سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 180 - صفحه 6

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجتبی صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    سلام به استاد جان عزیز و شما مریم بانو مهربان

    برای از تو نوشتن مرا هوا کم است هم انجا که برایم ترانه خواندن مبهم هست

    چگونه تور را نخوانم ای سبز ترین ترانه ام من از تو مینویسم و این کیمیا کم است

    استاد جان ممنونم از فایل های پی در پی که سر وقت و به موقع قرار میدین و این قدر تعهد دارین به ما که دوست و همراه شما هستیم

    استاد ممنونم که باز از تجربه های چون هدایت گری خداوند در مورد ما انسان ها صحبت کردید

    استاد ممنونم که وقتی در مورد شکر گذاری صحبت میکنید همون لحظه چشم هاتون برق میزنه و پر از یاد خداوند میشه و این حس و احساس در منم هم بوجود میاد

    استاد ممنونم از شما که در مورد صداقت و درست کاری صحبت میکنید و همون لحظه مریم بانو میزنه رو شونه شما و میگه خوت خوبی (عباس منش امین) و خدایا شکرت و به نظر من میگه از کوزه همان برون طراود که در اوست

    استاد ممنونم که انقدر عشق فوق العاده ای به لطف خداوند و خواست خودتون بهم دیگه دارید و این رو منم دارم میبینم و میگم خدایا شکرت یعنی میشود داشت

    ممنونم استاد جان از شما و مریم بانو بابت سخاوتی که دارید و رایگان و بی منت فایل تهیه میکند برای من و ما

    انشااا هر جا هستید شاد و پر از عشق باشید همچنان و هر لحظه هر ثانیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1481 روز

    سلام سلام

    وای خدایا شکرت بازم فایل بی نظیر کامنت دوستان عزیزم و صحبت های بی نظیر استاد جااااااانم که هر کلامشون نکته داره و بار ها و بارها باید گوش کرد و بهشون فکر کرد

    استاد جانم من هم از شما سپاسگزارم که اینقدر عااااالی قانون رو درک کردید و عمل کردید و نتیجه گرفتید و دارید آموزش می دید

    الهی صدهزار مرتبه شکر

    (این شکری که گفتم از عمق وجودم بود)

    واقعا شکر که در این مسیر هستم و هر روز با امید و حس خوب یه روز عالی رو خلق می کنم و لذت می برم و هر روز رشد می کنم و ورژن بهتری از خودم رو ارائه میدم

    چقدر از آموزش هاتون من استفاده کردم

    همین امروز یکیش رو دیدم و بارها بابت قوانین ثابت، خدا رو شکر کردم

    دیروز بابت شب یلدا مدیر بهمون کادو داد

    و اینکه چون کارم رو عالی انجام میدم از طرف مدیر کادوی کوچکی رو دریافت کردم

    بابت کادوی یلدا بسیار خوشحال شدم(ظرف آجیل خوری دو طبقه بود) و بابت کادوی کارم خیلی خوشحال نشدم و انگار توقع ام بیشتر بود

    همون موقع به خودم گفتم داری ناسپاسی می کنی

    باید بابت هر ورودی هر چند کوچک سپاسگزار باشم چون اصل و منبع این ورودی خداست

    خلاصه اومدم خونه و شب که همسرم داشت نگاه می کردم ظرف آجیل خوری افتاد و شکست

    برای دو سه دقیقه ناراحت شدم

    و به سرعت یاد حرف استاد و آیه قرآنی افتادم که در سوره بقره هست

    وقتی اتفاقی می افته واکنش ما مهمه و نتایج رو رقم می‌زنه

    خداروشکر خیلی زود حسم رو خوب کردم

    و فردا که رفتم مدرسه موقع صبحانه که مدیر رو دیدم بدون اینکه فکر کنم غیر ارادی این کلام بر زبان من جاری شد و اتفاق دیشب و شکستن کادو رو گفتم ( چون من تعهد دادم که در مورد ناخواسته ها صحبت نکنم) وقتی این کلام رو گفتم به خودم گفتم وای نتونستم زبانم رو کنترل کنم

    بعد در کمال ناباوری مدیر گفت اشکالی ندارد یکی دیگه اضافه داریم اونو بهت میدم و گفت که هنگام خرید، فروشنده به زور یکی رایگان بهشون داده بود و مدیر چون وسایل هاش زیاد بوده و نمی تونسته حمل کنه قبول نمی کرده

    ببین خدا چقدر قشنگ می چینه

    چقدر ایمان من هر روز با این معجزه ها بیشتر میشه

    فکر کن وقتی من کنترل ذهن کردم و نذاشتم حسم بد بمونه و به خودم گفتم قطعاً خدا برنامه بهتری برام داره

    نتیجه اش این شد

    الهی شکر الهی شکر

    استاد واقعا دمتون گرم که اینقدر خوب آموزش میدید و این تاثیر قطعا به خاطر فرکانس صداقت و ایمانتون به خداوند و حرفاتون هست

    این روزها از این تجربه ها بسیار دارم که اگه بخوام تعریف کنم شاید ساعت ها طول بکشه

    و چقدر ایمان آوردم که آیه های قرآن چقدر می تونه در باورسازی من کمک کنه

    و چند روز پیش کاملا هدایتی در مورد معانی و تفسیر سوره لیل الهاماتی بهم شد و چیزهایی رو درک کردم که فوق العاده بود و وقتی با یکی از دوستان عباسمنشی مطرح کردم دیدیم بخشی از این دریافت هام رو استاد در دوره 12 قدم مطرح کرده

    چقدر خوشحال شدم و چقدر لذت بردم

    وقتی مسیر درستی باشی بهت گفته میشه

    اصلا معنی هدایت یعنی رهبری و راهبری

    یعنی خدا علاوه بر اینکه میگه تا مقصد کنارت هست و حمایتت می کنه

    وااااای خدایا از عمق وجودم سپاسگزارم

    دوستان عزیزم سپاس بابت حضور شما در زندگیم

    سپاس بابت کامنت های بی نظیر تون

    در پناه الله یکتا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    ریحانه آهنکار گفته:
    مدت عضویت: 4041 روز

    به نام خدای وهاب و هدایتگرم!

    سلام می کنم به استاد عباسمنش نازنینم و مریم جان و تمام دوستان عباسمنشی!

    شاید بیشتر از یکسال و نیم هست که هیچ کامنتی نذاشتم؛ راستش رو بگم، من همش دنبال نتایج بزرگ بودم و اصلا نتیجه های زندگیمو نمی‌دیدم و این یکی از موانع زندگیمه که دارم روش کار میکنم و امروز با دیدن این قسمت از سریال سفر به دور امریکا، بخصوص قسمتی که رسید به کامنت جمال عزیز و صحبت‌ها رفت به سمت شکرگزاری و سپاسگزاری قلبی از خدا، دیگه نتونستم با حرفای استاد خودم رو کنترل کنم و اشکها جاری شد!

    خیلی وقته منتظر بودم که خدا بهم الهام کنه برای نوشتن، می گفتم باید بیاد، باید یه نتیجه بزرگ باشه که برم بنویسم و اونجا که استاد گفت: سپاسگزاری مرز بین خدا و شیطانه و ما با سپاسگزاری و ناسپاسی تعیین می کنیم که خدا هدایتمون کنه یا شیطان، تمام کامنت مثل یه الهام جاری شد و خدا گفت: دیگه just do it، گفت: اگه کامنت بنویسی یعنی داری سپاسگزاریتو بابت این فایلها و این هدایتها بیشتر می کنی و این باعث میشه نتایجت بزرگ و بزرگتر بشه.

    و الان این انگشتان من نیست که تایپ می کنه، این خود خداست که می نویسه از قلبم!

    استاد عزیزم، با همه وجودم از شما سپاسگزارم که هدایتگر ما بودین و هستین به سمت توحید ، به سمت خوشبختی، به سمت صلح با خودمون و به سمت عزت نفس، به سمت ایمان حقیقی و…

    مریم جانم از شما هم یه دنیا سپاسگزارم برای اینکه انقدر قشنگ و با احساس فایلای سفر به دور امریکارو تهیه می کنید و کامنتارو می خونید که اشک به چشمانم میاره؛

    و دوستان عزیزم از شما هم سپاسگزارم برای کامنتهای قشنگتون ، به خصوص جمال عزیز که کامنت زیباشون انقدر احساسات من رو برانگیخته کرد که باعث شد کامنت من جاری بشه.

    استاد جانم اولا می خوام ازتون تشکر کنم بابت دوره سلامتی که همیشه آرزوم بود براحتی و بدون رژیم و ورزش سخت، وزن کم کنم و به تناسب اندام برسم.

    من 5-6 سال بود خیلی چاق شده بودم و چون چاقی من حالت موضعی داشت، یعنی از میان تنه ام چاق و لاغر میشدم، واسه همین اصلا تناسب نداشتم و این موضوع اعتماد به نفس منو گرفته بود.

    من با قد 160 سانت، به 69 کیلو رسیده بودم اونم بدون تناسب و با سایز 42 از میان تنه و دکتر بهم گفته بود تیروئیدت کم کار شده و قرص می خوردم.

    تا اینکه فروردین ماه با خواهرم حنانه که چند وقت پیش نتایجش رو از دوره سلامتی نوشت، باهم دوره سلامتی رو تهیه کردیم و من فقط اشاره میکنم به اینکه الان من وزن 57 کیلو هستم و سایزم 38 شده و اصلا قرصهای تیروئید رو نمی خورم.

    این کامنت گنجایش نتایج سلامتی ام رو ندارن و این نتیجه رو با کلی نتایج دیگه باید تو دوره سلامتی مفصل بنویسم برای سپاسگزاری!

    و اما چندروز پیش که لایو مشترکتون با استاد عرشیانفر رو دیدم و به 3 ماه گذشته فکر کردم، خیلی خوشحال شدم که چقدر تو این 3 ماه تونستم ذهنم رو کنترل کنم و واقعا خیلی اتفاقات خوب رو تجربه کنم.

    استاد من و خواهرم دوتایی تنها در تهران زندگی میکنیم و از خانواده سالهاست دور هستیم.

    وقتی این اتفاقات شروع شد ، از اونجایی که کار من و خواهرم هردو اینترنتیه، و تو منطقه ما نت ضعیف هست اکثرا، ما رفتیم کرج منزل پدرم و فکر کردیم اونجا نت حتما اوکیه

    چون خیلی سال تلویزیون نداریم از هیچ چیز خبر نداشتیم

    رفتیم و فهمیدیم جریان چیه؟!

    راستش رو بگم هفته اول خیلی سخت بود کنترل ذهن، یهو نت قطع شد وکارم تقریبا تعطیل شد، از طرفی من چون در اینستاگرام پیجی داشتم که از سفرهام و سفرنامه هایی که به صورت نوشتاری یا تصویری تهیه می کردم همیشه پست می ذاشتم، دیدم اینستا هم عملا بزور میشه رفت، حالا بزور رفتنش به کنار ، مملو از اخبار و ورودیهای منفی بود، هر بار که وارد میشدم، حالم بد میشد ومیومدم بیرون!

    4-5 روز این شکلی گذشت و به خودم گفتم: نه ریحانه! تو اگه شاگرد خوبی هستی باید ذهنت و ورودیهات رو کنترل کنی و باید اینهمه که ادعا می کنی دارم آموزش میبینم، خودی نشون بدی!

    به دلم افتاد محصول تضاد رو گوش کنم و دو روز پشت سر هم محصول تضاد رو گوش کردم و دیگه تو اینستا نرفتم و خیلی این محصول کمکم کرد.

    وقتی خانوادم میزدن رو اخبار که ببینن چه خبره؛ من میرفتم فایل میذاشتم تو گوشم! دوسه روز بعد بود که استاد اون فایل 50 دقیقه ای رو گذاشتن رو سایت که راجع به همین اتفاقات اخیر بود و من اونو بارها گوش کردم.

    1 هفته ای این شکلی گذشت و حالم یکم بهتر شد اما باز گاهی میرفتم اینستا می‌دیدم واقعا همه استوریا و پستها راجع به همین مسئله است.

    یه شب خدا بهم گفت: برو اینستا رو دی اکتیو کن! گفتم: آخه من زحمت کشیدم برای این پیج، گفت : تو فکر می کنی آینده با این پیج به جایی میرسی؟!

    استاد اون شب تا ساعت 2 تو کشمکش بودم! خدا راست می گفت؛ اون پیج وسیله شرک من شده بود، چون فکر می کردم من در آینده از اون طریق به درآمد شخصی میرسم و کسب و کارم رو راه میندازم.

    ساعت 2 بود که رفتم و اینستامو دی اکتیو کردم (تمرین توحید) و نمی‌دونید از اون روز تا حالا چقدر احساس آرامش خاصی دارم که تا قبل این نداشتم.

    تا اول نوامبر همین شکلی گذشت و من و خواهرم برگشتیم خونه خودمون تهران

    و من همون شب نشستم چکاپ فرکانسی جدید برای خودم نوشتم و تعهد دادم که بشینم و فقط و فقط روی خودم کار کنم.

    کار من چون طوری هست که تابستون بسیار پرباری داشتم ( این رو بگم که همین کارم رو من از خدا خواسته بودم که کارم تو خونه باشه، از لحاظ مکانی آزاد باشم تا بتونم راحت سفر کنم و واقعا خدا این کار رو به سمت من هدایت کرد، یعنی مدیرم خودش اومد دنبال من ) گفتم اشکال نداره، ریحانه کار خلوت شد، این یه فرصته برای اینکه بشینی و روی خودت کار کنی!

    استاد من و خواهرم شروع کردیم روی خودمون کار کردن و تمرین انجام دادن.

    هرروز از صبح تا شب هر چقدر فرصت داشتم فایل گوش میکردم، تمرین انجام میدادم، کامنت می خوندم تو سایت و مقاله ها و نوشته های مریم جان رو تو سایت می خوندم. از تمام فایلای توحید عملی رایگان،یه فایل یکساعت و نیمه برای خودم درست کردم و هرروز گوش میکردم.

    از خدا خواستم خودش هدایت کنه که هرروز چی گوش کنم؟!

    با خواهرم هرروز از قانون و الهامات و هدایتها برای گوش دادن فایلا می گفتیم و باهم به پیاده روی می رفتیم.

    اولین نتیجه مهم اینکه تو محله ای که ما هستیم خدارو شکر اصلا هیچ خبری نبود، یعنی ما حتی 1 بار یه صدایی، یه موردی ندیدیم که نشون دهنده شلوغی باشه و این موضوع قطعا نتیجه کنترل ذهن خودمون بود که هدایت شدیم به این محله ساکت

    استاد همینطور رو خودم کار می کردم و با دیدن سریال سفر به دور آمریکا هرروز به شوق میومدم و اشک می ریختم. یه روز همش به خدا گفتم خدایا من دارم رو خودم کار میکنم دیگه نتایج باید بیاد، چرا هیچی نشونم نمیدی؟! فردای اون روز فایل صحبتهای استاد با عرشیای عزیز اومد رو سایت که من همون روز دوبار نگاهش کردم و انقدر برام پربار بود که خیلی چیزا ازش یاد گرفتم و اونجا بود که خودم رو بستم به فایلهای دوره راهنمای عملی، بخدا قسم استاد اون شب خواب دیدم که دارم به خواهرم می گم : چرا با اینکه ما اینهمه رو خودمون کار می کنیم نتایج نمیاد؟! دیگه نمی‌دونم باید چیکار کنم؟! و خواهرم تو خواب گفت : انقدر که ما به زبون می گیم: وَ کفی بالله وکیلاً ، آیا واقعا خدارو کافی و کارساز می دونیم ؟

    از خواب بیدار شدم و به خواهرم گفتم.

    از خدا هدایت خواستم، گفتم خدایا خودت بگو چه اتفاقی افتاده؟! چه چیزی هست که مانع میشه ؟! هدایتی کن تا درک کنم؟! و همون روز هدایتم کرد به فایل 5 روانشناسی ثروت 1 که در مورد عوامل بیرونی بود و مثال بستنی فروش، و اونجا بود که فهمیدم تمام زندگی و کارم رو ربط میدم به عوامل بیرونی، من فکر می کردم این باور در من درست شده ولی اون شب خدا بهم گفت: نه عزیز من! باید کار کنی

    مدام می گفتم چرا کارم خلوت شده؟! چرا درآمدم مثل تابستون نیس؟! و کلی سوال دیگه! من پولامو خرج نمی کردم مبادا کم بشه ( باور کمبود)

    دوباره چند روز با این فایلها خودم رو بمباران کردم تا جاییکه احساس کردم دلم سفر می خواد، باید برم سفر و ایمانمو نشون بدم. برای خودم خرج کنم. از خدا هدایت خواستم، خیلی وقت بود دوست داشتم برم قشم، تا حالا نرفته بودم و خدا بهم گفت برو قشم.

    برای اینکه مطمئن بشم به هدایتش و اینکه با چه وسیله ای برم، هواپیما سریعتر بود ولی سفر با قطار رو خیلی دوست دارم. زدم رو نشانه من!

    فایل اگه اشتباه نکنم توضیحات محصول راهنمای عملی بود که تو توضیحاتش از بندرعباس و اسکله شهید حقانی و.. گفته بودین.

    گفتم خوب با قطار میرم که خیلی هم برام جذابه و همون روز بلیت قطار رو گرفتم و تصمیم گرفتم برم و اجازه بدم خدا هدایتم کنه. آخه همیشه از قبل همه کارامو می کردم ( تمرین رفتن تو دل ترسها و اجازه دادن برای هدایت و همینطور عزت نفس)

    و باورتون نمیشه استاد، من شب قبلش تو تمرین ستاره قطبی نوشتم خدایا! فردا توی قطار تو همسفر من شو و آدمهایی بیار تو کوپه من که خیلی مثبت باشن حتی عباسمنشی باشن ️ و فرداش دم رفتن خواهرم گفت، چقدر خوبه هم کوپه ایت کسی باشه که به قوانین آشنا باشه و منم گفتم آره من از خدا خواستم همسفرم شه و نشونه هاشو رو کنه!

    رفتم ایستگاه راه آهن و دو تا آقا اومدن به سمتم و ازم پرسیدن میتونم انگلیسی صحبت کنم؟! منم انگلیسیم خیلی خوب نیس ولی گفتم آره یکم بلدم. خلاصه شروع کردن سوال پرسیدن ، پاکستانی بودن و سفر به دور دنیارو شروع کرده بودن. کلی باهاشون حرف زدم و از اونجایی که من خودمم کارم توریسم و گردشگری هست، کلی راهنمایی شون کردم که اگر رفتن فلان شهر، برن کجا و…

    خلاصه دعوتم کردن برم پاکستان و چون آژانس هواپیمایی داشتن ، گفتن همه کارای بلیت و هتلت رو هم خودمون انجام میدیم و استاد همین امروز بهم پیام دادن کی میای؟ ما منتظریم

    خدا شاهده تمام مدت تو قلبم می گفتم خدایا! از بین این همه آدم بی دلیل نیست که اومدن سمت من؛ چون من ازت نشونه خواسته بودم.

    سوار قطار شدم و در طول مسیر با همسفرام صحبت می کردیم.

    بعد از یه ساعتی من هدفون گذاشتم تو گوشم و رفتم تو حال خودم که فایل گوش کنم، یه خانمی که همسفرم بود داشت کاراشو می کرد یهو اشاره کرد هدفون رو درآوردم پرسید : داری عباسمنش گوش می کنی؟! من یه لحظه احساس کردم قلبم وایساد، گفتم آره چطور؟ گفت از صداش فهمیدم و همین شروع صحبتهای ما بود. آنقدر حرفای خوب زدیم که خودم یادم میوفته، به شوق میام.

    اون شب تا صبح من نخوابیدم ، طلوع خورشید رو دیدم و اشک ریختم و سپاسگزاری کردم برای شب خوبی که پشت سر گذاشتم.

    ظهر رسیدم بندرعباس و باز تو لنج تا قشم، کنار کسی نشستم که 20 سال بود قشم بود و خودش گفت هرجا خواستی بری من آشنا دارم، کمکت می کنم.

    هنوز هتل نگرفته بودم، اپلیکیشنی که ازش بلیت خریدم، برام پیام زد که رو فلان هتل تخفیف میتونیم بهت بدیم و من گفتم اینم هدایت خداست.

    رفتم همون هتل و چقدر جای خوبی بود و دسترسیش عالی بود.

    همون روز، اون آقا برد و مرکز شهر و نشونم داد و من رو برد پیش دوستش که تور می فروخت، منم تورهایی که دلم می خواست رو، خریدم و همون شب تور کشتی تفریحی بود، اونم خودش بهم تخفیف داد، بدون اینکه من حرفی بزنم.

    اینم بگم، تو اون چند روز من حتی 1 مورد حرفی از این شلوغیا نشنیدم و انقدر تو قشم آزادی بود که 80 درصد خانمهایی که دیدم بدون حجاب روسری بودن و هیچ کسی باهاشون کاری نداشت.

    اون شب رفتم کشتی و کلا اونجا بزن و برقص بود، موزیک زنده و شادی بود.

    همه یا با یه نفر یا گروهی اومده بودن و فقط من تنها بودم.

    اولش یکم احساسم خوب نبود، حس کمبود بهم دست داد. گفتم کاش یکی کنارم بود و…

    بزن برقص شروع شد و همه خانمها سر جاشون تکون میدادن خودشونو و فقط 2-3 تا آقا وسط بودن و می رقصیدن

    دلم می خواست پاشم برقصم( آخه من واقعا عاشق رقصیدنم) ولی شیطون مدام می گفت: بابا، تنهایی مسخره ات می کنن. پا میشی همه می خندن و هزارتا از این نجواها گفت.

    گفتم خدایا من دلم می خواد برقصم ولی تنهام. خجالت می کشم

    گفت پاشو من باهات می رقصم

    گفتم من تورو میبینم ، اونا که نمی بینن

    گفت پاشو من تنهات نمی ذارم

    و من طی یک حرکت انتحاری پاشدم و رفتم وسط ( تمرین عزت نفس) حالا نجواها هم ولم نمی‌کردند…

    من که وسط رفتم و همه خانوما ریختن وسط و کلی گفتن خدا خیرت بده،

    قر تو کمرمون بود و رومون نمیشد و نمی‌دونید این نوازنده ها چه شوری گرفتن از خوشحالی!

    اونجا بود که فهمیدم چرا خدا گفت تنهات نمیذارم.

    اون شب تا هتل پیاده رفتم و خودم از حرکتی که زده بودم انقدر به وجد اومده بودم که باورم نمیشد و از خدا مدام سپاسگزاری می کردم.

    وارد یه سوپر مارکت شدم که آب و چندتا چیزی که لازم داشتم بخرم، هیچ کسی جز من تو مغازه نبود تا من آب رو از یخچال گذاشتم رو پیشخون، یه آقایی که صورتش رو، شبیه یه دلقک نقاشی کرده بود، یهو از بیرون اومد و یه شکلات گذاشت تو دستم و گفت هر چی برداشتین حساب شده، در امان خدا! و رفت و هر چی نگاه کردم ندیدم کجا رفت؟ یهو غیب شد!

    من که از تعجب خشکم زده بود به فروشنده گفتم این آقا کی بود؟! گفت نمی‌دونم ، یه بنده خدا، کار خیر کرد ، حساب شد همه چی!

    شاید باورتون نشه ولی عین واقعیت بود و من نمی‌دونستم از این نشونه ها گریه کنم یا بخندم.

    هنوزم می گم اون خود خدا بود که به شکل اون آدم اومد، می خواست پاداش بهم بده

    و روزهای بعد که هدایت شدم به چه جاهای زیبایی! تو سریال سفر به دور آمریکا هی تحسین زیبایی کردم و خودم تو اون چند روز فقط و فقط زیبایی دیدم.

    انقدر رابطه های قشنگ دیدم و تحسین کردم

    چقدر جاها بدون اینکه من حرفی بزنم، هزینه هام پرداخت می شد، تو هتل چون صبحانه نمی خوردم، سرویس چایی ام رو رایگان حساب کردن، خود بخود آدما میدیدنم، می گفتن می خوای ازت عکس بگیریم؟!

    استاد واقعا خدا لحظه به لحظه کنارم بود و من حسش می کردم و اگر بخوام با جزئیات بگم صفحه ها باید بنویسم.

    انقدر این سفر به من خوش گذشت و انقدر پربار و پر از نشونه بود که دیوانم کرد.

    از سفر برگشتم و پر از حال و احساس خوب بودم.

    یه هفته ای گذشت و هفته پیش بود، دوباره با خواهرم حرف میزدیم، گفتم من لحظات خوب این سفر یادم نمیره، مدام شکرگزاری می کنم ولی چرا ماهم مثل بچه های دیگه ، مثل هادی ، آزاده، عرشیا، رضا عطارروشن، سیدعلی خوشدل، و … کلی از بچه ها که نتایج ملموس و بزرگ میاد براشون واسه ما نمیشه؟

    منم دلم نتایج بزرگ می خواد ، حساب پر از پول، سفرهای خوب و…

    همون روز خواهرم داشت فایل گوش می کرد یهو اومد گفت الهامی بهم شد که اشکم در اومد. و اون الهام اینه که اینهمه نشونه و نتیجه تو زندگیتون گرفتین، چرا اینارو نمی بینید؟ چرا نمیاید اینارو بنویسید و در موردش حرف بزنید؟!

    همیشه از زاویه ای به اون نشونه ها و نتایج نگاه کردین که احساس قربانی بودن بهتون دست داده و حس کردین از بقیه عقب موندین. حس کوچیک بودن نتیجه هارو دارید که خوب حالا که چی؟! این که چیزی نیست؟! تا همین نتایج رو بابتش سپاسگزار نباشیم، نتایج بزرگ نمیاد.

    اون شب ما دو سه ساعت از معجزه هایی که تو این سالها برامون اتفاق افتاده گفتیم و نوشتیم و اشک ریختیم.

    انقدر احساس هردومون خوب شده بود که به قول استاد لطیف شده بودم

    فردای همون روز پولی، من حیث و لا یحتسب به حسابامون واریز شد.

    تمرین ستاره قطبیم 90 درصدش اتفاق افتاده بود.

    منتظر یه خبر از کسی بودم که 1 ماه بود خبری ازش نبود و یهو همون شب پیام داد اون کار اوکی شده

    و اصلا نمی‌دونید استاد پشت سر هم چندتا اتفاق عالی افتاد

    هی با خواهرم می گفتیم و خوشحال بودیم چون کلیدشو تازه فهمیده بودیم.

    «از یاد نبردن و کهنه نشدن نتایج و همواره سپاسگزار بودن و احساس خوب داشتن»

    این اون چیزیه که من با تکامل تازه بهش رسیدم و تازه می فهمم استاد چی میگن

    استاد من فهمیدم پاشنه آشیل زیاد دارم، اینکه چند وقته عضو سایت عباسمنش هستیم مهم نیست؟! اینکه چجوری رو خودمون کار می کنیم مهمه و حرفای عرشیا خیلی به من هینت داد ، خیلی کمکم کرد که رو این باور که حالا کلی سال باید تلاش کنی تا به کوچولو نتیجه ببینی رو از ذهن من پاک کرد، آخه استاد من 40 سالمه و همیشه فکر می کنم خیلی دیره برای طی کردن تکامل،برای به موفقیت رسیدن، سفر کردن دور دنیا ( آخه من رویام جهانگردیه)، برای وارد رابطه شدن، با اینکه خیلی بیبی فیس هستم و هر کسی که تا حالا خواسته سن من رو حدس بزنه تهش گفته 29 یا 30 سالته.

    شیطون همیشه از این راه وارد میشه، اما صحبتهای شما با عرشیا و فایل 5 و 6 ثروت 1 که راجع به عوامل بیرونی هست و همین فایل امروز که شما از سن و سال گفتین، خیلی خیلی خیلی بهم کمک کردن. همین رابطه زیبای شما و مریم جان کلی تو این چند وقته بهم باور خوب داده و تحسینتون کردم و پشت سر فایل عرشیا، یه فایلی هدایت شدم صحبتهای شما با مدیر فنی سایت، ابراهیم عزیز بود که اون فایل هم باورای من رو زیرو رو کرد. همونجا که شما گفتین من هر کاری بخوام بکنم، نگاه نمی کنم که چه کسی، اونو چجوری انجامش داده، من باور می کنم که اگه کسی انجامش داده پس میشه و ذهنم رو ریست فکتوری می کنم و پیش زمینه هارو در نظر نمی گیرم ومیرم تو دل کار،یعنی به چگونگیش فکر نمی کنم و لاجرم نتایج میاد.

    و اینکه ابراهیم عزیز گفتن من به معجزه های خدا عادت دارم و این شد شروع هر شب تمرین ستاره قطبیم و بخدا هرروز که دنبال معجزه های قبلی زندگیمم، خدا هی معجزه های بیشتر یادم میاره و معجزات جدید نشونم میده.

    استاد، من تو این سه ماه که مردم به اصطلاح در حال درست کردن ایران بودن، فقط دنبال درست کردن باورای خودم بودم و سه ماهه دارم آمریکارو می گردم، نه یه سفر معمولی، سفری که لحظه به لحظه اش پر از توحیده، جهان بینی توحیدیه و تازه می فهمم تمرکز کردن یعنی چی؟! تازه می فهمم هدایت شدن یعنی چی؟! تازه می فهمم تمرکز به زیباییها و هدایت شدن به زیبایی‌های بیشتر یعنی چی؟!

    و تعهد دادم دیگه تو این مسیر ثابت قدم بمونم

    خیلی خیلی خیلی دوستتون دارم استاد و مریم جان و از خدا می خوام مثل ذکریا که بهش باور داد، مثل عرشیای عزیز خودمون که به خود من کلی باور داد، به منم بیشتر و بیشتر باور اینو بده که خدا انرژیه و به همون شکلی در میاد که من می خوام و تکامل فرکانسی ام رو سریعتر طی کنم و نتایج بیشتر بگیرم و بیام با عشق براتون بنویسم.

    چیزی حدود دو ساعته که می نویسم و 25 ساعته چیزی نخوردم و حالم خوبه خوبه!

    به امید دیدارتون استاد و مریم جانم و همه شما اعضای خانواده دوست داشتنی عباسمنش.

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      متین گفته:
      مدت عضویت: 1663 روز

      سلام ریحانه عزیز

      چقدر کامنتت پر از نکته های اساسی بود و چقدر عالی نوشتی و روان و انگار تمام لحظه هارو که نوشته بودی من میدیدم و خوشحالم که انقدر شجاع و قوی و با عزت نفس هستی چیزی که دوست دارم در من هم بوجود بیاد عزت نفس بیشتر که نترسم و تنهایی برم سفر و واقعا دلم میخواد به این شجاعت برسم . چقدر خوشحالم که تنها زندگی میکنی و کنارت خواهرت هست که باهم از قانون حرف میزنین و راحتتر مراقب ورودیهای ذهنت هستی و یکی از آرزوهای من هم هست که کسی با من همراه بشه و بتونم از این قانون و آگاهیها حرف بزنم . مدتی که تمرکزی روی باورها دارم کار میکنم خیلی تنها شدم و هیچ حرف مشترکی بین من و خانوادم نیست و هروقت دوستان میگن که کسی کنارشون هست و باهم دارن روی قوانین کار میکنن بینهایت خوشحال میشم .

      چقدر عالی که سفر تنهایی رفتی و دوست داشتم بیشتر باهات آشنا میشدم و از تجربیاتت استفاده میکردم که کلی درس برام میتونه داشته باشه و یمدتی دخترهایی که تنها سفر میکردن رو تو اینستا دنبال میکردم و چقدر تحسینشون میکردم .

      خوشحالم که نوشته های ارزشمندتو خوندم .

      موفق باشی ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        ریحانه آهنکار گفته:
        مدت عضویت: 4041 روز

        سلام متین عزیز

        چقدر خوشحالم از اینکه کامنت من تونسته تاثیر مثبتی رو شما بگذارم

        منم خیلی روزها تنها بودم و تنهایی رو خودم کار کردم

        الان خدارو شکر خواهرم هست و باهم رو قوانین کار میکنیم

        اما در مورد سفر تنها رفتن باید بگم خوب برای منم خیلی ترس داشت ، بخصوص تو جامعه ما از اول این باور بوده که برا خانمها خطرناک تره و 100 جور باورای غلط، برا منم آسون نبود ولی از وقتی تنهایی رفتم استانبول و اونجا زندگی کردم ، خیلی ترسها در من ریخت.

        فقط باید رفت تو دلش، که مطمئنم شما هم از پسش بر میای

        موفق باشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مصطفی خدابخشی گفته:
      مدت عضویت: 2066 روز

      ریحانه عزیز

      خیلیی از کامنت زیبایی که نوشتی تو فکر رفتم و بارها و بارها از اتفاقاتی که نوشته بودی بوجد اومدم.

      نمیتونم چطور توضیحی میتونه ذهن منطقی رو توجیه کنه ولی تماااام نوشته‌های شما رو میشه نتیجه و فکت دونست از مسیر درستی که طی کردین.

      این کامنتتون و طی کردن مسیرتون و تعهدتون و پیشرفت‌تون و نتایج‌تون همگی گواه مسیر درست و صراط مستقیمه و میشه استناد که قوانین و خداوند در کارند.

      چقدر زیبا خداوند رو توصیف کردین تو جلد اون فردی که بهتون هدیه داد. تحسین میکنم شجاعتت‌تون و همینطور گوش دادن به ندای قلبتون‌رو..چقدددر ساده خداوند رو لمسش کردین و بهش گوش دادین.

      مچکرم بخاطر کامنت رویایی تون و این رو گذاشتم جزو کامنت‌های منتخبی که احساس عالی بهم میده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        ریحانه آهنکار گفته:
        مدت عضویت: 4041 روز

        سلام مصطفی عزیز

        چقدر کامنت شما در پاسخ به من زیبا بود و اشک به چشم من آورد. این پاسخ شما و توصیفی که از کامنت من داشتین و گفتین احساس خیلی خوبی بهتون داده، آنقدر به خود من احساس خوبی داد که ترغیب شدم دوباره بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم و بیشتر کامنت بگذارم که وقتی دوستان خوبم مثل شما احساس عالی پیدا می کنند ، منم حالم بهتر و بهتر میشه.

        ازتون سپاسگزارم که با کامنتتون بهم انرژی مضاعف دادید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3840 روز

      من اون کسیم که این جنس اتفاقاتی که برای تو افتاده را خیلی خوب مستونم درکشون کنم ریحانه جان

      خداروشکر میکنم که هدایت شدم به کامنت قشنگت، تیک پیام هات برایرن فعاله )

      و درست در زمان مناسب و در مکان مناسب پیامتو دیدم و خواندم و لذت بردم واقعا. الهی شکر

      چقدر تحسینت میکنم چقدر اشقی چقدر خالص شدی چقدر خوبی چقدر کنترل دهن نیکنی چقدر قشنگه نشانه ها را میبینی عمل میکنی و چه این گاد وی تراست زیبایی را دیدم و حسش کردم در داستانی که گفتی. افرین

      عاشقتم من عزیزمم ریحانه جان الهی شکر برای وجود ارزشمندت عزیزم

      امیدوارم لحظه به لحظه شاد باشی و جاری، لایق بهترین هایی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        ریحانه آهنکار گفته:
        مدت عضویت: 4041 روز

        سلام محمد جان

        چی نوشتی اخه؟؟ اشکها به چشم من جاری شد به پهنای صورت

        البته که اشک شوقه، از وقتی پیج اینستاگرامم رو دی اکتیو کردم ، بینهایت از این سایت عشق و محبت می گیرم و حسش میکنم، قبلاً هم بود اما تمرکز من اینجا نبود

        با خوندن کامنتت ، رفتم داستان هدایتت رو خوندم و دوباره اشک ریختم، چقدر قشنگ و روحانی نوشتی، تبریک میگم بهت برای اینکه انقدر خوب خودت و قوانین جهان رو شناختی و تبریک میگم برای نتایجت

        در پناه حق و موفق و همیشه در آرامش باشی دوست خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          محمد فتحی گفته:
          مدت عضویت: 3840 روز

          اه خب من باورت میشه میدونستم که میری پروفایل عمومی و داستان هدایت من را میخوانی اینو واقعا حسش میکردم، و این پیامت باعث شد که دوباره خودم برم بخوانمش با صدای بینظیر و فوق العاده آرامش بخش و زیبایی که خداوند بهم اعطا کرد خودم انتخاب کردم، صدایی که یک روزی نمیتونستم بشنومش …

          و چقدرررر مااا تغییررر کردیممم من تغییرر کردم توی این سال ها توی این روزها چقدر حسی تر شدم مثل امروز که برات نوشتم یعنی انقدر خب کامنتت مثبت بود پرانرژی بود پر عشق بود که اصلا قلمم. رفت میدونی رفت … اه خدای من

          چقدر این زندگی قشنگه

          چقدر همه چیز میتونه متفاوت باشه برای من (تو) وقتی که متفاوت نگاه میکنیم و متفاوت هم نتیجه میگیریم.

          چقدر قشنگه این دنیاااا زیبایی هاای بی نهایت این دنیا

          چقدر قشنگه داشتن خواسته مقدس خواسته هااا چقدر …

          ( چقدرم این موسیقی البوم جدیدترین اولافار عزیز که از سبک مدرن کلاسیک بینظیره و ارامه) خداروشکررر

          ریحانه جوون من خیلی تحسینت میکنم عزیزم

          ادمایی که سفر میرن ادمای خیلی شجاعی هستند مخصوصا اونایی که بک پکرن و مخصوص ترش اونایی که هیچ هایکرن، مثل خودت مثل خودم، مثل صحرا دختری از اهل طبیعت.

          ریحانه جان من داستان خلق ثروتت و در پیش گرفتن مسیر عشق و علاقتو تیر ماه یا مرداد بود هدایت شدم توسط یکی از دستای بینظیر خدا برام فرستاد و خواندم از سفرنامه هایی که نوشتی و ثروت خلق کردی

          عاشقتمم من

          از خدا ممنونم که هستی

          و داری روی خودت کار میکنی

          و ثروت خلق میکنی

          و خودتو باور داری باور میکنی توانایی هر چیزی که لازم داری برای خلق کردن همین الانم داری عزیزم

          ان شاا .. که هدایت بشیم در زمان و مکان مناسب ببینیم همو و بشنویم از داستان هامون برای هم برای این دنیا …

          راستی من یک دو سه هفته ای هست که یوتیوبم را شروع کردم طبق الهاماتم … و میدونی واقعاا ما عمده رشدمون را تو مسیربدست میاریم و خود هدف فقط جهت میده و این خدااا اخ اخ اخ عشقققققق خالصصصص منبع چقدر بینظیره چقدر قشنگ هدایت میکنه چقدر قشنگ نشانه میده حرف میزنه بامون چقدر قشنگ اجابت میکنه

          زندگی این روزهای من که جدی تر از همیشه بعد از اواسط مهرماه امسال که خدمتم تمام شد و به خاطر گرفتن پاسپورت و شروع جهان گردی این کارو کرده بودم معجزه واررر تر داره پیش میره چون فقط به نظرم 1٪ عملگراا تر شدم .

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سارا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1481 روز

      سلام سلام عشق من

      ریحانه جانم

      چقدر لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشتی

      رفتم نحوه آشناییت رو هم خواندم

      چقدر تحسینت کردم و می کنم دختر

      الهی صدهزار مرتبه شکر که مجدد داری تمرکزی رو خودت کار می‌کنی

      عزیز دلم ریحانه جاااااانم واقعا وقتی همه چیز رو میسپاری به خدا اینقدر قشنگ برات می چینه که آدم شوکه میشه

      ما فوق تصور آدم اتفاق های زیبا و جالب می افته

      واقعاً وقتی کنترل ذهن می کنی خدا برات شاهکار می کنه

      منم از زمانی که دارم رو خودم کار می کنم هر روزم پر از معجزه است

      الهی شکر بابت هدایتمون به این مسیر توحیدی و راحت و لذت بخش

      الهی شکر بابت استاد و مریم جان

      الهی شکر بابت دوستان هم فرکانسی

      الهی شکر بابت این سایت پر از خیر و برکت و کامنت های بی نظیر دوستان

      می بوسمت عزیز دلم

      برات بهترین ها رو آرزو می کنم

      در پناه خدا باشیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم کرمی گفته:
      مدت عضویت: 2277 روز

      به نام رب، سلام ریحانه عزیز من زهرا کرمی هستم چقدر زیبا نوشتی اشکم در آمد خیلی لذت بردم چقد آگاهی دادی خیلی از پاشنه آشیل هام فهمیدم دوست عزیز برات آرزوی موفقیت می کنم و تحسین می کنم این شجاعت و تو دل ترس ها رفتن خداوند چقدر زیبا هدایت کرد موفق باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2517 روز

    سریال سفر به دور آمریکا قسمت 180

    به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باروها و افکارم

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و همه ی دوستان خوبم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ

    اول از همه چه بک گراند زیبایی خیلی رنگ بک گراند رویایی شده

    چقدر لباسهاتون هماهنگ شده با این بک گراند

    این خنده ای که بر لب شما و مریم جانه فرکانس رضایت عمیق رو داره به من منتقل میکنه

    و صدای شما استاد که قشنگ نشان از انرژی بالاتون داره

    و البته دندان های سفید شما و مریم جان که نشان از دوره سلامتی داره که من خودم هم ی مدتی که صددرصد عمل میکردم به دوره سلامتی تجربش کردم و میدونم دلیلش چیه

    خلاصه همه چی با هم مچ شده تا ی سری آگاهی های دیگه ای بیان بشه و البته که قوانین اصلی و ثابت جهان هم باز مرور و یادآوری

    بحث سن شد و باورهای گره خورده به اون در ملت ما و تفاوتش با باورهای مردم آمریکا

    همون فاکتوری که توی ذهن ما عجین شده بود با خیلی از مسایل مثل کسب و کار و ازدواج و لذت بردن از زندگی و شما توی دوره ثروت یم خیلی منطقی ارتباط اون با ثروت رو به عنوانن یک عامل موثر رد کردین و توی سریال سفربه دور آمریکا هم ما به عینه دیدیم که این فاکتور ربطی نداره به کار کردن و حتی ازدواج و لذت بردن از زندگی چون بارها و بارها دیدم که خیلی از افرادی که توی فروشگاهها و استیت پارک ها کار میکردن سنشون بالا بود

    چون دیدم توی مکان های تفریحی هم حضور داشتن چه توی کروز چه توی استیت دارک ها چه توی جزیره ها و ……

    و حتی دیدیم که با سن بالا بقول خودمون تجدید فراش کرده بودنو بچه ی کوچیک داشتن و حتی دوست دختر داشتن

    و همه ی این ها خط بطلانی بود بر اهمیت فاکتور بیرونی مثل سن و ارتباط اون با اتفاقات زندگی ما

    فاکتوری که هرچند من نوعی روش کار کردم و بهتر شدم توش اما خیلی ریشه دار و عمیقه و باید مدام روش کار بشه که این عدد دورقمی تعیین کننده مسیر زندگی یک انسان نیست

    البته خوشبختانه ما ی همسایه داریم که 70 سال شاید هم بیشتره اما خیلی سرحال وقبراقه و همیشه مشغول فعالیته و هر وقت من این رو میبینم همش تحسینش میکنم که توی این سن داره کار میکنه و مستقله و درآمد کسب میکنه

    ی یادی شد از اینترنت ماهواره ای ایلان ماسک و تحولی که این فرد تونسته توی جهان ایجاد کنه با قدرت حل مسا له اش .ان شا الله که ما هم بتونیم از این عمت بزودی برخوردار بشیم و هدایت بشیم به جایی که بقول شما اینترنت نامحدود با سرعت بالا هست حالا که نمیزارن اینترنت ماهواره ای استفده بشه توی ایران قرار نیست ما بجنگیم قراره روی خودمون کار کنیم که هدایت بشیم به جایی که آلردی وجود داره

    خیلی کنترل ذهن میخواد آگاهانه بخوای از فضای اینترنت چند روز دور باشی اما ما هم تجربه کردیم از وقتی که هماره شدیم با استاد وقتایی که اینترنت نیست خیلی مثل بقیه توسر خودمون نمیزنیم که چرا اینجوریه و دیگه بدبخت شدیم مثل اکثریت جامعه چون اونقدر فایل و محصولات داریم که اگه شبانه روز هم روش متمرکز بشیم وقت کم میاریم

    وای اونجایی که بخشی از کامنت مینا جان رو خوندین که من قبل خونده بودمش و استاد شروع کرد به صحبت کردن درمورد آگاهانه دیدن زیباییها و تمرکز کردن بر اونها ی درکی برای من حاصل شد چون دیشب داشتم قرآن میخوندم رسیدم به این آیه های سوره ی انعام که :

    لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو لطیف الخبیر

    قدجاء کم بصایر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها و ما ان علیکم بحفیظ

    رفتم سرچ کردم ریشه ی بصر 148 بار توی قرآن تکرار شده که 4 تاش توی همین 2 آیه است و برای معنی این کلمه 3 حرفی نوشته بود مراد هم شم فیزیکی و قوه ی بینایی هست و هم بینایی دل

    من برام جای سوال بود که چرا از بصاء ر استفاده کرده چون توی خیلی از جاهای قرآن از آیات استفاده شده

    که الان فهمیدم منظور خداوند دیدن زیبایی ها بوده چون خیلی از آیات و نشانه های خداوند قابل رویت نیستن همونطور که خیلی هاش قابل رویت هستن اما توی این آیه تاکید شده روی چیزهایی که اولا قابل رویت هستن و بعدش هم برای ما انسان ها قابل درک

    و جالب ترش اینه که که خداوند میگه هر کسی اینها رو ببینه به سود خودشه و هر کسی اینها رو نبینه و کور کنه خودش رو آگاهانه از دیدن اینها و نبینه اینها رو به ضرر خودشه

    چقدر قشنگ خداوند داره مفهوم فرکانس رو اینجا توضیح میده همون چیزی که استاد شما میگفتین که قرآن ی کتاب فرکانسیه

    توجه به زیباییها برای انسان سوده و ندیدن اونها ضرر دیگه با چه زبانی باید خداوند این اصل رو توضیح بده

    میدونین وقتی آدم قرآن رو میخونه و بعد این سریال رو میبینه بهتر درک میکنه که خداوند چی گفته البته در صورتیکه قبلا توضیحات استاد رو در مورد فرکانس و مفهومش شنیده باشه و با این مفهیم آشنا باشه

    و چقدر قشنگ آخر آیه میگه که هر کسی خودش باید این کار دیدن و تمرکز کردن رو انجام بده و پیامبر مسوولیتی در این قبال نداشته که اونها رو بکشه به سمت زیباییها و مراقب اونا باشه که حتما این کار رو بکنن

    بله مینا جانن درست میگن این دو هفته ای که گذشت من خودم انواع تجربه ها رو داشتم اینجا مثل اون صحنه های سفر از کوههای مه گرفته تا برف و هوای سرد بیرون و هوای گرم داخل و غروب رویایی و نم نم و شبنم بارون چای آتیشی و کباب روی ذغال و ….

    بله استاد جان من الان مدتی هست که آگاهانه از یک سری از عزیزانم خودم رو دور کردم چون میددیم که توجهشون به اتفاقات منفیه و خواه ناخواه ذهن من هم درگیر میشد چون با اونها زندگی میکردم و البته میدیدم اثرات این توجهات رو توی زندگیشون که همیشه درگیر مسایل مالیشون بودن .اولش خیلی استرس و ترس داشتم که تصمیم درسته یا نه ولی الان خیلی راضی هستم از این تصمیم و در سکوت و ٰآرامش و بدور از هرگونه ورودی منفی دارم زندگی میکنم و جهان هم تنها دوستم رو که باهاش در ارتباط بودم و ی سری مشکلات در زندگیش داره رو توی این مدت از من دور کرده که دیگه عملا ایزوله ی ایزوله باشم

    وای که یادآوری اون مکان بکر و مخصوصا اون رودخونه ی زلال و شفاف چقدر حس خوبی بهم داد اونقدر تصاویر اون قسمت واضح و شفافن توی ذهنم که اصلا فکر نمیکنم از ذهنم پاک بشن چون زلالی و پاکیشون الهی و مقدس بودن ی نمودی از ذات اقدس الهی بودن که انگار اومدن توی قلب من که جایگاه اصلیشون بودن قرار گرفتن و چون ذات مقدس خداوند ابدیه این تصاویر هم ابدی خواهدند بود در ذهن ما

    و یادآوری اصل تجسم و ویژگیهای تجسم صحیح که من رو برد به دوره دوازده قدم و خاطرات اون دوره و اتفاقات خوبی که با اون دوره تجربه کردم رو برام مرور کرد

    ذکر کردن مرز ایمان و شرک توسط جمال عزیز که شکر گزاری یا عدم شکر گزاریه و این مفاهیم رو من اولین بار از زبان استاد شنیدم چون همیشه برام جای سوال بود که این کافران و مشرکانی که خداوند توی قرآن ازشون صحبت میکنه به چه کسانی اشاره داره و فکر میکردم طبق ورودیهای غلط کافر یعنی کسی که نماز نمیخونه و روزه نمیگیره و از این حرف های بی معنی و تازه بعد از آشنایی با استاد و شنیدن فایلهای توحید عملی مفهوم شکر و کفر رو فهمیدم و نقش شکر گزاری و از اونجا به بعد بود که سعی کردم ویژگی شاکر بودن رو در وجود خودم بسازمش چون نداشتمش یا بهتر بگم فراموشش کرده بودم و الان خدا رو شکر وقتی به اطرافیان نگاه میکنم تازه میفهمم که من چقدر تغییر کردم

    چه جمله های ی کلیدی استاد گفتن :

    اینکه اگر زیباییها رو در لحظه حسشون کنیم و درکشون کنیم اونوقت هیچ زیبایی برای ما تکراری نمیشه

    اینکه سپاسگزاری مرز بین خدا و شیطانه ک دیگه ناشنه از این بهتر که بدونم اگر سپاسگزارم اگر حالم خوبه یعنی خدایی هستم و گرنه شیطانی دارم عمل میکنم

    و درک واژه هدایت با این سریال که ی زمانی برای من هم نامفهوم بود که یعنی چی خدا ما رو هدایت میکنه اما با دیدن وقایع این سفر کم کم برام این مفهوم قابل درک شد

    و باز هم ی جمله ی کلیدی :

    داشتن بدن سالم یعنی داشتن ذهن سپاسگزار

    و واقعا من خودم هم تجربه کردم که از وقتی که با استاد آشنا شدم تاثیر این بینش جدید روی بدنم دیدم و توی این 4 سال فقط دو سه بار سرما خوردم

    وقتی که ما به آدم ها اعتماد میکنیم و ادامه میدیم به این روند جهان افرادی رو به سمت ما هدایت میکنه یا ما رو به سمت افرادی میبره که اونا هم به ما اعتماد میکنن و این رابطه دو طرفه میشه و هی پایدارتر

    وقتی که خودت صادق باشی آدمهایی وارد زندگیت میشن که اونها هم صادق هستن

    و این سیتسم جهانه و سیستم جهان دقیقه همون شعر معروف مولانا :

    در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

    گرم گرمی را کشید و سرد سرد

    قسم باطل باطلان را می‌کشند

    باقیان از باقیان هم سرخوشند

    ناریان مر ناریان را جاذب‌اند

    نوریان مر نوریان را طالب‌اند

    و شما استاد خودتون مصداق کامل این ابیات هستین که هرجوری که خودتون هستین که الیته این رو ساختین در وجودتون افراد دور و برتون هم همونجورین

    مریم جان شما هم لیاقت زندگی با استاد رو داشتین که الان کنارش هستین و اینجوری دستتون رو که نشان از تشکر خالص شما داره رو بر شونه ی استاد میزنین

    به امید روزی که ما هم همینجوری بشیم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 148 رای:
    • -
      امیر آهنگری گفته:
      مدت عضویت: 1701 روز

      سلام دوست عزیز

      تحسین میکنم برای این کامنت زیبایی که نوشتی خیلی زیبا بود خیلی

      و تحسین میکنم این درک بالات از قوانین چقد زیبا قوانین ب زبان ساده نوشتی

      من خیلی وقته که کامنتهای سایت میخونم کامنتت واقعن خیلی خیلی زیبا بود پر از محتوا تبریک میگم بهتون برا این نگاه زیباتون ب اطراف اطرافیانتون و جهان و قوانین جهان

      ممنون برای آیه قران که گفتید و یاداوری قانون

      دعای اول کامنتت خیلی زیبا بود

      و خداوند میگه هر کسی زیبایی هارو ببینه ب سود خودشه

      و سلامتی که من هم با افکاردرست سالم هستم چندین ساله ب لطف الله مهربان

      حتی بدون قرصی چیزی سه سال خدایا شکرت

      دیگه دوره سلامتی که معجزه ها کرد برای من

      و در دوره سلامتی هم ارزوی موفقعیت دارم براتون و مطمئنم با این درکتون از قوانین موفق میشد

      آرزوی

      سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2517 روز

        سلام بر آقا امیر ببخشید فکر کنم پاسخی که برای آقای درخشان نوشته بودم رو اشتباهی اینجا تایپ کرده بود.ایرادی نداره پیش میاد .میخواستم بابت پاسخی که نوشتین ازتون سپاسکزاری کنم .من هم همیشه صفحه ول سایت رو چک میکنم و اسامی دوستان رو میبینم که توی قسمت محصولات و فایل های دانلودی و عق کل فعال هستن و اسم شما رو هم دیدم بارها .منم تحسین میکنم اراده و پشتکارتون رو در وقت کذاشتن و خوندن کامنت ها که یقینا سودش اول به خودتون برمی گرده و بعد هم نصیب ما میشه .موفق تر باشید در همه ی زمینه ها

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد دِرخشان گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام بر نسرین عزیز

      واقعا همیشه از خوندن کامنتهای زیبا و گوهر بار شما لذت میبرم

      چقدر عالی که میتونید به راحتی هر آنچه که می‌خواهید را بنویسید

      تحسینتون میکنم

      اشاره به سن و سال که فقط یه عدد دو رقمی هستش و از قدیم گفتن دلت باید جون باشه،و همسایتون که داره کار میکنه و از زندگی لذت میبره

      اینترنت ماهواره ای ایلان ماسک که داره کم کم کل جهان را پوشش میده

      خوشحالم در طی این 4 سالی که با استاد و این راه بودید هیچ گونه بیماری نداشته اید

      از خدای بزرگ موفقیت روزافزون شما را خواستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2517 روز

        با سلام خدمت آقا محمد .بقول خودتون برید کنار که آقا محمد اومد. سپاسگزارم از تمجید شما .منم تحسین میکنم فعالیت مستمر شما رو در سایت که در قسمت های مختلف داره خودش رو نشون میده قطعا این وقت گذاشتن ها و کار کردن های روی خودتون اثرات ماندگارش رو در زندگی شما گذاشته و خواهد گذاشت . پویاتر باشید با مدد الله یکتا و البته انتخاب خودتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2517 روز

        سلام بر آقا محمد عزیز .سپاسگزارم از لطفتون .منم تحسین میکنم فعالیت مستمر شما رو توی بخش کامنت ها و نوشته های زیبایی رو که به یادگار میزارید هم برای خودتون و هم بقیه ی دوستان که همیشه توی صفحه ای اول سایت اسم شما توی اسامی فعال سایت هست . این اراده و پشتکار شما قابل تحسینهو یقینا نتیجش هم در درجه اول به خودتون بر میگرده .موفق و موید باشد در پناه ایزد منان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1295 روز

      سلام و درود فراوان

      احسنت به شما بابت این کامنت ارزشمند و عالی. سرچ قرآنی تون بی نظیر و زیبا بود ، همون‌جوری که خداوند در توصیف اهل ایمان میگه «مومنان کسانی هستند که وقتی ذکر خدا میشه قلبهاشون جلا پیدا میکنه، و اگر آیات خداوند براشون خونده بشه بر ایمانشون افزوده میشه»

      داشتم کامنتتون رو میخوندم ، این اسب چموش ذهن یهویی رفت توی گذشته ها . بیادم آورد اون مواقعی که کتاب میخوندم و فایلهای صوتی گوش میدادم.

      بعد گفتم من دیگه کتاب مطالعه نمیکنم، ولی باز به خودم گفتم پس این کامنت ها چیه ؟! اینها مگه مطالعه نیست؟ کتابهای منحصر به فردیه که نمونه اش جایی دیگه پیدا نمیشه. توی هیچ قفسه و فروشگاهی نیست به جز عباسمنش دات کام.

      بعداً یاد یه جمله افتادم از شخصی بنام کوین ترودو که چند سال پیش یه سری فایلها پخش شد ازش که در مورد گروه های مخفی صحبت میکرد که علتش چیه گروه های مخفی اینقدر ثروتمند هستن، در خلال صحبتهاش می‌گفت اینها به شدت اهل مطالعه بودن، و در مورد کتابهایی حرف میزد که اصلا توی فروشگاه ها و قفسه های کتاب عمومی پیدا نمیشن، می‌گفت اونجا مثلا من شاگرد استاد عباس منش هستم میرم خونه استاد، استاد کتاب از قفسه کتابخونه خودش بهم میده ، اجازه عکس گرفتن ندارم ، اجازه ضبط صدا ندارم و فقط مجازم کتاب رو بخونم و در موردش با استاد صحبت کنم و برگردم بیرون و اون بیرون اجازه صحبت کردن با کسی رو ندارم در مورد اون مطالب.

      دیدم چقدر جالب به صورت ناخودآگاه ما هم همون روش رو در پیش گرفتیم. اینجا بر اساس کامنت هست. الان این سرچ موضوعی شما که یه تحقیق قرآنی محسوب میشه و اشاره به نکات طلایی قوانین حاکم بر جهان داره، تمرکز بر نعمتها و زیبایی ها ، از 85 میلیون جمعیت ایران ،چند نفر الان به این سرچ شما دسترسی دارن ؟؟ پس واقعاً اینها عین راز میمونه که نیازی نیست ما راز نگهش داریم ، به صورت طبیعی 99,999% افراد در مدار دریافتش نیستن. و چقدر این موضوع لذتبخش میشه وقتی میبینی چقدر از اکثریت جامعه به دور هستی .

      «و قلیلٌ من عبادی الشکور»

      در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        نسرین سلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2517 روز

        سلام به آقا حمید عزیز .آقایی که بقول خودش کودک درونش فعاله و شیطان و البته با نمک .سپاسگزارم .چقدر جالب بود مقایسه ای که کرده بودین در مورد گفته های اون فرد و سایت استاد البته من اون فرد رو نمیشناسم ولی این توضیحاتی که داده بودین برام جالب بود . چقدر دیدگاهتون در مورد سرچ قرآنی من زیبا بود و و تفسیر زیبایی ازش کرده بودین . بله استاد فردی بود که من رو با قرآن آشنا کرد البته خیلی از بچه های سایت رو . خدا رو شکر میکنم برای داشتن دوستان آگاهی مثل شما و تحسین میکنم فعالیت مداومتون رو توی سایت که اول به خودتون کمک میکنه و و بعدش هم به خواننده هایی مثل من . موفق تر و شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر و خوشبخت تر باشین با کمک الله یکتا و البته تصمیم خودتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مونا نیک پور گفته:
    مدت عضویت: 2751 روز

    سلام سلام

    وای که این قسمت من رو شگفت زده کرد

    چند روز بود که دوست داشتم داستان آشنایی آقای عباس منش و خانم شایسته رو بدونم

    گفتم حتما تو یکی از قسمتها گفته شده کاش بتونم اون قسمت رو پیدا کنم اما گفتم تو این همه قسمت

    ؟؟؟؟؟

    و امروز وای من هنگ بودم هنگ هنگ

    و چقدر خوشحال شدم

    و این فایل رو دیگه نفهمیدم چه جوری گوش دادم

    خانم شایسته ممنون و مفصل‌تر بگید که کیف کنیم

    یه مطلب من بعد از 4 سال که باور نکرده بودم الان یک ماهه که دوباره وارد سایت شدم و دارم روی خودم کار میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    اصغر کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 2391 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته ی شایسته

    چقدر کامنتهای دوستان زیبا وهرکدوم از یک زاویه زیبایی‌های سفر به دور آمریکا را مورد بررسی قرار دادن وهریک از عزیزان چه آنها کامنت شون خوانده شد وچه آنهایی که وقت نشد شاگرد بخونه واستاد هم با بیان شیوا خودشون مورد تجزیه تحلیل قرار بدن وبا بیشتر این حس زیبابینرو درما تقویت کند تا ما بیشتر از این قانون اله که احساس خوب مساوی اتفاق خوب رو در زنگی مون در راه رسیدن به خواسته هایمان استفاده کنیم اساس کار توجه توجه وتوجه آگاهانه وارسال فرکانس خودمون به جهان هستی است

    چقدر اقاجمال عزیز زیبا درک کردن مسیر حرکت رو وچه زیبا گفتن توجه بهزیبایی فقط در بیان کلمات وانتخاب نوع جملات زیبا نیست بلکه فرکانسی که در این لحظات زیبا وشعف آور رو ما به جهان مخابره میکنیم مهم است

    سالها دعاهای مختلف خوندیم و هنوز هستند که همچنان می‌خوانند اما دریغ از یک دل خوش ویا یک حال خوب

    دریغ از یک گشایش در کارمون وازانجا که نتیجه نداشت جالب‌تر این که میگیم حتما خدا صلاح ندونسته یا کم دعا خوندیم یا هنوز به اون درجه بالا نرسیدیم که خدا مارو بپذیره و……….

    البته این مطالب که گفتم گذشته خودم بیان کردم وحرف های توخالی سالها عمرم هیچ نتیجه ای برای من نداشت

    چرا که امروز میفهمم که قانون چیز دیگه است قانون تمرکز توجه بااحساس تمام به خواسته است که جواب میدهد نه استفاده ازکلمات به ظاهر زیبا ازدیدمردم ودهن پرکن گول زننده ومیبینیم آنها که هنوز بر همان روال به اصطلاح ذکر مداوم می‌گویند چگونه اند

    آفرین بر اقاجمال عزیز موشکافانه قانون تمرکز برزیبایی ها برای من تشریح کرد واستادهم زیباتر توضیح دادن

    خدا رواشاکرم که دراین مسیر بادوستان آگاهتر ازخودم درحرکتم هرروز بر آگاهی وشناخت خودم واستفاده ازقوانین جهان هستی استفاده میکنم

    از شا استاد گرانقدر وخانم شایسته مهربان هم سپاسگزارم

    همیشه سالم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  7. -
    سمانه آقاجری گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    سلام به استاد عزیزم به مریم خانم زیبا به دوستای خوبم به خانواده ای که جای امن زندگی منه وقتی میام تو سایت

    من از وقتی عضو شدم سعی کردم همش زیبایی هایی ها رو ببینم

    آره آره من تجربه کردم من وقتی سریال سفر به دور آمریکا استاد نگاه میکردم و چقدر از طبیعت لذت می‌بردم من عاشق طبیعتم عاشق سفرم و کیف میکردم وقتی میدیدم درخت ها رو خصوصا درخت های رنگی رنگی نارنجی قرمز و من از ته دلم میگفتم وای خدایا چقدر قشنگن این رنگ ها انگار نقاشی

    آقا ما هدایت شدیم به سفر شمال و چقدررررررررررر لذت بردم چقدر هر لحظه هدایت خدا رو می‌فهمیدم چقدر درک کردم که من فرکانسش فرستادم

    قبلش برای پیدا کردن کلبه ده روز بیشتر ما دنبال جایی بودیم که کلبه چوبی باشه و تو جنگل باشه ویو خوب داشته باشه داخل کلبه قشنگ باشه خلاصه اینقدر گشتیم گشتیم تا گفتم خدایا به قول استاد ما رو هدایت کن به مکان درست

    بعد یهو خواهرم تو پیج یه ویلا پیدا کرد و ما دیدیم همه چیش اوکی هست.

    تو سایت زده بود شبی 1 تومن که درصدی برای سایت بوده و درصدی برای صاحب کلبه

    ما شماره صاحب کلبه رو پیدا کردیم و زنگ زدم گفتم شبی چند گفت من زدم شبی یه تومن

    گفتم نه ما کمتر می‌خوایم و سریع گفت باشه شبی 800 ، منم گفتم هماهنگ میکنم اطلاع میدم

    خلاصه بعد پنج دقیقه پیام داد که اگه سه شب بخونید جمعا 2 تومن حساب میکنم و یعنی از 800 کمتر

    خب من همون لحظه گفتم حس خوب اتفاقات خوب ، مکان درست زمان درست

    این سفر بهترین سفر بود از همه لحاظ از جایی که بودیم از. آدم ها ، از راننده ها همه همه همه همه انگار دستان خدا بودن که به ما خوش بگذره.

    ما با پرواز رفتیم و جایی که کلبه گرفته بودیم از رشت فاصله داشت

    من با صاحب کلبه که یه خانم بود در ارتباط بودم گفت ماشین می‌فرستم براتون اگه مشکل ماشین دارید منم گفتم چه بهتر آدرس رو اینجور بهتر می‌دونه

    وقتی رسیدیم همسرش رو فرستاده بود

    خلاصه کنم که با چه ذوقی وقتی رفتم دیدم جایی که کلبه گرفتیم از تصورم هم بهتر بود و من از خوشحالی می پریدم هوا

    شب برای آشنایی با صاحب کلبه که نزدیک کلبه مون خونه داشت رفتیم پیششون یهو گفت که اصلا شوهر من دنبال مسافر نمیره اولین بار که رفته

    و من همون لحظه فهمیدم که بخاطر فرکانس های منه

    همونجا شاید باورتون نشه شب اومدم بخوابم اشک تو چشام جمع شده بود از حس خوب از فرکانسی که فرستاده بودم و دریافتش کردم گریم برای خواسته های دیگه م بود که چقدر لذت داره وقتی به خواسته هات برسی

    خدایا شکرت میکنم خدایا دوست دارم دوست دارم و تنهام نزار

    سفر من پر از هدایت بود اگه دوست داشتید واستون تعریف کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1295 روز

      سلام و درود به شما

      چقدر لذت بردم از این خاطره دلچسب و تحلیل اون بر اساس قوانین …

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر

      چقدر زیبا و توحیدی و فرکانسی بود و لذت بردم از اینکه اینقدر عالی زیبایی های این موضوع رو بیرون کشیدین. همین خاطره برای یه آدم عادی ، خیلی عادیه … ولی اینکه شما اینجوری موشکافانه زیبایی هاش رو تحلیل کردین ، باعث احساس خوب خودتون و گسترش احساس خوب بین بقیه دوستان شده. من که خیلی لذت بردم و طبق قانون بدون تغییر خداوند احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب .

      پس بزن بریم برای جمع آوری نتایج طلایی. همین که الان احساسمون خوبه یعنی نتایج خوب در راهند

      بقول آمریکایی ها :

      The Bests is yet to come

      در پناه رب العالمین جان عزیز همواره در مدار دریافت عالی ترین ها باشید ، همانگونه که خودش بخشایشگر بینهایته.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      منصور رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 1688 روز

      سلام و درود خدمت سمانه خانم عزیز و محترم

      کلی کیف کردیم از کامنت زیبا و قشنگتون و سعی کردیم ک همون احساس و هم داشته باشیم که شما داشتین

      چقد خوبه که آدم احساس خوب داشته باشع و باورهای خوب ک اینچنینی مورد هدایت خداوند قرار بگیره و وقتی ک خودمونو میسپاریم به دستان بی نهایت خداوند ، خداوند هم مارو به بهترین شکل ممکن هدایت میکند به سمت زیبایی ها

      واقعا خیلی خوب هست که بر خلاف جریان جامعه ما داریم مسیر الهی رو قدم میزاریم و تجربیاتی متفاوت از دیگران داریم زندگی و تجربه میکنیم خدایا سپاسگذار هستیم بخاطر این نعمت بی نظیر سایت

      خیلی خوشحال میشیم سمانه خانم عزیز ک تجربیات خودتونو از هدایت های ک در این سفر داشتین با ما به اشتراک بزارین تا کنار هم در مسیر الهی و ربانی درکمون از قوانین بالا و بالاتر بره

      در پناه حق ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمانه آقاجری گفته:
        مدت عضویت: 1083 روز

        خیلی ممنونم آقا منصور

        لذت حس قوانین از اتفاقاتی که برات میوفته خیلی بیشتره

        من از وقتی با سایت آشنا شدم خب با تضاد سختی مواجه شده بودم و همیشه بعد از اون وقتی از قانون استفاده میکنم دوستدارم نتیجه ش ببینم و اون خوشحالی بخاطر رسیدن به خواسته نیست بخاطر اون قانون س بخاطر نتیجه فرکانس های تو

        که ببین اگه اونجا دلت گرفت اما زود گفتی خدا هست زود گفتی احساس خوب اتفاقات خوب

        اگه صبوری کردی

        اگه کنترل ذهن کردی

        نگاه ببیین این نتیجه ش بود ها

        مثل سفر ما

        که هر صبح بیدار میشدم لذت بیشترم و ذوقم بخاطر انفاق هایی که بود که دوستداشتم بیفته و ربطش بدم به قانون

        سفر ما پر از هدایت بود

        ما 3 خانم بودیم که تنهایی رفتیم شمال و اولین تجربه مجردی بود

        خدا واسمون آدم های قرار میداد که همه جا امنیت و شادی و لذت بود از راننده ماشین بگیر تا مغازه دار و…..

        قبلاً تو سفر پیش میومد که آدم بخاطر اختلاف نظر خستگی و.. بهم بریزه ولی توی این سفر من آگاهانه کار کردم روی خودم که هر چی از ماشین جاهای دیدنی، غذا، اطرافم لذت ببرم به جاهای قشنگ تر آدم های بهتر هدایت میشم و تازه هم سفر هامم لذت میبرن.

        من خیلی دوستدارم کوچک ترین تغیرات رو که دارم این مدت با قانون کار میکنم ربط بدم بهم که بتونم تو این مسیر بمونم.

        قسمت 10 نتایج دوستان هم هدایت شدن به شغلم رو گفتم اگه دوست داشتید میتونید مطالعه کنید

        امیدوارم هر جا هستیدهدایت خدا رو جهت رسیدن به خواسته هاتون به وضوح ببینید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      سلام و درود به شما دوست عزیزم سمانه جان ممنون سپاسگذارم برای این تجربه ی فرکانسی که کامنت گذاشتید چقدر لذت بردم انگار داشتم کتاب می خوندم چون اینقدر شیوا و روان و ساده این سفر بینظیر رو نوشتید که منم یهویی دلم خواست ‍️

      خدارو شکرت که به کامنت زیبا و پر محتوان هدایت شدم

      خدارو شکر که شما هم به چنین سفر فوق العاده ای هدایت شدید

      خدارو شکر که از هر لحاط در مدار درست بودید

      خدارو شکر که لبخند رو بر چهره ی من نشانید

      خدارو شکر احساس منو غرق شکر گذاری کردید

      خدارو شکر که از طریق هدایت الهی در زمان درست و مناسب و در مکان درست و مناسب و در همزمانی های درست و مناسب هدایت شدید تا بهترین اتفاق های خوب و عالی رو تجربه کنید و همچنین در روابط هم فوق العاده بودید که به

      چنین افراد درست و مناسبی هدایت شدید که از هر لحاظ برای شما خیر و خوشی و برکت و نعمت شد

      خدارو شکر

      واقعا چقدر خوبع که قوانین رو آنقدر در خودتون تقویت کردید که این مسیر سفر تون هم طبق قوانین الهی فرکانس درست و مناسب رو دریافت کردید خدارو شکر و بهتون تبریک میگم وتحسین تون کردم

      سمانه جان بازم از این زیبایی های فوق العاده عالی بنویس تا قدرت تجسم و تصویر سازی ذهن مون پر رنگ تر بشه

      عزیزم برات بهترینع بهترین ها رو آرزومندم و بقول دعای همیشگی زیبای استاد عزیزم

      هر کجا که هستید در پناه الله مهربان شاد و خوشبخت و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

      روز و شبت وفق مراد عزیزم

      ممنون و سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مهران احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2718 روز

    Salam Dear ostad and Mrs shayesteh

    I am so grateful for this wonderful guidance and speech, it was amazing

    I learned a lot from this file

    You look so beautiful and I learn every day new from you

    Thanks for your uplifting file and sharing your guidance and knowledge with us

    This knowledge will help us to improve our quality of life and living life continously

    I hope you share more this kind of file

    Thanks

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  9. -
    الی گفته:
    مدت عضویت: 3369 روز

    سلام استاد عزیز و مریم عزیزم

    چقدر صحبت ها و کامنت هایی که دوستان ثبت میکنند زیباست و هر کدوم دنیایی از نکته است و چه انشای زیبایی دارند. من از بچگی خیلی دوست داشتم که انشای خوبی داشته باشم و کلا نویسنده خوبی باشم ولی خب دروغ چرا، استعداد نداشتم و همیشه انشاهامو مادرم مینوشت! :)

    ولی جدای از شوخی واقعا لذت میبرم از خوندن کامنت ها و اینکه بچه ها به چه نکات ظریفی اشاره میکنند و حسی که اون لحظه دارند رو توی کامنت می نویسند واقعا حس خوبی بهم دست میده. و همینطور وقتی میبینم که اکثر دوستان بعد از اینکه به قانون عمل کردند چه نتایج فوق العاده ای گرفتند و به زیبایی ها هدایت شدند ایمانم قویتر میشه.

    من هم دقیقا همین تجربیات را داشتم. از وقتی که آگاهانه به زیبایی ها توجه کردم و تمرکزم رو از حواشی و اتفاقات بد برداشتم زندگی به یه شکل دیگه دراومد و خیلی خیلی همه چیز زیبا و قشنگ شد و فقط میتونم از ته قلبم بگم خدایا شکرت. خدایا شکرت به خاطر همه خوبی هات به خاطر همه نعمت هات و همه زیبایی های توی جهان.

    از شما استاد عزیز ممنونم بابت همه درس هایی که توی این چند سال به ما دادید و ما رو با زیبایی ها آشنا کردید. امیدوارم همیشه سالم و تندرست و شاد باشید. امیدوارم یک روزی شما دو عزیز رو از نزدیک ببینم. شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  10. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیز، خانم شایسته و همسفران گرامی

    در ابتدا جا دارد تبریک عرض کنم خدمت آرزو خانم؛ مینا خانم؛ عصمت خانم ؛ الناز خانم و آقا جمال که کامنت هاشون در این قسمت انتخاب و خوانده شد و تشکر ویژه ای داشته باشم از این عزیزان که نگاه زیبایشان زمینه ایراد توضیحات بیشتر و عمیق تر استاد در این زمینه شدند تا ما این آگاهی ها و نکات مهم را در یافت کنیم.

    در ادامه به نکات مهمی که استاد در توضیح کامنت این عزیزان بیان کردند، می پردازم که مرور و یادآوری دوباره ای باشه برای خودم و استفاده عزیزان در سفرنامه و سایت.

    1- همه ما تا بحال این جمله را احتمالآ شنیده ایم که سن یک عدد است ولی خداوکیلی چقدر آنرا باور داریم و آنرا باور کرده ایم؟!! حال چقدر این جمله را شنیده یا زمانی که با این قوانین آشنا نبودیم گفته ایم یا شنیده ایم که «از سن و سالش خجالت نمیکشه!!» یا « نکن زشته!» یا «مردم چی میگند؟!» و جملاتی مشابه ریشه در این باور محدود کننده دارد که هر چقدر سن ما بیشتر می شود؛فرصت تجربه کردن و لذت بردن ما از زندگی کاهش پیدا می کند!

    بخاطر داریم والدینی که وقتی بچه هاشون ادای آدم بزرگترها رو در می آوردند و کلمات قلمبه سلمبه می زدند ؛ به شدت تشویقشان می کردند و آنر با ذوق و شوق برای دیگران تعریف می کردند یا به دیگران نشان می دادند. این مثالی بود برای این گفته استاد و آرزوی عزیز که اینجا افراد بر خلاف آمریکا خیلی زود از لحاظ ذهنی خودشان را پیر می بینند! این جمله یعنی احساس جوانی یا پیری بیشتر مقوله ای ذهنی است تا مقوله ای جسمی و دلیل آن نیز ریشه در تربیت ، آموزش و باورهای مخربمان دارد که نمونه آن در این مثال ذکر شد. و چه خوب است این باور را در خودمان تقویت کنیم که برای شروع کردن؛ برای تجربه کردن؛

    برای لذت بردن و در یک کلام برای زندگی کردن هیچوقت دیر نیست حتی اگر یک ثانیه از عمرمان باقی مانده باشد.

    2- ادامه صحبت های استاد در مورد کمپ کردن و آگاهانه استفاده نکردن از اینترنت ماهواره ای منو یاد جملات کلیدی که خانم شایسته در خصوص لزوم کمپ کردن و تنها بودن در طبیعت بیان کردند انداخت. اینکه وقتی ما یکسری دلبستگی ها به آدمها؛وسایل ؛ شرایط و … داریم و ذهن خودشو میبنده که بدون آنها قادر به زندگی کردن نیست ولی وقتی آگاهانه خودشو به چالش میکشه متوجه میشه آنها فقط محدودیت های ذهنش بوده اند و آنوقت نگاه و ذهنش باز می شود و نگاه دیگری به مسائل پیدا می کند.

    3- وقتی نگاهمان به «زیبائی» ها باشد؛ لاجرم دنیا نیز زیبائی های یشتری را نشان مان خواهد داد.این جهان می تواند به بهترین شکل پاسخ دهد به افکارمان؛ وقتی که مثبت باشیم و وقتی هم که منفی باشیم می تواند به بدترین نحو اتفاقاتمان را رقم بزند.

    وقتی که آدم آگاهانه تمرکز می کند به دیدن زیبائی ها به دیدن قشنگی ها و در مورد آنها فکر میکنیم؛ صحبت میکنیم و به آنها توجه می کنیم؛ جهان طبق قانون بدون تغییر خداوند، ما را هدایت می کند به تجربه زیبائی های بیشتر.کنترل ورودی های ذهنمان خیلی مهم است. زیرا همه چیز از جایی شروع میشود که داریم بهش توجه می کنیم. اگر دور و برمان چیزهای نازیبا هست سعی کنیم آگاهانه بهشون توجه نکنیم؛ اگاهانه اخبار گوش نکنیم؛ با آدم های منفی و آدمهایی که دائمآ گله و شکایت می کنند رفت و آمد نکنیم آنوقت شخصیت ما خود بخود و اتوماتیک به گونه ای می شود که جویای زیبائی هاست؛ دنبال قشنگی هاست و زندگی هر روز معجزه است و هر روز زیبائیه!. اگر سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت و فایلهای مشابه را به دقت نگاه کنیم و ببینیم و توجه کنیم به زیبائی ها و نکات مثبت آن و با جزئیات (مثل صدای خشش برگ ها زیر پا یا وزش باد و…)در موردش بنویسیم؛آنگاه هدایت خواهیم شد به دیدن زیبائی ها بیشتر؛ به مسافرت های اینچنینی؛روابط زیباتر و عاشقانه تر؛ سلامتی و خوشبختی بیشتر و این یک قانون است و همه ما هم آنرا تجربه کرده ایم ولی خیلی راحت فراموشش می کنیم زیرا به راحتی اجازه می دهیم اتفاقات بد؛ ناخواسته ها؛ غیبت کردن و غیبت گوش دادن ها؛ انتقادها و … تمرکزمان را ببرند سمت خودشان و طبق قانون به هر چیزی توجه کنیم؛ اساس آنرا وارد زندگیمان می کنیم.

    4- هر چقدر که بتوانیم صحنه زیبایی را که می بینیم از قدرت تجسم و خیالمان بهره و کمک بگیریم و در ذهنمان تجسمش کنیم؛احساسش کنیم؛ لمسش کنیم و به جزییات بیشتری مانند صداها و دمای هوا و… توجه کنیم تا بتوانیم عمیق تر در ذهنمان تجربه اش کنیم؛ به همان نسبت فرکانس قوی تری را به جهان هستی ارسال می کنیم که ما را هدایت کند به آن تجربه و تجربه هایی مشابه آن و هم اساس با آن.به قول عصمت عزیز وقتی که زیبائی ای میبینیم خودمان را غرق کنیم توش! و کاملآ حسش کنیم، جوری که احساس کنیم آنجا هستیم. اینجور خیلی سریعتر هدایت می شویم به این مکانهای زیبا و به این مکانهای فوق العاده، کاری که استاد وقتی که ایران بودند دائمآ انجام می دادند با اینکه چنین سریالهایی را در اختیار نداشتند.

    5- دنیا به شکرگزاری و احساسات واقعی ما پاسخ می دهد نه به آنچه لق لقه زبانمان شده است و حتی نمی دانیم که چه چیزی می گوئیم. همه چیز در «احساس » ما نهفته است. هر کاری، هر چیزی؛ هر عملی و هر گفته ای احساس ما را تغییر ندهد مانند چیزی است که اصلا اتفاق نیفتاده است!و عملآ از قانون استفاده ای نمی کنند.

    6- زیبائی ها را در لحظه زندگی کنیم و لذت ببریم از دیدن هر زیبائی تا زیبایی برایمان تکراری و عادی نباشد و بخودمان همزمان یادآوری کنیم و نجواهای ذهنی انجام دهیم که این زیبائی ها و احساس عالی من را به سمت زیبئی های بیشتر و احساس عالی تر هدایت می کند.

    7- ویژگی که شیطان از آن برای گمراه کردن انسان ها یا انسان های گمراه در قرآن استفاده می کند، «ناسپاسی» است.

    «سپاسگزاری» مرز بین شیطان و خداست! کسی که سپاسگزار است به سمت خداوند و کسی که ناسپاس است به سمت شیطان هدایت می شود. این جمله را استاد باید با طلا نوشت از بس معنای ژرف و عمیقی دارد و می تواند کلید زندگی ما باشد و درهای نعمت و ثروت را به رویمان باز کند و زندگیمان را دگرگون کند! زیرا همانطور که شیطان به خداوند می گوید اکثر ما انسان ها آدم های ناسپاسی هستیم!

    شیطان می گوید: من میتوانم تنها کسانی را که ناسپاسند، افسارشان را در دست بگیرم و به هر سمتی که خودم دوست داشته باشم هدایتشون کنم!

    خیلی مهم است سپاسگزاری که می کنیم از ته دلمان باشد و آنرا در وجودمان «احساس» کنیم. و کلید مهم اینست که به خودمان هم بگوئیم (نجوای ذهنی) که این سپاسگزاری و احساس خوبی که دارم فقط خدا می داند که من را به سمت چه نعمت های بیشتری هدایت می کند و چه درهای بیشتری را به رویم باز می کند و چقدر چرخ زندگی من را روغن کاری و روانتر می کند تا قشنگتر و روان تر و نرم تر حرکت کند.

    الله اکبر از این جملات که گفتید استاد! به خدا سوگند این جملات الهی اند! به خدا سوگند من خدا را هنگام شنیدن و نوشتن این جملات می بینم و احساس می کنم! به خدا سوگند این حرفها توحیدی اند! جنس این جملات؛ جنس این سخنان؛ پیام این حرفها برای ما از اساس متفاوت از حرفها و سخنان دیگر است! از همان جنس سخنی که خداوند در مورد قرآن دارند و اصلآ الان دارم این حرف و این قیاس خداوند را می فهمم و درک می کنم! اشکهایم بی اختیار جاری شده اند و دکمه های کیبورد در جلویم تار و درخشان و رقصان می شوند؛یه حس عجیبی دارم استاد که از بیانش عاجزم؛ الله اکبر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 210 رای:
    • -
      نجمه رضائی گفته:
      مدت عضویت: 1939 روز

      سلام دوست عزیزم

      خیلی عالی به نکات مهم این فایل اشاره کردید.

      ممنونم از شما که وقت گذاشتید خیلی با دقت تایپ کردید نکات مهمتر رو بولد کردید البته که تمام این فایل مهمه

      خوندن نکات فایلها به همراه گوش کردنشون روی من خیلی تاثیر بیشتری داره

      (ناگفته نمونه که از کامنتهای شما در دوره قانون آفرینش هم استفاده میکنم بارهاوبارها میخونمش)

      مجدد ازتون سپاسگزارم دوست ارزشمندم

      در پناه الله یکتا شاد وسعادتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        سلام نجمه عزیز، ممنون از حوصله و وقتی که گذاشتید و خوشحالم که مطالب اشاره شده، مورد استفاده شما قرار گرفته است. هر چند بگفته شما خط به خط و کلمه به کلمه این فایل پر از آگاهی های ناب و نکات مهم است و بقول استاد گرانقدر ما هر چقدر این فایل رو گوش کنیم باز چیزهایی رو متوجه می شویم که قبلآ هرگز متوجه شان نشده ایم. بخصوص دقایق پایانی این فایل که من بقدری منقلب شده بودم که نتوانستم مطالب و نکات مهمش را بنویسم.

        برایتان سلامتی و شادی و ثروت و آرامش خدایی آرزومدم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      بهجت مشفق گفته:
      مدت عضویت: 1752 روز

      اسدالله عزیز

      از نوع نگرش و بیان شیوا و زیبای شما بسیار بسیار لذت بردم.

      کاملا موافقم که سپاسگزاری میتونه کلید گشایش همه کارهای ما و هدایتمون بسمت نیکی و خداوند بزرگ باشه.

      سپاسگزاری که از ته دل و اعماق وجود انسان باشه اگه به یه عادت روزمره تو هر لحظه از زندگی تبدیل بشه واقعا میتونه زندگی آدمو متحول کنه. چون بقول استاد ذهن ما فقط میتونه رو به چیز تمرکز کنه. ذهن نمیتونه همزمان هم به چیزای خوب توجه کنه هم چیزای بد. وقتی داریم شکرگزاری میکنیم ذهنمون نمیتونه بره سراغ مسائل زشت و منفی. و کم کم کلا سمت و سوی زندگی رو عوض میکنه.

      واقعا این نکته کلیدی هست که اگه بهش توجه کنیم و جزو عادت های ناخودآگاهمون بشه همه چیز و تو زندگیمون تغییر میده و به بهترین مسیرها هدایتمون می کنه.

      شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند.

      خیلی لذت بردم از خوندن کامنت زیبای شما و چقدر تحسینتون کردم بخاطر حس و حال زیباتون

      همیشه پایدار و تندرست باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      جواد اصغری گفته:
      مدت عضویت: 1762 روز

      سلام دوست عزیزم و هم فرکانسی خوبم آقای زرگوشی

      واقعا لذت بردم از کامنت زیبایت که معلومه از قلبت میاد و مینویسی و اینکه اینقدر خوب دوباره قوانین جهان هستی را برایم باز گو کردی بسیار سپاسگزارم و برایت بهترینها را از پروردگار مهربان خواستارم پیروز و موفق باشی در تمام مراحل زندگیت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فرزاد امان اله زاده گفته:
      مدت عضویت: 1620 روز

      افرین افرین به تو دوست عزیزم اسداله عزیز

      لذت بردم از دیدگاه زیباتون .احساس خوبتون و فرکانس زیباتون با عمق وجودم درک کردم و بهم انتقال دادی .مرسی که عاشقانه داری مینویسی

      واقعا خدا تو همین جملات زیباست

      تو تک تک کامنتهای بچه هاست

      خیلی خیلی سپاسگزارم برای کامنت زیباتون

      برات آرزوی ثروت بی نهایت دارم دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1295 روز

      «از آن به دیر مغانم عزیز می‌دارند ؛ که آتشی که نمیرد همیشه دل ماست‌»

      سلام و درود به اسداله عزیز .

      الان 6:17 توی مینی بوس نشستم و دارم میرم سر کار ، همزمان با بک گراند موزیک آلبوم «باران عشق» استاد ناصر چشم آذر ، کامنتت رو خوندم و بی اختیار اشکم سرازیر شد و چقدر تحسینت کردم و چقدر خدا رو شکر کردم. و از خداوند درخواست میکنم که جوری نتایج و اتفاقات مثبت و خوب وارد زندگیت بشه که هر روز بر شکرگزاری و احساس لذتت افزوده بشه . چقدر کامنت بی نظیری بود، و این نشون میده در زمان نوشتن توی چه فضای فرکانسی مثبتی بودی که به لطف الهی کامنتت سقف امتیاز رو زده. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این چنین دوستان توحیدی بهم هدیه داده.

      در مورد کدوم نکته مثبت کامنتت بنویسم ، که همش مثبت و آموزنده بود. واقعاً ازت ممنونم. و از خدای تو که از طریق دستان و زبان و قلب زیبای تو باهامون گفتگو می‌کنه.

      این جمله «هر کاری، هر چیزی؛ هر عملی و هر گفته ای احساس ما را تغییر ندهد مانند چیزی است که اصلا اتفاق نیفتاده است» عجیب به دلم نشست. چقدر لذت‌بخش بود. و واقعاً همینطوره که گفتی. وای به روزگار اون کسی که تسبیح گرفته دستش و پیس پیس پیس می‌کنه و ته قلبش از رحمت خدا ناامیده.

      من خدا رو شکر از نظر شرایط شغلی شرایطم جوریه که زمان خالی زیاد دارم که بتونم روی خودم کار کنم، حتی وقتی که کسی باهام حرف نمیزنه ولی میتونم انرژی فضای اتاق رو احساس کنم، بخاطر همین تو اون زمانهای حضورم توی اتاق آماده باش باید هندزفری بزنم و یه چیزی گوش بدم تا مثبت بمونم. و البته تنها کسی هستم که قائله به رعایت حریم خصوصی که صدایی از گوشیم پخش نشه که باعث اذیت بقیه باشه،ولی اونها براحتی هر چیزی رو با صدای بلند میبینن. و نکته جالبش اینکه همه شون نشستن مسائل منفی و منفی میبینن. پیش خودم میگم تمرین ستاره قطبی من کجا ، تمرین ستاره قطبی اونها کجا ، لاجرم زیبایی و نتایج عالی و آرامش و دوستان خوب در انتظار منه .

      یه چیزی که من همیشه ازش اعراض میکردم شوخی های رکیک و حرفهای نازیبا بود، حتی قبل از ورودم به سایت ، و خداوند گفتگو با این آدمها رو از من دور کرد و نشانه اهل ایمان اینه «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» ، و الان چقدر دوستهای عزیزی بهم هدیه داد که همشون در مدار زیبا گفتن و زیبا شنیدن هستن. خدا رو شکر . دوستانی که کامنتهاشون یاد خدا رو در قلب انسان زنده می‌کنه با قانون «وجلت قلوبهم و زادتهم ایمانا». خدا رو شکر میکنم بخاطر این دوستان عزیز و توحیدی که بهم بخشید.مثل شما و بقیه دوستان که اگه بخوام اسم ببرم تعدادشون خیلی زیاده.

      خیلی ممنونم ازت اسداله عزیز. و خدا رو شکر میکنم بخاطر حضورم توی این کلاس درس توحیدی.

      در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی. و به لطف الهی یه بیزینس موفقی رو ران کنی که ماشین پولسازی باشه که به آزادی مالی زمانی و مکانی برسی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        سلام حمید عزیز و دوستداشتنی، خوشا به سعادتت که اینقدر سخاوتمندی و دل بزرگی داری که به راحتی احساست را بیان میکنی و برای دوستان عزیز سایت کامنت مینویسی و احساس و نظرت را از کسی دریغ نمی کنید.و من این شخصیت و بزرگیت را تحسین میکنم و سعی میکنم از آن الگو بگیرم.

        حمید جان باور کن که چندین بار کامنت زیبایت را خواندم و در دلم تحسین کردم و حتی از صفحه گوشیم اسکرین شات گرفتم که پیام زیبا و نگاهت را داشته باشم و بخوانم بارها و بارها، بخصوص آیه های قرآنی با معانی زیبایشان و اشعاری که انتخاب کرده بودید و توضیح داده بودی همه و همه عالی بودند و برایم درس آموز بود. حتی متنی که از کامنت من انتخاب کردید برایم تازه بود و من دوباره رفتم و متنی که نوشته بودم را خواندم، انگار که من ننوشته بودم!

        حمید جان گاهی وقتها فکر میکنم دلیل هدایت من به سمت استاد همین دلی بودنمان است، چیزی که از بین استادهایی که داشتم این مساله نزدش برایم بیشتر از هر چیز دیگری بولد شد.

        بقول کامنت یکی از دوستان سایت من برای افزایش درآمد و ثروت اینجا آمده بودم ولی الان دستانم به گردن خداوند آویزان است!

        من برای شروع همزمان دوره رویاهایی که رویا نیستند و روانشناسی ثروت یک بی تابی می کردم و حالا میبینم چقدر دلیل نداشته های من نبود ایمانم است و چقدر بیشتر از هر چیز و هر کس دیگری بی تاب تقویت باورهای به خداوند هستم، چقدر این روزها بر خلاف انتخاب های قبلیم(دوره عزت نفس، دوره رویاهایی که رویا نیستند و روانشناسی ثروت) محتاج باورهای توحیدی ام! و خودم را آماده آگاهی های آن دوره میبینم و گره و هموار شدن بیشتر مسیر زندگیم را در تولد و نگاهی از نو به خداوند در زندگیم بعنوان منشا همه ثروتها و خوبی ها دارم و تا این حضور را قوی و قویتر نکنم نمیتوانم بر نجواهای ذهنم مسلط شوم و مسیر آینده را هموارتر کنم و اینروزها این مساله را عینآ در زندگیم تجربه کردم که ثروت دل دادن به خداست، ثروت در دستان پر قدرت خداست که اتفاقاتی پیش پایت می گذارد که لاجرم در ثروت قرار میگیری حتی اگر نخواهی! مانند چیزی که استاد در آگاهی های توحید عملی به آن اشاره کردند.

        باز هم ممنونم از شما و همه عزیزانی که کامنت نوشتند و دیدگاه های فوق العاده شان را ابراز کردند.

        حمید جان راه روشنی که جلویمان هست را از دور میبینم و قطعا با ادامه این مسیر درست و عمل کردن به راهنمایی های این پیغمبر زمان، درهای بیشتری از نعمت، زیبایی، خوشبختی، سعادت، سلامتی و ثروت برایمان گشوده خواهد شد و این قانون خداست و رخ دادن آن برایمان گریز ناپذیر و لاجرم است. باز هم کامنت زیبایت بی اختیار اشکهایم را جاری ساخت، برایت بهترین ها را آرزومندم که بهترینی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1295 روز

          سلام و درود و سپاس از اسداله عزیز. باور کن من شما رو از نظر فرکانسی خیلی بالاتر از خودم میدونم، لطف و محبت بهم داری و حقیقتا باور دارم که خودت بسیار بهتر و توحیدی تر از من داری عمل می‌کنی.

          دوستان به من لطف و بزرگواری دارن . وقتی کامنت خودم رو دوباره خوندم و کامنت شما رو هم خوندم ، واقعاً توی دلم تحسینت کردم ، گفتم کامنت اسداله باید تاپ امتیاز فایل باشه، چون خیلی بهتر از من نوشته.

          یه نکته جالب گفته بودی ، انگار خودم ننوشتم من باور دارم اصلاً من هیچ کاره ام برای نوشتن کامنت، خداست که بهمون الهام میکنه، من یه وقتایی کامنت های قبلی خودم رو میخونم تعجب میکنم میگم آیا واقعاً اینو من نوشته بودم !! باور کن یه وقتایی میرسم به این موضوع میگم حمید تو توی قد و قواره این حرفها نیستی ، این حرفها منشأش یه جای دیگه است. خداست که انرژیش مثل آب زلال بر قلبهای بندگانش جاری میشه. و من باور دارم احساس و حال اون لحظه نوشتن کامنت خیلی تاثیر داره در تاثیرگذاری متن.

          خیلی خیلی ازت ممنونم. امیدوارم هر ثانیه قلبت مشتاقانه با خداوند در ارتباط باشه.

          خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این دوستی مون، بخاطر این سایت،بخاطر این مسیر توحیدی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محمد دِرخشان گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام جناب زرگوشی

      چقدر کامنت زیبا و عالی نوشتید

      واقعا لذت بردم

      از برداشتن از تک تک جمله های استاد و اشاره به سپاسگزاری که باید درونی و فرکانسی باشد نه زبانی،از توجه و تمرکز بر زیبایی ها و پرورش ذهن و فکر برای توجه به زیبایی ها

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      امیر آهنگری گفته:
      مدت عضویت: 1701 روز

      سلام دوست هم فرکانسی من

      ممنون برای کامنت زیبای که نوشتی

      و ممنون برای وقتی که گزاشتی اینقد زیبا کامنت نوشتی و نکات مهم بولد کردی

      واقعن تحسینتون میکنم قانون ب درستی شناختید

      تحسینتون میکنم و تبریک میگم برای این حال خوبی که با خدای مهربان و جهان زیبا گرفتی

      و با این احساس خوبت مطمئنن دریچه های های در قلبت باز میشه که همواره نعمت در زندگیت جاری میشه

      خیلی از مواقع من هم موقع کامنت نوشتم اشکم جاری میشه و حس حالتو میفهمم

      کامنتی که برای جملاتشم خداوند هدایت میکنه چی بنویسیم

      آرزوی

      سلامتی شادی ثرود حال خوب و هدایت الله دارم برات دوست من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      طاهره حجتی گفته:
      مدت عضویت: 985 روز

      بنام الله یکتا

      برای شروع کردن؛ برای تجربه کردن؛

      برای لذت بردن و در یک کلام برای زندگی کردن هیچوقت دیر نیست حتی اگر یک ثانیه از عمرمان باقی مانده باشد.

      جمله شما برای من جواب سوالی بود ک همین امروز از خدا پرسیدم خداوند چقدر سریع پاسخ میدهددد خدایا سپاسگزارم

      یک دنیا سپاسگزارم دوست مثبت نگرم چقدر خوبه ک بچه های این سایت خالصانه برای خودشون و دیگران رد پا میزارند چه استفاده بی نظیری بردم منننن هم فایل گوش دادم هم تکرارش به صورت نوشتاری در اختیارم درام

      دوست ارزشمندم برات دنیای از نکات مثبت و زیبای ارزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        با سلام و تبریک سال نو خدمت شما دوست عزیز

        این اولین کامنتی است که در سال جدید مینویسم و چقدر خوب است و خوشحالم که شروع کامنت نوشتنم با «سپاسگزاری» است. سپاسگزاری از خداوند وهاب و بخشنده که روز به روز بیشتر به من می بخشد و روز به روز مرا بیشتر با قانونمندیهای هستی سورپرایز می کند.

        سپاسگزارم از استاد عزیز و ارزشمندم که چراغ راه من در این مسیر زیبا است. و از وقتی با ایشان آشنا شدم زندگی برایم معنا یافت.

        سپاسگزار مریم عزیزم که با تسلطی که بر مباحث و دورها و قانونمندیهای جهان دارد؛ نکات و کلیدهایی را در اختیارمان قرار می دهد که راحتتر و بهتر بتوانیم گام بر داریم و آسان شویم برای آسانی ها.

        و سپاسگزار شما خانم حجتی هستم که وسیله شدید تا من یکبار دیگر کامنتم رو بخونم و خداوند از کامنت خودم نشانه امروزم را به من نشان دهد!. از ابتدای تعطیلات قصد داشتم برای اولین بار چند روز را در طبیعت به تنهایی کمپ کنم و برنامه ام این بود که دیروز اینکار را انجام بدم ولی نشانه هایی که دریافت میکردم منو از این کار منصرف ساخت و دلیل آن دیروز با کاهش دما و بارش باران الهی بود و متوجه شدم اگه من در آن شرایط اقدام میکردم قطعا بعلت بارندگی و سرما شرایط مساعدی نداشتم و ممکن بود با یک تجربه بد خودم را از تکرار این موهبت الهی در آینده محروم کنم.

        پیدا کردن این نقطه هم کاملا هدایتی اتفاق افتاده و من بعد از اینکه چند مکان را در روزهای گذشته بررسی و بازدید کردم این مکان را که وقتی توسط خواهرزاده امبهم پیشنهاد شد دیدم دقیقآ صحبتهای استاد در اولین کمپینش برام تداعی شد زیرا این مکان نیز مانند مکان استاد تقریبا در داخل قبرستان قرار داره و امروز که هوا عالی و آفتابی است بعد قصد داشتم، بعد از اذان حرکت کنم و در همین لحظات اول صبح خداوند نشانه اش را با خواندن نوشته خودم در این قسمت سفرنامه و تائید استاد و مریم جان به لزوم کمپ کردن وخلوت کردن با خودمان و خدایمان به من نشان داد و تائیدی بود بر انجام این سفر در امروز.خدایا شکررررت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1296 روز

      سلام دوست خوبم

      سپاسگذارم

      هر کامنت شما یک دنیا احساس خوب دارد

      سپاسگذارم که هستی ولذت می‌بریم از بودنت

      سپاسگذارم که مینویس ونوشتن شما ریاضت را نشان‌مان می‌دهد.

      سپاسگذارم اسدالله جان دوست نازنین

      ویژگی که شیطان از آن برای گمراه کردن انسان ها یا انسان های گمراه در قرآن استفاده می کند، «ناسپاسی» است.

      «سپاسگزاری» مرز بین شیطان و خداست! کسی که سپاسگزار است به سمت خداوند و کسی که ناسپاس است به سمت شیطان هدایت می شود. این جمله را استاد باید با طلا نوشت از بس معنای ژرف و عمیقی دارد و می تواند کلید زندگی ما باشد و درهای نعمت و ثروت را به رویمان باز کند و زندگیمان را دگرگون کند! زیرا همانطور که شیطان به خداوند می گوید اکثر ما انسان ها آدم های ناسپاسی هستیم!

      شیطان می گوید: من میتوانم تنها کسانی را که ناسپاسند، افسارشان را در دست بگیرم و به هر سمتی که خودم دوست داشته باشم هدایتشون کنم!

      خیلی مهم است سپاسگزاری که می کنیم از ته دلمان باشد و آنرا در وجودمان «احساس» کنیم. و کلید مهم اینست که به خودمان هم بگوئیم (نجوای ذهنی) که این سپاسگزاری و احساس خوبی که دارم فقط خدا می داند که من را به سمت چه نعمت های بیشتری هدایت می کند و چه درهای بیشتری را به رویم باز می کند و چقدر چرخ زندگی من را روغن کاری و روانتر می کند تا قشنگتر و روان تر و نرم تر حرکت کند.

      الله اکبر از این جملات که گفتید استاد! به خدا سوگند این جملات الهی اند! به خدا سوگند من خدا را هنگام شنیدن و نوشتن این جملات می بینم و احساس می کنم! به خدا سوگند این حرفها توحیدی اند! جنس این جملات؛ جنس این سخنان؛ پیام این حرفها برای ما از اساس متفاوت از حرفها و سخنان دیگر است! از همان جنس سخنی که خداوند در مورد قرآن دارند و اصلآ الان دارم این حرف و این قیاس خداوند را می فهمم و درک می کنم! اشکهایم بی اختیار جاری شده اند و دکمه های کیبورد در جلویم تار و درخشان و رقصان می شوند؛یه حس عجیبی دارم استاد که از بیانش عاجزم؛ الله اکبر

      سپاسگذارم از هر لحظه بودنت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        سلام جمال عزیز؛ سال نو رو بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم که در این ایام و روزهای بهاری که خداوند لطف و نعمت بی کرانش را بی دریغ در اختیارمان قرار داده و آغوشش را به گرمی با بهاری زیبا برویمان گشوده؛ در مسیر الهی و رشد هستی و دارید روی خودتان کار می کنید و این کار قطعآ زیبائی بهار را دو صد چندان برایمان خواهد کرد.

        ممنونم که بخش هایی از کامنت من و صحبت های استاد را در کامنتت آورده بودی و باعث شدی که من کل کامنت ودرسهای این قسمت را دوباره مرور کنم و تائید دوباره ای باشه برام که هر چقدر این فایلها را ببینم هر چقدر این کامنت ها را بخوانم و هر چقدر آنها را دائمآ به خودم یادآوری کنم باز هم کمه و این کاریست که باید همیشه و هرروز انجامش بدم.

        خدا رو شکر بابت استاد گرانقدر ؛ خدا رو شکر بابت مریم عزیز؛ خدا رو شکر بابت این سایت الهی و خدا رو شکر بابت این دوستان توحیدی و ناب.سپاسگزار همگی تون هستم.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1309 روز

      سلام به برادر عزیز توحیدی زاگرس نشییین من ….

      امیدوارم هرجایی که این نقطه ی آبی رو از من دریافت کردید،در بهترین حال باشید و صورتتون غرق نور خدا

      این فایل نشانه ی امروز من بود و میدونستم قبل ازینکه ببینمش حتما کامنت شما و آقا حمید از تاپ کامنت هاست …

      یادمه تو چه فرکانس فوق العاده ای بودید…الهی که الان هزار پله بالاتر باشید ….

      آقا اسدالله،بسیار بسیار دلتنگ این مدل کامنتای فوق العاده شما شدم …

      همون احساسی که بهتون گفتم…احساس یاد گرفتن درس های معلمم از شاگرد زرنگ کلاس …

      فکر کنم انقدر از نظر فرکانسی اوووج گرفتید که کامنتاتون توی فایل هایی که برای من قابل دسترسی نیست … :)

      خدایا شاگرد زرنگ کلاسمون رو دوباره بهمون برگردون :)

      آقا اسدالله یادتونه بهم گفتید قلبتون میگه …شما …من …حمید امیری…

      بزودی به خواسته هامون میرسیم ….؟

      دم قلبتون گرم …نظم ضربانش برقرار….

      تصویری که برام ساختید داره روز به روز پر رنگ تر و واضح تر میشه …

      نشانه های خداوند داره از زمین و آسمون میاد برام…

      و فقط بهم میگه به مسیرت با قدرت ادامه بده …بزار غرق نعمتت کنم …

      امیدوارم برای شماهم همین اتفاق افتاده باشه ..کما اینکه شما از من خیلی خیلی بهتر عمل کردید …و حتما الان غرق نتایج ریز و درشتید…

      الهی که همیشه غرق نور الله باشید …

      لطفا ما بچه های ته نشین کلاس رو هم فراموش نکنید …

      این آیه برای شما مینویسم …نه از منظر عقل …که با انرژی هدایت ….

      رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (37)

      مردانی که تجارت و خریدوفروش آنان را از یاد خدا و به پا داشتن نماز و دادنِ زکات بازنمی‌دارد. از روزی که قلب‌ها و چشم‌ها در آن روز دگرگون شود، می‌ترسند.

      لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (38)

      تا خدا آنان را به بهترین کاری که انجام داده‌اند پاداش دهد و از فضل خود بر آنان بیفزاید و خدا هرکه را بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد.

      به دستان قدرتمند الله بی نظیر میسپارمتون

      قلب فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        سلام و درود سعیده عزیز

        نمی دانم چه بگویم و از کجا بنویسم.اما نه، من برای تو نمی نویسم! دارم برای خدا می نویسم با اشک های جاریم!

        قصد نداشتم کامنتی در قسمت فایلهای عمومی بنویسم! اینروزا به لطف تابستون و تغییر ساعتها یربع به شش صبح سمت سازمانمون راه میفتم (سازمان مدیریت و برنامه ریزی) سعی میکنم در فاصله زمانی تا رسیدن به محل کار از فرصت استفاده کنم و به فایلهای استاد گوش بدم. امروزم هم ایرپادمو تو گوشم گذاشتم و فایل چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته ام نرسیدم 2 رو پلی کردم.همزمانم غرق افکارم می شدم و تو حس وحال خودم کامنت برای این جلسه می نوشتم و میگفتم این مثال و من دارم یا این اتفاق واسه افتاد و باز بخودم گفتم باید تمرکز تو بذاری رو این دوره ای که تهیه کرده ای (دوره کشف قوانین زندگی) و افکارمو دست به سر کردم و مشغول انجام کارهام شدند که خدا رو شکر امروز قسمت عمده کارهامم انجام شد و بقول استاد دستهای خداوند به کمکم اومد و آسان شدم برای آسانی ها.

        نزدیک های ظهر بود (میخوام سرتو درد بیارم خخخ) سری به سایت زدم صفحه باز شده سایت همواره جز صفحات باز شده کامپیوترمه. سایت و رفرش کردم که ببینم پیام دیشبم که باعث شد دیر بخوابم و دیشب سه ساعت فکر کنم بیشتر نخوابیدم تائید شده یا نه. آخه میدونید چیه صبح معمولا 4:30-4 بیدار میشم یکی از تعهدهای دوره کشف قوانین تعهد 30 روزه برای نوشتن چیزایی است که دوست داریم امروز خلق کنیم به محض بیدار شدن از خواب است. و من امروز نشانه گذاشته بودم که یکی از خواسته هام اینست که همین امروز کامنتم در سایت تائید بشه( تمرین کدنویسی خلق خواسته ها).

        خودت که بهتر می دونید کامنت های محصولات چون نسبت به کامنت فایلهای رایگان کم هستند معمولا هر روز رو سایت نمی آیند بخصوص اگه کامنت مربوط به جلسه قبل باشه. ولی رفرش کردم دیدم تائید شده و خدا رو شکر کردم که خواستم خلق شده و تیک سبز رنگ جلو لیست 7 تایی که صبح نوشتم زدم.بلافاصله دیدم چشمک آبی کنار اسمم ظاهر شد.با اینکه نیم خیز شده بودم که برگردم خونه دوباره نشستم و خیره شدم به آن نقطه آبی، هر وقت این گوی آبی واسم روشن میشه خدا رو تصور میکنم که داره نگاهم میکنه! دوست نداشتم خاموش بشه، غرق احساس خوشی شدم اون به من ذُل زده بود من به اون! احساسش می کردم که داره محیط اطرافمو رصد میکنه منم آرام بودم آرام.به حال خودم برگشتم رو اون صفحه کلیک نکردم، یه صفحه دیگه باز کردم که این نور از من گرفته نشه با اینکه وقت رفتن بود و هی تعلل می کردم. کنجکاو بودم ببینم کامنت کیه؟ تو لیست کامنت ها ؛ کامنت سوم چهارم بود.چون چند روز پیش ارسال شده بود.

        کامنتت رو باز نکردم چون میخواستم این چشم خدا رو تو صفحه لبتابم هم امروز ببینم و نگاش کنم و از طرف دیگه دوست نداشتم با عجله کامنتتو بخونم واسه همین صفحه رو بستم و سمت منزل حرکت کردم. بعد خوردن نهار و استراحتی کوتاه چایی دم کردم اومدم کامنتتو بخونم. با هواندن کامنتت هر لحظه به سمتی کشیده میشدم؛ هی کامنتو خوندم، هی نوشتتو از سر می گرفتم، نمی دونم چایی خوردم یا اشک!

        هر جمله ات برام یه چیزی رو تداعی می کرد، اون نشانگر آبی نبود که به من ذُل بزنه بلکه اومده بود با من حرف بزنه!

        هر کدوم از حرفات کدهایی بودن که یه چیزی رو تو ذهنم روشن می کردن.

        خدا گفت پاشو برو دفترچه تمرین صبحتو بیار. گفتم چشم. گفت مگه ننوشته بودی امروز دوست داری یه اتفاق غیر منتظره برات بیفته؟ گفتم چرا!!! گفت تیکشو بزن خوب.گفتم چشم و با خودکار سبزم تیک سبز خلق خواستمو زدم. یه نگاهی به 7 خواسته امروزم انداختم دیدم 6 تاش خلق شده! خدا رو بازم شکر کردم.

        دوباره به کامنتت برگشتم؛ یه کامنت از یه عزیز بهشتی در جواب یه کامنت مربوط به 6 ماه پیش که 5 روز تو راه مونده تا امروز برسه و خواسته تو خلق کنه. بازم ایمان نمی آوری؟

        یاد حرفای صبح با خودم افتادم، با هر خطی که خدا برایم می خواند اشک ریختم. داشتی صبح با خودت چی نجوا می کردی؟!! مگه تو همون کسی نبودی که شاکی بودی از دوستانی که نتیجه گرفتن ولی دیگه نمیان کامنت بزارن و زکات آگاهیشان را بپردازند؟! نمیان از نتایجشون بگند و به بچه ها خیر و کمک برسونند. آنوقت به همین راحتی زیر پرچم شیطان رفتی که من متعهدم به دوره؟ تو که هنوز هیچ نتیجه ای نگرفتی داری اینجور زیر پوستی خودتو از بقیه جدا میکنی اگه شرایط و موقعیت دیگران و داشتی که خدا رو بنده نبودی!

        هنوز ایمانت آنقدر قوی نشده که بفهمی با شیطان حرف میزنی یا با من!!

        دوره داری داشته باش، تعهدت رو بیشتر کن نه عملت رو!

        این تصمیم تصمیم شیطان بود.من تسلیمم از راه کجم بر می گردم و بجای تعهد عملم را بیشتر میکنم. اگه اصل برای من همینست پس از فرعیاتت بزن. حق نداری از این دریای رحمت که برایت فرستادم خودت را محروم کنی، آره تو خودتو محروم کردی؛ میفهمی خودتو آنوقت میخوای با چیک چیک آب خودتو سیراب کنی!

        مگه چشم خدا نخواستی، چشمتو باز کن تا ببینی.

        سعیده جان این فایل نشانه آنروز تو بود و این کامنتت جواب امروز خدا به من!

        بر دستانت بوسه میزنم که کلام خدا رو برام جاری کردن.

        …آقا اسدالله یادتونه بهم گفتید قلبتون میگه …شما …من …حمید امیری… آره عزیز یادمه خوبم یادمه، قلب آدم دروغ نمیگه چون من نگفتم خدا گفته. مطمئنم در این مسیر زیبا در زمان مناسب و در مکان مناسب دوستان هم فرکانسی رو ملاقات میکنم. من و تو حمید تقریبآ مدت حضورمون تو این سایت خیلی بهم نزدیکه و این هم فرکانسی قطعآ از قبل وجود داشته.

        نتایج ما نسبت به زمانی که داریم رو خودمون کار میکنیم عالیه و مطمئنم با ادامه این روند ظرف وجودمون بزرگ و بزرگتر میشه فقط نباید عجله کنیم و به نجواهای ذهنمان که میخواد این نتایج و کمرنگ یا ناچیز جلوه بدن بها بدیم.

        نشانه های خداوند داره از زمین و آسمون میاد برام…

        و فقط بهم میگه به مسیرت با قدرت ادامه بده …بزار غرق نعمتت کنم …

        غرق نعمتی سعیده جان؛ غرق نعمتی! وقتی خدا رو داری چی نداری؟؟! و وقتی خدا رو نداری چی داری؟؟!

        مثل من نباش و راه شیطان و به وجودت ببند!

        اینقدر موجه سراغت میاد که نفهمی. اینقدر از سر دلسوزی و خیر خواهی و ادای خدا رو در میاره که مو نمیزنه با خداوند!! مثل زهر که وقتی اثرش رو گذاشت متوجهش میشیم!!

        و پناه میبرم به خدا از شر شیطان. که اگر او پادزهر نمی فرستاد معلوم نبود سر از کجا درآورم و حکایت نوشدارو بعد مرگ سهراب میشدم.خدایا من به هر آنچه از جانب تو بهم برسه فقیرم یارب؛ دریاب مرا.

        این آیه برای شما مینویسم …نه از منظر عقل …که با انرژی هدایت … خدایا شکرت که مرا لایق این کامنت کردی؛ خدایا شکرت که نشانه هاتو به من نشان دادی؛خدایا شکرت که مرا لایق فضل خودت ساختی و خدایا شکرت بابت هر دم حضورت در زندگیم…خدایا شکرت که جرفهایت را از طریق این بنده بهشتی ات به من رساندی تا از غافلان نباشم.

        حرفهام مثل همیشه طولانی شد سعیده جان ببخشید.

        قدردان و سپاسگزارت هستم که پیام خدا رو به من ابلاغ کردی؛ امیدوارم لایق محبت هایت باشم و آرزو میکنم خداوند هزاران برابر این آرامش و احساس خوبم را به زندگیت بیفزاید و در این مسیر زیبا لحظه ای ما را به خودمان وا نگذارد.با تقدیم بالاترین سپاسها و احساس های ناب و قلب فراوان از قلل زیبای زاگرس تا بهشت سرسبز شمال. ایام بکامتان عزیز.درود بر شما تا سلامی دگر. یاحق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1309 روز

          سلام به برادر عزیز توحیدی من،چهار ماه بعد از روشن شدن چشم خدا برای قلب روشنت …

          این فایل امروز جزو فایل های پیشنهادی سایت بود،این سایت انقدر جادویی که من حتی میتونم توفایل های پیشنهادی دنبال هدایتم بگردم.

          اینجا فقط یک هدایت نبود …پر بود از اتفاقات عالی و درس هایی از مسیری که تا به اینجا اومدم …

          یادمه 25 خرداد با چه انرژی براتون نوشتم،انرژی که از عقلم نبود،مثل الان،صفحه ی جلسه چهار احساس لیاقت رو باز کردم که بنویسم،دیدم از سر شبکاری دیشب،نصف مغزم خوابه،و جریان هدایت یاری نمیکنه …

          پس سپردمش به فرصت مناسب و اومدم توی حیاط بیرون کلاس چرخیدن …تا رسیدم به اینجا …

          به تعبیر زیبای روشن شدن چشم خدا …

          و همون مغزی که برای نوشتن در کلاس احساس لیاقت ارور میداد،الان فقط فرمون میده بنویس….

          آقا اسدالله،داشتم به کامنتی که 25 خرداد براتون گذاشته بودم فکر میکردم،بهتون گفتم کاش بازم برای ما بیرون کلاس کشف قوانین کامنت بزاری،نوشتم:خدایا شاگرد زرنگ کلاسمون رو دوباره بهمون برگردون :)

          حالا نگاه میکنم فقط بعد 4 ماه،من به مدار شما دسترسی پیدا کردم،در جدید ترین و بهترین و بروزترین آگاهی های استاد در کلاس احساس لیاقت،با شما هم کلاسم.

          از جزوه هاتون استفاده میکنم،علاوه براین هرچی شاگرد زرنگ وشیطون تو کلاس جمعه!

          تازه علاوه بر کلاسمون،با سریال ها یک اردوی یک روزه میریم و نفس تازه میکنیم!

          همش توی 4 ماه این همه بالارفتن مدار!

          آیا ما حواسمون به پیشرفتامون هست؟

          سعیده حواسش هست همین الان به خیلی از خواسته هاش به راحتی رسیده؟

          و با همین مسیر به بقیه خواسته هاش به سادگی و راحتی و عزتمندانه میرسه؟

          چقدر خوبه این رد پاها …چقدر آدم رو به سپاسگزاری میرسونه ..چه احساس خوشبختی بی قیدوشرطی به آدم میده …

          ازت سپاسگزارم بنده ی برگزیده ی خدا …

          قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَىٰ ۗ آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ

          بگو: سپاس اللّه را و سلام بر بندگان برگزیده او. آیا اللّه بهتر است یا آن چیزها که شریک او قرار مى‌دهند؟

          سلام وسلامتی و نور وعشق و رحمت الله به قلب روشنتون،به جمع صمیمی خانواده ی قشنگتون

          به امید دیدارتون در بهترین زمان و مکان

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
          • -
            حسین امیری گفته:
            مدت عضویت: 1413 روز

            سلام به قلب روشن سعیده توحیدی

            منم امروز صبح که می خاستم تمرین دوره احساس لیاقت رو توی دفترم مکتوب کنم البته فایل تکمیلی جلسه 3رو نجواهای شیطان اومد سراغم که چی هرروز 2ساعت از خوابت میزنی میای این چیزارو می نویسی توقع داری چه اتفاقی بیوفته الان با 4تا فایل گوش دادن و 4تا خط نوشتن دیگه میشی بنده صالح خداودرهای رحمت به روت باز میشه و هزارتا نجوای دیگه از گدشته تا آینده وکلا دیگه دل و دماغ تمرین رو نداشتم فقط کاری که کردم تودفتر تمرین شکر کزاری و ستاره قطبیم نوشتم خدایا اگه من با همین فرمون که دارم میرم اوکیم و منو دوست داری و ازم راصی هستی یه نشونه بهم بده و اومدم یکم بخابم که یه حسی بهم گفت یه کامنت بخون بخواب منم مقاومت نکردم و دیدم از طرف شما این کامنت تو ایمیلم اومده باز کردم و اشکام جاری بود که خدایا هنوز 5دقیقم نشده که من نوشتم و ازت نشونه خواستم(حالانگاه میکنم فقط بعد4 ماه من به مدار شما دسترسی پیدا کردم در جدیدترین و بهترین وبروزترین آگاهیهای استاد در کلاس احساس لیاقت با شما هم کلاسم از جزوه هاتون استفاده میکنم علاوه بر این هرچی شاگرد زرنگ و شیطونه تو کلاس جمعه تازه علاوه بر کلاسمون با سریال ها یک اردوی یک روزه میریم و نفس تازه میکنیم همش توی 4ماه این همه بالا رفتن مدار آیا حواسمون به پیشرفت هامون هست؟ سعیده حواسش هست همین الان به خیلی از خواسته هاش به راحتی رسیده وبا همین مسیر به بقیه خواسته هاش به سادگی و راحتی وعزتمندانه میرسه؟)کاشکی این رحمان و رحیم رو بیشتر باور کنم و ایمانم قویتر بشه کاش تسلیم باشم و کاری به اینکه چجوری قراره اوضاع عوض بشه نداشته باشم به منچه که همه چی هزار برابر شده من باید بندگی کنم اونم خدایی به قول استاد گنج ها دست اونه الماسا دست اونه دنبال چی کجا می گردی دنبال این نون خشکا می گردی که از دست مردم بگیری؟

            خدارو شکر برای این خدای مهربان که منو هدایت کرد به این پیامبران زمانه به این سایت به این دوستان توحیدی ازتون سپاسگزارم در پناه رب همیشه مهربان با آرامش کامل شاد و پیروز باشید

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1339 روز

      بنام خداوند هدایتگرم.

      سلام و درود بشما دوست عزیزم.

      من سپاسگزار کامنت زیبای شما هستم..

      دقیقا تمام وجود تک تک لحظات زندگیمون باید سرتا پا شکرگزاری در درگاه حق باشه…

      و زیبایی را دیدن و درک کردن از عمق وجودمان هست..که ما را هدایت میکند به مسیرهای زیباتر..و این سپاسگزاری مرحله به مرحله مثل زندگی استاد عزیزمان…الان بهشت را در گوشه به گوشه زندگیشون به واقعیت میبینند..

      و ما هم دانش آموخته سید بزرگوار هستیم.و اینراه تا ابد ادامه دارد..

      سپاسگزار هر لحظه…

      فذکرونی اذکرکم واشکرونی ولا تکفرون

      پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم..

      و شکر مرا گویید و کفران در برابر نعمتها مکنید..

      دوست هم فرکانسیم.دقیقا قرآن از کلمه ناسپاسی..دوزخ را پرخواهم کرد..شرک..اینا مواردی هست که مدام به ماها که در مدارش هستیم تکرار میکنه!

      اوایل روزهایی که با استادم آشنا شده بودم..

      فکر کنم فصل دوم رویاها بود که خریداری کردم.

      خیلی خیلی واضح شیطان را حدودا ساعت 11.خورده ایی شب بود.به محض اینکه خرید رو زدم بازش کردم.

      دیدم شیطان دوربرم..مثل یه گلوله ایی سمت راست و چپ میره و میاد یه لحظه ترس وجودمو گرفت..ولی همون لحظه قلبم بهم گفت آرام باش..

      اشک از چشمانم سرازیر شد..

      بعد متوجه شدم تو چه دنیایی بودم که فقط جز ناسپاسی و بد بیراه نبوده..

      روزهای سختی داشتم تا بتونم بر خودم غلبه کنم..

      ولی همه رو هدایت الله م.میبینم که واقعا بهم کمک کرد تا بتونم بر نفسم غلبه کنم.

      بازم تشکر از پروردگارم دارم که مدام قانونشو برام آسان کرد تا بتونم در این مسیر راه عاشقی گام بردارم..

      خدا را سپاسگزارم که دوستانی دارم! تا بتونم بر این نفس و ذهن هرزه غلبه کنم..

      وخوندن کامنت شما دوستان عزیزم!خیلی خیلی بهتر کمکم میکنه تا بیشتر متاهد تر باشم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1294 روز

        سلام و درود فاطمه عزیز

        خوشحالم که اینقدر خوب اصل رو از فرع تشخیص دادی!

        وقتی به منبع و سرچشمه دسترسی داشته باشی همیشه سیرابی!

        وقتی که توحید اصل و اساس اهداف ما باشد آنوقت هر هدفی دست یافتنی است!

        ممنونم با یادآوری و نکات خوبی که بهم یاد دادی. برایتان در این مسیر زیبا آغوش گرم خداوند را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
          مدت عضویت: 1339 روز

          بازم سلام و درود بشما دوست عزیز هم فرکانسیم.

          به امید حق تعالی.این ایمان به غیب.و ادامه دادن در این مسیر، بزرگترین نقطعه اییه که میشه به اوج قله رسید..

          باز هم سپاسگزار این پروردگار زیبا هستم.

          که همه ما دوستان را کنار همدیگه قرار داده تا بتونم جمعی در اینراه عشق و عاشقی توحیدی، گامهای بزرگ برداریم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      امیر بهاری گفته:
      مدت عضویت: 2277 روز

      سلام خدمت اقا اسدالله عزیز امروز خیلی اتفاقی البته بهتره بگم خیلی هدایتی اومدم و دوباره این فایلو دیدم و بعده تموم شدنش اومدم سراغ کامنتها دونفر اول اسم شما بعدش هم اقا حمید اتش نشان عزیز و تو دلم گفتم بهبه ببین شاگرد ممتازا اینجان ناگفته نماند در فایلهای قبلی قلم زیباتون رو خوندم و شناخت دارم ازتون ..دلم گفت که براتون بنویسم وچقدر بقول شما این فایل باعث میشه ادم بی اختیار اشکش جاری بشه بازهم ازت سپاسگزارم که کامنتات حالمونو خوب میکنه..خدایا شکرت..

      دمتم گرم که جملات طلایی وکلیدی رو یاد آوری کردی برامون سپاسگزاری مرز بین هدایت خدا و شیطانه…

      خدایا ازت سپاسگزارم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      شیرین گفته:
      مدت عضویت: 1276 روز

      سلام و درود فراوان

      به اسداله عزیز

      ماه هاست که از کامنت های ارزشمند تان بهره میبرم می‌آموزم و تحسینتان می کنم. طبق برنامه موقع خواب سعی میکنم چندین کامنت از اعضا مورد علاقه ام بخوانم و امشب با خواندن این متن از شما سرشار از احساس رویایی سپاسگزاری و گشودن قلبم و اشکی شدن چشمانم شدم و همون لحظه گفتم خدای من مطمئنم که با حضور تو به تمام خواسته هایم میرسم یقین دارم. و چقدر احساس نابی هست زمان وصل شدن به اصلمان.

      سپاسگزارم از شما

      به لطف خالق یکتا شاد و سلامت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: