گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

133 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرناز شهداد گفته:
    مدت عضویت: 2261 روز

    سلام ب استاد عزیزو خانم شایسته مهربان

    خیلی سپاسگزارم خداوند هستم که تونستم این فایل زیبا رو ببینم .

    خیلی خیلی خیلی تحسینتون کردم

    واقعا من خودم یه وقتایی فکر میکردم که اصلا نمیشه یه فرد از استانداردهای خودش خارج بشه استادی که خیلی سرسخت بودن ب این صورت نرم و مهربان بشن .

    کلی درس داشت واسه من اینکه بتونم در هر حال شاد باشم و بخندم سعی میکنم اینجوری باشم چون خیلی کم احساسم رو نشون میدم و انگار واسم سخته

    روحیه ایشون که واقعا هیچ چیز مانع این نشد که از هدفشون دست بکشن و ادامه دادن و ادامه دادن

    سپاسگزارم از خداوندو شما که تونستم آگاهی جدید بیاموزم 🙏🙏

    لطف خدا شامل حالتون و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  2. -
    محمدمهدی فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3119 روز

    سلام به همه.

    از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید.

    دوستان روزی انسان فقط پول نیست.

    هرچی که به انسان چیزی اضافه کنه خدمتی ارائه کنه یا کارش رو راحت کنه حتی حالش رو خوب کنه روزیشه.

    ممنون از استاد بابت اجرای این ایده که حرف های استاد رو بیشتر تثبیت می‌کنه تو ذهنمون.

    من یه سری برداشت ها داشتم.

    اول

    من خیلی حال کردم اونجا که حال آزاده خانم رو فرم نبود و مادرشون زبون خدا شد تو رستوران که برو کمکشون کن غذا رو بتونم انتخاب کنند.

    آزاده اولش نرفت ولی وقتی برای بار دوم شنید تسلیم بود توی همون حال و اقدام کرد.

    حتی بعد سه هفته زنگ نزد اما با پیگیری مادرش انجام داد.

    به این میگن عمل به هدایت ها.

    استاد بارها میگه الخیر فی ما وقع.

    کافیه فقط وقتی چیزی از خدا میخوایم‌و‌ هدایت ها میان اقدام کنیم و میبینیم با دوتا اقدام چه نعمتایی مثل آدمایی که اهداف جدید و روبه جلو بهشون دادن درآمد دلاری و کلی عشق و حال.

    این مصداق همون آیه اذا سالک عبادی…. هست.

    دوم

    چه خوب نگاهیه که آزاده پدرش که کلی عقاید منفی داشته رو قضاوت نکرد و گفت اون عقاید برای خودش قابل احترام بوده و نگاهش به کارهایی بود که در پدرش میدید و دوست داشت.

    من خودم هنوز همچین توانایی ندارم اما از گذشته بهتر شدم ولی باید رو این قضیه خیلی کار کنم.

    چه دروازه بزرگی از خوشبختیه این توجه به نکات مثبت.

    یاد آیه آسان میشود بر آنها آسانی ها افتادم.

    سوم

    اینکه آزاده خانم گفت موقعی که تصمیم به ازدواج نداشتم و از خدا کمک خواستم یعنی حساب کردن روی اینکه خدا می‌تونه و برات کافیه و همه راه ها برای بازه.

    خوشا بحالت آزاده جان.

    منم خیلی دوست دارم بتونم تمام کارها رو بتونم به خدا بسپارم و باورش کنم.

    چهارم

    چقدر زیباست اینکه هرچیزی رو برای خودش بخوایم برای آنچه در خودش هست.

    مثل ازدواج رو برای ازدواج خواستن.

    کیف کردم وقتی گفت من ازدواج رو برای ازدواج نمی‌خواستم بلکه برای فرار از یه سری مسایل و انتظارات فرهنگی و خانوادگی.

    لذت میبرم از خرد ایشون.

    پنجم

    خیلی از ما فکر میکنیم دیگه دیره و سنمون بالاست یا فرصت ها از دست رفتن.

    این آدم مثل خیلیا بازم از صفر صفر شروع کرده.

    خیلی اصل مطلب رو ادا کرد آزاده خانم که گفت

    وقتی اومدم آمریکا مثل یه بچه ۶ ساله بودم انقدر بی تجربه.و گفت عزت نفسم اومده بود پایین.

    و اینکه چون تو ایران موفق شده بود باعث شد جا نزنه و برگرده ایران چون تکاملش رو طی کرده بود.

    دمت گرم.

    ششم

    چه باحال همون آموزه های استاد رو گفت که آقا شما نزار ورودی درآمدت صفر بشه.

    اینو آزاده خوب فهمیده که حاضر بوده گارسون بشه اما کار کنه.

    وای وای این خیلی مهم بود.

    و اینکه دنبال این بود بره تو دل ترسش و با اینکه شرایط شغلی که چندتا فرد ایرانی بهش داده بودن نرفت و تصمیم گرفت بره تو دل ترسش.

    می‌دونی چرا چون بازم خدا رو باور داشت همون حرفی که فایل اولش گفت من با خدا رفاقت داشتم از بچگی.

    هفتم

    بازم الخیر فی ما وقع

    استادی داشته که ارتباط باهاش سخت بوده اما باور داشته هرچی هست برای کمک بهشه.

    و آنقدر راحت و با خنده از سرسختی استاد و‌مدیرش می‌گفت و اینکه مدیرش جلو مشتری ازش معذرت خواسته و این با خودش گفته اینا چی میگن خدایا…

    این حرفش نشونه باور عمیق با الخیر فی ما وقع هست.

    هشتم

    من خیلی دوست داشتم که وقتی زور بهش میگفتن با احترام حقش رو میخواست و اینم از عزت نفسه و حقش رو ندید نمیگرفت و دیدیم که خدا به جسور ها جواب میده.

    منم این خصوصیت رو دارم خدارو شکر و باید تقویتش کنم.

    نهم

    استاد تو فایل عزت نفس یه جا میگه وقتی عزت نفس داری و با عزت با دیگران حرف میزنی دیگران هم از هم صحبتی با تو لذت میبرن و اگه اینطور نباشه دیگران دوست ندارم باهات باشم.

    اینو تو هم صحبتی استاد و ایشون میشه دید.

    دهم

    یه رابطه ای هست بین خوب و مهربان دیدن ثروتمندان از نظر آزاده و بورسیه شدنش.

    چون قطعا بودن کسایی که نمره خوب گرفتن اما آزاده و یه نفر دیگه انتخاب شدن برای بورسیه.

    این همونه که استاد میگه تمام بازی ثروت بازی تعریف های ما از پول توی ذهنمونه.

    من خودم وقتی پول رو خوب دیدم چند صد میلیون تومان پول بدست آوردم.

    بزارین یه چیز باحال بگم راجب پول تا شما هم بتونین تو ذهنتون خوب ببینیدش.

    طبق فیزیک کوانتوم همه چیز از انرژیه و همه چیز زنده ست حتی پول.

    مظلوم تمرین موجود زنده جهان پول هست.

    از لحظه به دنیا اومدن تک‌تک ما لباس خوراک پوشاک مسکن و… میشه برای ما تا ما راحت زندگی کنیم.

    میتونیم باهاش عزیزانمون رو خوشحال کنیم وقتی هدیه ای براشون می‌خریم.

    غذا میشه و انرژی روزانه مارو تامین می‌کنه.

    مثل یه رفیق بی کلک که همش به فکر اینه که ما راحت و خوشحال باشیم.

    حالا چرا مظلومه؟

    کافیه فکر کنیم در ازای میلیون ها بار بودن پول این موجود نازنین چند بار ازش تشکر کردیم و خداروشکر کردیم.

    یازدهم

    چقدر راحت آزاده به علایق خودش مثل شکمو بودن احترام می آره و خودش رو پذیرفته و راحت بیان می‌کنه.

    اینجا یاد حرف استاد افتادم که گفت اگه تمام عوامل موفقیت روی یه کفه باشه و عزت نفس اون کفه عزت نفسه که سنگین تره.

    خودمون همینطوری که هستیم خوبیم. انسان ترکیبی از باورهای درست و غلطه و خدا با همین ترکیب عاشق ماست. این عشق رو از نعمت هر صبحی که به ما میده و غذایی که مهمونمون می‌کنه و نفسی که راحت میاد و‌میره میشه فهمید.

    دوازدهم

    چه خوبه آدم کسایی رو‌میبینه که همه چی رو نقدی میخرن. و می‌تونه باور کنه که آنقدر هست که میشه نقدی بخری و فکرت مشغول قسط نباشه.

    کافیه به یه دونه خیار فکر کرد که وقتی میرسه تو دلش چند صد فرصت برای زیاد شدن هست و یک بوده و چند صد فرصت ایجاد می‌کنه.

    از استاد ممنونم که برای درک بهتر ما تلاش می‌کنه.خیلی مردی.

    و از همسر استاد که زحمت فیلمبرداری رو کشیدن هم تشکر میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      فاطیما گفته:
      مدت عضویت: 2762 روز

      عالییی بود کامنتت واقعا نکاتی که گفتی اصلا بهشون اینطوری نگاه نکرده بودم👌👌👌👌

      خیلییی عالیی بودد دمت گرممم خیلی خوشحالم بابت خوندن این متن های فوق العاده

      باور های مالی من رو خیلیی عالییی کرد و همچنین باور الخیر فی ما وقع👏👏👏

      💛💛💛💛💛💛

      ممنون از شمااا 💜💜💜💜💜

      ✌✌✌👍👍👍👌👌👌👌

      😉😉💝💞💟👌👌👌👌👌👌👌👌👌💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و آزاده عزیز

    آزاده عزیزم تحسینت میکنم که انقدر نتایج عالی گرفتید بدون داشتن مدرک زبان انگلیسی به شکل تخصصی انقدر موفق و عالی عمل کردی مهارت رو افزایش دادی و ارزشمند دونستی که تونستی شاگرد خصوصی بگیری و درآمدند رو ارتقاء بدی به طوری که حتی هزینه دانشگاه رو بدون اسپورت مالی از پدر خودتون پرداخت کنید و بعد هم این رشد و ادامه دادن با اعتماد به نفس بالا شما رو هدایت کرد به کار در سفارت و درآمد دلاری گرفتن و چقدر احساس خوب قدرت و توانایی، خودباوری و خداباوری رو در شما رشد داد و تجربه اینهمه احساس خوب و آزادی مالی بیشتر اتفاقات خوب بیشتری رقم زد و ازدواج و مهاجرت به آمریکا در زمانی که همه چیز عالیه تغییر شرایط در بهترین زمان وقتی همه چی عالیه خارج شدن از نقطه امن که نشان از توکل و اعتماد شما به خداوند بوده که این حد از اعتماد و شجاعت جهان رو وادار به پاداش دادن میکنه

    در رابطه با ازدواج و ایجاد رابطه عاطفی از قدرت سوال کردن از خودت و خدای سریع الجواب به خود شناسی و شناختن خواسته ها و اولویتها میرسونه و راه رو مشخص میکنه و دریافت هدایتها رو در آرامش میشه داشت و در نهایت تسلیم و رها به خداوند اعتماد باید کرد که بهترینها رو برای ما میخواد

    تحسین میکنم اینهمه عملگرایی شما رو که در زمانی که همه امتیازاتتون از نظر داشتن درآمد ،بودن کنار خانواده و دوستان ،نقطه قوت و برتری در زبان انگلیسی که در این کشور دیگه نقطه برتری نبود و در اون بهبه حمله تروریستی یازده سپتامبر و نگاه نژاد پرستی ، ذهنمون رو کنترل کردید انقدر فوق‌العاده و عالی عمل کردید که به این از حد از موفقیت رسیدید که تونستید در کشوری که همه افراد چه ثروتمند چه فقیر با وام و قسط خرید میکنند شما هم در ایران و هم در آمریکا خرید ملاکهای نقدی کردید و الان تو دفتر کار خودتون برند شخصی خودتون مثل الماس در این کشور می درخشید و باعث افتخار ایران هستید و این فاکتور مهم که با ایمان پول هر چیزی رو می خواستید ساختید و نقدی خرید کردید انگیزه ای شد که استاد به این حد از عمل کردن شما طبق قانون بدون تغییر خداوند ترتیب این کفتگو رو بدند

    روزهای سخت که در ابتدای مهاجرت از نظر مالی و کلی تضاد دیگه داشتید با اتکاء به همون قدرت درونی که بنای اعتماد به نفس ساخته شده ه در درون شما ایجاد شده شما رو به حرکت کردن قدم برداشتن سوق داد و چقدر با قدرت همزمان تحصیل در دانشگاه و گرفتن مدرک زیبایی و کار رو شروع کردید بدون اینکه قبول کنید متکی به درآمد همسرتان باشید یا منتظر گرفتن مدرک تحصیلی و یا ارتقاء سطح زبان انگلیسی باشید با ایمان با هر آنچه بلد بودید و داشتید حرکت کردید و چقدر عالی کارکنان کردید و هدایت شدید

    دفاع کردن از حقتون در مقابل استاد زیبایی که خواستید حتما برای شما که زبانتان هنوز قوی نیست فرصت مناسب تری بدند و تلاشتون برای بهتر شدن زبانتون و قبول پیشنهاد کار با حتی حقوق کم در یه سالن زیبایی و کسب اون همه تجربه توجه و تمرکز روی هدف و خواسته ،کنترل ذهن بالا در برخورد نا مناسب صاحب کار ،داشتن لبخند زیبا و احساس خوب در اون همه تضاد و شرایط بد مالی نشان از بدون تغییر بودن قانون مهم و اساسی و اصل احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد هست که چقدر عالی باعث رشد شما شد و تونستید از همون چیزی که بلد بودید بند انداختن تو کشوری که با این اصلاح بیگانه هست و اصلا به خاطر موهای بور صورت خیلی ضروری هم نمیدونن شما کارآفرینی کنی و هیچ محدودیتی از اینکه اینها این نوع اصلاح رو نمی خواند نپذیرفتید و نتیجه گرفتید و کار کردن با مشت های ثروتمند که همه شاد و آروم و متواضع و مهربون هستند این باور رو که ثروتمندان بسیار افراد خوبی هستند رو کاملا تو ناخودآگاه ذهن شما نهادینه کرد و ذهن شما با تمام وجود علاقه مند به ثروت مند شدن شد

    تلاش زیاد شما در بالا بردن سطح زبان انگلیسی و کار گرفتن نمره عالی در حوزه زیبایی و گ گفتن اون مدرک پاداشش کم شدن هزینه دانشگاه و پرداخت بود که گفتید چقدر در رشد اعتماد به نفس بیشتر و بیشتر شما تاثیر داشت که نیازی به هزینه همسرتان در اون زمان پیدا نکردید و گفتید که چقدر برای گرفتن این مدرک گرفتن نمره عالی واقعا متعهدانه تلاش کردید و گرفتن مدرک چقدر در آمریکا سخت و نمره گرفتن کاملا به اندازه تلاش فردی هست و شما عالی عمل کردید

    کنترل ذهن و باز خوب نگه داشتن احساستون تو همون دوره دست خدا لیندا رو برای یاری شما فرستاد که در کمترین تنش با استاد زیبایی ایده هاتون رو اجرا کنید و توجه به نکات مثبت استاد و مدیریت رابطه که باز نشان از اعتماد به نفس بالا شما بوده وجه زیبای استاد رو در اون جشن فارغ التحصیلی برانگیخته کرده در جهانی که اصلا سالید نیست میشه وجهی از افراد رو برانگیخته کرد که اون وجه زیبا رو برای تو نشون بده با تو رفتارش تغییر کنه وقتی با خودت در صلح هستید احساست خوبه به نکات مثبت هرکسیی و هر چیزی توجه میکنی بدگویی و غیبت نمیکنی در مدار خوبی آدمها و جهان هستی هدایت میشی

    خلق ثروت از مهارت در حوزه زیبایی در کشوری که همه می دونیم اصلا خانوم ها اهل ارایش و رنگ مو نیستند و صددرصد نجواهای ذهنی زیادی هست که نمیشه از این حرفه پول ساختو ولی شما با ایمان با امید با اعتماد و با توکل به خدا با اعتماد به نفس این مسیر رو رفتید و در این حد نتایج عالی گرفتید که امروز الگو شدید برای ما تحسین برانگیز هستید و نشون دادید که هیچ محدودیتی در مقابل باورهای درست و اعتماد به نفس بالا و ایمان و توکل به خدا و قدم برداشتن وجود نداره و جهان چاره ای جز پاداش دادن به این نوع نگرش و عمل کردن نداره

    منتظر ادامه این گفتگوی جذاب و پر از آگاهی هستم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  4. -
    سما حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2231 روز

    سلام استاد عزیزم. سلام مریم جان مهربان و سلام آزاده جان.

    اونقدر با شنیدن این گفتگوی شیرین به وجد اومدم و احساس سبکبالی کردم که ترغیب شدم تا کامنت بگذارم.

    اول که خدارو صد هزار مرتبه شکر می کنم که دو هموطنم رو در قاب این ویدئو می بینم که بسیار موفق و راضی هستند و تونستن در موقعیت های مختلف؛ با مدیریت ذهن و احساسات شون، سدهای جلوی راهشون رو بردارن و پیش برن تا رسیدن به هدف. حس خیلی خوبی برایم داره تماشای این موفقیت؛ این همه شهامت و جسارت و تصمیم درست و به موقع. اونم در فرهنگ پرشتاب و متفاوت آمریکا.

    نکتۀ دیگری که من رو به نوشتن کامنت واداشت باز شدن یکی از گره های ذهنی ام درخصوص مهاجرت بود. من چهار ساله که در آرزو و فکر مهاجرت به آمریکا هستم اما یکی از ترمزهای ذهنی ام این بود که من برم اونجا، باید خدمتی به اون جامعه و جهان داشته باشم. با مهارت هایی که الان توی ایران دارم که نمی تونم. چون توی ذهنم این طور تعریف کرده بودم که باید با دست پر بیام اونجا تا بتونم هم از پس هزینه های زندگیم وربیام و هم با خیال خوش از اون همه نعمات و تنعمات بهره مند بشم. همینطور فکر می کردم که شغل داشتن توی آمریکا یعنی کارهای عجیب و غریب انجام دادن! اما توضیحات آزاده جان و تجربۀ ایشون، مثل یه تشت آب سرد بود که روی سر و صورتم ریخت و بیدارم کرد. احساس می کنم بار سنگینی از روی دوشم برداشته شده چون حالا فهمیدم که با یک کار به ظاهر ساده مثل آرایشگری هم میشه درآمد داشت و میشه آرایشگری بلد نبود و اونجا، با طی دوره های حرفه ای آموزشی، اون رو یاد گرفت. از قضا علاقۀ جدی من به همین هنر آرایشگری ست. خدا رو خیلی شکر، استاد جان از شما و آزاده جان هم خیلی سپاسگزارم که این گفتگوی جذاب رو تدارک دیدین و انجام دادین… اینم بگم که من درست وقتی این گره ذهنی ام گشوده شد که از مدتی قبل، کاملا متمرکز بودم بر این موضوع که اونور برم چه باید بکنم؟ یا اینجا چه کاری رو یاد بگیرم که اونجا بتونم ازش استفاده کنم که در این گفتگو، پاسخ سوالاتم رو گرفتم. بازم ممنونم استاد. از صمیم قلبم برای شما، آزاده جان و همۀ اعضای خانوادۀ عباس منش شادی و سلامتی و موفقیت آرزو می کنم و بیصبرانه منتظر قسمت های بعدی این گفتگوی شیرین هستم. اینم بگم که من عاشق صدای خنده های آزاده جان شدم رفت… آزاده جان، بیا و پاسخگوی این دلربایی باش؛ یعنی بیشتر بخند:-)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  5. -
    فريماه هاشمي گفته:
    مدت عضویت: 1460 روز

    سلام به روی ماهتون

    خیلی بابت این مصاحبه بی نظیر خوشحالم

    انقدری توش فرو رفته بودم و داشتم تمامش رو با تصویر سازی تو ذهنم جلو میرفتم که انگار من نفر چهارم اون مصاحبه اونجا حضور داشتم انقدری که وقتی بوی برنجم به مشامم خود یهو گفتم ببخشید یه لحظه وایمیستن من برم برنجمو آبکش کنم بیام 😂😂😂وای خودم کلی خندیم که انقدر رفته بودم و داشتم لذت می برم واقعا چقدر با مغز استخوان دیدم همه مراحل زندگیتون رو، اینکه چقدر شبیهتون هستم از لحاظ مصمم بودن رو هدفم منم اخه از ١٧سالگی از کار دانشجوی تو دانشگاه شروع کردم دانشگاهم تو محل زندگیمونم بود بخاطر همین همه ما رو می شناختن یادمه که هر کی منو میدید میگفت تو دختر فلانی نیستی مگه تو دیگه چرا کار دانشجویی میکنی اما من تو ذهنم این بود چه ربطی داره من میخوام درآمد خودمو داشته باشم با اینکه واقعا کار دانشجویی حقوق کم و تایم زیاد میبرد و خودمم درس داشتم تازه با محیط دانشگاه هم آشنا شدن و استاد هم بحث دیگه اما اصلا برای من سخت نبود از سال ٨۴حرف میزنم،الان ١۴٠١من هنوز حتی یک روز هم آروم نشستم خدای واقعا شکرت که انقدر فعال بودم و هستم چقدر چیز یاد گرفتم تا اینکه بالاخره فهمیم من باید چیکار کنم براتون قبلا گفتم تو کامنتا،من بالاخره فهمیدم دنبال علاقم برم کارآفرین جز خصوصیاتم و از خونه شروع کردم و الان سه سال برای چند تا فروشگاهای معروف استانم ار چهار هنر مختلفم رو بهم گره کردم محصولی تولید میکنم از خانه اونم تنها خودم و میفرستم حتی همیشه مدیران فروشون این سوال تکراری رو ازم میپرسن که واقعا تنها کار میکنی؟یا کارگاه داری کسانی برات کار میکنن و من یک جواب دارم نه خودم تنها کار میکنم وقتی عاشق کارت باشی همه مسیرها و ایدهها بهت گفته میشه،من واقعازدر حین کار خستگی نمیفهم اینو استاد چندین بار اشاره کردن وقتی عاشق کارت باشی واقعا مدت زمانی که میگذره یا خستگی را متوجه نمیشی تا اینکه اخر شب میشه کار تعطیل میکنم متوجه اش میشم مطمنم یک روز برندم رو ثبت میکنم و فروشگاه و کارگاه خودم رو در سراسر کشور خواهم زد به امید خدای هدایتگرم خدای مرسی که انقدر ذهن خلاق و هنرهای بی نظیر رو در من قرار دادی تا واقعا باهشون باعشق کسب درآمد کنم و تمام بیماری ها هم ازم دور بشن اخه غیر تو کار کی میتونه باشه یه همچین معجزه ای🥹😍🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  6. -
    مهدی نامجوفر گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و خانم آزاده عزیز

    خداوتد را سپاسگزارم که در مکتبی زندگی می کنم نه تنها درس می آموزم بلکه زندگی می کنم که استادی با علم و خوش اخلاق و مهربان و ثروتمندی دارم وه بسیار خالصانه و عاشق در پیشرفت شاگردانش تلاش می کند با دل و جان با پوست و استخوانش می آموزد درس درست زندگی کردن و از همه مهم تر تنها توکل به ربی که فرمانروای کل کیهان را رهبری می کند

    خدارو شکرت که در مکتبی هستم که هم راه استادم دختری اصیل پاک و نمونه لی از بی نهایت دختران پاک و شجاع این سیاره زمین است

    خداروشکرت که در کمتبی زندگی می کنم که شاگردانی با ادب زیبا پر انرژی و دارای دستاوردهای بزرگ هستند که می توانم از آنها هم الگو بگیرم در کارم و شجاعتم را چند صد برابر کنم که این توانای این همت این یگانه پرستی جنسیت نمی شناسد سن نمی شناسد مکان نمی شناسد

    خدارشکرت که دراین میسر هدایت شدم

    خدایا شکرت که هر روز به آگاهی ما می افزای

    خدایا شکرت که حال ما امروز با خنده های آزاده خانم بهترشد

    مشتاقانه منتظر شنیدن ادامه داستان موفقیت یک انسان موفق دیگر هستم

    خدایا همه ما به راه راست صراط مستقیم هدایت بفرما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
  7. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    سلام و درود به استاد عباس منش عزیز 🌹🌹

    قدردان تلاش ارزشمند تون هستم که قسمت دوم مصاحبه رو گذاشتین روی سایت ، بسیار مشتاق بودم ببینم.

    در ابتدای فایل خانم طیبی یه نکته ارزشمند رو گفتن ، معاشرت با افراد هدفمند و ارزشمند، که باعث میشه سطح تفکر و شخصیت انسان بالاتر بیاد . این نکته خیلی عالی بود🌹🌹

    در ادامه توی دقیقه ۳ در مورد ازدواج گفتن، یاد این نکته افتادم که هنوز دارم میبینم طرف میخواد برای کسی آرزوی موفقیت کنه آروزی ازدواج می‌کنه… یعنی موفقیت فردی افراد رو در ازدواج میبینن، و به فراخور اون، موفقیت های یه شخص مجرد رو‌ ایگنور میکنن چون هنوز مجرده. و این فاجعه است. این قسمت ماجرای زندگی هر کس کاملا شخصیه، خصوصیه و افراد هنوز تو این مسئله همدیگه دخالت میکنن. 🤦🤦و البته من موافق دیدگاه خانم طیبی هستم. دقیقه ۴ عالی بود ، اون نکته احساس لیاقت کردن دقیقه ۵ نکته قربانی کردن اون ساپورت های مالی خانواده برای رسیدن به خواسته … من از زمانی که دبیرستانی بودم معتقد بودم آدم باید از خانواده فاصله بگیره ،هیچ ایده ای هم براش نداشتم … بقول دیالوگ شخصیت کوپر در فیلم Interstellar که متیو مک کانهی ایفای نقش می‌کنه ⭐ قانون سوم نیوتن رو به جای عمل و عکس‌العمل جوری دیگه بیان می‌کنه ⭐ میگه برای رسیدن به هدف باید بتونی خودت رو از چیزی که تو رو نگه داشته جدا کنی 👉⭐⚠️

    نکته توی دقیقه ۷:۴۰ عالی بود ،عالی بود ، همونی که همیشه شما میگین، زمین بازی … مهاجرت شرط موفقیت نیست ، نتیجه موفقیته ، وقتی احساس کنی اونقدری موفقی که زمین بازی برات کوچیکه، دقیقا این باور رو جایگزین باورهای غلط گذشته کردم. دقیقه ۱۳و ۱۴ یه نکته خوب داشت ، وقتی یه مهارت داریم از پذیرفتن چالشها استقبال کنیم. به نظرم میاد خیلی فرق باشه بین پذیرش چالش در زمینه ای که مهارت پایه ای رو داریم با پذیرفتن موضوعی که در اون هیچ تخصصی نداریم. دقیقه ۲۱-۲۲ به بعد بسیار بسیار بسیار عالی بود ،موضوع وام و بدهی من از سالهای قبل دو تا وام هنوز دارم ، ولی الان حدود یک ساله بهترین فرصتها رو برای گرفتن وام داشتم ولی کنسل کردم، گفتم نمی‌خوام ، من خودم باید موفقیت مالی رو بسازم، وام عملاً نابود کردن هر گونه دستاورد مالیه به صورت پیشاپیش. همون لحظه که داشتم اینو میدیدم، همکارانم داشتن در مورد اهمیت وام‌ گرفتن برای رسیدن به موفقیت حرف میزدن. تو دل خودم گفتم لایک 👍 شما همونایی هستین که توی بورس موفقیت مالی کسب کردین 😂😂😂 به کارتون ادامه بدین😂😂

    سرگذشت مرحله به مرحله آزاده خانم خیلی جالب بود هر مرحله روبرو شدن با چالش ها، و نکته ای که برام خیلی اهمیت داشت با اینکه طرف توی کشورش خارجی محسوب میشه به راحتی تونسته از حق خودش دفاع کنه، این از یه تغییر باور میاد.

    دقیقه ۵۵ به بعد که در مورد لیندا حرف میزد، دقیقاً به یاد اون جمله همیشگی تون می افتم استاد ، خداوند از بی نهایت دست به ما کمک می‌کنه. و دقیقه ۵۹ این مهر تأیید رو‌ پای این باور میزنه که جهان با ما همراستا میشه. اون افراد متعصب نهایتا به سازخانم آزاده میرقصن😂😂 « هم در باور و هم در قالب عمل» خانم طیبی با موفقیت جهان پیرامون شون رو با باورهای خودشون همراستا کردن. این درس بزرگیه ، باور ارزشمندی هست که من باید دریافتش کنم.

    استاد نکاتی که دقیقه ۶۰ و ۶۱ گفتین بسیار بسیار طلایی بود ،حتی بدقلق ترین افراد هم با قلق های خاص خودشون قابل تغییر هستن. من خودم به شخصه با آدم های لجباز و بدقلق زیاد برخورد کردم «اصلا هم بخاطر این نیست که خودم زمانی همینجوری بودم 😂😂😂👍»

    این صحبتهای دقیقه ۶۰ تا ۶۲ منو به یاد یه دیالوگی انداخت از انیمیشن پاندای کونگ فو کار که البته این دیالوگ‌ به شدت روانشناسی هست ، درسته انیمشین هست ولی تیم روانشناسی داره …

    دیالوگ اینه که که شخصی به پاندا میگه :

    Your story may not have such a happy beginning, but it doesn’t define who you are, it is the rest of your story … Who you choose to be … So WHO ARE YOU

    و در ادامه ایجاد یک تغییر جدید و اجرای خلاقیت، حس بسیار خوبی داره.

    خیلی متشکرم استاد عباس منش، خیلی متشکرم از خانم شایسته و همینطور خانم طیبی بخاطر به اشتراک گذاشتن تجربیات شون. خدا رو شاکرم بخاطر موفقیت های ایشون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
  8. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    سلام به استاد جانم، به عزیزدل همه ی ما مری جان و آزاده عزیزم ….

    بی نهایت ممنونم برای این گفت وگو….

    چقدر هر روز سایت رو رفرش کردم تا ادامه این مصاحبه رو بشنومم ….

    آزاده جانم اینارو برای شما مینویسم …

    بی نهایت تحسینت میکنم… این‌همه زیباییتو ….اون موهای قشنگت ….اون خنده های زیبات ….میدونی🤭 همش دلم میخواست بازم بخندی ….بازم بازم …. انقدر که خوب بود انرژی خنده هات ….

    و‌چقدر درس داشت راهی که اومدی ….مسیری که طی کردی …

    و اونجایی که وایسادی و از حقت دفاع کردی🧡 من لذت بردم ازین حس لیاقتت …چه اونجایی که تو موسسه بودی و گفتی حق منه که حقوق بیشتری بگیرم ….

    چه اونجایی که سر امتحان گفتی حق منه وقت بیشتری بخوام برای جواب دادن به سوال ها ….

    چه اونجا که به استادت گفتی این حق منه بخوام رنگ ها بیشتر و بیشتر ترکیب کنم و جهان چقدر قشنگ به این احساس لیاقت شما پاسخ داد …

    هربار بعدش براتون معجزه شد …

    اون موسسه بهتون پولی داد که حقوق کارشناسی ارشد بود درصورتی که شما دانشجو هم نبودی ….

    بهتون وقت بیشتری تو‌امتحان دادن و‌بعدش این تضاد و البته احساس لیاقت شما چقدر قشنگ موتور حرکت شما شد که همونجا بین اون همه ادم بورسیه بشی و استا‌د پای برگه هاتون با رژ قرمزش بوسه بزنه ….

    و اون خانم مهاجر که اگر اسمشو اشتباه نگم الندا که چه جور دست خدا شد براتون تا بتونید بهتر و بهتر روی کارتون تمرکز کنید….

    ی چیزی بگم ؟ تو قسمت اول گفت و‌گوتون خنده هاتون بسیار قشنگ و جذاب بود ….

    اما تو قسمت دوم با شنیدن این مسیری که طی کردین دیگه خنده هاتون فقط قشنگ و جذاب نبود که دلنشین بود …که اهنگ خدا داشت ….

    که چسبید به جانم. 😊

    خوش به سعادت دوستاتون که این چنین دوست زیبایی دارن ….❤️

    بی صبرانه منتظر ادامه این گفت و گو هستم و تحسینتون میکنم بی نهایت … این قاب رو ….

    و از خدا میخوام این سعادت رو نصیبم کنه یک روز انقدر نتایجم بزرگ باشه که به استاد بگم … استاد جانم …. سید جان…. از کدومش برات بگم ….😊❤️🤭

    در پناه الله محفوظ باشید عزیزان راه دور من 💜💜💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 88 رای:
  9. -
    لیلا الهایی گفته:
    مدت عضویت: 1482 روز

    سلام عزیزم استاد جان 🥰

    سلام عزیزم آزاده جان 🥰

    سلام به دوستان مهربان و هم فرکانسیم یا بهتر بگم هم مدار (چون فرکانسامون متفاوته اما این هم مداریست که باعث میشه یه جمع دور همی مبارک داشته باشم )

    قبل اینکه راجب فایل بگم‌..اول بذار بگم که دلم لکه زده واسه دیدن مریم جون ..استادبی زحمت میشه تو فایلاتون اخرش موبایل سمت روی ماهش ببرید ..اخه دلتنگشم خیلی زیاد🥺💗

    اولین چیزی که از الگو برداری از زندگی انسانهای موفق برام چشمک زد اینه که بابا ادمهای موفق چقققققققققققققققد حرف دارن واسه گفتن.. چقققد مسیر تکامیلیشون غنی و پر باره ..چقد تجربه دارن ..چقد دنیا رو زیر و رو کردن و رفتن تو دل ترساشون تا برسن به جایی که هست (واقعا که چیز شانس و مفت نداریم )..برعکس ادمای معمولی که میتونی زندگیشون در ۲ سطر خلاصه کنی (که اینو من خیییییلی دیدم تو ادمای دور ورم اصلا راجب خودشون(زندگیشون) بپرسی جوابا کاملا روتین ملال انگیز با یه عالمه رنج و بدبختی و تاریکی که همه به هیچی ختم شد.. و ما همونیم که هستیم ..عمر گذشت و ما هنوز که هنوزه نفهمیدیم چی شد..اصلا واقعا چی شد!!!!.. چطور گذشت ..کاملا سردرگم اند‌(اینا حرفای که از ادمای دور ورم میشنوم که راجب سوال جوهری زندگیتو چطور گذروندی چیا کردی؟ چیا نکردی؟یعنی مثل اینکه میخوام از سرشت نیکوشون یه چیزی یاد بگیرم ههههه😄) ..وناگفته نماند یه عاااااااااااالمه تقصیر میندازن گردن فلان و بهمان و بیا و این کشمکشها و درگیری های خونینشون با این عوامل حل کن ..اگه حل بشه🤬🤦🏻‍♀️🤣 )

    اما امروز و در این ♡سایت زندگی♡ من همیشه این آیه را برای سایتی که رسما معتادش شدم میارم—>اذا دعاکم لما یحییکم ..این سایت و این اگاهی ها و این استادی که خدای منطق و حرف بی شایبه و خالی از ادعاست واقعا منو

    زنده کرد.. من با این سایت دوباره متولد شدم خدارو صد هزاران بار شکر که منو به همچین علمی هدایت کرد

    مورد بعدی کیفیت مصاحبه استاد جان هست که زیبا ..رسا ..محکم نکات گوش زد میکرد و بدون مقاطعه میذاشت آزاده جان ما رو به دنیای خودش ببره و من واقعا لذت بردم از گوش دادن به صفحات غنی و پر درس کتاب زندگیش ..

    یه خواهش از استاد جان دارم ..لطف میکنید بذارید آزاده راجب روابط هم مفصل بگه و بحث فقط مطالب مالی و کاری نباشه چون تو این مورد من معضل دارم و دوست دارم بفهمم ادمایی که خودشون تا اینجا رسوندن نظر و دیدشون از بابت روابط چجوریه ؟

    دوست دارم یاد بگیرم هدایت خدارو..دوست دارم یاد بگیرم خودباوری و احساس لیاقت و عزت نفس را ..دوست دارم یاد بگیرم پیروری از الهامات قلبی ام رو ..دوست دارم یاد بگیرم چون وقف احساس خوب باشم (مثل آزاده زیبا و خوش خنده مثل خاله ام حمیده مثل استاد جان ).. دوست دارم یاد بگیرم ..پیشرفت کنم ..تحول عظیم رقم بزنم ..و خودم یه روز بشم آدم موفق که بشه ازش عبرتها و درسها اموخت و کتاب زندگیم یه کتاب غنی و سرزنده ای باشه ..و همچنین میدانم یکی ازبهترین راهای رسیدن به این قله استفاده از محصولات غیر قابل تقیم استاد هست ..استاد اگاهی هاتون را با هیچ مقدارپول نمیشه سنجید ..عمرا میشه !!!..قدم بعدیم ان شالله خریدن دوره عشق و مودت و عزت نفس هست ..که هر روز از خدا درخواست میکنم منو به سمت پولش هدایت کنه ..میدانم نتایج اش برام محشر خواهد بود😍

    ممنونم که وقت گذاشتید کامنت منو خوندید

    در پناه الله شاد سربلند خوشبخت باشید

    خدا نگهدار فرشتهای زمینی مون 🥰..همیشه باشید پررنگترین دستان خدا❤😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 95 رای:
  10. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1611 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    خدایا شکرت چقدر این فایل و این گفتگو پر برکته

    ۱-استاد عزیزم یه خبر خوب بعد فایل اول گفتگو شما و آزاده جان من خیلی فکر کردم و ایده هایی که اومد عملی کردم به لطف خدای مهربان درآمدم ۲ برابر شده و من خیلی خوشحالم

    ۲-موضوع روز شکرگذاری هست

    اولین باری که در گفته های استاد اینو شنیدم متعجب شدم که یعنی چی روز یا هفته ی شکرگذاری؟

    اون ذهنیتی که شنیده بودم که اونا کافرن و خدا رو باور ندارن پس این روز یعنی چی؟

    بعد که در موردش تحقیق کردم و توی گفتهای استاد شنیدم دیدم اون افراد خیلی به خدا نزدیکتر هستن

    خیلی بیشتر چیزهایی که در قرآن بهش اشاره شده رو دارن عمل میکنن در زندگی شون

    بقیه ی کشورها چندین روز در سال تعطیلی دارن بخاطر خیلی چیزهای منفی ولی این کشور به مدت یک هفته کل ادارات و مدارس و همه چیزو تعطیل میکنن بخاطر این فقط تمرکز بذارن روی سپاسگزاری و لذت بردن از نعمتهای خداوند

    و حتما این تمرکز خیلی تاثیر داره در پیشروی و موفقیت این کشور زیبا

    ۳-خیلی خیلی خیلی با تمام وجودم آزاده ی عزیز رو تحسین کردم بخاطر این همه تجربه ای که داشتن

    به اندازه ی ده نفر ایشون تجربه دارن

    اونجایی که به اون بچه های سفارت گفتن من پرفکتم توی همه چیز خیلی تحیسنش کردم گفتم ببین این شاید الان فکر کنه که اونقدر عالی بلد نیست ولــــی مطمئنا ایمان داشته به توانایی های درونیش

    خودش رو باور داشته که من میتونم

    به این میگن اعتماد بنفس واقعی که بترسی ولی بری در دل ناشناخته ها و قدم اول رو برداری و خداوند همینطور مسیرها رو برات باز کنه یکی پس از دیگری چون اون جدیتت رو دیده

    ۴-اونجایی که آزاده ی عزیز در مورد فوت پدرشون گفتن خیلی تحسین شون کردم که گفتن الان حدود ۱ساله فوت کردن و خیلی عادی بودن درصورتی که اگر کس دیگه ای جای ایشون بود کلی بغض میکرد و گریه و فلان ولی ایشون خیلی با آرامش گفتن ایشون این مدته فوت کردن، دقیقا مثل استاد وقتی که از پسرشون میگن توی فایلها

    خیلی برام جالب بود اینکه ایشون اول اومدن گفتن پدر من یکی از بهترین پدرهای دنیا بود و من از پدرم چیزهایی رو به یاد دارم و در زندگیم استفاده میکنم ولی بعد گفتن حالا یه سری باورهای دیگه ای داشتن پدرشون که اونا رو میذاره برای خودشون…..

    این احترام به دیدگاه بقیه باعث میشه که بقیه هم به دیدگاه ما احترام بذارن و جهان هم به دیدگاه ما احترام میذاره

    اونجایی که پدرشون گفتن دیگه حمایت مالی نمیکنن و ایشون هم قبول کردن خیلی عالی بوده حالا ایشون قبلا از سمت پدر حمایت میشده از لحاظ مالی

    میخوام خودم رو بگم من تاحالا یادم نمیاد که از پدرم درخواست کرده باشم که بهم پول بده اصلا هرچی فکر میکنم یادم نمیاد و الان میفهمم که این هم خیلی بهم کمک کرده تا اینجا و در این مسیر باشم

    اونجایی که آزاده عزیز گفتن انقدر حالم خوب شد که دیگه دلم نمیخواست از ایران بیام بیرون گفتم ببین این دقیقا همون چیزیه که استاد میگه ما وقتی در مکانی هستیم نمیبینیم زیبایی های اونجا رو هی میخوایم بریم بریم همش بدو بدو ایم مثال خودم رو میزنم من قبلا توی این روستایی که هستیم هیچ زیبایی نمیدیدم چون بهشون توجه نمیکردم

    چون در مدار دیدنشون نبودم نمیگم نبود زیبایی ها بودن ولی من خیلی بی احساس از کنارشون رد میشدم

    الان توی این چند سالی که با استاد هستم و چشم و گوشم باز شده هر سمتی رو که نگاه میکنم زیبایی میبینم همونی که استاد میگه اول از اونجایی که هستی نهایت لذت رو ببر تا مدارت بره بالا تر و دقیقا من اینو توی زندگی خودم دارم میبینم از وقتی من توجهم روی زیبایی های اینجاست خداوند منو به جاهای زیبای بیشتری هدایت میکنه بخدا توی همین روستامون که خیلی هم کوچیکه من به جاهایی هدایت شدم که تاحالا اون افرادی که اینجا بزرگ شدن ندیدن اونجا رو شایدم دیده باشن ولی مثل قبلا من بیتوجه رد شده باشن از کنارش

    یه مثال دیگه از خودم من قبل این مسیر خیلی تلاش میکردم که حداقل یه درآمد کوچیکی داشته باشم ولی اصلا هیچی نبود چون من فراوانی باور نداشتم

    ولی از وقتی که وارد این مسیر شدم و روی خودم کار کردم اون درآمد خود به خود وارد زندگیم شد شاید کم باشه فعلا ولی به اندازه ای که من تغییر کردم وارد شده هر چقدر من بیشتر فراوانی رو باور کنم این ورودی بیشتر میشه

    مثل همین الان که دارم در حدی که بلدم زبان درس میدم و مبلغی که دریافت میکنم شاید مربی هایی که توی شهر تدریس میکنن هم نتونن دریافت کنن

    اونجایی که آزاده ی عزیز گفتن رفتن آمریکا و فهمیدن که اونجا صفر شدن و دوباره شروع کردن خیلی تحسین برانگیزه برای من

    چقدر عالیه که آزاده ی عزیز هم ملک شون رو نقد خرید کردن تو آمریکا واقعا خیلی عالیه

    اونجایی که از همسرشون جدا میشن ولی با اعتماد ادامه میدن خیلی عالیه چون ایشون به همسرشون تکیه نکرده بود که با رفتن اون پشتش خالی بشه و زمین بخوره نه به یه چیز بالاتر و قدرتمند تر از انسان ایشون به خدای خودش تکیه کرده بوده

    بعد اونجایی که رفتن برای کار کردن و مدیر اونجا خیلی سختگیر بودن نیومدن تمرکز بذارن روی نکات منفی اون طرف و هی هرروز ازش ایراد بگیر نه بلکه اومده اون نکات مثبتش رو کشیده بیرون و به نفع خودش و در زندگی خودش پیاده سازی کرده

    اون تضاد باعث شده که ایشون رشد کنن همونی که استاد میگه اهرم ساختن از تضاد برای پیشرفت جوری که اون مدیر بد خلق بیاد جلوی مشتری از ایشون عذرخواهی کنن

    ایشون باز هم در آمریکا ارزش و جایگاه خودشون رو ساختن مثل همون بچه های ۳ تا ۵ سال که پاداشش رو گرفتن و توی آمریکا بندانداختن رو آمورش دادن که برای این کشور ناشناخته بوده

    یه مثال میزنم از خودم

    زمانی که من به بچه های مدرسه درس میدادم بچه هایی میومدن پیشم که معلم مدرسه از دست شون گریه میکرد میگفتن هرچی میگم این بچه نمیفهمه خانواده ها هم فکر میکردن واقعا همین جوریه و بچه هاشون خنکن

    ولی وقتی اومدن پیش من و من با تحقیقاتی که در مورد آموزش دادن به بچه ها انجام داده بودم ایده ها رو تست میکردم هرکدوم جواب میداد استفاده میکردم و ادامه میدادم و هرچی جواب نمیداد میذاشتم کنار جوری توی کارم مهارت پیدا کرده بودم و با عشق انجام میدادم که بچه ها از یه روستای دیگه هم میومدن پیشم مادراشون میگفتن خیلی از شما تعریف شنیدیم بخاطر همین بچها رو میاریم پیش شما اونجا من به خودم میگفتم این همونیه که استاد میگه تو کارت رو با عشق انجام بده خدا خودش برات تبلیغ میکنه و من اینو با چشم خودم میدیدم و خیلی وقتا اشکم در میومد وقتی اون کلاسها رو تعطیل کردم بچه ها مثل بلبل هم میتونستن بخونن و هم بنویسن خانواده هاشون میگفتن معلم مدرسه گفته بود این هیچی یاد نمیگیره آخه شما چطوری به اینا یاد دادین

    آزاده ی عزیز هم به جایی رسیده بودن که اون استاده باهاش رفیق میشه و باهاش بندری میرقصه😄😄

    خیلی عالیه و خیلی لذت بردم از تجربیات آزاده ی عزیز سپاسگزارم از استاد عزیزم که این فایلها رو باما به اشتراک میذارن

    خیلی خیلی خیلی خوشحالم که در این مسیر توحیدی هستم

    آزاده ی عزیز هم یک الگوی موفق بینظیر دیگه ای هست از خانواده ی عباسمنشی که خیلی درس داره برامون

    خدایا شکرت

    بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم

    ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    عاشقتونم بینهایت

    ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 168 رای: