https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-10 07:40:182024-04-23 07:52:16گفتگو با دوستان 33 | معجزه “تمرکز بر بهبود خودت”
195نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا وقتی دوستان از تجربه خودشان می گویند از اتفاقات خوبی که برایشان رخ داده از این می گویند که ما وقتی روی باورهایمان کار کردیم و چه نتایج فوقالعادهای وارد زندگی ما شده انگار که خود آدم همون نتایج را گرفته و شور و ذوق در آدم ایجاد میشه و ایمان در انسان ایجاد میشه که می شود .
هرچقدر دوستان با جزئیات بیشتر تغییرات خودشونو توضیح بدن ما باقی دوستان که شاید نتایج بزرگ مالی نگرفتند اونا هم امیدوار میشند آنها هم ایمان پیدا میکنند که می شود چون که برای دیگران شده
سپاس خدایی را که هر لحظه در حال هدایته، سپاس برای قوانین ثابتش که برای همه جواب میده، اگر در مسیر درست باشی بهترین ها در دنیا و آخرت بهت داده میشه،خدا رو سپاس برای این خانواده ب بزرگ
سپاس برای این همه انرژی و احساسات پاک و قدرتمند
خدا رو سپاس برای بودنش و حضورش و هدایتش
خدا رو سپاس برای اینکه ما رو خالق زندگی خودمون قرار داد
خدا رو سپاس که انقدر با نتایج بقیه به ایمانمون به مسیر درست می افزاید
خدا رو سپاس برای قرانی که پر از مثال هاست تا ما باور کنیم
و این فایل و بقیه فایل هایی که دوستان میان و از نتایج خودشون میگن مثال هایی از جانب خدا برای من که ایمان رو بیشتر و اعتماد به مسیر رو قوی تر میکنه
تو خود پای در راه بنه
الباقی رو بسپار به صاحب راه، به رب جهانیان
بسپار به کسی که خیالت از همه طرفه راحت باشه
مهمه با چه نیت یا فرکانسی در مسیر هستی
به خودم میگم من چه قدر تسلیمم؟
چهقدر با خودم و جهان اطرافم صادقم؟
چه قدر تعهد دارم؟
چه قدر عمل صالح انجام میدم؟
چه قدر میتونم خودم رو در برابر نجواهای ذهنم حفظ کنم؟؟
همه اینهارو می نویسم تا بفهمم چه قدر تو اینمدت وقت گذاشتم و عمل کردم
امیدوارم و تلاش میکنم که با منبع یکی بشم، دیگه منی وجود نداشته باشه، اصل توحید هست،
من تا چه اندازه تو این مسیر قدم برداشتم؟؟؟
کسی که فقط رو خدا حساب باز کنه ، همیشه و در همه حالت راست میگه، همیشه حالش خوبه
ان الذین قالو ربنا الله ثم الستقامو لا خوف علیهم و لاهم یحزنون
پایداری در مسیر چیزیه که باید انجام بدم
ای رب من سپاس برای هدایتت که تو بهترین هدایتگرانی
سپاسگزارم از استاد عزیزم، مریم بانوی شایسته و همه خانواده ی عزیزم، لذت بردم از اینهمه انرژی و احساسات پاک
انشاءالله بازهم معجزه های زندگیتان را در سایت بخونم.
خدایا شکرت و ممنون دوست عزیز
وقتی خوندن کامنت تون به آنجایی رسید که دکتر گفت کلیه هاتون دوباره به کار افتادن منم آنقدر حالم دگرگون شد و اشک شوق ریختم نتونستم بقیه کامنت رو بخونم بلند شدم و دور خدا می چرخریدم الله اکبر خدایا تو چقدر بزرگی….
فقط کافیه ما پا روی ترسامون بذاریم شرک درونمون رو پاک کنیم خودمون رو از بندهای نامرئی شرک و ترس که باعث میشه وابستگی و ذلت رو به دوش بکشیم رها کنیم….
فقط کافیه ما این بندها رو پیدا کنیم و قطع کنیم و بنشینیم و ببینیم خدا چه کارها که واسمون نمی کنه….
این حرفها رو برای تلنگر به خودم میگم
دختر چی می خوای؟
عزت میخواهی؟ ثروت می خواهی؟ عشق می خواهی؟
چه می خواهی؟
پاره کن این بندهایی که تو رو به اسارت و حقارت کشونده؟
پاره کن بند امید بستن به غیر خدا رو
رها کن بیرون از خودت رو رها کن روی نیاز به غیر خدا رو…..
