سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 204 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

بنام الله رب السماوات و الارض خدای آسمانها و زمین خدای خالق و فرمانروا و پادشاه کل هستی. خدای بزرگ و مهربان را شاکرم که هدایتم میکنه دم به دم و لحظه به لحظه و با زبان نشانه ها و طبیعت و حال و همه جور و به همه راهی در حال صحبت با بندگان هست و در حال رساندن آگاهی ها به دل و قلب و وجود مومنین هست. خداوندی که با نشان دادن همزمانیها که این هم یکی از راههای ارتباط آن خدای منزه و یکتا با بندگانش که اولین شرط اون خواستن است. اینکه ما بخواهیم ببینیم بخواهیم صداش و راههاش رو ببینیم که اول قدم باور خداست اینکه باورش کنیم و درب وجودمون رو برای هدایت خدا الله رب العالمین باز بگذاریم با حال خوب با امید با باور به فراوانیها با اینکه هر لحظه بخواهیم و سعی کنیم حالمون رو خوب نگه داریم و از خدا بخواهیم و بخواهیم و سعی کنیم و بخواهیم و سعی کنیم تا آنجایی که بفهمیم خواستن از او از خدایی که در همه جا هست همان خدایی که در وجود ما هم هست و مومنین به الله رب جهان و جهانیان این رو باور دارن و میدونن که به محض خواستن اجابت میشود و هدایت میاید و راه نشان داده میشود. رابطه ما با خدا درموقعی که ایمان در وجودمان و باور به هدایت و قدرت و مهربانی و دهندگی خدا داشته باشیم در حقیقت رابطه با حقیقت وجودی خودمان است و جالب اینه که موقعی میتونیم با خدای وجود خودمون که در همه انسانها و در همه جا و تمام موجودات وجود داره اینه که به خالق و هدایتگر و رب جهانیان ایمان و باور داشته باشیم. این باور که قدرتمنده بی نهایت قدرت و راه حل داره. این باور به قدرت و توانایی او راه ارتباط با خدا در درون و بیرون از وجود ماست. بعد از این که در وجود خودمون درک کنیم و صداش رو بشنویم و باورش کنیم که در وجود ماست باور به اینه نزدیکه در وجود ما سکنی گزیده و با تقویت این باور و دیدن نشانه ها و خواستن و خواستن و خواستن و همیشه خواستن و تقویت باور به وجود اون در درون، لحظه لحظه خدای درون را بیشتر میپذیریم و دست خدا رو باز میگذاریم برای اینکه ما رو هدایت کنه و جالب ابنه که این روند تا موقعی ادامه داره که ما ازش بخوایم و نیاز داشته باشیم به او و درواقع نیازمون رو اصولا و از بیس بفهمیم که ما به هر خیری که از جانب او به ما برسد فقیریم و روی نیاز داشته باشیم البته فقط به درگاه بی نیاز واحد قادر وهاب بزرگ و مهربان.

استاد عزیزم سلام دارم نزدیکتر میشم لحظه به لحظه به اون لحظه ای که ببینمت استاد و برادر عزیزم و همینطور به خانم مریم یکتا پرست سلام دارم.

استاد عزیزم معمولا توی هر متنی که لازمه که بیام بنویسم به خودم یاداور میشوم که شما استاد عزیز و مومن به الله رب السماوات و الارض واقعا دست خداوند شدید برای من و خداوند من رو با صدای بلند صدام کرد و به سوی استادی چون شما هدایتم کرد استادی که خالصانه و از جنس عشق و با دلش حرف میزنه و انقدر از جنس خداست صدا و حرفها و عملهاش که لاجرم به دل مینشینه.استاد بعضی وقتها اونقدر فوقالعاده و شگفت انگیز تابلو میشه که داری از رب اعلی میشنوی و آگاهی ها رو بیان میکنی که خنده شوق از تمام وجودم میاد خنده ای که از شعف و خوشحالی سرچشمه میگیره و میگم نگاه کن چقدر فوقالعادست چقدر جذابه این پدیده.

استاد من چندوقته حدودا شاید یک هفته یا ده روزه که ابن آگاهی ها رو نیت کردم بگذارم توی دوره قانون آفرینش یا دوره شناخت قوانین زندگی و کامنت کنم نیت کردم و از خدا خواستم بگذارم یا نه خدا با زبان حس و اشارات گفت بزار ولی الان نه منم گفتم چشم پس زمانشو خودت هدایت کن که بزارم بعدش هم خدا گفت باشه. خلاصه دیشب بعد از اینکه این فایل سفرنامه رو دیدم و کلی لذت بردم به لطف خدا، خوابم گرفت و امروز دوباره خدای بزرگ و مهربان رب السماوات و الارض و ما بینهما به زبان حس به من گفت دوباره ببین خلاصه الان که دوباره پلی کردم به محض پلی کردن یکباره آگاهیها رو به طرز شگفتی آوری ریخت توی ذهن و قلب و دستام تا بنویسمشون و هدایت کرد و هدایت کرد و هدایت کرد. خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

ادامه: من به لطف و هدایت الله چند روز پیش برای بار چندم شاید صدم شاید هزارم نمیدونم یاد اون آیه ای که خداوند میفرماید هنگامی که بر سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص می‌خوانند (غیر او را فراموش می‌کنند)؛ امّا هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می‌شوند افتادم بعد. هم اینک از خدای خودم هدایت میخوام برای درک و ثبت آگاهیهام.

آگاهیهایی که به لطف خداوند به اون هدایت شدم اینه که ما اصولا بعد از مراحلی که گفته شد اینه که خواستن ما از خداوند عین ایمانه و یکی از راههای یاد او بودن و در فرکانس بندگی خدا و نه شرک باشیم همین خواستنه از خدا. من همیشه در ذهنم نسبت به این آیه ابهام وجود داشتکه خوب الان اینا توی کشتی وقتی در دریای متلاطم قرار میگیرند از خدا میخوان مگه چه اشکالی داره خوب پس باید از کی بخوان بنده ها یا اینکه به خودم میگفتم چرا خدا ناراحته از اینکه اینا خواستن ازش که نجاتشون بده! این نتیجه گیری از آیه ها به دلیل باورهای غلطی بود که داشتم. و مساله اصلی اینه که خدا میگه چرا میزارید تا به اینجا بکشه که کشتی زندگیتون توی دریای متلاطم زندگی در خطر هزاران نوع شکستن بیوفته و بعدش میخواید از من، چرا همون اول که احساس میکنید مشکل دارید و اول مشکلاته نمیخواید از من، یا اینکه چرا همیشه نمیخواید تا اصلا به اون وضعیت هم دچار نشید که بعدش توی این شرایط گیر کنید تا اینکه بخوام اینطوری یادتون بندازم که منو صدا کنید و ازم بخواید، یا چرا همیشه بهترینها رو نمیخواید از من. ینی من از این آیه احساس میکنم خدا داره میگه من دوسدارم همیشه از من بخواید لحظه لحظه بخواید؛ که با خواستن از من نه اینکه همیشه به یاد من که خدا و رب جهان و جهانیانم هستید بلکه ننگ شرک رو از خودتون دور میکنید ینی نه تنها از من که یگانه خدا هستم و بی نهایت قدرت دارم میخواید و همواره با خواستن به یاد من هستید بلکه از شرک نجات پیدا میکنید و از شرک به دور هستید. جالبه که آخر آیه میفرماید که باز مشرک میشوند ینی میگه دیدن که من کمکشون کردم ولی باز هم سراغ دیگران میروند و از دیگران میخواهند و مشرک میشوند به جای اینکه از من کمک بخواهند و خواسته هاشون رو به جای اینکه به من بگن که تنها حقیقت و خالق جهان هستم از غیر از من میخوان آخه مساله اینه که خواستن ما از غیر آخه اصولا فایده ای هم نداره و ازینجا میفهمیم که راه درست رو داره به ما گوشزد میکنه.

استاد، به نظر من شرک در اینجا معنی پیدا میکنه بسیار زیبا خداوند توی این آیه توضیح داده. این هست که خواستن از خدا عین ایمان و توحیده و عید عبادت و رستگاریه و تمام معناها درباره خداپرستی و توحید در اینجا به حقیقت میپیونده. خدا از ما میخواد که ازش درخواست داشته باشیم و ارتباطمون رو با خواستن باهاش بهتر و بهتر کنیم.

این اگاهی که به لطف و فضل خدا به من عطا شد ادامه داشت که در همینجا به طرز عجیبی بقیش یادم رفت.ینی دیگه بسه… چشم خدایا خدایا یا رب العالمین ای ارباب سپاسگزارم خدایا شکرت.

حالا بریم سراغ سفرنامه. استاد اون صحنه ای که آب ماشینتون تموم شد و رفتید و هدایت شدید به لطف خداوند تا اون بنده خدا رو دیدید و اون کار و زندگیشو ول کنه تا شما رو ببره درب خونش و آب رو دراختیارتون بگذاره، من رو این صحنه از این قسمت از سریال واقعا گرفت. شما که اولین بارتون بوده رفتید اونجا و اولین باری بوده که این بنده خدا رو دیدید و اصلا نمیشناختیدش ولی خدا هدایتتون کرد و این بنده خدا سر راه شما قرار گرفت تا خدا براتون آب ماشینتون رو پر کنه. بله. همه جا رو و همه راهها رو خدا بلده و چطورش اصلا به ما ربطی نداره و فقط این به ما ربط داره که خدایی داریم یکتا و قدرتمند که ما رو از هیچ آفرید و به ما نعمت زندگی داد. خدا میفرماید اگر به توانایی من شک دارید برگردید به خلقت خودتون ببینید این سخت تره یا کارهایی که شما فکر میکنید. که از هیچ ما رو آفرید خدایاااااا شکرت خداوندا شکرت خالق ااااا شکرت

سپاسگزارم از اینکه زندگی ایمانی و توحیدی و پر از عشقتون رو به ما هم نشون میدید. در پناه لطف و فضل خداوند باشیم هممون انشاالله.

میبوسمت استاد عزیزم