلیم تو میشم …
آیه بعدی : (حق همانست که از طرف خدا به سوی تو آمد ، هیچ شبهه به دل راه مده )
اینو که خوندم یاد شما افتادم استاد که بارها گفتین هدایت توش شکی نیست جنسش معلومه ..
( به فرمان من باشید تا نعمت و رحمتم را برای شما به حد کمال برسانم )
استاد چقدر تو قران خدا میگه هدایت منو گوش بدین تا نعمت و رحمتم را براتون به حد کمال برسانم چقدر ارامش داره این حرف .. یعنی من عمرا فکر نمیکردم یه روزی توی زندگیم بشینم و قرآن بخونم خدایا شکرت .. استاد هزار بار ممنونم ..
( خدا به هر کسی بخواهد روزی بی حساب میدهد ) این جمله که بی نظیره ..
و در آخر : خدایا ای پادشاه ملک هستی تو هر که را خواهی مُلک و سلطنت بخشی ، از هر که خواهی بگیری و به هر که خواهی عزت و اقتدار بخشی ، هر که را خواهی خار گردانی و هر خیر و نیکویی دست تو است و تنها تو بر همه جیز توانایی .. به هر که خواهی روزی بی حساب دهی …
من دو روز قرآن و از اول دارم میخونم الان سوره دومم و انقدر حالم دگرکونه و هرروز داره ایمانم قوی تر میشه خودم میفهمم .. خدایا این حال خوب و برام نگه دار .. مرسی استاد 😩😩 میخوام داد بزنم .. خدایا دوستت دارم (تموم شد )
.
.خدایااا با من چه کردی 😩😩😩😩
.
.
کامنت بعدی من قدم دهم جلسه اول در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۹۹
.
.
.
خ مادرررر 😍😍😍 استاد جانم عاشقتم نمیدونی چقدر حالم خوبه 🤦♀️🤦♀️🤦♀️
وای دیوونه شدم وقتی این فایل و شنیدم و به خودم افتخار کردم 💪🏻 خوب حتما میدونید دیگه استاد من دارم ۱۰۰ درصد روی خودم کار میکنم ، ورودی و افراد منفی همکه کلا قطع رابطه ام و الان دو ماهه که فقط دارم روی باورها م دوره هام و هدایتم کار میکنم 😍😍
نتیجه ی مالی هم به خودم گفتم وقتی بهش رسیدی بیا بگو .. ولی فقط در همین حد بگم که یه ایده ای بهم گفته شد که اصلا فکرشم نمیکردم که میتونه انقدر واسم راحت باشه و آیندشم خوب باشه اونمکجا توی یه کشور جدید اونم چجوری بدون حتی اقامت 🙄 حالا میام اونو تعریف میکنم توی روانشناسی ثروت خلاصش اینه که انقدر حالم خوبه انقدر قدم ها داره بهم گفته میشه انقدر من خوب گوش میدم و انجام میدم چون برام راحته و با شرایطم جور درمیاد 😍😍که فقط خدا میدونه چه حالی ام من ..
استاد من خودم همین الان یه الگو میشم برای بچه ها اگه کامنتهای قبلیمو بخونن میفهمن داستان زندگیمو و تحولاتی که شده تو همه جهت .. ولی الان تقریبا ۴ ماهه مهاجرت کردم و اینجا هیچ کاری هم نداشتم همش هدایت خدا بود و کار کردن خودم روی باورها ودوره ، الان خیلی راحت همه کارهام داره انجام میشه و مطمین هستم خیلی زود با نتیجه ی مالی خفن میام پیشتون و تعریف میکنم 😬 خلاصه
اومدم اینجا بگم امروز از ایران زنگ زدن وبهم خبر دادن که یکی از مشتری هایی که ۴۵ میلیون حساب باهاش داشتم کلاهبردار بوده و فرار کرده از ایران ، 😶
خوب میدونم خودمم باورم نمیشه که میخوام الان بگم اینو . ولی : . من خیلی شیک گفتم خوب کرده که کرده به من چه ..همینجوری خدا شاهده ، همسرم داشت شاخ در میاورد گفت پولتو خورده یه ابم روش چی میگی تو ، ؟؟؟؟ دیوونه شدی ؟؟؟ من باز خیلی شیک گفتم عزیزم اصلا نگران نباش خدا ۱۰ برابرش و بهمون میده 😳😳😳 باورتون میشه من که خودم نمیشه .. یعنی خدا شاهده فقط تو حرف نبود ، انقدر خیالم راحت بود و انقدر اون صدا تو ذهنم زیاد بود که نگران نباش بابا این که پولی نیست در مقابل ثروتی که من بهت میدم .. این پولا خنده داره واست ، استاد انقدر صداش بلند بود که اصلا جایی واسه اون یکی نجوا و دراومدن علف های هرز نداشت ، من حتی ۱ لحظه ام شک نداشتم بهش حای ۱ لحظه ام باور کمبود نیومد تو ذهنم 🤔 عجیب نیست ،؟؟؟ حتما شما میفهمین چی میگم استاد … و من اگر ادم قبل قدم ۱۲ بودم مطمین بودم اینجاروول میکردم برمیگشتم ایران و خودمو به اب و اتیش میزدم که پولمو بگیرم نه به خاطر مبلغش وپولش و اینا به خاطر باورهای مسخره قدیمی ام که هی میگفت نه حقتو خورده باید بری بگیری مگه راحت بدست اوردی که میخوای راحت بدی بره ، برو پدرشو در بیار و ۱۰۰۰ تا باور داغون دیگه ولی الان چی …
خیلی شیک و مجلسی نشستم تضاد هاشو دراوردم گفتم خوب اینو یاد بگیر که دیگه پول دست کسی نزاری بمونه حتی اگه خیلی خوش حساب باشه ، اینکه مشتری های من همشون باید نقدی بیان و خرید کنن و نسیه اصلا نداریم حتی به برادرت ، و به خدا گفتم خدایا من ازت مشتری های ادم حسابی میخوام اونارو به سمت من بفرست .و چند تا باور خوب دیگه مربوط به شغلم و همین تموم شد و برگشتم سر کارم 🤗 به همین راحتی …
شب دیدم قدم ۱۰ اومد سریع خریدمش و استاد نمیدونید الان ذوق مرگم 🤩🤩اونجایی که گفتین صدای باور بلنده توعمل خودشو نشون میده دقیقا یاد اتفاقای امروزم افتادم بعد گفتم خدایا دمت گرم چقدر خفنی ، چجوری میشه که اینجوری میشه 🤗البته دم خودمم گرم خیلی دارم خوب کار میکنم دیگه ، ایشالاه با همین فرمون دارم میام پیشتون 🤗🤗 به خدا خیلی دلم میخواد بیام بیشتر کامنت بزارم ولی انقدر تایمم رو دوره ها و الهامات و انجام دادنشونه که نگم براتون .. ولی زود زود میام ازین هدایت ثروت سازی که خدا بهم گفته تو این کشور غریب و داره کاراشو برام انجام میده میگم که انگیزه بشه . ایشالاه بعد از نتیجه میام 😍😍😍
اقا استاد جانم خیلی این جلسه بهم چسبید چقدر خوبه بعضی وقتا میگین این حرفهاروکه وقتی باورها درسته چه اتفاقی میوفته وقتی غلطه چه اتفاقی .. یعنی شما اگه تو این جلسه نمیگفتین من شاید هیچ وقت نمیفهمیدم که تو باور فراوانی انقدر خوب شدم .. یعنی فکر میکردم خوب طبیعیه دیگه مگه یه جور دیگه باید رفتار میکردم 😬😬 خلاصه که عاشقتم 🥰همه چی دست به دست داده من دارم حال میکنم و عشق میکنم و کیف میکنم هرروز هم شرایطم و این حال خوبم بهتر و بهتر میشه 😘😘 وایییی خیلی ذوق مرگممممممم 🥰🥰 استاد جانم کلی ماچ به کله تون 🤩🤩🤩😘😘😘😍😍😍😍😍🥰🥰🥰🥰🥰 عاشقتونم ☺️😍😍😍😍 راستی یادم رفت بگم ساعتمو به وقت شما تنظیم کردم الان اونجا ساعت ۹:۳۰ صبحه منتظرم زودتر سریال بهشت ببینم 😚😚 (تموم شد )
.
.
این کامنتم منو آروم کرده الان ..
.
.
یه کامنت دیگه هم توی سایت گذاشته بودم که اون واسه خودش یه کتاب میشه ..الان واقعا منقلب شدم و دارم از لرزش دست و هیجان میمیرم .. میخوام برم یکم با خدای خودم خلوت کنم و حتما اون کامنتمو میام میزارم ..
مثل همیشه خداوند هدایتم کرد به این کار که کامنتهامو بزارم شاید دلی تکون خورد ..قلبی بهش رو کرد . شاید دستی شدم که پیغامی بهتون بدم ..نمیدونممم من تسلیمممممممممممممممممممم .
.
.
دوستتون دارم استاد به زودی میام پیشتون ..
سپیده عزیز
بهت تبریک میگم برای موفقیت هایی که بدست آوردی با کار کردن مداوم روی خودت
برات آرزوی موفقیت های بیشتر دارم
ولی قرار نیست خودتو حرص بدی! که بقیه را بیاری توی راه!
از نظر من راه های رسیدن به خدا، بی نهایت راه هست
دلیل نمیشه تو با پر کردن ۲۵۰ دفتر رسیدی، بقیه هم همین جوری برسن!
شاید … شاید که نه! صد درصد راه بقیه متفاوت از راه توست
همون طور که استاد در جواب عادله گفتن که من هرگز به کسی مشاوره نمیدم که چکار بکنه یا چکار نکنه!
جزئیات راه رو کسی نمیتونه به کس دیگه ای بگه!
هرکس بر اساس ظرفیتی که بدست آورده و توی مداری که هست راهش بهش گفته میشه
مثلا من هدایت شدم به پروفایل تو و کامنت هاتو خوندم
ولی اگر کسی تو مدارش نباشه، حالا تو بیا اینجا کل کامنت هاتم بزار، اونی که تو مدارش نباشه، اینجا هم که کامنتاتو ببینه، مطمئن باش نمیخونه، یا اگرم بخونه، درکی ازشون نداره
پس آروم باش! درست مثل استاد!
بزار همه خودشون راهشون را پیدا کنن
خودشون بر اساس فرکانس شون توی مدار قرار بگیرن
دارم میبینم احساساتی شدی و فکر میکنی حالا که شاگرد اولی (البته به گفته خودت)، وظیفه داری جار بزنی و تقلا کنی که بقیه هم از راه تو بیان!
الگوی ما استاده!
ببین!
راحت و آروم هرچی که بهشون الهام بشه و به سمت هرچی که هدایت بشن، اونو انجام میدن
بقیش دیگه با استاد نیست!
یاد بگیریم از استاد
و کار خودمون را بکنیم و نگران بقیه نباشیم
هرکی از راه خودش میفته توی مسیر
یادت باشه همه از یه مسیر به مقصد نمیرسن!
(مثلا من خودم اصلا با دفتر پر کردن، حال نمیکنم، چون میدونم راه من متفاوته!
پس فقط به ندای قلبم گوش میکنم و راهی که بهم الهام میشه را انجام میدم)
ولی چیزی که از تو، هم توی گفتگو با استاد دیدم ، هم توی کامنتات میبینم اینه که فکر میکنی همه باید مثل تو عمل کنن و راهی که تو رفتی را برن!
چون دیدم مرتب میگفتی خیلی دارم روی خودم کار میکنم، دفتر جداگانه دارم و …..
این کار تو باعث میشه نه تنها برای بقیه انگیزه بخش نباشه، بلکه اون کسی که با دفتر و …. راهش نیست، دچار یاس و ناامیدی بشه و خیال کنه اگر ننویسه و دفتر پر نکنه، به هیچ جا نمیرسه!
مراقب نجواهای ریز ریز ِ ذهن باشیم!
برگرد . ببین قلبت اینو بهت گفته که بیای و کل کامنتاتو اینجا بیاری یا …… احساساتی شدی!!!!
این متن را هم من ننوشتم! بهم گفته شد و من نوشتم!!
از خدا میخوام که ما را به راه راست هدایت کنه
راه کسانی که به آنان نعمت بخشیده
و ما را در این راه ثابت قدم بداره
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سلام به دوست عزیزم. صبح از خواب بیدار شدم و به طور کاملا هدایتی اومدم روی کامنت شما و همینجور که میخوندم و میرفتم پایین تر بیشتر اشکام میریختن قشنگ میتونم لمس کنم که چه اتفاقاتی برای شما رخ داده خدایا شکرت که میتونیم نتایج هم دوره ای هامون رو ببینیم و ایمان مون قوی تر از قبل بشه ممنونم از شما که وقت گذاشتید و این همه اگاهی زیبا رو تایپ کردی. به خدای بزرگ میسپارمتون
یا رب العالمین
خدایا من سپیده جان از همون روزی که با اسناد تو کلاب هاوس حرف روی قلب من کلی ارزید گفتم خدایا سپیده این همه کار کرده آفرین بهش آفرین بهش که تسلیم بود ایمان داشت حرکت و نتیجه ایمان شم با شیرینی لذت بخش نتایجی که با حار خوبش ایچاد کرد و کنترل ذهن گرفت و میگیره
خداروشکر هزار مرتبه شکر عزیزم خیلی شکر وقتی داستان مهاجرتت رو گفتی عزیزم اصلا گفتم یه قطعی اینترنت و مهاجرت خیلی راحت به جای دلخواه
اصلا من انگار تو شوک بودم عزیزم بابا شاگرد خوب به شما میگن باور کن من یکی که ادا ی شاگرد بودن رو در میارم ایول خیلی خوشم اومد دمت گرم خدایا شکرت خدایا شکرت اصلا وقتی هدایت شدم به خوندن کامنتت تو این قسمت از فایل ها چشام برق زد و گفتم خدایا سپیده و کامنت که گذاشته سریع اومد روی کامنتت استاپ کردم
به خدا به خدا خشکم زد از این همه هدایت و تسلیم بودن و قوی بودن
خشکم زد و انگار داشتم داستان علمی تخیلی میخوندم اما این عین واقعیته که شما امروز داری تجربه ش میکنی تو زندگیت
واقعا تحسین میکنم قلبم کلی ارزید سپیده جان کلی کلییییییی خدایا چی بگم با کلام آخرت منفجر شدم که تسلیم شدی و گفتی این کامنت من هدایتی میشه برای بقیه دوستان وقتی گفتی خدایا ای کاش بقیه به احساسی که من دارم برسن و من روی نوشته هات تمرکز کردم و گفتم الهی آمین
الان که دارم برات کامنت می ذارم پر از حس شکر گذاری از هدایت خدام به کامنتت عالی بود بهت تبریک میگم واقعا لایق رسیدم به چیزای که تو زندگیت هست هستی نمونه ایمانی همراه عملی سپیده جان
وای خدا چشام پر از اشک اصلا حالم عجیبه خیلی
یه مدت طولانی هست به سایت سر نزدم و این روزا بیشتر دارم دوباره به سایت سر میزنم و اصلا نتایج دوستان هیولایی اومد روی سایت وای خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
چی بگم جز شکر جز اینکه خدایا ما رو به راه راست هدایت کن
خوش حالم که دوست ارزشمندی مثل شما تو این فرکانس باهاش هستم عاشقتونم عزیزم دست الله قدرتمند همراهت همیشه با قدرت ادامه بده که الگو شدی برای بچه ها ی سایت ایول دمت گرم من خودم تکون خوردم ها تکون خدایا شکرت باشد که کار کنیم روی خودمون و روی خدا مون حساب کنیم فقط نه روی خودمون و قدرت رو دستان خودش ببینیم
با آرزوی اتفاقات خوب و عالی بیشتر عزیز دلم 😘😘😘😘😘❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤😘
در پناه تنها قدرت کیهان باشی سپیده جان
سلام همشهری . آفرین بر تو که انقد نکته سنجی . تحسینت میکنم که انقد دقیق نکات عالی از کامنت سپیده درک کردی. خدایا شکرت
سلام سپیده جان ممنون از کامنتهای عالیتون.چقدر شما رو تحسین کردم.مرحبا به این پشتکارت.من اول راهم خیلی دوست دارم روزی مثل شما باشم
سلام عزیزم
دعا کن و دوست داشته باش
و بخواه که روزی مثل ” خودت ” باشی …. ” اصل خودت ” !
که ما همه منحصر بفرد آفریده شدیم!
دوسِت دارم دختر نازنینم
سلام به سپیده جان عزیزم
ممنونم عزیزدلم که به هدایت خدا عمل کردی
برای تک تک نتایج بی نظیرت تحسینت می کنم.
سپیده جان علاوه بر اون کارهایی که تو انجام میدی ، مثل چندین بار نکته برداری و … من یه کار دیگه هم انجام میدم، اینکه از کامنت های دوستان اون قسمت هایی که برام هدایت خداست رو هم نکته برداری می کنم.
عزیزم برای این دو کامنت تو نکته برداری جواب نمیده باید کلمه به کلمه بنویسمش.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
عاشقتم عزیزم پر نور تر و درخشان تر از همیشه بدرخشی عشقم
از تنها فرمانروای جهانیان بهترین ها را برایت خواستارم جان دلم
وای خدای من چقدر این کامنت زیبا بود ،خدایااا خیلی لذت بردم از این ایمان از این توکل از این تسلیم بودن از این تعهدی که خیلیی عالی دارید روی خودتون کار میکنید
ممنونم ازتون بابت این کامنت
خدایااا شکرت❤️
سلام و درود سپیده خانم
واوووو خدای من چقدر شما انرژی دارید چقدر این نوشتها روی من تاثیر میزاره و چقدر باورهای منو تغییر داد امیدوارم منم به مرحله ای از شما برسم و یه همچین کامنتی خلق کنم
سلام سپیده عزیز برات آرزوی سربلندی و دلی شاد دارم انشالله در همه مراحل زندگیت خنده روی لبانت نقش داشته باشه واقعا از خوندن کامنتهای زیبات لذت بردم واقعا نمونه یک انسان کامل هستی کسی که میتونم پایه باورهامو قوی تر کنم انشالله خیلی سری به اون ارزوی زیبات که دیدار استادمون در فلوریدا است برسی برات ارزوی بهترینهارو دارم خواهر عزیزم 🥰🥰🥰
سلام سپیده جان عزیزم.و سلام خدمت استاد و خانم شایسته مهربانم.
راستش اول ک من صدای شما رو شنیدم بعد از اینکه نتایج تون رو گفتید و همینطور حامد عزیز وقتی نتایج عالی تون رو گفتید ذهنمکلاااا ارور داد ک ای وااای من………، تو کجا ی کاری دختر ..؟؟توکه اصلا چیزی باور نکردی تو توهم باور داشتی اگر باور کنی ببیین چی میشه و الان نیست چوو نداشتی باورش رو…
یکم دلسردی طبیعی بود داشته باشم چون ذهنممدام نجوا میکرد اگر میخاستی یاد بگیری تا الان شده بود ولیییی دارممیفهمم کم کم قانون تکامل رو ک همه ما مثل شیرین جان سال اول و دوم مثل یه دانش اموز دبستانی حساب میشیم توی این مسیر ووو بعد از طی کردن این تکامل به مرحله دکتری😄(سپیده جان)میرسیم و این مثال مقطعی ک شیرین جون زدن ذهنمو منطقی کرد ک اروم باش میشه فقط باید ب خوبی این مسیر طی بشه.همه چی میشه
ووو مهم ترین باوراینکه دختر ها کمتر از پسر ها میتونند در امد داشته باشند یا اصلا نمی تونند نمیشه هم برام حل شد😍😍😍🥰حامد عزیز و سپیده عزیز خیلی درست این مسعله رو در ذهنم حل کردید .
بیشتر از همیشه موفق باشید و بدرخشید🌷🌷🌹🌺
سلااااااااااام به سپیده عزیزم
کامنتت منو متحول کرد و بغض گلومو فشار داد و اشکامو جارری کرد😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭بهت افتخار میکنم عزیزم
خاستم ازت بپرسم که اون اپلیکیشنای قرآن که به استاد رو گفتی رو که خیلی کامله با تجرمه و ریشه کلمات و….میشه بگی
مرسی ب خاطر این حجم از حس خوبی که پراکنده کردی
هرجای این کره خاکی که هستی خوش بدرخشی 🌹🌼🌷
سلام دوست عزیز . برنامه حدیث (hadis) خیلی عالیه همه نوع تفاسیر قرآن توش هست میتونین استفاده کنید. فکر کنم گوگل پلی نداشته باشه این برنامه رو و در گوگل سرچ کنید میاره براتون و خیلی ساده و آسون میتونید دانلود کنید.
خدا همه ما رو به راه راست هدایت بفرماید. الهی آمین
سپیده عزیزم، جان جانانم،
اون قدر غرق خوندن کامنتهات شدم، یه جاهایی اش سردم شد، گرمم شد، الان دستام یخ زده ولی مینویسم که عاشقتم و ممنونم که این کامنتها رو نوشتی تا من تازه وارد درسها بگیرم، کم نیارم و ادامه بدهم به راهی که توش هستیم
به خدا عاشقتم، عزیزمی که چقدر شیرین و رسا گفتی برامون از قدم به قدم رشد و پیشرفت و تکاملت
چقدر زیبا باهام حرف زدی و گفتی ادامه بده و من میگم چشم،،
با تمام وجودم عاشقتم، من هم اکثر وقتم، خوابم و بیداری ام را مشغول سایت و فایل و کامنتهای سایت هستم.
من هم عاشق استاد و این سایت الهی هستم که تمام حرفهای این سایت هدایت هستند و از طرف خدا هستند،
به معنای واقعی کلمه عاشقتم و دوستت دارم، چه کار خوبی کردی و گوش دادی به هدایتی که شدی و تمام کامنتهای قبلی ات رو اینجا برامون گذاشتی و لذت بردم، کیف کردم از حرفها و هدایتهایی که این بار از زبان تو گفته شد،
خداروشکر میکنم، خداروشکر میکنم و من هم خوشحالم و نشانه های زیاد میبینم که چی در انتظارمه، من هم مثل تو هدایت میشوم و میدونم و مطمئن هستم اون قدر رشد و پیشرفت میکنم از همه نظر ثروت و آگاهی و سلامتی و روابط و زندگی با آگاهی که خدا را با خودم یکی بدانم، اون روز خیلی دور نیست، نشانه ها باهام حرف میزنند، نشانه ها و هدایت ها رو میبینم و ادامه میدهم و از این دانشگاه استاد عباس منش سربلند بیرون میام، نمیخاهم فقط پاس کنم درسها رو، میخام با نمره بیست، میخام معدلم رو بیست کنم،
میخام اونقدر استاد و دوستانم بهم افتخار کنند، که عجب راهی است این راه
میخام ایمان رو با عملم نشون بدهم، با توکل تمام وجودم،
من خدا رو دارم و همین برای همه چیز است
عاشقتم سپیده جانم، عزیزم،، موفق باشید همکلاسی عزیزم
سلام سپیده عزیز
خدایا شکرت امروز نشونم این بود و هدایت شدم کامنت شما رو خوندم نمیدونی چقدر اشک ریختم خدایا با من داری چکار میکنی این قدر واضح میگی مریم ببین دوستاتو اونا تونستن تو هم میتونی همین که الان داری این کلمات و جملات رو میخونی خودش هدایته
نمیدونید که چند بار از نوشته هاتون اسکرین شات گرفتم که هی ببینم و بخونم و به همسرم هم بگم
و به لطف الله من حدود ۲ ماهی هست تو مسیر هدایت قرار گرفتم و دوره ی روانشناسی ثروت ۱ رو همسرم خریدن و داریم روش کار میکنیم
نتایج ام تا الان خوب بوده ولی بهتر و بهترش و میخوام
نتایج من:
وابستگی که به همسرم و مخصوصا پسر ۴ سالم داشتم خیلی خیلی خیلی کم شده طوری که دوشب تنهایی رفتم سفر مشهد
و اون رهایی که تو حرفاتون گفتین من واقعا تو سفرم این حس رو داشتم انگار به هیچکی تعلق ندارم و همین الانم این طورم
نموندن تو حال بد اصلا باورم نمیشه یعنی من خودمم این قدر عوض شدم؟
برادم چند روز قبل تصادف کرد و سبب مرگ یه خانم شد و الانم خیلی اوضاع روحی خوب و شرایط مالی خوبی ندارن
وقتی این و مادرم زنگ زد به من گفت باورتون نمیشه البته که میدونم میشه
چند دقیقه ای ناراحت بودم و فقط گفتم الخیر فی ما وقع هر چه اتفاق بیفته خیره و مدام این آیه تو ذهنم می یومد
لاخوف علیهم و لاهم یحزنون
و خیلی آروم بودم و اصلا هم جایی نگفتم که آی زمان مکان مردم بدونین
برادرم این اتفاق براش افتاده و مظلوم نمایی کنم واقعا خودم در شگفتم چقدر تغییر کردم خدایا مرسی
میدونم که اگه تو فرکانس بد بمونم اگه اتفاقات بد رو بگم به خودم بر میگرده حتی نباید در موردش با خدا حرف بزنم فقط از خدا خواستم خدایا تو هدایتشان کن منو هم هدایت کن به عنوان خواهرش چه کمکی کنم
که یهو این الهام قلبی رو دریافت کردم که برای همسر برادرم ویس بزارم و همین آیه رو براش بگم و بهش آرامش بدم و انجام دادم و ایشون هم خیلی خوشحال شد که ممنونم که آرومم کردی
خوشحال بودم از اینکه استاد میگفتن اگه همه به یه سمتی رفتن تو سمت مخالف اون رو حرکت کن و دیدم که خواهرم اون روز زنگ زده و از من خواست برو پیش بابا مامان باش کنارشون بت غصه نخورن
یعنی من داشتم شاخ در میآوردم مگه چه اتفاقی افتاده خداروشکر که برادرم سالمه من چه کار میتونم بکنم جز اینکه برم اونجا تو اون فضای ناراحتی چه فایده و اصلا هم دیگه بهش فکر نکردم
فقط در حد تماس هم میگرفتن سعی میکردم گوشی رو اونور بگیرم و گوش ندم و بهانه پسرم و بیارم و گوشی رو قطع کنم
خداروشکر شکر میکنم که این ها رو میتونم درک کنم
این قدر رابطم با خونواده همسرم عالی شده که نگو واقعا دلم براشون تنگ میشه
این قدر دلم آروم شده هر حرکتی میبینم ناراحتی تو دلم نمیمونه وای قبلا این قدر کشش میدادم تا طرف بیاد بگه باشه حق با توعه
خدای من میدونم خیلی کار دارم خیلی
همین قدر پیشرفت ام خیلی خوب بوده و میدونم باید تکاملم طی بشم و من فقط دارم لذت میبرم و ایمان دارم همچی خودش درست میشه و حرکت کردم و دارم زبان انگلیسی میخونم و تا اونجایی که یاد گرفتم رو فابل آموزشی درست کردم هر روز تو پیجم میزارم
اصلا همین یادگیری زبان انگلیسی هم هدایتی بود
پارسال دنبال مهد میگشتم برای پسرم چندین جا رفتم با کالسکه تو شهرمون با پسرم رفتم و یه دوستی بهم گفته بود جایی رو که اصلا مهد نبود خانه بازی چند زبانه بود
سر ظهر بود و من با کالسکه و بچه تو هوای گرم و شرجی شمال لحظه اذان ظهر بود و مهد مناسبی رو پیدا نکردم
که لحظه اذان از خدا خواستم خدایا کمکم کن چکار کنم و خدا منو به سمت اون خانه بازی چند زبانه هدایت کرد
و الان پسر من یکساله اونجاست و وابستگی ای که به من داست و جایز نمیشوند به لطف الله کاملا برطرف شد و روزی حدودا ۶ ساعت اونجاست و دوزبانه هست
و میگم خدایا اگه اینجا نمیومدم الان بچه منم مثل بقیه ها چهار تا شعر فارسی و کاردستی فقط بلد بود ولی اینجا کلاس ژیمناستیک داره چقدر پیشرفت کرده نقاشی میکنه من تخیلی خودم باورم نمیشه اینو یه پسر ۴ ساله کشیده
کلاس پژوهشی دارن و لباس فرم شون لباس پزشکی هست وقتی در و باز میکنی کلی دکتر کوچولو میبینی که مسلطن به زبان انگلیسی و مثل زبان مادری یاد گرفتن بدون کتاب فقط با مکالمه مربی های دوست داشتنی و صبوری که دارن
تو تصوراتم همیشه به تحصیل پسرم تو خارج ایران فکر میکردم و مطمئن هستم این هدایت من بی دلیل نبوده و منی که متنفر بودم از زبان انگلیسی
چطور شد یهو یه فایل آموزشی دیدم و تماس گرفتم و دوره خریدم و با لذت خوندم یاد گرفتم اصلا اهرم رنج و لذتم رو یادگیری زبان انگلیسی گذاشتم و
موندم همبن دیشب به همسرم گفتم
علیرضا من به خواب هم نمیدیدم بتونم زبان یاد بگیرم
اصلا من کجا
خدایا چه ها کردی با من
خدایا من و روانشناسی ثروت ۱ خدایا مرسی که این قدر هوامو داری و همیشه دوست داشتم استقلال مالی داشته باشم و از خدا میخواستم و خدا من رو تو مسیر هدایتش این قدر قشنگ قرار داده
خودم فکر میکنم جز اشک چیزی ندارم بگم
دوستان مطمئنم به استقلال مالی میرسم خیلی زود و میام براتون میگم همین جا و خودم رو تو کشور خارجی تصور کردم و میبینم برای تحصیل پسرم میام و حتی میام استاد پیستون و شما رو از نزدیک میبینم و اون موقع نتیجه دستمه و سرم بالاست و اشکه تو چشام حلقه زده مطمئنم روزی رو که مسلم به زبان انگلیسی و دارم برای بنده های خوب تو هم فارسی هم انگلیسی از نتایج حرف میزنم تو جمع خیلی بزرگ الهی شکرت
الهی شکرت استاد سدی دستی از دستای خدا برای من
❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خدایا
مرسی که هدایتم کردی و میکنی و هر لحظه کمکم میکنی
قدم های کوچک رو ولی پیوسته در راه پیشرفت خودم و جهان هستی بر میدارم
الله مهربونم سپاس گزارم
سلام ……..سپیده جان …میشه بهمم یه دیدگاهی بدی در مورد اسون رسیدن به خواسته ………..مثلا ما تو ذهنمون هست که سخت به خواسته برسیم ارزشش بیشتر هست و همه میگن تو کولاک کردی …..ولی خواسته هایی که اسون و راحت به وسیله دستان خدا برامون رخ میده ارزشش کمتر هست..میشه بهترین دیدگاه و نظرت را در مورد این باور مخرب برام بنویسی ……….خیلی ازت ممنونم ..برات ارزوی پیشرفت بیشتر دارم.
سپیده عزیزم امشب برام از سایت ایمیل اومدکه سپیده کامنت گذاشته خدایا شکرت برای این قابلیت فوق العاده سایتمون من کلا فراموش کرده بودم شمارو ولی مطمئن بودم که الکی اسم شمارو انتخاب نکرده بودم بعد اومدم و کامنت شمارو خوندم و تازه تو چندتا از کامنت ها یاداوری شد که اره سپیده جون هم از شاگرد خوبای دوازده قدمه چه قدر حساتو به دوازده قدم قشنگ درک میکردم واقعا با تمام وجود باهات موافقم اصلا در قالب کلمات نمیگنجه منم الان دارم متعهدانه دوباره دوره هارو میرم جلو سپیده جون مثلا یه جلسه رو صبح گوش کردم ها میخوام برم جلسه بعدی بعد میگم بزار این قسمت رو یه بار دیگه گوش کنم میگم وا اینارو کی گفته استاد من که این جلسه رو صبح گوش دادم اگه این حرف رو بقیه میزدن هیچ وقت باورم نمیشد ویا به قول یکی از دوستان که میگفت آدم اولش فکر میکنه استاد داره فقط وفقط تبلیغ میکنه ولی واقعا خودشون هم اذعان میکنن که منم به فایلهام چندین بار گوش میکنم چون این اتفاق برا کامنت های خودم هم زیاد اتفاق افتاده شاید یه کامنتم رو ده بار خوندم
در نهایت برات کامنت نوشتم که سپیده عزیزم ازت میخوام که برا همه ما بنویسی وبا این کار هم خودت وهم همه مارو بیشتر گسترش بدی و این انرژی ده ها برابرش به خودت برمیگرده من از کامنت هات از نتایجت خیلی خوشحال شدم چه قدر درسها گرفتم واقعا این تحسین ها نه اینکه فقط برا نتایج باشه نه چون نتیجه فقط نتیجست مهم و لذت بخش اون قسمت هایی هست که شمادوستای شجاعم رفتید به دل ترسهاتون عمل کردید به الهاماتتون وایمانتون رو واقعا نشون دادید تسلیم شدید وخلاصه هزاران درس دیگه چون مطمئنم منم اگه یه روزی تو موقعیت شما گیرکنم دقیقا کلمه به کلمه کامنتت یادم خواهد اومد واینا همش برام یه عالمه انگیزه وباور میشه که اگه سپیده تونست پس تو هم میتونی فقط ایمان داشته باش ممنون سپیده عزیزم منتظر کامنت های عالی وتوحیدی و سرشار از نتیجه وآگاهی هستم موفق تر باشی دوست همقدمی من
سلام سپیده عزیزم
ممنون که اینقدر با احساسات تمام نوشتی، چقدر قشنگ قوانین رو درک کردی و بهشون عمل میکنیم.
باور نمیکنی وقتی جلسه کلاب هاوس رو دیدم، چقدر لذت بردم وقتی حرف میزدی ، چقدر با اشتیاق تمام از نتایجت میگفتی، چنان شور و شعفی در وجودم بود که فقط دلم میخواست کنارتون بودم و بغلتون میکردم.
وقتی حرف میزدی من صدای خدا رو میشنیدم که به من انگیزه میداد به منی که اول راه هستم تا بیشتر روی خودم کار کنم.
با تمام وجودم دوستتون دارم
و آرزوی موفقیت براتون دارم.
عاشقانه دوستتون دارم.
به نام خدای مهربان
سلام به سپیده خانم فوق العاده
من کامت شمارو خواندم و ولی لذت بردم کلی ایده از توش کشیدم بیرون و ولی باورم واقعا لذت بردم
اولش که شروع به خواندن کامنت شما کروم تا چند دقیقه هنگ بودم که قضیه چی اصلا ولی در ادامه بیشتر متوجه شدم و کلی ذوق کردم که از ترسها گذشتین و کلی پیشرفت داشتین
کلی هم خندیدم از نمک حرف هاتون کلی لذت بردم که کلی با شوق و با عشق و با جذابیت نوشته بودین
تبریک می گم به همسرتون و برای شما ارزوی خوشبختی می کنم
من هم دوره دوازده قدم هستم و مثل شما مهاجرت کردم اما یک مهاجرت دیگه هم برای پیشرفت بیشترم در پیش دارم که خداوند نشانه هایش را از درون خواب و بیداریم کشورش را هم برایم مشخص کرد مثل همین شهری که خودش نشانم داد و الان در آن زندگی می کنم و به بی نهایت رشد داشتم به لطف الله
خیلی خوشحالم که این همه دوست اینجا در کنارم هستن که با عشق و با کلی نمک از تجربیات و زندگیشان بی منت خرج می کنند و من با لذت تمام استفاده می کنم
سیده جان امیدوارم هر روز ثروتمتد تر سلامت تر خوشحال تر با ایمان تر در مسیر تکامل زندگیت پیش بری دختر مهربان
سلام سپیده عزیز
من از دور با شما آشنا بودم از توی کلاپ هوس.
امروز یکمی ناامید شده بودم و حسم خوب نبود اونم علتش این بود که ۲روز اخیر کم فایل گوش داده بودم.
خیلی هدایتی به پروفایل شما و کامنت های شما هدایت شدم و نشستم کامنت ها رو کامل خودنم و کلی کیف کردم و روحیه گرفتم
تصمیم گرفتم که خیلی عمیق تر روی خودم کار کنم و حتی یک روز رو هم از دست ندم مثل شما
ممنون بابت این کامنت های فوقالعاده شما 😍😍🙏🙏❤❤
سلام سپیده عزیز.
با شنیدن داستان هدایت و مسیر تکاملی ات واقعا خوشحال شدم و اشک شوق در چشمانم حلقه زد.
این روزها بیشتر از هر زمانی نیاز به راهنمایی و نشانه هایی واضح دارم تا از سردرگمی و شک و تردید رهایی یابم.
هنوز اول راهم و مث نوزادی هستم که هیچ درکی و سوادی نداره.و تماما خودم و زندگیم و سپردم بخدا که خودش بهترین راهنما و هدایتگره.
وقتی صحبت ها رو میشنوم که چگونه ایمانت را از کلام در عمل جاری ساخته ای به وجد میام و صدایی در درونم میگه اینها همه پاسخ های خدا به تردیدهای توست که میگه قدم در راه بگذار و نگران نباش.
سپیده ی عزیز ، از خداوند متعال موفقیت روز افزون و خوشبختی را برایت خواستارم.
( در رابطه با فایل های قرآنی گفتی:که دو تا اپلیکیشن هست که خیلی خوبه ممنون میشم اگه اسمشون و بگی.)
وای وای سپیده جان، چیکار کردی با من؟ نشستم دارم کامنتات رو میخونم و اشک میریزم، چقدر ترمز پیدا کردم تو ذهنم، از دل همین نوشتههات کشیدمشون بیرونا، چقدر آگاهتر شدم، چقدر تحسینت کردم، چقدر ایده گرفتم ازت که چجوری رو دوازده قدم کار کنم چجوری دفترامو تفکیک کنم و…
دمت گرم دختر، برات بهترینها رو آرزو میکنم و ازت ممنونم که این نوشتهها رو با ما به اشتراک میذاری، روشنم کردی سپیده ازت مچکرم❤️🦋
سلام سپیده جان،
من عاشق شما هستم که اینقدر زیبا رشد کردی و زیبا توضیح دادی روند رشدت رو،، چقدر زیبا گفتی و شدی یه الگوی خوب برای من که من هم ادامه بدهم.
مرسی ازت،، ممنونم خواهر عزیزم
من ازت یه خواهش دارم که اون نرمافزار قرآن رو برام بفرستی،، من خیلی بهش احتیاج دارم، چون دسترسی به قرآن ندارم،، ممنون میشم برام بفرستی عزیز دلم
سلام به سپیده عزیزم.. چقدر تو قابل تحسینی.. چقدر لذت بردم از صدای زیبات از کامنت های فوق العادت..
مثل خواب میمونه..مثل معجزه…وقتی کامنتای قدیمت رو میخونم و قدم به قدم پیشرفت هات رو میبینم و اینکه چقدر هدایتی اون چیزی که با تمام وجود میخواستی و اون هم صحبتی با استاد بود، برات اتفاق افتاد..
عاشقتم و بی نهایت تحسینت میکنم..
سپیده عزیزم وقتی کامنت هات رو میخوندم احساس میکردم خیلی متفاوته طرز نوشتنت با کامنتای دیگه و یاد جودی آبوت افتادم که برای بابالنگ درازش نامه مینوشت همیشه😍☺️😄. آخه من این کارتن رو خیلی دوست داشتم… و یاد اون نامه های سراسر عشق جودی افتادم که تا یه اتفاق قشنگ میفتاد با تمام وجودش برا باباش مینوشت ..کامنت های تو هم همینقدر سراسر عشق بود برای استاد برای بابای معنوی مون که الهی همیشه سالم و پرانرژی باشن و عمرباعزت داشته باشن و ما بتونیم از وجودشون و از آگاهی هاشون استفاده کنیم…
برات آرزوی بهترینها رو دارم سپیده عزیزم
خیلی دوست دارم دختر خوش قلب و مهربون.😘💞💞
سلام دوست گرامی سپیده ی خوش فرکانس !
سپاسگزارم ازت که دست خدا شدی و کلی آگاهی ناب رو با ما به اشتراک گذاشتی. راستش خیلی دوست داشتم کامنت های لایک شده دوستانی که توی دوره 12 قدم هستن رو بخونم و خدا از طریق تو یه مقدار از خواسته ی منو برام محقق کرد ! خدایا شکرت.
کامنت هات فوق العاده ن . کاملا مشخصه که این کار رو از روی هدایت انجام دادی نه از روی احساساتی شدن ! که یکی از دوستان بهش اشاره کرده بود .
برای من که این کارت خیلی عالی بود. امیدوارم بقیه دوستان هم کامت های لایک شده شون در دوره ها رو برای استفاده ما بزارن.
خدایا شکرت
سلام بر هم خانواده ای عزیز،چون تو گفتگو یی که با استاد داشتید از یه اپلیکشن برای قرآن صحبت کردید میخواستم اونو معرفی کنید،ممنون و سپاس گزارم از شما
سلام سپیده عزیز، شجاع و با ایمان
از خوندن کامنتت لذت بردم و شجاعت و ایمانت رو تحسین میکنم عزیزم..وقتی نوشتی مهاجرت کردی گفتم این دختر همونیه که میتونه به تو کمک کنه..سپیده جان مدتی هست دچار کلنجار درونی شدم برای مهاجرت…هم دلم میخواد و هم وابستگی به خانوادم مثل غل و زنجیر شده و دست و پام رو بسته…سپیده جان من هم 12 قدم رو دارم..کدوم جلسه استاد در مورده مهاجرته؟
و یه کم از باورهایی که باعث شد با بعد عاطفی و دل کندن مهاجرت کنار بیای رو برام بگو عزیزم..
در پناه خدا سعادتمند باشی
سپیده، خوشگل، زیبا،جذاب، عزیز دل من،توواقعا بی نظیری،تا حالا تو ذهمم این پکیج همش یه خواب بود که یه دختر قوی ،هم خوشگل باشه،هم حذاب باشه، هم مستقل باشه،هم قوی باشه، هم توحیدی باشه،هم توحیدی باشه،هم موحد باشه،هم ثروتمند باشه،هم پولدار باشه،هم اندام رویایی داشتهدباشه، هم ورزشکار باشه،هم به چند زبان مسلط باشه،هم این حددددد عاشق رشد باشه و از لحظه به لحظه هاش اشچستفاده کنه، هم عاشق باشه،هم اینقدر تو حوزه ی کاری خودت موفق باشی.
زبنمدیگه قاصره عزیز دلم از تحسینت،این قدر تو خوبی که من هربار فقط حتی پروفایل زیبات و جذابتو میبینم و نوشته های زیبای تورو میخونم محو میشم و رشد میکنم عزیزمی.
واقعا خیلی دوست دارم تورو، با قدرت ادامه بده
سلام ب خانم سپیده . خواستم تشکر کنم از شما
هم مصاحبه با استاد فوق العاده بودید هم این کامنت شما ک سراسر آگاهی و ایمان و توکل و توحید بود. عالیییی
شما توی مصاحبه با استاد گفتید از یک اپ قرآنی استفاده مکنید ک بهتون کمک کرده ساده تر قرآن بخونید .
ممنون میشم معرفی کنید تا ما هم بتونیم استفاده کنیم
سلام سپیده عزیز چقدر خوشحال شدم از موفقیتهایی که بدست آوردی تحسینت میکنم احسنت به تو با این اراده وباورهای قویت از جز به جز کامنتت لذت برم قبل اینکه بیام به سایت سر بزنم حالم خوب نبود داشتم با گریه التماس خدا میکردم مدام هم به خودم نهیب میزدم احساس بد یعنی اتفاقات بد به خودم گفتم نشانه امروزم که دیدم گفتم خدایا اگر حرفام رو میشنوی خودت هدایتم کن خیلی اتفاقی آمدم سراغ این فایل وجالب تر اینکه من هیچ موقعه کامنتهای ابتدایی که کامل نیست وباید ادامه رو بزنم باز نمیکردم ولی گفتم بزار ببینم اینجا چی نوشته سپیده جان واقعا ازت ممنونم کلی انرژی گرفتم وایده از کامنتات دوست دارم
سلام سپیده جونم ، چقدر با احساس نوشتی عزیزم 😍 وقتی کامنت ها رو میخوندم همش خاطرات خودم برام تداعی میشد و خداروشکر که داریم هدایت میشیم به سمت نور و بهشت و برای خودمون خلق میکنیم 🤩😍😘
سپیده جونم چند وقته پیگیره پیدا کردنِ ی نرم افزار خوب هستم برای فهم بهتر قرآن 😊🤩 دیروز که تو حرف هاتون متوجه شدم شما دو تا نرم افزار میشناسید بجای ی دونه 🤣😃 اگه لطف کنید معرفی کنید عالی میشه که منم بتونم خوندن متفاوت قرآن و شروع کنم 🤪😘 خیلی هم سپاسگزارم 😍😘
سلام خدمت استادعزیزم وسیله جانم
صبح ازخواب بیدارشدم تورختخواب به خداگفتم میخوام امروز ی روز پرازخوشحالی وپرازآگاهی برام باشه
وهدایت شدم به کامنت پرازانرژی وآگاهی سپیده عزیزم باخوردن کامنت سپیده اینقدرحالم خوب شد اینقدر ذوق میکردم گفتم خدایاشکرت چقدرخوب هدایت میکنی چقدرزوداجابت میکنی
میگفتم عاشقتم خداکه روزم روساختی
ومطمئنم تاشب خیلی خوشحالترمیشم
چقدردرس داشت خدای من ،چقدرشاگردزرنگی سپیده عاشقتم،عاشق روش کارکردنتم،چقدر نیازداشتم به دونستن این روش کارکردن ممنون دوست دارم تابینهایت وخداروشکرمیکنم بابت اینکه منوتواین مسیرالهی قراردادوکلی دوستان عاشق الهی روبمن داد،ازاونجایی که من دوستی ندارم واازخدا میخوام ی دوست هم فرکانس ازنزدیک بامن آشنا کنه که بتونم مفاهیم قانون روبااون تمرین کنم ازخداسپاسگزارم که دوستان عزیزی رو مثل خانواده عباس منش بمن داده استاد سپاسگزارم دوست دارم نورباشیدودرنوربمانید
سلام سپیده عزیزم
در قسمت نمیدونم 2یا3بود شما گفتید دوتا نرم افزار برای خواندن قرآن هست که باهاش قرآن را خواندم و تفسیر کردم گفتید معرفی میکنید اما اینقدر ذوق و هیجان داشتید یادتون رفت😁 میشه اینجا بگید اسم اون نرم افزار ها رو به من سپاسگزارم