https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-12 09:14:102024-04-27 07:26:49گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی
145نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
“هر نفسی چشنده مرگ است، سپس به سوی ما بازگردانده میشوید.” (سوره عنکبوت، آیه 57)
به نام یگانه فرمانروای هستی
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دیگر دوستان در سایت استاد عباس منش،
خدایا کمکم کن تا از دل بنویسم، تو بگو تا من بنویسم.
چیزی که در این گفتگو و این فایل توجه من را جلب کرد، این بود که تمام آموزههای استاد و آنچه طی این چند سال یاد گرفتهام، نشان میدهد که استاد تنها قصد دارد دیدگاههای غلط ما را نسبت به مسائل مختلف تغییر دهد. او با منطق قوی، نگرشی را به ما میآموزد که آرامش و احساس خوب را در زندگی تجربه کنیم.
در این فایل، استاد و دیگر دوستان درباره دیدگاهشان نسبت به مرگ صحبت کردند. من نیز، مانند بسیاری از دوستان، تا قبل از آشنایی با استاد، دیدگاهی بسیار محدود نسبت به مرگ داشتم و آن را پایان زندگی میدانستم. همیشه از مرگ میترسیدم و حتی فکر کردن به آن برایم دلهرهآور بود. وقتی کسی فوت میکرد و در مراسم خاکسپاری حضور پیدا میکردم، سناریوهای مختلفی در ذهنم شکل میگرفت و همیشه پس از هر خاکسپاری، تا چند روز وارد مومنتوم منفی میشدم. احساساتم از کنترل خارج میشد و بدترین سناریوهای ممکن را برای خودم تصور میکردم، که طبق قانون جذب، اتفاقات ناخوشایندی را تجربه میکردم.
به لطف خدا و با آشنایی با سایت استاد و گوش دادن به فایلهای ایشان—که نام دقیق آن را به خاطر ندارم—دیدگاهم نسبت به مرگ کاملاً تغییر کرد. استاد در آن فایل توضیح داد که ما در این دنیا مهمان هستیم و زندگی مانند یک جشن است؛ برخی از ابتدا تا انتها در جشن میمانند، برخی شام میخورند و میروند، برخی فقط نگاه میکنند و میروند، و برخی مانند رهگذران از کنار جشن عبور میکنند و مکثی کوتاه دارند. آیا شما به عنوان یک ناظر، هیچگاه دلتان برای آن رهگذر میسوزد؟
من بسیار درباره این موضوع فکر کردم و واقعاً دیدگاهم نسبت به مرگ پس از شنیدن آن فایل تغییر کرد. دیگر آن افکار توهمی و سناریوهای منفی که قبلاً در ذهنم میساختم، وجود ندارند. این تغییر نگرش تأثیر بسیار مثبتی بر من گذاشت و باعث شد زندگی برایم لذتبخشتر شود، کمتر وارد مومنتوم منفی شوم و بیشتر بتوانم مومنتوم مثبت را حفظ کنم.
خدایا، صد هزار مرتبه شکر! از تو سپاسگزارم که استاد عباس منش را در مسیر زندگیام قرار دادی و مرا به سمت این آموزهها هدایت کردی.
همچنین، درباره منبع خیر و برکت یعنی خداوند، باید بگویم که نبود این منبع، موجب پیدایش شر و تاریکی میشود. تجربه شخصی من نشان داده است که وقتی دیدگاهم نسبت به جهان هستی و خالق خودم تغییر کرد و فهمیدم که تنها یک منبع خیر وجود دارد—و آن خداوند است—دیگر نیازی نبود کار دیگری انجام دهم، جز اینکه خودم را با این مسیر همجهت کنم. این نگرش، حس آسودگی عمیقی به من داد و بارهای سنگینی را از دوشم برداشت.
بسیاری از مواقع، وقتی میخواهم مانند گذشته عمل کنم و به تنهایی کارهایم را پیش ببرم، به یاد میآورم که منبع خیر خداوند است و تنها کافی است خودم را به او وصل کنم. این یادآوری، آرامشی عجیب در وجودم ایجاد میکند، اشک در چشمانم حلقه میزند، و هیچ احساسی بهتر از این لحظه نیست.
بله استاد، من نیز مانند بسیاری از افراد، دچار این کجفهمی شده بودم و تنها صحبتهای شما را برای دیگران بازگو میکردم، بدون اینکه درک عمیقی از آن داشته باشم. فکر میکردم که قوانین را بلد شدهام، اما اکنون که فکر میکنم، میبینم آن روزها بخشی از مسیر تکامل من بوده است. شاید این جمله درست باشد که انسان از شعار به شعور میرسد.
امروز، به لطف خداوند و کمک شما استاد عزیز، و بهویژه با کار کردن روی دوره «همجهت با جریان خداوند»، دیگر آن فرد سابق نیستم. به ندرت پیش میآید که بخواهم کسی را نصیحت کنم؛ بیشتر تلاش میکنم عملکرد داشته باشم و کمتر صحبت کنم. به لطف خداوند، هر روز ایمانم به آموزههای شما بیشتر و بیشتر میشود.
خداوند را سپاسگزارم. ممنون از شما استاد عزیز و از همه دوستانی که تجربیاتشان را در اختیارم قرار دادند تا ایمانم به این مسیر که خداوند در برابر من قرار داده، محکمتر شود.
سلام و عرض ادب و احترام خدمت اساتید گرانقدر استاد عباسمنش بزرگوار و خانم شایسته عزیز
و همچنین سلام و عرض ادب دارم خدمت همه ی
دوستان بزرگوار سایت عباسمنش
میخاستم پیشنهادی برای راهکار مسائل فنی سایت داشته باشم
بارها پیش اومده فایلی را گوش میدادم برام سوال میشد من این فایلو چند بار دیدم ؟؟
یا اصلا من این فایلو دیدم ؟
از نظر خودم، همه ی گفتگو با دوستانو گوش دادم
ولی امروز این فایلو بنظرم اولین باره گوشش دادم
میدونم وقتی فایلی اولین بار گوش میدم با دفعات بعد قابل مقایسه نیست به دلیل تغییر و بالا رفتن مدار…
و برام جای تعجب داشت که من واقعا این فایلو ندیدم ؟؟؟
و همین موضوع بارها پیش اومده و دوست داشتم در سایت وقتی هرصفحه ای یا هر فایلی باز میشه
با یک متن کوتاه بگه که این صفحه یا فایل توسط شما در تاریخ فلان بازدید شده یا چند بار بازدید داشت
برخی از فایل ها بوده با اینکه مطمئن بودم گوشش دادم برام سوال بود دفعه چندمه دارم گوش میدم که الان دارم چیز جدید میشنوم….
درسته استاد بارها در رابطه با مرگ در دوره ها صحبت کردن با اینحال من موضوع این فایلو دوست داشتم به این دلیل که در قالب گفتگو با دوستان بود ، … اولین سوالی که از خودم پرسیدم اینبود من چرا تابحال این فایلو ندیدم ؟؟
من به جرأت و خیلی محکم میتونم بگم یکی از تغییرات شگرفی که در من رخ داد همین موضوع مرگ بود.. من بشدت از مرگ میترسیدم نه تنها میترسیدم حالم بد میشد واقعا اذیت میشدم تمام وجودم درد میگرفت از ترس…
اما امروز با آموزش های استاد و تعاریف ایشون از مرگ به نقطه ای رسیدم که مرگ را یک امرِ طبیعی میدونم و راحت تر با این موضوع کنار میام و پذیرش این موضوع برام راحتتر شده.
پذیرفتم که مرگ آخر زندگی نیست
پذیرفتم که مرگ آغازی دوباره برای زندگی ابدی است
از اون دسته بودم که مرگ یک شخصِ غریبه هم حالمو خراب میکرد منظورم اینه داغون میشدم از زندگی سیر میشدم اما الان شاید گاهی وقتا البته کم پیش میاد بترسم اما هرگز مثل قبل نیستم …
واقعا من میتونم امروز در مورد مرگ صحبت کنم و اجازه میدم بقیه هم صحبت کنن من کسی بودم کسی جرأت نمیکرد جلوی من در مورد مرگ حرف بزنه چه برسه به اینکه خودم بیانگرش باشم…
وقتی امروز راجع بهش راحت حرف میزنم یعنی یک پله پیشرفت داشتم و این حرف استاد کاملا درست
که من الان پیشرفتم در حده صحبت کردنِ اما تو شرایطش قرار نگرفتم که ببینم آیا مثل حرفم میتونم عمل کنم یا نه ..؟
ولی خودم از اینکه مثل قبل اذیت نمیشم یعنی تغییر کردم یعنی پیشرفت و رشد داشتم در این زمینه…
و تک تک این نتایج را به لطف خدای مهربان از آموزش های استاد بزرگوارم دارم
خدایااااا شکرت
استاد عزیزم درود بیکران بر شما باد و سپاسگزارم از لطف همیشگی شما
پس (ساحران وفرعونیان) همانجا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند.
وَ أُلْقِیَ السَّحَرَهُ ساجِدِینَ «120»
و جادوگران به سجده درافتادند.
قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِینَ «121»
(ساحران) گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم.
رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ «122» سوره اعراف
(همان) پروردگار موسى و هارون.
===================================
سلام به استاد ارجمند و عزیز و استاد مریم جان و دوستای نازنینم
خدا رو صدهزار مرتبه شکر برای این روز زیبایی که آغاز هفته است و از درگاه رب العالمین برای همگی روزها و هفته ها و ماه ها و سالهای طولانی زندگی عزتمندانه و همراه با سلامتی درخواست می کنم
چه جالب که این فایل 12 روز پیش نشانه روز من بود
برای هر دو عزیزی که در این گفتگو صحبت کردن آرزوی رشد و پیشرفت فراوون در همه موارد میکنم،
آقا نعیم بزرگوار ماشاءالله چه صدای رسا و نافذی داره! جون میده برای سخنرانی و سمینار برگزار کردن!
درباره نگاه به موضوع مرگ در چندتا از کامنتهام نوشتم که نگرشم از ابتدا تقریباً درست بود،باورم این بود که مرگ هم یه مرحله از زندگیه، و فقط از این دنیا به دنیای آخرت منتقل میشیم
و خودم هم تجربه شو داشتم که پسر جوونم به رحمت خدا رفت، و با اینکه موضوع سنگینی بود، خدا رو شکر آروم بودم و رفتارم سبب شد بقیه هم آروم شدن
و با حمایت پروردگارم با ایمان و صبر و توکل بخوبی از اون مسئله گذر کردم
و در سالهای بعد که پدر و مادرم از دنیا رفتند، خیلی راحتتر بود برام
واقعاً اگه نگاهمون و باورهامون درست باشه چالشهای زندگیمون تبدیل میشه به نقاط قوتمون و می تونیم از اونها درس بگیریم و در همواری مسیر ما برای رسیدن به خواسته هامون به نسبت زیادی تأثیرگذار میشه
استاد جانم همه ی ما که دانشجوی شما شدیم، با آموزه های شما نگاه درستتری نسبت به خداوند و قوانینش پیدا کردیم
شما بما توحید واقعی رو نشون دادید
من هم هر چی بیشتر فایلها رو گوش میدم هی به درک بهتری میرسم، و وقتی که یه فایلی رو بعد از مدتی دوباره گوش میدم، بطور واضح متوجه رشد و پیشرفتم میشم
خدا رو شکر از وقتی که با شما آشنا شدم تا حالا ادامه دادم و مقطعی نبوده، همواره آموزشهاتونو دنبال کردم، و سعی در بهبود خودم داشتم، و کاری که از این به بعد باید بکنم اینه که محکم و استوار و پر انگیزه همین مسیر رو ادامه بدم
از شما بینهایت سپاسگزارم برای دونه به دونه ی آگاهیها
الهی که همگی در این مسیر ثابت قدم باشیم
خودم و همگی رو به خدایی که نور آسمانها و زمین است میسپارم
واگر بخواهید نعمت هاى خدا را بشمارید، نمى توانید شماره کنید. همانا خداوند آمرزنده ى مهربان است.
خدایا شکرت بخاطر یه روز ویه فرصت دیگه
خدایا شکرت بخاطر روزی پرخیر وبرکتی که امروز روزی ام کردی
خدایا شکرت بخاطر نعمت های ریز ودرشتی که به من عطا کردی وازت میخوام قدرت وتوان سپاسگزاری نعمتهایت را به من بدهی
خدایا شکرت که امروز هم در این مسیر توحیدی واین مکان الهی حضور دارم
خدایا شکرت بخاطر وجود اساتید توحیدیم ودوستان بهشتی ام وهمه عزیزانم
سلام به استاد عزیزم به استاد شایسته مهربانم ودوستان بهشتی ام
سپاسگزارم از احمد ونعیم عزیز وبهترین را خدایی که عالِم به آن هست برایشان آرزو میکنم
چقدر پذیرش مرگ با این دیدگاه ،که مرگ یک تولد هست در دنیایی دیگر آسان هست ،من خودم مرگ فرزندم را با این باور که امانت خدا بوده والان به خودش برگشته تونستم بپذیرم ولی هنوز نمیدونم پذیرش مرگ عزیز ترین افراد زندگی ام برایم آسان هست یا نه
نعیم عزیز چه باورهای زیبایی داشت که هر جا تاریکی است نوری وجود ندارد وهرجا شیطان هست خدا نیست
اینکه نور منبع دارد ولی تاریکی منبع ندارد خدا تنها منبع انرژی ونور هست
پذیرش این دیدگاه که شیطان جایی هست که خدا نیست چقدر میتونه نگاه ما به زندگی را تغییر بدهد
چه زیبا گفت که انسان میتونه غمگین وناراحت باشد ولی حالش خوب باشد ،حال خوب با خوشحالی از زمین تا آسمان فرق میکند دقیقاً مابا بودن در مسیر یاد می گیریم آگاه تر زندگی کنیم ومسئولیت زندگی مون را بپذیریم
صحبتهای زیبای نعیم عزیز در مورد قانون تکامل وتوضیحات کامل استاد جان چقدر این قانون را برام شفاف تر کرد
به این دلیل درک قانون تکامل مهم است که این بزرگترین قانونی است که در طبیعت میتونیم ببینیم هیچ چیزی یک شبه عوض نمیشه واین نیاز دارد به یک تکاملی که این تکاملِ میتونه سرعت پیدا کند اگر یکسری عوامل به آن اضافه شود
من خودم وقتی عضو سایت شدم به بعضی آگاهیها ذهنم بشدت مقاومت داشت که همین مقاومت بعد از مدتی سبب شد این مسیر را رها کنم ،من مانند نعیم عزیز سراغ اساتید دیگه ای نرفتم ولی آگاهیهایی که ذهنم پذیرفته بود را سعی کردم درک وعمل کنم من بعد از چک ولگدی که از جهان خوردم به مسیر برگشتم وهمیشه به خودم میگفتم کاش همون اول ادامه داده بودم ولی هر چی پیش رفتم متوجه شدم این وقفه لازمه رشدم بود لازم بود تا بعضی از آگاهیها را با تجربه کردن درک کنم الان میبینم زیاد درگیر حاشیه نمیشم ،عجله ای ندارم چون میدونم در طول مسیر جواب سوالاتم به من گفته میشود ومتوجه شدم اینم قسمتی از تکاملم بود
خدایا شکرت…شکرت…شکرت
عاشقتونم …..
در پناه الله یکتا همواره شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
-اگر طبیعی بودن مرگ را بپذیریم و آن را زندگی دوباره بدانیم به احساس آرامش دست میابیم
-ایجاد باورهای مناسب در زمینه ی مرگ به ما کمک می کند هنگام مواجه شدن با آن ذهن خود را کنترل کرده و در دیگران تاثیر مثبت بر جای گذاریم
-قانون تکامل مهمترین قانونی است که درک آن به ما کمک می کند از زندگی لذت بیشتری برده و از خود انتظار و توقع بیجا نداشته باشیم
-قانون تکامل به هیچ وجه قابل دور زدن و نادیده گرفتن نیست
-ما از تغییر دیگران ناتوانیم
-تمرکز انرژی زمان خود را صرف تغییر باورها و افکارمان کنیم
-اجازه دهیم نتایج ما با دیگران صحبت کند
-خودشناسی مهارتی است که از کار کردن بر روی باورها حاصل می شود
-ما هرگز نمی توانیم خود را به طور کامل بشناسیم
-با هر بار کار کردن بر روی باورهایمان شناختمان نسبت به خودمان افزایش میابد
-تنها نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر و خداوند است
-ما نیرویی به نام شیطان نداریم
-در نبود خداوند شیطان شکل می گیرد
-در نبود نور تاریکی ایجاد می شود
-هیچ فرد اتفاق و شرایطی نمی تواند در زندگی ما تاثیری در جهت مثبت یا منفی داشته باشد
-ما با باورها و افکارمان به افراد قدرت می دهیم
-تنها قدرت حاکم بر جهان خداوند است
-هرگز در مورد اقدامات انجام نداده ادعا نکنیم
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
-پذیرش مرگ به عنوان رخداد طبیعی تولد مجدد و بازگشت به سوی خداوند بسیار به ما کمک کرده است که مانند گذشته مرگ را پدیده ای ناگوار ندانیم
-درک قانون تکامل به ما کمک کرده از زندگی خود لذت ببریم از خود توقع و انتظار یک شبه و یک دفعه نتیجه گرفتن را نداشته باشیم
-درک این نکته که تنها نیروی حاکم بر جهان هستی نیروی خیر و خداوند است و نیرویی به نام شیطان وجود ندارد به ما کمک کرده درک کنیم اگر بتوانیم با خداوند هماهنگ و هم جهت شده یعنی احساس خوب داشته باشیم و ویژگی بی خیال بودن را در خود ایجاد کنیم به خداوند اعتماد کرده در هر اتفاقی خیر و خوبی ببینیم و تسلیم و رها به درگاه خداوند باشیم خود به خود به خاطر خیر بودن جریان حاکم بر جهان هستی با اتفاقات خوب و عالی مواجه می شویم
-اینکه درک کنیم از تغییر افراد ناتوان هستیم و تنها می توانیم با تغییر باورها و افکارمان زندگی خود را تغییر دهیم باعث شده تمرکز انرژی و زمان خود را صرف تغییر باورها و افکار خود کرده و اجاه دهیم نتایج ما نه خودمان با دیگران صحبت کند
-خودشناسی که از کار کردن بر روی باورها و گوش دادن به فایل های استاد تا حد بسیار کمی به آن دست یافتیم باعث شده تصمیمات بهتری بگیریم دلایل انتخاب های خود را بیشتر درک کرده و از اشتباهات رخ داده شده جلوگیری کنیم هم چنان باعث شده تصمیمات و انتخابات ما تنها با معیار شخصی نه مهم بودن حرف مردم گرفته شود
-ادعا کردن پیش از اقدام کردن در برخی موارد در گذشته برای ما وجود داشت و شاید اکنون هم برای ما وجود داشته باشد مبننی بر ادعا رفتار دیگران را قضاوت کرده و بر آن برچسب درست یا غلط می زنیم اکنون متوجه شده ایم افراد با داشتن شرایط متفاوت نتایج متفاوتی می گیرند و ما نمی توانیم ادعایی نسبت به نتایج زندگی یا رفتارهای به ظاهر نادرستشان داشته باشیم ما تنها می توانیم در مورد مسائلی که حل کردیم یا اهدافی که به آنها دست یافتیم ادعا داشته باشیم
به جای قضاوت کردن افراد نتایج رفتارها و واکنش هایشان خودمان را قضاوت کرده و درباره ی اقداماتی که انجام داده ایم ادعا داشته باشیم
چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
-با داشتن باورهای مناسب که از استاد در مورد مرگ شنیده ایم راحت تر می توانیم ذهن خود را در این خصوص کنترل کنیم
با درک این قانون که ما از تغییر دیگران عاجز هستیم باعث شده به جای تلاش برای هدایت افراد به مسیر درست بر روی باورها و افکار خود به خوبی کار کنیم
قانون تکامل و درک آن به ما کمک کرده توقع و انتظار نتایج بسیار بزرگ را از خود نداشته باشیم برای هدف گزاری شرایط گذشته ی خود را بررسی کرده و سعی کنیم تنها کمی بهتر از گذشته عمل کنیم
مهارت خود شناسی در گرفتن تصمیمات بهتر به ما کمک و همواره بررسی می کنیم چرا چنین خواسته ای داریم اگر خواسته ی ما برای مهم بودن حرف مردم باشد از آن صرف نظر می کنیم
تنها نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر است به ما کمک می کند سریع تر بتوانیم جلوی افکار منفی را گرفته و به افکار مثبت در ذهن خود شکل دهیم و بدانیم لازم نیست طریقه و چگونگی تحقق اهداف خود را بدانیم با داشتن احساس بهتر نسبت به گذشته به خواسته های خود و حتی بیش از آن دست میابیم
ادعا نداشتن در مورد اقداماتی که انجام نداده ایم باعث شده خودمان و دیگران را کمتر قضاوت کنیم و بدانیم ما از باورها و فرکانس های خود نیز آگاهی کافی نداشته بنابراین تحت هیچ شرایطی نمی توانیم ادعا و انتظاری از خودمان و دیگران برای بی نقص عمل کردن داشته باشیم
برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
-برنامه ی شخصی ما این است که بر روی باورهایی که در فایل استاد شنیده ایم به خوبی کار کرده تا بتوانیم آن ها را جزئی از عادات و شخصیت خود کنیم باورهایی مانند مرگ اتفاقی طبیعی و بدیهی است که هر لحظه ممکن است برای ما و دیگران رخ دهد ما از تغییر دیگران عاجز و ناتوانیم تمرکز خود را به جای تغییر دیگران و هدایتشان به مسیر درست بر روی خود قرار دهیم
اینکه بپذیریم تنها نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر و خداوند و هیچ نیرویی به نام شیطان وجود ندارد و شیطان تنها در نبود خداوند ایجاد می شود
اینکه باور کنیم نمی توانیم ادعایی در مورد اقدامات انجام نشده ی خود داشته باشیم
قانون تکامل را بپذیریم و بدانیم ما قدم به قدم پیشرفت و رشد می کنیم بنابرای عجله نکرده و از خود انتظار و توقع بیجا و نامناسب نداشته باشیم
خود شناسی مهم ترین و ارزشمندترین مهارتی است که با کار کردن بر روی باورهایمان به آن دست میابیم خودشناسی هیچ حد کمالی ندارد و با هر بار کار کردن بر روی باورهایمان ایجاد می شود
با شناخت خودمان می توانیم از دلایل تصمیمات و انتخابات خود آگاه شده و متناسب با آن دیگران را نیز بهتر بشناسیم
سلام به استاد عباسمنش عزیز مریم جان نازنین و همه عزیزانم در بهشت عباسمنش
خداروشکر من دیدم نسبت به مرگ همیشه خوب بود
ازشنیدن مرگ کسی ناراحت نمیشدم
البته بستگان درجه ی یکم همه در قید حیات هستند ولی مادربزرگ هام خاله عمه هام هیچ کدوم منو بهم نریخت
اون موقع ها که قوانینو نمیدونستم وقتی کسی میمرد میگفتم خیلی هم خوب راحت شد از مشکلاتی که داشت مثلا مریضی تنگدستی مشکلات خانوادگی و…. خلاصه مرگ رو یه راه خلاصی از مشکلات میدونستم
والبته مرگ بعضی ها رو یه راه نجات و اسایش برا بازماندگانش میدیدم
بخصوص کسانی که بیماری داشتن وسالها درگیرش بودن و خانوادشونم درگیر اونا بودن وهیچ گشایشی تو زندگیشون نبود با مرگ اون بیمار همه برمیگشتن به زندگی طبیعیشون
کلا میگفتم این یه راهیه که باید رفت میرسیم به خدا
میریم توبهشت ولذت همیشگی
هیچ وقت به جهنم فکر نمیکردم
الان فهمیدم که همیشه هم راه خلاصی نیست بسته به عملکردهای طرف میتونه براش نعمت باشه یا نقمت
فکر میکنم چون راحت میتونم از آدما دل بکنم وخیلی احساساتی نیستم این مواقع منطقم میومد تو کار که این روند طبیعته و وقتی خداخواسته حتما بهترینه
استاد واقعا منم یکی از مهمترین جیزهایی که از شما یاد گرفتم اینه که دنیا قانون داره و تو خوشت بیاد یا نیاد طبق قوانینش بهت پاسخ میده
واصلا هم نمیگه بزار یکم دیگه صبر کنم تا سعیده بیاد منو برداره
یعنی بارها شده اگه چندثانیه دیرتر میرسیدم میسوخت وهمیشه به ذهنم گفتم ببین قانون شوخی نداره حالا هر قانونی اگه الان دیر میرسیدی اون برات صبر نمیکرد و میسوخت
یا ابنکه اگه زیر اجاقو یادت بره روشن کنی و ظهر بری سرش غدای پخته ای نداری و اون نمیگه بزار روشن بشم تا غذاش پخته بشه گناه داره حواسش نبوده
قبلنا سر موضوعاتی که گیر میکردم و آمپر میچسبوندم و خودم رو خفه کرده بودم از بس خدا وپیر و پیغمبر کرده بودم ولی بی نتیجه بود
چقدر به این واون کمک کردم چقدر از خودم گذشتم و به داد بقیه رسیدم
اخه فکر میکردم اینا حسنه است
پس چرا به دادم نمیرسی ؟ چرا بم گوش نمیدی ؟ چقدر باخدا قهر کردم چقدر کفر گفتم
خدایا منو ببخش که نمیدونستم دنیات قانون داره و همه چی طبق قانونه و من اگه تا روز قیامتم خودم و پاره پاره میکردم هیچ اتفاقی نمیفتاد تازه همه چی بدترم میشد
خدایاشکرت که منو باقوانینت آشناکردی وهرچقدر بیشتر دارم اینا رو میفهمم و درک میکنم والبته عمل میکنم
ارامشم بیشتر شده رهاتر شدم حالم بیشترخوبه
خیلی همه چیز بهتر داره پیش میره
وهروقتم یه مشکل و تضادی پیش میاد دیگه انگشت اتهامم به سمت بقیه وخدا نیست و میدونم یه جایی تو من مشکل هست
میگم اشکال نداره
دنیا قانون داره
من اگه کنترل ذهن کنم و بتونم در مسبر درست باشم اونم حل میشه وتازه برام میشه سکوی پرتاب به مداربهتر
خلاصه استاد از وقتی ازتون شنیدم و فهمیدم خداوند یه سری قوانین بدون تغییر داره
خیالم راحته جاپام سفته
دلم قرصه
بعضی وقتا تانزدیکای عصر سینوسی پیش رفتم
ویه آن گفتم سعیده این چندساعت که مونده تا موقع خواب
خودتو جم کن و تمرکزتو بزار رو سپاسگزاری و چیزای خوب تا همه چی استیبل بشه و با یه فرکانس خوب بخوابی
این حد از ایمان که میشه نتیجه رو تغییر بدم و عمل میکنم
بخاطر اینه که قوانین خداوند ثابته واین ثبات
آرامش وخیال راحت برا اقدام کردن میده
خدایاشکرت که دیگه برگی در باد نیستم
ومیدونم بسته به عملکردمن دنیام ساخته میشه.
ممنونم ازتون استاد عزیزم که هیج کلامی نمیتونه حد سپاسگزاری منو نشون بده وفقط با عمل کردن و گفتن نتایجم میتونم حداقل یه لبخندی بر لبانتون بنشانم .
خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که به لطفش صبح زود با عشق و انرژی فوقالعاده مثبت بیدارم کرد و فرصت دوباره زیستن را در یک روز بی نظیر
و لبریز از معجزه به من ارزانی داشت با سلامتی عالی تر در جسم و جانم و توانایی و قدرتی خارقالعاده که بخشیده است در بدنِ فوق هوشمندی که خود کائناتی ست برای خودش،
و دیدن روی ماه عزیزدلم و همراه همیشگی ام،
خدایاشکرت.
با الهام گرفتن از خداوند و هدایت زیبایش، سوار بر رعنا موتور زیبایمان شده و مصطفی نون بربری گرمه هم گرفت و بعد هم آش و در پارکی نشستیم و هوا هم که قربونش برم خنک و عالی و بعد سوار تاب شدم و از اون صندلی چرخونا و مصطفی جان چندتا دورم داد و کلی لذّت بردیم و خندیدیم و خداروشکر گفته و حرکت کردیم برای خرید قهوه گلد، دوتا قهوه ناب هم نوش جان کردیم و
سبزی ماهی و سیر برا قلیه ماهی که خداوند دیشب از طریق عموجانِ مصطفی که برای
ماهی هایی که سفارش داده بود و باید می رفت جزیره بیاورد بسلامتی آمد ودو ماهی شیر هم خداوند روزی ما نمود از طریق ایشان و الان تمام فضا بوی عطر قلیه ماهی گرفته و چقدر عالی که همه مواد تازه و خوش عطر ،الهی شکر
خداخیرمصطفی بدهد ماهی ها را پاک کرد و قالب کرد تا من کارم راحتر شود و صبح ساعت هشت و نیم بار گذاشتم البته با گِمنه وااای دلتون کشید ،چشم هدایت شدید بوشهر در خدمتم اما
اون 107 خواسته معروف رو اضاف کنید بشود 108 و بنویسید که به امید حق علیه باطل ،
همگی دور هم جمع شویم در پرادایس و من هم از بوشهر ماهی بیارم و هر دوست نازنینی که قلیه یا ماهی سرخ شده دوست داشت بپزم و نوش جان کنند، واای باور کنید بوی قلیه تا کاخ سفید می رود ،خلاصه در خدمتیم ولی چه عالی می شود ها ،
همه روی اون چمن های پرادایس دور هم و انرژی مثبت مان تمام کره زمین رو در بر می گیره و واقعا برای خداوند تحقق این خواسته کاری ندارد پس همه روی این خواسته زومکنید .
من یه کبوتر داشتم به نام ساشا که عاشقش بودم و کلا پیش خودم بود و از سروکولم بالا و پایین
می رفت اما یهو سرما خورد و گلویش چرک کرد با تشخیص مصطفی جان و دارو هم براش گرفتیم و داد بهش اما هفته پیش مُرد و کمی حقیقتش گریه کردم ولی احساسم بهم گفت این یه نشونه هست از طرف خدا برای پذیرش یه مرگ بزرگتر
و الان که استاد در مورد مرگ و میر حیوانات در پرادایس فرمودند یاد این مسئله افتادم گفتم برا عزیزانم بنویسم و دقیقا چند روز بعد خبر فوت مادرم رو یکی از برادرانم استوری کرده بود و گفتم چقدر خداوند نشانه هایش بی نظیر است و
آماده ات می کند برای پذیرش و در کنارش آرامش در هر شرایطی ، هر چند که من آنقدر سعی کردم که روی احساساتم ،تمرکزی کار کنم و شرایط زندگیم از سالهای قبل با توجه به اتفاقاتی که تجربه کرده بودم باعث شده بود که ذره ای وابستگی نداشته باشم و خیلی به من کمک کرد به لطف خداوند و وجود این سایت و استاد عزیزم هم که نورعلی نور شد و تجارب ایشان در مورد فرزند عزیزشان همگی باعث شدند که من فقط با شنیدن این خبر چند قطره اشک بریزم و بعد هم مدیتیشن عالی انجام دادم و تمام و
پنج شنبه هم برایش قرآن خواندم چون با توجه به مسائلی در هیچ مراسمی هم شرکت نکردم و واقعا خداروشکر می کنم برای آرامش و احساس عالیم که همه چیز رو در زندگی تجربه کردم و هر شرایطی را پشت سر گذاشته و ادامه دارد ،
مگر فوت نزدیکان که این هم سربلند بیرون آمدم ،خدایاشکرت.
روح همه درگذشتگان شاد.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت، ثروتمند، سعادتمند، موفق و عالی باشید و بدرخشید، عشق به همتون
“کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ”
“هر نفسی چشنده مرگ است، سپس به سوی ما بازگردانده میشوید.” (سوره عنکبوت، آیه 57)
به نام یگانه فرمانروای هستی
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دیگر دوستان در سایت استاد عباس منش،
خدایا کمکم کن تا از دل بنویسم، تو بگو تا من بنویسم.
چیزی که در این گفتگو و این فایل توجه من را جلب کرد، این بود که تمام آموزههای استاد و آنچه طی این چند سال یاد گرفتهام، نشان میدهد که استاد تنها قصد دارد دیدگاههای غلط ما را نسبت به مسائل مختلف تغییر دهد. او با منطق قوی، نگرشی را به ما میآموزد که آرامش و احساس خوب را در زندگی تجربه کنیم.
در این فایل، استاد و دیگر دوستان درباره دیدگاهشان نسبت به مرگ صحبت کردند. من نیز، مانند بسیاری از دوستان، تا قبل از آشنایی با استاد، دیدگاهی بسیار محدود نسبت به مرگ داشتم و آن را پایان زندگی میدانستم. همیشه از مرگ میترسیدم و حتی فکر کردن به آن برایم دلهرهآور بود. وقتی کسی فوت میکرد و در مراسم خاکسپاری حضور پیدا میکردم، سناریوهای مختلفی در ذهنم شکل میگرفت و همیشه پس از هر خاکسپاری، تا چند روز وارد مومنتوم منفی میشدم. احساساتم از کنترل خارج میشد و بدترین سناریوهای ممکن را برای خودم تصور میکردم، که طبق قانون جذب، اتفاقات ناخوشایندی را تجربه میکردم.
به لطف خدا و با آشنایی با سایت استاد و گوش دادن به فایلهای ایشان—که نام دقیق آن را به خاطر ندارم—دیدگاهم نسبت به مرگ کاملاً تغییر کرد. استاد در آن فایل توضیح داد که ما در این دنیا مهمان هستیم و زندگی مانند یک جشن است؛ برخی از ابتدا تا انتها در جشن میمانند، برخی شام میخورند و میروند، برخی فقط نگاه میکنند و میروند، و برخی مانند رهگذران از کنار جشن عبور میکنند و مکثی کوتاه دارند. آیا شما به عنوان یک ناظر، هیچگاه دلتان برای آن رهگذر میسوزد؟
من بسیار درباره این موضوع فکر کردم و واقعاً دیدگاهم نسبت به مرگ پس از شنیدن آن فایل تغییر کرد. دیگر آن افکار توهمی و سناریوهای منفی که قبلاً در ذهنم میساختم، وجود ندارند. این تغییر نگرش تأثیر بسیار مثبتی بر من گذاشت و باعث شد زندگی برایم لذتبخشتر شود، کمتر وارد مومنتوم منفی شوم و بیشتر بتوانم مومنتوم مثبت را حفظ کنم.
خدایا، صد هزار مرتبه شکر! از تو سپاسگزارم که استاد عباس منش را در مسیر زندگیام قرار دادی و مرا به سمت این آموزهها هدایت کردی.
همچنین، درباره منبع خیر و برکت یعنی خداوند، باید بگویم که نبود این منبع، موجب پیدایش شر و تاریکی میشود. تجربه شخصی من نشان داده است که وقتی دیدگاهم نسبت به جهان هستی و خالق خودم تغییر کرد و فهمیدم که تنها یک منبع خیر وجود دارد—و آن خداوند است—دیگر نیازی نبود کار دیگری انجام دهم، جز اینکه خودم را با این مسیر همجهت کنم. این نگرش، حس آسودگی عمیقی به من داد و بارهای سنگینی را از دوشم برداشت.
بسیاری از مواقع، وقتی میخواهم مانند گذشته عمل کنم و به تنهایی کارهایم را پیش ببرم، به یاد میآورم که منبع خیر خداوند است و تنها کافی است خودم را به او وصل کنم. این یادآوری، آرامشی عجیب در وجودم ایجاد میکند، اشک در چشمانم حلقه میزند، و هیچ احساسی بهتر از این لحظه نیست.
بله استاد، من نیز مانند بسیاری از افراد، دچار این کجفهمی شده بودم و تنها صحبتهای شما را برای دیگران بازگو میکردم، بدون اینکه درک عمیقی از آن داشته باشم. فکر میکردم که قوانین را بلد شدهام، اما اکنون که فکر میکنم، میبینم آن روزها بخشی از مسیر تکامل من بوده است. شاید این جمله درست باشد که انسان از شعار به شعور میرسد.
امروز، به لطف خداوند و کمک شما استاد عزیز، و بهویژه با کار کردن روی دوره «همجهت با جریان خداوند»، دیگر آن فرد سابق نیستم. به ندرت پیش میآید که بخواهم کسی را نصیحت کنم؛ بیشتر تلاش میکنم عملکرد داشته باشم و کمتر صحبت کنم. به لطف خداوند، هر روز ایمانم به آموزههای شما بیشتر و بیشتر میشود.
خداوند را سپاسگزارم. ممنون از شما استاد عزیز و از همه دوستانی که تجربیاتشان را در اختیارم قرار دادند تا ایمانم به این مسیر که خداوند در برابر من قرار داده، محکمتر شود.
خدایا شکرت!
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
بِه نامِ خُداوَندِ بَخشَنده مِهرَبان
سلام و عرض ادب و احترام خدمت اساتید گرانقدر استاد عباسمنش بزرگوار و خانم شایسته عزیز
و همچنین سلام و عرض ادب دارم خدمت همه ی
دوستان بزرگوار سایت عباسمنش
میخاستم پیشنهادی برای راهکار مسائل فنی سایت داشته باشم
بارها پیش اومده فایلی را گوش میدادم برام سوال میشد من این فایلو چند بار دیدم ؟؟
یا اصلا من این فایلو دیدم ؟
از نظر خودم، همه ی گفتگو با دوستانو گوش دادم
ولی امروز این فایلو بنظرم اولین باره گوشش دادم
میدونم وقتی فایلی اولین بار گوش میدم با دفعات بعد قابل مقایسه نیست به دلیل تغییر و بالا رفتن مدار…
و برام جای تعجب داشت که من واقعا این فایلو ندیدم ؟؟؟
و همین موضوع بارها پیش اومده و دوست داشتم در سایت وقتی هرصفحه ای یا هر فایلی باز میشه
با یک متن کوتاه بگه که این صفحه یا فایل توسط شما در تاریخ فلان بازدید شده یا چند بار بازدید داشت
برخی از فایل ها بوده با اینکه مطمئن بودم گوشش دادم برام سوال بود دفعه چندمه دارم گوش میدم که الان دارم چیز جدید میشنوم….
درسته استاد بارها در رابطه با مرگ در دوره ها صحبت کردن با اینحال من موضوع این فایلو دوست داشتم به این دلیل که در قالب گفتگو با دوستان بود ، … اولین سوالی که از خودم پرسیدم اینبود من چرا تابحال این فایلو ندیدم ؟؟
من به جرأت و خیلی محکم میتونم بگم یکی از تغییرات شگرفی که در من رخ داد همین موضوع مرگ بود.. من بشدت از مرگ میترسیدم نه تنها میترسیدم حالم بد میشد واقعا اذیت میشدم تمام وجودم درد میگرفت از ترس…
اما امروز با آموزش های استاد و تعاریف ایشون از مرگ به نقطه ای رسیدم که مرگ را یک امرِ طبیعی میدونم و راحت تر با این موضوع کنار میام و پذیرش این موضوع برام راحتتر شده.
پذیرفتم که مرگ آخر زندگی نیست
پذیرفتم که مرگ آغازی دوباره برای زندگی ابدی است
از اون دسته بودم که مرگ یک شخصِ غریبه هم حالمو خراب میکرد منظورم اینه داغون میشدم از زندگی سیر میشدم اما الان شاید گاهی وقتا البته کم پیش میاد بترسم اما هرگز مثل قبل نیستم …
واقعا من میتونم امروز در مورد مرگ صحبت کنم و اجازه میدم بقیه هم صحبت کنن من کسی بودم کسی جرأت نمیکرد جلوی من در مورد مرگ حرف بزنه چه برسه به اینکه خودم بیانگرش باشم…
وقتی امروز راجع بهش راحت حرف میزنم یعنی یک پله پیشرفت داشتم و این حرف استاد کاملا درست
که من الان پیشرفتم در حده صحبت کردنِ اما تو شرایطش قرار نگرفتم که ببینم آیا مثل حرفم میتونم عمل کنم یا نه ..؟
ولی خودم از اینکه مثل قبل اذیت نمیشم یعنی تغییر کردم یعنی پیشرفت و رشد داشتم در این زمینه…
و تک تک این نتایج را به لطف خدای مهربان از آموزش های استاد بزرگوارم دارم
خدایااااا شکرت
استاد عزیزم درود بیکران بر شما باد و سپاسگزارم از لطف همیشگی شما
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ «117»
و به موسى وحى کردیم که عصایت را بیافکن. (همین که افکند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغین ساحران را بلعید.
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ «118»
پس (بدین سان) حقّ، آشکار شد (و نبوّت موسى تأیید گردید) و آنچه (که ساحران) مىکردند، باطل و بیهوده گردید.
فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ «119»
پس (ساحران وفرعونیان) همانجا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند.
وَ أُلْقِیَ السَّحَرَهُ ساجِدِینَ «120»
و جادوگران به سجده درافتادند.
قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِینَ «121»
(ساحران) گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم.
رَبِّ مُوسى وَ هارُونَ «122» سوره اعراف
(همان) پروردگار موسى و هارون.
===================================
سلام به استاد ارجمند و عزیز و استاد مریم جان و دوستای نازنینم
خدا رو صدهزار مرتبه شکر برای این روز زیبایی که آغاز هفته است و از درگاه رب العالمین برای همگی روزها و هفته ها و ماه ها و سالهای طولانی زندگی عزتمندانه و همراه با سلامتی درخواست می کنم
چه جالب که این فایل 12 روز پیش نشانه روز من بود
برای هر دو عزیزی که در این گفتگو صحبت کردن آرزوی رشد و پیشرفت فراوون در همه موارد میکنم،
آقا نعیم بزرگوار ماشاءالله چه صدای رسا و نافذی داره! جون میده برای سخنرانی و سمینار برگزار کردن!
درباره نگاه به موضوع مرگ در چندتا از کامنتهام نوشتم که نگرشم از ابتدا تقریباً درست بود،باورم این بود که مرگ هم یه مرحله از زندگیه، و فقط از این دنیا به دنیای آخرت منتقل میشیم
و خودم هم تجربه شو داشتم که پسر جوونم به رحمت خدا رفت، و با اینکه موضوع سنگینی بود، خدا رو شکر آروم بودم و رفتارم سبب شد بقیه هم آروم شدن
و با حمایت پروردگارم با ایمان و صبر و توکل بخوبی از اون مسئله گذر کردم
و در سالهای بعد که پدر و مادرم از دنیا رفتند، خیلی راحتتر بود برام
واقعاً اگه نگاهمون و باورهامون درست باشه چالشهای زندگیمون تبدیل میشه به نقاط قوتمون و می تونیم از اونها درس بگیریم و در همواری مسیر ما برای رسیدن به خواسته هامون به نسبت زیادی تأثیرگذار میشه
استاد جانم همه ی ما که دانشجوی شما شدیم، با آموزه های شما نگاه درستتری نسبت به خداوند و قوانینش پیدا کردیم
شما بما توحید واقعی رو نشون دادید
من هم هر چی بیشتر فایلها رو گوش میدم هی به درک بهتری میرسم، و وقتی که یه فایلی رو بعد از مدتی دوباره گوش میدم، بطور واضح متوجه رشد و پیشرفتم میشم
خدا رو شکر از وقتی که با شما آشنا شدم تا حالا ادامه دادم و مقطعی نبوده، همواره آموزشهاتونو دنبال کردم، و سعی در بهبود خودم داشتم، و کاری که از این به بعد باید بکنم اینه که محکم و استوار و پر انگیزه همین مسیر رو ادامه بدم
از شما بینهایت سپاسگزارم برای دونه به دونه ی آگاهیها
الهی که همگی در این مسیر ثابت قدم باشیم
خودم و همگی رو به خدایی که نور آسمانها و زمین است میسپارم
سلام و درود به تو شیر زن ، فاطمه جون قوی و استوار .
اینکه فرزندی از دست دادی و نگاه قشنگی به مرگ داری قابل تحسینه .
از اینکه مادر صبور و قدرتمندی بودی واقعن برام قابل احترام و تحسینی .
خدا نکنه کسی جای تو باشه اما نتونستم نگاهتو به مرگ عزیزانت تحسین نکنم .
حتمن ایمان قوی ای نسبت به خدای خودت داری که اینم قابل تحسینه !
غبطه ی دیدگاه و ایمانی که داری رو خوردم .
کاش منم نسبت به مرگ نگاه بهتری پیدا کنم .
تو این زمینه فک میکنم آدم ترسویی هستم .
دوس داشتم بیشتر راجع به این تجربت حرف میزدی البته شاید تو کامنتهای دیگت گفتی اما من ندیدم .
به هر صورت اگه اینجا بیشتر بازش کنی ممنونت میشم .
آرزوی بهترینها و سلامتی روز افزون برات دارم عزیز دلم
به نام خداوندی که هرآنچه دارم از آن اوست…
استاد شما چقدر جدید هستید …؟؟؟؟!!!
هرموقع میایم داخل این سایت ،
میزنیم روی نشانه جدیده،
میزنیم روی فایل های مرتب شده و دسته بندی شده جدیده ،
این جدید بودن دنیای مارو نشون میده ها ،
خیلی جالب و قشنگه ،
ادم دوباره جون تازه میگیره ،
چقدر قشنگ گفتین این که هیچوقت نمیشه ادم خودشو کامل درک کنه ،
هرچقدر مغز خودمو بیل میزنم بازم نمیتونم درکش کنم اینا خیلی قشنگه واقعا ،
خداروشکر برای جون تازه ای که الان دوباره پیدا کردم و بدست آوردم ،
ممنونم از استاد و مریم جان ،
این فایل همین یه کلمه رو که به من آموزش داد کافی بود ،
تکامل ، تکامل ،تکامل ،
ما نباید خودمون و سرزنش کنیم ،مخصوصا مایی که در این مسیرهموار و روشن هستیم ،
مخصوصا مایی که همش در حال یادگیری هستیم ،
مخصوصا مایی که همش داریم خودمون و کنکاش میکنیم و میشکنیم و از اول و مستحکم تر میسازیمش ،
خداروشکررررش که الان امروز اول هفته با این فایل زیبا شروع کردم .
خداروشکر که بهم توان نوشتن پیام و کامنت و داد خداروشکر
بنام خداوند بخشنده ومهربان
وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَهَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ
واگر بخواهید نعمت هاى خدا را بشمارید، نمى توانید شماره کنید. همانا خداوند آمرزنده ى مهربان است.
خدایا شکرت بخاطر یه روز ویه فرصت دیگه
خدایا شکرت بخاطر روزی پرخیر وبرکتی که امروز روزی ام کردی
خدایا شکرت بخاطر نعمت های ریز ودرشتی که به من عطا کردی وازت میخوام قدرت وتوان سپاسگزاری نعمتهایت را به من بدهی
خدایا شکرت که امروز هم در این مسیر توحیدی واین مکان الهی حضور دارم
خدایا شکرت بخاطر وجود اساتید توحیدیم ودوستان بهشتی ام وهمه عزیزانم
سلام به استاد عزیزم به استاد شایسته مهربانم ودوستان بهشتی ام
سپاسگزارم از احمد ونعیم عزیز وبهترین را خدایی که عالِم به آن هست برایشان آرزو میکنم
چقدر پذیرش مرگ با این دیدگاه ،که مرگ یک تولد هست در دنیایی دیگر آسان هست ،من خودم مرگ فرزندم را با این باور که امانت خدا بوده والان به خودش برگشته تونستم بپذیرم ولی هنوز نمیدونم پذیرش مرگ عزیز ترین افراد زندگی ام برایم آسان هست یا نه
نعیم عزیز چه باورهای زیبایی داشت که هر جا تاریکی است نوری وجود ندارد وهرجا شیطان هست خدا نیست
اینکه نور منبع دارد ولی تاریکی منبع ندارد خدا تنها منبع انرژی ونور هست
پذیرش این دیدگاه که شیطان جایی هست که خدا نیست چقدر میتونه نگاه ما به زندگی را تغییر بدهد
چه زیبا گفت که انسان میتونه غمگین وناراحت باشد ولی حالش خوب باشد ،حال خوب با خوشحالی از زمین تا آسمان فرق میکند دقیقاً مابا بودن در مسیر یاد می گیریم آگاه تر زندگی کنیم ومسئولیت زندگی مون را بپذیریم
صحبتهای زیبای نعیم عزیز در مورد قانون تکامل وتوضیحات کامل استاد جان چقدر این قانون را برام شفاف تر کرد
به این دلیل درک قانون تکامل مهم است که این بزرگترین قانونی است که در طبیعت میتونیم ببینیم هیچ چیزی یک شبه عوض نمیشه واین نیاز دارد به یک تکاملی که این تکاملِ میتونه سرعت پیدا کند اگر یکسری عوامل به آن اضافه شود
من خودم وقتی عضو سایت شدم به بعضی آگاهیها ذهنم بشدت مقاومت داشت که همین مقاومت بعد از مدتی سبب شد این مسیر را رها کنم ،من مانند نعیم عزیز سراغ اساتید دیگه ای نرفتم ولی آگاهیهایی که ذهنم پذیرفته بود را سعی کردم درک وعمل کنم من بعد از چک ولگدی که از جهان خوردم به مسیر برگشتم وهمیشه به خودم میگفتم کاش همون اول ادامه داده بودم ولی هر چی پیش رفتم متوجه شدم این وقفه لازمه رشدم بود لازم بود تا بعضی از آگاهیها را با تجربه کردن درک کنم الان میبینم زیاد درگیر حاشیه نمیشم ،عجله ای ندارم چون میدونم در طول مسیر جواب سوالاتم به من گفته میشود ومتوجه شدم اینم قسمتی از تکاملم بود
خدایا شکرت…شکرت…شکرت
عاشقتونم …..
در پناه الله یکتا همواره شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
موارد اساسی و نکات کلیدیِ این فایل چیست؟
-مرگ رخدادی طبیعی است
-اگر طبیعی بودن مرگ را بپذیریم و آن را زندگی دوباره بدانیم به احساس آرامش دست میابیم
-ایجاد باورهای مناسب در زمینه ی مرگ به ما کمک می کند هنگام مواجه شدن با آن ذهن خود را کنترل کرده و در دیگران تاثیر مثبت بر جای گذاریم
-قانون تکامل مهمترین قانونی است که درک آن به ما کمک می کند از زندگی لذت بیشتری برده و از خود انتظار و توقع بیجا نداشته باشیم
-قانون تکامل به هیچ وجه قابل دور زدن و نادیده گرفتن نیست
-ما از تغییر دیگران ناتوانیم
-تمرکز انرژی زمان خود را صرف تغییر باورها و افکارمان کنیم
-اجازه دهیم نتایج ما با دیگران صحبت کند
-خودشناسی مهارتی است که از کار کردن بر روی باورها حاصل می شود
-ما هرگز نمی توانیم خود را به طور کامل بشناسیم
-با هر بار کار کردن بر روی باورهایمان شناختمان نسبت به خودمان افزایش میابد
-تنها نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر و خداوند است
-ما نیرویی به نام شیطان نداریم
-در نبود خداوند شیطان شکل می گیرد
-در نبود نور تاریکی ایجاد می شود
-هیچ فرد اتفاق و شرایطی نمی تواند در زندگی ما تاثیری در جهت مثبت یا منفی داشته باشد
-ما با باورها و افکارمان به افراد قدرت می دهیم
-تنها قدرت حاکم بر جهان خداوند است
-هرگز در مورد اقدامات انجام نداده ادعا نکنیم
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است؟
-پذیرش مرگ به عنوان رخداد طبیعی تولد مجدد و بازگشت به سوی خداوند بسیار به ما کمک کرده است که مانند گذشته مرگ را پدیده ای ناگوار ندانیم
-درک قانون تکامل به ما کمک کرده از زندگی خود لذت ببریم از خود توقع و انتظار یک شبه و یک دفعه نتیجه گرفتن را نداشته باشیم
-درک این نکته که تنها نیروی حاکم بر جهان هستی نیروی خیر و خداوند است و نیرویی به نام شیطان وجود ندارد به ما کمک کرده درک کنیم اگر بتوانیم با خداوند هماهنگ و هم جهت شده یعنی احساس خوب داشته باشیم و ویژگی بی خیال بودن را در خود ایجاد کنیم به خداوند اعتماد کرده در هر اتفاقی خیر و خوبی ببینیم و تسلیم و رها به درگاه خداوند باشیم خود به خود به خاطر خیر بودن جریان حاکم بر جهان هستی با اتفاقات خوب و عالی مواجه می شویم
-اینکه درک کنیم از تغییر افراد ناتوان هستیم و تنها می توانیم با تغییر باورها و افکارمان زندگی خود را تغییر دهیم باعث شده تمرکز انرژی و زمان خود را صرف تغییر باورها و افکار خود کرده و اجاه دهیم نتایج ما نه خودمان با دیگران صحبت کند
-خودشناسی که از کار کردن بر روی باورها و گوش دادن به فایل های استاد تا حد بسیار کمی به آن دست یافتیم باعث شده تصمیمات بهتری بگیریم دلایل انتخاب های خود را بیشتر درک کرده و از اشتباهات رخ داده شده جلوگیری کنیم هم چنان باعث شده تصمیمات و انتخابات ما تنها با معیار شخصی نه مهم بودن حرف مردم گرفته شود
-ادعا کردن پیش از اقدام کردن در برخی موارد در گذشته برای ما وجود داشت و شاید اکنون هم برای ما وجود داشته باشد مبننی بر ادعا رفتار دیگران را قضاوت کرده و بر آن برچسب درست یا غلط می زنیم اکنون متوجه شده ایم افراد با داشتن شرایط متفاوت نتایج متفاوتی می گیرند و ما نمی توانیم ادعایی نسبت به نتایج زندگی یا رفتارهای به ظاهر نادرستشان داشته باشیم ما تنها می توانیم در مورد مسائلی که حل کردیم یا اهدافی که به آنها دست یافتیم ادعا داشته باشیم
به جای قضاوت کردن افراد نتایج رفتارها و واکنش هایشان خودمان را قضاوت کرده و درباره ی اقداماتی که انجام داده ایم ادعا داشته باشیم
چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟
-با داشتن باورهای مناسب که از استاد در مورد مرگ شنیده ایم راحت تر می توانیم ذهن خود را در این خصوص کنترل کنیم
با درک این قانون که ما از تغییر دیگران عاجز هستیم باعث شده به جای تلاش برای هدایت افراد به مسیر درست بر روی باورها و افکار خود به خوبی کار کنیم
قانون تکامل و درک آن به ما کمک کرده توقع و انتظار نتایج بسیار بزرگ را از خود نداشته باشیم برای هدف گزاری شرایط گذشته ی خود را بررسی کرده و سعی کنیم تنها کمی بهتر از گذشته عمل کنیم
مهارت خود شناسی در گرفتن تصمیمات بهتر به ما کمک و همواره بررسی می کنیم چرا چنین خواسته ای داریم اگر خواسته ی ما برای مهم بودن حرف مردم باشد از آن صرف نظر می کنیم
تنها نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر است به ما کمک می کند سریع تر بتوانیم جلوی افکار منفی را گرفته و به افکار مثبت در ذهن خود شکل دهیم و بدانیم لازم نیست طریقه و چگونگی تحقق اهداف خود را بدانیم با داشتن احساس بهتر نسبت به گذشته به خواسته های خود و حتی بیش از آن دست میابیم
ادعا نداشتن در مورد اقداماتی که انجام نداده ایم باعث شده خودمان و دیگران را کمتر قضاوت کنیم و بدانیم ما از باورها و فرکانس های خود نیز آگاهی کافی نداشته بنابراین تحت هیچ شرایطی نمی توانیم ادعا و انتظاری از خودمان و دیگران برای بی نقص عمل کردن داشته باشیم
برنامهی شخصیِ شما برای اجرای «آن مورد اساسی در عمل» چیست؟
-برنامه ی شخصی ما این است که بر روی باورهایی که در فایل استاد شنیده ایم به خوبی کار کرده تا بتوانیم آن ها را جزئی از عادات و شخصیت خود کنیم باورهایی مانند مرگ اتفاقی طبیعی و بدیهی است که هر لحظه ممکن است برای ما و دیگران رخ دهد ما از تغییر دیگران عاجز و ناتوانیم تمرکز خود را به جای تغییر دیگران و هدایتشان به مسیر درست بر روی خود قرار دهیم
اینکه بپذیریم تنها نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر و خداوند و هیچ نیرویی به نام شیطان وجود ندارد و شیطان تنها در نبود خداوند ایجاد می شود
اینکه باور کنیم نمی توانیم ادعایی در مورد اقدامات انجام نشده ی خود داشته باشیم
قانون تکامل را بپذیریم و بدانیم ما قدم به قدم پیشرفت و رشد می کنیم بنابرای عجله نکرده و از خود انتظار و توقع بیجا و نامناسب نداشته باشیم
خود شناسی مهم ترین و ارزشمندترین مهارتی است که با کار کردن بر روی باورهایمان به آن دست میابیم خودشناسی هیچ حد کمالی ندارد و با هر بار کار کردن بر روی باورهایمان ایجاد می شود
با شناخت خودمان می توانیم از دلایل تصمیمات و انتخابات خود آگاه شده و متناسب با آن دیگران را نیز بهتر بشناسیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز مریم جان نازنین و همه عزیزانم در بهشت عباسمنش
خداروشکر من دیدم نسبت به مرگ همیشه خوب بود
ازشنیدن مرگ کسی ناراحت نمیشدم
البته بستگان درجه ی یکم همه در قید حیات هستند ولی مادربزرگ هام خاله عمه هام هیچ کدوم منو بهم نریخت
اون موقع ها که قوانینو نمیدونستم وقتی کسی میمرد میگفتم خیلی هم خوب راحت شد از مشکلاتی که داشت مثلا مریضی تنگدستی مشکلات خانوادگی و…. خلاصه مرگ رو یه راه خلاصی از مشکلات میدونستم
والبته مرگ بعضی ها رو یه راه نجات و اسایش برا بازماندگانش میدیدم
بخصوص کسانی که بیماری داشتن وسالها درگیرش بودن و خانوادشونم درگیر اونا بودن وهیچ گشایشی تو زندگیشون نبود با مرگ اون بیمار همه برمیگشتن به زندگی طبیعیشون
کلا میگفتم این یه راهیه که باید رفت میرسیم به خدا
میریم توبهشت ولذت همیشگی
هیچ وقت به جهنم فکر نمیکردم
الان فهمیدم که همیشه هم راه خلاصی نیست بسته به عملکردهای طرف میتونه براش نعمت باشه یا نقمت
فکر میکنم چون راحت میتونم از آدما دل بکنم وخیلی احساساتی نیستم این مواقع منطقم میومد تو کار که این روند طبیعته و وقتی خداخواسته حتما بهترینه
استاد واقعا منم یکی از مهمترین جیزهایی که از شما یاد گرفتم اینه که دنیا قانون داره و تو خوشت بیاد یا نیاد طبق قوانینش بهت پاسخ میده
بارها وقتی دارم آشپزی میکنم میگم ببین سعیده وقتی غذا گذاشتی رو اجاق
اگه دیر بری سرش بزنی غذات میسوزه
واصلا هم نمیگه بزار یکم دیگه صبر کنم تا سعیده بیاد منو برداره
یعنی بارها شده اگه چندثانیه دیرتر میرسیدم میسوخت وهمیشه به ذهنم گفتم ببین قانون شوخی نداره حالا هر قانونی اگه الان دیر میرسیدی اون برات صبر نمیکرد و میسوخت
یا ابنکه اگه زیر اجاقو یادت بره روشن کنی و ظهر بری سرش غدای پخته ای نداری و اون نمیگه بزار روشن بشم تا غذاش پخته بشه گناه داره حواسش نبوده
قبلنا سر موضوعاتی که گیر میکردم و آمپر میچسبوندم و خودم رو خفه کرده بودم از بس خدا وپیر و پیغمبر کرده بودم ولی بی نتیجه بود
انقدر بخدا ضجه والتماس میکردم وبراش یاداوری میکردم بابا من که انقدر خوبم فلان کارو کردم اونجاها چقدر صبر کردم (البته تحمل)
چقدر به این واون کمک کردم چقدر از خودم گذشتم و به داد بقیه رسیدم
اخه فکر میکردم اینا حسنه است
پس چرا به دادم نمیرسی ؟ چرا بم گوش نمیدی ؟ چقدر باخدا قهر کردم چقدر کفر گفتم
خدایا منو ببخش که نمیدونستم دنیات قانون داره و همه چی طبق قانونه و من اگه تا روز قیامتم خودم و پاره پاره میکردم هیچ اتفاقی نمیفتاد تازه همه چی بدترم میشد
خدایاشکرت که منو باقوانینت آشناکردی وهرچقدر بیشتر دارم اینا رو میفهمم و درک میکنم والبته عمل میکنم
ارامشم بیشتر شده رهاتر شدم حالم بیشترخوبه
خیلی همه چیز بهتر داره پیش میره
وهروقتم یه مشکل و تضادی پیش میاد دیگه انگشت اتهامم به سمت بقیه وخدا نیست و میدونم یه جایی تو من مشکل هست
میگم اشکال نداره
دنیا قانون داره
من اگه کنترل ذهن کنم و بتونم در مسبر درست باشم اونم حل میشه وتازه برام میشه سکوی پرتاب به مداربهتر
خلاصه استاد از وقتی ازتون شنیدم و فهمیدم خداوند یه سری قوانین بدون تغییر داره
خیالم راحته جاپام سفته
دلم قرصه
بعضی وقتا تانزدیکای عصر سینوسی پیش رفتم
ویه آن گفتم سعیده این چندساعت که مونده تا موقع خواب
خودتو جم کن و تمرکزتو بزار رو سپاسگزاری و چیزای خوب تا همه چی استیبل بشه و با یه فرکانس خوب بخوابی
این حد از ایمان که میشه نتیجه رو تغییر بدم و عمل میکنم
بخاطر اینه که قوانین خداوند ثابته واین ثبات
آرامش وخیال راحت برا اقدام کردن میده
خدایاشکرت که دیگه برگی در باد نیستم
ومیدونم بسته به عملکردمن دنیام ساخته میشه.
ممنونم ازتون استاد عزیزم که هیج کلامی نمیتونه حد سپاسگزاری منو نشون بده وفقط با عمل کردن و گفتن نتایجم میتونم حداقل یه لبخندی بر لبانتون بنشانم .
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
-نگاه متفاوت به مرگ باعث می شود آن را به عنوان اتفاق بسیار بد و ناگوار ندانیم
-با داشتن باورهای مناسب می توانیم نگاه متفاوتی نسبت به مرگ داشته و آن را به عنوان پدیده ی طبیعی بپذیریم
-با داشتن احساس آرامش هنگام مرگ اشخاص می توانیم اطرافیان خود را نیز آرام کنیم
-زندگی در طبیعت به ما در درک مفهوم مرگ و تولد کمک می کند
-بپذیریم که مرگ جزئی از روند زندگی است
-مرگ پایان زندگی نیست
-قانون تکامل مهم ترین قانونی است که درک آن به ما کمک می کند:
با لذت بیشتری به اهداف خود دست یابیم
توقع و انتظار ما از خودمان و نتایج منطقی تر شود
-تحقق هر خواسته نیاز به طی شدن قانون تکامل دارد
-قانون تکامل می تواند سرعت یافته اما قابل دور زدن و نادیده گرفتن نیست
-درک و فهم ما نسبت به قانون متناسب با طی شدن تکامل تغییر می کند
-انرژی و زمان خود را صرف تغییر افراد نکنیم
-ما نمی توانیم هیچ فردی را تحت هیچ شرایطی تغییر دهیم
-خود را متعهد به تغییر باورها و افکارمان کرده و اجازه دهیم نتایج ما با دیگران صحبت کند
-تنها افرادی که آماده ی دریافت آگاهی ها هستند آنها را درک می کنند
-تمرکز خود را تنها بر روی تغییر باورها و افکار خود قرار دهیم
-در نبود روشنایی تاریکی ایجاد می شود
-روشنایی دارای منبع و تاریکی منبع ندارد
-ما منبع تاریکی نداریم
-ما نمی توانیم با استفاده از منبعی تاریکی ایجاد کنیم
-تنها منبع نیرو انرژی قدرت حاکم بر جهان هستی خداوند است
-در نبود خداوند نیرویی به نام شیطان شکل می گیرد
-هیچ نیرویی جز خداوند وجود ندارد و کسی که به خداوند توکل کند خداوند برای او کافی است
-هیچ فردی با چشم زخم جادو و..نمی تواند در زندگی ما تاثیر گذار باشد
-پیامبران هرگز از قدرت پادشاهان بیم نداشتند
-خودشناسی بزرگترین دستاوردی است که از کار کردن بر روی باورها و افکارمان به دست می آید
-در مورد اقدامات انجام نشده ادعا نداشته باشیم
-ما اقیانوس نامحدودی هستیم که هیچ گاه نمی توانیم خود را به طور کامل بشناسیم
-ما تنها می توانیم نسبت به روز گذشته ی خود عملکرد بهتری داشته باشیم
-عوامل بیرونی هیچ تاثیری در اتفاقات ما نخواهند داشت
-چالش ها و تضادها به شناسایی خواسته ها کمک می کنند
-همواره خود را مسئول تمام شرایط و اتفاقات رخ داده شده بدانیم
-با تغییر باورها و افکارمان تمام شرایط به نفع ما تغییر می کند
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای مهربانم خدایی که هرچه دارم همه از آن اوست او به من داده من در برابرش تسلیمم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم شکرت سپاسگزارتم
سلام به استادان عزیزم و سلام به دوستان پر مهرم
که عاشقانه دوستشون دارم
ما باید بپذیریم که مرگ حق ست حقه طبیعی
و بر میگردیم به آغوش خداوند
من بارها و هزاران مرتبه خدا رو شکر میکنم برای بودن در کنار عزیزانم
من قبل از آگاهی خداوند و قوانین در باره مرگ هراس و ترس داشتم خیلی اذیت بودم
اما خدا رو شکر با تغییرات باورهام و افکارم و شناخت خداوند و قوانینش بهتر شدم
و از خداوند میخوام کمکم کنه بیشتر ذهنمو کنترل کنم و بیشتر خدا رو بشناسم ربوبیتشو عظمتشو و قدرتشو مهربانیشو وقتی درکت اینقدر بالا بره
مثل استاد عباس منش میشی که وقتی فرزندشون رو از دست داد سریع تونست قبول کنه و آرامش رو به خودش برگردوند سخته حتما سخته
اما اگر خدا رو عالی بشناسی خداوند هم آرامش عمیق بهت میدهد
خدایا شکرت برای دیدن عزیزانم و موندن و لذت بردن در کنارشون
الهی شکرت سپاسگزارتم
صورت از بیصورتی آمد برون
باز شد که انا الیه راجعون
پس ترا هر لحظه مرگ و رجعتیست
مصطفی فرمود دنیا ساعتیست
سلام به استاد بزرگوارم و مریم عزیزم
و همه دوستانم در این بزم عاشقانه
خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که به لطفش صبح زود با عشق و انرژی فوقالعاده مثبت بیدارم کرد و فرصت دوباره زیستن را در یک روز بی نظیر
و لبریز از معجزه به من ارزانی داشت با سلامتی عالی تر در جسم و جانم و توانایی و قدرتی خارقالعاده که بخشیده است در بدنِ فوق هوشمندی که خود کائناتی ست برای خودش،
و دیدن روی ماه عزیزدلم و همراه همیشگی ام،
خدایاشکرت.
با الهام گرفتن از خداوند و هدایت زیبایش، سوار بر رعنا موتور زیبایمان شده و مصطفی نون بربری گرمه هم گرفت و بعد هم آش و در پارکی نشستیم و هوا هم که قربونش برم خنک و عالی و بعد سوار تاب شدم و از اون صندلی چرخونا و مصطفی جان چندتا دورم داد و کلی لذّت بردیم و خندیدیم و خداروشکر گفته و حرکت کردیم برای خرید قهوه گلد، دوتا قهوه ناب هم نوش جان کردیم و
سبزی ماهی و سیر برا قلیه ماهی که خداوند دیشب از طریق عموجانِ مصطفی که برای
ماهی هایی که سفارش داده بود و باید می رفت جزیره بیاورد بسلامتی آمد ودو ماهی شیر هم خداوند روزی ما نمود از طریق ایشان و الان تمام فضا بوی عطر قلیه ماهی گرفته و چقدر عالی که همه مواد تازه و خوش عطر ،الهی شکر
خداخیرمصطفی بدهد ماهی ها را پاک کرد و قالب کرد تا من کارم راحتر شود و صبح ساعت هشت و نیم بار گذاشتم البته با گِمنه وااای دلتون کشید ،چشم هدایت شدید بوشهر در خدمتم اما
اون 107 خواسته معروف رو اضاف کنید بشود 108 و بنویسید که به امید حق علیه باطل ،
همگی دور هم جمع شویم در پرادایس و من هم از بوشهر ماهی بیارم و هر دوست نازنینی که قلیه یا ماهی سرخ شده دوست داشت بپزم و نوش جان کنند، واای باور کنید بوی قلیه تا کاخ سفید می رود ،خلاصه در خدمتیم ولی چه عالی می شود ها ،
همه روی اون چمن های پرادایس دور هم و انرژی مثبت مان تمام کره زمین رو در بر می گیره و واقعا برای خداوند تحقق این خواسته کاری ندارد پس همه روی این خواسته زومکنید .
من یه کبوتر داشتم به نام ساشا که عاشقش بودم و کلا پیش خودم بود و از سروکولم بالا و پایین
می رفت اما یهو سرما خورد و گلویش چرک کرد با تشخیص مصطفی جان و دارو هم براش گرفتیم و داد بهش اما هفته پیش مُرد و کمی حقیقتش گریه کردم ولی احساسم بهم گفت این یه نشونه هست از طرف خدا برای پذیرش یه مرگ بزرگتر
و الان که استاد در مورد مرگ و میر حیوانات در پرادایس فرمودند یاد این مسئله افتادم گفتم برا عزیزانم بنویسم و دقیقا چند روز بعد خبر فوت مادرم رو یکی از برادرانم استوری کرده بود و گفتم چقدر خداوند نشانه هایش بی نظیر است و
آماده ات می کند برای پذیرش و در کنارش آرامش در هر شرایطی ، هر چند که من آنقدر سعی کردم که روی احساساتم ،تمرکزی کار کنم و شرایط زندگیم از سالهای قبل با توجه به اتفاقاتی که تجربه کرده بودم باعث شده بود که ذره ای وابستگی نداشته باشم و خیلی به من کمک کرد به لطف خداوند و وجود این سایت و استاد عزیزم هم که نورعلی نور شد و تجارب ایشان در مورد فرزند عزیزشان همگی باعث شدند که من فقط با شنیدن این خبر چند قطره اشک بریزم و بعد هم مدیتیشن عالی انجام دادم و تمام و
پنج شنبه هم برایش قرآن خواندم چون با توجه به مسائلی در هیچ مراسمی هم شرکت نکردم و واقعا خداروشکر می کنم برای آرامش و احساس عالیم که همه چیز رو در زندگی تجربه کردم و هر شرایطی را پشت سر گذاشته و ادامه دارد ،
مگر فوت نزدیکان که این هم سربلند بیرون آمدم ،خدایاشکرت.
روح همه درگذشتگان شاد.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت، ثروتمند، سعادتمند، موفق و عالی باشید و بدرخشید، عشق به همتون
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم