https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-26 09:30:052024-04-23 07:46:27گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج
148نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درود بر شما استاد عزیز و اقا ابراهیم گل با این سوالای خوبتون خیلی خیلی استفاده کردیم
راحب ماسک زدن خیلی ها به اشتباه غرور خودشون به رخ میکشن
من به این بیماری اعتقادی نداشتم و نزارم ، و دلایل خودم دارم که بازی سیاسی و برده داری ، حالا کاری بهش نداریم ها کس باورهای خودش داره
▪️چندبار خواستم برم بانک ، بدون ماسک مخصوصا اوایل که ابن بیماری خیلی بولد شده بود ، میگفتن کارت انجام نمیدیم برو ماسک بزن ، درسته من اعتقادی بهش ندارم ولی این کار باعث میشه که ذهنم درگیر بشه با آدما ، بصورت ناخوداگاه دیدم بحث میکنه راجب این بیماری ، بعد درس بزرگی یاد کرفتم که جاهایی که باید ماسک بزنم ، باید بزنم ، یا حتی یه بار رفتم بیمارستان بابام مریض شده بود ، نزاشتن پذیرش کنم جون ماسک نمیزنم و احساس خفه شدن میکنم ، اصلا به ماسک عادت ندارم ، ترجیح میدم جایی نرم تا ماسک نزنم ، اونجا هم سر بحث باز شد گفت بخاطر خودت میگم ، گفتم من راضیم این بیماری بگیرم ، گفت نه شاید تو داری وناقلی به بقیه بشی ، خلاصه دیدم ذهنم درگیر میشه ، باید یه جاها هم رنگ جماعت بشیم دیگه تصمیم گرفتم تسلیم بشم و فقط جاهایی که مجبور به رفتن دارم همونجا دم در بزنم برم کارم انجام بدم و بیام
▪️شما نمی تونید بگید من تو ایران با شورت میخام بگردم نه هر جایی باید پوشش و قوانین خودش رو رعایت کنید ، البته میان بهت گیر میدن ، چون ذهنت درگیر میشه ، تفاوت که میبینه و شروع به قضاوت میکنه
چه سوالات خوبی پرسیدین و چه گفتگویی ترتیب داده شد و چه پاسخ های خوبی.
وقتی دلیل اصلی کسب و کارهای موفق رو بررسی کنیم لاجرم به نکته ای برمیخوریم که چطور فلانی و فلانی کار مشترک دارن ولی درآمدهاشون متفاوت؟
چطور فلانی کلی تبلیغ میکنه و فلانی بدون تبلیغ کلی مشتری داره و اون موقع متوجه میشیم یه چیزی هست !!!
نمیبینیم ولی هست
اساس هر چیزی باورهایی است که در مورد اون داریم،وقتی حالمون تو کسب و کاری خوبه و ما کشش داریم اون مشکل رو حل کنیم لاجرم مطالعه میکنیم و خودمون رو بهتر و بهتر میکنیم و نهایتا سیل مشتری به سمت ما روونه میشه.
اصل و فرع رو که بفهمیم و اصل رو که پیدا کنیم مسلما تغییر ایجاد میشه و گره خود بخود باز میشه
خدا ما رو آفریده لذت ببریم نه اینکه دائم در حال تقلا باشیم،تو همین سالهایی که با استاد بودم کلی بار از رو دوشم برداشته شده و با فهمیدن درست تر باز هم گره ها داره باز میشه.
خدایا کمکمون کن که خودمون رو بشناسیم و موانع رو بشناسیم و باورهای درست ایجاد کنیم و حرکت کنیم.
استاد عزیزم سپاسگزارم که نوری رو بهم نشون دادی که گمش کرده بودم
چون یاد گرفتم که به ذهنم بگم همین امشب رو زود بیدار شو ،شروع کردم به نجسم کردن
چشمامو بستم و اول دیدم که روی شونه های خدا هستم و نور عظیمش رو میدیدم و به قدری سفید و نورانی بود که از همونجا با ذهنم صحبت کردم
گفتم ببین ذهن من تو کافیه همین امروز رو بیدار بشی و ساعت 4 سریع بیدار میشی
حتی تجسم میکردم که ساعت 4 بیدار شدم و رفتم چراغ اتاقمو روشن کردم و شروع کردم به نوشتن و صحبت کردن با خدا
و به قدری تمرکز داشتم و تجسم میکردم که نفهمیدم کی خوابم برد و خوابیدم
و وقتی صبح بیدار شدم ساعت 5 بیدار شدم
گفتم اشکالی نداره امروز رو بیدار شدی
و بعد یاد میگیری راس ساعت بیدار بشی
تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم و وقتی اذان صبح گفته شد
نمازمو خوندم یکم با خدا صحبت کردم و حس میکردم که خیلی آرومم
صبح وقتی تمرین رنگروغنم رو خواستمکار کنم ،اول میگفتم ولش کن بذار امروز کار نکنم
اما گفتم همین امروزه فقط طیبه
همین امروز رو فقط 2 ساعت کار کن
و رفتم وسایلامو آوردم و شروع کردم
اولش نمیخواستم روی تمرین کلاسم کار کنم اما گفتم باید تمرکز بذارم و مثل اینکه تو تمرین ستاره قطبیم که نوشتم و تجسم کردم با تمرکز دارم کار میکنم انگار خود به خود رفتم سراغ نقاشی
و تنبلی نکردم
ساعت حدود 10 بود فکر کنم نزدیک 11
من یهویی رفتم اینستاگرام و استوریای پیجای نقاشی رو نگاه میکردم که دیدم پیجی که طبیعت رو با اکریلیکو رنگ روغن آموزش میده ثبتنام داره
من چند ماه پیش دوست داشتم کلاس طبیعت استاد رنگروغنم رو برم اما استادم گفت فعلا زوده بیای چون تازه کار کردی و طبیعت سنگینه برات یکمپیشرفت کن بعد
و من طبق هدایت هایی که شدم دست نگه داشتم تا بعدا ثبتنام کنم در کلاس استادم
اما از اینستاگرام یه دوره رو دیده بودم که خیلی کارش خوب بود و دوست داشتم شرکت کنم
نمیدونم اصلا چی شد من امروز ثبتنام کردم
جریانشو تو سریال زندگی در بهشت قسمت 46 نوشتم
چون قبلش گفتم خدایا اگر لازمه من این دوره رو بخرم به من نشونه بده و دقیقا از سایت سریال زندگی در بهشت اومد
وای خدای من چی داشتممیدیدم
دقیق نوشتم تو رد پای قسمت 46 سریال زندگی در بهشت که چجوری هدایت شدم به خریدش
و من به راحتی خریدم
قیمتش 1میلیون و 899 بود
خدا در اصل به من هدیه داد و هر روز من تو دفتر تمرین ستاره قطبیم مینویسم که یه هدیه میخوام و هر روز خدا جدا از عشق بی نهایتش که بهم هدیه میده ،هدیه های مختلفم بهم عطا میکنه و من باید قدر این نعمت هایی که روزی آرزوی من بود رو بدونم و با عشق کار کنم و روی پیشرفتم کار کنم و استمرار داشته باشم
خدایا شکرت
من پارسال همین موقع ها هیچی نداشتم
حتی دی ماه که 9 دی اولین جلسه کلاس رنگ روغنم بود شهریه کلاسارم نداشتم چه برسه به خرید این همه وسیله
هیچی هیچی نداشتم
اما تصمیم گرفتم که دیگه نقاشی رو ادامه بدم
دیگه قدم بردارم
البته من چیزای دیگه کا بی نهایت نعمت بود رو داشتم ،خانواده مهربون و خوب و عالی
خونه بهشتی و زیبا
که اتاقم پر از وسایل نقاشی و زیبایی هست
پرده های رنگی که 7 رنگ رنگین کمانه و عاشقشونم
سلامتی و شاوی و …
اما در مورد یه سری چیزا که باور های محدود خودم بود که سبب میشد نعمتی دریافت نکنم هیچی نداشتم ،از این نظر هیچی نداشتم
هیچی نداشتم هیچی
نه رنگ روغن
نه قلمو
نه بوم نقاشی
نه مداد رنگی
نه رنگای فوق آرتیست
نه تخته شاسی
نه هیچ کدوم ار دوره ها
مثلا دوره مداد رنگی خریدم
دوره خودکار رنگی
دوره اسکچ
الانم دوره رنگ روغن و اکریلیک ،طبیعت
اگر بیشتر به یاد بیارم خیلی چیزا من تو این یکسال بدست اوردم و مهم ترینش که باید اشاره کنم ، من خدارو پیدا کردم دارم خدای واقعی رو میشناسم ، خدایی که هر لحظه ریز به ریز داره هدایتم میکنه
با من صحبت میکنه
و من آرامشی عظیم رو هدیه گرفتم از خدا ، آرامشی که تبدیل به هر لحظه به لبخند عمیق میشه و همه اینها بهم عطا شد که پارسال آرزوم بود و فکرشم نمیکردم یه روز حتی مداد رنگی بخرم
مداد رنگی فابر کاستل
حنی فکرشم نمیکردم این دوره هارو بخرم
فکرشم نمیکردم برم تجریش تو پاساژی که 7 سال به خاطر نداشتن پول ،تصمیم گرفتم نرم و نقاشی رو ادامه ندم ،الان دوباره رفتم اونجا تو همون پاساژ
پاساژی که دیگه الان همه استاداش منو میشناسن
همه نگهباناش میشناسنم
خدایا شکرت
همه اش از آن توست ،تویی که منو این همه رشد دادی ربّ من
تویی که منو بین انسان ها محبوب کردی
منی که تا دو سال پیش دختری بودم که حتی یه سلام دادن بلد نبود
خودشو دوست نداشت و اصلا متوجه نبود که خودشو دوست نداره
تبدیل شدم به یک دختری که وقتی تو آینه نگاه میکنه به خودش عمیقا حس خوب داره
وقتی تو آینه به چشماش نگاه میکنه ربّ و صاحب اختیارش میبینه و میگه ربّ من صاحب این تصویر زیبا ،من هیچی نیستم هیچی
خدای من
من چقدر نعمت دارم
و این که خودمو عمیقا توی این مدت ،به صورت تکاملی مرحله به مرحله شناختم و دوست داشتن خودم رو تجربه کردم
منی که آروم شدم
خدایا شکرت
فکر نمیکردم یه روز به آرزوم که کار کردن تو یه جمع نقاش که بین استادا باشم و باهاشون مدل زنده کار کنم
که اینم جزئی از آرزوهای من بود
و من دارم همه شونو هر روز زندگی میکنم
چقدر راحت و ساده تو این یکسال همه چی تغییر کرد
اگر اینا نتیجه نیست پی
پس چیه؟؟؟؟؟؟
طیبه ؟؟؟؟!!!!!!
ببین چی میگم
تو دو سه روزی بود میگفتی من چرا تغییری نداشتم
الان بهت یادآوری کردم
ببین اگر اینا تغییر و نتیجه نیست پس چیه؟؟؟؟؟؟
تو بگو طیبه جانم
تو بگو که توی این چند روز از وابستگی افکارت نسبت به خواسته عشق ، تکاملی رها شدی و یاد گرفتی در عمل نشون بدی
اگر این نتیجه نیست پس چیه؟؟؟
تو بگو آرامش الانت
اگر نتیجه نیست پس چیه؟؟؟؟
طیبه میدونم یه وقتایی به قول حرف استاد که باز هم حرف خداست که به زبونشون جاری شده و به تو هدیه داده شده که یاد بگیری ، و گفت که
یه وقتایی اگر دیدی کمی داری امیدت رو کم میکنی ، به یادت بیار
به یادت بیار و بخون و هرچی که بدست آوردی رو ببین تا سکوی پرتابی باشه برای تو که تو بتونی که ادامه مسیر رو رها تر و مصمم تر ادامه بدی
پس حرکت کن و ادامه بده و به یاد بیار
و به یادم میارم که همیشه عکس خارجیا رو میدیدم میگفتم کاش منم همچین جایی کار میکردم
و الان من 24 هفته هست دقیقا از 21 مرداد ماه 1403تا الان هر هفته یکشنبه ها میرم ورکشاپ رایگان پاساژی که شنبه ها میرم کلاس نقاشی
که حتی آرزو داشتم بوم رایگان بدن و امکانات
که خدا کاری کرد که بوم دادن
رنگ دادن که نیازی به بردن رنگ برای من نبود
همه چی دادن ، من فقط قلمو میبرم ، همین
و پارچه بوم میبرم و بوم بزرگ برمیدارم و میارم خونه تا بعدا کار کنم
خدای من چقدر من تو این یکسال فراوانی و نعمت گرفتم ازت و این چند روز یه وقتایی فکر میکردم چون بیشتر نتیجه مالی نداشتم ،هیچ تغییری نکردم
الان که نمیدونم اصلا چی شد یهویی شروع کردم به نوشتن اینکه من چیا دارم و چیا رو تو این یک سال بدست آوردم که تا پارسال دی ماه آرزوم بود
خدای من شکرت
من حتی پول شهریه کلاسامم نداشتم که 2 میلیون و 200 هست هر ماه
حتی جدیدا از وقتی دوره عزت نفس و عشق و مودت رو خریدم و تاجایی که سعی کردم به تمریناتش عمل کنم ،حتی آدما به کل تغییر کردن
یادمه یه استادی بود ،همیشه من تو ورکشاپ وقتی میخواستم سلام بدم توجه نمیکرد ،نمیدونم حالا یا نمیدید یا هرچیز دیگه
اما دو هفته پیش بود فکر کنم
خودش اومد و وایساد و کارم رو دید و با چنان ذوقی میگفت چقدر پیشرفت کردی و تحسین میکرد
اگر اینا نتیجه نیست پس چیه ؟؟؟
وای خدای من
سپاسگزارم ازت
تو فقط باید تلاشت رو برای تکرار باورها در همه جنبه ها بیشتر کنی طیبه
و اصل رو خدا بدونی
همین
تو سمت خودتو انجام بده
یادت بیار خدا 12 دی ماه بهت یه کلید داد
گفت 9 ماه دیگه اگر خوب کار کنی روی خودت به جایی میبرمت که فکرشم نمیکردی
بهشت نصیبت میشه
پس حرکت کن و نترس و تجربه هات رو بیشتر کن
تو میتونی
تو جنمشو داری
تو تا اینجا تونستی پس میتونی
وقتی ساعت 14:30 دوره طبیعت رنگ روغن رو از اینستاگرام خریدم خیلی ذوق داشتم
وقتی کارم تموم شد طراحی کار کردم با خودکار و کمی عجله کردم و درست در نیومد اما بازم باید طراحی کنم و تمرکز بذارم
وقتی کارم تموم شد تو خونه تنها بودم مادرم رفته بود جمعه بازار با خواهرم ،تا گل سر بفروشن و نهار آش رشته درست کرده بود و رفته بود
من مثل همیشه که عاشق آش رشته ام و آش ترش و آش ماست
رفتم و یه کاسه آش رشته برای خودم برداشتم و اومدم به فایلا گوش دادم و با لذت خوردم
خیلی لذت بخشه تنها بودن توی خونه
یادمه تا یک و دو سال پیش ،به خصوص تا دو سال قبل ،که من با تضادی رو به روز شدم و تو این همه سال که عمر کردم
همیشه از تنهایی میترسیدم
حتی اگر مادرم و برادرم میرفتن مهمونی ،من شبا کل چراغای خونه رو روشن میکردم و حتی صداهایی میشنیدم که همه اینا باز محدودیت های خودم بود و این سبب ترسم میشد
اما الان به قدری احساس آرامش دارم تو خونه که وقتی حتی یه روزایی که مادر و برادرم مهمون جایی میرن و من نمیرم
حتی چراغ اتاقمو خاموش میکنم و میشینم تو تاریکی و با خدا صحبت میکنم و میخندم و کیف میکنم
سکوت شب رو میشینم تو اتاقم و فکر میکنم به انرژی و نیرویی که به قدری در وجودم ،در قلبم جا داره و هر روز و هر لحظه یادش حالمو فوق العاده عالی میکنه که خیلی لذت میبرم از این تنهایی
چقدر نعمت بزرگیه که تنها باشی و رها باشی و نیازی نداشته باشی که کسی باشه تا تنهاییت پر بشه
من تنهاییمو با خدا عشق میکنم
صحبت میکنم
مثل الان که ساعت 00:53نصف شبه و الان 7 بهمن شده
و من دارم تو دل تاریکی شب ،تو اتاقم مینویسم رد پای روز 5 بهمن رو و با عشق لذت میبرم
خدایا شکرت
خیلی ذوق داشتم که دوره طبیعت رنگ روغن رو خریدم و هی به خدا میگفتم ممنونم بابت هدیه ای که بهم عطا کردی
و تعهد دادم که شروع کنم در کنار تمرینات کلاسم کار کنم
تا اون ایده هایی که خدا پارسال به من داد و من طبق گفته استاد رنگ روغنم که گفت فعلا اونا رو اجرا نکن ،بذار یکم پیشرفت کنی و بعد کار کن
و من بعد یک سال خیلی پیشرفت داشتم و انگار همه چی دست به دست هم داره میده در این جهان هستی که من تابلویی که میخوام رو شروع کنم
و اولیش رو میخوام تابلوی ققنوس یا پرنده نورانی که در ابرای آسمون دیدمش و طراحیش کردم و بعد 6 تا فرشته دیدم رو کار کنم
و بعد برم سراغ کارهای بعدی
خدایا شکرت
وقتی شب مادرم برگشت فروش خواهرم 3 میلیون بود
اولش که شنیدم تو دلم کمی حسادت کردم تو همون ثانیه اول
گفتم طیبه دقت کن
اون نتیجه تلاش خودش رو میبینه
و تو باید تلاشت رو برای ساخت باورهایی برای فروش نقاشی هات داشته باشی ،پس نگران و ناراحتی معنایی نداره
تو باید سعیتو بکنی و حدی بگیری نشونه ها و هدایت های خدا رو
پس حرکت کن
آف ین بهت
و خوشحالم که با خودم دوست شدم و یادم تا چندماه پیش وقتی از درون حسادت میکردم و یا ناخودآگاه کسی رو قضاوت میکردم ،سریع خودمو سرزنش میکردم
اما از وقتی از 14 دی دوره عزت نفس رو خریدم و گوش دادم به آگاهی هاش
الان دیگه با خودم عین یه دوست پر از عشق صحبت میکنم و میگم اشکالی نداره سعی کن دفه بعد درست عمل کنی و قوانین رو به خودم یاد میدم
هر روز سعی میکنم
خدایا شکرت
امروز من بی نهایت بهشتی بود
خدایا شکرت
بی نهایت سپاسگزارم ازت
ربّ و صاحب اختیار قدرتمندم که بی نظیر ترینی و عشق منی و هر لحظه دوست داری منو رشد بدی
خیلی ماچ بهت ربّ ماچ ماچی جذابم
عاشق عظمت و لپای پر نکر بی نهایت بزرگتم
عشقی عشق
برای تک تکتون و استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و همکاران بی نهایت زیباتون ،از خدای پر نور و پر از عشقم بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و شادی و نعمت برای تک تکون میخوام
به قدری عطا کنه که فقط بخندین و بگین لبخند رضایت دارم
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد عزیزم و اقا ابراهیم عزیز
استاد شما چه ایمانی رو تو خودتون ساختید چجوری رو خودتون کار کردید که وسوسه نمیشید تو این موقعیتی که همه تو اینستاگرام تبلیغ میکنند و حتی خیلی هم تبلیغ کردن رو تبلیغ میکنند به حدی که تبلیغاتی که تو اینستاگرام هست درامدشون از تبلیغاتی که صدا و سیما با اون همه کارمندش میگیره بیشتر هستش چه فرقی هست بین بیژن پاکزاد شرکت رویزرویز و تسلا و عباس منش که ۱- تو دام تبلیغ نیافتادند ۲-بدون تبلیغ موفق تر هم میشوند ؟
شرکتها چون تصمیم گیری با یک شخص نیست و عوامل تعیین کنندش زیاده بهتره در مورد افرادی که تصمیم گیرنده یک نفر هست صحبت کرد .
چی شد که اون موقع شما رو پروژه شاندیز سرمایه گذاری نکردید در حالی که اون موقعه خیلی از افراد این سرمایه گذاری رو کردند ؟ به ندای قلبم گوش دادم اون موقعه من اصلا قانون تکامل رو هم نمیدونستم دوستانم سرمایه گذاری کردند و به من هم گفتند که این کار رو بکنم اما من به ندای قلبم گوش دادم و به دوستانم هم گفتم که نه قلبم به من میگه این سیستم درست نیست سرمایه گذاری نکن منم میگم چشم استاد شما همیشه در مقابل ندای قلبتون همین حد تسلیم و رها هستید و به دنبال منطق نیستید تا اون ندای درونی رو با منطق ذهنی خودتون تطبیق بدید همیشه تسلیم این ندای قلبتون بودید و نتیجه درستی رو گرفتید و ایمانتون به این ندای قلبی به صدای خداوند درونتون بیشتر وبیشتر شده
یکی از دلایلی که باعث شد شما از اون دوتا شریکتون هم جدا بشید و تبلیغ کردن رو نپذیرید قبول نکردن این موضوع بود که اونها میگفتند تنها راه تبلیغ کردن هست و شما میگفتید این مسیر اشتباه و نتایج خوبی هم رقم نمیخورد اونها اعتقاد داشتند که شما فقط تو زمینه سخنرانی خوب هستی و خبرنداری از پشت صحنه برایند کار ما یعنی تبلیغ و شما یعنی سخنرانی نتایج رو رقم میزنه در صورتی که نتایج مالی با هزینه هایی که برای تبلیغ میشد کاملا از بین میرفت ولی شما برای اینکه ثابت کنید تنها راه تبلیغ نیست بعد از جدایی از شریکاتون ایده تون رو بدون تبلیغ اجرا کردید و نتایج ده برابری ایجاد کردید و ایمانتون با دیدن نتایج بیشتر و قویتر شد و دیگه تبلیغ برای شما خط قرمز شد
نکته مهم : تبلیغات این دام رو به وجود میاره که تو رو خودت و باورهات کار نمیکنی محصولت رو با کیفیت نمیکنی میگی نه همین محصولم رو با تبلیغات به افراد بیشتری معرفی میکنم و میفروشم تو عادت میکنی به تبلیغات مثل فرد محتادی که اولش با مصرف مواد به اون احساس ارامشه رسیده و ادامه میده وقتی بدنش به اون مواد عادت میکنه دیگه اون احساس ارامش رو براش ایجاد نمیکنه فقط داره از رو عادت مصرف میکنه تبلیغاته حواب نمیده ولی طرف به این شیوه عادت کرده و دیگه به راه حلهای دیگه که بالا بردن کیفیت محصول و ساختن باورهای درست هست دیگه اصلا فکر هم نمیکنه تا حدی که محصول دیگه اصلا فروش نداره
زمانی که سایت زدید با ایده هایی که شما میدادید و اجرا میکردند نتایج خوبی رقم خورد و اون فردی که سایت رو با هزینه هایی که شما داده بودید و با ایده هایی که شما میدادید و اون فرد اجرا میکرد حالا این سایت رو به افراد دیگه ای میفروختند و میگفتند نتایج استاد عباس منش به خاطر این ویژگی های خاص سایتی هست که ما براشون زدیم در حالی که ایده های الهامی شما رو تو سایت اجرا میکردند اما باز اعتبارش رو به خودشون میدادند و به دیگران میفروختند در ابتدا شما هم کمکشون میکردید اما بعد از این که متوجه شدید که به مردم میگند تنها عامل نتایج خوب استاد این سایته و به مردم وعده میدند که حتما شما هم اون نتایج استاد رو به دست میارید و وقتی هم مردم نتایج به دست نمیاوردند به دروغ میگفتند استاد تبلیغ کرده شما هم تبلیغ کنید و مسولیت قبول نمیکردند کل پول مردم از دست میرفت وبعد که باز نتیجه نمیداد میگفتند نه استاد هر روز یه فایل میزاره شما این کار رو نکردید هر بار یه بهانه ای داشتند ولی بعضی از افراد همچنان لازمه که با مخ بخورند زمین تا متوجه اشتباهشون بشند
نکته مهم : استاد پیشنهاد افرادی که با ایشون کار میکنند رو کاملا گوش میدند و اگر نظری راجع به اون نداشته باشند سعی میکنند اون ایده و پیشنهاد رو اجرا کنند و نتایج رو تجزیه و تحلیل کنند و بعد تصمیم بگیرند که اون روند رو ادامه بدند یا نه مثل اون پیشنهاد تبلیغ که وقتی دیدند افرادی میان تو سایت که اماده دریافت اون اگاهی ها نیستند سریع اون تبلیغ رو تعطیل کردند
کیفیت محصول شرکتهای مختلف و سایتهای مختلف و ویژگی هاشون فرق میکنه خیلی ها تبلیغ کردن و خیلی ها هم بدون تبلیغ نتیجه گرفتند و اصلا نمیشه مقایسه کرد لولها و محصولات فرق داره و مقایسه کردن هم اصولا درست نیست چه اصولی رو باید رعایت کرد و اساسا اون اصول درست چی هست ؟
ایلان ماسک یه سرمایه گذاری بزرگی کرد رو پروژه خودش و نتایج هم فوق العاده زیاده البته خیلی ها کردیتش رو میدند به زمان مناسب به سرمایه گذاری زیادش میدند اما خیلی ها هم اومدند با سرمایه گذاری زیاد اما نتیجه نگرفتند و ور شکست هم شدند ایلان با یک نگاه متفاوت و باوری که به محصولش داشت اون نتایج رو رقم زد ادمها خیلی راحت مسیر رو گم میکنند
اما مسیری که استاد رفتند ایمان به کارشون و نتایجی که خودشون بعد از تغییر باورهاشون ایجاد کرده بودند انقدر به ایمان عمل کردن به قوانین رسیده بودند که سالهای قبل تو تهران اون برگه ها رو تو جلسات ۲۱ روزه به افراد میدادند که اون برگه ها همون چکاب فرکانسی هست که تو دوره دوازده قدم بچه ها باز هم یه همچنین چکابی رو پر کردند باور صددرصدی به این موضوع که عمل کردن به قانون این نتایج رو به وجود میاره باعث میشه که استاد یه چنین سندی رو بده که مطمئنا عمل کردن به قانون این نتایج رو میده یکی از اصول اینه که من تا این حد به کارم به محصولم ایمان دارم که حتما جواب میده مثل اون خانمی که صاحب رستوران هانی هستند که در ابتدا مسیرش غذا رو میده به افراد و میگه اگر خوب بود پول غذا رو بده ایمان داره که بهترین غذا رو با بهترین مواد غذایی درست کرده و مشتری حتما راضیه و پولش رو میده و تازه تبلیغش رو هم به دیگران میکنه این اعتمادو ایمان به محصول با گفتن عبارات تاکیدی که خدا برای من کافیه به وجود نیومده این ایمان و اعتماد از تولید بهترین محصول و دیدن نتایج به وجود اومده
استاد این که یه عده میخواند به قوانین عمل نکنند و فقط با گفتن اینکه خدا برای من کافیه برخلاف قانون رفتار کنند و بدون ماسک مثلا برند تو مراکز عمومی و بگند نه خدا خودش محافظ ما هست و برامون کافیه همون رفتار اشتباهی هست که اگر با قوانینی که خودشون برای کارشون دارند افراد رعایت نکنند صداشون در میاد و معترض میشند مثال معلمی که میگه بچه ها با گوشی سر کلاس نیاید و اون بچه گوشی میاره و میگه نه خدا برای من کافیه مثال خوبی هست که ما سعی کنیم به قوانین عمل کنیم و اگر سختمون هست لااقل به اون محیط نری مرز بین استفاده درست از قانون با سو برداشت اشتباه از قانون بسیار باریکه و نیاز داره که با تعمق بیشتری به این قوانین فکر کنیم و عمل کنیم تا راه رو گم نکنیم
استاد و ابراهیم عزیزم برای این گفتگوی صمیمانه و مهم و عالیی که ترتیب دادید از شما سپاسگزارم و میگم عزتتون زیاد و ابدییییییی عاشقتونمممم❤❤❤
خداروشاکروسپاسگزارم بابت کلمه به کلمه درس هاو آگاهی هایی که هرروز در این سایت ،می شنوم ،می بینم ومی خوانم وگنج هایی هستند که توانستند با تاثیرگذاری عمیق شان به روح وروانم جلا بخشیده ووجودم را لبریز از خداوند کنند تا تنها به او تکیه کنم وهرچه می خواهم از او طلب نمایم که خود در وقت مناسب همه آنچه که نیازم است عطا می کند فقط کافیست با همین روند بهبودی وتمرکز بر رفتارواعمالم وشکرگزاری بابت همه چیز به پیش رفته وخود را آماده دریافت هر نعمتی نمایم که این نعمت شیرین ودلچسب است ،وجدانم راحت است ،راحت خوابم می برد،استرسی ندارم،بدهی ندارم ،پاک وسبک به قول استاد زندگی می کنم،ذهن وقلبم آرام است وتمرکزم فقط وفقط به درونم معطوف است وهرروز دوست دارم عالی تراز روز قبل در درگاهش سربلند باشم واین ها به من احساس عالی می دهد ومرا به آرامش دعوت می کند.
،وقتی تمام امیدت یک نقطه نورانی می شود وبسان خورشید عالم تاب، نورانیت آن به ایمانی وصف ناپذیر مبدل می شود که دنیای درون وبیرونت را تحت تاثیر خود قرارداده وهرگونه نگرانی را از بین می برد وفقط نور است وروشنی وآگاهی وچقدر راحت وآسان میشود گذر دنیای دوروبرت، انگار همه چیز به تسخیر تو در آمده اند وهمه چیز به نفع تو پیش می رود چون تو خواسته ای وخداوند هم به زیبایی اجابت می کند.
خودش اسپانسرت می شود،تبلیغ برایت می کند ،مشتری می فرستد،دستگاه کارتخوان را برقرار می کند حتی اگر در یک کوچه فرعی باشی مهم این است که با خداباشی حتی اگر کنارت چندمغازه عین کسب وکارت باز شوند ،بخدا که دیگر نگران نیستی ومن این روزها در کسب وکارخودمان به عینه می بینم اما این فرکانس وباورهای من غوغا کرده و جهان کسب وکار مارا چنان رونق بخشیده که فقط هرلحظه سپاسگزار روزی دهنده بی حسابش هستم وهمین است وقتی باور وایمان در وجودت متجلی شوند بازتابش زندگی وهر آنچه در ارتباط با آن هستی را دگرگون می کند وخدایی که می بیند….
و دقیقا کسب وکار ما چه زمان رونق می گیرد وقتی من درونم دارد تغییرات اساسی پیدا می کند وهرروز قدر وارزش بهبودیم را دانستم وبا عشق ولذت وایمان وباورهای درست ومثبت ادامه دادم وهرروز گوش جان سپردن به صحبتهای استاد که بخش اعظمی از زندگیم شد وخداوند هم پاداش هایش را فرستاد وخودش عهده دار همه چیز هست چون من هرروز از او تقاضا می کنم با آرامش واحساس عالیم وسعی در هرروز مراقبت ازگفتارورفتاروعملکردم ورعایت قوانینش که به زیبایی از استادم آموخته ام .
هر چقدر آرام تر وصبورتر بودم وایمان خود را در عمل ثابت کردم ،معجزاتش هم به وقت طلایی وبا خواست واراده اش وارد زندگیم شد واین روند ادامه دارد ومی نویسم که همیشه درذهن وقلبم بماند تا همیشه سعی کنم ،ذهن وقلبم بازوپاک بماند واین پاکی ثمره اش معجزات الهی می شود…….
خدایا بی نهایت شاکروسپاسگزارم که الگویی مثل استاد عزیزم کافیست تا من با ایمان به تو وعمل به فرامین گهربارشان به هر آنچه که می خواهم و خواست تو است برسم که خواست تو یعنی خیروسعادت وخوشبختی و……. در دنیا وآخرت .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید،دوستتون دارم و به امید خدا موفقیت های روزافزون تک تک شما دوستان وعزیزانم……
بابت مورد اضافه شده در سایت واین نظم وترتیب عالی ودسته بندی ها، از استادعزیزم، مریم نازنینم وآقا ابراهیم جان تشکر وقدردانی می کنم خداوند پشت وپناهتان،الهی آمین.
ممنونم از استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل های عالی و ارزشمند
همیشه وقتی که من پشت سر خودم نگاه می کنم می بینم که از کجا شروع کرده ام و اکنون به کجا رسیده ام
همیشه برای من حس و حال خوب دارد و همیشه می توانم در این مسیر حرکت کنم
می دانم که همه چیز برای من به بهترین شکل ممکن رقم خواهد خورد به شرط آنکه باورهای خوبی را برای خودم بسازم و به دل ترس های خودم بروم
می توانم همیشه دنبال بهترین ها باشم به شرط آنکه دیگران را در ذهن خودم بزرگ نکنم و از هر چیزی که می خواهم با ساخت باورهایی درست و پا روی ترمزهای خودم بگذارم آنوقت من به آسانی به جلو خواهم رفت
یک درس عالی دیگر از این فایل من یاد گرفتم که به الهامات خودم عمل کنم
دنبال ایده هایی باشم که به قلب من وارد می شود
از خدای خودم کمک بگیرم
همیشه دنبال این باشم که از دستهای جهان هستی کمک بگیرم و آنوقت من پیروز و عالی و خوشبخت و با حال خوب خواهم بود
وقتی از خدای خودم با همه وجود و با همه حس و حال خوب خودم بخواهم او قدرت برتر این جهان است و از همه بالاتر است و بی شک به گونه ای به من کمک خواهد کرد که من همیشه در آرامش به موفقیت خواهم رسید
این را باید همیشه با خودم همراه داشته باشم
ایمان که عمل می آورد
مهمترین نکته و درسی است که من امروز از این فایل ارزشمند یاد گرفتم
ایمان به خدای خودم
ایمان به اینکه من موفق خواهم شد
ایمان به مطمین بودن در راهی که در آن قدم گذاشته ام
سلام خدمت همه ی دوستان گل استاد عزیزم ومریم جان شایسته
امروز این فایل رو به حکم نشانه از الله مهربان دریافت کردم و خودم رو موظف کردم که ردپایی درحد وسعم به اندازه همان چند قطره آگاهی ای که حالا وارد طرفم شده به جای بگذارم.
من شاید بهتر از هرکسی درک میکنم این حرفتان رواستاد من همیشه بصورت ناخودآگاه از قانونی که شما میگید از فضای مجازی متنفر بودم همیشه باورم این بود که اگر برم اکسپلور واینستا بچرخم مچوقتم تلف که هیچ حرااااااااام شده و کلااینو جزو گناهان کبیره برای خودم میدونستم باخودم میگفتم درزمانی که اینهمه میشه استفاده خوب از اینترنت کرد خریدن در اینستاگرام حرامه واقعا ولی طبق آموزش هایی که دیده بودم برای استارت کسب و کارم میگفتن این باور درمان شکل گرفته بود که اره برای بقیه کارها اینستا مزخرفه ولی برای بیزینس عالیه و میشه ازش پول درآورد و کلی رشد کرد و سرعت رشدمون چند برابره و من این رو متاسفانه پذیرفته بودم که هیییییییچ راهی برای شروع کسب و کارم ندارم الا اینستاگرام و هرروز باحالی بدتر از دیروز سعی میکردم که پست و استوری بزارم و با خودم میگفتم که تو باید ادامه بدی و اینها همش بهانه هست و فک میکردم که به خیال خودم چقدر پایبندم به آموزش های که دیده بودم
ولی خداشاهدع از روزی که تصمیم گرفتم که اینستاگرام رو کلا بزارم کنار جوری آرامش به زندگیم اومد که اصلا ذهنم باز شد و انگار تازه زندگیم شروع شد
منی که در اون حد فجیع از اینستا بدم میاد الان واقعا طعم زندگی رو میچشم این درحالی بود که من فقط دوماه روی یک پیج کارمیکردم
و بااین فایل چقدر باورم تقویت شد که اصلا تبلیغات هرمدلش اشتباهه
واگاهی دیگری که من بدست آوردم اینه که
درواقع یک نوع انرژی و انگیزه ست برای من
منم مثل شما تامین حد به محصولم ایمان دارم میدونم که حرف ندارن کارم میدونم که به لطف الله مهربان درجایگاهی هستم که بخوام بگم من کارم عالیه
و به مشتری بگم کارت رو بسپرم به من اگه راضی نبودی من دوبرابر پولی که دادی بهت پس میدم
اما هیشوخ جراتش رونداستم این حرفارو به مشتری ها بگم اما امروز من واقعا تصمیم گرفتن ازین به بعد باهمین اطمینانی که در من زنده شد پیش برم و قطعا با هدایت الله نتایج بینظیر خواهد بود
درود بر شما استاد عزیز و اقا ابراهیم گل با این سوالای خوبتون خیلی خیلی استفاده کردیم
راحب ماسک زدن خیلی ها به اشتباه غرور خودشون به رخ میکشن
من به این بیماری اعتقادی نداشتم و نزارم ، و دلایل خودم دارم که بازی سیاسی و برده داری ، حالا کاری بهش نداریم ها کس باورهای خودش داره
▪️چندبار خواستم برم بانک ، بدون ماسک مخصوصا اوایل که ابن بیماری خیلی بولد شده بود ، میگفتن کارت انجام نمیدیم برو ماسک بزن ، درسته من اعتقادی بهش ندارم ولی این کار باعث میشه که ذهنم درگیر بشه با آدما ، بصورت ناخوداگاه دیدم بحث میکنه راجب این بیماری ، بعد درس بزرگی یاد کرفتم که جاهایی که باید ماسک بزنم ، باید بزنم ، یا حتی یه بار رفتم بیمارستان بابام مریض شده بود ، نزاشتن پذیرش کنم جون ماسک نمیزنم و احساس خفه شدن میکنم ، اصلا به ماسک عادت ندارم ، ترجیح میدم جایی نرم تا ماسک نزنم ، اونجا هم سر بحث باز شد گفت بخاطر خودت میگم ، گفتم من راضیم این بیماری بگیرم ، گفت نه شاید تو داری وناقلی به بقیه بشی ، خلاصه دیدم ذهنم درگیر میشه ، باید یه جاها هم رنگ جماعت بشیم دیگه تصمیم گرفتم تسلیم بشم و فقط جاهایی که مجبور به رفتن دارم همونجا دم در بزنم برم کارم انجام بدم و بیام
▪️شما نمی تونید بگید من تو ایران با شورت میخام بگردم نه هر جایی باید پوشش و قوانین خودش رو رعایت کنید ، البته میان بهت گیر میدن ، چون ذهنت درگیر میشه ، تفاوت که میبینه و شروع به قضاوت میکنه
بعد یاد آیه ای از قرآن افتادم که میگه :
یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ
|اعراف ، 7|
دقت کنید خطاب به همه آدم ها ، نگفته ای مسلمانان !!! چون اصطلاح مسجد در قران ساختمان یا حای عبادت نیست،
کلمه = مسجد = موسسات دولتی ، شخصی ، سازمان ها ، بیمارستان ها
هر حایی که قوانین مشخصی داره ، مسجد هست ،
میگه ای بنی آدم ، زینت یعنی لباس هر جایی مخصوص خود اونجا بپوشید …!
▪️نمیتونی با شلوارک بری مدرسه
▪️نمیتونی بدون کفش بری کارمند بانک بشی
نمیدونم چرا مردم فکر میکنن خدا جدا هشت از این جهزن خود خدا هست این جهان ، که باید به قوانینش احترام بگذارید
به نام رب العالمین
سلام استاد جان
گفتین ادامه ی فایل رو به صورت هدیه برای دوره ثروت ۳ گذاشتین که درباره ی کسب و کار شخصی هست
لطفا اگه امکانش هست قسمت بعد رو برای افرادی که دوره اصول کسب و کار شخصی رو خریدن هم بذارین. خیلی ممنون میشیم. 🙏🏻🙏🏻🌺🌺🌺
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و مسئول فنی سایت آقا ابراهیم عزیز
چه سوالات خوبی پرسیدین و چه گفتگویی ترتیب داده شد و چه پاسخ های خوبی.
وقتی دلیل اصلی کسب و کارهای موفق رو بررسی کنیم لاجرم به نکته ای برمیخوریم که چطور فلانی و فلانی کار مشترک دارن ولی درآمدهاشون متفاوت؟
چطور فلانی کلی تبلیغ میکنه و فلانی بدون تبلیغ کلی مشتری داره و اون موقع متوجه میشیم یه چیزی هست !!!
نمیبینیم ولی هست
اساس هر چیزی باورهایی است که در مورد اون داریم،وقتی حالمون تو کسب و کاری خوبه و ما کشش داریم اون مشکل رو حل کنیم لاجرم مطالعه میکنیم و خودمون رو بهتر و بهتر میکنیم و نهایتا سیل مشتری به سمت ما روونه میشه.
اصل و فرع رو که بفهمیم و اصل رو که پیدا کنیم مسلما تغییر ایجاد میشه و گره خود بخود باز میشه
خدا ما رو آفریده لذت ببریم نه اینکه دائم در حال تقلا باشیم،تو همین سالهایی که با استاد بودم کلی بار از رو دوشم برداشته شده و با فهمیدن درست تر باز هم گره ها داره باز میشه.
خدایا کمکمون کن که خودمون رو بشناسیم و موانع رو بشناسیم و باورهای درست ایجاد کنیم و حرکت کنیم.
استاد عزیزم سپاسگزارم که نوری رو بهم نشون دادی که گمش کرده بودم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
رد پای روز 5 بهمن رو با عشق مینویسم
من دیشب وقتی میخواستم بخوابم تجسم کردم
چون یاد گرفتم که به ذهنم بگم همین امشب رو زود بیدار شو ،شروع کردم به نجسم کردن
چشمامو بستم و اول دیدم که روی شونه های خدا هستم و نور عظیمش رو میدیدم و به قدری سفید و نورانی بود که از همونجا با ذهنم صحبت کردم
گفتم ببین ذهن من تو کافیه همین امروز رو بیدار بشی و ساعت 4 سریع بیدار میشی
حتی تجسم میکردم که ساعت 4 بیدار شدم و رفتم چراغ اتاقمو روشن کردم و شروع کردم به نوشتن و صحبت کردن با خدا
و به قدری تمرکز داشتم و تجسم میکردم که نفهمیدم کی خوابم برد و خوابیدم
و وقتی صبح بیدار شدم ساعت 5 بیدار شدم
گفتم اشکالی نداره امروز رو بیدار شدی
و بعد یاد میگیری راس ساعت بیدار بشی
تمرین ستاره قطبیم رو نوشتم و وقتی اذان صبح گفته شد
نمازمو خوندم یکم با خدا صحبت کردم و حس میکردم که خیلی آرومم
صبح وقتی تمرین رنگروغنم رو خواستمکار کنم ،اول میگفتم ولش کن بذار امروز کار نکنم
اما گفتم همین امروزه فقط طیبه
همین امروز رو فقط 2 ساعت کار کن
و رفتم وسایلامو آوردم و شروع کردم
اولش نمیخواستم روی تمرین کلاسم کار کنم اما گفتم باید تمرکز بذارم و مثل اینکه تو تمرین ستاره قطبیم که نوشتم و تجسم کردم با تمرکز دارم کار میکنم انگار خود به خود رفتم سراغ نقاشی
و تنبلی نکردم
ساعت حدود 10 بود فکر کنم نزدیک 11
من یهویی رفتم اینستاگرام و استوریای پیجای نقاشی رو نگاه میکردم که دیدم پیجی که طبیعت رو با اکریلیکو رنگ روغن آموزش میده ثبتنام داره
من چند ماه پیش دوست داشتم کلاس طبیعت استاد رنگروغنم رو برم اما استادم گفت فعلا زوده بیای چون تازه کار کردی و طبیعت سنگینه برات یکمپیشرفت کن بعد
و من طبق هدایت هایی که شدم دست نگه داشتم تا بعدا ثبتنام کنم در کلاس استادم
اما از اینستاگرام یه دوره رو دیده بودم که خیلی کارش خوب بود و دوست داشتم شرکت کنم
نمیدونم اصلا چی شد من امروز ثبتنام کردم
جریانشو تو سریال زندگی در بهشت قسمت 46 نوشتم
چون قبلش گفتم خدایا اگر لازمه من این دوره رو بخرم به من نشونه بده و دقیقا از سایت سریال زندگی در بهشت اومد
وای خدای من چی داشتممیدیدم
دقیق نوشتم تو رد پای قسمت 46 سریال زندگی در بهشت که چجوری هدایت شدم به خریدش
و من به راحتی خریدم
قیمتش 1میلیون و 899 بود
خدا در اصل به من هدیه داد و هر روز من تو دفتر تمرین ستاره قطبیم مینویسم که یه هدیه میخوام و هر روز خدا جدا از عشق بی نهایتش که بهم هدیه میده ،هدیه های مختلفم بهم عطا میکنه و من باید قدر این نعمت هایی که روزی آرزوی من بود رو بدونم و با عشق کار کنم و روی پیشرفتم کار کنم و استمرار داشته باشم
خدایا شکرت
من پارسال همین موقع ها هیچی نداشتم
حتی دی ماه که 9 دی اولین جلسه کلاس رنگ روغنم بود شهریه کلاسارم نداشتم چه برسه به خرید این همه وسیله
هیچی هیچی نداشتم
اما تصمیم گرفتم که دیگه نقاشی رو ادامه بدم
دیگه قدم بردارم
البته من چیزای دیگه کا بی نهایت نعمت بود رو داشتم ،خانواده مهربون و خوب و عالی
خونه بهشتی و زیبا
که اتاقم پر از وسایل نقاشی و زیبایی هست
پرده های رنگی که 7 رنگ رنگین کمانه و عاشقشونم
سلامتی و شاوی و …
اما در مورد یه سری چیزا که باور های محدود خودم بود که سبب میشد نعمتی دریافت نکنم هیچی نداشتم ،از این نظر هیچی نداشتم
هیچی نداشتم هیچی
نه رنگ روغن
نه قلمو
نه بوم نقاشی
نه مداد رنگی
نه رنگای فوق آرتیست
نه تخته شاسی
نه هیچ کدوم ار دوره ها
مثلا دوره مداد رنگی خریدم
دوره خودکار رنگی
دوره اسکچ
الانم دوره رنگ روغن و اکریلیک ،طبیعت
اگر بیشتر به یاد بیارم خیلی چیزا من تو این یکسال بدست اوردم و مهم ترینش که باید اشاره کنم ، من خدارو پیدا کردم دارم خدای واقعی رو میشناسم ، خدایی که هر لحظه ریز به ریز داره هدایتم میکنه
با من صحبت میکنه
و من آرامشی عظیم رو هدیه گرفتم از خدا ، آرامشی که تبدیل به هر لحظه به لبخند عمیق میشه و همه اینها بهم عطا شد که پارسال آرزوم بود و فکرشم نمیکردم یه روز حتی مداد رنگی بخرم
مداد رنگی فابر کاستل
حنی فکرشم نمیکردم این دوره هارو بخرم
فکرشم نمیکردم برم تجریش تو پاساژی که 7 سال به خاطر نداشتن پول ،تصمیم گرفتم نرم و نقاشی رو ادامه ندم ،الان دوباره رفتم اونجا تو همون پاساژ
پاساژی که دیگه الان همه استاداش منو میشناسن
همه نگهباناش میشناسنم
خدایا شکرت
همه اش از آن توست ،تویی که منو این همه رشد دادی ربّ من
تویی که منو بین انسان ها محبوب کردی
منی که تا دو سال پیش دختری بودم که حتی یه سلام دادن بلد نبود
خودشو دوست نداشت و اصلا متوجه نبود که خودشو دوست نداره
تبدیل شدم به یک دختری که وقتی تو آینه نگاه میکنه به خودش عمیقا حس خوب داره
وقتی تو آینه به چشماش نگاه میکنه ربّ و صاحب اختیارش میبینه و میگه ربّ من صاحب این تصویر زیبا ،من هیچی نیستم هیچی
خدای من
من چقدر نعمت دارم
و این که خودمو عمیقا توی این مدت ،به صورت تکاملی مرحله به مرحله شناختم و دوست داشتن خودم رو تجربه کردم
منی که آروم شدم
خدایا شکرت
فکر نمیکردم یه روز به آرزوم که کار کردن تو یه جمع نقاش که بین استادا باشم و باهاشون مدل زنده کار کنم
که اینم جزئی از آرزوهای من بود
و من دارم همه شونو هر روز زندگی میکنم
چقدر راحت و ساده تو این یکسال همه چی تغییر کرد
اگر اینا نتیجه نیست پی
پس چیه؟؟؟؟؟؟
طیبه ؟؟؟؟!!!!!!
ببین چی میگم
تو دو سه روزی بود میگفتی من چرا تغییری نداشتم
الان بهت یادآوری کردم
ببین اگر اینا تغییر و نتیجه نیست پس چیه؟؟؟؟؟؟
تو بگو طیبه جانم
تو بگو که توی این چند روز از وابستگی افکارت نسبت به خواسته عشق ، تکاملی رها شدی و یاد گرفتی در عمل نشون بدی
اگر این نتیجه نیست پس چیه؟؟؟
تو بگو آرامش الانت
اگر نتیجه نیست پس چیه؟؟؟؟
طیبه میدونم یه وقتایی به قول حرف استاد که باز هم حرف خداست که به زبونشون جاری شده و به تو هدیه داده شده که یاد بگیری ، و گفت که
یه وقتایی اگر دیدی کمی داری امیدت رو کم میکنی ، به یادت بیار
به یادت بیار و بخون و هرچی که بدست آوردی رو ببین تا سکوی پرتابی باشه برای تو که تو بتونی که ادامه مسیر رو رها تر و مصمم تر ادامه بدی
پس حرکت کن و ادامه بده و به یاد بیار
و به یادم میارم که همیشه عکس خارجیا رو میدیدم میگفتم کاش منم همچین جایی کار میکردم
و الان من 24 هفته هست دقیقا از 21 مرداد ماه 1403تا الان هر هفته یکشنبه ها میرم ورکشاپ رایگان پاساژی که شنبه ها میرم کلاس نقاشی
که حتی آرزو داشتم بوم رایگان بدن و امکانات
که خدا کاری کرد که بوم دادن
رنگ دادن که نیازی به بردن رنگ برای من نبود
همه چی دادن ، من فقط قلمو میبرم ، همین
و پارچه بوم میبرم و بوم بزرگ برمیدارم و میارم خونه تا بعدا کار کنم
خدای من چقدر من تو این یکسال فراوانی و نعمت گرفتم ازت و این چند روز یه وقتایی فکر میکردم چون بیشتر نتیجه مالی نداشتم ،هیچ تغییری نکردم
الان که نمیدونم اصلا چی شد یهویی شروع کردم به نوشتن اینکه من چیا دارم و چیا رو تو این یک سال بدست آوردم که تا پارسال دی ماه آرزوم بود
خدای من شکرت
من حتی پول شهریه کلاسامم نداشتم که 2 میلیون و 200 هست هر ماه
حتی جدیدا از وقتی دوره عزت نفس و عشق و مودت رو خریدم و تاجایی که سعی کردم به تمریناتش عمل کنم ،حتی آدما به کل تغییر کردن
یادمه یه استادی بود ،همیشه من تو ورکشاپ وقتی میخواستم سلام بدم توجه نمیکرد ،نمیدونم حالا یا نمیدید یا هرچیز دیگه
اما دو هفته پیش بود فکر کنم
خودش اومد و وایساد و کارم رو دید و با چنان ذوقی میگفت چقدر پیشرفت کردی و تحسین میکرد
اگر اینا نتیجه نیست پس چیه ؟؟؟
وای خدای من
سپاسگزارم ازت
تو فقط باید تلاشت رو برای تکرار باورها در همه جنبه ها بیشتر کنی طیبه
و اصل رو خدا بدونی
همین
تو سمت خودتو انجام بده
یادت بیار خدا 12 دی ماه بهت یه کلید داد
گفت 9 ماه دیگه اگر خوب کار کنی روی خودت به جایی میبرمت که فکرشم نمیکردی
بهشت نصیبت میشه
پس حرکت کن و نترس و تجربه هات رو بیشتر کن
تو میتونی
تو جنمشو داری
تو تا اینجا تونستی پس میتونی
وقتی ساعت 14:30 دوره طبیعت رنگ روغن رو از اینستاگرام خریدم خیلی ذوق داشتم
وقتی کارم تموم شد طراحی کار کردم با خودکار و کمی عجله کردم و درست در نیومد اما بازم باید طراحی کنم و تمرکز بذارم
وقتی کارم تموم شد تو خونه تنها بودم مادرم رفته بود جمعه بازار با خواهرم ،تا گل سر بفروشن و نهار آش رشته درست کرده بود و رفته بود
من مثل همیشه که عاشق آش رشته ام و آش ترش و آش ماست
رفتم و یه کاسه آش رشته برای خودم برداشتم و اومدم به فایلا گوش دادم و با لذت خوردم
خیلی لذت بخشه تنها بودن توی خونه
یادمه تا یک و دو سال پیش ،به خصوص تا دو سال قبل ،که من با تضادی رو به روز شدم و تو این همه سال که عمر کردم
همیشه از تنهایی میترسیدم
حتی اگر مادرم و برادرم میرفتن مهمونی ،من شبا کل چراغای خونه رو روشن میکردم و حتی صداهایی میشنیدم که همه اینا باز محدودیت های خودم بود و این سبب ترسم میشد
اما الان به قدری احساس آرامش دارم تو خونه که وقتی حتی یه روزایی که مادر و برادرم مهمون جایی میرن و من نمیرم
حتی چراغ اتاقمو خاموش میکنم و میشینم تو تاریکی و با خدا صحبت میکنم و میخندم و کیف میکنم
سکوت شب رو میشینم تو اتاقم و فکر میکنم به انرژی و نیرویی که به قدری در وجودم ،در قلبم جا داره و هر روز و هر لحظه یادش حالمو فوق العاده عالی میکنه که خیلی لذت میبرم از این تنهایی
چقدر نعمت بزرگیه که تنها باشی و رها باشی و نیازی نداشته باشی که کسی باشه تا تنهاییت پر بشه
من تنهاییمو با خدا عشق میکنم
صحبت میکنم
مثل الان که ساعت 00:53نصف شبه و الان 7 بهمن شده
و من دارم تو دل تاریکی شب ،تو اتاقم مینویسم رد پای روز 5 بهمن رو و با عشق لذت میبرم
خدایا شکرت
خیلی ذوق داشتم که دوره طبیعت رنگ روغن رو خریدم و هی به خدا میگفتم ممنونم بابت هدیه ای که بهم عطا کردی
و تعهد دادم که شروع کنم در کنار تمرینات کلاسم کار کنم
تا اون ایده هایی که خدا پارسال به من داد و من طبق گفته استاد رنگ روغنم که گفت فعلا اونا رو اجرا نکن ،بذار یکم پیشرفت کنی و بعد کار کن
و من بعد یک سال خیلی پیشرفت داشتم و انگار همه چی دست به دست هم داره میده در این جهان هستی که من تابلویی که میخوام رو شروع کنم
و اولیش رو میخوام تابلوی ققنوس یا پرنده نورانی که در ابرای آسمون دیدمش و طراحیش کردم و بعد 6 تا فرشته دیدم رو کار کنم
و بعد برم سراغ کارهای بعدی
خدایا شکرت
وقتی شب مادرم برگشت فروش خواهرم 3 میلیون بود
اولش که شنیدم تو دلم کمی حسادت کردم تو همون ثانیه اول
گفتم طیبه دقت کن
اون نتیجه تلاش خودش رو میبینه
و تو باید تلاشت رو برای ساخت باورهایی برای فروش نقاشی هات داشته باشی ،پس نگران و ناراحتی معنایی نداره
تو باید سعیتو بکنی و حدی بگیری نشونه ها و هدایت های خدا رو
پس حرکت کن
آف ین بهت
و خوشحالم که با خودم دوست شدم و یادم تا چندماه پیش وقتی از درون حسادت میکردم و یا ناخودآگاه کسی رو قضاوت میکردم ،سریع خودمو سرزنش میکردم
اما از وقتی از 14 دی دوره عزت نفس رو خریدم و گوش دادم به آگاهی هاش
الان دیگه با خودم عین یه دوست پر از عشق صحبت میکنم و میگم اشکالی نداره سعی کن دفه بعد درست عمل کنی و قوانین رو به خودم یاد میدم
هر روز سعی میکنم
خدایا شکرت
امروز من بی نهایت بهشتی بود
خدایا شکرت
بی نهایت سپاسگزارم ازت
ربّ و صاحب اختیار قدرتمندم که بی نظیر ترینی و عشق منی و هر لحظه دوست داری منو رشد بدی
خیلی ماچ بهت ربّ ماچ ماچی جذابم
عاشق عظمت و لپای پر نکر بی نهایت بزرگتم
عشقی عشق
برای تک تکتون و استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و همکاران بی نهایت زیباتون ،از خدای پر نور و پر از عشقم بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و شادی و نعمت برای تک تکون میخوام
به قدری عطا کنه که فقط بخندین و بگین لبخند رضایت دارم
خیلی دوستتون دارن
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد عزیزم و اقا ابراهیم عزیز
استاد شما چه ایمانی رو تو خودتون ساختید چجوری رو خودتون کار کردید که وسوسه نمیشید تو این موقعیتی که همه تو اینستاگرام تبلیغ میکنند و حتی خیلی هم تبلیغ کردن رو تبلیغ میکنند به حدی که تبلیغاتی که تو اینستاگرام هست درامدشون از تبلیغاتی که صدا و سیما با اون همه کارمندش میگیره بیشتر هستش چه فرقی هست بین بیژن پاکزاد شرکت رویزرویز و تسلا و عباس منش که ۱- تو دام تبلیغ نیافتادند ۲-بدون تبلیغ موفق تر هم میشوند ؟
شرکتها چون تصمیم گیری با یک شخص نیست و عوامل تعیین کنندش زیاده بهتره در مورد افرادی که تصمیم گیرنده یک نفر هست صحبت کرد .
چی شد که اون موقع شما رو پروژه شاندیز سرمایه گذاری نکردید در حالی که اون موقعه خیلی از افراد این سرمایه گذاری رو کردند ؟ به ندای قلبم گوش دادم اون موقعه من اصلا قانون تکامل رو هم نمیدونستم دوستانم سرمایه گذاری کردند و به من هم گفتند که این کار رو بکنم اما من به ندای قلبم گوش دادم و به دوستانم هم گفتم که نه قلبم به من میگه این سیستم درست نیست سرمایه گذاری نکن منم میگم چشم استاد شما همیشه در مقابل ندای قلبتون همین حد تسلیم و رها هستید و به دنبال منطق نیستید تا اون ندای درونی رو با منطق ذهنی خودتون تطبیق بدید همیشه تسلیم این ندای قلبتون بودید و نتیجه درستی رو گرفتید و ایمانتون به این ندای قلبی به صدای خداوند درونتون بیشتر وبیشتر شده
یکی از دلایلی که باعث شد شما از اون دوتا شریکتون هم جدا بشید و تبلیغ کردن رو نپذیرید قبول نکردن این موضوع بود که اونها میگفتند تنها راه تبلیغ کردن هست و شما میگفتید این مسیر اشتباه و نتایج خوبی هم رقم نمیخورد اونها اعتقاد داشتند که شما فقط تو زمینه سخنرانی خوب هستی و خبرنداری از پشت صحنه برایند کار ما یعنی تبلیغ و شما یعنی سخنرانی نتایج رو رقم میزنه در صورتی که نتایج مالی با هزینه هایی که برای تبلیغ میشد کاملا از بین میرفت ولی شما برای اینکه ثابت کنید تنها راه تبلیغ نیست بعد از جدایی از شریکاتون ایده تون رو بدون تبلیغ اجرا کردید و نتایج ده برابری ایجاد کردید و ایمانتون با دیدن نتایج بیشتر و قویتر شد و دیگه تبلیغ برای شما خط قرمز شد
نکته مهم : تبلیغات این دام رو به وجود میاره که تو رو خودت و باورهات کار نمیکنی محصولت رو با کیفیت نمیکنی میگی نه همین محصولم رو با تبلیغات به افراد بیشتری معرفی میکنم و میفروشم تو عادت میکنی به تبلیغات مثل فرد محتادی که اولش با مصرف مواد به اون احساس ارامشه رسیده و ادامه میده وقتی بدنش به اون مواد عادت میکنه دیگه اون احساس ارامش رو براش ایجاد نمیکنه فقط داره از رو عادت مصرف میکنه تبلیغاته حواب نمیده ولی طرف به این شیوه عادت کرده و دیگه به راه حلهای دیگه که بالا بردن کیفیت محصول و ساختن باورهای درست هست دیگه اصلا فکر هم نمیکنه تا حدی که محصول دیگه اصلا فروش نداره
زمانی که سایت زدید با ایده هایی که شما میدادید و اجرا میکردند نتایج خوبی رقم خورد و اون فردی که سایت رو با هزینه هایی که شما داده بودید و با ایده هایی که شما میدادید و اون فرد اجرا میکرد حالا این سایت رو به افراد دیگه ای میفروختند و میگفتند نتایج استاد عباس منش به خاطر این ویژگی های خاص سایتی هست که ما براشون زدیم در حالی که ایده های الهامی شما رو تو سایت اجرا میکردند اما باز اعتبارش رو به خودشون میدادند و به دیگران میفروختند در ابتدا شما هم کمکشون میکردید اما بعد از این که متوجه شدید که به مردم میگند تنها عامل نتایج خوب استاد این سایته و به مردم وعده میدند که حتما شما هم اون نتایج استاد رو به دست میارید و وقتی هم مردم نتایج به دست نمیاوردند به دروغ میگفتند استاد تبلیغ کرده شما هم تبلیغ کنید و مسولیت قبول نمیکردند کل پول مردم از دست میرفت وبعد که باز نتیجه نمیداد میگفتند نه استاد هر روز یه فایل میزاره شما این کار رو نکردید هر بار یه بهانه ای داشتند ولی بعضی از افراد همچنان لازمه که با مخ بخورند زمین تا متوجه اشتباهشون بشند
نکته مهم : استاد پیشنهاد افرادی که با ایشون کار میکنند رو کاملا گوش میدند و اگر نظری راجع به اون نداشته باشند سعی میکنند اون ایده و پیشنهاد رو اجرا کنند و نتایج رو تجزیه و تحلیل کنند و بعد تصمیم بگیرند که اون روند رو ادامه بدند یا نه مثل اون پیشنهاد تبلیغ که وقتی دیدند افرادی میان تو سایت که اماده دریافت اون اگاهی ها نیستند سریع اون تبلیغ رو تعطیل کردند
کیفیت محصول شرکتهای مختلف و سایتهای مختلف و ویژگی هاشون فرق میکنه خیلی ها تبلیغ کردن و خیلی ها هم بدون تبلیغ نتیجه گرفتند و اصلا نمیشه مقایسه کرد لولها و محصولات فرق داره و مقایسه کردن هم اصولا درست نیست چه اصولی رو باید رعایت کرد و اساسا اون اصول درست چی هست ؟
ایلان ماسک یه سرمایه گذاری بزرگی کرد رو پروژه خودش و نتایج هم فوق العاده زیاده البته خیلی ها کردیتش رو میدند به زمان مناسب به سرمایه گذاری زیادش میدند اما خیلی ها هم اومدند با سرمایه گذاری زیاد اما نتیجه نگرفتند و ور شکست هم شدند ایلان با یک نگاه متفاوت و باوری که به محصولش داشت اون نتایج رو رقم زد ادمها خیلی راحت مسیر رو گم میکنند
اما مسیری که استاد رفتند ایمان به کارشون و نتایجی که خودشون بعد از تغییر باورهاشون ایجاد کرده بودند انقدر به ایمان عمل کردن به قوانین رسیده بودند که سالهای قبل تو تهران اون برگه ها رو تو جلسات ۲۱ روزه به افراد میدادند که اون برگه ها همون چکاب فرکانسی هست که تو دوره دوازده قدم بچه ها باز هم یه همچنین چکابی رو پر کردند باور صددرصدی به این موضوع که عمل کردن به قانون این نتایج رو به وجود میاره باعث میشه که استاد یه چنین سندی رو بده که مطمئنا عمل کردن به قانون این نتایج رو میده یکی از اصول اینه که من تا این حد به کارم به محصولم ایمان دارم که حتما جواب میده مثل اون خانمی که صاحب رستوران هانی هستند که در ابتدا مسیرش غذا رو میده به افراد و میگه اگر خوب بود پول غذا رو بده ایمان داره که بهترین غذا رو با بهترین مواد غذایی درست کرده و مشتری حتما راضیه و پولش رو میده و تازه تبلیغش رو هم به دیگران میکنه این اعتمادو ایمان به محصول با گفتن عبارات تاکیدی که خدا برای من کافیه به وجود نیومده این ایمان و اعتماد از تولید بهترین محصول و دیدن نتایج به وجود اومده
استاد این که یه عده میخواند به قوانین عمل نکنند و فقط با گفتن اینکه خدا برای من کافیه برخلاف قانون رفتار کنند و بدون ماسک مثلا برند تو مراکز عمومی و بگند نه خدا خودش محافظ ما هست و برامون کافیه همون رفتار اشتباهی هست که اگر با قوانینی که خودشون برای کارشون دارند افراد رعایت نکنند صداشون در میاد و معترض میشند مثال معلمی که میگه بچه ها با گوشی سر کلاس نیاید و اون بچه گوشی میاره و میگه نه خدا برای من کافیه مثال خوبی هست که ما سعی کنیم به قوانین عمل کنیم و اگر سختمون هست لااقل به اون محیط نری مرز بین استفاده درست از قانون با سو برداشت اشتباه از قانون بسیار باریکه و نیاز داره که با تعمق بیشتری به این قوانین فکر کنیم و عمل کنیم تا راه رو گم نکنیم
استاد و ابراهیم عزیزم برای این گفتگوی صمیمانه و مهم و عالیی که ترتیب دادید از شما سپاسگزارم و میگم عزتتون زیاد و ابدییییییی عاشقتونمممم❤❤❤
خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ ❤ ❤ ❤سِودا❤❤
آدمها زمین نمیخورند،
مگر از سمتی که به اون تکیه داده اند،
پس فقط به خدا تکیه کن….
سلام به استادعزیزم ومریم جانم
آقا ابراهیم عزیز
وهمه دوستانِ عالیم
خداروشاکروسپاسگزارم بابت کلمه به کلمه درس هاو آگاهی هایی که هرروز در این سایت ،می شنوم ،می بینم ومی خوانم وگنج هایی هستند که توانستند با تاثیرگذاری عمیق شان به روح وروانم جلا بخشیده ووجودم را لبریز از خداوند کنند تا تنها به او تکیه کنم وهرچه می خواهم از او طلب نمایم که خود در وقت مناسب همه آنچه که نیازم است عطا می کند فقط کافیست با همین روند بهبودی وتمرکز بر رفتارواعمالم وشکرگزاری بابت همه چیز به پیش رفته وخود را آماده دریافت هر نعمتی نمایم که این نعمت شیرین ودلچسب است ،وجدانم راحت است ،راحت خوابم می برد،استرسی ندارم،بدهی ندارم ،پاک وسبک به قول استاد زندگی می کنم،ذهن وقلبم آرام است وتمرکزم فقط وفقط به درونم معطوف است وهرروز دوست دارم عالی تراز روز قبل در درگاهش سربلند باشم واین ها به من احساس عالی می دهد ومرا به آرامش دعوت می کند.
،وقتی تمام امیدت یک نقطه نورانی می شود وبسان خورشید عالم تاب، نورانیت آن به ایمانی وصف ناپذیر مبدل می شود که دنیای درون وبیرونت را تحت تاثیر خود قرارداده وهرگونه نگرانی را از بین می برد وفقط نور است وروشنی وآگاهی وچقدر راحت وآسان میشود گذر دنیای دوروبرت، انگار همه چیز به تسخیر تو در آمده اند وهمه چیز به نفع تو پیش می رود چون تو خواسته ای وخداوند هم به زیبایی اجابت می کند.
خودش اسپانسرت می شود،تبلیغ برایت می کند ،مشتری می فرستد،دستگاه کارتخوان را برقرار می کند حتی اگر در یک کوچه فرعی باشی مهم این است که با خداباشی حتی اگر کنارت چندمغازه عین کسب وکارت باز شوند ،بخدا که دیگر نگران نیستی ومن این روزها در کسب وکارخودمان به عینه می بینم اما این فرکانس وباورهای من غوغا کرده و جهان کسب وکار مارا چنان رونق بخشیده که فقط هرلحظه سپاسگزار روزی دهنده بی حسابش هستم وهمین است وقتی باور وایمان در وجودت متجلی شوند بازتابش زندگی وهر آنچه در ارتباط با آن هستی را دگرگون می کند وخدایی که می بیند….
و دقیقا کسب وکار ما چه زمان رونق می گیرد وقتی من درونم دارد تغییرات اساسی پیدا می کند وهرروز قدر وارزش بهبودیم را دانستم وبا عشق ولذت وایمان وباورهای درست ومثبت ادامه دادم وهرروز گوش جان سپردن به صحبتهای استاد که بخش اعظمی از زندگیم شد وخداوند هم پاداش هایش را فرستاد وخودش عهده دار همه چیز هست چون من هرروز از او تقاضا می کنم با آرامش واحساس عالیم وسعی در هرروز مراقبت ازگفتارورفتاروعملکردم ورعایت قوانینش که به زیبایی از استادم آموخته ام .
هر چقدر آرام تر وصبورتر بودم وایمان خود را در عمل ثابت کردم ،معجزاتش هم به وقت طلایی وبا خواست واراده اش وارد زندگیم شد واین روند ادامه دارد ومی نویسم که همیشه درذهن وقلبم بماند تا همیشه سعی کنم ،ذهن وقلبم بازوپاک بماند واین پاکی ثمره اش معجزات الهی می شود…….
خدایا بی نهایت شاکروسپاسگزارم که الگویی مثل استاد عزیزم کافیست تا من با ایمان به تو وعمل به فرامین گهربارشان به هر آنچه که می خواهم و خواست تو است برسم که خواست تو یعنی خیروسعادت وخوشبختی و……. در دنیا وآخرت .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید،دوستتون دارم و به امید خدا موفقیت های روزافزون تک تک شما دوستان وعزیزانم……
بابت مورد اضافه شده در سایت واین نظم وترتیب عالی ودسته بندی ها، از استادعزیزم، مریم نازنینم وآقا ابراهیم جان تشکر وقدردانی می کنم خداوند پشت وپناهتان،الهی آمین.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
بنام الله یکتا
سلام ب همگی عزیزانم
روز52
الهی صدهزار مرتبه شکر
بخاطر هدایتم ب این فایل زیبا
من قبلا خیلی تعریف این فایلو شنیده بودم از دوستان و ب خودم میگفتم زکیه در زمان مناسب بهش هدایت میشی
والان ب راحتی در زمان مناسب بهش هدایت شدم خداروشکر
من کامل فایلو گوش ندادم ولی میخوام درک خودم و بنویسم
دیشب خانمی ک تو سالن ما ماساژ و حجامت انجام میده ی عکسی برام فرستاد گفت استوری کن برام
اول اهمیت ندادم گفتم ولش کن
بعد وسوسه شدم ببینم اصن چنتا ویو میخوره چنتا مخاطب دارم
چون من خیلی از مخاطب هامو پاک کرده بودم و واتساپ شاید دوهفته س نصب کردم بخاطر اصرار آسیه جان
ک میگفت باید از قبل وبعد کارت عکس بگیری استوری کنی تا مشتری جذب کنی
و چون من تقریبا مخاطب خاصی نداشتم
یا بهتر بگم داشتم باور میکردم ک فقط از طریق استوری کردنه ک مشتری میاد برام
و حالا ک من مخاطب زیادی ندارم و هم اکثرا ساکن اینجا نیستن دیگه هیچ مشتری نمیاد سراغم
برای همین وسوسه شدم و بنری ک همکارم درست کرده بود و گذاشتم استوری
و دیدم ک بعد چن دقیقه ک بیدار بودم هیچ بازدیدی نخورد
و من چقد دلسرد شدم از اینکه هیچ مشتری نمیتونم جذب کنم
فرداش ک بیدار شدم دیدم 15بازدید خورده چقدد خوشحال شدم
والان ک دارم بهش فک میکنم میفهمم چقد حس ارزشمندی م وصل کرده بودم ب داشتن مخاطب و مشتری از طریق واتسپ
درصورتی ک اصلا این طور نیست
اول اینکه خداوند روزی رسان منه واز بینهایت طریق میتونه آدم هارو ب سمت من هدایت کنه
بعدشم کار من، کیفیت کارم انرژی و حس خوبی ک میزارم و رضایت مشتری از کار خودش مبشه تبلیغ برای من
ب عبارتی مشتری من خودش میشه مبلغ کار من
و من فقط باید روی علمم روی مهارتم روی توانایی هام کار کنم و ظرف وجودم و بزرگتر کنم ثروت خودش میاد مشتری میدوئه دنبال من
الهی صدهزار مرتبه شکرت
خدایا شکرت ک دربهتربن زمان ممکن هدایتم کردی ب این فایل ک قبلا درخواستشو داده بود
عاشقتمممم
سلام بر استاد مهربان
سلام بر دوستان خوب خودم
یکی دیگر از بهترین فایل هایی که گوش دادم همین موضوع بود
همیشه تبلیغات ملاک موفقیت و پیروزی نیست
بلکه عملکرد من است که برای من تبلیغ می باشد و من را به جلو می برد
این مهمترین نکته و درسی است که من از این فایل یاد گرفتم
دلیل موفقیت آدم ها همیشه تبلیغات نیست بلکه فکر و باوری است که در پشت کار آنها وجود دارد
این درس برای من عالی بود که نتیجه موفقیت و پیروزی افراد در کسب و کارشان عوامل بیرونی نیست بلکه هر چه است مربوط به باور آنها است
این بزرگترین درس امروز از این فایل ها برای من بود
داشتن ایمان و اعتقادی که من به محصولات خودم دارم
ایمان به کاری که می خواهم انجام بدهم
مطمین بودن به کار خودم
عشق و علاقه ای که من به کسب و کار خودم دارم
باورهایی درست در این زمینه برای خودم ساخته ام
خودم از کسب و کاری که انجام می دهم نتیجه گرفته باشم
کمک هایی هدایتی و الهاماتی که خدای مهربان در این را برای من دارد
عمل کردن به الهامات خداوند اینها نکاتی است که وقتی من در کسب و کار خودم بکار ببندم من موفق خواهم بود و هیچ شکی در آن نخواهد بود
این مهمترین درس امروز برای من بود
برای من یک چراغ راه و یک راهنمایی عالی بود
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
ممنونم از استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل های عالی و ارزشمند
همیشه وقتی که من پشت سر خودم نگاه می کنم می بینم که از کجا شروع کرده ام و اکنون به کجا رسیده ام
همیشه برای من حس و حال خوب دارد و همیشه می توانم در این مسیر حرکت کنم
می دانم که همه چیز برای من به بهترین شکل ممکن رقم خواهد خورد به شرط آنکه باورهای خوبی را برای خودم بسازم و به دل ترس های خودم بروم
می توانم همیشه دنبال بهترین ها باشم به شرط آنکه دیگران را در ذهن خودم بزرگ نکنم و از هر چیزی که می خواهم با ساخت باورهایی درست و پا روی ترمزهای خودم بگذارم آنوقت من به آسانی به جلو خواهم رفت
یک درس عالی دیگر از این فایل من یاد گرفتم که به الهامات خودم عمل کنم
دنبال ایده هایی باشم که به قلب من وارد می شود
از خدای خودم کمک بگیرم
همیشه دنبال این باشم که از دستهای جهان هستی کمک بگیرم و آنوقت من پیروز و عالی و خوشبخت و با حال خوب خواهم بود
وقتی از خدای خودم با همه وجود و با همه حس و حال خوب خودم بخواهم او قدرت برتر این جهان است و از همه بالاتر است و بی شک به گونه ای به من کمک خواهد کرد که من همیشه در آرامش به موفقیت خواهم رسید
این را باید همیشه با خودم همراه داشته باشم
ایمان که عمل می آورد
مهمترین نکته و درسی است که من امروز از این فایل ارزشمند یاد گرفتم
ایمان به خدای خودم
ایمان به اینکه من موفق خواهم شد
ایمان به مطمین بودن در راهی که در آن قدم گذاشته ام
ایمان که راهی که در آن هستم
حال با دل قرص حرکت کنم و به جلو بروم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام خدمت همه ی دوستان گل استاد عزیزم ومریم جان شایسته
امروز این فایل رو به حکم نشانه از الله مهربان دریافت کردم و خودم رو موظف کردم که ردپایی درحد وسعم به اندازه همان چند قطره آگاهی ای که حالا وارد طرفم شده به جای بگذارم.
من شاید بهتر از هرکسی درک میکنم این حرفتان رواستاد من همیشه بصورت ناخودآگاه از قانونی که شما میگید از فضای مجازی متنفر بودم همیشه باورم این بود که اگر برم اکسپلور واینستا بچرخم مچوقتم تلف که هیچ حرااااااااام شده و کلااینو جزو گناهان کبیره برای خودم میدونستم باخودم میگفتم درزمانی که اینهمه میشه استفاده خوب از اینترنت کرد خریدن در اینستاگرام حرامه واقعا ولی طبق آموزش هایی که دیده بودم برای استارت کسب و کارم میگفتن این باور درمان شکل گرفته بود که اره برای بقیه کارها اینستا مزخرفه ولی برای بیزینس عالیه و میشه ازش پول درآورد و کلی رشد کرد و سرعت رشدمون چند برابره و من این رو متاسفانه پذیرفته بودم که هیییییییچ راهی برای شروع کسب و کارم ندارم الا اینستاگرام و هرروز باحالی بدتر از دیروز سعی میکردم که پست و استوری بزارم و با خودم میگفتم که تو باید ادامه بدی و اینها همش بهانه هست و فک میکردم که به خیال خودم چقدر پایبندم به آموزش های که دیده بودم
ولی خداشاهدع از روزی که تصمیم گرفتم که اینستاگرام رو کلا بزارم کنار جوری آرامش به زندگیم اومد که اصلا ذهنم باز شد و انگار تازه زندگیم شروع شد
منی که در اون حد فجیع از اینستا بدم میاد الان واقعا طعم زندگی رو میچشم این درحالی بود که من فقط دوماه روی یک پیج کارمیکردم
و بااین فایل چقدر باورم تقویت شد که اصلا تبلیغات هرمدلش اشتباهه
واگاهی دیگری که من بدست آوردم اینه که
درواقع یک نوع انرژی و انگیزه ست برای من
منم مثل شما تامین حد به محصولم ایمان دارم میدونم که حرف ندارن کارم میدونم که به لطف الله مهربان درجایگاهی هستم که بخوام بگم من کارم عالیه
و به مشتری بگم کارت رو بسپرم به من اگه راضی نبودی من دوبرابر پولی که دادی بهت پس میدم
اما هیشوخ جراتش رونداستم این حرفارو به مشتری ها بگم اما امروز من واقعا تصمیم گرفتن ازین به بعد باهمین اطمینانی که در من زنده شد پیش برم و قطعا با هدایت الله نتایج بینظیر خواهد بود
ممنونم استاد دست مریزاد