https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-24 08:07:502024-07-25 06:25:06گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
296نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود بر پیام آور زمانم استاد عزیز دل و خانم شایسته نازنینم و هم فرکانسی های فوق العاده من
امروز خیلی خوش حالم یعنی انقدر الان ذوق دارم که حد نداره دو روزی هست نجوا های شیطان ولکن نیستن سعی میکنم کنترل کنم ولی بازم در میره از دستم خلاصه منم حقیقتش رها کردم حال هیچ نداشتم اصن ، و باتوجه به اینکه هروقت مغزم پا بده به نجواها بدنم پاسخگو هست یعنی من هروقت به اندازه که کنترل نکنم و اجازه بدم نجواها پیشروی کنند بدنم به شکلی مریض میشه حالا کمی مریض شدم که الحمدلله بدنم قوی فقط یه آوانس بود برای نشان دادن اینکه دخترم در مسیر نیستی ، امروز تو ستاره قطبی از خدا درخواست کردم هدایتم کنه نشانه ها رو بهم بگه وعشق برام بفرسته رفتم سرتمرینم تمرین کردم بعدش منشی باشگاه یه دختر بشدت محترم و مهربونی هستش خیلی باهام رفیقه به شوخی گفت تو دوروزه مغزت ریخته بهم تو قیافه ای معلوم نی چته ؟! من یه لحظه جا خوردم که من برو خودم نمیارم ولی ببین این دختر قشنگ اومد گفت هدا بیدار شو بسه دو روز خوابیدی برگرد به مسیر ، اولش واقعا شوکه شدم یعنی انقدر واضحم ، بعدش نشستم با خودم هی نجوا میخواست بیاد که امروز خودت تمرین نکن بزار مغزت کنترل کن بعد حوصله ات اومد ورزش کن یهو یاد ستاره قطبی افتادم که من خواستم خدا هدایتم کنه نشانه برام بفرسته ببین نشانه تو اینه از زبان این بنده باتو صحبت کردم واضح که برگرد به مسیر الانم نشانه رو دریافتی دیر نیست برگرد و گفتم این همون عشقی بود که از خدا خواستم برام بفرسته ، که بنده من حواسم بهت هست یه ذوق و شوقی اومد تو وجودم که دوست داشتم جیغ بزنم از شدت خوشحالی خیلی لذت بخش بود بعد کنترل کردم یک ساعت نیم تمرین کردم عشق کردم امروز عالی بود این نشانه و بعد رسیدم خونه یه پیام از دوستم اومد هدا خواب دیدم حالت ناخوشه و تب داری، بهتری؟! من چی بگم به این حد عشق به این حد که هدا من سفت بغلت میکنم هرچی عشقه مال تو خیلییییییی ذوق کردم بخدا اشکم در اومد پیام دوستم دیدم ، اینجاست میفهمم و درک میکنم که استاد میگه به محض اینکه تصمیم بگیری برگردی تو مسیر همه چی عوض میشه اره عوض شد بخدا عوض شد من الان حالم عالیه نمیتونم این حال خوبم با کلمات وصف کنم خیلی لذت بخشه خدایاشکرت خدایاشکرت برای خدا بودنت و خدایا شکرت که جز برگزیدگان شدم تا با استاد بااین آگاهی ها و کارکرد جهانم آشنا بشم این خودش یه برده من واقعا احساس لیاقت میکنم که خدا منو هدایت کرد تو این مسیر قرار بگیرم بفهمم من خالق زندگی خودم هستم شاید گاهی بیراهه برم ولی همین که حواست جمع کنی برگردی قشنگ خدا سفت بغلت میکنه میگه بیا که قراره کلی بهت عشق حال بدم .
خدایا شکرت
خدایاشکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت برای وجودم در این مکان مقدس شکرت برای وجود استاد عزیز دلم خانم شایسته قشنگم و دوستای هم فرکانسم.
ان الله سریع الحساب…انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی…
این آیه سریع الحساب بودن خداوند خیلی منطق قوی میده که خداوند در لحظه پاسخ میده، اما در بحث تکامل این موضوع ملموسه یعنی به هر اندازه ما رشد کنیم بدون تاخیر دنیامون تکامل پیدا میکنه، اما از اونطرف اینطوری نیست، یعنی به محض فرستادن فرکانس منفی و توجه به نکات منفی اتفاقات منفی نمیفته، اینم خداوند به شکل های مختلف در آیات بیان فرموده، چه آیاتی که بیان میکنه از بسیاری از خطاهای شما میگذریم، یا مثلا این آیات:
و اگر خدا برای مردم در عذاب و مجازات همان گونه که آنان در طلب خیر و خوشی شتاب دارند، شتاب می ورزید، قطعاً مدت عمرشان [با نزول عذاب و مجازات] پایان می یافت؛ پس کسانی که دیدارِ [قیامتِ] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، وا می گذاریم تا در طغیانشان سرگردان بمانند.
پس تا اینجا دو مدل آیاتو بررسی کردیم که اولا پاسخ فرکانس مناسب در لحظه است ولی فرکانس نا مناسب کمی با اغماض پاسخ داده میشه و این درک ارحم الراحمین بودن خداونده، یعنی اونطور که جهان در پاسخ به فرکانس مثبت دقیق و سیستمی عمل میکنه در پاسخ به فرکانس منفی کمی با ضرباهنگ کندتر عمل میکنه، چرا؟ چون خطا اقتضای نسیان و فراموشی انسانه و البته نه برای کسی که عمدا تکرار اشتباه کنه… و این بسیار امیدبخشه و کمک میکنه که هرچقدر زمین خوردیم بلند شیم و از نو شروع کنیم که خداوند مارو همینگونه پذیرفته و با همه نقایصمون پذیرفته پا به این دنیا بزاریم و عشقشو لمس کنیم و در جریان زندگی، کسب و کار، روابط و … تجربش کنیم.
استاد جان شما گفتید که به محض تغییر ما جهان هم تغییر میکنه و تاخیر نداره
من به شخصه به وضوح این مورد رو در روابط دیدم
من تا چند ماه پیش با اینکه با شما آشنا شده بودم و فایل های عالی تون رو گوش می کردم اما عمل نمی کردم و عزت به نفس واقعا پایینی داشتم
توی مدرسه از کلاس اول تا الان همیشه توی هر کلاس و هر مدرسه ای بلااستسنا افرادی بودن که با من انگار دشمنی داشتن و منو مسخره می کردن
هیچوقت رفیقی به اون صورت نداشتم و توی زنگهای تفریح اکثرا تنها بودم
ولی اومدم و روی خودم کار کردم و بوممممممم…
روابط من ترکید . رفتار همه ی بچه های کلاس و مدرسه با من تغییر کرد از همون روز اولی که من تغییر کردم
دیگه کسی منو مسخره نمی کرد به هیچ عنوان
همه منو دوست داشتن ، دیگه زنگهای تفریح تنها نبودم و حداقل یکی دو نفر کنارم بودن
همه با من خوب حرف میزدن ، ازم تعریف می کردن
هر روز با آدم های بیشتری آشنا می شدم و دوستای زیادی پیدا کردم
من چند سالی هست که نقاشی می کنم و حدود دو ماه پیش گالری برگزار کردم و شهامت و اعتماد به نفس به خرج دادم و رفتم با هماهنگی معلم عربی توی زنگ عربی هر سه تا کلاس نهم کلاس به کلاس خودم رو معرفی کردم و گفتم فلان موقع گالری داریم و اتفاق عجیبی افتاد
17 نفر از بچه ها اومدن گالری حتی یک نفر رو هم اصلا نمیشناختم ولی اومده بود
بعضیا پدر یا مادرشون رو هم آورده بودن
همون هایی که قبل از تغییر من بنظرم بدترین آدم های کره زمین بودن و منو مسخره می کردن اومدن و لقب استاد رو به من دادن
چقدر از کارام تعریف کردن
دو تا از معلم ها هم اومدن یکی شون یه گل و گلدان خیلی بزرگ و خوشگل اورد
یکی از بچه ها هم یه شاخه گل تو شیشه آورد که من اصلا تا قبل این به گل آوردن فکر نکرده بودم
حتی دو تا از بچه های دوبار اومدن گالری ( چون یک هفته گالری برقرار بود )
دو تا از عمه هام و مادر بزرگم هم اومدن و یه جعبه شکلات آوردن .
و چقدر توی مدرسه هم عزت و احترام پیدا کردم
بقیه هم که نیومدن چقدر عذر خواهی کردن درصورتی که من اصلا توقعی نداشتم ازشون
حتی از بچه های کوچکتر توی هفتم و هشتم هم دیگه منو میشناختن
حدود چهار تا از بچه ها برام توی اینستا استوری گذاشتن
و اصلا با خودم گفتن خدایا مگه میشه؟ اینا همونان که تا چند وقت پیش انقدر منو مسخره میکردن و عذاب میکشیدم؟ بعد الان میان گالری و استوری میزارن و استاد استاد میکنن و ازم امضا میگیرن؟
واقعا خدارا شکر خدارا صد هزار مرتبه شکر
که قوانینی قرار داد که به محض تغییر ما جهان هم تغییر کنه خدا جونم شکرت️️
استاد بیشتر از هر چیز لذت میبرم از آموزشهای ساده ودقیق وریز شما
تحسینتون میکنم که اینقدر با منطق ودقیق ازبین صحبتهای دوستان نکته های مهم قانون رو درمیاورید واینقدر کامل ورساموضوع رو توضیح میدین
استاد وقتی شکیبا جان داشتن از نتیجه هاشون صحبت میکردن تحسینش کردم آره قانون جواب میده
بعد که شما توضیحاتی درمورد صحبتهای شکیبا جان دادین دیدم چقدر ریز به صحبتهای بچها توجه دارین واین موضوع صبر که شکیبا جان درموردش صحبت کرد رو برامون باز کردین
واز اینکه قانون جهان هستی بر پایه ی عدالته
ومثل آینه عمل میکنه وبه محضی که در خودمون تغییر ایجاد میکنیم در لحظه نتیجه میگیریم وجهان بهمون پاسخ میده،امیدوار میشم وتوجه وتمرکز بیشتری میزارم که قدم قدم با تغییرات کوچیک کوچیک ونتیجه های بدست اومده قدمهام رو بزرگتر کنم ونتیجه های بزرگتر بگیرم
به اندازه ای در خودمون تغییر ایجاد میکنیم به همون اندازه نتیجه هم میگیریم.
نتایج زمانی تغییر میکنه که شخصیت ما تغییر کنه تا زمانی ادامه دارد که ما روی بهبود شخصیتمون کار کنیم
مثل غذا خوردن و آب خوردنمون
اگر غذا و آب رو اینقدر بخوریم که سیر بشیم باز هم نهایتا بعد از یه روز گرسنه میشیم و تشنه میشیم
این نیست که بگیم من دیگه کار کردم رو خودم و الان دیگه بسه
نه باید تا زنده هستیم و نتایج خوب میخوایم کار کنیم و کار کنیم و کار کنیم روی بهبود ایمان و توکل و شخصیتمون و و قتی چرخ زندگیمون روغن کاری بشه زندگی روان میشود و خواسته ها پشت سر هم میرسن و تنها کاری که ما باید طبق قانون انجام بدیم اینست که رها باشیم آرامش داشته باشیم و از مسیر لذت ببریم شاد باشیم
تمرکز رو بذاریم روی دیدن و صحبت کردن از زیباییها تحسین کنیم
ذهن رو بتونیم هر روز بیشتر و بیشتر کنترل کنیم که از طریق ذهن و افکار و باورها تمام اتفاقات رو رقممیزنیم چه خوب و چه بد
خدایا شکرت که هر لحظه منو هدایت میکنی خدایا کمکم کن بتونم بیشتر ذهنم رو کنترل کنم
خدایا شکرت که امروز رو به من فرصت زندگی کردن و لذت بردن دادی خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش ارزشمند و خانم شایسته ی نازنینم، که هر بار میایم سایت با کلی هدیه ی ناب و تجلی عشق توی سایت سورپرایز میشیم، خیلی هدایتی امروز این فایل برام پررنگ شد و بالغ بر 3 بار پشت سر هم گوشش کردم، چقدر دوست عزیزمون قشنگ و قدم به قدم مسیر موفقیتش رو آگاهانه و متعهدانه چیده و حرکت کرده، و هر بار که کامنت و دریافتی از این خونواده ی موفق میشنوم لذت میبرم و میگم ایول بچه ها، دمتون گرم که اینقدر قشنگ دارین عمل میکنین.
کوتاه و مختصرو مفید میرم سر اصل مطلب برا خودم، که الهه ی عزیزم اگه بری چکاپ فرکانسی خودتو ببینی متوجه میشی که تفاوتت از زمانی که شروع کردی به اعمال قوانین کیهانی و استفاده از آموزه های عملی و ناب استاد مثل تفاوت فرش و عرش میشه، به قول استاد جانم یه وقتایی دچار روزمرگی میشیم و یادمون میره از اصل و اساس قوانین و نگاه متفاوت و البته عملکرد متفاوتمون رو، خوب که دورامون رو میزنیم، به درهای بسته میخوریم و احساس میکنیم روی یه سراشیبی مثل سرسره افتادیم که نه تنها لذت نداره که ترس و دردش هی بیشتر و بیشترم میشه، یه دفعه ای به خودمون میایم و یه ترمز و مکث و در ادامه فرمون لحظه هامون رو میپیچونیم تو مسیر لذت بردن و مدیریت آگاهانه ی ورودی هامون و البته که مثل آیینه جهانم جوابیه ی ما رو با عشق و به راحتی میده!
منم امروز بعد از گوش دادن به این فایل تصمیم گرفتم، مجدد به یاد بیارم و چکاپ فرکانسی خودم رو دوباره دقیق و کامل مکتوب کنم و به خودم آگاهی های ناب دوره ه های ارزشمندمون رو تقدیم کنم، دوست داشتم این حرکت متعهدانه ترم رو توی سایت با نوشتن یک کامنت، جشن بگیرم. و مرسی از شما که برا خوندن این متن زمان گذاشتین، پیش به سوی خلق قدرتمند کننده تر زندگی مون ️
سلام خدمت استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز و همه دوستان عزیزم
شکیبای عزیز سلام شما چقدر منطقی و زیبا صحبت میکنید و چه نتایج عالی گرفتید و من سپاسگزار شما هستم که دستتون رو بالا بردید و صحبت کردید ،شما اصلا با شخصیت گذشته قابل قیاس نیستید و به کلی شخصیتتان عوض شده و این نکته اصلی است
تغییر شخصیت
ابتدا ورودی کنترل میشود یعنی هم ورودیهای نادرست حذف و ورودیهای خوب داده میشود.تمام حسگرهای ما مورد کنترل ماست.کنترل ذهن توی تکامل جواب میده و بعد از مدتی که خودمون رو عادت بدیم به شکرگزاری ،شکرگزار میشویم و وقتی این اتفاقات بیفتد کانون توجه که تغییر کرد نتیجه عوض میشود.
کم کم با کار کردن روی خودمان سرمون میاریم لالا میبینیم اَه چقدر با گذشته مون فاصله گرفتیم و وقتی هیچ ربطی به گذشته نداشتیم ،نتایج هیچ ربطی به گذشته ندارد.
استاد رو ببینید چقدر کنترل ذهن دارد ،حتی با صحبت هم تمرکز بر اصلش برداشته نمیشود و شکیبا را هدایت به گفتن اصل و تغییر شخصیت خودش کرد.
استاد اصلا حرف زدن بدون نتیجه را دوست ندارد ،ایشان میگن بگویید در کدام دوره ها چه پیشرفتی کردید و با جزئیات بگویید!!!
این برای ما یک کار عملی است و نکته دارد،خیلی از ما دنبال حرف قشنگیم و حتی خیلی تو دام قشنگ صحبت کردن افتادیم و بعضی اوقات با توجه به شخصیت حمایتگر وارد کمک به دیگران میشویم و غافل از این هستیم که بابا خودِ تغییر از دور داد میزنه و بقیه میبینن و میان ازت میپرسن و اگه پرسیدن آدرس سایت بده.
به محض تغییر فرکانس،یعنی باورها بلافاصله نتیجه های کوچک می آید.آینه رو ببین بلافاصله حرکتت تغییر کنه آیینه نشون میده پس اگر تغییر نکردی بگرد دنبال ایرادت و دقیقا متوجه شو و اصلاح کن.
باز هم تحسین میکنم شکیبای عزیز رو مخصوصا تغییر اعتماد و عزت نفسی و از استادم سپاسگزارم که ترتیب این گفتگو را دادند و خدا رو شکرگزارم که من هم توانستم گوش کنم.
ب نام خدای مهرباان !سلام ب استادعزیزم ومریم نازنینم وسلام ب دوستای گلم !استاد جان بسیار تشکر میکنم بابت کلام شیوا انگیزش بخشتون وتشکر از شکیبای عزیز ک اینقدر زیبا صحبت کردن ،استاد من من هرجاانگیزه داشتم ایمان داشتم روخودم کار کردم نتیجه گرفتم ولی ی جاهایی ک انگیزم اومده پایین روخودم شخصیتم کار نکردم نتیجه برعکس شده همه چی برعلیه من شده استاد واقعا تغییر کردن جهاداکبرمیخواد ک شخصیتی ک سالها ب اشتباه شکل گرفته رو بخوای تغییر بدی ی ایمان قوی ی انگیزه بالامیخواد من سالها اشتباه زندگی کردم آدمای اطرافم میخواستم تغییربدم تاحس خودم خوب کنم تا حس خوشبختی لدت داشته باشم نمیدونستم باید خودم تعییربدم تا آدمای دوراطراف منم تغییرکنن اززمانیکه باشما آشنا شدم کم کم رو خودم کارام ،رفتارام کارکردم نمیگم عالی ولی خداروشکر روز بروز نسبت ب قبلم بهترشدم ولی خیلی جای کاردارم اینکه فقط خودمم ک میتونم زندگیم تغییر بدم بسازم ن کس دیگه و مسئول همه کارام خودمم ن کس دیگه امیدوارم خداوند کمک کنه دربهترین مسیرهاباایمان کامل قدم بردارم موفق بشم البته قدم برداشتم از خداهم کمک خواستم تادراین مسیر زیبا کمکم کنه .استادجاان ومریم عزیزم دوستتون دارم.
من این فایل رو چندین بار گوش دادم و سعی میکنم به آگاهی هاش عمل کنم
خواستی؟ ، درخواستتو کردی ، حالا برای درخواستت تلاش کن ، قدم بردار ،بهای در شان خواسته هاتو پرداخت کن ، چون خواستی ،بهش میرسی
فقط یه چیزی این وسط هست ،که فقط خواستن خالی نمیشه
باید بهای در شان خواسته تو بپردازی
تاکید میکنم بها بپرداز طیبه
نگران این نباش که الان داری تلاش میکنی نتیجه چی میشه ،نجوای ذهن رو توجه نکن ، تو به ربّ توجه کن که تا اینجا کلی کمکت کرده
یک سال پیشت رو به یاد بیار که چقدر سردرگم بودی و حالت ناخوب بود
الانت رو ببین که چقدر حس خوبی داری و رب و صاحب اختیارت هر لحظه همراهته و هدایتت میکنه
پس به هرآنچه که خواستی میرسی
راهشو بهت گفتم ، به قوانین عمل کن و قدم بردار و بها بپرداز
یهویی به خودت میای میبینی که هرآنچه که در دفتر 107 آرزو و خواسته نوشتی رخ داده و داری سپاسگزاریشو از خدا هرلحظه میکنی و بی نهایت سپاسگزار تر از هر لحظه ای
من وقتی شب کارامو انجام دادم تمرین رنگ روغنم رو رنگ میکردم ،هوا شدید گرم بود و اتاق منم گرم بود ، دما سنج رو آوردم ببینم چند درجه هست دیدم 40 درجه هست
اولش شک کردم گفتم نه بابا دمای بیرونه ،اتاق چرا 40 درجه هست
بردم دماسنج رو گذاشتن تو فریزر ببینم درست کار میکنه یا نه دیدم به سرعت دما اومد پایین
دوباره با خودم آوردمش اتاق دیدم دوباره 40 درجه شد
چون خونه ما شرقی غربیه و طبقه 8 هستیم تابستونا گرم میشه و کولر آبی زیاد جوابگو گرمای خونه نیست
بعد من چون گرم بود کمی کلافه بودم که رنگای روغنم خشک میشدن و نمیشد درست رنگ بزنم یه لحظه گفتم بی خیال کار نکنم ولی هی داشتم با نجوای ذهنم جنگ میکردم و بالاخره خدا کمکم کرد و پیروز شدم و تمرینمو انجام دادم
بعدش تمرین که اومدم بشینم
گفتم خدا اگه قراره از قرآن چیزی بهم بگی ،میشه بگی برم بخونم و سعی کنم عمد کنم
بعد یهویی دیدم دارم میگم طوره چهارم آیه 78 به بعد و بخون
هر کجا باشید اگر چه در کاخهاى بسیار محکم، شما را مرگ فرا رسد و آنان را اگر خوشى و نعمتى فرا رسد گویند: این از جانب خداست، و اگر زحمتى پیش آید گویند: این از جانب توست! بگو: همه از جانب خدا است چرا این قوم از فهم هر سخن دورند؟!
هر چه از انواع نیکویى به تو رسد از جانب خداست و هر بدى رسد از خودِ توست، و ما تو را به رسالت براى مردم فرستادیم، و تنها گواهى خدا کافى است
وقتی این آیات رو خوندم یاد تاکیر خدا افتادم که این چند روزو میگفت روی باورات کار کن
درسته من کار میکردما ولی جدی نبودم
به یاد سفارش نگرفتم تو این مدت افتادم
من فکر میکردم مثلا خدا ایده نقاشی در مسجد رو که داده و نشد یا ایده های دیگه، حتما میخواد بهتر از اونو بهم بده
ولی الان که فکر میکنم میبینم از باورای من بود که محدود بود و تا آخرزن لحظه و موقع قیمت دادن نمیشد
به قول استا عباس منش که میگفت
خدا برای تو بر طبق باورهایی که داری ،کار رو انجام میده
من قبلا این حرفشو متوجه نمیشدم ولی الان دارم درک میکنم که حتما یه چیز بهتر برام عطا میکنه
اما وقتی دیدم هی داره تکرار میشه و نمیشه برام سوال شد که چرا من تا لحظه آخر سفارش میگیرم بعد سر قیمت نمیشه
که خدا به من تاکید کرد باوراتو در کنار صحبت کردن با من تصحیح کن
و بعد خوابم برد، خوابیدم و یهویی بیدار شدم دیدم 4 هست و نمازمو خوندم و از خدا کمک خواستم و خوابیدم
از صبح که بیدار شدم میخواستم تمرین طراحی انجام بدم ، یه لحظه دیدم چند روزه که تمرین خط تحریری رو انجام ندادم
اومدم بیام که بشینم تا تمرین کنم یه لحظه دوباره نجوای ذهن گفت که چرا تمرین میکنی ،مگه معلومه امسالم بری مدرسه تدریس کنی یا نه ؟
و سوالای دیگه طرح میکرد که منو نگران کنه
یه لحظه به خودم اومدم گفتم ،نه نباید به حرفات گوش بدم ،درسته چند روز تمرین نکردم ولی الان که هست باید تمرین کنم ، از هر لحظه شروع کنم فرکانسام تغییر میکنه و نتیجه میبینم
وقتی شروع کردم گفتم، خواسته مو نوشتم ، حتی من یاد نوشته هام که چسبونده بودم به دیوار و نوشته بودم خط تحریری یاد میدم ،افتادم و گفتم نه طیبه نباید عقب برگردی باید پیش بری به سمت جلو و تمرین کنی و بهاشو بپردازی
چیکار داری چجوری قراره بری مدرسه تا تدریس کنی ، یا خط تحریری رو یاد بدی جدا از مدرسه
تو تلاشتو بکن خدا خودش میدونه چیکار کنه
بعد جواب این نجوای ذهنمو دادم گفتم ببین درسته من به نقاشی علاقه دارم و باید در راستای این کار فعالیت کنم ولی خط تحریری هم یه جور نقاشیه
و در نوشتن مثل نقاشی باید حواست باشه که طراحی کلمات رو درست بنویس و در اصل طراحی کنی
وقتی کارامو کردم و مادرمم از صبح رفته بود جمعه بازار سمت تجریش تا وسیله هایی که از من خرید کرده بود و کش مو و جاکلیدی داشت بفروشه
من تا شب یکم تمرین کردم دیدم خط تحریری رو که دارم مینویسم خیلی فرق کرده و وقتی به دلیلش فکر کردم ،دیدم که من با آرامش و باحوصله مینویسم و عجله نکردم برای همینه که رعایت کردن اصول نوشتنشو و اینجوری خوب دراومد
این دقیقا مثل عمل کردن به قانون خدا میمونه
من اگر با حوصله و با آرامش روی قوانین عمل کنم و عجله نداشته باشم ،تمام مولفه ها به آرومی سر جای خودشون قرار میگیرن و مثل دستخطم که قابل قبول بود و خیلی بهتر از قبل در اومد ، قشنگ کنار هم چیده میشن
مثلا وقتی من هم با خدا حرف بزنم و هم توجه کنم به نکات مثبت و با حوصله سعی کنم پیدا کنم باورای محدود رو و آگاه باشم به رفتارام صد در صد پیشرفت میکنم
و سپاسگزار تر باشم و هر لحظه که دیدم قانون عمل میکنه به خودم یادآور بشم که طیبه ببین تو چیزای کوچیک قانون جواب داد
پس تلاش کن تا ادامه بدی و صد در صد تغییر میکنی اگر تلاش کنی بیشتر عمل کنی
من داشتم فایلای تیکه ای که از اینستا نگاه میکردم و میدیم هدایت شم به یه فایل که استاد میگفت
یک درصد شک نداشتم که به خواسته هام میرسم
شک نداشته باشید
اگر صد در صد مطمئن باشید ،به هدفتون میرسید
به نظرم یه چیزی هم از این فایل درک کردم و این بود که خواسته ای که دارم و من که میدونم با پرداخت بها و تلاش برای پیشرفت در مهارتم و تمرین و ایتمرار قوی میشم و مهارت کسب میکنم ،پس باید بهاشو بپردازم تا محقق بشه
من میدونم صد در صد به خواسته هام میرسم ،ولی در صورتی که براشون قدمی بردارم ،در صورتی که بهای در شانشو بپردازم
و تمام سعی و تلاشمو میکنم روزانه تمرین کنم و باقی کارارو به خدا بسپارم
و سپاسگزارم از اینکه خدا راه رو هر لحظه نشونم میده
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت از خدا طلب میکنم
سلام و درود بر پیام آور زمانم استاد عزیز دل و خانم شایسته نازنینم و هم فرکانسی های فوق العاده من
امروز خیلی خوش حالم یعنی انقدر الان ذوق دارم که حد نداره دو روزی هست نجوا های شیطان ولکن نیستن سعی میکنم کنترل کنم ولی بازم در میره از دستم خلاصه منم حقیقتش رها کردم حال هیچ نداشتم اصن ، و باتوجه به اینکه هروقت مغزم پا بده به نجواها بدنم پاسخگو هست یعنی من هروقت به اندازه که کنترل نکنم و اجازه بدم نجواها پیشروی کنند بدنم به شکلی مریض میشه حالا کمی مریض شدم که الحمدلله بدنم قوی فقط یه آوانس بود برای نشان دادن اینکه دخترم در مسیر نیستی ، امروز تو ستاره قطبی از خدا درخواست کردم هدایتم کنه نشانه ها رو بهم بگه وعشق برام بفرسته رفتم سرتمرینم تمرین کردم بعدش منشی باشگاه یه دختر بشدت محترم و مهربونی هستش خیلی باهام رفیقه به شوخی گفت تو دوروزه مغزت ریخته بهم تو قیافه ای معلوم نی چته ؟! من یه لحظه جا خوردم که من برو خودم نمیارم ولی ببین این دختر قشنگ اومد گفت هدا بیدار شو بسه دو روز خوابیدی برگرد به مسیر ، اولش واقعا شوکه شدم یعنی انقدر واضحم ، بعدش نشستم با خودم هی نجوا میخواست بیاد که امروز خودت تمرین نکن بزار مغزت کنترل کن بعد حوصله ات اومد ورزش کن یهو یاد ستاره قطبی افتادم که من خواستم خدا هدایتم کنه نشانه برام بفرسته ببین نشانه تو اینه از زبان این بنده باتو صحبت کردم واضح که برگرد به مسیر الانم نشانه رو دریافتی دیر نیست برگرد و گفتم این همون عشقی بود که از خدا خواستم برام بفرسته ، که بنده من حواسم بهت هست یه ذوق و شوقی اومد تو وجودم که دوست داشتم جیغ بزنم از شدت خوشحالی خیلی لذت بخش بود بعد کنترل کردم یک ساعت نیم تمرین کردم عشق کردم امروز عالی بود این نشانه و بعد رسیدم خونه یه پیام از دوستم اومد هدا خواب دیدم حالت ناخوشه و تب داری، بهتری؟! من چی بگم به این حد عشق به این حد که هدا من سفت بغلت میکنم هرچی عشقه مال تو خیلییییییی ذوق کردم بخدا اشکم در اومد پیام دوستم دیدم ، اینجاست میفهمم و درک میکنم که استاد میگه به محض اینکه تصمیم بگیری برگردی تو مسیر همه چی عوض میشه اره عوض شد بخدا عوض شد من الان حالم عالیه نمیتونم این حال خوبم با کلمات وصف کنم خیلی لذت بخشه خدایاشکرت خدایاشکرت برای خدا بودنت و خدایا شکرت که جز برگزیدگان شدم تا با استاد بااین آگاهی ها و کارکرد جهانم آشنا بشم این خودش یه برده من واقعا احساس لیاقت میکنم که خدا منو هدایت کرد تو این مسیر قرار بگیرم بفهمم من خالق زندگی خودم هستم شاید گاهی بیراهه برم ولی همین که حواست جمع کنی برگردی قشنگ خدا سفت بغلت میکنه میگه بیا که قراره کلی بهت عشق حال بدم .
خدایا شکرت
خدایاشکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت برای وجودم در این مکان مقدس شکرت برای وجود استاد عزیز دلم خانم شایسته قشنگم و دوستای هم فرکانسم.
در پناه الله شاد آگاه و سلامت باشید.
ان الله سریع الحساب…انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی…
این آیه سریع الحساب بودن خداوند خیلی منطق قوی میده که خداوند در لحظه پاسخ میده، اما در بحث تکامل این موضوع ملموسه یعنی به هر اندازه ما رشد کنیم بدون تاخیر دنیامون تکامل پیدا میکنه، اما از اونطرف اینطوری نیست، یعنی به محض فرستادن فرکانس منفی و توجه به نکات منفی اتفاقات منفی نمیفته، اینم خداوند به شکل های مختلف در آیات بیان فرموده، چه آیاتی که بیان میکنه از بسیاری از خطاهای شما میگذریم، یا مثلا این آیات:
وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ ۖ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
و اگر خدا برای مردم در عذاب و مجازات همان گونه که آنان در طلب خیر و خوشی شتاب دارند، شتاب می ورزید، قطعاً مدت عمرشان [با نزول عذاب و مجازات] پایان می یافت؛ پس کسانی که دیدارِ [قیامتِ] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، وا می گذاریم تا در طغیانشان سرگردان بمانند.
پس تا اینجا دو مدل آیاتو بررسی کردیم که اولا پاسخ فرکانس مناسب در لحظه است ولی فرکانس نا مناسب کمی با اغماض پاسخ داده میشه و این درک ارحم الراحمین بودن خداونده، یعنی اونطور که جهان در پاسخ به فرکانس مثبت دقیق و سیستمی عمل میکنه در پاسخ به فرکانس منفی کمی با ضرباهنگ کندتر عمل میکنه، چرا؟ چون خطا اقتضای نسیان و فراموشی انسانه و البته نه برای کسی که عمدا تکرار اشتباه کنه… و این بسیار امیدبخشه و کمک میکنه که هرچقدر زمین خوردیم بلند شیم و از نو شروع کنیم که خداوند مارو همینگونه پذیرفته و با همه نقایصمون پذیرفته پا به این دنیا بزاریم و عشقشو لمس کنیم و در جریان زندگی، کسب و کار، روابط و … تجربش کنیم.
بنام الله یکتا بخشنده مهربان
سلام به استاد بینظیرم و مریم بانوی عزیز
و همه ی عزیزان در این سایت توحیدی
استاد جان شما گفتید که به محض تغییر ما جهان هم تغییر میکنه و تاخیر نداره
من به شخصه به وضوح این مورد رو در روابط دیدم
من تا چند ماه پیش با اینکه با شما آشنا شده بودم و فایل های عالی تون رو گوش می کردم اما عمل نمی کردم و عزت به نفس واقعا پایینی داشتم
توی مدرسه از کلاس اول تا الان همیشه توی هر کلاس و هر مدرسه ای بلااستسنا افرادی بودن که با من انگار دشمنی داشتن و منو مسخره می کردن
هیچوقت رفیقی به اون صورت نداشتم و توی زنگهای تفریح اکثرا تنها بودم
ولی اومدم و روی خودم کار کردم و بوممممممم…
روابط من ترکید . رفتار همه ی بچه های کلاس و مدرسه با من تغییر کرد از همون روز اولی که من تغییر کردم
دیگه کسی منو مسخره نمی کرد به هیچ عنوان
همه منو دوست داشتن ، دیگه زنگهای تفریح تنها نبودم و حداقل یکی دو نفر کنارم بودن
همه با من خوب حرف میزدن ، ازم تعریف می کردن
هر روز با آدم های بیشتری آشنا می شدم و دوستای زیادی پیدا کردم
من چند سالی هست که نقاشی می کنم و حدود دو ماه پیش گالری برگزار کردم و شهامت و اعتماد به نفس به خرج دادم و رفتم با هماهنگی معلم عربی توی زنگ عربی هر سه تا کلاس نهم کلاس به کلاس خودم رو معرفی کردم و گفتم فلان موقع گالری داریم و اتفاق عجیبی افتاد
17 نفر از بچه ها اومدن گالری حتی یک نفر رو هم اصلا نمیشناختم ولی اومده بود
بعضیا پدر یا مادرشون رو هم آورده بودن
همون هایی که قبل از تغییر من بنظرم بدترین آدم های کره زمین بودن و منو مسخره می کردن اومدن و لقب استاد رو به من دادن
چقدر از کارام تعریف کردن
دو تا از معلم ها هم اومدن یکی شون یه گل و گلدان خیلی بزرگ و خوشگل اورد
یکی از بچه ها هم یه شاخه گل تو شیشه آورد که من اصلا تا قبل این به گل آوردن فکر نکرده بودم
حتی دو تا از بچه های دوبار اومدن گالری ( چون یک هفته گالری برقرار بود )
دو تا از عمه هام و مادر بزرگم هم اومدن و یه جعبه شکلات آوردن .
و چقدر توی مدرسه هم عزت و احترام پیدا کردم
بقیه هم که نیومدن چقدر عذر خواهی کردن درصورتی که من اصلا توقعی نداشتم ازشون
حتی از بچه های کوچکتر توی هفتم و هشتم هم دیگه منو میشناختن
حدود چهار تا از بچه ها برام توی اینستا استوری گذاشتن
و اصلا با خودم گفتن خدایا مگه میشه؟ اینا همونان که تا چند وقت پیش انقدر منو مسخره میکردن و عذاب میکشیدم؟ بعد الان میان گالری و استوری میزارن و استاد استاد میکنن و ازم امضا میگیرن؟
واقعا خدارا شکر خدارا صد هزار مرتبه شکر
که قوانینی قرار داد که به محض تغییر ما جهان هم تغییر کنه خدا جونم شکرت️️
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام ودرود خدمت استاد عزیزم ومریم جانم
سلام دوستان نازنینم
چقدر فایل های گفتگوی استاد با دوستان رو دوست دارم
چقدر این گفتگوها درس داره واسم
استاد بیشتر از هر چیز لذت میبرم از آموزشهای ساده ودقیق وریز شما
تحسینتون میکنم که اینقدر با منطق ودقیق ازبین صحبتهای دوستان نکته های مهم قانون رو درمیاورید واینقدر کامل ورساموضوع رو توضیح میدین
استاد وقتی شکیبا جان داشتن از نتیجه هاشون صحبت میکردن تحسینش کردم آره قانون جواب میده
بعد که شما توضیحاتی درمورد صحبتهای شکیبا جان دادین دیدم چقدر ریز به صحبتهای بچها توجه دارین واین موضوع صبر که شکیبا جان درموردش صحبت کرد رو برامون باز کردین
واز اینکه قانون جهان هستی بر پایه ی عدالته
ومثل آینه عمل میکنه وبه محضی که در خودمون تغییر ایجاد میکنیم در لحظه نتیجه میگیریم وجهان بهمون پاسخ میده،امیدوار میشم وتوجه وتمرکز بیشتری میزارم که قدم قدم با تغییرات کوچیک کوچیک ونتیجه های بدست اومده قدمهام رو بزرگتر کنم ونتیجه های بزرگتر بگیرم
به اندازه ای در خودمون تغییر ایجاد میکنیم به همون اندازه نتیجه هم میگیریم.
سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر وجود پاکتون.
به نام الله مهربانم و بخشاینده
خدایا هر چه دارم همه از آن توست من هیچ ندارم
سلام به استاد عزیزو خانم شایسته مهربان
ممنونم از شما بابت فایلهای پر از آگاهی
نتایج زمانی تغییر میکنه که شخصیت ما تغییر کنه تا زمانی ادامه دارد که ما روی بهبود شخصیتمون کار کنیم
مثل غذا خوردن و آب خوردنمون
اگر غذا و آب رو اینقدر بخوریم که سیر بشیم باز هم نهایتا بعد از یه روز گرسنه میشیم و تشنه میشیم
این نیست که بگیم من دیگه کار کردم رو خودم و الان دیگه بسه
نه باید تا زنده هستیم و نتایج خوب میخوایم کار کنیم و کار کنیم و کار کنیم روی بهبود ایمان و توکل و شخصیتمون و و قتی چرخ زندگیمون روغن کاری بشه زندگی روان میشود و خواسته ها پشت سر هم میرسن و تنها کاری که ما باید طبق قانون انجام بدیم اینست که رها باشیم آرامش داشته باشیم و از مسیر لذت ببریم شاد باشیم
تمرکز رو بذاریم روی دیدن و صحبت کردن از زیباییها تحسین کنیم
ذهن رو بتونیم هر روز بیشتر و بیشتر کنترل کنیم که از طریق ذهن و افکار و باورها تمام اتفاقات رو رقممیزنیم چه خوب و چه بد
خدایا شکرت که هر لحظه منو هدایت میکنی خدایا کمکم کن بتونم بیشتر ذهنم رو کنترل کنم
خدایا شکرت که امروز رو به من فرصت زندگی کردن و لذت بردن دادی خدایا شکرت سپاسگزارتم
استاد عزیزم بهترینها نصیبت
دوستتون دارم
سلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش ارزشمند و خانم شایسته ی نازنینم، که هر بار میایم سایت با کلی هدیه ی ناب و تجلی عشق توی سایت سورپرایز میشیم، خیلی هدایتی امروز این فایل برام پررنگ شد و بالغ بر 3 بار پشت سر هم گوشش کردم، چقدر دوست عزیزمون قشنگ و قدم به قدم مسیر موفقیتش رو آگاهانه و متعهدانه چیده و حرکت کرده، و هر بار که کامنت و دریافتی از این خونواده ی موفق میشنوم لذت میبرم و میگم ایول بچه ها، دمتون گرم که اینقدر قشنگ دارین عمل میکنین.
کوتاه و مختصرو مفید میرم سر اصل مطلب برا خودم، که الهه ی عزیزم اگه بری چکاپ فرکانسی خودتو ببینی متوجه میشی که تفاوتت از زمانی که شروع کردی به اعمال قوانین کیهانی و استفاده از آموزه های عملی و ناب استاد مثل تفاوت فرش و عرش میشه، به قول استاد جانم یه وقتایی دچار روزمرگی میشیم و یادمون میره از اصل و اساس قوانین و نگاه متفاوت و البته عملکرد متفاوتمون رو، خوب که دورامون رو میزنیم، به درهای بسته میخوریم و احساس میکنیم روی یه سراشیبی مثل سرسره افتادیم که نه تنها لذت نداره که ترس و دردش هی بیشتر و بیشترم میشه، یه دفعه ای به خودمون میایم و یه ترمز و مکث و در ادامه فرمون لحظه هامون رو میپیچونیم تو مسیر لذت بردن و مدیریت آگاهانه ی ورودی هامون و البته که مثل آیینه جهانم جوابیه ی ما رو با عشق و به راحتی میده!
منم امروز بعد از گوش دادن به این فایل تصمیم گرفتم، مجدد به یاد بیارم و چکاپ فرکانسی خودم رو دوباره دقیق و کامل مکتوب کنم و به خودم آگاهی های ناب دوره ه های ارزشمندمون رو تقدیم کنم، دوست داشتم این حرکت متعهدانه ترم رو توی سایت با نوشتن یک کامنت، جشن بگیرم. و مرسی از شما که برا خوندن این متن زمان گذاشتین، پیش به سوی خلق قدرتمند کننده تر زندگی مون ️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز و همه دوستان عزیزم
شکیبای عزیز سلام شما چقدر منطقی و زیبا صحبت میکنید و چه نتایج عالی گرفتید و من سپاسگزار شما هستم که دستتون رو بالا بردید و صحبت کردید ،شما اصلا با شخصیت گذشته قابل قیاس نیستید و به کلی شخصیتتان عوض شده و این نکته اصلی است
تغییر شخصیت
ابتدا ورودی کنترل میشود یعنی هم ورودیهای نادرست حذف و ورودیهای خوب داده میشود.تمام حسگرهای ما مورد کنترل ماست.کنترل ذهن توی تکامل جواب میده و بعد از مدتی که خودمون رو عادت بدیم به شکرگزاری ،شکرگزار میشویم و وقتی این اتفاقات بیفتد کانون توجه که تغییر کرد نتیجه عوض میشود.
کم کم با کار کردن روی خودمان سرمون میاریم لالا میبینیم اَه چقدر با گذشته مون فاصله گرفتیم و وقتی هیچ ربطی به گذشته نداشتیم ،نتایج هیچ ربطی به گذشته ندارد.
استاد رو ببینید چقدر کنترل ذهن دارد ،حتی با صحبت هم تمرکز بر اصلش برداشته نمیشود و شکیبا را هدایت به گفتن اصل و تغییر شخصیت خودش کرد.
استاد اصلا حرف زدن بدون نتیجه را دوست ندارد ،ایشان میگن بگویید در کدام دوره ها چه پیشرفتی کردید و با جزئیات بگویید!!!
این برای ما یک کار عملی است و نکته دارد،خیلی از ما دنبال حرف قشنگیم و حتی خیلی تو دام قشنگ صحبت کردن افتادیم و بعضی اوقات با توجه به شخصیت حمایتگر وارد کمک به دیگران میشویم و غافل از این هستیم که بابا خودِ تغییر از دور داد میزنه و بقیه میبینن و میان ازت میپرسن و اگه پرسیدن آدرس سایت بده.
به محض تغییر فرکانس،یعنی باورها بلافاصله نتیجه های کوچک می آید.آینه رو ببین بلافاصله حرکتت تغییر کنه آیینه نشون میده پس اگر تغییر نکردی بگرد دنبال ایرادت و دقیقا متوجه شو و اصلاح کن.
باز هم تحسین میکنم شکیبای عزیز رو مخصوصا تغییر اعتماد و عزت نفسی و از استادم سپاسگزارم که ترتیب این گفتگو را دادند و خدا رو شکرگزارم که من هم توانستم گوش کنم.
خدایا شکرت به من چشم،گوش،قلب دادی.
خدایا شکرت میبینم،میشنوم،درک میکنم.
خدایا شکرت انگشت دارم ،ذهن دارم،میتوانم بنویسم،سواد دارم،استاد دارم،متعهدم،گوشی دارم،زمان دارم،توانایی دارم و….
خدایا هر چه داریم از توست و شکرگزارم از همه نعمتهایت و نعمت اینترنت و این سایت عزیز
به نام الله یکتا
سلام بر استاد عزیزم
کاش میشد ما همیشه بتونیم نتایج هرچند کوچیک رو ببینیم و بتونیم شکرگزار باشیم و خودمون و ارتقا بدیم
اینکه گفتید ما میتونیم حتی یه ثانیه بعد رو خلق کنیم رو شاید نود درصد از بچه های سایت فهمیدن ،ولی نمیدونم چرا توان خلقش و یک در هزار داریم
یعنی با اینکه میدونیم که میتونیم خلق کنیم ولی میگیم ..چجوری؟
بعضی وقتها میشیم برده ی احساساتمون
دیدگاه و نظر مردم اینقدر برامون گنده میشه که تا مرز خودکشی پیش میریم
دیروز انیمیشن پسر و اسب و روباه رو دانلود کردم و نگاه کردم
همزمان باهاش گریه میکردم
پسره عکس خودش و تو آب دید و گفت
چرا ما فقط میتونیم بیرون و ببینیم …با وجود اینکه همه چی در درون ماست…
واقعا تحسین کردم سازنده ی اون انیمیشن رو
تک تک جمله هاش یه دنیا اموزش بود
گاهی وقتها وسواسی میشم
مثلا بخودم میگم من دلم میخواد مشهور و معروف بشم و همه به نیکی ازمن یاد کنند
بعد با خودم میگم نکنه دارم شرک میورزم؟
اگه من میخوام به رسالتم برسم چرا دارم به معروف بودن فکر میکنم
گاهی وقتها چک و لگد میخورم
بخودم میگم مگه من باخودم کار نمیکنم
بعدش میگم …دختر خوب درسش و بگیر و بذار رد بشه
چرا اینقدر حساسی
کی گفته که تو اینقدر تنظیم فرکانست خوبه که دیگه نباید با تضاد روبرو شی
واسه همین از اون تضادهایی که پیش میاد درس میگیرم و دوباره گام برمیدارم به سمت دریافت اگاهی بیشتر
موفق باشید
ب نام خدای مهرباان !سلام ب استادعزیزم ومریم نازنینم وسلام ب دوستای گلم !استاد جان بسیار تشکر میکنم بابت کلام شیوا انگیزش بخشتون وتشکر از شکیبای عزیز ک اینقدر زیبا صحبت کردن ،استاد من من هرجاانگیزه داشتم ایمان داشتم روخودم کار کردم نتیجه گرفتم ولی ی جاهایی ک انگیزم اومده پایین روخودم شخصیتم کار نکردم نتیجه برعکس شده همه چی برعلیه من شده استاد واقعا تغییر کردن جهاداکبرمیخواد ک شخصیتی ک سالها ب اشتباه شکل گرفته رو بخوای تغییر بدی ی ایمان قوی ی انگیزه بالامیخواد من سالها اشتباه زندگی کردم آدمای اطرافم میخواستم تغییربدم تاحس خودم خوب کنم تا حس خوشبختی لدت داشته باشم نمیدونستم باید خودم تعییربدم تا آدمای دوراطراف منم تغییرکنن اززمانیکه باشما آشنا شدم کم کم رو خودم کارام ،رفتارام کارکردم نمیگم عالی ولی خداروشکر روز بروز نسبت ب قبلم بهترشدم ولی خیلی جای کاردارم اینکه فقط خودمم ک میتونم زندگیم تغییر بدم بسازم ن کس دیگه و مسئول همه کارام خودمم ن کس دیگه امیدوارم خداوند کمک کنه دربهترین مسیرهاباایمان کامل قدم بردارم موفق بشم البته قدم برداشتم از خداهم کمک خواستم تادراین مسیر زیبا کمکم کنه .استادجاان ومریم عزیزم دوستتون دارم.
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
172. دومین رد پای من برای این فایل پر از آگاهی
رد پای روز 5 مرداد رو مینویسم
من این فایل رو چندین بار گوش دادم و سعی میکنم به آگاهی هاش عمل کنم
خواستی؟ ، درخواستتو کردی ، حالا برای درخواستت تلاش کن ، قدم بردار ،بهای در شان خواسته هاتو پرداخت کن ، چون خواستی ،بهش میرسی
فقط یه چیزی این وسط هست ،که فقط خواستن خالی نمیشه
باید بهای در شان خواسته تو بپردازی
تاکید میکنم بها بپرداز طیبه
نگران این نباش که الان داری تلاش میکنی نتیجه چی میشه ،نجوای ذهن رو توجه نکن ، تو به ربّ توجه کن که تا اینجا کلی کمکت کرده
یک سال پیشت رو به یاد بیار که چقدر سردرگم بودی و حالت ناخوب بود
الانت رو ببین که چقدر حس خوبی داری و رب و صاحب اختیارت هر لحظه همراهته و هدایتت میکنه
پس به هرآنچه که خواستی میرسی
راهشو بهت گفتم ، به قوانین عمل کن و قدم بردار و بها بپرداز
یهویی به خودت میای میبینی که هرآنچه که در دفتر 107 آرزو و خواسته نوشتی رخ داده و داری سپاسگزاریشو از خدا هرلحظه میکنی و بی نهایت سپاسگزار تر از هر لحظه ای
من وقتی شب کارامو انجام دادم تمرین رنگ روغنم رو رنگ میکردم ،هوا شدید گرم بود و اتاق منم گرم بود ، دما سنج رو آوردم ببینم چند درجه هست دیدم 40 درجه هست
اولش شک کردم گفتم نه بابا دمای بیرونه ،اتاق چرا 40 درجه هست
بردم دماسنج رو گذاشتن تو فریزر ببینم درست کار میکنه یا نه دیدم به سرعت دما اومد پایین
دوباره با خودم آوردمش اتاق دیدم دوباره 40 درجه شد
چون خونه ما شرقی غربیه و طبقه 8 هستیم تابستونا گرم میشه و کولر آبی زیاد جوابگو گرمای خونه نیست
بعد من چون گرم بود کمی کلافه بودم که رنگای روغنم خشک میشدن و نمیشد درست رنگ بزنم یه لحظه گفتم بی خیال کار نکنم ولی هی داشتم با نجوای ذهنم جنگ میکردم و بالاخره خدا کمکم کرد و پیروز شدم و تمرینمو انجام دادم
بعدش تمرین که اومدم بشینم
گفتم خدا اگه قراره از قرآن چیزی بهم بگی ،میشه بگی برم بخونم و سعی کنم عمد کنم
بعد یهویی دیدم دارم میگم طوره چهارم آیه 78 به بعد و بخون
سوره نساء آیه 78 و 79
أَیۡنَمَا تَکُونُواْ یُدۡرِککُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ کُنتُمۡ فِی بُرُوجࣲ مُّشَیَّدَهࣲۗ وَإِن تُصِبۡهُمۡ حَسَنَهࣱ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَهࣱ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِکَۚ قُلۡ کُلࣱّ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَـٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا یَکَادُونَ یَفۡقَهُونَ حَدِیثࣰا78
هر کجا باشید اگر چه در کاخهاى بسیار محکم، شما را مرگ فرا رسد و آنان را اگر خوشى و نعمتى فرا رسد گویند: این از جانب خداست، و اگر زحمتى پیش آید گویند: این از جانب توست! بگو: همه از جانب خدا است چرا این قوم از فهم هر سخن دورند؟!
مَّآ أَصَابَکَ مِنۡ حَسَنَهࣲ فَمِنَ ٱللَّهِۖ وَمَآ أَصَابَکَ مِن سَیِّئَهࣲ فَمِن نَّفۡسِکَۚ وَأَرۡسَلۡنَٰکَ لِلنَّاسِ رَسُولࣰاۚ وَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدࣰا
هر چه از انواع نیکویى به تو رسد از جانب خداست و هر بدى رسد از خودِ توست، و ما تو را به رسالت براى مردم فرستادیم، و تنها گواهى خدا کافى است
وقتی این آیات رو خوندم یاد تاکیر خدا افتادم که این چند روزو میگفت روی باورات کار کن
درسته من کار میکردما ولی جدی نبودم
به یاد سفارش نگرفتم تو این مدت افتادم
من فکر میکردم مثلا خدا ایده نقاشی در مسجد رو که داده و نشد یا ایده های دیگه، حتما میخواد بهتر از اونو بهم بده
ولی الان که فکر میکنم میبینم از باورای من بود که محدود بود و تا آخرزن لحظه و موقع قیمت دادن نمیشد
به قول استا عباس منش که میگفت
خدا برای تو بر طبق باورهایی که داری ،کار رو انجام میده
من قبلا این حرفشو متوجه نمیشدم ولی الان دارم درک میکنم که حتما یه چیز بهتر برام عطا میکنه
اما وقتی دیدم هی داره تکرار میشه و نمیشه برام سوال شد که چرا من تا لحظه آخر سفارش میگیرم بعد سر قیمت نمیشه
که خدا به من تاکید کرد باوراتو در کنار صحبت کردن با من تصحیح کن
و بعد خوابم برد، خوابیدم و یهویی بیدار شدم دیدم 4 هست و نمازمو خوندم و از خدا کمک خواستم و خوابیدم
از صبح که بیدار شدم میخواستم تمرین طراحی انجام بدم ، یه لحظه دیدم چند روزه که تمرین خط تحریری رو انجام ندادم
اومدم بیام که بشینم تا تمرین کنم یه لحظه دوباره نجوای ذهن گفت که چرا تمرین میکنی ،مگه معلومه امسالم بری مدرسه تدریس کنی یا نه ؟
و سوالای دیگه طرح میکرد که منو نگران کنه
یه لحظه به خودم اومدم گفتم ،نه نباید به حرفات گوش بدم ،درسته چند روز تمرین نکردم ولی الان که هست باید تمرین کنم ، از هر لحظه شروع کنم فرکانسام تغییر میکنه و نتیجه میبینم
وقتی شروع کردم گفتم، خواسته مو نوشتم ، حتی من یاد نوشته هام که چسبونده بودم به دیوار و نوشته بودم خط تحریری یاد میدم ،افتادم و گفتم نه طیبه نباید عقب برگردی باید پیش بری به سمت جلو و تمرین کنی و بهاشو بپردازی
چیکار داری چجوری قراره بری مدرسه تا تدریس کنی ، یا خط تحریری رو یاد بدی جدا از مدرسه
تو تلاشتو بکن خدا خودش میدونه چیکار کنه
بعد جواب این نجوای ذهنمو دادم گفتم ببین درسته من به نقاشی علاقه دارم و باید در راستای این کار فعالیت کنم ولی خط تحریری هم یه جور نقاشیه
و در نوشتن مثل نقاشی باید حواست باشه که طراحی کلمات رو درست بنویس و در اصل طراحی کنی
وقتی کارامو کردم و مادرمم از صبح رفته بود جمعه بازار سمت تجریش تا وسیله هایی که از من خرید کرده بود و کش مو و جاکلیدی داشت بفروشه
من تا شب یکم تمرین کردم دیدم خط تحریری رو که دارم مینویسم خیلی فرق کرده و وقتی به دلیلش فکر کردم ،دیدم که من با آرامش و باحوصله مینویسم و عجله نکردم برای همینه که رعایت کردن اصول نوشتنشو و اینجوری خوب دراومد
این دقیقا مثل عمل کردن به قانون خدا میمونه
من اگر با حوصله و با آرامش روی قوانین عمل کنم و عجله نداشته باشم ،تمام مولفه ها به آرومی سر جای خودشون قرار میگیرن و مثل دستخطم که قابل قبول بود و خیلی بهتر از قبل در اومد ، قشنگ کنار هم چیده میشن
مثلا وقتی من هم با خدا حرف بزنم و هم توجه کنم به نکات مثبت و با حوصله سعی کنم پیدا کنم باورای محدود رو و آگاه باشم به رفتارام صد در صد پیشرفت میکنم
و سپاسگزار تر باشم و هر لحظه که دیدم قانون عمل میکنه به خودم یادآور بشم که طیبه ببین تو چیزای کوچیک قانون جواب داد
پس تلاش کن تا ادامه بدی و صد در صد تغییر میکنی اگر تلاش کنی بیشتر عمل کنی
من داشتم فایلای تیکه ای که از اینستا نگاه میکردم و میدیم هدایت شم به یه فایل که استاد میگفت
یک درصد شک نداشتم که به خواسته هام میرسم
شک نداشته باشید
اگر صد در صد مطمئن باشید ،به هدفتون میرسید
به نظرم یه چیزی هم از این فایل درک کردم و این بود که خواسته ای که دارم و من که میدونم با پرداخت بها و تلاش برای پیشرفت در مهارتم و تمرین و ایتمرار قوی میشم و مهارت کسب میکنم ،پس باید بهاشو بپردازم تا محقق بشه
من میدونم صد در صد به خواسته هام میرسم ،ولی در صورتی که براشون قدمی بردارم ،در صورتی که بهای در شانشو بپردازم
و تمام سعی و تلاشمو میکنم روزانه تمرین کنم و باقی کارارو به خدا بسپارم
و سپاسگزارم از اینکه خدا راه رو هر لحظه نشونم میده
برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت از خدا طلب میکنم