رها کن آدما و هر چیزی غیر خدا رو تا از ذلت و احساس حقارت و فقر و بیماری و همه زشتی ها رها شوی…
بابا بیا بنشین پیش خدا کیف کن زندگی،عشق، ،ثروت و سلامتی بهترین شادی های و لذت های زندگی رو تجربه کن…
خدای عزیزم من دختر سر به هوای و بازیگوش تو هستم ولی تو عاشق منی لطفا خودت تقلب برسون اون بندهای نامرئی که به دست پام بسته شده رو نشونم بده … لطفا خودت بیا کمک چاقو بده دستم .. جرات بده به قلبم تا اون بندها رو پاره کنم خودمو آزاد کنم قبل از مردن بپرم بغل تو، همه عشق و قشنگی های تورو توی زندگی تجربه کنم….
خدایا دوست دارم
خدایا عاشقتم
ممنونم صدیقه جان دوست عزیزم با کامنت لذت یه چشمک کوچولوی خدا رو به ما هم چشوندی❤🙏
سلام و درود خدمت استاد عباس منش و مریم خانم شایسته و همه دوستان
استاد خیلی متشکرم از شما که کامنت دوستان رو میخونید و روی سایت میزارید ، شنیدن این فایل و خوندن دیدگاه دوستان باعث شد یکباره یه چراغی تو فکرم روشن بشه که وقتی رفتم و نوشتم فهمیدم که این ویژگی تمرکز روی دیگران در من از کجا ناشی میشه ،
این موضوع از من بسیار انرژی میگرفت ولی یه احساس خوب کاذب به من میداد چرا؟چون از اعتماد به نفس پایین من ناشی میشه چون خودم رو عزیز نمیدونستم و عزت خودم رو در دادن راهنمایی و وعظ به دیگران میدونستم که این انسان ها بدونن که من چقدر دلسوزم براشون و چقدر کلمات و جملات خوب بلدم !فهمیدم که این کار نه از سر احساس انسان دوستانه منه بلکه یک باور شرک آمیز در من هست که عزت خودم رو ناشیانه و به طور کاذب به این روش از دیگران و تایید دیگران بگیرم . و موضوع خوبی که بعد از آشنایی با سایت و آموزه های شما برام ایجاد شده چون با انرژی و قدرتی که جهان رو در بر گرفته و اسمش رو خدا گذاشتم بهتر ارتباط برقرار میکنم این هست که وقتی میفهمم باوری در من از شرک ناشی میشه خط قرمز میشه برام و خیلی با قدرت بیشتری اون باور رو رها میکنم .
سپاسگزارم از شما ان شالله که همیشه سلامت و سعادتمند باشید
دو روز پیش تو این صفحه کامنت گذاشتم و مفصلا توضیح دادم که من چقدر در پاسخگویی به سوالات آدمهای اطرافم مستعدم و کوشا☹️
اما تو همون کامنت قول دادم یه جورایی که دیگه استپ کنم و به حرف استادم گوش کنم و جلوی نشتی انرژیم رو بگیرم.
خواستم تجربه ی امروزم رو در این خصوص به اشتراک بزارم.
امروز یکی از عزیزانم بهم تلفن زد و گفت که سر کارش بهش حقوق ندادن و از این حرفا.
وای نمیدونین چقدر سخت بود که فقط شنونده باشم و راهکار ندم.
حتی یه جاش خواستم مثلا خودمو دور بزنم، گفتم اگر اینطوری سوال کنم که، حالا نمیشه ال کرد و بل کرد، استپ کردم و مچ خودمو گرفتم. و نصفه حرفمو ول کردم. و نزاشتم تا آخر حرفم رو برم.
بعد اون طرف ازم پرسید حالا نمیشه چی. داشتی یه چیزی میگفتی.
که یاد کامنت یکی از دوستان فکر کنم فرزانه جون افتادم که این تجربه رو به اشتراک گذاشته بود.
و تسلیم فکرم نشدم. و گفتم به اون آدم، هیچی همینطوری یه چیزی از ذهنم گذشت.
خلاصه بهتون بگم که واقعا بعدش بهم خیلی حال دادم.
اما اینم بگم که ذهنم گل نمیکنه و مدام ورور میکنه که حالا اگر حقوقش رو ندن چی یا از این افکار.
و منم بهش دارم میگم، اون آدم خودش خدا داره.
لازم نیست تو خدایی کنی.
شادی جانم آرام بشین و معجزات خداوند رو ببین و شاد باش و حال کن. 😍😍😍
خیلی خیلی ممنون از استاد واز دیدگاه زیبای زلیخای عزیز
دیدگاه عمیق ایشون من رو به فکر برد که من خیلی وقته به ظاهر فک می کنم که نمی خواهم دیگران رو هدایت کنم ولی در ذهنم همش درگیر دیگران هستم اونها رو قضاوت میکنم درسته نسبت به قبل خیلی بهترم ولی این توهم در خودم به وجود اومده که من خیلی قانون رو بلدم بقیه بلد نیستن وسعی میکنم بقیه رو راهنمایی کنم یا در ذهنم درگیرشون باشم
با خوندن دیدگاه زلیخا عزیز ودیدن این فایل متعهدانه تصمیم گرفتم فقط به خودم رفتارهای خودم وخواسته های خودم بپردازم وبه قول پسرم مادر ترزا بقیه نباشم وبه هیچ وهیچ وهیچ عنوان از سر دلسوزی حتی یه قدم ناقابل برا کسی برندارم
قول قول قول باید اینقدر نتیجه بگیرم که همه بیان التماس کنن بگن چکار کردی که اینهمه تغییر کردی و این همه نتیجه گرفتی ومن با افتخار فقط سایت استاد رو نشون بدم
قول میدم که در حالی که ثروتمند قدرتمند سالم وسرحال شاد وخندان در حالی که تمام اهدافی که امروز در نظر دارم رو تیک زدم بیام همین جا فریاد بزنم قانون کار میکنه قول قول قول
خدایا سپاسگزارم که نشانه امروز من این فایل این آگاهیهای زیبا بود که از استاد واز زلیخای عزیز شنیدم
خداروشکر میکنم که امروز این فایل گفتگو با دوستان رو شنیدم و حاوی نکات مهم و مفیدی بود یکیشون این بود که در ابتدای تغییر نخواهیم دیگران رو حتی نزدیکترین شخص به خودمون رو بخواهیم ازش که تغییر کنه و بایدتغییر رو از خودمون شروع کنیم و تمام تمرکزمون رو خودمون باشه و بعدها که نتیجه گرفتیم و دیگران به ما التماس کردن اونوقت اگه خواستیم براشون بگیم که چطور تغییر کردیم و نتیجه گرفتیم و نکته بعدی که درک کردم این بود که وقتی شخصی میاد تو آموزشهای استاد و در ابتدای راهه اون عامل مهمی که باعث میشه مباحث رو بفهمه ودرک کنه و نتیجه بگیره اون تصمیمی و پذیرش واقعی هستش که میزاره جدی شروع کنه و تعهدی در وجودش شکل میگیره و تو مسیر هدایت میشه و استمرار و انجام میده و قدم به قدم نتیجه میگیره.
من باور دارم که ما از تعقییر دیگران ناتوانیم پسر من ازدواج ناموفق داشت من و پدرش و همه فامیل چقدر مخالفت کردیم این کار و نکن چون هم اون خانم بچه بزرگ داشت هم هشت سال با پسر من اختلاف سنی داشت
بعد از شش سال زندگی با دو تا بچه برگشته خونه ما دوباره الان پشیمان هست
میگه از روز اول یک روز خوش نداشتم چون کار خودم بوده خجالت کشیدم برگردم به زور تحمل کردم
نمی دونم شاید باید این همه درس می گرفت چون تمام فامیل مخالفت کردن پسر من مجرد بود خوش تیب بود ….
ولی فایده ای نداشت بله ما از تعقیر دیگران ناتوانیم حتی بچه خودمون
اون موقع من از قانون چیزی نمی دونستم
الان می فهمم به قول استاد هر کس سر جای خودشه
خدا می دونه چه بلاه بر سر ما و خودش آورد الان در طلاق هستن
دست به خودکشی زد بچه من بارها دشنام …و چه حرفهای به ما زد
الان شش ماهه برگشته
هنوز باباش خوب باش حرف نمی زنه
خودش چقدر میگه عذاب کشیدم…
معلوم بود این رابطه از اول اشتباه هست
وای همسرش روزی صد بار پیام به من به بقیه فامیل به پسرم میده پیام بد…
به نام خداوند حی و حاضر که همیشه هست و از رگ گردن به ما نزدیکتره و این جهان به این عظمت و پهناور برای ما انسان ها خلق کرد تا بتونیم تجربه کنیم زندگی در این دنیای مادی دو قطبی و به ما بندگانش حق انتخاب و قدرت خلق زندگیمون داد و بهمون ارزش و اعتبار داد و از روح خود در ما دمید و ما را از ذات خود متجلی کرد و اشرف مخلوقاتش ما را قرار داد.
خدا رو شاکرم بابت هدایتم در این سایت الهی و پای تعهدم هستم و ادامه میدم .
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
سلام به همه دوستان عزیز این سایت الهی
من یاد گرفتم فقط تمرکزم بر روی خودم باشه ، من یاد گرفتم که طبق باورهام زندگی میکنم و باورها و اعتقادات دیگران به من ربطی نداره ،
من مسئول زندگی خودم هستم و دیگران و عوامل بیرون هیچ تاثیری در زندگی من نداره .
چند وقت پیش خواهرم حرفی زد با باور محدود خودش درباره زندگی من نظر داد در حالیکه من هدف و خواسته م چیز دیگه ست و دوست دارم مورد دیگه در زندگیم تجربه کنم با توجه به تضاد و شرایط زندگیم
یک لحظه حواسم رفت و گفتم من این خواسته رو دارم یکدفعه خواهرم حالت تمسخر گرفت یه جوری که داره با این شرایط فعلی م به چی فکر میکنم و چون خودش هم به خاطر باورهاش موردی که من خواستم هست تجربه خوبی نداره شروع کرد به حرف زدن و من چنان حس بدی گرفتم گریه م گرفت و پشیمون شدم چرا گفتم خواستمو و عصبانی بشم و بخوام ثابت کنم به اون و سریع پی به اشتباهم بردم و جلوی مومنتوم منفی بالاخره گرفتم ،
به قول استاد تو باید نتیجه بگیری چیزهایی که برای ذهن دیگران محدوده و قوانین نمیدونن بعد دیگران میان دنبال من که چیکار کردی تغییر کردی
و من باید روی خودم و باورهام به قدری کار کنم و تمرکزم به خودم باشه و قوی باشم که نخوام خودمو به دیگران اثبات کنم بلکه با نتیجه حرف بزنم ، و الان در این فایل درس گرفتم من نه میتونم دیگران تغییر بدم و نه دیگران می تونن منو تغییر بدند ، هر کی در جایگاه درست خودش هست و هیچ اشتباهی وجود نداره ،
و فقط تمرکزم 100 درصد تمام و کمال روی خودم و زندگیم باشه نه دیگران
به نام خداوند بخشنده مهربان
واقعا وقتی دوستان از تجربه خودشان می گویند از اتفاقات خوبی که برایشان رخ داده از این می گویند که ما وقتی روی باورهایمان کار کردیم و چه نتایج فوقالعادهای وارد زندگی ما شده انگار که خود آدم همون نتایج را گرفته و شور و ذوق در آدم ایجاد میشه و ایمان در انسان ایجاد میشه که می شود .
هرچقدر دوستان با جزئیات بیشتر تغییرات خودشونو توضیح بدن ما باقی دوستان که شاید نتایج بزرگ مالی نگرفتند اونا هم امیدوار میشند آنها هم ایمان پیدا میکنند که می شود چون که برای دیگران شده
به نام الله یکتا
سپاس خدایی را که هر لحظه در حال هدایته، سپاس برای قوانین ثابتش که برای همه جواب میده، اگر در مسیر درست باشی بهترین ها در دنیا و آخرت بهت داده میشه،خدا رو سپاس برای این خانواده ب بزرگ
سپاس برای این همه انرژی و احساسات پاک و قدرتمند
خدا رو سپاس برای بودنش و حضورش و هدایتش
خدا رو سپاس برای اینکه ما رو خالق زندگی خودمون قرار داد
خدا رو سپاس که انقدر با نتایج بقیه به ایمانمون به مسیر درست می افزاید
خدا رو سپاس برای قرانی که پر از مثال هاست تا ما باور کنیم
و این فایل و بقیه فایل هایی که دوستان میان و از نتایج خودشون میگن مثال هایی از جانب خدا برای من که ایمان رو بیشتر و اعتماد به مسیر رو قوی تر میکنه
تو خود پای در راه بنه
الباقی رو بسپار به صاحب راه، به رب جهانیان
بسپار به کسی که خیالت از همه طرفه راحت باشه
مهمه با چه نیت یا فرکانسی در مسیر هستی
به خودم میگم من چه قدر تسلیمم؟
چهقدر با خودم و جهان اطرافم صادقم؟
چه قدر تعهد دارم؟
چه قدر عمل صالح انجام میدم؟
چه قدر میتونم خودم رو در برابر نجواهای ذهنم حفظ کنم؟؟
همه اینهارو می نویسم تا بفهمم چه قدر تو اینمدت وقت گذاشتم و عمل کردم
امیدوارم و تلاش میکنم که با منبع یکی بشم، دیگه منی وجود نداشته باشه، اصل توحید هست،
من تا چه اندازه تو این مسیر قدم برداشتم؟؟؟
کسی که فقط رو خدا حساب باز کنه ، همیشه و در همه حالت راست میگه، همیشه حالش خوبه
ان الذین قالو ربنا الله ثم الستقامو لا خوف علیهم و لاهم یحزنون
پایداری در مسیر چیزیه که باید انجام بدم
ای رب من سپاس برای هدایتت که تو بهترین هدایتگرانی
سپاسگزارم از استاد عزیزم، مریم بانوی شایسته و همه خانواده ی عزیزم، لذت بردم از اینهمه انرژی و احساسات پاک
سلام خدمت استاد جان
و مریم عزیز و مهربان
و درود بر این سایت الهی
و درود بردوست جان صدیقه عزیز
سپاسگزارم برای کامنت خبر سلامتی تون
خدایا شکرت
انشاءالله بازهم معجزه های زندگیتان را در سایت بخونم.
خدایا شکرت و ممنون دوست عزیز
وقتی خوندن کامنت تون به آنجایی رسید که دکتر گفت کلیه هاتون دوباره به کار افتادن منم آنقدر حالم دگرگون شد و اشک شوق ریختم نتونستم بقیه کامنت رو بخونم بلند شدم و دور خدا می چرخریدم الله اکبر خدایا تو چقدر بزرگی….
فقط کافیه ما پا روی ترسامون بذاریم شرک درونمون رو پاک کنیم خودمون رو از بندهای نامرئی شرک و ترس که باعث میشه وابستگی و ذلت رو به دوش بکشیم رها کنیم….
فقط کافیه ما این بندها رو پیدا کنیم و قطع کنیم و بنشینیم و ببینیم خدا چه کارها که واسمون نمی کنه….
این حرفها رو برای تلنگر به خودم میگم
دختر چی می خوای؟
عزت میخواهی؟ ثروت می خواهی؟ عشق می خواهی؟
چه می خواهی؟
پاره کن این بندهایی که تو رو به اسارت و حقارت کشونده؟
پاره کن بند امید بستن به غیر خدا رو
رها کن بیرون از خودت رو رها کن روی نیاز به غیر خدا رو…..
رها کن آدما و هر چیزی غیر خدا رو تا از ذلت و احساس حقارت و فقر و بیماری و همه زشتی ها رها شوی…
بابا بیا بنشین پیش خدا کیف کن زندگی،عشق، ،ثروت و سلامتی بهترین شادی های و لذت های زندگی رو تجربه کن…
خدای عزیزم من دختر سر به هوای و بازیگوش تو هستم ولی تو عاشق منی لطفا خودت تقلب برسون اون بندهای نامرئی که به دست پام بسته شده رو نشونم بده … لطفا خودت بیا کمک چاقو بده دستم .. جرات بده به قلبم تا اون بندها رو پاره کنم خودمو آزاد کنم قبل از مردن بپرم بغل تو، همه عشق و قشنگی های تورو توی زندگی تجربه کنم….
خدایا دوست دارم
خدایا عاشقتم
ممنونم صدیقه جان دوست عزیزم با کامنت لذت یه چشمک کوچولوی خدا رو به ما هم چشوندی❤🙏
خدایا شکرت
سلام و درود خدمت استاد عباس منش و مریم خانم شایسته و همه دوستان
استاد خیلی متشکرم از شما که کامنت دوستان رو میخونید و روی سایت میزارید ، شنیدن این فایل و خوندن دیدگاه دوستان باعث شد یکباره یه چراغی تو فکرم روشن بشه که وقتی رفتم و نوشتم فهمیدم که این ویژگی تمرکز روی دیگران در من از کجا ناشی میشه ،
این موضوع از من بسیار انرژی میگرفت ولی یه احساس خوب کاذب به من میداد چرا؟چون از اعتماد به نفس پایین من ناشی میشه چون خودم رو عزیز نمیدونستم و عزت خودم رو در دادن راهنمایی و وعظ به دیگران میدونستم که این انسان ها بدونن که من چقدر دلسوزم براشون و چقدر کلمات و جملات خوب بلدم !فهمیدم که این کار نه از سر احساس انسان دوستانه منه بلکه یک باور شرک آمیز در من هست که عزت خودم رو ناشیانه و به طور کاذب به این روش از دیگران و تایید دیگران بگیرم . و موضوع خوبی که بعد از آشنایی با سایت و آموزه های شما برام ایجاد شده چون با انرژی و قدرتی که جهان رو در بر گرفته و اسمش رو خدا گذاشتم بهتر ارتباط برقرار میکنم این هست که وقتی میفهمم باوری در من از شرک ناشی میشه خط قرمز میشه برام و خیلی با قدرت بیشتری اون باور رو رها میکنم .
سپاسگزارم از شما ان شالله که همیشه سلامت و سعادتمند باشید
دو روز پیش تو این صفحه کامنت گذاشتم و مفصلا توضیح دادم که من چقدر در پاسخگویی به سوالات آدمهای اطرافم مستعدم و کوشا☹️
اما تو همون کامنت قول دادم یه جورایی که دیگه استپ کنم و به حرف استادم گوش کنم و جلوی نشتی انرژیم رو بگیرم.
خواستم تجربه ی امروزم رو در این خصوص به اشتراک بزارم.
امروز یکی از عزیزانم بهم تلفن زد و گفت که سر کارش بهش حقوق ندادن و از این حرفا.
وای نمیدونین چقدر سخت بود که فقط شنونده باشم و راهکار ندم.
حتی یه جاش خواستم مثلا خودمو دور بزنم، گفتم اگر اینطوری سوال کنم که، حالا نمیشه ال کرد و بل کرد، استپ کردم و مچ خودمو گرفتم. و نصفه حرفمو ول کردم. و نزاشتم تا آخر حرفم رو برم.
بعد اون طرف ازم پرسید حالا نمیشه چی. داشتی یه چیزی میگفتی.
که یاد کامنت یکی از دوستان فکر کنم فرزانه جون افتادم که این تجربه رو به اشتراک گذاشته بود.
و تسلیم فکرم نشدم. و گفتم به اون آدم، هیچی همینطوری یه چیزی از ذهنم گذشت.
خلاصه بهتون بگم که واقعا بعدش بهم خیلی حال دادم.
اما اینم بگم که ذهنم گل نمیکنه و مدام ورور میکنه که حالا اگر حقوقش رو ندن چی یا از این افکار.
و منم بهش دارم میگم، اون آدم خودش خدا داره.
لازم نیست تو خدایی کنی.
شادی جانم آرام بشین و معجزات خداوند رو ببین و شاد باش و حال کن. 😍😍😍
سلام ودرود با استاد عزیز ودوستان همفرکانسی
خیلی خیلی ممنون از استاد واز دیدگاه زیبای زلیخای عزیز
دیدگاه عمیق ایشون من رو به فکر برد که من خیلی وقته به ظاهر فک می کنم که نمی خواهم دیگران رو هدایت کنم ولی در ذهنم همش درگیر دیگران هستم اونها رو قضاوت میکنم درسته نسبت به قبل خیلی بهترم ولی این توهم در خودم به وجود اومده که من خیلی قانون رو بلدم بقیه بلد نیستن وسعی میکنم بقیه رو راهنمایی کنم یا در ذهنم درگیرشون باشم
با خوندن دیدگاه زلیخا عزیز ودیدن این فایل متعهدانه تصمیم گرفتم فقط به خودم رفتارهای خودم وخواسته های خودم بپردازم وبه قول پسرم مادر ترزا بقیه نباشم وبه هیچ وهیچ وهیچ عنوان از سر دلسوزی حتی یه قدم ناقابل برا کسی برندارم
قول قول قول باید اینقدر نتیجه بگیرم که همه بیان التماس کنن بگن چکار کردی که اینهمه تغییر کردی و این همه نتیجه گرفتی ومن با افتخار فقط سایت استاد رو نشون بدم
قول میدم که در حالی که ثروتمند قدرتمند سالم وسرحال شاد وخندان در حالی که تمام اهدافی که امروز در نظر دارم رو تیک زدم بیام همین جا فریاد بزنم قانون کار میکنه قول قول قول
خدایا سپاسگزارم که نشانه امروز من این فایل این آگاهیهای زیبا بود که از استاد واز زلیخای عزیز شنیدم
به نام خدا
سلام به استادعزیز و خانم شایسته
روزشمار تحول زندگی من روز 148
خداروشکر میکنم که امروز این فایل گفتگو با دوستان رو شنیدم و حاوی نکات مهم و مفیدی بود یکیشون این بود که در ابتدای تغییر نخواهیم دیگران رو حتی نزدیکترین شخص به خودمون رو بخواهیم ازش که تغییر کنه و بایدتغییر رو از خودمون شروع کنیم و تمام تمرکزمون رو خودمون باشه و بعدها که نتیجه گرفتیم و دیگران به ما التماس کردن اونوقت اگه خواستیم براشون بگیم که چطور تغییر کردیم و نتیجه گرفتیم و نکته بعدی که درک کردم این بود که وقتی شخصی میاد تو آموزشهای استاد و در ابتدای راهه اون عامل مهمی که باعث میشه مباحث رو بفهمه ودرک کنه و نتیجه بگیره اون تصمیمی و پذیرش واقعی هستش که میزاره جدی شروع کنه و تعهدی در وجودش شکل میگیره و تو مسیر هدایت میشه و استمرار و انجام میده و قدم به قدم نتیجه میگیره.
خداروشکر میکنم که در این مسیر هستم.
خدایا شکرت
بنام بخشنده و بخشایشگرم
بنام خدایی ک هرآنچه دارم ازاوست
بنام خالق آسمان هاوزمین
سلام ب استادعباسمنش و استاد شایسته
خدای من
چقدر از شنیدن موفقیت دوستام خوشحالم
انگار دنیارو ب من میدن وقتی نتایج فراوان و شگفت انگیزرو تو زندگی دوستانم میشنوم ک با چ شورو شوق و لذتی ازش میگن و تعریف میکنن ک
بینهایت امیدوار میشم ب آینده ی نزدیک خودم
ک منم همچین نتایج بزرگی رو میخوام کسب کنم
اگ استمرار داشته باشم ب گفته های استاد و اموزه هاشون
خدایا شکرت
من از اول فایل این لبخندم همینجوری رو لبام بود و باصحبت های زهرا جان دیگه اینقدر خوشحال بودم ک میخندیدم
و حس افتخار بهم دست میداد
خدای من این همه معجزه دراین سایت الهی
این همه زندگی هایی ک اگر فرمانروای خودمو نمیشناختم میگفتم مگه میشه
اما شدنیه واقعا شدنیه
خدایا سپاسگذارم برای قوانینی ک با عمل ب اون ها زندگی ب کام همه شیرین میشه فقط کافیه عمل کنی باور کنی
یکی از لذت بخشترین فایلا همین شنیدن نتایج دوستان هستش
همون لحظه ک میشنوم گفته هاشونو
فقط میگم خدایا شکرت شکرت
همه چی با تغییر خودت قشنگ میشه رابطه ت
ثروتت شخصیتت
من عاشقتونم استاد
شما پیامبر ما هستین
ما منتظر امام زمان بودیم
البته خودم ب شخصه رو میگم
منتظران ظهور..ک منتظربودم بیاد و مارو نجات بده
آقااین استاد زندگی هزاران هزار نفرو نجات داده
این اگ ناجی ما نیس اگ پیامبر نیس پس چیه
من از خدا سپاسگذارم ک شمارو داریم و ازاین بابت خوشحالم ک خدارو من از زبون شما شناختم و پیداش کردم
منی ک بجایی رسیده بودم ک کفر میکردم
ن خدارو قبول میکردم ونه پیامبراشو
خداجونم من هرلحظه نیاز دارم بهت ک منو هدایتم کنی
من ب تو محتاجم
من بهت ایمان دارم
استاد من خدارو باشما شناختم
براتون بهترین هارو میخوام
دوستتون دارم درپناه الله مهربان باشید
به نام خدا
سلام استاد و سلام مریم جون
من باور دارم که ما از تعقییر دیگران ناتوانیم پسر من ازدواج ناموفق داشت من و پدرش و همه فامیل چقدر مخالفت کردیم این کار و نکن چون هم اون خانم بچه بزرگ داشت هم هشت سال با پسر من اختلاف سنی داشت
بعد از شش سال زندگی با دو تا بچه برگشته خونه ما دوباره الان پشیمان هست
میگه از روز اول یک روز خوش نداشتم چون کار خودم بوده خجالت کشیدم برگردم به زور تحمل کردم
نمی دونم شاید باید این همه درس می گرفت چون تمام فامیل مخالفت کردن پسر من مجرد بود خوش تیب بود ….
ولی فایده ای نداشت بله ما از تعقیر دیگران ناتوانیم حتی بچه خودمون
اون موقع من از قانون چیزی نمی دونستم
الان می فهمم به قول استاد هر کس سر جای خودشه
خدا می دونه چه بلاه بر سر ما و خودش آورد الان در طلاق هستن
دست به خودکشی زد بچه من بارها دشنام …و چه حرفهای به ما زد
الان شش ماهه برگشته
هنوز باباش خوب باش حرف نمی زنه
خودش چقدر میگه عذاب کشیدم…
معلوم بود این رابطه از اول اشتباه هست
وای همسرش روزی صد بار پیام به من به بقیه فامیل به پسرم میده پیام بد…
وتهدیش میکنه احتیاط داره بد جور
پسرم میگه نزاشته لباس دلخواهم بپوشم عروسی برم ریش بگیرم تهمت زیاد بهم زده
الان از عید تا الان فکر کنم پنج …دست لباس برای خودش خریده میگم بسه میگه نه باید حق این چند سال بگیرم خنده ام می گیره این قدر حسرت داری
ما باید تمرکزمون روی خودمون باشه وانرژی الکی هدر ندیم از استادم یاد گرفتم
در پناه خداوند باشید
به نام خداوند حی و حاضر که همیشه هست و از رگ گردن به ما نزدیکتره و این جهان به این عظمت و پهناور برای ما انسان ها خلق کرد تا بتونیم تجربه کنیم زندگی در این دنیای مادی دو قطبی و به ما بندگانش حق انتخاب و قدرت خلق زندگیمون داد و بهمون ارزش و اعتبار داد و از روح خود در ما دمید و ما را از ذات خود متجلی کرد و اشرف مخلوقاتش ما را قرار داد.
خدا رو شاکرم بابت هدایتم در این سایت الهی و پای تعهدم هستم و ادامه میدم .
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
سلام به همه دوستان عزیز این سایت الهی
من یاد گرفتم فقط تمرکزم بر روی خودم باشه ، من یاد گرفتم که طبق باورهام زندگی میکنم و باورها و اعتقادات دیگران به من ربطی نداره ،
من مسئول زندگی خودم هستم و دیگران و عوامل بیرون هیچ تاثیری در زندگی من نداره .
چند وقت پیش خواهرم حرفی زد با باور محدود خودش درباره زندگی من نظر داد در حالیکه من هدف و خواسته م چیز دیگه ست و دوست دارم مورد دیگه در زندگیم تجربه کنم با توجه به تضاد و شرایط زندگیم
یک لحظه حواسم رفت و گفتم من این خواسته رو دارم یکدفعه خواهرم حالت تمسخر گرفت یه جوری که داره با این شرایط فعلی م به چی فکر میکنم و چون خودش هم به خاطر باورهاش موردی که من خواستم هست تجربه خوبی نداره شروع کرد به حرف زدن و من چنان حس بدی گرفتم گریه م گرفت و پشیمون شدم چرا گفتم خواستمو و عصبانی بشم و بخوام ثابت کنم به اون و سریع پی به اشتباهم بردم و جلوی مومنتوم منفی بالاخره گرفتم ،
به قول استاد تو باید نتیجه بگیری چیزهایی که برای ذهن دیگران محدوده و قوانین نمیدونن بعد دیگران میان دنبال من که چیکار کردی تغییر کردی
و من باید روی خودم و باورهام به قدری کار کنم و تمرکزم به خودم باشه و قوی باشم که نخوام خودمو به دیگران اثبات کنم بلکه با نتیجه حرف بزنم ، و الان در این فایل درس گرفتم من نه میتونم دیگران تغییر بدم و نه دیگران می تونن منو تغییر بدند ، هر کی در جایگاه درست خودش هست و هیچ اشتباهی وجود نداره ،
و فقط تمرکزم 100 درصد تمام و کمال روی خودم و زندگیم باشه نه دیگران