سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 35

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین سیفی گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    سلام استاد شایسته عزیزم

    نمیدونین ،نمیدونین که چقدر این فایل همزمان بود برای من چه قدر به موقع بود چه قدر عالی چقدر نشونه خوبی بود

    چقدر ایمان من و به فایلای نشونه زیاد کرد

    چقدر حس خوب داشن برام اینکه بفهمم تو مسیرم و خدا داره تشویقم میکنه که راه درست و برم

    خدایا شکرت خداجونم به قول شهرزاد تو رو من کراش داری

    انشالا سفری در پیش داریم و میخوایم به فضل خدا بریم و خوش بگذرونیم

    من امشب داشتم به این فکر میکردم که چه وسایلی بردارم من همیشه دلم میخواد کم وسایل و لباس بردارم ولی خوب زیاد میشه و حالا جالبیش اینجاست که علی‌رغم اینکه کلی لباس دارم داشتم با خودم فکر میکردم کاش میشد چنددست لباس جدید بخرم و اونجا همه‌ی خانوما تیپی جدید و به‌روز میزنن نکنه لباسام خوب نباشه ولییه صدایی ته ذهنم میگفت بس کن نزار فکر کردن به این‌چیزا و کمبودا مانع لذت بردنت بشه لحظه‌هات از الان خراب بشه

    و یه نکته دیگه من کلا آدمیم که کم آرایش میکنم به چند دلیل چهره خودمو دوست دارم و احساس میکنم خیلی زیباست و با یه ریمل و رژ حله و دو اینکه خوب پوستم خوبه و نیازی نمیبینم کرم بزنم و اون عرق کردن و ماسیده شدنش و اصلا دوست ندارم به نظرم بهترین کرم‌هام بعد یه چندساعت خراب میشن رو پوست و باید هی تمدیدشون‌ کرد و این اصلا قشنگ نیست بلکه خیلی خسته کنندست‌ و کارو سخت میکنه و دلیل بعدی اینکه حس میکنم این همه کرم و اینا باعث میشه پوست خراب‌تر بشه و تو مجبور بشی هی کرم بیشتر بزنی هی چیزای بیشتری برای پوستت بخری و هی هزینه‌های گزاف‌تر و اعتماد به نفس بدتر و دلیل بعدی شستن آرایش و کرم که خوب‌ سخته خسته از بیرون میای باید حتما پاشی بشوری اینکه خوب آدم هر روز صورتشو بشوره قبل و بعد از خواب اکی

    ولی اینکه بسازی و کلی تونر و اینجور چیزا بزنی واقعا باعث میشه کلی با خودت کلنجار بری و آخرشم اگه با آرایش بخوابی صبح با حس بد بیدارباش

    دلیل بعدی اینکه احساس میکنم استفاده زیاد از وسایل آرایش خیلی آدم و زیباتر نمیکنه و خانومایی‌ که زیاد آرایش میکنن به چشم من خیلی قشنگ نمیان بلکه برام نشون‌دهنده اینه‌که این خانوم از درون چقدر اعتماد به نفسش پایینه و خودش و چهرشو دوست نداره که متوسل شده به این‌همه آرایش

    و دلیل بعدیم اینکه من حتی با این شوینده‌های چند مدل صورت و ضد آفتاب و آبرسان و اینا هم نمیتونستم ارتباط برقرار کنم میگفتم اینا آخه خودشون شیمیائین‌ و اینکه دوساعت یکبار هم زده بشه یا باید صورتو بشوری و بزنی که کلی سخته یا از روش بزنی که کلی کثیف کاریه چندبار خریدم که بزنم ولی همش برام سخت بود و نمیتونستم‌ ارتباط برقرار کنم و ته دلم میدونستم اینا همه تبلیغات‌ که تو هی وابسته تر بشی هی پولامو خرج کنی و آخرشم هیچوقت از خودت و پوستت راضی نباشی

    هیچوقت چهرتو دوست نداشته باشی

    اما خوب وقتی آدم میبینه همه چقدر اینکارارو‌ میکنن گاهی (مخصوصا وقتی از مدار خارج میشی) حس میکنی نکنه من اشتباه میکنم من از همه عقب‌ترم من این‌ همه آرایش نمیکنم و محصولات پوستی استفاده نمیکنم کم باشم از خانومای دیگه و بیفتی تو منجلاب آرایشی که ته نداره واقعا سیری ناپذیر میشی هی باید خرج کنی زمان بزاری و جنگ روانی داشته باشی و عزت نفس و اعتماد به نفس و احساس‌ لیاقتشو له کنی آخرشم هیچی

    اویل دوران بارداری بچه دومم همش دوس داشتم مژه بکارم و رفتم کاشتم چقدر بد بود افتضاح یه قشنگی موقت میداد ولی دردسرش و رنجش هزار برابر اولش که گفت تا دو روز آب نخوره بهش و فک کن صبح بیدارباش ولی نتونی صورتتو یا خیال راحت بشوری بعدشم سر دو نهایتا سه هفته باید بری ترمیم چون میریزه مژه‌ها و چشما خیلی بی‌روح و بد میشن و بعدش با هر مژه‌ی‌ مصنوعی که میفتاد کلی از مژه های خودمم میفتاد هر بار دو سه تار و من دیدم سر دو هفته هیچ مژه‌ای برام نمونده قبلش که ریمل میزدم کلی مژه داشتم فقط بور بودن اما الان مژه‌ای به اون صورت نمونده بود دوباره رفتم ترمیم یه جای دیگه(اونم ناچارا چون مهمونی دعوت شدم و دیدم با اون وضعیت بی‌مژگی خیلی داغونه که برم) کلی وقت گذاشتم و اصلا مژه‌ای نمونده بود که روش مژه‌‌ی مصنوعی وایسته و با کلی وقتی که اون آرایشگر حرفه‌ای گذاشت هم مثل مژه های خودم قشنگ نشد و برای من یه تجربه‌ی ارزشمند شد که دنبال اینجور کارا نرم و نهایت آرایشم‌ بشه ریمل و بعد فهمیدم چقدر اونایی که خودشونو درگیر کاشت و اکستنشن‌ مژه و ناخون و تتو میکرو بوتاکس و جراحی کردن مسیرشون دور و اشتباهه‌ چقدر زندگی رو برای خودشون سخت کردن احساس کردم صورتشون هیچوقت تمیز نیست‍️

    واقعا الان دستکاری صورت خیلی خیلی زیاد شده و آدمایی که چهره‌های فوق‌العاده زیبا دارند رو میشناسم که رفتن تو این منجلاب نه تنها زیبا نشدن که بلکه مصنوعی هم شدن و هیچوقت راضی نشدن که بگن اکی دیگه خشگل شدم دیگه بسته و هر روز یه چیز جدید میاد و ….

    من به بوی عرق خیلی حساسم تقریبا هر روز دوش میگیرم و روزی دوبار تو تابستون کلا لباسامو عوض میکنم چون بوی تمیزی دادن برام مهمه و این ارزشمنده برام و این به نظرم بهترین نوع رعایت بهداشت و رسیدگی به خوده

    من ازتون سپاسگذارم به خاطر این فایل به نظرم این فایلیه‌ که همه خانوما باید بارها و بارها گوشش بدن

    من واقعا با تک‌تک فایل های شما استاد دارم به ریشه و نقص‌های رفتارام و بعضی وقتا درستیه بعضی تفکراتم پی میبرم دارم خودمو می‌شناسم و داره ذهنم غبار روبی میشه

    حتی در رابطه با سفر هم من میدونم باید خیلی خیلی منعطف بشم خیلی رهاتر باشم و به اصل سفر پی ببرم و عمل کنم لذت تمام باشه برام مسافرت فارغ از هر نجوایی که بقیه چه فکری میکنن یا تو عکس چطور میفتم

    استاد من هم چندبار تجربه سفر با خانواده دیگه رو داشتم و فهمیدم که نه تنها تو اون سفر من آرامش نداشتم و به آرامش نرسیدم بلکه ذهنم از همیشه هم شلوغ‌تر شده و حرف و حدیث و دغدغه‌ها و خاطرات تلخ برام مونده و مسافرت با همسرم و بچه‌هام برام شیرین‌ترینه و گاهی هم پدر و مادرمون

    استاد من یه کتاب هم از این فایل شما بنویسم کمه

    این فایل امشب به من گفت نسرین مسیرتو راجع به آرایش کردن و اینا درسته و تو حداقل تو این مورد یه کمی احساس لیاقتت خوبه پس نگران نظرات بقیه نباش و استرسایی که همه میدن راجع به اینکه اگه به پوستت ده تا ماده شیمیایی رو نزنی زشت و پیر و فرتوت و چروک میشی رو جدی نگیر فقط لذت ببر و تو لحظه و باش و قدر دان خدا باش به خاطر صورت زیبات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    ممنون مریم جان چقدر خوب توضیح دادین

    دقیقا دغدغه ما خانومها اصولا جیزایی که بنظر اقایون مسخره ترینه مثلا ارایش، لباس، نظافت خونه

    اما اقایون خیلی راحت یک لباس را بارها میپوشن و بدون هیج لوازم ارایشی اعتماد بنفس زیاد دارن و حتی براشون مهم نیست چقدر خونه مرتب شده ایا پریز پشت تلویزیون که اصلا پیدا نیست خاک گرقته یا نه و ما پشت سر هم فکرهایی میکنیم که تهش واقعا بی اهمیته

    و چقدر خوب توضیح دادین وقتی در شرایط مختلف ادم تجربیات بدست میاره اعتماد بنفسش بالا میره

    منم دقیقا همین بودم یادمه صبح زود بیدار میشدم وقتی همه خوابن ارایش میکزدم و بعد هم لباس عوض میکردم تا بیدار میشن من همون مدل باشم

    بعد که بزرگتر شدم دیدم چقدر سخته از خوابم بزنم و چقدر ادمهایی در اطرافم هستن که واقعا چهره زیبایی ندارن اما بدون ارایش بااعتماد بنفس هستن بعد به خودم گفتم وای تو که بدون ارایش صد برابر قشنکتری چرا پس انقدر ارایش میکتی و ارایشم کم کردم و در کنارش کم کم بدون ارایش هم بودم و دیدم چقدر من زیبام ارایش بی ارایشم زیباست و اینو بقیه هم بهم میگفتن و چقدر من الکی خودمو اذیت میکردم

    همین شد که یادگرفتم بجای کار روی نقصام و پنهان کردنشون بیشتر روی اعتماد بنفسم کار کنم

    این موضوع را در مورد شغلم و درسمم داشتم که خداروشکر با استاد که اشنا شدم اشتباه نکردم که برم درس بخونم تا ثابت کنم خوب شدم بلکه هر روز روی خودم کار کردم و الان همون اعتماد بنفس دارم بدست میارم یرام مهم نیست مدرکم لیسانسه

    قبلا اذیت میشدم و چقدر من عالی تر قبل شدم

    دوره دواژده قدم از من ادم جدیدی ساخت ممنون استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 700 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    جانمی جاااان

    چه سفریییییی بود خدایا شکرت

    خدایا شکرت برای تمیزی و زیبایی و آرامش و امنیت و حس خوب مکان‌هایی که هدایت میشم

    مریم جان چقد ذوق توی چشماتون و توی چهره‌تونو دوست دارم، وقتی میخندین با تمام صورت میخندین، وقتی دارین به استاد گوش میدین؛ حس میکنم دارین با تمام وجود گوش میدین…احترامی که به همدیگه میزارین خیلی آدمو به وجد میاره، حتی توی نگاه‌هاتون به هم این احترام دیده میشه،، توی کلام و رفتار که بماند…

    ———————–

    تجربه زندگی توی خوابگاه بی نهایت برام خیر و برکت داشته، همین دیدن تفاوت ها خیلی منو انعطاف پذیرتر کرده نسبت به قبلنم

    وقتی می‌دیدم اکثر دخترا یه عاااالمه لوازم آرایشی داشتن و من فقط کرم ضد آفتاب و رژ تعجب می‌کردم و به قول شما اونام از دیدن اینکار من تعجب می‌کردن!! در این حد وسیله دارن که اسمشونو نمیدونستم و الانم نمیدونم مثلن میگفتن فلان چیز من میگفتم چی هست؟؟ برای چیه؟؟ (الان خنده‌ام میاد،، با لبخند دارم می‌نویسم)

    خدایا شکرت برای آگاهی هایی که از طریق استاد عباسمنش به من دادی… میلیون ها بار شکررررر….به قول خانم شایسته روزی هزار بار باید شکر کنم که خدا منو به سمت این سایت هدایت کرد

    توی سه تا اردویی که از طرف دانشگاه رفتیم؛ دوستام تعجب می‌کردن و بهم میگفتن خوش بحالت که انقد سبک سفر کردی؟! آخه چطورررری؟!

    منم می‌دیدم اونا اندازه چی وسیله آوردن و چقدر برا حمل کردنش به سختی میوفتن و من چقد راحتم!!! با دیدن تفاوت ها تازه متوجه تغییراتم می‌شدم و خدا رو شکر می‌کردم و سپاسگزاریم بابت این مسیر بیشتر می‌شد…

    در واقع چون راحتی خودم برام ارجحیت داره؛ میتونم اینجوری باشم،،

    چون یکم روی خودم کار کردم و یکم نسبت به قبل حرف مردم برام کم اهمیت شده و خودم برا خودم مهم تر شدم و عزت نفسم یه کوچولو بالاتر رفته این نتایج لذت بخش ایجاد شده و یکم بیشتر آسون شدم برای آسونی ها ( هی میگم یکم ،، تا یادم باشه این مسیر همیشگیه و باید هر روز روی خودم کار کنم تا آروم آروم شخصیتم تغییر کنه به میزانی که شخصیتم تغییر کنه نتایج هم تغییر میکنه،، درضمن زهرا جانم یادت باشه به قول استاد تا وقتی روی خودت کار میکنی نتایج بوجود میاد به محض اینکه این مسیرو ول کنی و برگردی به سبک قبلی و مثل اکثریت جامعه شی اونوقت نتایجت هم شروع میکنه مث قبل شدن و مث نتایج اکثریت جامعه شدن!! حواست باشع!!!)

    خدایا شکرت

    هنوز خیلی خیلییییی جای کار دارم ولی خدا رو هزاران هزار بار شکر می‌کنم که نسبت به قبلنم تغییر کردم و بهتر شدم

    خداجون یه دنیا ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    یوسف شیروانی آزاده گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    سلام وعرض ادوب و احترام خدمت استاد عزیز و بانو وهمچنین دوستان عزیز و خارج از بدنه ی جامعه من هم رفتم به سوی نشانه ای روزانه قبلش داشتم فایل عزت نفس جلسه اول گوش میدام که کاملا در مورد احساس ارزشمندی واحساس لیاقت بود که به طور اتفاقی به این فایل رسیدم راستش این سفر دونکته برام داشت یکی این که با کمترین امکانات تجهیزات هم میشه بهترین سفر ها راتجربه کرد ولذت برد واینکه ودو چقدر خوبه که انسان برای خودش ارزش قائل بشه وکاری ب حرف مردم نداشته باشه که چ قضاوتی در موردت بکنن بلکه باید راه خودت گو ادامه بدی چ خوششون بیا چ نیاد حالا من خودم کمی پخته تر شدم قبلا نه خیلی زیاد ولی کم و بیش برای تایید شدن کاری رو انجام می‌دادم مد روز اجرا میکردم تا حدودی سعی میکردم در نظر مردم جالب باشم خیلی از کارایی که میکردم از روی ریا وجلب توجه بود البته هنوز هم هستم ولی خیلی کمتر شده… اما یه خانمی دارم که بشدت منفی، سخت گیر. وبقول معروف از کاه کوه می‌سازه نشد یه سفر بریم غور نزنه. این چ ماشینه که داری. هوا گرمه هوا سرده. مریضم حالم خوب نیست اصلا سفر را برات زهر میکنه ای کاش یه کم از مریم خانم یاد بگیره و هرچه هم بهش میگم اصلا فایده نداره درمورد نطر مردم که بسیار حساسه حتی جاهایی که اصلا کسی مارا نمیشناسه غریبه مرتب نگرانه که چیزی بفهمن داریم تو پارک وراه و قدم میزنیم میگه درست راه برو نخند وووو… دوستان البته قصدم از گفتن این مطالب این بود که من باید خودمو تغییر بدم وهیچ تلاشی برای تغییر دیگران نکنم که وقت انرژیم هدر بره امیدوارم روزی برسه که اونم تغییر کنه دست خودش نیست باورهاش ایراد داره خیلی زیاد.. کلی لذت بردم از دیدن فایل.. عمر باعزت سربلندی در پناه الله یکتا..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود خدمت شما خوبان روزگار

    شروع سفر آن هم با زیبایی های جاده ای که اطرافش سرسبز و قشنگ است

    به هر سمتی نگاه می کنیم زیبایی و قشنگی است

    آب و هوایش چقدر خوب و عالی بود

    ویزیتور سنتر چقدر باصفا و پاکیزه بود

    ابن همه صحبت های که سراسر درس های عالی و جذابی داشت

    واقعا که بودن در ابن سایت زیبا و این همه فایل های آموزنده زندگی ما را دیگر گون می سازد

    چقدر این صحبت های خودشناسی تاثیر گذار است که بی توانیم رفتار های سالم و سازنده را در شخصیت مان نهادینه سازیم

    این داستان تغیرات درونی خانم شایسته چقدر خوب آموزنده است

    چون ما هر کدام چنین تجربیاتی داریم

    من خودم در شرایط بزرگ شدم که حرف والدینم همیشه این بود که نباید ما از نظر بقیه بد باشیم

    بلکه همیشه کاری انجام دهیم که دیگران از ما تعریف و تمجید کند

    هر کاری را انجام می دادیم که از نظر دیگران خوب معلوم شویم

    همیشه می گفتند که من این همه سال عمر کردم این قدر آبرو و احترام دارم

    همیشه جایگاه مان را دیگران باید تعیین می کردند

    هر کاری را می کردیم که تاید و تحسین دیگران را باید کسب می کردیم

    من در آن زمان هیچ وقت نشیندم که ما باید خود مان را دوست داشته باشیم و خود مان را مهم بدانیم

    چون همیشه می گفتند که دیگران مهمتر از ما هستند

    ما باید نظر و تاید دیگران را داشته باشیم

    کسی اگر به خودش بیشتر توجه می کردند و با خودش را در اولویت قرار می دادند آدم مناسب معلوم نمی شد بلکه این فرد را خود خواه و مغرور حساب می کردند

    تا اینکه وقتی با آموزش های استاد عباس منش و این فایل های سراسر آموزنده آشنا شدم دیدم که همه اینها که قبلاً ما داشتیم و انجام می دادیم با رعایت می کردیم بر عکس بوده است

    حالا می شنویم که ما باید به خودمان بیشتر ارزش و احترام قایل باشیم

    بیشتر خودمان را دوست داشته باشیم

    بیشتر خودمان را در اولویت قرار دهیم تا دیگران

    من خودم قبلا در مورد پوشیدن لباس خلی دوست داشتم که نظران دیگران داشته باشم

    اگر کسی می گفت فلان لباس که پوشیدی جالب نیست و بهت نمی آید من دیگر از پوشیدن آن منصرف می شدم

    چون می گفتم که این لباس من از نظر دیگران مناسب نیست

    در حالیکه لباس عادی و مناسبی بود اما نظر و سلیقه دیگران را ارجحیت می دادم

    و در خلی از موارد های دیگه زندگی من این موضوع نظر مردم نقش پر رنگی داشت

    اما حالا به لطف خداوند و آموزش های استاد عباس منش که آموخته ام

    لباس های مه می پوشم برایم راحت تر شده است

    در حالیکه دنبال مد و استایل نیستم .

    همان لباس ساده و عادی را می پوشم و خلی زیاد دنبال نظر دیگران نیستم

    و جالب اینکه من حالا خلی کم اتفاق افتاده باشد که من از دیگران سوال پرسیده باشم که این لباسم بهم میاد یانه

    چون آن لباس که خودم بدانم برایم مناسب است استفاده می کنم

    من حتی نمی دانم که کدام لباس ها با کدام کفش ها سیت می شود

    این کار را خودم از قصد انجام می دهم

    چون می دانم که خلی زیاد ارزش ندارد که من دنبال سیت کردن باشم

    موهایم را خلی ساده اصلاح می کنم و دنبال عجیب و غریب ساختن نیستم

    حتی شامپو های مه استفاده می کنم خلی برایم مهم نیست

    چون بعضی ها را می بینم که از ما ک خاص و نام خاص استفاده می کند که این چنین ویژگی ها را دارد

    اما من وقتی به این موضوعات نگاه می کنم می بینم که من در این جور موارد های ساده می گیرم

    و از این کارم راضی هستم و زیاد دنبال رضایت دیگران نیستم

    چند وقت قبل احساس می کردم که شلواری که می پوشم خلی برایم جذاب معلوم نمی شود

    و احساس می کردم که دیگران شاید بگوید این شلوار که شما پوشیده آید یک شماره بزرگتر باشد و این موضوع ذهنم را درگیر ساخته بود

    و بعدا با خودم گفتم چرا من اینقدر سخت می گیرم

    و از خودم سوال کردم آیا شده که من کسی را دیده باشم و به شلوارش نگاه کنم و بگویم این شلوار خوبی نپوشیده است

    و جواب این بود که به من ربطی ندارد دیگران چی جوری شلوار می پوشد

    و همین موضوع باشد که شرایط را برایم ساده تر بیگرم

    و این شد که مطمئن شدم دیگران آنقدر وقت ندارد که بیاید به لباس من نکته کند و بگوید از کدام مارک و شرکت است

    جنسش چیست و فلان فلان

    و این گونه نگاه کردن باعث شد که شرایط را برای خودم ساده تر بیگرم و زیاد دنبال نظر دیگران نباشم

    حالا کمی از این موضوع راحت هستم و خلی زیاد دنبال نظر و تاید دیگران نیستم

    و این راهم از شما استاد عزیزم آموختم

    استاد عزیزم از شما ممنون و سپاسگذارم که این‌قدر خوب دارید زندگی می کنید و شرایط درست و بهتر زندگی کردن را برای ما رقم می زنید

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ماکان الیکایی گفته:
    مدت عضویت: 538 روز

    110مین نشانه روز من

    موضوع فایل:سریال سفر بدور آمریکا قسمت194

    سلام و درود فراوان به استاد عباس منش و بانو شایسته و همراهان همیشگی سایت پرطرفدار

    با سفر هست که انسان پخته میشه و نحوه برخورد بسیاری از مسایل در تجربیات سفر بدست میاد،سفر فقط رفتن به هتل و رستوران نیست،سفر یعنی کشف بسیاری از اتفاقات و تحولات و آسان گرفتن مسیر،و مسیر خودشناسی و منعطف که باید با مدیریت به کنترل وقایع تمام شرایط نامشخص و غیر قابل پیش بینی را با آرامش و الگوسازی چیدمان کنیم،

    داستان اولین سفر استاد وبانو بخاطر فرکانس های ارسالی تا قبل سفر بانو بوده که خیلی به نظر خودش به سر و وضعش رسیدگی میکرد با انواع و اقسام لوازم آرایش کرم شب و روز،اما نحوه برخورد استاد با وقایع روی بانو وتفکرات بانو نسبت بخودش تاثیر گذاشت که هرکدام از ماها برای خودمون و خویشتن زندگی میکنیم نه خویشان و دیگران،و با اینکه رفته رفته در سفرهای بعدی و کسب تجربیات بانو با الگو برداری از استاد در وجودش بعنوان یک قانون پدیدار شده که ساده باشم و در کمال سادگی با قانون سلامتی و زیبایی و فرکانس های ارسالی دلخواه به تمام خواسته هام جامع عمل بپوشانم،اینطور شد که استاد میگه خداوند بانو رو سر راهش قرار داد تا بیاد تو زندگیش و در وتخته جور جور بشه و اینقدر روابط عاطفی عالی دارن و میبینین بعد از کار کردن بانو روی خودش و باورهاش حتی پوستش لطیف تر و چهره شون شاداب تر و جذابتر و سالمتر هست،

    میگن اگه میخوای فکر کسیو بخونی باید 300ساعت باطرف مقابلت زندگی کنی یا باهاش به مسافرت بری،تقریبا300ساعت توشبانه روز میشه13روز،حالا تو طول سفر با روبرو شدن با وقایع و بسیاری از الزامات مثل نداشتن سرویس بهداشتی وسط جنگل یا حمام در گرمای کویر و حتی شرایط آب و هوایی متفاوت و غیرقابل پیش بینی و عدم امکانات کافی در چادر و فقط برای روبرو شدن با چالش که بتونیم توانایی مدیریت و خارج شدن از وضیعت حاد و کنترل به وضعیت آرامش رو داشته باشیم.

    خداوند بزرگ رو سپاسگزارم بدلیل این همه زیبایی و طبیعت سرسبز و امکانات فوق العاده و تکنولوژی بروز کمپر استاد که هدایت میشن به جاهای زیبا و همه ی زیبایی هارو با تجربیات شون با ما به اشتراک میزارن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 2656 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام

    سریال سفر به دور آمریکا

    قسمت 194

    چه قدر آدم میتونه با این تغییرای آروم آرومی که میکنه ولی ادامه‌اش میده اصلا یه آدم دیگه‌ای بشه

    من هر سفری که میرم یه سری تجربیات رو کسب میکنم که بیشتر به درونم برمیگردم

    اگر آدم برای خودش اون احساس ارزشمندی فارغ از زیبایی چهره فارغ از دستاوردهایی که کسب کرده فارغ از جایگاهی که داره از دید بقیه اگر بتونه برای خودش اون احساس ارزشمندی رو به یاد بیاره چون ما واقعا همه مون اون احساس ارزشمندی رو زمان بچگی داشتیم ..به یاد بیاره واقعا زندگی در تمام ابعادش تغییر میکنه..واقعا شرایط بی‌نظیر میشه

    وقتی که واردش شدم چون خودم میخواستم خداوند آروم آروم هدایتم کرد ارزش های درونیم رو هی آروم آروم پیدا بکنم و احساس ارزشمندیم رو توی درونم پیدا بکنم

    سفری که بری توی جاده و از قالب های روزمره ات بیای بیرون اون وقته که اصلا آدم یه بعد دیگه‌ای از خودش و از زندگی رو تجربه میکنه و بعد میفهمه که اصلا زندگی یه چیز دیگه اس..خیلی وسیعتر از اون چیزی که اون قالب هاییه که آدم‌ برای خودش توی این همه سال درست کرده

    میخوام تو این سفر خداوند هدایتم کنه که واقعا راحت‌گیرتر از همیشه باشم ..خیلی با جریان برم…خیلی با خودم و با هر چیزی که اطرافم هست به صلح برسم و آگاهانه بیام تو این سفر این رو تمرین کنم

    ما میخواییم بریم خودمون رو بشناسیم ما میخواییم ببینیم چه قدر میتونیم انعطاف‌پذیر باشیم

    خانم شایسته عزیزم تحسین میکنم شما رو که از اون شخصیت و اون رفتارها تبدیل شدید به یک همچین الگویی برای همه‌ی ما بچه های سایت..چه قدر خوب خودتون رو شناختید و به استقبال تغییرات رفتید..

    مطمئنم چهره‌ی الان شما زیباتر و قشنگتر از اون وقتایی هست که آرایش می‌کردید…این سادگی و این خود واقعی بودن خیلی ارزشمند هست..

    منم هیچ وقت علاقه‌ای به آرایش نداشتم و اصلا یاد ندارم…تا همین چند سال قبل هیچ وسیله‌ی آرایشی نداشتم..البته شاید به این دلیل بود که من هیچ وقت حتی این اعتماد به نفس که میتونم آرایش کنم رو نداشتم الان نمیگم خوبم نه هنوز از منفی ته چاه در تلاشم که برسم به صفر….تنها وسیله‌ای هم که دارم از انواع و اقسام وسایلی که هست چندتا دونه رژ هست که الان که دارم بخش فکر میکنم میبینم بهشون وابسته شدم وقتی روی صورتم نباشه حس میکنم بی روح شدم و نازیبا..هنوز خیلی جای کار دارم

    استاد چه قدر قشنگه این حس قدردانی و عشق و صداقت توی رابطه‌ی شما..هیچ نقابی نیست هیچ دروغی نیست…این حد از احترام و واقعی بودن رو من هیچ وقت ندیده بودم…زمانی که شما صحبت می‌کردید و یا مریم جون صحبت میکردند و به همدیگه نگاه می‌کردید یعنی اون برق نگاه اون چشم ها واقعی بود…عین واقعیت…مثل آب شفاف..اصلا من دیوانه شدم همینقدر رویایی و ساده اس عشق و رابطه‌ی عاطفی…منم میخوام اصلش همینه اگه غیر این باشه یه جای کار مشکل داره..

    چه قدر زیبا بود تصاویری که از قاب جاده داشتیم…چه قدر سبزی و طبیعت بی نهایته…چه قدر مسیرهای جاده ای توی آمریکا زیبا هستن…خداروشکر

    وقتی دوربین رو روی داشبورد قرار دادید تا صحبت کنید چه قدر توجهم جلب شد که این بار بر خلاف سفر قبلی صندلی عقب تقریبا خالی هست در حالی که توی سفر قبلی تا سقف پر بود…چه قدر این نشون میده که هر بار داره سفرهاتون آپدیت میشه هر بار راحت‌تر و سبکتر سفر میکنید و هسن تکامله داره بهتر و بهتر طی میشه…

    چه قدر من این سیستم رو که در ابتدای هر ایالت یک ویزیتورسنتر هست تا اطلاعات کامل رو در مورد اون ایالت و زیبایی هاش به مسافرین بدا رو تحسین میکنم…این خیلی خوبه و چه قدر به بیشتر شدن و افزایش ثروت کمک میکنه…و جالب‌تر از اون فقط ببین توی همین ویزیتور سنتر جه قدر بروشور هست ببین یعنی چه قدر زیبایی داره اینجا چه قدر بی انتهاست زیبایی ها و فراوانی ها…خدای من…الهی شکر

    اینکه هر ایالت جدای از پرچم ملی و اصلی کشور آمریکا پرچم مخصوص خودشون رو دارن خیلی برام من جالب هست..انگار یک جهان کوچک هست با کشورهای متفاوت…

    اون پلی که در ابتدای فایل ازش عبور کردید چه سازه‌ی بزرگ و عظیمی بود..چه قدر پیشرفت علم و تکنولوژی فوق العاده هست و خداروشکر..

    خداروشکر به خاطر همه‌ی زیبایی های این سفر خداروشکر

    خدایا ما را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت دادی و نه گمراهان هدایت کن

    14/خردادماه/1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2268 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگر

    سلام به تمامی دوستان گرامی

    خداوند رو بی نهایت شاکرم که بهم فرصتی داد تا دوباره بیام از زیبایی ها بنویسم

    چقدر این آهنگ بی کلامی که اول فایل گذاشتید زیباست و چقدر خاطره انگیزه

    منو یاد قسمت های اولیه‌ی سریال تمرکز بر نکات مثبت می اندازه ، خدایا شکرت

    چقدر من هر بار که تو این فایل ها کشنده های (تریلی) آمریکایی رو می بینم تحسین می کنم ، واقعاً زیبا و تحسین برانگیز و دوست داشتنی هستند

    کشنده های آمریکا دماغه دار و سه محوره هستند و کشنده های اروپا و آسیا دو محوره بدون دماغه هستند

    من تقریباً هیچ چیز در مورد کشنده ها نمی دونستم و علاقه ای هم بهشون نداشتم ، با وجود اینکه در حوزه‌ی ماشین خیلی توانمندم و خیلی خیلی اطلاعات ارزشمندی دارم در مورد کشنده ها چیزی بلد نبودم

    تا … زمانی که برای اولین بار ها توی یوتیوب ویدیوهای نقد و بررسی ای از آقای محمد مهدی تفضلی دیدم

    خیلی برایم جالب بود که وقتی می نشست پشت فرمون این ماشین ها با چه ذوق و شوقی تعریف می کرد و می گفت چقدر کیف میده نشستن پشت فرمون تریلی

    قبلش هم چند سال پیش تو سریال پایتخت ارسطو برادر خانم نقی :)) اون کشنده‌ی سفید خوشگل رو که خرید خیلی برایم جذاب بود

    یه حدود یک سالی هم تو همین شغل خودم یه همکاری داشتم که چندین سال کشنده داشت و سفرهای برون مرزی به اروپا و آسیا هم با ماشینش رفته بود و با ذوق و شوقی وصف ناپذیر از لذت رانندگی و سفر با این ماشین ها برایم تعریف می کرد

    در نهایت بهمن ماه پارسال که هدایتی رفتم از نمایشگاه بین المللی اتو اکسپو (تهران – شهر آفتاب) بازدید کردم خیلییی برایم هیجان انگیز بود که یه عالمه کشنده و کامیون و کامیونت اونجا بود حتی ماشین های خفن آتش نشانی هم بود

    یادم یه عالمه خاطره‌ی خوب برای خودم ساختم و …

    چندتایی کشنده ها سوار شدم :)) انصافاً از اون بالا تماشا کردن جاده یه لذت متفاوتی داره.

    خلاصه می خواستم بگم که کشنده های آمریکایی هم ایمن تر هستند و هم جادار هستند

    یادمه تو یه ویدیو ای در یوتیوب شنیدم که راننده های تراک در آمرکیا اغلب با همسرشون مسافرت می کنند و اون اتاق تقریباً امکانات یه کمپر کامل رو داره یعنی امکانات رفاهی برای دو نفر رو داره

    وقتی این رو شنیدم اینقدرررر تحسین کردم آمریکایی ها رو که خدا می دونه

    یاد صحبت های استاد عباس منش و دانشجو های استاد افتادم تو قسمت 22 تا 27 کلاب هوس ، موضوع این صحبت ها پیش فرض های ذهنی بود

    و استاد و دوستان می گفتند که چقدر بنیان خانواده در آمریکا محکم هستش

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    استاد جان و خانم شایسته‌ی عزیز تحسینتون می کنم که اینقدر عالی و بی پرده در مورد تجربیات ارزشمندی که توی سفرهاتون داشتید صحبت می کنید و اینقدر تشنه‌ی رشد کردن هستید و آگاهانه برای خودتون چالش ایجاد می کنید برای رشد کردن

    من خیلی خیلی از تماشای این سریال ها درس های ارزشمندی یاد گرفتم و تو زندگیم اعمال کردم و واقعاً ازتون سپاسگزارم

    خدا رو شکر

    اگه بخواهم از تغییراتی که نسبت به گذشته در زمینه‌ی احساس لیاقت داشتم بگم خیلی زیاد بوده

    مثلاً یادمه قبلاً می مردم ولی تنهایی نمی‌رفتم توی پارک !!

    این روز ها یکی از لذت بخش ترین کارهای زندگیم قدم زدن تو پارکه

    ویس های آموزشی گوش دادن توی پارک هستش

    دیدن سریال های روی سایت توی پارک هستش

    دیدگاه خواندن و دیدگاه نوشتن توی پارک هستش

    سپاسگزاری از خداوند توی پارک هستش

    و نکته‌ی جالبش اینجاست که خیلی راحت با دمپایی و بدون جوراب هم میرم

    قبلاً تنها رفتن برایم سخت بود

    این روزها نه تنها خودم خیلی راحت تنهایی میرم تو پارک بلکه خیلی هم راحت با هر لباسی که خودم راحتم میرم

    یا مثلاً یادمه خیلی زود به زود می رفتم آرایشگاه چون برایم مهم بود همیشه موهام آنکارد شده و مرتب باشه

    گاهی فکر می کنم دو هفته یه بار می رفتم آرایشگاه

    یا صورتم رو مثلاً هر روز اصلاح می کردم

    خلاصه زندگی رو به خاطر حرف مردم برای خودم تلخ و سخت می کردم

    این روز ها به لطف خدا خیلیییی راحتم

    هر زمان از سال که دلم بخواهد کچل می کنم

    دوست داشته باشم ریش هامو با تیغ بزنم … میزنم … اصلا به چیزی یا کسی فکر نمی کنم

    دوست داشته باشم ریش و سیبیلم رو بلند کنم … بلند می کنم … یا اگه دوست داشته باشم پروفسوری کنم ، این کار رو انجام می‌دهم

    و خیلی خودم هستم بی ادا و اطفار

    کلا کچل بودن خیلی راحته و خدا رو از این بابت شکر می کنم

    در پناه خداوند مهربانی ها خداوند سفر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 693 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، انرژی جاری و ساری در تک تک مخلوقات خود ، و خالق آفرین من ،،

    سلام و درود خدمت دوستان عزیز و گرامی ،،

    این فایل خیلی کلیپ پر نکته ای برای من چندین باری که دیدمش هر بار برام کلی پوینت و نکته رو هایلایت کرده ،،

    چرا ما به خودمون سر موضوع یا موضوعاتی سخت میگیریم ،، اصلا چی میشه که خودمون رو مجبور به پذیرفتن چیزی میکنیم ،،

    آیا واقعاً لذت بردن از زندگی باید یک تاپیک بزرگ و اساسی داشته باشه ؟!

    نمیشه از صبح آغاز روزمون تا شب موقع خواب حتی یک تایم انتخاب کرد برای صرفاً لذت بردن از اون تایم ،،

    مثلاً من فلان تایم تو بازه زمانی دوساعت فلان کار انجام میدم ،،

    پیاده روی توی پارک ،،

    تماشا کردن فیلم مورد علاقم ،،

    ورزش مورد علاقم ،،

    بازی ویدیوگیم ،،

    رفتن به مکان خاصی ،،

    ملاقات با یک دوست یا شخصی که از معاشرت باهاش لذت میبری ،،

    خرید کردن ،،

    گشتن توی مرکزهای تفریحی سرگرمی ،،

    کلی کار که توی بازه زمانی مشخص کنی برای هر روزت ،،

    واقعاً این اصل که میگن باید حرفه و شغلی رو برای خودمون انتخاب کنیم که از همه نظر بهش علاقه مند باشیم اولین پوینتش همین که مادامی که اون کار انجام میدی دقیقاً داری موافق جریان ذهنت عمل میکنی و لذت میبری

    تجربه های شیرین می آفرینی برای خودت ،،

    البته که پیدا کردن این حرفه و شغل یکم برای اکثر ‌ذهنا پیچیدس چون خیلی از ماها اصلا نمیدونیم چی میخوایم ،، واقعاً ن میدونیم چی میخوایم و حتی نمیدونیم از چی لذت میبریم و چی حالمون بهتر میکنه ،، به چه چیزی علاقه مند هستیم ،، این خودش خیلی خیلی خیلی مهمه ،،

    من خودم بارها و بارها این سوال از خودم پرسیدم و هربار این ذهن چموش از زیر جواب دادن بهش شونه خالی کرده ،، ی جور زجر آور میبینه این جواب دادنو ذهن ،، همش میخواد تفره بره ،،

    واقعاً این نکته که استاد عزیزم فرمودن چیزایی که خیلی سخت توی مسیر بهشون برمیخوریم خودش ی نشونه اس که مسیر داریم اشتباه میریم یا اصلا اون مسیر راه ما نیست ،،

    خود من واقعاً خیلی زمانا شده به این فکر کردم که آخه این چه کاریه ،، چرا باید من انقدر سخت پول در بیارم ،، حتماً ی جای قضیه میلنگه ،، و البته که کلی افراد سود جو هم پیدا میشن که از همین کلافگی و سردرگمی ماها سواستفاده میکنن و سنگ تور به سینه میزنن ولی دقیقاً دنبال جیبتن ،،

    واقعاً باید خودمون اول از همه بشناسیم ببینیم واقعاً چی میخوایم ،، چرا که قشنگ زندگی متحول میشه وقتی ما متوجه بشیم که چی برامون لذت بخش و اینکه چی اصلا علاقه داریم ،،

    چ واقعاً این قانون کائنات که این برگه نظرسنجی و داده دست ما این برگه اعتبار سجنی نمیدونم چه اسمی روش میشه گذاشت ولی دقیقاً همون نمره ای که بگیریم تو این برگه سطح کیفیت زندگی مارو رقم میزنه ،،

    خداجونم کمکم کن وارد دور باطل نشم هیچ وقت ،، خداجونم کمکم کن تو مسیر مستقیم هدایت خودت تخته گاز برم تا ثروت و سلامتی و موفقیت و سربلندی و عزت نفس انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    zeinab گفته:
    مدت عضویت: 867 روز

    به نام خدا

    بعد از کلی مصاحبه با افراد موفق بعد از کلی مطالعه کتاب های مختلف گوش دادن به فایل های بسیار و بعد از این همه کندوکاو بالآخره متوجه شدم تفاوت آدم های موفق و ناموفق در چیه و تنها کاشتن همین دو ویژگی در شخصیت میتونه نتایج امروز شمارو زمین تا آسمون با روزها و سال های قبل زندگی تغییر بده اونقدر این دو ویژگی مهم و اساسی هستند که بعید میدونم فرد موفقی ببینید این دو مورد توش پیدا نکنید حالا موفق تو هر زمینه ای میخواد باشه از سلامتی و ارتباطات تا مالی ………

    «صبر »

    وقتی به تاریخچه زندگیم یک نگاهی انداختم و دلیل همه شکست هام لیست کردم صبر تو تمام اون شکست ها مشترک بود حالا بیا از اهمیتش برات بگم ؟

    آدمی که صبر نداره همه کارهارو نصف نیمه ول میکنه

    آدمی که صبر نداره روی یک کار تمرکز نمکنه و نمی تونه زمان بزاره تا رشد کنه و بتونه ازش پول بسازه

    آدمی که صبر نداره نمی تونه خشمش کنترل کنه و روابطش درب داغونه همیشه

    آدمی که صبر نداره نمی تونه اجازه بده که قانون تکامل کار خودشو بکنه میونه راه همیشه ول میکنه و نتایجشم همیشه کمه

    آدمی که صبر نداره کیفیت نداره و هیچوقت کارهاش خاص نیست و در حد معمولی باقی میمونه

    آدمی که صبر نداره 1 خودشو با 100 بقیه مقایسه میکنه و بخاطر همین مقایسه ها اغلب آرامش نداره

    آدمی که صبر نداره منتظر شرایط عالی هست برای حرکت چون حاضر نیست رنج اون تلاش برای بهتر شدن تحمل کنه

    آدمی که صبر نداره همیشه دنبال راه میانبره برای همین یا دزد میشن یا کلاه بردار اگرهم نشن سرشون کلاه میزارن با وعده پول درآوردن یک شبه و کل زندگیشونم از دست میدن اغلب

    آدمی که صبر نداره قمار میکنه

    آدمی که صبر نداره توی رابطه عاطفیش به جای اینکه رو خودش کار کنه و زمان بزاره تا ارتعاش ببره بالا در سطح اون آدم راه ساده ترش انتخاب میکنه و به طرف مقابلش التماس میکنه که بمونه و اعلب هم ترد میشه

    آدمی که صبر نداره نمی تونه 5 سال برای یک کاروقت بزار چون دنبال نتایج سریعه

    بعضی هدف ها زمان بیشتری میطلبه برای آدمی که صبر نداره 2 ماهم زمان زیادیه چه برسه به اینکه بخواد 6سال برای هدفی زمان بزاره

    «آدمای صبور همیشه ادامه میدن و آدمایی که ادامه میدن نتیجه میگیرن»

    «تعهد »

    و دومین ویژگی تعهده یعنی چی ؟ یعنی وقتی قولی به خودت میدی تحت هر شرایطی پاش وایسی

    تعهد یعنی وقتی نوشتی که این تغییر در فلان روز فلان ساعت باید ایجاد بشه انجامش میدی سر وقت منتظر انگیزه و کمک غیبی نمی مونی

    یعنی وقت چک لیست روزانه اتو شب ورق میزنی همش تیک بخوره

    یعنی وقتی خسته ای بازم ادامه میدی

    یعنی وقتی ترسیدی بازم ادامه میدی

    یعنی وقتی ناراحتی هم انجامش میدی

    یعنی وقتی نوشتی روی برگه که این تغییر باید انجامش بشه تحت هر شرایطی انجامش میدی

    «ما زمانی نتیجه میگیریم که عمل کنیم و زمانی عمل میکنیم که متعهد باشیم به خودمون »

    تعهد به پیشرفت ،تعهد به رشد ،تعهد به تغییر ،تعهد به کنترل ورودی ها ،تعهد به جا نزدن ، تعهد به سپاسگزاری روزانه تعهد خیلی قوی به هدف که وقتی چسپیدی بهش دیگه رها نکنی دیگه ولش نکنی بهونه نیاری فقط بری فقط حرکت کنی فکر نکنی فقط حرکت کنی همین دوتا ویژگی اگر ایجاد بشن تمومه :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: