سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۳ - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

252 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    غزل گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جانم و مایک دوست داشتنی و هم خونواده های سعادتمندم.

    یه ایده به سرم زد و اونم این بود که بیام قبل دیدن فایل های سفر به دور امریکا اول کامنت هاشو بخونم و بعد فایلو ببینم چرا؟چون اینجوری زیبایی های بیشتری که دوستانم بهش اشاره کردن چشممو میگیره و هم باور های خوبشونو میکشم بیرون .و اومدم اون قسمت هایی از کامنت هارو که عجیب به دلم نشست رو توی یه کانال به اسم«هدایت»که یه کانال شخصیه و مال خودمه قرار دادم و هم اینجا قرار میدم که اعضای خونوادم هم استفاده کنن.

    هدایت ها از این قرارن:

    سفر به دور امریکا #۵۳

    ✅ دنیا رو با نگاه دیگه ای میبینم ,استفاده از ابزار چقدر برای من جالب بود و فهمیدم که ابن کارا فقط مخصوص مردها نیست بلکه با استفاده از یک سری ابزار میتونم به پیشرفت کارها کمک کنه 

    ✅ ,وقتی استاد از هدایت صحبت میکردند و خداوند چقدر زیبا بهترین مسیرها رو بهشون نشون میداد من سعی میکردم توی زندگی م انجامش بدم و چقدر زیبا من هدایت میشدم و اشک شوق از چشمام جاری میشد اون لحظه از خداوند سپاسگزاری میکردم وایمانم به مسیری که در پیش گرفتم بیشتر میشد

    ✅ وقتی فایل تماشا کردم آگاهی ها مانند الهامات بهمن وار بهت میگن زود باش بروجلو انجامش بده یالا یالا اصلا وقت تلف نکن زود باش همینطور که شروع کنی من بهت میگم چکارکنی چی بنویسی زودباش زودباش

    ✅ وچقدر خوب دارم احساس میکنم وقتی از تمرینها ونتایج کوچک استفاده میکنی آگاهی و مسیرهای ساده اما کاربردی از یه جاهایی مثل نمناکی آب دروجودت نفوذ میکنه

    ✅ و وقتی راهکار و پیدا کردید از شوق و ذوق سر از پا نشناختید و این مسیر توانایی کنترل ذهن رو یاد گرفتید و هر بار در مسیر بی انتهای راحتی و غلبه براون هدایت میشید

    ✅ چقدر زیباست قانونی که میگه تو لذت ببر کائنات کار هارو انجام میده و تنها کاری می‌خوام انجام بدم لذت بردن از تمام نعمت هایی هست که دارم و استفاده ازشون و این نعمت ها و این جریان میتونه هر روز بهتر و‌بهتر بشه

    ✅ ایمان یعنی من به نیرویی برتر از هر نیرویی در این جهان وصلم نیروی خیر کائنات انرژی خدا نیروی عشق و هر چیزی که میتونیم بگیم

    ✅ این نعمت که هر بار هر باری ترسیدم برای انجام کاری هر بار که نگران شدم هر بار که قلبم احساس بدی پیدا کرد تنها چیزی ارامش و بهم داد این حرف بود« من به خدا اعتماد دارم » اگاه باش که تنها با یاد خدا دلها ارام میگیرد

    ✅ ایا ثروت ساختن از هیچ سختتر از اختراع دوربین عکاسی درون زمانه؟یا اختراع تلفن یا اختراع برق یا هزاران هزاران اختراعها و کارهای فوق العاده که میلیونها ادم اومدن و رفتن ولی جرعت فکر کردن بهش رو نداشتن.نه واقعا سختتر نیست. وقتی از خدا بخوام،خدا بهم قطعا و ۱۰۰%بهم میده.همونطور که به استاد داد.همونطور که به بچه های سایت داد.استاد یه شبه به خواسته هاش نرسید.بیشتر از ۱۰سال رو خودش کار کرد و اینی شده که الان ما میبینم

    ✅ اینا واقعا تو اعماق ذهن من میچرخه و میچرخه و میچرخه.جوری که اگر یه روز درس نخونم،اون روزم مفید نیست.درحالی که میتونه خیلیم مفید باشه.وقتی یه جمله از استاد یادبگیرم.وقتی مامان بابامو که درسلامتی اند ببینم.مادر و پدری که خیلیا درحسرتشند و با مهندس شدن یا پولدار شدن نمیشه خریدشون.وقتی چشمات سالمه.انگشتات سالمه.میتونی بیای تو سایت استاد.وقتی اشتیاق داری که زندگیتو زیبا کنی.اینا همشون چیزاییه که خیلیا حسرتشو دارن.من همه اینا رو دارم.پس چرا ذهنم میگه روزت مفید نبود چون تو درس نخوندی.هی ذهن عزیزمن.تو بهم ایراد میگیری.ولی دوستت دارم چون خیلی چیزا بهم یاد دادی.چون اگر تو نبودی ،خیلی چیزا رو یادنمیگرفتم.خدایا شکرت.خدایا دوستت دارم.خدایا ممنونم بخاطر این روز زیبا.حتی اگر از الان تا شب هیچ کاری نکنم،بازم امروزم بسیاز زیباست.چون لبخند مامان ووخواهرمو دیدم.صدای قشنگ بابامو شنیدم.چون باهاشون صبحونه دلچسب خوردیم و گپ زدیم.چون اومدم سایت.و عشق استاد و خانم شایسته و بچه هارو دریافت کردم.چون دوستم پیام داد و عشق دریافت کردم.چون راحت نفس میکشم و میبینم.این همه زیبایی رو حس میکنم.خدایا شکرت که الان دارم این شکر ها رو میکنم.همین شکرها واقعا باارزشند چرا که خیلی وقتها یادم میره.هم تو رو هم اینهمه هدایای گران قیمتی که عاشقانه و بی هیچ گونه توقعی بهم میدی.

    ✅ یادگرفتم حتی جستوجو کردن تو نرم افزارها هم خیلی خوب و مفیده.چون باعث میشه کارها راحتتر و لذت بخش تر شند.و در یکلام به گسترش خودم کمک میکنه و با گسترش خودم،به گسترش جهان کمک میکنم

    ✅ الآنم تو مسیرم و مقصدی در کار نیست تو مسیر ثروتمند شدن باید از درخت ها منظر ها صدای خنده عزیزانم لذت ببرم تا وقتی به عقب نگاه میکنم باز حسرت نخورم که ای وای چرا من فلان جا لذت نبردم ولی گاهی آنقدر عجله میکنم که یادم میره زندگی فقط یک مسیرم اگر بتونی از چیزهای کوچک شادی های بزرگ بسازی اونوقت که این مسیر به همین لذت بخشی میشه که دیدی اونوقته که تکاملمو توی هر مدار به بهترین شکل طی میکنم و

    به مدارهای بی بازیبایی های بیشتری هدایت میشم واقعا لذت بردم و از خدا سپاسگزارم که منو هدایت کرد

    ✅ .مثل شما استادعزیزم که از بزرگراهی پرعبور ومرور……میدونستین که این چیزی نیست که میخاستین…وادامه دادین با ایمان و احساس خوب ورسیدین …به چنین جاده ی بی نظیری…….متوقف نشدین…وبه محض دیدن این بزرگراه به خودتون گفتین این همان چیزیست که من نمیخاهم؛پس من دقیقا چه میخاهم؟……؛…ودرس دوم عملیه امروز دیدن به عینه ی *جاده ی بی نظیر ستاره ی قطبی ..اسفالت…صاف و هموار…پراز صدای پرنده ها……..زیبا.و..پراز ارامش بود…که قدمزنان..سوت زنان..

    ✅ وَهُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاکِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَهٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ ۗ انْظُرُوا إِلَىٰ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَیَنْعِهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکُمْ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

    و اوست که از آسمان آبی فرو فرستاد ، پس به وسیله آن گیاه همه چیز را بیرون آوردیم ، آن گاه از آن جوانه و ساقه ای سرسبز درآوردیم که از آن دانه های متراکم و روی هم چیده را بیرون می آوریم ، و از درخت خرما از شکوفه آن خوشه هایی است نزدیک به هم و نیز باغ هایی از درختان انگور و زیتون و انار شبیه به هم و بی شباهت به هم را ، هنگامی که میوه می دهد به میوه و طرز رسیدن آن بنگرید به یقین در آنها نشانه هایی است برای گروهی که ایمان می آورند…

    قسمت آخر ایه وقتی میگه به میوه و طرز رسیدن آن بنگرید دقیقا داره قانون تکامل رو با مثال رسیدن میوه ها توضیح میده…

    اینکه خدا تو این ایه میگه نشانه ای برای اهل ایمان هست یعنی من اگر ایمان واقعی داشته باشم و صبر کنم و عجله نکنم خداوند جوری دستها و اتفاقاتو باهم برام جوین میکنه تا منو به موقعش به مقصدم برسونه…و البته از بهترین مسیر منطبق با باورام.

    ✅ مثل استاد که پله های آبشار رو میرفتن بالا منم داشتم مسیر قلعه رود خان رو میرفتم بالا که ی جاهایی مسیر سخت میشه اما ب خودم میگفتم من باید برم بالا تا جاهای بهتر وزیباتر رو ببینم خیلی دیگران بهم میگفتن برگرد نمیتونی به خودم میگفتم اونا چون خودشون نتوستن توانایی من رو مثل توانایی خودشون میبینن من باید برم بالا ی جایی تومسیر مکث کردم ونشستم همونجا یه دفعه گفتم من میخوام برگردم آدمهای کنارم با تعجب گفتن چرا تو که اینقدر مارو به ذور آوردی بالا حالا نظرت عوض شد نمیدونم چرا اینجور شدم فقط میخواستم برگردم مسیر رو بالاخره راضی شدن اومدیم پایین یه جا برای استراحت نشستیم چنددقیقه نگذشت یه بارون تند گرفت اون موقع لمس کردم الهام از طرف خداوند یعنی چه

    ✅ وقتی که توی اتوبان پیاده روی می کردین باز هم شکایت نمی کردین گرفته نبودین و خانم شایسته با نشون دادن رودخانه و تمرکز بر نکات مثبت، احساس خوب رو درون خودش ایجاد می کرد.

    ✅ درسی که از این فایل میگیرم نحوه هدایت ما به زیبایی ها به روایت تصویره، که به صورت لحظه به لحظه با کانون توجه ما اتفاق میفته، یعنی ما اگه میخوایم به زیبایی ها هدایت بشیم باید «در هر لحظه» آگاهانه کانون توجهمون رو به زیبایی ها بزاریم، من این موضوع رو فراموش کردم، اول از نقشه گوگل شروع شد و تمرکز به نکات مثبتش و بحث معرفی پل زیبا توسط راننده اوبر و بعد توجه به زیبایی های مسیر و تا رسیدیم به اون جاده زیبا و بعد رسیدیم به اون پل زیبایی که اول تصویر دیدیم

    ✅ داستان داستانِ احساس خوب جوری به هررر مسئله نگاه کنی که بهت احساس خوب بده هر چند اگر اون نگاه مثل همیشگی تو نباشه! آخه اون نگاه گذشته امروز ما را خلق کرده و اگر بخوایم بازم همون مثل گذشته باشیم سنگ از سنگ نمی افته

    ✅ من اینجا با دیدن این ساختمون ها فقط به وجددد میامم و صاحب اون ساختمون ها را تحسین میکنم و با همین یک کار به ظاهر کوچیک باعث میشه در نهایت خودم صاحب برج ها بیشتر و بزرگتری بشم ( + احساس لیاقت ) خدای من چی میبینم ثروتتت فراوانییی

    ✅ خدای من چقدرر قشنگه این مسیر، با کلی تضاد و رفتن تو دل ترس ها و هدایت شدن ها به عجب جای رویایی هدایت شدید

    ✅ ممنونم که نوع دیگری از نگاه رو بما یاد دادین که نه تنها دیگه هیچ بدی نمیبینم ( چون یاد گرفتیم هر تضاد یه قدم ما رو به خواسته اصلی نزدیکتر میکنه ) بلکه از بدیها و ناخواسته ها هم در تنگنا قرار نمیگیریم و میدونیم که همش خیره و هر چی از جانب اون بیاد فقط نیکویی و خیر مطلقه

    در نهایت براتون ارزوی بهترین هارو میکنم

    در پناه رب العالمین

    با عشق غزل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1890 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    این نشانه امروز من بود و چقدر حال کردم که دیدم فقط 11 دقیقه است. این با حال امروز من جوره.

    امروز صبح که محمد و مه تا رو می‌بردم مدرسه، حس کردم محمد میخواد ارتباط بگیره و باهام اول صبحی مسخره بازی در بیاره و بخنده… ولی قیافه م رو مثل پدرای بدرد نخور سنتی تو هم کردم و با اخم وتخم رفتیم مدرسه… چرا؟ نمیدونم چه مرگم بود.

    این سندرم اساطیری زیاد جدی گرفتن زندگیه… بیش از اون که حقشه. بیش از اون که بهش میاد!!

    بچه هم خنده رو لباش خشکید و از پنجره ماشین به بیرون خیره شد تا رسیدیم به مدرسه.

    خب، وظیفه پدریم رو در زهرمار کردن اول صبح به فرزندانم درست و دقیق انجام دادم و فردا هم روز خداست!!

    توی ویدئو ، رابطه باحال مایک و استاد رو دیدم و به خودم دری وری گفتم! مرسی که باعث این دری وری ها شدی استاد!

    چه نعمت بزرگیه داشتن دو تارفیق کوچولو که دارن همراهت بزرگ میشن و تو الگوی دیدن دنیا و مافیها برای اونا هستی!

    خدایا به خاطر بچه های قشنگم ممنونم

    به خاطر این ویدئو، سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    سیده مریم موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1370 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استادعزیزم مریم جان وهمه دوستان

    به به چه گوشی فوق العاده ای چقدرعکسای قشنگی میگیره این موهبته ثروته

    واااقعاتحسین برانگیزه این رابطه ی عاشقانه ورفاقتانه استادومایک ورابطه ی مریم جان ومایک رابطه ی استاد و مریم جان

    خانم راننده اوبرچه قشنگ صحبت میکنه(نمیدونم چی میگه البته)احسسنت به شماکه اینقدرقشنگ انگلیسی صحبت میکنن وعالی یادگرفتین

    عزیزم مریم جان چقدر سفرباشما لذت بخشه ازبس خوش ذوقوخوش رو هستینوهمه زیبایی هاروبه بقیه نشون میدین و بیشتر این ذوقهاتون

    وااااوخدای من چه جاده ی رویاااااییی خییییلی زیباست وقتی گفتین صدای پرنده گوش کنین یه لحظه چشماموبستم تصورکردم تواون جاده ام خییییلی راه رفتن تواین جاده با این هوا واکسیژن خنک وصدای پرنده ها لذت بخشه باید دادبزنی خدایاشکرررررت

    نوش جانتون این سفرواین لذتهاچون عمل کردین به قانون والان دارین میوه اش رومیخورید

    سپاسگذارم که این زیبایی هاروبامابه اشتراک میذارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    ندا راد گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    ?سلام به خوشبخت ترین خانواده دنیا?

    این سفر نامه،به نظر من میتونه الگوی کامل ما در زندگی باشه ،رفتار استاد با همسرشون و پسرشون ،شکر گذاری لحظه ای استاد از تمام زندگی که هرروز با حال خوب استاد ساخته میشه ،من دارم یاد میگیرم و به این باور میرسم که هرروز باید (جی پی اس)زندگیم رو به خدا بسپرم فقط مقصد رو به خدا بگم و بقیه با خدا ،خدا رو شکر که هرکسی با استاد آشنا شده هدایت میشه ،اتفاق خوبی که برای زندگی من افتاد من و همسرم هم تصمیم گرفتیم با ماشین شخصی خودمون به سمت غرب و شمال غرب رفتیم و از کلی شهرها و روستاهای خوب کشورمون گذشتیم به جاهایی هدایت شدیم که اصلا اسم آن جاها رو ما نمی دونستیم ،جالب اینجاست که در راه کلی انسانها از طرف خدا به ما کمک میکردن و من فقط میتونستم بگویم فقط خدا رو شکر الان میفهمم که وقتی همه چی رو به خدا بسپاری اصلا همه چی تغیر میکنه ،یه شب در چادر در دل جنگل بودیم و با خیال آسوده توکل به خدا به راحتی شب خوابیدیم در راه رفتن به جنگل اسالم به خلخال که فوق العاده زیباست ما صحنه ای رو دیدیم که تا حالا ندیده بودیم ما شب رسیدیم به اون جاده و انگار باید اون موقع می رسیدم (به قول استاد همزمانی )که رو جنگل رو کلا ابر گرفته بود و ابرها کل اون دره ای که جنگل در آن بود رو گرفته بود و ما چون از بالا به پایین میامدیم این همه ابرواقعا عرفانی و خدایی بودن و مثل فرشته ها بودن که دست هم رو گرفته بودن و ماه و ستاره ها در بالای ابرها بودن و نور ماه تمام این دره پر از ابر رو روشن کرده بود و من واقعا یاد حرف خانوم شایسته افتادم که واقع نمیشه صحنهای زیبا رو در غالب فیلم و عکس نشون داد و بعد همین طور که جنگل رو آمدیم به سمت پایین یک آقایی کنار جاده بود به اسم آقا سیروس که بلال می فروخت و چایی هیزمی و اش دوغ و پیاده شدیم و شبنم خیلی زیبایی در آسمان به خاطر اون ابرها می بارید و بلال هیزمی خوردیم که خدا شاهده من و همسرم در زندگی مون تا حالا بلال به این خوشمزه ای نخورده بودیم که بعد ازش پرسیدیم گفت برای باغ خودم هست و خودم کاشتم و بعد من ازش پرسیدم که هوای جنگل همیشه شب این طوری میشه ،آقا سیروس گفت نه الان دو شبه این طوری شده ومن واقعا خدا رو شاکرم که این همه زیبایی رو به ما نشون داد و بعد چایی خوشمزه و اش هم خوردیم و اقعا لذت بردیم وبا آقا سیروس کلی حرف زدیم که خیلی جالب بود که اون هم توجه کردن به زیبایی و مثبت اندیشی رو که اگه بهش توجه کنیم به سمت ما میاد رو می دونست ،وفقط زیبایی در شهرهای که میرفتیم دیدیم و خیار شورهای خوشمزه که در زمین خیار درست میکردن ،فطیری خوردیم که من و همسرم قراره به خاطر اون فطیر یک باردیگه به اون شهر کوچک بریم برای خوردن آن فطیرها ،در راه به هیزم نیاز داشتیم برای موندن در جنگل و به جایی هدایت شدیم که مرکز چوب بود و آن مرد مهربان یک گونی چوب خشک به ما داد و بدون هیچ هزینه ای و گفت شما مهمان ما در این شهر هستین و در جاده که می رفتیم سمت ارومیه بودیم که یک شهاب سنگ فوق العاده بزرگ و نورانی درست از روبروی ما رد شد و من خیلی خوشحال شدم چون من همیشه آسمان و ستارها و رو خیلی دوست دارم رفتیم به سمت بالای اردبیل یک دریاچه در آنجا بود که فوق العاده زیبا و بکرو شب هم در آنجا در چادر موندیم و من باعلاقه ای که به آسمان شب دارم دوست داشتم آسمان رو پر از ستاره ببینم ولی ماه در آسمان بود و نور ماه اجازه نمی داد تا ستارها خیلی معلوم باشن به خاطر همین از خدا خواستم شهاب و ستارهها رو به من نشون بده ،بعد رفتیم خوابیدیم که یک دفعه نزدیک اذان صبح انگار کسی ما رو بیدار کرد نا خود آگاه رفتیم از چادربیرون و یک دفعه آسمانی رو دیدیم که اشک شوق در چشمان حلقه زد حتی کهکشان راه شیری بالای سر ما بود کلی شهاب در آسمان دیدیم و من خیلی خوشحال شدم چون ماه رفته بود و خیلی آسمان پر از ستاره شده بود خدا رو شکر که خدا ما رو بیدار کرد و من رو به آرزویم رساند واقعا این طور خدا همه چی رو درست میکنه و من رو به خواسته ام رساند هنوز که یادم میافته که چه قدر ستاره دیدم درونم به وجد میاد خدا رو شکر و خیلی اتفاق های خوب دیگه … من و همسرم تصمیم گرفتیم که فقط لذت ببریم از همه چی و یه اصطلاحی برای خودمون ساختیم که وقتی یه چیزی خیلی عالی باشه به هم میگیم (چه بهشتییییه???)و همین طور همه چی برای ما بهشت بود، باکمترین هزینه ما به یک سفر عالی رفتیم ،تقریبا یک هفته ای میشد و از خانوم شایسته ممنونم که انگیزه این سفر در عین سادگی ولی فوق العاده لذت بخش رو در وجودمون ایجاد کردین که میشه با همین امکاناتی که داریم و هر مقدار پول ،میشه لذت برد و شاد بود خدا رو همه جوره حس کرد ،فقط باید به خدا اعتماد کرد خدا رو شکر خدا رو شکر????????????????دوستتون دارم به امید دیدار در امریکا?????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محمد صادق امام بخش زاده گفته:
      مدت عضویت: 2212 روز

      این کامنت یکی از عالی ترین کامنت هایی هست که توی وبسایت خوندم، خیلی عالی اتفاقات خوبت رو نوشتی دوست عزیزم. منم دیروز وقتی فایل سفر به دور آمریکا رو باز کردم و با دقت دیدم از خونه زدم بیرون تا به نشانه ای که دریافت کردم عمل کنم، در راه یک عالمه درختان زیبا و گل های زیبا دادم، از گل های بنفش و سفید و آبی کلی عکس گرفتم و چمن زار کنار خیابون و فلکه پر از گل شهرمون نشستم. تمرین های ذهنی و تجسمیم رو انجام دادم و با احساس خیلی خوب به سمت گل های جدیدی که به تازگی بهشون هدایت شدم رفتم. باور نکردنی بود، یک پروانه خیلی خوشکل روی گل نشسته بود و که خواسته من این بود بتونم از پروانه ای که روی گل نشسته عکس بگیرم و گفتم این همونه، باید شکارش کنم و مطمئنم طبق خواسته ای که دارم از روی گل بلند نمیشه و بلند نشد (هوورا) و عکس خیلی خیلی زیبا ازش گرفتم. باور نکردنی بود که عالمه پروانه کاملا سفید سر و کلشون پیدا شد و دور من داشتن میچرخیدن، به خدا زبونم بند اومده بود احساس میکردم خدا داره نوازشم میکنه، آخه چرا باید این پروانه در این مکان بزرگ فقط بیان و دور من شروع به پرواز کنن و دور من بچرخن، خیلی لذت بردم و عکس گرفتم حتی توی مسیرم یک کرم ابریشم سبز رنگ دیدم که داشت خودش رو میروسند به یک مکانی که پیله بزنه، چاق و توپول شده بود و معلوم بود وقته پیله تنیدنشه، توی فلکه ترین آگهی تبلیغاتیم رو به شکل جدیدی انجام دادم و یک عالمه از زیبایی های فلکه از درخت های بلندش تا گل های صورتیش تا مردمان فوق العاده ای که برای لذت بردن یا برای رفتن به مقصدشون رد میشدم لذت بردم و آره تمرین فراوانیم رو هم انجام دادم شاید بالای ۱۰۰ تا ماشین رو شمردم که هر کدومشون ۵۰۰ میلیون تومان قیمتشون هست و به خودم میگفتم ببین فراوانی در جهان موجوده و همین کار باعث میشد که احساسم بهتر بشه چون یکی از مهمترین دلایل احساس نگرانی و بد شخص من باور کمبوده و وقتی این تمرین رو انجام میدم احساسم خیلی خوب میشه و همینش رو خیلی دوست دارم، بعد از فلکه تصمیم گرفتم از یک پیاده رویی شروع به حرکت کردن کنم و به سبک مریم جان تبلتم رو دستم گرفتم و شروع به عکس برداری و فیلم برداری کردم و جالبه کلی ماشین های حرفه ای هم تو تصاویرم گرفتم و بعدش به ورزشگاه شهرمون رسیدم و دیدم که عجب ساخت و سازی راه انداختن، باور نکردنی بود یک ساختمون بقل ساختمون اصلی داشتن میساختن که خیلی بزرگ بود و حتی زمین چمن کوچیک رو هم کامل تغییر شکل داده بودن و یک زمین فوتبال خیابانی درش درست کرده بودن با فنس های خیلی خوشکل و کنارشم داشتن یک زمین دیگه ای درست میکردن که نمیدونم قراره چی باشه، اینها دوباره برای من نشونه ای بود که هر روز جهان داره ثروتمند تر میشه و هر روز داره فرصت ها و مکان های ورزشی و ابزار شادی و نشاط بیشتر و بیشتر میشه، اونجا بطری آبم تموم شده بود و یکی از دستان خدا دقیقا همزمان که من خواستم واضح شد (در زمان و مکان مناسب) با یک فلاسک آب از کنارم رد شد و ازش درخواست کردم و در بطریم آب خیلی سرد و گوارا و شیرین ریخت و بعدش با ادامه دادن مسیر به یک پارک فوق العاده زیبا و ساختمون سمینار شهر هدایت شدم که دقیقا هم اساس با تمرین تجسمم بود و خودم شگفت زده شده بودم و اونجا هم دیدم که شهرداری و مسئولین وظیفه شناس و فوق العادش دارن با ماشین های فوق حرفه ایشون چمن های پارک رو میزنن و گفتم ببین تو سفرنامه کلی به چمن های کوتاه آمریکا و نظمشون توجه کردی و الان در شهر خودت هم داری این نظم ها رو میبینی و حتی باورتون نمیشه در یکی از همین پارک ها من برای اولین بار تصمیم گرفتم به جای رفتن به کتابخونه و .. از سرویس های بهداشتی شهریمون استفاده کنم و به اندازه ای تمیز بود و بوی عطر میداد و مشخص بود تازه تمیز کرده بودن چون بوی گل میداد و همه جا سفید و آبی بود که دوباره هم اساس با کانون توجه ام در سفرنامه بود و در ادامه مسیرم بارها و بارها افرادی رو دیدم که لباس های ارتشی مثل استاد رو پوشیدن و من تا قبل از این اصلا چنین افرادی رو نمیدیدم کفش ها لباس ها و تیشرت ها و شلوار ها و کیف و کوله ها و حتی مانتو ها شال ها!! همه ارتشی بودن! و چقدر خوشکل بودن و این درحالی هست که من اصلا قبلا اینها رو نمیدیدم چون در فرکانسش نبودم و این موضوع در مورد همه ی خواسته های ما صادقه یعنی هر خواسته ای که داریم و نمیبینمش و میگیم نیست چون ما تو فرکانسش نیستیم و اون خواسته وجود داره و به همین دلیلم تو فکر ما اومده، اینها رو مینویسم تا بدونیم که واقعا ما به اساس توجهمون هدایت میشیم پس خیلی خوبه که کانون توجهمون رو همیشه مراقبش باشیم و مثال ها رو برای خودمون تکرار کنیم تا انگیزه بگیریم. خلاصه دیروز خیلی خوش گذشت و ممنونم که با کامنتت به یاد من آوردی که منم اتفاقات خوبم رو و مثالهایی که قانون رو تایید میکنه رو بنویسم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ندا راد گفته:
      مدت عضویت: 2227 روز

      سلام دوست عزیز ،من واقعا خیلی خوشحال شدم که احساس خوب من در سفری که رفتم از طریق کامنتم به شما منتقل شده ،و خیلی خوشحال شدم که شما هم به خدا اعتماد کردین وزدین بیرون و کلی اتفاقات جالب و عالی رو تجربه کردین و خیلی خوب قوانین رو بارها برای خودتون تکرار کردین و نشانه هارو دیدین خیلی جالب بود که تمام دختر و پسرها لباس ارتشی پوشیده بودن ،و چمن ها رو کوتاه میکردن ،..این اتفاقات و همزمانی به ما نشون میده که به هرچی توجه میکنیم همون رو در دنیای خودمون میبینیم و خیلی خوبه که کانون توجه ما استاد و قوانینی که به ما یاد میدهن باشه از صمیم قلب از تنها قدرت جهان برای شما دوست عزیز موفقیت های بیشتر و شادی و آرامش و ثروت بینهایت رو خواستارم ،بسیار سپاسگزارم از لطف و محبت شما ،در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم سادات مدنی گفته:
    مدت عضویت: 1118 روز

    خدایا شکرت چقدر زیبایی چقدر نعمت چه درختان قشنگی

    من عاشق اون لحظه هایی هستم که استاد مکالمه انگلیسی دارن با افراد اونجا چقدر خوب متوجه میشن و صحبت میکنن.

    واقعا تحسین میکنم مایک عزیز رو چقدر مسلط و با لهجه زیبا انگلیسی صحبت میکنن آخه من هم تقریبا یکساله دارم یاد میگرم ولی این قدر مسلط نیستم و کسی رو میبینم این طور راحت حرف میزنه تحسینش میکنم و لذت میبرم و از خدا میخوام که منو به سمت شرایط و موقعیت های خوب و حتی زندگی تو کشور های خارجی علی الخصوص آمریکا که واقعا عاشق این کشور شدم با فایل‌های استاد منم دوست دارم تو آمریکا زندگی کنم خدایا وقتی میگم خندم میگیره حدود دو ماهه با استاد و سایتش آشنا شدم و چه چیزایی به خواسته ام اضافه شده که برام جز خواب چیزی نبود ولی الان میدونم که منم میتونم داشته باشم فقط کافیه بخوام و باورهامو درست کنم خدا خودش هدایت میکنه چجوری شو من نمیدونم خدایا خودت هدایتم کن به راهی که تو میدونی بهترینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    نداء عرب گفته:
    مدت عضویت: 2315 روز

    سلام عزیزان در این خانواده بینظیر که خدا جمع ما رو رقم زده و چی از این عالیتر که اینجوری و اینجا هدایت شدیم ؛

    که نه فقط جاهای زیبا رو میبینیم بلکه زیبابینی رو هم یاد میگیریم .

    فقط تصاویر نیستن که در خاطر ما ثبت میشن بلکه یه جورایی کارگاه عملی برای ما هست که بوقت مواجهه با ناخواسته ، ناخودآگاه به سفرنامه رجوع می کنیم و یاد حرف ، حرکت ، عمل و در واقع توحید و هدایت استاد میافتیم و چی از این عالیتر 😁🤗🙂 و قشنگتر و سر راست تر 🤗🤗🤗

    یه کتاب تصویری

    یه فیلم آموزشی زیبا و جذاب که اینقدررررررر شیرینه که توش محو میشیم

    با همه درسهای خشک ، رسمی و کسل کننده که تا الان داشتیم ، فرق میکنه .

    یادمه أوائل که قرار شد سفرنامه استارت بخوره و خانم شایسته با مایک رفتن پارکینگ دنبال rv ، یکی دو قسمت رو دیدم بعد ذهنم شروع کرد : ببینم مگه تو بیکاری ، علافی ، هااااااا ؟ اینهمه کارمفید ، بشینی زل بزنی و ببینی اینا کجا میرن 🤭😱😯

    در صورتیکه واقعًا از این مفیدتر نبوده و ندیدم که هم لذت یبرم ؛ همه جوره : بصری و جاهای چشم نواز ، روابط دلنواز و عاشقانه که در عین حال توش أدب و احترام بهم ، به خلوت هم هست ، و هم شنیداری که جز عبارات زیبا و تحسین برانگیز چیزی شنیده نمیشه و هم لمس زیباییها

    وهم درس و یادگیری که تو این روش عالی جواب داده و هر کس به فراخور ظرف وجودیش ازش بهره مند میشه

    ممنونم همه تون تک به تک عالی هستین و جز فرکانس یکسان که داشتین ، هیچ چیز و هیچ رابطه ای نمیتونست شما رو اینجوری کنار هم قرار بده و اینها جز از کارگردان اصلی آفرینش برنمیاد که عالیترین مجهزترین دوربینها و هنرپیشه ها و کارگردانهای هالیوود هم به گَردش نمیرسن که اینطوری ارض و سماء ش رو مسخر سفرنامه زیبای شما کرده

    در پناه همون کارگردان اعظم هستی ، سلامت و شاد باشید و باشیم آمین

    ممنونم که نوع دیگری از نگاه رو بما یاد دادین که نه تنها دیگه هیچ بدی نمیبینم ( چون یاد گرفتیم هر تضاد یه قدم ما رو به خواسته اصلی نزدیکتر میکنه ) بلکه از بدیها و ناخواسته ها هم در تنگنا قرار نمیگیریم و میدونیم که همش خیره و هر چی از جانب اون بیاد فقط نیکویی و خیر مطلقه

    هزاران بار عصر عاشورا ویژه برنامه میذاشتن که میدیدم نمیتونست “” ما رأیت الا جمیلا “” رو اینجوری برام جا بندازه که در همه چیز فقط تو انتخاب کن که زیباییها رو ببینی و پس این چقدر قدرت ، صلابت و عزت نفس هست

    استاد یه دنیا ممنون 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    و خانم شایسته که برای تصویریرداری و تدوین این اثر ماندگار توسط خودِ خودِ خدا انتخاب شدین و چه عالیتر که در مدار دریافت الهام بودین 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌹🌹🌹🌹🌹🥰🥰🥰

    و مایک عزیز که خودشه و همین زیباتر و دلنشین ترش میکنه ؛ رهرویت پیوسته باشه عزیز دل 🥰🥰🥰🥰🤗🤗🤗

    دوستتون دارم 💕💕💕💕💕💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  7. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3847 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به امید تو …

    خوشحالم و سپاس گزارم که یک قسمت دیگه فرصت زندگی و نوشتن پیدا کردم خداروشکر

    امروز بیشتر قدر بودن توی این خانواده و فضا را میدونم.

    مـــن باید ادامه بدم

    + اینکه میشه آگاهانه با توجه به هر چیزی اون را بیشتر وارد زندگیت کرد، یک نعمته یک نعمتی که وقتی چیزی که میخوای را خلق میکنی وقتی فکر میکنی بهش که تو بودی خلقش کردی چقدر میتونه تو را خوشحال تر کنه و اون لبخندت را شیرین تر و انگیزه ات را برای خلق چیزهای بزرگتر MoRe and mOrE کنه.

    + امروز متوجه شدم ( بیشتر از همیشه ) که زندگی واقعا یک مســــیر و نه صرفا یک Destination

    و مهم تر از این مسیر و بودن در این مسیر، ممکنه از خودت بخوای سوال بپرسی خُب توی این مسیرم هستم خُب اوکی اصلا این مسیره خوبه اما how take I pass the path?

    اینجا چیزی که من درک کردم که اینه که نیازه یک سری چیزها را خیلی خوب یاد بگیری درک کنی و ادامه بدی

    نامبر وان: در لحظه زندگی کردن

    نامبر تُوو: توجه و تحسینِ نکته های مثبت هر چیزی در همون لحظه

    نامبر ثری: سپاس گزاری برای اون لحظه

    من در لحظه حال بودن را توی سفرهام خیلی خوب درکش کردم و در ادامه از زاویه های متفاوت و متعدد دیگه ..

    هیچی به من بیشتر از در لحظه بودن و نه در گذشته ی گذشته و نه در آینده ی نامعلوم .. بهم حال نمیده.

    کار آسانی نیست ولی من از پسش براومدم .. لحظه هایی هم هست قطعا که در گذشته هستم اما فکر میکنم کسی که به خدا ایمان داشته باشه نه ترسی از آینده نیومده داره و نه غمی از گذشته ی گذشته

    در مورد نامبر2:

    توجه به نکات مثبت هر چیزی و تحسین اون زیبایی چه انسانی چه طبیعت را میخوام بذارم در کنار این درک: اینکه؛

    من متوجه شدم مخصوصا امروز با دیدن یک ویدیو از اینکه ذهن چطور کار میکنه از هم پاره ی ارزشمندمون به نام جو دیسپنزا، که واقعا افکار و نگاه و عملکرد دیروزمون دقیقا امروز ماااا رااا ساخته، و اگر فردا هم اگر عمری دوباره خداوند بهمون بده و زنده باشیم اگر بخوایم به همون شکل پیش بریم تغییری نخواهیم داشت دقیقا همون احساس روز گذشته همون افکار در گذشته ی دیروز بودن را خواهیم داشت و به قول انیشتین این یک دیوانگیِ محضِ که بخوای مثل گذشته فکر کنی اینجور فکر کنی و انتظار تغییر هم داشته باشی!!!، اوکی متوجه شدم که واقعاااا باید ذهن را عادت بدی به شیوه ی جدید؛ اینجا میخوام بگم که تکامل پاش باز میشه مثل همیشه البته، تکامل تغییر رفتاری تو باورهای تو یک روزه شکل نگرفته که بخواد الان یک روزه هم تغییر کنه، باید صبور باشی، آقاا هیچ راه چاره ای نداری دارم به خودم میگم باید صبور باشی همین .. ؛ اوکی در ادامه اگر پس انتخاب کردی که خودت را تغییر بدی نگاهت را روشت را تغییر بدی باید استمرار داشته باشی توی این کار

    پس بذارید مورد دوم|سوم را خلاصه کنم!

    شیوه ی جدید میخوای عمل کنی؟؟ نتیجه ی متفاوت پایدارِ بزرگ میخوای؟؟

    No)) So Jump to Next Part

    Yess(( Read it with The eyes of the heart

    توجه بر نکات مثبت هر چیزی در هر لحظه از همون جایی که هستی و تحسین اون و سپاس گزاری لحظه ای (((معنــی ِ در لحظه بودن ))) بهترین روش برای این تغییرِ تکاملی هست.

    اینجا چی میبینم واقعا؟ مگه خدا با احساس من با من حرف نمیزنه؟ آیا واقعا میتونم احساس کنم از پشت همین مانیتور این همه زیبایی را این همه ثروت و فراوانی را و ایا میتونم از صمیم قلب تحسین کنم؟؟

    Just Try it ..

    جدیدا از وقتی که بیشتر خودم را شناختم در مدارهای بالاتر، متوجه شدم که بین زیبایی های بیرونی مثل طبیعت و شهر و .. و زیبایی درونی مثل انسان: I Would like to attention to the inner beauties of any person.

    Now, between People or me: Which one is Most Important??

    Of course, I …

    So, I appreciate myself ..

    به خاطر اینکه اینجام … به خاطر اینکه زنده ام .. به خاطر تمام وجود ارزشمند و الماسم .. به خاطر نگاه زیبام به خودم و دنیام و خدام .. و البته که خدای من همه ی دنیای من باید باشه که داره تکاملش را طی میکنه .. خودم را تحسین میکنم به خاطر نوشته های ارزشمندم به خاطر قلم بینظیر و شگفت انگیزم .. به خاطر تجسم هام .. به خاطر هر بار زمین خوردن ها و تضادهام ولی بازم سرپا هستم و می ایستم و هر بار دارم ادامه میدم … این دنیا هم تموم میشه .. این روحیه صلح طلب و جنگویانه ام از نظر ادامه دادنم را تحسین میکنم، اعتماد به نفس و خود باوریم را تحسین میکنم، من میتونم من از پسش بر میام .. دوست دارم فریاد بزنم که هر چی که دارم از خداست .. من هیچی به خودی خود ندارم میدونم که ارزشمندم میدونم که لایق بهترین هام میدونم که خودم خودم را انتخاب کردم و اینجا هم خدا را انتخاب کردم میدونم و این دونستن ها را تحسین میکنم ..

    then,

    استاد جان از شما ممنونم به خاطر وجود ارزشمند شما سپاس گزارم شما کار بزرگی کردید شما روی زندگی بی نهایت انسان اثر مثبت گذاشتید من امروزم باید از شما تشکر کنم چون تشکر از شما به منزله ی سپاس از خدای من است.

    چقدر این دوربین بینظیره واقعا .. چه عکس های زیبایی اووف .. مایکی بینظیر خدایا شکرت به خاطرش .. خدایا شکرت به خاطر این شهر زیبای .. واو بازم مایکروسافت و پریمیر و صدای زیبای مریم جان خداروشکر.

    { روز بعد }:

    خدای من چقدر اینجا زیباست این شهر،

    چقدر داستان هدایت شما به این جاده ی ستاره ی قطبی زیباست .. واقعا منم میخوام که باشم بیشتر از همیشه بیشتر و ساده تر از همیشه ..

    اول از همینجا توی گوگل مپ با استفاده از تکنولوژی جای پیاده روی را نگاه کردید و بعد تحسین کردید و احتمالا تجسمی از بودنتون و لذتی که اونجا میبرید و بعد توکل بر خدا و سپردن به خدا که شما را هدایت کنه .. چقدر زیباست این داستان هدایت چقدر تحسین برانگیز برای شماست که اینجوری توکل میکنید به خدا .. خدایا شکرت واقعا

    چقدر این تماس مایکی به شما استاد جان درس داشت . این اعتماد به نفسی که به مایکی میدید که میتونه بره خرید کنه بدون نگرانی و در امنیت کامل چقدر خوبه چقدر بینظیره اینکه اینجوری نظر عشقتون را میپرسید برای اینکه آیا چیزی میخواد چقدر تحسین برانگیز اینکه توی همین تماس به مایکی میگید که چندتا بیار مثلا از این صابون چقدر تحسین برانگیز استقلال مالی شما خدایا شکرت واقعا واقعا اگر شما تونستید به اینجااا برسیددد منممم میتونمممم چرا که نه، منم میتونم از خدا میخوام که خودم و دوستانم را ثابت قدم کنه در این مسیر، عه لندکروز مشکب چقدر دوسش دارم.

    آره استاد جان با همین تماس کلی نکته بود فراوانی ثروت، فراوانی پول

    احساس لیاقت شما لیاقت تجربه ی بهترین هااا، احساس ارزشمندی این عشقی که بهم میورزید به راحتی، اتفاقا مایک هم عاشق ارتباط موثر برقرار کردنِ و من چقدر تحسینش میکنم هم نِی تیو صحبت کردنش به انگلیسی واقعا احساس و حس عالی میده بهم این کلام مایکی خداروشکر، چقدر هم پایه بودن مریم جان را تحسین میکنم واقعا واقعا خداروشکر میکنم چقدر شما را مریم جان هم پایه بودنتون را تحسین میکنم، چقدر این پارکینگ لاتِ با بی نهایت ماشین . شماردم . 417 تا ماشین توی همین فقططط هااا خدای من چه ثروتی چه

    نمیدونم میانگین بگم مثلا 50تا هزار دلار خوبه! ضرب کنی میشه تقریبا 21 میل دلار

    ذهن عزیزم میشه بهم بگی اگر این ثروت نیست پس چیه؟ اگر فراوانی راننده اگر فراوانی ماشین اگر فراوانی پول نیست پس چیه عشقم؟!!

    خانم کرولین عزیز .. چقدر خوبه که راننده های خانم هم هست بسیار هم زیاد چقدر خوبه خدایا شکرت، ایول گوشی را هم زده اونجا جلوش تا راحت تر کارش را انجام بده، چقدر ماشینش تمییزه البته همه ی ماشین هایی که میبینم تمییزه، چقدر تحسین میکنم شرکت اوبر را اسنپ را و سرویس های به این شکل را که چقدر ثروت خلق کردند چقدر کار را راحت کردند خداروشکر، چقدر خوبه که میفهم کاملا چی میگه این خانم این هم استاد جان مایکی چی میگه خداروشکر واقعا .. چقدر خوبه که زبان بلد باشی چقدر خوبه که میتونه درهای بینظیری از ارتباطات را با بی نهایت آدم دیگه را باهات باز کنه با همین یک سلام ساده با همین تاکسی ساده .. خداروشکر میکنم که منم زبانم خوبه ولی کافی نیست باید به تسلط برسه به امید خدا. خداروشکر

    و در مورد دخترشون صحبت کرد خانم کرولین .. استاد بازم شما ایشون را تحسین کردید این خانم خیلی خوبه

    واو رسیدیم .. اوخ اوخ چقدر من پیاده روی کردم توی سفرهامممم خدای من .. یکی از بینظیرترین پیاده روی هایی که داشتم جاده ی اسالم خلخال البته از روستای اسب بونی تا سر جاده ی اسالم بود و بعدش که رفتم ساحل گیسوم وای وای که اتفاقا همون موقع هم اولین تجربه ی اسب سواری من بود خداروشکر.

    واقعا این جاده زیباست ..

    دقیقا دقیقا استاد مثالِ اینکه این مسیری بود که میخواستید و از بین این همه ماشین و جاده هااا هدایتی اومدید و رسیدید اینجاا واقعااا بعد از تضاد چه حالی بهتون داده، آره خب اینا درسِ آقا محمدِ آره عزیزم اینکه داره بهت میگه ناامید نباش، مسیر خودت را برو مسیری که نتیجه گرفتی همین را ادامه بده، افکار و نگاه و انرژِی دیروزت امروزِ تو را ساخته و اگر میدونی واقعا میتونی که میتونی هممم ادامه بده و مسیر عشق و علاقه ات را دنبال کن باورهای هم سو با خواسته ات را بساز باور سازی کن .. باورهای ثروتت را درست کن … برای خودت بهترین ها را قائل باش، ارزش قائل باش .. مثل گاندی مثل اون قسمت که چقدر درس بینظیری به من داد اره میشه با در صلح بودنت همه چی را بدست بیاری با در صلح بودنت و نه نیازی نیست که بخوای بجنگی با خودت بخوای تقلا کنی .. میشه همه چی را بدست بیاری میشه. الهی به امید تو

    اگر استاد جون تونسته منم میتونم سیستم عصبی ما یکیه .. اگر ایشون باور کرده منم باور میکنم بفرما الگوی من جلوی منِ؛ خدایا شکرت به خاطر این الگوی بینظیر خدایا شکرت

    خدای ایشون درونِ منم هست همه ی ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم، همه ی ما توانایی خلق زندگی را داریم.

    دارم به این فکر میکنم که روزی که استاد توی یک خونه ی سیمانی بوده توی بندر عباس اما واقعا خوشحال و سپاس گزار بود و الان اینجا … یک نفـــسِ عمیق …

    منم میتونم ..

    واقعا چی هاا باعث شد که استاد الان اینجا باشه و بهترین زندگی را داشته باشه؟؟ در واقع بهترین زندگی را بسازه خلق کنه؟ و تازه روی هر چیزی که ساخته هم حساب نکنه .. انتظار چیزی را نکشه .. چی باعث میشه که مسیر عشق و علاقه اش را دنبال کنه که اصلا کسب و کاری نبوده اون موقع ولی دنبال میکنه عشق میکنه عشق فراوان داشته ادامه داده بی نهایت کتاب موفقیت خوانده و هر بار هم تست کرده هر چیزی که خوانده و نه الگوی خاصی نه چیزی اینجوری یکم یکم اومده بالا و بالاتر خدای من، بخدا این شجاعت میخواد استاد جان این ایمان میخواد این توکل میخواد این رهایی میخواد این سبک شخصی میخواد این کنترل ذهنِ قوی میخواد این در لحظه ی حال بودن را میخواد این دل کندن ها میخواد نداشتن وابستگی و دل بستگی میخواد ..

    استاد جان دو روز پیش بود به این رسیدم که خدای من خدای من، من هنوز ذهنم پول را معنوی نمیدونه و چقدر ظرف من کوچیکه واسش .. بعد تازه یک صدای تازه شنیدم توی ذهنم به وضوح وقتی بهش گفتم، پول معنوی پول منو به خدا نزدیک تر میکنه هر چقدر پول بیشتری خلق کنم من نزد خدا محبوب تر میشم خدا پولدارها را دوست داره آدم های ثروتمند را دوست داره، اون موقع که این صدا را به وضوح شنیدم .. بهم گفت: منطقت چیه؟!

    هیچ وقتی قسم میخورم به این اندازه این صدا را نشنیده بودم تازه هم مدار این داستان شدم .. بعد گفتم بابا ببین جهانی که خداوند خلق کرده براساس رشد استوار کرده خب هر چقدر تو بتونی ثروت بیشتری را خلق کنی پول بیشتری را بسازی تو میتونی به خواسته های بیشتری که نیاز به پول دارند را تهیه کنی و به همین شکل به آدم های بیشتری کمک کنی خیر برسونی و اصلا با ثروتمندتر شدنت بیای و اون پول را روی خودت سرمایه گذاری بیشتر کنی بیای روی کسب و کارت تمرکز بیشتری کنی و اون را گسترش بدی رشد بدی و .. پدر ( راستش از اول نمیتونستم بگم چون واقعا هنوز هم مدار شما نشده بودم اما الان که تونستم و گفتم با کمال میل واقعا میبینم که چه نعمتی هست همین کلمه را وقتی میگم و چه احساسِ خوبی بهم دست میده واقعا چه احساس نزدیکی خدایا شکرت ) پدر جان تازه فهمیدم که چرا میگی باباا شما فقط باورهاتون را تغییر بدید پول و ثروت و خوشبختی براتون میباره جوری میشه که فقط انگار انقدر خدااا بهت میده که رو زمین دراز میکشی و فقط میخوای که اشک بریزی و از خدا تشکر کنی ..

    من تازه متوجه شدم که چقدر جای کارررررر دارم بابا .. راستش اولش یکم حالم گرفت اما خب به خودم اجازه دادم که این حال را تجربه کنم و بعدش شروع کردم به اقدام کردن ..

    الان چیزی که خیلی خوب درک کردم برای اینکه بخوای به خواسته ات برسی اینه: مثلا برای من که بخوام توی مسیر عشق و علاقه ام قدم بردارم و به موفقیت 100% ان شاا.. برسم : این درک منه

    1) مشخص و واضح شده خواسته‌ام

    2) باورهای هم راستای خواسته ام اینکه این کسب و کارم میتونه من را به ثروت برسونه پتانسیل ثروتمند شدن من را مثل همه ی کارهای دیگه داره ( توی این مورد بگم که خیلی خوب تر درک کردم که چیزی که منجر به رشد کسب و کار میشه خود اون کسب و کار نیست بلکه ایمان توست باورهای توست خود باوری توست کلمه ای که امروز خیلی خیلی بیشتر درکش کردم آره خودباوری و باور دیگه ای که درکش کردم و میدونم خودمم دارمش اینکه کسب و کارت را میشه بدون سرمایه اولیه انجامش بدی هم الگوش شمایی استاد جان واسه من و هم خودم توی اون کاری که داشتم، زدن کارهای دستی مثل دریم کچر درست کردن و ..)

    3 ) احساس لیاقت و ارزشمندی

    4 ) استمرار در این کارررر

    ددو تا چیز دوست دارم بگم، یکی اینکه من قبلا بحث الگو را خوب درکش کرده بودم حالا هم نمیگم هم خیلـــی خوب ولی خوب درکش کردم که باید الگو داشته باشم. ( اما الان سوالی که برام ایجاد شد اینه که اگر الگویی نداشته باشی چطور؟!! پس یک جورایی میتونم بگم که اگر الگو داشته باشی میتونه تو را خیلی بیشتر کمک کنه در روند باورسازی) توی کاری که میخوام کنم توی هر باوری که مثلا اگر این فرد تونسته یک نفررر در دنیا تونسته یک کار را انجام بده پس منم میتونم حتما.

    حالا چیزی که تازه درکش کردم دیروز این بود که منطق منطق اقا ذهن منطق میخواد واقعا منطق میخواد واقعا وقتی براش چیزی را منطقی کنی و ادامه بدی هر بار تاییدش کنی اون منطق را چقدر میتونه زندگیت را تغییر بده با تغییر باورهات واقعا.

    همین جاا بود که وقتی این را درک کردم زنگ زدم به یک دوست هم فرکانس عزیز جان، که چقدر خداروشکر میکنم به خاطر داشتن دوستای هم فرکانس چقدر نعمتِ گران بهایی هست اینکه میتونی ساعت ها با دوستات حرف بزنی در مورد خواسته هات و قانون خدایا شکرت. خلاصه اینکه به ایشون این را گفتم و همون موقع بهش گفتم که ببین من تازه متوجه شدم منی که همیشه لنگِ مالی بودم وقتی میگه باباا وقتی شما باورهات را تغییر بدی وقتی دست های خدا را نبندی ثروت و پول برات میباره بابا و تو چقدر راحت و خیلییی راحت میتونی هر دوره ای که خواستی را بخری دیگه(مثالش هم خودش بود واسم، با هر دوره ای که روی سایت میومده ایشون تهیه میکرده همون موقع) .. اون موقع بود که فهیمدم کجای باورهای ثروت و مالـــــی قرار دارم.

    تازه من تا همین دو ماه پیش فکر میکردم که برای خلق پول حتما باید کاری داشته باشم .. و اصلا با این عبارت هاا که

    خداوند یکتا خدای اسمان ها و زمین:

    ربِ وهاب من هم هست، من حیث لایحستب من هم هست، هذا من فضل ربی من هم هست، خدای رزاق منم هست، خدای بخشنده منم هست .. من غریبه بودم.

    بابا خب من تکامل طی کردم تا به همین ها رسیدم.

    و چیزی که دیگه به نگین جان گفتم این بود که ببین، واقعا من توی حوزه های دیگه خیلی خوبم خیلی روی اون ها کار شده توی روابط که دیگه پادشاهی میکنم اصلا صاف دوست از کجا که ندارم .. روابط موثر برقرار کردنم .. توانایی ها .. سلامتی .. شادی .. رقص و پایکوبی و .. خوانندگی و نوازندگی و .. خلاصه توی حوزه های دیگه خیلی خوبم هر چند میتونه خیلی بهتر بشه، اماا توی بحث مالیی که که دقیقا امروز هم متوجه شدم که باید بسازمش باید هر جوری شده بسازمش باید خلقش کنم آقا.

    امروز خدا بهم لطف شدیدی کرد و منو از اون حس و حال بیرون آورد و بعدش یک انرژی را بهم داد با آوردن یک دوست قدیمی دم در خونه امون، که من دوباره رفتم GYM

    این ثانیه ی 10:10 فایل منو یاد این قسمت میندازه که الان به خاطرش واقعا اینجام

    متعهد بودن ..

    باید متعهد باشی به کاری که میخوای انجام بدی.

    خدایا شکرت واقعا خداروشکر میکنم.

    استاد جان پدر از شما ممنونم

    مریم جان واقعا صبوریت را تحسین میکنم عزیزم، واقعا در صلح بودنت را تحسین میکنم، واقعا این مهارت بینظیر شما را در فیلم برداری تحسین میکنم ادیت کردن شما را تحسین میکنم، چقدر شما را تحسین میکنم به خاطر آروم بودنت خونسرد بودنت مریم بی غم بودنت را صدای زیبات را، هیجانی که میکنی خداروشکر میکنی همینطوری مدام و چقدر زیبا میگی واقعا خدایا شکرت که به چه جای زیبایی هدایت شدیم واقعا این سپاس گزاریت این تحسین کردن هات این درصلح بودنت این درکِ اصل اصل اصل بازم اصل را چقدر تحسین میکنم، نمیدونم کسی اگر این فایل را از بیرون ببینه چه میکنه و چه رفتاری داره

    ولی من در مورد اصلا انگار نه انگار مثلا هم پایه ی هم هستید میدونید منظورم این رابطه ی الهی عشق الهی عشق بدون وابستگی و دل بستگی که به هم دارید را چقدر تحسین میکنم واقعا. واقعا تحسین برانگیز خدایا شکرت.

    اوه اینو نگفتم، مهارت اشپزیت چقدر بینظیره خداروشکر

    اینکه راستی میتونی هم زمان چندتا کار را با هم انجام بدی، باورهاتتتتتت مخصوصا در زمینه اینکه میری فیلم میگیری و اون روی مثبت هر کسی را برانگیخته میکنی.

    اوه این راستی، قلم بینظیر و روان و شگفت انگیزت را خدایا شکرت

    تولد تولد تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک..

    یوهووووووو

    راستی امروز تولد بانو الهام جان فرهادی هست و من تولد ایشون را تبریک میگم امروز پنجم مرداد 99 هست و من از همینجا تولد ایشون را تبریک میگم.خداروشکر به خاطر وجود ارزشمند ایشون خداروشکر میکنم به خاطر خلقت هدف دار ایشون که خداوند را تحسین میکنم. و خانم فرهادی جان بهترین را براتون ارزو میکنم اون به نظرم ایمان بیشتر به خداست وقتی باورت به خالق بودنت بیشتر بشه لبخندت هم بزرگتر خواهد بود .. آرزو میکنم که همیشه در سلامتی کامل باشید آرزو میکنم که همیشه شاد باشید لبخندتون همیشه باشه آرزو میکنم همیشه قلبتون پر از عشق الله یکتا باشه.

    دوستون دارم.

    استاد جان، مریم جان مایکی جان زیبا جان دوستان عزیزم محمد عزیزم، سپاس گزارم از شما، دوستون دارم و به خدای مهربان و هدایتگر مطلقِ روزی رسان شما را میسپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      احمد سلیمی ترکمانی گفته:
      مدت عضویت: 2319 روز

      سلاااااممم به محمد جان عزیزم داداش گلم

      محمد جان من چقدر ازت انرژی میگیرم

      واقعا این صحبتت چقدر من رو به فکر برد

      برای خلق پول حتما باید کاری داشته باشی

      بلکه باید به وهاب بودنش و رزاق بودنش و بخشنده بودنش ایمان و باور داشته باشم تا از هزاران طریق پول وارد زندگیم کنه

      دقیقا محمد جان اینو خودم تجربه کردم که با کوچیکترین حرکت تونستم مبلغ درشدی از طرف بگیرم.

      بدون اینکه در اون کار مهارت خاصی داشته باشم

      من اگر باورهایم رو درست کنم خدا هدایتم میکنه به سمت کسانی که راحت پول وارد زندگیم میکنند

      یا کارهای سر راهم میزاره که با کمترین تلاش به پول میرسم

      فقط من تلاش میکنم که در کاری که علاقه دارم فعالیت کنم تا لذت برم و در کنارش خدا به راحتی پول وارد زندگیم کنه و پول دراوردنم پایدار میشه.

      حتی محمد من احساس میکردم که تو خیلی از کارها نمیشه آزادی زمانی و مکانی و مالی داشت و همش پیگیر این بودم که کاری رو داشته باشم که این ۳ مورد رو برام خلق کنه

      در صورتی که اصلا خود کار یا شغل مهم نیست بلکه همه چیز باور هست که این ۳ مورد رو میتونه برام خلق کنه

      پس من باید روی باورهام کار کنم تا خدا منو به سمت کار مورد علاقه ام هدایت کنه که این ۳ مورد رو همزمان تجربه کنم.

      محمد جان در مورد این مورد هم دوست دارم تجربه اتو بدونم ممنون میشم برام بنویسی عزیز دلم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    استاد کنجکاو و ذوق زده برای پیدا کردن مناظر زیبا

    صحبت آرامش بخش شما با فرزندتون ک از شما راهنمایی میخواست و شما در آرامش کامل و آسان گیری راهنمایی اش کردید من رو یاد خودم و خواهرم انداخت.

    خواهر کوچکم هرجا گیر کنه یا بترسه ب من زنگ میزنه، هرجا دلش بگیره با من صحبت میکنه، برای تصمیمات آینده اش با من صحبت میکنه، هرجا میترسه از آینده اش هروقت استرس کنکور و امتحانات نهایی اش می گیره اش با من صحبت میکنه، وسط گریه هاش با حرف های من آروم میشه و من خوشحالم ک میتونم فردی باشم ک آرامش رو در قلب این بنده ای ک هدایت شده از من بپرسه بوجود بیارم، خرسند و راضی از الله هستم فردی هستم در خانواده ک روی من خیلی حساب میکنن، در مواقع حساس و ضروری از من راهنمایی میخوان، من در حد نصیحت کوچک گاهی راهنمایی میکنم ولی اصرار نه، و می بینم همون افرادی ک روزی من رو مسخره میکردن ک چه کار میکنی در تنهایی ات، حالا احترام ویژه ای ب من میگذارن، حالا از من مشورت میخوان و من در آرامش کامل راهنمایی شون میکنم و اونهارو ب آرامش و راحت گرفتن دعوت میکنم. البته ک در بسیاااری از مواقع سکوت میکنم و ب خودم میگم این مسئله ب تو مربوط نیست دخالت نکن.

    استادجان من دلم تنگ میشود برای این مامن گرم، برای این فضایی ک من رو یاد خدا میندازه، تو تموم شلوغی های امروزم بین اطرافیان عزیزم وقتی یادم می افتاد ک فایل نشانه ام سفر ب دور آمریکاست و قراره کامنت های دوستان الهی ام رو بخونم، کامنت هایی ک من رو یاد خدا میندازه، دلم آروم می گیره. و برای خودم تایم تعیین میکنم ک تا این موقع کنار عزیزانت باش بعد از اون دلم پر میکشه ک بیام و روی شخصیتم توی تنهایی خودم در سکوت خانه خودم بشینم و با خدایم حرف بزنم.

    خدا چه کردی ک حال خوب کن اصلی ام تو شدی، این چه رازیه ک هرجا برم با هرکه باشم باز دوست دارم برگردم پیشِ خودت، برگردم و در تنهایی و سکوت خودم با تو باشم، هیچ نگم، برم در خیالاتم با تو سیر کنم. این توحید و عشق ب تو چه لبریزم از عشق کرده ک گاهی میگم خدایا این همه عشق، محبت و احترام از اطرافیان و حتی انسان های غریبه مگر من چه کار کرده ام برای این عزیزان، و گاهی شرمنده میشم ک من آنطور ک باید قدردان زحمات و حضور عزیزانم نیستم.

    با خودم و اطرافم بیشتر در صلح قرار گرفتم، آرام تر هستم، خواسته هایی دارم و نشانه هایی از اون رو هر روز می بینم، خدا ب من احساس لیاقتم را یادآوری کرد، اون میدونه ک من لیاقت چه فردی رو دارم ولی من لیاقت واقعی درونم رو پیدا نکرده بودم، این روزها بیشتر با خودم عششق میکنم، با خودم بیشتر لذت میبرم، وقتی جلوی آینه میرم واقعا از چهره ام لذت میبرم، و بارها ب خودم میگم از خداتم باشه ک چنین گوهر کمیابی بیاد تو زندگیت، چون حضور من کافیست، حضور آرامش بخش من کافیست، چون دیده ام افراد کنار من چه احساس خوب و آرامی دارن، چون من بلدم آرام باشم، درصلح باشم، حرف های چرت نزنم، بشنوم و اجازه بدم افراد خودشون باشن، قضاوت نکنم کسی رو، از کسی از زندگی و کارهای کسی صحبت نکنم.

    میدانم وقتی ب خواسته ی روابط فوق العاده هم برسم باز بیشتر عاشق خدایم میشوم تا بنده اش، باز اشک هایم بیشتر میشود، پیش تر فکر میکردم او می آید و خدایم را از من می گیرد، می آید و وقتم را می گیرد ک روی خودم کار کنم، مدار من را پایین می آورد.  این ترمزی بود ک حتی نشانه های روابط رو هم نمی دیدم.

    پیش تر حتی خجالت می کشیدم از خدایم درخواست روابط عاشقانه ‌کنم، چون فکر میکردم اون فرد مانعی بین من و خدایم میشود، وقتی او در زندگی ام باشد خدا را فراموش میکنم.

    فکر میکردم مشرک میشوم و جای خدا می نشیند در قلبم.ولی خدایم مرا آگاه کرد و گفت اون فرد منم ک در زندگی تو تجلی می یابد، من ب تو عشق می ورزم، تو با دیدن او یادِ من میکنی و ب من نزدیک تر میشوی، تو با دیدن او در زندگی ات قلبت گرم میشود و سپاسگزارتر می شوی، وقتی او در زندگی ات بیاید نه تنها از من دور بلکه ب من نزدیک تر میشوی، بلکه بیشتر عاشق من میشوی، چون او نعمتی از سمت من است برای تو.

    او هدیه ای است از طرف من برای تو، و تو هدیه ای خواهی بود برای او. و دوست دارم خدایم بچیند، دوست ندارم حتی در ذهنم درگیر انتخاب آدم ها شوم، چون ب جهان فرکانسی اش ب عدالتش ایمان پیدا کرده ام، همانطور ک انسان های قبلی نمیدانم چطور ولی خیلی نایس و تمیز از زندگیم رفتن. مهم نیس مغز من میخواست با اونها باشه مهم نیست ک اون فرد عاشق بودن با من باشه، دستِ ما نیست، دستِ عدالتِ خوشگل جهانش هست، و من باااارها سپاسگزار این عدلش هستم ک مرا نجات داده و چیزهای نامناسب از بغل من رد شده، ب من برخورد نکرده از کنارِ من رد شده.

    خدایم ب من گفت روابط عاشقانه و وقت گذراندن با اون فرد عبادت توست، پس وقتت تلف نمی شود، تو آمده ای ک لذت ببری پس بودن با او لذت میدهد ب تو و احساس خوب در توبیشتر میشود و در نتیجه اتفاقات قشنگ تری برایت بوجود می آید.

    شما دو انسان سپاسگزار و صدق بالحسنی خواهید بود ک مرا درکنار هم بیشتر یاد میکنید، ک باعث رشدِ شخصیت یکدیگر می شوید، دنیای تان رنگی تر می شود، عاشق این دنیا و زیبایی هایش می شوید، بالِ پرواز یکدیگر می شوید، امیدِ هم ایمان هم دیگر می شوید، قراره با دیدن من با یادآوری چنین نعمتی در زندگی هم اشک های سپاسگزاری تان فرو ریزد. و این یعنی نزدیک تر شدن ب خدایم، و این یعنی رشد، یعنی بزرگ شدن ظرفم.

    استادجان قبلا خودم را لایق فردی هم مدارِ خودم نمی دانستم، باور کمبود داشتم، ولی دیدن رابطه ی شما و عزیز دل تان استانداردهایم را بالا برد، و البته استانداردهای بهبودِ شخصیت خودم. یعنی ب من گفت چنین فردی میخواهی؟ پس خودت را لایق چنین فردی کن، لایق یعنی چ؟ یعنی تغییر شخصیت ات، و اگر شخصیت تو تغییر کند تو لاجرم در مدار انسان های باکیفیت قرار خواهی گرفت، تو فقط روی بهبود شخصیت ات، روی باورهای محدود کننده ، و احساس لیاقتت کار کن، خودت را لایق فردی بدان ک از او یاد بگیری، ک استادِ زندگی ات شود، ک مثل مریم جان در رفتارهایش دقت کنی و شجاعت و هدایت و توحید را در زندگی اش ببینی

    خانم شایسته عزیز من از شما یاد گرفتم آرام باشم، وقتی استاد از شخصیت آرام و درصلح شما میگفتن سعی کردم خودم را شبیه شما کنم، خانمی باشم انعطاف پذیر و تایع شرایط و نه اینکه غر بزنم و حرف های سرزنش کننده بزنم، بجای سرزنش آرام باشم و از دل اون تضاد خوبی هاشو ببینم و بگم خداروشکر اون تضاد باعث شد سپاسگزارتر باشیم و قدر این تریل زیبارو بیشتر بدونیم، بیشتر سکوت کنم و کمتر قضاوت، خودم رو بی عیب و نقص ندونم سعی در قضاوت کسی نداشته باشم، خط کش ادب کن دستم نگیرم، آرام باشم و بیشتر سکوت کنم و این آرامش من باعث میشه افراد لذت ببرن از کنارِمن بودن. این ویژگی یک شخصیت بزرگ از ما می سازه، منعطف باشیم، همکاری کنیم، شاد باشم، ذوق داشته باشم برای دیدن زیبایی ها، خداروشکر ورد زبانم باشه، سکوت کنم و زود قضاوت نکنم و بزارم خدا هدایتم کنه، ببینم پلن خدا چی بوده، حتما خیریتی بوده آروم باش و زود قضاوت نکن.

    خدایا شکرت برای چنین الگوهایی در زندگی ام، من شاد بودن را از شما یاد گرفتم، من انتخاب کردم ک شادی را در خودم بوجود بیاورم، من انتخاب کردم ک شخصیتم رو بهبود بدم چون ب من آرامش میده، چون دیدن فایل های شما ب من آرامش میده، حسِ خوب میده، وقتی فکر میکنم من یک خانه ای گرم و صمیمی دارم ک هروقت میرم اونجا حالم عااالی میشه خیالم تخته، خیالم جمع عه، قلبم شاد میشه. و من از دیدن مستندهای شما یاد گرفتم حتی از پرواز یک پروانه هم شادبشم و لبخند رو لبام بیاد و هرجا میرم پروانه ها منو پیدا میکنن ک منو خوشحال کنن و من رو یاد خدا میندازن، حضور خدا رو حس میکنم، با چشم هام دنبال شون میکنم و غرق شادی میشم و این زندگی واقعی عه، و افتخار میکنم ب خودم ک با دیدن یک پروانه شاد میشوم نه با عوامل بیرونی، چون این شخصیت وابسته ب هیچ مکان خاصی نیست ک شاد باشه وابسته ب شخصیت صدق بالحسنی اش هست ک هرجا بره زیبایی و مهربانی رو پیدا کنه، این شخصیت وابسته ب حضور کسی نیست ک ب او حس خوب بده عشق بده، چون او از درون پر هست، او حالش با خودش و خدایش عالی بوده، هست و خواهد بود و چه نعمتی بالاتر از حضور خدا در قلبم!؟

    دوست تان دارم قدردان حضورتان در زندگی ام هستم، الهی شکر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3038 روز

    به نام خالق زیباااااااااااااایییییییییی

    وای خدااااااا چقدر زیبا چقدر زیبا خدایا شکرت

    سلام استاد جان مریم جان مایک دوست داشتنی اون لحظه که صداشو از پشت گوشی شنیدم واقعا دلم ضعف رفت عزززززززیزززززم ?پسر دوست داشتنی من ?این فایل بسیار بسیار زیبا اول از همه که لحن صحبت استاد با مایک پشت تلفن یعنی قشنگ معلومه که فیلم بازی کردن یا فقط چندتا کلمه عاشقتم و عزیزمی که تیکه کلام باشه نیست این عشقی که جاریه و این عشق قطعا پشتش رهایی و توکل به خداس که اعتماد می‌کنه به توانایی بچه ها و میفریتش. خرید اونم تو شهری که نمی‌شناسه یعنی آنقدر به خدا اعتماد داره که رها میکنه و بعد اون حس عشقی که به بچه میده استاد چه قدرت اعتماد به نفسی رو توی بچه به وجود میاره یعنی از حس این عشق واقعی و این کلام که واقعا از ته دل بود اشک تو چشمم جمع شد با قلبم حس کردم زیبایی اون کلامات رو و بعد اون ماشین های مدل بالا که برای رسوندن شما اومد و اینکه راننده زن هست و اصلا فرقی ندارن جنسیت و چقدر راحت ارتباط برقرار. میکنن با همه و اونا هم با عشق و حوصله پاسخ میدم یادمه تو قانون آفرینش استاد گفتن سوال بپرسید برای تقویت اعتماد به نفس و این اعتماد به نفس استاد که دقیقا مثل مثال خانم شایسته سنگر بانی تا دندان مسلحه .و میرسم به اون مسیر پیاده روی که از همون اول زیبااااا هست تا به اون جاده باریک که دیگه من واقعا دیوانه شدم از همون ذوق های خانم شایسته که واقعا از ته دل این زیبایی ها رو حس کردم اون صدای جیرجیرک ها و پرنده هارو با قلبم حس کردم چقدر دلم میخواست پامو بزارم تو آب رودخونه خدایا شکرت امروز پیام من عشق بی دریغ به عزیزان بود که لذت ببرم از این نعمت های خداوند که در کنار من اینکه از یه پیاده روی به جای اینکه آه و ناله کنم برای خودم شادی بینهایت بسازم الان که فکر میکنم من تا حالا انگار سفر نرفتم اگه سفر اینه که تمام سفر های من سفر نبوده چون فقط میخاستم به مقصد برسم ولذتی در مسیر نبوده حتی اگه از بهترین مسیر ها پیاده هم میرفتم هزارتا غر بود این منو به فکر این انداخت که الآنم تو مسیرم و مقصدی در کار نیست تو مسیر ثروتمند شدن باید از درخت ها منظر ها صدای خنده عزیزانم لذت ببرم تا وقتی به عقب نگاه میکنم باز حسرت نخورم که ای وای چرا من فلان جا لذت نبردم ولی گاهی آنقدر عجله میکنم که یادم میره زندگی فقط یک مسیرم اگر بتونی از چیزهای کوچک شادی های بزرگ بسازی اونوقت که این مسیر به همین لذت بخشی میشه که دیدی اونوقته که تکاملمو توی هر مدار به بهترین شکل طی میکنم و به مدارهای بی بازیبایی های بیشتری هدایت میشم واقعا لذت بردم و از خدا سپاسگزارم که منو هدایت کرد به مسیر سپاسگزارن استاد جان مریم جان عاشقتونم ?به زودی در آمریکا میبینمتون ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      مرضیه جعفری گفته:
      مدت عضویت: 2992 روز

      سلام دوست چقدر زیبا گفتین ما همیشه در مسیریم.مسیر ثروتمند شدن مسیر شناخت خدا وقوانینش مسیر دیدن زیبایی ها مسیر زندگی رو زندگی کردن.ومقصدی در کار نیست که اگه فکر کنیم رسیدیم به مقصد متوقف میشیم وتوقف یعنی سقوط.پاینده باشی?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    اذر ارین کیا گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    سلام به استادعزیزم وشایسته ی شایسته ام…

    سپاس فراوان از این همه حال خوش و زیبایی بی نظیر که باما سهیم میشین…و تولد هرروزه ی مارو با نور نگاه زیبابینتون ؛..نورافشانی…فایل نشانه ی امروزم دقیقا همخونی داشت با رسیدن به بزرگراه پراز عبور ومرور و ایمان داشتن به وجود راهی بهتربرای رسیدن به مکان دلخاه..در فایل(چراخداوندبه شیطان اجازه ی وسوسه ی انسان رو داد…)….ومرور اگاهیهای بی نظیر این درسانسانهادربرخوردبامشکلات دودسته اند..دسته ی اول افرادی اندکه در مشکلات خود متوقف مانده اند..زیرا باتمرکزبرمشکلات به خودشان اجازه ی اگاهی از فرصت شگفت انگیزی که این ناخاسته ها باخوددارند را نمیدهندوبه همین سادگی خودراازدانستن مهمترین راز موفقیت محروم کرده اند..ودسته ی دوم افرادی اندکه قوانین کیهانی رو درک کرده اند وبه رازموفقیت پی برده اند…انها میدانندکه قانون جهان هستی برای این است که ماخاسته هایی.داشته باشیم ومکانیزم جهان برای ایجادخاسته دردرونمان برخورد با ناخاسته هاست..این مهمترین راز موفقیت انهاست…….مثل شما استادعزیزم که از بزرگراهی پرعبور ومرور……میدونستین که این چیزی نیست که میخاستین…وادامه دادین با ایمان و احساس خوب ورسیدین …به چنین جاده ی بی نظیری…….متوقف نشدین…وبه محض دیدن این بزرگراه به خودتون گفتین این همان چیزیست که من نمیخاهم؛پس من دقیقا چه میخاهم؟……؛…ودرس دوم عملیه امروز دیدن به عینه ی *جاده ی بی نظیر ستاره ی قطبی ..اسفالت…صاف و هموار…پراز صدای پرنده ها……..زیبا.و..پراز ارامش بود…که قدمزنان..سوت زنان..با بگوبخند و عکس گرفتن و فقط و فقط لذت بردن درحال طی کردن برای رسیدن به خاستتون بودین.. ونکته ی سوم…نورامیدی که از اول جاده خودش رو در انتهای مسیر اشکار کرد…و شد….برای من نماد امید و احساس خوبی که دارم برای رسیدن به مقصد….. وچنان این صحنه ی زیبا من رو مات ومبهوت به این دریچه ی خوشبختی کرد که به خودم گفتم، ببین …اخر بودن توی این جاده…اخر بودن درمسیر ستاره ی قطبی..اخر بودن دراین مسیر توحیدی…ادامه دادن ودادن ودادن….رفتن و رفتن ورفتن…فقط لذت بردن و لذت بردن….دیدن موانع و پرش ازروی اونها با باورهای ناب توحیدی………چنان موجی ازثروت و نعمت و سلامتی وخوشبختی وارد زندگیت میشه که مات و مبهوت میمونی و این همه از فضل بی نهایت خداوند برتوا….سپاس شایسته ی عزیزم…سپاس استاد توحیدیم…و سپاس ازتمام اعضا این خانواده ی صمیمی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: