گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-07-13 08:02:192024-04-30 04:22:17گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آوردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته و همه بچه های عزیز سایت
“خدا همیشه منو سورپرایز میکنه”
خدای من عجب جمله زیبا و تاثیر گذاری
این که باور داشته باشی که خدا همیشه سورپرایزت می کنه
این که همیشه انتظار سورپرایز از سمت خداوند رو داشته باشی
این که باور داشته باشی خدا همیشه خوشحالت میکنه
این که منتظر اتفاقات خوب از سمت خداوند باشی
فوق العاده است
یعنی انتظار مثبت
یعنی توجه به نکات مثبت
یعنی انتظار مثبت
چقدر این مفهموم ” انتظار مثبت” اونم از سمت خودِ خدا، آرامش بخش و توحیدیه
چقدر مفهوم ایمان در عمل رو میشه توی این جمله درک کرد
“خدا همیشه منو سورپرایز می کنه”
چقدر احساس دوستی، آشنایی، فامیلی، راحتی و … با خدا رو میشه توی این جمله پیدا کرد
اما نکته دیگه ای که توجهم رو جلب کرد، واکنش و رفتار استاد توی این مصاحبه بود
استاد یعنی کسی که از هر رفتارش بشه چیز یاد گرفت، اونقدر که از حرف زدنش میشه چیز یاد گرفت و آگاهی کسب کرد، صدها برابر باید از نگاه کردن بهش، از حرف نزدنش آگاهی کسب و چیز یاد گرفت
موقعی که آزاده خانم داشت صحبت می کرد، استاد حتی یک کمه هم نگفت، حتی جاهایی که آزاده خانم انتظار داشت استاد حرفشو قطع کنه هم استاد با کمال آرامش فرصت می داد تا مهمان برنامه اش نفسی تازه کنه و هرگز صحبتش رو قطع نکرد
با خودم می گفتم استاد که خدا حرف زنه، خدای دانش و آگاهیه چطور میتونه فقط گوش کنه و هیچ حرفی نزنه
چند وقت پیش یه لایو اینتساگرامی می دیدم که یه بنده خدایی یه نفر دیگه رو دعوت کرده بود و ازش سوال می پرسید و طرف مقابل هم خیلی خوب و آگاهی دهنده صحبت می کرد ولی تا می خواست کلامش منعقد بشه و به یه جایی برسه حرفشو قطع می کرد و خودش شروع می کرد توضیح دادن
این رفتار استاد از اون کارهایی هست که همه باید یاد بگیریم
باید یادبگیرم صبر داشته باشیم
باید یاد بگیریم چطور به دیگران احترام بذاریم
باید یاد بگیریم حتی اگر حرفی برای گفتن داریم لزومی نداره همه جا اونو بگیم
باید یاد بگیریم شنونده باشیم
باید شنونده بودن رو یاد بگیریم
باید شنونده خوبی باشیم، اگر می خوایم موفق باشیم، اگر می خوایم رستگار باشیم
عالی باشید عزیزان
به نام خدایی که تنها رفیق و یاوری هست که در هر لحظه و هر زمان هدایتم میکنه و در کنارم هست
سلام به همه عزیزان
ممنون از استاد خوبم و مریم جان به خاطر تهیه این فایل عالی
ممنون از آزاده عزیزم که در این گفتگو از تمام مسیری که طی کردن و حرکتهایی که کردن گفتن بینهایت تحسینشون میکنم به خاطر جرأت و جسارتی که داشتن و ایمانی که به خداوند داشتن و این ایمان و جسارت و حرکتها باعث شده که الان در کنار بهترینها قرار بگیرید
برام جالب بود که چقدر عالی آزاده عزیز تونست در دو تا شرایط متفاوت در دو تا کلاس متفاوت راهشون رو پیدا کنن اینکه توی یک کلاس باید برای بچه ها جایزه داد و اینکه نوع جایزه دادن هم با توجه به موقعیتی که داشتن خیلی تحسین برانگیز و عالی بود که، من که فعلا توان مالی ندارم چطوری میتونم بهشون جایزه بدم؟ با بازی کردن با کسی که دوست دارن.
این خیلی برام جالب بود و این توانایی ایشون رو نشون میده که به راحتی میتونن در هر شرایطی یک راه حل متناسب با موقعیت فعلی رو پیدا کنن، یاد صحبتهای استاد افتادم که میگفتن👈 از همون جایی که هستی شروع کن. با توجه به موقعیت فعلی، 👈با همین امکاناتی که داری .
از خودت بپرس 👈چطور میتونم درامدم رو افزایش بدم ؟چطور میتونم درامد داشته باشم؟
خیلی جالب و پر از درسه که به راحتترین روشها راهها رو پیدا کردن و ادامه دادن . نمیدونم اگر من بودم روش جایزه دادن به این روش ساده اصلا به ذهنم میرسید یا برای خودم یک مسله بزرگ میکردمش که من چطوری به این بچه ها درس بدم که بفهمن ،خوب میدونم که هدیه دادن و جایزه دادن رو دوست دارن اما من که توان مالی برای جایزه دادن بهشون رو ندارم
خیلی این مهمه که در برخورد با موقعیتهای مختلف چطور عمل کنم🤔 حتی در سریال سفر به دور امریکا این حل مسایل رو در استاد دیدم که چقدر راحت مسایل رو حل میکنن و خودشون رو در گیر با مشکل نمیکردن به تفریح و لذت بردن ادامه میدادن و خداوند بهترینها رو در مسیرشون قرار میداد .مثل حل مشکل پله آر وی مثل حل مشکل اینترنت ،که افراد خبره و اینکار در مسیرشون بودن و این همه نشونه رفاقت و ایمان و اعتماد به خداونده که ازاده جان هم بهش اشاره کردن
من هم از استاد یاد گرفتم که از خودم بپرسم چطور از این بهتر؟ چطور از این راحتتر؟ و موقعیتها برام اشکار میشه
خدایا کمک کن بتونم به این اگاهی ها 👈 عمللللل کنم👉
استاد خیلی ممنون که نکاتی رو توضیح میدین که خیلی اوقات برام سواله، مثل همین احساس لیاقت که بهش اشاره کردین، اینکه من لایق بیشتر از اینم چکار کنم ؟من در این فایل متوجه شدم من باید خودم رو لایق بدونم و با درست عمل کردنم دیگران هم متوجه این لیاقت من میشن حتی اگر متوجه نشدن من با اون بالا رفتن اعتماد به نفسم با بالا رفتن ایمان به خودم و خدای خودم میتونم موقعیتهای بهتری رو برای خودم ایجاد کنم و جهان هم پاداشها رو به من میده . من نباید بی حرکت بمونم تا دیگران متوجه بشم که من لایق بهتر از اینم من وقتی راکد و بی تحرک باشم میگندم
این نکته مهم باید یادم باشه👈در هر موقعیتی باید در حال حرکت کردن باشم👉
خدایا شکرت بابت تمام نعمتهای بینظیرت تمام دوستان خوبی که دارم مثل آزاده عزیز
خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یارب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
سلام به همه دوستان عزیزم
چقدر دیدن الگوها لذتبخشه. اینکه یه خانم جوان در چهارده پونزدهسالگی، به استقلال مالی، به خلق ارزش فکر میکرده و خداوند رو رفیق شفیق خودش میدونسته، معرکهست. با شنیدن حرفهای آزاده یه بار دیگه بهم ثابت شد که دنیای بیرون جز انعکاس باورهای ما نیست. ما باوری رو در خودمون ایجاد میکنیم، و در جهان بیرون تصویرش رو میبینیم. مثل آزاده که بعد از کلنجار رفتن با زمزمههای ذهنیش که میگفته تو مدرک دانشگاهی نداری و نمیتونی تدریس کنی، این باور رو در خودش ساخته که میتونه و باید امتحان کنه و بعد در اتوبوس به خودش گفته میخواد هرطوری هست شروع کنه، حتی اگه پسش بزنن و از مصاحبه رد بشه. و این باور که در وجود آدم به یقین تبدیل میشه، پروردگار فورا زمینههای تحققش رو فراهم میکنه و بهت میگه:” این گوی و این میدان، ببینم چند مرده حلاجی.”
و اون زمانه که به قول استاد ایمان به چالش کشیده میشه. جهان بهت میگه: هی تویی که میگی خداوند با منه، میگی من میتونم. خب حالا بسمالله…ببینم چی کار میکنی.
و آزاده از این فرصتها و چالشها استقبال کرده. با جرات از منطقه امن زندگیش خارج شده و توی دل ترسهاش رفته و جایزهش رو هم گرفته.
آفرین به آزاده که از همون نوجوانی توکل به خدا رو در عمل نشون داده. گاهی ما دست به اقدام نمیزنیم، چون از انجام بعضی کارها، برداشتن برخی قدمها، هراس داریم. و متاسفانه اغلب برای اینکه با این هراسهامون مواجه نشیم، هزار بهانه میاریم و زمین و زمان رو مقصر می دونیم و در دل احساس قربانی شدن کز میکنیم تا مثلا آسیب نبینیم. ولی همیشه جایزهها و موفقیتها مال آدمهای شجاعه.
من از تماشای حرفهای آزاده، بهشخصه خیلی خجالتزده شدم. چرا؟ چون مدتهاست که دوست دارم صفحه اینستام رو راهاندازی کنم و درباره تجربیات شغلیم صحبت کنم ولی هزار بهونه میارم تا دست به عمل نزنم. زمزمههای ذهنیم بلند میشه که” اگه مسخرهت کنن چی؟ اساتید میان هزار اشکال ازت میگیرن. اصلا اینهمه وقت بذاری و به نتیجه نرسی چی؟”
و من متاسفانه تسلیم این زمزمهها میشم و عقب میشینم.
از استاد عزیزم ممنون برای این گفتگوی خوب که در اون به عینه دیدم خانمی رو که در سن بسیار جوون، از مسخرهشدن توسط دیگران، از انتقادها، از شکستهای احتمالی نترسیده و شجاعانه با باور لیاقت گام برداشته.
استاد عزیز، ممنون که محکم و غرا، تاکید کردید که “باور لیاقت رو خودت به وجود میاری”این جمله جادوییای برای من بود. ازتون بینهایت سپاسگزارم. این جمله ترسهای منو ریخت و تصمیم گرفتم امروز اولین ویدئو از خودم رو با جذابترین موضوع کاریام ضبط کنم. دیگه از مسخره شدن، ایراد گرفتن دیگران و ناقص بودن نترسم و بدونم که حس لیاقت کم کم ساخته می شه، رشد میکنه و به بار می شینه.
باز هم به خاطر وجود نازنینتون، استاد دوستداشتنی و مریم بانوی عزیزم، سپاسگزارم و خداوند رو هزار مرتبه شکر میگم.❤
آره خیلی جالب بود میدونی این مصاحبه ها به من خیلی کمک کردن تو زندگی که وقتی نجواها میاد حالا اون نجوا از شیطان است یا ذهن خودم که داره گولم میزنه در یک مسیری که دارم قدم میزنم نجواها شروع می کنند دلایل منطقی که نمیشه تو این مسیر رو ادامه بدی
بعد وقتی که من مرتب فایل هارو دنبال می کنم مثل همین مصاحبه با آزاده طیبی کمکم می کنه و چراغی میشه در دل هر مسیری که دارم به پیش می روم
آره صحبت ها فوقالعاده بود و من الان این احساس رو داشتم این رو بنویسم.
خیلی خیلی از دیدن این فایل لذت بردم آزاده خیلی قشنگ توضیح داد تا به این جا رو و من خیلی سپاس گذارم از استادم برای مصاحبه ایی که فراهم کردی و خانم آزاده ازت ممنونم که جلوی دوربین آمدی و داستان زندگیت رو داری برای ما تعریف می کنم
ب نام خالق بیهمتا
سلام استاد عزیزم عاشقتم سلام ب مریم خانم عزیزم ک چند وقته تصویرشون رو ندیدیم و حسابی دلتنگتونیم
خدایا ازت سپاسگذارم ک در درست ترین مکان و زمان هدایتم میکنی و نشونه هااا رو واسم میفرستی ب موقع و سر وقت. خدایا سپاسگذارم ازت ک عضو این سایت بی نظیر و درجه یک هستم و با مردی بزرگ و درستکار آشنا شدم ک دستی از دستان تو میدانم. 🙏🏻🙏🏻
استاد بی صبرانه منتظر ادامه داستان آزاده جان هستم و چقدر تا همینجا درس هاا برام تکرار شد و یادآوری شد، آزاده جان خیلی تحسینتون میکنم و ماشاالله ب همت و تلاش تون ک قدم برداشتید و زندگیتون رو اونطور ک خواستید ساختید.
استاد عزیز از این دست مصاحبه هاا بیشتر بزارید
شما خودت ب تنهایی برای من الگو و انگیزه هستید اما انسان نیاز داره ک بیشتر و بیشتر ببینه تا باورهاشو قوی تر کنه.
اصلا قصد کامنت گذاشتن رو نداشتم اما بی اختیار اومدم اینجا و همه چی خودش داره میاد و من فقط تایپ میکنم 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻 بی نهایت سپاسگذارم ازت استاد ج ا ن م
عاشقتم برای من تو زندگیم مثل یک نور هستی. پیام بر زمان حال منی.
منم دعای خودتون رو میگم،،
انشاالله که هرجا هستید همیشه سلامت و شاد ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🙏 🙏🏻 🙏🏻 ❤️❤️❤️❤️
سلام به خدا سلام به بنده محبوب خدا و سلام به تمام هم فرکانس ها
چقدر با دیدن این فایل در ساعات اولیه نشر آن انرژی گرفتم .
خدایا صد هزاران مرتبه شکر( تکه کلام پدر آسمانی ام و استاد عزیزم ) خدایا به عدد ریگ ها به عدد ستاره ها به وسعت جهان که خلق نمودی سپاسگزارم .
تحسین برانگیز بود آزاده جان و ممنون برای تحلیل استاد آسمانی .
چقدر مرا یاد دوره نوجوانی ام انداخت که چقدر شبیه به دوران نوجوانی ات بود و با تحلیل زیبای استاد فهمیدم که چه نعمات و ویژگی های خاصی از دوران نخست نوجوانی در من سحر سادات هم بوده ولی با این نگاه خاص و هوشمندانه تحلیل نشده بود .
دوست دارم از آن دوران بگویم که هم از خدا و نشانه ها یاد کنم و هم مُهر تایید جمله زیبا ازاده جان که گفتن خداوند بی نظیرمان به همه انسان این شانس رو داده و فقط تفاوت اینجاس که بعضی ها انتخاب می کنند و عمل می کنند و به قول استاد آسمانی مان ایمان را نشان می دهند با شجاعت و رفتن در دل موقعیت ها .
یادمه پدر آسمانی ام در ۱۶ سالگی ام با توجه به رشته هنرستان برام کامپیوتر خرید ، من هم شبیه آزاده جان خیلی خیلی اشتیاق داشتم که خودکفا بشم این ویژگی از دوره کودکی ام بود که دلم میخواست من مستقل باشم و به قولی دستم تو جیب خودم باشه، یادمه تو همون ماه های اول شروع کردم به ارزش خلق کردن با آن هدیه خاص پدر ( کامپوتر) رایت سیدی که آن سالها خیلی خاص بود را انجام می دادم و در ازاش بها کسب میکردم ، همون شیرینی و باورهای پنهان اینکه من باید مستقل تربشم را برام خلق کرد به طوری که حتی تدریس خصوصی هم داشتم اما در ازای تدریس بهایی طلب نمی کردم ( عطشم به اندازه آزاده جان نبود و به قولی خود باوری ام کم بود که چون فامیل هستن نمی شود بها تدریس را طلب کرد بخاطر باورهای غلط من بود و لاغیر
یادمه عطش مستقل بودنم آنقدر بود که سال اول بعد از فارغ التحصیلی را کنکور شرکت نکردم بلکه رفتم یک مدرسه و کار پاره وقت دفتری را انجام دادم و در ان سالها با حقوق ۴۰ هزار تومان شروع کردم و اما بعد …
بعد گذشت یک ماه در اتاق معلمان ، که خدا حافظشان باشد ان شا… آنها به من گفتن که با این سن کم ات برو دانشگاه که همین وقتی که میگذاری بتوانی بیشتر تر حقوق دریافت کنی و از انجاییکه همیشه گوش شنوا داشتم و بعد کار خودم رو انجام می دادم این حرف به دلم نشست و برام منطقی اومد که لیاقتم حقوق بیشتر هست و در ازاش باید مهارت و تخصص ام بالاتر بره و تصمیم گرفتم که ابتدا دانشگاه برم بعد ۲ سال فوق دیپلم هنوز آن ولع مستقلی بامن بود به طوریکه همزمان با انتهای فارغ التحصیلی وارد شهرداری شدم با سن ۲۰ سال و همزمان کنکور کارشناسی را هم دادم و دانشگاه بسیار خوب قبول شدم با آن سن کم، هم کار میکردم و هم تحصیل ام را ادامه می دادم . آزاده جون ممنون که داستان موفقیت ات را بازگو کردی و استادددددد جانممممممم بسیار سپاس 🙏🙏🙏🙏برای تحلیل ات که باعث شد به گذشته پر افتخار پر از درس های زیبام مروری داشته باشم و از خدا ممنونم که الان دارم آن روزهای پر از موفقیت و پر از درس و پر از الطاف الهی را بازگو می کنم ، الله اکبر بازگو کردن آن همه نعمت بعد ۱۵ سال ، خدایا قرار چه عظایمی بهم لطف کنی در اینده برای تحسین این همه نعمت که کم براش وقت گذاشتم و کم دیدمش استاد جان ممنون که باعث شدی زنده بشم و زبان ام باز شود به عظایم الطاف رب همه چی تمامممممممممم .
و اما بعد … یادمه با سختی های البته شرین پشت سرهم مقطع فوق لیسانس رو هم شروع کردم و در اقوام و دوستان جز اولین ها بودم که در این مقطع داشتم درس میخواندم از نگاه دیگران بسیار سخت بود که هم کار شهرداری و هم اخر هفته ها کلاسهای ارشد ان هم در شهر اراک که چقدر فاصله مکانی داشت اما برای من شیرین بود و عطشی که سیراب نمیشدم .
یادمه تو ترم ۲ ارشد خیلی اتفافی مادرم از من و رشته تحصیلی برای دوستی تعریف کرده بود که باعث شد ان دوست که الان می دانم دست خداوند بود پل ارتباطی من با تدریس در دانشگاه بشن و همزمان هم کار شهرداری و هم تحصیل ارشد و هم تدریس در دانشگاه را باهم به لطف رب ام داشته باشم …
و اما بعد …
الان حدود ۱۰ سالی از تدریسم داره میگذره تو این سالها و گذشت این ایام به فکر ادامه تحصیل بودم و حتی تا لب مرز دکتری خارج از ایران هم رفتم اما به لطف خدا خودم مسیر زیباتر را انتخاب کردم🤲🙏🤲🙏🤲🙏😍 و به خودم گفتم سحر دکتری کامپیوتر هم گرفتی ان هم خارج ایران بعدش چی ؟؟؟؟در دل سودای هدایت به سوی مسیر توحیدی مرا صدا میزد آن روزها به طور معجزه اسا با اولین استاد حال خوبم آشنا شدم و انجا بود که در دادگاه دل خودم به خودم صادقانه گفتم دوست دارم اثر گذار مثبت در این عالم باشم و چقدر عطش این خواسته در آن روزها و حتی الان هم که ۷ سال ازش میگذرد شدیده شدیده
و بعد از آن با شجاعت و طی کردن دوره تکامل شاگردی در این عرصه بعد حدود ۴ سال با شما استادِ جان آشنا شدم و افتخار شاگردی شما را دارم و چه قدر خوشبختم و الله اکبر به یاداوری ازاده جان که باعث شد به خوشبختی خودم نمره ۱۰۰ درصدی را بدهم که بله من هم از دوران کودکی رابطه شیرینی با رب ام داشتم و به قول آزاده جان با کمرنگی و تضاد در مسیر زندگی ام متوجه شدم که چه نعمت عظیمی داشتم و الان چقدر خوشحالم برای این رابطه و این ویژگی ام .
الله اکبر به قوانین ثابت بدون تغییر خداوند که این جهان را متزلزل نیافریده و قدرت خلق را به تک تک مخلوقاتش داده .
قانون تکامل اتون بهترین قانونه و شاه کلید خوبی برام در روزهای اول آشنایی ام با سایت اتون بود و بعد خرید دوره و معجزه ها که قبلا بازگو کردم و البته دوست دارم با توجه به این قانون و صبر امیدوارم در مرحله خلق ثروت هم انچنان نتایج عالی بیافرینم که ساعتها از نتایج ام براتون بگم و البته این جمله شما که نشست با افرادی دارید که موفقیتهای عالی مالی دارن ، امیدوارم در این مسیر هم عالی بیافرینم و برایتان از نزدیک بحرفم …
خدایا شکرت و سپاسگزارم از خودت و بنده های محبوبت که با خلق این جلسه باعث شدن من سحرسادات لب بگشایم به نعمات بیکران زندگیم که از کودکی ام همراه بودن و من کم دیدمشان .
خدایا صد هزاران مرتبه شکر🤲🤲🤲🤲🤲🤲
وووووو داستان آزاده واقعا جالب و تکون دهنده بود
اینکه درمورد باید و نبایدها خانواده صحبت کردن من واقعا با تموم گوشت و پوست و استخونم درک کردم پدر منم همین دیدگاه داشت که مگه کم کسر داری که میخای بری سرکار چه معنی داره دختر بره سرکار
ازین کارشون که تبلیغ دستی کردن و شماره تلفن خونه پدربزرگ نوشتن چون پدرشون مخالف بود عالی بود
آزاده مرحله اول علاقه داشت به تدریس زبان که با شجاعت و اعتماد بنفس با ترسش روبرو شدن به اموزشگاه درخواست همکاری دادن
اینکه وقتی به چالشی برمیخورد فکر میکرد که چکاری انجام بده تلاشش میکرد تا از عهدش بربیاد قابل تحسین
از این واکنش و حرکتشون که اینقدر ریلکس با موضوعات برخورد میکنه نگران نیس میگه یا میشه یا نمیشه در نهایت یک چیزی یاد میگیرم، کیف کردم
اینکه درخواست بیشتر شدن حقوقش کرد و موفق بود و حقوق فوق لیسانس میگرفت هی پیشرفت میکرد و کلاس بیشتر برمیداشت تو سفارت مشغول بکار شد
اینکه هی با خودش صحبت میکرد و راه حل پیدا میکرد عملگرا بود ایمان داشت موقعیت خلق میکرد خودشو ثابت کرده لیاقتش ساخته و در مقابل نتیجه گرفته خودباوری اعتماد بنفسش زیاد شده عالیه
این سوال که از خودش میپرسید حاضری چه بهایی برای موفقیتت بپردازی؟ باعث میشد که انگیزه بگیره و به راهش ادامه بده
ازاده جان تو این فایل خیلی چیزا رو نشون داد: احساس لیاقت داشتن، حرکت کردن، ایده دادن، منتظر نموندن، قدم برداشتن، رفاقت با خدا
به نام خدای مهربان و هدایتگرم
سلام به استاد عزیز و آزاده خانم عملگرا
برای سومین مرتبه با فاصله زمانی مصاحبه با آزاده جون رو گوش میکنم . دوبار اول زمانی بود که فایل بر روی سایت قرار گرفت و این گوشه ی ذهنم نشست ولی این دفعه گوش کردنم فرق میکرد چون نیاز به سوخت جت دارم و چی بهتر از آزاده جون که با نتیجه هاش صحبت میکنه .
وقتی متوجه شدم که اول مهر 1402 دیگه نباید برم مدرسه و به اصطلاح قانون جامعه ، بازنشسته میشم با خودم فکر کردم عه مگه بهتر ازین هم داریم ؟ 5 سال زودتر ؟؟؟ من که 25 سال کار کردمچقدر قانون زیبا کار میکنه و من شامل لطف بغیر حساب خداوند شده بودم و بیست و پنج سال کارم رو سی سال رد کردند و من پنج سال زودتر رها شدم ، حالا چرا رهایی ؟؟ چون از وقتی با استاد و آموزش هاشون آشنا شدم بیشتر فهمیدم من معلم بودن رو دوست دارم اما کاری نبوده که عاشقانه ادامش داده باشم ، و بعد از چند سال قانون کارمندی برای منی که پرواز و دوست داشتم دست و پا گیر شد و اول مهر ماه هر سال پرهام و میچیدند و من و میفرستادن داخل یک کلاس و این بال داشتن و اجاره پریدن نداشتن داشت خفم میکرد .
خلاصه آخرین روز تیر ماه 1402 از مدرسه خدا حافظی کردم و از آیه آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ الهام گرفتم و گفتم زهره جان حالا که سالها حرف زدی و گاهی خیلی بولوف زدی که کاش مدرسه تموم میشد !!!!
حالا این میدان !!
اگه راست میگی و ایمان داری ؟ زمان عمل رسیده .
منم گفتم چشششششم
با عشق قدم برداشتم و در طول تابستان برای مهارتی که میدونم میتونم در اون موفق بشم قدم برداشتم و شروع کردم به آموزش دیدن !
چند روز قبل نامه بازنشسته شدنم روی سایت قرار گرفت که از اول مهر 1402 خداحافظ مدرسه و این دقیقا مصادف شد با آخرین روز از کسب مهارتم به صورت مبتدی .
و تصمیم گرفتم حالا که هم کارآموزی میکنم و هم روی باورهام کار میکنم و کامنت مینویسم و تلاش میکنم هر روز مامان بهتری باشم و هوای همسر جان رو داشته باشم مصاحبه با آزاده جون رو هم گوش کنم .
الان که این کامنت و مینویسم چهارمین قسمت رو هم گوش کردم اما هدایت شدم به سمت گذاشتن رد پا چون میدونم به زودی بر میگردم و زیر همین کامنتها از دستاوردهایی مینویسم که با ایمان و عمل و توجه به طی کردن تکامل به دست آوردم .
به زهره بارها گفته ام
دو راه بیشتر نداری یا موفق بشی
یا باید موفق بشی
والسلام
خدای قشنگم میدونم که تو از من مشتاق تری به موفق شدنم و داری بهم میفهمونی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهانه و خیلی خیلی ساده است ، من عاشقانه ازت سپاسگزارم
سلام و درود به زهره عزیزم
چقدر پر انرژی و با انگیزه از خودت رد پا گذاشتی و با عشق و اراده داری رو خودت کار میکنی چنان با ذوق کامنت گذاشتی ک منم مطمئن تر شدم ک هر کسی ک با تعهد و ایمان به خودش و خداوند وهاب تلاش کنه و در مسیر درست حرکت کنه به هر آنچه ک بخواد میرسه از صمیم قلب براتون آرزوی موفقیت و سربلندی و سلامتی و آرامش و ثروت روز افزون دارم
در پناه حق
به نام خداوند مهربان و هدایتگرم
سلام به امید عزیز ، و ممنونم که برام نوشتی و آرزوی موفقیت کردی .
میدونی امید جان ، استاد میگن موفقیتهای خودتون رو در نظر بگیرید ، همونهایی که یک زمان براتون رویا بود ، بعد ببینید چه مسیری رو طی کردید تا تونستید بهشون برسید .
حالا مجددا ، همون کارها رو برای رسیدن به رویاهای امروزتون انجام بدید تا بهشون برسید .
این کار هم خیلی تونسته به عملگرایی من کمک کنه .
خواستم براتون بنویسم که هم یک یاداوری برای خودم باشه و هم شاید به کارتون بیاد .
در پناه الله مهربونم بدرخشی دوست عزیز
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
عاشقتونم ❤️
این فایل مصاحبه استاد و چند بار دیدم
و با هر بار دیدن سیر نمیشم
تجربه آزاده جان رو هم من خودم تجربه کردم
روز هایی که دوست داشتم کاری انجام بدم اما نمیدونستم باید چطور شروع کنم ، همراه با کمی ترس
من علاقه زیادی به کار دکوراسیون داخلی و کابینت و پارتیشن بندی داشتم اما هیچ بلد نبودم اما دوست داشتم یاد بگیرم و برای خودم کار کنم
به قول استاد که میگه
تو پای در راه بده هو هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد
واقعا همینطوره هست
بی نظیر هستید استاد 👌👌🌹🌹
با اینکه هیچی از کار نمیدونستم اما اولین آگهی رو زدم و بعد از چند ساعت اولین سفارش رو گرفتم و خداوند هدایتم کرد که چیکار کنم و از کجا شروع کنم و به شکل معجزه وار انسانهایی سر راه من قرار گرفتند و بهم توضیح دادن و بهم کمک کردن تا اولین سفارش خودم رو با موفقیت به پایان برسونم 🙌🙏
دقیقا از اولین سفارش که دو روز فقط طول کشید
من سه میلیون و پانصد هزار تومان سود کردم
و فقط میگفتم خدایا شکرت
خیلی خوشحال بودم ، انگار رها و پر از آرامش همراه با هیجان بودم
خدایا شکرت که هدایتم کردی
از اولین سفارش من حدود 18 ماه میگذره و من در کار مورد علاقه ام کلی پیشرفت کردم
الان سفارشات من رسیده به ده واحد یکجا که براشون کار کنم و در آمدم به چند ده میلیون در ماه رسیده
و مطمئن هستم به زودی به چند صد میلیون تومان در ماه میرسم
دقیقا قانون تکامل رو با تمام وجودم حس میکنم
داستان زندگی آزاده عزیز رو وقتی شنیدم به روز های خودم فکر میکردم
خدایا شکرت که هدایتم کردی
خدایا شکرت بابت این مسیر زیبا
خدایا شکرت بابت اتفاق هایی که هر روز من رو شگفت زده میکنه
خدایا شکرت بابت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
عاشقتم و دوستون دارم یه دنیا ❤️🌹❤️🌹❤️
به نام خدای مهربان
خدایی که خالق بینهایت نعمت و ثروت و آگاهیه
خدا رو بینهایت بار شکر میکنم برای بودن در این مسیر، برای شنیدن و درک آگاهی هایی که بینهایت ارزشمنده و دیدن الگویی مثل ازاده عزیز که اینقدر زیبا این مسیر رو طی کرده و هر لحظه اش از صحبت های آن میشه رد پای قانون رو دید
آزاده عزیز بینهایت تحسینت میکنم برای بودن در این مدار که واقعا لایق بودن در چنین جایی هستی ،دختری که متفاوت فکر کرده و متفاوت عمل کرده
دختری که حرکت کرده ایمان داشته ،به خودش و خدای خودش
دختری که محدودیت هارو نپذیرفته و جهان مسخر خواسته های او شده
دختری که دست نکشیده از رسیدن به خواسته هاش، و با وجود ترسش ادامه داده و ایمان و باور داشته که راهی هست و خداوند هم هر لحظه هدایتش کرده و دستانش رو در دسترس او قرار داده
دختری که خودش رو لایق دانسته ارزشمند دانسته و هر لحظه در حال بهبود مهارت و توانایی هاش بوده
دختری که هیچ وقت شرایط مناسب اون رو متوقف از ادامه دادن و حرکت کردن نکرده و هر بار بهتر و بهتر شده و هر بار تغییر داده شرایطش رو به سمت بهتر شدن،قبل از اینکه جهان اون رو مجبور به حرکت کنه
دختری با اعتماد و عزت نفس بالا که نظر دیگران در عین احترام براش اهمیتی نداشته و به راهی که ایمان داشته درسته ،قدم گذاشته و ادامه داده
دختری که همیشه راهی ساخته ، و درهای بسته اون رو پشیمون نکرده و همین ویژگی و باور اون باعث شده که همیشه ایده هایی بهش الهام شه و از همه مهم تر عمل کنه به آنها
دختری که کنترل ذهنش عالیه و در هر شرایط توانسته نکات مثبت آن رو ببینه
مثلا وقتی مقوا خیس و دفرمه میشه ، وقتی کلاس با بچه های کوچک بهش داده میشه ،وقتی که کلاس پر از پسرهای شیطون رو باید اداره میکرده، وقتی پدر اجازه استفاده از شماره تلفن منزل رو نداده، وقتی مدارک مورد نیاز برای معلم بودن در آموزشگاه رو نداره و . . .
که مطمئنا اگه این نوع نگاه وجود نداشت ،هر مسئله کوچک میتونست اون رو دور تر و دور تر از هدفش کنه و شرایط نادلخواه بیشتر و بیشتر جذب کنه
تحسینت میکنم آزاده عزیز برای هر قدمی که برداشتی، بدون اینکه به نتیجه اش فکر کنی که چی میشه
تحسینت میکنم برای اینکه ارزش خودت رو پیدا کردی و اون ارزش برای تو ثروت ساخت و این نوع نگاه خود قانونه
یادمه همیشه استاد میگن کاری که عاشقش هستین رو انجام بدین نه صرفا کاری که فقط بخوای پول ایجاد کنی و چقدررر فرقه بین این دو نگاه ، چقدر فرقه بین اینکه کارت رو ارزشمند بدونی و کسی در قبال اون پولی پرداخت کنه و کاری که از سر اجبار باشه
و اینجاست که عشق معجزه میکنه و وقتی عاشق کارت هستی وقتی اون رو با عشق انجام میدی وقتی به ارزش اون توجه میکنی وقتی میدونی این مهارت تو چقدر به درد آدم های دیگه ای میخوره که میتونه کمک کنه به انها برای رسیدن به خواستشون ، جهان هم به تو پاداش بسیار میده
وقتی عاشق کارت هستی ایده هارو پیاده میکنی نا امید نمیشی ادامه میدی و این فرقه بزرگه بین کار معمولی و چیزیه که عاشقشی
آزاده جان دیدم که چطور قوانین برای تو تغییر کرد وقتی که واقعا میخواستی معلم باشی و چطور همه اون مدرک هاو سن کم تغییر میکنه و میشی معلم تو آموزشگاه و این قدرت جهانه که کمک میکنه تو رو به خواسته ات برسونه هر چقدر هم محال باشه برای دیگرانی که باورشون کمه
تحسین میکنم شهامت و جسارتت رو با اینکه ترسیدی اما تو دل ترست رفتی و هر بار کلی رشد کردی
داستان زندگی ازاده پر از درسه برای هر کسی که میخواد قانون رو بهتر درک کنه
اینکه تکامل رو چظور طی کرده
اینکه نگاه توحیدی و رفاقت با خدا چقدررر مهمه
اینکه همیشه حرکت کرده و نا امید نشده و توکل کرده
اینکه هر روز بهتر و بهتر شده نسبت به خود قبلیش
اینکه محدودیت هارو باور نکرده
اینکه مثل بقیه آدم ها فکر نکرده
اینکه تو خودت رو ثابت کن به جهان ، جهان هم به تو پاداش میده
اینکه همیشه ی راهی هست حتی ساده تر و بهتر و آسان تر
اینکه قوانین یکیه برای هر کسی که به جایی رسیده، آگاهانه یا ناآگاهانه اون رو عمل کرده و بهای اون رو پرداخته
خدارو بینهایت شکر میکنم در مدار شنیدن این آگاهی ها هستم
خیلی خوشحالم که چنین الگویی رو میتونم ببینم ، و این باور در وجود من بیشتر و بیشتر شد که من هم میتوانم
و نوش جونت این موفقیت هاو بودن در این مدار و همنشینی با استاد عزیز که واقعا لایق آن هستی
استاد و مریم عزیزم بینهایت ممنونم برای این فایل فوق العاده
و ی چیز جالب هم بگم که ی حسی به میگفت این فایل به زودی روی سایت قرار میگیره و دو روز نشده ان رو دیدم
آرزو میکنم مثل ازاده ها باشیم اینقدر مصمم ،رفیق با خدا و پر از ایمان در مسیر زندگیمون
چقدر زیبا و دلنشین گفتید. لذت بردم از خواندن نظر شما و نگاه مثبت و دیدن زیبایی های دور و برمون.
داستان رشد و تکامل آزاده عزیز هم برای من بسیار آموزنده بود و سعی می کنم برای رسیدن به اهدافم حرکت کنم. با حرکت کردن به سوی هدفم، تکامل خودم رو طی میکنم و نعمت های خدای توانا همانطوریکه برای آزاده جاری شد برای من هم به موقع خودش سرازیر می شود
محسن عزیز دوست خوبم
ممنون از کامنت زیبایی که گذاشتی
خوشحالم که با خوندن این کامنت آگاهی های زیادی دریافت کردی
من هم مثل شما ،درس های زیادی گرفتم و مصمم تر شدم به بودن در این مسیری که پر از خیر و برکته
بله دوست خوبم، نعمت های خداوند برای هر کسی که در مسیر درسته جاری و فراوانه
برای شما آرزوی بهترین هارو دارم