سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 14

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهناز جوزمی گفته:
    مدت عضویت: 1014 روز

    سلام به شما استاد عزیزم و شما مریم جان چقدر چهره شما زیباست و چه موهای قشنگی دارین مخصوصا گلسری که روی موهاتون گذاشتین . فکر کنم گلسرتون پروانه ای بود ️.

    مریم جان من نمیدونم دقیقا از کی و کجا خسته شدم از ارایش کردن فکر کنم نزدیک 10 ساله که ارایشی ندارم فقط یه زدافتاب و نهایتا یه روژ لب و چقدر راحتم قبلا تا یک ماه پیش فقط ناخن هامو لاک میزدم و زمان زیادی از من میگرفت ولی وقتی به شما دقت کردم دیدم که اصلا تا به حال لاک نزدین و کم کم گذاشتم کنار و الان دیگه لاک نمیزنم و چقدر راحت شدم .

    مریم جان شما راست میگید من انقدر انرژی صرف میکردم که دیگران ارزش منو بهم بگن و منتظر تایید دیگران بودم ولی از پارسال خیلی تغییر کردم و دارم روی خودم کار میکنم که عزت نفسمو از درون بسازم .

    مریم جان ما از پارسال داریم دور ایران رو میچرخیم با یه چادر من و همسرم و2 تاپسرام و چقدر خاطرات خوب داریم از هدایت های خداوند و چقدر برای پسرام جذابه خوابیدن تو چادر و دیدن جاهای مختلف .

    واقعا ممنونم از شما و استاد عزیزم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 275 رای:
    • -
      نرجس رحیمی گفته:
      مدت عضویت: 1335 روز

      سلام دوست عزیز،

      اول و قدر خانم شایسته رو تحسین کردم که تونسته الگو باشه،

      و دوم شمارو تحسین میکنم که عمل کردید

      و خیییلی خیییلی خوشحال شدم که شما و و همسرتون و فرزندانتون مسافرت با چادر میرید، خدارو هزار مرتبه شکر که پایه هم هستید.

      قطعا خاطرات بیاد موندنی زیادی رو دارید،

      به شما تبریک میگم که در جهت ساختن زندگی دلخواه تون هستید،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      کیمیا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1982 روز

      سلام مهناز عزیزم

      چقدر تحسینت میکنم برای این عزت نفس و این ساده گیر بودنت چقدر عالی که تونستی خیلی راحت آرایش رو حذف کنی چقدر تحسینت میکنم برای اینکه اینقدر خوب تغییر کردی و با تعهد ادامه دادی ده سال

      منم باید رو این موضوع کار کنم تا بهتر بشم و راحت تر سفر کنم و زندگی کنم و آرامش بیشتری رو تجربه کنم

      به به من عاشق اینجور سفرا ها هستم چقدر قشنگ که همچین همسفرایی داشته باشی اینقدر پایه اینقدر خوش مسافرت چقدر این سفرها تجربه های قشنگی و خاطره های خوشگلی برامون داره

      چقدر الگو قشنگی هستی برام آخه

      مهناز عزیزم خیلی خیلی لذت بردم از کامنتت انشالله همیشه سفر کنی و لذت ببری و سلامت و شاد باشی دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
      • -
        مهناز جوزمی گفته:
        مدت عضویت: 1014 روز

        سلام کیمیا و نرجس عزیزم ممنون بابت پیامی که گذاشتین چقدر لذت بردم و چقدر این کار زیباست .

        وکیمیا و نرجس جان سفر کردن باچادر سختی های خودشو داره اما به قول مریم جان واقعا با هر بار سفر کردن چقدر بزرگ میشیم و از محدودیت های که برای خودمون ساختیم میایم بیرون.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1810 روز

      سلام به مهناز خانم عزیز

      خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم

      چقدر تحسینت کردم که با درک ارزشمندی خودت دیگه منتظر تأیید دیگران نیستی و روی عزت نفس خودت کار می کنی

      وقتی که منتظر تأیید دیگران نیستیم چقدر راحتتر زندگی می کنیم و آرامش خاطرمون بیشتر میشه

      و خدا رو شکر که بخصوص ما خانمها یه الگوی بی نظیر مثل مریم جان در این مسیر داریم

      همینطور خیلی برام جالب بود و تحسینتون می کنم که با همسر و پسراتون مدت زیادی در حال ایرانگردی با چادر مسافرتی هستین…و تجسم می کنم که چقدر لذت میبرین و خاطرات بیاد موندنی رو تجربه کردین خدا رو هزاران بار شکر

      من هم چند بار تجربه سفر با چادر مسافرتی رو داشتم ولی کوتاه مدت بوده دوست دارم این مدلیشو هم تجربه کنم

      انشالله که همراه با خانواده هر روز تجربه های زیباتر از قبل داشته باشی و لحظه هات پر از شادی و سلامتی و خیر و برکت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    بنام تنها فرمانروای آســـمان ها و زمیــن

    سلام به استاد عزیز و گرانقدرم، سلام به بانو مریم شایسته قشنگ و نازنینم

    سلام به دوستان در مسیر و همسفرم به سمت شگفتی ها و زیبایی ها و درس ها و تغییرات…سلام به خودم به فهیمه ایی که ورژن جدید رو به بهبودش رو خیلی دوست دارم خیلی(اصلا من سال هاست که خودمو دوست دارم اصلا یک روز تو آینه خودمو نبینم دلم تنگ میشه برای خودم)

    با هدایت و توکل به الله یکتا میرم که غرق نوشتن بشم و از خدا یاری میخوام تا بنویسم و به یاد بیارم و ببینم آنچه را که باید بنویسم و به یاد بیارم اونم به آسانی…

    چون هیچ ایده ایی ندارم و بعد یکهو کلی چیز اومد تو ذهنم تا بنویسم از خودم از صحبت های استاد و مریم جان برای اینکه این حجم و هیجان رو کنترل کنم میخوام ترمز این شتاب زدگی رو بکشم و الان که خیلی وقت دارم و خیلی خیلی مشتاق این سفرم از تک تک صحنه هاش نگذرم.

    از تصویر و عکس انتخابی بنر این قسمت شروع میکنم.

    سریال سفر به دور آمریکا_ قسمت 194

    خب مسلما قبل دانلود شدن فایل همه ی ما اول چشم مون به بنر این قسمت میخوره و اونو میبینیم و احتمالا تو ذهن مون یک پیش داوری از اینکه این قسمت چه چیزهایی در انتظارمون هست اونم احتمالا به صورت ناخودآگاه از ذهن مون رد میشه و اصلا شاید خودمون هم متوجه نشیم که چه افکاری با دیدن این قسمت تو ذهن مون چرخیده. حالا من میخوام آگاهانه بنویسم چیزی که با دیدن عکس بنر این قسمت تو ذهنم اومد. اینکه به به استاد و مریم جان تو ماشین قشنگ مون نشستن و قراره فیس تو فیس باهامون صحبت کنن. بعد به اون زیبایی لبخندهاشون توجه امم جلب شد، بعد به پوست و اندام و صورت های بشاش شون، بعد لباس ها و رنگ لباس هاشون. بعد به مدل موهای مریم جان که من چندین هفته است حدس زده بودم مریم جان داره مدل موهاشو تغییر میده و گذاشته موهاش یکم بلندتر از قبلش بشه(اخه جالبه منم چندماهه این تصمیم رو گرفتم) و با دیدن موهای مریم جان بیشتر این قضاوت و حدسم به یقین داره تبدیل میشه و چقدر هم با تمام نامرتب بودن موها وقتی داره تغییر حالت میده چقدر زیباست. چقدر این نامنظم شدن مدل مو برای تغییر حالتش رو دوست دارم(قبلا اصلا خوشم نمیومد، اینکه فاصله بین تغییر مدل مو تا مدل موی بعدی منو اذیت میکرد و حس شلختگی داشتم اما الان اصلا اینجوری نگاه نمیکنم و اتفاقا این تغییر رو زیبا میبینم و اصلا بنظرم در عین بی نظمی و ظاهر نسبتا شلخته، قیافه آدم رو بامزه تر میکنه و بنظرم روند رشد موها و اون نظم در خلقت طبیعی و رشدششون رو میبینم.)

    خلاصه که الان که به همین یک تصویر ظاهرا ساده نمیکنم میتونم بگم کلی فکر از ذهنم رد شده. از حس این عکس، حس عشق و صمیمتی که به وضوح روی صورت هردو عزیزان موج میزنه. حس شادی و راحتی که به همراه اون لبخند میبینم. حس در حرکت بودن و سفر. اصلا این عکس یک صمیمت و عشق خاص داره. حس لعلک ترضی شدن داره.

    تو این عکس یک استاد عاشق میبینم به همراه شاگرد عاشق تری که خودش داره میشه شبیه استادش، شبیه همراه و همسفرش.

    تو این عکس عشق و نوری میبینم که سراسر ماشین رو گرفته.

    تو این عکس حس رهایی و آزاده بودن میبینم.

    میدونید همین عکس، همین رنگ ها، همین بدون چهارچوب خاص بودن عکس ها و بی قید بودن از یک قالب و فرمت خاص عکاسی هاتون برای من چقدر چقدر درس داره. من کلی میتونم از همین عکس ساده برای خودم درس ها بگیرم و کلی تو ذهنم فکرای خوب میاد غیر از اینکه یک قضاوت و پیش بینی هم میاد که این قسمت قراره چی ببنم یا چی بشنوم و قضاوتم غیر از اینکه قراره صحبت رو در رو داشته باشیم این بود شاید به رسم عادتی که استاد در قسمت های قبل ایجاد کردن، خوندن کامنت بچه های در صفحات اول بود. و اینکه مریم جان میخونن و بعد استاد با اون نگاه ریز بینانه و از زاویه و عینک قوانینی که همیشه روی چشم هاشون هست نکات اون نوشته های بچه ها رو برامون صدبرابر میکنن. آخه کی بدش میاد کامنتش خونده بشه و استاد بیاد نکته ها و اصل های این کامنت رو دربیاره و بازم درس بگیره و تشویق بشه از اینکه بیشتر دیده شده(واقعا آدمی هست که از دیده شدن بدش بیاد؟!…) خلاصه که در همین افکار تو ذهنمم قطعا رد شده منم میخوام کامنتم رو استاد بخونه و ببینم چطور اصل ها رو از کامنتم بیرون میکشن، اصلا کدوم کامنت من خونده میشه، اصلا من چطور باید بازم درس بگیرم و بنویسم و توجه کنم تا قوانین رو بهتر بهش عمل کنم و درکم بالاتر بره و حتی هر جمله ام رنگ و بوی عمل به قوانین و اصل بده. چطور باید بازم از این بهتر عمل کنم و این جور نوشتن بشه شخصیت من. این نوشتن از قانون بشه جزئی از من، نوشتن از زیبایی ها و شگفتی ها بشه بخشی از من که هربار میخواد خودشو متجلی کنه…من برای اون روز هربار قدم های کوچیک خودمو برمیدارم و ایمان دارم روزی میشه که خودمم میگم آره این یعنی نوشتن و عشق کردن و با قوانین در همه حال زندگی کردن…خدایا چقدر این حس رو دوست داشتم ممنونم که منو به خودم بیشتر میشناسونی و یادآوری میکنی.

    (خدایی من بخوام مقدمه بنویسم، مقدمـم خودش یک طومار میشه.اصلا خودش میره تا جایی که بزنم تو باقالی ها و انگشت هام از سرعت تایپ کم بیاره مثل الان….)

    بـــــه بـــه دیگه میخوام برم تو دل ماجرای این فایل

    ثانیه های اول رو شروع میکنیم از نگاه دوربین مریم جان این دست مهربان خداوند و نوید حرکت و در جاده بودن و شروع سفر رو میده.با یک موزیک بی کلام زیبا….لَـه لَــه لَه لَه لَـــه…لَـه لَــه لَه لَه لَـــه. لَـــــ لَـلَـــــه لَه لَه لَـــه دریم دریم دریم دریــــــم…دریم دریم دریم دریــم…لَـه لَــه لَه لَه لَـــه. لَـه لَــه لَه لَه لَـــه (مگه میشه زبان تصاویر و زبان گوش رو نوشت اصلا.مگه میشه زبان احساس رو نوشت اصلا…اینا رو نوشتم بگم من هرچقدر بخوام تلاش کنم که با جزئیات بیشتری بنویسم از اصل ها بیشتر غافل میشم چون در توان من نیست این همه رو با هم یکجا به زبان نثر و خط در آوردن. اصلا دیوانه شدم تا همینجا…یعنی جوری محو میتونم بشم که دیگه خودمو فراموش کنم)

    میریم که استراحتی بکنیم و استاد جان بعد از گذشتن از یک جاده زیبا و کلی رانندگی توقف میکنن و میریم که بریم داخل ویزیتور سنتر…خداقوت استادجان، خداقوت مریم جان.

    واقعا خدایا شکرت.

    رســیدیم به ایالت اَلِ باما

    سپاسگزارم که ما رو هم با خودتون همراه این سفر شگفت انگیز میکنید واقعا سپاسگزارم.

    شعار این ایالت اینه از زبان مریم جان: هیچ جا خونه ی آدم نمیشه.

    شعارش برام جالب بود و منو کنجکاو کرد برم یک سرچی بزنم و ببینم کجا رسیدیم و ماجرای این ایالت چیه. بخشی از کنجکاوی هامو اینجا هم به اشتراک میذارم.

    ——————————————————————-

    Alabama

    پرچم سفیدی که روش یک ضربدر قرمز کشیده شده.

    و شعاری که در ویکی پدیا براش نوشته: با جرات از حقوقمان دفاع می‌کنیم

    (لاتین: Audemus jura nostra defendere)

    یکی از ایالت‌های جنوبی آمریکا هست.

    که اصطلاحا به ایالت های جنوبی آمریکا در زبان عوام «جنوب» رو «دیکسی» میگن. (البته جنوب نه صرفا از نظر جغرافیایی بلکه تاریخی و قدمت)

    این ایالت از شمال با ایالت تنسی، از شرق با ایالت جورجیا، در جنوب با ایالت فلوریدا و خلیج مکزیک، و در غرب با ایالت میسیسیپی همسایه است.

    کوه چیها بلندترین نقطهٔ آلاباما

    از نظر اب و هوایی در رده نیمه گرمسیری مرطوب قرار دارد.

    به‌طورکلی آلاباما دارای تابستان‌های بسیار گرم و زمستان‌های ملایم و بارش‌های فراوان در طول سال است.

    تابستان‌های آلاباما گرم‌ترین تابستان‌های آمریکا است.

    پایتخت آلاباما شهر مونتگُمِری، پرجمعیت‌ترین شهر آن برمینگهم، بزرگ‌ترین شهر آن هانتسویل و قدیمی‌ترین شهر آن موبیل است.

    در زبان آلاباما به شخص آلابامایی «آلابامو» گفته می‌شود.

    دربارهٔ معنای آن توافق نظر ندارند. در سال 1842 مقاله‌ای در روزنامهٔ جکسونویل ریپابلیکَن منتشر شد که ادعا می‌کرد معنای نام آلاباما «اینجا ما استراحت می‌کنیم» است.

    پژوهشگران بر این باورند که این کلمه از دو واژه در زبان کوچتاو، شامل آلبا (یعنی “گیاهان” یا “درختان و چوب‌ها”) و آمو (یعنی “بریدن”، “پیراستن”، یا “جمع کردن”) گرفته شده‌است. معنای آلاباما شاید «تمیزکنندگان بیشه‌زار»یا «جمع‌کنندگان بوته» باشد که به تمیز کردن زمین برای کشاورزی یا جمع‌آوری گیاهان دارویی اشاره دارد.آلاباما یکی از چندین نام مکانی است که در ایالت‌های با ریشه‌ای از بومیان آمریکا وجود دارد.

    «ایالت پنبه» از لقب‌های آلاباماست.

    این ایالت ازنظر تولید پنبه در ردهٔ هشتم تا دهم قرار دارد و در کنار تکزاس، میسیسیپی و جورجیا (چهار ایالت جنوبی) سومین تولیدکنندهٔ پنبه در آمریکاست.

    کارخانه‌های خودروسازی هوندا، هیوندای موتور، مرسدس-بنز آمریکا، تویوتا موتور و شرکت‌های پرشمار تأمین قطعات این کارخانه‌ها در آلاباما فعال هستند.

    کارخانه خودروسازی «هیوندای موتور» در مونتگمری قرار داره.

    مرکز پروازهای فضایی مارشال که تحت نظر ناساست و «یگان تجهیزات ارتش ایالات متحده» در هانتسویل که موشک ساترن 5 در سال 1964 اونجا مونتاژ شده‌.

    منبع: سایت ویکی پدیا

    ———————————————————————————–

    به به یک چرخی داخل ویزیتور سنتر زدیم و چقدر اطلاعات بهون میدن این مراکز. واقعا چه ایده خوبیه واقعا تحسین برانگیز هست . لذت میبرم از این قانون کارآمد و ثروت ساز شون….

    خدایا شکرت از روی یک پل زیبا داریم رد میشیم و چقدر زیباست،چه سازه با شکوهی. پلی که در یک نگاه انگار تو رو به آبی آسمون وصل میکنه…خدایا شکرت برای این تجربه ها و زیبایی ها…

    اصلا همینطور که از روی این پل رد شدیم آسمان به افق دریا وصل میشد و دریا نمایان و نمایان تر میشد.بعد نمیدونم چرا فکر کردم قبلا این پل رو بارها و بارها دیدم. حالا شبیه این پل رو…الان که نوشتم فکر کنم صحنه ایی از فیلم های مارول داستان مرد عنکبوتی روی همین پل بوده بنظرم.خدایا چقدر زیبا میریم ومیریم از جاده های تمیز و زیبا و سرسبز با آسمان آبی و اون ابرهای سفید زیبایی که گسترده شده…خدایا شکرت برای این همه زیبایی، ثروت و نعمت… میرسیم به می سی سی پی

    welcome to MISSISSIPPI

    وای که چقدر گل از گلم میشکوفه که استاد میگن سلام به دوستان عزیزم در سریال سفر به دور آمریکا شما اینطور نیستین بچه ها، یا من فقط اینقدر دیوونه ام. اصلا انگار استاد داره با من، با تک من هایی که باهاشون همسفریم حرف میزنه و سلام میکنه.این حس رو بصورت واقعی و نزدیک حس میکنم و اصلا انگار نه انگار که من قاره آسیام و استاد قاره آمریکا و اندازه چند قاره بین ما و اونا از نظر فیزیکی و جغرافیایی و موقعیت مکانی فاصله است.اصلا فاصله معنا نداره اینجا فقط فرکانسه که در جریانه بدون هیچ محدودیت مکانی و زمانی. خدایا شکرت

    وای چقدر عالیــه هم صحبت شدن در سفر اونم با این همسفران عزیز و ارزشمندمون اونم توی یک جاده زیبا در میـسیـسیـپیِ ایالت آلاباما.

    وای چقدر لذت بردم استاد جان گفتن عزیزدلشون میخواست درباره موضوعی حرف بزنه و به اشتراک بذاره و مریم جان گفتن که میخواد جلو دوربین بگه.(یعنی یکجورایی مریم عزیز از استاد درخواست کرده،یعنی مریم عزیز اینقدر جسارت و شجاعت به خرج دادند، یعنی اینقدر تغییر، اینقدر اعتماد به نفس و عزت نفس،یعنی اینقدر ایشون خوب شاگردی کردند و میکنن،یعنی من عاشق این صداقت ها و هماهنگی هاتون شدم…)

    سلام به روی ماهتون مریم قشنگم بانوی توحیدی و نازنین مون

    موضوع درباره به یادآوردن تغییرات شخصیتی مریم جان موقعی که داشتن وسایل سفر رو میبستن.متوجه یک تغییری شدن، یعنی شخصیت اون ادم قبلی که بود رو به یاد آورد.

    چقدر خوب بود این جملت که یک آدمِ دیگه ایی شدین، چقدر آرام آرام تغییر کردین اینکه گفتین این سال ها که تلاش میکردی و روی خودت کار میکردی متوجه شدی، یعنی به یاد آوردی که چقدر یک آدم دیگه ایی شدی، چقدر تغییر کردی. واقعا ماشالله واقعا آفرین…

    اینکه از اون آدمی که در تجربه اول سفرش کلی کیف و تشکیلات آرایشی و بهداشتی همراهش بوده و الان کل وسایل شخصی و حمامش خلاصه میشه به چند قلم ساده و کم جا…

    چقدر قشنگ گفتی از اونجایی که اون سفر در دل طبیعت کویر مصادف شده بود با او زمانی که شما خیلی جدی دوست داشتی تغییر کنی، دوست داشتی رشد کنی.

    چقدر قشنگ اشاره کردی به این که احسـاس لیاقتـت خیلی وابسته شده بود به اینکه من خیلی آرایش کنم. آره ما هم باید با خودمون صادق باشیم، اینقدر به خودشناسی برسیم که متوجه بشیم احساس لیاقت مون رو به چی وابسه کردیم، حس لیاقت مون رو به چی گره زدیم؟! تو مثال مریم جان از خودش اینکه زیبا باشه و آرایش کنه احساس لیاقت میکرده که این موضوع متاسفانه بخاطر عادت های غلط و فرهنگ غلط و باورهای غلط تو جامعه بین ما خانم های ایرانی زیادشایعـه.(بیخود نیست اینقدر سرانه مصرف لوازم آرایشی در کشور ما بالاست.)

    _از اونجایی که اشتیاق رفتن به اون سفر کویری در مریم جان زیاد بوده راهش رو پیدا میکنه که چطوری به این سفر بره؟چیکار کنه تا علی رغم نبود یکسری امکانات ولی بازم بیخیال سفر نشه و بره؟!

    _ چقدر آدم میتونه با این تغییرهای کوچیک کوچیک و آروم و آرومی که میکنه و ادامــه اش میده، میتونـه اصلا یک آدم دیگه ایی بشه.

    _ هر سفری که میریم میتونه ما رو یک درجه رشد بده و تغییر کنیم و هر سفر یکسری تجربیاتی بهمون میده که باعث میشه بیشتر به درون مون برگردیم.

    خدای من استاد چه حرف ها و دُر و گوهرهایی گفتین که خیلی لازم دارم بارها و بارها بشنوم.

    اگر انسان بتونه اون احساس خود ارزشمندی که فارغ از زیبایی هایی که در چهره داریم، فارغ از توانایی ها یا موفقیت و دستاورد هایی که کسب کردیم، فارغ از جایگاهی که داره از دید بقیه رو به یاد بیاره. واقــعا شرایط تغییر میکنه.واقعا زندگی در تمام ابعادش تغییر میکنه. همه ی ما از بچگی وقتی ب دنیا اومدیم اون احساس ارزشمندی رو داشتیم.

    _چقدر استاد جان قشنگ گفتین که کلا سفر انسان سازه.

    _ در سفر خیلی مسائل میتونه پیش بیاد و در سفر دوست یا آدم ها رو میشه بیشتر شناخت. ظرفیت آدم ها مشخص میشه.

    مریم جان واقعا برای تمام تغییرهات تحسین ات میکنم. برای اینکه احساس ارزشمندی رو در درون خودت پیدا کردی و دنبال ارزش ها در درون خودت هستی.

    _زندگی خیلی قشنگه وقتی در سفر یکجورایی زندگی خارج از قالب های روزمره است و من اینو خیلی دوست دارم. چون اصلا دلم نمیخواد در قالب خاصی گیر بیفتم و میخوام آزاد باشم.چقدر زندگی در سفر خوبه زندگی در لحظه و خارج از مرز و محدوده و قالب…

    چه خبر خوبی دادین که دوره جدید هم تقریبا آماده شده و قراره در زمان مناسبش روی سایت قرار بگیره و منم امیدوارم جز اون افرادی باشم که بتونم این دوره ارزشمند رو داشته باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 120 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1321 روز

      سلام‌وصد سلام‌

      سپاسگذارم‌

      سپاس فروان از مکتوبات شما خیلی خوشن اومد ولذت بردم تشکر که هستین ممنون وسپاسگذاذم

      چه خبر خوبی دادین که دوره جدید هم تقریبا آماده شده و قراره در زمان مناسبش روی سایت قرار بگیره و منم امیدوارم جز اون افرادی باشم که بتونم این دوره ارزشمند رو داشته باشم.

      سپاسگذارم‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام به روی ماهتون

        سلام آقا جمال خسروی عزیز

        منم از شما سپاسگزارم که کامنتم رو خوندین، سپاسگزارم که برام و حس و حالتون نوشتید و حس سلام پرانرژی تون رو دریافت کردم و خوشحال شدم.

        سپاسگزارم که اینقدر عالی وقت میگذارید و اینقدر ارزش قائل هستین برای خودتون و زمانی که در اختیار دارید.

        من مطمئنم دوره جدید رو در زمان درستش دریافت میکنیم و داریمش و اونجا با هم همکلاسی میشیم و از نتایج مون لذت میبریم و رشد میکنیم….

        بازم سپاسگزارم از صمیم قلبم جمال عزیز

        ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      نرجس رحیمی گفته:
      مدت عضویت: 1335 روز

      سلام دوست عزیز،

      خییییلی از شما سپاسگزارم بابت نکاتی که یاداور شدید، خصوصا جمله استاد خود ارزشمندی.

      خییلی سپاسگزارم بابت معرفی این ایالت،

      توضیحات شما و شور و اشتیاق شما من رو کاملا برد پیش استاد و مریم خانم، منو برد به این سفر..

      تحسین تون میکنم دوست عزیز.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام به شما دوست ارزشمندم

        سلام به شما نرجس رحیمی عزیز

        سپاسگزارم که از خودت برای من ردپا گذاشتی. که چقدر میتونم دوستان ناب و ارزشمند و در مسیر بهبود و توحید داشته باشم و ازشون درس ها بگیرم و تجربه کنم. واقعا سپاسگزارم برای این ردپایی که از خودت برای من بجا گذاشتی. و خودتم باعث شور و شوق بیشتر در مــن شدی تا بیشتر خودمو در این سفر شگفت انگیز حس کنم، بیشتر حس کنم کلی همسفر با من هست که کلی ازشون میتونم چیز یادبگیرم و رشد کنم. نرجس جان از صمیم قلبم سپاس سپاس سپاس

        براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم

        ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2273 روز

      به نام خدای بخشنده ی مهربان

      سلام فهیمه جان دوست قلم طلا و توحیدی و ثروتمند و خداجویم

      دخترررررررررررر چقدر زیبا به جزئیات دقت می کنی و با حوصله و قلمی شیوا می نویسی. خواندن نوشته ات خیلی دلچسب بود. احسنت بر فهیمه پژوهنده ی الهی ام.

      سفر چطور بود؟ هنوز تو سفرید یا برگشتید؟

      مررررررررررررررررسی مهربان ام، دوست دارم عالی نوشتی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام دوست قشنگ و خوش ذوقم

        عکس پروفایلش رو برم، چه زیبا چه دلبر… کابویی پوشیدی و سوار بر ماجرای سفر به دور آمریکا قشنگ همسفر شدی.

        یعنی عاشق کامنت خودت شدم رضوان باربر

        دمت گرم برای این شوخ طبعی و ذوقت. رضوان باید بگیم چندروزه با هم همسغریم و سفر فیزیکی تموم شد اینجا سفری دیگر با کلی همسفر جان جانان آغاز شده. خیلی سفری که دوتایی رفتیم با همسرم عالی بود، تو ذهن هردوتامون بهترین سفر عمرمون تا به الان ثبت شد.

        باورت میشه تو سفر باز یکی از بچه های سایت رو دیدم و اصلا نمیشناختمشون. باورت میشه دعوت مون کرد چابکسر و دوشب خونه ایشون بودیم.

        اصلا سفر سورپرایز در سوراپرایزی شد کل برنامه ریزی با خدا بود و من در لحظه داشتم لذت میبردم فقـــط…

        واقعا برای تمام وجودت و حضورت از صمیم قلبم سپاسگزارم.

        راستی نمیدونم جواب دادم یل نه، اینکه پرسیدی وردپرس رو چه کردم، قبل عید آموزش تموم شد یک سایت هم آوردم بالا اما تولید محتوا و کارای طزاحی نصفه مونده و به دلایلی فعلا متوقف شده و میخوام کار عقب افتاده مهمتری رو تموم کنم. بعد تموم شد حتما میگم…

        واقعا سپاسگزارم برای تمام صفت های زیبایی که برام بکار میبری، برام کامنت مینویسی، برای سایت باعشق مینویسی و هستی. واقعا سپاسگزارتم رضوان عزیز و خوش ذوق و باحالم.

        یک بووووس پر از عشق از تهران به امیدیه بچسبه به گونه هات…

        دوستدارت فهیمه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1363 روز

      به نام هدایت الله

      سلام به فهیمه خانوم پر قدرت

      درود بر شما انقدر خوب خودت را دوست داری و ارزش برای خودت قائلی که ادم کیف می‌کنه

      با اینکه کامنت شما خوب و لذت بخش هست که غرق خوندن آن می‌شویم که دوست نداریم تمام بشود و چقدر خوب اینقدر ریزه کاری فایل را خوب توضیح دادی که من مبهوت می‌شوم از نوشتنتون

      تبریک می‌گم بهت دختر اطلاعات و توضیحات خوبی در مورد ایالت به ما گفتی و چیزهای زیادی رو یاد گرفتیم خدا را شکر می‌کنم به خاطر دوستان خوبی که در این سایت دوست داشتنی که کلام خداوند در آن جاری هست وچیزهای زیادی یاد می‌گیرم و امیدوارم که کامنت شما بهترین متن انتخابی برای این فایل باشد انشاالله

      موفق وسربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام به روی ماهتون آقا محمدرضای عزیز

        سلام به شما دوست ارزشمندم

        چقدر لذت میبرم از این ردپاهاتون توی سایت که داری قدم برمیدارین در مسیر رشد وبهبود خودتون. اینقدر دارین عالی رو ی خودتون و بهبود خودتون تمرکز میکنید و وقت میگذارید. چقدر خوب شد اینجا ردپا گذاشتی تا به این بهانه برای تمام حضور و وجودتون صمیمانه سپاسگزاری کنم.

        واقعا سپاسگزارم که احساس و نظر خودتون رو صادقانه از خوندن کامنتم نوشتید و منو سرشار از حس ارزشمندی کردید. اینکه من میتونم خوب بنویسم، اینکه میتونم با تمام قدرتی که حس میکنم بنویسم و اونو انتقال بدم. واقعا شگفت زده میشم که چطور بچه ها احساس منو میفهمن و چیزی که لازم دارم رو در قالب کلمات به من هدیه میکنن.بی چشمداشت و عشق…و این هدیه ها از طرف شما در قالب کلمه ها جمله ها به من خیلی رسیده واقعا سپاسگزارم همیشه.

        خوشحالم که کنجکاوی و اطلاعاتی که داشتم و در مورد ایالت آلاباما سرچ کردم برای شما هم جالب و مفید بود.از آرزوی سخاوت مندانه و دعای خیرتون سپاسگزارم و این دعا رو من هم برای شما دارم اینــــکـــه امیدوارم هر روز بهتر از دیروز خودتون بدرخشید مثل ستاره های طلایی که کنار اسمتون می درخشه و بشین یکی از بهترین نمونه ها و الگوهای سایت ارزشمندمون. بشین منتخب استاد و بشین منتخب ما، بشین منتخب اهالی و خانواده ایی که ازتون تاثیر گرفته و نتیجه هاتون بلندتر از صداتون باهاشون حرف میزنه. بشین منتخب خدا و بنده صالح و درستکار و هدایت یافته در مسیر نعمت ها و ثروت های پایدار و روز افزون… همه رو بداهه با قلبم براتون نوشتم.بازهم سپاسگزار و شکرگزار خداوند برای این قوانین ثابتی که میتونیم خودمون خلق کنیم میتونیم با انتخاب و تصمیم ها و تغییرات مون دنیای خودمون رو بسازیم، خودمون رو در بهترین ورژن خودمون هر روز بسازیم.

        ارادتمند شما فهیمه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1778 روز

      سلام فهیمه جان دوست عزیزم

      سپاسگزارم ازشما بخاطر کامتت فوق العاده بینظیرت

      چقد چشمان منو بیشتر باز کرد ب زیبایها و نکات مهمی ک تا حالا ندیده بودم و از ذهنمم رد نشده بود

      چقد قشنگ عکس فایل و شرح دادی با جزئیات تمام

      چقد لذت بردم چقد کیف کردم

      خیییلی انرژی گرفتم از این همه زیبا بین بودن چشمای قشنگتون عزیزم

      واقعا لذت بردم منم کلی حس عالی گرفتم از تصویر استاد و مریم عزیز

      انگار این سری انرژی بیشتزی دریافت میکردم

      چقد فرکانس قوی دریافت کردم چقد اگاهی های نابی داشت برام ک نتونستم ب زبان بیارم

      ولی شما خیلی شیرین واضح و دقیق با جزئیات تمام گفتین

      ک گفتمممم آخیششش چقد خوبه بتونی حستو بهتر درک کنی

      فهیمه عزیزم

      چقد تحسینت کردم

      چقد بهت افتخار کردم

      چقد عالی رو خودت کار کردی شما

      منم همچین نگاه زیبایی مبخوام داشته باشم

      همچین شکارچی قوی باشم تو شکار زیبایی ها

      تو ب تصویر کشیدن آگاهی هایی ک دریافت میکنم

      خیییلی لذت بردم

      خییییلییییی

      دمت گرم دوست من

      عاشقتمممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام به روی ماهت دوست قشنگم

        سلام به شما زکیه لرستانی عزیز

        چقدر خودت زیبایی، اصلا همین اسم و عکست اشک منو درآورد دختر…بذار حال الانم رو که یکهو صفحه ی سایت رفرش شد رو بگم. من چند ساعت قبل زدم روی “نشانه ی من” اصلا این کار اکثر مواقع شده جز تفریحات و کارهای واجب و مهم من. زدم و از اونجایی که در مسیر یکسری تغییر عادت هام هستم و از طرفی هم حجمی از فکر و کار تو ذهنم بود گفتم بزار امروز اول با فایل نشانه ی من جلو برم. یکم ذهنم قلقلک میداد برو بقیه کامنت هایی که اول صبح دیدی برات اومده رو جواب بده و تشکر کن. بعد باز هی ترمز رو میکشیدم میگفتم نــه قرار نیست هرچی تو بگی درست باشه. من کاری که اصله و درسته در زمان الانم باید انجام بدم. بعد هی تو ذهنم میومد خب پاشو هدفونت رو بردار امروز برو سمت صبح پیاده روی. بعد باز تنبلی و یک اتفاقاتی باعث شد نرم. بعد اومدم فایل نشانه ی من رو با تمرکز ببینم هی ذهنم میگفت: الان یعنی این درست ترین کاره، اینم که با شد تو سایت چرخیدن که. تو هنوز اون کارهای عقب افتاده ات مونده، اصلا زمانی نمونده تا تاریخی که تعهد دادی و هدفت رو انجام بدی. خب بیخیال برو بشین فکر کن و بنویس…خلاصه این یک بخش کوچیکی از نجواها و گفتگوهای ذهنم بود و منم دقیقا برخلافش پیش رفتم. لایو شماره 32 رو نشستم دیدم بعد تا اومدم چیزایی که به ذهنم میاد از این فایل نشانه ام رو بنویسم دیدم واوووووووووووو نقطه آبی رنگ دارم بــازم. اصلا ترکوندی منو دختــر…چه همزمانی شد، چه پاداشی گرفتم، چه دستی برام تکون دادی، چه حس خوبی بهت منتقل کردی. اسمت رو خوندم ببینم اشتباه نکردم جدیده یا بچه های قبل و کامنت های قبلی هست که با گوشیم خوندم(آخه الان با لپ تاپم) اسمت برام آشنا بود اما درست نمیشناختمت یا نمیشناسم کنجکاو شدم زدم روی عمس پروفایل زیبات و اون چشمان زیبا و شگفت انگیزت رو دیدم. چشمانی که داره زیبایی میبنه. دقت کردی به این عکس پروفایلت. چشمات داره خودتو میبنه اونم توی یک دشت سرسبز با گل های زرد و بک گراند کوه های استوار. اصلا زکیه جان چشم ها و اون حالت چهره و لبخند ملیح و قشنگت منو گرفت. گفتم چقدر تو زیبایی دختر…نشد برات نیام بنویسم. نتونستم…اومدم بگم قدر چشمات و قدر این عکس زیبایی که از خودت ثبت کردی بدون. یک عکس پر از زیبایی و هارمونی رنگ ها و حس ها….

        واقعا صمیمانه سپاسگزارم که برام از وجود خودت و حضورت ردپا گذاشتی تا ببینمت و چشمام چشمای زیبات رو ببینه. بخدا اشک و بغض گرفته منو…اصلا مات و مبهوتِ این هدایت و این خدام…واقعا از صمیم قلبم سپاسگزارم که هستی و داری روی خودت کار میکنی و اینقدر خوب کار میکنی که جهان رو اینقدر زیباتر میکنی و جهان رو با خوب زندگی کردنت، با حضورهای خوبت جای بهتری برای زندگی برای من و برای بقیه ایی که از وجودت خبردار شدن میکنی…سپاسگزارتم دختر زیبا و خوش چهره…

        برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

        ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

        چقدر این جمله ات رو بارها خوندم و اینجا مینویسم دوباره:

        منم همچین نگاه زیبایی مبخوام داشته باشم

        همچین شکارچی قوی باشم تو شکار زیبایی ها

        تو ب تصویر کشیدن آگاهی هایی ک دریافت میکنم

        در ضمن تو خودت یکــپا شکارچی زیبایی ها هستی، یکم بیشتر به همین عکس پروفایلت نگاه کن. ببین چیا که شکار نکردی. خودت که نگین این عکس ارزشمند و زیبات رو عمیق تر ببین فارغ از هیاهو و قضاوت شکار کردی. واقعا سپاسگزارم که منو سرشار از این حس ناب و عشق کردی.

        مــا اشرف مخلوقاتیم

        مــا ارزشمنــدترینیم

        باید فقط بتونیم حرفه ایی تر خودمون رو شکار کنیم و بشناسیم تا بعد اون خالق متعال و یکتامون رو…ممنون که باعث شدی اینا رو باهات مرور کنم و چشم هام لبریز از حس عشق و سپاسگزاری بشه.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          زکیه لرستانی گفته:
          مدت عضویت: 1778 روز

          فهیمه جانم دوست نازنینم

          آخ چه کردی با من با کامنت فوق العاده ای ک برام نوشتی عزیزم

          من چقدر خوشبختم ک دوستی مث شما دارم

          واقعا خییلی خوشبختم ک اینجام ومیتونم بنویسم

          سپاسگزارم بابت تک تک کلماتی ک نوشتی برام هرکدوم یک دنیا برام ارزشمند و پراز انرژی هست

          قلبم لبریز از نور شد و باز شد از عشق پرشور الله ک در وجود نازنینت هست و ب من منتقل شد

          روحم و ب پرواز درآوردی

          امروز روز سوم روزشمار تحول زندگی من هست

          و عزیزجانم دست الله شدی تا پیامشو بهم برسونی:

          واقعا صمیمانه سپاسگزارم که برام از وجود خودت و حضورت ردپا گذاشتی تا ببینمت و چشمام چشمای زیبات رو ببینه. بخدا اشک و بغض گرفته منو…اصلا مات و مبهوتِ این هدایت و این خدام…واقعا از صمیم قلبم سپاسگزارم که هستی و داری روی خودت کار میکنی و اینقدر خوب کار میکنی که جهان رو اینقدر زیباتر میکنی و جهان رو با خوب زندگی کردنت، با حضورهای خوبت جای بهتری برای زندگی برای من و برای بقیه ایی که از وجودت خبردار شدن میکنی…سپاسگزارتم دختر زیبا و خوش چهره…

          چقد قشنگ بهم گفت ک ادامه بده مسیرت درسته ادامه بده بنده ی عزیزم

          فهیمه ی عزیزم

          سپاسگزارم بابت این همه لطف ومحبتی ک ب من داشتی

          و تعریفهایی ک ازم کردی خداروشکر میکنم

          باورت میشه رفتم دقیق تر ب عکسم نگاه کردم و دیدم درست میگی

          چشمای من دریچه ی قلبمه

          قلبم هم جایگاه خداست

          سپاسگزارم بابت وجودت نازنینت گل جانم تمام تایمی ک داشتم کامنتت و میخوندم

          حس میکردم صدای درونم و دارم میشنونم و احساسم همه رو تحسین میکرد

          سپاسگزارمممم

          مرسی ک هستی

          عاشقتممممم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 973 روز

      سلام فهیمه جانم

      ذوق نوشتن رو میشد از کلماتتون احساس کرد

      ممنون که اینقدرباحوصله نوشتی و اینقدر اطلاعات عالی از ایالت الباما قراردادی

      اگه به خودم بود شاید نمیرفتم دربارش تحقیق کنم

      اما ایده گرفتم از شما

      سپاسگزارم

      ممنون بابت جزییاتی که از این فایل زیبا درک کردی و برامون به قلم اوردی

      خداروشکر میکنم که دراین فضای ارتعاشی بینظیر دارم نفس میکشم کنار دوستانی مثل شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام به روی ماهت دوست ارزشمندم

        سلام به شما رهای عزیز

        چه اسم زیبایی داری رها جان. منم امروز رهاترین و سرشارترین بودم به لطف خدا. امروز پر بودم از هیچی…

        خیلی خوشحالم که نوشتم، خیلی عشق کردم که نوشتم و همیشه در حد توانم و با عشق مینویسم.

        رها جان سپاسگزارتم که برام از خودت نوشتی واین ردپای زیبا رو ثبت کردی.

        واقعا خداروشکر برای دوستانی چون شما.

        خداروشکر برای این سایت بینظیر و بهترین جای دنیای من.

        خداروشکر برای وجود استاد عزیزمون و مریم نازنین.

        خداروشکر برای این قوانین و سنت الهی ثابت وبدون تغییرش

        خداروشکر برای این نقطه آبی رنگ که درونش زندگی میکنم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2382 روز

      به نام خدای مهربانم و سلام به فهیمه عزیزم

      چقدر از کامنتت لذت بردم

      چقدر عمیق و دقیق و آگاهانه، توجه و تمرکز کردی بر همه زیبایی های این فایل که حقیقتا همش زیبایی و حال خوب و آرامش بود

      ممنونم دوست خوبم بابت اطلاعاتی که در مورد ایالت آلاباما گذاشتی و خوندم و تحسینت کردم

      واقعا برای اینکه اتفاقات و تجربه های زندگیمون تغییر کنه، باید خودمون تغییر کنیم، اساسی و ریشه ای، مستمر و متوالی

      مریم عزیز خیلی زیبا این تغییرات خودش رو برامون ذکر کرد که من یادم میاد در دوره دوازده قدم هم در یکی از جلساتش خیلی کامل تر این موارد رو گفتند و من همونجا هم خیلی ایشون و این خود افشایی رو تحسین کردم و اونقدر این تغییر، برای ایشون آرامش و صلح درونی و عزت نفس بالا رو بهمراه داشته که ایشون مجدد درموردش صحبت کردند و به ما دوباره یادآوری کردند که ساده بودن و ساده زندگی کردن، یه اصله و خداوند هم سادگی رو دوست داره و در سادگی هست که اوج زیبایی ها به نمایش در میاد

      تحسینت میکنم نازنینم برای نوشته عالیت

      منم در مورد آرایش اصلا سخت گیر نیستم و تقریبا همیشه بسیار ساده اما در نظر خودم و اکثر دوستان و اطرافیانم، بسیار زیبا و دوست داشتنی هستم

      قطعا این زیبایی ها درونی هست و به آرایش ربطی نداره

      بسیار حس خوبی دارم و امیدوارم عشق و آرامش و حال خوبم رو تقدیم شما دوست نازنینم کرده باشم

      با عشق می بوسمت و برای هممون زیبایی های بی نهایت رو آرزو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2210 روز

        سلام به ما دوست ارزشمندم

        سلام به شما زهرا حسینی عزیزم

        چقدر خوشحالم در این صبح زیبا و با این آهنگ های آرامش بخش بعد نوشتن ستاره قطبی و به محض باز کردن سایت و اومدن به خانه امن یعنی بهترین جای دنیام دیدم باز نقطه آبی رنگ دارم. اونم کلی از شما عزیزان و دوستان با سخاوت و ارزشمندم.

        یکهو یکم پایین تر هم رفتم اسم شما رو هم دیدم اولش فکر کردم چون تاریخش قدیمیه احتمالا خوندم بعد دیدم نه انگار جدیده…خداروشکر که کامنتت رو دیدم. خداروشکر که برام از حس و حالت نوشتی. خداروشکر که چند تا نقطه قوتم رو برام مرور کردی چون لازم دارم بارها و بارها یادم بیاد.

        آره انگار باید باور کنم دیگه من یک آدمِ عمیق و دقیق و آگاهانه بنویسی هستم.من نباید خودمو نادیده بگیرم این اسمش فروتنی نیست اسمش خودکم بینی و ارزش قائل نشدن برای خودم و توانایی هام هست.

        راستی بنظرم دوره 12 قدم داره صدام میزنه تا شروعش کنم دوباره از نو

        چقدر ازت ممنونم زهرا جان برای این ردپاهات و چقدر احساسم رو خوب کردی چقدر خوشحالمم برای وجودت…

        واقعا برای اینکه اتفاقات و تجربه های زندگیمون تغییر کنه، باید خودمون تغییر کنیم، اساسی و ریشه ای، مستمر و متوالی

        من چند وقتیه دارم روی عادت هام نگاه میکنم و تغییر اونا… آخه واقعا تغییر شخصیت جهادی اکبر میخواد، تغییر شخصیت و باور یک چیز ادا درآوردنی نیست جهان از نیت و فرکانس ما خبر داره و اونه که داره کار میکنه.میخوام جدی تر باشم برای دنبال کردن علاقه ها و خواسته هام….

        خدایا شکرت برای شما دوستانم که باهاتون هم خودمو؛ هم قانون رو مرور میکنم خدایا شکرت برای اینجا برای تو، برای این لحظه آرامش وعشق…

        وای که چقدر بوست چسبید منم بوست میکنم با عشق. از صمیم قلب و با تمام عشق از خدا برات بهبودهای دائمی میخوام زهرا جانم دوست پایه و همیشه همراهم…بووس با عشق مضاعف

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سید سجاد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    بنام خداوندی بخشنده و مهربان

    سلام استاد گل و خانم شایسته عزیز و دوستانی هم فرکانسی هم

    واقعا چیقدر با ماشین سفر لذت بخش و دقیقا زمانی که با آدم های سفر کنی که انعطاف پذیر باشه و تو هر شرایطی خودشنو وقف بده و چیقدر آدم ها تو سفر با خودشنو آشنا میشه و خودشنو بهتر میشناس و خلق وخو خودشنو میشناس که با چی کسی میتونه سفر کنه و با خواسته های هم سفر خیلی بهتر میفهمه و میفهمه که بابا با اندک ترین چیز میشه لذت برت و نیاز به چیز های زیادی نیست که ما فکر می‌کردیم و مهم ترین چیزی که میشه فهمید خود آدم و شخصیت های کسی که باهش هم سفر شدی که آیا اون فرد مناسب هست برای سفری طولانی یا نه خدا یا شکرت که منو به این فایل زیبا هدایت کردی و خیلی از خاطراتم رو به یاد اوردم.

    انشاالله که سفری پر از خوشی و شادی و تجربه های جدید داشتی باشین و هم در با شما در سفر هستیم و انشالله که ی روز با هم سفر کنیم و لذت ببریم از نعمت های خداوندی مهربان و بخشنده و شکر گذاری خدا باشیم بابت همه ای چیزهای زبیای که خلق کرده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  4. -
    آزاده کاکاوندی گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    بنام خداوند هدایت گر به سمت خواسته هایم به راحتی و آسانی

    سلام خدمت دوتا فرشته مهربان و دوست داشتنی زندگیم

    قربون روی ماهتون برم اخه من خیلی دوستون دارم استاد عزیزم و مریم خانوم عزیزم

    صبح که فایلو دیدم کلی خوشحال و ذوق زده شدم از دیدن روی ماهتون از اون صورت شفاف ونورانی شما دوتا عزیزم

    خدایا شکرت برای این سایت توحیدی و اینکه هر فایلی که میزارید مدارمون بالا تر میره الان قشنگ اینو حس میکنم چون هرکاری انجام میدهم یا فکری میکنم شما روز بعدش درمورد اون تو یه فایلی صحبت میکنید

    دقیقا من دیشب قسمت هفتم سریال زندگی در بهشتو دیدم و تو کامنت متن انتخابی یکی از دوستان دوره کشف قوانین زندگی که در مورد آرایش نکردن و کردن خانوم شایسته بود صحبت کرده بود متن انتخابی اینجا کپی میکنم میزارم

    ((مثل وقتی که شما در مورد ارایش کردن تو دوره کشف قوانین حرف زدید..

    که تو وقتی روی ارایش کردنت و ترس از بدون ارایش دیده شدنت کار میکنی ..وقتی دورنا به باور ارزشمندی میرسی فارغ از نگاه دیگران…

    جهان در برابر این تصمیم تو کرنش میکنه وتونمیدونی چه سدهایی از اتفاقات خوب شکسته میشه‌..

    به یک آزادی و رهایی عمیقی دست پیدا میکنی ..که تمام جوانب زندگی تورو در بر میگیره…یه ارایش کردنه ساده که شاید سالهاست تورو از تجربیات ارزشمندت دور کرده…یک ترسی که اگه بدونی مهار کردنش صفر به صد تورو جلو میندازه..

    وقتی تمرکزت رو از روی ارایش کردن برمیداری …ارایشی که ریشه ش نگاه و حرف مردمه‌..اونوقته که میبینی تمرکزت به جهت های درست متمرکز میشه و درهای جدیدی که شاید (از نظر تو)هیچ ربطی به ارایش نداره برات باز میشه..

    به قول شایسته جان..

    این تصمیم روی تصمیماته غیر مرتبطه تو نسیت به ارایش هم تاثیر میذاره..

    شجاع میشی جسور میشی..

    وقتی حس رهایی از ارایش رو تجربه میکنی درهای آزادی و تجربه زندگی به روت باز میشه

    وقتی نمیخوای دیگران رو راضی کنی انرژیت صرف رشد و پیشرفتت میشه..

    و تو یک گام مهم در جهت ترسهات و مهم نبودن حرف مردم برداشتی که تورو از هزاران جهت رشد میده..

    حتی همین موضوع به ظاهر ساده کمک میکنه که سمت علائقت بری فارغ از اینکه مردم چی فکر میکنن…

    سبک زندگی شخصی خودت رو میسازی وقتی اون قدم رو درجهت برداشتن یکی از ترسهات برداشتی

    برای خودت زندگی میکنی نه مردم…

    و این سیکل مثبت از برداشتن همون قدمهای به اصطلاح کوچیک شروع شده و حالا تو ..همه جای زندگیت رد پای پاکسازی ترسهات رو داری میبینی…

    پس باور مهم بودنه حرف مردم..

    باعث میشه ارایش کنی…

    وقتی ارایش میکنی تمرکزت به جای اصل روی فرعه…

    و انرژی تو نشتی پیدا میکنه…

    زمانت…انرژیت…فرصت رشدت و تکامل ت هدر میره….

    حتی این میتونه ترمزه و مانع مسافرت رفتن تو باشه…چون ذهن سختی کشیدن رو دوست نداره ..

    نمی تونی مسافرت کنی در صورتی که همش دغدغه پاک شدن ارایش ت و تمدید ارایش ت رو داری..

    پس جهان هم باوره تورو بهت ثابت میکنه.

    که شرایط مسافرت با ارایش سخته و اجازه نمیده اونو تجربه کنی و اگر هم تجربه کنی مطمئنا نمی تونی تمام زیبایی اون شرایط رو دریافت کنی چون دغدغه ارایش مانع تمرکزت روی زیبایها میشه و به طبع تو از دریافت زیبایی و لذت بی نظیر سپاسگزاری جا میمونی..

    پس تصمیم بگیریم…روی ترسهامون کار کنیم چون اون ترسها جاهایی ریشه دارن که شاید نتونیم اونارو پیدا کنیم ولی هر ترسی رو که تو وجودت هست و میشناسیش و خوب میدونی چیه از اون شروع کن کم کم میبینی که به شناخت عمیق تری میرسی و قدرت بیشتری برای روبرو شدن با تصمیماتت رو داری ..

    مثل باور فراوانی که استاد میگه وقتی روی باور فراوانی کار میکنی شاید صدها باور رو بدون اینکه بفهمی کاور میکنی …و شاید هیچ وقت نفهمی اون ترمز رو داشتی..

    پس میشه از هر ضعفی که میدونی داره دست و پای تورو تو پیشرفت میبنده رو بنویسی و شروع کنی و اراوم اروم تیکه انجام دادنش رو بزنی..

    ترسهامون رو بشناسیم..

    ترسهامون دارن ترمزهامون رو نشونمون میدن..

    هر جا ترس داریم تو هم نقطه پاشنه آشیل داریم..

    ترس یعنی اسیر بودن

    همیشه در بنده نجوای ذهنت بودن..

    ترس یعنی باوری که هنوز نتونستی عملیش کنی..فقط شنیدیش..

    ترس یعنی نقطه ای که باور درست در اون نقطه ساخته نشده..

    مثل ترس از تمام شدن پول که نقطه مقابلش ساخت باوره فراوانیه.. باوره توحیدیه باوره خداونده رزاقه..

    ترس از قضاوت شدن…که باوره مقابلش ساخت اعتماد به نفس و عزت نفسه..

    ترس از رها کردن…که نقطه مقابلش یکتا پرستیه…وقتی میترسی رها کنی یعنی شرک داری …

    ترس از رها شدن…وابستگی های شرک آلودی که سالها تو وجودمون ریشه زده‌‌ ..

    ترس …

    ترس…

    نقطه ی مقابله ایمانه..

    ابراهیم نترسید و اسماعیل و هاجر رو در بیابان رها کرد…چون خدا بود

    ابراهیم از آتش نترسید…چون ایمان داشت که خدا هست..

    ابراهیم بت هارو نپرستیدو نترسید چون ایمان داشت که رب بی همتاپروردگار جهانیان است‌..

    ابراهیم چاقورو کشید و نترسید چون ایمان داشت…به قدرتش به فضلش ..

    میخوام از ترسهام نترسم..

    میخوام ریشه ها رو قطع کنم قبل اینکه تو وجودم ریشه بزنه.‌

    میخوام به باورهام که ادعا میکنم ساختمشون عمل کنم..

    اگه فکر میکنم که باور ساختم و عملی در کار نیست..

    من در توهمی شیرین به سر میبرم))

    این قسمتی از متن انتخابی سریال زندگی در بهشت قسمت هفتم بود که تعهد داده بودم به خودم هر روز یه قسمتشو ببینم و خداراشکر میکنم که این همزمانی اتفاق افتاد و روز بعد در موردش یه فایل گذاشتید

    خدایا شکرت برای قانون مدارها و قوانین بدون تغیبر خداوند

    (که در قران میفرمایید در سنت من تغییری نیست)

    حالا این صحبتهای زیبا رو در مورد خودم تطبیق میدهم من قبل اینکه کلا با قانون جذب اشنا بشم ارایش میکردم اما خب یه ارایش معمولی بود چون از بچگی یا وقتی دبیرستانی بودیم عروسی که میرفتیم یا مهمونی آرایش میکردیم تازه فکر میگردیم اینحوری زیباتریم و خیلی لذت داره و همه تایید میکنن که چه خوشگله و فلان و بهمان اینجوری باعث شد از خود ارزشی و خود باوریمون کم بشه و وابسته به عوامل بیرونی مثل ارایش کردن بشیم برای تایید دیگران و حرف مردم

    حالا یه خاطره ای تعریف کنم از دوران دبیرستان و بعد بریم ادامه صحبتها

    وقتی دبیرستان بودم منو چند نفر از دوستامون یه رژ لب خراب داشتیم وقتی میگم خراب ینی ته رژ لبه بود و بعضی وقتها با یه چیز نوک تیز ته رژ لب میکشیدیم بیرون که استفاده کنیم

    وقتی زنگ اخر میخورد بدو میرفتیم دستشویی یا تو حیاط ی لحظه همه با دست میمالدیم به لبمون که تو راه خونه هرکی مارو میبینه بگه چه زیباست و کلی هم میخندیدیم و لذت میبردیم الان که یادم افتاد این خاطره چقد خندیدیم به خودمون چه کارهایی که برای دیده شدن انجام ندادیم فارغ از اینکه بگیم اقا ما خودمون همین جوری ارزشمندیم )

    حالا بریم ادامه صحبتهام

    (البته قبلش نحوه اشنایمون با استاد بگم بعد بقیه صحبتها)

    از وقتی اومدم تو قانون جذب قبل اشنایی با استاد با یه استاد دیگه که خانوم بود اشنا شدم یکمی از قانون جذب فهمیدم اما نه خیلی و همیشه هزار تا سوال داشتم این چیزی ک میگع چرا من زیاد نمیفهممش و تو اون گروه همون استاد خانوم با چند نفر از دخترهای گروه اشنا شدم که خودمون در مورد قانون جذب صحبت میگردیم البته تو همون گروه یه دختره بود که وارد سایت استاد عباس منش شده بود و همیشه کامنتهای برتر میزاشت داخل گروه چند بار به من گفت بیا سایت استاد اما من مدارم پایین بود و گفتم باشه ولی وارد نشدم تا اینکه با یه دختر دیگه اشناشدم تو همون گروه گاهی سوالی ازش میپرسیدم جواب میداد ما اشنایمون و دوست شدنمون عمقی تر شد یکم و هروقت که سوال داشتم باایشون تماس میگرفتم میپرسیدیم و ایشون داخل صحبتهاشون همیشه از اقای امیر شریفی و استاد عباس منش صحبت میکرد این پروسه سال 1400 بود که این دوستم از اقای عباس منش خیلی تهریف میکرد و از نتایجش میگفت منم راغب شدم ببینم ایشون کی هستند که همیشه ازشون صحبته تا اینکه وارد اینستا گرام شدم و یه پیجی رو فالو کردم که فایلهای استاد اونجا میزاشتن تا یه مدت من فابلها رو دنبال میکردم که یه روز استوری گذاشتن دوره های استاد 200 تومن اگه اشتباه نکنم یا کمتر بعد گفتم عه پس چرا دوست من گفت دوره های ایشون گرونه ولی این ارزون میگه تازه اونجا رفتم پیج اصلی استاد پیدا کردم و وارد سایت شدم وصحبتهای استاد میشنیدم دقیقا جواب سوالهای منو به زبان ساده داشت و خوشحال بودم که وارد این مسیر شدم..و واقعا خدارو روزی هزار مرتبه شکر منو در مسیر استادقرار داد

    حالا بعد از اینکه وارد قانون جذب شدم ارایش کردنهای من کمتر شد اما از این کرم ابرسان و اسکراپ و ضدلک و فلان شامپو اینا استفاده میکردم برای شفاف بودن پوستم البته بگم بعداز از حموم بیشتر این کارو میکردم و اخرشبها از صدلک و ابرسان

    ی مدت خسته شدم و ادامه ندادم و وقتی بیرون میرفتم یه پنکک و رژ میزدم تا اینکه وارد سایت شدم وقتی دیدم خانوم شایسته در مورد ارایش نکردن صحبت میکنه منم واقعا به صورت ناخوادگاه ارایش نکردم حتی ضدافتاب نمیزنم حدود دوساله و یه رژ میزدم به لبم همین تا این دوماهه که تمرکزی کار میکنم اون رژم نمیزنم دیگه انقد حس خوبی دارم در عرض ثانیه ای اماده میشم اینم بگم من کلا زود اماده میشم حتی زمانی ارایش میکردم 5 دقیقه ای بود الان اون 5 دقیقه هم نمیزارم

    یه چیز جالب اینه من وقتی میرم سفر چه شهر تفریحی و توریستی با ماشین خودمون چه وقتی میرم تهران خونه داداشام من با اتوبوس من یه مانتو راحتی و یه شلوار خونگی میپوشماصلا نمیتونم شلوار رسمی بپوشم راحت نیستم و احساس خفگی دارم برامم حرف مردم مهم نیست باور کنید البته شاید قبلا همیشه شلوار رسمی میپوشیدم اما از وقتی با قانون جذب و استاد اشنا شدم دیگه چیزی که حس خوب بهم میده و راحتم انجام میدم و حتی دوستام و بقیه میخندند چطور با شلوار راحتی با اتوبوس سفر میکنی که این همه مسافر داره و تازه مانتومم در میارم یا جلوشو باز میکنم کفشامم در میارم که فقط راحت باشم برامم حرف دیگران مهم نیست چی راجبم بگم در این حد حساب کنید

    ولی زمان عکس انداختن یه ارایش ملایم میکنم که اونم الان انجام نمیدم فقط عروسی میرم ارایشگاه میرم همین

    و تحسبن کردم خانوم شایسته عزیز و بودنتون در این مسیر زیبا چقد زیاد رو خودتون کار کردیدو بخاطر اینه لیاقت بودن با استاد رو دارید عزیزم و در جهت رشد خودتون این همه تغییر کردید که استاد امروز این همه ازتون تعریف کردند و بهترین یارو یاور استاد هستید در همه جا جقدر راحت بدور از قضاوت و حرف مردم سبک شخصی خودتونو دارند واقعا بهترین الگوی من هستید هم برای من هم همه بچه های سایت

    نکته دیگه وای استاد چقد خوشحال شدم گفتید قرازه دوره احساس لیاقت رو سایت بزاریدو انقد خوشحال شدم در پوست خودم نمیگنجم واقعا انشالله منم بتونم این دوره رو با یاری خداوند بخرم

    استاد ازتون سپاسگزارم بخاطر همه چی

    خدایاشکرت برای همه چیز حتی برای این کامنتی که گذاشتم و خاطره ای که تعریف کردم

    دوستون دارم

    در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
    • -
      محمدرضا یکتای مقدم گفته:
      مدت عضویت: 1382 روز

      سلام آزاده خانم

      خوشحالم که هم فرکانستون هستم

      چقدر لذت بردم از کامنت زیباتون

      چقدر خوب گذشته خودتون رو گفتید با ی لحن طنز که من کلی خندیدم

      و چقدر درس گرفتم که فقط خودم باشم تا اینکه از نظر دیگران چجوری باشم

      عالی تغییر کردید بهتون تبریک میگم

      امیدوارم روی خودتون بیشتر و بیشتر کار کنید و نتایجتون بزرگتر و بزرگتر

      و اینکه منم خیلی خوشحال شدم بابت دوره لیاقت

      انشالله اونجا هم رو ببینیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        آزاده کاکاوندی گفته:
        مدت عضویت: 1496 روز

        سلام به اقا محمدرضای عزیز دوست مهربانم

        بابت کامنتت سپاسگزارم منم خیلی خوشحالم که هم فرکانستون هستم از ته دلم واقعا

        واقعا خودم به خاطره خودم کلی خندیدم اصلا هم یادم نبود یهویادم اومد

        در مورد تایید مردم نمیگم همیشه اما گاهی ناخوادگاه برای بعضی موارد اصلا مهم نیست (مثلا اون روز رفتیم یه جای تفریحی تو شهرمون یه ابشار خیلی بزرگ و قشنگ داره وقتی رفتیم کنار آبشار دیدم تو آب کلی پسر بود ینی باور کن اون قسمت نصف مردم ایستاده بودند نگاه مبکردند نصفشونم داخل آب از خانومهام کسی نمیرفت چون واقعا همه پسر بودند من گفتم میخا برم به کسی کاری ندارم همه گفتند همشون پسرند داداشمم گفت اخه همه پسرند خانومی نرفته گفتم بابا ولن کن همین که من رفتم عمقشم زیاد بود برامم مهم نبود چه فکری کنند بخدا چند دقیقه بعددنصف اون قسمت شدخانوم که دست همو میگرفتیم داخل اب روبه جلو میرفتیم پسرها بیشترشون راهوباز کردند تازهخود داداشم کلا منو دید خودشم اومدقسمت عمیق اب (جوگیرشد)البته بنده شنا بلد نیستم ولی دارم تلاش میکنم یاد بگیرم یکمی ترس دارم برای روی اب ایستادن اونم دارم کم کم غلبه میکنم )

        گاهی وقتهام واقعا برام مهمه که اونم خیلی دارم روش کار میکم..مثلا حتما باید ارایش میکردم حتی ملایم یا خوشتیپتر باشم یا فلان کارو انجام بدم یا اهسته بیا اهسته برو گربه شاخت نزنه ….

        بازم سپاسگزارم ازتون دوست عزیزم

        دلت گرم

        حساب بانکیت پر پول و ثروت بی نظیر خدا محمدرضای عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نرجس رحیمی گفته:
      مدت عضویت: 1335 روز

      سلام دوست عزیز،

      متنی انتخابی شما برای من مثل یه کتاب بود، چقدر پر محتوا بود، تحسین میکنم شما،

      تحسین میکنم راحتی شما در سفر رو،

      تحسین میکنم فارغ از حرف مردم شدید.

      خدارو هزار مرتبه شکر، بابا این سایت و این دوستان عالی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        آزاده کاکاوندی گفته:
        مدت عضویت: 1496 روز

        سلام به نرجس بانوی عزیز

        سپاسگزارم که برام کامنت گذاشتی عزیزم قطعا بودن در مسیر استادو کارکردن روی خودمون برامون لذت بخش ترین کار دنیاست انشالله که بتونیم شاگرد اول کلاسش باشیم همگیمون

        باورکن شاید قبلا این سریال رو میدیم مدارم پایین تر بود همین جوری نگاه میکردم و فقط زیبایها رو نگاه میکردم و رو درسهایی که استاد میگفتند کار نمیکردند اما الان مفهومی ترنگاه میکنم سعی میکنم در حد درک خودم بفهمم حتی اگ یه چیز خیلی کوچک باشه میگم اشکال نداره این ینی دارم تکاملم رو طی میکنم و حتی چیرهای مهم کپی میکنم برای منم اون متن خیلی درس داشت که روزبعد هم استادراجبش فایل گذاشتن و خوشحالم از این قضیه

        خیلی دوست دارم نرجس عزیزم

        واقعا خدایا شکرت برای شما دوستهای عزیز و استاد عزیز و خانوم شایسته نازنین

        خدایاشکرت برای سایت توحیدی بی نظیر

        خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

        میبوسمت عشق من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          نرجس رحیمی گفته:
          مدت عضویت: 1335 روز

          متشکرم از مهر شما، دوست عزیز،

          بله در مورد پایین بودن مدار کاملا درست گفتید،

          من بارها میشنیدم از استاد که میگفتن کامنت بچه ها رو بخونید که عالی هست، ولی من اصلا نمیخونم،

          ولی الان یکی از علاقه ام شد خوندن کامنت بچه ها،

          من چون عاشق کتاب خوندم، بخودم گفتم ببین اینا هر کدوم قصه کوتاه ست اینا رو بخون، تا این کامنت ها کجا کتاب های قصه کوتاه کجا؟؟؟

          تو یکی از کامنت بچه ها خوندم که گفته بود، در سفر قبلی بخودش تعهد داده بود که همه سفرها رو ببینه و کامنت بذاره، و به بقیه هم پیشنهاد داده بود که حتما این کارو انجام بدید تا از شگفتی اینکار بهره مند بشید..

          منم به خودم گفتم که این کارو انجام میدم، ان شالله بتونم روی تعهد وایستم در کنار استاد و شما دوستان عزیز، ضعف هامو بشناسم و دیدم رو به جهان خداگونه کنم.

          متشکرم ازاده جان عزیز. منم به شما عشق و صلح دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 863 روز

      بنام الله مهربان

      پایان کامنت ها = لحظه ی دیدار دوستان

      سلام گرم دارم خدمت نازنین خواهرم

      سلامی که زدل بر می آید.

      سلامی که از اعماق وجودم سوی دل شما می آید

      سلامی که سین، نقش سلامت دارد

      لام آن لطیف و لطافت روح است.

      الفش الفت، بی پایان است.

      میم آن عطر محبت دارد .

      واقعا لذت بردم از کامنتت آزاده عزیز . الحق که آزاده ای!

      آنقدر لذت بردم از گفتگوها و نوشته هات باور کن سه بار خوندم. و اگر بارها بخونم باز کمه…

      وقتی یادمه با استاد آشنا شدم توی یک کانال بود .

      حساب کن 5 تا استاد بودن و به صورت پادکست صداها پخش میشد.

      ولی صدای استاد رنگش !کلامش !صداقتی که توی کلامش داشت. فرق میکرد .

      و دیگه خودکار میرفتم مال استاد رو گوش میدادم.

      داشت در مورد دقیق یادمه تسلیم شدن میگفت. انگار برای من میگفت…

      از ابراهیم میگفت. از ابراهیم خلیل الله.

      و منم اشک میریختم . و گوش میدادم.

      من عاشق استاد خوبان

      استاد شیرین سخن شدم .

      دیگه فقط و فقط استاد .

      زیبایی بد نیست تا زمانی که انرژی رو نگیره و بخوای تمرکز و انرژیت گرفته نشه.

      چقدر عاشق افکارت شدم .آزاده ی عزیز

      منم یه دوستی دارم که بهش میگم افکارت رو میخام. و اونم کلی میخنده.

      و خیلی دوسش دارم .

      به هر حال انسانیم و هر کسی یه شکل و یک قافیه داره …

      بازم تحسینت میکنم. بابت کامنت خوب و تاثیر گذار تون. واگه هزار بار بخونی بازم لذت میبری .ایول دختر شجاع و نترس

      که این حرف ها رو نمیشه هیچ کجای دنیا پیدا کرد.

      و مخصوص همین سایت الهی هستش.

      خیلی خوب قانون رو متوجه شدی ..

      اگه هزاران بار تحسینت کنم بازم کمه ….

      خیلی خیلی دوست دارم و عاشقتم.

      افکارتو همیشه هندل کن قول میدم بهترین نتایج وارد زندگیت میشن. که مطمئن هر الانشم کوله باری از نتایج خوب رو گرفتی.. احساس میکنم تو روابط روی خودت خیلی کار کردی. بازم ایول

      خواهر نازنینم

      ای نگار من

      ای معطر ترین

      امیدوارم هر دقیقه و ساعت زندگی به کامت باشه.

      و به شادی بگذره…

      بهترین آرزوها بدرقه ی راهت .

      روزها و لحظه هات با عشق

      و خوشبختی.

      سایتون برقرار

      ای فرشته ی نازنین

      و عاشق

      امیدوارم فرصت بشه،

      در زمان و مکان مناسب

      ودر بهترین احساسم

      زیارت کنم شما رو ..

      امضای الله مهربان پای

      تک تک آرزوهات.

      از طرف من امیر حسین رو ببوسید.

      بی صبرانه منتظر نتایج خوبت هستم.

      به الله مهربان می سپارمت.

      فرشته ی نازنین

      خواهر و جواهر ارزشمندم

      آزاده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        آزاده کاکاوندی گفته:
        مدت عضویت: 1496 روز

        سلام خدمت برادر عزیزم سید عظیم عزیز باور کن خود خدارا شاهد میگیرم همین لحظه یه حسی گفت برو کامنت خود سید عظیم که ازنتایجش نوشته بخون نه این کامنتی که برای من نوشتی ها ن

        و براش کامنت بزار چون این دو روزه چند بار اومدم براتون کامنت بزارم حسم خوب نبود ینی نجوای شیطان بودکه الان جواب دادی که چی و از این حرفا اما الان داشتم میخوابیدم که نت گوشیمم خاموش بود اما خدا گفت برو تو سایت و برای سید کامتت بزار بعد نمیدونستم که تو کدوم قسمت بود کامنتت اما یه لحظه یادم اومد شاید تو قسمت 14 همین قسمتی ک خودم کامنت نوشتم باشه که یهو چشمم به کامنت جدید رو کامنتم اومده بود افتادو گفتم بزار بازش کنم ببینم کیه چون من کامنت که برای بچه های سایت میزارم یا بچه ها برام میزارند روز بعد رو ایمیلم میاد و الان کامنتتون رو ایمیلم نیومده اما اتفاقی کامنت شمارو دیدم وای بخدا شوکه شدم گفتم خدایا ببین چه همزمانی اتفاق افتاد چقدر خوشحال شدم خدایا شکرت واقعا چون تو کامتتی که خودتون نوشتید یه جمله ای بود که گفتید من طی این 4 ماه که رو خودم کار کردم کلی اتفاق قشنگ برام افتاده و مشتریهایی به تورم میخوره که حاضرند بابت خدماتی که بهشون ارائه میدم حتی بیشتر از مبلغ واقعی بهم بدن و گفتید که یع مشتری داشتید سفارشش 4 تومن بوده ایشون 5 تومن واریز کرده و چن تا مثال دیگه زدید

        حالا چرا من این گزینه رو توجه کردم چون من رو ابن باور دارم کار میکنم و دنبال الگو بودم که یهو کامنت شما رو دیدم و حسم فوق العاده شد گفتت ببین سید هم تایید این باور و الگوی خوبی برات برای مشتریهات

        انقد حسم عالی شد اومدم که بیام جواب این کامنتو بدم یهو هدایت شدم به کامنت خودم و الله اکبر از هدایت خدا که باعث شد همین جا پاسخ کامنتو بدم ببین چقد خدا قشنگ کار میکنه یاد یوسف نبی افتادم وقتی شیطان گولش میزنه به دوست هم زدونیش میگه برو به پادشاه مصر بگو من بی گناهم ازادم کنه و رو خدا حساب باز نکرد و خداوند اونجا میگه هر خیری از جانب منه هر شری از سوی شیطان و حتی در ایه بعدی میگه اما ما باز به یوسف لطف کردیم و کاری کردیم که علم تعبیر خواب بهش دادیم که بعد از 7 سال در زندادن پادشاه مصر اون خواب میبینه و اونجا خدا یوسف یاد اون دوست هم زندانیش میاره و میگه من کسیو میشناسم که خوابتونو تعبیررکنه و اینجا خدا به یوسف عنایت میکنه و مورد رحمت خودش قرار میده و هدایتش میکنه که عزیز مصر میشه (این داستان یوسف هم خود خداوند گفت بنویس وگرنه من یادم نبود به خودش قسم)

        الله اکبر زبانم قاصره واقعا اصلا نمیدونم چی بگم انقد که حسم عالی شد خدایا صدهزار مرتبه شکرت و واقعا سپاسگزارم از خداوند برای این همزمانهایی که بوجود میاره برای هدایتهاش برای اینکه به قلبمون الهام‌میکنه برای سایت بی نظیر استاد برای همه دوستهای عزیزم در این سایت توحیدی و برای شما برادر عزیزم سید گرامی

        سپاسگزارم که برام کامنت گذاشتی و بابت حس خوبی که بهم دادی

        امیرحسینم به نیت شما حتما میبوسم

        رو روابطم و تغییر شخصیتم خیلی دارم کار میکنم البته رو همه جنبه های زندگیم انشالله که بتونم بهترین نتایج بگیرم و بیام نتایج بزرگمو براتون بگم هرچند الانم نتایج هست و خداراشکر میکنم و مطمینم بودن در این مسبر باعث میشه نتایج هرروز بزرگتر و بزرگتر بشه

        منم خیلی دوست دارم و بی صبرانه منتظرم در زمان و مکان مناسب ببینمتون همه بچه های سایت و استاد و مریم خانوم این دوتا فرشته نازنین زندگیمون

        درپناه الله یکتا شاد و سعادتمند و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 863 روز

          بنام خالق زیبایی ها

          سلام مجدد دارم بر فرشته ی نازنین آزاده عزیزم.

          که بی نهایت دوسش دارم .

          قبل از هر چیزی ازت ممنونم برام نوشتی و کلی لذت بردم.

          من همیشه سعی کردم احساسمو خوب نگه دارم . و دارم توی این کار خدا رو شکر روی خودم کار میکنم و از نتایج میفهمم.

          باورت میشه دیروز یه مبلغی اومد توی حسابم (فعلا که معلوم نیست . از طرف چه کسی باشه )

          الله اکبر.

          من که مات و مبهوت موندم!!!

          خدایا شکرت …

          و هزاران بار شکر …

          اتفاقا منم تعجب کردم گفتم خواهر نازنینم چرا جواب نذاشتن…

          و لی توی پرانتز بگم من زمانی کامنت می نویسم که تو بهترین احساس باشم .

          منم اتفاقا آخر شب یه حسی گفت برو توی سایت و اتفاقی کامنت شما رو مطالعه کردم که واقعا اینقدر تحسینت کردم .اینقدر لذت بردم از کامنتت فک کنم 5 یا 6 بار خوندمش.

          بعدا با تصویر قشنگت روی پروفایلت مواجه شدم. میگن هدایت میشی دقیقا همینه .

          مجددا تحسین و تحسین.

          خیلی خوشم اومد از پروفایلت و بسیار زیبا ست . آفرین بر دختر قشنگ.

          آفرین بر خواهر نازنینم

          چقدر بهتون افتخار کردم .

          من واقعا عاشق افکارت و حس خوبت هستم و کلی لذت میبرم …

          در مورد داستان یوسف پیامبر گفتید بله خداوند بهش گفت چرا به بنده ی من میگی؟

          به من بگو تا آزادت کنم.

          تازه آگه توبه نمیکرد از مقام پیامبری می افتاد .

          (من عاشق این قسمت از فیلم بودم )

          من در زمانی این کامنت رو می نویسم که قسمت 195 سفر به دور آمریکا اومده رو بنر سایت… و حسی بهم گفت . برو تو سایت

          من دیگه از حس گذشتم مطمئنم…

          انشاءالله از نتایج خوبم برا دوستان میگم . که چطور هدایت شدم به مبالغ بالا …. و چه کارهایی بزرگی تو دست دارم..(توی کار برق صنعتی و ساختمانی و پروژه های بزرگ هستم.

          البته همه رو به لطف خدا یاد گرفتم و کار کردم و ازهمه مهمتر من عاشق کارم هستم )

          مواظب خودت، و افکار زیبات باش.

          منم خیلی شما رو دوست دارم و عاشقتونم.

          آرزو میکنم

          مهر ،

          برکت

          عشق

          محبت

          سلامتی

          آسایش روح

          آرامش دل

          تقدیر بلند

          لبخند قشنگ

          همنشینت باشن.

          روز تون پراز شادی و انرژی مثبت

          زیباترین

          و با احساس ترین

          خواهر دنیا آزاده .

          در پناه جان، جانان باشی

          و بدرقه ی راهت بهترین آرزوها.

          عاشقتم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1963 روز

    به نام خداوند آسمانها و زمین.

    سلام همسفرای عزیز امیدوارم حالتون بهتر از روز قبل باشه.

    خانم شایسته عزیز چه نکاتی کلیدی رو مطرح کردید به به چقدر دلچسب بود خیلی لذت بردم از تغییراتتون ،خیلی شخصیتتون رشد کرده و میتونم درک کنم چه حجمی از تعهد و اراده رو به خرج دادید تا تغییرات رو ادامه دادید و به قبلتون برنگشتید ،اگه از خودم بخام بگم با وجود اینکه اهل آرایش نیستم و گاهی کرم ضدآفتابمم یادم میره توی سفرا بزنم ،اما خیلی برام پیش اومده مثلا با دوستام رفتیم سفر یا دخترخاله هاو اونا آرایش میکردند کرمهای مختلف میزدند من در مقابل اونا احساس ضعف میکردم مثلا اونا آرایش کردند چقدر زیبا شدند چه شیک شدن ولی من ساده و بی رنگ و رو هستم پس منم چون اینا آرایش میکنن ی کمی آرایش کنم تا همگی تقریبا مثل هم باشیم!!! یعنی این مورد خیلی برام پیش اومده و یجوری بود که اونها سادگی رو قبول نداشتند و من به جای اینکه به سبک خودم وفادار باشم ،مثل اونا عمل کردم …

    ‌ولی تو سفرهایی که تنهایی رفتم یا با خواهر و برادرم خیلی راحتتر بودم چون اولا خودم بودم و هرجوری خاستم لباس پوشیدم برام مهم نبود بقیه ای که نمیشناسم چطوری هستند

    با خواهرامم راحتم و سبک خودمو دارم چون اونها هم سادگی براشون مهمه و تو سفرا به دنبال لباس عوض کردن و آرایش نیستند.

    من شجاعت شما رو‌ تحسین میکنم خانم شایسته عزیز چون میدونم چقدر شجاعت لازمه که حتی اگر با افرادی همسفر شدی که اونها خیلی به خودشون میرسن و مدام تیپ عوض میکنن ولی شما توجهی بهشون نکنی و روی اصول خودت بمونی

    باوجود اینکه خیلی دلم میخواد همیشه سبک خودمو حفظ کنم ولی میبینم بعضی جاها اینقدر فشار روانی بهم میاد که منم همرنگ جماعت میشم و کاری رو میکنم که هیچوقت جز روتین زندگیم نیست مثلا تیپ خاص بزنم وقتی با بچه هایی هستم که اونا هم تیپشون خاصه و….. که خب مشخصه این مورد هم به احساس لیاقتم مربوطه هم به عزت نفسم.

    ولی سفرهایی بوده که احساسم خیلی خوب بوده به خودم وصل بودم تو اون سفرها وسایل من فقط لباسهای ضروری بود داخل یک عدد کوله پشتی بهمراه شارژر و‌پاوربانک و کارت و چند تا وسیله ضروری دیگه مثل کش ورزشیم و کلاه آفتابی و چقدر اون سفرها به یادم مونده و همیشه تو ذهنمه همیشه مرورشون میکنم لحظه به لحظه ش برام شیرین بود چون تمام وقتمو تو طبیعت بودم اصلا وقتمو برای کارهای بیخود هدر نمیدادم و چقدر اون روزها طولانی میگذشت خدایا شکرت.

    حدود هفت هشت سال پیش با مامانم یک سفر5روزه با تور رفتیم نیمه جنوبی کشور،از همون صبح زود که راه افتادیم یادمه تو مود غر زدن بودم با خودم غر میزدم با مامانم غر میزدم با هرکی حرف میزدم غر میزدم برای گرما غر میزدم برای غذا غر میزدم وااااای خدایا انقدر غر زدم کل این 5روزو هم خودم اذیت شدم هم بقیه رو اذیت کردم بعد از اون سفر خیلی فکر کردم از خودم ناراحت بودم اون 5روز میتونستم لذت ببرم ولی با غرغر کردن فقط خودمو اذیت کردم منم میخاستم شرایط رو کنترل کنم ولی نمیشد بعد اون سفر به خودم میگفتم باید راحتتر بگیرم چون اون 5 روز به شدت تو احساسات بدی بودم و سفری که اولین تجربه م به نیمه پایینی کشور بود هیچی ازش نفهمیدم خودم خرابش کردم

    بعد از اون خیلی زیاد با تورهای مختلف سفرهای یکروزه و چندروزه رفتم قبل از حرکت به خودم میگفتم قراره لذت ببری یادت نره !

    و انصافا خیلی بهتر شدم به حدی که الان خبری از غر زدن نیست و ی آدم بیخیال و رها شدم که سعی ندارم شرایط رو کنترل کنم از چیزی که پیش میاد لذت میبرم خدایاشکرت چقدر خوب شد که تغییر کردم چون دارم بیشتر زندگی رو میفهمم.

    چه صحبتهای خوبی مطرح کردید پر از درس و‌نکته بود .و خبر خوبی که دادید برای دوره جدید خیلی ذوق کردم از خداوند مهربان درخواست کردم اگه در مدارش بودم حتما دوره رو به محض شروع،بتونم بخرم و ازش لذت ببرم چون احساس لیاقت و ارزشمندی داشتن در تمام جنبه های زندگیم منو میتونه رشد بده منو به خودم متصلتر میکنه و از من یک آدم دیگه میسازه و همونی میشم که همیشه آرزوشو داشتم.

    چندروزیه که دلم سفر تنهایی میخاد ومدام نشونه ها میاد سفربه دورآمریکا شروع شد همه از سفر حرف میزنن و… خیلی دلم میخاد ی سفر چالشی و تنهایی برم و خودمو بهتر بشناسم

    دلم میخاد پا روی ترسهام بذارم دلم میخاد خلاف همیشه عمل کنم یعنی با کمترین وسایل کمترین پول بدون مقصد خاص برم و ببینم چی میشه

    سفرهای قبلیم همیشه کلی پول داشتم و پول خیالمو راحت میکرد میگفتم خب پول هست دیگه همه چی رو با پول درست میکنم ولی اینبار میخوام با پول اندک سفر کنم مثل استاد که میگه با کمی پول خیلی شاد بودم و لذت میبردم منم میخام شادی و لذت رو بدون پول تجربه کنم چون فهمیدم خیلی خودمو به پول وابسته کردم اگر پول نباشه حالم خرابه این ی چالش بزرگه برام که خدا ایدشو بهم داده و میدونم اگر انجامش بدم چقدر بزرگتر میشم چقدر خودباوریم بیشتر میشه

    فقط به خودش دل سپردم تا هدایتم کنه و استارتشو بزنم .

    استادجان سپاسگزارم ازتون

    از وقتی با برنامه های شما پیش میرم کلی رشد کردم کلی به دل ترسام وارد شدم.

    امیدوارم در پناه الله شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما نجمه رضائی عزیز

      چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم، چقدر زیبا نوشتی، چقدر قشنگ از تغییراتت گفتی، چقدر اون صداقت و خودشناسی ات رو دوست داشتم. واقعا نجمه جان تحسینت میکنم.

      اینکه نوشتین:

      چقدر شجاعت لازمه که حتی اگر با افرادی همسفر شدی که اونها خیلی به خودشون میرسن و مدام تیپ عوض میکنن ولی شما توجهی بهشون نکنی و روی اصول خودت بمونی.

      منم یکجورایی مثل شمام خیلی اهل آرایش نبودم وقتی ازدواج کردم، گفتن تازه عروسی فلان کن بلان کن، بعد با افرادی گشتم و دیدم.

      جالبه چند وقت پیش رفتم لوازم آرایشی اینقدر وسایل آرایشی جدید اومده من اصلا نمیدونستم اونا رو برای چی استفاده میکنن چه برسه به اسمش، میخوام بگم منم خیلی به اینجور چیزا وابسته و آلوده نشدم اما گاهی فشار روانی و سادگی و حس بی رنگ و رو بودن منو مجبور میکرد رژ بزنم. البته هنوز نتونستم رژ زدن رو کامل بزارم کنار اما کم رنگ تر شده و از قبل هم اهل تمدید و دوباره رژ زدن نبودم، پاک میشد یا زمان زیادی بیرون بودم همونی بود که خونه زدم والسلام….

      اما همین کم هم نباید منو گول بزنه، چون به هرحال بقول شما یک جایی حس ضعف بین بقیه ایی که خیلی آرایش کردن بهم دست میده.

      ممنون که نوشتی.

      خداروشکر که هدایت شدم خوندم و منم نوشتم تا باز بیشتر این “ترس قضاوت شدن و حرف مردم” رو ببینم اینکه ارزشمندی رو از درون بگیرم زیبایی رو از درون بگیرم و سبک شخصی خودمو مشخص کنم و بهش پایبند باشم.

      سپاسگزارم نجمه جان برای اینکه اینقدر داری خوب روی خودت و تغییر و بهبود خودت کار میکنی و ووقت میگذاری.

      ارادتمندت فهیمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    بنام خالق عشق و ثروت.

    سلللللام به لحظه اکنون و سلااااام به خدای لحظه ها،خدایی که راهنمای همیشگی ماست .

    سلام استاد عزیزززم سللللللامی به روشنی خورشید به شمایی که بهترین استادی برای من .سلام به مریم جانه همیشه همراه ،بانوی مهربانی که من خیلی چیزا ازش یادگرفتم.

    خدایاشکرتتتتتت بی نهایت سپاس برای دیدن زیبایی ها و تحسین اون ها.

    خدایاشکرت برای اینکه شاهد دیدن یه سفر به دور امریکای دیگه هستم.

    اول سفر با همون اهنگ همیشگی سفر شروع شد ،من اینبار دقیق تر از قبل میخوام خودمو تو این فضا تجسم کنم ،تجسمی کههه با حس خوب باشه و منو ببره تو دل امریکا،خدایاشکرت که قراره کلی زیبایی ها ببینیم ،جاده سبز فسفری زیبااا ،جاده ای که دو طرفش جنگله و سبزی این جاده واقعا چشم نوازه.

    خدایا شکرت برای این فورد فوق العاده ای که همه امکاناتی داره و به لطفش قراره سفر زیبااا تر و راحت تر پیش بره.

    چقدر عااالی و پر از امکانات این کشور ،چقدر فوق العاده اس که فکر همه جارو میکنن ،چه جالب که تو ورودی یه سری آگاهی هاا راجب اون ایالت میدن تا مسافرا و گردشگر هاا به راحتی و آسونی و با آگاهی سفر کنن.

    تو این مسیررر خیلیییی آگاهی های نابی گفته شد ،مریم جون چقدر ماه شدی و چه عااالی که تو موهات تغییر دادی،با قانون سلامتی ماشاله کلی جوون تر شدی،پوست صاف و قشنگ ،اندام فوق العاده ،و من تحسینت میکنم برای این همه روند تغییرات مثبتی که داشتی ،واقعااا دمت گرم ،چقدر عااالی شدی الان با این حد از عزت نفس که بدون آرایش بیرون میری،من نزدیک به چندماه پیش که شروع کردم رو دوره عزت نفس کار کردن ،از اون موقه تا الان به خودم قول دادم اونقدر رو عزت نفسم و احساس ارزشمندیم کار کنم که بدون آرایش بیرون برم ،من خیلی آرایشی نبودم از اولش در حد یه رژ لب بود،امااا به خودم قول دادم همونم دیگه نزنم ،الان خیلیی راحت ترم ،برای اینکه بیرون برم فقط یع ضد افتاب میزنم و میرم بیرون ،احساس سبکی صورتمو دوست دارم ،قبلا خیلی برام نگاه آدما مهم بود،اما الان سبک خودمو دارم ،بدون آرایش بیرون میرم و خوشحالم که دور از بدنه جامعه اینجوری زندگی میکنم.

    چقدر خوبه که روند تغییرو یادمون بمونه و بارها به خودمون یادآوری کنیم از کجا به کجا رسیدیدم و بارها بگیم که این روند طبیعی نبوده بلکه با تغییر شخصیت ،با جهاد اکبر به راه انداختن این شدیم ،تغییر بنیادینم از زمستون 1401 کلیک خورد و تا الان باید بگم کلی تغییرات داشتم و هیج ربطی به سابق ندارم ،و خداروشکر میکنم بارها و بارهااا ،برای تعهد و ایمانی که تو این مسیر دارم.

    عاااشقتونم من ،هرچقدر این رابطه شمارو تحسین کنم کمه بخدا،چقدر مریم جون برای شما احترام قائل هستن و فقط با لفظ آقا و استاد شمارو خطاب میکنن و چه نگاه عاشقانع ای به شما دارن وقتی از درون و از سره عشق خدارو برای بودنتون شکر میکنن ،همیشههه همو تحسین میکنید و من عاااشق این سپاس گزاری ها و تحسین کردنتون هستم ،استاد چه اخلاق فوق العاده ای دارین که همیشه از مریم جون تعریف میکنید و قدرشناس ایشون هستین ،خدایاشکرت برای دیدن این الگووو های عالی از روابط.

    سفر یعنی تغییر،سفر یعنی پارو فراتر از عادت ها گذاشتن،سفر یعنی خارج شدن از نقطه امن،سفر یعنی انعطاف پذیر شدن،سفر یعنی حال خوب ،یعنی توجه به زیبایی ها و نکات مثبت ،یعنی سپاسگزار بودن .

    ممنون از فایل عالیتون.

    عاشقتونم.

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما مهسا سالاروند

      چقدر اسم و فامیلت زیباست عزیزم، واقعا سالارانه داری به مانند ماه در این سایت می درخشی و رو به صعود تغییر میکنی.

      واقعا مهسا جان تحسینت میکنم برای تمام تلاش ها و تغییراتت…

      سپاسگزارم چقدر زیبا نوشتی:

      سفر یعنی تغییر،سفر یعنی پارو فراتر از عادت ها گذاشتن،سفر یعنی خارج شدن از نقطه امن،سفر یعنی انعطاف پذیر شدن،سفر یعنی حال خوب ،یعنی توجه به زیبایی ها و نکات مثبت ،یعنی سپاسگزار بودن .

      مهسا جان ممنونم برای تمام بودن هات…

      ارادتمندت فهیمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    الهام و نگین گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این که هدایت شده هستم

    خدایا شکر بخاطر. این همه زیبایی

    سلام به خالق وهابم

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم جان

    سلام به تک تک دوستان عزیزم

    خدای من یه سفر دیگه چقدر مشتاق این مسافرت پر از آگاهی هستم

    چقدر روز شماری میکردم که بریم دوباره سفر به دور آمریکا و تجربه کسب کنیم

    من عاااشق مسافرت هستم،

    مسافرت‌های که برم کمپ بزنم،عاشق مسافرتهایی برم تو طبیعت و عشق کنم از طبیعت درس بگیرم و بتونم خودم و انطباق بدم باشرایط و سفرهای راحت تر برم

    خدای من چقدر عاشقتم که دوباره من و هدایت کردی به این سفر

    من هم همیشه بدون آرایش هستم و لباس ساده می‌پوشم که برای بیشتر آدمها تعجب اوره که چرا اینقدر ساده میام بیرون ولی من از خودم راضی هستم و همیشه به خودم میگم این لایف استایل منه این سبک زندگی منه و خیلی راحتم و خوشحالم که این سبک زندگی را انتخاب کردم البته من از اول همین طور بودم ولی باشرکت کردن تو دوره ی عزت نفس این خصلت تو وجود من قوی تر شد و مشتاقانه انتظار دوره ی احساس لیاقت استاد و میکشم که خدا می‌دونه که چه زنگهای را تو وجود من بیدار کنه و غالبهای درستی در درونم احساس کنم و هزاران هزار بار شکر گزاری میکنم که من هدایت شدم به این سایت توحیدی و هزاران مرتبه شکر که هدایت شدم به این استاد توحیدی

    خدایا شکر که دارم ساده زندگی کردن از استاد عزیزم و مریم جان آموزش میبینم و خودم لایق بهتر زندگی کردن میبینم

    چون من بنده ی هدایت شده هستم و از خدای وهابم خواستم هدایتم کنه و من و تو مسیر اسانسهای بیشتر قرار بده و خدای وهاب هم من و قرار داد تو این مسیر لذت بخش

    همه چیر برمیگرده به احساس لیاقت و خود ارزشمندی که من خیلی عاشقانه دوست دارم در این زمینه روی خودم کار کنم و رشد کنم خودم باشم ،راحت بگیرم،سفرهای برم مثل سفرهای که استاد می‌ره تجربه کنم به قول استاد سفر انسان سازه بایدخیلی منعطف پذیر باشم،چیزهای جدید تجربه کنم و هر بار خودم به چالش بکشم،تجربه کنم و لذت ببرم

    آرزوم اینه که ماشین مثل استاد و تراکمپر داشته باشم و بزنم به جاده هر جایی که لذت بیشتر و شادی بیشتر و تجربه کنم

    من می‌خوام این تجربه را به دست بیارم ،من می‌خوام تغییر کنم

    من دوست دارم ارزش های درونیم و بیشتر و بیشتر بفهمم و آروم آروم رشد کنم

    خدایاهدایتم کن که از قالبهای روزمرام بیام بیرون ،سفر به درونم برم

    می‌خوام هدایت بشم راحت گیر تر از همیشه باشم ،با جریان برم جلو،با خودم و هر چیزی که تو مسیرم هست به صلح برسم

    خدایا دوست دارم هماهنگ باشم با شرایط و لذت ببرم

    تو سفر که همه چیز نامشخص میتونم توانایهام و بشناسم

    و خدا پاداش بهم بده که وارد رابطه توحیدی بشم مثل رابطه ای استاد عزیزم و مریم جان

    انشا..استاد جان سفر فوق العاده ای مثل همیشه داشته باشیند و چیزهای فوق العاده ای را تجربه کنید و با ما که مشتاق دیدن زیبای ولذت های بیشتر هستیم به اشتراک بزارید

    عاشقتونم من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما نگین فلامرزی عزیز

      چقدر خوشحالم که کامنتت رو خوندم، چقدر لذت بردم ازاینکه سبک لباس پوشیدن و استایل خودت رو انتخاب کردی فارغ از نگاه و حرف جامعه، فارغ از چیزی که مد شده یا اکثریت دارن. واقعا نگین جان تحسین ات میکنم.

      من از خودم راضی هستم و همیشه به خودم میگم این لایف استایل منه این سبک زندگی منه و خیلی راحتم و خوشحالم که این سبک زندگی را انتخاب کردم.

      برای این جملاتی که نوشتی بارها گفتم دمت گرم دختر آفرین بهت و مشتاق شدم روی ماهت رو ببینم، عکس پروفایلت دونفری هست، دوتا دختر زیبا هر کدوم هستی قطعا درون زیباتری داری از خودت میسازی که قابل دیدن نیست…

      سپاسگزارم از خودت ردپای زیبا گذاشتی، اگر داستان هدایتت رو هم نوشتی از خدا میخوام هدایتم کنه بیام بخونم و بازم لذت ببرم و درس بگیرم و قانون رو بهتر درک کنم.

      ارادتمندت فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        الهام و نگین گفته:
        مدت عضویت: 1090 روز

        سلام عزیزم

        خدارا شکر که کامنت برام نوشتی

        بهم انرژی دادی که توی این مسیر زیبا و دوست داشتنی بمونم و استمرار داشته باشم

        چقدر خوشحالم که دوستان همفرکانس خودم و تو این سایت توحیدی پیدا کردم

        دوست دارم

        سلامت ،شاد،موفق،ثروتمند و سعادتمند باشی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سیدعلی خوشدل گفته:
    مدت عضویت: 2677 روز

    به نام برنامه نویس هستی

    سلام به استاد زیباروی من و خانم شایسته عزیز و زیبا

    چه قدر شما دوست داشتنی هستین؟!

    چه قدر وقتی عکس پوستر این ویدئو رو دیدم تو دلم تحسینتون کردم و از ته دل آنچنان لبخند قشنگی زدم مخصوصا لبخند دوست داشتنی خانم شایسته دوست داشتنی…

    انشالله که همیشه سالم و تندرست باشید در پناه فرمانروای عالم

    اما حقیقت سفر و حرکت که چه قدر بی نهایت انسان رو بزرگ می کنه! 50 روز پیش تصمیمی گرفتم در دبی که علی برو یه سفر با کوله و زندگی سبک رو تجربه کن و هرچی بار و بندیل و چمدون داری بسپر به انبار!

    در عرض از کمتر از 1 ساعت تصمیم گیری و کمتر از 12 ساعت استانبول بودیم و چه قدر این سفر بی نهایت من رو بزرگ کن…

    من رو با مسیری که حالم توش بی نظیره آشنا کرد و به من کم کم نشون داد که من وقعا عاشق چی هستم؟!

    خدا آنچنان عمیق هدایتم کرد که لحظه فهمیدم رها تر باشم و وابستگی کمتری خواهم داشت…

    دیروز خیلی دو دل بودم که بلاخره رو اینستاگرام فعالیت کنم یا نه؟! بلاخره داخل یوتیوب چیزی بزارم یا نه؟

    وقتی رفتیم به یکی از قشنگی های ترکیه در ارتفاعات ترابزون با نام غار Calkoy و دمای به راحتی نزدیک 10 درجه رو در دل تابستون تجربه کردم فهمیدم چرا واقعا این دنیایی که دارم تجربه رو می کنم به اشتراک نزارم؟

    در من همینه که تمرکز روی نکات مثبتم کمه خب اگر ویدئو بزارم و به کامنت ها کاری نداشته باشم و فقط مشغول ادیت ویدئو ها باشم زیبایی هایی رو میبینم که شاید دقت نکرده بودم…

    بیشتر عاشق صدای خودم میشم!

    بیشتر میفهمم چه قدر نعمت دارم تو زندگیم و چه نعماتی دارم و انقدر به پول فکر نکنم و واقعا خدا جوری هدایتم کرد که شوک شدم!

    هیچ وقت فکر نمی کردم عاشق این باشم که صحبت کنم و نکات زیبایی که میبینم رو به اشتراک بزارم! ولی وقتی این 2 ماه سبک زندگی متفاوتی رو انتخاب کردم گفتم همینه! تو برو لذت ببر و فقط به اشتراکش بزار برای خودت! برای اینکه ببینی خدا چه نعمت هایی بهت داده و همین باعث میشه رشد بکنی…

    وقتی اولین ویدئو رو گذاشتم ذهنم کمی اذیتم کرد ولی ذره ذره گفتم اشکال نداره شاید سخت باشه برات ادیت کردن و … ولی هیچ چیز نیست در این عالم که آسان نشه و مهم اینه که حداقل 2 ماه تست کنی این مسیر رو تا بدونی این رو تست کردم و اصلا خوشم نیومد…

    خدا حفظ کنه استاد رو جملات زیبایی به من گفتن که کمکم کرد سخت گیری نکنم و انقدر فشار نیارم روی خودم و امروز یکی از بهترین ویدئو هارو ضبط کردم و بعد از همین کامنت منتشرش می کنم!

    هر روز میرم پیاده روی یا جاهای خوشگلی که میرم صداشون رو حذف می کنم بعد روشون حرف میزنم، هم عاشقانه محبتم به خودم و احساس لیاقتم بالا تر میره و هم اینکه باعث میشه مدت بیشتری در حال خوب باشم…

    مهم اینجا اینه که هعی نرم نگاه کنم چند نفر دیدنش و ندیدنش فقط محتوارو بزارم و برم و خودم بیام هعی نگاشون کنم و لذت ببرم و اونجاست که من بردم و پیروز شدم!

    نه میکروفون لازمه نه ادیت خفن! راحت با یک نرم افزار اینشات هرچیزی رو که می خوام اوکی می کنم و هر موقع حسم گفت ویدئو خاصی هم بگیرم زمان میزارم براش و میزارمش توی سایت و انقدر سخت نباید بگیرم!

    و چه قدر الان حالم درجه یکه و چه قدر احساس خوبی دارم که بلاخره بعد از 10 سال برنامه نویسی کردن دارم کاری رو می کنم که برای پول نیست بلکه رضایت قلبیمه و شادم می کنه

    انشالله که بتونم موفق باشم و همه جاهای دنیارو ببینم و به عنوان میراثی نگاهم رو توی سایتم ثبت کنم…

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 405 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2273 روز

      به نام خالق زیبایی ها و نعمات بی پایان

      سلام به سید علی عزیزم پسر مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم

      هر وقت چهره زیبا و نورانی شما و اسم قشنگتون رو میبینم باز هم با عشق میگم؛ سید علی عزیزم

      شما را خیلی دوست دارم جدای از اینکه شما ارشد ما هستید، شما دارید رویایی کودکی تا الان مرا زندگی می کنید. من خیلی جهان گردی رو دوست دارم، ولی همان اندازه که اون رو دوست داشتم یه علامت سوال بزرگی بالای سرم بود که گردشگر ها خرجشون از کجاست؟ و این ترمز بزرگی بود که تا بخوام از سر راهم برش دارم شاید زمان ببره، شاید هم نه(این رو بخاطر لطف خداوند به بنده هاش گفتم) .

      کاش هدایت میشدم به فایل های زیباتون و از نگاه شما جهان را می دیدم. حتما نگاه شگفت انگیزی خواهد بود.

      برایتان از خدای وهاب میخوام که اینقدر دلت شاد بشه که احساس کنی دیگه قلبت تو سینه جا نمیشه.

      ان شاءالله روز به روز، نه لحظه به لحظه نفحات الهی بر شما جاری و ساری باشد.

      یا علی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام سیدعلی خوشدل عزیز

      به به از دبی رسیدی استانبول، عالیه. چقدر تحسینت میکنم پسر، صمیمانه تمام قدم هات رو تبریک میگم، تمام عمل به ایده هات رو تبریک میگم، اینه همیـــنه، تو خود پای در راه بــنه و هیچ مپرس که خود راه گویدت چون باید کرد…

      منم شاید الان میشد استانبول باشم اما خودمو سپردم به هدایت و اینکه قراره برای تجربه کردن عجله نکنم و از همین جایی که هستم نهایت لذت رو ببرم.

      ممنونم که تجربه خودت رو به اشتراک میذاری، من که نزدیکه یکساله اینستا نیستم اما وقتی بودم دقیقا برای خودم و تمرینی برای توجه به زیبایی ها و ساختن یک دفتر خاطرات از مسیری که اومدم حضور داشتم و نهایت دیدن استاد جان، جالبه منم همچین ایده ایی برای تولیدمحتوا روی سایت شخصی خودم دارم اما هنوز بیس آماده نیست، هنوز کارای طرف خودمو تموم نکردم و به تاخیر انداختم متاسفانه… خوندن کامنتت برام یادآوری کرد.

      اینجا که گفتی رو خدا هدایتم کنه در بهترین زمان تجربه اش کنم:

      یکی از قشنگی های ترکیه در ارتفاعات ترابزون با نام غار Calkoy و دمای به راحتی نزدیک 10 درجه رو در دل تابستون

      سید علی عزیز برای ردپاهای زیبات و حضور ارزشمندت صمیمانه سپاسگزارم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
    • -
      الهام امیریان گفته:
      مدت عضویت: 1193 روز

      سلام سید جان

      خیلی خیلی تحسینتون میکنم که اینقدر قشنگ دارین راهتونو پیدا میکنین و برا دل خودتون و عشق ورزیدن به خود قدم هاتونو برمیدارین واقعا لیاقت بهترینهارو دارین امیدوارم که هر کجای این کره ی خاکی هستین در پناه الله یکتا باشین و هر روزتون زیباتر از روز قبل باشه.سفرهاتون بسلامت دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      م گفته:
      مدت عضویت: 2041 روز

      سلام دوست عزیز بسیار کار خوبی میکنید که سفرهای زیباتون رو به نمایش میزارید به قول استاد تو یکی از فایلها گفتن(( با اشتراک گزاری زندگی خود در صفحات اجتماعی باعث ایجاد الگو میشوید و این الگو باعث گسترش جهان شده و خداوند به شما صدها برابر نعمت و ثروت میدهد، چون خواسته های جدید و الگوهای جدید در مردم ایجاد میشود))

      اتفاقا من هم به همراه همسرم بسیار اهل سفر ، پیاده روی، کوه نوردی هستیم ، سحر خیز هستم ، اهل ورزش و دویدن ، علاقه مند به درست کردن و تست غذاهای مختلف ،،،،،و قصد دارم مثل شما اون رو در اینستگرام به نمایش بزارم ، هم اعتماد به نفسم بیشتر میشه ، هم اینکه سعی میکنم حرف و انتقاد مردم برام مهم نباشه و فقط به فکر ثبت نکات مثبت باشم

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      گلاله خسروی گفته:
      مدت عضویت: 925 روز

      سلام بر شما ای خوشدل فرکانس بالا و خوشحال

      خیلی خوش وقت و خوشحال شدم کامنت شما روخوندم حس رهایی و حال خوب رو تو این نظر شما خواندم راستش من اصلا تو هیچ گروه اجتماعی اینترنتی فعالیت ندارم حتی قبلا هم در گروه های خانوادگی فعالیت آنچنانی نداشتم و چیزی واسه نشود دادن به کسی نداشتم وندارم اما از موقعی که روی خودم کار میکنم و می نویسم خدایا مرا با آدمهای با فرکانس بالا همراه و همنشین کن عکسای گوشیم همه خیلی خوشگل شدن چون مدام جشن تولد و عروسی و باغ اینا دعوت میشیم به خاطر همین عکسای زیباییها تو گوشیم خیلی زیاد شدن به حدی که تومهمونیها گوشیم رو میگیرن همه با ذوق و شوق نگا میکنن چه برسه به شما که چه جاهای جذابی میرین و چه گروههای اجتماعی فعالیت داشته باشین مطمنا بازخوردهای خیلی زیادی و بازدید کننده های خیلی خیلی زیادی دارین و خواهین داشت ، خیلی خوب اشاره کردین برای بالا بردن حس لیاقت عکس خودتون رو زیباییها میزارین برای من الگو میشه خیلی سپاسگزارم.!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      عمران نوری گفته:
      مدت عضویت: 2031 روز

      سلام سید علی عزیز

      خیلی لذت میبرم از اینکه کامنتهای زیبای شما رو میخونم که تو این مسیر زیبا و الهی قرار داری و اینقدر عالی داره از قانون خوب استفاده میکنی برای خلق چیزی که دوست داری و براش وارد این دنیا شدی

      خیلی ازادی زمانی و ازادی مکانی و ازادی مالیت رو تحسین میکنم

      من عاشق اینم تو بیزنس و زندگیم بجایی برسم تمام این ازادی رو کامل داشته باشم و مثل شما و استاد عباس منش همش در حال سفر باشم و در عین حال کسب و کار خودم رو هم داشته باشم و از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم و برم دنیا رو ببینم

      بازم سپاسگزارم از اینکه نظر زیبات رو با ما به اشتراک میذاری و کلی امید و انگیزه و اشتیاق رو در ما ایجاد میکنی که میشود

      فقط ادامه بدید

      عاشقتم سیدعلی عزیز

      انشالله هر کجا از این کره خاکی و این مسیر الهی هستی در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      فعلا

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      لیلا بشارتی گفته:
      مدت عضویت: 2436 روز

      سلام به سید علی خوشدل وخوش قلب وخوش بین وخوش سخن

      تمام خوشی‌های عالم رو یکجا خداوند برای شما موهبت قرار داده.

      بسیار تحسین میکنم شمارو .

      والبته که شما خودتون با کار کردن روی خودتون این همه خوشی رو از خداوند دریافت کردین .

      ظرف وجودتون برای دریافت این همه خوشی از جانب خداوند وسیعتر وآماده تر شده.

      وگرنه خداوند به یک میزان به همه نزدیکه وموهبت هاش وبرکت هاش به یک میزان قابل دسترسی هست.

      من شمارو از12 قدم اگه خوب بیاد داشته باشم میشناسم وکامنتهاتون رو مطالعه میکنم.

      وشاهد روند رشدتون هستم .

      وحتی شاهد آشنایی وهم مسیرشدن شما وهمسر عزیزتان هستم.

      یکی از قشنگیهای این سایت پر برکت برای همه ی ما همینه .

      که میتونیم ببینیم خودمون ودوستانمون چطور تکامل رو طی کردیم واقعا درود برشما که با عمل کردن به قوانین به اینجایی که هستین رسیدین.

      سید علی جان نگاه زیبابین وذهن تحت کنترل مارو از 99درصد جامعه جدا میکنه والبته میتونیم با تغییر زندگیمون برای خیلی ها تلنگر والگو باشیم که بله می‌شود جور دیگری هم فکر وزندگی کرد.

      من با وجود خانواده ی نسبتا پرجمعیت فقط دونفر هستند که باهم در ارتباط نزدیک وبه قول خودمون هم فرکانس هستم .

      همسرم اقا احسان گل وخواهرم ندا طلایی که از اعضای این سایت پربرکت هست.

      البته سایرین هم با دیدن تغییرات ما مشتاقند که به ما بپیوندند واین همه از برکات سایته استادمون هست.

      سالها به تنهایی بدون توجه به حتی همسرم که به شدت نسبت به استاد مقاومت داشت نشستم روی خودم کار کردم وخداروشکر که الان نتایجم این همه اشتیاق در دیگران ایجاد کرده.

      سید علی جانم برای شما برای ندا طلایی وبرای تمام عزیزانی که در این مسیر زیبا هستیم بسیار خوشحالم.

      منم عاشق سفر وتجربه کردن هستم.

      از خداوند میخوام به آزادی زمانی ومکانی ومالی برسم که بتونم بیشتر اوقات در سفر باشم .

      البته من به لطف کارکردن روی اموزشهای استاد عزیز آنقدر در کسب وکارم سرم شلوغ شده که فرصت کمتری دارم برای کامنت گذاشتن دارم ولی کامنتهای شما عزیزانم رو میخونم و اگاهیها برام تکرار میشه .

      وفکر خدارو بهتر میخونم .

      قوانین رو بهتر درک میکنم. وطریقه ی عمل کردن به قوانین رو در زندگیم از استادم ومریم عزیزم وشما اعضای خانواده ام بیشتر وبهتر یاد میگیرم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
      • -
        سمیرا نوری گفته:
        مدت عضویت: 2151 روز

        سلام به لیلا بشارتی عزیزم که برام بشارت اور بود امروز.

        کامنت زیبات رو که خوندم کنجکاو شدم دیدن روی زیبات و هدایت شدم به خوندن پروفایلت.

        چقدر زیبا نوشتی:

        والبته که شما خودتون با کار کردن روی خودتون این همه خوشی رو از خداوند دریافت کردین .

        ظرف وجودتون برای دریافت این همه خوشی از جانب خداوند وسیعتر وآماده تر شده.

        وگرنه خداوند به یک میزان به همه نزدیکه وموهبت هاش وبرکت هاش به یک میزان قابل دسترسی هست.

        واقعا همینطوره. ما خودمون خالق زندگیمون هستیم.

        خداوند امسال از جایی بهم روزی داد که حتی اصلا فکرش رو نمیکردم و خودش همه چیز رو عالی برای چیده بود تا همه چیز به راحتی پیش بره و من درامدم افزایش پیدا کنه. خدایا ممنونم. قطعا این نتیجه کار کردن من روی خودم هست و ممنونم خدای رزاقم که الرزق الرزقان رو تجربه دارم میکنم.

        چند وقتی هست تارگت درامدم رو گذاشتم روی ماهی 70 ملیون تومان. در اخر کامنتتون عدد 70 رو که دیدم گفتم حتما بهش رسیدم به قول شعر پروین “رهرو ما اینک اندر منزل است”

        الهی شکر بابت همه چیز. ساعت 3.5 صبح بیدار شدم و دراز کشیده ستاره قطبی بطور شفاهی برای خودم انجام دادم ساعت 7 صبح همکار قدیمیم از خواب بیدارم کرد و تیک مهمترین درخواست امروزم خورد. خدایا شکرت.

        بازم ممنونم بابت بودنت لیلا بشارتی دوست داشتنی. با ارزوی شادی ثروت سلامتی به خدا میسپارمت.

        دوستدارت سمیرا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سمیرا نوری گفته:
        مدت عضویت: 2151 روز

        سلام به لیلا بشارتی عزیزم که برام بشارت اور بود امروز.

        کامنت زیبات رو که خوندم کنجکاو شدم دیدن روی زیبات و هدایت شدم به خوندن پروفایلت.

        چقدر زیبا نوشتی:

        والبته که شما خودتون با کار کردن روی خودتون این همه خوشی رو از خداوند دریافت کردین .

        ظرف وجودتون برای دریافت این همه خوشی از جانب خداوند وسیعتر وآماده تر شده.

        وگرنه خداوند به یک میزان به همه نزدیکه وموهبت هاش وبرکت هاش به یک میزان قابل دسترسی هست.

        واقعا همینطوره. ما خودمون خالق زندگیمون هستیم.

        خداوند امسال از جایی بهم روزی داد که حتی اصلا فکرش رو نمیکردم و خودش همه چیز رو عالی برای چیده بود تا همه چیز به راحتی پیش بره و من درامدم افزایش پیدا کنه. خدایا ممنونم. قطعا این نتیجه کار کردن من روی خودم هست و ممنونم خدای رزاقم که الرزق الرزقان رو تجربه دارم میکنم.

        چند وقتی هست تارگت درامدم رو گذاشتم روی ماهی 70 ملیون تومان. در اخر کامنتتون عدد 70 رو که دیدم گفتم حتما بهش رسیدم به قول شعر پروین “رهرو ما اینک اندر منزل است”

        الهی شکر بابت همه چیز. ساعت 3.5 صبح بیدار شدم و دراز کشیده ستاره قطبی بطور شفاهی برای خودم انجام دادم ساعت 7 صبح همکار قدیمیم از خواب بیدارم کرد و تیک مهمترین درخواست امروزم خورد. خدایا شکرت.

        بازم ممنونم بابت بودنت لیلا بشارتی دوست داشتنی. با ارزوی شادی ثروت سلامتی به خدا میسپارمت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مهستی خیرابادی گفته:
      مدت عضویت: 1677 روز

      سلام سید جان انشاالله که همیشه حالتون خوب باشه ازشماسپاسگزارم که کامنتای بی نظیری رو مینویسین خیلی دوست دارم به این مرحله برسم که مثل شما کامنت بنویسم خیلی لذت میبرم موقع خوندنشون امیدوارم همیشه موفق باشی وبه اون چیزایی که دوست داری برسی شاد و سالم در پناه الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سمیه جهرمی گفته:
      مدت عضویت: 2364 روز

      سلام علی آقا

      متشکرم بابت کامنت های خوبی که میگذارید

      شما درکامنت هاتون راه های ساده ای که خودتون انجام دادید رو به راحتی وبه زبان ساده بیان می‌کنید و از همه مهمتر اینکه این تمرینی که انجام میدید شما رو به چه نتیجه ای می‌رسونه میگید .

      سپاسگزارم از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Life time گفته:
      مدت عضویت: 1504 روز

      سلام آقای خوشدل

      نمیدونم تاثیر چی بوده فقط من که دیشب میخواستم کل ایمیل ها و هرچی توگوشیم بودپاک کنم تا دیگه نیام اینجا اما امروز بهم الهام شد برو برای سید علی خوشدل بنویس که این که خدا بهتون الهام نمودن کل زندگیت توی یه کوله جا بشه و تو سفر باشی دلیلش اینه که ته داستان بفهمیم انرژی ما باید صرف رشد شخصیتیمون بشه ماادما اگر ده تا خونه و بیست تا ماشین و چهل تا موتور و پنج تا کشتی و هفت تا هواپیما وششصد دست لباس و هزار جفت کفش و یک تریلیون دلار تو حسابمون باشه اخرش هر روز بیش از یک دست لباس و اندازه یه رختخواب جا و بیش از یه مقدار مشخص غذا رو نمیتونیم مصرف کنیم

      وقتی زیاد بخوای بهاشم زیاده تمام انرژی و عمرت بره واسه کسب ثروت که چی تهش ؟

      مگه اخرش این نمیشه که میفهمی بابا تو هرچقدرم که داشته باشی بیش از یه مقدار اندک باقیش مصرف نمیشه

      مگه تهش نرسیدی بهش،که سلامتی تو بیشتر از اینکه توی خوردن باشه تو گرسنگی و کمتر خوردنه ؟

      ثروت و مال …عامل خوبیه واسه رشد ادما که با این طلب ثروت خدا میبرتشون توی یه سفر معنوی و درونی اما من که اخر این داستان فهمیدم که مال و ثروت مسئولیته و باعث هدر رفتن انرژی و عمر من میشه من واسه هدفای بالاتری اومدم تو این جهان و البته که توقع ندارم همه همین حالا به این درک برسن اما خواستم بگم مراقب باشید که واسه کسب پول بیشتر دارید از چه ارزش ها و اصولی میزنید دارید چه زشتی هایی رو قشنگ میشمارید و دارید با فایل هاتون با کامنت هاتون چه چیزی رو بین مردم رواج میدین تک تک این فایل ها دقیقه به دقیقش مسئولیت داره

      ایا انقدر مطمئنید این چیزها که دارید تو سبک زندگیتون بین مردم ترویج می کنید درستند که خیالتون راحت باشه ؟

      و اون هدفی که واسش اومدیم تو این جهان اینه که ابتدا با پاک کردن درونمون از زشتی ها و بدی ها ، با تزکیه روحمون ، بتونیم به همین درک برسیم ثروت در چه حد باشه کافیه سلامتیمو چطور بدست بیارم روابط با اطرافیانم چطوری خوب باشه ، بتونیم با حل این تضادها به یک مدار بالاتر برسیم که اندر خم کوچه ی بیماری ها و طلاق ها و دردبه دری ها و مشکل مالی نباشیم اونم مشکل مالی ای که دلیلش حرص و طمع و زیاده خواهیه یا دلیلش اشتباهات رفتاری اخلاقیه که میشه نتیجش از دست دادن ضروریات زندگی حتی و طرف دورش پره از وسیله و پول و طلا و ملک اما رزق حلال پاک شادی اور ارامش دهنده نداره رزق حرام زیاد داره رزق حلال نداره

      رزق حلال برای انسان در عین اندک بودن سلامتی ارامش خوشبختی خیال راحت قلب اروم و تقوا و پاک و ایمان میاره و رزق حرام در عین زیاد بودن بیماری و طلاق و ناراحتی و درد و مشکلات میاره.

      فرکانس پول خیلی مهمه

      بعدا که از خم کوچه این مسایل پیش پا افتاده (بعدا که ازش عبور کنید میفهمید پیش پا افتادست که ادم درگیر سلامتیش و پول و روابطش با ادما باشه ‌ یعنی هنوز تو لول پایینی هست که ایناست مسائلش …)

      بعدا میرسیم به این که مگه ما حق اینو نداریم که در یک جامعه خوب زندگی کنیم مگه ما امام نداریم پس ولایت امام چی پس همراهی امام چی اصلا امام کجا هست چرا من نمیبینم مگه اون نیست اگر هست من باید ببینم اگر من نمیبینم پس من تو مدارش نیستم پس باید برم بالاتر رشد کنم برسم به اون مدار که امام هست چون خداوند به پیامبر ص فرمودن اگر بحث ولایت رو مطرح نکنی رسالتت رو ابلاغ نکردی به انجام نرسوندی

      پس چرا اینجا تو این سایت هیچ کس حرفی از امام نمیزنه ؟

      مگه تو قران صد دفعه نیومده ولی ، ولایت ،

      پس کو کجاست ؟

      جاش اینجا کجاست ؟

      پس بهتره رشد کنیم

      زندگی که همش تو کسب ثروت و سلامتی و روابط با ادما بگذره که رشد توش نیست این که اندر خم یه کوچه موندنه …

      دور خودمونو پر کنیم از دستگاه فلان و وسیله فلان و ماشین فلان و ویلای فلان و موتور فلان بعد شدیم یه موجودی که سرگرم اسباب بازی هاشه

      سرگرم لباس و گشتن و خوردن

      خب تهش چی ؟

      تا کی این روند ؟

      بالاتر از این مگه وجود نداره ؟

      مدار بالاترش چیه ؟

      چرا ما دنبالش نیستیم؟

      چرا محدود شدیم و موندیم و گیر کردیم تو همینا ؟

      واقعابه این سوالم فکر کنید چرااینجاحرف ولایت و امام نیست چرا یسری کارهای ناپسند و زشت زیبا و عادی شمرده میشه و ترویج داده میشه و نتایج این هاچه خواهد بود

      ماها قراره بفهمیم که بابا تو به ثروت زیاد احتیاجی نداری رزق اندک و حلالت کافیه برات

      چرا ما فکر میکنیم باید خونه ماشین پول پس اندازه باشه تا خیالمون راحت باشه

      چرا ؟

      این ثروت نیست ثروت یه مداره تو اون مدار باشی تامینی.

      خودتونم اقای خوشدل تو کامنتتون به این مطلب اشاره کردید

      هزار دینار بردار خدا برات کافیه تا رزقت تامین بشه

      قرار نیست تو هرچی دلت خواست داشته باشی قراره یکی دیگه فرمون بدست باشه تو اطاعت کنی این عبد بودنه …فرکانس پولی که مصرف میکنی خیلی مهمه

      پولت از چه راهی در میاد تو مسئولی در برابر روشی که پول در میاری

      پولی که در میاری چه خدمتی در ازاش ارائه میدی

      خدمت ارزشمندی هست یا نه

      اگر مردم رو الکی سرگرم میکنی غفلت براشون ایجاد میکنی خدا هم با مصرف پولی که از این راه در میاری برات سرگرمی و غفلت ایجاد میکنه

      پولت این فرکانس رو داره

      یا مثلا چرا پول زیاد بدست میاری اما بیشترش میره و نمیمونه

      فرکانس اون پول مهمه

      پولی که از مسیری بیاد که مسیر کم ارزشی باشه تو مسیر کم ارزشی هم به باد میره باد اورده رو باد میبره

      نمیخوام بگم راه کسب درامدتون غلطه اقای خوشدل نمیخوام بگم پولت باارزش نیست نمیخوام بگم مالت حلال نیست از خدا میخوام متوجه عمق حرفهام بشید اینا چیزایی نبوده که منننننن بخوام بیام بنویسم من ادمش نیستم بخوام بیام اینها رو بگم…

      نیرویی منو اورد گفت ننویسی حق رو ادا نکردی و مسئولی…

      من دیشب میخواستم کل ایمیلامو پاک کنم تا نتونم بیام اینجا کلا

      اماخداامروز گفت باید بنویسی

      گفت باید از ولایت امام زمانت بنویسی

      گفت اگر نکنی انجام ندادی وظیفتو

      کسی که داره پول در میاره از این که باور غلط به مردم بده بدی ها رو رواج بده زشتی ها رو زیبا جلوه بده مردم رو از راه درست گمراه کنه پولش بعدا میشه گمراهی بیشتر واسه خودش میشه فرو رفتن توی یه باتلاقی که تهش ناپیداست

      من تا قبل این که برسم به مدار فعلی من تا قبل اون که بازتاب اعمال و رفتار گذشتمو ببینم و بچشم و واسه پاکسازی خودم جدی بهابدم

      انگار یه پرده جلوی چشمم و فهمم بود اقا نمیفهمیدم اینا رو

      زشتی ها رو زیبا میدیدم

      بهادادن خیلی کار خوبیه حتی کل زندگیتون حتی کفشی که پات میکنی اگر بهابدی می ارزه

      بدون کفش باشی اما خدا نجاتت بده …

      فقط خدا رحم کنه بهمون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مینو خوشبخت گفته:
      مدت عضویت: 2119 روز

      باسلام به شما دوست عزیز

      واقعا خداروشکر به خاطر تغییراتتون ونتایج که با همسر فوقالعادتون گرفتید قطعا این نتیجه طبیعی همراهی با قانون وچقدر عالی ولذت بخش سبک زندگیتون خداروشکر خداروشکر من همیشه نسبت به تحسین کردن کامنت ها مقاومت دارم وپاشنه اشیلمو پیدا کردم و واقعا اولین تمرین تو این زمینه رو با این کامنت شروع کردم و واقعا حرف دلمو زدم بازم خدایا شکرت واقعا به خاطر این همه دوست گرانبها که تو این سایت بینظیر است

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمیرا کیان گفته:
    مدت عضویت: 2580 روز

    سلام به استاد خوبم و خانم شایسته عزیزم و همه ی دوستای زیبابین

    صحبت‌های خانم شایسته چقدر خوب بود برای من و هدایت خداوند منی که دو روز پیش موهایی که بلند و زیبا بود رو کوتاه کردم و این صحبت‌ها تو این فایل خیلی باورهامو قوی تر کرد ذهنی که به محض کوتاه شدن موهام وقتی جلوی آینه خودم رو دیدم شروع به وراجی کرد و من گرچه آمادگیش رو داشتم و با خودم کنار اومده بودم اما بیشتر از اونچه فکر میکردم در لحظات بعد از انجام کار وقتی باهاش روبرو شدم بهم فشار آورد و احساسم رو بد کرد اما من اون آدم سابق نبودم و شروع به جمع آوری نکات مثبت و باورهای قوی تر کردم و با هدایت‌های خداوند تونستم در دستش بگیرم تا امروز که صحبت‌های خانم شایسته رو شنیدم قوی‌ترم شد که حالا میخوام براتون بنویسم.

    ذهنی که محدوده اینطور میبینه که زیبایی و لیاقت زیبایی تنها در موهای بلنده برای زن که بدون اون ها حس زیبا و خاص بودن رو در خودش کم میبینه،تایید شدن و توجه دیگران رو داشتن به موهای بلنده زنه همینطوری که واکنش پدرم چندان خوشایند به این کار نبود گرچه من این رو هم میدونستم.

    اما ذهنی که نامحدوده و خداوند رو در همه چیز بی نهایت میبینه قادره زیبایی رو در همه حال بسازه و پیدا کنه و یکی از دلایلم هم برای این کار همین بود که زیبایی ام رو به موهای بلندم محدود نبینم و مشرک و وابسته نباشم و باعث میشه زیبایی هایی رو کشف کنم که تا حالا ندیده بودم و تجربه و حس نکرده بودم و خدا میدونه چقدر بیشتر هم میشه.

    ذهنی که محدوده این کار رو ناسپاسی و نا لایقی میبینه و سپاسگزار داشته ها نبودن در حالی که منِ آگاه این کوتاهی رو خدمت به موهای عزیزم میبینم چون به رشد و زیباتر شدنشون کمک کردم و اتفاقا اینطوری سپاسگزار و لایقشونم چون برام عادت هم شده بود گرچه من همیشه به خاطرشون از صمیم قلبم از خدا سپاسگزار بودم اما این جادوی تغییره که واقعا و عمیقا سپاسگزارترت میکنه دقیقا همینه که استاد سفر رو بهش تاکید میکنن.

    ذهن محدود مدام سرزنش گر و ملامت گره و هر کاریت رو اشتباه میبینه و قدرت تصمیم گیری هات رو کم میکنه و شجاعت تغییر رو ازت میگیره و به بی حرکتی و ترسو شدن و در منطقه امنت موندن میکشونه. اگه توی چیزای کوچیکتر بتونم بیشتر تغییر کنم برای مسائل بزرگتر هم راحتر میتونم.

    ذهن نامحدود میدونه که نباید کاری که میدونه درسته و بهش هدایت شده رو با حرف و نظر بقیه بی ارزش کنه و میدونه که همین‌ها در ادامه خودشون خواه ناخواه تاییدت هم میکنن.

    ذهن محدود میگه که کمبود وجود داره در همه چی و دوره ی زیبایی هم سر اومده و تموم شده اما هدایت میگه هر روز زیبایی بیشتری در انتظارمه همین طوری که تا الان بوده و هیچ کمبودی وجود نداره در هیچ چیز وقتی که خدا رو و بی نهایتیش رو باور داری تا بی نهایت میتونی ببینیش و راضی بشی وقتی که به ذهنت نچسبی میبینیش و من دیدمش و قدرت و شکوه و عظمت خدای خودم رو بار دیگر دیدم این بار هم دیدم و امیدوارم در ادامه هم با ایمان بیشتری حرکت کنم همینطوری که در اول راه این چالش با قدرت عمل کردم در ادامه هم که مطمئنا راحتره و مسلما قدرتمندی خدایم رو بیشتر و بیشتر درک کنم.

    خانم شایسته عزیزم از همون اول شما تو ذهنم بودین بی نهایت تحسین میکنم قدرت ذهنی و جسارت و زیبایی و سادگی و عزت نفستون رو و همچنین خودم رو که باید این کار رو میکردم و ازش عبور میکردم و انجامش دادم خدایا شکرت.

    نکته دیگه ای که میخوام بگم اینه که:

    نجواها و افکار منفی، نجواها همون چگونگی ها هستن چگونگی هم یعنی راه ، مسیر ، قالب ذهنی، معیار تعریف شده ی از قبل و حفظ شده در ذهن اما واقعا این ها فقط یک چگونگی اند چرا باید ازشون ترسید و یا بهشون چسبید و یا خودمون رو محدود بهشون کنیم وقتی بدونی که چگونگی های بیشماری رو خودت میتونی بسازی چرا خودت رو محدود به یک راه بکنی و بخوای که به زور حفظشون کنی و یا از اینکه سعی در نگه داشتنشون نکردی احساس گناه بگیری یا خودت رو بی ایمان خطاب کنی در حالی که راه های خداوند بی نهایته که میخواد در حالی که خودت رو تجربه میکنی و به راحتی و خوبی به خواسته ات برسی و از بیشمار راه تو رو به درک قدرت نامحدود درونیت در درجه اول برسونه که بی نهایت بزرگتر و فراتر از تنها و تنها رسیدن به چیزیه.

    استاد خیلی خدا رو شکر میکنم برای دوره جدید این اواخر همش پیش خودم میگفتم چی میشه اگه استاد از احساس لیاقت بیشتر فایل بزارن و بیشتر مثال های روتین بزنن تا من بفهممش چون خیلی توش مشکل دارم هنوز گرچه دوره عزت نفس خیلی کمکم کرده اما قشنگ حس میکنم که خیلی جای کار داره وقتی گفتین دورشو آماده کردین بار دیگه به خدایی که صدامو میشنوه و اجابت کنندست ایمان آوردم و از شما که به نیازهای بچه ها توجه میکنید خیلی زیاد سپاسگزارم استاد درجه یکم چون تو کامنتا میخوندم که بقیه هم احساس لیاقت پاشنه آشیلشونه .

    استاد جانم خیلی ازتون ممنونم و خانم شایسته بی نظیر دوستون دارم.

    خداوند محافظ و هدایتگر تون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما سمیرا کیان عزیز

      چقدر خوشحالم که کامنتت رو خوندم و خیلی سپاسگزارم ازتون برای این ردپای زیبا و پر از درس و نکته…

      واقعا تبریک گفتم که به ایده ات عمل کردی، تصمیم گرفتی و انجامش دادی و توی ترس و شک و دودلی نموندی آفرین…

      واقعا کار بزرگیه برای کسی که تا حالا خیلی دست به کوتاه کردن موهاش نزده، یا خیلی در قالب موی بلند فرو رفته و حالا میخواد تغییر کنه من اینو خوب درک میکنم.

      من سال ها موهام تا جای گوشم یا نزدیک گردنم نبوده سال ها که میگم یعنی فکرکنم بچگی قارچی زدم و البته دبیرستان هم بودم یکبار چون رزمی کار میکردم و خیلی عرق میکردم و برام راحتی و تمرین و ورزش مهم بود آلمانی و پسرانه زدم مثلا 15 یا 16سالگی ام آخرین بار بود تا همین دوسال پیش 1400. بعد کلی تغییر رها شدن از وابستگی و مهاجرت به تهران دیدم یک حرکت بزرگ دیگه هم باید بزنم.

      منی که سال ها موهام تا کمرم بود و خیلی خیلی دوستشون داشتم رفتم زدم جوری که دیگه بسته نمیشد، دیگه بدون چطوری.

      منی که اگر میرفتم آرایشگاه برای مرتب کردن یک قیچی پایین موهام بزنه اگر یک سانت ببشتر میزد مات میگرفتم و چند روزی دلخور بودم رفتم تا این حد زدم، چقدر سبک تر شد سرم.

      چقدر حس رهایی بهم دست داد.

      چقدر حس کردم بزرگ شدم.

      چقدر حس کردم حرف و نظر بقیه برام پوچ و بی اهمیته حتی وقتی تماس تصویری گرفتیم و فامیل و یا دوستان هرکسی منو می دید میگفت حیف نبود، چرا فهیمه این کار رو کردی، یا یکی شاید تیکه انداخت اینجوری پول رنگ و مش کمتر بدی و…

      خلاصه من این کار رو کردم و اینقدر صدای قدرتمند کننده و حس خوب برام بلند بود که اینایی که شما هم نوشتی منم داشتم و کمرنگ و کمرنگ تر شد.

      با خودم میگفتم من کاری رو کردم که دلم خواست و دوست داشتم

      من نظر بقیه برام محترمه اما من قرار نیست خواسته اونا رو زندگی کنم.

      من پا روی وابستگی گذاشتم من مهاجرت کردم بعد کوتاه کردن مو که عددی نیست.

      من قراره بزرگ بشم و این اگر بهای این رشده من با عشق دادم و با موهای جدید و قیافه جدیدم حال کردم و این تغییر یادم انداخت عجب نعمتی داشتم و تجربه حمام رفتن راحت تر و سریع خشک شدن ها اصلا برام لذت بود، بعد باز کوتاه تر کردم چندباری و حسابی لذت بردم از تصمیمی که گرفتم و الان چندماهی گذاشتم بلند بشه و موهام دوباره با کش و کلیپس بسته میشه و این تصمیمم دوست دارم و برای خودم دلیل شخصی خودمو دارم.

      خواستم بگم این کار چندماه دیگه بیشتر رشدش رو بهت نشون میده، فکر کن این بهای مسیر رشد و تغییرت بود و از یک قالب اومدی بیرون پس ذهن حرفی نداره که بزنه چون تویی که تصمیم میگیری. چون کنترل زندگی ات دست خودته.

      سمیرا جان تغییر در هر جنبه ایی بنظرم شجاعت میخواد و این شجاعتت رو تحسین میکنم عزیزم.

      ارادتمندت فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      سجاد محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 928 روز

      سلام سمیرا خانم ،موفق و پیروز و پایدار در مسیر فرمانروای جهانیان باشی ..

      بسیار عالی بود و ذوق کردم و به هممون درکی دیگر از نگاه زیباتون دادین..خیلی دوست داشتم وقتی از تصمیمت کوتاه نیومدی و خودت رو آماده ی پاسخ به نجواهای شیطان کردی و چه دیدگاه زیبایی که گفتی هدایت یعنی زیبایی های بیشتری در انتظارمه..

      چقدر جملاتت در بیان نگاهت از این فایل عالی بود..

      امروز صبح که ساعت 7 از خواب بیدارشدم،انگار یکی صدام زد و دیگه خوابم نبرد..رفتم سراغ گوشی و مث همیشه اومدم به خانواده ملحق شدم و فایل جدید رو دیدم و خداروشکر چه احساس خوبی گرفتم و تونستم اولین کامنتم رو منتشر کنم..چه ذوقی داشتم ..امروز تونستم بعد مدت زیاد و سعی و تلاش فراوان،عکس پروفایلم رو با موفقیت آپلود کنم..خدایا شکرت بابت انجام کارهایی که دوست داشتم انجامشون بدم و با موفقیت انجامشون دادم ..

      دوست دارم دعایم به درجه ی فرکانسی برسد که سمیرا خانم از خدا خواسته اش را در همان فرکانس از خدا دریافت کند..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1953 روز

      سلام سمیرا جانِ نازنین و شجاع.

      تحسینت میکنم برای کوتاهیِ موهات.

      به عبارتی تحسینت میکنم برای شجاعتت به قطعِ وابستگی به موهات.

      قطعِ توجه به نظرِ دیگران در رابطه با زیبا دیده شدن یا دیده نشدن توسط دیگران…

      میدونی چیه؟

      منم موهامو مدتی پیش کوتاهِ کوتاه کردم و یه چیز خیلی مهم درک کردم:

      اینکه آدم ها فقط چند ثانیه (مدتی کوتاه- متغیره) توجه میکنن به تغییراتِ ما (چه به نظرشون جالب بیاد چه ناجالب) و بعد میرن سراغِ افکار و زندگیِ خودشون، همین و السلام، تازه اونم نه لزوما برای اینکه براشون اهمیت خاص یا ویژه ای داشته باشه تو زندگیشون، فقط به این دلیل که عادت ندارن به اون تغییر ما و برای همین واکنش نشون میدن، بعد عادت میکنن و انگار نه انگار. حالا من که اینو فهمیدم و درک کردم و دیدم به چشمهای خودم، آیا هنوزم نظر دیگران برام مهمه؟ معلومه که نه.

      دارم روی این پروژه ی عدم توجه به قضاوت و نظر مردم در مورد خودم تمرین میکنم.

      سمیرا جان، چه زیبا باورهای فراوانی و کمبود رو دسته بندی کردی و نوشتی سمیرا جان، تحسینت میکنم، باریکلا.

      آدم از لحاظِ فکری و رفتاری تغییر میکنه و بعد نجواها میان سراغت تا باهات کُشتی بگیرن…

      ببینن چند چندی با خودت؟

      از سری نجواهایِ تکراریِ من:

      – دیگران چی میگن؟

      – نکنه سرزنشم کنن؟

      – اگه مسخره ام کنن چی؟

      – اگه دوست داشتنی نباشم چی؟

      هیچی

      هیچی

      هیچی

      هیچی

      اگه من بزرگشون نکنم، بهشون قدرت نرم، نترسم، مشرک نباشم، پاسخ به همه ی نجواها هیچی هست.

      و اما تفاوت سمانه جدید با قدیمی:

      حواسم بیشتر جمع شده که اُه اُه نجوا هست، شرک هست که اومده، ذهنتو کنترل کن جانِ دلم، سمانه جونم.

      و الحق به لطف خدا، به فضلِ خدا تونستم و میتونم بهتر کنترل کنم ذهنمو…

      این فایل جذابِ سفر به دور امریکا قسمت 193 و 194 دقیقا زمانی اومد روی سایت که من هم رفتم سفر و برگشتم …

      سفر من هدایتی بود و ان شاالله در بهترین زمان مینویسم ازش و گنجینه هایی که برام آورد…

      سمیرا جان بهترین هارو برات آرزو میکنم.

      شجاعت و عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتر و بیشتر.

      همینطور برای خودم، خیلی خوشحالم که دوره احساس لیاقت بهمون نزدیک و نزدیکتر میشه، چون خیلی واجبه.

      الهی شکرت که لیاقت پیدا کردم تو مدار نوشتنِ کامنت وارد بشم بعد از سه روز.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    فهیمه ومحمد گفته:
    مدت عضویت: 2183 روز

    سلام به استاد قشنگم و خانم شایسته زیبا و دوستان نازنینم

    عجب فایلی بود استاد یه عالمه زیبایی و نکته های بینظیر

    من تا چند سال گذشته بدون زدن کرم و رژلب و ارایش بیرون نمیرفتم حتی اگه تو محل کارم متوجه میشدم رژم پاک شده میرفتم دوباره میزدم

    یه بار سرکار بودم دیدم رژم پاک شده رفتم رژ زدم و بعد از چند دقیقه عزیز دلم تصویری زنگم زد و دید رژم پررنگه گفت چرا رژ زدی دوباره خلاصه کلی دعوام کرد گفت بدون ارایش قشنگتری ,از این بعد دیگه نباید ارایش کنی

    این دعوا و حرف عزیز دلم باعث شد که دیگه ارایش نکنم و خیلی راحتر باشم ,,

    الانم خیلی کم پیش میاد بخوام ارایش کنم خیلی کم شاید 10درصد ,,اما رژ رو میزنم اونم کم رنگ به قول خواهرام نمیزدی بهتر بود اصلا چیزی دیده نمیشه

    خانم شایسته نازنینم کاملا حرفاتون رو درک میکنم که ارایش کردن خودش یه پروسه است حفظ کردنش یه پروسه دیگه ,یادم میاد قبلا که ریمل میزدم موقع بارون و برف این ریمل میریخت یه ساعت باید دستمال به دست یه جا گیر میاوردیم و پاک میکردم ریملا رو

    اما الان راحت و اسوده میرم بیرون بدون هیچ ریمل و ارایشی و چقدر راحتم بعضی از دوستام میگن چرا به خودت نمیرسی یه کرمی چیزی به صورتت نمیزنی منم میگم همینجوری خودمو دوست دارم البته بگم گاهی وقتا احساس بدی بهم دست میده که نکنه من چون چیزی نمیزنم نکنه زشت شدم پوستم بده

    درمورد سفر کردن جمع کردن وسایل خداروشکز من زیاد سخت گیر نیستم ,سعی میکنم لباس کم ببرم باخودم ,همین چند هفته پیش بود که با خانوادم رفتم سفر هر کدوم از خواهرام چند تا مانتو ,لباس ,کفش برداشتن اما من همش یه مانتو دوتا شلوار و دوتا روسری و یه دست لباس تو خونه ای برداشتم و یه جفت کفش که پام بود همین این سفر ما همش سفره 2روزه بود اما خواهرام نفری یه ساک بزرگ لباس وکفش ولوازم ارایشی داشتن من اینقدر راحت بودم که خدا میدونه

    استاد قشنگم لطفا دوره احساس لیاقت رو زودتر و تو همین سفری که هستین بذارین روی سایت ,از موقعی که خانم شایسته نازنین تو دوره کشف قوانین گفتن شما دارین دوره احساس لیاقت رو تهیه میکنین بی صبرانه منتظر این دوره ام که بخرم ,لطفا لطفا لطفا توهمین هفته بذارین احساس لیاقت ریشه خیلی از ترمزای من واقعا یه شاه کلیده برام

    ازتون بی نهایت سپاس گزارم استاد نازنینم و همچنین از شما خانم شایسته زیبا که الگو من شدین ,و از همه دوستان نازنینم توی سایت توحیدی سپاس گزارم خدا پشت و پناه همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای: