سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 241 - صفحه 6

206 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی ساربان گفته:
    مدت عضویت: 842 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد خانم شایسته و تمام خانواده عباسمنش

    شروع فایل از پارکینگ بود که بسیار زیبا و بزرگ

    همچنین ماشینها،درختان،آسمان،ابرها،درختچه های زیباو هوای بسیار عالی که از خدا برای تمام نعمتهاش سپاسگزارم

    هنگام ورود به سالن با صدای برخورد توپ به راکت و میز مواجه شدیم که خیلی حس خوبیه

    خدایا شکرت بابت این سالن بزرگ و تمیز

    خدایا شکرت بابت وجود این همه میز و توپ و راکت

    خدایا شکرت بابت وجود استاد که بینظیر بود توضیحاتشون درباره عادات اشتباه که اکثر ما

    به این عادات اشتباه دچاریم،به قول استاد باید سعی کنیم گرفتار عادات اشتباه نشیم و اگر عادات گذشتمون اشتباه بوده رو باید با تلاش و ممارست تغییر بدیم تا بتونیم به هدفهامون برسیم

    خدایا شکرت بابت این خونه تمیز

    خدایا شکرت بابت این گریل نینجا

    خدایا شکرت بابت این سالاد و گوشت

    خدایا شکرت بابت این همه فراوانی

    خدایا شکرت بابت طرز تفکر استاد راجب خونه و لوازمش

    خدایا شکرت بابت بودن همیشگیت که باهامون هستی راهنمایی میکنی نشونه میفرستی برامون

    خدایا توفیق بندگیت رو بهمون بده

    با آرزوی بهترینها برای خانواده عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    پریا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 970 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته ی زیبا

    سلام به همه دوستان هم مدارم

    عیدتونننننننن مبارک باشه

    خداروشکرت به خاطر آسمان آبی رنگ

    خداروشکرت به خاطر آبرهای پنبه آیی

    خدایا شکرت به خاطر چهره ی سرحال و پرانرژی استاد

    خدایاشکرت به خاطر هوای عالی

    خدایا شکرت به خاطر تمیزی شهر حال هوای خوبش

    خدایا شکرت به خاطر سرسبزی درخت ها

    خدایاشکرت به خاطر علاقه داشتن برای هدفی و با انگیزه انجام دادنش

    خدایا شکرت به خاطر به چالش کشیدن خودمون و بزرگ شدن ظرفمون

    خدایا شکرت به خاطر داشتن اعتماد به نفس بالا و تمرین کردن با بهترین ها

    خدایاشکرت به خاطر فراهم بودن امکانی برای رشد و پیشرفتمون

    خدایاشکرت به خاطر این همه انسان ها ی هدفمند و پرتلاش و تشنه ی یادگیری

    خدایاشکرت به خاطر رابطه ی درست و علایق شبیه به هم

    بریم سراغ درس های این قسمت:

    یادگیری اصولی در هرزمینه آیی

    هدف از هر چیزی باید مخلوطی از تفریح ،کنترل ذهن،ورزش و لذت بردن باشه

    رفتاری که خیلی تکرار بشه میشه عادت های ما

    اصلاح کردن عادت های غلط قبل از اینکه برات سخت بشه و بشه جزئی از شخصیتت تا با انرژی کمتر به بهبود برسی

    عادت های اشتباهمون رو بفهمیم و تغییرشون بدیم تا هر روز بهتر و بهتر بشیم

    باور چی بود؟باور فکر هایی هستن که میلیاردها بار تو ذهنمون تکرار کردیم و بهش قدرت بخشیدیم

    باورهای کمک کننده :

    1)قبل از اینکه پول به حسابت بیاد برنامشو نچین که چه جوری خرجش کنی

    2)عادت داشته باش با پول هات رفیق باشی و فقط چیزهایی رو بخری که بهشون نیاز داری

    3)همیشه مقدار بیشتری از درامدتت رو پس انداز کن

    4)یاد بگیر هرچی که در میاری سریع خرج نکنی از پول به شیوه ی درستش استفاده کن

    استاد کلی تحسینتون کردم به خاطر بهبود دادن هاتون در هر زمینه اییی و به چالش کشیدنتون توانایی هاتون در پینگ پنگ حتی با بچه های کوچولو،..

    تحسینتون می‌کنم به خاطر ارتباط گرفتتون

    به خاطر تحسین کردنتون وقتی رقیبتون عالی عمل میکنه

    مریم جان چقدر زیبا شدین چقدر مدل جدید موهاتون بهتون میاد

    مریم جون تحسینتون می‌کنم به خاطر آرامش که دارین به خاطر این صلحی که با خودتون دارین؛

    استاد و مریم جان چقدر عالی با تضاد هود برخورد کردین و راحت هدایت شدین به وسایل با کیفت تر

    و دیدن بهبود ها در هر لحظه

    درس این بخش:

    چطور انتظار داری دیگران برای هر موضوعی رفتار درستی داشته باشن همون رفتار رو داشته باش

    با وسایل دیگران جوری رفتار کن که خودت دوست داری با وسایل رفتار بشه

    انتظار داری خداوند از همه ی جنبه ها تو رو در مسیر درست هدایت کنه ؟

    پس باید در همین مسیری که هستی بهترین خودت رو نشون بدی و بهترین ورژنت باشی

    تا از خداوند انتظار داشته باشی تجربه های بهتری سر راهت قرار بده

    و در آخر تحسینتون می‌کنم به خاطر این رابطه ی عالی که کنار هم دارین پر از آرامشه پر از صلحه پر از احساس خوبه

    چقدر خوبه بهم انگیزه میدین و هم رو تحسین می‌کنید

    و چقدر خوبه هردو در حال پیشترفت هستین و دیگری از دیگری برتری نداره

    خدایا بی نهایت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 944 روز

    به نام خدای رحمان و رحیم به نام خدای سمیع و بصیر

    خدایی که در هر لحظه صدای منو میشنوه این من هستم که با کنترل نکردن ذهنم صدای خدا رو نمیشنوم

    خدایا کمکم کن صداتو هر لحظه واضح تر بشنوم

    سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و مریم بانو مهربانم سلام به دوستان عزیزم

    استاد عیدتون مبارک

    خیلی خوشحالم که امروز هم فرصتی پیدا کردم بیام تو سایت با کلی مهمان و کار زیاد الان همه رفتن برای استراحت من هم گفتم فرصته خوبیه بیام کنار دوستان عزیزم

    سریال سفر به دور آمریکا رو دوست دارم به من انرژی میده هم صدا و تصویر استاد جان و مریم جانم رو ببینم و بشنوم

    از اول تا آخر سریال همش باور مثبت و دید مثبت و فراوانی و شادی نعمت و سرسبزی

    چه از این بهتر از صبح وه بیدار شدیم بعد از صبحونه خوردن مهمانها سفر به دور آمریکا رو گذاشتیم و همه نگاه کردیم

    ناگفته نمونه این مهمونا شاگرد استاد هستن حتی بچه هاشون هم دوست داشتن نگاه کنن و خلاصه کلی انرژی گرفتیم و همش تحسین و شکر گزاری بود

    خدایا شکرت برای این روز بسیار عالی و پر رزق و روزی فراوان

    استادم ممنونتم

    شاگرد شما کبری مشتاقی

    خراسان رضوی شهرستان قوچان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2725 روز

    بنام خدای همواره هدایتگرم

    سلام به دواستادعزیزوبزرگوارم

    سلام به تمامی اعضای توحیدی خانواده عباسمنش

    خداروشکربازم درزمان مناسب باقرارگرفتن این فایل روی سایت هدایتی شدبرای من که قانون رودرعمل ازاستادعزیزم وبانوشایسته ببینم وبهتردرکش کنم، وهمینطورجواب سوالی که درذهنم بود داده شد..

    اول اینکه درک باورفراوانی درذهنم بهترجاافناد که باورفراوانی به این نیست که برق روروشن بزاری کولرروروشن بزاری زمانی که بهش نیازی نیست وبگی که من باوردارم همه چیزفراوانه ونیازی نیست خاموش کنم، این کج فهمی بودکه خودم قبلن داشتم ازدرک فراوانی، الان بهتراین درک روپیداکردم که استفاده درست صرفا صرفه جویی نیست بلکه بااستفاده بهینه ازهرچیزی قدردان وسپاسگزاربودن وداشتن اون چیزهستیم.. حالا اون چیز پول باشه آب باشه یاهروسیله دیگ..

    دوم اینکه وقتی باوراشتباهی که بدنبالش عملکرداشتباهی رودرماشکل میده برای تغییرش بایدصدبرابرتلاش کرد، دقیقا استادامروزانگارمنوراهنمایی کردین که دارم راه رودرست میرم فقط ذهن به مقدارممکنه تا مسیرهای روش جدیددرمغزم شکل بگیره ودرعمل هم بتونم درست استفاده کنم زمان میبره بایدباصبروحوصله پیش برم، اینکه مهم نیست که باشیوه قبلی نتیجه هم داشته ولی هرچیزی اگربااصول درست ساحته بشه شک وتردید نداری دیگ درموردش فقط میدونی که بایدبهبودش بدی ویادگرفتن اصول پله اوله وپله دوم تمرین وتکرارهست، این یکی ازپاشنه های آشیل منه که همیشه برای رسیدن به نتیجه عجله کردم وتمرین کردن انگاربرام کارپوچ وبی فایده ای بنظرمیرسید.. واینکه وقتی شروع کردم به اصولی یادگرفتن درکارم اولش ذهنم نجوامیکرد که ببین فکرمیکردی بلدی ولی هیچی بلدنیستی ورفته بودتوفازمقایسه، اما خداروشکرکه تواین سایت بهشتی قسمتی به اسم به نشانه امروزمن هست ومن هربارکه روی این نشانه میزنم خداوندبه واضحترین شکل جوابم رومیده ونجواهاخاموش شدن، وامروزهم که اززبان شمااسنادعزیزم وبانوشایسته هدایت شدم وهمینطور هم درس سپاسگزاری درعمل یادگرفتم واینکه چطورباورهای جدیدرودرذهنمون بسازیم ویادگرفتم که هرطورمن باجهان رفتارکنم خداوندهم ازطریق جهانشن همون رفتارروبه من برمیگردونه بانوشایسته این جمله تون واقعا طلایی بود. خداروشکربرای وجودارزشمندتون… سپاسگزارم برای این فایل ارزشمندی که گذاشتین

    براتون سفرلذتبخشی روآرزومیکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    آتنا محبی گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    استاد عزیزم سلام .خانم شایسته دوست داشتنی والگوی همیشگی من ودوستان گلم سلام ظهرهمتون بخیر شادی.

    خدارو صدهزار مرتبه شکرت که دوباره باچشمان زیبام فرصت نگاه کردن سریال سفر به دور آمریکا رو داشتم وقتی قسمت اول اومد روی سایت فقط نگاه میکردم از شدت خوشحالی اشک میریختم هم برای دیدن دوباره سریال و دیدن اون همه حیوان زیبای دوست داشتنی مخصوصا اون آهوها و بچه هاشون با رنگ فوق العادشون خدایا شکرت.

    عجب هوای دلچسبیه چقدر ساختمون ورودی زیبا بود .چقدر لذت میبرم از این بچه های دوست داشتنی که باعشق اومدن یاد بگیرن و بنظرم همشون هم خوب بازی میکنن .دارم کم کم به بازی تنیس علاقه مند میشم اونم به خاطر این سریال عالیه.

    استاد وقتی از عاداتای بد گفتین ذهن من بلافاصله گفت خب اتنا تو که عادات بدی نداری ولی یه کم‌بیشتر توی خودم دقیق شدم دیدم یکی از عادات بد من گذاشتن اسم کارتونی رو افراده مخصوصا خانوادم وبیشتر روی برادرم که بالای 200تا اسم کارتونی روش گذاشتم واصلا با اسم خودش صداش نمیکنم واین کار که البته باعث خندیدن اطرافیان میشد وخودمم لذت میبردم الان فهمیدم که این یه عادت بده اسم گذاشتن روی دیگران یه عادت بد دیگه ایی که دارم متاسفانه توی خیابون توی مهمونی ها زوم‌میکنم روی دیگران که طرف چه حرکتی انجام میده ازش یه سوژه دربیارم به دیگران بگم وبازم کلی بخندیدم و وتمسخر کنیم و از اون جایی که من تمرکز میکنم روی این شرایط خب جهان خیلی زیاد من رو توی این موقعیتا قرار داد که اسم بزارم تمسخر کنم وهم خودم بخندم هم اطرافیانم. من واقعا نمیدونستم که اینا عادات بدی هستن شاید بزرگترین دلیلشم این بود که اطرافیان من تقریبا تمام اقوام روی دیگران اسم میزارن اونم اسمای کارتونی که بقیه بخندن ویه این یه چیز کاملا عادیه برامون،عادت بد بعدی من خوردن شیرینی جات هست هر کاری میکنم نمیتونم ترکش کنم که خیلی برام تبعات خوبی هم نداشته ،عادت بعدی تمرکز کردن روی دیگران به بهشون بگم چقدر رفتار شما بده چرا این کار رو کردی چرا فلان جا اونطوری صحبت کردی فقط من بلدم درست وحسابی رفتار کنم وشماها حالیتون نیست.یکی دیگه از عادات بدم اینکه من عاشق غذا خوردنم همیشه ولع دارم مخصوصا اگه غذا خوشمزه باشه دیگه خودمو میکشم از بس میخورم . مطمینم که اکه بیشتر وجود خودمو شخم بزنم عادات بیشتری میاد بیرون ولی الان با دیدن این سریال زیبا این عادات از ذهنم گذشت.

    استاد وقتی اون دستگاه هیولای فوق العاده عالی رو معرفی کردین چقدر لذت بردم از این همه امکانات با کیفییت.اول تحسین کردم قدرت خرید شما رو به راحتی هر جیزی که لازم باشه میخرین دوم تحسین کردم و لذت بردم برای ارزش واحترامی که برای اون جایی که هستن (اون خونه بسیار زیبا )قائلی و گفتین مثل خونه خودتونه ،وازش هم لذت میبرین هم خوب مراقبت میکنین.استاد منم این اخلاق شما ومریم جون رو دارم درسته یه جاهایی از دستم در میره ولی انصافا خیلی جاها تونستم توی این مورد درست رفتار کنم مثلا وقتی میریم خیابون یه چیزی استفاده میکنیم و پاکت اون وسیله رو باید دور بنداریم اگه توی خیابون سطل زباله باشه که میندازم اگر نباشه اون وسیله رو دستم میگیرم ومیارم که بندازم توی سطل زباله خیلی مسخرمم میکنیم که بابا بنداز توی جدول ولی من این کا رو انجام نمیدم وهمیشه میگم خیابون پارک اصلا مکان های بیرون از خونه دقیقا مثل اتاق خواب منن وقتی من برای اتاقم ارزش قائلم که تمیز بدشه برای بیرون هم این ارزش رو قائلم خدا رو شکر میکنم که این اصول رعایت کردن ،ارزش قائل شدن واحترام گذاشتن مثل شما توی وجود منم هست .و در اخر وقتی گفتین مریم جان عزیزم خونه رو تمیز ومرتب میکنه هم دوباره دوتا درس جدید یادگرفتم که هر چیزی رو عالی تحویل گرفتی عالی هم تحویل بدی ،دوم وقتی وسیله ای از مکانی که ازش استفاده میکنیم کار نکنه نگیم به ما چه ربطی داره مشکل صاحبخونس اگه میتونیم وسیله جدید بخریم مثل شما که این کار رو انجام بدیم اگه نتونستیم تمام تلاشمون رو کنیم کمترین بهم ریختگی و کثیفی رو درست کنیم. خداوند مهربان من ،استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم ازتون بینهایت سپاسگذارم وبیصبرانه منتظر دیدن قسمت جدید این سریال زیبا هستم .در پناه حق باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    و همه ی دوستای بهشتیم

    عاشقتم استاد که ازهمین اول کار

    دست گذاشتی رو توضیح شکل گیری درست باورها و

    کنترل ذهن ..

    کنترل ذهنی که واقعا اوایل خیلی برامون سخت بود انجام دادنش و بعد کم کم

    با شنیدن صحبتهای شما و الگو‌گرفتن و دیدن نتایج مون درک کردیم که دنبال احساس خوب باید باشیم

    حالا برای تمرکز ذهن من خیلی کارها انجام میدم آگاهانه و بقیه دوستان هم

    قطعا همین طور هستن که کارهایی مثل

    گوش دادن به قرآن وفایلهاتون ، پیاده روی ،رقص، ورزش ، دوش آب سرد،آشپزی کردن ، بازی با بچه ها ،نقاشی کشیدن کاردستی کشیدن وکتاب خوندن

    زیر اواز زدن و خوندن ،به دل طبیعت رفتن

    حالا چرا انجام میدم ؟؟ احساس میکنم ذهنم انگار به نسبت قبل شرطی تر شده

    یعنی اگه از مسیر درست یه کم فاصله بگیرم آلارم میده واقعا و این آلارم دادن طوری برام ملموس شده که نمیتونم انکارش کنم و بی خیال وندید بگیرمش

    چون متوجه ام این مدت ذهنم منطقی ترشده که حواسم باشه احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب هست و من برای احساس خوب باید کنترل ذهن کنم

    باید مراقب نجواها ونشخوارهای ذهنم باشم باید تمرکز بذارم رو داشته هام

    رو باورهای درستم و باید خیلی روراست

    برم دنبال کاری که حالمو تو اون لحظه خوب تر کنه …

    خب این قسمتی که گفتید مربی به شما مدل اصولی ودرست یاد میداد و تا می اومدین انجام بدین توپها میخورد به تور یا اوت میشد منو یاد اوایل عضویتم توسایت انداختین استاد عزیزم

    روزهایی که من وارد سایت و دوره مقدس 12قدم شدم و وقتی گفتین مسئولیت هراتفاقی با منه و باید بپذیرمش

    مقاومت داشتم ذهنم پراز خاطراتی بود

    پراز اتفاقها و ادمهایی بود که تو زندگیم اونها رو مقصر میدونستم و باشنیدن این

    جمله که همه چی رو من با باورهام ساختم و اونا جزو عوامل بیرونی هستن و تو زندگیم هیچ تاثیری ندارن میتونم بگم هنگ کردم و یه جاهایی قبول نمیکردم و سرسختانه هم میخواستم با مرور اون اتفاقات مقصربودن بقیه رو توجیه کنم .

    مثل همون حالتی که گفتین توپ میخوره به تور یا میره اوت میشه …

    اما بعداز مدتی دیدم فایده نداره

    من هرچی دارم تمرکز ذهن میکنم

    هرچی دارم توجه به زیبایی ها میکنم

    هرچی دارم شکرگزاری میکنم

    باز کفه ی مسئولیت پذیری سنگین تره

    که من رعایتش نمیکنم و نصف بیشتر ضربه های من هم میخورد به تور یا میرفت تو اوت ..

    من امدم بعداز قدم سوم آروم آروم مسئولیت هارو به گردن گرفتم هرچند واقعا زورکی بود برام و ذهنم همش تکرارمیکرد نه اون ادم اینطوری کرد

    اون مقصره

    من اون ادم رو تو ذهنم در آغوش میگرفتم و براش بهترینهارو ارزو میکردم که اومده تا منو رشد بده تا باورغلط مو پیدا کنم و می اومدم تو دفترم به خودم واقعا ستاره امتیاز میدادم ومیگفتم ببین فاطمه

    استاد هرنتیجه ای الان داره تو زندگیش از انجام دادن به دونه به دونه این کارهاست

    استاد میگه انجام بده پس انجام بده

    اگه نتیجه میخوای اگه حال خوب و زندگی خوب میخوای انجام بده و بپذیر

    خیلی روراست با خودم اومدم خلوت کردم گفتم نمیشه چندتا کار که دوست داری انجام بدی اما کارهای اصلی مثل مسئولیت پذیری و داشتن عزت نفس و باورسازی رو

    انجام ندی ،نمیشه بی خیال پاشنه آشیل

    خودت باشی به خیال اینکه جهان برات درست میکنه و خوب رقم میزنه

    نه هرگز !!!!

    درست واصولیش اینه که بپذیری

    خودت مسئول زندگی الانت هستی

    و خودت در آغوش بگیری و بلندشی

    خیلی قاطع ومحکم و خوشگل با باورهای درست تر زندگیتو خوشگل تر خلق کنی

    استاد شما یه الگوی بی نظیر هستین وعمل گرا ،

    گفتین با مدل بازی خودتون هم نتیجه گرفتین امتیاز گرفتین حتی تو بازی برنده شدین اما اصولی نبود و حالا که میخواید اصولی یاد بگیرین اوایل توپها به تور میخوره یا بیرون میره …

    من خودم نمیدونم اگه تو بازی به سبک خودم برنده میشدم بازهم تلاش میکردم برم دنبال یادگیری اصولی این بازی یانه؟؟

    صادقانه میگم ذهنم گفت نه !

    ذهنم میگه وقتی با مدل خودت برنده

    میشی میخوای چیکار !!!

    ذهنم میگه مگه دنبال حال خوب نیستی

    تو که نمیخوای رقابت و مسابقه حرفه ای بدی !!

    من چی بهش میگم !!!

    میگم ذهن خوشگل وقشنگم

    ببین خیلی جاها که اصول رو یاد گرفتی

    بهتر عمل کردی نتیجه ی بهتر گرفتی

    میام و از کارهایی که اصولی تر انجام دادم به ذهنم میگم و یادآوری میکنم .

    اصل مسئولیت پذیری یکیش هست

    اصل احترام به خودم در زندگی همه چی رو حل کرد و پایه ی دوره احساس لیاقت و خودشناسی محض هست بار‌ها میگم که دیدی ازش چقدر نتیجه وارد زندگیت داره میشه و حالشو میبری و دررفتار با دیگران هرچی با اصول احترام پیش رفتم نتیجه بهتر گرفتم و فهمیدم که احترام رو در روابط فدای صمیمت نکنم .

    من میخوام اصولی تر بازی کنم .

    بازی درست یاد بگیرم این طوری لذت بیشتری میبرم و تمرکز خودم هم بالاتر میره پس ذهن عزیزم بی زحمت همراهیم کن بذارباهم حال کنیم

    این میشه جهت دهی آگاهانه افکار ..

    چندروز پیش وقتی درحال گوش دادن به فایلها بودم

    یهو دیدم محمدحسن برا خودش وهلیسا شربت انبه درست کرد تا بخورن ، منم هندزفری تو گوشم نگاه میکردم و

    تو ذهنم گفتم خدایا شکرت محمدحسن تونست شربت درست کنه و همون لحظه هلیسا پاش خورد و شربت ریخت زمین روی فرش ، من از جا پریدم به سمت بچه ها

    که بگم چرا تو سینی براش شربت نذاشتی؟

    دلت خنک شد فرش کثیف کردی

    حالا شربت نمیخوردی نمیشد !!!

    همون جا در لحظه رفتم سمت شامپو فرش ودستمال

    و گفتم هیچی نشده تمیز میکنیم باهم

    محمدحسن گفت یادم رفت بذارم تو سینی و سرش پایین انداخت بخدا استاد من قشنگ بغلش کردم که عیب نداره

    سری بعد تو سینی براش بیار یادت باشه ..

    من اون جمله هایی که درلحظه به ذهنم اومد بیان نکردم و

    به زبون نیاوردم وبجاش با عشق بچه هامو بغل کردم

    چقدر از شوق اشک ریختم که خدایا شکرت من حرفی نزدم

    اگه این نتیجه نیست پس چیه ؟؟!!

    استاد من درلحظه تونستم جمله هامو تغییربدم و

    اینکه من سرزنش نکردم بچه مو بزرگترین نتیجه است

    من توانمندی بچه مو بزرگتر دیدم درلحظه

    چقدر تحسین کردم که تونست شربت درست کنه

    یخ بندازه توش و به احساسش اهمیت دادم

    اون روز من میتونم بگم استاد جانم که واقعا انگار بزرگترین کار دنیا رو کرده بودم و ناخودآگاه تونسته بودم که درلحظه تو ذهنم جمله های غلط رو با جمله های درست جابجا کنم انگار من اصل بازی رو یاد گرفتم انگار یه ضربه درست زدم

    و به موقع و ذوق زده وهیجان زده بودم خدایا شکرت.

    من همین نتایج فندقی و به ظاهر کوچیک خودمو مهم میدونم خیلی مهم چون دارم هرروز عملی انجام میدم

    واز این بابت خدارو هزاران بارشکرمیکنم .

    سپاسگزارم استاد عزیزم از تغییر عادتهای غلط گفتین که زمان بر هست اما ارزش داره تغییر بدیم حالا تو حیطه عادتهای مالی ،رفتاری ، روابطی ،سلامتی ، و….

    این فایل کلی آگاهی داره و خودش یه دوره است برامون بارها باید گوش بدیم و دقت کنیم کم کم عادتهای غلط مونو تغییر بدیم یه دونه یه دونه و بابت هرکدومش هم عجله نکنیم و خیلی آروم و راحت خودمون بپذیریم وبدون هیچ گونه سرزنشی پیش بریم به سمت

    تغییر درست شون ان شاالله.

    اینکه هود کارنکرد و تو قابلمه هم امتحان کردین و زحمت بیشتری داشته

    هم بوی گوشت که خونه رو گرفته

    هم اینکه تمیزی خونه براتون مهم بوده

    که این مورد رو خیلی بهش معتقد هستم

    تمیزی واقعا باکلاسیه وفرکانس مثبت تری داره و به شخصه اینو درونم دارم خداروشکر

    و هرجا رفتیم برای سفر و خونه اجاره کردیم مثل خونه خودم دونستم و باعشق رفتارکردم و جالبه هردفعه به خونه های خوشگلتر و زیباتر و بهتر هدایت شدیم خدایا شکرت .

    باور اینکه کارها باید اسونتر پیش بره

    و هدایت به خرید این دستگاه و راحت تر شدن کارها خدایا شکرت.

    تورنومنت شما با بچه ها هم فوق العاده لذتبخش بود و خانم شایسته مهربونم که کلی از این فرصت استفاده کردن و از مربی استفاده کردن و کیف کردن از یادگیری های اصولی تر و مشخصه ..

    خانم شایسته مهربونم شما خودتون استاد

    فرصت سازی هستین و خیلی جاها از شما الگو گرفتم ومیگیرم که بجای فرصت سوزی بیام و فرصت سازی کنم ..

    چه عالی بود در این گریل جدا میشه

    نشونه بود برای ما که همچین گریلی تهیه کنیم چون گریل من هم درش ثابت هست و با دستمال پاک میکنم اما بقیه امکانات داره خدارو هزاران بارشکر .

    و پایان این فایل پراز آگاهی

    به خوشمزگی ختم میشه خداروشکر

    وایییییییی سالاد واستیک

    چشمهام قلبی شد حسابی

    وااااااییی قانون سلامتی

    وااااااییی نوش جونتون

    سپاسگزارم استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم بابت تهیه این فایل جذاب

    و سرشار ازعشق و آگاهی.

    خیلی دوستتون دارم وعاشقتونم

    خدا حفظ تون کنه ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  7. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همسفران عزیز

    در این هوای بهاری میریم سراغ روز دوم از کمپ تنیس. این سری از قسمت‌های سفر به دور امریکا متفاوت هست و استاد و خانم شایسته با هدف بهبود مهارت‌ها و افزایش توانایی‌هاشون در تنیس مسافرت کردند. ما همسفران هم داریم درس‌های جدید از این سری قسمت‌ها می‌گیریم. در شروع این قسمت وارد سالن میشیم و این صدای همزمان چند توپ خیلی جالبه، همه دارن تمرین میکنن و صدای توپ‌ها خیلی زیباست و همزمان صدای کفش‌هایی که به کف سالن میخورن. همه تمرکزی دارن تمریناتشون رو انجام میدن.

    این مربی روز دوم انگار که شیوه آموزش دادنش با مربی روز اول فرق میکنه و داره نحوه ضربه زدن به توپ با راکت رو به استاد و خانم شایسته آموزش میده. و توپ رو هم به سمت راست و هم به سمت چپ میندازه که استاد و خانم شایسته به هر دو طرف میز تنیس مسلط بشن. البته دقت کردم که دیدم توی همین روز دوم که شما مهارت‌ ضربه زدنتون داره بهتر میشه و بهبود پیدا کردین مخصوصا خانم شایسته که به هر دو طرف میز مسلط شده.

    استاد جان صحبت‌های ارزشمندی رو در مورد شکل گیری عادت‌ها و باورها زدن. اینکه ما وقتی به یک شیوه‌ای برای انجام هر کاری عادت می‌کنیم تغییر اون عادت ما رو به چالش میکشه. البته همه عادت‌ها میتونن تغییر کنن اگر که ما تعهد داشته باشیم و واقعا بخوایم اون عادت رو تغییر بدیم. برای خودم شخصا چیزی که کمک میکنه وقت بذارم و انرژی بذارم یک عادتی رو تغییر بدم ساختن اهرم رنج و لذت در مورد تغییر اون عادت یا حتی باورهاست. اول یه تعهد میدم که من میخوام این عادت رو تغییر بدم بعد شروع میکنم یه تصویر نهایی از اینکه اگه بشه من این عادت رو تغییر بدم و تغییر کنم چه لذت‌هایی داره و من چقدر پیشرفت می‌کنم. اگر بشه این عادت رو تغییر بدم چقدر لذت بخشه و من چقدر رشد میکنم و همینطور شروع میکنم لذت تغییر عادت‌ها و باوری که میخوام رو توی ذهنم پررنگ میکنم. وقتی به اندازه کافی این کارو انجام میدم انگیزه خودش میاد و من بعدش میبینم که کارهایی رو انجام میدم که جدید هستن و داره به تغییر عادت من کمک میکنن.

    همینطور که استاد جان گفتن که این مربی با اینکه شفاف و واضح توضیح میدادن که چطور باید راکت رو دست گرفت و به توپ ضربه زد ولی باز هم تغییر این عادت براشون سخت بوده این دقیقا برای ما هم ممکنه در آموزش‌های استاد برای ما پیش اومده باشه که استاد از ما خواسته باشند عادتی رو تغییر بدیم ولی برای ما سخت بوده باشه. مثال همین دوره قانون سلامتی که شاید تغییر عادت‌های غذایی و هماهنگ شدن با شیوه سازگار با بدن برای بعضی‌ها سخت بوده باشه. در جاهای دیگه برای من هم پیش اومده که بخوام عادتی رو در خودم تغییر بدم ولی برام چالش برانگیز بوده اما با این حال رنج موندن در اون عادت انقدر برام سخت و رنج آور بوده که تعهد دادم هر طور شده تغییرش بدم. برای مثال یکی از عادت‌هایی که من داشتم این بود که در انجام کارهای خیلی میخواستم روی عقل خودم حساب کنم یا اینکه فکر میکردم من خودم بلدم خودم میتونم و خودم انجامش میدم. به خاطر همین کار برای من سخت پیش میرفت و نتیجه راضی کننده نبود. اما وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم دیدم که ایشون همیشه کارها رو به شیوه راحت و ساده انجام میده و یک مسیر بسیار لذت بخش رو طی می‌کنند. وقتی به دوره الهی روانشناسی ثروت 3 و دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رسیدم دیدم که استاد میگن دلیل اینکه کارهای من راحت انجام میشه اینه که خداوند برای من کارها رو انجام میده. همون موقع این خواسته هم در من شکل گرفت که منم میخوام این باور رو داشته باشم و بیشتر روی هدایت‌های خداوند حساب کنم. البته همانطور که استاد گفتن تغییر این عادت برای من کار راحتی نبود. ولی وقتی که شروع کردم و از کارهای کوچک‌تر سعی کردم که عقل و منطق خودم رو بذارم کنار و از یک نیرویی کمک بگیرم که همه چیز رو میدونه و تنها قدرت در این جهانه. به من نزدیکه و میتونه بهم کمک کنه.

    این باور رو آروم آروم همینطور به صورت تکاملی ساختم تا به اینجا رسیدم. وقتی که شروع کردم به این نیرو اعتماد کنم و کمتر روی عقل انسانی خودم حساب کنم، دیدم که بله کار میکنه و این تغییر عادت چقدر لذت بخشه. از این نیرو کمک گرفتم برای مهاجرت، از این نیرو کمک گرفتم برای راه اندازی بیزینس، از این نیرو کمک گرفتم برای آوردن مشتری‌ها به بیزینس، از این نیرو حتی کمک گرفتم برای تغییر عادت‌هایی که برام سخته. تا وقتی که رسیدم به فایل توحید عملی قسمت 11 و دیدم که اصلا من هر چقدر متواضع‌تر باشم و هر چقدر که بیشتر بگم نمیدونم اتفاقا بهتره و خداوند بیشتر میاد توی کار.

    من در این موضوع و تغییر این عادت چالش داشتم. ولی با بارها و بارها گوش دادن فایل‌های هدایت در دوره‌ها مثل جلسه 9 و 10 راهنمای عملی و 2 و 3 ثروت 3 تونستم تا حد خوبی بهش عمل کنم و البته این روند ادامه داره و از همین خداوند که تا به اینجای مسیر من رو هدایت کرده دارم برای اهداف بعدی و کارهای بعدی هدایت می‌گیرم. چون هر چقدر نگاه میکنم می‌بینم که این من نیستم که انجام میدم این خداونده که انجام میده.

    دوباره بخوام مثال بزنم از اینکه تغییر عادت چالش داره. اینه که چند وقتی هست دارم روی یادگیری گسترش لغات انگلیسی کار میکنم. من یه عادتی که قبلا داشتم این بود که میومدم کلماتی که معنیشون رو نمیدونستم توی گوگل ترنسلیت میکردم. بعد اومدم گفتم آقا این شیوه جواب نمیده و باعث نمیشه من لغتی رو یادم بمونه. گفتم اصلا باید ترنسلیت کردن رو فراموش کنم و انگلیسی رو فقط انگلیسی یاد بگیرم. تغییر این عادت برای من سخت بود ولی یه تعهد دادم که هرگز ترجمه نکنم و هر طور شده اون لغت و واژه رو در جمله بفهمم. تغییر این عادت برای من سخت بود ولی جواب داد و دیدم که هر بار داره راحت میشه و اینبار عادت کلا یادگیری زبان انگلیسی چه قواعدش و چه لغاتش به انگلیسی داره جایگزین میشه. البته به نظرم وقتی شما تعهد واقعی داشته باشی و واقعا بخواهی که یک عادتی رو تغییر بدی یا یک تغییری ایجاد کنی وقتی به اندازه کافی ادامه میدی خداوند اتفاقا بیشتر و بیشتر هدایتت میکنه که به هدفت برسی و هلت میده رو به جلو که اون تغییر رو ایجاد کنی. این بستگی به تعهد و استمرار ما داره.

    بنابراین من فکر میکنم اینجا خیلی بهتره برای تغییر عادتی اول از خداوند کمک بگیرم و فکر نکنم که تنها هستم. من میتونم با کمک خداوند هر کاری رو انجام بدم و خداوند هدایتم میکنه. و بعدش یه ایده دیگه‌ای که من دارم اینه که میام هدف‌های جزئی رو برای بهبود و تغییر اون رفتار و عادت انجام میدم. مثلا ببینید همین تمرینات تنیس یک روزه آدم همه تکنیک‌ها رو و عادت‌ها رو نمیتونه تغییر بده ولی میتونه به چند روز تقسیم بشه و در طی یک مسیری این عادت‌ها تغییر میکنن.

    عادت‌های دیگه‌ای هم بوده که من به لطف خداوند تونستم تغییرشون بدم و بهبودشون رو انجام بدم. مثل عادت تمرکز بر نکات مثبت و دیدن زیبایی‌هایی که با دیدن سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت بیشتر بهم کمک شد که این عادت تمرکز بر نکات منفی رو تغییر بدم. یا عادت‌هایی که در روابط داشتم رو هم به لطف خداوند تونستم تغییر بدم و بهبودشون بدم. مثلا به آدم‌ها وابسته میشدم و متوجه شدم که این الگوی تکراری در همه روابط داره تکرار میشه. با توجه به این الگوی تکراری متوجه یکسری باورها در خودم شدم که شروع به تغییر دادنشون کردم. یعنی در واقع ما میتونیم با توجه به نتایج زندگیمون و اتفاقاتی که داره برای ما میفته باورها و عادت‌های خودمون رو شناسایی کنیم.

    چقدر هم زیبا و عالی خانم شایسته توضیح دادند در مورد اینکه اگر میخوام و انتظار دارم که خداوند در همه جنبه‌ها من رو هدایت کنه در مسیری که در حال حاضر هستم بهترین خودم رو ارائه بدم تا خداوند هم بهترین‌ها رو برای من رقم بزنه. و من چقدر این باور رو سعی میکنم بسازم و چقدر خوب اشاره کردن خانم شایسته. یعنی به این شکل شما میای و چیزهایی که سمت خودت هست رو مشخص میکنی و انجام میدی و مابقی رو به نیروی هدایت میسپاری و دیگه خیالت راحته که همه چیز عالی پیش میره.

    چقدر عالی و فوق العاده این گرین نینجا اصلا هیچ دود خاصی نداشت و خیلی مرتب گوشت رو درست کرد. این گوشت و این سالاد آماده نوش جون کردن هستن بعد از یک روز تمرینی. اگر این دستگاه به این شکل دود نمیکنه به نظرم میتونه برای داخل تراک هم برای سفر‌های بعدی مورد استفاده قرار بگیره. هم حملش راحت‌تره و هم اینه کارها رو یک پله راحت‌تر و ساده‌تر میکنه. شایدم اینم یه هدایت بود که اون هوده کار نکنه بعد شما برید این دستگاه رو بخرید و متوجه بشید دود نمیکنه و میشه ازش به شکل راحت‌تر استفاده کرد. نکته مثبت دیگه این دستگاه اینه که میشه به راحتی شستشو داد. و نکته مثبت دیگه اینه که با رختن روغن به پایین دستگاه عملا از دود کردن زیاد جلوگیری میشه. البته یه خورده کنجکاو شدم ببینم اون روغنی که میریزه پایین دستگاه به چه شکل میشه خالیش کرد؟

    این قسمت از سفر درس فوق العاده‌ای برای من داشت. اینکه من همیشه باید به دنبال بهبود باشم و قبل از اینکه یک عادت نامناسب جزئی از شخصیتم بشه خودم آگاهانه به دنبال تغییر باشم. همیشه و همیشه به دنبال بهتر شدن باشم. این مهم‌ترین و کلیدی‌ترین درسی بود که من از این قسمت از سریال گرفتم. با توجه توضیحات استاد جان من باید اولا بشینم فکر کنم ببینم چه عادت‌هایی هست که دارم و کمکی به من نمیکنن. چه باورهایی دارم و از چه مسیری دارم میرم. آیا این باورها و این مسیر در چند سال آینده به من کمک خواهند کرد؟ آیا اگر این مسیر رو با همین عادت‌ها و باورها ادامه بدم نتایج متفاوت خواهند بود یا خودم رو در یک چرخه تکراری انداختم؟ و بعد بیام آگاهانه تغییر کنم. همیشه به دنبال بهتر و بهتر شدن باشم. حتی اگر توی یک زمینه‌ای متخصص هستم یا مهارتی رو دارم فکر نکنم این آخرشه. بیام از خودم سوال کنم که چطور از این بهتر و بهتر؟ و دوباره حرکت کنم و پیشرفت کنم. و این درس و این نکته کلیدی یک همزمانی برای من ایجاد کرد در رابطه با اهداف جدیدی که انتخاب کردم. چون چند وقت به یک نقطه‌ای رسیده بودم که احساس کردم باید بازم بهتر بشم و پیشرفت کنم.

    با اینکه به لطف خدای مهربان من به سمت استاد عباسمنش هدایت شدم و تونستم با کمک دوره‌ها و بارها گوش دادن فایل‌ها پیشرفت در مسیر زندگیم ایجاد کنم ولی به همون اندازه که پیشرفت میکنی احساس میکنی خواسته‌هات هم بزرگتر میشن و ممکنه حتی چیزهای متفاوت‌تری رو بخوای و بخوای بیشتر و بیشتر پیش بری. اما چیزی که در همون جلسه اول قدم اول دوره 12 قدم یاد گرفتم این بود که فراموش نکنم مسیر موفقیت از چه مسیری طی شده. یعنی از چه قانونی استفاده کردم که تونستم تا اینجا پیش برم. حالا از همون قانون برای پیشرفت‌های بیشتر و بیشتر استفاده کنم.

    خدایا شکرت بابت این قسمت از سفرنامه که مهم‌ترین درس و مهم‌ترین قانون رو برای پیشرفت به من یاد داد.

    خدایا شکرت که هر روز و هر روز در حال بهبود خودمون هستیم.

    خدایا شکرت که هر روز از زندگی لذت بیشتری می‌بریم.

    خدایا شکرت بابت همه قسمت‌های سفر به دور امریکا.

    خدایا شکرت بابت این سایت الهی که تماما تمرکزش بر روی نکات مثبت و پیشرفته و بهترین سایت موفقیت در جهانه. خدایا شکرت.

    خدایا شکرت بابت حضور استاد جان و خانم شایسته در کنار ما.

    خدایا شکرت که امروز هم درس‌های جدیدی یاد گرفتم در این دانشگاه الهی.

    خدایا شکرت که همواره و همیشه در حال هدایت به سمت زیبایی‌های بیشتر هستیم.

    استاد جان و خانم شایسته عاشق شما هستم.

    به لطف خداوند در مسیر شادی و ثروت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  8. -
    بانو زهرا گفته:
    مدت عضویت: 965 روز

    سلام استاد عزیزم،

    سلام مریم بانو

    سلام به بچه های سفر به دور آمریکا

    استاد جان سفرتون بخیر

    استاد جان عیدتون مبارک

    استاد جان منتظر خبر های خوب شما هستیم

    منتظر عیدی از طرف استاد بزرگمون هستیم

    استاد جان صبح که از خواب بیدار شدم

    شکر گزاری که انجام دادم،اولین شکر گزاریم بابت سید عباسمنش عزیزم بود

    خدا رو شکر بابت استاد عزیزم

    و من از حرم امام رضا عید رو به استاد عزیزم و بانو مریم جان و بچه های سفر به دور آمریکا تبریک میگم

    و خوشحالم دومین عید هست که داخل سایت هستم و به استاد عزیزم عید رو تبریک میگم

    خدا رو هزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    به نام خالق هدایتگر

    رب من تو صاحب همه چیز هستی و هرچه دارم از آن توست من هیچی نمیدانم و تو همه چیز میدانی و مرا هدایت می‌کنی

    سلام به استاد و مریم بانوی عزیز و خانواده ی بهشتی عزیزم

    کاور این فایل مثل مسابقات المپیک

    باور چیست ؟؟؟

    تکرار بسیار زیاد یک فکر یک عادت = باور

    یکی از کارهایی که برای شکل گیری باور انجام میدم تکرار آن در طی روز هنگام پیاده روی است مثل اینکه هر چی واسم پیش بیاد خیر است این باور مثلاً 50 بار تکرار میکنم و بعدش در اون روز اتفاقی که واسم میفته نگاه میکنم که ببینم به چه باوری ربط داره و همونو می‌نویسم و تاکید میکنم که هرچی واسم پیش میاد خیر ،مثلا

    تو این کار که هدایت خداوند بوده و هر اتفاقی در آن میفته کلا خیر و سود واسه من داره. دیشب یه اتفاق ناخوشایند پیش اومد که چند نفر از بیرون وقتی ماجرا را دیدن خیلی ناراحت شدن و تا چند ساعت درگیر اون ماجرا شدیم که حتی منجر به آسیب دیدگی بدنی به خودم شد اما از همون لحظه ی اول من خوشحال بودم و گفتم این یه خیر بزرگی واسه من داره و هرچی واسم پیش میاد خیر که در ادامه باعث شد با قاطعیت با صاحب مجموعه صحبت کنم که روند کار خیلی بهتر به نفع من پیش بره و حقوقم سی درصد افزایش داشته باشه و حتی یه گوشی مدل بالا هم واسم بخره که با موفقیت انجام شد اگر این اتفاق و در واقع این مسئله به وجود نمیومد هرگز نمی‌تونستم به این واضحی و به این زودی این در خواست داشته باشم و در واقع جواب مسئله هم در دل خود مسئله بود که باعث شد چند روزی استراحت داشته باشم و حجم کارم نصف بشه و مزایام چند برابر بشه در واقع با حل این مسئله در زمانی که احساسم را کنترل کردم و گفتم هرچی واسم پیش میاد خیر و حتی به همکارم گفتم که من از این ماجرا خیلی خوشحالم واین به نفع ماست که به همین صورت هم شد و جایزه ی حل مسئله را گرفتم و اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شد

    تکرارباور اینکه خداوند در هر کاری هدایتم میکند و هرچی واسم پیش میاد خیر در هر لحظه خیالم راحت می‌کنه و میگم که هرچی پیش بیاد به نفع من و از زمانی که این باور داره نهادینه تر میشه همیشه شرایط به نفع من بوده به خاطر همین هر اتفاق بی نهایت بدی از نظر دیگران برای من بهترین شرایط و رشد و پیشرفت درونش هست چون دیگه جزئی از شخصیتم شد و بارها مثال ها ازش زدم و نوشتم .

    این قسمتی که استاد در مورد به وجود اومدن یک عادت توضیح دادن می‌خوام برش بزنم و به صورت صوتی بارها گوش کنم که همیشه یاداوری کنم به خودم و مواظب باشم از همون ابتدا یه عادت بد شکل نگیره و هر عادت بدی را می‌نویسم و تعهد میدم که در جهت تغییرش جهاد اکبری داشته باشم و به این شکل اگر تمرین و تکرار میخواد انجامش بدم که عادت بهتری در وجودم شکل بگیره و با تغییر عادتهای بد شخصیتمون عوض میشه وبه همون اندازه هم نتایج بزرگتر میشن .

    مبارک باشه این گریلی که تهیه کردین چند وقتیه که می‌خوام یه گریل بگیرم اما نمی‌دانستم چه نوع گریلی خوبه که با دیدن این گریل شما از همین مدل را تهیه میکنم انشالله .

    نکته ی بسیار مهم دبگه ای که استاد در اخر این فایل گفتن اینه که هرجوری دوست داری دیگران باهات رفتار کنن توهم اون رفتار با دیگران داشته باش ،هرجوری دوست داری دیگران با وسایلت برخورد کنن تو هم اون برخورد با وسایل دیگران داشته باش مثلاً اگر دوست دارم دیگران با من خوش قول باشن و سر موقع در یک کاری یا قراری حاظر بشن اول در خودم این خوش قولی را رشد بدم اگر می‌خوام که پرسنل خوبی داشته باشم و کارهامو به خوبی انجام بدن باید خود من هم زمانی که در مکانی کار میکنم و پرسنل شخصی کسی هستم کارمو به خوبی انجام بدم ،اگر کلید خونه ی کسیی را گرفتم تا از خونش استفاده کنم را خونه ی خودم بدونم و اونجوری رفتار کنم که دوست دارم دیگران در خونم رفتار کنن.

    آنقدر عادت احترام به دیگران در شخصیت استاد و مریم بانو به خوبی شکل گرفته که منجر به عمل شد و رفتن یه گریل گرفتن که بو تو خونه نپیچه ،واقعا تحسینتون میکنم الگوهای عزیزم.همانطور که باور منجر به اقدام میشه عادت هم منجر به اقدام میشه مثلاً من که باور دارم خداوند در هرکاری هدایتم می‌کنه و هرچی واسم پیش میاد خیر مهاجرت کردم و باعث شد این همه شرایط فوق العاده ای داشته باشم حضرت ابراهیم وقتی باور داشتن که خداوند مواظب بچه و زنش هست در دل صحرا تنهاشون گذاشت و رفت و این که رفت یعنی باور کرده .

    در ادامه مریم بانوی عزیز چقدر اصل خوبی را اشاره کردند اینکه در هر شرایطی باشم بهترین را از خودم نشون بدم تا خداوند منو به مرحله ی بعد ببره ،اگر زندگی را مثل یه بازی در نظر بگیریم وقتی بخوابم به مرحله ی بعد بریم باید در این مرحله بهترین امتیاز و دستاوردها را یاد کسب کنیم تا واسه مرحله بعد با خیال آسوده و با امکانات بهتری پیش بریم ،زمانی که از تهران به شیراز مهاجرت کردم ومدت 40 روز اونجا بودم کلی تجربه کسب کردم و سعی کردم بهترین خودم باشم و همون دستاوردهای که در اون مرحله به دست آوردم باعث شد که وقتی به کیش رفتم در عرض چند روز به این کار کنونی هدایت بشم و بی نهایت بهم امکانات برسه و در این مرحله هم باید بهترین خودم را بازی کنم تا اجازه دسترسی به مرحله بعد داشته باشم .

    عاشق همتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  10. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 2997 روز

    سلام به همه همسفران عزیز

    صبح زیباتون زیباتر

    واقعا خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این سایت الهی که هر لحظه با دیدن هر فایلی علاوه بر دیدن زیبایی ها کلی درس زندگی جدید یاد میگیریم که کلی به رشد و پیشرفتمون در تمام جنبه های زندگی کمک ها کرده و می‌کنه و خواهد کرد.

    دقیقا درسته استاد جان الان یه مدتی هست که من روی همین موضوع زوم کردم و دارم دقت میکنم که میبینم یک سری رفتارها که تبدیل شدند به شخصیت من بعضاً خیلی سخته و خیلی جهاد اکبر و انرژی ذهنی بالایی نیاز داره برای تغییر دادنشون.

    و جالبه ذهنم به شکل عجیبی مقاومت داره و سختشه و هر جوری بتونه میخواد از زیرش فرار کنه یا غیر مهم جلوه بده این مسأله رو تا تغییری ایجاد نکنه من قشنگ میبینم به عنوان یک ناظر بیرونی بعضاً که چه مقاومتی می‌کنه چه زوری میزنه برای اینکه تو از اون مسأله بگذری و ردش کنی و پیگیرش نشی که مبادا تغییر کنه.

    اما کافیه یکم مدامت به خرج بدی و برای ذهنت مسأله رو ساده و لذتبخشش کنی بعد کلا صورت مسأله عوض میشه و ذهن خود به خود باهات همراه میشه برای تغییر و شکل دادن سیستم عصبی جدید در رابطه به همون موضوع.

    و خیلی مهمه که ما یک شناخت کلی نسبت به خودمون و رفتارهامون داشته باشیم و بپذیریم و قبول کنیم که این رفتار درست نیست و من دارمش و داره به من ضربه میزنه و اگر می‌خوام چرخ زندگیم روون تر بشه نیاز داره به تغییر این موضوع در شخصیتم همین پذیرفتنش که ما این مشکل رو داریم حالا هر چیزی میخواد بشه خودش بنظرم نصف صورت مسأله رو حل می‌کنه و کار رو بشدت راحت می‌کنه برای تغییر کردن چون تا وقتی نپذیریم که این مشکل رو داریم عملا آشغالها زیر مبل هستند شاید دیده نشد اما بوی نامطبوعشون هر لحظه داره ما رو آزار میده اما زمانی که میایم می‌پذیریم که من این مشکل رو دارم مثلا آدم حسودی هستم مثلا آدم ولخرجی هستم ذهن نصف مقاومتش شکسته میشه.اوکی یه مسأله که داره به من آسیب می‌زنه و باعث رنج من شده حالا چیکار کنم لذت بیشتری ببرم با تغییر این ویژگی شخصیتی و همین بمن کمک می‌کنه کار رو برای ذهنم راحت کنم تبدیل به یک لذتش کنم وقدم بردارم ذهنم پوشم کنه بیشتر برای اینکه میخواد به اون لذت تغییر برسه.

    مثلا خودم آدم عجولی هستم و برای هر کاری خیلی عجله میکنم عجله میکنم زود برسم سر کار عجله میکنم زود از چراغ قرمز رد بشم عجله میکنم زود به نتیجه برسم.

    یه مدت بود که احساس میکردم من همش در حال بدو بدو هستم و حتی مسافرت میرم باعث میشه من خیلی لذت نبردم یا کم ببرم و خسته میشم اصلا نمی‌فهمم کی تموم شد.بعد دیدم بیشترش بخاطر همین موضوع عجله هست و الان هی هر بار میخواد بگه عجله کن بدو میگم نه به کجا چنین شتابان نه می‌خوام لذت ببرم اشکال ندارد بذار دیر برسم اصلا نرسم اما لذت این لحظه رو از خودم نگیرم.حین رانندگی می‌خوام گاز بدم تند تر برسم به محض اینکه میفهمم میزنم کنار تو یه سایه ای میگم نه عجله ندارم صبور باش آرام باش هیچی تموم نمیشه لذت ببر حالش رو ببر به خودت فرصت بده و همین یه موضوع چقدر به آرامش من کمک کرده چقدر سبک بال ترم کرده چقدر داره بمن کمک می‌کنه تو تمام زمینه ها.خدایا شکرت واقعا.

    من کلا خیلی لذت میبرم از دیدن آزادی مالی و ذهن ثروتمند شما و افراد ثروتمند شما کلی از این وسیله های آشپزی مثل قابلمه مثل گریل یا هر چیز دیگه ای دارید اما این آزادی مالی و ذهن ثروتمند به شما کمک می‌کنه که فارغ از داشتن اون همه وسیله الان که نیاز به وسیله جدید دارید باز با خیال راحت تهیش کنید و مثل یک ذهن ثروتمند رفتار کنید نه ذهن فقیری که بگه اوکی من سختی بخودم بدم حالا مگه چند روزه یه جوری بگذرونمش بره تموم بشه آخه من اون همه پول دادم وسیله خریدم و دارم یادم رفته بیارم یا هرچیزی واجب که نیست چه لزومی داره و هزار تا بهونه بتراشه چرا که در بند پولش هست در واقعش خودش در خدمت پولشه نه پولش در خدمتش چون نگران از دست دادنه چون این کار رو اصراف می‌دونه چون فکر می‌کنه پول که نیست حالا کمتر خرج کنم کمتر از دست بدم چون خودش رو لایق راحتی و رفاه و لذت بردن از پولش نمیدونه و اینا همون رفتارهایی هست که ما در مقابل پول از خودمون نشون میدیم وشخصیت ما رو شکل دادند و ما رو همچنان محدود نگه داشتند در مورد ثروت و هی تقلا میکنیم و نتیجه نمی‌گیریم و برعکس بیشترم از دست می‌دیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: