سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 188 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

379 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2060 روز

    بناااام خداوند وهااااب من

    سلام خانواده صمیمی عباسمنش…

    سپاسگذار خداوندی هستم که باری دیگر فرصت داد تا عشششششق را ببینم…تجربه کنم…و زندگی کنم….

    سپاس خداوندی را که قبل از همه چیز آسان‌مان کرد برای آسانی و بعد قرار داد هر آنچه که بدان احتیاج داشتیم.

    سلامی گررررم به روی ماه تک تک بچه های گل و استادعزیز و مریم جان که استاد زووم میکنی رو ایشون من قربونش قربونش میگم چقددر….قربون این خدایا شکرت نوشتنش…و قربون این سپاسگذاری نااابش و این ایمان و آرامشش… این حد از صلح در درونش و خداوند رو سپاسگذارم بخاطر این زندگی…

    عشششق بود و بس! تماااااام این تجربه مادی عشق بود…ته ته ته تهش من به این عشق رسیدم…عشق بی قید و شرط….

    یاد بچه‌گی هام افتادم…تو فیلما میدیدم میگفتن عاشق شدی؟ میگفتم چیه واقعا این عشق و عاشقی….آخرشم گمون نمیکنم خوب فهمیده باشم ولی هرچی جلو میرم میتونم بگم خوشمزه‌تره…گواراتره…مدهوش کننده تره چیه…

    نمیدونم همون سوالی که میگه چه رنگیه..

    چه رنگیه؟ همه رنگی هست و هیچ رنگی نیست….

    قربون خدای خودم برم که خاکسسسسسستری رنگترینه بین تمام رنگهای سفید و سیاهی که ماها درآوردیم از خودمون.

    همون رنگ خاکستری دلنشینی که با همه چیز جور در میاد…با همه عنصری…با همه طیفی…با همه شکلی…با همه تیپی…با همه قومی…با همه فردی….این خدا و این عششششقی که همیشه هست و تمام شدنی نیست…

    چقدددر دوست دارم تیپ و استایلی که با این همه گذر عمر هنوزم همون رنگ خودش رو حفظ کرده…همون core اصلی وجودش….همون ماهیت اصلی که رنگ خودش بود…

    سفر عجببببب سفری شد.

    مسافر چقددددر مطمئن بووووود….

    abasmanesh.com

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    ب نام خدای شن های روان وبلورین

    کسی آمد که حرف عشقو بامازد.

    استاد تو اومدی تو زندگیم وحرف عشقو بامن زدی….

    حرف خدارو زدی

    حرفی از جنس کویر سفید و آروم

    حرفی از جنس یه کاکتوس عظیم

    حرفی از جنس پای برهنه

    حرفی از جنس غروب زیبای رویایی

    استاد تو با این سفر باما چه میکنی؟

    تو ذره ذره ی این سفر خدارو مزه مزه میکنیم.میچشیم ونوش جان میکنیم.

    اخه کی فکرشو می‌کرد یه روزی تووجود یه کاکتوس عظیم به ملاقات رب برسم واز صمیم قلبم بگم الله اکبر وبگم خداجون شکررررررت.

    اخه کی فکرشو می‌کرد که من با دیدن غروب خورشید اونم از قاب گوشیم بی اختیار اشک بریزم ودریچه ی قلبم بازشه وهزاران بار تسبیح خداوند رو بگم.

    اخه اگه لیلای قبل بودم میگفتم این همه جای سرسبز وقشنگ چرا کویر برهوت ؟!

    ولی الان همونقدر این فضا به چشم من زیبا اومد وحتی به قول مریم،جان ملکوتی وروحانی اومد که اون جنگل‌ها با اون درختان غول پیکر وبلند.

    وااااای از این رنگ غروب که دیوانه کرده منو.

    خدای من شکررررررت برای این سفر عاشقانه که فقط بوی عشق رو میشه از این سفر حس کرد .

    در همه چیز وهمه جا جنس عشق رو میشه حس کرد.

    در یک فضای روحانی از وجود یک زوج عاشق که تنهای تنها در یک زمین پهناور راه افتادند تا عشق وزیبایی بیشتر رو تجربه کنند.

    در آسمان وزمین.

    در دریا وکویر.

    در جنگل وبیابان.

    در خشکی وچشمه.

    در سواره وپیاده بودن.

    در راه رفتن و در پرواز وحتی در غلتیدن درشن ها وابتنی کردن در چشمه ها ودر صخره نوردیها.

    اخ خدای من اینجا کجاست ؟

    چرا همه چیز بوی تورا می‌دهد واز جنس توست.؟

    حتی نوشته ی مریم رو شن‌ها ذکر توست وتسبیح توست.

    یا رب وقتی محدودیت ها وحصارها برداشته میشند دقیقا مثل درآوردن کفش از پاست! دیدی چه راحت وچه رها استاد ومریم پای برهنه رها وراحت بدون کفش شروع به راه رفتن روی این شنهای نرم کردند .

    به خدا قسم که انگار خودم بودم که داشتم روی اون شن های نرم وسفید پا می‌گذاشتم. قشنگ حس میکردم که هربار پامو از روی شن بلند میکردم ودوباره روی زمین میزاشتم لغزش شنهارو از لای انگشتان پاهایم حس میکردم.

    خدای من شکررررررت برای این همه معجزات.

    دقیقه 6:25 رنگ آسمون وابرها دیوانه کنندست.

    توجه مریم واستاد عزیزم به نکات ریز ومثبت هر مکان جدید قانون تمرکز بر نکات مثبت وتاثیر این قانون در زندگی رو به خوبی برام در هر فایلی یادآوری میکنه که تو هرچقدر به زیبایی ها توجه کنی وتایید وتحسین کنی جهان تورو به زیباییهای بیشتری هدایت میکنه…

    اشاره به شباهت این شهر به یزد واشاره به نقاشی های زیبای روی دیوارها از نکته های زیبایی بود که مریم جان اشاره کردند.

    چقدر تحسین میکنم که در هر کدام از این ایالت‌ها که وارد می‌شویم یه مرکزی رو برای معرفی هیستوری این ایالت واین شهر آماده کردند از پوشش گیاهی گرفته تا جانداران اون منطقه از زیست شناسی تا زمین شناسی وحتی از جامعه شناسی گرفته تا آثار هنری آن منطقه همه چیز برای علاقه مندان از قبل آماده شده .خیلی این امکان را تحسین میکنم.

    من واقعا احساس کردم برف باریده وهمه جا از برف پوشیده شده ولی…..

    خدای من این سفیدی برف نیست ،شن های روان!

    چه اسمون پاک وآبی با ابرهای سفید الله اکبر.

    خداروشکر که میشه از هر طبیعتی با پیاده روی وبازی و لذت بردن به احساس زیبای سپاسگزاری رسید .

    واقعا استاد این دوره ی قانون سلامتی چه کرد با بچه های این دوره .استاد جان ماهم مثل شما از پیاده روی خسته که نمی‌شویم بلکه ساعتها از پیاده روی های طولانی در هر فضایی بودن در آن فضاها را به لذت بخش ترین ها تبدیل میکنیم.

    کلی عشق میکنیم راه می رویم وسپاسگزاری میکنیم.

    استادجان دمتون گرم بخاطر این دوره ی بی نظیر قانون سلامتی…

    استاد جان همون طور که اینجا برای شما خاطرات کویر مرنجاب را زنده کرد برای من هم خاطره ی تیوپ سواری در برف رو در پیست برف دیزین زنده کرد .واقعا تجربه های قشنگ وزیبا حتی سالیان بعد هم به شکل خاطره احساس آدم رو خوب میکنه.

    سکوت سکوت سکوت !

    جاییست که صدای خدارا می‌توان شنید !

    یعنی من عاشقتونم یکی سرمیخوره یکی غلت میزنه ودر لحظه شادین ولذت می‌برید…همینه قانون همینه احساس خوب =اتفاقات خوب

    هرچقدر بیشتر لذت ببرید با اتفاقات بهتری روبه رو میشوید.

    اخ اخ استاد گفتی قطب نمای ساعت ،یاد قطب نمای وجودمون وزندگیمون افتادم همون احساس که در هر لحظه به ما مسیردرست رو نشون میده هروقت که احساس ناخوشایند داریم یعنی از مسیر داریم دور میشیم .عاشقتم خداجون برای این قطب نمای پرقدرت.

    تحسین میکنم مردم این کشور رو که هم برای خودشون وهم برای طبیعت ارزش قاعل هستند همه جا پارکینگ لات وسرویس بهداشتی درست کردند برای رفاه حال خودشون وپاکی وتمیزی طبیعت .همه جا سطل زباله هست.

    حضور خداوند ،حضور خداوند،حضور خداوند!!!!!!

    کی میتونه حضور خداوند رو احساس کنه ؟

    کسی که با خودش وباجهان به صلح وارامش رسیده ،کسی که در هر چیزی دنبال نکته ی مثبت میگرده.هرکسی که در هر لحظه آگاهانه آرومه واحساسش زیباست وخدا در این حوالیست…

    استاد عزیزم ومریم زیبای من از شما بی نهایت سپاسگزارم برای اشتراک این همه زیبایی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2243 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام به لیلایِ عزیز و خوش قلب

      لیلا جان چقدر لذت بردم از توصیف زیبایت از طبیعتی که در فایل دیدی، من هنوز فایل رو ندیدم،

      اینبار گفتم بذار اول کامنت بچه‌ها رو بخونم تا وقتی فایل رو نگاه بدون چی دارم می‌بینم و باید هر صحنه رو چگونه نوش و جان کنم.

      بچه‌ها هر کدام از یک زاویه ی به فایل نگاه می کنند که حتی در فکرت نمی گذرد. و چقدر خوبه که با تمام طعم ها بشینی وفایل رو نگاه کنی. فایل مثل یه گوشت تازه و گرمی میمونه که دست چندین آشپز حرفه ای بدی و هر کدام با سلیقه خودش اون گوشت رو درست کنه، فکرش رو بکن چه تنوع غذایی میشه. الآن من دارم دست‌پخت همه رو مزه میکنم بعد خودم میرم گوشت خودم رو بپزم.

      مررررسی عزیز مهربان

      لیلا جان،مرتب مثل امروز، بشارتی بده به ما از جانب دوست

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان بانو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    zahra hatami گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    به نام خالق معجزات

    ️️

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم

    چقدر حس خوبیه صبح از خواب بیدار بشی و قبل هر کاری هدایت بشی به سایت استاد عباسمنش و این فایل بسیار زیبا رو تماشا کنی…چقدر قدم زدن در این ماسه های سفید لذتبخشه غلط زدنش که دیگه فوق العاده عاااالی

    استاد جان منم بعد دیدن سریال سفر به دور امریکا و دیدن این زیبایی ها تو دلم آرزویی کردم که خداوند مهربانم هدایتم کنه به طبیعت بکر و رویایی که لذت ببرم و در زمستان هم رفتن به جاده های شمال و طبیعت های زیبا و دریا رو تجربه کنم و تو شرایطی که همه شاکی هستن و تمرکزشون روی نکات منفیه تمرکزمو برارم روی نکات مثبت هر روز این جمله رو که شما گفتید با خودم تکرار میکنم و میگم: مونا، الان وقته جدا شدن از بدنه جامعه هست…الان بهترین شرایطته که تو خودتو از عموم جامعه جدا کنی و تمرکزت بر روی نکات مثبت باشه…خلاصه بعد از این درخواستم از خداوند مهربانم به صورت معجزه آسا که البته من شاهد این معجزات مستمر الهی در زندگیم هستم …یک شب یکی از دوستان خانوادگیمون اومدن خونمون و همونجا تصمیم به سفر گرفتیم برای من این سفر بسیار هیجان انگیز بود از چند جهت:

    1. در کرج به علت آلودگی هوا چند وقتی هست مدارس به صورت غیرحضوری شد و باید با وجود این شرایط کادر اداری مدرسه در مدرسه حضور داشتند و دو هفته پیش من به مدیرمون گفتم که مرخصی ساعتی بگیرم از اونجایی که خداوند مهربان بهترین و فوق العاده ترین انسان هارو به سمت من هدایت میکنه مدیر گفت اصلا اون روز نیا من بجای تو میام و نگران نباش… و سفر ما دو روز زودتر شروع شد.

    2. نکته جالب دوم این بود که من برام بسیار هیجان انگیز بود که قراره با دوستان خانوادگیمون یعنی انسان هایی جدا از فامیلمون و کسایی که مدام باهاشون در ارتباطیم سفر کنیم و قراره دو تا خانواده بریم منزل یکی دیگر از دوستان خانوادگیمون…جالبترین مسیله برای من این بود که هر کدام از این خانواده ها فرهنگ متفاوتی دارند و من خوشحالم که قراره برم و کلی تجربیات و اداب و رسوم و سبک زندگی های حدید از این خانواده ها کسب کنم. به طور مثال یکی از خانواده ها اهل تالش بود یکی دیگر اهل همدان و ما هم اهل تبریز و چقدر برام حالب بود که سه تا خانواده از سه فرهنگ متفاوت دور هم قراره جمع بشیم و لذت ببریم و لذت و لذت…

    3. از همه اینا بهتر که این دوستان خانوادگیمون هر کدوم دو سه تا بچه هم سن و سال من داشتن یعنی ما هم یک اکیپ میشدیم ازمیانگین سنی 17 سال تا30سال و من بسیااااار برام هیجان انگیز بود.

    خلاصه از شروع سفر بگم که ما دو ماشینه در شرایطی که همه تمرکزشون روی نکات منفیه ماشینو آتیش کردم و رفتیم تو دل جاده و فرار از آلودگی وقتی میگم فرار از آلودگی یاد آیه ای از قران میفتم که خداوند به افرادی که میگن ما در دنیا مستضعف بودیم میگه مگر زمین خدا گسترده نبود پس حرکت میکردید…ناخودآگاه این آیه در ذهنم مرور میشه

    بسیار تجربه جالبیه دیدن جاده و رفتن به شمال در زمستان پیشنهاد میکنم که حتما دوستان سفر در زمستان به شمال ایران رو تجربه کنند.

    استاد جان در این سفر کل تمرکز ما روی نکات مثبت بود و هر بهانه ای پیدا میکردیم که بخندیم و شاد باشیم از پاسور و پانتومیم بازی کردن های شبانه تا صبح با رقص و اهنگ های شاد شمالی بیدار شدن و رفتن در دل جنگل و قدم زدن، سورتمه سواری، اسب سواری، موتور سواری در ساحل… رقصیدن در ساحل و رفتن به بندر زیبای انزلی و در تمام لحضات خوشی خوشی و خوشی

    چقدر من ارتباط پیدا کردم بین این جمله ای که در این فایل گفتید با تجربیاتی که کسب کردیم

    شما گفتید حتما نباید خیلی پولدار باشی تا از زندگی لذت ببری کافیه که بخوای و شرایط فراهم میشه برای اینکه از زندگیت لذت ببری…

    مثلا یک اسب سواری در ساحل مگه چقدر هزینه میخواد ولی تجربه اش میلیارد ها می ارزه…یا موتورسواری و سورتمه سواری هیچکدوم از این هزینه های فضایی نمیخواد و میشه با هزینه های کمی بهترین تجربیات کسب کرد

    استاد جان یکی از جالب ترین و بهترین نکات این سفر استقلال مالیم بود هر چی که دوست داشتم سوار میشدم و میخردم و همه اینا از لطف خداوند مهربانم هست یادمه قبلا دوران مدرسه و دانشگاه که پول تو جیبی از بابام میگرفتم و اصلا این قوانین نمیدونستم هر وقت وسیله ای سوار بشم دودوتا چهار تا تو ذهنم بود ولی در این سفر به لطف خداوند مهربانم هر جور که دوست داشتم خرج میکردم و اینو خداوند مهربان با هدایت من به دوره 12قدم به من آموخت از شما بینهایت سپاسگزارم دوره 12قدم بسیار دوره عالی و تکاملی هست که قدم به قدم تو رو در تمام جنبه ها به سمت خوشبختی هدایت میکنه و هر جلسه یک لایه از باور های محدود کننده رو برمیداره و بجاش باور های قدرتمند کننده جایگزین میکنه..

    استاد جان من خیلی خوشحال بودم که تو این سفر خودم بودم هر جور که برام راحت بود لباس میپوشیدم یادمه دو تا از دوستام خیلی خودشونو درگیر ارایش میکردن ولی من خیلی ساده اماده میشدم چون فقط میخواستم از لحظه لحظه سفرم لذت ببرم و جالب اینجا بود که به قدری اون دو دوستم از من خوششون میومد و کلا دوست داشتن با من باشن و دعوت میکردن سوار ماشین اونا بشم یا هر جا میرم اونا هم بیان چون من به قدری با همه راحت بودم و اصلا برخلاف مونای قبلی بودم که مدام خودشو میگرفت و این صد در صد به کمبود عزت نفسش ربط داشت …به قدری تغییرات رو در این سفرم دیدم که نه تنها خودم اظهار میکردم بلکه دوستانم هم میگفتم که چقدر مونا تغییر کردی چقدر ارتباط باهات خوبه…استاد جان با راحتی من در روزای دوم سوم سفر، دوستامم راحت تر گرفتن و این راحتی رو تو پوشش و رفتارشون میدیم و خیلی خوشحال بودم که روی اونا هم تاثیر گذاشتم…

    خلاصه هرچقدر از زیبایی های این سفر بگم کم گفتم…. و این زیبایی ها رو هر روز مرور میکنم چون به قول شما به هر چیزی تمرکز کنی از همون جنس وارد زندگیت میکنی…

    استاد جانم یکی از تصمیماتی که در این سفر گرفتم و لحظه برگشت به کرج داشتم فک میکردم اینکه من چقدر آدم طبیعتم و بعد اون روزهاست که دارم فکر میکنم که برای ادامه زندگی برم به منطقه شمال کشور… و هدایت شدم به فایل شما که در راه برگشت داشتم گوش میدادم و دقیقا شما هم هیمنو گفتید که من رفتم تهران و بعدش به این نتیجه رسیدم من ادم زندگی در این شهر نیستم…استاد باورتون میشه؟؟؟همین جمله رو قبل گوش دادن فایل شما به خودم گفتم… و اینو یک نشونه دونستم… و به خودم گفتم دیگه بسته 26سال زندگیت تو کرج بودی حالا برو تو همون دفتر زیبات که خواسته هاتو مینویسی یک مورد دیگه اضافه کن و اونم مهاجرت به شمال کشور…استاد جان چند ماه پیش ما رفته بودیم متل قو و من یک ارتباط بسیار زیادی با این شهر گرفتم حتی شهرمم برای زندگی انتخاب کردم…

    استاد جانم شما در یکی از جلسات دوره 12 قدم گفتید بریم بنویسیم ویژگی های فردی که دوست داریم باهاش ازدواج کنیم یک شخص خاص ننویسیم بلکه ویژگی هایی که میخوایم بنویسیم و جالبه از چند ماه پیش که متل قو رفتیم من یک ویژگی دیگه بهش اضافه کردم که با فردی ازدواج کنم که یا ایشونم هم نظر با من باشه که بریم در متل قو زندگی کنیم یا اصلا ساکن متل قو باشه و جالبه از اون موقع تمام شرایط و اتفاقات زندگیم دارن نشونه هایی میدن که خیلی داری به خواسته ات نزدیک میشی و اخرین نشونه هم لحظه برگشت از این سفر بود که من واقعا بدون هیچ وابستگی و عادتی دلم میخواد ادامه زندگیمو در شهر زیبا و خوش آب و هوا زندگی کنم و دل بکنم از باور ها و وابستگی های محدود کننده ای که منو یکجا نگه داشته ….یعنی مبخوام بگم من چنین خواسته ای از خداوند داشتم و خداوند داره کمکم میکنه که خودمو با این طبیعت وفق بدم ، دل بکنم از باور های مسخره و محدود کننده، مهاجرت کنم و بزرگ بشم….درسته من در شهر خودم بسیار چه از لحاظ مالی و چه شغلی بسیار موفق و راضی هستم ولی عطش مهاجرت هست که حس میکنم منو بزرگ میکنه و به خودم میگه تو هر جا بری با توکل بر خدا قطع به یقین همین شرایط رو حتی بهترشو خلق خواهی کرد…

    امیدوارم همه ما به نک تک خواسته هامون برسیم و به قول قرآن به لعلک ترضی برسیم و دقیقا در یکی از جلسات دوازده قدم که استاد با بغض و اشک شوق داشت باهامون حرف میزد و در مورد لعلک ترضی صحبت میکرد همه ما به اون احساس و شوق برسیم.

    استاد جانم دوستتون دارم

    استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنیم️سپاسگزارم بابت تمام این زیبایی هایی که نشونمون میدید ️

    به امید دیدارتون و غلط زدن در این جای بکر و زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1072 روز

    بنام فرمانروای جهانیان

    سلام سلام به روی ماه استاد و خانواده عزیزم

    خداروشکر میکنم بابت لحظه اکنون ، آقا ی اتفاق جالب افتاد امروز چون به فایل امروز مربوط میشه اومدم بنویسم

    من اول صبح فایل دیدم کلی لذت بردم و کامنت هم نوشتم و چون امروز کلاسم کنسل شده بود تصمیم گرفتم برم پیاده روی چند ساعته قانون سلامتی و در دل طبیعت انجام بدم که هم جسمم لذت ببره هم روحم شارژ بشه ، خداروشکر جایی که زندگی میکنم بهشته و از هر طرفی بزنم بیرون شهر به یک بهشت وارد میشم من دروازه های شهر رو اسم گذاری کردم ورودی های بهشت ، ساعت 11 لباس پوشیدم به امید خدای مهربان و هادی زدم بیرون و گفتم خدایا در زمان مناسب در مکان مناسب قرارم بده و راه افتادم خدا هم که در لحظه اجابت میکنه ، بعد از حدودا 40 دقیقه پیاده روی دیدم وسط یک جنگل بکر و بینظیرم که فقط من بودم و خدا اینقدر زیبا بود که الان که دارم مینویسم قلبم باز شد خدایا شکرت

    نور خورشید از لابه لای درخت ها نم نم بارونی صدای آروم باد بوی رطوبت جنگل با اون درخت های عظیم و فراوان من و مسخ کرده بود همینطور راه میرفتم و لذت میبردم رسیدم به یک پنج راهی اون وسط ی نگاهی کردم و خدا هدایتم کرد به مسیری که بینظیر بود حدودا بعد از 2 ساعت پیاده روی تو دل جنگل وحشی و سکوت رسیدم به ی دریاچه بینظیر که دورتادورش درخت های کاج بلند بود یاد دریاچه پارادایس افتادم و اینقدر اون منطقه بکر بود که تابلو زده بودن به دریاچه نزدیک نشین و اصلا راهی هم نبود برای رفتن از همون بالا ی عکس گرفتم و با هدایت خداوند مسیر و ادامه دادم

    همینطور که راه میرفتم سپاسگزاری تمام وجودم و لبریز کرده بود و وقتی وحشت جنگل من و میگرفت قوانین خداوند و یاد خداوند قلبم و آروم میکرد

    حدودا نیم ساعت بعد از دریاچه ممنوعه رسیدم به ساحلی با شن های سفید و دریاچه یی که مثل اشک چشم بود انگار آسمان و آب به هم وصل شده بودن آبی آبی بینظیر بود

    تیکه های ابر تو دل آسمون آدم و دیونه میکرد اینقدر محو زیبایی اونجا بودم اینقدر ذوق زده بودم که کفش هامو دراوردم رفتم تو آب ، آب یخ یخ بود اما خیلی چسبید بعد نشستم روی شن های سفید مثل برف و توی گوشی ام درخواست های امسالم از خدا خواستم

    و خدا همون موقع مهر تایید زد بعد رو شن ها دراز کشیدم و از آسمون زیبا لذت بردم

    در مسیر برگشت هم کاملا هدایتی از ی مکان های عجیب و جذاب عبور کردم که بینظیر بود و داشتم فایل باورهای علی (ع) در دعای کمیل و گوش میدادم این فایل بینظیر ، استاد چقدر عمیق روی خودتون کار کردین که اینقدر شیوا و ساده قوانین و آموزش میدین ،خدارو سپاسگزارم برای وجودتون

    خلاصه که 15 کیلومتر عشق بازی کردم با خدای مهربانم و لذت بردم

    الان میخواستم تمرین ستاره قطبی و بنویسم یهو گفتم وای من امروز جایی بودم که تو فایل استاد و مریم جون بودن واسه همین با ذوق اومدم و ماجرای امروز و اینجا نوشتم

    من ایمان دارم همه چی کانون توجه خودمه من ایمان دارم همه چی نتیجه باورهای خودمه من ایمان دارم که خداوند هر لحظه در حال هدایت منِ من ایمان دارم به این راه من ایمان دارم به قوانین ثابت خداوند من ایمان دارم که تنها قدرت جهانیان خداوند

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    خدایا سپاسگزارم بخاطر حالی که دارم

    استاد جان با تمام وجود سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2245 روز

      سلام خانم مرادی

      امیدوارم همین الان که داری این کامنت من رو می خوانی حال دلت عالی باشه

      چون واقعاااااااا حال دل من با خوندن کامنت شما عالی شد

      چون تو مدار خوبی بودم و احساسم خیلی خوب بود با تمام وجودم صحبت های شما رو درک کردم و حتی ناخودآگاه لا به لای خواندن هایم تجسم هم می کردم که خودم الان اونجا هستم :)

      خدایا شکرت

      من هم کامنت دیروز شما رو خواندم هم امروز هر دوش هم خیلی جالب پ دلنشین

      تو کامنت دیروز هم (بین این کامنت هایی که من تو این قسمت خواندم) فقط شما در مورد اون گیاه کاکتوس، رشد برای تغییر را نسبت داده بودی به اصل بقای اصلح

      خیلی دیدگاهت برای من جالب و شگفت انگیز بود

      ازت ممنونم که برامون نوشتی

      من تو ایران تو شهر قم زندگی می کنم

      منطقه ای که دارم داخلش زندگی می کنم خیلی از ویژگی هایی که داره، همون چیزهایی هست که قبلاً می خواستم

      مثلاً نوساز بودنش عمر این محله و این ساختمون ها بین 6 ماه تا 18 سال

      چه ویلایی ها چه آپارتمان ها

      مردمش نسبت به خیلی از مناطق داخل شهر به روز تر هستند

      به خاطر اختلاف سطح جغرافیایی (اینجا از سطح شهر قم یه کمی بالاتره…:) آب و هوای پاک و تمیز و البته یه کمی سرد تر): داره

      بوستان های نوساز خیلی خوشگلی داره که همشون خلاقانه درست شدند و هر کدوم یه نقشه تفکیکی دارند

      هیچچچچچ کدومشون مثل هم نیستند تعدادشون هم زیاده ها :)

      خلاصه که ویژگی های مثبت فراوان داره که من به چند تاش اشاره کردم

      هر چند که من تا قبل از اینکه برای شما بنویسم متاسفانه خیلی وقت ها ناشکری می کنم میگم نه اینجا خوب نیست دوست دارم برم …. و …. (فلان جا که فلان ویژگی ها رو داشته باشه)

      یکی از بزرگترین خواسته های من مستقل شدن خودم ، جدا شدن از خانواده و مهاجرت به شهری که آب هوای معتدل ، جنگل و کوهستان و کویر (همه با هم) داشته باشه ، البته که دریا و رودخونه هم حتمااااااا داشته باشه (من خیلی عاشق دریا هستم و شاید باورتون نشه الان که 27 سالمه به تعداد انگشت های دستم هم دریا نرفتم!!!) :) و اتفاقاً از این بابت خوشحالم هستم چون درست مثل استاد عباس منش این تضاد این خواسته رو در من متولد کرده و وقتی بهش برسم بسیار زیاد لذت خواهم برد

      خلاصه که من یه سری از دوستان رو پروفایلشون رو‌ نشان گذاری کردم کامنت هاشون برای من ایمیل میشه من میام به عنوان غذای مناسب برای روح نوش جان می کنم

      شما هم جز اون دسته از دوستان هستید

      خواهشی که دارم اینه که بیشتر از طبیعت جذاب و ویژگی‌های مثبت هلند بنویسید :)

      مرسی

      هر کجا هستید در پناه خدای مهربانی ها شاد سالم و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سارا مرادی همت گفته:
        مدت عضویت: 1072 روز

        بنام فرمانروای جهانیان

        سلام محمد حسینِ عزیز

        سپاسگزارم از کامنت زیباتون و این همه لطف و مهربانی شما

        من هر لحظه خداروشاکرم که هدایت شدم به این فضای روحانی هدایت شدم به راه کسانی که خداوند بهشون نعمت داده ، خدایا شکرت

        بخدا که اگه در مدار خداوند قرار بگیریم ، ما میخوایم و داده میشه

        به قول استاد جان ؛ خدا همون چیزی میشه که تو میخوای ، حالا ما باید ببینیم که چی میخوایم ؟؟؟

        خواستن همون چیزی که بهش توجه میکنی ،

        اگه خواسته ات اینکه مستقل شی ببین چه باوری داری پر موردش و فایل ها رو جدی بگیر بخدا که همه چی به راحتی و آسانی اتفاق میافته

        همه چی در این جهان بینهایت وجود داره فقط باید باورش کنی ، اون جهاد اکبری که استاد میگه رو راه بنداز و بعد ببین که خداوند و جهان چقدر زیبا کمکت میکنن و راه رو برات باز میکنن

        به این فکر کن که یک بار فرصت زندگی در این جهان رو داری و اینقدر خواستت واقعی بوده که هدایت شدی به این مسیر بینظیر با این همه آگاهی ناب و خالص

        اگه الان حرکت نکنی و قدم در راه تغییر نزاری خیلی در حق خودت کم لطفی کردی ،

        خودت و بسپار به دست خدایی که آسمان‌ها و زمین و آفریده ، خدایی که تو رو از هیچ در دل تاریکی خلق کرده ،واقعا این خدا به نظرت ارزشش و نداره بهش اعتماد کنی ؟؟؟!!!

        بری و توی سرزمینش که قلب ساکن بشی ؟

        بارها گفته بیا ،فقط از من بخواه تا بهترین ها رو بهت بدم .

        من هر روز تلاش میکنم با فهم بهتر قوانین و عمل کردن به این قوانین بنده تر بشم

        ایمان دارم خدایی که من و به این راه هدایت کرده خودش هر لحظه هدایتم میکنه هر لحظه حمایتم میکنه

        خیلی خوشحالم که بنده خدا هستم و هر لحظه سعی میکنم بنده تر باشم

        خیلی ازت ممنونم دوست عزیزم که با پیامت حالم فوق العاده شد و اینا رو برات نوشتم .

        از خدای مهربان میخوام حمایتت کنه و هدایت بشی به مسیر رسیدن به خواسته هات

        و ب زودی پیام بدی که مستقل شدی و در ی شهر معتدل با زیبایی جنگل و دریا ساکن هستی

        بخدا این خدا خیلی مهربان خیلی بخشنده اس خیلی بزرگه خیلی قدرت داره بهش اعتماد کن باورش کن

        خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

        در پناه خدای مهربان سعادتمند باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          محمد حسین تجلی گفته:
          مدت عضویت: 2245 روز

          به نام خدایی که مرا انسان (اشرف مخلوقات) آفرید و بهم قدرت خلق زندگیم رو داد

          سلام سارا خانم عزیز

          امیدوارم حال دلت عالی باشه و هر روز از طبیعت زیبای هلند بیشتر لذت ببری

          خدا رو صد هزار مرتبه شکر

          واقعاً من احترام خاصی برای مهاجر ها قائل هستم چون میدونم مهاجرت، شهامت و ایمان عملی می خواهد که داشتی (: و پاداشش هم از سمت خدای مهربونم خیلی بزرگه

          پسسسس نوش جونتون هرچی زیبایی و حس خوب و فراوانی دارید تجربه می کنید این حق شماست و شما لایق بهترین ها هستید

          خوشحالم که حرف‌های من حال دل شما رو عالی کرده

          و بهتون بی نهایت تبریک میگم و ایستاده به افتخار شما دست میزنم که به مقام والای بندگی خدای ارحم الراحمین رسیدید و با افتخار و سر بلندی رو‌ این رو اعلام می کنید

          من هم این روزا خیلی دارم روی بندگی و تسلیم بودن و تواضع داشتن در برابر رب خودم و کار می کنم و البته از عملکردم هم راضی ام و به خودم تبریک میگم

          سارا خانم نمیدونی وقتی داشتی روی اصل که بنده بودنت هست تاکید می کردی چه حس عجیبی بهم دست داد

          خدایا کمکم کن بتوانم با کلمات بیانش کنم

          اول اینکه من چقدرررر خوشبختم ، ما چقدر خوشبختیم که داریم توی این فضای بهشتی که استاد عزیزمون دست خداوند مهربانی ها برای ما فراهم کردم داریم فعالیت می کنیم

          دوم اینکه چقدر خوشبختیم که به جای صحبت راجع به مشکلات و مسائل سیاسی و اقتصادی و …. و…. داریم راجع به ایمان به خدای مهربان راجع به بندگی (من خیلی دوست روی این کلمه تأکید کنم) راجع به شجاعت و جسارت به خرج دادن و حرکت کردن برای رسیدن به خواسته ها راجع به تعهد و کنترل ذهن (مفهوم تقوی در قران) و… صحبت می کنیم؟؟؟!!!

          به خداوندی خدا که ما خوشبخت ترین آدم های این کیهان هستیم

          خدایا میلیون ها بار سپاسگزارم

          موضوع بعدی این که

          «به این فکر کن که یک بار فرصت زندگی در این جهان رو داری و اینقدر خواستت واقعی بوده که هدایت شدی به این مسیر بینظیر با این همه آگاهی ناب و خالص

          اگه الان حرکت نکنی و قدم در راه تغییر نزاری خیلی در حق خودت کم لطفی کردی ،»

          چقدر این حرفای شما به دلم نشست و من رو لطیف و آروم کرد

          بی نهایت سپاسگزارم و چشم قول میدهم که تمام تلاشم رو بکنم برای خوشبخت زندگی کردن ، همون چیزی که خدای مهربونم برای من می خواهد

          موضوع بعدی این که

          «و ب زودی پیام بدی که مستقل شدی و در ی شهر معتدل با زیبایی جنگل و دریا ساکن هستی

          بخدا این خدا خیلی مهربان خیلی بخشنده اس خیلی بزرگه خیلی قدرت داره بهش اعتماد کن باورش کن»

          این حرفای آخر هم بی نهایت حالمو عالی کرد و به خودم قول دادم زودتر این اتفاق قشنگ رو رقم بزنم و خبرشو تو کامنت های سایت به شما هم بدهم

          تا به خودت افتخار کنی و بدونی که همین صحبت های شما چقدر به من کمک کرده در دل این مسیر (:

          برای شما از خدای مهربانی ها بهترین ها رو خواستارم

          سارا خانم عزیز در پناه خدا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند باشی در دنیا و آخرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسن گرامی گفته:
      مدت عضویت: 1359 روز

      سلام سارا جان امیدوارم حالت عالی

      من قبلاً داستان هدایتت رو خوندم ، خیلی خوش حالم که دوستانی مثل شما رو در این سایت دارم

      سارا جان در مورد اتفاق خوبی که برات افتاد که توی همین کامنت برامون نوشتی چقدر هم من لذت بردم ، اتفاقا من هم یه همچین اتفاق جالبی رو از نتیجه دیدن سریال سفر به دور آمریکا در سفرهای قبلی استاد تجربه کرده بودم

      حالا الان بهت میگم که برای چه بود

      استاد عباسمنش توی همین سریال سفر به دور آمریکا یک قسمتی رو میذاره روی سایت که توی اون فایل نشون میده که رفتن رستوران برزیلی البته اینم بگم همین یکی دو قسمت قبل از این فایل هم توی لس آنجلس رستوران برزیلی هم میرن ولی قبل از این من اونو خیلی میدیدم

      حالا من تصمیم گرفتم طبق تمرین دوره عزت نفس که استاد میگه تنهایی برین رستوران و خودتون رو مهمون کنین ، منم تصمیم گرفتم اینکارو کنم هیچی پاشدم رفتم توی یک مجتمع تجاری بسیار لوکس و بزرگ توی هر طبقه اش رستوران داشت همون جا جلوی درب مجتمع من به خدا گفتم خدایا ازت میخوام که من رو خودت به یکی از این رستوران هایی که خیلی خوبه رو هدایت کنی بعد من شروع کردم تمام طبقات رو به گشتن تا ببینم حسم کدوم رستوران رو میگه برم داخلش ، هیچی من تا آخرین طبقه میرم و اصلاً هیچی حسی رو از خداوند دریافت نمی کردم که یکی از همین رستوران ها رو برم بشینم ، خواستم که برگردم که برم یگ لحظه چشم به یک راه پله ای خورد که از این طبقه ای که فکر می‌کردم بالاترین طبقه اش بود میرفت بالا ، اینجا حسم به من گفت برو بالا ببین

      منم از پله رفتم بالا دیدم یک رستوران خیلی خوبی هستش پرچم کشور برزیل رو جلوی درب رستورانشون زده بودن اولش متوجه نشدم ولی بعد از اینکه نشستم یک گارسون محترمی آمد خیلی قشنگ همون طوری که برای استاد توضیح میدادن که روش سرو غذاشون در این رستوران به چه صورت هست دقیقا سارا همونجوری برای من توضیح میدادن و دقیقاً به همون شکلی که توی رستوران برزیلی استاد رفته بود برای منم غذاها رو سرو می‌کردند خیلی حسش خوب بود بخاطر اینکه من تا قبل از اینکه بخوام اون فایل رستوران برزیلی که استاد رفته بود رو ببینم اصلاً تا به حال رستوران برزیلی نرفته بودم و هیچوقت هم فکر نمی کردم اصلاً همچین رستورانی توی ایران باشه

      واقعاً خدارو شکر به خاطر قوانینی که در جهان هستی هست

      خیلی لذت بردم از کامنتت سارا جان همیشه شاد باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        سارا مرادی همت گفته:
        مدت عضویت: 1072 روز

        بنام فرمانروای جهانیان

        سلام خدمت دوست عزیزم

        ممنونم از کامنت زیباتون که قوانین و برام یادآوری کرد

        خدایا شکرت که هدایت شدم به صراط المستقیم و در کنار کسانی هستم که آگاهانه به قوانین جذاب و بدون تغییر تو توجه میکنن و جهاد اکبر راه انداختن که زندگی شون رو اون مدلی که دوست دارن بسازن

        خدایا عاشقتم

        هر وقت به این فکر میکنم که این قوانین ثابت هستن و همه به یک اندازه به نعمت ها دسترسی دارن و هر کسی تنها خودش که زندگیش و میسازه قلبم باز میشه و شوق تمام وجودم و میگیره

        خدایا به عظمت و بزرگیت حمایتمون کن تا به قوانین تو درست عمل کنیم

        دوست عزیزم از خدای مهربان بهترین ها رو خواهانم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1455 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    چقدر اینجا زیبابود چه قدر سفیدی این شن ها و ماسه ها برام غیرقابل باور بود اولش توی جاده احساس کردم برفه بعدش که استاد پیاده شدن متوجه شدم مثل ماسه های همان ساحلی بودن که با مریم عزیز رفته بودن ساحل سی ساید.

    خدایا چقدر رابطه شما دو فرشته برام قابل تحسین هست.چقدر همسفر شدن با شما دو فرشته الهی برامون لذت بخشه خدایاشکرتتت بابت حضورتون در زندگی ام

    اخ وقتی که هردوی شما با پای برهنه پا بروی ماسه ها گذاشتید چقدر برام لذت بخش بود حس بچگی های خودم بهم یاد آوردی می کرد بچه که بودم هربار باغ مون که می رفتم که خاک نرم داشت به خصوص توی باغ هامون که یه نهربود که برای آبیاری باغ مون فقط استفاده میشد بعدش خشک بود یه خاک آبرفتی بود آخ که من کفش مو در می اوردم با پای برهنه می دویدم یا یه توی زمین های کشاورزی مون که تا چشم کار می کرد زمین بود یه تپه و جاده ای داشت که خاکش نرم آبرفتی بود سر سبزی زمین های کشاورزی اطراف و آسمان آبی خدا .سکوت بود فقط سکوت دقیقا استادوقتی شما دراز کشید غلت خوردید کل دوران بچگی خودم برام مرور شد آخ چقدر دلم لک زد برای اون روزهام.که رها بودم از همه چیز فقط خوش بگذرون از نعمت و زیبایی که درحال حاضر مقابل چشمات در لحظه باش.

    چه فکر می کردیم چی شد ما توی عالم بچگی ناخودآگاه به قوانین درست عمل می کردیم در لحظه زندگی کردن راحت فراموش کردن اتفاقات چند دقیقه قبلش…

    بارها شده بود چون شیطنیت هام زیاد بود از بس که رها بودم و دوست داشتم فقط لذت ببرم وقتی می رفتیم باغ و … و اینکه از روی تپه های نرم غلت می خوردم می آمدم پایین بارها شده بود پدرم دعوا می کرد که چرا ازما دور شدی چرا خودت خاکی کردی…

    به محض سرگرم شدن پدرم به کار خودش، انگاری اصلا یادم می رفت چند دقیقه قبلش من سر این موضوع گریه کردم بغض کردم که پدرم برخورد کرد که خودمو خاکی نکنم.دور نشم ازشون به محض دور شدن پدرم ازم باز ادامه بازی خودمو می رفتم. چقدر رها بودم چقدر به قانون درست عمل می کردم درستش همین بود باید رها بود لذت برد از نعمتی که جلو روت نه به گذشته فکر کن نه به آینده اون چیزی که احساست رو خوب می کنه برای لذت بردن انجامش بده.آخ که هرچه بزرگتر شدیم وارد دنیایی شدیم به قولی منظم تر تمیزتر باشیم خلاف قانون عمل کردیم.آخ استاد چقدر رابطه شما با مریم عزیز برام قابل تحسین چقدر همراهی شون می کنید وقتی داره از چیزی لذت می بره و شما به تماشا ایشون می ایستید و تشویق تحسین شون می کنید و همراشون می خندید آخ چقدر لذت بخش بود برام وقتی مریم عزیز روی شن ها اثر خودش خلق کرد و شما ازشون فیلم گرفتید وقتی هم از شما درخواست کرد که شماهم اثرخودتون خلق کنید با کمال احترام مشتاقانه پذیرفتید.( استاد می دونم براتون غیرباور و شاید بگید درستش همینه )…..

    چقدر این لحظه برام دوست داشتنی بود چون خودم باراها این تجربه رو داشتم اما بهم گفتن این بچه بازی ها چیه آخ تو دیگه بزرگ شدی. کی می خواهی یکم خانم تربشی دست ازاین شیطنت های بچگی هات برداری.

    آخ که چقدر دلم تنگ شده برای بچه بازی هام

    که درستش هم همینه مثل یه کودک لذت ببری رها باشی. توی یه فایلی از مریم عزیز شنیدم می گفت وقتی تو داری لذت می بری از اون نعمت ازاون زیبایی درواقع یه نوع خودش سپاسگزاری کردن

    اخ که هرچه بزرگتر شدیم از قانون دور شدیم به خیال اینکه درستش اینکه آگاهانه تر باید رفتار کرد باید شیطنت های بچگی ها رو نکرد اما غلط بود در غلط

    باید آگاهانه تر لذت می بردیم و از صاحب اینهمه زیبایی که داشتم و لذتشو می بردم شکر می کردم سپاسگزاری اخ که این دنیا آدم بزرگا که همش اداس چقدر خسته کننده اس.یه جوری کودک درون مون پنهان کردم… در وجودم یه جورایی خود به خود وقتی که از بس توی جاهایی که رفتیم برای گردش و لذت بردن از طبیعت از دور ایستادم نگاه کردم نکنه مادر پدری نگن زشته بشین سرجات تو دیگه بزرگ شدی مردم نگات می کنن بچه نیستی که یکم بزرگ شو تو کی می خواهی بزرگ بشی در واقع خود به خود عزت نفسمو رو داشتم رو در خودمون از بین بردم یا کمرنگ تر کردم و شد …. حرف مردم، نگاه مردم برای خودمون مهم تر کردم…….

    آخ خدایا این فایل ها این زندگی شما این سفر شما استاد چقدر به ما نشون می دی چقدر ما اشتباه رفتار کردیم، اشتباه یکسری چیزها رو پذیرفتیم، اشتباه باور کردیم،به اشتباه مهم اولویت برای خودمون قرار دادم یکسری چیزاها که … در واقع میشه گفت شرک رو درخودم به وجود آوردم ترس از حرف نگاه مردم که….

    یه جورایی هم ناسپاسی کردم به درگاه خدا از زیبایی هایی که داشتم استفاده نکردم با حسرت نگاه کردم خود به خود هم دور شدیم از اون همه زیبایی ها.آخ که چقدر خودمون رو فراموش کردیم چقدر تنهاتر شدم با خودم ، چقدر غریبه ترشدم با خود واقعیم.لذت بردن از زیبایی ها در وجود همه انسان ها هست کوچک بزرگ دختر پسر نداره.استاد عزیزم مریم جانم که روز به روز هرچه فایل هاتون بیشتر نگاه می کنم بیشتر عاشقتر تون میشم.در واقع عاشق رفتارهاتون میشم عاشق کودک درون تون میشم که منو عاشق خودم کردی منو باخودم آشتی دادید منو با کودک درونم که فرسخ ها فاصله گرفته بودم به خیال اینکه بزرگ شدم باید یکسری کارها رو انجام ندم یا بدم برخلاف میل باطنی واحساس درونم….

    ازتون ممنونم که راه روش درست زندگی کردن درست لذت بردن از طبیعت درست به قوانین عمل کردن بهمون یاد می دید.آخ چقدر لذت بخش یه همسفر پایه داشته باشی برای خندیدن فریاد زدن خدایاشکرت گفتن توی کویر که سکوت باشه سکوت به قول مریم جون صدای قلبتم میشنوی یه همپایه ای مثل استاد داشته باشی وقتی می نویسی خدایاشکرت ازت فیلم بگیره یه همپایه مثل استاد داشته باشی وقتی سر خوردی از بالای اون تپه تا پایین رفتی بعد 4 دسته پا آمدی بالا ازت فیلم بگیر.بعدش توبشی هم پایه استاد استاد غلت بخور بره پایین به یاد بچه هایی که توی ایران باهش دوره داشتن شما ازش فیلم بگیری.بعداز کلی لذت بردن یه ناهار دوتایی در یه ترک کمپر زیبا …. آخ استاد عاشق تونم که قبل از ترک اون مکان ملکوتی زیبا امدید برای یکبار دیگه تجربه و لذت شو بردید تا دوباره انشاالله اینجور مکان ها رو تجربه کنید و شکر خدا کنید.

    دوپرنده عاشقی هستید که دارید به زیبایی این جهان که الله یکتا خلق کرده سر می زنید لذت می برید و به ما هم نشون می دید که این خواسته در ما قوی تر بشه یا اصلا ایجاد بشه که درخواست شو له عالم هستی بدیم تا ماهم تجربه کنیم.مگه دعای خیر چیزی غیراز این می تونه باشه. در وجود یکی انگیزه خواسته ایجاد کنی. استاد جان مریم عزیزم بابت تمامی خواسته هایی که در وجود ما ایجاد کردید برای لذت بردن سپاسگزاری کردن از خدا ازتون ممنونم.

    دوست تون دارم درپناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    کسی آمد که حرف عشق را با ما زد

    دلِ ترسوی ما هم دل به دریا زد

    به یک دریای طوفانی دلِ ما رفته مهمانی

    چه دورِ ساحلش،از دور پیدا نیست

    یه عمری راه و در قدرت ما نیست

    باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد

    خودش می‌بردت هر جا دلش خواست

    به هر جا برد بدون ساحل همونجاست

    به امیدی که ساحل داره این دریا

    به امیدی که آروم میشه تا فردا

    به امیدی که این دریا فقط شاه ماهی داره

    به عشقی که نمیبینی شبهاشو بی ستاره

    دل ما رفته مهمانی به یک دریای طوفانی

    باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد

    خودش می‌بردت هر جا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست…

    هدف از دیدن فایلهای سفر به دور آمریکا تمرکز بر روی نکات مثبتِ ولی من اینبار از وصف طبیعت زیبا خیابونهای تمیز و منظم و فضایی که گویا مستندی جهت آشنایی با اقلیم منطقه بود و کاکتوسی که به تنهایی ایستاده بود تا درس استقامت و پایداری را بدهد و اون شنهای سفید که پاکی را بی آلایشی را به من تلنگر زد و آسمان آبی که روزگاری آرزوی دیدنش را داشتم و فقط از روزنه کوچکی آرزوی بیشتر دیدنش را میکردم و حال که به هر طریقی میبینمش یاد روزهای پشت سر گذاشته ام می‌افتم و آرزویی که تحقق یافته و سکوت حاکم که سخن فرمانروای من است ،و حتی از تصور اینکه شب زیر سقف آسمان با نورپردازی ماه و ستارگان به خواب رفتید من لذت بردم و خدا را شکر کردم به دوستان می‌سپارم

    دلم می‌خواهد راجع به دکلمه ابتدای فایل بنویسم

    وقتی به خودم اومدم و از کلام گوهر بار استادِ جان استاد عباسمنش عزیزم متوجه شدم که من باید تغییر کنم دنیام دگرگون شد دیگه بیخیالِ مادر و پدر و همسر و دولت و هزار تا عامل بیرونی دیگه شدم و فقط تمرکزم رو گذاشتم رو خودم و تغییر خودم افکارم باورهام و طرز نگرشم، طوری به هر تضادی نگاه کردم که حالم فقط کمی بهتر بشه و پیش اومدم و اومدم و اومدم…یهو که به خودم اومدم دیدم منی وجود نداره همه چی اوست همه این مسیر رو اون بوده همش هدایت اون بوده اصلا از اولش خودش بوده خدایا من هیچ نیستم همه تویی دست از تلاش‌های بیهوده از عجله برداشتم یه نگاهی به کل زندگیم انداختم دیدم من واقعا یه جاهایی نبودم تو بودی یه اقداماتی انجام شد که تو شجاعتش رو به من دادی گفتم من تسلیم تو بگو من برم من فقط خودمو پاک کردم و بخشیدم و لایق دونستم تا تو هدایت کنی و بستر رو مهیا کردم تا صداتو بشنوم تو بگو من برم انگار آرام گرفتم و با دلی لبریز از ایمان دیگه میدونم هر چی بشه خیرِ

    باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد

    خودش می‌بردت هرجا دلش خواست

    به هر جا برد بدون ساحل همونجاست

    ای ساحلِ امن آرامشم ای آغوشِ تو امن‌ترین جای جهانم شکرت که به تو بازگشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2243 روز

      به نام خدای مهربان

      دختررررر اصل جنسی

      رسیدی به جایی که عرفا ازش دم میزندند، جایی که همه چیز اوست

      جایی که منی وجود نداره

      میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

      تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز

      دقیقا همین حرف رو امروز ظهر که با همسرم در حال قدم زدن بودیم بهم گفت. الآن هم تا اومدم تو سایت این جمله‌ ات مثل یه چراغ چشمک زد.

      یهو که به خودم اومدم دیدم منی وجود نداره همه چی اوست همه این مسیر رو اون بوده همش هدایت اون بوده اصلا از اولش خودش بوده خدایا من هیچ نیستم همه تویی

      مررررررررررررررررسی الهه جان

      ساقی شراب هزارساله شدی دختر!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        الهه امینی گفته:
        مدت عضویت: 1078 روز

        آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم

        ور تو بگوییم که نی،نی شکنم شکر برم

        آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده ها نهان

        تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم

        آمده ام که ره زنم بر سر گنج شه زنم

        آمده ام که زر برم زر نبرم خبر برم

        گر شکند دلِ مرا جان بدهم به دل شکن

        گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم

        اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم

        اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

        سلام رضوان خانم عزیز من خیلی خوشحال شدم که شما و همسر محترم با همدیگه انقدر مکالمات روحانی دارید چه سعادتِ بزرگی نصیب شما دو بزرگوار شده که در این مسیر هم فرکانس هستید و حقیقتا چند روزی میشه که نمیدونم چرا انقدر راحت اشکهام سرازیر میشه به خداوند میگم معبودم تو با من چه کردی تو حاضرِ از نظرم غائب بودی سالها به دنبالت میگشتم هر بار میگفتم پس تو کجایی که به فریادم نمیرسی و حال تازه فهمیدم او همیشه بوده من بودم که نبودم اون تدارک همه چیو واسم دیده بود تا پرده ها کنار رفت من فقط محو تماشای معجزاتش شدم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      اصغر کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 2385 روز

      سلام الهه خانم

      الهی الهه الهی همفرکانس را بیشتر عاشق خودت کن

      بسیار از نگاهت ار زیبایهایی که شایسته عزیز بهمراه استاد به تصویر کشیدن وچشمان مارا هرچه بیشتر به دیدن زیباییها جهان آشنا کردن ونشان دادن

      دوستانی همچون شما چه عالی با وسعت دیدو فکر عالی‌تر بزرگی وعظمت هستی را از زوایای گوناگون بهما نشان میدهید

      حتی برای وجود تک درخت کاکتوس در اون صحرا هم نشان قدرت وعظمت تعریف میکنید

      انسان لذت می‌برد ازاینکه در این خانواده در حال بزرگ شدن است

      سپاسگزارم خداوندم از وجود بنده ای دل پاک که من هم ازاو درس میگیرم

      برای رشد وپرورش خودم از کامنتهای زیبایشان استفاده میکنم

      شاد وسلامت و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        الهه امینی گفته:
        مدت عضویت: 1078 روز

        سلام و تشکر فراوان برای آرزوی زیباتون، الهی برای همگان باشد

        تمام هستی در حال حرف زدن است قوانین را فریاد میزنند فقط کافیه به قول شاعر چشم دل باز کنیم

        چشم دل باز کن که جان بینی

        آنچه نادیدنی است آن بینی

        گر به اقلیم عشق روی آری

        همه آفاق گلستان بینی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1962 روز

      سلام الهه عزیز

      دختر چی نوشتی

      دوست دارم یکبار دیگ خودت این کامنت پر مغز و زیبا رو بخونی تا ببینی که رب عظیم چه گوهری به قلبت داده تا با انگشتان خودت این گوهر رو در سایت الهی ثبت کنی تا من و امسال من بخونن و درس بگیرند منی که الان غرق عشق به خدای بزرگ شدم

      خدایا چطور با کامنت های دوستانم با من صحبت می‌کنی

      برات خیلی خوشحال هستم و بهت افتخار میکنم الهه جان

      خیلی کامنتت عالی بود

      می‌دونم که خیلی احساساتی هستم اما چه خوب هست که در برابر ستایش از پروردگارمون اشک بریزیم

      اشک اینکه ما بندش هستیم و چقدر خوشبختم و خوشبختیم که چنین اربابی داریم

      بقول خودت :

      «یهو که به خودم اومدم دیدم منی وجود نداره همه چی اوست همه این مسیر رو اون بوده همش هدایت اون بوده اصلا از اولش خودش بوده خدایا من هیچ نیستم همه تویی دست از تلاش‌های بیهوده از عجله برداشتم یه نگاهی به کل زندگیم انداختم دیدم من واقعا یه جاهایی نبودم تو بودی یه اقداماتی انجام شد که تو شجاعتش رو به من دادی گفتم من تسلیم تو بگو من برم من فقط خودمو پاک کردم و بخشیدم و لایق دونستم تا تو هدایت کنی و بستر رو مهیا کردم تا صداتو بشنوم تو بگو من برم انگار آرام گرفتم و با دلی لبریز از ایمان دیگه میدونم هر چی بشه خیرِ»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        الهه امینی گفته:
        مدت عضویت: 1078 روز

        سلام بزرگوار سپاس فراوان از محبتتون

        حقیقتش بیشتر از ده بار خوندمش و هر بار خودم اشک ریختم و باز هم زندگیم رو مرور کردم به هر گوشه که نگاه انداختم دیدم واقعا من با این ذهن نمیتونستم این همه خرابی رو آباد کنم واقعا پروردگارم بود که نجاتم داد من نبودم

        پس چه چاره جز پناه چاره گر

        نا امیدی مس و اکسیرش نظر

        نا امیدی ها به پیش او نهید

        تا ز درد بی دوا بیرون جهید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1737 روز

    چقدر چقدر چقدر زیباست استاد عزیزم این کویری که رفتید.

    خدارو میلیارد ها بار شکر.

    چقدر قشنگ پاسخ داده به درخواست شما.

    چقدر زیباست که شما فقط و فقط زیبایی ها را می‌بینید.

    این همزمانی و این هدایت خداوند.

    چقدر روحیه خوبی دارید استاد عزیزم.

    چقدر جالب که استاد اینقدر اون شخصی که این کمپر رو واسه پشت وانتش ساخته رو تحسین میکنید. همونطور که همیشه میفرمایید ثروتمند بودن به تعداد صفر توی حساب بانکی نیست، به حس خوبه، به احساس آرامشه.

    چقدر استاد جالبه شما چقدر راحت با آدما ارتباط برقرار میکنید

    مخصوصا اونجایی که شما موندید برای یه پیاده روی دیگه و اون وانتی که می‌خواست بره واستون بوق زد و شما دست تکون دادید.

    خیلی زیباست. استاد از اون روزی که شما اون فایل قبلی که در مورد همزمانی بود را گذاشتید در این کویر زیبا من واقعا عاشق این مکان شدم.

    هدایت شدم به کویر بعدش، کویر ورزنه

    استاد عزیزم میلیارد ها بار ازتون ممنون و سپاسگزارم. نمیتونم بگم به خاطر چی، چون اینقدر خیر و برکت داشتید تو زندگی من و خیلی از افراد که قابل بیان نیست.

    عاشقتونم

    از شما و مریم خانم عزیز از صمیم قلبم ممنونم.

    امیدوارم همیشه شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      بهاره صرام گفته:
      مدت عضویت: 1252 روز

      سلام دوست عزیز همشهری ،

      چقدر این تیکه یاد آوری صکبت های استاد از زبان شما دوباره به من چسبید :

      همونطور که همیشه میفرمایید ثروتمند بودن به تعداد صفر توی حساب بانکی نیست، به حس خوبه، به احساس آرامشه.

      این حرف عالیه بخدا ، اگر درست درکش کنیم ما انسان های شادی میشیم و این شادی همیشگی میشه درون ما حالا چه پول داشته باشیم چه نداشته باشیم ،

      این موضوع و باید درکش کنیم که تمام این هایی که خداوند به ما میدن از سلامتی ، امنیت ، ثروت ، مهربانی ، اخلاق خوب ، روابط خوب و… اینا همشون دقیقا نعمت هایی هستند برابر و مکمل همدیگه پس برای همشون باید به یک اندازه شکر گذار باشیم نه اینکه سلامتی و امنیت و نبینیم فقط ثروت بخواهیم ازش ،

      این جمله های امروز شما داخل این کامنت منو بیدار کرد دوباره دلم میخواد ساعت ها بهش فکر کنم و بنویسم ، ممنونم ازتون .

      در پناه خدای بزرگ و مهربان و قدرتمند باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
        مدت عضویت: 1737 روز

        سلام بهاره خانم، همشهری عزیز

        اول بگم من قبلا پاسخ داده بودم خدمتتون ولی سایت مشکلی براش پیش اومده بود و الان دوباره مینویسم.

        همونطور که استاد می‌فرمایند الْخِیْرُ فی وَقَعَ

        چقدر خدای یکتا را سپاسگزار شدم همون بار اولی که پاسخ شما را دیدم. چقدر دل گرمم کرد که بنویسم، باز هم بنویسم. قطعا که این نکته ای که من گفتم هدایت الهی بوده و من نبودم. خدای عزیزم بوده که این کامنت را نوشته و به قلب شما نشسته.

        چقدر خوشحال شدم که حالتون از این کامنت خوب شد. چقدر سپاسگزار خدای وهاب شدم که بی نهایت نعمت و فراوانی برای ما قرار داده.

        خدای عزیز و یکتا میلیارد ها بار شکر و سپاس که چشم شما را بر روی این آگاهی بینا، گوش شما را شنوا و قلب شما را پذیرای این آگاهی کرد.

        ازتون میلیارد ها بار سپاسگزارم حالم خیلی عالی تر شد که بیان کردید.

        امیدوارم احساستو همیشه مثل حال الان من عالی و خوب باشه. احساس شعف درونی داشته باشید و از زندگیتون در کنار عزیزانتون با وجود خداوند بذت ببرید.

        شاد سالم، ثروتمند و سعادتمند دنیا و آخرت باشید ان شاء الله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    صبحتون زیبا و پر از نعمت های بیکران الهی

    سپاسگزارم از اشتراک این زیبایی ها

    و این نعمتهای الهی

    این حس و حال مثبت و بی نظیر

    بینهایت زیباست

    در این چند سریال اخر چیزی که عمیقا توجه من رو جلب کرده ارزشی هست که برای فضاها و مکانهای دیدنی طبیعی قایل هستن

    و واقعا به مانند گنج با ان رفتار میکنن

    همه جا تمییز و فضاهای تعریف شده اختصاصی برای هرکاری

    توجه به ارزشمند بودن فضا

    و همین یکی از دلایل ثروتمند بودن چنین کشوری هست

    وقتی ازنعمتهای خدادادی به مانند گنجهای بی نظیری مراقبت کنی

    رسیدگی کنی

    براش ارزش قایل باشی

    این همان قانونه

    که نعمتهای بیشتر و بیشتر دریافت میکنی

    .

    اونها با توجه و رسیدگی به این طبیعتهای بکر الهی خودِ سپاسگزاری را در عمل نشون میدن و نتیجه میشه ثروتهای بیشتر خدادای.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    .

    سکوت بی نظیرش رو میشد حس کرد

    دوست داشتم ساعتها دراین سکوت با خدای خودم حرف بزنم

    ـ

    اینروزهااا بخشی از زمانم رو روی پشت بام سپری میکنم

    تا از طبیعت زیبای اطراف خونه هم لذت ببرم، هم صدای پرنده ها رو بشنوم هم اسمون ابی رو تماشا کنم و هم با خودم و خدای خودم خلوت کنم

    و چقدر عالیه همین لحظات

    همین نیم ساعتها و یکساعتها

    چیزی نمیتونه خلوتم رو برهم بزنه که

    یهو به خودم میام متوجه میشم دستام یخ کردن و بی حس شدن

    .

    خدایا شکرت

    اینروزها بیش از هر زمانیه معنای شکر، تحسین، لذت و خوشحالی رو درک کردم

    از خدا میخام همینطور من رو هدایت کنه

    .

    راستی خانم شایسته

    من و دخترم هم همین اثر شمارو روی برفا درست کردیم

    هیچ وقت فکر نمیکردم روی برف و تو سرما حاضر بشم بخوابم

    اما این زمستان تا به امروز متفاوت ترین زمستان زندگیم شد

    دختری از اهالی جنوب

    به دعوت خداوند

    برای ساختن سرنوشتش در

    مسیری جدید و متفاوت قرار گرفت

    و چیزهایی روتجربه میکنه که در طول عمرش نکرده

    شایدظاهر ماجرا اصلا اینها رو نگه

    اما چندساله که اعتقاد داشتم گولِ ظاهر رو نخور

    .

    ممنونم از احساس مثبت و رهایی که ساختی برامون

    از اون کودک درون شاد که بارها منم تجربه اش کردم

    از اون حک کردن خدایا شکرت روی شنهای جادویی

    .

    سپاسگزارم از شما

    خدایاشکرت

    از اون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1137 روز

      سلام رها خانم

      بسیار لذت بردم از خواندن کامنت زیباتون

      اونجایی که گفتید از فضا و طبیعت اطراف خونه بیشتر دارید لذت میبرید

      منا یاد جمله استاد در دوره 12قدم انداخت که می‌گفت در آپارتمانی که ما زنددگی میکردیم .

      جلوی خونه 4تا درخت داشت و ما هر بار که این درخت ها را می‌دیدیم سپاسگزاری میکردیم و هزاران بار هروقت این درخت ها را می‌دیدیم شکرگزاری میکردیم.

      من هم چند روز پیش که برف خوبی اومد خودم یه ساعتی تو اون سرما و بارش برف رفتم بیرون و در پارک قدم زدم و تک و تنها از اون فضای روحانی و بارش رحمت الهی لذت بردم.

      و به خونه اومدم و با همسرم و دختر و پسر عزیزم رفتیم بالا پشت بام و برف بازی کردیم و آدم برفی درست کردیم و کلی لذت بردیم.

      خیلی نکته مهمی هست که سپاسگزاری داشته هامون و نعمتها تکراری نشه و هر لحظه بابتشون سپاسگزاری کنیم که هر لحظه احساس بهتری را تجربه میکنیم.

      در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        رها گفته:
        مدت عضویت: 943 روز

        سپاسگزارم از توجهتون

        .

        و دقیقاااا همین لذت بردنها

        همین سپاسگزار بودن ها از چیزای کوچک و شاید درنگاه خیلی از ما ساده و معمولی تفاوت بزرگ ایجاد میکنه.

        .

        اینکه درهرفصلی، در هر شرایطی، در هر فرصتی بدنبال لذت بردن از چیزهایی باشیم که حال و احساس مارو بهتر کنه

        هنر هست

        هنر لذت بردن از لحظه ها

        میشه دستیابی به خواسته ها

        .

        .

        براتون بهترینهارو طلب میکنم

        دوست عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    موسی تاجیک گفته:
    مدت عضویت: 1167 روز

    ———–بنام خدای مهربان و هدایتگر———–

    سلام و هزاران سلام به استادِ عزیزم

    و همچنین به بانوی زیبا و جذاب مریم خانوم سلام به دوستان هم فرکانسم در سایتِ فوق‌العادهِ

    استادعباس منش ….️

    خداوندرو بابت نعمتی بنام سید حسین عباس منش ، سپاس گذاری میکنم و امیدوارم همیشه سایشون بالای سرما باشه

    خداوندرو بابت این‌چنین سایتی با کیفیت در جهان

    سپاس گذاری 🪐🪐🪐

    خداوندرو بابت این چنین رفیقای گل و با فرکانسی بالا و مداری بالا سپاس گذاری میکنم

    هر وقت کامنت های زیبا تونو میخونم واقعا حسم خوب میشه و انرژی میگیرم️️

    ««««« دمتون گرم»»»»»»»»»

    استاد خیلی دوست دارم به آمریکا سفر کنم

    شما دیدگاه منو به آمریکا تغییر دادید و واقعا ازتون سپاس گذاری میکنم

    سالها …رسانه ها ، تلویزیون ، دوست و آشنا ، ملت و مردم ..‌.. همش داشتن میگفتن آمریکا و آمریکایی ، آدم های بدی هستن و این مملکت همیشه درگیر فاجعه های طبیعی هستن و هر روز دارن به نابودی نزدیکتر میشن ……

    من از راه دور دست شمارو می بوسم که شب و روز

    دارید فایل های عالی و فوق‌العاده روی سایت آپلود میکنید و ورودی مناسب بهمون میدید

    این فایل واقعا منو احساسی کرد و اشک منو سرازیر کرد سپاس گذارم

    بابا این …آر وی …تون بینظیره و دلم میخواد در آینده یکی داشته باشم و مثل شما سفر کنم ️️

    الان چون نمیتونم ماشینی داشته باشم و بخرم فعلا دارم وسایل کوچیک‌ که بتونم ب سفر برم دارم میخرم مثله …. چادر ، کوله و….

    تا ب سفر برم و هرجا که حس خوبی بهم میداد چند روزی بمونم

    دقیقا مثل خوده شما که تنهایی توی جنگل نور میموندید

    ((((((((++++++&&&&&&&&++++++)))))))))

    توی این فایل بهتر یاد گرفتم از جایی که هستم هرچه بیشتر لذت ببرم!! ، خدا منو ب جاهای بهتر هدایت می‌کنه ….‍‍‍

    شما به من الان با سند و مدرک ، ثابت کردید اینو

    خدایی عجب صحراییه ️ همش شن های سفید

    جذابه واقعا

    »» خدایا شکرت شکرت شکرت ««

    این آمریکا رو هرچی بگردید تموم نمیشه

    این کشور سرشار از نعمته و هروزم بیشتر میشه

    چه شهروندانِ عالیی دارن و چه کارمندانِ با ادب و با شعور و… دارن ⭐⭐⭐⭐⭐

    استاد از شما و همچنین از خانوم شایسته مهربون و دلسوز سپاس گذارم که تلاش می کنید سایتی عالی داشته باشیم …..

    استاد عزیزم شما‌ و مریم خانوم رو به خداوند متعال

    می سپرم و آرزوی بهترین لحظات رو براتون از خداوند منان می‌خوام ……

    —–—–—- خدا نگهدار —-_—–

    1401/10/30 ساعت

    صبح ساعت 9:45

    در اتاقم زیر پتو در خانه فردوسیه شهریار..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  10. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1223 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    سلام بهترین های من

    حیف که تمام شد

    فایلی سراسر احساس

    فایل که با اون موسیقی زیبای سیاوش قمیشی شروع شد و اون کاکتوس هیالو که همه جوره در اون بیابان خودش را به رخ میکشید

    باز بی آلایش بودم استاد و مریم جان این سفر که بدون نظر گرفتند وای حالا کجا ناهار بخوریم وای کجا بایستیم و… که یک عمر در سفر های بچگی من یادمه مبحث مهم صحبت بزرگتر بود اینجا خیلی راحت گفتید چون گرسنمون شد زدیم کنار و چه غروبی بود اون غروب زیبا و با شکوه

    بافت متفاوت شهری که رفتید بین تمام بافت های نو آمریکایی شهر را جذاب کرده بود

    وای استاد این کویر و اون فایل زیباتون که قبلا گذاشته بودید و حرفای زیباتون و الان اینجا و حس و حال زیباش

    من خیلی کویر ورزنه و کویر مصر هم یکبار رفتم و اینکه تصور کنم اون کویر ها یک دست سفید باشند قلبم از هیجان تند میزند

    استاد جان چقدر میشد با تمام وجد حس کرد که شما اونجا بودید و حس و حالتون در چندسال پیش در کاشان دروغ نگم حسادت کردم به دوستان اون دوره که چه لحظات با شکوهی کنار شما داشتند

    استاد عزیزم اینکه بری از هیچ گونه غرور خاصل همیشه برای خودتون در نشاط هستید

    مثلا افرادی هستند به خاطر جایگاه تحصیلی یا شغلی که دارند خودشون را از اینجور تفریحات محروم می‌کنند و میگند نه زشته ولش کن و این حس عالی را از دست میدهند و شما مثل یک پسر بچه 16ساله با کلی حال خوب قلت خوردید ولی بگم ها اینجا که قلت خوردید یکم ماسه هاش سفت تر بود ورگنه تو هر چرخش شما کلی ماسه به صورتتون می‌پاشید من نگران این بودم دیدم خداراشکر درگیر این پروژه نشدید خخخ

    غذای سالمی که همونجا خوردید و منم لذت بردم و خوشحالم که در دوره قانون سلامتی هستم

    و دیدن ماشین هایی که برای خودش اتاقک درست کرده بودند و منم خیلی دوست دانستم از این کار ها ولی گویا اینجا برای این کار ها باید مجوزش را بگیری تا حق تردد بدند

    و چه خوب کردید که باز رفتید چون دیگه هیچ جای پایی روی ماسه ها نبود و صاف و یکدست و سکوتی بی انتها

    که به قول خودتون که در فایل آرامش در پرتوی آگاهی میگید

    سکوت کن سکوت که میکنی صدای خداست

    و واقعا چه رویایی و خدایی بود اونجا

    جالب بود برام که تو ابن چند روز که خداراشکر تو ایران خیلی برف اومد گفتم راستی استاد جایی که هستند میتونند برند برف بازی؟

    وحالا این فایل که خودش حس و حال برف را داشت به چشمم خورد الله اکبر

    خدایا به قول مریم جان خدایا شکرت بابت این معجراتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: