فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 128
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام الله یکتا
سلاااام
روز هفدهم از روز شمار تحول زندگی
میخوام کامنتم رو با دیدگاهی که نسبت به خدا عوض شد شروع کنم، با دیدگاه قبل و بعد ورود به این سایت
باوری که قبلا به این صورت بود که من اگه با گریه و زاری از خدا چیزی بخوام یعنی واقعا و از ته دل خواستمش
استاد عزیزم پروردگار یکتا به من کمک کرد و هدایتم کرد تا من با شما “درست” بشناسمش
فرمانروای این جهان بزرگ، رب العالمین، خودش رو از زبون شما بهم توصیف کرد
خدایی که قبلا فکر میکردم خیلی سخت گیره، فکر میکردم انقدری هست که من اجازه صحبت کردن خیلی چیزارو باهاش ندارم
الان که به خدایی که توی ذهن و قلب و روحم هست فکر میکنم، دلم آروم میگیره، قلبم پر از نور میشه
دستایی که الان این کامنت رو مینویسه برای من خداس، دست هایی که هزاران کامنت این سایت رو نوشته برای من خداس، تمام حرف ها برام خداس
خدا تکه تکه روحش رو بین هممون تقسیم کرده، هممون روح خدارو داریم چرا پس فکر میکنیم یکی خیلی بالاتر از ما هست که حتما باید پیشش خم و راست بشیم
مگه خدا یکی نیست؟ خب هممون خداییم که!
اگه کسی ثروتمنده قطعا ما هم میتونیم به اون ثروت برسیم چرا فکر میکنیم اونا برتر از نا هستن!
چند سال قبل آدما توی پروفایلشون مینوشتن ” با خدا باش و پادشاهی کن”
اونموقع ها میخندیدم که ببین چیا مینویسن که مثلا ما خیلی متفاوتیم
اما همینه، واقعا همینه
کافیه ایمان داشته باشی، کافیه خودت رو یعنی روح درونت همون خدا رو با جون و دل بشناسی و بهش ایمان داشته باشی
حالا که به اینجا رسیدم میخوام به اینم اشاره بکنم که اعتماد به نفس از نظر من اعتماد و ایمان به خداس چرا که روح الهی رو در خودمون داریم
رمز تمام انشای خودشناسی هایی که تو مدرسه متوجه نمیشدم رو من اینجا تو این سایت پیدا کردم
من خودم رو، خدای درونم رو کم کم دارم میشناسم و چقدررر لذت بخشه شناختش
خدایا، توصیف تو، توصیف بودن با تو توی این کامنت نمیگنجه
دوست دارم هی ازت بنویسم
دوست دارم داد بزنم که با تو بودن چه ها که نمیکنه، انسان رو به چه هدف هایی میرسونه و حال دل رو چقدر آروم میکنه
خدایا همه ما رو به راه خودت، به راه راست به راه هدایت به راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن
عاشقتونم
به نام خداوند مهربان
سلام خدمت استاد جان
و خانم شایسته عزیز
روی خدا فقط حساب کن
اما کی من تونستم روی خدا حساب باز کنم
آن روزی که به وسیله هدایت خداوند وارد سایت عباسمنش داتکام شدم
اما قبلش از سر نفهمی وندونسته همش گفتم اگه ریس بانک یه وام بده بتونیم قرض هامون بدیم
اگه بابام پول به من بده محصول بازشو فروخته
اگه خواهر خانمم پول داره به ما هم بده
اگه یه نفر پول دار پیدا شه کمکم کنه
اگه بتونیم تحت پوشش کمیته بشیم
اگه اگه اگه
که همش یا نشد. یا اگه شد با منت وترحم ولی حالیم
نبود که فقط کمک دیگران رو میدیدم
خدا به سید حسین عباس منش استاد جانم
طول عمر با برکت طولانی در سهت سلامت کامل عنایت کند وهمیشه ثروتمند وآزاد باشد
همین طور که هست
به من فهموند که ای بنده خدا تو با توکل به خدا و
حساب کردن روی خدا میتوانی به خواسته های خود برسی
واز زمانی که شروع کردم وحرفهایم ودرخواست هایم را به خدا واز خدا خواستم به فضل وکرمش به بیشتر درخواستهایم پاسخ داده است
وخدارو هزاران بار شکر خدابا شکر خدایا شکرت
به امید توفیق روز افزون ثروت سلامتی وآرامش
برای تک تک عزیز آن عباسمنشی
درپناه حق
سلام به همه دوستان
استاد چقدر حرف های شما درسته و به دل آدم میشینه
دقیقا هر وقت فقط روی خدا حساب باز میکنیم خودش کارهامون را درست میکنه ولی همه ما شرک داریم و فقط دنبال یه آشنا میگردیم تا کارها را برامون روبه راه کنه
یه مثال بسیار بسیار مهم میزنم امیدوارم همه توجه کنند و درس بگیرند
من توی اتاق عمل کار میکنم و ما هر وقت عمل جراحی ای داریم که بیمار آشناست یا کسی سفارشش را کرده سر عمل مشکلات عجیب و غریبی اتفاق می افته و خیلی وقتها سر عمل بیمار دچار خونریزی غیر قابل کنترلی میشه که ما اتاق عملی ها و جراح ها به این قضیه میگیم سندروم سفارشی شده و همیشه از همه درخواست میکنیم سفارش کسی را نکنند تا جراحی خوب پیش بره.دقیقا بیمارایی که هیچ کسی را ندارند بدون هیچ مشکلی کارشون حل میشه
کافیه نگاه کنید ببینید مثلا چندتا از کارگردانهای معروفی که عمل جراحی داشتند و زیر عمل یا توی بیمارستان جان دادن؟
یه چیز دیگه که برای خودم پیش اومد این بود که من یه سالن آرایش هم داشتم طبقه بالای خونه مون بود و خونه ما هم محله متوسط نشین شهر بود و من همیشه تو ذهنم میگفتم جام خوب نیست و آدم ها به همین خاطر درست پول نمیدند و من مشتری های کمی دارم که زورشون میاد پول کارشون را پرداخت کنند ولی بعد اومدم روی باورهام کار کردم که جا مهم نیست و من ارزشمندم و کارم ارزشمنده و همه دوست دارند که با هر هزینه ای که من میگم بیان پیشم و از خدا خواستم ماهی 10 نفر مشتری 2 میلیون و 500 هزاری برام بفرسته و خدای مننننننننن شد همون چیزی که میخواستم و مشتری ها سرازیر شدند به سمت من و جالبه حتی بعضی هاشون را که میخواستم رد کنم و براشون کار نکنم با اینکه هزینه را میگفتم 3 ملیون همون مشتری قبلا با 1 تومن هم قبول نمیکرد و الان میگفت باشه من میام و صبر هم میکنم تا شما وقت داشته باشید برای من و من متعجب بودم از کار خدا.من بدون هیچ تبلیغی هر چی میخواستم شده بود.
خدایا شکرت که من را هدایت کردی به این سایت
ایاک نعبد و ایاک نستعین
به نام ربّ العالمین
به نام خداوند مهربان و هدایتگرم
به نام خداوندی که هیچ چیزی رو هیچوقت فراموش نمیکنه
سلام به همه ی عزیزان.
این سوال اولش پیش اومد کجا این کامنتو بنویسم و سریع این فایل اومد بالا…
مگه زندگیِ من چیزیه جز حساب کردن رویِ خدا و دیدنِ بهترین نتایج و نشانه ها…
امروز روز مهمی بود برامون، از 7/5 صبح سه تایی (من و بابایی و نی نی) رفتیم دنبال امورِ پزشکیِ نی نی، تا 7/5 شب که برگشتیم.
یه روزِ شگفت انگیز رو سپری کردم با خدا…
دیشب خیلی زود خوابیدم که صبح زود راحت بیدار شم، خیلی یهویی ساعت 2/5 بامداد بیدار شدم، اومدم سراغِ موبایل و سایت…
از دسترسی خارج بود، خطای ورد پرس داد…
گفتم خیره، بلافاصله کوکی ها و کَش رو پاک کردم، سایت بالا اومد، حالا منو به عنوان مهمان نشون میداد و هیچ رقمه نمیداشت با اکانتِ کاربری ام بیام بالا…
بازم گفتم خیره، به سایت ایمیل زدم که راهنمایی ام کنن عزیزان و بستمش، رفتم سراغِ دفتر سپاس گزاری، نوشتم و نوشتم با حسِ خوب از دیروزم و زیبایی هایی که ننوشته بودم….
رسیدم به ستاره قطبی، همونجا درخواستهامو نوشتم در رابطه با امروز، که کارهامون عالی جلو بره، جواب های خوب بگیریم، خوش بگذره بهمون…
داشتیم میرفتیم دکتر برای چکابِ نی نی، اما من دقیقا حسِ اینو داشتم داریم میریم پیک نیک، برای همین سبد پیک نیک رو برداشتم، شب لقمه های صبحانه آماده کردم، چای تو فلاکس برداشتم، آب برداشتم، انجیر و آجیل هم برداشتم، شکلات هم برداشتم که برای سونوگرافیِ نی نی لازم بود :)
یعنی کامل به خداوند درخواست دادم حسابی خوش بگذره امروز.
خدا هم که سنگِ تموم گذاشت برام.
سونو و کارهای دیگه عالی جلو رفت، نتایج عالی گرفتیم، رفتیم یه جای جذاب غذای خوشمزه خوردیم، یه نازیبایی به خیر گذشت به لطفِ خدا، با دکترهای خوش اخلاق و وظیفه شناس و متعهد روبه رو شدیم، قسمت های پذیرش خوش اخلاق بودن، پرداختی ها عالی انجام شد، آشِ نذری هدیه گرفتیم و نوشِ جان کردیم، مطبِ خانم دکتر خودم رفتیم و جوابها رو نشون دادیم و الحمدالله همه چیز عالیه.
به عنوان حُسنِ ختام یه سونوی دیگه انجام شد تو مطب و با بابایی، صدای قلبِ قشنگِ نی نی رو دوباره شنیدیم و چی قشنگتر از این؟
همون لحظه با عمقِ وجودم گفتم: نی نی خدا حفظت کنه …
خدایی که بهم گفته:
به که برگردی، بما بسپاریش
کی تو از ما دوستتر میداریش
در تو، تنها عشق و مهر مادری است
شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است
کی از خدا امین تر؟
مهربون تر؟
مَحرم تر؟
دانا تر؟
قشنگ به چشم دیدم و میبینم وقتی سُکانِ هدایت دست خودشه و فقط روی خودش حساب میکنم، چی میشه نتیجه…
نوبت نداشتیم، دیر رسیدیم واسه سونو، بهم گفتن نمیشه، دیره، وقت نمیشه، خانم دکترِ مهربان گفت حالا بیرون منتظر بمونین…
اون لحظه از خودش خواستم خودت حلش کن، زیاد طول نکشید صدام کردن بیا تو، ذوق کردم، گفتم آخ جون، نتیجه هم عالی بود…
یا یه مورد دیگه، جوابِ سونوهای قبلیم نزدیک بود جا بمونه، خودش یهو یادم آورد سونوهای قبلیتو بگیر، به همین وضوح و شفافیت…
نی نی جون، گُلِ نرگسِ منه، تو کافه ای که رفتیم نهار بخوریم و خیلی زیبا بود، یه سبد طراحی کرده بودن برای شی یلدا، از میوه های دکوری و کتابِ حافظ و یه دسته گلِ نرگس که من عاشقشم…
میخوام بگم خدا حتی حواسش به روحیه ی منم هست، گل نرگسِ زیبا و خوش بو رو آورد سرِ راهِ نگاه و مشامم…
یه لحظه هم صبح، تا از ماشین پیاده شدم برم سراغِ دکتر، یهو دیدم یه برگ پاییزی افتاد روی کاپوتِ ماشینمون…
منم عاشقِ برگهای پاییزی، عاشقِ افتادنِ برگها که حاویِ این پیام هستن که هیچ برگی بدون اذن خداوند نمیوفته و منو یادِ سیستمِ مدیریتیِ هوشمند و قدرتمند خدا در جهان میندازه…
هر بار خواستیم پارک کنیم، در عینِ شلوغیِ محیط، بهترین جاپارک ها رو در اختیارمون گذاشت…
موبایلی که آخرهای شارژش بود، ولی دقیقا وقتی رسیدیم به ادرسِ آخر با مسیریاب، خاموش شد…
و هزاران زیباییِ ریز و درشت دیگه، نکاتِ مثبتِ فراوانِ دیگه تو امروز و هر روز و هر ثانیه ام، که از وقتی فقط روی خدا حساب میکنم دارن بیشتر و بیشتر تو زندگیم آشکار میشن…
سمانه ای که دقیق و منظمه و دوست داره همه چیز تحتِ برنامه باشه، چی شده که تو مواردی که تحت کنترلش نیست، یا یادش میره، یا بلد نیست، به جای اوقات تلخی، ناراحتی، پریشانی، غصه و ترس، بلافاصله میگه خیره، درست میشه، اشکال نداره، خدا خودش هست و حواسشم هست….
چقدر با این چشم هام معجزه دیدم…
چقدر معجزه ی حضور خدا تو لحظه هامو حس کردم…
خودِ نی نی چقدر عزیزه برام، نه فقط چون نورِ دیده ام هست، قند و نباتمه، عسلمه، به خاطر اینکه معجزه ی دیگه ای از خدا برامه، که چقدر این هدیه ی خداوندی برام محترم و دوست داشتنیه…
خیلی هدیه ها بهم داده و میده خدا هر لحظه…
چطوری شده اینطوری شده؟
این فایل رو گوش کردم بارها و بارها و بیشتر و بیشتر باورم شد که باید فقط روی خودش حساب کنم، نه خودم، نه دیگران، نه شرایط، نه هیچی…
فقط خودش…
ملاصدرا جان چه خوش گفتی:
خداوند همه چیز میشود همه کس را…
به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس…
خدایی که به شدت کافیست…
حسبی الله
هر وقت نی نی تکون میخوره، شگفت زده میشم از عظمتِ خلقت…
انسانی، درونِ انسانی دیگه که رشد میکنه، حرکت میکنه.
خدایا تو چقدر قدرت داری…
چقدر علم داری…
چقدر سورپرایزم میکنی وقتی چیزی رو یادم میره، به یادم میندازی سر بزنگاه…
وقتی بلد نیستم، یادم میدی…
وقتی نیاز به کنترل ذهن دارم، یادم میندازی کنترل ذهن کنم…
وقتی قشنگی هاتو جلوی چشم و قلبم میاری…
امروز به همسرم گفتم نمیدونم چطوری باید از خدا تشکر کنم…
چیکار باید کنم که درجه ی حالِ خوبم رو بهش بگم…
الهی شکر از قلب و زبونم نمیوفته…
خدایا خیلی ازت ممنونم، سمانه به خودش افتخار میکنه که تو توی زندگیش هستی، که لایقِ داشتنِ تو توی زندگیشه…
استاد جان، ممنونم برای تک تک فایلهاتون، این فایل و همه ی فایلهای هدیه و ارزشمند، دوره هاتون که هر کدوم دستم رو گرفتن و چراغِ راهم شدن…
دوره ی لیاقتی که داره یادم میده چطور خودم رو دوست داشته باشم، مسئولیت رو بهم نشون داده، تک تک فایلهای شما که بهم توحید رو به عنوانِ اصلِ اساسی و الویتِ الفِ ویژه بهم یاد آوری میکنن…
من سپاس گزارم ازتون بی نهایت، شما برای خانواده ی ما بسیار عزیز و محترمین، تو تک تک تغییرات و بهبودها و آرامشم در زندگی و مسائلش رنگِ حضورِ شما و آموزش هاتون پر رنگه.
لحظه ای نیست که با همسرم قوانینی که بهمون آموزش دادین رو مرور نکنیم و پیاده شون نکنیم.
داریم به اندازه ظرفیت و درک خودمون عمل میکنیم و جوابها آشکار میشن.
امشب هم زود خوابیدم، 8/5 شب خواب بودم، 10 بیدار شدم اومدم اینجا و رسیدم به نوشتنِ این کامنت…
که هر کسی که اومد تو مسیرش و خوندش، بدونه که حساب کردن روی خدا میتونه کیفیت زندگی رو از همه ی ابعاد بی نهایت عالی کنه، خدا همه کَس میشه برای آدم…
لازمه سخت نگیریم و کوچولو کوچولو تمرین کنیم، توقعِ یه شبه نداشته باشیم، هر بار که تمرین میکنیم و جواب میاد باور و ایمانمون به خدا بیشتر و بیشتر میشه به همون میزان کیفیت زندگی مون هم بهتر میشه.
خدایا ازت سپاس گزارم که هستی و هر لحظه شاملِ الطاف و فضلِ بی نهایتت هستم…
خدای من، اون لحظه ای که معلوم نبود برام سونو انجام بدن یا نه چون موفق نشده بودم نویت بگیرم صبح، چون دیر بود، من تو تمامِ وجودم فریاد میزدم خدایا پارتیِ من تویی، با تو حله، و دیدم چه زیبا حل شد…
خدا حامی و حافظِ قدرتمندِ منه.
خدا پارتی و پشتیبانِ منه.
خدا همه چیزِ منه…
راستی یادم اومد بگم: صبح که بیدار شدم سایت درست بود و با اکانت کاربریِ خودم باز شد و گفتم الهی شکر.
کیف کردم که کنترل ذهن انقدر با جزئیات و ریزبینی واردِ زندگیم شده.
و چقدر مسائل دارن ساده تر جلو میرن برام.
خدایا میدونی که عاشقتم، ممنونم که هستی تو همه ی لحظاتم.
به نام خدای شادی افرین
سلااام سمانه جان خدای مهربانم
سلام به روی ماه ومهتابی شما دوست عزیزم
چقدر کامنت زیباتون حس وحالمو عالی تر کرد
نوشته های الهی و زیبات لبخند زیبایی رو روی لبام مهمون کرد
چقدر زیبا غرق در عشق الله شدی
چقدر زیبا داری این مسیر الهی رو عاشقانه با خدا ادامه میدی
چقدر من این وجود الهی و سپاسگزارت رو تحسین میکنم
چقدر این حس و حال خوبت رو تحسین میکنم
تحسین میکنم این رابطه ی عاشقانه ت با الله یکتا رو
تحسین میکنم این وجود الهی ت رو
تحسین میکنم این رابطه ی عاشقانه ت رو با عزیزدلت
تحسین میکنم این همه کار کردن روی خودت و باورهات
عاشقتمم مننن عزیزدلممم
راستی تبریک میگم هدیه ی ارزشمندی که خدا بهتون هدیه داده نی نی کوشولوی نازنینت رو
عاشقانه عاشقتونم
الهی که همیشه در پناه الله وهاب باشین
الهی که همیشه تن تون سالم ودلتون شاد باشه
الهی که خدا از بی نهایت طریق بهتون رزق بغیر الحساب رو هدیه بده
الهی که هر انچه در دل داری به چشم ببینی عزیزدلم
خدایا شکرت ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
سلام به الهه جانِ عزیزم.
عاشق خدای هدایتگرمون هستم.
که اولا پیام پر مهر شما رو صبح امروز میرسونه دستم که شاد شم.
دوم هم که هدایت میشم پیام خودمو بخونم و اونروز شگفت انگیز رو با همه ی حس هایی که تجربه کردم رو به یاد بیارم.
سوم هم اینکه واسم یادآوری میکنه فقط روی خودش حساب کنم تا دسترسیم به بی نهایت ارامش و زیبایی باز باشه.
الهه جانم وقتی پروفایل و اسمت رو میبینم یادِ شیرازِ جانِ دلم میوفتم، یادِ عکاسی که جزوِ علایقم هست…
به عبارتی تو برام پکیجی از یاداوری زیبایی هایی هستی که دوست دارم.
بسیار ممنونم ازت و خوشحال شدم که برام اینچنین بامحبت و عشق، پاسخ نوشتی.
ممنونم از دعاهای قشنگت و مهربونیت.
نی نی هم همین الان، بهت سلام رسوند.
در پناهِ اللهِ یکتا باشی همیشه و خداوند همه ی امور و خواسته هاتو به آسانی و شیرینی برات چیدمان کنه، به طوریکه یه لحظه الهی شکرت از زبون و قلبت نیوفته.
برای همه مون بهترین ها رَقَم بخوره.
الهی شکرت برای این روزیِ غیر حسابِ دوست داشتنی.
سلام به همه
خدای خوب و مهربانم ای رب و فرمانروای کل عالم و ای یگانه معبود قابل ستایش
ای بخشنده و کریم و ای هزاران برابر مهربانتر از مادر به آفریده هاش و ای سریع الرضا
که با یه عمل خیر کوچیک زود از ما راضی می شوی و بابت اون عمل ناچیز ما پیش فرشته ها به ما می بالی
و به اونها میگی ببین بنده من چه خوب عمل می کنه!
همون بنده ای که شما گفتید چرا می خوای اینها را خلق کنی؟
خدایا تو را سپاس می گوییم که این گفته های توحیدی ناب را از زبان یکی از بندگان عملگرا و خوبت
به ما یاد آوری می کنی ،
چون این توحیدی بودن در فطرت ما بوده ولی در اثر عواملی روی آن گرد فراموشی نشسته بود
و با گفته های این بنده خوبت این گرد و غبارها از روی فطرت ما برداشته می شه.
خدای مهربان و عزیزم همانطور که توفیق شنیدن این گفته ها را به ما لطف فرمودی
توفیق و توانایی عمل کردن و توحیدی زندگی کردن را هم در تمامی لحظات زندگی
به ما عطا کن.
تا نورانیتی از این عملکرد توحیدی کسب کنیم و این نور ما باعث تاثیر در دیگران شود.
خدایا قربونت برم.
خدایا فدات شم.
خدایا دوستت دارم.
و سپاس از استاد عباس منش و سایر همکارانش در این سایت توحیدی
به نام خداوند بخشاینده موهبتها
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز
هفدهمین روز از تحول زندگی من
خداوند شبان و همراه من است محتاج به هیچ چیز نخواهم بود
نکته ای که در این فایل برای من واقعا مهم بود همین سپردن خودم و زندگی ام به طور تمام و کمال به خداوند است …
شاید خیلی از ماها وقتی از کسی توقعی کردیم چوب این توقعمون رو هم خوردیم
تنها قدرت ، خداوند است
چطور نتونیم خودمون رو بهش بسپاریم و تمام خواسته هامون رو از خودش بخوایم ؟!
من خودم صدهاااا بار در طول زندگی صدای خداوند روشنیدم وقتی که بارم رو به دوشش سپردم تا راهم را هموار کنه خودش
خیلی فایل عالی ای بود
ممنون از شما استاد عزیز و خانم شایسته محترم
بنام خدایی که همراه همیشگی منه
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه دوستان همسفر این روزشمار زیبا
تعهد روز هفدهم سفر شگفت انگیزم
هیچوقت فکرشو نمیکردم یه همزمانی بتونه اشکمو دربیاره اما امروز شد ، این لحظه شد و من از این همزمانی ساعتی به گریه افتادم، گریه ای که از روی ناراحتی نبود ، گریه ی خوشحالی از اینکه دیدم این خدای من این تنها منبع جهان هستی چجوری مراقبمه، چجوری هوامو داره ، چجوری داره میگه من هستم و واقعا زبونم بند اومده از این سریع السیر جواب دادنش.
دقیقا همین زمانی که یه کوچولو دلسرد شده بودم درباره موضوعی و دقایقی قبل از شروع فایل امروز داشتم باهاش صحبت میکردم بعد بیام و نوشته ی خانم شایسته ی عزیز ، فایل فوق العاده ی استاد و کامنت دگرگون کننده ی بچه ها منو به گریه بندازه و بفهمم نباید دلسرد بشم حتی برای مدت زمان کوتاهی اگر من ایمان دارم به خدا اگر میگم همه چیز رو بدست تو میسپارم پس توی مسیر خدا دلسردی و ناامیدی وجود نداره !
و خوشحالم و سپاسگزارم از رب جهانیان که هوامو داشت و اومد دستشو گذاشت رو شونمو و گفت : غصه ی چیو میخوری ، دلنگران چی شدی ، وقتی منو داری !
من واقعا از وقتی این آگاهی رو یاد گرفتم که فقط رو خدا حساب باز کنم (من از خیلی قبل فایلهای رو گوش میکردم) تمام لحظه به لحظه برای انجامش دقت به خرج میدادم ، الان هم با همه ی دلسردی که به سراغم اومده بود بازم رجوع کردم به خودش و از خودش خواستم که بیاد و هدایتم کنه و مسیر رو بهم نشون بده و این فکرمیکنم برای من یه نشونه باشه که واقعا الان قدرتمندترین فردی که میتونه بهم کمک کنه رو خدا میدونم :) و خدارو بی نهایت سپاسگزارم که این باور در وجود من ریشه ی کوچکی زده و من با تکرار و ادامه آن را بارور خواهم کرد.
بابت این فایل بی نظیر هم مثل همیشه سپاسگزارم استاد عزیزم و از خانم شایسته جان هم که این سفر فوق العاده رو برنامه ریزی کردند و با عشق آنرا به ثمر میرسانند نیز سپاسگزارم :)
بهترینها را برای شما و برای همه ی دوستان از خدای قدرتمند خواستارم
در پناه خدا باشید
برگ هفدهم
روز شمار تحول زندگی من
فصل 1
فقط روی خدا حساب کن ….چه عنوان قشنگی … چه حرفهای آشنای غریبی … خدای من ، ای آشنای من ، ای من غریبه با تو ، ای کسی که تنها مرا میشناسی و من همه را شناخته ام جز تو … ای کسی که بمن اعتبار دادی و من این اعتبار را به دیگران داده بودم …. ای عالم به غیب ، ای هماهنگ کننده امور ، ای برنامه ریز زندگیم که بهترینع بهترین چیدمان را برایم تدارک دادی و ای راه گشا ….از وقتی که تو را با این فایل شناختم راهها به رویم هموار ، درها به رویم باز و آدم ها برایم وسیله میشوند
خداوند توانایی اینو داره از جایی که به عقل من نمیرسه بهم بده و کمکم کنه
بهترین دعای استاد : “از خدا میخوام توحید رو در دل ما و در وجود ما جاری کنه ” . آمین :)
خدای من : چه دارد آنکه تو را ندارد / و چه ندارد آنکه تو را دارد
داستان زندگی من بود که از فرش به اینجایی که هستم رسیدم.
خدایا میخوام بهت بگم با صدای بلندم میخوام بگم و میخوام همه بنده هات بدونن که من هرچی دارم ازتو دارم و بدون تو هیچی نیستم،اگر اعتباری دارم تو بمن اعتبار دادی اگر سلامتی دارم تو بمن سلامتی دادی،اگر دست و پا و عقل و هوش دارم تو بمن دادی،اگر فرزندانی دارم تو بمن دادی
اگر این نعمت ها و برکت ها و وفور و فراوانی را در زندگیم دارم تو به من دادی …
اگر افراد نامناسب از زندگیم رفتند تو این لطف رو در حق من کردی ..
اگر شیوه ی درست زندگی کردن
و درک و فهم روابط درست و مناسب رو توسط استاد عزیزم یاد گرفتم تو به من دادی .
تو منو به سمت بهترین استاد خردمند هدایت کردی
تو به من بهترین ها را خواهی داد و میدانم فقط باید روی تو حساب کنم تمام خلاء های زندگیم رو با بهترین ها جایگزین کنی
هرچی دارم از تو دارم.
خدایا شکرت که کمکم کردی
یک تعهد دیگرم رو بجا آورم فقط و فقط روی خودت حساب باز کنم و میدانم که تنهای تنها هستم و با تضادهایی به من نشان دادی که چطوری همه کسان و افراد از من جدا شدند .. هیچکس با من هم فرکانس نبود .. همه به نوعی از من دور شدند پسرم که بخاطر آن تضادهای مالی و دلخوری ها بمدت پنج سال بیخیرم و حتی دخترم هم در یک خانه هستیم ولی همدیگر رو نمی بینم . حتی حرف مشترکی با هم نداریم خواهر و دوستان و آشنایان هم به نوبت دور شدند و رفتند سوی زندگی خودشان . هر کسی آمد و چند صباحی ماند تا دستی از دستان فرشتگان الهی تو باشند و مآموریتی و رسالتی رو انجام دهند و رفتند ..و این نیز هم بگذرد …
پس فقط تو ماندی و من ..
هیچ گله و شکایتی هم ندارم .چ تازه خیلی هم راضی هستم چون تو همه رو از من دور کردی که با من خلوت کنی . تا ترا ببینم . تا با تو گفتگو کنم تا به من این درک و فهم را بدی که هیچکس و هیچ چیز در این جهان برایم ماندنی نیست . و روی هیچکس و هیچ چیزی حسابی نکنم و حتی روی خودم هم هیچ حسابی نکنم تا بفهمم که دستم فقط در دستان قدرتمند توست .. و من راضیم از این هدایت های بینظیر تو… خدایااآاا شکر گذارت هستم
پس خودت بقیه ی مسیرم رو به من نشان بده . خودت پشت فرمان زندگیم بنشین و منو ببر به همان جایی که باید ببری .. من تسلیم اراده ی نیکوی تو هستم . من به هر خیر و نیکویی که از جانب تو بر من بفرستی محتاج هستم . خدایاااااااااا تنهاااااااااا تراااااااا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
خدایااا من به تو ایمان و یقین دارم
سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم
من به تو اعتماد دارم و فقط روی تو حساب می کنم
IN GOD WE TRUST
به نام خداوند علیم و حکیم
رحیم وبسیط و شریف و نعیم ”
سلام و درود بر زیباترین خواهر خودم ”
بر جواهر و گنج ناتمام رویای بی نظیر ”
سلام و درودی گرم با عطر گل و لطافت لبخند رضایت خدا ”
دلتان شاد ”
زندگیتون زیبا ”
خیلی کامنت تون بهم آرامش داد”
چقدر زیبا و با تمام احساس نوشتی ”
چقدر حال خوب انتقال دادی ”
چقدر تحسین کردم خواهر زیبا اندیشم را ”
خداوند رو شاکرم برای وجود گل شما ”
پیگیر کامنت ها تاثیر گذار شما هستم ”
اندازه ی اون حس قشنگ تون دوست دارم و عاشقتم ”
بازم برامون بنویس ”
بوم روزتون رنگین ”
پراز اتفاقات قشنگ ”
افکار زیباتون سبز ”
دلتون به پاکی آسمان ”
تمام کامنت هاو نوشته هاتون سرشار از انرژی مثبت ”
I wish YOU best
I wish you a good life
به نام خداوند دلهای پاک
که نامش بود در دلت تابناک
عرض سلام و ادب
عجب عنوانی
فقط روی خدا حساب کن
این حرف منا باد شعار آمریکا که روی دلار هاشون حک شده انداخت
IN GOD WETRUST
ترجمه :اعتماد ما به خداست
چقدر حرف و سخن پشت این جمله نهفته اس
اینک ما بتونیم به کسی که نه میبینیم و نه درکش میکنیم ایمان داشته باشیم و اونا تنها خالق جهان هستی و دنیا بدونیم
کار کاره سختی هست و تنها با ایمان میشه این کار را انجام داد
خدایی که هر لحظه با ماست به فکر ماست،ما و اون یکی هستیم
فقط و تنها خداست که پروردگار و خالق این جهان هست و ما باید فقط روی اون حساب کنیم و فقط از اون کمک بخواهیم
بعضی از ما ها اینقدر آدم ها را تو ذهنمون بزرگ کردیم که دیگه کلا خدا را از یاد بردیم و نه انگار خدایی هم وجود داره
هر چقدر تو ذهنمون آدم ها را کوچیک کنیم و به جاش خدا را ببریم بالا به همون اندازه خدا ما را میبره بالا و کارهامون را به سهولت هر چه تمام تر انجام میده
اونجاهایی که ما خدا را باور داشتیم و روی اون حساب کردیم موفق بودیم و سرمون بالا بوده و اونجاهایی که رئیس بانک،رئیس کارخونه،صاحب خونه،دوست،پدر،مادر،همسر را بردیم بالا ضربه خوردیم
اون موقع که فقط روی آدم ها حساب کردیم و گفتیم فلانی هست،من فلانی را دارم همش ضربه خوردیم و ضربه
یاد بگیریم که روی هیچ کس حساب نکنیم الا الله و این یعنی توحید،توحید به یگانگی الله و قدرت را دادن فقط به اون و لاغیر
سلام و درود خدمت محمد جان عزیز
درخشان باشی همیشه
واقعا این حرف که فقط به خدا اعتماد داریم به عمل برسه خیلیییییی سخته خصوصا برای مردم عادی که یک عمر دارند به غیر خدا اهمیت میدن که ماهم قبل هدایت همین مشکل و داشتیم خدا رو فقط بعنوان فردی که جهان ووخلق کرد قبول داشتیم دیگه هرکسی هزار خدای دیگه برای خودش داشت و چقد سخت این ذهنو تغییر دادن که واقعاااااا دمه هممون گرم که جرات کردیم و دراین راه قدم برداشتیم که اینم کریدیتش مال خداست واگه خدا نخواد برامون چقد سخت میشه قبول کرد الان با اطرافیانم که حرف میزنم همه کاملا فگر میکنم من مواد زدم یا این اثرات مرز دیوانگیه الان میفهمیم که به پیامبر چرا میگفتن دیوانه است چون جنس حرفاش فرق میکرد و قابل هضم نبود برای ذهن هایی که یکعمر بت پرستیدن واقعا باید خداروشکر کنیم هر دم برای اینکه تونستیم ازاین افکار عمومی که جز قهقهرا چیزی ندارد برای ما …الهی شکررررررررررت
من با اطرافیانم که حرف میزنم میگم چرا فکر میکنین که فلان رییس فلان اداره فلان ارگان و دلار نمیتونه رو زندگی ما تاثیر بزاره یا فلانی نمیتونه با چشم زخم به ما ضربه بزنه پس خدا چیکاره است چون اونا از بس تو زندگیشون به اونا قدرت دادن و این ذهنه هم بهشون نشون داد که بله درسته ببین اونجا کارتو فلانی درست کرد ببین فلانی ازت تعریف کرده فرداش افتادی و فلان مشکل برات پیش اومد ووووو چون اینطوری دیدن نمیتونن قبول کنن آره خدا هست ولی اونا هم قدرت دارن یعنی هم خدارو هم فلانی رو دوقدرت میدونن و ازاین ذهن بیرون کندن چقدددددددد کار دشواریه چقدددد و کی بجز خود خدا میتونه کمکون کنه و خداروشکر میکنم الان اینجام و از بدنه جامعه جدا شدم تا بتونم توحیدی فکر کنم ووتوحیدی عمل کنم تا راحت زندگی کنم و عشق دنیا رو بکنم و الان با خوندن کامنت شما دوست عزیز فهمیدم که دیگه نباد با هیچکی درگیر بشم دیگه و دیگه چون اولا خودم قبلا مثل اونا فکر میکردم و الان یکسالیه که اومدم اینجا ذهنم داره تغییر میکنه به سمت قدرت لایتناهی خداوند و نباید اونارو با حرفام تحقیر کنم و برنجونم باید دربرابر افکارشون فقطططط سکوت کنم کاری که خداوند به پیامبر میگفت درگیر نشو ناراحت نشو تو فقط انذار کننده ای و بس چون اون خداست و میدونه چرا باید سکوت کنیم حرفی نزنیم چون با حرف زدن و بحث کردن حال خودمون بد میشه و طبق قانون حال بد مساوی هست اتفاق بدددددد
ازتون ممنونم که با کامنتتون بیدارترم کردین تا ازین به بعد مغرور نشم و خودمو از اطرافیانم بهتر و بالاتر ندونم چون واقعاااااا پذیرفتن این حرفا خیلیییییییی سخته با وجود اینکه یک عمر شنیدیم هرجی فقیرتر باشیم مومن تریم تو کلاس درس تو صداوسیما تو خانواده ها همه جا اینارو شنیدیم و باید دعا کنیم که خدایا مارو به راه خودت دعوت کردی همه عزیزانم و دوستانم و براه راست هدایت کن که دعا باعث آرامشمون میشه
بازم محمدجان عزیز دوست خوبه من دمتگررررررررم
به نام خداوند مهربان
فقط روی خدا حساب بازکن
و توحید را در عمل اجرا کن تا بی نیاز باشی از هر چیز و هرکسی ،
من با تمام وجودم به تو پناه میبرم پروردگار مهربانم ،من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ، تویی قدرت مطلق ،تویی نهایت آرامش و آزادی و تویی یارو یاور من ، چه قدر خوبه که هستی و من میتونم بهت تکیه کنم وپرکنی تمام خلأهای منو ، کیست که خدا بخواد ببرتش بالا ،مردم بتونن بکشنش پایین ،
وکیست که خدا بخواد بکشتش پایین و مردم بتونن بکشنش بالا ؟؟؟کی قدرت این کارو داره ؟؟؟برادران یوسف خواستن اینکارو بکنن دیگه ، خواستن جلوی اراده ی الله رو بگیرن ،اما نتیجه چه شد؟؟؟ یوسف شد عزیز مصر و پیامبری بزرگ و صالح چون یوسف میدونست که قدرتی فرای قدرت ها داره بهش نگاه میکنه ،چون یوسف رب رو باور داشت ، و بخشید و سبک بال شد و برای خلق رویاش قدم برداشت ، خداوندی که به شدت برای هرکسی که به او تکیه کند کافیست ، خداوندی که میگه قوانین منو بشناس و در جهت قوانین من حرکت کن وفقط روی نیازت به من باشه و من برای تو کافی خواهم بود ، خدایی که در اختیار هر فرده با ایمانیه که میتونه فراتر از ترسهاش قدم برداره و اونو باورکنه .
قدرت خداست و لاغیررررررررر
خداست که سبب شده با تمام وجودم در مسیر رویاهام قدم بردارم ،خداست که گردوغبار سالها ناآگاهی رو از وجودم زدود و منو هدایت کرد تا در مسیر رویاهام حرکت کنم تا اولویتم احساس خوبم باشه در هر لحظه و انگیزه هام درست باشه برای رسیدن به اهدافم .
من اولین بار است که بندگی میکنم اما اون قرن هاست که خدایی میکند .
و من اگر با تمام وجودم بخواهم و ثابت کنم بهش ،اون همه چیز برای من میشه ،اون یک ایده میشه برای من و همون ایده میترکونه ،اون مشتری های ثروتمند میشه برای من ، اون کسب و کار پرسود میشه برای من ، اون موقعیت ها و شرایط ایده آل میشه برای من ،اون اتفاقات خوب میشه برای من ، اون هدایت میکنه منو به سمت سعادت و خوشبختی ، و همه چیز اونه ، اون به من قدرت داده که به هر شکلی دوس دارم بهش شکل بدم و اون به اون شکل درمیاد ،اون پاک و منزه و ستوده صفاته ،اون رب عالمه و فقط و فقط با یاده اون دل من آرامش میگیرد ، خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت آرامشی که در زندگیم جاریه ، خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت احساس نالی که به تو دارم ،به مردمان نازنین دارم و به خودم دارم ، خدایا همه چی باتوقشنگه ،میدونی ،همه ی خواسته هام وقتی با توام شدنیه ،همه ی آرزوهایی که بقیه بهش میخندن باتو اصن مثل خمیر بازیه ، البته بهشون حق میدم به رویاهام بخندن ،چون خدای اونا خیلی کوچیکه ، چون خدای اونا مثل خدای من آنقدر باعظمت و قادره مطلق نیست ، چون من بها پرداختم با تمام وجودم تا خدایی رو بشناسم که تواناست به هرکاری ، خدایی که تک تک نفسهای خلق به اراده اوست ، خدایی که جواب تمام سوالات عالم را دارد ، خدایی که علمش برگذشتگان و آیندگان من برتری و احاطه کامل دارد ، و خدایی که به اندازه ی فهم من کوچک میشود در حالی که در اوج قدرت و شکوه و عظمت است ،من این خدارا میستایم و با تمام قلبم اورا پرستش میکنم و به درگاه او توبه میکنم و خواستار هدایت اون هستم ،
خدایا تو منو هدایت کن که من بدون تو هیچم ،سردرگمم ، پرازاشوبم وقتی ضره ای از تو فاصله میگیرم و دل من عادت کرده به این آرامش و حتی ضره ای فاصله از حال و هوای تو وجودم را پراز تنش میکند و من بی نهایت وابسته ام به تو و جزتو کسیو ندارم . من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .