گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران» - صفحه 6

119 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه یوسفی وشنویی گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    درود بر شما منجی دین، فرهنگ، ایران

    خیلی مشتاقم که فایلها رو ببلعم، بجای شنیدن. چون بی نهایت انرژی داره، میرم تو خلا، لامکان و لازمان،

    تا امروز میگفتم پیامبر زمانید و از امروز میگم که مایه افتخار اقتصاد، فرهنگ، شادی، سرور ایرانی هستید.

    چقدر که درسهای زیاد ونکته های مهم در تک تک فایلهاتون هست.

    شاهد مثال ها دوستان عزیزی که دارم از حرفهاشون، رفتار و اقداماتشون، ایمان و توکل و نتایجشون درس میگیرم.

    دفتری دارم که معجزه های این مسیر و مینویسم.

    وباید داستان هدایتم به این فایل ها رو هم بعنوان معجزه بنویسم.

    امروز به ناخواسته ای برخوردم. اولش حالم بد شد. برای یک دقیقه، یاد شما و سفر، پلیسی که اشتباهی به شما اتهام دروغ گویی زده بود افتادم. ومدیربت عالی شما. وبه خودم گفتم درسته که ناخواسته تو در مقابل ناخواسته استاد خیلی کوچکه ولی از همین جا مدیریت رو شروع کن.

    رفتم سراغ صبحانه و فایل شما و الان فقط بعد گذشت یکساعت دارم به حال یکساعته پیشم می خندم، وبه رشدم حتی با یه قدم کوچولو افتخار میکنم.

    استاد درک میکنم وقتی بچه ها با اشک میگن عاشقتونم.

    چون‌ خودمم عاشقتونم، مایه افتخار ایران، ایل بختیار(منم بختیاریم)،

    مایه افتخار قم تا ابد(منم مثل شما بواسطه خانواده 12سالگی به قم مهاجرت کردم)

    قم و قمی به این نعمتش، تا ابد باید افتخار کنه. من در سن 52سالگی شروع کردم. وروز به روز جوانتر، زیباتر، پر انرژی تر میشم.

    همه اتون رو دوست دارم.

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    سلام استاد عزیزمم

    واای چقددد خندیدیم دقیقااا درست میگید همینه همینه!!بخصوص رستوران وغذای مامان ههههه… بیس این افکار فقط فقط باورهای محدودکننده است ..گوشته بوو میده بیف بیف …یکی از بهترین فایلی بود که من تا حالا بعنوان نشانه گوش دادمممم خدایا شکرررت من اینو سیو میکنم تا بارها وبارها گوشش کنم تا کلاه سرخودم نزارم … اومدم رد پا بگدارم وگرنه بایستی کلمه بکلمه این فایلو بنویسم تا یادم باشه چقدد این دوستمون پرانرژی بود بخصوص در مورد ساخت باور قدرتمندکننده ……‌‌‌این فایل ارزش 1000بار گوش کردنو داره واقعاااا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1168 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوبم

    این فایل امروز برای من نشانه امروز من بود

    فایلی که بسیار عالی و پر از نکته ها بود

    چقدر نکته ها در آن وجود دارد

    واقعا راسانه ها و تلوزیون چقدر در ساخت الگوهای ذهنی ما موثر هستند

    با تمرکز کردن بر روی نکات مثبت زندگی خودم می توانم الگوهای غلط زندگی خودم را درست کنم و اینگونه با درست کردن باورهای ذهنی خودم و توجه کردن به نکات مثبت زندگی خودم این نکته را دارد که من بیشتر و بیشتر می توانم آرامش دریافت کنم و زیبایی های بیشتری هم وارد زندگی من بشود

    نکته

    ذهن من بخاطر محدودیت هایی که در آن وجود دارد می آید و خواسته های من را هم محدود می کند و در نتیجه هرگز به آن خواسته هم نخواهم رسید

    باوری بنیادی که عمرا و هرگز نمی توانم به آن خواسته برسم

    باز همان نکته عالی دیگر

    طی کردن تکامل

    الگوبرداری و استفاده کردن از انسانهای موفق اطراف خودم

    وقتی دیگری رسیده است من هم می توانم به آن برسم

    طبق قانون هر چیزی که امکان داشته باشد بنابریان اتفاق می افتد و رخ می دهد به شرط اینکه من باور داشته باشم که می توانم

    با ساختن باورها

    آرام آرام

    قدم به قدم

    می توانم به خواسته های خودم برسم

    کافی است که باور کنم که می شود و به آن هدف خواهم رسید

    نکته

    وقتی که من نسبت به داشته های دیگران باور نمی کنم که نمی توانم داشته باشم پس هرگز من هم به آن نخواهم رسید

    این فایل واقعا برای من بی نظیر بود

    صبح از خدای خودم خواسته بودم که من را هدایت کند و با نشان دادن نشانه ها من را باز یک قدم به سمت هدفهم نزدیک و نزدیک تر کند و با شنیدن این صحبت های استاد واقعا برایم انگیزه ای شد که بیشتر و بیشتر باور کنم که می توانم و خواهم توانست

    ممنونم استا مهربان

    سپاس از خدای هدایت خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1673 روز

    ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت شادی ثروت سلامتی و حال خوب

    سلام ب استاد و مریم عزیز

    پیاده روی یک شب با ازادی مالی و زمانی در این هوای دلچسب زمستونی و تنگس دوره سلامتی خدایا عاشقتم برای این قوانین چقد زیبا شده همه چی چقد زندگی لذت بخش

    و کامنت برای سایت عشق ترین انسان جهان

    متسفانه ب بچه 6سالم از الان از این حرفهای امریکا فلان فلان یاد میدن و تضاد که باید مهاجرت

    زودتر اتفاغ بی افته

    البته که مثل نگاه خود ما نگاه فرزندمم کلی خوب شده به همه چی همش میگه بریم امریکا

    حالا ببینید چقد شما ب پیشرفت جامعه کمک کردید الله اکبر چندین برابر این عشق بهتون برمیگرده

    تحسین میکنم سپیده عزیز برای پیظرفت و تکامل خوب در زندگیش

    =ذهن ب خاطر محدودیت ها ب سمت پیشرفت حرکت نمیکنه نمیره

    =رسیدن ب خواسته ها باید باور پذیر بشه

    =با تکامل میشه ب همه خاسته ها

    =باور کردن اینها در زندگی قدم اول چون باور ایمان میاره و ایمان نتیجه میاره

    من هم ندیدم واقعن کسی مثل شما زندگی کنه

    چقد واقعن ازتون در زندگی الگو گرفتم و شما تونستی موفق بشی در همه جنبه ها مطمئنن در زندگی من هم میشه به همه این موفقعیت ها خواهم رسید

    ممنون از استاد عزیز برای فایل های زیبا

    آرزوی

    سلامتی ثروت شادی حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    الیاس و فاطمه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1366 روز

    باسلام واحترام خدمت استاد گل ونازنین وهمه شاگردانشون

    افرین خداییش افرین دمدگرم به لطف خدا انشاالله پیشرفتت هرروز بیشتر بشه من که خیلی حال کردم 👏👏👏

    یعنی من موندم خیلی از دکترها ونفرات دیگه که بسیار بسیار بسیار حساس هستند تو همه چیز که میگن ما بهترین هستیم باید بیان شاگردی شما استاد

    من که افتخار میکنم یکی هست که اینقدر پیشرفت کرده از هموطنام واینکه من نیازی نیست برم کلی پول بدم وقت بزارم ترجمه کنم این شخص هم زبون ما هست خدایا شکر سپاس بخاطر اینهمه خوبی 👏👏👏

    به نظر من حتی یک لیوان آب بخوری اینجا باشی یا فلوریدا یاهرنقطه ای از زمین آب همون آب هست حتی اگه یه ظرف ولیوان باخودت باشه ولی طعمش مزش فرق میکنه بخدا دروغ نمیگم من اینو خیلی تجربه کردم تازه هرفصل جدا هرساعت جدا.

    در کل دل انسان که خوب باشه هیچی تکراری نمیشه عاشقتونم خدانگهدار همه عزیزان (الیاس هستم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1710 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    نشانه امروزم این فایل بود و خدا رو شکر هر موقع میزنم رو‌نشونه ام حالم خوب میشه دقیقا زمانی که یه نجوا نمی دونم از کجا داره خالم رو بد میکنه متوجه میشم بعضی وقتا خودم کشف میکنم و با صحبت با خودم و آوردن دلیل و منطق آروم میشم بعضی وقتا که نمی تونم میام تو سایت و از روی کامنت بچه ها متوجه میشم داشتم از کجا نیش می خوردم

    اینکه ذهن من میکه نمیشه آرزوها و خواسته های بزرگ‌کودکیم وقتی به خاطر باورهای محدود کننده ام از بعضی از تجربه هام کوچیک میشه حالم بد میشه چون روح انسان تمایل به آزادی داره ‌‌وقتی احساس کنه داره آزادیش گرفته میشه آدم حسش بد میشه و خدا رو شکر که من به این محدودیت عادت نکردم وگرنه با هر بار حس بد اینطوری بهم نمی ریختم پس همین یه نشونه خوبی هست خدا رو شکر که ذهنم طوری شده همین الان ناخودآگاه از دل همین نکته مثبتشو دراوردم و متوجه شدم همین هم یه موهبت هست وگرنه هستن افرادی که به این حال بد به افکار محدود عادت کردن و‌اون پذیرفتن برای همیشگی بودن وگرنه به نظرم حال آدم بد میشه ولی اینا نشونه هست که یه فکری اومده که داره تو‌رو از ریل خارج میکنه پس درستش کن دوباره بورو تو‌مسیر

    بهترین باور که میشه ساخت برای آرامش

    من میتونم به هر چیزی که بخوام برسم چرا ؟

    چون خاصیت جهان همینه ‌یه جا استاد گفته بود کار جهان اینه که ما رو‌به خواسته هامون برسونه ( این جمله خیلی بهم آرامش داده بود ) وقتی باور کنم کار جهان اینه که ما رو‌به خواسته هامون برسونه پس چرا نگران نرسیدن باشم یا خواسته هامو محدود کنم

    اگه خواسته بزرگی دارم

    پس بهای بزرگی هم باید بدم

    و این بها پرداخت کردن اونطوری که تو ذهن ما هم هست ، نیست. واقعا

    شاید تلاش بخواد بها دادن

    ولی همراه هر سختی آسانی هست

    حضرت ابراهیم بها داد واسه خواستش ولی خدا واسش آسون کرد خواست سر بچشو بزنه( کار سخت ) خدا واسش گوسفند فرستاد ‌( اسانی )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1840 روز

    مهربان پروردگار با سخاوتم

    با شنیدن این فایل متوجه شدم که من جز اون دسته از آدم هایی بودم که چون دستم به گوشت نمی رسید میگفتم پیف پیف

    و اینجوری خودم رو آروم میکردم در واقع به قول استاد به جای وسعت بخشیدن به باورهام آرزو هامو کوچیک میکردم

    البته در این چهار سالی که با استاد و آگاهی های ایشان آشنا شدم در حال ساخت باورهای قدرتمند کننده هم جهت با خواسته هام هستم

    اما چون سی و چند سال غیر از این زندگی کردم به همین خاطر خیلی جاها هنوز نشانه‌های این خصوصیت ناهماهنگ رو در خودم میبینم

    و الان با شنیدن این فایل برام واضح شد که خیلی جاها بجای قوی کردن باورهای فراوانی ،خواسته هامو محدود کردم🥴

    سپاسگزارم از شماداستاد عزیزم که این آگاهی هارو دراختیارمون می‌گذارید تا با شناخت خودمون و بهبود دایمی مون خوب زندگی کنیم و کاری کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه👍👍🥰🥰

    عاشقتونم عشق برای همه‌ی بچه‌ای سایت توحیدی عباسمنش💚❤️💚❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا ممنونم بابت زیبایی هایت

    بابت تمام نعمتهایت…

    خدایا بابت این سایت بهشتی که هر روز نشونه هاش ،چنان غوغایی در دلمون برپا میکنه…که گفتن نداره..و قابل مقایسه با هیحا نیست.

    خدایا شکرت از نتیجه عالی که دوستانم در این سایت گرفتن….

    استاد عزیزم این فایل هدایتی امروز برام دانلود شد…

    و چقدر عالی راجع به خواسته هامون نقل کردین….

    چیزی که پاشنه ی اشیل ماها هست…

    به خواسته هامون که نمیرسیم یسری بهونه ها میاریم..یه اون چیزو در نظرمون بد جلوه میکنیم…و بقول شما دفن میکنیم…

    و این دفن کردن یه عمر حسرتی در درونمون ایجاد میکنه…ولی برای دلگرمی درونمون میگم فلان کار خوب نیست…خودمونو به کم داشتن قانع میکنیم.. 😢😑😑😑

    و دقیقا همون مثاله برامون تکرار میشه

    گربه دستش به گوشت نمیره میگه گوش خوب نیست..

    و این محدودها زندگیمونو به بدترین جاها ما رو میکشونه.و ما را از هدایت های خداوند دور میکنه ..و من قبل از آشنا شدن با این سایت بهشتی…

    خودم رو محدود کرده بودم که من نمیتونم فلان کار رو انجام بدم…و کاری که در طی 15سال برام عجیب و غریب بود بعد از یه مدت کوتاه فهمیدم اون ترسها بودن…

    و میگفتم اینکار درآمد خوبی نداره..فقط خودتو از بین میبری..و من بخاطر همون مثال گربه…

    این ریسکو انجام ندادم..

    و همین باعث شد چند سال وقت با ارزشمو در این راه تلف کنم…و همه بخاطر باورهای اشتباهم بود….

    و طی یه هفته همون کاری که برام سخت بود یه روز انجام دادم خیلی راحت بدون هیچ دقدقه…..و فهمیدم من خودم مشکل داشتم..

    و اونکار برام خیلی آسون بود.و من تکاملمو طی کردم..

    و من تمام زندگیم در طی این سال پر از باورهای محدود کننده..و چسبیدن بطرفی که از نظر سوادی از من پایینتر بود…و اونو برای خودم بولد کرده بودم…تا ایشون دستور نمیداد من نمیتونستم انجام بدم….

    و الان به این درک رسیدم تمام اتفاقات زندگیم بدست باورهای خودمه…

    هیچ علتی برای انکار این موضوع نیست…

    و حتی برای دیگر، جنبه های زندگیم….خودم بانی و باعثش بودم…

    و من طی عضویتم در این سایت و به میزان هماهنگی با خودم فهمیدم انسانها خالق زندگی خودشون هستن…

    و دنیا قانون داره….فقط باید تکامل طی بشه.

    و من به واقعیت تکامل خودمو اینجا میبینم…نمیگم خیلی خوب شدم ولی سعیمو میکنم عمل کنم…

    هر چند با هر بار رو خودم کار میکنم نتیجه میگیرم…

    و هر انسانی باید فقط بخداوند توکل کنه تا خداوند اونو هدایت کنه…چون همه چیز توکل و ایمانه…

    و این توکل و ایمان انسانها رو به بهترین جاها میکشونه…و باعث میشه انسان به درجات بالا برسونه…

    صحبتهای بچها مصاحبه با استاد بسیار زیبا بود…سپیده خانم..که اینقدر با گذراندن تکاملشون خیلی راحت به خواستشون رسیدم..واقعا جای تحسین داره…

    ممنون از خدایی که قانون دنیاش بدون تغییر هست..هر کس بهش عمل کنه میتونه خوشبختی های دنیاشو بخره و در آخرت سرش بالا بگیره…و به اندازه ایی که خوشبخت بوده بیشتر از اون نصیبش بشه…

    دنیا ارامش و رها کردن و بخداوند رسیدن هست…

    فقط باید لحظه به لحظه زندگیمون ایمان داشته باشیم…و واقعا بهش عمل کنیم…

    و این نیاز به تکامل داره..و تکرار کردن این آموزه ها!…..اصل خوشبختیه…

    مانتد غذایی که هر چی از اون برمیداری و میخوری سیر نمیشی…همیشه احساس گشنگی داری…فقط بخاطر اون ایمانی که در درونمون هست…که باید بهش عمل کنیم..

    و خداوند رو هر لحظه سپاسگزار باشیم بابت این قوانین بدون تغییرش…

    و ساختن باورهای توحیدی…

    که من میتوانم به هر چیزی که دوست دارم برسم…

    خداوند حهان رو مسخر ما کرده…تا ما با اعمالمون دنیامونو گسترش بدییم …

    و رسیدن به خواسته هامونو مثل دوست عزیز سپیده خانم…که نگرش ما رو با گوش دادن این صحبتها به درک واقعی این قوانین بدون تغییر، بیشتر کنه!…

    در پناه خداوند شاد و پیروز و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    دختر توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 1205 روز

    سلام استاد جان 🥰 این فایل نشانه هدایت امروزم بود داشتم به این فکر میکردم که این رفتارو من کی انجام دادم ؟ به این نتیجه رسیدم که من میخواستم برم دانشگاه پرستاری بخونم بعدش پولش جور نمیشد من به خواهرم گفتم که پرستاری همچین رشته ی خوبیم نیس🤪 ولش کن بابا … یه مدتم داشتم به کنکور فکر میکردم همش ذهنم میگفت که تو اگه بخوای میتونی چون من درسم تو مدرسه عاااالی بوده اما ذهنم میگفت تو حوصله نداری درس بخونی اصن پرستاری به دردنمیخوره رشته های دیگه شهریش بالاست اما الان احساس میکنم که من از لحاظ فکری و باوری ایمان نداشتم که بهش برسم درحالی که هروقت درس میخوندم کتابارو قشنگ متوجه میشدم اما نجواها صداهاش بلند بود …

    استاد الان به این نتیجه رسیدم که چقدر شما حرفاتون دقیقه انگار ذهن منو شما میخونید خیلی خوبید … استاد من ازین به بعد میخوام سعی کنم که دیگه قید آرزوهامو نزنم و سعی کنم به جای اینکه قید هدفو بزنم باورمو بزرگ کنم 🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1550 روز

    به نام خدای وهاب و هدایتگر

    سلام به همه هم فرکانسی ها و اعضای دوست داشتنی سایت و استاد عزیزم و مریم جونم

    این فایل نشانه امروزم بود و اول صبح تا وارد سایت شدم اول این قسمت رو چک کردم اما چون شکرگزاری صبح و خواسته هام رو ننوشته بودم یکمی از متن لیلا جون رو خوندم که قبل از فایل بود و این متن از حرف استاد که”

    همونجوری که پیش فرض های منفی میتونه زندگی رو نابود کنه پیش‌فرض‌های مثبت هم میتونه زندگی رو متحول کنه من باور داشتم که میشه جهان این امکان رو داره و بدون اینکه الگویی دیده باشم من فقط میگفتم جهان این قابلیت رو داره”

    بعد از خوندن این قسمت شروع کردم ب نوشتن سپاسگزاریم و خواسته هام چون ساعت ۱۰ ونیم جلسه داشتیم تو ادارمون میخواستم ی قدم دیگه بردارم برای ساختن عزت نفسم و این پیام هم که پیش فرض های مثبت میتون زندگی رو متحول کنه خب اومدم تو خواسته هام نوشتم که امروز خدا ی شرایطی رو برا من فراهم کن که من بتونم تو جلسه امروز صحبت کنم، چون معمولا من تو جلسات صحبت نمیکردم و همیشه یا سرپرست مون یا همکارای دیگه صحبت میکردن اما اینبار از خدا خواسته بودم ک همه چیو فراهم کن ک من بتونم حرف بزنم و این ترس از توجمع حرف زدن و این استرسه برطرف بشه و شروع کردم به چیزای خوب فکر کردن و دو ساعت قبل از جلسه متوجه شدم که سرپرستمون امروز نمیتونه بیاد اداره و من باید جااای ایشون در مورد کارمون و شرایطمون به مدیر جدید گزارش بدم خب منم شروع کردم ب اطلاعات جمع کردن و تو ذهنم تصور کردن که چجوری حرف بزنم اما قبل از جلسه یکی از همکارام گفتن ک به احتمال زیاد نیازی ب صحبت کردن ما نباشه و صرفا ی معارفه ساده ست اما خب من تو دلم گفتم خدا خودش شرایط رو درست میکنه و رفتیم تو جلسه با اینکه استرس داشتم اما حس خیلی خوبی داشتم که قراره صحبت کنم چون میدونستم اگه من برم تو دل این ترس مدارم ی پله میاد بالا و خدا هم بهم جواب این تغییر مدار رو میده و قراره اوضاع بهتر و بهتر بشه فکر کردن به این چیزاا اینقد بهم اشتیاق و انگیزه داد که اگه قبل از اشنایی با قانون بود من حتما از حرف زدن تو جمع تفره میرفتم و مسلما اینکار رو ب همکار دیگم میسپردم! اما امروز من تو جلسه حرف زدم با وجود ترسی ک داشتم و تموم چیزایی ک قرار بود بگم گفته شد.

    من قبلا در مورد اینکه چرا اینقد سرکارم بیحالم وهیچ انگیزه ای ندارم با اینکه ی مدت رو خودم کار میکنم خوب میشم اما باز ب حالت قبلم برمیگردم با اینکه من تو جایی هستم ک مرتبط با رشتم و علاقه ام هست که ایا شغلم رو عوض کنم یا ن؟ و اقای ابودرائی خیللیی عااالی پاسخ این سوال منو داده بودن تو قسمت عقل کل. که تاز مانیکه تو خودت و درونت رو تغییر ندی هیچ چیز برای تو تغییر نمیکنه چون همش در حال تغییر بیرون هستی بخاطر همین نتیجه ای نمیگیری و من از وقتی این موضوع رو متوجه شدم سعی کردم بیشتر رو خودم کار کنم و بیشتر تو سایت باشم و بیشتر کامنت بخونم. و اتفاق جالبی که امروز تو جلسه متوجه شدم (جلسه یک ساعته امروزم سراسر نکات مثبت داشت😁😍) مدیری که قبل از اومدنش همه با دیدمنفی در موردش صحبت میکردن، چقققققد آدم خوب و مثبت اندیشیه!! من از اون ادمایی بودم ک هر وقت جلسه داشتیم معمولا به حرفهای مدیر و معاونین توجه نمیکردم اما امروز تمام توجهم رو حرفای مدیرمون و فقط تحسین میکردم این همه مثبت اندیشی رو و این همه آرامشی که داشتن اییینقد اروم و خوش رو بودن که ادم حض میکرد ساااعت ها بشینه پای حرفاشون و کلییی خدا رو شکر گفتم چون مشخصه که من مدارم تغییر کرده که همچین مدیر خوب و مثبت اندیشی الان دارم و محیط کارم داره از اون حالت کسلی و بی انگیزگی هم درمیاد و چیز دیگه ای که باااز توجهم جلب کرده بود این بود که یک خانمی که تنها ۷ ماهه اومده تو اداره و سابقه فعالیت تو هیچ اداره ای دیگه رو ندااشته چققققد قشنگ و با ارامش صحبت میکرد چققد من تحسین کردم این خانم رو وواقعااا و از ته قلبم خوشحال بودم ک اینقد ی نفر تسلط داره ب خودش و حرفایی که داره میزنه اول ذهنم اومد مقاومت کنه و بگه خب این از قبل تمرین کرده و توهم اینکار رو میکردی میتونستی بهتر حرف بزنی اما همون موقع مدیر حرف ایشون رو قطع کردن و ی سری توضیحاتی دادن با اینکه رشته کلامشون پاره شده بود اماا خیللییی قشنگ باز ادامه دادن و بازم تحسین کردم این ارامشش و این خونسردی و اعتماد بنفسش و گفتم ببین وقتی این خانم میتونه پس تو هم میتونی فقط بااید عزت نفست رو بالا ببری و ایمان داشته باشی و به نکات مثبت توجه کنی

    خدااا روو هزاار بااار شکر که من امروز با این نشونه روبرو شدم و خواسته جدید برای تقویت اعتماد بنفسم در من ظاهر شد و خدا رو شکر در همین امروز هم جواب داده شد به این خواستم خداااایااااا شکرت برای درک این آگاهی ها

    استاااد عزیزم بییییی نهااااایت سپاسگزارم برا این همهههه نکات باارزش و عالی من امروز عصر تونستم فایل صوتی رو گوش بدم وااااقعااا زندگی شما و سریال زندگی در بهشت و سریال سفر در آمریکاا خیللیییی دید همه ما رو نسبت به همه چیز تغییر داده من با اینکه همیشه تو فکر مهاجرت بودم حتی قبل از آشنایی با شما و قوانین دنیا، اما همیشه ترمزهایی داشتم با اینکه خودم نمیدونستم اینکه تو اونجا فساد خیلی زیاده در صورتیکه اصلا این باور اشتباه بوده اونجا خیلی سالم تره روابطشون و من امروز این باور مخرب رو متوجه شدم ک تو من هم بوده اما خدا رو شکر دیگه این باورا نیست

    یادمه تو دانشگاه ازاد ی مدت عکس پرچم امریکا رو تو راهرو ورودی دانشگاه کشیده بودن ک هرکسی میخواد رد شه این پرچم رو لگد کنه با اینکه من قانون رو نمیدونستم اما اینکار رو اشتباه میدونستم میگفتم این توهین ب مردم این کشوره و همیشه از اون گوشه رد میشدم ک مبادا پام ب پرچم نخوره ک البته اول از همه اینکار رو از ی استادی ک فک کنم تو دانشگاه تهران تدریس میکردن، دیده بودم ک کلی کلیپش پخش شده بود ک گفته بود من ب هیچ عنوان پامو رو پرچم هیچ کشوری نمیذارم و من خیلییی این دیدگاهش ب دلم نشسته بود با اینکه هیچ شناختی ازشون نداشتم و منم طبق همین الگو رفتار کردم.این خاطره ای ک نوشتم همین الان ب ذهنم اومد و واااقعااا چقد این ورودی ها تو زندگی ما تاثیر گذار هستن!!! خداایاا شکرت وااقعاا ک هرروز بیشتر و بیشتر درک میکنیم من همه اینا رو میدونستم اما هرروز انگار درکم بیشتر و بیشتر میشه انگار هرروز وارد ی مرحله تازه میشم از یک اگاهی خاص💚💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: