گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته ها - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/11/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2022-11-30 05:03:222024-04-30 04:39:08گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله
نکته ای که من از صحبت ها در مورد خودم فهمیدم اینکه
من ادعا می کردم که ورودی هام را کنترل دارم میکنم
مثلا یکی از اقوام به رحمت خدا رفته همین طور ذهن من مثل گذشته ام و قبل از وارد شدن به دانستن قانون بدون تغییر خداوند ،
داره به من میگه /// پاشو زنگ بزن ،پاشو بهشون تسلیت بگو ، باید بروی برای مراسم خاکسپاری ، باید تمام برنامه هاشون را بروی در صورتیکه اصلا به من مربوط نمیشه و از اقوام دورمون هم هست و برای اقوام نزدیک هم فرقی نباید بکند و فرقی داشته باشه
ولی این کار ذهن منه و همین طور در گوش من داره میگه
و الان متوجه شدم از /// بیکار بودن /// هم هست یعنی وقتی من هیچ کاری ندارم ذهنم باز شروع می کنه به حرف مفت زدن و اگر برای خودم هر روز ایده های عالی برای اجرا کردن داشته باشم انا اقول له کن فیکون
و سوالی که در ثروت دو استاد گفتن : امروز اگر سه کار انجام بدهم اون سه کار چه خواهد بود برای همین موضوع هم خوبه و هم عالیه یعنی باید اونقدر به کارهایی که به من لذت میدهند خودمو مشغول کنم که اصلا وقت نکنم و وقت نکنه ذهن من که بخواهد به من این حرف های پوچ و بی خاصیت را بزنه و منو را از مسیر اصلی که //// کنترل ورودی های مناسب هست//// دور کنه
یعنی من باید حریف این ذهن شوم نه اون به من غلبه کنه ، چون این کار ذهن است که باید منطقیش کنی و به احساس خوب برسونیش
من اونقدر مثال استاد را برای ذهنم آوردم که ایشون پسرشون که فوت کرده اند برای همین رعایت کردن قانون اصلا برنامه هاش را نرفته ،، شاید از نظر عام و از دیدگاه بیرون خیلی ناپسند باشه ولی مهم عوامل بیرونی نیستند ، اونها کاره ای نیستند ، اونها کاری دستشون نیست ، مهم // رعایت کردن قانونه که همون کنترل ورودی ، کنترل ذهن /// در چه زمانی و در چه موقع ؟؟ در همین مواقع دیگه وگرنه فایل گوش کردن و فایل گوش کردن پشت سر هم که اثر نمیکنه
و باید همیشه حواسم به تکامل هم باشه چون به قول استاد میگن نمی خواهم عملیات انتحاری انجام بدهی و صد البته که من به نوبه ی خودم دفعه و بار اولم نیست ولی هر بار بهتر یعنی جوری شده که بقیه هم تا درصدی که ذهنشون بزاره فهمیده اند و درک کرده اند که من دوست ندارم همه جاها حضور داشته باشم حتی در ماکن های شاد هم چون می دونم موضوع اصلا چیز دیگه ایی که در مکان شاد اون افراد دارند یا برای چشم و هم چشمی های فراوان هست و هزاران دلیل دیگه که ازش می گذریم
ولی باز هم جای کار دارم و همین منطقی کردن را باید ادامه بدهم مثل عرشیا جان عزیز که گفتند دو سه ماه همین طور روی یه کار تمرکز کن بعد آگاهانه ذهنت همون کار را برات انجام میده تا به صورت آگاهانه شخصا و فرد شخص خودم بتونم کنترل کنم ان شالله به امید الله مهربانم
یا اینکه من ادمی بودم که همه چی رو می خواستم به عالم و آدم بگم و ذهن هم که خرابه بیشتر فکوس روی نکات منفی هست صد البته دیگه
وخدا را بی نهایت سپاسگزارم این مورد را هم خیلی کار کردم و الان اگاهانه این کار را نمی کنم یعنی بیشتر موضوعات را نمی گویم به این و اون و هم خودم راحتر هستم و هم اون شخص ، تازه قدرت کلام را هم در دستم گرفتم این هم یه قانونه عالیه که خیلی دوستش دارم و خوبیش به این هست که تغییری نداره و تغییر نمی کنه الهی شکر الهی الحمدلله
همیشه باید به خودمون بگیم واقعا حیفه که قانون را بدونی و بهش عمل نکنی یعنی همین که فهمیدی باید بهش عمل کنی
من باید همیشه به فکر خلق ثروت باشم ، من باید همیشه به فکر // پیاده کردن ایده و ایده های عالی و پرفکت خودم باشم //
چون باید ذهنم را به سمت جهت اگاهانه اون طوری جهت بدهم که درسته
پس نتیجه اینکه : تمرکز را می گذاریم روی موضوع اصلی و همین طور طوطی وار فایل ها را گوش نمیکنیم چون نتیجه نمیاد نتیجه نمی گیریم به سدهایی برخورد می کنیم که هیچ جوره باز نمی شوند قفل می شوند اساسی مثل قبلا که تکرارشون هم می دونم خوب نیست ولی باید گفته شود تا اگاهانه بریم سمت نکات عالی و مسیر اصلی
خدایا بی نهایتت سپاسگزارم
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی
وقتی دکمه مرا به سوی نشانه آم هدایت کن را زدم این فایل آمدم گفتم من قبلاً یکبار این را شیندم و شاید برام جذاب نباشد اما بازهم باخودم گفتم حتما خداوند مطلبی مهمی برایم دارد که باید بیشنوم
از شنیدن صحبت های استاد و تجربیات آقا عرشیان خلی لذت بردم و جالبی کار اینجاست که برایم خلی جدید و تازه بود این صحبت ها و نکته های خلی را شیندم واموختم مانند سن و سالی که عرشیان تصمیم به مهاجرت گرفتن و اینکه وقتی به این کشور آمدند اصلا نگرانی اینکه خونه را چی جوری فراهم کند و بعدش چی می شود نداشت فقط تمرکزش روی هدفش بود و جهان همه چیز را برایش عالی و درست رقم زد و در مورد قانون تکامل خلی درک خوبی نداشتم و من قبلاً فکر می کردم که قانون تکامل یعنی باید چندسال طول بکشد تا به اهداف و خواسته های مان بی رسیم اما باشیندن تجربیات عرشیان و توضیح قشنگ استاد تازه قانون تکامل را فهمیدم که چی است و جالب اینکه این ویژگی توجه به نکات مثبت در اقاعرشیان برایم قابل تحسین است و از صحبت هایش نشان می دهد که این ویژگی جزی زندگی اش است وخلی قشنگ آن تجربیات خود را شرح می دهد
من هم باکامنت نوشتن مقاومت شدید دارم و حالا تصمیم گرفتم به کمک خداوند این تمرین را جدی گرفته و ادامه بدهم
وقت بخیر امیدوارم عالی باشین
استاد عزیزم اولا افتخار میکنم ک همچین شاگردایی داری ک در این سن اینقدر دستاورد عالی داشته از همه لحاض.
چقد عشق میکنم با آدمایی مثل آقا ارشیا که تلاش کرده لذت برده برایه خواستش قدم برداشته،اون آدمی که به همه چی گیر میداد به جایی رسیده که از چیزایی که به سختی میشه زیبا دیدش به بهترین شکل زیبایی هاش رو میبینه[ نا خود آ گاه ] این نشون میده چقد رو خودش کار کرده افتخار میکنم بهت ارشیا جان و بهترین ها رو برات میخوام و ازت سپاس گذارم که کلی انگیزه به من دادی کلی یاد گرفتم ازت مرسی .
استاد واقیتش من یه فایل دیدم از شما ک میگین قانون جهان بر اساس تسلیم شدن و داستان قایق رو توضیح دادین ،من فکر میکردم نباید زیاد تلاش کنم و در واقع تجربه کسب کنم .
خب من فوتبال بازی میکنم و در سن 22سالگی وارد فوتبال شدم و کلییی داستان ک هیچکس من باور نداشت و به جایی رسید که خانواده ام منو ترک کردن یعنی گفتن علی دیونه شده،2سال هر روز 3 بار تمرین شدید داشتم و کلیییی پیشرفت و تجربه که الان به کسی میگم من تجربه بازی رسمی ندارم باورش نمیشه و فکر میکنه که مسخرش میکنم .
چند روزی میشه یعنی از وقتی که اون فایل رو دیدم تلاشم خیلی کم تر شده و تنبل شدم احساس میکنم دارم گندیده میشم باید تعقیر کنم و در این فایل زیبا
پر از انگیزه و نکته بسیار مهم یاد گرفتم هرچقد تجربه کسب کنی با باور درست نتیجه میگیری در واقع اون زمان بندی خدایی که میگن به میزان تجربه ایه که کسب کردی به همین راحتی و در اوج عمل به قوانین
که قانون همیشه عمل میکنه تو چقد عمل میکنی؟؟
یاد گرفتم زیبایی ها رو ببینم یعنی بخوام زیبایی ها رو
دنبال زیبایی ها بگردم این چقدر احساس عالی میده همین که بهش فکر میکنیم
و تجسم کردم اون روز رو که خانوم شایسته عزیز پشت دوربین من و استاد عزیزم در خانه ی خفنی که در رویاهام دارم نشستیم و در کمال آرامش و خوشبختی و سلامتی فایل میگیریم و از تجربیات خودم که قراره الگویه خیلیا بشم توضیح میدیم و تحلیل میکنیم مو به تنم سیخ میشه حتی با نوشتنش .
استاد از سپاس گذارم مرسی بابت همه ی راهنمایی هات مرسی بابت قلب پاک و مهربونت عاشقتم چقد تو خوبی اخه 💙
ممنون از خانوم شایسته عزیز که عاشقانه در درست کردن فایل ها هم به ما هم به استاد کمک میکنه
از خدا میخوام هر کجا که هستین شاد باشین
موفق با انگیزه قوی و عالی باشین ،به خدا میسپارمتون
قسمت چهارم و پایانی نکات مهم مصاحبه استاد با ارشیا جان
✅ نکته مهم بعدی تکرار باورهای درست و گوش دادن دائمی به فایلهایی است که بیشترین تاثیر را روی ما دارند است. و آنرا به قدری گوش کنیم که بتوانیم آنرا از حفظ بنویسیم. تنها در اینصورت است که می توانیم اتوماتیک وار همانگونه فکر کنیم و جزئی از ضمیر ناخودآگاهمان می شود بگونه ای که بیاد نمیاوریم که از کی اینجور شده ایم و اینگونه فکر میکنیم!
لازم نیست که ما چیزی رو ببینیم یا بخوانیم و سعی کنیم که مثل آن فکر کنیم یا عمل کنیم! بلکه وقتی آنرا هر روز و بارها و بارها گوش می دهیم و راجع به آن فکر می کنیم پس از مدتی « ذهنمان» اتوماتیک وار همانگونه فکر و عمل میکند مانند ضبط تصویر یا صدا بر روی نوار که می توان آنرا بارها و بارها دید و گوش داد، ذهن نیز همانند آن نوار خام که صدا یا تصویری رویش ضبط می کنیم عمل خواهد کرد و نیاز نیست که ما برای هر بار اجرا؛ آن را دوباره ضبط کنیم و این شگفت انگیز است! به همین دلیل انتخاب ورودی مناسب اینقدر مهم است.
کاری که استاد انجام دادند تیکه هایی از مطالب کتابهایی که خوانده بودند را با صدای خودشان ضبط کردند و دائم گوش می کردند و ما هم میتوانیم به همین شکل از فایلهای رایگان و محصولات استاد و کتابهایی که خوانده ایم فایل درست کنیم و یک پلی لیست داشته باشیم که دائمآ برای خودمان مرور و تکرارشان کنیم تا در ذهنمان نهادینه شود و اتوماتیک وار همانگونه فکر و عمل کنیم. و اینکار زمان زیادی هم نمی خواهد و پس از تمرکز دو ماهه روی ورودی ذهنمان؛ ذهن اتوماتیک وار اینگونه رفتار میکند؛ فکر می کند و تصمیم می گیرد.
اگر ما صبح تا شب به فقر و آشوب و چرت و پرت و مشکلات و اتفاقات بد و ناخواسته های زندگیمان توجه کنیم داریم ذهنمان را برنامه ریزی میکنیم که اینجور فکر کنه و فقط فقر و کاستی ها ؛ محدودیت ها؛ زشتی ها را ببیند و نتیجه آن فقر و بدبختی و بیماری و مشکلات بیشتر است اما اگر صبح تا شب در این مورد فکر کنیم که چگونه زندگیم را بهتر کنم؟ چگونه درآمدم را بیشتر کنم؟ چگونه کسب و کار مورد علاقه ام را راه اندازی کنم؟ چگونه سالم تر زندگی کنم؟ چگونه شادتر باشم؟چگونه باورهای مناسبتری در ذهنم آپگرید و راه اندازی کنم؟ چه فرصت هایی در اطرافم هست؟ می شود جزئی از وجودم و نحوه تفکرم و پس از آن کار ساده و ساده تر می شود.
✅ تفاوت زیادی است بین کسی که دائمآ روی خودش کار می کند و ورودی های مناسبتری به خودش می دهد با کسی که ماهی یکبار یا سالی یکبار روی خودش کار می کند. تفاوت زیادی است بین کسی که دایمآ در سایت فعال است و روی خودش کار می کند با کسی که ماهی یکبار فایلی نگاه می کند یا گوش می دهد یا مطلبی می نویسد.
هر چقدر که ما صبح تا شب ورودی های مناسبی به خودمان بدهیم؛ سرعت رشدمان بیشتر و بیشتر می شود.
✅ الگوی مهم دیگر موفقیت «تمرکز روی نکات مثبت و دیدن زیبائی ها است». وقتی که ما از دل هر چیزی زیبایی آن را بیرون بکشیم و به آن توجه کنیم و آنرا تائید و تحسین کنیم، مغزمان تربیت و شرطی می شود برای دیدن زیبائیهای بیشتر بگونه ای که از دل نازیبائی ها هم زیبایی بیرون میاورد و ذهن این کار را بصورت ناخودآگاه و اتوماتیک انجام می دهد بدون اینکه بخواهیم یا زور بزنیم. به همین علت همواره احساس خوب و عالی ای خواهیم داشت که طبق قانون نتیجه آن اتفاقات خوب بیشتر و احساس خوب بیشتر است.
شرطی شدن ذهن برای دیدن زیبائی ها و تمرکز بر نکات مثبت
سریال سفر به دور آمریکا که استاد در حال سپری کردن و تهیه فایل های آن هستند فرصت بسیار عالی است برای تمرکز بر زیبائی ها و تمرکز برنکات مثبت و پروگرم کردن و برنامه ریزی ذهنمان برای دیدن زیبائیها و رسیدن به احساس خوب بیشتر است. و من خوشبختانه از ابتدا دور جدید سفر استاد و مریم جان؛ همسفر بوده ام با این سفر زیبا و شگفت انگیز و سعی کرده ام در هر قسمت علاوه بر دیدن چند باره فایلها از خودم ردپا بگذارم و احساس و برداشتم را با استاد و مریم جان و اعضای دوستداشتنی سایت به اشتراک بگذارم و در این مدت به وضوح شاهد تغییر در نگاهم به زندگی و توانایی دیدن زیبائی های بیشتر بودم و بخصوص زیبائی هایی که در محیط اطرافم در این فصل پائیز دیده ام قابل مقایسه با هیچ پائیزی در زندگیم نبوده است. و این در حالی است که تا یکسال پیش پائیز برایم غم انگیز ترین فصل سال بود و یکی دوبار افسردگی طول زندگیم در این فصل رخ داده است در حالی که الان از تک تک روزهای این فصل اعجاب انگیز دارم لذت میبرم؛ خدایا شکرت بابت اینهمه زیبایی و نعمت.
✅ مورد آخر درمورد دوره قانون سلامتی است که امروز 50امین روزی است که من این دوره را شروع کرده ام و هر بار که می خواستم نتایج آن را در کامنت های آن دوره بنویسم نمی شد و حتمآ وقتی به حد ایده آلم برسم نتایجم را برای استاد ارسال خواهم کرد. موردی که تجربه کردم و با مطالب و باورهای اشاره شده در این فایل برایم همخوانی دارد و تائید میکند مطالب اشاره شده را اینست که وقتی ما بر انجام کاری مداومت می کنیم و تعهد میدهیم که آنرا انجام دهیم و به نجواهای منفی ذهن و نظر دیگران اهمیت نمی دهیم انجام آن کار برایمان ساده و ساده تر می شود و بدن ما خودش را با شیوه جدید تغذیه و تفکر انطباق می دهد بگونه ای که دیگر احساس نمی کنیم که در حال سپری کردن شیوه جدیدی از زندگی هستیم و این اتفاقی است که برای من پس از سپری کردن 50 روز از این دوره و ثبت شرح حال روزانه ام رخ داده است و اینقدر برایم بدیهی شده که گاهی فراموش میکنم این دستاورد بزرگی در زندگیم است که هر کسی قادر نیست اینگونه زندگی کند و چقدر حالم بهتر است و چقدر انرژیم بیشتر شده است و من که ورزشکار هستم این تغییر انرژی را بیشتر احساس می کنم و چند روزی است که بجای ورزش در منزل به باشگاه بدنسازی می روم و پنجشنبه شب که داشتم لباس عوض میکردم یکنفر آمد و از من پرسید ورزش رزمی قبلا کار میکردی گفتم نه و گفت که بدن عضلانی خوبی داری چه رشته ای کار میکنی و من خندم گرفته بود بهش گفتم شما لطف دارید که بدن من را زیبا می بینید ولی این بدن نتیجه تغذیه مناسب است تا نتیجه ورزش کردن و می دانستم که از حرفم تعجب می کند و برایش کمی توضیح دادم که چربی های شکمی و اندامهای داخلی هیچوقت صرفآ با ورزش کردن آب نمی شوند و برایش مثال زدم که من برای آب کردن چربی شکمم 25 دور (10 کیلومتر) دور پیست استادیوم می دویدم به گونه ای که زانوهایم بی حس میشد ولی موفق به آب کردن چربی های شکمم نشدم. چون شیوه تغذیه ام اشتباه بود ، و اینکه اضافه وزنم نداشتم ! و الان چقدر از دیدن بدنم لذت میبرم و دوست دارم بهتر و بهتر شود و چقدر به اعتماد به نفسم کمک کرده است اینها نمونه هایی از دستاوردهای این دوره است که تا بحال نگفته بودم و اینجا بی مناسبت ندیدم برای کسانی که مثل من دنبال انرژی بیشتر و سلامتی بهتر در زندگی هستند، اشاره ای داشته باشم که اینهم مدیون این مصاحبه بسیار ارزشمند هستم که سرشار از آگاهی ها و نکات ناب بود و از وقتی که روی سایت آمد تا الان که جملات پایانی این مصاحب را می نویسم فکر و ذهن من را بخودش مشغول کرده بود و ایده های خوبی از این مصاحبه گرفتم و سپاسگزار و قدردان استاد عزیز ؛ ارشیا جان؛ خانم شایسته و عزیزان سایت هستم💖
سلااامم سلام استاد خفنم… استاد یادم به اون فایلی که در مورد توحید عملی بود افتاد اون مصاحبه ای که شرک اون بازیگرو بیان کردید اخه جدیدا این فایلو با اون فایل کسب و کار که یک ساعت و نیمه رو خیلیی گوش میکنم و شما میگید این اشتباهه که وقتی یه ادم ثروتمند میبینیم بگیم ببخشید کار شما چیه و شما گفتید ی روزی با ادمای موفق مصاحبه میکنید و سوالایی که مربوط به اصله رو میپرسید
تو این مصاحبه شما حتی دقیق مشخص نکردید شغل دقیق عرشیا چیه و سوالتون این بود باورت چی بود وقتی میخواستی بیای امریکا و چچچقدر این مصاحبه خفن بود چه باورایی تکرار و گفته شد جالبه برام که ی جایی عرشیا شاید ناخوداگاه داشت حرفای فایل های شما رو تکرار میکرد و دقیقاااا حتی تکه کلاماش هم مثل شما شده بود اینقدررر که رو خودش کار کرده بود و دقیقا همون چیزی که خودش گفت این حرفا مثل یه زبان جدیده و ما باید اینقدری تکرارش کنیم که بره تو ناخوداگاهمون… عرشیا در کنار ورود باور های مناسب به ذهنش بسیار عملگرا بوده و جسارت داشته دقیقا همون چیزی که شما میگید تو دوره عزت نفس که جسارت خیلی مهم تر از استعداده چون جسارت شجاعت و حرکت و ایمان همراهش هست… حرفایی که عرشیا زد کاممملا درسته و من شاید تو حرفه خودم به ده درصد از حرفاش عمل کردم و واقعا اندازه همین ده درصد هم نتیجه گرفتم و الان انگیزه ای برام شد که تکاملی این درصد رو زیاد تر کنم…
مورد بعدی که توجه منو جلب کرد تعریف تکامل بود که اینجا خیلی عالی تر بیان شد که تکامل به معنی گذشتن زمان نیست بلکه به معنی طی کردن تجربس این مورد رو من واااقعا الان بهتر درک کردم با دیدن این مورد واضح…
مورد بعدی این بود که عرشیا در مرود غربالگری صحبت کرد اینکه همه اطلاعات رو دریافت کنید و با توجه به احساستون و مسیرتون این اطلاعات رو غربالگری کنید این مورد واقعا ببانش عالی بود چون من فک میکردم تمرکزی کار کردن یعنی روی یک شاخه فقط کار کنی و خیلی سردرگم بودم و بعد با توجه به صحبت ها متوجه شدم که باید همه اطلاعات در مورد حوضه کاری خودم رو دریافت کنم درست مثل خود شما که میگید اول بار قسمت اجرا دست ی گروه دیگ بود و شما فقط سخنران بودید و بعد که اونا میومدن و خودشونو عامل موفقیت شما میدیدن شما گفتید که ن خودم قسمت اجرا رو هم انجام میدم کار من معماریه و من فکر میکردم که فقط باید برم تو حوضه رندر گیری فعالیت کنم با اینکه قسمت طراحی رو هم بشدت دوست داشتم و بعد با این بیان ها یاد گرفتم که نه تنها خودم باید طراحی انجام بدم بلکه در اینده و با طی کردن تکاملم بخش های دیگ ای رو هم که مد نظرمه مثل داشتن سایت رو هم خودم باید مدیریت کنم…
مورد بعدی توجه به زیبایی هاست که به گفته شما عرشیا واقعا عالیه توی این موضوع
استاد جالا یه هماهنگی جالب رو براتون بگم
امروز صب ک از خواب بیدار شدم بهم الهام شد که یه تمرین برای خودم بذارم و اینکه امروز باید بیست مورد از اتفاقات خوب رو بنویسم این اتفاقات میتونه سبز موندن چراغ باشه وقتی دارم از چهار راه عبور میکنم یا برخورد مناسب مدیرم و این تمرین رو به پارنترم هم گفتم همون لحظه تمرکزم رفت روی اتفاقات مثبت جالبیش اینه من صب این دو تا موردو به عنوان مثال برای پارتنرم بیان کردم و دقیقا چراغ برام سبز موند و برخورد خیلی مناسبی از جانب مدیرم و همکارم دریافت کردم
این تمرینات رو اینقدر مسخوام انجام بدم که مثل عرشیای عزیز خورد وجودم بشه
استاد همین الان وویس معرفی قانون اغرینش شما تو گوشمه که همممیییننن الان گفتید اگ میخواید به موفقیت برسید شیش ماه این حرفا رو وحی منزل بدونید و شیش ماه به این حرفا عمل کنید و من قبلش تو فکر بودم که یه مدتی یکم متمرکز تر باشم رو قانون که با گفته شما این برام بیشتر مشخص شد که شیش ماه حواسمو بدم به این مطالب و حواسم به خوراک گوشم چشمم و زبانم باشه
اینم از الهام همین لحظه داغه داغه…
استاد اصلا در مورد الهامات براتون نگم استاد این الهامات چین که اینقدرررر زندگی منو دگرگون کردن و اخه عاشقتونم که زندگیمو الهی و توحیدی کردید
استاد بخدا ک من روابطم با همه ادما عوض شده حتی با خودم
و اینا همش تاثیر دوره عزت نفس شماس
و امان از جلسه شیش این دوره که چچچقدر قشنگ شرک رو با نگاه توحیدی داشتن بیان میکنید… استاد چقدر حسم عالیه که تو مسیر درستم و اصلا نگران اینده نیستم دقیقا همون حرف عرشیا که گفت اینقدری رو هدفت متمرکزی که دیگ حواست به اینده نیست و من تو این مورد خخیلی خوب شدم چون این مورد پاشنه اشیل منه ((تمرکز روی اینده و زندگی نکردن در لحظه)) و الان خیلیی بهتر شدم و خیلی ارامش دارم خدایا شکرت…
مورد دیگ ای که عرشیا گفت این بود که الگو پیدا میکرده مثلا الگوی اینکه توی کسبو کار لازم نیست تعداد کارمند زیادی داشته باشی و من واقعا از این مورد لذت بردم چون من خودمم از داشتن کارمند زیاد لذت نمیبردم…
وای استاادد مورد اخری که میخوام بنویسم اینکه من دقیقا میرم روی پشت بوم خونمون و ارزوهامو بلند بلند میگم و فیلم میگیرم اونم با هدف ارسال برای شما در زمانی که اون ارزوها فیزیکی شدن ایتاد یعنی دقیقا با شما صحبت میکنما و وقتی که گفتید عرشیا هم این کارمو میکرده خیلییی لذت بردم پس الگوی من شد و من بزودی میبینمتون امریکا 😍😍😍
عاشقتونم که اینقدر فایلای عالی میذارید عاشقتونم که اینقدر از بقیه ادما متفاوتید شما واقعا دست راست خدا هستید برای من هر جایی که کم بیارم باید بیام اینجا و اینجا منو تبدیل به دختر قوی تر و توحیدی تری میکنه
عععااااشقتونم شما و مریم گلی عزیزز الگوی اصلی منید😍😍❣️❣️❣️
تا کامنتی دیگر بدرود😘❤️
سلام بر همه عزیزان
بار دوم دارم گوش میدم این فایل و و نیازه که بارها و بارها گوش کنم سری اول با دقت گوش کردم الان میخوام نکته برداری کنم و راجع بهش صحبت کنم
ارشیا عزیز بهت تبریک میگم بابت شخصیت فوق العاده اندام مناسب و زندگی ایده آلی که برای خودت ساختی
همینکه از شخصیت غر غرو و منفی باف به این شرایط عالی رسیدی این یعنی گام بزرگ برداشتن
چقدر نکته جالبی بیان شد اینکه شما از قبل ذهن منفی نداشتی و با کسی صحبت نکردی که پشیمونت کنن و چون دیدگاه بدی نداشتی و به سختی ها توجه نکردی کارها برات راحتتر شده بود مسیرها برات باز شده بود و این خودش میشه رفتن تو دل ترسها قبل ازینکه اجازه بدی اونا بیان جلوتو بگیرن
مرور دوره عزت نفس : تو یه موضوعی که مورد علاقت هست اینقدر قوی شو اینقدر یادش بگیر و روش کار کن که توش ماهر بشی
اتفاقا اینروزها به خرید دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها فکر میکنم و چ عجیب که امروز بیشتر بهش فک کردم و راجع بهش اینجا صحبت شد در صورتی که بار اول که گوش کردم این تیکه ش و متوجه نشدم اصلا
و چه نکته خوبی رو یاداور شدی که فایل های خوبی که رومون تاثیر گذاشته رو چندین بار گوش کنیم خیلی بهتره همه فایل ها رو یبار گوش کنیم
قانون تکامل و که عجیب جا انداختین برام هم شما هم ارشیا عزیز که هرکدوم یه جور متفاوت برام بازش کردین دقیقا همینه اصلا چهارسال برای اینهمه تغییر زمان زیادی نیست خود من یه روزهای سختی و عجیب و پر از انرژی منفی گذروندم که روزش برام اندازه یک سال میگذشت الان که دارم رو خودم کار میکنم الان که نه دو سه سالی که کذشت هر روزش برام عالی تر از روز قبل رقم خورد یه روزهایی که ثانیه به ثانیه ش و دلم میخواست نفس بکشم حس خوبش بره تو ریه هام و وقتی نتایج مالی بیشتر هم باشه و واضح باشه که دیگه سپاسگزاریم بینهایته ️
واقعا برای همینه که استاد میگن راجع به تغییر با هیچکس صحبت نکنین چون اونا میخوان تجربه های بدشون و در اختیار تو بزارن و فکر میکنن دارن بهت کمک میکنن در صورتی که اون تجارب اوناست و تجربه هرکسی مثل اثر انگشتش منحصر به خودشه بسته به طرز فکرش
و اینکه گفتین اولش اگاهانه روی نکات مثبت زوم کنیم افکارمون و مثبت کنیم به مرور ناخوداگاه همینطوری فکر میکنیم و رفتار میکنیم
و جمله طلایی استاد که راجع به مثال ساعت درباره قانون تکامل گفتن که این تجارب میتونه تو زمان کوتاهتری رخ بده و چقدر عالی بود
خود من تو شغلی که دارم هم حسابدارم هم انباردارم هم یه زمان هایی که شلوغ میشن من میرم پایین براشون فروش انجام میدم و فاکتور میزنم و یوقتا حتی وایمستم جلو مغازه بعد حقوقم از مابقی کارکنا کمتره و همیشه هم ازم ناراضی هستن طبیعیه چون تمرکزم روی یه کار نیست و اونا هم همیشه میخوان همون لحظه همون کاری ک اونا گفته میشه انجام بشه و من تا یاد نگیرم در این باره چطور صحبت کنم و چطور احساس لیاقت کنم و وایسم و شرک نورزم که حالا بزار تا فلان زمان ب این پول احتیاج دارم یا صبر کن تا فلان تایم ببینم جابجا میشیم یا هزاران بهانه شرک الود همین الگوی تکراری تو روند مسیر من هست
چه خوب که ارشیا عزیز الگوی دوستاش شده و اونا هم تو کارشون موفق شدن و چی ازین عالی تر
با ثروتمند شدن باعث پیشرفت جهان بشیم ️
با موفقیتمون با رشدمون الگوی دوستامون بشیم
چقدر عالی که ذهن و دیدگاه ارشیا عزیز مثبت شده اونم ناخوداگاه
خدایا شکرت که همچین الکوهای عالی دورمون هست و ما میبینیم و باور میکنیم و حرکت میکنیم ممنونم استاد عزیزم و مریم جان و ارشیای عزیز ️
سلام استاد عزیزم و دوستای بی‌نظیرم در این دانشگاه فوق العاده
استاد واقعا ازتون سپاسگزارم که این آگاهی ها و اطلاعات رو در اختیار ما قرار میدین
من همه صحبت های شما و ارشیای عزیز و دوست داشتنی رو توی دفترم نوشتم
واقعا تحسین میکنم ارشیارو که توی این سن کم تونسته به این سرعت راهش رو پیدا کنه و برای ما الگو بشه خداروشکر میکنم که یه همچین هموطنی دارم
خیلی درس بود توی این فایل
اول از همه داشتن الگوی مناسب که باورپذیر کنه موفقیت رو برات
اینکه می‌شود توی هرسنی که هستی اگه باورهای درست داشته باشی به تنهایی هم مهاجرت کنی هم به ثروت برسی و هم توی روابط موفق بشی و دوستای خوب داشته باشی
درس خیلی مهم واسه من این بود که توی هر کاری که هستی یا میخوای وارد بشی انقدر اطلاعات کسب کنی که به قول ارشیا دیگه هیچ چیزی در اون زمینه نباشه که تو اونو ندونی. انقدر در موردش بخونی و ببینی که همه اونا جذب وجودت بشه.و این اطلاعات کسب کردنه باور میسازه: باور به اینکه فرصت ها بینهایته، اینکه من لایق هستم، باور به اینکه خیلی آسونه. چون خیلی کم هستند افرادی که همه چیز رو در مورد یک موضوع بدونن!!
موضوع سرنوشت اینکه در هر لحظه ما میتونیم تصمیم بگیریم که راهمون رو عوض کنیم حتی اگر تا یک قدمی رسیدن بهش باشیم و این یعنی آزادی کامل، این یعنی سرنوشتمون دست خودمونه
و اما این نکته که خداوند سیستمه، واقعا خیلی مهمه. ارشیا خیلی خوب توضیح داد، اینکه دیگه خیالمون راحته که خودمون داریم شکل میدیم به انرژی. امکان نداره من شکل ظرفم رو لیوان بسازم و آب رو توش بریزم و آب به شکل کاسه دربیاد. این چیزیه که شوخی نیست،قانونه. تو فقط بشین و بساز با هیشکی هم هیچ کاری نداشته باش… فقط بساز هرجوری که دوست داری بساز…
صحبت های تکمیل کننده استاد واقعا فوق العاده است.
من اتفاقات رو رقم میزنم من شکل میدم به اتفاقات زندگیم، اصلا مهم نیست که بقیه چی فکر میکنن، اینکه اونا میخوان نمیخوان مهم نیست، باید عوامل بیرونی رو توی ذهنم قطع کنم و باور کنم که اگر من بتونم توی ذهنم موفقیت رو بسازم و حرکت کنم حتما اتفاق میوفته.فقط باید حرکت کنم با این ایمان که اتفاق می افتد…
ارشیا قانون تکامل رو خیلی خوب توضیح داد و چقدر سریع اونو طی کرده واقعا قابل تحسینه که انقدر قانون رو خوب یاد گرفته و بهش عمل کرده.
قانون تکامل لاک پشتی نیست. یه چیزی بین یک شبه پولدار شدن و لاک پشتی حرکت کردنه. خیلی خوب بود این جمله. واقعا به من خیلی انگیزه داد.همش فک میکردم خیلی زمان لازمه که من تکاملم طی بشه و به اون جایی که دوست دارم برسم و آخر صحبت ها هم استاد تکمیل کردن قانون تکامل رو. اینکه تکامل به این معنا نیست که باید زمانی بگذره تکامل به این معناست که باید تجربیاتی کسب بشه. هر چه سریعتر اطلاعات کسب کنم در مورد کارم، هر چه سریعتر یاد بگیرم و یاد بگیرم، هر چه سریعتر ایده هارو عملی کنم، هر چه سریعتر تجربه کسب کنم، خیلی سریع تکاملم رو طی میکنم، حتی میشه توی چندماه اتفاق بیوفته و این یه خبر فوق العادست🙂😍
ارشیا همین کار رو کرده، سریع تکاملش رو طی کرده، یاد گرفته و یادگرفته و ایده ها رو عملی کرده. واقعا چیز پیچیده ای نیست خیلی قانون سادست خدایا شکرت….
در واقع تکامل به اون انرژی گذاشتنه هست نه زمان. هر چی بیشتر انرژی بزاری زمان کوتاهتر میشه و برعکس اگه فک کنی نه باید حتما زمان بگذره انرژی رو هم کم میکنی و طولانی تر میشه.
هدف رو مشخص کن تا جایی که میتونی در موردش اطلاعات درست کسب کن و بعد برو توی دل ترسهات و حرکت کن عمل کن به ایده ها. و پاتو بزار روی گاز پیش بروووو…
نکته دیگه که استاد از صحبت های ارشیا گفتن اینه که همیشه باید در مورد بیزینست یاد بگیری حتی زمانی که توی کارت موفقی این باعث میشه هم اعتماد به نفست بالاتر می‌ره و هم باز تکامل طی میشه و پیشرفت میکنی توی کارت. قبل اینکه شکست بخوری و جهان مجبورت کنه که یادبگیری، خودت به استقبالش برو…
ارشیا در مورد ثبت شرکت توی امریکا، کردیت کارت ها، تکس، چک و همه چیز و همه چیز اطلاعات کسب کرده شاید انقدر مهم نباشه واسه خیلی ها. شاید خیلیا بگن من فقط میخوام پول دربیارم ولی به قول خود ارشیا این یه چرخه است و چون زیر و بم همه چیز رو می‌دونه انقدر تسلط داره روی کارش و خیلی پیشرفت کرده.
بحث بعدی تمرکز….
برای اینکه توی کارت موفق باشی باید تمرکز داشته باشی روی کارت. نباید حواست پرت باشه..کسایی که هدف ندارن و خواسته های واضح ندارن تمرکز کافی هم ندارند. اگه هدف داشته باشی،هزارتا کار واسه اون هدف داری که باید انجام بدی، دیگه وقت نمیکنی کارهای بیهوده انجام بدی و اخبار چرت و پرت گوش بدی، وقتت پره.
واقعا وقتی ما از صبح تا شب زمان داریم که با همین گوشی که دستمونه هزاران هزار اطلاعات مفید در مورد کارمون به راحتی و رایگان کسب کنیم چرا باید توی شبکه های اجتماعی بچرخیم و بیخود و بی جهت مغزمون رو پر کنیم از اطلاعاتی که نه تنها به دردمون نمیخوره بلکه حالمون رو هم بد میکنه وقتی می‌دونیم که هر آنچه در زندگیمون اتفاق میوفته بواسطه کانون توجهمون هست.
باید تمرکزمون رو بزاریم فقط روی کار خودمون.
ارشیا یه نکته خیلی مهم در مورد تمرکز گفت: اگر ذهنت متمرکز نیست، ورودی های مناسب نداری.دو ساعت اگه توی شبکه های اجتماعی باشی وقتی میای بیرون، مغزت همش میخواد اون اطلاعات رو بازیابی کنه و گسترش بده. یا یه فیلم سینمایی یا سریال که آموزنده نیست ببینی. ولی وقتی کات کنی ورودی های منفی رو،مغزت اول ساکت میشه، بعد ورودی های مناسب بهش میدی و تمرکز میکنی روی کار خودت و تکرار میکنی،اتوماتیک وار میشه اگه دوسه ماه وقت بزاری و آگاهانه اطلاعات مثبت بدی دیگه مغز باهات همکاری میکنه و خودش بقیشو انجام میده خودش سوالای درست می‌پرسه خودش اطلاعات درست رو جنریت میکنه…
یه نکته دیگه اینکه وقتی میخوایم کاری رو شروع کنیم به مشکلاتی که ممکنه توی مسیر واسمون پیش بیاد فکر نکنیم چون اگه به اونا فکر کنیم حالمون بد میشه و اصلا حرکت نمیکنیم یا با حال بد و احساس نگرانی حرکت میکنیم و مشکلات نابودمون میکنن.
در مورد ارشیا انقدر در مورد کاری که می‌خواسته انجام بده اطلاعات کسب کرده که عملا جایی برای فک کردن به چیزای دیگه نداشته که بخواد نگران بشه که حالا من رفتم امریکا خونه رو چیکار کنم، هیچ دوستی ندارم، تنهایی چطور کارهای بانکیمو انجام بدم و… در واقع مغزش رو پر کرده از اطلاعات مثبت.اگه به این چیزها فکر میکرد اصلا مهاجرت نمیکرد..کلا خیلی نباید دو دوتا چارتا کرد باید فقط به کارهایی که دوست داری انجام بدی فک کنی.
ارشیا توی سن 17سالگی تازه دوماه بوده که رفته امریکا و تونسته توی یک هفته 700دلار دربیاره به تنهایی بدون حمایت خانواده، و دوستای امریکاییش باورشون نشده و گفتن چطور تونستی. این یه باور خیلی خوب میسازه که تو میتونی مهاجرت کنی و از مردم خود اون کشور هم موفق تر بشی وقتی باورهای درست داشته باشی و واسه اونا الگو بشی. همونجوری که دوست ارشیا وقتی اونو دیده،رفته تحقیق کرده و اونم وارد همون فعالیت شده توی یه رشته دیگه و موفق شده!
بزرگترین خدمتی که هر فرد میتونه به جامعش بکنه اینه که روی پیشرفت خودش تمرکز کنه و موفق بشه و بشه الگو واسه خواهرش برادرش خانوادش دوستاش هم وطنش و مردم جهان…
همین کاری که ارشیا کرد.
مهاجرت کردن به تنهایی توی سن 17ساگی، ران کردن یه بیزینس موفق توی کشور غریب، صحبت کردن با رییس بانک، استخدام کارمندهای فیلیپینی و ترکیه ای… اینا همش رفتن توی دل ترس هاست و خارج شدن از دایره امن. ولی وقتی انجام داده درها واسش باز شده و خداوند کمکش کرده. این قانونه و همیشه جواب میده واسه همه جواب میده…
و اینکه وقتی استاد که خودشون استاد توجه بر نکات مثبت و زیبایی ها هستن در مورد ارشیا بگن که اونو بخاطر این ویژگیش تحسین میکنن واقعا حجت رو تموم میکنه و نشون میده که چقدر روی خودش کار کرده و از دل نازیبایی ها هم زیبایی پیدا میکنه…
نکات این فایل خیلی زیاده اگه بخوام بنویسم خیلی زیاد میشه……
بازم ممنونم ازتون استاد نازنینم
و ممنون ارشیا جان امیدوارم که روز به روز موفق‌تر و شادتر و سپاسگزارتر باشی….
دوستتون دارم….
ب نام الله مهربان و هدایتگر
سلام ب استاد عزیز و خانوم شایسته
و دورد میفرستم ب اقا ارشیا موفق
که اینقد با قدرت ایمان شروع کرده
و نتایج درخشان داره👏
امیدوارم همیشه موفق باشی و روز ب روز ثروتمند تر و سلامت باشید❤️
نکات مهم فایل
جمع کردن اطلاعات برای شروع همون کار👌
غربال کردم ایده های که حس خوبی میده👌
دنبال شغلی که دوست داریم بریم👌
باورهای خوب درست کردن در مورد شغل👌
تست کرده ایده ها و اطلاعاتی که داریم👌
قبل از دست ب عمل زدن برای ی کاری
نتیجشو خودمون در ذهنمون میسازیم
و با ذهنمون بهترینشو بسازیم 👌
با فایلی که ارتباط خوب میگیریم لیست جداکنیم وزیادگوش کنیم👌
عوامل بیرونی اصلن درزندگی ماتاثیر نداره👌
خودمون باافکارعمالمون همه چیزومیسازی👌
اگه باور کنیم که همه چیز با افکارمونه نتایج خوب رقم میخوره👌
قانون تکامل برای موفقعیت خیلی زود اتفاغ می افته👌
وقتی باور میکنی داری خودت همه چیزو میسازی سریع نتایج موفقیت میاد👌
نگران مسائل ریز نبودن باعث میشه درها خودشون باز بشه👌
موقع حرکت کردن اشتباهه ب مشکلات مسیر فکر کرد👌
وقتی میخام ب خواسته برسیم ب چیزهایی که دوست داریم اتفاغ بی افته فکر کنیم👌
اگر سرعت بدیم ب یادگیری نتایج در حوزه کاریمون تکامل زودتر اتفاغ می افته👌
اگه ب هرکاری تمرکز بزاریم و هر روز روش تمرکز کنیم در کمترین زمان استاد اون کار میشین👌
حرکت کردن و رفتن ب سمت ترس ها جواب درست داره👌
با دیدن کسی که موفقه الگو و باور خوب میشه ساخت👌
بزرگترین کمکی که میتونیم ب جامعه بکنیم خودمون موفق بشیم و الگو باشیم👌
تکرار ورودی مناسب خیلی مهم تا اینکه جزوی از فکر ذهنت باشه👌
توجه ب نکات زیبا و توجه ب زیبایی های اطراف👌
اگه بتونیم زیبایی هارا ببینیم همیشه فروشنده خوبی خواهیم بود👌
چقد عالی وزن کم کردین و تبریک میدم بهتون
و حس میکنم که چقد لذت بردید از این وزن
و چقد اتفاغای مثبت از به بعد قرار بی افته
دقیقن مود بدشدن
خسته شدن
بی حالی
بی حوصلی
خداروشکر همش با دوره با دوره سلامتی بهتر میشه
سپاسگزارم از استاد خانوم شایسته عزیز
برای این فایل زیبا
چقد درس داشت چقد زیبا بود
و آرزوی میکنم هر روز
موفقعیت ثروت شادی نمعت فراوان
حال خوب سلامتی
وارد زندگیتون بشه ب سرعت
برای ارشیا عزیز استاد عزیز و برای همه دوستان
عاشتونننننننم♥️
به نام خدای عاشق
سلام به همه عزیزای دلم
سلام استاد عزیزم مریم جانم 😘
ارشیا عزیز از صمیم قلبم براتون خوشحالم و این موفقیتها رو بهتون تبریک میگم و مطمئنم شما لایقترین هستین برای پیشرفتهای بیشتر چون اهل عمل هستید و اون مسئله اصلی که در من خیلی کمه اما در وجود شماست جرات و جسارت پا در میدان عمل گذاشتن هست و اقدام میکنید برخلاف من که خیلیی فکر میکنم به جای اینکه عمل کنم و این ترمز اصلی زندگی منه،با دیدن و شنیدن صحبتهای شما یاد صحبت یکی از عزیزانم در همین سایت افتادم که گفته بودن«با فکر کردن که ادم نمیفهمه رسالتش چیه.با قدم گذاشتن در مسیر و با شروع به الهاماتی که بهمون میشه،یواش یواش میفهمیم که رسالتمون از زندگی چیه.»
من خیلی به این فکر میکنم که رسالتم چیه و باید چکاری انجام بدم؟🤔و خب یک چیز همیشه به ذهنم میرسه که باید این کار رو انجام بدم و احساس میکنم ذهنم روش قفل کرده و باید انجامش بدم تا ازش رها شم.
نکته خیلی جالبی که با این صحبتها بهش رسیدم صحبت در مورد سرنوشت بود اینکه گفتید«یک مسیر وقتی انتخاب میکنید صد در صد یک قدم مونده بهش برسیم میتونیم مسیر کامل عوض کنیم و این نشون میده ما چقدر آزادی عمل داریم» این جمله قفل ذهن من رو باز کرد، من به این فکر کردم که چرا من توی کار فعلی خودم شروع به جلو رفتن نمیکنم ،و دنبال مسیر دیگه ای هستم🤔
با شنیدن این جمله و چندین بار عقب و جلو کردن و تکرار این جمله یک احساس خوبی پیدا کردم و من کارهای خودم رو که درست کرده بودم رو نوازش کردم و با خودم گفتم من الان اینجام و باید از همینجا شروع به جلو رفتن و پیشرفت کنم احساس میکنم چون ذهنم دنبال روش دیگه ای برای پیشرفت کردن از لحاظ مالی هست مدتها درجا میزنم ،این صحبتها به من کمک کرد تا بفهمم شروع کنم از همینجا به جلو رفتن و کسب اطلاعات و مهارت بیشتر در کار فعلی خودم و بقیه خودش درست میشه اگر خواستم میتونم بعدها مسیرم رو تغییر بدم.
استاد ممنونم بابت این گفتگوها که من متوجه میشم ایراد کارم کجاست و چراغ راهنمایی میشه برای جلو رفتنم بینهایت سپاسگزار شما و ارشیا عزیز هستم
خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته دوست داشتنی و بقیه دوستان عزیزم
چقدر این فایل های گفتگو با دوستان عالیه هر قسمتش پر از اگاهی های نابه این قسمت محشر بود انگار یه دید تازه ای بهم داد اگاهی های تازه و چقدر تلنگر بود وقتی قسمت 17 رو گوش کردم که استاد گفتن موفقیت هایی که بهش رسیدید رو بنویسید و سکو کنید واسه رسیدن به موفقیت های بعدی و وقتی این قسمت رو گوش کردم دیدم اره همینه من قبلا تجربه کردم ولی یادم رفته بود موفقیتامو یا حداقل از این دیدگاه بهش نگاه نکرده بودم
من تو سن 16 17 سالگی با قانون جذب آشنا شدم و یادمه تمام درکم این بود پس میشه زندگیو تغییر داد اگه من به خودم بگم من میتونم یا تلقین کنم میشه کل درکم همین بود تصمیم گرفتم واسه کنکور بخونم و برم دانشگاه روانشناسی بخونم یادمه وقتی شروع کردم واسه اینکه تمرکزم بهم نخوره اومدم گوشیمو خاموش کردم وقتی شروع کردم فقط خودم بودم و کتابام ولی من به نشدن ها به مشکلات فکر نکردم یادمه شرایط واقعا سختی بود واقعا سخت از همه نظر ما با همسر مامانم و بچه هاش همه تو یک خونه بودیم و همیشه کلی مشکلات و بحث و… بود از نظر مالی شرایط خیلی بد بود بعضی وقتها بود از صبح تا بعدظهر هیچی نبود بخوریم یا وقتیم بود تقسیم میکردن ولی من تو همون شرایط شروع کردم و اینا مانعم نبود اون دعواهایی که بین اعضای خانوادم و برادرام بود که کار به کلانتری میکشید مانع نبود اینارو میگم تا واسه خودم روشن بشه تو چه شرایطی موفق شدم ولی من هر روز متعهدانه و با تمرکز ساعت ها درس میخوندم میرفتم جلوی در پشت بوم گاهی که تو خونه سروصدا بود به نشدن ها فکر نمیکردم که من کتاب تست ندارم کی میخاد خرج دانشگاه بده فقط ادامه میدادم تا کم کم مسیرا باز شد هدایت شدم به سمت یک کانون فرهنگی که کلاسهای رایگان میزاشت و بعد افرادی پیدا شدن که کمک کردن کتابای تستو و چیزایی که نیاز داشتم رو خریدم و یادمه اون تایمی که کلاس های رایگان برگزار میشد حتی در حد یه هزار تومن پول اتوبوسم نبود و من پیاده یک مسیر طولانی که شاید از هر طرف حدود 2 ساعت راه بود رو میرفتم و برمیگشتم ولی اینا اذیتم نمیکرد و خوشحال بودم من رشتم انسانی بود و میدونستم اگه ریاضی رو خوب بزنم خیلی تاثیر داره با اینکه همیشه تو دوران مدرسه ریاضیمو بزور ده میگرفتم ولی با خودم میگفتم ن من میتونم من ریاضی رو میفهمم و شروع کردم هر روز دو تا 4 ساعت فقط ریاضی رو تمرین کردن تست زدن و… و توی کنکور 50 زدم و این تو رشته انسانی خیلی درصد بالاییه یعنی زدن 20 درصد واس خیلیا ارزو بود اون زمان سال 95 96 بود خب من رتبم 497 شد و البته که وقتی رتبم اومد مسئول همون کانون فرهنگی باورش نمیشد ولی واسه خودم عادی بود یعنی وقتی رتبمو دیدم از قبلش میدونستم رتبم سه رقمی میشه و سورپرایز نشدم اون سال توی شهرمون فقط من بودم با یک اقا پسری که از مدارس عادی تونسته بودیم رتبه زیر هزار بیاریم همه رتبه برترا یا از تیزهوشان بودن یا نمونه و زمانیم که نتایج رشته اومد من یکی از بهترین دانشگاها روانشناسیو قبول شده بودم ولی چون تهران بود منم بخاطر ترس ها وابستگیا راستش قیدشو زدم و رفتم مشهد دانشگاه فردوسی علوم تربیتی بخونم با خودم میگفتم خاله هام و داییم مشهد هستن و یجورایی واسم دلگرمی بودن اون زمان بخاطر ترس ها و وابستگیام از رشته مورد علاقم گذشتم و چقدر تو دانشگاه وقتی بچه های روانشناسیو میدیدم یجورایی حسرت میخوردم کاش منم روانشناسی میخوندم الانم هنوز دلم‌میخواد تجربش کنم ولی خب اون تعهده تمرکزه فکر نکردن ب نشدن ها و مشکلات باعث شد من اون سال ی رتبه عالی بیارم تنها کسی باشم که از مدارس عادی دخترانه رتبه برتر شده و حتی روانشناسیم اوردم خودم نرفتم حتی زمان ثبت نامی دانشگاه این کفشام کفِش تیکه بود از بس اون مسیرو پیاده رفته بودم بازم حتی فکر نمیکردم خب چند وقت دیگه کلاسا شروع میشه من لباس ندارم و پول ندارم و… و یروز خالم گفت که دوستش که وضع مالی خوبی داره و مارو میشناخت گفته که من هزینه های تحصیلشو میدم و خب ایشون هزینه های دانشگاه منو به عهده گرفتن چون میدونست خانوادم توانشو ندارن حتی ی اقاییم پیدا شد خدا رحمتش کنه اون زمان ماهیانه یه مبلغیو بهم میداد و خب این مسیرو که قبلا طی کردم و اینکه چجوری خدا مسیرو برام هموار میکرد واقعا یادم نبود حداقل از این دیدگاه بهش نگاه نکرده بودم و این فایل های گفتگو با دوستان یجورایی روشنم کرد دو روزه دارم همه اینارو تو دفترم مینویسم بعلاوه چیزای دیگه که شاید تا الان نمیدیدم و انگار واسم شدن مثل یک نقشه راه که اگه الانم اینجوری عمل کنم با اون تعهد و انگیزه تازه الانکه شرایط خیلی بهتره قطعا همونجوری نتیجه میگیرم دقیقا همون حرفی که تو قسمت 17 استاد میگن موفقیت هایی که بهش رسیدید رو پله کنید واسه موفقیت های بعدی اینقدر این دو سه روز انگیزه پیدا کردم و هر روز که بیدار میشم سریع مرورشون میکنم در طول روز مدام دارم درباره این اگاهی ها و موفقیت هام با خودم صحبت میکنم و خیلی جالبه احساسی که دارم انگار دوباره حس همون زمانو دارم حس اینکه میشه میتونم فقط باید همونجوری متعهد و متمرکز بشم و اینم بگم چقدر موفقیتم تو کنکور تو درس ریاضی زمان دانشگاه بهم اعتماد ب نفس داد کمک کرد که عالی عمل کنم و معدل الف باشم تو کارای تحقیقی تو درسایی مثل آمار همیشه نمرم 20 بود
ولی وقتی اومدم سمت هنر با اینکه در هنر مخصوصا نقاشی بااستعدادم ولی اون شور و شوقه رو نداشتم اون شوقی که داشتم علاقه ای که داشتم به روانشناسی برسم رو تو مسیر هنری حس نمیکنم یعنی دلم میخاد گاهی انجامش بدم نقاشیو ولی هر زمان که خواستم خیلی جدی حرکت کنم تو این مسیر واسم سخت بوده یعنی الان ب نظرم این طرز فکر که چون تو فلان موضوع استعداد دارم پس باید همون مسیرو برم اشتباهه البته من زمان دانشگاه متوجه شدم تو کارای پژوهشی و تحقیقی و تدریس هم توانمندی دارم یعنی اگه یکم تمرکز کنم روی یک موضوع احتمالا بتونم کتابم بنویسم خدایا شکرت به این فایل ها هدایت شدم و باعث شد این چند روز خیلی چیزا رو بفهمم کشف کنم و بیشتر درک کنم و فکر میکنم باید تجدیدنظر کنم تو انتخاب هام مخصوصا در رابطه با کار و علاقم از شما استاد عزیزمم سپاسگزارم برای این فایلهای ارزشمند