نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
احساس شگفت انگیز”، اجابت شدن توسط خداوند”
من آدم بهتری می شوم و جهان لاجرم مرا با آدمهای مناسب و شرایط بهتر، هم مدار می کند؛
کلید بهبود روابط؛
خداوند همیشه سمت خودش را انجام می دهد؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 58 | هماهنگ ماندن با قانون22MB21 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربانم خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
گفتگوی این دوست عزیزمون با استاد بی نظیر بود من لذت بردم متشکرم از شما دو عزیز
فقط و فقط چه در زندگی و چه در کسب و کار باید قدرت رو به خداوند بدیم که او قدرته مطلق ست و روی او حساب باز کنیم
هر چه میخواهیم از درگاه او باشد نه از مردم بخواهیم
من در دفتر ستاره قطبیم همیشه صبح مینویسم
خدایا تو به من بگو کجا بروم
چه بگویم چه گونه حرف بزنم
روی عقل خودمون نباید حساب کنیم چون عقل ما نجوای شیطان دارد اما ندای قلبمون صدای خداوند ست
خدایا شکرت که این روزها عجیب عجین شدم با صدایت و دوست دارم هر لحظه در صورت هر کسی حضورتو ببینم
خدایا من همه کارهامو به تو میسپارم
من ایمان و اعتماد دارم که همه چیز به نفع من تمام میشود و هر اتفاقی خیر ست
خدایا ممنونتم سپاسگزارتم ای خدای خوبم
سلام و رحمت
خدا رو شکر ک بین دوستانی هستم که مفهوم توحید و شرک رو میفهمن و روی باورهاشون کار میکنن.
الهی همتون موفق باشید همیشه و هرجا.
ممنون از استاد بزرگوار
دقیقا منم داشتم رو دیگران حساب باز میکردم و فکرم روی مردم … بود این صفحه اومد و پیام این بود :
بسه دنبال تایید این و اون تمرکزت رو خدا و توانایی خودت و بس …
الهی شکر که ما رو به راههای خودش هدایت کرد و دل ما رو بخودش گرم کرد نه بندههاش
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
صحبتهای قشنگ و با احساس آقای شحسان را گوش دادم و نتیجه گرفتم که همیشه باید روی ورودهای ذهن کار کنم ، و بقول شحسان عزیز داخل حمام و دستشویی هم باید ورودها را کنترل کرد و فایل استاد را در ذهن مرور کنیم.
مطلب بعدی ، هدایت الله هست که از این نعمت بزرگ ، متوجه اش باشیم که داریم استفاده می کنیم فقط باید اجازه بدهیم به الله مهربان، تا ما را هدایت کنه ، و روی عقل و دانش خودمان حساب نکنیم و بگیم خدایا من نمی دونم ، تو منو هدایت کن تو به من بگو چکار بکنم ، تو منو به مسیر درست هدایت کن تو نشانه ها برام بفرست تا من متوجه بشم .
خدایا شکرت
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این فضای الهی
زدم روی نشانه ی روزانه بابت سوالی که داشتم
و این فایل اصن مرتبط نبود ،اما همین که داشتین حرف میزدین استاد ، یه حسی بهم میگفت که خب معلومه که کاری که میخوای بکنی اشتباهه ، منتظری من نشونه بدم بهت که کارت اشتباهه؟؟؟
منتظری من الهام کنم بهت ؟؟؟
شیطان هی میاد یه جوری میگه که فک میکنی نه اشکال نداره ولی خب واضحه که کاری که میخوای انجام بدی اشتباهه ، بعدش استاد اخر فایل شما از اصول درست حرف زدی و از خودم خجالت کشیدم و گفتم که خب جواب به این واضحی و تونمیدونی واقعا ؟؟؟
اصن چرا کامل نگم داستانو ؟؟؟
من یه همکار نازنین و دوس داشتنی دارم به اسم اقا رضا که توی باشگاهش مشغولم و این بشر همه جوره هوای منو داره
بسیار مهربونه با من ، تمام پولی که از شاگرد خصوصی هام میگیرم مال خودمه ودرصدی ازم نمیگیره ، با اینکه من مدرکی ندارم هنوز ،پیش همه ی شاگردا میگه که مربی باشگاه من و رضاس و در غیاب من هر چی رضا بگه راجب هر موضوعی توی باشگاه حرفش حرفه منه
کلی دستم رو باز گذاشته توی همه چی میگه هر ایده ای به ذهنت میرسه توی باشگاه پیاده کن پولش ماله خودت ،
میگه اگه مکملم فروختی درصدت رو بردار
و کلی خوبی و مهربونی دیگه و امروزم اومده یه موتور خوشگل داره که خیلی دوسش داره و کلیداشو داد به من گف با موتور برو ببرش خونه و کاراتو انجام بده من لازمم نمیشه
خدارو صد هزار مرتبه شکر ماشینشو عوض کرد و یه ماشین مدل بالاتر گرف
تا اینجا کافیه
حالا داستان چیه ؟؟؟
من شاگرد خصوصی هام اعتراض داشتن که اقا رضا مکمل رو به ما گرون داده و اومدن پیش من و گفتن توی فلان سایت قیمتش اینه و فلان و دقیقا روز قبلش خیلی اتفاقی دوستم که تو شیرازه چندین تا عکس مکمل و اینا فرستاد و من بهشون گفتم که دوستم مکمل داره میگم بفرسته و اونام گفتن که خب کارت بده کارت به کارت کنم برات و گفتم اوکی ، یهو به خودم اومدم با خودم گفتم رضا تو میتونی اینو با همکارت مطرح کنی ؟؟؟ با خودم گفتم نه ، بعد گفتم که خب برای دراوردن پول میخوای پنهان کاری کنی ؟؟؟ زیر ابی بری؟؟؟ هی شیطان میگف که اشکال نداره اونا خودشون معترضن و نمیخوان ازش بخرن ، تو که رای اونارو نزدی ، خودشون نمیخوان بخرن و به تو اعتماد دارن میخوان از تو بخرن ، گفتم نه این کار درست نیست ، من ماله این کار نیستم ، حسم بد میشه وقتی حتی بهش فک میکنم چه برسه بخوام عملیش کنم اونم پنهانی ، فرداش اومدم گفتم که اقا از هر کس میخواین تهیه کنین من نتونستم خودمو قانع کنم و پنهانی به شما از یه جا دیگه مکمل بفروشم
گفتن خود دانی تو نفروشیم ما که از این نمیخریم ، از فلانی میریم میخریم توی فلان شهر و دوباره شیطان وجود من گل کرد و گف دیدی اینا میرن از یکی دیگه میخرن ها
منم که خب جیبم خالی بود به خاطر طلایی که خریده بودم که الهامی بود و خالیه خالی بودم و نجواها راحتتر روم اثر میزاشتن ، دوباره پیام دادم به یه همشهریم که توی تهرانه و اونم قیمتاش عالی و مناسب کف قیمت بهم گفت و کلی میتونستم سود کنم ، ولی بازم بعد از کلی کلنجار گفتم رضا گیریم که اینا از همکارت نمیخرن و میخوان بران از یه جا دیگه بخرن ،خب برن بخرن تو چرا میخوای اونادمی باشی که این وسط اشتباه کنی ، پنهون کاری کنی ؟؟؟
تویی که وقتی حست بد میشه وقتی بهش فک میکنی ,چرا میخوای انجامش بدی ؟؟؟؟
و من الان از خودم خجالت کشیدم و تصمیم خودم رو گرفتم و پرسیدن میگم اقا از هر کسی که میخواین برین بخریم والسلام .
میدونین بخاطر چی سپاس گزارم ؟؟؟
به خاطر اینکه اولا از این امتحان الهی سربلند بیرون اومدم
دوم اینکه در مدار خداوند هستم و کسی که در مدار درست در مدار خداوند باشه نمیتونه کار اشتباه کنه ، مثال همون جاذبس که استاد گفتن
من نتونستم هیج جوره خودمو قانع کنم که این کار اشتباه و انجام بدم ، نجواها فشار اورد ولی صدای خداوند وجودم خیلی بلند تره و عمیقا سپاس گزارم که منو در مداری قرار داده که نمیتونم مسیر اشتباه رو برم
در مداری هستم که نمیتونم به حرف شیطان گوش بدم و خداوند رو انتخاب میکنم و مطمئنم که هزاران برابر اون پولی که قرار بود بهم برسه از راه حلال و درستش میرسه دستم اونم به زودی
الهی صد هزار مرتبه شکرت که تونستم بنویسم تونستم خودم رو بهتر بشناسم و من میپذیرم که ایمانم ضعیفه ، میپذیرم که خیلی راه دارم تا مثل استاد پیشنهاد ان چنانی اون حاج اقارو رد کنم و در اوج فقر توی مسیر درست بمونم ، اما من همینجوری که هستم مورد تایید خداوندم
خداوند از تصمیم درست من خوشحاله و عاشقانه منو در اغوش میگیره
من میپذیرم خودم رو و سرزنش نمیکنم چون این مسیر باید ادامه پیدا کنه باید از این مرحله هم رد میشدم که با سربلندی رد شدم و خب ایمان اینجوری تکاملی ساخته میشه دیگه ، درسته برای زدن قید چند میلیون پول ازمسیرنادرست چند روز با خودم کلنجار رفتم و
همون لحظه نگفتم نه و حریف نجواها نشدم ، وای خب این شروعه مسیره من از این ازمون سربلند بیرون اومدم و ظرف وجودم بزرگتر شد از خودم راضی تر شدم ، به خودم افتخار کردم که انقد شریف و با صداقتم و خب ابراهیمم ایمانشو یک شبه به دست نیاورد و خوده شما استاده جاااان و من خوشحالم که در این مسیر هستم و به این راحتی نمیتونم کار نادرست انجام بدم و این سپاس گزاری قلبیه راجب این موضوع .
خدایا مرسی که منو بخشیدی و از باز شدن قلبم اینو حس کردم همین الان .
در پناه جانه جانان رب العالمین .
خدایااا شکرت که قدرت و انرژی خداوند در خدمت من است تا خواسته ها و آرزوهایم را براحتی بسمت من هدایت کند
و امروز میخوام روی شانه های پُر قدرت خداوند بنشینم
با درود و هزاران درود به دوست عزیزم.. ورزشکار درست کارمون جناب آقا رضا زارعی عزیز
واقعا کیف کردم از این کامنت تون .. فکرشو بکن صبح اول وقت اومدم کامنت دوستان رو بخونم و بعدش برم توی دفتر شکرگذاریم… شکرگذاری صبحگاهی مو بنویسم .. ولی گویا امروز شما نشونه ی شکرگذاری من شدید چقدر کامنت شما سببب خیر و برکت و شکرگذاری امروزم شد..
آقا رضای عزیز دقیقا بهترین کار درست رو شما انجام دادید خدا شاهده وقتی داشتم کامنت شما رو میخوندم پیش خودم همش خدا خدا میگفتم که خدا کنه آقا رضای ورزشکار ما توی مسیر درست باشه و درست ترین کار رو انجام بده هر چند دقیقا درک تون میکنم که وقتی جیبت خالی باشه چقدر سخته که این وسوسه رو از خودت دور کنی …که خدا رو شکر وقتی به انتهای کامنت رسیدم از خداوند شکرگذاری کردم خدایااآاا شکرت … بقول استاد عزیزمون به این نون خشک های کوچیک کوچیک دست اینو اون نگاه نکنیم!!! پول خیلی خیلی شیرینع . از عسل شیرینتر .. ولی شیرینترش اینه که از مسیر درست و مناسب و به شیوه ی درست و مناسب وارد زندگیمون بشه تا خیر و برکت خداوند رو بهمراه داشته ..آنوقت چقدر میتونیم بیشتر سپاسگذارتر باشیم!!!!
من خودم بارها و بارها از این شیطان های دوست نما زیاد بسمتم اومدن .. بخصوص زمانی که ورشکسته های مالی کمرمو خرد کرده بود.. فکرشو بکن در چه زمانهایی من امتحان شدم !!!! در زمانهایی که زندگی هر بار اون روی سکه شو برام نشون میداد !! شیطان و نجواها همش بهم میگفتن .. این آخرین فرصتع … اگه این شانس رو از دست بدی دیگه برات از این بهتر پیش نمیاد… تو مگه چند سالته که اینقدر بازم میخوایی منتظر باشی تا شاید بلکه یک روزی آن خواسته آت بخواد بهت برسه !؟؟؟؟
مگه چقدر وقت داری که بازم میخوایی صبوری کنی؟؟؟
ببین همه مسخره آت میکنن ..
ببین همه میگن اینقدر مینویسه و دعا میکنه و توی سایت هستش و استاد داره کجا رو گرفته !!؟؟؟
حرفی که بطور مداوم از دخترم و خواهرم و دوستان و آشنایان میشنوفم !!!
مثلا دخترم که روزی صد بار با مسخره و تمسخر بهم میگه از اینکه میشینی روی تخت و این همه مینویسی چیزی ازش در نمیاد .. وقت تو تلف کردی تا حالا.. خلاصه همش منو مسخره میکنند!¡?
از وقتی با استاد و این آموزه ها و این آگاهیی های توحیدی آشنا شدم .. خدا شاهده فقط و فقط از پس هر امتحانی سر بلند بیرون اؤمدم هر چند پیشنهادهایی بهم میشد وسوسه انگیز و یا همین تمسخر شدن ها خودش میتونه باعث بی انگیزگی ها بشه ولی من به خداوند و به غیب ایمان کامل دارم ..
داستان چیع ؟؟؟؟
داستان اینه که ….حتی دخترم و اطرافیانم بهم میگفتن چه اشکالی داره فلانی مرد خوبیع . چه اشکالی داره . اینقدر بما لطف میکنه!!! هر دفعه از باغشون کلی گردو و خرمالو گیلاس و میوه های فصل و ماهی غزل آلا و غیره برامون میآورد .. یا توی اسباب کشی یهویی می یومد کمکمون با ماشین شاسی بلند اسباب مو کمک کرد. و من حتی میخواستم فرش هامو بفروشم برای پول پیش خانه خودش پیشنهاد داد پول بهم میدم تا بعدا فرشمو فروختم پسش بدم . که البته در آن زمان برام دستان خداوند شده بود و خیلی محبت های دیگه که توی پروفایلم داستانشو بطور مختصر نوشتم و حتی توی بعضی از کامنت هام داستانشو
نوشتم … البته تا یک جایی برای روابط دوستانه و خانوادگی اشکالی نمیدیدم چون ایشون از همسایگان باغ مون بودن .. یعنی من خودم یک باغ بزرگی داشتم که پر از گیلاس و آلبالو . انواع و اقسام سیب های آبدار و خوشمزه و گلابی داشتم و همه چی و معمولا بین باغداران این رد و بدل کردن و هدیه دادن میوه های باغ یک جورایی رسمه که صمیمیت میاره ..
خلاصه از موضوع دور نشیم . ایشون حتی ورزشکار بود و کوهنور و صاحب کسب و کار درست و مناسب پارچه های چرم برای کیف و کفش توی بازار . خلاصه آدم خوب و مهربان و مودب. ولی با یک سری نقطه ضعف هایی که توی کَتم نمیرفت …ولی خیلی خیلی به من لطف میکردند حتی وقتی می یومد خونه مون بهوای همین چیزای باغ و غیره حتی خونه ی دختر و پسرش نزدیک های خونه ی من توی پردیس هستش بهوای دیدن آنها یک سر هم می یومد اینجا و با هم فیلم های استاد رو میدیدیم سفر به دور آمریکا .. تخته نرد بازی میکردیم .. . چون خودش خیلی به طبیعت و کوهنوردی علاقه داشت مرد روشن فکری بود
به استاد هم علاقه داشت .. خلاصه دوست چندین ساله ی قدیمی ما بود که خانواده گی همه مون همدیگر و میشناختیم .. ..و از آنجایی که به من خیلی لطف کرده بود توی معذوریت قرار گرفتم .. ولی داستان از یک جایی روی مخم بود و احساس میکردم این رفت و آمدها داره برای ایشون سوء تفاهم ایجاد میکنه و داره پیشنهاد مسافرت دونفره میده و تدارک میچینه !!!! و شوخی شوخی داره صمیمی میشه بقول معروف پسرخاله داره میشه!! همش از خدا میخواستم منو توی مسیر درست پایدار نگه داره .. خودم هم میدونستم نباید وا بدم و ادامه ی این روش بهم احساس خوبی نمیداد .. چون نه بنفع من بود و نه بنفع ایشون و .. ایشون اگر زن نداشتن پارتنر خوبی میتونست باشه ولی از آنجایی که خواسته های من مشخص و هدفمند هستش و خیلی هم روی افکارم و تغییر شخصیتم کار کردم و بقول استاد توقع ام آنقدر بالا رفته که باید همان چیزی رو که میخوام وارد زندگیم بشه وگرنه توی همین تنهایی هام خیلی هم حالم خوبه !!!! برای همین شکر خدا تا این لحظه هیچوقت دُم به تله ی چنین افرادی ندادم ( البته چند نفری بودن که با شرایط خوب ولی زن داشتن و من بشدت روی این موضوع حساس هستم که باید روی این موضوع کار کنم چون میدونم باید باورها مو تغییر بدم .. چون همه شون زن دارن پس مشکل از باورهای محدود کننده ی خودم هست) خدا رو شکر
خدا رو شکر استاد بهمون یاد داد که با احساسمون چطوری بفهمیم مسیرمون درستع و راه درست چه شکلیه !؟؟؟ .. یواش یواش کمتر به تلفن هاشون جواب دادم و یا دیر به مسیج هاشون جواب میدادم .. تا اینکه یکبار خواستن با من صحبت کنن.. با بی میلی اجازه دادم که آمدن اینجا چون سمت پردیس یک کاری داشتن…. منم از قبلش خیلی با خودم توی آیینه صحبت کردم .و سعی کردم عزت نفس مو ببرم بالا .. یعنی باید محکم و قاطع و در ضمن مودبانه تکلیف این موضوع رو روشن می کردمم . پس اینجا بود که بیشتر از همیشه به فایل های استاد گوش دادم و همینا باعث شد عزت نفسم بالآتر بره . و احساس ارزشمندی و لیاقت کنم .. پیش خودم گفتم .. رویا خانم الان وقتشه!!! باید عملگرا باشم .. باید بتونم این مسأله رو حلش کنم !!! باید با خودم در صلح باشم .. باید خودمو دوست داشته باشم .!!! باید برای خودم ارزش قایل باشم !!!
باید خودم انتخاب کنم ..
باید دیگه مثل گذشته نباشم که خودمو عاجز و ناتوان ببینم و از تمام خواسته ها وو آرزوهام دست کشیدم و خودم به تقدیر و این حرفا میسپردم … هر اتفاقی که بیوفته مهم نیست … مهم اینه که من روی خواسته و هدفم پافشاری کنم !!! باید و باید و هزاران بار پامو محکم به زمین میکوبم و میگم باید همان چیزی که دلبخواهی هست رو تجربه کنم نه آن چیزی که دیگران میخوان!!!
من برگی در باد نیستم
من دیگه رویای گذشته نیستم
منم که انتخاب میکنم
من دیگه زیر بار نمیرم !!!
هر چی میخواد بشه بشه ..مهم نیست .. مهم اینه که من چی میخوام !!
بله درسته . قبلنا من خیلی ثروتمند بودم از باغ و چندین ماشین و خانه و زندگی آنچنانی و غیره ..و ایشون هم زندگی ما رو دیده بودن ولی بعد از ورشکستگی مالی مون الان شکر خدا در حد مناسبی بهتر شدم و خدا رو شکر در این چندین سال با کار کردن روی افکارم . خودمو پیدا کردم و برای همین هست که زیر بار هیچ ذلتی نمیرم حتی اگر در بدترین شرایط باشم .
وقتی ازم سوال کرد که چرا رفتارم تغییر کرده ؟؟؟ خیلی محترمانه بهشون گفتم ..من هدفهای دیگه توی زندگیم دارم که شما هدف من نیستید شما زن و زندگی دارید .. شما باید وقت تون رو برای رسیدگی به آنها بذارید .. شما نمیتوانید دوتا زندگی داشته باشید.. شما برای آنها هستید .. وقتی بطور مداوم تلفن شما از طرف عزیزان تون تماس گرفته میشه و از شما درخواست ها دارن و یا اطلاع رسانی میکنند و غیره و این حرفاااا این نشون میده که شما خانواده ی گرم و صمیمی و مهربان و خوبی دارید .. پس دلیلی نداره که بخواهید هم انور رو داشته باشید و هم اینور رو .. البته شاید شما بتونید ولی من نمیتونم …. خیلی بهشون برخورد و ناراحت شدن .. ولی برای من مهم هدفم بود .. همینطوری داشتم فقط به هدفم فکر میکردم .. پیش خودم گفتم باید همونی که میخوام بیاد توی زندگیم .. همونی که خدا برام در نظر گرفته .. خداوند بهترشو برام میفرسته ..
خلاصه آقا رضای ورزشکار عزیز تمام این داستان ها رو گفتم !!! که بگم . حداقل حالم خوبه آرامش ذهنی دارم . .. از قایم موشک بازی و زندگی های یواشکی خوشم نمیاد.. من بدنبال یک زندگی آزاد و شاد همراه با آرامش هستم .. میخوام با آرامش سرمو روی بالشت بزارم .. اگر هم بخوام کسی رو وارد زندگیم کنم دوست دارم مثل خودم آزاد و رها باشه . یا اگر خواستیم در کنار همدیگر باشیم از لحظات مون لذت ببریم دغه دغه های فکری نداشته باشیم و بریم دنیا رو ببینیم و لذت ببریم . میخوام برم استاد رو توی آمریکا ببینم .. میخوام یک همراه خوب و مناسب داشته باشم مثل استاد و خانم شایسته .. الگوهای من اینها هستن .. آخه من چطوری میتونم جور دیگه ای فکر کنم ؟؟؟ .. البته این قضیه برای یکسال پیش هست و بطور کامل پرونده ی مردای زن دار رو و ناهماهنگ رو کامل بستم … درسته در حال حاضر آن شرایط دلبخواهم هنوز خلق نشده و تنها هستم ولی مطمعن هستم توی مسیر درست هستم بدون حاشیه و بدون هیچ مسعلع ی جانبی.. درسته هنوز از نظر مالی رشد آنچنانی نداشتم ولی از خداوند درخواست کردم خودش مسیر رشد و پیشرفت های مالی منو باز کنه ..زمانش برسه همه چی مثل پازل کنار هم چیده میشه !! بقول استاد عزیزمون هر مسیر سختی یعنی مسیر اشتباه
امروز میخوام روی این باور مالیم کار کنم
پول و ثروت و وفور و فراوانی از مسیرهای صحیح مالی وارد زندگیم شده و مرا به موفقیت های مالی پایدار هدایت میکند
و همچنین روی باورهای درست و مناسب روابط کار کنم
بقول استاد
اگر من در مدار درست قرار بگیرم با آدم آماده و کامل و مناسب در زمان مناسب وارد مدار من میشود
و باید این سوال رو بپرسم و سوال کنم
خدایااااا ؟؟؟؟؟؟ الان من باید چه کاری انجام بدم که در مدار آن آدم آماده و کامل درست و مناسبی که خداوند برام قرار داده بگیرم تا آن هم مدار وارد تجربه ی زندگیم شود ؟؟؟
باید مدام این سوالات رو از خودم بپرسم تا پاسخ رو دریافت کنم
خدایا هدایتم کن تا با کسی همراه باشم که بهم انگیزه بده تا بهترین ورژن از خودم باشم
اگر من در مدار درست قرار بگیرم با آدم آماده و کامل و مناسب در زمان مناسب وارد مدار من میشود
آقا رضای عزیز ببخشید خیلی طولانی شد ولی بهت تبریک میگم .. واقعا تحسین تون میکنم که از چنین امتحان بزرگی سربلند بیرون آمدید .. واقعا ورزشکاری برازنده ی اخلاق ورزشکاری تون هم هست واقعا بهتون تبریک میگم و سر تایید تکان میدم و میگم آفرین آفرین آقا رضای ورزشکار کار درست و توحیدی .. الحق شاگرد استادی چون استاد عباسمنش هستید!!!! خدارو شکر .. و همچنین بخودم هم تبریک میگم که تونستم در بدترین شرایط زندگیم از این پل ها و تله های مالی و پولی و احساسی زندگی عبور کنم
جهان فقط به شجاعان و صابرین پاداش و پاسخ میده به کسایی که افسانه شخصی شونو تا انتها زندگی میکنن به کسایی که با ایمان ادامه دادن.خدا هرگز کسانی که رویاهاشون رو دنبال میکنن بدون یار و یاور نمیزاره بلاخره یه امدادی میاد یک دری باز میشه
خدا رو شکر تعهدی دادیم که روی خودمان کار کنیم و طبق تعهدم هم فقط به خداوند توکل کنیم
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ*
و بزودی پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی
خدایااا شکرت که صبح بزرگترین لحظات زندگی است که امروز برای پاسخ دادن به شما در واقع یک کامنت طولانی نوشتم !! معذرت !!!
مرسی مرسی آقا رضای زارعی عزیز سبب خیر شدی که از صبح ساعت 5 صبح تا به الان داشتم کامنت شما رو میخوندم و فقط برای شما مینوشتم .. چقدر خوب شد که بیشتر به اعمال و رفتارم فکر کنم .. چون دوست دارم مثل استادم عملگرا باشم . درست کار باشم . و مطمعنم پاداش این توحیدی بودن رو میگیریم .. همانطوری که استاد نتیجه گرفت … فقط روی خدا حساب کنیم ولاغیر!!!
خدایاااا شکرت تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و سلامتی و شادی و نشاط خوشحالی و پول و ثروت و نعمت و خیر برکت و عشق و روابط درست رو میطلبم
سپاس سپاس سپاس
خدایاااا شکرت
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
سلام رویای نازنین
چه اشکال داره من لذت میبرم از کامنتای طولانی
مرسی عزیزه دلم چقدر نقطه ابی از طرف شما به موقع بود
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت اینکه چنین دوستانی دارم من
بهت افتخار میکنم بابت رفتار درستی که نشون دادی
بهت افتخار کردم بابت عملگرا بودنت
بهت افتخار میکنم بابت اینکه به فراوانی مردهای خوب و مد نظرت باور داری و برای خودت و خواسته ها و علایقت ارزش و احترام قائلی
توی کامنتمم گفتم که چقدر باید شکر گزار این بود که
ما به این راحتی نمیتونیم اشتباه کنیم
ما صدای قلبمون خیلی بلندتر از صدای شیطان شده
اره شیطان زراشو میزنه توی داستان تو دم از کمبود میزنه ،کمبود روابط عاطفی خوب
توی داستان من دم از کمبود و اینکه فرصته خوبیه و اینا میزد و خواهد زد اما من از یک چیزی مطمئنم ،تا زمانی که در این فضا هستم ، تازمانی که مهم ترین اولویت من کارکردن دائمی روی باورهامه
تا زمانی که من دنبال مثال های نقض درباره باورهای محدود کننده میگردم
تازمانی که توجه و تمرکزم روی نکات مثبت زندگیمه
تا زمانی که به این باور دارم که خدا نزدیک تر از رگ گردن به منه و تا وقتی که حس و حالم خوبه هر اتفاقی به ظاهر بد به خیر و صلاح منه و برای رسوندن من به اهدافم
مطمئنم من به این راحتی ها اشتباه نمیکنم
یعنی حسی که دارم اینه و تجربه ای که بهم نشون داد که اینطوری نیست که در فرکانس خداوند باشی و اشتباه کنی
همون حرف استاد که میگه وقتی درمسیر درست هستی اصولا اشتباه نمیکنی و دقیقا همینه ، ما توی مداری نیستیم که به این راحتی با چنتا وسوسه شیطان وا بدیم یعنی من زمانی که شیطان رو انقد نزدیک به خودم میدیدم ،خداوند رو و اینکه ناظره بر من رو بیشتر و بیشتر و نزدیکتر و نزدیکتر از شیطان میدیدم و خجالت میکشیدم از اینکه کاره اشتباهی بکنم حالا در هر شرایطی ، چون ما انقد روی خودمون کار کردیم که اگه حتی یک لیترم رنگ سیاه بریزیم توی 100لیتر مخزن رنگ سفید بازم اونقدی نیست که قدرتش و سیاهیش بچربه و در نهایت ایمان برندس در نهایت شیطان ذلیله و اون به افرادی دسترسی داره که بهش اجازه ورود بدن و باهاش قدم بردارن ، بله درمورد ما اجازه ورود میدیم ولی هرگز یک قدم باهاش برنمیداریم به لطف الله
بهت افتخار میکنم که شجاعت به خرج دادی و داستان واقعیتو نوشتی و چقدر وقتی این عزت نفس بالا میره میتونه درجهان و زندگی افراد تاثیر بی نظیر داشته باشه
اینکه من انقد عزت نفس داشتم که اومدم و بدون اینکه مهم بدونم راجبم چه قضاوتی میشه یا نمیشه داستان رو واقعی نوشتم و این داستان واقعی و دل نوشته چه تاثیر مثبتی روی شما داشته و شما نازنینم اومدی و در تاییدش شجاعانه با عزت نفس داستانتو نوشتی و باعث شدی بازم ایمان ما بیشتر بشه ، باعث شدی بازم من بخوام واقعی تر بنویسم ،کلی بهم انگیزه دادی که از این به بعد حتی با جزییات بیشتری بنویسم و نترسم از قضاوت شدن و ایناست که مارو رشد میده ،
کامنتت و اون ایه قرانی که اوردی کلی حالمو خوب کرد جانه دلم و مطمئنم که میتونی دقیقا مو به مو خواستت رو خلق کنی و بهش برسی عین اب خوردن ، یادت باشه در جهانی که میبینیم و هر اتفاقی که در هر لحظه میبینیم ، اتفاق نیفتاده ،بلکه توسط یک نفر خلق شده
ما خالق زندگی خودمون هستیم
از طولانی شدن کامنتت لطفا از این به بعد هیج جا معذرت خواهی نکن و منم معذرت خواهی نمیکنم .
در پناه الله یکتا نازنینم .
سلام به استاد عزیزم
تبریک به دوست عزیزمون برای نتایج عالی و انرژی مثبتش
خداروشکر میکنم که دوستمون نتیجه گرفته تا من مقاومت ذهنم بیشتر بشکنه و باور کنم که همه چیز قانونه
دقیقا همه چیز از توحید هست و وقتی خودتو تبلیغات نکنی خود به خود برند میشی. ، مثل استاد خوبم که الان برند هستند .
منی که سالها کتاب خوندم بین اساتید مختلف چرخیدم تا به استاد برسم و خدارو شکر میکنم که وارد فرکانس استاد شدم .
اونجایی که استاد گفتند انگار خدا کار و زندگیشو گذاشته کنار تا به تو کمک کنه دقیقا درست گفته من یک وقتایی حس میکنم خدا داره فقط به من کمک میکنه و جمله که همیشه بهم ارامش میده
و یه جورایی،مانترا من هست فانی قریب هست
دوست دارم استادو خوشحالم که تو فرکانس حرفاتون هستم .
به نام خدای بخشنده مهربان
ترس
ترس از نداشتن روابط
ترس از نداشتن مشتری
واقعا خیلی سخته تلاش کنی زور بزنی تبلیغ کنی یه مشتری تور کنی هزینه سنگین برا تبلیغات
خیلی سخته برای اینکه به خاهی یه چیزی بفروشی تقلا کنی به هزاران نفر اطلاع رسانی کنی شاید یکی بخاد خرید یا نیاد
هدایت توی ازدواج خرید فروش خیلی جاها به کار میاد
واگه تو توجه به اصل باشه ینی به جای پیدا کردن مشتری ادم مناسب تو کاره خودت بکنی
کاره خودت چیه
احساس خوب داشتن
بندگی کردن
کنترل زهن کنترل توجه
افزایش مهارت
خلق ارزش
بهبود کوچیک انجام ایده های ساده طلایی برای پیشرفت
افزایش ایمان عزت نفس
وبقیه رو بسپر دسته خودش
پس دیگه نگو
اخ این چه رابطه هایی من دارم
اخ من چرا انقد تنهام
اخ کی میاد بخره
اخ باید فلان کارو بکنم تا من تبلیغ کنن تا مشتری داشته باشم
اخ باید تایید فلانیو بگیرم تا کارم راه بیوفته
اخ حامی ندارم
تو کاره درست انجام بده محصول خوب بساز مشتری پای خوده خداس
تو ادم مثبت درستکار احساس خوب داشته باش
روابط هدایت زمان مکان افراد مناسب پای خداس
هدایت
جهان خیلی راحت اجسامو به سمت خودش جذب میکنه
جهان خیلی ساده مارو هدایت میکنه به سمت خواسته هامون
الان فایل های استاد قشنگ همونی که اب رو اتیشه همونیه که لازم داریم
هدایتشم به روش های عجیب قریب هزاران روش رفته به دسته کسانی کهخواسته وارزوشون بوده
حتی استاد میگفت فایلای پولیم اگه اشتب به درست کسی میرسید بعدا میفهمید اینا پولی هستن میومد پولشونو تو سایت پرداخت میکرد
استاد میگفت من توان انقد کارم خوب پیش بره بهام ساده بیاد نداشتم
من یه ادمم چجوری حواسم باشه کسی از محصولاتم تقلب نکنه
ولی خدا حواسش بهم بود اگه اشتباهیم کسی میدید میومد توی سایت بهاشو میداد
اره منم جز هموناییم که جادویی این سایته طلاییو پیدا کردم دیگه ولش نکردم
همون فایل اول عاشقش شدم
به نام خدای بخشنده مهربان
خداجون خودت از قلبم اشنا تری بهترین جواب
بهترین ابی بود روی اتیش
استاد خیلی نگران شرایط روابطم بودم
جواب هدایت بهترین جواب بود براش
تو خوب باش به خوبیها هدایت میشی
واقعا دوس دارم حاله خوب احساس زیبا بینی بشه طعم زندگیم بشه عادت همیشگیم
واقعا دوس دارم پر از لیاقت باشم
واقعا دوس دارم عزت نفسم بره بالا بالاتر شکرت برای این سایت جادویی
من میدونم چقد ارزشمندم وارزش ساز
استاد واقعا نگرانی به کل رفع شد زیباترین جواب گرفتم شکررررر
جهان نمیتونه جازبه نداشته باشه اجسام به سمته خودش جذب نکنه
جهان جوری ساخته شده هدایت کنه زیبا بین هارو به سمت زیبایی بیشتر و نا زیبابین ها هم به سمت نازیبایی بیشتر
واقعا اخلاقم درکم کنترلم احساسم روبه بهبود ولی بازهم نیاز به کار داره
نیاز به بهبودی همیشگی
من همش توی روابط احساس تنهایی میکردم احساس میکردم اخلاقم خیلی فرق میکنه وکسی با من نمتونه جور بشه
ولی بعد دیدم نه ما رو به بهبودیم وهر چی میگزره اخلاقم بهتر بهتر بهتر میشه
تمرین
زهرا تو باید روبه بهبود باشی ایده برای افزایش عزت نفسو لیاقت چیه
زهرا برای تجربه خوشبختی برای هدایت به بهترین زمان ومکان تو باید بهتر بهتر بشی باید روی خودت کار کنی اموزش ببینی تمرین بزنی
زهرا برای تجربه روابط جادویی باید تو جادویی بشی
تو باید عزت نفس زیبابینی تو تقویت کنی
البته اینم بگم به شدت دنبال تمرین اگاهی بازرگانی میگشتم که باز توی این فایل گفتین انجام بدین خیلی برام جالب بود همین چند روزه باز هدایت شدم به انجام تمرین اگاهی بازرگانی الان اینجام گفته شد
به نام روزی دهنده ی بی حساب
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه ی عباس منشی های گرامی
سپاسگزارم از خدا برای هدایت کردن ما در هر لحظه
چقدر این فایل به من کمک کرد که در همین ابتدای روز به فکر فرو برم و دوباره مسیرم رو در همین امروز به یاد بیارم
استاد جانم به همان اندازه ای که ما شرک هامون رو کم کنیم و ایمان مون رو بیشتر کنیم هدایت میشیم و درهای رحمت به روح ما باز میشه و میتونم از سفره ی رحمت و نعمت الهی بهره مند بشیم ، لین که ما رب رو به عنوان تنها قادر مطلق جهان بدونیم و قدرت رو به اون بدیم و بگذاریم خودش اتفاقات رو برامون رقم بزنه بخدا قسم بهترین ها و معجزه آسا ترین اتفاقات برامون رقم میخوره
ما فقط باید روی خودمون تمرکز کنیم ، روی کاری که داریم انجام میدیم و روی بهبود هر لحظه ای خودمون و قدرت رو بدیم به خودش ، بقول شما کافیه کار سمت خودمون رو انجام بدیم و بقیش رو بسپاریم به خدا اونوقت میبینیم که چرخ زندگی چقدررررر روون میشه و بی دردسر همه چیز به راحتی آب خوردن اتفاق میفته
الا بذکر الله تطمئن القلوب ، با این آیه خودم رو اروم میکنم زمانی که شرک های من و شیطان میخواد من رو نگران کنه ، و دوباره به خودم یادآوری میکنم که کارها رو کی انجام میده من یا خدا؟ پس همه چیز رو به خودش میسپارم
به خدا قسم به اندازه ای که تونستم ایمانم رو بیشتر و شرک هام رو کمتر کنم اتفاقات خوب برام مثل آب خوردن رقم میخوره
از خدا میخوام که مثل همیشه ما رو به راه راست ، راه کسانی که به اونها نعمت داده و نه راه گمراهان هدایت کنه و از هدایت شدگان باشیم
سپاسگزارم از شما برای تهیه این فایل فوق العاده
در پناه الله یکتا شاد و تندرست و ثروتمند باشید