سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

«الهی در دلهای ما جز تخم محبت مکار و بر جان‌های ما جز باران رحمت مبار» ؛ «الهی نوازنده غریبان تویی و من غریبم، دردم دوا کن که تویی طبیبم» ؛ «الهی اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به موری محتاجم» ؛ «الهی اگر دوستی نکردم، دشمنی هم نکردم ، اگر بر گناه مصرّم ، اما بر یگانی مقرّم» ؛ «الهی، الهی، چه کنم تا تو را شایم و خون دل از دیده بپالایم؟» ؛ «الهی هر کس از آنچه ندارد مفلس است و من از آنچه دارم…» ؛ «الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز به فضل تو پناهم نیست…» ؛ «الهی بر سر ما خاک خجالت نثار مکن و ما را به بلای خود گرفتار مکن» ؛ «الهی، الهی، دانایی ده که از راه نیافتیم و بینایی ده که در چاه نیافتیم» ؛ «الهی نگاه دار تا پشیمان نشویم و به راه آر تا سرگردان نشویم» ؛ «الهی، تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند» ؛ «الهی، عبدالله در این بساط پیاده مانده است ، رخ بر هر که می آورد اسب بر او میدوانند…» ؛ «الهی اگر کاسنی تلخ است از بوستان است، و اگر عبدالله مجرم است از دوستان است» ؛ «الهی اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد، گندم او را که روزی کرد؟» ؛ «الهی چون حاضری چه جویم و چون ناظری چه گویم؟» ؛ «الهی، جمال تورا ست، باقی زشتند، و زاهدان مزدور بهشتند» ؛ «الهی گل بهشت در نظر دوستان تو خار است، و جوینده تو را با بهشت چکار است؟» ؛ «الهی، من به حور و قصور ننازم، اگر نَفَسی با تو پردازم، از آن هزار بهشت برسازم» ؛ «الهی، الهی، روزگاری تو را میجستم خود را می یافتم، اکنون خود را میجویم، تو را می یابم» ؛ «الهی، بیزارم از آن طاعتی که مرا به عُجْب آرَد ، بنده آن معصیتم که مرا به عذر آرَد» ؛ «الهی، دستم گیر که دستاویز ندارم، و عذرم بِپْذیر که پای گریز ندارم» ؛ «الهی، چون توانستم ندانستم ، و چون دانستم نتوانستم» ؛ «الهی، مَکُش این چراغ افروخته را ، و مسوز این دل سوخته را، و مَدَر این پرده دوخته را و مران این بنده نو آموخته را» ؛ «الهی، الهی، به حرمت آن نام که تو آنی، و به حرمت آن صفات که چنانی، به فریادم برس که میتوانی…» ؛ «الهی ای بود و نابود من تو را یکسان، از غم مرا به شادی برسان» ؛ «الهی، الهی، اگر چه شب فراق تاریک است، دل خوش دارم که صبح وصال نزدیک است، پس دست در عشق زدم هرچه بادا باد… » (مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری)

سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته گرانقدر و دوستان نازنینم در خانواده توحیدی‌ عباس منش. چند وقت پیش از یه سایت مناجات های خواجه عبدالله انصاری رو با صدای استاد فریدون فرح اندوز رو دانلود کردم و هر از گاهی میبینم و کلی ازش لذت میبرم. گفتم براتون بنویسم، اگه خواستید تصویریش توی سایتهای داخلی هست. شاید اگه خواجه عبدالحمید امیری هم کمی در مسیر بندگی و توحید ثابت قدم تر باشه، بتونه مثل خواجه عبدالله انصاری مناجات‌های بینظیر و دلچسبی با خداوند داشته باشه.

بازم یه فایل بینظیر و شگفت انگیز دیگه و جلوه های دیگه از قدرت و خلقت بینظیر فرمانروای وهاب عالم. از همون ابتدای شروع فایل همه زیبایی بود و شگفتی. وقتی خداوند در آیه اول سوره جمعه میگه: «یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» (آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، خدا را میستایند، خدایی که فرمانروای هستی و بی نهایت پاکیزه و توانای شکست ناپذیر و حکیم است)، شاید توی این تصویر ابتدای فایل بشه اونو درک کرد. صدای آب،صدای باد توی شاخه درختان و صدای پرنده ها و این انرژی مثبت توی طبیعت و این جریان هدایت و رشد و زندگی که در طبیعت وجود داره همه و همه تسبیح گو و تائید کننده قدرت و یگانگی و عظمت خالق بی همتاست اعْمَلُوا آلَ دَاوُدَ شُکراً وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِی الشَّکورُ و چقدر کم هستن کسانی که بتونن حقیقی شکرگزار باشن. اعتراف میکنم نامبرده در شکرگزاری خیلی خیلی خیلی کوتاهی می‌کنه، بهترین شکرگزاری ها رو زمانی مینویسم که میگم خدایا من حتی بلد نیستم شکرگزاری بنویسم، میشه لطف کنی یه شکرگزاری به قلبم الهام کنی تا برات شکرگزاری بنویسم ، بعد در ازای شکر من، نعمت و شخصیتم رو گسترش میده درحالیکه تا چند ثانیه قبلش من ناتوان بودم از شکرش، و شکر رو خودش بهم یاد داده بود. خود شکرگزاری هم نعمت خداست که اون هم تکامل لازم داره. (انگار یه معلمی که میاد میبینه شاگرد تنبل کلاسش هیچی بلد نیست توی برگه امتحانی بنویسه و دونه دونه جوابها رو بهش میگه، اینو بنویس ازت میپذیرم، اینو بنویس قبول میکنم، اینو بنویس اینو بنویس تا نمره بیشتری بگیری ،اخر سر میگه آفرین شاگرد خوبم، بفرما اینم نمره بیست، خدایا کدوم نمره بیست؟ اینا رو که خودت بهم گفتی تا نوشتم، من که میدونم این بیست رو تو بهم دادی و خودم نگرفتم …)

«سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟ ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود»

«بر درِ شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد ؛ گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود»

«رشتهٔ تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار ؛ دستم اندر ساغر ساقیِ سیمین ساق بود»

واقعاً چقدر با استاد عباس منش موافقم که می‌گفت این صحنه و این طبیعت و این تجربه رو‌ چقدر میشه قیمت گذاشت؟ خدایا هزاران هزار مرتبه شکر و سپاس و ستایش میکنم به درگاهت و من از شکر نعمت های بینهایت و زیبایی های بی پایان تو ناتوانم.

اونجایی که استاد عباس منش و استاد شایسته در مورد پیاده روی و سلامت جسم صحبت میکردن یاد یه نکته ای افتادم در خصوص سلامتی. علت نفس نفس زدن های ما در زمانی که به کوه میریم چیه؟؟ مثل اونجایی که صدای نفسهای خانم شایسته میاد. این یه فرایند طبیعی و هوشمندانه بدن هست که با اختلاف ارتفاع سرعت تنفس رو میبره بالاتر. استاد عباس منش و استاد شایسته از فلوریدایی اومدن که تقریباً همسطح دریاست و کولورادویی که بلندترین ارتفاعاتش به 4400 متر میرسه. این اختلاف ارتفاع نتیجه اش میشه رقیق تر شدن چگالی و افت جزئی فشار هوا و جذب کمتر اکسیژن، که با کوچکترین فعالیت فیزیکی، بدن به نفس نفس می‌افته. چند روز که توی این ارتفاع بمونن و هر روز فعالیت فیزیکی داشته باشن، بدن برای بهبود اکسیژن رسانی میاد تعداد گلبولهای قرمز خودش رو بیشتر می‌کنه تا شخص تو حین فعالیت با کمبود اکسیژن و ضعف و ناتوانی مواجه نشه. خدای بینظیر و زیبای ما به چه زیبایی این فرایند طبیعی بدنمون رو در حالت تعادل قرار میده بدون اینکه ما متوجهش بشیم یا در اون کنترل و دخالتی داشته باشیم. این یعنی وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا که من بر تعداد گلبول های قرمز خودم احاطه و کنترل ندارم ولی خداوند احاطه و کنترل داره. من نمیتونم درخت‌های این جنگل رو بشمارم ولی خداوند میگه هیچ برگی بی اذن و اراده و اطلاع من در همه این سیاره به زمین نمیافته. اون احساس راحتی و فرش بودنی که استاد شایسته در موردش صحبت می‌کنه که نیمه شب آدم رو بیدار می‌کنه ناشی از همون افزایش اکسیژن رسانی خون هست، در کل کمی افزایش سطح اکسیژن خون باعث نشاط و شادابی میشه (همون تاثیر نفس عمیق کشیدن)

یکی از زیبایی های خلقت خداوند همین سگ آبی یا همون beaver هست که استاد عباس منش در موردش صحبت کرد. حالا بماند که برام سوال شده چرا بهش میگن سگ آبی در حالیکه این بزرگوار از دسته موشها و جونده هاست. عاشق آبه و تا یه جریان جزیی از آب رو میبینه بلافاصله روش یه سد احداث می‌کنه. بیور نماد علوم مهندسی و ساخت و ساز در بین حیواناته. حتی توی انیمیشن ها معمولاً بیورها همیشه در حال ساخت و ساز هستن. حالا تاثیرات این کار چیه ؟؟ پشت سد این آقای بیور یه زیستگاه و اکوسیستم جدید درست میشه. بخشی از این آب در حرکت جذب سفره های آب زیرزمینی میشه، و کلی موجودات دیگه میان از این آب بهرمند میشن. این آقا یا خانم بیور بزرگوار فقط کار و مأموریت خودش رو انجام میده، در بالاترین سطح و بهترین توان خودش و این همه منفعت برای طبیعت ایجاد می‌کنه. (حتی لحظه ای هم از تلاش دست برنمیداره، که حالا سدمون رو ساختیم بریم بازنشسته بشیم. یا بابام برام یه سد ساخته من دیگه نیازی به سدسازی ندارم) با عین حال نه ادعایی نسبت به بقیه حیوانات داره که چرا از دریاچه من آب خوردین، نه تو کارش کوتاهی می‌کنه. همه موجودات جهان اومدن که ماموریتشون رو با نهایت توان و بالاترین کیفیت انجام بدن، ولی من انسان که ظاهراً هم اشرف مخلوقات خداوند هستم هیچ کار مفیدی نمیکنم یا هنوز کار نکرده نگرانم اگه من کار کنم و نتیجه تلاش من رو یکی دیگه استفاده کنه چی میشه، یا مثلا من این نتیجه رو کسب کنم از راه خدا دور بشم چی؟ آقا بیخیال، خداوندی که این بیور رو در اوج سخاوتمندی خلق کرده تا به بقیه طبیعت و موجودات منفعت برسونه، تو چرا هنوز هیچ کاری نکرده نگران اینی که چی بوده و قراره چی بشه.

چند روز پیش داشتم در مورد تراک کمپر ها سرچ میکردم و متوجه یه نکته ای شدم. و اونم اینکه یه کمپانی هیولا وجود داره بنام earthroamer توی همین ایالت کولورادوی زیبا که کارش ساختن کمپر های هیولاست که اکثراً روی پلتفورم فورد ساخته میشه از مدل F450 و F650. از قیمت 700 هزار دلار تا حدود 2 میلیون دلار. واقعاً تحسین برانگیزه و کلی آدم ذوق می‌کنه وقتی این برند بینظیر و تراک کمپرها رو میبینه. یه دوره ای روی سایت بود بنام ارزش تضاد. که انگار بنا به دلایلی الان روی سایت نیست. اونجا استاد توضیح میده که تضادها چطوری انسان رو به این وضوح میرسونه که خواسته ما چیه. احتمالا وقتی در گذشته افرادی که توی همین کولورادو زیبا میخواستن برن طبیعت گردی، متوجه چالشها و تضادهای خودشون برای طبیعت گردی شدن، به این وضوح در مورد خواسته هاشون رسیدن که چیو واقعاً میخوان، و در نتیجه یه کمپانی ارزشمند شکل گرفته که با پاسخ دادن به نیاز آدمها، کلی ثروت تولید کنه. (شرایط جغرافیایی هم در شکل گیری این بیزینس ها بی تاثیر نیست ، یه مقایسه کنید با فلوریدا که چقدر دریانوردی و حوزه کشتیرانی و انرژی فعالتره)

الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این سرزمین پر از نعمت و ثروت و زیبایی. الهی صد هزار مرتبه شکر.

قَدْ کَانَ لَکُمْ آیَهٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتَا ۖ فِئَهٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَأُخْرَىٰ کَافِرَهٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ ۚ وَاللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشَاءُ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصَارِ (در آن دو گروه که به هم رسیدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى‌جنگیدند و گروهى دیگر کافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خویش مى‌دیدند. خدا هر کس را که بخواهد یارى دهد. و صاحبنظران را در این عبرتى است.)

از درگاه جان جانان رب العالمین برای همه اعضای این خانواده و خودم رشد و اوج گرفتن در مدار توحید و شکرگزاری رو درخواست میکنم.

فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

In God we trust