گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجه - صفحه 8
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/11/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-11-21 05:07:352024-04-27 08:09:30گفتگو با دوستان 47 | خساست در خرج کانون توجهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
خداروسپاسگزارم که هدایتم میکنه که فایل درست توی این سایت و از طریق این فایلها با من حرف میزنه
استاد این ذهن ما خیلی چموشه و گاهی با ظاهر بسیار خوبی توجه مارو از اصل میبره روی فرع جوریکه خودمون متوجه نشیم و مثل اون گرگی هست که لباس گوسفند پوشیده و ما متوجه نیستیم داره بهمون اسیب میزنه چون ظاهرش خوبه
استاد من دوره ی سلامتی رو از پارسال شروع کردم
و میتونم بگم 70درصد تمرکز من رو همواره این دوره میگرفت
ازش نتیجه گرفتم نتایج خوبی هم گرفتم
ولی هر دفعه میگفتم نه باید بهتر و دقیق تر عمل کنم
حالا فهمیدم اگه اینهمه روش تمرکزم رو نمیذاشتم و این تمرکزمو میذاشتم رو حوضه مالی الان درامدم اونقدر خوب شده بود که دیگه خودم گوشت مورد نیاز خودمو میگرفتم اما همیشه به صورت بیهوده ای هی تمرکزم رو محدود کردن تنوع غذایی ام و دقیق عمل کردن به این دوره بود
نمیگم بده خیلی هم خوب بود ولی اگه برای اون تمرکزم ارزش قائل میشدم میذاشتمش روی یک حوضه ی دیگه که بیشتر بهم نتیجه بده
مثلا شیش ماه اول دوره به یک سری مواد مجاز دوره که میدونستم برام خوب نیست وقت گذاشتم تا ترکشون کنم
مثل بادوم زمینی و گردو یا کوکو سبزی و این چیزا …
الان یک سالو یک ماهه میگذره از دوره ، بعدش رو اینکه حتما روزی یک وعده باشم ، بعدش فهمیدم کلم و کاهو هم باید قطع کنم و اینجور بهتره ، بعدش کمتر کردن لبنیات
بعد الان بعد یک سال جوری شدم که روزی یک وعده ام و اون هم فقط تخم مرغ گوشت و هفته ای یه بار لبنیات میخورم
خیلی خوشحالم که به این حد رسیدم ولی خب میگم اینقدر از پارسال تا حالا تمرکزم رو این مورد بوده که در زمینه های دیگه اصلا پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشتم
بعد الان بعد یک سال خب دیگه همه چیز خوب شده بود و داشتم فقط تخم مرغ ، روغن حیوانی ، گوشت مصرف میکردم حتی کاهو کلم هم گذاشتم کنار چون بهم حس سنگینی میداد
ولی فکر میکند ذهن من راضی شد ؟؟
نه
گفتش تو چرا شکمت سیکس پک نیست چرا مثل ورزشکارای حرفه ای شکمت تکه تکه نیست چرا یکم چربی داره
اقا توی این چندین هفته ی گذشته بیچارم کرد که تو باید فست طولانی مدت بگیری باید شکمت تکه ای باشه و …
و الان بعد یک سال دوباره این دوره دارم ازم تمرکز میگیره که فستینگ طولانی مدت بگیرم و چربی رو بیارم پایین پروتئین فقط مصرف کنم … هی بهم میگفت نه تو اندامت مثل فلان ورزشکار ( که ده ساله ورزش میکنه من یک سال هم نشده ورزشو شروع کردم ) نیست پس حتما داری چربی زیاد میرسونی به بدنت و باید مثلا تخم مرغ رو بدون چربی و ابپز بخوری سرخش نکنی … باید گوشت رو بدون دنبه بخوری باید روغن حیوانی رو حذف کنی و فقط پروتئین باشه … برای چی … برای اینکه یک الی دو کیلو دیگه لاغر تر بشم … و همین یک کیلو دو کیلو اینقدر داشت ازم انرژی میگرفت که داشتم دیوانه میشدم … میرفتم هی از بقیه میپرسیدم چیکار کنم شکمم مثل فلانی بشه بهم میگفتن تغذیه ات اشتباس … و با اینکه به دوره سلامتی ایمان داشتم کم کم داشتم به خاطر این توجه گذاشتنم روی فرع بیشتر دچار لغزش میشدم … میگم من اینقدر رو این دوره حساس بودم که با اینکه اندامم الان خوبه روزی یه وعده میخورم و شده گوشت و تخم مرغ باز هم میگفت نه باید شکمت تکه تکه باشه درحالیکه این چیزیه که پنج سال طول میکشه اصلا ربطی به تغذیه من نداره … چون عضله شکم تا جایی که شنیدم اخرین عضله ای هست که بیرون میزنه و خودشو نشون میده و طول میکشه … اون وقت الان دیدم من هنوز بعد یک سال اصلا تمرکزی روی جنبه مالی زندگیم کار نکردم و پول خرید گوشت روزی یک کیلو رو ندارم بگیرم بعد بازم دارم تمرکزمو رو این میذارم که تغییر ایجاد کنم تو تغذیه ام اون هم به خاطر چی فقط دو کیلو وزن … یعنی داشتم خودمو میکشتم و از نتایج مالی ، موفقیت در شغلم ، در روابط ، در عزت نفس ، احساس لیاقت و همه ی اینها دور میکردم چون تمرکزم روی این بود که دو کیلو دیگه کم کنم و بدنم خشک بدون چربی و عضلانی باشه … در حالیکه اونقدر از نظر مالی اوکی نیستم که بخوام اینکارو بکنم … باز هم تمرکزم رو همین بود … دیشب کلافه شده بودم دیگه … از خدا هدایت خواستم گفتش برو دسته بندی تشخیص اصل از فرع تو الان به جای اصل به فرع چسبیدی اما چون ظاهرش قشنگه متوجه نیستی … بعد اسم این فایل برام جذاب اومد … خساست در کانون توجه … من توجهم رو توی این یک سال روی چی گذاشتم … ؟؟؟ ایا این نوع کانون توجهم تغییر بزرگی ایجاد کرده در زندگیم ؟؟؟
دیدم نه خیلی … البته الان خیلی خوشحالم که به این حد رسیدم … من بعد یک سال هی دقیق تر عمل کردم به دوره و مواد مجاز رو هم حذف کردم ولی 90 درصد بچه ها رو دیدم یا کلا از دوره رفتن بیرون و گفتن ما نتیجه دیدیم بسه دیگه یا یکی یکی به جای محدود کردن تازه اضاف میکردن مواد جدید و یه جورایی سبک خودمونی طور در میوردن از دوره …
بازم میگم خوشحالم که بعد یک سال تا به اینجا رسیدم که حتی کلم و کاهو رو هم حذف کردم الان و به اصل چسبیدم اما دیدم این ذهنم ولم نمیکنه … بعد اینهمه تلاش میگه نه الان نوبت این شده که چربی رو کم کم کم کنی و پروتئین رو بالا ببری و هی منو مقایسه میکرد با بقیه … اون هم مقایسه ی نابجا و ناعادلانه … دیدم خدایا چه قدر این تمرکزم منو داره عقب میندازه … حالا یک کیلو دو کیلو کم کنم هیچ چیزی از زندگیم اضاف نمیشه شاید بدنم لاغر تر عضلانی تر و خشک تر بشه ولی چه فایده وقتی این تمرکزم نذاشته تو جنبه ی مالی پیشرفت کنم ؟؟؟ وقتی نذاشته درامدم بیشتر بشه تا بتونم گوشت مورد نیازمو بخرم ؟؟؟
بعد هی برا من اُرد میاد کمتر کن چربیه غذاتو …
خواستم الان بیام اینو اینجا بگم چون دیشب که هدایت شدم به این فایل تصمیم گرفتم دیگه کانون توجهمو کنترل کنم و روی جای مناسب بذارم … پارسال برام سال دوره ی سلامتی بود … از خدا سپاسگزارم به خاطر نتایجی که تا الان گرفتم اما دیگه میخوام ولش کنم … همین روشی که بهش عادت کردم یعنی روزی یک وعده فقط تخم مرغ یا گوشت رو ادامه میدم و چربی اینارو هم کم نمیکنم چون ازم انرژی میگیره کم کردنش چون خیلی فعالیت دارم هم ورزش زیاد هم رقص زیاد و اینا ازم انرژی میگیرن و چربی هم که انرژی میده بهم … و تمرکزمو میخوام بذارم روی مسائل مهم تر زندگیم که واقعا تغییر بزرگ ایجاد میکنن نه صرفا اینکه دو کیلو کمتر کنم و لاغرترتر بشم …!!!!
اون هم خوبه دوست دارم چربی رو کم کنم ولی واقعا الان نه شرایط مالیشو دارم که هر روز گوشت خالص بدون چربی بخورم نه دو کیلو کم کردن و شکم بدون چربی داشتن زندگیمو عوض میکنه … ( بازم میگم اندامم لاغر هست ولی من لاغرتر از این دوست دارم ) ترجیح میدم اونو بذارم برای موقعی که نتایج مالی و موفقیت در کسب و کارم و حوضه ی روابط و عزت نفس ولیاقت گرفتم …
فروردین پارسال دوره سلامتی رو با تمرکز بالا شروع کردم و دیگه امسال اردیبهشت بعد یک سال و یک ماه میخوام پرونده اش رو ببندم و تمرکزم رو بذارم رو یه جای دیگه
( البته همین روندی که بهش رسیدم رو پیش میبرم و حواسم هست لغزش نکنم )
چند روز پیش روی بنر سایت خانم شایسته عکس از دوره ی قانون افرینش گذاشتن
با توجه به اینکه قلبا خیلی این دوره رو دوست داشتم و باش ارتباط گرفتم و یکی از دوستان هم قبلا بهم خیلی پیشنهاد این دوره رو دادن و مهم تر از همه … پول کافی برای شرکت در این دوره رو داشتم … تصمیم گرفتم امسال رو با دوره قانون افرینش پیش ببرم …
امسال فکر میکنم برام سال دوره ی قانون افرینش هست :)))
وقتی توضیحات و کامنت بچه ها رو درباره این دوره خوندم چه قدرررر احساس نزدیکی بیشتر کردم به این دوره … و نوشته های خانم شایسته و …
اول سال میخواستم بتونم امسال دوره ی لیاقت رو بگیرم و از خدا این دوره رو خواستم اما دیدم که من الان در مدار این دوره افرینش هستم نه اون دوره و توضیحات خانم شایسته در مورد دوره قانون افرینش این بود که این دوره اساسا احساس لیاقت و پایه هاش رو در ما میسازه و اصول ابتدایی و پایه ای قوانین در این دوره توسط استاد گفته شده که زیرپایه تمام دوره هاست …
تمام اینها باعث شد تصمیم بگیرم امسالم با این دوره باشم
انشالله لحظه ای که احساس کردم ذهنم خالی شده و تمرکزم رو میتونم با ارامش رو این دوره بذارمش ، خداوند بهم میگه و میخرمش و به همین خیلی زودیاس که این اتفاق بیوفته … :)))
خداونده که داره منو اماده میکنه :))))
یه هفته پیش همچنان تمرکزم رو دوره سلامتی و کم کردن چربی بود و میخواستم بخرمش با اینکه پولشو داشتم خدا بهم گفت نه یکم صبر کن … الان فهمیدم چرا بهم گفت صبر کن … چون تمرکزم هنوز رو جایی بود که نشتی انرژیم بود و به دردم نمیخورد … خدا با این فایل این نشتی انرژیم رو بست تا انرژیم برای دوره قانون افرینش گذاشته بشه … اگه هدایت خدا نبود و من متوجه اشتباهم نمیشدم حتما نصف تمرکزم میرفت برا این دوره و نتیجه مورد نظر رو نمیگرفتم …
خدایا شکرت که امسال برام ساله دوره ی قانون افرینش هست :)))) خدایا سپاسگزارتم که کمکم میکنی تا راه درست رو پیش ببرم … ذهن من اینقدر چموش هست که با ظاهر فریبنده میخواد منو گمراه کنه و من اینقدر عاجزم که نمیتونم بفهمم ، تویی که کمکم میکنی تویی که هدایتم میکنی … من هیچ هیچ هییییچممممم … خدایا شکرت برای انسانهای دوست داشتنی از جنس خودت که هدایتشون کردی به سمت من و الان این دوستان نازنین رو دارم که بهم در این مسیر کلی دلگرمی میدم کلی انگیزه و انرژی بهم میدن و مثل خانواده ام هستن برام :))))) خدایا شکرت برای این فایل برای این سایت برای بچه های این سایت برای ایمانی که عمل میاورد برای دستان غیبیت …
خدایا شکرت که به بی نهایت طریق منو هدایت میکنی…
یادم الان اومد که اخرین فایلی که استاد گذاشت روی سایت یعنی الگوی مناسب برای کسب و و کار و درباره مرضیه حان حرف زد من هدایت شدم به کامنت ایشون در همین فایل و دیدم ایشون هم درباره همین کانون توجه حرف زد که الان کانون توجهش روی دانشگاه بوده و به همون نسبت از نتایج مالی دور شده و باز هم اون یه نشانه از خداوند بود برام که چرا من هم اون نتایج مالی که میخواستمو نگرفتم … چون توجه من روی هر چیزی باشه اون نتیجه میده تو زندگیم … چطور من تا حالا روی روابط و حوضه ی مالی توجه نذاشتم و یا توجه تکه پاره گذاشتم و انتظار داشتم نتیجه ببینم ؟؟؟
البته نمیگم بیهوده گذشته این سالها برام …
نه فکر میکنم به زیبایی هدایت شدم و پله ها و قدم های اولیه رو برداشتم تا به اینجا برسم
فکر میکنم تجربه ها ، و مواد مورد نیاز برای به اینحا رسیدن رو خدا بهم توی این چند سال رسوند …
من خیلی تغییر کردم نسبت به سال پیشم چه برسه چند سال پیشم …
فکر میکنم تمام اینها پیش نیاز بود برای اینکه به اینجا برسم
یاپمه پارسال پیارسال هی میگفتم دوره قانون افرینش دوره قانون افرینش … ولی اصلا جور نمیشد برام … چرا الان به این راحتی جور شده و میتونم شرکت کنم ؟؟؟
چون الان اماده ام :))) چون تو این سالها خداوند داشت اروم اروم ظرف منو بزرگتر میکرد…
تا به الان از تمام نتایجم و تمام صرف کانون توجهم برای دوره سلامتی برای فایلای دانلودی سایت ، تجربیاتم در روابط در کسب و کار و دوستانی که تو این مسیر بهم پیوستن خیییییلی خوشحالم خیییلی خوشحاالمممممم و اگه برگردم همین مسیرو دوباره میرم چون این مسیر زیبا منو به این نقطه ی زیبا رسونده :)))))
میدوند خداوند در زمان و مکان درست هدایت میکنه :)))+
اون هیلی قشنگتر تر تر تر از من و هر کس دیگه ای مواد مورد نیاز و پیش نیازم رو برام اماده میکنه :)))))
از خانم شایسته سپاسگزارم که برای فایلای دانلودی سایت اپدیت گذاشته و برای قسمتای گفتوگو با دوستان عنوان و اسم گذاشته که من با دیدن اون عنوان زیبای این فایل “خساست در کانون توجه ” تونستم بفهمم این فایلیه که نیاز دارم و دقیقا هم همینطور بود …
سپاسگزارم که برای معرفی دوره ها آپدیت گذاشته قبلا دیدن فایلای معرفی دوره ها اذیت کننده بود توی قسمت محصولات قسمت معرفی دوره ها فقط فیلمشون پشت سر هم بود نه کامنتا نه فایل صوتی اش اما الان با اپدیت جدید من راهنمایی میشم به صفحه ای که اون فایل معرفی درش هست و به همه چیزش دسترسی دارم و به همین طریق تونستم خیلی راحت تمام معرفی دوره قانون افرینش رو راحت ببینم و کامنتارو هم بخونم :)))))
خیلی سپاسگزارتونمممممم عاشقتونمممم ممنونم ازتون :)))))
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام نگار عزیزم
ممنونم از کامنت قشنگت …
بی نظیر بود …
مخصوصا موقعی که این دوتا سوالو مطرح کردی …
.
.
من توجهم رو توی این یک سال روی چی گذاشتم … ؟؟؟ ایا این نوع کانون توجهم تغییر بزرگی ایجاد کرده در زندگیم ؟؟؟
.
.
وقتی این دو سوال رو خوندم درجا کپی کردمو وبه خودم گفتم ملیکا تو باید تمرین انجام بدی …باید نتیجه بگیری باید خودتو بشناسی …
باید به این دوتاسوال خیلی خوب فکر کنی و جواب بدی …
و الان درجا نوشتمش توی دفترم تا بهش فکر کنم …واقعا توجهم کجا بود …به چی توجه کردم …
چی رو اصل هر موضوعی قرار دادم ؟
و اگر نمیدونم کافیه به زندگیم نگاه کنم …
چی رو زیاد تر دارم ؟
چه حسی
چه چیزی
چه مشکلی …
اینطوری از آخر به اول میرسم به جواب …
.
.
.
و اینکه درباره ی گول زدن مغزت …میگفتی …من اصلا انگشت به دهان بودم …
گرگی در لباس بره.
..
مثالت …تجربیاتت عالی بود …
ممنونم که در اختیارمان قرار دادی …
از تو یاد گرفتم که چقدر توجه مهمه و چقدر باید مواظب این گرگ درونی باشم که چه راحت منه ساده رو گول میزنه …
دوستت دارم …
متشکرم به خاطر کامنت زیبایت …
منتظر نتایج فوق العاده هستم …
سلام ملیکای عزیزم
سپاسگزارم بابت اینکه چراغ ابی رنگ زیبای صفحه رو برام روشن کردی میبوسمت
کامنتت باعث شد دوباره کامنتمو بخونم و خودمم باز یاداوری کنم اصل قانون توجه رو
توی کامنتم گفتم خدا بهم میگه قانون افرینش رو بخرم
و الان که خریدم بخش یکی درباره ی کانون توجهه همون چیزی که توی این کامنت گفتم
و واقعا بعد این همه سال انگار یه دروازه ی جدیدی رو بهم باز شده
اگه دوست داری تخصصی تر یاد بگیری موضوع کانون توجه رو قانون افرینش رو پیشنهاد میکنم واقعا داره دیوانه ام میکنه
و چه قدر من فهمیدم تو زندگیم یادم رفته بود دارم به چی توجه میکنم … مثلا یه پسری رفتار نادلخواهی نشون میداد دربارش حرف میزدم و نمیفهمیدم ای ذاد بیداد من دارم با این حرف زدنه همینو تو زندگیم بیشتر میکنم …
یا همون رژیم غذایی که ذهنم گیر داده بود باید لاغر تر بشی تا توی فیلم رقصات خوشگلتر باشی و یه دو کیلو کم کنی … ولی این کانون توجهم باعث پیشرفت و رشدم تو زندگیم نمیشد … همونو میذاشتم رو مالی کلی پیشرفت میکردم و زندگیم متحول میشد … واقعا باید خیلی حواسمون جمع باشه خیلی موضوعات زیادی هست توی زندگیه هممون که برامون مهمه اما باید بشینیم بنویسیم تمام موضوعات رو و بر اساس نتایجی که میارن الویت بندی کنیم …
کدوم نتیجه الویت بیشتری داره و تغییر اساسی ایجاد میکنه در زندگیم ؟؟ 2 کیلو وزن کم کردن یا افزایش درامدم ؟؟؟
هر لحظه دارم درباره چی شکایت میکنم یا تو ذهنم یا به مامانم ایا میخوام این تو زندگیم بیشتر بشه ؟؟؟
از خدا کمک میخوام که هدایتمون کنه … عاشقتم عزیزم ممنونم
بنام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان
حقیقتا کنترل ورودی ها بخصوص وقتی اول راه هستی انرژی زیادی میخواد ، من قبلاً نجوای ذهن زیادی داشتم و اوایل خیلی سخت بود ساکت کردنشون اما الان خیلی خیلی راحتتر شدم برای همین وقتی استاد گفتند اگر جایی تو شرایطی بودی که گفتگوی ذهنی اذیتت میکنه ،اون مسئله رو حل کن ، که انرژی که داری صرف اهدافت بشه، صرف توجه به نکات مثبت بشه، صرف شاد بودن بشه
خیلی برام جالب بود بخصوص مثال واکسن زدن، اینکه درسته من تو قلبم به خدا ایمان دارم اما وقتی نجوایی میاد و ساکت کردن اون نجوا باعث میشه انرژی بیشتری برای ادامه مسیر داشته باشی ، خب اون کار انجام بدم
مثل حضرت ابراهیم به خدا ایمان داشت اما گفتند خدایا خودت بهم نشون بده
پس این دلیل بر بی ایمانی ایشون نیست فقط برای ساکت کردن نجوای ذهن
و بعد از دیدن اون اتفاق ، رها شد ذهنش
ممنون از استاد
شاد و پیروز باشید
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …
سلام زهرای عزیزم …
ممنونم
ممنونم
ممنونم
ممنونم
سپاسگزارم
به خاطر کامنتت که از همون اول جمله هات بهم چشمک زد ….
.
.
.
اگر جایی تو شرایطی بودی که گفتگوی ذهنی اذیتت میکنه ،اون مسئله رو حل کن ، که انرژی که داری صرف اهدافت بشه، صرف توجه به نکات مثبت بشه، صرف شاد بودن بشه.
.
.
.
واقعا طلایی بود جوری که دفترچه برداشتمو بزرگ و وارونه که هر موقع بازش میکنم جلب توجه کنه نوشتم ….
میدونی …
همیشه برعکسش توی ذهنم بود …
به مسئله ای برخوردی که نجوا ها میاد رهاش کن بعد که آروم شدی حلش کن ….
وای خدای من
ولی در مواقع خیلی زیادی تازه هم نتونستم رها کنم هم اون مسئله بیشترو بیشتر شده ….
ممنونم ازت …
عاشقتم …
مرسی
منتظر نتایج فوق العاده هستم …
سلام به شما هدایت شدم به کامنت نوشتن،واقعا یه تضاد بزره اینکه بخوای یه جایی باشی و ذهنت نجوا کنه نتونی کنترلش کنی و ببری سمت اهداف خیلی خوبه به نظرم اگه جواب بده،یعنی جواب میده،تو تضاد های بزرگ که واقعا ذهنت مشغوله ببر سمت اهداف به نظرم واقعا جالبه،هی دارم بهش فکر میکنم هی بیشتر کیف میکنم،عالیه
سلام ب دوستان و همراهان و ب استاد عزیزم و مریم خانم ک خودشون هم استادی زبردست هستن
استاد عزیزم مثل همیشه با زاویه دید فوقالعاده و تجربیات بی همتا شون ب ما روی دیگهای از سکهرو نشون دادن ک خود من تا حالا ازشون نشنیده بودم
بقول استاد باید از انرژیخوارها و نشتی های انرژی تو هر وضعیتی و هر زمانی جلوگیری کنیم
بعضی وقتها با ندیدن و ندیده گرفتن خیلی چیزها
بعضی وقتها هم با حل موارد کوچیک ولی دائمی ک همیشه جلوی چشم هستند یا همیشه در ارتباط باهاشون هستیم
بعضی وقتها هم با دور کردن خودمون از مثلا افراد و مکانهایی ک انرژی مارو تحلیل میدن و بقولی انرژیخوار هستند
در هر حال باید مواظب انرژیهای خودمون باشیم و از نشت و هدر رفتن انرژیهامون جلوگیری کنیم
حتی اگر با حرف زدن یا در کنار کسی بودن یا وقت اضافه برای کسی ک هم فرکانس و همراه با ما نیست
من یه دوستی داشتم ک میگفت من حتی برای رسوندن دوستی ک حالش رو نداشته باشم صریحا نه میگم و اجازه نمیدم ک انرژی من صرف رسوندن دوستم با ماشین من و صرف وقت من بشه و اون انرژی منو کم کنه و ب اصطلاح انرژی منو بخوره
الان با صحبتهای استاد ب گفتههای اون دوستم رسیدم ک چی میگفت و اون اصلا خودخواه یا بیمرام و بیمعرفت نبوده بلکه داشته انرژی خودش رو برای خودش نگه میداشته
خدایاشکرت برای اینهمه آگاهی ک ب ما داره از همه طرف میرسه الهی شکر
به نام خدای عشق که هرچه دارم از اوست …
سلام برادر مهدی …
ازت ممنونم برای تک تک حرف هات …
می خواستم نکات مهمش رو کپی کنم ولی اینقدر همش خوب و مهم بود که ذخیرش کردم ….
مخصوصا اولش که گفتی
.
.
باید از انرژیخوارها و نشتی های انرژی تو هر وضعیتی و هر زمانی جلوگیری کنیم
.
.
با این حرفت یه سوال برام پیش اومد …
که خدای درونم بهم گفت جواب این سوال میشه تمرینت برای رشد …
اونم اینکه
واقعا انرژی خوار های زندگی من چیا یا کیا یا چه حس ها یا چه حرف ها یا چه کار ها هستن ….
نشتی ها کجاست …
چرا اینقدر باید در روز با اینکه کار خاص نمیکنم شب بی انرژی بیوفتم …
انگار که هیچ جونی ندارم …
انرژی خوار های ناپیدای درونم چیستند….کیستند …چطور با چی با می در چه وقت جلوشون رو بگیرم ؟
ممنونم ازت که باعث شدی این تمرین به وجود بیاد تا خودمو بهتر بشناسم …
عاشقتم …
منتظر نتایج خوبت هستم …
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
نمایشگری که نشان می دهد ما روی خود کار می کنیم این است که چقدر نظر مردم درباره ی ما مهم است؟ هر چقدر از لحاظ ذهنی قدرتمند شویم به همان نسبت نظر دیگران در مورد ما مهم نیست ما اصولی داریم و طبق اصول حرکت می کنیم و توانایی راضی کردن دیگران را نداریم مسیر درست را طی کرده و به ان ایمان داریم نظر دیگران برایمان مهم نیست و احساس بهتری داریم اما اگر تمام مسائل زندگی خود را به شکلی برنامه ریزی می کنیم که مردم خوششان بیاید و بخواهیم خودمان را به دیگران ثابت کرده تا تایید آن ها را داشته باشیم ما روی خود کار نکرده و احساس خوبی نخواهیم داشت. از کودکی دائما به فکر تایید دیگران بودیم برای اینکه پشت سر ما حرف نزنند. به میزانی که قوی تر می شویم دنبال راضی کردن دیگران در زندگی خود نیستیم . این قضیه پاشنه ی آشیل ما است و باید بر روی آن دائما کار کنیم به شکلی زندگی کنیم که فکر می کنیم درست است معیار ما برای رفتار باید این باشد که آیا رفتار و زندگی که من دارم اگر دیگران داشته باشند من اذیت می شوم یا خیر؟ اگر اذیت شدیم آن رفتار را انجام ندهیم مثل پارتی بازی کردن در صف جلو زدن … از خود سوال کنیم این رفتار ما را ناراحت می کند یا خیر؟ آن چیزی که برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم ممکن است برخی از تصمیمات ما مثل طرز لباس پوشیدن …. راضی نباشند برای ما نباید نظر دیگران مهم باشد همان گونه که ما حق داریم نظر داشته باشیم دیگران نیز حق دارند به شیوه ی خود رفتار کنند ممکن است شیوه ی ما نادرست باشد که از انتقادات دیگران استفاده می کنیم اما اکثر انتقادات در مورد مسائل سطحی است.
بحث زیبایی کاملا شخصی است ممکن است افراد سلایق مختلفی درباره ی آن داشته باشند ما نمی توانیم کاری کنیم که همه ما را زیبا ببینند ما انسان های کاملی نیستیم اگر مشکلی در صورتمان باشد و ان را رفع کنیم به افزایش عزت نفس مان کمک می کند این کار را انجام دهیم . هیچ گاه 0 و 1 با مسائل برخورد نکنیم و حتی کسانی که وانمود می کنند نظر دیگران برایشان مهم نیست این احساس را قلبا ندارند لازم نیست تمرکز و انرژی بر روی ان قرار دهیم که نظر دیگران برایمان مهم نیست این مشکل را برطرف کنیم اما نباید کل زندگی ما برای مردم باشد باید بتوانیم حد تعادلی بین این دو ایجاد کنیم برخی انتقادات را می توان به راحتی حل کرد نه اینکه بگوییم نظر دیگران برایمان مهم نیست. همان گونه که ما دوست داریم دیگران لباس مناسب داشته باشند ما هم باید لباس مناسب داشته باشیم . چرا انرژی روی بحث ها بگذاریم اگر بیمه یا واکسن به ما کمک می کند که نگرانی ما کمتر شود این کار را انجام دهیم شاید به حدی قوی نشده باشیم که تا این حد بتوانیم به خداوند توکل کنیم کار خوبی هم هست به جای اینکه دلایل بیهوده بیاوریم و نگران باشیم و به آن توجه کرده و بیشتر بیمار شویم. قانون را به درستی درک کنیم کسانی که به قوانین به شکل افراطی نگاه می کنند فقط ادعا و حرف مفت است به نگرش جدیدی دست یابیم این نباشد که هنوز از لحاظ ذهنی قدرت نداریم و ادای افراد قوی را درآورده جای ادعا نیست ضعف های خود را بپذیریم و تکامل خود را در قوی شدن طی کنیم . هیچ ضعف و اشکالی ندارد اگر به صورت و دندان های خود برسیم و اینکه ما بگوییم قوی هستیم و خود را دوست داریم اما زور می زنیم این انرژی را برای پول ساختن بگذاریم . هر کاری که در کنترل ذهن انجام می دهیم انرژی است کسی که واکسن نمی زند اما ماسک می زند انرژی مصرف می کند کسی که وسیله ی خود را بیمه نمی کند برای نگه داری آن انرژی صرف می کند انرژی خود را برای پول ساختن بگذاریم لازم نیست تمرکز خود را روی آن قرار دهیم و به این مسائل فکر کنیم.
اگر فکر کنیم بهتر متوجه می شویم که ما کانون توجهی داریم که باید نسبت به آن حساسیت به خرج دهیم همیشه جای بهتری هست جایی خرجش کنیم که برای ما بهتر است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست …
سلام به عزیزان دلم
مهشید و شیرین عزیزم
که هرجا در هر صفحه ای که میرم کامنت هاشون اینقدر فوق العاده و زیباست که دوست دارم چندین بار بخونم …
این کامنتت دقیقا حرفای استاد بود که چند بار خوندمو گفتم من باید اینا رو حفظ حفظ بشن…
و لینکشو کپی کردم تا هر روز بخونم …
ممنونم برای مکتوب کردن این مطالب عاشقتونم …
منتظر نتایج فوق العادتون هستم …
به نام خداوند مهربان
سلام به عزیز دل ما
خانم سیده ملیکا مرتضوی
از لطف و محبت شما بی نهایت سپاسگذاریم و از این که کامنت های ما توانسته راه را برای شما اسانتر و راحت تر کند خوشحال هستیم ما هم منتظر نتایج و موفقیتهای شما در تمام مراحل زندگیتان همچنین خواهان سلامتی و ثروتمند شدنتان بوده و تداوم راهتان را آرزو داریم در پناه خداوند همواره سرافراز و شاد و سربلند باشید
خدایا شکرت
باسلام
این نشانه من را یاد دوره عزت نفس انداخت چقدر زیبا بود این دوره انجام تمرینات بخصوص آگهی بازرگانی وقتی رفتم تو پارک چند دخترپسر باهم بودن مردد بودم برم بگم ازشون درخواست کنم نمی دونم یهو یجورایی فرار کردن فکر کردن من مامور م خودم هم دست پاچه شدم چرا اینجوری شد
اما رفتم پیش چند نفر دیگه اجرا کردم
عالی شد
خودشناسی خودارزشمندی لازمه کار ماست
برای خودمان زندگی کنیم نه برای راضی کردن دیگران
سلام مجید جان
خیلی باحال تعریف کردی تصور کردم اون لحظه رو کلی خندیدم ب خاطر حرکت اون چند نفر ک فرار کردن
حتی الانم خنده رو لبمه
دمت گرم مرد ب تو میگن ک همچین شجاعتی داشتی و تحسینت میکنم واقعا ک چقدر یک مرد میتونه قوی باشه
ممنون ک ب اشتراک گذاشتی عمل کردنت رو و نشون دادی ک فقط لب و دهن نیستی
افرین ب تو
به نام خدای هدایتگر که هرچه دارم از اوست
سلام برادر مجید
ممنونم از یادآوری خوبت برای تمرین مهم آگهی بازرگانی که من حتی متنش رو هم نوشتم ولی انجامش ندادم مغزم گولم زد که تو دیگه با ایده ی پاکت نامه ها عالی شدی ولش کن و اینا …ولی با کامنتت یادم اومد که وای من اینکارو نکردم …و به ذهنم گفتن اگر من اعتماد به نفسشون دارم پس باید برام راحت باشه کاری هم که راحته نگرانی نداره سریع انجامش میدم اگرم که این اعتماد به نفسم ندارم پس میترسم برم پس چرا میگی ولش کن …
دیگه تصمیم گرفتم هرجور شده توی این هفته انجامش بدم …
ممنونم از یادآوری
عاشقتم
منتظر نتایج خوبت هستم
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد به مریم عزیز ودوستانم.
کلید:توانایی به نام خودشناسی.
فایل:گفتگوی استاد با دوستان قسمت 47.
خدارو شکر برای امروز برای این فایل برای حال خوبم.
وامروز هم یه مورد دیگه برای خودشناسی.
اینکه چقدر حرف مردم برات مهمه آیا زندگی می کنی به سبکی که دوست داری یا سبکی که مردم دوست دارند.
اگر دارای اعتماد به نفس وعزت نفس بالایی باشی هرگز حرف مردم برات مهم نیست چون ما نمی تونیم همه مردم رو راضی نگه داریم بعضی ها متاسفانه در مورد همه چیز دیگران نظر می دن چرا لباس این طوره چرا ظاهرت اینجوریه چرا اینجوری حرف می زنی و….
اگر بخواهیم مرتب خودمون رو با سلیقه مردم هماهنگ کنیم داریم عذاب می کشیم وهیچ لذتی نمی بریم.
اما یه مساله ای که استاد گفتند اینکه چیزی که دیگران می گن در موردمون اگر واقعا برات مهم نیست که هیچ به سبک خودت زندگی کن اما اگر داری زور می زنی که خودت رو راضی کنی ودر واقع داری اذیت می شی وامکان تغییرش هست خوب انجامش بده مثل تغییر ودرست کردن دندان یا بودن یه خال تو صورت یا مشکل مو یا مثالی که استاد برای واکسن زدند چرا ما واکسن نزنیم وهی زور بزنیم وانرژی بزاریم که من به خدا اعتماد دارم پس مریض نمی شم راحتر اینه که واکسنت رو بزنی ودیگه هیچ نگرانی نداشته باش وانرژیت رو بزار رو کارهای دیگه.
استاد چه حس خوبی می ده این حرفهاتون که لازم نیست همه جا ادا دربیارم و بگم به خدا اعتماد دارم وحرف دیگران برام مهم نیست در حالی که مهمه پس بیام اون شکلی که خودم راحتم ودیگران هم حرفی نمی زنند عمل کنم.
عاشقتم استاد که اینقدر قانون رو دوست داشتنی بیان می کنید که آدم می گه چه راحت می شه زندگی کرد چه لذتبخش از اینکه هی فشار بیارم به خودم برای کاری متنفرم دوست دارم با عشق ولذت باشه.
پس از امروز توجه کنم به این مورد تا به خودشناسی برسم.
خدایا سپاس.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
به نام خدای عشقو نفسم که هرچه دارم از اوست
سلام آجی فاطمه ی عزیزم
ممنونم
برای اینجور بیان کردن
برای اینکه اینقدر خوب مطلب رو گرفتی …
مخصوصا اونجا که گفتی
.
.
اما یه مساله ای که استاد گفتند اینکه چیزی که دیگران می گن در موردمون اگر واقعا برات مهم نیست که هیچ به سبک خودت زندگی کن اما اگر داری زور می زنی که خودت رو راضی کنی ودر واقع داری اذیت می شی وامکان تغییرش هست خوب انجامش بده .
.
.
عالی بود …استاد وقتی اینو گفتن من متوجه نشدم ولی وقتی به کامنت شما رسیدم …
گفتم آهان افرین اینه …این اون چیزیه که من نفهمیدم و بینش فرق نمیزارم …چقدر ما واقعا داریم انرژی کشی میکنیم …و چقدر با کارای ساده میشه یکسری مسائل رو حل کرد ….
ممنونم به خاطر این یاد آوری…عین جملتو توی دفترچه ام نوشتم …
تا هر بار بخونمشون درست تصمیم بگیرم …
ممنونم
منتظر نتایج عالی ات هستم
به نام خالق مهربانم.
سلام ملیکای عزیزم.
خدارو شکر که امروز بعد از چندین روز اومدم سراغ کامنت ها وبه کامنت زیبای شما رسیدم ازت متشکرم که نظرت رو برام نوشتی و باعث شد خودم برگردم وکامنتم رو بخونم دقیقا جواب من بود برای صحبتهای چند لحظه قبلم با مادرم.
داشتم در مورد حرف کسی می گفتم وخدا من رو هدایت کرد وگفت خوب اگه راست می گی وحرف مردم برات مهم نیست پس به انچه دلت می گه عمل کن وادا در نیار.
متشکرم ازت ملیکا جان.
وخدارو شکر برای نعمت کامنتهای دوستان چند روزی هست به خاطر کاری که دارم ونت ندارم جایی که هستم فقط فایلهایی که دانلود کردم گوش می دم وامروز برای چندمین بار حرف استاد وتاکیدشون به خوندن کامنتها رو درک کردم.
گاهی کامنتها یه تلنگر می شن تا بیدارمون کنند .
گاهی حرفهای خودمون یادمون می ره ومدارمون پایین می یاد وخدا یه تلنگر می زنه می گه کجا داری می ری.
خدایا شکرت.
ملیکا جان برات ارزوی سلامتی خوشبختی ثروت وموفقیت در این مسیر رو دارم.
در پناه خدا.
به نام خداوند هدایتگر و مهربانم
به نام خداوندی که هر چه دار و هستم از اوست .تسلیم امر او هستم و محتاج لطف او .
سلام استادم ممنون برای تمام فایل ها و آگاهی های ارزشمندتون .و بلور توحیدی که در تمان فایل هایگتون مشهوده .
در مقابل تغییرات چه واکنشی داریم؟
من کلاً در برابر تغییرات مقاومت نمیکنم و خیلی منعطف هستم و خودم رو با شرایط وفق میدم.
چه زمانی که ازدواج کردم، از شهر خودم به شهر دیگهای اومدم.خونمونو عوض کردیم. کارم رو متوقف کردم .دوباره کارمو شروع کردم.محل کارم تغییر میکرد.
هر موردی که برام پیش میومد در مقابلش انعطاف داشتم. و خودم رو با شرایط وفق میدادم. اما این دیدی که استاد میگن که میتونید.به بالاتر از این توجه کنید.اینکه این تغییرات برای این اومدن که تو رو رشد بدن و با این دید که میتونه به رشد من کمک کنه بهش نگاه کنم مسلماً میتونه برای من نتایج خیلی عالیتری داشته باشه.
همینطور که استاد تو اولین فایل در مورد تحسین دیگران میگن که من یاد گرفتم دیگران رو تحسین کنم و یک کلمهای که همیشه سر زبونم هست اینکه تحشین میکنم فلانی که این کارو کرده وتحسین میکنم اون شرکت و که …
در مورد فایل دوم که در مقابل چالشها جناب استاد میگن اینکه چالشها برای این اومدند که ما رو رشد بدن باید انجامش بدیم و با تجربه اون چالش در اصل میشه رشد کرد پیشرفت کرد و مسیر تکامل رو طی کرد.
در فایل سوم که در مورد مشکلات و مواجه با مشکلات استاد میگن اونم همینطور هست که میگن مشکلات میان تا ما رو رشد بدن و به ما کمک کنند تا مسیر تکاملمونو طی کنیم.
در اصل در همه فایل هایی که استاد مطرح میکنند یه نکته خیلی جالبه برای من همشون رو باید حالمونو خوب کنیم به حال خوب برسیم ولی یه چیزی که فراتر از اون حالت احساس خوب و حال خوبه اینکه باور کنی اون مشکله اون چالشه اون تغییره اومدن تا من رشد کنم تا من بتونم به مرحله بالاتر برم. و میشه نگاه من اینطور باشه که اینها همشون یه فرصتن یه نعمتن پس وقتی دید من و باور من این بشه دیگه اون احساس بده به وجود نمیاد.
چقدر زیباست که از بالا به مسائل نگاه کنیم مسائل برامون کوچیک میشن باورهامون کاملتر و جامعتر میشه و میتونه به ما این درک و فهم رو بده که تو میتونی مسلط باشی بر شرایطت.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم..
استاد جان این دوستداشتن خودمون همونطور که هستیم تا زمانیکه پراز احساس گناه باشیم هیچوقت هیچوقت برامون اتفاق نخواهد افتاد…
کسیکه همش داره خودش رو سرزنش میکنه و به خودش به خاطر خطاها واشتباهاتش سرزنش میکنه، کسیکه از قهر خدا وعذاب خدا میترسه و اصلا شناختی از لطف ورحمت خداوند نداره، اصلا نمیدونه که نزد خداوند چی گناه حساب میشه و بخشیدنی نیست وبراش عذاب در نظرگرفته شده، کسیکه مدام تو گذشته سیر میکنه وحسرت میخوره و در حالت پشیمانی و سرزنش و غم هست، نمی تونه که خودش رو دوست داشته باشه، چون چیزی در وجودش ودر زندگیش نمی بینه که ارزشمند و مفید باشه …
خودم با همین احساسات بد، با شما آشنا شده بودم برای همین به خوبی اینو میفهمم که از کجا دوستداشتن خودم همونطوری که هستم شروع شد، برای همین میدونم از کجا بود که تونستم عادت کنم بپذیرم که خودم رو با همین شکل وشمایل و قد وقیافه دوست داشته باشم….
اول که من با شما واز طریق شما با مهربان خدایی آشنا شدم که همه خیر وخوشی بود ورحمت ومهربانی …
اول توکلام شما این خدا رو پیدا کردم بعد توی زندگیتون، بعد با خوندن آیاتش وکلامش و بعد توی وجود خودم و توی زندگیم، خیالم از بابت خدا ومهربانیش و لطف ورحمتش که راحت شد، رفتم سراغ اینکه خب حالا برای جبران خطاها. اشتباهات ( گناهانم) نادانی ها ونااگاهیهام باید چیکار کنم؟؟؟
باید عمل صالح انجام بدم…خب این یعنی چی؟
باید اونقدر حواسم به خودم باشه انقدر هوشیار زندگی کنم که بدونم دارم به چی فکر میکنم که بعد اون فکره بشه گفتارم و رفتارم…
نه مثل گذشته که یا کلا بدون فکر حرف میزدم و رفتار میکردم وتصمیمی میگرفتم یا اگرم فکر میکردم از عقل ناقص وپراز ناآگاهی خودم ویا کسایی بدتر از خودم مشورت وراهنمایی میگرفتم..
اومدم گفتم حالا بذار با عقل ومنطق سیدحسین عباسمنش پیش برم…
والبته تا حد زیادی هم تونستم و عمل کردم به اون چه که شما گفتید…
خب کم کم بر اساس افکار درست تر گفتار ورفتار درستر، نتایجی هم که به بار میومد بهتر ودرستر بود، حداقل مثل گذشته به خودم ودیگران ثمرات افکار وگفتار ورفتارم آسیل نمی زد…
هرچقدر حواسم رو دادم به خودم به اینکه ببینم چطور زندگی کنم بهتر وقشنگتره؟ بیشتر تونستم داشته هام ،توانایی هام ،استعدادهام رو ببینم و پرورششون بدم، برای اینکه یاد گرفته بودم هرچقدر من خوشبختر باشم و با حس خوشبختیم ثروت و موفقییت وعشق و سلامتی و روابط عالی و حس خوب و ارزشمندی خلق کنم خداهم ازم راضی تره و به گسترش جهانشم کمک کردم…
وهرچقدر بیشتر ارزش خلق کردم حال دلم با خودم بهتر شد…
دیگه کم کم از خودم خوشم می اومد، حس کردم خودم رو دوست دارم، حس کردم چقدر باارزشم، که خداوند انقدر عاشق منه وجهان رو مسخر من کرده وبهم اختیار داده تا زندگیمو اونطور که میخوام شکل بدم و چقدر خوبه که کمکم میکنه تو این مسیر راحتر و سریعتر رشد کنم وهرگز منو به حال خودم رها نکرده ونمیکنه..
اصلا همینکه فهمیدم عاشقی به این بی همتایی دارماااااا، گفتم باید یه معشوق خوب باشم برای همچین عاشقی….
اینجوری شد که هم باخودم وهم با خداوند وجهان به صلح رسیدم…
ناگفته نماند که هنوز صد درصد با شکل وقیافه وقد و ظاهرم کنار نیومدم وهنوز گاهی باخودم میگم کاش 15 سانت 20 سانت قدبلندتربودم، کاش ….
خب دیگه اونجوری نیست که مثل گذشته باشه این حس، زودی میاد ومیره…خصوصا وقتی به یاد میارم که من نقاشی دست خالقم هستم و همه چیز برای اینکه خواستنی باشم بهم عطاءکرده ونیازی نیست خود شکل گرفته وخلق شده ام رو با استانداردهای آدمها بسنجم…
هر روزوهمیشه اینو باید به خودم یادآوری کنم که من موردپسند خالقم هستم وهرطور که باشه شکل وقیافه وقد و…دوستداشتنی هستم امااااا
برای اینکه همیشه دوستداشتنی ومورد پسند باشم باید درونم زیبا باشه انقدر زیبا که به شکل عشق ومهربانی وامنیت وشادی مورد دلخواه هر ببینده وشنونده ای باشم ، کسی باشم که هرکسب با دیدنم یاد عشق ومهربانی وعظمت وزیبایی وبزرگی و لطف ورحمت خداوند بیفته….
ان شالله که این چیزهایی که اینجا نوشتم هیچوقت از یادم نره و با به یادآوریشون بتونم همیشه باخودم ودیگران وجهان در صلح باشم..
سلام به استاد زیبا بین وخانواده خوب عباس منشی فایل 47 گفتگو با دوستان نشانه امروز من بود واقعا شوکه شدم چقدر دقیق خدا نشانه هارو نشون میده به ما من امروز وقتی فکر کردم می بینم خیلی نظر مردم برام مهم نبوده ولی این روز های اخیر انگار یکم حساس شده بودم به نظرات دیگران ولی متوجه شدم که اصل زندگی لذت بردن از زندگی هست واینکه راه وروشی خاص خودم رو داشته باشم وسعی کنم یک مسیر درست رو ادامه بدم وهر چیزی رو که قلبم تائید میکنه انجام بدم وروی خودم کار کنم که نظر وحرف دیگران برام مهم نباشه ورفتار وگفتار من جوری باشه که اگر دیگران این رفتار رو انجام بدن می پسندم یا نه واینکه هر کسی سلیقه وعلایق خودش رو داره وخیلی مسایل شخصی هست ومن نباید دنبال راضی کردن بقیه باشم روزتون سرشار از شادی وسلامتی باشه
به نام خدای نشانه های واضح که هرچه دارم از اوست
سلام خواهر خوبم فاطمه ی عزیزم
دقیقا
دقیقا
این فایل نشانه ی امروز منم بود و من با تعجب به خودم و این خدای فوق العاده نگاه میکنم و میگم تو از کجا این سایت از کجا میفهمه که الان بین این چند هزار صفحه چی رو بیاره تو چجوری اینکارو میکنی …
و میگم خدایا تو فوق العاده ای …چی بگم چطور بگم …
چقدر خوبه که دارمت
مرسی که هستی …
ممنونم فاطمه جان که با کامنتت بهم این حس عشقو لذت داشتن خدارو یادآوری کردی عاشقتم …
منتظر نتایج خوبت هستم …
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز و باحالم و خانم شایسته مهربان و دوستان هدایتی سایت و دوست عزیزمون آقا لقمان عزیز توی این فایل
من استاد عزیز و نازنینم همیشه سعی میکنم وقتی که دارم به فایلهای شما گوش میدم در سایت، سعی کنم اتفاقات و شرایط زندگی و تجربیات قبلی رو بیارم بالا تو ذهنم چه خوب باشند چه بد، از خوبها به من انرژی مثبت میدهند و باعث افزایش عزت نفس من میشن و از بدها به این نتیجه میرسم که یادش بگیرم و سعی کنم فرکانس و باورهامو درست کنم و تبع اون رفتارهام درست و صحیح تر از قبل میشه.
پیرو صحبت های شما استاد گلم و دوست عزیزم آقا لقمان من میخوام یکی از تجربیات خودم رو در زمینه زیبایی بگم، من یه زمان بود صورتم جوش میزد به تیپ لباسم نمیرسیدم خیلی به تمیزی اهمیت نمیدادم و بر این باور بودم مهم نیست تمیز و آراسته و زیبا باشیم مهم اینه که هر طوری هستی بپذیری خودتو و بر این باور بودم که اگه برای خودم قدمی بر ندارم ینی خیلی انسان درستکار تری هستم و حرف مردم برام مهم نیست، دقیقاااااااا برعکس بود از زمانی که تصمیم گرفتم به خودم برسم فهمیدم زیبایی از بهشت اومده و بوی خوب و آراستگی به آدمی انرژی مثبت میده و جالبیش این بود اینطوری دیگه موضوعات زیبایی که قبلا برای من به اصطلاح میگفتم مهم نیست ولی مهم بود کاملا برطرف شد و این routine و discipline باعث شد من اصلا دیگه تمرکز از روی فکر مردم و فکر خودم در مورد بدنم بر دارم و به موضوعات هدایتی تر و مهم تر توی زندگی خودم برسم.
استاد وقتی تمرکزم روی چیزهای مهمتری در زندگیم مثل کار موردعلاقم میذارم انگار دارم بیشتر حال میکنم انگار رفتم به یه مسافرت توی جنگل های سرسبز و بارونی انگار توی این دنیا نیستم انگار صحبتهای پوچ بقیه و تفکرات اشتباه گذشته برام بی ارزش میشن همه میگن مثلا اینقدر کار نکن ولی من به خودم میگم وقتی من کارم رو به نحو احسن انجام میدم همون حسی رو دارم که وقتی دارم از مسافرت لذت میبرم و وقتی برای خودم ارزش قائلم به تغذیم میرسم غذای خوب و سالم میخورم ورزش میکنم حالم خوب و مثبته اینا همشون دقیقا به من حسی رو میده که انگار دارم استراحت میکنم و رها و آزادم و این اتفاقات سبب سختی و ناراحتی برای من نمیشن و جالبیش اینه که وقتی توی این اتفاقات و حس هستم اصلا نظرات منفی و خارج از ذهن بقیه برای من حتی به اندازه ارزنی هم ارزش نداره خیلی سپاسگزار پروردگارم هستم بخاطر این رویدادها و این اتفاقات.
متشکرم استاد نازنین و گلم و حرفه ای من
متشکرم از دوستان سایت با کامنتای فوق العاده که هرکدومشون برای خودش مقالات علمی هست.
سپاس گزار پروردگار
به نام خدای عشق که هرچه دارم از اوست
سلام برادر خوبم امیر رضا
چقدر حس خوبی گرفتم که کامنتت رو خوندم …
اون موقع که گفتی به خودم میگفتم پاکیزگی مهم نیست باید خودتو قبول داشته باشی …چقدر یاد وقتایی افتادم که مثلا لباسم چروک بود یا از پوشیدنش زیاد حس خوبی نداشتمو اینو به خودم میگفتم …
در صورتی که همون یه تغییر چقدر عزت نفسم بالا میرفت…
ممنونم به خاطر کامنت قشنگت …
عاشقتم …
منتظر نتایج خوبت هستم