گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

133 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1905 روز

    به نام الله

    سلام به هم خانواده های عزیزم

    و سلام به سید عزیز و ارزوی نازنین

    اول از همه خدارو بابت همه نعمت هایی که بهم داده شاکر و سپاسگذارم

    خدایا شکرت که این نعمت یادگیری و این نعمت درس گرفتن و مطالعه زندگی دیگران رو بهم عطا کردی

    کلی سوال خوب برام پیش اومد و بررسی کردم نکاتی مثل دیدن اون فیلم زیبا و زندگی علی جهانی

    بررسی سفر سید حسین عباسمنش و ازاده خانم و تلاطم این سفر ها

    و یه نکته اینجا داشت که شبیه سفر سید حسین عباسمنش از قم به بندرعباس و اون تعهدی که باعث شد که حاظر به فروش جوراب باشه نه بر گشتن به قم

    و ازاده عزیز که نداشتن درامد و تنهایی و … باعث نشد که برگرده و بگه برمیگردم به شرایط خوب گذشته بلکه درها بسته شده و باید مسیر رو ادامه بده

    شاید تا بحال من فکر میکردم مثلا اگه از این شهر به شهری دیگه مهاجرت کنم دیگه خداوند اونجا وایساده و یکی یکی درها رو برام باز میکنه و میگه دمت گرم که مهاجرت کردی و بقیه ادم ها رو دور من جمع میکنه من میشم انسان شایسته که البته این ذهنیت هم چندان بد نیست

    ولی ازاده این مساله رو کامل باز کرد که با یپرواز ی ادم جدیدی میشی که باید خلق کنی و اینجا بود که بیشتر درک کردم اون صحبت استاد رو که میگه روی هیچکس حسابی نکن

    نه روی اعتبار پدر نه روی شغلی که داری نه روی ادم های که اطرافت هستند و بیشتر روی خودت متکی باش که با ی پرواز همه اینها صفر میشه و به قول ازاده میشی ی بچه پنج شیش ساله

    الان من میبینم اون سختگیری که استاد به خودش داشته و بیشتر متمرکز روی کار خودش بوده تا به قول خودش مثل ی پادشاه وارد امریکا بشه

    و خیلی هم برام پیش اومده که فکر کنم به این موضوع که اگه اینجا نتیجه بگیرم جاهای دیگه گرفتن نتیجه با تمام شرایط خاص برام اسون میشه یا حداقل منو مصمم به ادامه مسیر میکنه

    خوب علی توی فیلم ی جونیه که وارد امریکا میشه مادر بیماری و هدفش جور کردن هزینه درمان مادر هستش و اتفاقات همینجور پشت سر هم در کمال شرایط به ظاهر نا خوب برای اون میوفته جای که علی توی کالج کشتی میگره و ی مشت میزنه به یکی و رفیقش میفهمه مبارز خوبیه و میره مبارزه و پول هزینه درمان مادرش رو درمیاره

    یا ازاده مدرس زبان هستش میره اونجا میبینه اصلا به دردش نمیخوره این مدرس زبان بودن و میگرده تحقیق میکنه ببینه چه چیزی رو خوب میفهمه دوست داره و توش پول هست چون شرایط اون موقعش به بی پولی خورده و میره کلاس زیبایی و باز در اوج شرایط به ظاهر ناخوب مدرکش رو میگیره و ادامه ماجرا

    ی سوالی اول شنیدن داستان ازاده برام مطرح شد

    چطور میتونم شرایط الان و یا گذشته خودم رو با داستان ازاده بررسی کنم و ازش درس بگیرم و چه شباهتایی میتونه وجود داشته باشه و چه درس های برام داره ؟

    خوب من هم از این موضوع فارق نبودم که پدرم از لحاظ جایگاهی که توی فامیل و منطقه داره از شرایط خوبی از لحاظ مالی برخورداره

    اما من همیشه میخواستم مستقل باشم ی احساس بدی داشتم وقتی پیش پدرم بودم و کار میکردم و در اضاش پول دریافت میکردم و اینو بد میدونستم

    خوب من ی زمانی درگیر اعتیاد بودم و ی سری شرایط رو گذروندم و لطف خداوند شامل حال من شد و چندین ساله بدون کوچکترین دارویی پاک هستم و تشکیل خانواده دادم و بچه دارم و ی بیزینس کوچک رو دارم تبدیل به ی بیزینس بزرگ و در خور خودم میکنم

    حالا میخوام اینو بگم من خواستم مستقل باشم و این کار رو جوری انجام دادم که اصلا اطلاعاتی از این کارم نداشتم و اون موقع جایی که ما بیزینس رو شروع کردیم میگفتن چند نفر قدیمی هستن و اومدی بین دوتا گرگ و داری کسب و کار میکنی و ی مقدار خنده های تحقیر امیز شاید بعضی وقت ها اما مهم من بودم فراز و نشیب زیادی داشت و ادامه دادم شاید الان که دارم این رو مینویسم خیلی از کسب و کار های اطرافم یا همون گرگ ها نگاه من میکنن که من چکار میکنم اون ها همون کار رو انجام بدن

    اما من که میدونم دلیل تغییرات من دلیل درامد من دلیل سلامتی من اعتبار مال باوریه که نصبت به خداوند دارم و به خودم میگم بارها که ببین این پیشرفتی که توی این دوسال داشتی با سید حسین عباسمنش مال انجام دادن کار خاصی نیست بلکه مال ساختن باور های قوی که داشتی حالا اگه بخوام ریز بازش کنم خیلی طولانی شاد بشه و شاید زیاد نخوام وارد بشم سختم باشه

    اما ازاده اینجا ی درس بهم داد هر وقت از تلخیا یا مساله های گذشتش حرف میزنه با ی خنده شیرین اونو میگه که من میگم بابا این مصیبت بوده این داره میخنده اونجای که گفت بین خوردن ساندویچ و بنزین بنزین رو انتخاب میکردم و خندید شاید درد داشت برای من ولی خیلی قشنگ رسوندش به اتفاقات خوب رقصیدن با معلم سختگیر و اشک معلم رو دراوندن و چقدر خوب دستان خداوند رو بررسی کرد که کجا بهش بی احترامی شده ولی دستان خداوند با اون طرف برخورد کردن و خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و الان میخوام برم بقیه مصاحبه شیرین تو رو گوش کنم

    برات هر کجا هستی ارزوی سلامتی ثروت و بهترین ها رو دارم ازاده عزیز لایق هستی و بیشتر از این ها حقته و خواهی رسید

    امیدوارم ی روز بتونم امریکا با شما ملاقات کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شیرین عبدی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2212 روز

    داشتم با دوستم صحبت میکردم راجع به این فایل و آگاهی های اون، گفتم یک وجه این آگاهی ها اینه که

    ما انتخاب میکنیم از چه راهی به خواسته ها و هدف هامون برسیم،

    و خدای من داره با این مصاحبه بهم واضح تر نشون میده

    قبلا من داستان مهاجرت استاد رو شنیدم و راه مهاجرت م رو انتخاب کردم، گفتم منم میخوام براحتی، لذت بخش، سوت زنان و پادشاه وار مهاجرت کنم

    و چون این خواسته رو بارها و بارها برای خودم مرور کردم

    خداوند به من لطف کنید و هدایتم کرد تا مسیر مهاجرت و مقصدم رو تغییر بدم برای راحتی و لذت بیشتر، برای طی کردن تکاملی که برام موفقیت و نتیجه بیشتر و بهتری داره.

    الان توی این گفتگو میبینم که:

    _ هم دیدگاه نژاد پرستی وجود داره، هم آزادی و مهمان نوازی مطلق

    تو کدومش رو میخوای؟

    _ هم میشه براحتی مسیر رسیدن به هدفت و خواسته ت رو طی کن هم میتونی بگی نه من حاضرم `بجنگم` برای هدفم

    تو کدومشو انتخاب می‌کنی؟

    من طبق تجربه ای که چند سال هست برای هدف مهاجرتم اومدم و دیدم که هنوز هم به نتیجه نرسیدم، فهمیدم که که چی میخوام

    فهمیدم که چگونگی راه رو جفت و جور کردن کار من نیست.

    من خواستم که آسان بشم برای آسانی ها و خداوند داره هدایت م می‌کنه.

    من انتخاب کردم که هرجا میرم و با هرکسی که روبرو میشم فقط خوبیشو تجربه کنم، فقط به هدفم منو راحتتر نزدیک کنه.

    من نمیگم که من حاضرم هرسختی رو تحمل کنم برای رسیدن به خواسته م.

    من وقتی استاد هربار میگن که من براحتـــی به هرچی خواستم و بیشتر از اون حتی، رسیدم

    من هیچ سختی نکشیدم

    من براحتی و لذت بخش مهاجرت موفقی داشتم

    قنــــد توی دلم آب میشه، قلبم به تپش میفته و وقتی تجسم میکنم این راحتی رو به قول استاد قلبم باز میشه

    خیلی خیلی ذوق میکنم و با خودم میگم آره، میشه، میشه راحتی رو خواست و دریافت کرد، میشه ، چون انتخاب من اینه.

    چون همه مدل راه هست

    ولی من از خدا میخوام که در هر راهی و برای رسیدن به همه اهدافم منو آسون کنه برای آسونی ها.

    خدا به من لطف داشته و من رو در مسیر دریافت این فایل قرار داده، من باید لیاقت خودم رو نشون بدم بهش و بگم آره من متوجه شدم، من متوجه شدم که داری بهم میگی که :«این تویی که انتخاب می‌کنی با چی کسی، از چه راهی و به چه هدفی بررسی»

    انتخاب کن

    خدایا من آسونی رو برای آسونیها، لذت ها، ثروت ها، موفقیت ها انتخاب کردم، هدایت و حمایت تو رو در راه رسیدن به همه خواسته هام میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مرتضی گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و آزاده خانم و همه دوستان خوبم در این سایت.

    ادامه کامنت قسمت قبل :

    یه جا آزاده جان گفتن که هم نشینی با این افراد که اومده بودن زبان یاد بگیرن کلیی چیز به من آموخت و به من اضافه کرد و دوستان زیادی پیدا کردم. طیف گسترده ای از افراد از کودک و خردسال گرفته تا دکتر و پسر سفیر ایران در امریکا ….

    چقدررر هم نشینی با افراد مختلف و متفاوت میتونه نگاه انسان رو به جهان تغییر بده و با انواع نگاه ها و طرز فکر ها آشنا بشی؛ به خاطر همینه که من اینقدرر معلم بودن و چیز یاد دادن رو دوست دارم حالا هر چی میخواد باشه چون میتونی با افراد زیادی ارتباط داشته باشی و این واقعاا لذت بخشه‌.

    ( چون نمیدونم از زندگی چی میخوام چطور میتونم یه نفر دیگه رو وارد زندگیم بکنم وقتی که هنوزخودم، خودم رو نشناختم و هدفم رو نمیدونم)✅

    ( من نتیجه دستم بود) الکی نبود که ایشون بعد از مدتی دیگه هر کسی رو نمیگرفت چون نتیجه داشت چون مهارت دستش بود چون ده ها از دانشجو هاش نتیجه گرفته بودن با طرز اموزش ایشون و کسی که نتیجه دستشه میتونه درخواست بکنه برای حقوق بیشتر میتونه درخواست بکنه برای پول بیشتر…

    اینجا که ازاده جان گفتن  ( احساس میکردم که این جامعه دیگه برام کوچیکه و باید مهاجرت کنم) این جمله رو عینااا خود استاد هم اگه اشتباه نکنم جلسه ۴ دوره عزت نفس گفته بودن که من نیاز دارم به چالش بزرگ تر من نیاز دارم به یه حرکت جدید ؛ و چقدر دیدگاه های افراد موفق به هم نزدیکه و گاهی اوقات هم یکسان=

    – (احساس میکردم که این کار رو (ازدواج) برای این کار انجام ندادم!!)✅ قابل تامل .‌‌‌…

    – (همیشه ازخودت بپرس اون کار رو برای چی داری انجام میدی؟!) ✅

    چقدر خدا کاراش رو حکمت و به جاست، الله اکبر؛ چی میشه که یهو خانواده ازاده جان میرن رستوران و با اینکه ازاده هم حال و حوصله نداره ولی با اصرار مادر ( که تو کاری اگه بلدی که برای دیگران مفیده و میتونی بهشون کمک کنی باید اینکارو بکنی) Menu رو برا اونا ترجمه میکنه و کمکشون میکنه که اردرشون رو بدن و اونا هم به پاس کمک ازاده، هم غذاشون رو حساب میکنن و هم یه کارت میزارن ، که درواقع همین کارت بلیط پرواز میشه به سوی امریکا. من به شخصه بعضی جاها اینقدر مخم سوت میکشه که میگم مرتضی ببین وقتی حرکت میکنی ، خدا از جایی که فکرش رو نمیکنی جوابت رو بهت میده و نعمت هاشو سرازیر میکنه برات ‌‌… خدایا شکرت

    • و چقدر توی این قضیه رستوران، من مادر ازاده خانم رو تحسین میکنم که گفتن تو زنگ بزن و این زنگ زدن تو نشونه فرهنگ و ادب ماست و قضیه رو شخصی نکن و همین زنگ زدن ساده، باعث شد که به جاهای بهتر و مورددلخواه تر هدایت بشن و حالشون بهتر بشه و به قول خودشون همه اون اتفاقات و ناراحتی ها به یکباره فراموش بشه. نکته جالب دیگه برای من این بود که وقتی اونا گفتن چقدر توی زبان به مفاهیم و  اصطلاحات accounting و اینا مسلط هستی ، ایشون گفتن من کاامل بلدم 🙂 با اینکه بلد نبودن و حاضر بودن برای اینکه برن توی سفارت کار کنن ، هررر کاری رو انجام بدن و یاد بگیرن حتی اگه در اون شرایط و موقع بلد نبودن.( این قضیه منو یاد جلسه ۳ عزت تفس انداخت. اونجایی که دوست استاد رفتن تکلیف اون ملک رو با برادرانشون مشخص کنن و محکم صحبت کردند و الکی دست چکشون رو اورده بودن و هی میگفتن چند بنویسم چند بنویسم با اینکه به گفته خودشون حتی یه ریال توی حساب بانکیشون نبوده😀). ازاده جان سریع اینا رو میگفتن و رد میشدن ولی من  ثانیه به ثانیه حرفهاشون رو نکته و ودرس میبینم . اون زمان نه دیکشنری آنلاینی بوده نه گوگل و این چیزا بوده که برن مثلا لغات مدنظرشون رو پیدا کنن و بایستی دیکشنری رو هی ورق بزنن و پیدا کنن با هزار زحمت و تازه بعد هم برن تلفظ و  pronunciation از این و اون بپرسن. اینا همش خیلیی وقت گیره و شاید برای خیلیا حوصله سربر و غیر قابل تحمل ولی کسی که هدفی داره و میخواد یه کاری رو انجام بده هیچ چیز نمیتونه جلوش رو بگیره. من الان فکر میکنم چقدرررررر کارا راحت شده چقدر کارا رو میشه بدون فوت وقت و معطلی انجام داد، اگر کلمه ای رو بلد نیستی میتونی کمتر از ۱۰ ثانیه معانی و همه نکته هاشو پیدا کنی و خوشحالم که در این عصر تکنولوژی به دنیا اومدم و هر روز هم به خودم گوشزد میکنم که چقدرر در گذشته کارا سخت تر بوده و الان راحت شده و باید از این فرصتها استفاده برد …

    • ( درآمد به تو یه عالمه اعتماد به نفس میده و من به عنوان وسیله به پول نگاه میکنم و وقتی پول داشته باشی دست و دلباز تر میشی…)✅

    • ( سفارت به من دلار میداد و کسی نمیتونست با من رقابت کنه🙂)

    • ( اونجا دیگه استاد زبان نبودم اونجا دیگه خانواده ای درکار نبود اونجا، اصلاا کسی منو نمیشناخت..) ولی به قول استاد کسی که از درون ساخته شده راهشو پیدا میکنه. خیلیی دشواره که با یه پرواز نقطه قوتت بشه نقطه ضعفت و بتونی تحمل کنی و کم نیاری و جا نزنی.

    • و اینم نکته جالبی بود که استاد گفتن اونجا در خارج از کشور راحت loan ( وام) میدن و میتونی برا خودت بسازی و ازاده جان این ملک و چیزایی که دارن رو با پول نقد(cash) خریداری کردن و به گفته خودشون من شب خواب نمیرم اگه کسی ازم طلب داشته باشه. من تحسینشون میکنم بابت این تعهد و اینکه استاد مدام توی فایلاشون میگن خودتون با تواناییهای خودتون پول خلق کنید و بسازید و اصلاا همین وام گرفتن و اینا باعث میشه نتونیم توی لحظه حال زندگی کنیم و مدام فکر و ذهنمون این باشه که پول قسط بعدی رو چجوری جور کنیم و از این حرفا.

    • و استاد گفتن که فقططط با بچهایی مصاحبه میکنن که توی تمام زمینه ها نتایج گرفته باشن مخصوصا نتایج مالی.  من اینو گذاشتم گوشه ذهنم که منم یه روزی میخوام توی همچین قابی باشم و از موفقیت هام بگم برای استاد و باااید توی تمام زمینه ها قوی بشم تا به درخواستم ( البته زمانش رو نمیدونم کی ولی میدونم قطعی) برسم.🙂

    • من واقعا دیگه اینجاش مخم سوت کشید که چند تا از دوستان ایرانی به ازاده جان پیشنهاد کار دادن و ایشون قبول نکردن و گفتن من میخوام فقطط با آمریکایی ها کارکنم و یادشون بگیرم. توی همین یه جمله ده ها درس و پند هست که اغاااا، توی منطقه امنت نمون برو چیزای جدید رو کشف کن برو با آدمای جدید ارتباط برقرار کن. اگر ازاده جان میرفتن با دوستان ایرانیشون کار میکردن، به هر حال هم ارتباط برقرار کردن باهاشون راحتتر می بود و هم اینکه شاید پول بیشتری بهش میدادن ولی با اوصاف، ایشون قبول نکردن و شرایط دشوارتر رو انتخاب کردن که نتیجش الان مشخص و معلومه…

    • همه مثل مریم جون شاگرد اول نیستن 😄 – اینجا از این خبرا نبود مثل ایران که کشکی کشکی نمره بدن ،نع، باید خودت نمرت رو بگیری با تلاش.

    • خیلیااا وقتی میرن شهر یا کشور غریب فکر میکنن که باید هرچی اونا میگن عمل کنن و به شیوه اونا رفتار کنن درحالیکه ازاده، نشون داد که در رابطه با یه استاد بدخلق بدقلق هم، حرف خودش رو میزنه و میگه من ۲۰ دقیقه بیشتر وقت میخوام و بالاخره درخواستش اجابت میشه.

    • میره به استادش میگه من job (شغل) میخوام و استادش معرفیش میکنه به عنوان assistant به یک سالن دار و اونجا شاگردی میکنه. درسته اون استادش اینقدرر بد قلق و چالشیه و  سخته کار کردن باهاش، که حتی دختر خودش هم نمیتونه تحملش کنه، ولی ازاده جا نمیزنه و میگه من ( دارم یاد میگیرم ازش من دارم تجربه کسب میکنم) حتی نصف انعامم رو هم میدم به اجبار ولی من دارم ازش یاد میگیرم …. دارم ازش یاد میگیرم …. دارم ازش یاد میگیرم…. و بعدها همین تجربه باعث میشه که هزاران هزار برابر اون نصف انعامه🙂، پول دربیاره وبیزینس بچرخونه.

    • موضوع بند و اینا هم برام جالب بود که ازاده جان ، با اعتماد به نفس میاد میگه توی کشور ما اینجور موهای صورت رو از بین میبرن و عقیدش رو بیان میکنه با اینکه میدونه خیلیااا باهاش مخالفت میکنن و به روش خودشون کار میکنن ولی بازم حرف خودش رو میزنه و جسارت به خرج میده) و با این پشتکار و تلاش و جسارت از بین چندین  هزار نفر ، جزو اون دو نفری میشه که قراره scaler ship بشن و شهریه شون کامل پرداخت بشه.

    • ( اگه اینجا یاد نگیرم پس کجا باید یاد بگیرم؟؟!)✅

    • و وقتی ادامه میدی ، حتی اگه افرادی با تو در تضاد باشن و تو رو قبول نکنن، جهان  افرادی رو به سمت تو هدایت میکنه که مشکلت حل بشه (لیندا) و اون طرف میشه دستی از دستان خداوند.

    • و به گفته استاد نباید جهان رو solid ببینیم نباید جهان رو ساکن ببینیم همون استادی که با درابتدا با تو لجه ولی همون وقتی باورهاتو درست میکنی و ادامه میدی با تو صمیمی میشه و تو رو بیشتر از همه دوست داره‌. من همیشه به خودم میگم اگه یه ادمی سخته باهاش ارتباط برقرار کنی و به اصطلاح بدقلقه، به خاطر نوع دیدگاه و زاویه تو باشه شاید برای کس دیگه ای اینجوری نباشه پس مشکل از توئه و تو باید راه حلش رو پیدا کنی.

    • اونجا که استاد گفتن ازاده جان، به گفته خودشون  از بچگی توی ابرو برداشتن خوب بودن منو یاد دوره عزت نفس اونجایی که استاد فرق بین ضعفهای شخصیتی و ضعف در توانایی ها رو توضیح میدادن و میگفتن که توی بعضی چیزا ما از بچگی توشون خوبیم از همون اول بدون اینکه تمرین خاصی بکنیم بعضی کارا رو بهتر از بقیه انجام میدیم ما باید روی اونا تمرکز کنیم و بهبودشون ببخشیم و این مصداق ازاده جان هست که از بچگی توی ابرو برداشتن و این کارا خوب بوده و همونه ادامه داده و … .

    • خیلیا میگفتن اصلاا مگه توی امریکا کسی آرایش میکنه که تو میخوای اینا رو یاد بگیری ولی کسی که باورهای مناسبی داره بدون توجه به اینکه بقیه چی میگن علاقه خودش رو پی میگیره و میشه ازاده طیبی..‌‌‌‌.‌‌..✅✅✅

    • واقعااا هر بخش از این مصاحبه برا من درس داره و منو یاد ویژگیهای افرادی میندازه که عزت نفس بالایی دارن چون دارم دوره عزت نفس رو کار میکنم واقعااا هر قسمتش، یجورایی مربوطه به همین عزت نفس و خودباوری.

    • خدا رو شکر بابت خلق انسان‌هایی مثل شما که از شنیدن حرفاتون ادم خسته نمیشه و یاد میگیره.

    • دوستون دارم ، در پناه الله یکتا شاد باشید مانا

    • ادامه دارد…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    هادی حاتم زاده گفته:
    مدت عضویت: 2123 روز

    یا سلام به استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستان جان

    من میخوام چکیده این قسمت از مصاحبه با خانم طیبی عزیز رو لیست کنم

    1-اعتماد بنفس

    2-تحت تاثیر نرم جامعه قرار نگرفتن

    3-حرکت همیشگی روبه جلو حتی با سرعت کم(ایجاد منبع درآمد در سن کم و کسب تجربه شغلی)

    4-داشتن خواسته های بزرگ در کنار رسیدن به خواست های کوچک

    5-تلاش در مستقل بودن از خانواده از نظر درآمد

    6-استفاده از هر فرصتی برای پیشرفت کردن

    7-تحمل روزهای سخت بدون داشتن استرس و نگرانی (ایمان به اینکه روزهای سخت میگذره و تجربه هاش برامون میمونه)

    8-ارتباط درست با کارفرما، حتی درصورتیکه کارفرما رفتار نامناسبی رو نشون می‌داده

    9-توجه به نکات مثبت شرایطی که درش قرار گرفته

    10-سپاسگذاری درکلام از افرادی که بهش کمک کردن از جمله خانواده و پدرشون

    11-وفق دادن خودبا شرایط سختی که ممکنه در مورد تحصیل و کار یپش بیاد

    12-داشتن خلاقیت در انجام کار و شغل، توجه و استفاده از مهارت‌هایی که ممکنه در یک نقطه دیگه از دنیا بهش خیلی توجه بشه

    13-استفاده از هر موقعیتی برای کسب تجربه و مهارت

    14-داشتن روحیه سپاسگذاری و خنده رویی و خوشروئی در عین داشتن سختی هایی که توی مسیر بهش برخورد می‌کرد و داشتم ایمانی که هیچوقت اجاهز نداد ناامید بشه توی این مسیر

    امیدوارم مفید فایده قرار گرفته باشه برای دوستان موفق

    با تشکر از استاد عباسمنش و خانم شایسته که حق بزرگی به گردن همه ما که دنبال رسیدن به مدارهای بالاتر هستیم رو دارن. پیروز و مانا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    چقدر باورهای قوی در این فایل دیدم

    اینکه میشه از صفر به همه چی رسید

    میشه یک خانم خودش ب تنهایی بسازه زندگی ایده آلشو

    برای رشدمون باید حرکت کنیم و به ایده هامون عمل کنیم در طول مسیر راه ها برامون باز میشه دستان خداوند کمک میکنه

    حساب کردن روی قدرت الله بعنوان تنها قدرت

    توجه به نکات مثبت آدما و دوست داشتنشون حتی باوجود تعصباتی ک دارن

    ارزش خلق کردن و علاقه و استعداد و استمرار پول فراوان رو خودبخود وارد زندگی میکنه

    نگه داشتن حال خوبش تو اون شرایط سخت باعث موفق شدن و آسون شدن مسیرشده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1161 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    من وقتی این فایل شما که آزاده جان صحبت می کرد باور های اصلی آزاده جان رو فهمیدم.

    1_ آزاده جان باورش این بود که نباید یکجا بموند اول یکم توش میمونه بعد دوباره قدم برمی داره مثل غذا پختنه. اول هر مرحله در غذا پختن یکم می پزه بعد اضافه می کنیم.

    2_باور دوم آزاده جان این هست که در توحمات نبود یعنی مثلا که اگر بابام وضع مالیش خوبه پس من نباید روی یک مقوا چیزی بنویسم. ( توحم یعنی فکر میکنی اون باور رو داری اما در واقعیت نداری) بعضی ها میگن این لیاقت برام کوچیک اما کوچیک هنوز نشده توحم می زنن. اما آزاده جان واقعا حرکت می کرد یعنی واقعا اون شرایت براش کوچیک می شد. یکی از توحمات اینه که من تحصیل کرده ام درواقع همون تحصیل کرده هم هیچ کاری بلد نیست.

    3_باور بعدی خانم طیبی به من پول میدن چون ارزش ایجاد کردم چون کار من ارزش داشته. آزاده جان نوع کار براش مهم نبود بلکه آزاده جان دنبال این بود که در جهت علاقش کار رو به بهترین شکل ارائه بده.

    4_یکی دیگه از باور های آزاده جان این بود که بینهایت راه وجود دارد. یکی نشد هزار تا بیشترش هست. باور آزاده این نبود که الان این کار رو نکردم الان راه ها تموم میشه. باور آزاده جان این بود که همیشه کار هست برای همین برای آزاده همه چیز کاملا مهیا و آماده بود.

    5_باور بعدی آزاده جان شجاع بودن بود. و از هیچ قدمی نمی ترسید چون تمام توکلش به نیروی درونی خودش بود. راز موفقیت آزاده جان هم همین بود.

    6_باور بعدی آزاده جان که خیلی مهمه پرو بودن بود. اصلا از طرز حرف زدن آزاده جان معلوم بود که چقدر قدرتمند هست آزاده جان چون از هیچی خجالت نمی کشید الان 5 فایل توی گفتگو با دوستان داره.

    خدانگهدار

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2039 روز

    بنام خداوند وهاب من

    سلام خانواده صمیمی عباسمنش.

    سپاسگذاااااار خداوندم که امروز در بهترین زمان و مکان مرا در مسیر رسیدن به خواسته ها و هدفم قرار داد و با رهنمودهاش امروز هدایتم کرد به این داستان.

    استاد چقددددر در زمان مناسبی این فایل بدستم رسید و چقدددددر قبل اینکه دست بزارم رو ستاره قطبیم از خداوند خواستم در جهت مسیری که دارم میرم یه هدایتی بده و چقدددر خداوند دقیق عمل میکنه. میدونید که چقدر این فایل بدردم خورد. اصلا یه راهنمایی از جنس تو برو من هواتووووو دارم عشششق جان بود و بس.

    سپاس از آزاده عزیز واقعا با این روحیه عالیش که بارها و بارها من باهاش خندیدم وقتی داشت داستانش رو تعریف میکرد و چقدددددرم خداییش خوب تعریف کرد استاد اصلا من دوست داشتم هیچوقت این داستانش تموم نشه!

    چه آدم درستی استاد برای مصاحبه…

    چه باورهای خوبی…

    چه انگیزه‌ای…

    چه قلب مهربونی…..

    چه شادی و خوشحالی و سبک بالی….

    و ….چه جسارتی….آفرین بر این جنس از آزاده‌ها که واقعااااااا آزااااد آزاااااد آزااادن.

    من رو ابرام استاد از شنیدن داستان‌هایی اینچنینی که واقعا هر جاش جای تحسینه.

    چقدر انسان خاکی…چقدر ساده…چقدر خودمونی….و چقدر زیبا

    واقعا چقددددر خوشبختیم که خداوند این الگوها رو نشون ما میده تا بیشتر باور کنیم که میشود. من استادجان همکار و همقدم شما سعی میکنم همیشه دنبال نشونه‌ها بگردم و تزریق کنم این باور ”شدن” رو.

    آزاده عزیز خیلی زیبا و خیلی فروتنانه و بدون هیچ خودگرفتنی از دانش‌جوهاش تعریف کرد و جهانم برای آدم‌های این جنسی در باز میکنه.

    چقدددددر از پدرشووون و چقددددر از معلم شون بخوبی یاد کردن، حتی اونجاهایی که نذاشتن آزاده کاری که دوست داره رو انجام بده. چقدر زیبا توضیح داد اونجایی که میگفت: ما کارمون به مدیریت کشید……یعنی عاشق این نگاه نجنگیدنش شدم که رو حق خودش وا میسته ولی نمیجنگه…یه ظرافت خاصی داره استاد اینجا و من عاشق این ظرافتشم…اونجایی که مدیرش انعامش رو نصف میکرد ولی اینجا دیگه نجنگید چون داشت درقبالش درس‌هایی دیگه یاد میگرفت و از این فرصت استفاده کرد. بنظرم جهان هربار یجوری یه سری تست‌ها یا تضادها بهمون میده تا ببینیم چجوری داریم برخورد میکنیم تا ببینه برامون موفقیت مهمه یا پول یا جایگاه اجتماعی یا بیزنس….بنظرم آزاده خیلی خوب تونست متوجه بشه کی پاشو بزاره رو گاز و کی برداره…

    این جنس خلاقیت و این جنس از پشتکارش ستودنیه…

    چقددددر این مقوله ازدواج رو خوب توضیح داد. چقددددر خوب میگه من نمیفهمم ازدواج چیه…برام منطقی نشده بود. چقدر خوب گفت ازدواج رو برای ازدواج انجام ندادم…

    این روند رشد کردنش و این بزرگ شدنش رو خوب توضیح داد و بعد که احساس کرد این جامعه کوچیک شده براش چقدر زیبا تصمیم گرفت به جای بزرگتر بره.

    چقدررررر این جمله طلاییش برام درس داره:

    چرا داری این کار رو انجام میدی؟

    یعنی جمله ای که اگر درست درک بشه بنظرم میلیاردی ارزش داره و از دردسرها نجات‌مون میده.

    داستان هدایتش تو رستوران و قضیه سفارت رو خییییییییلی دوست دارم و چقدددددر زیبا میبینم هدایت خداوند رو.

    چقدرررررر خدا گفت زنگ بزن و تشکر کن!

    چقدرررر هدایتش کرررد….

    بنظرم نکته بارز آزاده این شجاعتشه، این حرکت کردن، این جا نزدن

    اینکه میگه من به زبان تخصصی مسلط هستم درصورتی که خیلی مطمئن هم نبوده واقعا برا من یکی ستودنیه. چرا که من این رو خیلی باید روش کار کنم و یه مقاومتی انگار داشتم همون موقع که اولین بار ازش شنیدم…

    من مدارک دوره‌هام خاک میخوره استاد ولی مثل آزاده سفت ‘آره’ گفتن رو باید خییییلی تمرین کنم. خیلی

    دیگه تو رو معلم و سوپروایزر و …..وایستادن که حتی دیگه فکرش رو هم نمیکردم وقتی آزاده داشت در موردش صحبت میکرد.

    چرا که نه….

    اگر آزاده سر 1 و 2 ماه صحبت نمیکرد و درواقع درخواستش نمیکرد کجا بورسیه میشد؟ کجا مدرک میگرفت؟ کجا از کلاس 30 نفره انتخاب میشد؟ کجا از این کالج این و یکی دیگه خرج و مخارج‌شون تامیین میشد و باز میرسیم به باور اینکه اونجا که هیشکی آرایش نمیکنه چجور آزاده میخواد از مسیر علایقش پول بسازه؟

    واقعا تنها عاملش استاد بنظر من این جنس از شجاعتی میاد که از اعتماد بنفس و عزت نفس بالا این دختر میاد که نزاره موقعیت ازش گرفته بشه، نزاره نه بشنوه….نزاره خودشو ابراز نکنه…حتی اون آهنگ سلین دین و آهنگ بندری خوندنش هم شجاعت میخواد.

    آفرین به این دختر واقعا واقعا واقعا من خیییییلی لذت بردم و بارها و بارها و بارها گوشش میدم.

    ورود به شهری غریب و دوری از خانواده و کار و پول واقعااااااا شجاعت میخواهد…شجاعت شجاعت شجاعت…ایمان….ایمانی که وادارش میکنه به عمل.

    مخصوصا این که تو اون دوره‌ای که امریکایی‌ها گارد دارن به خاورمیانه و این کابوس جهانه استاد:

    هر قومی یه دست زور برا خودش ساخته یه باور محدود کننده: که

    افغانیه میگه ایرانی نمیزارن موفق شی! جالبه همون ایرانی میگه بیا خواستی مهاجرت کنی بگو افغانی‌ام راحت قبولت میکنن! بعد ایرانیه میگه آمریکایی ها نمیزارن جالبه اون آمریکایی‌هم میگه خاورمیانه‌ای ها تروریست توشون هست و راحت نیستن آدم‌هایی را بپذیرن که مثل آزاده عزیز اینقدر فکرش بازه…اینقدر دختر خوبیه…اینقدر مهارت داره…کار بلده…شجاعت داره….هدف داره…مهارت داره….

    ملک و دارایی که آزاده تونسته بخره و اجاره بده و اییین قدر استقلال داشته باشه و چه حرف طلایی:

    من نمیتونم شب بخوابم و بدهکار باشم.

    چقدددددر تحسین برانگیزه این شخصیت من عاشق نگاه توحیدی این دخترم استاد و کلی لذت بردم

    نکته طلایی شما استاد عزیز

    کسی که از درون ساخته شده باز بلند میشه!

    من تحسین میکنم این ایستادگی و شجاعت آزاده رو چقددددر خوب به قانون عمل کرد اوجایی که گیر نکرد و اگه معلم بدخلق بود آخرش کاری کرد که این معلم با عشق یادش کنه.

    در آخر دوست دارم از زیبایی این ثانون بگم که بقول استاد فرقی نداره جهان کجا بزاره شما رو. شما با فکرتون و توجه‌تون میتونی کاری کنی که شرایط به سود شما تغییر کنه.

    عاشقتم استاد….دارم بشدت این جمله رو درک میکنم‌…

    آمریکا اگه زیباست بخاطر اینه که هرکی مثل آزاده راهش رو به اوجا باز کرد و یه زیبایی اونجا آفرید.

    آمریکا شد بهشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3879 روز

    ایشون یک جمله خیلی خیلی عالی گفتن من واقعا لذت بردم :

    من ازدواج رو به خاطر ازدواج انجام نمیدادم؛ من اون کار رو به خاطر اون کار انجام نمیدادم

    این به نظرم خیلی خیلی مهمه …

    من کارهامو و اهدافم رو به چه دلیلی دارم انتخاب میکنم؟‌

    دلیلم از انتخاب یک هدف خاص تو زندگیم چیه؟

    حتی در ادامه گفتن که من برای دلایل انجام کارهام خیلی فکر میکنم؛ که این کار کار رو به خاطر چی دارم انجام میدم به دلایلش فکر میکنم

    این خودش یک نکته بسیار بسیار مهمیه که به نظر من اولا باید رعایت بشه در ثانی رعایت همین یک نکته میتونه سال‌های سال تو زندگی آدم برای آدم هدف درست کنه؛ انگیزه و نشاط درست کنه؛ قدرت تصمیم گیری میاره؛ عزت نفس و اعتماد به نفس میاره؛برکت در زمان و انرژی میاره؛ قدرت تشخیص اصل از فرع رو در آدم بیشتر و بیشتر میکنه؛ و خیلی فواید دیگه داره که به نظر من و با در نظر گرفتن همین فوایدی که برای خودم یادآوری کردم رعایت این نکته بسیار حائز اهمیت هستش

    اینو تو نوت پد گوشیم نوشتم تا همیشه جلوی چشمم بمونه تا فراموشش نکنم

    نکته مهم بعدی که برام مرور شد این بود که ایشون گفتن : پول رو به خاطر پول نمیخاستم چون پول فقط یک وسیله است برای رسیدن به هدف یا اهداف

    اینم نکته مهمیه که من خودم بعضی وقتا سر همین موضوع پول فریب خوردم و مسیر و انتخابم رو اشتباه انتخاب کردم

    به قول استاد یادمه یه جایی ازشون شنیدم که گفتن در انتخاب شغل یا علاقه نگاه کن ببین اگر قرار باشه برای انجام یک کاری یا شغلی یا حرفه ای بهت پول ندهند چه شغل یا حرفه ای رو انتخاب میکنی؟ اون شغل یا حرفه ای که حتی حاضر باشی بدون دریافت مزد یا پول به نحو عالی انجامش بدی اون شغل یا حرفه عشق یا علاقه توئه و تو در اون شغل به همه چیز میرسی …

    ولی وقتی کاری رو یا شغل یا حرفه ای رو صرفا به خاطر پول انجام میدی موفق نمیشی و دلایلی هم براش گفتن …

    بهتره اهدافم رو دوباره و دوباره و دوباره مرور کنم مبادا باورهای اشتباهی غیر از تقویت فضایل درونیم در اون اهداف وجود داشته باشه؟

    فقط با تغییر زاویه نگاه به اون هدف میتونم بارها و بارها و بارها درهایی رو به روی خودم باز کنم که قبلا حتی تصورش هم نمیتونستم داشته باشم

    همون شغل همون زمان همون سطح تخصص همون شهر همه چیز همون فقط با تغییر زاویه نگاه که منجر به افزایش سطح مدارم میشه میتونم بارها و بارها نتایج بسیار بسیار بزرگی رو برای خودم رقم بزنم؛ ومطمئنا همینه به طور قطع همینه و خدا کمکم میکنه و خداوند حامی و پشتیبان منه

    و در ادامه‌ در پایان این اپیزود به جایی می‌رسیم که استاد اشاره کردن که آزاده جان از مهارتی داره درآمد بالایی میسازه که همه میگفتن که اون مهارت یا تخصص تو اون شهر یا ایالت اصلا جواب نمیده چون خواهان نداره و مردم اون تخصص رو نیاز نمیبینن احتیاج نمیبینن ازش استفاده کنن

    این خیلی خیلی قدرت درونی بالایی میخات که از چیزی آدم پول دربیاره اونم درآمدهای بسیار بسیار بالا که همه تصورشان اینه که نمیشه و نیست و نگرد ….

    باور فراوانی

    باور اینکه من می‌توانم

    باور اینکه خدا کمکم میکنه

    باور اینکه بالاخره من موفق میشم

    و خیلی باورهای مثبت دیگه که اگه بیشتر برررسی کنیم میتونیم کشف کنیم

    پس میبینم که کسانی که موفق شدن و موفقیت‌های عالی کسب کردن چون عالی کار کردن؛ چون عالی تلاش کردن؛چون عالی باور ایمان و عزت و اعتماد به نفس از خودشون نشون دادن و به جهان ثابت کردن که اولا میشه دوما میتونن ثالثا میخواهندش

    این شدت و قدرت خواستن خیلی خیلی به نظر مهمه و مهمتر از اون استمرار در خواستن

    من خودم آدمی هستم که به یه خواسته لی میرسم دیگه رهاش میکنم

    ولی خانم آزاده به خواسته لش رسیده و بعد سال‌های سال تمرکز داشته روی اون خواسته و هرسال و هر روز اونو پیشرفتش داده و بزرگ و بزرگترش کرده

    رها نکرده وسط راه هدف و خواسته شو ادامه داده و جالبه بازم داره به بزرگتر شدن کسب و کارش و پیشرفت کسب و کارش داره تلاش ذهنی و فیزیکی لازم رو انجام میده

    این خیلی جای تحسین داره که به هدفی که می‌خواستیم رسیدم بعدش دیگه متوقف نفسم که ممکنه بد جوری آسیب ببینیم

    باید همینطور به پیشرفتش و بزرگ و بزرگتر کردنش ادامه بدیم و این میسر نمیشه مگر با عشق و علاقه کار کردن

    در پناه الله یکتا شاد پیروز موفق و سربلند و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    محمدحسین رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام خدمت استاد عزیزم سلام خدمت خانم شایسته نازنین وسلام خدمت شما تک تک عزیزان

    خداروشکر زنده بودم وتونستم قسمت بعد گفتگو استاد وازاده جان رو ببینم چقد این فایل سرتاسر درس آگاهی بود سرتاسر ایمان بودو عمل عمل عمل سرتاسر تضاد بوده سرتاسر باورهای مناسب قدرتمند کننده بودش واقعا این فایل واقعا واسه باور سازی عالیه باورهای تاثیر عوامل بیرونی یعنی خیلی نقض میشن تواین فایل واقعا آزاده جان خیلی خیلی تحسین تون میکنم چه مسیری رورفتین به اینجا رسیدیم واقعا قابل تحسین هستین ازدیروز هی دارم باخودم صحبت میکنم هی دارم توذهنم گفته های آزاده جان رو مرور میکنم ازدیروز که این قسمت رودیدم تااین لحظه فقط به این فایل داشتم فکرمیکردم هی به خودم میگفتم ایمان که منجر میشه به عمل روببین یک انسان باایمان هیچی نمیتونه جلوشو بگیره هرشرایطی هم باشه مهم نیست چون اون میخواد موفق بشه واماده بها بده برا هدفش آره انسانی که ایمانش قوی شرایط مناسب شغل مناسب روول می‌کنه میره دنبال رویاهاش خواسته هاش مهاجرت می‌کنه بله گفتنش آسونه استاد واقعا ولی وقتی فکرکنی بهش میبینی واقعا خیلی خیلی شرایط سختی که ۹۹درصد زانو میزنن ازترسش ازسختی استاد یاد اون فایلی که برامون تعریف کردین گفتین یه آشنایی داشتیم میخواست مهاجرت کنه گفتین کارمند بودش با همسرش جدامیشه بالاخره مهاجرت می‌کنه گفتین که ازشدت فشار گریه میکردش کلاروهوابوده گفتین بهش گفتم یه برگه بردار بنویس به خاطر چی مهاجرت کردی این صحبتها یعنی واقعا خیلی خیلی شجاعت وایمان لازم داره تومنطقه اسایشتو رهاکنی توامنیت شغلی رو رهاکنی تو ازخانواده جدابشی مهاجرت کنی واقعا افرادی مثل شما استاد وازاده جان واقعا قابل تحسین هستن بله که جهان جایزهای ویژه اش مال چنین افرادی خواهد بود چنین افرادی که دل به جاده میزنن کله خر میرن تودلش هیچی غیر هدفشون دیگه اهمییت نداره واقعا دیگه سختی اهمیت نداره غربت اهمیت نداره بی پولی اهمیت نداره دیگه دوری ازخانواده اهمیت نداره دیگه هرچیزی بخواد اونو ازهدفش دورکنه اهمیتی نداره هی ازدیروز دارم به ازاده جان فکر میکنم ازخیلی زوایا نگاه کردم به به سرگذشت ایشون وبه این نتیجه رسیدم که باید برای هدفت تلاش کنی عمل کنی اقدام کنی بهابدی زانو نزنی تسلیم نشی همینجور بری چشم گوش قلب ذهن ببندی روی نجواها روی اتفاقات روی تضادهایی که برمیخوری بهشون بگی عیبی نداره تضادم جزیی ازبازی هستش به خودت امیدواری بدی با فکرکردن به خواسته هات رویاهات واقعا نذاری رویاها بمیرن واقعا تونسبت به اکثریت که زود رویاهاشون میمیرن ومیگن رویا فقط توهم نباشی بگی رویاها واقعی هستش بگی من باید بهشون برسم به هرقیمتی باشه من بها میدم من میرم عمل میکنم من میرم فارغ ازاینکه شرایط چیه کی چی میگه آره من تاپای جونم پای اهدافم هستم تنها چیزی میتونه منو ازپا بندازه تواین دنیای مادی مرگ هستش یعنی کسی واقعا چنین تعهدی برای رسیدن به اهدافش داشته باشه مثل استاد وخیلی انسانهای موفق دیگه مثل استاد اهدافشو بنویسه بندازه گردنش یعنی این اون تعهد قوی دیگه براش مهم نیست شرایط چیه بقیه چه باوری دارند توکشور چه اتفاقاتی داره می افته دیگه سیاست هرعامل بیرونی که اکثریت میگن دلیل عدم موفقیت ما این عوامل دیگه میشه کشک بابا واقعا چقد ازخدا میخوام بهم کمک کنه منم چنین تعهدی داشته باشم به اهدافم خواسته هام بله منم رویاهای بزرگی دارم خدایا کمک کن شهامتی پیدا کنم به تک تک شون برسم میدونم این شهامت رو خودم باید بسازم یعنی من میرم حرکت میکنم خودمو ثابت میکنم به جهان وخداوند خداهم دست به کارمیشه کمک می‌کنه کائناتش رومیفرسته اینو خوب متوجه شدم که باید قدم برداری عمل کنی اینحوری نیست بشینی ازاسمون چیزی بیاد دری به تخته بخوره نه ازاین خبرا نیست خداروشکر این سیستم وقوانینش رو وعملکردشو نسبت به قبل خیلی بهتر درک کردم که این سیستم فقط به عمل تو نگاه می‌کنه پاسخ میده یعنی قدمی باید بردارم تااون هم قدمی برداره استادواقعا سپاس گذارشما هستم این درک رو شما بهم دادین بااموزشهاتون

    بله شهامت ساخته میشه برایه شخصی که عمل می‌کنه تلاش می‌کنه برای ساختن شهامت اقدام عملی می‌کنه اصلا درکل درخواست ما رو عمل ما نشون میده یعنی ماباعمل مون درخواست میدیم این خواسته روداریم مثلا من ثروت میخوام خب جوری عمل میکنم میرم شروع میکنم پول ساختن توهمین کار خودم وقتی جهان هم ببینه عمل منو که من دارم میرم به ایدها عمل میکنم تلاش میکنم اونم میبینه جدییت منو هدایت می‌کنه منوبه ثروت پول موقعیتهای پول سازبیشتر این قانون برایه همه چیز کارسازه یعنی هرخواسته ای ماداریم طبق همین قانون ساخته میشه من سلامتی میخوام خب میام یه سری اقدام انجام میدم برای سلامتیم خدا هم اون هدایت می‌کنه سمت زندگی من

    بله خدا به انسانی که باایمان می‌ره تودل کار بهترین پاداشهارومیده واقعا خیلی خیلی این فایل برای من درس داشت خیلی برام واضح ترشدقانون رسیدن به خواسته ها چیه بله باید بها بدیم باید صبر نشون بدیم باید ذهن کنترل بشه باید قوی بود باید پایزاری رویه احساسات باید بزرگ باشی ولیاقت خودت بدونی نتایج بزرگ رو یعنی باید هرلحظه توذهن هی این چیزا دوربخوره فقط به این چیزا توجه کنی هی فکرکنی هی راجبشون صحبت کنی بنویسی خداروشکر میکنم الان یه مدتی هست استاد ازصبح بلندمیشم سرکار همجا تالحظه ای میخوابم ذهنم بیشتر درگیر این چیزاست واقعا الان حس میکنم که قوانین برام مهمترازهمه چیز شده برای ذهنم مهم شدن نسبت به چیزای دیگه واقعا روزبه روز بیشتر درک میکنه ذهنم قوانین مهم ترین کار مهمترین چیزی که باید توجه کنه بهشون ذهنم داره میپذیره که همه چیز قوانین اصلا دیگه خیلی خیلی حواشی کمتر شده توذهنم که بهشون توجه کنه خداروشکر واینو مدیون اموزشهای شما هستم استاد عزیزم من واقعا سپاس گذار خدا هستم استاد وبعد شما بارها هم اینجا گفتم وهمیشه به خودمم میگم که ازخدا که منوهدایت کرد سمت شما وازشما بابت کلامتون صحبتهاتون که حرف خود خداست واقعا کلامتون معجزه کرده ومیکنه استاد جانم واقعا خیلی نسبت به گذشته ام متعهد هستم نسبت به آموزشها یعنی عملگراترشدم تااینکه مثل گذشته که فقط بخوام گوش بدم وانرژی کاذب بگیرم یعنی این انرژی که الان میگیرم ازفایلهای شما از راهکاری شما می‌دین که خیلی لذت میبرم سعی میکنم عمل کنم بهش تا با بی عملی انرژی ازبین نرفته استاد همینجور میرم عمل میکنم این انرژی خوب چندین برابر میشه وچقد کیف میکنم میگم وای خدایاشکرت من عمل کردم چقد اون لحظات ازخودم راضی هستم چقد کیف میکنم وقتی عمل کردم چقد میرم تواوج اصلا حال میکنم بخدا واقعا خیلی خیلی حال خوبیه زمانی به چیزی عمل میکنی که همیشه میترسیدی انجامش بدی اصلا وقتی آدم یک ترس رو نابود می‌کنه احساس می‌کنه ازیه زندان ازاد شده یه احساس رهایی بهت دست میده اصلا قابل توصیف نیست درک کردنی واقعا هرکسی این حس رومیخواد متوجه بشه باید بره عملی انجام بده بره تودل ترسش اون موقع بعد انجامش میفهمه احساسی میگم چیه که دراین جا ایمان دارم همه تجربه اش کردن این دوستانی اینجا من دارم همه عملگرا کله خر شجاع هستن مثل استاد مون همه شجاع هستن این سایت سایت ادمای شجاع هستش ایمان دارم اینو میشه از کیفیت سایت هم متوجه شد سایتی نمونه میشه که انسانهای نمونه بااون سایت سروکار دارند وقتی مطالب اینقد عالی هستن نشون میده این مطالب ازمنبعی داره میاد عملگرا وکسایی به این سایت هدایت میشن مثل آزاده جان انسانهای شجاع وعملگرایی هستن انسانهایی که میخوان تغییرکنن به رویاهاشون قول رسیدن دادن وافتخارمیکنم که خدا هم منوهدایت کرده به اینجا بین این انسانهای شجاع خدایاشکرت خدایاشکرت واقعا باعث افتخار چرا نباشه جایی بارها گفتم ودوست دارم اینجا وهمیشه بگم ویاداوری کنم به خودم فراموش نکنم من بهروز روازمنجلاب کشید بیرون منجلاب واقعا😭😭اشکم درمیاد واقعا وقتی یادم میاد کی بودم کی شدم تو همین مدت کوتاهی که اینجا هستم خدایاممنونم نجاتم دادی دوست دارم فریاد بزنم همه جهان بفهمه واقعا خدامیداند چه روزای قشنگ وزیبایی دارن تجربه میکنم واقعا این روزها رویایی ترین روزای زندگی کنه همین الآنم بمیرم فریاد میزنم پیش خدا که خدایا ممنون که تومدتی زنده بودم تودنیای مادی این روزای زیبا روهم تجربه کردم روزایی که خیلی‌ها تجربه نکردن اره میگم من به شدت راضی بودم اززندگیم من به بزرگترین خواستم این حس خوشبختی رو تجربه کردم این حسی که پاگذاشتم روترسهام وباجسارت یه سری چیزارو تغییردادم اره توهمین مدت کوتاه من نتایج بزرگی هم همین الان دستمه و قول دادم به خودم تاروزی توبهم عمر بدی وزنده باشم روزبع روز این نتایج بزرگ بیشتروبیشتر بشه توزندگی من وبا جونم سعی میکنم پای خواسته هام باشم اینشالله توخواستن منو میبینی وپاسخ میدی بهم و همینجوری دادی من روزای سختی رو سپری کردم که با یادتو تونستم ازپسشون بربیام وایمان دارم همینجور یه بار تونستم دوباره سه باره بی نهایت باره هم میتونم بایاد تو ازپس همشون بربیام

    واقعا خودم کلی لذت بردم ازاین فایل میخوام ازاده جان روتحسین کنم شخصیتش روتحسین کنم شجاعتش رو ایمانش رو ارامشش رو خواستنش رو تسلیم نشدنش جلوی مسائلش رو بزرگیشو زیباییشو ثروتش رو سلامتیشو مهربانیشو شادیشو همیشه خندیدنش رو تا شخصیتم همینجوری بشه یه انسان قوی با پرستیژ جنتلمن واقعی یه انسان قوی آزاد یک انسان که آرامش موج میزنه توفیسش توکلامش توتک تک اعمالش خدایاشکرت خدایاشکرت واقعا هرچقد سپاس گذاری کنم بازم کمه هرچقدر تحسین کنم کمه بخدا…😍😍😍

    امیدوارم درپناه حق شادوسالم وثروتمند وسعادتمند دردنیا واخرت باشید

    دوست دارم خدا 🤍🕋❤️😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1562 روز

    به نام خدای مهربانم که در هر لحظه در حال هدایت کردن و کمک کردن به ماست

    سلام به همه عزیزانم

    اول از همه تحسین میکنم ازاده عزیزم رو به خاطر محکم بودن و ایستادگی کردن برای رسیدن به خواسته هایی که داشتن و احسنت میگم به این خانم موفق و بهترینها رو براشون ارزو میکنم

    چند نکته که برام خیلی زیبا و تحسین برانگیز بود درخواست کردنهای مکرر ایشون بود و کوتاه نیومدن از اون چیزی که میخواستن این خصلت خیلی بهشون کمک کرده که در من نیست و من باید بتونم مثل ازاده جان روی خواسته هام و حقی که دارم بمونم همینطور که ازاده جان میخواست از حقی که داره استفاده کنه و درخواستهای ایشون از استادشون خیلی برام تحسین برانگیز بود و هر چند فکر میکنم ازاده جان اینقدر عزت نفس و اعتماد به نفس داشتن که میتونستن این درخواستها رو بکنن و این نکته که خداوند وقتی مداومت و ایستاد گی ایشون رو در برابر خواسته هاشون دید لیندا رو برای ایشون فرستاد تا بتونم بهتر و راحتر رشد کنن خدای مهربانی که در هر لحظه بهمون کمک میکنه و هدایتمون میکنه برای رسیدن به خواسته هاموم

    نکته بعدی برام این بود که ازاده جان روش بند انداختن رو برای کسی که باهاش کار میکردن توضیح دادن چیزی که به نظر من یک چیز پیش پا افتاده و ساده س و اگر من بودم شاید اصلا این مسله رو بیان نمیکردم برای کسی که خبره این کاره، اما همین توانایی به نظر من کوچیک باعث شد ازاه جان مشتریها و اتاق خودش رو داشته باشه خیلی خوبه که منم بتونم با اعتماد به نفس تواناییهای خودم رو بیان کنم حالا این توانایی میتونه هر چیزی باشه

    و مسله دیگه اینکه ازاده جان در جایی که باید محکم روی خواسته و حقشون و چیزی که میخواست می ایستاد و در جایی در مقابل اون فردی که براش کار میکردن خیلی راحت کوتاه میومدن و معذرت خواهی میکردن در صورتی که ایشون خطایی نکردن و باز هم خداوند فردی رو میفرسته که به اون خانمی که براشون کار میکردن گفته باید از ازاده جان معذرت خواهی کنی

    تمام این پستی بلندیها تمام این سختی ها باعث موفقیت و درس گرفتنها میشه

    که یکی مثل ازاده جان یک خانم ایرانی موفق در امریکا شده و میتونه از یکی، یک ادم منزوی گوشه گیر سرخورده بسازه که با اینکه من زبانم خیلی خوبه و من میتونم حتی در صحبت کردن با دیگران اشتباه های گرامری اونها رو بگیرم اما اونها متوجه نمیشن من چی میگم و این نکته میتونست باعث کنارگیری از جامعه بشه اما ازاده جان محکم ایستاد برای بهتر کردن زبانشون تلاش کردن

    خیلی گفتگوی عالی و پر از درسی هست. اما من فقط نکاتی رو بیان کردم که اگه من جای ازاده جان بودم شاید به این روش عمل نمیکردم و همین تفاوتها ادمها رو متفاوت میکنه و یکی رو موفق میکنه و به خواسته هاش میرسونه و یکی در حسرت رسیدن به خواسنه هاش میمونه

    بازم تشکر میکنم از استاد عزیزم برای این کفتگو چون باعث میشه من بهتر متوجه بشم که یک ادم موفق و کسی که به خواسته هاش رسیده چطور عمل کرده و چه بهایی پرداخت کرده و زندگیش همیشه بر وقف مرادش نبوده و محکم ایستاده تا به خواسته هاش برسه و خداوند هم وقتی این عمل کردنها رو ببینه هدایت میکنه و دستانش رو میفرسته تا تو به هر آنچه بخواهی برسی

    ممنون از آزاده جان که تمام نکات رو بیان میکنن ازاده جان بهتون تبریک میگم عزیزم

    خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین

    در پناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: