گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی - صفحه 12
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/04/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-04-27 05:33:192024-04-19 07:08:33گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
ردپای روز 129
روز شمار تحول زندگی من فصل پنجم
گفتگوی استاد عباس منش با دوستان | قسمت 11
به نام خداوند هدایتگرم که تمام راهها را برایم آسان و دلپذیر کرده است
سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم
سلام به تمام فرشتگانی که در این سایت بینظیر الهی ساکن هستند
عنوان فایل…شما جزو کدام گروه هستید؟
یعنی خیلی از نشانه ها را میبینیم و بهمون گفته میشه که باید تغییر کنیم ولی تغییری نمیکنیم .. حالا در همه ی زمینه ها و جنبه های زندگی مون
در حوزه ی سلامتی و یا در روابط و یا در کسب و کار و یا در حوزه ی مالی
خُب بعضی ها در همون مراحل اولیه که تضادها و نشونه ها رو میبینند تغییر می کنند (دقیقا مثل الان من البته بعد از آشنایی ام با استاد و آگاهی از قوانین)
وبعضی ها در مراحل بعدی تغییر می کنند قبل از اینکه چک و لقد رو بخورند تصمیم می گیرند که تغییر کنند….
و اما بعضی ها. رو ( مثل من و قبل از آشناییم با استاد و قبلنای من) جهان با چک و لقد مجبور به تغییر می کنه که اون تغییرات خیلی خیلی هم درد داشت
دقیقا مثل اون فرد معتاد که اولین اتفاقی که میوفته و نشونه هاشو میبینه .. اینکه اول از همه از کارش اخراج میشه و این یک تضاد یک نشونه ی واضحی است ولی گویا توجه نمی کنه و در مسیر نادرست ادامه میده و بعدش باز هم تضاد دیگری میرسه مثلا همسرش ازش جدا میشه ولی باز هم توجه نمی کنه و تضادها پشت سر تضادهای دیگه پیش میاد ولی باز هم توجه نمی کنه و در نتیجه تغییری نمی کنه و یواش یواش سلامتی شو از دست میده و بعدش یواش یواش خانه و زندگی شو از دست میده و بعدش میوفته توی جوب و دیگه هیچی نداره
خُب حالا بعضی ها تا اون لحظه هم نمی فهمند و میوفتن توی خفت و خواری و بعدش از این دنیا میروند..
خب استاد جان و دوستان عزیزم میخوام یک اعترافی کنم .. چون هیچوقت برای این فایل کامنتی ننوشتم چون فراری بودم از نوشتن این قسمت از فایل ولی امروز بلطف آموزهای استادم و بلطف این فایل های روزشمار تحول زندگی من با شجاعت آمدم اعتراف کنم که بله درسته .. دقیقا من هم مثل این مثال استاد نشونه ها و تضادها رو نفهمیدم و متوجه نشدم و آنقدر در نفهمی بسر بردم که همه چی مو از دست دادم و افتادم توی جوب .. فقط به اون قسمت انتهاییش نرسیدم .. یعنی فقط زنده ماندم اونجا بود که خدا کمکم کرد و منو رو بسمت استاد عباسمنش نازنینم هدایتم کرد و تغییرات از اونجا برام شروع شد .. دوستان عزیزم اینکه داستان مو توی پروفایلم نوشتم و دیگه آنقدر از اون روزها فاصله گرفتم که اصلا دوست ندارم ذره ای از اون روز ها. رو به یاد بیارم چون بقول استاد عزیزمون آنقدر با چک و لقد مجبور به تغییرات شدم که خیلی هم دردناک بود چون تا تهه تهه تهه تههش رفتمممم
الان شدم مثل قسمت اول سوال استاد اینکه قبل از اینکه تضادها و نشونه ها بهم بخوان چک و لقد بزنند خودم مثل بچه ی آدم میدونم که وقت تغییره … البته یک پله هم بالاتر رفتم اینکه همه چی خوب و عالی هستش میدونم نباید توی باد موافق بخوابم بلکه باید خودم اقدام به تغییر تحول کنم چون شخصیتم تغییر کرده .. استاد عزیزم بخدا در این زمینه شاگرد خوبی بودم چون طبق آموزهای شما به خودم تعهد دادم که وقتی همه چی خوب و عالی و آرومه من چقدر خوشبختم یعنی وقتع تغییره… مثل الان
یعنی خدایااا شکرت که الان در حال حاضر همه چی خوب و آرومه من چقدر خوشبختمممم دقیقا در همین لحظه ی خوشبختی دوست دارم یک تغییر تحول فوق العاده عالی و خوب داشته باشم چون احساس می کنم آماده و مهیا هستم .. الان وقته تغییرها
من همیشه فکر می کردم وقتی اوضاع خراب میشه باید تغییرات رو بوجود بیاریم ولی الان افکارم عوض شد و باورهام و شخصیتم تغییر کرده به این باور قدرتمند فوق العاده هدایت شدم که هر وقت همه چی خوب و عالی و راحت و چقدر من خوشبختم رسیدم وقتع تغییرها
پس چی شد!!!؟؟؟؟
شما هم متوجه شدید من چی رو متوجه شدم ؟؟؟؟؟
شما هم متوجه شدید چه موقعی باید تغییر کنید تا پله های موفقیت رو بالا برید؟؟؟؟
بخدا من خیلی خوب فهمیدم که چه وقت باید تغییر کنم
کلید اسرار زمان تغییر تحول خوب و عالی چه زمانی است؟؟؟
آفرین دوستان عزیزم دقیقا زمانی است که بگید همه چی آرومه من چقدر خوشبختمممم
خب الان یک چکاب کنید .. ببینید الان در چه وضعیتی هستید ..
البته نه اینکه خیلی زود تا این احساس رو کردید فوری به اقدام کنیداااااا تیپ و تاپ کنیداااااا .. بلکه یک مدت کوتاهی ببینید همه چی آرومه و ساکته . یعنی همه چی معمولی شده و بقول معروف بدیهی شده و عادی و یکنواخت خوب و عالی شده .. بعدش میگید عععععع چه خوبع .. چقدر همه چی عالیع و چقدر خوبع من چقدر خوشبختمممم دقیقا وقته تغییره.. اینا رو چند بار تکرار کردم که بخودم یادآوری کنم که چه زمانی وقت تغییر و تحول مون فرا می رسد و اینو واقعا از درونم احساس کردم
خدایاااا شکرت که روزم را با بهترین ها و زیبایی ها و شادی ها شروع کردم و از اینکه با بهترین ها و زیبایی ها و شادی ها روزم رو به شب می سانی و من رو هدایت کردی ممنون و سپاسگذارم
خدایاا شکرت من هم می خوام قله های بعدی رو فتح کنم و به همین چیزهایی که الان در زندگیم وجود داره شکر گذارم ولی قانع نیستم
هر چند شکر گذار تمام نعمت ها و برکت های الهی ام هستم و از اینکه هر روز بهتر و قشنگتر و بیشتر آسان تر در زندگیم جاری است ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت رو بجا می آورم ولی خدایااا من چیزهای بیشتر و بزرگتر و قشنگتر و با کیفیت تری رو از این جهان مادی تو می خواهم ..
می خوام بهترین ها رو تجربه کنم
می خواهم آسان شوم برای آسانی ها
می خواهم تمام راهها و درها و مسیرها تا ابد برای من آسان و زیبا و عرتمندانه باز و آزاد باشند..
خدایا شکرت می خواهم آسان شوم برای وهابیت های الهی که بطور مداوم و پایدار در زندگیم حاکم است
خدایاا شکرت می خوام ببینم و بشنوم و لمس کنم و آگاه شوم و بفهممم و درک کنم قدرت و توانگری و ثروتمندی و شادی و شادمانی و امنیت و آزادی پولی و مالی و مادی و معنوی و آزادی زمانی و آزادی مکانی و آزادی عمل در انجام دادن هر کاری و بلند آوازگی با اعتبار نیک و سلامتی و تندرستی کامل جسم و جان و روح و ذهن مقدس الهی ام رو زودتر و فراتر از آنچه که تصورش را می کنم و بهتر از آنچه که در تصوراتم هست وارد تجربه های زندگیم باشد الهی آمین
خدایااا شکرت که هر روز صبح فرصت زندگی دوباره بوجود میاد تا با یک شروع جدید و یک فصل جدید و تازه برای تغییر باورها و شخصیتم در این سایت ارزشمند و زندگیم شروع شود خدایا شکرت که به من فرصت زندگی کردن رو عطا کردی و من باید قدردان این موهبت الهی باشم که می توانم یک روز دیگر رو از این جهان هستی لذت ببرم و شاد باشم و از اینکه فهمیدم باید بطور مدام روی خودم کار کنم و شخصیتم رو بهبود ببخشم و تغییر کنم و بسمت بالاتری حرکت کنم ممنون و سپاسگذارم
ما ز بالایی مو به بالاتر می رویم
خدایا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم تا دستی فراتر. از دست ها و قدرتی بالاتر از قدرت ها برای من در کار باشی جهت رشد و پیشرفت ها و موفقیت های تکاملی در روند رشد پولی و مالی و مادی و معنوی ام در این جهان سه بُعدی مادی … تا آرامش بیشتری را داشته باشم .. تا لذت بیشتری را وارد تجربه ی زندگیم کنم.. تا بهترین ورژنی از خودم باشم .. دستی از دستان فرشتگان الهی را همراهم کنی برای توانگری ام تا پشتیبان و و محافظ و حامی و هدایتگرم باشی
خدایاااا ممنون و سپاسگذارم برای وفور و فراوانی تمام موهبت هایی که به نوبت وارد زندگیم می شوند .. خودت هماهنگ کن … خودت چیده مان کن … خودت سرو سامان ببخش… خودت تنظیم کن خودت برنامه ریزی کن
خدایااا فقط و فقط تو را می پرستم و فقط و فقط از تو یاری می جویم
IN GOD WE TRUST
به نام الله هدایتگر
سلام دوستان خوبم
ردپای من درفایل129سفرنامه
من الان که فکرمیکنم جزودسته دوم هستم که جهان بانشونه هاش داره بهم میگه بایدتغییرکنی دیگه دیرشده 3ساله تواین سایتی ونتایجت اون طورکه میخواستی نبوده پس کوعمل کوتعهدمگه استاداینجوری جلورفته یکم به خودت بیااحمد
یک کاری روشروع کن که ارزش خلق کنی برای جهان بااون
منم خیلی دوست دارم مهاجرت کنم ددنیاموتجربه کنم ولی هنوززمان اون فرانرسیده وبایدتکاملم رورعایت کنم
میشه2ساعت درهفته کارکنی ودرامد100برابری داشته باشی
میشه 19سالت باشه وجهان خودت روتغییربدی وهیچ ربطی به گذشتت نداشته باشی
پس موفقیت وثروتمندشدن نه به ساعت کاریه نه به سنه نه به تحصیلاته
همش باوره
تغییرکردن خیلی لذت بخشه یک دفه به خودت میای بعدمیبینی ایول من به همه ارزوهام رسیدم خدایاشکرتتت
اول بهبودشخصیت بعدکمکم اون ماشین اون خونه رویایی هم میاد100٪
پس اگه عاطفه سبحان وامیرتونستندپس منم میتونم
شادوموفق باشید
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم
روزشمار تحول زندگی من روز 129
سلسله فایلهای گفتگو با دوستان در واقع جایی برای الگو برداری از نتایج دوستان هستش و با شنیدن صحبتهای دوستان این امید را در من زنده میکند که میشود و با دیدن نشانه ها تغییر در زندگی رو باید شروع کرد و فقط باید به خدا ایمان داشت و توکل کرد و به دنبال علاقه خودم بروم .
ازخدا میخواهم که من رو در این مسیر هدایت و یاری کند . خدایا شکرت.
سلام به بهترین استاد موفقیت جهان
سلام به مریم جان شایسته ام
خدارو بینهایت شکر گزارم بابت این هدایت زیبایی که امروز شدم و از این فایل نگذشتم و نگاهش کردم و چقدر لذت بردم از موفقیت دوستان عزیز در این کلپ هاوس
خدایا مچکرم ازت که هر لحظه هدایتممیکنی
استاد بحث هدایت خیلی شیرینه خیلی زیاد
جوری که الانحتی با نوشتن اینجملات داره گریه اممیگیره
گلومپر از بغضه اما جایی ام که نمیشه گریه کرد بخاطر این همه لطف و عنایت خداوند به من بنده
استاد من از خداوند کمک خواستم
ازش هدایت خواستم
فهمیدم عقل سلیممن به هیچ جایی قد نمیده
انقدر محدوده که وقتی یه آگاهی برام جاری میشه
تا ساعتها فقط دلم میخواد یه جاییو پیدا کنم و فقط گریه کنم از این لطف بزرگی که خدا به من داره
استاد خودتون گفتین وقتی از کارتون استعفا دادین و بعد اون انفجار رخ داد
تا چندین روز گریه کردین
من میگم این گریه ها فقط بخاطر اون حس لطف خداونده که هدایتتون کرده
و این گریه چقدر شیرینه
چقدر پاک میکنه آدمو
چقدر درون آدمومیشوره
خالی میشی
هیچمیشی
میفهمی هیچکاره ای
و همه کارا رو یکی دیگه داره انجام میده
تو فقط درخواست میدی
بقیش با تو نیست
لطف خداست
اونجا که عاطفه ی عزیز گفتن هندزفری میزاشتن توی گوششون تا صحبتهای همکاراشون رو نشنون
من گریه ام گرفت
چون دقیقا خداوند من رو هم همینطور هدایت کرد
استاد به هیچ بودن خودم در این فایل خیلی پی بردم
و واقعا از خداوندمیخوام من رو هم هدایت کنه
درخواست شغل مورد علاقه ام رو به خداوند دادم و الان اتوکار کارگاه خیاطی جاریم شدم.
وقتی شروع به کار کروم دیدم چقدر دارم علاقه نشون میدم به این کار
آخه این که کاری نداره
بعد یادم افتاد به گذشته ام
که وقتی میخواستیم بریم بیرون من لباسهامو همیشه اتو میکردم و خیلی توی لباس تا کردن و اتو کردن مرتب و دقیق عمل میکردم.
جوری که خواهرهام به صدا در میومدن و میگفتن اگه زهرا میخواد لباساشو اتو کنه تا بریم بیرون،
کلا بیخیال بشین
چون زهرا حالا حالاها لباس اتو کردنش طول میکشه.
خخخخ
جوری با عشق لباسها رو اتو میکنم که انگار بهترین شغل جهانه
اما باورهای مخرب هم داره نجوا میشه در گوش من
میگه آخه اتو کردن که حرفه ای نیست که تو ادامه اش بدی.
این کار کمک نمیکنه به گسترش جهان،این که ارزشی نیست که تو خلقش کنی.
اتو کردن کار خاصی نیست که تو انقدر داری با عشق انجامش میدی
تهش هیچ کاره ای و …
بعد یه فکت اتفاق افتاد برام که به ذهنمنشون بدم
یکی اینکه جاریم از لباسهای اتو شده ای که من اتوشون کرده بودم انقدر لذت برد که اومد بالا سرم و بهمگفت(( اتو کار کی بودی تووو و لبخند زد بهم))
فهمیدم چقدر خوب کارم رو انجام دادم
و از طرفی هر بار یه مدلی لباسا رو اتو میکنم
و خلاقیت به خرج میدم
خخخ
و یه چیز دیگه ای که هست اینکه میگم یعنی من یه روزی یه خشک شویی بزرگ و زنجیره ای از خودم دارم؟!
و باز جواب خودمو میدم که برای خدا هیچ کاری نداره.
استاد انرژی مثبتتون رو برای من بفرستین
امیدوارم بتونم رسالتمو
با عشق انجامش بدم
تازه اول راهم
برای همه ی دوستانم هم آرزوی سعادت و خوشبختی دارم
بوس به همتون
استاد دوستت دارم
مریم جان دوستت دارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اگر به سراغ مهارت و شغل مور علاقه ی خود برویم هم احساس بسیار خوبی داشته و هم به گسترش جهان کمک می کنیم تصمیم بگیریم که به سراغ شغل مورد علاقه ی خود رفته و در انجام آن حرفه ای شویم . ما چند صباحی بیشتر در دنیا نیستیم بسیار مهم است به لحظه ی مرگ فکر کرده و جوری زندگی کنیم که حسرت نخوریم مسیری را برویم که نگوییم ای کاش مسیر دیگری را می رفتم فکر کردن به مرگ باعث می شود مسیر خود را بهبود دهیم زمانی که عزراییل بیاید به او چه خواهیم گفت؟ می گوییم صبر کن باید مسیر خود را بهبود دهم یا به او می گوییم آن چیزی که دوست دارم تجربه کنم را تجربه کرده ام و چقدر شکوفا شده ام و به گسترش جهان هم کمک کرده ام.
زمانی که سراغ مسیر مورد علاقه خود می رویم درهایی به روی ما باز خواهد شد و در آن حرفه ای خواهیم شد به میزانی که بر روی باورهای خود و کسب و کارمان کار تحقیق و آزمایش و خطا کرده و استانداردها و محدودیت ها را کمتر کنیم برای خودمان چالش ایجاد کرده و در آن بهتر و بهتر خواهیم شد و اینگونه درها به روی ما باز خواهد شد. زمانی که در مسیر مورد علاقه ی خود حرفه ای می شویم درهایی را می بینیم و باز می شود و موقعیت ها و اتفاقاتی می افتد که شروع آن از عشق و علاقه ای آتشین بوده است.
زمانی که باورهای نامناسب داریم با تلاش فیزیکی بسیار زیاد درآمد کمتری هم خواهیم داشت و زمانی که باورهای خود را بهبود و اصلاح می کنیم و مسیر درست را ادامه می دهیم بهتر و بهتر و با کیفیت تر خواهد شد و بسیاری از افراد از ما الگو خواهند گرفت .
جهان همیشه در حال رشد و پیشرفت بوده و برای همین کودکانی که به دنیا می آیند بسیار باهوش تر از گذشتگان هستند. بسیاری از ما حتی در سنین بزرگسالی نیز هیچ هدف و خواسته ای نداریم و نمی توانیم به آینده ی دور تر فکر کرده و هدف گذاری کنیم در زندگی نگاهی سطحی داشته و دوست داریم آن را به همین شکل سپری کنیم اما باید هدفی برای خود انتخاب کنیم که ارزش خلق کند.
همه ی ما این پتانسیل را داشته که در سنین پایین بسیار پیشرفت کنیم همان گونه که الگوهای بسیاری هم در این زمینه وجود دارد که با داشتن سن پایین بسیار پیشرفت کرده اند هر چقدر زودتر به قوانین آگاه شویم و باور کنیم که می توانیم با وجود سن کم یا زیاد پیشرفت کنیم به همان میزان می توانیم مسیر موفقیت را طی کرده و هدف داشته باشیم .
خدایا شکرت
عاشقتونیم
نشانه روز هفتم
عرض ادب احترام به استاد عزیزم وهمسرمهربانشون ودوستان همراهان مداربالا،خداوندراشاکرم از اینکه عضو خانواده موفق و پرانرژی شدم،دیدگاهم در بعضی اوقات بطور جدی نسبت به آینده ام منوشگفت زده میکنه و واقعا چرا تا چند روز قبل آگاهی نداشتم که زندگیمو خودم متحول میکنم،باید با تمرین و تکرار و انجام دادن آموزه های استاد در مسیر رشد ثابت قدم بشیم،آقا امیر که ساکن جزیره بسیار زیبای کیش هستن به توانایی خودش اعتماد کرد وشغل مورد علاقه شو تونست پیداکنه،همینطور عاطفه خانم،که فقط تومحیط کارش تاقبل رفتن به ترکیه،فایل استاد مدام گوش میکرد و بعداز مدتی بطورمستمرباانجام تمارین اکثر عزیزان به اون جایگاه که در خورشون هست میرسن،وهمینطور جوان19ساله که خیلی درک بالایی داشت تونست به اون نقطه از شفافیت و پایبندی توسط آموزش کشف قوانین در زندگی که زندگیمو خودم خلق میکنم برسه و حال دلش خوب باشه،این مسیر مطمئنا به خواسته های زیادی ختم میشود اما باید لذت زندگی کردن،طعم خوش شکرگزاری،رفتار زیبای جهان نسبت به دیگران وخودم،وتقدیراز آفریننده بی همتا، و اینکه برای وسیعتر شدن زیباییهای جهان رسالتم را به تکامل برسانم،خدایاشکرت بخاطر همه ی فراوانی ها زیبایی ها دریا و کوه آسمان ابر اکسیژن وخانواده سالمم،پدرومادر مهربانم،خواهروبرادرزیبایم، تپیدن قلب سالمم،استادپرانگیزه ام،مخلوقات بسیار عالی،
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
تسلیم بودن به نفع خودمونه
چون خداونده که داره اتفاقات رو رقم میزنه و هر اتفاقی به خواست خودش به سمت رشد و گسترش داره هدایت میکنه
اینجاس که به قول استاد تفاوت یک مسلم با یک جنگجو در تفاوت احساسش مشخص میشه
اگر احساسش خوبه یعنی این که به این که تنها خداوند جهان رو داره هدایت میکنه و اتفاقات رو اون به وجود میاره
و هر اتفاقی که میفته چون ما در جهت و مسیر خداوند هستیم به نفع ماست و داره مارو براساس تضادهایی که خوردیم و خواسته هایی که به وجود اومده به مسیر بهتر هدایت میکنه
و اینجاس تفاوت ی فردی که خداوند رو به شکل یک سیستم میبینه با کسی که فکر میکنه خداوند یک انسانه که اونو به خاطر گناهانی که کرده میخاد مجازات کنه
مثال میزنم
توی کسب و کارمون همه چی عالی بود اما سختی های بی نهایتی داشت که این ها تضاد بود کلی هزینه شده بود کلی سختی
به یک دفعه مسئولین این کار گفتن کلا نمیخایم اینطوری که قبلا شما کار میکردید کار کنیم و بهتره که یا برید سراغ کار دیگه و یا تغییر بدین شیوتون رو
ما وارد جنگ شدیم فکر کردیم که اونا قدرتی دارن در به وجود آمدن اتفاقات و فکر کردم که خداوند به خاطر گناهانم میخاد منو عذاب کنه
جزو دسته سوم بودم تا دم مرگرفتم حتی به فکر مرگ هم افتادم در لحظات آخر دستم رو جلوی خدا بلند کردم و گفتم خدایا میپذیرم که خودم به خود بد کردم تو منو نجات بده
آروم آروم دستمو گرفت
امروز به جایی رسیدم که بی نهایت بابت اون اتفاقات خداروشکر میکنم چون اون تجربه ها الان دارن بی نهایت بهم کمک میکنن
یادمه تو اون زمان فکر میکردم اگر بخاد تغییری ایجاد بشه دیگه ما نمیتونیم کاری کنیم چون تمام سرمایه رو گذاشته بودیم برای این کار
بعدا که پیش رفتم و از این کار کلا پا پس کشیدم کلی آدم اومدن بهم گفتن ما بهت سرمایه میدیم تو کار کن
گفتم خدای من یعنی تو برا من پلن داشتی و من مقاومت کردم که تا دم مرگ رفتم
اگر از بالا به این موضوع نگاه کنم به ابن نتیجه میرسم که تمام اتفاقات رو داره خداوند رقم میزنه و حتما براساس تضادهایی هس که من بهش برخوردم و خواسته هام ایجاد شده و اگر تسلیم باشم و بگذارم اتفاقات بیفته حتی دشمنان من هم تبدیل میشن سبب خیر برای من
خدایا اعتراف میکنم که هر لحظه نعمت های تو بر من جاریه حتی وقتی که فکر میکنم به تهش رسیدم و اگر تو را همه کاره بدونم و آدم هارا هیچ کاره و اگر بدونم هر اتفاقی بنابر درخواست های من داره ایجاد میشه بابت هر اتفاقی تورو شکر میکنم و مقاومت نمیکنم چون میدونم پشت این اتفاق به ظاهر خیلی بد خیر کثیر هس
خدایا از خودت میخام که تقوا داشته باشم و بابت هر اتفاقی تو رو شکر کنم
سلام بر دوستان عزیزم
سه نفر از دوستان صحبت کردنو چقدر توش نکته بود.اولیش دنبال علائق خودش رفت غواصی..دومیش درامد 100برابری با دوساعت کار درهفته بارورسازی قوی..سومی جوانی که در سن کم 19 به این همه تغیر دست پیدا کرده ..هر 3 نکات مشترکشون کار کردن روی خودشون از طریق آموزه های استاد ..
پس شدنیه ..حتی استاد فرمودن برای من هم باور داره میسازه این نوع باور…استاد چقدر خوبه که شما بعداز این همه کار کردن روی خودتون منیت ندارید و آنقدر متواضع هستید..
خداروشکر
شکرنعمت شکرت خدای مهربونم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
*چقدر فایل های گفتگو با دوستان رو دوست دارم و امیدوارم بازم ادامه داده بشه … خیلی کمک میکنه به تقویت باورها .. بخصوص فضایی که دوستان همه در فرکانس مناسبی هستند و کسی غلو نمیکنه
اوایل که با این فضا آشنا شدم اصلا متوجه نمیشدم یعنی چی ما به رشد و گسترش جهان کمک میکنیم! الان خیلی برام عجیبه که چطور درک نمیکردم! .. اینم قطعا جزو تغییر مدارهای منه که بهتر میفهمم مسائل رو وهمین باعث میشه حرکت رو به جلو رو ادامه بدم
*چقدر زیباست که یه نفر «شجاعت و جسارت» این رو داشته باشه که بره دنبال علاقه ش … کاری که از انجامش لذت ببره و عشق کنه
* این صحبت شما سرلوحه زندگیم شده که «جوری زندگی کنم که لحظه مرگ به مسیری که دوست داشتم برم و نرفتم حسرت نخورم (حالا یا بخاطر ترسهام و کم ایمانیم یا بخاطر ترس از قضاوت ها یا حرف های مردم یا هر دلیلی )
*خلق ارزش… چقدر این جمله تاثیرگذار هست
که جوری زندگی و کار کنیم که در این جهان رد پایی از خودمون بذاریم ، نه به معنی شهرت ، بلکه «ارزش» آفرینی
سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته
به نام رب العالمین
روز 129 ام روزشمار من
سلام بر استاد عزیزم
همزمان که روزشمارم را میگذرانم فایل های جدید شما با نام ذهنیت قدرتمند کننده یا ذهنیت محدود کننده روی سایت قرار گرفته و دومین جلسه این فایل ها اومده که روی موضوع چالش های زندگی و برخورد با آنها است.
دقیقا در این کلاپ هاوس هم موضوع چک و لگدهای دنیا است که همون تضادها میشه همون چالش های زندگیمون میشه.
تضادها و چالش ها میان تا به ما چیزهایی را بیاموزند تا ما بزرگ و بزرگتر بشیم . شاید خیلی از چالش ها را دلیلش را الان نفهمیم.
ولی وقتی به اطراف نگاه میکنیم میبینیم اون چالش ها برای همه پیش اومده تا یه جایی از زندگی اون را بکار ببندند.
برای مثال حدود 15 سال پیش برای ما موضوع مهاجرت پیش اومد و ما برای کانادا اقدام کردیم و پرونده روی من تشکیل شد . اون موقع دختر من یک سالش بود و من باید زبان انگلیسی میخوندم و امتحان آیلتس میدادم.
در حالی که من فقط یه ترم دانشگاه زبان خونده بودم و مدرسه و هیچی از زبان نمیدونستم.
و زمان من برای امتحان فقط شش ماه بود چون پرونده را داده بودند و من باید مدرک زبان را ارائه میدادم.
این چالش بزرگی بود من از ابتدا باید زبان میخواندم و کسانی که امتحان آیلتس دادند میدونند برای مبتدی کمترین زمانش 2 سال است. و برای کسی که زبان بلده یک سال هم کافیه تا خودش را برسونه چون قوانین خودش را داره و امتحانش چیزهای خاصی داره.
تازه با شرایط 15 سال پیش که امکانات نداشتیم.
حالا من با یه بچه کوچیک زبان مبتدی . باید چیکار میکردم.
شروع کردم و معلم خصوصی گرفتیم و نصفه شب ها درس میخوندم و تمرین میکردم بخاطر دختر کوچیکم . اون زمان هم نه اپلیکیشنی بود نه دیکشنری.
هیچی نداشتیم کتاب ها همراه با سی دی بودند. یعنی لیسنینگ فقط همون چند تا سی دی.
لغت را فقط باید از کتابهای دیکشنری پیدا میکردم برای من مبتدی یک متن ساده هیچی نمیفهمیدم و تقریبا همه لغات را باید درمیاوردم و معنی میکردم و در آخر هم معنی ها هیچ ربطی به متن نداشت. (خنده)
با این چالش روبرو شدم خیلی سختی کشیدم واقعا یه جاهایی گریه میکردم و میگفتم من دیگه نمیکشم. فشار روی من زیاده . همسرم هم میگفت اینهمه وکیل و پرونده . خواهش میکنم تمام تلاشت را بکن.
بالاخره ما امتحان را دادیم و یک نمره معقول و باورنکردنی هم گرفتم و پرونده کامل شد و فایل نامبر ما هم اومد یعنی پذیرفته شدیم.
منتظر برای مدیکال. یعنی وکیل به ما گفت کمتر از چندماه دیگه میایید اینجا یعنی کانادا.
یکدفعه زد و جنگ سوریه پیش اومد. اون زمان پرونده های کانادا در سفارت کانادا در سوریه تشکیل میشد.
و این جنگ باعث شد تمام سفارت خانه ها بسته بشه. و هیچ وکیلی نمیدونست پرونده ها کجا رفته. فقط گفته بودند که بهتون اعلام میشه.
ما خیلی ناراحت بودیم که چرا این اتفاق ها افتاد اونم لحظه های آخر.
من هنوز هم نمیدونم و نفهمیدم که چه چیزی صلاح ما بوده.
اما من بعد از اون زبان را با همون گروه زبان ادامه دادم و با هم دوست شدیم و بعد از یک سال حتی با هم همکار شدیم و یک کار عالی را ادامه دادیم و این سبب شد که من مشغول به کار بشم و حتی چند سال بعد من خودم شاگرد داشتم برای آموزش زبان.
نمیدونم باید یاد میگرفتم تا با آدم های متفاوت آشنا میشدم ؟!!!. باید زبان یادمیگرفتم تا تجربه های جدید با آدم های جدید را بکنم؟!!!!
چه دوستان خوبی پیدا کردم.
بعد از یک سال به ما اعلام کردند که پرونده ها رفته ورشو لهستان. حالا به شما اعلام میکنیم. که تا الان هیچ اعلامی نشد. خیلی از اون پرونده ها شکایت کردند در کانادا تا پرونده ها را از اول بررسی کنند. اما من در همون حین کار با موسسه زبان با وکیل های مهاجرتی کار میکردیم و باهاشون درمیان گذاشتم . گفتند اون پرونده های سال 2009 همچنان برای موکل های ماهم مونده و ما هم نمیتونیم اقدام کنیم.
خلاصه مطلب اینه ما به کانادا نرفتیم .
و جالبه امسال دوباره فایل نامبر را به یک وکیل دادم تا بررسی کنه گفتند این پرونده ها بسته شده و باید از اول اقدام کنید.
علت این چالش ها را نمیدونم شاید هیچ وقت هم نفهمم . اما من روبرو شدم و توانایی های خودم را دیدم . شاید در آینده علت اون ها را بفهمم و ممکنه حتی هیچ وقت نفهمم.
همونطور که استاد در یکی از فایل هاشون فرمودند ما هدایت میشیم به یه مسیر از اون مسیرهای دیگه خبر نداریم شاید هیچ وقت هم نفهمیم اما این مسیری که هدایت شدیم بهترین مسیر است.
ولی خیلی از این چالش ها برای من پیش اومده و من یک چیز جدید یاد گرفته ام . و همیشه میگم یه جایی ازش استفاده خواهم کرد.
خدا را شکر برای دوستان عزیزم در این فایل نشانه ها اومده و دنبال کردند و به نتیجه هم رسیده اند و براشون خیلی خیلی خوشحالم . و آرزوی موفقیت براشون دارم.
و جمله کلیدی این فایل برام این بود که آدم باید در کارش ارزش تولید کنه .
و منهم میگم آدم باید عاشق کارش باشه و با عشق خالص به کارش ارزش بده اونموقع همه ارزش اون کار را میفهمند چون ماییم که به کارمون ارزش میدیم.
خدایا شکرت برای این مسیر سبز
دوستتون دارم
سپاسگزارم