سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 197 - صفحه 2

476 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید حاج هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    بنام الله مهربان

    سلام ب استاد عزیزم و مریم بانوی عزیز و همه دوستانی ک این کامنت رو میخونن

    نمیدونم چرا ولی تووی این سریال سفر ب دور آمریکا همش منتظرم ک فایل جدید بیاد روی سایت و کنجکاوم ک ببینم این بار استاد وعزیزدلش کجا رفتن و میخوان کدوم ایالت و مناطق دیدنی آمریکا رو باهامون ب اشتراک بزارن

    الهی شکر ک ب این سایت پر از خیر و برکت و آگاهی هدایت شدم و اینهمه نعمت خدا رو میشه اینجا دید و حس کرد و لذت برد

    الهی بینهایت شکرت بینهایت شکرت

    چقدر این فروشگاهای زنجیره ایه آمریکا پر و پیمون و پر از نعمتهای خداست ،چقدر امکانات داره برای خرید آسان مشتری و همه کارها ب راحتی انجام میشه بدون دردسر خریدت رو میکنی ،میری خودت با دستگاه بارکدخوان حسابت رو تسویه میکنی و میری بسلامت .

    واقعا برای من جالبه و جای تحسین داره از این همه آزادی و رفاه و احترام ب مشتری

    خدایا شکرت ک اینا رو میتونم ببینم و امیدوارم ک بتونم تووی یک همچین محیطی زندگی کنم و معنی واقعی زندگی رو بفهمم

    راستی ثروتمند بودن چقدر خوبه واقعا

    چقدر این ماشین استاد امکانات و آپشنهای مختلف داره و این یکی از خاصیت‌های ثروته ک وقتی پول باشه هم دنیات آباده و هم آخرتت .

    الهی بینهایت شکرت ک بازم نفس باقیست

    الهی شکرت شکرت شکرت

    یکی از این نمونه خرافاتی ک استاد گفتند اشاره کنید رو یادمه بچه بودم که بزرگترا میگفتن یه درخت تووی فلان شهر ازش خون جاری میشه و داره خون گریه میکنه و مردم هم میرفتن ب اون درخت دخیل می‌بستند و ازش حاجت میخواستن .

    یا بازم یادمه تووی شهر زرین شهر استان اصفهان میگفتن از تنور یه خونه نور میزنه بیرون و انگار سر امام حسین رو اونجا دیدن و مردم دسته دسته از این شهر و اون شهر اطراف میرفتن اونجا ک حاجت روا بشن و بعد معلوم شد ک بابا ی گروه کلاه بردار از عقاید مردم سواستفاده کرده بودن و از این راه کلی پول ب جیب زدن ک در نهایتم دستگیر شدن .

    در پناه الله یکتا شاد پیروز سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    سلام به روح پاک همتون.

    قسمت 197 :

    خدایاشکرت برای آسمون آبی که با ابرهای سفید کوچولو مزین شده ،کوههای زیبا ، این گندمزار قشنگ با گلهای آفتابگردان چه زیباست . والمارت که معرف حضور همه هست دیگه هرچی بخوای داخلش پیدا میشه میریم خرید ،اونم چه خریدی به به بچه های دوره سلامتی حسابی ذوق کردند یاد ی خاطره ای افتادم(چندوقت پیش خواهرم با خنده میگفت اگه برات خاستگار بیاد باید بگی من گوشتخوارم ،مث اونایی ک وگان هستن یا خام گیاهخوارن البته فرق تو اینه که تا بگی گوشتخوارم طرف از ترس فرار میکنه چون میترسه گوشت همه چی بخوری مث زامبی ههههههه !!!!) خواهرم حق داشت جوری که من عاشق گوشتم و هرروز نیم کیلو گوشت میخورم با ولع و کلی اشتها ! هرکی منو ببینه تعجب میکنه نکنه زامبی باشم °_°

    به به چه فروشگاه بزرگی چقدرم تمیزه چه میوه هایی به به چه رنگهایی دارند اصن خرید کردن عشقه راست میگن خرید کردن حال خانما رو خوب میکنه ها! آقایون راستی شما چرا عاشق خرید نیستین حیف نیست اینهمه تنوع و اجناس رنگی منگی تو فروشگاه بمونه خاک بخوره ههههه.

    غرفه گوشتهارو ببین خدایی چه رنگی دارن معلومه گوشتها تازه و با کیفیتن ، استاد منم تایم خرید مواد غذایی فقط تو غرفه گوشت و تخم مرغ میگذره یا اگه فروشگاههای بزرگ نرم تو قصابی و پروتئینی میچرخم ! چقدر خریدام باکیفیت و ساده شده خدایاشکرت بخاطر تلاشهای شماست استاد عزیزم.

    خیلی زود خریدتون انجام شد و حالا با این سیستم عالی که احساس ارزش و اعتماد بنفس به آدم میده خودتون خریداتونو چک میکنید لازمم نیست تو صف احتمالی صندوق بایستید خدایاشکرت چقدر این سیستم خوبه .

    قسمتهای اولیه زندگی در بهشت یادم میاد هروقت خرید میرفتید دوسه بار باید فرقون حمل میکردین انقدر که خریدا متنوع بود از انواع میوه ها گرفته تا کلی شیرینی و نون و نوشابه و بلال وو ….اما الان ببین چه قدر خریدا مختصر و مفید شده نه هزاران نوع میوه هست نه شیرینی نه چیزای دیگه خدایاشکرت که زندگیمون به سمت آسونی پیش میره.

    ………

    توضیحات این قسمت انتهایی واقعا جای تعقل داره

    یادمه دوران دانشجویی که خابگاه بودم از جن و از فیلمای ترسناک نمیترسیدم ولی بقیه بچه هایی که میترسیدن رو میترسوندم!

    مخصوصا شبای امتحان که میدونستم بچه ها اکثرا تا دیروقت بیدارن میرفتم کنار پنجره اتاقشون یا دم در اتاقاشون بچه ها رو میترسوندم (نگم چجوری که خودش داستان مفصلیه) و تا خود صبح از خنده دل درد میگرفتم،چون تو خوابگاهها بحث جن و اینچیزا خیلی باب بود یکی پیدا میشد برای بچه ها از جن صحبت کنه یکی هم مثل من پیدا میشد از نقطه ضعف بچه ها استفاده کنه خخخخ

    البته ترسوندن که برای من جز خنده سودی نداشت ولی خب تو جامعه هستن افرادی که سو استفاده کنن مثلا درخواست هزینه های سنگین میکنن تا جنها رو از افراد دور دورکنن و…

    فقط بحث جن نیست کلی خزعبلات دیگه هست که ما باور میکنیم و برامون هیچ سودی نداره یعنی نتیجه ای که میگیریم محدودمون میکنه.

    خیلی از مامانم شنیده بودم شبها زیر درختها نرید خطرداره چون جن داره!! این حرف باعث شده بود بااینکه از جن نمیترسیدم ولی تا همین پارسال خودمو محدود کنم و شبها اصلا زیر درختا نرم چون گفته بودن شبها وقت استراحت جن هاس اکثرا زیر درختا هستن اگه بری ممکنه ال بشه بل بشه!

    خلاصه من پارسال ترسم از تاریکی و زیر درختا نرفتنو‌ کلا نابود کردم الان شبها حتی نصفه شبها میرم زیر درختها میشینم وسط حیاط و تاریکیش برام لذتبخشه حتی وقتی تنهام تمام لامپارو خاموش میکنم تو تاریکی مطلق میرم وسط درختا تاحالام نه جنی بوده که بلایی سرم بیاره نه اینکه تاریکی خطر داشته باشه؛ فقط این حرف مامانم و ترسم از تاریکی باعث شده بود سالها خودمو محدود کنم از نعمتهایی که دراختیارمه

    ………

    دوسه بار این قسمتو دیدم کامنت گذاشتنو میخاستم برای فردا بذارم ولی ذوق و شوقم اجازه نداد بدون نوشتن بخوابم.الانم این کامنتم کامل نیست ولی ارسالش میکنم

    انشاالله فردا تو کامنت دیگه ای خیلی بهتر در مورد صحبتهایشما استاد جان بنویسم الان باتری مغزم 5درصده انقد که خوبم میاد.

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1463 روز

      سلام به نجمه عزیز دختر توحیدی و زیبا چقد انرژی ازت گرفتم و کلی از کامنتت لذت بردم

      وای دختر عاشقتم بخدا خیلی باحالی منم‌پایه ام کلا برای این چیزا بیا باهم بریم بچه ها رو بترسونیم چقد خندیدم به خاطره ات افرین به تو

      بیشتر عاشقت شدم

      درمورد این زیر درخت رفتن وای که چیزها به ما نگفتن از بچگی همه اینها رو گفتن حتی یادمه بچه که به دنیا میاد تا چهل روز مادر بنده خدا باید حداقل بیرون نره مخصوصا شبها ینی جایی نره چون چله داره و چهلشم تموم نشده یا خواهرم بچه سقط میکرد مادرم رفته بودپیش یه دعا نویس گفته بود شب عروسیش یکی زایمان کرده اومده تو عروسبش بخاطر اونه چله گرفته حالا من که اینارو خداراشکر اصلا باور نکردم ولی فک کنم زن پسرخاله ام بچه اش تازه بدنیا اومده بود و تو عروسی خواهرم بود اما من چله اشو باور نکردم

      یه چیزی بگم مادرم و خواهرم خیلی برای بچه دارشدن خواهرم پیش دعا نویس میرفتن یه چیرایی بهشون میگفت اینام همشو انجام میدادن هرچی میگفتم بابا خرافاته باور نمیکردند یه روز منم باهوشن رفتم از سرکنحکاوی ببینم چی میگه دعا نویسه تا منو دید گفت این به چیزی اعتقاد نداره برو بیرونچقد خندیدم به این حرفش راستم میگفت اما چطور فهمید نمیدونم چون من هیچ حرفیم نزدمخلاصه ماجرایی داشتیم

      دیشب که استاد صحبت کردند هیچی یادم نمیومد ولی امشب با خوندن کامنت بچه ها چقدر خاطره و باورهای خرافات یادم اومد

      سپاسگزارم نجمه گوشتخوار زامبی جونمن که عاشقتم شدم رفت ولی انشالله همسری نصیبت بشه تو چیزی نگفته اون برات همه چیو محیا کنه از گوشت بگیر تا هرچی دلت میخاد

      مرسی که نوشتی عزبزم دوست دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        نجمه رضائی گفته:
        مدت عضویت: 1930 روز

        سلام آزاده جان مهربون و پایه…

        اونقدر خاطره دارم از ترسوندن بقیه واقعا باید بخشش طلب کنم ههههه

        ممنون که نوشتی ،با خوندن کامنتها اونقدر مثال یادم اومد که واقعا نمیتونم کامنتشون کنم خیلی زیادن هرطرف نگاه میکنم ی چیزی هست بر پایه خزعبلات!

        مثلا بارها پیش اومده بچه کوچولوی زیبایی دیدم باعشق و‌محبت ازش تعریف کردم باهاش حرف زدم ،مامان یا اطرافیانش سریع نگران شدن که وای بچمون چشم نخوره! زود اسپند دود کنیم!

        و‌کلی ازین چیزا! شاید در ظاهر نگرانی رو مطرح نکنن ولی خیلی مشخصه استرس میگیرن!

        مثلا میخوای از یکی تعریف کنی از خوشگلیش از پولداریش از خوب بودن اوضاع زندگیش ،بایدد همون لحظه بگی بزنم به تخته!!! بزنم به تخته گوش شیطون کر!!! ههههه

        من که هیچوقت ازین کلمات استفاده نکردم خیلی سختمه بکار بردنش البته خنده دارم هست مثلا آزاده جان بزنم به تخته گوش شیطون کر شما خیلی خوشگلیا اخه این چه تعریف کردنیه هزارتا ترس داخلش هست که یوقت طرف چش نخوره ! چیزیش نشه بگن چشمم شوره و فلان!

        وقتی بچه بودم شاید 7سالم بود یکی از اقوام بچه چندماهه داشت اومدن خونمون بچه وسط خونه خواب بود منم داشتم بازی میکردم نزدیک بچه شدم پامو ازینطرف بچه اونطرفش گذاشتم که برم اونور، وای خدا قیامت شد همه هول کردن منم بچه بودم ترسیدم گفتم خدایا مگه چیشد ،مجبورم کردن دوباره همون حرکتو انجام بدم در جهت معکوس!یعنی از رو بچه رد شم!!! گفتن اگ رد نشی بچه لال میشه!!! خدایا اینو هیچوقت یادم نمیره چون بچه بودم حسابی ترسیده بودم چون همگی قاطی کردن و ترسیده بودن !

        خب نمیخوام بنویسم آخه اینقدر زیاده که مغز آدم سوت میکشه

        (به قول معروف من کلاه خودمو سفت میچسبم باد نبره ‌)

        ممنون ازت آزاده عزیز

        نوشتی زامبی کلی خندیدم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1383 روز

    سلام به شما استاد عزیزم، خانم شایسته و هم خانواده های خوبم.

    استاد من کم کم دارم آماده میشم به لطف و رحمت خدای واحد پس فردا برم سفر، وقتی داشتم لیست وسایلم رو می‌نوشتم دیدم یه سری از وسایل رو من واقعاً فقط بخاطر دیگران میخوام با خودم ببرم، واز اونجایی که این سفر رو برای بیشتر کردنه توحید و کار کردن روی خودم طبق دوره ی عزت نفس، و اینکه میخوام بی اهمیت بودنه نظر دیگران در زندگی ام تقویت کنم،میخوام این سفر رو برم، یک سری از وسایل رو کاااملا با خودم نمی‌برم!

    و کلا با یه پوششی میخوام برم مسافرت که بعید میدونم کسی بپسنده اما!!!

    طبق فایل قبلی و این فایلتون نظر دیگران برای خودشون محترمه!

    استاد وقتی میبینم شما با دمپایی تو اون ابر فروشگاه قدم میزنین، دیدم منم میخوام واقعاً با دمپایی و گرم کن برم سفر!

    نه بخاطر تقلید کردن از شما!

    بخاطر اینکه خودم اینجوری راحت ترم!

    استاد من بخوام این سفر رو برم،از اهواز تا تهران 12 ساعت با اتوبوس تو مسیرم، از اونور از تهران تا شمال که حدوداً 2 ساعت راهه(که نمیدونم قراره کجای شمال برم) باز تو مسیرم. حالا شما فکرشو کن تمامه این 15 ساغت مسافت رو من با کفش و جوراب و شلوار لی و پیرهن بخوام تمامه این مسافت رو برم!

    خو مگه بیییمارم!!!

    برا خودم یه تک پوش یا تیشرت، یه جفت دمپایی شیک که پاهای عزیزم راحت باشن و تو کفش له نشن، و یک گرم کن آزاد میپوشم و میشینم تو اتوبوس مییییرم تا اونجا که خدا منو ببره.

    یعنی انجام همین 1 حرکت هنوز نرفته باعث این شد که

    1/اونجور که منننن راااحتم زندگی میکنم و لباس میپوشم تا جایی که رفتارم به دیگران آسیب نزنه

    2/هیییییچ کس رو نمیبینم که نظرش واسم مهم باشه یا اهمیت داشته باشه، ببخشید مگه اون کسی که تو ذهنش با علنی در مورد نوع پوشش من نظر میده، جای منه که بدونه چه زجری میکشم اگه 15 ساعت پام تو کفش باشه یا شلوار لی تنگ بپوشم یا پیرهن و رکابی بپوشم و هواسم باشه و هی مواظب باشم چروک نشه یا لکه نگیره!؟

    3/اونجور که من فکر میکنم کارم درسته همونجور زندگی میکنم، همونجور رفتار میکنم مهم نیست کسی قبل از من این کار رو انجام داده باشه یا نه!

    استاد من اینارو از شما یاد گرفتم و ممنونتونم.

    استاد دقت کردین به یک نوع از رفتارتون!؟

    دیدین مثلا وقتی یه چیزی سمته چشمتون پرتاب میشه ناخواسته چشماتونو می‌بندین و سرتون رو تاب میدین!؟

    شما هم وقتی یه چیز جالب، صحنه ی جالب میبینین مهم نیست دارین در مورد چی حرف میزنین، درررررجا حرفتون رو قطع میکنین و اون صحنه ی زیبا رو با صحبت کردن حتی در حد 1 جمله، بهش قدرت و توجه میبخشین!

    تو این فایلتون شما داشتین در مورد یه مسئله دیگه ای صحبت میکردین ییییهو گفتین نگاه چه رودخونه ایه!!!

    یه فایلی دارین وسط صحبتاتون خانم شایسته داره ازتون فیلم میگیره، یهو شما میگین عووووح چه مااااهیه بزرگی پرید تو آب!!!

    یا اینکه تو یکی از فایلاتون دارین صحبت میکنین همون که میگید(رمز کار، رمز کار اینه که از اونجایی که هستید شروع کنید، که یکی از بستگانتون باهاتون تماس گرفت گفت دسته ماهم بگیر)

    وسط صحبتاتون یهو ذوق میکنین و نگاهتون کلا از دوربین خارج میشه و میگید یه جغد خیلی باحال اومده اونجا نشسته!!!

    میخوام بگم این زوم کردن روی دیدنه زیباییه چشمای یک جوجه، توجه به زیبایی صدای آب، توجه به رنگ سبز درختا یا چمن ها، توجه به رنگ شفاف آبی بودنه آسمون، توجه به کیفیت سرخ شدنه غذا، توجه به خوشکل بودنه ستاره ها تو آسمون، توجه به زیباییه یک ماه کامل، توجه به خندیدنه یک بچه ی 10 ماهه، توجه به کوچکترین رفتار محترمانه و مهربانانه خانم شایسته، توجه به محبت هایی که بچه های سایت به شما دارن، همه و همه‌ی این‌ها حددداقل زیبایی هایی هستند که هررررلحظه ما از همین جنس تو زندگیمون داریم، و بهش توجه نمیکنیم، اما اگر شما اینقدر به همزمانی ها هدایت میشید، به انسان های خوب هدایت میشید، به مکان‌های دیدنی هدایت میشید، و در نهایت اییینقدر نعمت از هررر جنبه ای اش تو زندگیتون دارین مهههترین و میتونم قسم بخورم تنها دلیلش همین توجه بیییش از حد به کوچکترین نعمت های اطرافتونه!

    توجه آگاهانه به کوچکترین زیباییه که در روزمره تون اتفاق میوفته!

    مهمترین قسمت این کار 1 کلمه است اون هم(آگاهانه)

    توجه ی آگاهانه روی هررر چیزی که میخوای تجربه اش کنی یا داشته باشیش.

    و از بس که این رفتار و این توجه کردن به زیبایی هارو تمرین کردین که دیگه الان تمرین نمیکنید شده جزئی از شخصیتتون و بقدری در شما نهادینه شده که ریشه کرده تو رفتارتون، بخاطر همینه که هر روز نعمت هاتون و لذت هاتون بیشتر وبیشتر بیشتر میشه.

    آقا یه تخم مرغ درست میکنم بگم خدایا شکرت چقدر ززززرده!!

    5،4 قطره آب لیمو بریزم روی تخم مرغ با آویشن و اگه خوشمزه شد به زبون بیارم همین خوشمزه بودن رو و در حین غذا خوردنم بهش توجه کنم!

    حالا همین فرمول رو توی روابطم اجرا کنم!

    توی شغلم اجرا کنم!

    توی زیبایی های شهرم اجرا کنم!!!

    خداروشکر خداوندا ممنونم ازت.

    استاد تو بینه حرفاتون گفتید

    (قبلش داشتم با عزیز دلم در مورد این موضوع صحبت میکردیم)

    استاد این جمله ی بالا که تو پرانتز نوشتم چقققدر تکراریه

    چند صد بار تا حالا این جمله رو گفتید!

    دلیلش اینه که شما بقدری هم مدار و هم فرکانس هستید که جنس صحبت های همدیگه رو می‌فهمید و ارتباط برقرار میکنید باهاش، دلیلش اینه که شما قلبتون با هم در ارتباطه و این ارتباط فققققط کلامی نیست!

    و دلیل خوشبختی شما کنار همدیگه اینه که چون شما روی خودتون کار کردین، نیازی نیست از طرف مقابلتون بخواید درکتون کنه،نیازی نیسن التماسش کنید یا دلتون بخواد که پای حرفاتون بشینه و اون دوست نداشته باشه حرفای شما رو.

    خودش اصصصلا تشنه ی این نوع رفتار ها و شخصیت شماست، فققققط و فققققط به این دلیل که شما در روابطتتون توجه و تمرکزتون رو گذاشتین روی خواسته تون!!!

    اعراض کردین از چیزی که نمیخواید در روابطتون اتفاق بیوفته!

    و واقعا خوشبختی یعنی اینکه شریک زندگیت، همسرت، دوستت یا حالا هرچی که میخوایم اسمش رو بزاریم، قلبش، دیدگاهش، علایقش، نگاهش، طرز فکرش، اهدافش، مسیرش، هم جهت و هم مسیر با تو باشه بدونه اینکه ذذذذره ای بخوای با خواهش یا التماس یا منطق یا باج دادن اون شخص رو قانع کنی که با تو راه بیاد.

    واااقعا بهتون تبریک میگم.

    اما استاد در مورد اینکه حرف های بی اساس رو باور نکنیم یه خاطره یادم اومد!

    یادمه یه همسایه ای داشتیم خیلی داستان دار!

    تو اهواز به سید ها اکثر مردم اعتقاد و ایمان داشتن، ولی الان کمتر شده

    از قضا این همسایه ی ما هم سید بود.

    یه روز از مدرسه اومدم خونه دیدم کوچمون غلغله و شلوووووغ شده که راه نیست دیدم ملللت ریختن تو خونه ی همون سیده

    رفتم خونمون دیدم فامیلامون از شهرستان اومدن خونمون!

    گفتم چه خبره قضیه چیه!؟

    گفتن این همسایتون سیده، بچه اش یکی رو شفا داده ملت ریخته ان که شفا بگیرن!!

    به مامانم گفتم این فامیلامون چرا اومدن از شهرستان، گفت اینا هم فلانی رو آوردن که شفا بگیره

    استاد نمیدونم برای شما و بچه ها قابل باور هست یا نه اما خدااا شاهده کسایی که رفته بودن تو خونشون گفتن، ظرفی که مرغ های اون سیده توش آب و غذا میخوردن هم مردم بعنوآن تبرک بردن و میزدن تو سروکله ی همدیگه!!!

    یعنی تا این حد بدونه اینکه ذره ای فکر کنن به اصل موضوع همه پذیرفتن اون قضیه رو!!!

    من تو همون سنه 14،15 سالگی متحیر بودم از جهالت ملت!!!

    و هزاران بار خداروشکر میکنم بابت این آگاهی ها که همیشه سعی میکنم مسیری که میرم رو بهش فکر کنم.

    در نهایت ازتون تشکر میکنم استاد که شیسه ی ماشین رو اینقدر تمیز کردین تا ما با لذت فایلهارو نگاه کنیم همچنین از خانم شایسته ی عزیز.

    در پناه خدای واحد موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 298 رای:
    • -
      یگانه بانو گفته:
      مدت عضویت: 787 روز

      سلام آقا ابراهیم عزیز، دوست هم فرکانسی و پراز آگاهی

      اعتراف میکنم از خوندن خط ب خط کامنتتون لذت بردم، دوست دارم چند بار دیگه هم بخونم و نکات مثبتش و یادداشت کنم.

      چقدر آگاهی نهفته بود تو کامنتتون

      چقدر ریزبین

      به نکاتی اشاره کردین که من اصلا انگار ندیده بودم و نشنیده بودم اونارو‌.

      بیشتر از دقت و ریزبینی شما به وجد اومدم…

      واقعا بهتون تبریک میگم

      حال دلتون خدایی دوست عزیز…..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
      • -
        ابراهیم خسروی گفته:
        مدت عضویت: 1383 روز

        سلام به شما دوست گلم.

        چقدر شما خوش قلب هستین که علاوه بر اینکه از ایت کامنت ها استفاده می‌کنید، دست به نوشتن برمیدارین و تحسین میکنید!

        واااقعا از شما ممنونم، قطعا شما در مدار خواندن، و خواستار این زیبایی ها هستید که به این فایلها و این کامنت ها هدایت میشید و ارتباط برقرار میکنید.

        از صمیم قلبم یابت حسن نیتتون و این خیر خواهیتون سپاسگزارم و آرزوی لذت احساس خوب رو براتون دارم، احساسه خوب مثله:

        شنیدن صدای پرنده ها و تابیدن آفتاب ملایم بعد بارون و نوشیدنه یک چایی کنار خانواده ای که همه شادن

        احساسه خوب مثله:

        کادو گرفتن در زمانی که به هیچ عنوان فکرش رو نمیکردین و چه کادوی!

        کادویی که چند روز بود بهش فکر میکردین و به خداوند سپرده بودین و خیییییلی هم بهش نیاز داشتین

        احساس خوب مثله:

        دعوت شدن به یه مهمانی که همهی اونهایی که کنارشون احساست خوبه باشین و برنامه این باشه که برای شام بمونین اما شرایطی پیش میاد که شب کنار غزیزاتون میمونید و تا فرداش کللللی میخندین و خاطرات خنده دار میگید و جند تا اتفاق خنده دار میوفته و کلللا اون 2 روز رو هر وقت یاده اون اتفاقه میوفتید میخندین

        احساسه خوب مثله:

        نشستن سر سفره کنار خانواده و ناخودآگاه گفتن یه خاطره ی خنده دار و جووووری بخندین که هیچکس نتونه جلوی خودشو سر سفره بگیره از خنده و هرکی یه طرف پهن بشه و کلللا از شدت خنده متگجه نشید که چییی خوردین.

        احساس‌ خوب مثله:

        سرازیر شدنه اشک شوق، از هم صحبتی با خدایی روی متوجه شدی بعت نزدیکه و دوستت داره، خدایی که جای همسر رو برات پر میکنه، جای تنهایات همدمت میشه و نمیزاره اذیت بشی، خدایی که رازدار ترینه، امین ترینه.

        واست قلبی رو آرزو میکنم که جز یاد خدا هیچ یادی نمونه،واست آرامشی ارزو میکنم که هیچ قدرتی تو رو نترسونه و نگران نکنه، واست مسافرتی آرزو میکنم که در ثانیه ثانیه اش بگی خدایا شکرت…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
      • -
        سعید حاج هاشمی گفته:
        مدت عضویت: 969 روز

        سلام ابراهیم جان دوست عزیزم

        واقعا دمت گرم ب قول شاعر

        هرسخن ازدل برآید

        لاجرم بر دل نشیند

        نوش جونت این حال خوبت ک حال منم با کامنت زیبا و دلی ت خوب کردی و تحسینت میکنم واسه این آگاهی ها و در مسیر درست بودنت .

        امیدوارم در پناه الله یکتا شاد و سالم و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1463 روز

      سلام به ابراهیم عزیزو توحیدی

      سفرتون به خیر و سلامت باشه عزیزم

      در مورد اینکه میخاید خودتون باشید و به سبک خودتون هرجوری که راحتید برید سفر بهت تبریک میگم و تحسبنت میکنم شما اقا پسرها که خیلی راحترید تا خانومها یه تیشرت و شلوار کافیه ولی خب خانومها به دلیل فرهنگ و دین جامعه باید مانتوم بپوشن هرچتد الان پوشش خانومها در بیشتر مواقع شبیه اقایونه و این خیلی عالیه خداراشکر

      من که دخترم اقا ابراهیم با یه شلوار راحتی کفش نابستونه میرم سفر تازه یه چیزی بگم بخند من دقیقا مثل استاد موقع رانندکی پاشو راحت میچسبونه به در ماشین و راحت تیکه میده منم خیلی راحت تو اتوبوس کفشارو در میارم پامو یا دراز میکنم یا 4 زانو به اصطلاح خودمون میشینم رو صندلی و راحت چشامو میبیندم گاهیم زیبایهای اطرافو میبینم فک کن همه خانومها و اقایون داخل انوبوس همه لباس رسمی اما من برعکس و همه ام‌نگاه میکنن و اصلا برام مهم نیست چون من نمیتونم به قول شما 7 ساعت بکوب با لباس رسمی از شهرم تا تهران سفر کنم خلاصه تحسینت میکنم افرین پسر

      در مورد این خاطره ام که تعریف کردی الان یادم اومدقبلا میگفتن یه خانومی تو اهوازه نمیدونم بی بی زهراس کیه کسایی که بچه دار نمیشن میرن پیشش و بچه دار میشنیه اشنایی ما داشتیم بنده خدا (البته الان جایگاهش بهشته)سالها بچه دارنشده بود یه روز رفته بود پیش همین بی بی زهرا اقا چی به خورد این داده بود نمیدونم که بعد یه مدت شکمش بالا اومده بود دقیقا مثل زن باردار همه گفتن بارداره تا مدتها بعداز مدتها که همه منتطر بودن این بچه اش بدنیا بیاد دیدن خبری نیست مبزن دکتر میگه بابا هیچی نبوده کیست بوده فک کنم اتفاقا بعد اون اتفاق دچار بیماری شد و فوت کرد بنده خدا

      یا چند مورد تو روستاهای منطقه خودمون میگفتن بیمارا رو شفا میده مادر من مریض بود پسرخاله ام اومد بردش پیش این اقا که شفا میدادمن هی گفتم بابا خرافاته اما خب قدیمیها بیشتر اعتقاد داشتن به این چیزا گفتن نه واقعیه خلاصه مادرموبرد هیج شفام نگرفت و بعد پسرخاله ام که دیدی اقا الکی بوده کلا اعتقادشو به این چیزا از دست داد ولی یه برادر خانوم شدیدا تعصب شدید به این اقای شفا دهنده داشت با همه خانواده اش کات کرد الان سالهاست باهاشون رفت و امد نداره بخاطر اینکه خانواده اش به این شفا دهنده اعتقاد نداره و ایشون داره

      جهل خرافات الله اکبر تا چه حد

      سپاسگزارم عزیزم که نوشتی برامون و از خاطره و حس و حال خوبت گفتی

      خیلی دوست دارم انشالله این سفرت پربار و پر روزی وثروت بی نهایت باشه و هدایت بشی به سفرهای خارجی با عشقت و خانواده ات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      نسرین سلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2508 روز

      سلام به آقا ابراهیم عزیز.اصلا کامنتتون رو که خوندم مات و مبهوت شدم که خداوند اینجوری داره من رو هدایت میکنه .منم چند روز دیگه عازم سفرم و امروز وسایلم رو داشتم میشستم و آماده میکردم اونم به کجا شمال اونم از کجا دزفول با وجود اینکه خودم دزفولی نیستم .اصلا کامنت شما رو که میخوندم گفتم نکنه این کامنت منه اما منکه کامنت ننوشتم .آخه منم با اتوبوس میخوام برم منم میخوام برای تقویت عزت نفس و اعتماد به نفسم و بیرون اومدن از دایره ی امنم این کار رو انجام بدم فقط تنها تفاوتش اینه که من میخوام با تور برم

      و شما تنهایی اما من هنوز تکاملم طی نشده برای تنهایی سفر کردن .خلاصه اینکه امروز همش داشتم فکر میکردم چه لباسهایی رو با خودم ببرم که یکیش همین دمپایی بود که شک داشتم با دمپایی توی اتوبوس باشم یا نه یا نه که ریشش بر میگرده به همون نظر مردم اما اون راحتی پا توی دمپایی کجا و اون فشار روی پا توی کفش کجا و چقدر واضح خداوند بهم گفت با کامنت شما که ول کن نظر مردم رو و راحتی خودت رو در اولویت قرار بده .سپاسگزارم که نوشتین انگار که خداوند به شما الهام کرد که برای من بنویسین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      مرجان مسعودی گفته:
      مدت عضویت: 1527 روز

      سلام به همراهان عملگرای توحیدی

      سلام به دوستای که آگاهی را رو به مرحله عمل میرسونند و با ما قول و قرارهای قلبییشون رو درمیون می‌زارن و از نتایجشون میگن تا باورهای ما قوی تر بشه چراکه مدام به خودمون میگیم آموزه ها داره جواب میده نتایج فلانی رو ببین .

      سپاس از کامنت زیباتون و نگاه قشنگی که به فایلها دارید بسیار لذت بردم و استفاده کردم همه چیز رو لطیف و پرازعشق می‌بینید واین نشان از قلب تلطیف شده شما بواسطه آگاهی هاست .

      براتون سفری در از الهام و شوق و لذت و تجربه های ناب و گفت و شنود با رب العالمین دارم سفری که دستاورد معنوی بزرگی براتون داشته باشه که نقطه عطف بزرگی تو زندگیتون بشه .

      خدارو هزززززززززاران بار شاکرم که لااقل دوستانی که زیر نظر آموزه های استادند از زیر بار پرزحمت باورها و خرافه های که کورکورانه قبول کردیم بیرون کشیده شدند چقدرررر زیباشده زندگی، خدا ،اتفاقات و ….. تحت فرمولهاییی بسیاااااااار ساده برامون رمز گشایی شد و حالمون خوبه با خودمون باخدامون و با هرآنچه که پیش رومونه …

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ستاره حیدری گفته:
      مدت عضویت: 788 روز

      به نام خداوند بخشنده ومهربانم

      سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

      سلام به همه دوستان گلم و آقا ابراهیم عزیز

      واقعا از خط به خط کامنتتون لذت بردم اصلا معلومه که چقدر عالی و جدی فایل ها و آموزه های استاد رو با دقت دیدین و در عمل دارین نشون میدین خیلی هم دست به قلم خوبی دارین واقعا لذت بردم و منتظر شنیدن خبر ا سفرهای تون هستیم

      ان شاالله در بهترین زمان در بهترین مکان با بهترین آدمها برخورد کنید و سفر خیلی خوب و عالی رو براتون آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حیدر احمدی برزگر گفته:
      مدت عضویت: 1265 روز

      به نام خداوند مهربان

      سلام بر ابراهیم عزیز

      خدا را شکر میکنم بابت همه نعمتهای که به جمع ما عنایت کرده

      نکات زیبای که در این کامنت نوشتید ، ارزش خواندن چند باره را دارد.

      خدا رو شکر بابت این همه آگاهی

      ممنونتم بابت نوشتن آگاهی های که بدست آوردی،

      سفر توحیدیت پر از عشق باشد.

      در پناه آلله یکتا شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی، آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Rojina گفته:
      مدت عضویت: 1803 روز

      سلام آقا ابراهیم بزرگوار

      چه نکات فوق‌العاده ای رو بهش اشاره کردین

      واقعا تحسینتون می‌کنم

      حالم خوب شد با خوندن کامنتتون

      انگار همه ی اصول رو یکجا جمع کردین توی کامنتتون

      عالی بود…

      خصوصا اونجایی که به ویژگی شخصیتی استاد اشاره کردین، منم دقت کرده بودم ولی شما که آلبوم وار اینها رو کنار هم گذاشتین درک خیلی بهتری به آدم میده.

      یه سوالی بود که من از بچگی همیشه از خودم می‌پرسیدم ناخودآگاه مثلا می‌گفتم این آدم تا چه اندازه حالش خوبه؟ و چجوری اون حال خوب رو داره؟

      و این سوال رو ناخودآگاه هر بار که فایلی از استاد می‌بینم می‌پرسم هنوزم.

      بعد از خوندن کامنت شما یه بار دیگه برام مرور شد که دلیلش تنها یه چیزه.

      تمرکز بر زیبایی ها

      در کنارش داشتن باورها مناسب که هدایتت کنه به تمرکز بیشتر بر زیبایی ها

      امیدوارم سفر بهتون خوش بگذره…

      شاد و سالم باشین:)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      الهام و نگین گفته:
      مدت عضویت: 1057 روز

      سلام به آقا ابراهیم

      خدا را شکر میکنم که دوباره بهم فرصتی داد و هدایتم کرد به کامنت زیبای شما

      چقدر خوب مینویسیند

      خیلی دوست دارم که به نکته های خوبی اشاره میکنی

      قابل تحسین هستید که به صلح درون داریند میرسیند ورودی عزت نفستان کار میکنید

      برای خودتون ارزش قاعل هستیند و به سبک خودتون زندگی میکنید

      انشا همه ما از این آگاهی‌های که از آموزه های استاد بهمون داده میشه را در عمل به‌کار ببریم

      خدایا هزاران هزار مرتبه شکر

      هر روزتون زیباتر و لذت بخش تر از روز قبلتون باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فهيمه گفته:
      مدت عضویت: 1969 روز

      درود بی کران آقا ابراهیم

      چقدر تک تک کلمات رو با قلبم خوندم

      چقدر مسلط شدید به درس های استاد

      احسنت

      پاداش های بی نظیری در انتظار شما هست

      اینکه تونستید هم زمان ایم فایل های سفر استاد رو با دوره عزت نفس یکی کنید یعنی هم زمانی برای شما

      یعنی باور داره شکل میگیره که خود باور میگرده تکه های پازلی گه کاملش میکنه رو پیدا میکنه

      منم در همین شرایطم

      ذهنم از حالت مقاوت کمی خارج شده و میگرده تیکه های پازلی که به اون باور کمک میکنه رو برام پیدا میکنه

      کمک میکنه توی مباحثی که یاد گرفتم و دارم باورش رو می‌سازم

      این مسیری که من و شما توش هستیم ابتدای همون جاده جنگلی هست که استاد بهمون یاد داده

      فقط باید صبر داشته باشیم

      باید برای اینکه ورژن بهتر خودمون رو بسازیم تک تک اون بت هایی که آزمون ساختن و سالهاست داریم حملش میکنیم رو خودمون بشکنیم

      اون بتی که به خاطر حرف مردم یه کاری رو همیشه انجام می‌دادیم، و حالا اطرافیان ما رو با اون نقاب می‌شناسن در صورتیکه ما پشت اون نقاب ناراحتیم

      و اومدیم اینجا که تک تک اونارو با دست خودمون بشکنیم دوره عزت نفس یکی از اون دوره هاست که باید ابراهیم وار تک تک بت ها رو بشکنی

      خوشحالم که به کامنت شما هدایت شدم

      موفق باشید در سفر پیش رو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      پریسا شعبانی گفته:
      مدت عضویت: 2674 روز

      سلام اقا ابراهیم از شهر اهواز

      خوبید ؟

      امیدوارم سفرتون پربرکت باشه

      اول از همه سپاسگذار شما هستم بخاطر قلم شیوایی که دارید

      و دوم‌ باید بگم‌ من‌ مال مازندران شهر زیبای آمل هستم و شاید بتونم تو این سفر کمکی بهتون‌ بکنم

      وقتی سوار اتوبوس یا سواری بشید از جاده هراز عبور میکنید و پلیس راه رو‌ که رد ‌کردید وارد شهر آمل میشوید

      خود‌ همین‌ شهر پر از ثروت و فراوانی هست

      در ابتدای این شهر که بهش میگن‌میدان‌ قائم یعنی بالاتر از میدان

      مهندس نامی کاخ زده برای خودش

      امیدوارم این ثروت و ببینید و لذت ببرید

      تمام خیابان های این شهر پر از ثروت و فراوانی هست

      تمام‌کافه ها و فست فود ها و پاساژها و کبابی ها پر از مشتری

      جنگلهای زیبایی هم داره

      جنگل سنگدرکا

      جنگل بریران

      جنگلهای واز

      جنگل زیارود (که بهش میگن بام‌آمل)

      واقعا زیباست

      100٪ میتونین یه پنجشنبه رو‌ب کوه چلاو‌ در جاده هراز اختصاص بدین

      ویو‌‌ به قول دوستانم ابدی هست قلب شما باز میشه

      تپه هایی سرسبز با درختهایی خوشگل با ویو روبه روش میشه کوه که خونه هاش مشخصه

      من که هر سری میرم‌ انگار بهشت و‌میبینم

      بالاتر از چلاو کوه فیلبند‌ هست که فکر کنم

      برای شب موندن در اونجا احتیاج ب لباس گرمتر هست ،اکسیژن‌ خالص رو استشمام‌ کنید و خداوند‌ رو سپاسگذار باشید

      اینم باید بگم شهرمون منتظر ورود‌ بنده ویژه خداوند هست

      چون‌ هوای اینجا خنکتر شده

      هم‌شما هم‌ نسرین جان

      غروب امروز حتی چند قطره باران ‌هم‌ زده

      خداروشکر

      امیدوارم‌ بتونم شما رو‌ببینم‌

      ب امید دیدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        ابراهیم خسروی گفته:
        مدت عضویت: 1383 روز

        عاااااآاه به این قققلب پاک و مهمان نواز تووووو

        ای خدااااا این از کجا!؟

        ممنوننننتم عززززیز دلم

        چقققدر خوش قلب و مهربونی

        من به شخصه ممنونه تک تکه کلمات و حروفی هستم که واسه کمک کردن به من و برای لذت بردن من وقت گذاشتی و نوشتی.

        من قول میدم که تا جایی که بتونم مکانهایی که گفتید رو ببینم و همون جا از خدای خودم زندگی رو براتون طلب میکنم که لحظه به لحظه اش توحید و عشق پاک، و هدیه های خداوند باشه.

        خییییلی ممنونم بابت خوشامدگویی زیباتون.

        منم خیییییلی دوست دارم دوستای سایت رو ببینم اما چجوریش رو نمیدونم!

        از خدا هدایت میخوام شرایطی فراهم کنه دوستای خوش قلبم رو در دور ترین نقطه به شهرم ببینم تا نشونه ای باشه برام تا ایمانم قوی تر بشه که انسان های هم مدار در کنار همدیگه قرار میگیرن فاصله و شرایط مهم نیست دست خدا بالاترین دست هاست.

        بازم تشکر میکنم از قلب پاکتون امیدوارم ببینمون

        از خدای مهربونم میخوام قلبم رو شاد کنه.

        مررررسی از شما

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1744 روز

      سلااام ب دوست عزیز وارزشمندم آقا ابراهیم

      اسمتون چقد زیباست

      برای من

      توحید ،یکتا پرستی،اسوه بودن,

      وعشقی ک استاد ب ابراهیم خلیل دارن و یادآوری کرد

      تحسینتون میکنم بابت اسم زیباتون

      ابراهیم،

      ابراهیم عزیز، دوست توحیدی من ،برات ایمان وعملگرا بودن ابراهیم خلیل و از خدا میخوام

      چقد کامنتت فوق العاده بود

      چ تصمیم فوق العاده ای گرفتی برای یک سفر توحیدی ک بهت الهام شده ک این کارو انجام بدی

      چقد من هم دلم خواست همچین سفری برم و درمدارش قرار بگیرم تا ایمانم و قوی تر کنم و ظرف وجودمو بزرگتر کنم

      خیییلی تحسینت میکنم بابت این قدم بزرگی ک میخوایی برداری و خودت وخدای خودتو بیشتر بشناسی

      چقد عالی رو خودت کار کردی ک دقیقا میدونی چی میخوایی

      الهی صدهزار بارشکرت

      ازت سپاسگزارم بابت آگاهی های ارزشمندی ک ب اشتراک گذاشتی

      و ممنونم بابت نوشتن تجربه ک داشتی

      چقد خوبه ک تواین مسیر هستیم من هرروز خداروشکر میکنم بابتش

      اینکه راحت حرف کسی و باور نمیکنم

      و میخوام ب اصل توجه کنم خییلی برام ارزشمنده وخداروشکر میکنم بابتش

      چقد قشنگ و دقیق آموزش های استاد و ملکه ذهنتون کردین

      توجه کردن استاد ب نکات مثبت وبیان زیبایی ها چقد زیبا بیان کردین

      من تاحالا اینجور بهش دقت نکرده بودم

      سپاسگزارم ک اشاره کردین ب اینکه درهر لحظه باید زیبایی ها رودید وتحسبن کرد

      خداروشکر میکنم بابت هدایتم ب کامنت شما دوست عزیزم

      ان شاالله ک بتونم درک کنم این آگاهی های ارزشمند وعمل کنم بهشون

      برات بهترین اتفاق ها وسوپرایزهایی و ک حتی درتصورتم نمیگنجه از الله یکتا میخوام تو مسیر سفرت

      سفرت بخیر وخوشی ان شاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهسا میهن خواه گفته:
      مدت عضویت: 1644 روز

      سلام به ابراهیم عزیز

      سفر به سلامت انشاالله در این سفر توحیدیت زیبایی ها درک هایی برات پیش بیاد که تا به الان تجربه نکردی

      گوارای وجودت

      تا به همین الان که کامنتت خوندم وقتی کاکنت های بچه های عزیز سایت میخوندم و خیلی خیلی لذت میبردم میخواستم بهشون بگم تحسینسون کنم بگم اشک ریختم تنم سیخ سبخ شد حال خودم از خوندن کامنتشون بگم ولی بعد میگم بابا اینا اینقد دیدگاه ازشون تشکر شده لایک خوردن حالا کامنت تو چه کار میاد

      اما الان به خودم گفتم مهیا کامنتی مینویسی بخاطر خودته توجه و تحسینی که میکنی ماله خودته مگه خدا به سپاسگزاری ما نیاز داره

      مگه نمیگی خدایا ظرف منو ببر بالا سپاسگزاری همین بزرگ کردن ظرفیتته والا همین قدی همین

      یادم اومدچند وفت پیش بخاطر کاری که شرایط ایده آل تر از کار قبلیم پیدا کرده بودم کلا یه دقیقا نمیدونم به اندازه انگشتان دست فکر کنم شکر گزاری کردم یه 4 5 بار هم نوشتم تو ذهنمم گفتم خدایا ببین من سپاسگزاری کردم تو این نعمت تز من نگیر همین!!!!

      انوقت استاد من گوارای وجودش هر صبح چشمش باز میکنه فقط تحسین و سپاسگزاری

      مهسا خداوکیلی تا حالا چند بار بخاطر بودن گوجه خیار تو یخچالت سپاسگزاری کردی؟؟؟

      فقط گفتی خدایا فلان میوه یا فلان نیست خودت روزی ریونی خودت بهم بده

      امروز توی تمرین ستاره قطبی ام از خدا پرسبدم خدایا میگن تو کریمی یعنی چه؟؟؟؟؟

      میگن تو لطیفی یعنی چی؟؟؟

      الان شبی فهمیدم کریم یعنی سپاسگزاری سر سوزن نعمت هاشو که میبینی میفهمی (یه سری نعمت ها هستن که اصلا ما هنوز درکی از داشتن و نعمت بودنشون نداریم وقتی به تضاد میخوریم میفههمیم بابا اینم نعمتیه من دارم) انجام ندادی

      ولی باز هم عطا میکنه بی دریغ

      لطیف یعنی چشماشو میبنده و عین مقدسترین و با ارزش ترین انسان بهت محبت میکنه

      خدایااا قدرت درک نعمت هات و سپاسگزاری روزافزون به ما عطا بفرما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        ابراهیم خسروی گفته:
        مدت عضویت: 1383 روز

        سلام دوست خوبم

        خییییلی ممنونم بابت کامنت زیبایی که برام نوشتی.

        سپاسگزاری آدم رو لطیف میکنه، آدم رو اروم میکنه، آدم رو صبور میکنه، آدم رو متین و سربزیر میکنه، آدم رو مغرور میکنه نسبت به شیطان، آدم رو بزرگ میکنه در برابر مشکلات، آدم رو کوچیک میکنه در برابر خدا، آدم رو صبور میکنه، اما موضوع احساس موقع شکرگزاریه. اینکه ما اون نعمت رو واااقعا از طرف خدا بدونیم

        وقتی یه عزیزی به شما یه انگشتر یادگاری میده، تاذعمر دارید از اون انگشتر نگه داری میکنید و حتی وقتی دستتونه، زیر چشمی با لذت انگشترتون رو نگاه می‌کنید

        اما به این فکر کردیم که اون انگشت رو کی بهمون داده!؟

        این نوع دیدگاه ها باعث میشه آدم ها رو کوچیک ببینی، نه به این منظور که تحقیرشون کنی ها! نه کوچیک به این معنی که وابسته بهشون نیستی!

        کوچیک به این معنی که اونها قدرتی توی زندگی تو ندارن، به این معنی که خوشبختی و بدبختی تو، حال خوبی و با حال بدی تو در گرو رفتار، عملکرد، بودن یا نبودنه اونها نیست!

        تو با سپاسگزازی رشد میکنی، رشد یعنی اینکه ازاد زندگی میکنی و نظر کسی واست مهم نیست

        تو با سپاسگزاری موحد تر و توحیدی تر میشی

        یعنی تنها قدرت رو خدا میبینی و فققققط با خدا حالت خوب میشه و فققققط از اون میخوای.

        خدایا شکرت که امروز از تو نوشتم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 850 روز

    به جای حسرت و اندوه برای عدم موفقیت‌های گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.(میزان الحکمه)

    به نام خداوند مهربان که همه ما را عالی و بی نقص هست کرد

    وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُریکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

    بگو ستایش مخصوص خدایی است که نشانه های خویش را به شما نشان خواهد داد وآن را خواهید شناخت  پروردگارت از اعمالی که انجام می دهید بی خبر نیست

    نمل_ 93

    چقدر دنیا هم عجیب هست هم زیبا !

    همه ما دنبال آرزو های ما بودیم دنبال خواسته های ما و به سایت استاد هدایت شدیم

    زمانی که به سایت آمدیم با خدا معرفی شدیم خدا را واقعی شناختیم

    فهمیدیم خدای که ما میشناختیم تا این خدای که فرمانروایی جهان هست به اندازه یک خدا فاصله هست

    یکی روی دوش خدا هست

    یکی در جستجویی خدا هست

    یکی نزدیک شده به خدا « خداوند نزدیکترین هست به ما ولی باید ما ایمان بیاورم و باور کنیم»

    یکی رفیق خدا شده

    خوب هر کس به صورت متفاوت با تجربه یی اتفاقات متفاوت در حال یافتن خدای حقیقی به گونه درست هست در حال ایمان آوردن واقعی به خدا هست در حال توحیدی شدن هست

    به گفته بنده خدا یکی سیم وصلش با خدا در بازار وصل میشود یکی در خلوت یکی در حال کمک کردن یکی با قرآن خواندن یکی با دریافت یک پاداشی این هم متفاوت هست

    و چقدر خداوند ما را زیبا هست کرد شاد هست کرد بی برچسب هست کرد

    نمیدانم از چی وقت یاد گرفتم غیر طبیعی زنده گی کنم

    از چی وقت او نسخه الهی ام فراموشم شد.

    با دیدن شما استاد یادم میاید که باید من هم اینگونه میبودم رها رها رها

    من هیچ وقت در هنگام کمنت نوشتن فکر نمیکنم چی بنویسم هر چی در دلم آمد مینویسم

    و از همین خاطر هیچ وقت برایم مهم نیست چی نوشتم چگونه نوشتم به فایل میامد یا نی

    به خودم میگم

    چرااا پاکیزه طبیعی زنده گی نمیکنی ؟

    چرا این قدر سخت میگیری

    مگر به این دنیا نیامدی که لذت ببری شاد باشی خودت باشی در فکر حرف دیگران نباشی

    خودمان به خود سخت میگیرم به خدایی خدا هیچ دشمن و هیچ دوستی در این دنیا قوی تر از خودآدم به خودش نیست

    هر چی میکنیم خودمان در حق خودمان میکینم

    استاد بهترین رفیق خودش هست هر چیز را که از هر کس نپذیرفت حتی زمانی های که آگاهی اش به این سطح نبود

    استاد طبیعی زنده گی میکند و من غیر طبیعی زنده گی میکنم

    مثل استاد زنده گی کردن آسان هست چون روند طبیعی این جهان هست و خودش را آسان ساخت برای آسانی

    این گونه که من زنده گی میکنم سخت هست چون باید یک عالم گپ های چرت پرت بپذیری باور های غلط داشته باشی و بسازی روند زنده گی ات غیر طبیعی

    کودک ها چقدر شاد هستن چقدر خودشان هستن مثلا اگر در یک جمع هم باشند یک حرفی بزنند که به دل دیگران نباشد در قصه هم نیستن بازم هم لذت میبرند بازم شاد هستن

    من چند دقیقه پیش با خانواده های نزدیک مان یک گیم بازی کردیم زیاد خندیدم و لذت بردیم ولی من با خودم در حال قضاوت خود بودم چرا این کار کردی چرا این حرف را زدی چون پذیرفته بودم که آدم های موفق جدی هستن هر کار نمیکنن این رقم نیستن آدم های عجیب غریب هستن

    چقدررررر باید تغییر کنم که زنده گی را آسان بیگرم تا بدانیم بابا ما آمدیم زنده گیییی کنیم هر چی کردی خوب کردی هیچی مهم نیست

    برای دل خودت زنده گی کن برای دل خودت حرف بزن هر جا هر حرف زدی بدان بهترین حرف در همان موقع بوده هست پاکیزه عزیزم

    استاد من در او دور سفر به دور امریکا نبودم ولی رفتم یک نگاه به عکس هایتان انداختم واااای چی عکس های زیبایی بود استاد من با تمام وجودم این طبیعی زنده گی کردن تان تحسین میکنم

    این خودت بودن را تحسین میکنم

    هر چی پوشیدی هر حرف را زدی برای خودت هست بخاطر لذت خودت هست این هست لذت بردن این هست طبیعی زنده گی کردن این هست اسان گرفتن زنده گی

    استاد از بس پذیرفته بودم آدم های موفق و ثروتمند اینگونه اند فلان اند جدی اند کاریزماتیک اند بیشتر خنده نمیکند هر جا نمیروند این کار نمیکنند اصلا عجیب غریب هستند دیگه رقم هستند

    چقدر جا ها بی دلیل جدی بودم خودم را از شادی محروم کردم حرف های چرت پرت

    آدم موفق اوست که خودش باشد باور هایش درست باشد در لحظه حال باشد لذت ببرد شاد باشد فرکانس هایش آگاهانه کنترول کند کانون توجه خودش کنترول کند ایمان داشته باشد ایمان داشته باشد رها باشد جدی نگیرد جدی نگیرد توحیدی باشد رفیق خدا باشد

    برای دل خودش لباس بپوشد ، حرف بزند ، رفتار کند.

    یا اینکه پذیرفته بودم اگر شاد باشی یا بیشتر بخندی از خدا دور میشوی خدا دوستت نداره همیشه باید غمگین باشی در یک کتاب به ظاهر دینی در دوران مکتب خوانده بودم اگر زیاد بخندی قلبت میمیره چقدر حرف های چرت پرت

    خدایی من

    ولی حالا که فامیدم این غلط هست باید شاد باشی این قانون خدا هست اگر با خدا باشی شاد هستی اگر سیم ات به خدا وصل باشه شاد هستی اگر با حضرت شادی باشی شاد هستی

    حالا بیشتر میخندیم نه قلبم مرد و نه از خدا دور شدم بلکه نزدیک تر شدم خدا را حس میکنم حضورش حس میکنم خدایا شکرت

    نوش جانت استاد این آسان شدنت برای آسانی ها

    تحسینت میکنم برای این نپذیرفتن هایت

    تحسینت میکنم برای این خودت بودن و لذت بردن

    تسحینت میکنم برای این زنده گی که برای خودت داری ‌( زنده گی برای دل خود )

    این ادامه دادن هایت برای عالی شدن

    ماشالله برای این فراوانی در این فایل از خوراکی ها رنگارنگ گرفته تا سوپر مارکیت بزرگ تا خرید کردن استاد تا دشت های بزرگ و عالی

    استاد فعلا ساعت 2:25 شب هست ولی اینکه شما از جن یاد کردین من نترسیدم چون فعلا من خدا را شناختیم و میدانم با وجود خدا هیچ ترس در کار نیست

    خدا در قلب من هست جایی که خدا باشد هیچ چیزی نمیتواند باشد برای ترس

    چون خداوند ارباب اربابان هست چقدر با نوشتن این قسمت دلم بیشتر قرص شد

    من آدمی بودم که تا بزرگی با مادرم میخوابیدم از ترس ( استیکر خنده ) چون چرت پرت پذیرفته بودم

    این خودش تغییر کردن هست شجاع شدن ایمان داشتن هست خدایا شکرت برای حضورت در قلبم

    استاد دقیق همین که شما گفتید پدرم تجربه کرده هست یک شب صدایی تق تق میشنوند از ترس نمیرفتن بیبیند که چی هست ؟

    چون قصه های دروغی دیگران پذیرفته بودن ولی وقتی دل به دریا دادن رفتن دیدن گربه در قوطی گیر کرده ( استیکر خنده )

    من هم سپاسگذار شما و مریم عزیز هستم برای این آگاهی های بی نظیر برای شجاع کردن من برای تغییر دادن من

    دوستتتت تان دارم

    چقدرررر زیبا معلوم میشود این جاده سرسبز زیبا با کوه های زیبا با آسمان آبی و ابر های قشنگ اش

    خدایاااااا شکرت هزار بار

    از خداوند جهانیان برای تان زنده گی طبیعی میخواهم زنده گی خدایی میخواهم زنده گی پر از شادی عشق ارامش ثروت عظمت سلامتی و برکت میخواهم

    بهترین های عالم را برای همه ما آرزو دارم

    نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

    بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم.

    قرآن «حجر_49»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 86 رای:
    • -
      فواد بنیادی گفته:
      مدت عضویت: 890 روز

      سلام به پاکیزه عزیزم

      خیلی لذت بردم از خواندن کامنت شما خیلی عالی بیرون نویس کردین باور های اشتباه خود را واقعا این یک تغییر بزرگ شمرده میشه خییلی ها تا هنوز هم نمی‌فهمند مشکل شأن در کجا است و این که خودت میفهمی و درک کردی واقعا من تحسینت میکنم

      و اینکه حالا شجاع تر شدی و از حرف های که جامعه میزنن دور شدی و در مدار آرامش آمدی و نگران نیستی که شب جن بیاید و…..

      خییلی خوشحالم که آگاهانه تمرکز را گذاشتی بر زیبایی ها واقعا همین کار به ظاهر ساده خییلی شجاعت و عمل کردن می خواهد

      خییلی خوشحالم که این مسیر ادامه و انشالله منتظر نتایج عالی که در آینده می‌گیری و به موفقیت های که می‌رسی هستم

      در پناه الله مهربانم شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 850 روز

        به نام خداوند که اذن او مرا کافی هست

        این قدر آغوشش امن هست که هیچ جای نگرانی نیست

        سلام به برادر خوش قلب و مهربانم

        تشکر از کمنت زیبایت تشکر از قلب مهربانت

        خدایا شکرت کرور کرور شکرت

        سپاسگذارت هستم از انرژی مثبت و خوب ات

        من تحسین میکنم این کار کردن را روی خودت

        من تحسین میکنم ایمانی که از کمنت هایت هویدا هست

        من تحسین میکنم فکر های بزرگ و آرزو های بزرگ ات را برادر عزیز من

        از خداوند برایت بهترین ها را میخوام

        الهی روزی برسد که به گذشته ات نگاه کنی اشک شوق بریزی و فقط بگویی خدایا شکرت بیشتر از چیزی که میخواستم برایم بخشیدی

        الله پشت پناهت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مرجان مسعودی گفته:
      مدت عضویت: 1527 روز

      سلام به دوست همفرکانسی خوش اسم خوش چهره ام

      نوشته هات چون از دل آمده بود همه بر دل نشست بواقع باخوندن کامنت دوستان برام یاد آوری میشه چقددددددر مهملات رو بعد از آگاهی ها کنار گذاشتم و چقددددددر بارم سبک شده

      چه ترسهارو که از همین خرافه ها نشات می‌گرفت و کلی انرژی از من میبرد رو کنار گذاشتم چه حرکات و کلمات و رسومی که بازهم ریشه در این خرافه ها بود رو کنار گذاشتم .

      انسان چه زود یادش میره که کجا بود با چه حجم از باورها و ترسها و ناآگاهی ها ، امروز با دیدن این فایل و خواندن این کامنتها بهم یادآوری شد که قبل از آشنایی با استاد در چه عالمی سیر میکردم.

      بی گفت و گو هرچه گفته شده بود پذیرفته بودم حتی چندسال پیش آموزه های یک استاد مثلا بزرگ که درحال حاضر در ایران درحال تدریس هست رو قبول کرده بودم که با گفتن فلان ذکر به این تعداد در فلان ساعت روز به فلان درجه میرسیم و از این دست خزعبلات .

      وقتی زیر نظر استاد آگاه شدم که هیییییییچ چیز قدرتی ندارد و خالق منم و باورهای من داره اتفاقات رو رقم میزنه چه بااااااااار بزرگی از شونه هام از ذهن شلوغ و سردرگمی برداشته شد .

      اگر بخوام نام ببرم این باورهای اشتباه رو تمومی نداره :

      فقط فلان روز فقط فلان مکان فقط فلان بزرگ فقط با دستان فلانی فقط با خوندن فلان دعا شاید به خواسته ات برسی اونم اگر پدر مادر همسایه بستگان ائمه فرشتگان و خدا ازت راضی باشند وگرنه تاعمر داری باید بدوی شاید شاید خداوند از سر ترحم گوشه چشمی بهت بندازه. این یکی از بندها بود بقیه بماند ، گفته بودند و ما پذیرفته بودیم دیگه .

      و الان فقط به یک چیز باور دارم تنها قدرت خداست و خالق منم با باورهای خودم والسلام.

      هزارهزاربار شکر برای حضور در این مسیر و دیدن زیبایی پشت زیبایی و گرفتن آگاهی پشت آگاهی .

      فکر میکنم در جشنی بی پایان حضور دارم چراکه هر لحظه اش شادی و آرامش و شگفتیست.

      سپاس از همه دوستان که وقت می‌زارن و آگاهی ها و تجاربشون رو به اشتراک می‌زارن . من که استفاده میبرم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مرضیه ایزدی گفته:
      مدت عضویت: 1530 روز

      سلام پاکیزه جان

      چقدر زیبا نوشتی و چقدر راحت حرفهایت را گفتی

      لذت بردم

      خودت هم بسیار شفاف هستی

      معلوم است که شاگرد استاد هستی

      همین قدر که از نشانه های فرد موفق گفتی

      یادم افتاد که ما هم همین فکرها را داشتیم

      ولی من همیشه می گفتم خنده و شادی سخته غمگین بودن و چهره عبوس داشتن که آسونه

      و یک بار دوستم بهم گفت اینقدر نخند دختر! مردا از دخترهایی که اینقدر راحت و شادن خوششون نمی یاد

      یادم نمی ره گفتم من برای خودم شادم اگه کسی چه مرد چه زن از خنده خوشش نمی یاد هیچ وقت لیاقت نداره کناره من باشه چون یک آدم با حال خوب را از دست داده (استیکر خنده)

      اون موقع باورام این بود که هر که شاده به خدا وصله

      الانم هر جا باشم دوست دارم بگم بخندم ولی تو کارم جدی ام و مسئولیت پذیر

      و می دونم همیشه هر چیزی جای خودش را داره

      ولی من از شادی کلی نعمت از خدا دریافت کردم که بعدا همون دوستم بهم گفت مرضیه جان تو بس که شادی خدا می فرستدت جاهایی که شادیت بیشتر بشه :) کاشکی منم مثل تو بودم :)

      ممنون پاکیزه جان با کامنتت باعث شدی یادم بیاد که انتخابم همیشه شادی بوده و دوست دارم همین راه را تا انتها برم

      همیشه شاد و سلامت باشی دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهره گفته:
      مدت عضویت: 904 روز

      به نام الله یگانه

      سلام پاکیزه جان چه اسم زیبایی

      داری عزیزم .چه کامنت زیبایی

      نوشتی خیلی لذت بردم و برام

      درس داشت .

      خوشبختی و آرامش یعنی:

      توانایی سپاسگزاری و لذت بردن

      از آنچه که هستیم و آنچه که

      داریم .خوشبختی و آرامش همین

      در کنار هم بودن هاست..

      خوشبختی و آرامش همین

      لحظه‌های ماست.همین ثانیه

      هاییست که در شتاب زندگی

      گمشان کرده ایم .

      هرچی آرزوی خوبه ماله تو.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سعـید کاکایی گفته:
      مدت عضویت: 1808 روز

      سلام پاکیزه جان دختر خوب خدا چه اسم زیبایی داری تحسینت میکنم که اینقدر عالی داری رو خودت کار می‌کنی و درونت رو هم مثل اسم زیبات داری پاکیزه می‌کنی چقدر عالی نوشتی خیلی حس خوبی گرفتم چقدر قشنگ گفتی که یکی رو دوش خدا نشسته ،یکی داره دنبال خدا میگرده

      الان ب گذشته خودم فکر میکنم میبینم یک خدا فاصله بود بین خدایی که اون موقع به من داده بودن با خدایی که بعد از آشنا شدن با استاد شناختم بود اون خدا کجا ی خدای روانی ،که فقط منتظره که من اشتباهی ازم سر بزنه و منو بیچاره کنه و الان این خدایی که شناختم کجا خدای رحمان خدای رحیم و وهاب خدایی که میگه وظیفه منهدکه هدایتت کنم به هر سمتی که میخوای بری من هستم دمت گرم دختر حس فوق العاده ای گرفتم از خوندن کامنتت

      منم چقدر چرت و پرت هایی رو پذیرفته بودم خدا رو شکر الان دارم دونه دونه این باورهای مخرب رو شناسایی میکنم و با کمک خدا و آموزه های استاد حذفشون میکنم

      ممنونم پاکیزه جان خدا خیرت بده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 850 روز

        به نام خداوندی که عاشقانه عاشق سعید عزیز هست

        سلام خدا بر‌ وجود ارزشمندت سعید عزیز

        الهی که حال دلت عالی عالی باشد

        سپاسگذارت هستم دوست عزیزم از کامنت زیبایت

        بسیار خوشحال شدم که حس خوب گرفتی از کمنتم

        بلی برادرم این خدا بیش از حد مهربان و عاشق هست عاشقانه اغوشش باز هست حلیم بردبار هست منتظر هست که ما سویش برویم اگر ما آهسته برویم او میدود بسیاررر مارا دوست دارد

        رفیق و یار دیرینه ما هست

        مشتاق عشق بازی ما با خودش هست

        دوست دارد صدایش بزنیم

        این خدا زیاد مهربان و عاشق هست هر لحظه در حال حمایت ما هست

        خدایا کرور کرور‌شکرت که خدای نظیر تو داریم

        چقدررر مهربان هستی

        سعید عزیزم الهی زنده گیت رنگ و‌بوی خدایی بگیرد برادر خوبم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1853 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم

      سلام به پاکیزه خانوم

      چقدرررررررررررررررررررررررر لذن بردم از این همه اگاهی ایولااااااااا دورت بر تو ایولاااااا چقدر مسیرت هوچمواره و راحت باشه با این اگاهی درودددد افرین به تو تحسینت میکنممممم واقعااا درود به تووووو ایولا

      کیف کردم با این همه اگاهی ناببببببببببب

      چقدر این جملت قشنگ بودددددددد

      استاد از بس پذیرفته بودم آدم های موفق و ثروتمند اینگونه اند فلان اند جدی اند کاریزماتیک اند بیشتر خنده نمیکند هر جا نمیروند این کار نمیکنند اصلا عجیب غریب هستند دیگه رقم هستند

      دمت گرممممممممممم

      در پناه جانجانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشی ….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1919 روز

      سلام به پاکیزه جانِ جانانم.

      چه میکنی تو دختر…

      من هر طرف میرم یه کامنتِ عالی از تو جلوی چشمهام ظاهر میشه، میگه سمانه منو بخون، خوبه برات.

      بی نهایت لذت بردم که رسیدم به این کامنتت و خوندمش.

      در لابه لای حرفهات متوجه شدم چقدر توحیدی تر شدی.

      چقدر قلبت صیقلی و صافه.

      چقدر پیشرفت کردی و موفقیت به دست آوردی.

      پیشنهاد میکنم کامنتهای خودت رو بخونی و این لذت برات چند برابر شه.

      ببینی که چه رشدی کردی.

      شجاعتت مبارکت باشه، نوشِ جانت باشه زیبا رویِ زیبا باطنِ خوش بیان.

      زندگیِ طبیعی، همانگونه که خودت میخوای با جزییاتِ فراوان و دلچسب رو از اعماقِ قلبم برات میخوام.

      لبخندِ رویِ صورتِ قشنگت، بدون توقف جریان داشته باشه.

      رویِ همچون ماهت رو میبوسم پاکیزه جانِ پاکیزه و مبارک.

      خیلی بامزه شدیم، تو برای من کامنت میذاری، من برای تو و این چرخه چند روزه داره تکرار میشه.

      حتما که در مدار و فرکانس مشترک هستیم که داریم کیف میکنیم از رشد هم، از بهبودِ همدیگه.

      همیشه در آغوش و در پناهِ رب العالمینِ قشنگم، خدای خوبی ها باشی.

      همگی باشیم.

      الان تو وضعیت و شرایطِ روحی و قلبی هستم که دوست دارم بدونِ توقف، تحسینت کنم.

      شاید من باید این پیام رو بهت منتقل کنم:

      خوب داری جلو میری، آروم باش، لذت ببر، خوشحال باش، مسیرت درسته، خدا هر لحظه کنارته، از طریق نشانه ها باهات صحبت میکنه، تو فقط نهایتِ تلاشت رو بکن حس های خوب بیشتر و بیشتر واسه خودت خلق کنی، لذت ببری از زندگیت، کنترل ذهن کن و کنترلِ ورودی، سپاس گزاری و توجه به زیبایی ها و تحسین، همین و تمام.

      الان حس کردم این قسمت فقط برای تو نبود که نوشتم، برای خودمم هست، برای هر کسی که این کامنت رو میخونه هست.

      الهی الحمدالله

      خدایا شکرت که با دوستانِ نابی از جنسِ بارون، تو این سایت آشنا و دوست شدم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        پاکیزه بارکزی گفته:
        مدت عضویت: 850 روز

        چنان بریدم از خودم

        که از هوای تو پُرم

        که با نفس کشیدنم

        از تو شکست میخورم..

        ثواب میکنم تویی گناه میکنم تویی

        نگاه کن به هرکسی نگاه میکنم تویی!

        به نام خدایی که فقط عشق هست شادی هست

        سمانه عزیزم من عاشق این خدا شدیم هر جا میبینم فقط جلوه جمال زیبایی خدا هست

        تو هم یکی از زیبایی های خدایی مهربانم هستی عزیز من

        من عاشق این خدا هستم که این چنین بنده های خوب، بنده های عاشق و بنده های بی نظیر دارد

        خوشبحال خدا که اینگونه قلب های صیقل شده عاشقانه دوست اش دارد در جستجویی عشقش هستن

        عزیزم کمنت های قشنگت که این حس خوب را برایم منتقل میکنی الهی هزار برابرش برای خودت بیاید

        عزیز من دوستتت دارم

        بی نظیر هستی سمانه عزیزم

        یکجایی شنیده بودم که هر چیز را در زنده گی ات ازدست بتی بهترش میایه

        من که فعلا مدت دیر میشود از تمام دوست هایم دور شدم قطع کردم حالی خداوند دوست های برایم عطا کرده هست که جلوه جمال زیبایی خودش هست

        دوستتت دارم رفیق خوب من

        بازم برایت خدا را میخواهم

        الهی هر لحظه عشق خداوند را حس کنی مست بوی عطرش شوی

        عشقی‌که بی نیاز میسازید

        ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

        معشوق همین جاست بیایید بیایید

        معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار

        در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

        گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید

        هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

        ده بار از آن راه بدان خانه برفتید

        یک بار از این خانه بر این بام برآیید

        آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید

        از خواجه آن خانه نشانی بنمایید

        یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید

        یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

        با این همه آن رنج شما گنج شما باد

        افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1919 روز

          سلام پاکیزه جانم.

          سلام نازنینم.

          سلام دوست قشنگم.

          تو توی چه فرکانسی بودی که این شعرِ زیبا رو نوشتی اولِ کامنتت…

          دخترِ خوب، قلبمو از جا کندی که…

          تو برای من نوشتی:

          عزیز من دوستتت دارم.

          منم میگم:

          عزیزِ من، پاکیزه ی من، دخترِ خوب و نازنین و مهربون:

          خیلی دوستت دارم.

          عاشقتم.

          تو هر بار که مینویسی، منو بیشتر عاشقِ خودت میکنی.

          قلبت پر از نوره، از خدا میخوام نورِ درونِ قلبت هر لحظه بیشتر و بیشتر شه.

          الهی شکرت برای تمامِ زیبایی هایی که میاری جلوی چشم ها و قلبم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    مگر می شود از سرکار بیایی و به سراغ اینترنت بروی و سری به سایت استاد عزیز نزنی

    تازه اون هم یک فایل جدید شروع شده باشد

    یک حال خوبی دیگر

    یک آگاهی دیگر

    خوشحالم که امشب موقع خواب این قسمت ازفایل سفرنامه را می بینم و به خواب می روم تا صبح سرحال تر و با انگیزه تر و شاداب تر بیدار بشوم

    مثل همیشه شروه فایل با مناظر زیبا است

    توجه به نکات مثبت

    دیدن یک فروشگاه با این عظمت

    نشان از فراوانی است

    هر چیزی که بخواهی به فراوانی در آنجا وجود دارد

    این یعنی فراوانی

    هر چیزی که بخواهی می توانی به راحتی انتخاب کنی

    یک نکته تعهد داشتن به قوانین و رعایت کردن آن

    مثا استاد که تعهد داشتند و شیوه اصول تغذیه خود را در قانون سلامتی رعایت می کردند

    این یعنی داشتن تعهد

    ادامه دادن مسیر

    رعایت کردن قوانین و به کار بستن آن در زندگی هیچ چیزی که نداشته باشد آرامش را با خود همراه دارد

    این آرامش کلید موفقیت در همه مراحل زندگی ما خواهد بود

    یک درس

    خودم را از بدنه جامعه جدا بدانم

    همانند آنها فکر نکنم

    هر چیزی را براحتی وآسانی قبول نکنم

    دلیل هر چیزی را راحت به دست بیاورم

    هر کس هر چیزی را گفت براحتی قبول نکنم

    باید دنبال چرایی هر مطلب و هر چیزی باشم تا بتوانم با تفکر و منطق درست دلیل اتفاقات زندگی خودم را بدانم و پیدا کنم

    آنوقت است که من پیروز خواهم بود

    مثل زمانی که به ما می گفتند لولو خور خورک در پستو و انبار است و بسیار ما را می ترسانند اگر شیطنت می کردیم و یا حرف گوش نمی کردیم در کودکی

    این مربوط به زمانی است که من عقل و منطق کوتهی داشتم و بی دلیل هر چیزی را قبول می کردم

    مگر می شود این تصاویر و این مناظر زیبا را دید و کیف نکرد و لبخند روی لبهات نقش نبندد

    ممنونم استاد جان

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1463 روز

      سلام به سعید عزبزو دوست داشتنی

      اول از همه خداقوت بهت میگم که با وجود اینکه تا دیر وقت سرکارید اما همیشه کامنت میزاری

      دوم اینکه به تعهدت پایبتدی و به قانون عمل میکنی

      سوم سپاسگزارم که برامون نوشتی دیدگاهت خیلی پر محتوا و پر از نکات مهم بود

      کلی درس داشت برام مرور شد

      انشالله جیبت پر پول و ثروت بی نهایت نصیبت بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    بنام تنها فرمانروای آســـمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیز و گرانقدرم، سلام به مریم شایسته عزیز و مهربانم

    سلام به دوستان همسفر و همسیر با ارزش و بانگرشم

    خـــــــــدایـــا شـــــــکرت

    چقدر خوشحالم، چقدر ذوق زده ام. اصلا دست خودم نیست. ذوق زده ام برای تمام این همسفر بودنا، برای تمام نتایج و صحبت های دوستان همسفرم.خوشحالم انگار تازه دارم میفهمم تو چه مسیری پا گذاشتم بعد چندسال تازه دارم یواش یواش درک میکنم چه جای درستی در زندگی ام هستم.اینقدر خوشحالم که انگار سفر منو فریاد میزنه…میگه اینـجا رو، این لحظه ها رو خودت خواستی بیا دریافتش کن.باورتون میشه من اولین فایل ها رو از استاد در قالب همین سفر به دور آمریکا دیدم اونم کجا و با چه شرایطی و الان کجام و در چه شرایطی…اصلا فکر کردن به همین لحظه منو به وجد میاره. از اینکه میام به سایت سر بزنم و میبینم بـــنـر سایت تغییر کرده و عکس جدید، خبر جدید از یک فایل بینظیر و جدید میده، ذوق زده میشم.

    شخصی رو میبینم که خیلی با اطمینان رفته خرید، در حالی که در سفره.

    شخصی رو میبینم که متعهد شده ماه ها پیش با درک قانون سلامتی سبک زندگی و تغذیه اش رو تغییر بده و هنوزم پای تعهدش هست و در سفر هم رو اصول خودش پا نمیذاره. این یعنی تعهد واقعی، این یعنی ارزشمندی، این یعنی ماندن در مسیر درست که خودش بیشتر از درک و پیدا کردن مسیر درست تلاش و انگیزه میخواد. میدونید مثل نفر اول شدن در المپیک میمونه. آره در جهان اول شدن خیلی تلاش و ممارست میخواد خیلی انگیزه و باور قوی میخواد. خیلی عزت نفس میخواد اما اونی که بازهم سال های بعد پی در پی در جایگاه اول باقی میمونه به مراتب بنظرم کارش سخت تره، اسطوره تره، قوی تره،ارزشمندتره،….من تو این عکس به یاد این موضوع افتادم ماندن در مسیر درست و اول بودن پی در پی….

    خدایا شــکــــرت در این لحظه میتونم با لپ تاپ نازنینم و هنذفری ام فایل دانلود شده و تازه از تنور در اومده این قسمت رو داع داغ ببینم و بنویسم چه لذتی داره همزمان دست به قلم بشی و شگفت زده بشی و با تمام احساس و فکرایی که تو ذهنت رژه میرن بنویسی.

    آهنگ زیبای سفر به دور آمریکا بهمون میگه

    یک ماجراجویی دیگه

    یک تجربه دیگه

    یک ثبت لحظات زیبای دیگه

    یک جاده و نعمت های دیگه

    خدایـــا شکــرت

    چه جاده زیبایی، چقدر گل آفتاب گردان های زیبایی….(چه جالب منم زرد پوشم امروز و فردا هم قراره لباس آفتاب گردانی بپوشم)

    به به میریم فروشگاه عالی و ثروتمند وال مارت برای خرید گوشت و شامپو و بلوبری و فویل و …. چند قلم ساده برای مایحتاج روزانه مون…خــدایــا شکــرت

    امروز داشتم فکر میکردم استاد اون دستگاه گریل خفن رو برامون رونمایی نکردین تو سفر. نچشیدیم چطور شد گوشت ومزه گوشت، راضی هستین آیا؟ جالبه امروز ما هم ماهی تابه جدیدی که خریدیم رو افتتاح کردیم و همسر عزیزم برامون گوشت استیکی حوشمزه درست کرد و من چنان سیر شدم که دلم میخواد فقط فعالیت کنم. چنان انرژی گرفتم که اصلا واقعا قابل قیاس با سیر شدن با زمانی نیست که من چربی سوز نبودم و زندگی به سبک قانون سلامتی نداشتم.واقعا خداروشکر یک وعده در روز اونم فول انرژی، و چقدر زمان داریم برای کارهای مفید دیگه… خدایا شکرت من بیشتر باید قدردران داشتن این دوره ارزشمند باشم این سبک زندگی باشم. جالبه امروز “معرفی دوره قانون سلامتی قسمت2” به عنوان نشانه روزم اومد و چقدر لازم داشتم به این یادآوری ها….واقعا چقدر عالی و راحت خدایا شکرت که میشود اینقدر آزادی ها رو چه از جنبه زمانی و چه مالی ومکانی نجربه کرد و علاوه بر اون حتی در جنبه ی سلامتی و انرژی داشتن هم میشه آزادی رو احساس کرد.

    استاد سپاسگزارم برای این دوره فوق العاده ایی که آماده کردین که بقول خودتون سخت ترین دوره ایی بوده که تا حالا آماده کردین اما ارزشش رو داشت. نمیدونید چقدر این دوره خیر به خودتون و ما رسونده.واقعا سپاسگزارم.

    خدایا شکرت برای دوره قانون سلامتی

    خدایا شکرت برای زندگی به سبک قانون سلامتی

    خدایا شکرت برای داشتن اندام زیبا و در مسیر سلامتی

    چه جاده جالبی، چه مزارع دایره ایی باحالی…

    چقدر راحت ما آدم ها وقتی چیزی رو که بلد نیستیم یا نمیتونیم درک کنیم و نمیتونیم باور کنیم ربط میدیم به یک چیزی که با اطلاعات غلط ربط میدیم وباعث کلی برداشت های اشتباه و غلط میشه.

    چقدر خنده داره که این مدل زمین های کشاورزی رو با تکنولوژی آبیاری قطره ایی رو ربط دادن به آدم های فضایی. البته الان که ما میدونیم برامون خنده داره اما اون آدم ها چون نمیدونستن، چون اطلاعات درست نداشتن، چون باور نمیکردن و تا حالا ندیده بودن که همچین مدل و سیستم کشاورزی وجود داره یا اینکه اصلا تا حالا همچین چیزی رو ندیدن کــه نما و دید زمین های کشاورزی از سطح بالاتر به این شکله باعثــه همچین دیدگاه ها و برداشت های غلط شده و یک عده هم خیلی ساده لوحانه و با سطح نگری قبول کردن. و یک عده هم از این ساده لوحی و فکر نکردن مردم میان سواستفاده میکنن و حتی بیزنس راه میندازن.

    نکــته هایی که استاد عزیز گفتـــن:

    اولا هـــر چیــزی رو نپذیریم.

    دوما بدونیم اگر اطلاعات مون کافی نباشه، چقدر راحـت میتونیم نتیجه گیری های غلط داشته باشیم. و چقدر این میتونه به ما ضربه بزنه. چقدر میتونه باورهای اشتباهی در ما ایجاد کنه.

    دم اون آدمی گرم که توی اون چاه عمیق رفته تا ببینه قضیه چیه که مردمش اعتقاد داشتن اونجا شیطانه و …واقعا برخلاف اعتقاد و باورهای گذشتگان و عموم عمل کردن بنظرم شجاعت میخواد، جسارت و ایمان کافی میخواد.

    یادمون باشه تا وقتی در مورد چیزی اطلاعات کافی نداریم، برداشت سطحی نداشته باشم.

    من الان مثالی به ذهنم نمیاد که مثلا مردم با یکسری شایعه پراکنی و شاخ و برگ های اضافی (که مثل همون ضرب المثل یک کلاغ چهل کلاغ میشه) و اطلاعات غلط یک رفتار یا باور غلط و ترویج دادن یا باعث برداشت غلط شده. منم تو همین موضوع روح و بشقاب پرنده ها یک چیزای چرتی شنیده بودم که الان درست یادم نیست.

    از شما استاد عزیز یاد گرفتم هر حرفی رو باور نکنم و باورهاو حرف هایی که به من کمک نمیکنه اصلا نشنوم. باورهایی رو قبول کنم که به من احساس قدرت میده به من کمک میکنه.و اگر کسی کاری کرده که من بلدش نیستم یا درکش نمیکنم نگم دروغه یا خالی بندیه. بلکه بگــم حتما یک راهی داره که من بلدش نیستم. اگر لازمش دارم برم دنبال راهش بگردم و اون راه رو یاد بکیرم و بلد بشم نه اینکه از اساس منکرش بشم و یگم دروغه، خال بندیه…این نوع نگاه منو از موفقیت و رشد و پیشرفت دور میکنه.

    خـــدایــا شــکــرت برای همه چیــز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  7. -
    گلاله خسروی گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    سلام استاد عزیز انشالا همیشه سلامت و تندرست باشی

    استاد یعنی من اگر ثروتتون رو خیلی خوب لمس نکنم یعنی وقتی فیلم زندگیتون رونگاه میکنم فک میکنم یک سریال آمریکایی خانوادگی با ثروت فراوان و زیبایی های زیاد اما عکس روی کویر و عکس این فایل آخر ایمان در عمل نشون میده الان شما یک مدل با کلاس همراه زمینه طبیعت آمریکایی و زیبا وقبلا یک آدم معمولی خیلی چاق با زمینه طبیعت زیبا بودین الان باطبیعت هماهنگ شدین طبیعی وزیبا شدین این یعنی آخر نتیجه که چشم وعقل من باور کنه.خدایا شکرت بابت این مسیر الهی ،خدایا شکرت بابت این استاد عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  8. -
    نسرین تیموریان گفته:
    مدت عضویت: 1609 روز

    الحمدلله رب العالمین حمداًکثیراً مِن کُل احوال

    سلاااااام پر انرژی به استاد عزیزم،مریم مهربان و رفقای خوش فرکانسم

    الان که دارم این کامنت رو مینویسم 5 روز هست که پدرم فوت کردن،در مورد باور داشتن به خرافات میخوام صحبت کنم

    اینکه ما تو مراسم پدرم عزاداری تظاهری نداشتیم الکی شلوغش نکردیم،

    پدرم از رنگ مشکی متنفر بودن من و خواهرام و مادرم هیچوقت لباس مشکی نداشتیم ،پدرم اعتقاد داشتن با مشکی پوشیدن و ریش نگه داشتن کسی برنمی گرده ،همیشه تو تمام مراسم های ختمی که میرفتیم بابا خوش سر و زبون بودن همه رو میخندوندن ،انقدری که واقعا صدای قهقه ی خنده ی صاحب عزا کل خونه رو برمیداشت

    برای مراسم خودشون هم ما بچه ها پیروی کردیم،هرکس اومد سرسلامتی با روی باز ازشون استقبال کردیم، خاطرات خوش پدر رو مرور کردیم و خندیدیم،

    حتی من و خانوادم لباس رنگی پوشیدیم که نماد این باشیم با لباس مشکی و قیافه ی غم زده فقط باعث جذب اتفاقات بد میشیم

    خدارو شکر مراسم ها آبرومندانه گذشت،خیلی از دوستان و آشنایان تعجب کردن،حتی بعضی ها گفتن شما چقدر خوبین و مراسماتتون خوش انرژی بود بهمون انرژی مثبت داد(من از اون آدم هایی هستم که همیشه از مراسم تدفین و ختم فراری ام)

    این باور اشتباه که صاحب عزا با ورود هر کس باید بزنه زیر گریه ک خودش رو هلاک کنه و تا چهل روز مشکی بپوشه هر هفته بره سر خاک اونجا غش کنه بره زیر سرم و … تا مردم نگن خدایی نکرده متوفی رو دوست نداشتیم

    هر چی بیشتر خود زنی کنی بیشتر دوسش داشتی و…

    از همون اول برای من و خانوادم بی ارزش بود و با برگزاری این مراسم باعث شد خیلی ها به این فکر بیوفتن که میشه جور دیگه عزاداری کرد

    پدرم 5 سال تو تخت افتاده بودن و نمیتونستن خودشون کارهای شخصی شونم انجام بدن،در مراسم تدفین کسانی که تو این 5 سال حتی سر نزده بودن به بابا،عزادار های اصلی بودن و اشک تمساح میریختن و غش میکردن

    برای من با ارزش تر از گریه بعد از فوت ،به داد هم رسیدن در زمانِ حیاتِ

    پس قدر هم رو بدونیم نزاریم دیر بشه و با مرده پرستی و اشک و آه الکی باعث جذب اتفاقات غیر مثبت بشیم

    خواهش میکنم یکم بیشتر این قوانین رو در زندگیمون پیاده کنیم،

    ما حتی اجازه ندادیم کسی بنر برامون بزنه و چهره ی خیابونمون رو با پارچه سیاه غم زده کنیم،

    خیلی ممنونم از استاد عزیزم به خاطر اینکه یادآور این شدن که ما خیلی وقتها ندونسته با پذیرفتن باور های اشتباه بیشتر پسرفت میکنیم ،

    از وقتی در دوره 12 قدم همراه شدم بیشتر از قبل روی خودم کار کردم،نعمت هام بیشتر و بیشتر شد،راهم باز شد،آدم های خوش فرکانس اومدن سر راهم

    باور های اشتباه رو یکی یکی پیدا میکنم و جایگزین میکنم

    خدایا هزارن مرتبه شکر که همراه هستیم در این سفر و در این مسیر

    خداروشکر آگاهی و رشد داریم هر لحظه کنار شما عزیزان

    دوستتون دارم سفرتون در پناه الله یکتا عالی و پر بار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      یگانه بانو گفته:
      مدت عضویت: 787 روز

      نسرین عزیزم سلام

      روح پدر عزیزتون شاد و بهشت برین جایگاهشون

      دختر قوی و توحیدی، واقعا تحسینت میکنم که تو اون شرایط سخت متعهدانه به آگاهی هات عمل کردی و محکم و استوار بودی.

      تحسینت میکنم چون می‌دونم چه شرایط سختیه و آدم قوی می طلبه که آنقدر قشنگ پایبند آگاهی هاش باشه.

      لذت بردم و کیف کردم از کاری که کردین، به خودت و خانواده ت افتخار میکنم عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سمیرا بانو گفته:
      مدت عضویت: 838 روز

      یه نام خدای هدایتگر

      سلام نسرین جون دوست هم فرکانسی من ‌

      تسلیت میگم فوت پدرتون رو

      چقدر خوشحال شدم از کامنتت دوست داشتم الان کنارم بودی ویک بوس آبدار میکردم

      یعنی عشق کردم با این باورهای که ساختی

      کاش همه مثله شما فکر میکردن ودنیا گلستان میشد

      انقدر من با این صحنه ها روبرو شدم

      که به قول شما فراری هستم از مراسم های عزاداری

      ازخداوند میخوام همیشه در فرکانس اتفاق هلی عالی باشی

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سمیرا بانو گفته:
      مدت عضویت: 838 روز

      به نام خدای هدایتگر

      سلام نسرین جون دوست هم فرکانسی من ‌

      تسلیت میگم فوت پدرتون رو

      چقدر خوشحال شدم از کامنتت دوست داشتم الان کنارم بودی ویک بوس آبدار میکردم

      یعنی عشق کردم با این باورهای که ساختی

      کاش همه مثله شما فکر میکردن ودنیا گلستان میشد

      انقدر من با این صحنه ها روبرو شدم

      که به قول شما فراری هستم از مراسم های عزاداری

      ازخداوند میخوام همیشه در فرکانس اتفاق های عالی باشی

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1463 روز

      سلام به نسرین جان عزیز و توحیدی

      اول از تسلیت مبگم فوت پدر عزبزو مهربونتون

      دوم افرین به تو دختر قوی منم مثل شما کلا از این مراسامات عزا خوشم نمیاد و برعکس خانواده ام هستم در این مورد

      ولی مثل شما توحیدی عمل نکردم هرچند دختر قوی هستم و همیشه میخندم و بیخبالم اما من کجا شما کجا واقعا تحسینت میکنم

      یادمه 7سال پیش که مادرم فوت کردند چون ایشون مریض بودند من پرستاریشو مبکردم اون چند ماهی ک مریض بود همیشه به همه روحیه میدادم و نمیزاشتم نزد مادرم ناراحتی کنند یا گریه همه اهل فامیلم منو میشناسند و اخلاق منو میدونند و همه ام تحسینم‌میکردند حتی من لباس مشکی نپوشیدم برعکس بقیه اما خب سختم بود فوت مادرم چون من الکویی نداشتم که برای عزای عزیزترین کس هم میشه عزاداری نکرد و فقط از خوبیهای اون فرد بگه ولی من مثلا بعد از تمام شدن مراسم یهو چیزی خنده داری میدیدم هی میخندیدم همه ام میگفتنند نخنند میگفتم خب فلان چیز یادم افتاده خندم گرفته

      یادمه هنوز چهلم مادرم نیومده بود یه پنج شنبه ای که همه اومده بودند برای مراسم سرخاک خب رسمه به قول معروف بعد از پایان مراسم صاحب عزا میسته صف عزا و همه تسلیت میگن من وایساده بودم دخترعمومم پیشم بود یهو چشم افتاد به یه نفر یه خاطره ای ازش یادم اومد حالا من کجا خنده کجا مگه خنده من تموم میشد دخترعمومم زده بود زیر خنده هرجی میگفت ازاده مردم دارن تسلیت میگن من نمیتونستم خودمو کنترل کنم یکی از فامیلها رسید که تسلیت بکه دخترعموم عذرخواهی کرد ازاده یه جیر خنده دار گفته دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم اونم گفت اشکالی ندارع ولی همه یه جوری نگاه میکردند اما مهم نبود دیگع چون جلوی خنده رو نمیشه گرفت ولی خب باوجود این ما باز هم رسم ورسومات داریم ولی شما خیلی توحیدی عمل کردید

      و خیلی قوی تر بودید چون الگویی مثل پدر بهشتیتون داشتید

      حالا من چقد این وسط خاطره یادم میاد پارسال پدر دوستم فوت کرده بود ایشون شیرازی بود ما کوردا خیلی تعصبی هستیم برای مراسمات عزا تا بقیه جاها

      یکی از دوستای مشترکمون گفت پدر فلانی فوت کرده منم گفتم باشه و به دوستم تماس گرفتم اقا من اولش که تسلیت گفتم بعد خجالت میکشیدم چیزی بگم بخنده میگفتم نکنه ناراحت بشه الان اما دیدم دوستم خودش کلی خاطره از خودمون تعریف کرد و هی خندیدیم بعد انقدر این حال و هواشونو تحسین کردم گفتم شماها خیلی خوبید واقعا

      بازم تسلیت میکم عزبزم جایگاهش بهشت برین خیلی دوست دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نجمه رضائی گفته:
      مدت عضویت: 1930 روز

      سلام نسرین عزیز

      چقدررررر خوشحالم که کامنتت رو خوندم چه باورهای عالی برام داره

      تحسینت میکنم همچین نگاهی داری و تونستی عملگرا باشی

      تو حرف آسونه مهم عملگراییه که شما خیلی خوب انجامش دادی و موحد بودنت رو نشون دادی مخصوصا برای فوت پدر عزیزت

      دیشب ی لحظه سریال بوعلی سینا رو دیدم و جمله ای که پسر بچه فیلم که گویا بوعلی سینا بود بر زبان آورد همین نگاه توحیدی به قضیه فوت و مرگ داشت و چقدر حال و احساسم رو عالی کرد مثل کامنت شما.

      ممنونم ازت و بار دیگه تحسینت میکنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرضیه ایزدی گفته:
      مدت عضویت: 1530 روز

      نسرین عزیزم

      واقعا تحسینتون کردم روح پدر عزیزتون حتما حتما شاد شاد است

      چقدر زیبا توصیف کردید مراسم پدرتون را

      من وقتی پدرم فوت کرد هنوز دیدگاهم در مورد مرگ از دست دادن بود و من هم مثل همه اشک ریختم و حالم بد بود حتی تا شش ماه تو افسردگی رفتم ولی بعدش شروع کردم به خودسازی و وقتی مادرم از دنیا رفت همه به من می گفتند چقدر متفاوت رفتار کردی اصلا گریه نکردم و آرام بودم وجود مادرم را انگار کنار خودم احساس می کردم و واقعا تحسینت می کنم که رفتار متناسب با باورهای خودت انجام دادی

      چقدر تحسین برانگیز است که حتی بنر هم نزاشتید بزنند این واقعا منو شوکه کرد

      من همیشه سوالم این است که چرا در کشورهای دیگر این جور اعلانات نیست یا من می شه ندیده باشم اصلا ندیدم روی دیواری بابت مراسم ختم بنر یا اعلامیه ای باشد

      ولی چرا اینجا در هر خیابان که می روی همچنین چیزی است

      استاد در دوره قانون آفرینش این را ورودی های غلط جامعه نامیدند که باعث عذاب وجدان می شود و اگر فردی که عزیزش سفر کرده است گریه نکند می گن انگار نه انگارشون بود

      یک داستان مولانا دارد که یک نفر سه فرزندش را از دست داده بود و گریه نمی کرد همسایه ها گفتند ما که همسایه هستیم ناراحت هستیم تو چرا برای فرزندانت گریه نمی کنی گفت: وقتی آنها در کنارم بودند فقط زمانی که پیش من بودم وجود آنها را حس می کردم ولی الان هر لحظه در کنار من هستند بنابراین لازم نیست ناراحت باشم

      منم وقتی دیدگاهم نسبت به مرگ عوض شد دیگر از مرگ عزیزانم ناراحت نشدم و دقیقا شما را درک می کنم

      واقعا از کامنتتون لذت بردم مطمئنم پدرتون بهتون افتخار می کند روحشون شاد

      همیشه شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سپیده سیف گفته:
    مدت عضویت: 932 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جانم که همیشه عالی فیلمبرداری میکنه

    وسلام خدمت دوستان گلم

    خداروشکر بابت یک فایل سفر به دور آمریکای زیبا تمیز وجذاب

    استاد عزیزم نوش جانتون بابت گوشتی که خریدید بنده مبلغ خریداری شمارو به تومان زدم توی ماشین حسابم دیدم چند میلیون شد و خداروشکر کردم که انقدر شما ثروتمندید و تحسینتون کردم(خداروشکر بابت این همه نعمت ثروت وفراوانی در جهان هستی که هر روز بیشتر و بیشتر میشه)

    بابت به سرعت پذیرفتن هر موضوعی که توی دنیا رواج داره یا بین تک تک ما آدما میخوابم بگم که من خودم همینطوری بودم یادم میادکه ما حدودا 10الی 15سال قبل به روستای دوران بچگی مامانم میرفتیم یکی دونفر از اعضای فامیل که همیشه باهاشون همسفر بودیم میگفتند اینجا جن داره،اینا چندین سال پیش مادر بزرگمون رو توی حمام یه جن می شستش یا نفر دید توی حمام داره صدای آهنگ وقص میاد میره تو میبینه جنا عروسی دارند و اتفاقا غذاشون عدس پلو هست و میبینه تمامشون پاهاشون سم داره .یکی از اعضای فامیل میگفت من وقتی خیلی کوچیک بودم توی تاریکی شب یه جن پام رو گرفت وهزاران وهزاران داستان شبیه این یا هرچیزی استاد عزیزم بابت حتی خود ثروت چقدرهم چه باورهایی به ما القا کردند که الان خیلیا توی شرایط بدی قرار گرفتندفقط وفقط بخاطر بی حوصلگی یا به حمل کشیدن افکار وباورهای اجدادمون بوده وهست.

    من از وقتی وارد دوره ی12قدم شدم که توی جلسه ی قرآنی شما استناد آوردین که خیلی از بندگان خدا به جای اصل موضوع میرن دنبال فرعیات.

    به جرات میتونم بگم من بی نهایت برای مقطع زمانی دنبال فرعیات بودم در حدی که بعضی مواقع کلافه میشدم وخیلی ترسو بودم ولی از وقتی این دوره 12قدم رو‌شرکت کردم سعی میکنم هر حرفی رو به سرعت باور نکنم یا حداقلش تحقیق کنم یا حواسم رو پرت کنم تا نشه یک باور مخرب دیگه توی وجودم

    ولی انصافا کار سختی هست ولی دارم سعی میکنم که توی این زمینه موفق باشم هرچند خدای مهربانم همیشه کنارمون بوده وهست .الهی شکرت

    راستی مریم جان من عاشق آشپزی کردن شما هستم حتما فیلمش رو بگیرید وقتی توی سفر هستین و همچنین عاشق تمیز بودن شما توی کارهای خونه هستم و سعی میکنم منم مثل شما مرتب وتمیز باشم هرکجا که میرم یا هرکجا که هستم تا خدا من رو به جاهای تمیز هدایت کنه.

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    آزاده کاکاوندی گفته:
    مدت عضویت: 1463 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد و یار بهشتی اش

    سلامی به خود مقدسم که هر روزم و هر لحظه م بهشتی شده

    سلام به دوستان بهشتی م که زندگی شان این روزها با بهشت خدا گره خورده

    خدای مهربانم تو را هزاران بار شاکرم که زندگیم هرروز بهشتی تر میشه به وسیله خودت و دستان زیبای بهشتی ات

    هرروز که میگذره بیشتر خداراشکر میکنم وارداین بهشت شدم و بیشتر عاشق استاد میشم و دوستان بهشتی ام

    الان اتفاقی اومدم سایت دیدم یهو فایل جدید اومده اینم از هدایت خداونده و خیلی خوشحال شدم خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    استاد نماد فراوانی و ثروته و من چقد تحسین میکنم شمارو که هر چیزی رو که لازم داشته باشید بدون ترس و نگرانی میخرید بدون نگاه کردن به قیمت واقعاا تحسین میکنم شمارو

    شما لیاقت زندگی در بهترین و توحیدی ترین و ثروتمندترین کشور دنیا رو دارید استاد عزیزم

    چقدر این فروشگاهای امریکا نماد فراونی اند هرجه رو بخاهی از شیر مرغ تا جون ادمیزاد داره.این همه خرید گوشت 167 دلار حدود 8 میلیون برای چند روز خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    واقعا امریکا همه چیزش تحسین برانگیزه حتی تمیزی فروشگاهاش و خریداش چه راحت و آسانه که لازم نیست برای خرید هر وسیله ای به چند فروشگاه مختلف بری چون اینجا داخل یه فروشگاه همه چی داره و این نشون ارزش و احترامی که مردم برای خودشون قائل شدند

    استاد در مورد سوالی که پرسیدید حتی خود شما بارها میگید اقا در مورد حرفای منم برید تحقبق کنید حتی قران گفته در مورد قران و آیه هایی که توشه برید تحقبق کنید و همین جوری نپذیرید که کی چی میگه این یک قانونه و شما چقد قشنگ استاد هم برای ما توضیح میدید این مطلبو هم خودتون رعایت میکنید تحسینتون میکنم بارها شده خود من آیه هایی ک در سایت گفتید و درسهایی که میدید تو قران بهش رسیدم و گفتم عه حرفای استاد دقیقا همینه ینی تمام دوره ها و صحبتهای شما در مورد قوانین داخل قرآنه نه چیزی خارج از آن

    «و لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» یعنی از چیزی که به آن علم نداری [بلکه برگرفته از شنیده ها، ساده نگری ها، خیالات و اوهام است] پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل [ که ابزار شناخت علم واقعی اند] مورد بازخواست اند(اسرا ایه 36)

    استاد چنددسال پیش یادمه آقای مجید مجیدی کارگردان معروف تلوزیون یه ماجرایی رو تعریف کردند که الان شما این مبحث صحبت کردید رو یادم افتاد حالا ماجرا رو مینویسم ماجرا از این قراره

    «برای تهیه قسمتی از یک فیلمم به روستایی در شمال کشور رفتیم. بخاطر اینکه نخواهیم مسافتی را تا امامزاده‌های اطراف طی کنیم و بچه‌ها اذیت نشوند یک اتاقک کوچک شبیه امامزاده بنا کردیم و چند بازیگر نقش‌های خود را در آن قسمت ایفا کردند. بعد از پایان فیلمبرداری چون یک بنای معمولی بود آن را جهت لانه‌گزینی پرندگان سالم رها کردیم و رفتیم. حدود دو سال بعد خبردار شدم امامزاده ساختگی‌مان تبدیل به زیارتگاه مهمی شده است. اول باور نکردم اما جهت حصول اطمینان به آن روستا سفر کردم، دیدم واقعیت دارد. برای روشنگری با اهالی صحبت کردم و گفتم این اتاقک را ما بخاطر تهیه فیلم شبیه امامزاده درست کرده‌ایم، اما دیدم مردم خصوصا پیران و بزرگان محل به شدت ناراحت شدند و حرف مرا توهین تلقی کردند و به گونه‌ای افراطی و احساساتی آن اتاقک را یک امامزاده شفا دهنده می‌دانند دیدم اگر بیشتر پافشاری کنم احتمال دارد صدمه ببینم. مصلحت دیدم که با اداره اوقاف آن منطقه صحبت کنم تا از آن طریق مردم را از این جهل برهانم…»

    هرچند که ایشون بعدها به هر دلیلی تکذیب کردند و گفتنند من همچین چیزی نگفتم دلیل تکذیبشم ما وارد بحثش نمیشیم اما به هرحال خیلی از مردم چنین اعتقادی دارند و هرچیزی رو بدون تحقبق باور میکنند و اینم ریشه در باورهای مذهبی که به خورد ما دادند

    که چقد خرافات تحویل ما دادند چقد باورهای مزخرفی که به جای توسل به خدا شرک ورزیدند به غیر خدا

    البته در مورد سوالی که پرسیدید من اینو یادم اومد

    یا زمانهای قدیم یه بیماری مثل ابله یا هرچیزی شایع میشد طرف رو میکشتند میگفتنند همه ما هم از اون بیماری میگیریم چون علم این کار و نداشتنند

    و خیلی مثالهای دیگه که من اینارو یادم اومد

    سپاسگزارم استاد که میگید هرچیزی رو در موردش تحقیق کنید و همین جوری تعریف نکنید

    چقدر این جاده زیباست باور کنید هرلحظه این جاده منو یاد مسیر صحنه به بیستون و کرمانشاه میندازه فک کن تو این مسیر بری و اهنگ کوردی شیرین شیرین بزاری (پیشنهاد میکنم زیاد این اهنگو گوش ندید )چون غمگینه ها ولی قشنگه ولی من اینجا یه تیکشو برای شباهت این جاده میزارم قسمت مثبتشو

    شیرین و شیرین؛ شیرین گشت که سم

    ترجمه: شیرین همه کسم

    نازار شیرین ناز شیرین؛ شیرین گشت که‌ سم

    ترجمه: شیرین نازنین؛ شیرین همه کسم

    عشقِ تو داسه تیشه وه دسم

    ترجمه: عشق تو؛ تیشه به دستم داده

    همگی در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 829 روز

      بنام الله مهربان

      سلام و درود بر آزاده (نجیب و اصیل ، صالح ،حلال زاده )

      سلام بر خواهر ارزشمندم

      بر جواهر گرانبها (من همیشه نقطه ی خواهر می افته میشه جواهر

      حالتون عالی و متعالی

      خیلی دلم واست تنگ شده و امیدوارم در زمان و مکان مناسب و در بهترین حالت زیارت کنم شما رو ،

      خیلی تحسین میکنم شما رو برای تعهد که دادی ،

      چه مثال خوبی زدی ،

      بازم انرژی مثبت و حال خوب گرفتیم از کامنتت،

      و از این آهنگ کردی، و چقدر ریز بینانه و کنجکاو

      و باهوشی، حساب کردی چقدر میشه خرید استاد خوبان رو …

      منم همین طور کنجکاوم

      اگه برای ثبت نام برم جایی حالا (هر کجا ) باید بدونم چند کارمند داره،

      فامیلی شون رو میپرسم

      چندتا قسمت داره، و کی مسئول کجاست….

      خواستم تشکر کنم ازت بایت کامنت های که برام می نویسی ، و کلی حال خوب انتقال میدی …

      من حقیقتش برای دوستان می نویسم دوست دارم جواب بگیرم…

      بی نهایت ازتون سپاسگزارم

      خواهر عزیزم

      خیلی خیلی دوست دارم و

      بی نهایت عاشقتم.

      خدارو شاکرم برای وجودت آزاده ی عزیزم

      بعضی مواقع میگم کاش بودم پیش دوستان و اگر کاری داشتن با جان و دل انجام بدم براشون.

      هر کجا هستی

      سلامتی

      ثروت

      و حال خوب رفیق،

      همیشگیت.

      سایتون برقرار

      لطفتون مستدام .

      فرشته ی نازنین

      روزها و لحظه هات با عشق و خوشبختی

      و هر لحظه از زندگی

      رو به سوی بهتر شدن

      و سعادت قدم برداری.

      و هر دقیقه و ساعت

      به کامت باشه .

      و به شادی بگذره برات

      مواظب خودت باش.

      دوست دارم و عاشقتم

      جواب کامنت های قبلی رو براتون با عشق نوشتم. (احتمالا این کامنت زودتر به دستت برسه .دختر نازنین – خواهر گرانبها )

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        آزاده کاکاوندی گفته:
        مدت عضویت: 1463 روز

        سلام بر سید جان عزیز و دوست داشتنی

        بازم سپاسگزارم که برام کامنت نوشتی و حس و حال خوبتو برام به اشتراک گذاشتی

        منم امیدوارم در زمان و مکان مناسب همو ملاقات کنیم که مطمینا زمانش نزدیکه

        گفتی من وقتی کامنت میزارن دوست دارم طرف مقابلم پاسخی بده البته منم دوست دارم اما پیگیر نیستم که حتما جواب بده میگم همین که من توجه میکنم به نکات مهم اون کامنت و اینکه حس طرف مقابل تحسین میکنم خودش توجه به زیبایها و نیکیهاس

        ینی اگ جواب دادسپاسگزار میشم ازش اگرم با ستاره لایک کرد بازم سپاسگزارم مهم بیان حس و حال خودمه ینی انتظاری ندارم در اصل از طرف مقابلم و حس و حال خودمو در اولیت قرار میدم هرچند خیلی دوست دارم جوابی داده بشه ها و این ذات انسانه مورد توجه قرار داده بشه برای دیگران

        هرچی در پایان دعا نوشتی هزاران برابرش نصیب خودت عظیم عزیز

        منم دوست دارم و عاشقتم عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 829 روز

          بنام خالق زیبایی ها

          سلام خواهر عزیزم

          آزاده ی دوست داشتنی

          بی نهایت دوست دارم

          مرسی که برام نوشتی

          خیلی خیلی دلم برات تنگ شد . حقیقت

          خیلی خیلی دوست دارم زودتر ببینمت نمی دونم چرا ؟ مخصوصا این روز ها

          حس و حالم قابل بیان نیست. و یک احساس عجیبی ( همراه با آرامش ) سرتا سر وجودمو گرفته . خیلی تصمیم نگرفته داریم ما انسانها و همیشه بلا تکلیفم.

          ما اومدیم توی این مسیر و این قافله ی عشق .

          که خودمون با خودمون باشیم و هدف همون مشخص و تصمیم های بگیریم و اجرا کنیم و تکلیفمون با خودمون روشن بشه.

          میخام یک تصمیم بگیرم . و بر ترس هام غلبه کنم . خیلی به دعاهای شما احتیاج مبرم دارم.

          من همان طور که در الگوهای تکرار شونده گفتم .من اگر کسی ازم تشکر نکنه زود جوش میارم و فک میکنم کار منو بیهوده میدونه و براش ارزش قائل نیست.

          باور کن بعضی مواقع شده طرف ازم تشکر کرده و صادقانه گفته بهاشو ندارم بدم. (صداقتش که جای خود دارد )

          تشکر رو ترجیح دادم.به پول .

          البته خوب بعضی مواقع نمیرسی و ممکنه یادت بره . ولی تا جایی که بتونم از طرف تشکر میکنم .

          خصلت های خوبی دارید و توی کامنت قبلی برات نوشتم و شاید شما خودت متوجه نشی ولی من کاملا میتونم ببینم و لمس کنم .

          مرسی ازت که برام نوشتی و حال خوب انتقال دادی . امیدوارم هر چه زودتر لحظه دیدارمون فرا برسه و ببینمتون.

          (لحظه دیدار نزدیکه)

          منم با بهترین احساسم

          و بهترین حالم و با تمام وجودم

          میگم دوست دارم

          و عاشقتم.

          خیلی برات حرف دارم بزنم .

          بهترین بهترین ها رو برات آرزو میکنم.

          مواظب خودت باش .

          روز تون پراز احساس خوب

          این کامنت رو زمانی می نویسم که سریال سفر به دوره آمریکا روی سایت اومده. قسمت 198برو ببین که پر از آگاهی های ناب هستش )

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: