https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-07 10:31:022024-08-24 18:51:39سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۳
252نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدا عمرتان بدهد که با فایلهای بی نظیرتان لحظه به لحظه سوپرایزمان می کنید
حقیقتش من اولش داشتم با کیفیت معمولی می دیدم چون سرعت نتم زیاد نبود و بعد که به اون مسیر زییای پیاده روی رسیدین سریع رفتم رو تصویر hd تا با کیفیت بهتر ببینمش….
بخدا هر لحظه از زندگی من به همراه شما سراسر آموزش و زیباییست
سلام و عاشقتونم ??خیلی جاده ی زیبایی بود هممممیشه دلم یه همچین جایی رو میخواست عجب جای دنج و خلوتی. دلم میخواست چند ساعتی رو همون جا بمونیم و فقط ببینیم…عزیزززم مایک???
خدا روشکر که تو این مسیرم وتصمیم گرفتم بیام بنویسم دیگه دست دست نکنم برای نوشتن از زیبایی ها تایید وتحسینشون ودر مدارهای بالاتر قرار گرفتن.
هر کدوم از این فایلها خیلی چیزهای اموزنده ای داره که به قول مریم عزیزمون به زبان تصاویر داریم یاد میگیریم نحوه زندگی کردن با این قوانین رو.چه برخورد زیبایی که مسئولیت میدی به فرزندت و هولش نمیکنی اذیتش نمیکنی تایید وتحسینش میکنی و بنحو درست راهنماییش میکنی که انتخاب درستی در خریدش داشته باشه.نه مثل خیلی از ماها که یه کاری رو به یه کسی میسپاریم واگر اونجوری که ما توقع داریم عمل نکنه سرکوفتا وتحقیراشروع میشه وبنیانی میسازه از عدم عزت نفس و خودباوری وهر روز این باور محدود کنندهربا فرزاندان وعزیزان به همون میزانی که خودشون رشد میکنند رشد میکنه وهرروز ویرانگرو ویرانگرو ویران گرتر میشه وهمیشه در عجبیم چرا بچه من هیچ کاری رو درست انجام نمیده چرا همش میترسه چرا وارد جمع نمیشه چرا دوستان زیادی نداره چرا این قدر ضعیفه وهزاران چرای دیگه.وحواسمون نیست ریشه های همه این چراها از یک بذر مسمومه که در کودکی ما درون فرزاندانمون کاشتیم وحالا داریم ثمرش رو میبینیم.چیزی که من حداقل در مایک عزیز ندیدم خیلی راحت ارتباط برقرار میکنه خیلی راحت سوالا میکنه خیلی راحت در گفتگوهای بزرگترها وارد میشه وقوی عمل میکنه خیلی باصلابت و محکم صحبت میکنه.حین حرف زدن هزار انو من نمیکنه روون شیوا حرف میزنه اونم با ادمهای خیلی بزرگتر از خودش.یاد گرفته جاهایی که اطلاعاتی نداره( در اینجا در مورد خریدی قرار بود بکنه) نترسه از سرزنش شدن یا جواب نگرفتن وهمه اینها نشون دهنده اعتماد به نفس بالاشه.خداروشکر.این سه نفر حتی لحظاتی که به یه تضادی برخورد کردند همدیگه رو سرزنش نمیکنند که اخه اینجا کجابود ما رو اوردی با این سرچ کردنت نه اتفاقا جوری از اون لحظات صحبت میکنند که بازم تمرکز روی زیباییهاشه(مایک میگه دیدی زمین زیر پامون میلرزید.استاد میگه میلیاردها ماشین از کنارمون رد میشدند باور فراوانی.مریم میگه برخورد با اون تضاد زیبایی های این جا رو بهتر درک میکنیم)اینا تفاوته نگاهه دیگه.اینا جوری به اون قضیه نگاه کردنه که بازم حالتو خوب کنه.و اون جاده ی زیبا که منو یاد جاده سواحل گیسوم انداخت چقدر زیباست مثل دالان بهشت بود.درختا با تنه های پیچ واپیچ اشکال مختلف من حتی خنکای اونجا رو حس کردم یه لحظه لرزیدم اون نیمکت خوشگلی که جون میداد بشینی روش و یه دمنوش مشتی بزنی بر بدن توی اون خنکا وصدای پرنده ها که تو رو غرق در لذت میکنه.
خدایا شکرت واقعا شکرت بابت این همه زیبایی.وممنون از شما بخاطر به تصویر کشیدن این زیبایی ها.
راستی استاد یه کوله پشتی بخر با خودت همیشه تخم کدو چندتا میوه خوشمزه ببر حال میده اینجور جاها بشینی یه چیزی بخوری?
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی :استاد دوستون دارم و عاشقتون هستم با این حس بی نظیزی که با این فایلها به ما میدید وخانم شایسته دوست داشتنی که با زحمات ایشون مامیتونیم از این همه زیبایی بهرهمند بشیم از روزی که این سفرنامه شروع شده چقدر من دیدگاهم نسبت به همه چیز عوض شده “تونستم ببینم که چقدر دنیا زیباست و چقدر جاهایی هست که دوست دارم ببینم این تصاویر باعث شد منی که خیلی وقت بود نسبت به طبیعت بی توجه بودم آنچنان حس عاشقانه ای پیدا کنم که همین جایی که دارم زندگی میکنم زیبایی ها رو ببینم ولذت ببرم “نسیم صبحگاهی ,طلوع خورشید ,آسمون پر ستاره,صدای پرنده ها ,حتی دیدن ادمها با شلوغی و ازدحام به من احساس فوق العاده ای میده و دنیا رو با نگاه دیگه ای میبینم ,استفاده از ابزار چقدر برای من جالب بود و فهمیدم که ابن کارا فقط مخصوص مردها نیست بلکه با استفاده از یک سری ابزار میتونم به پیشرفت کارها کمک کنه ,رابطه زیبای استاد با مریم عزیز به من این انگیزه رو داد که میشه همدیگه رو دوست داشت بدون وابستگی ,و فهمیدم که باید بدون قید و شرط همدیگه رو دوست داشت و حتی منو به خدا نزدیکتر کرد فهمیدم اگر عشق واقعی ت خدا باشه میتونی هم خودت رو دوست داشته باشی هم خدا رو و هم به انسان ها عشق بورزی بدون وابستگی بدون توقع بدون گلایه ,وقتی استاد از هدایت صحبت میکردند و خداوند چقدر زیبا بهترین مسیرها رو بهشون نشون میداد من سعی میکردم توی زندگی م انجامش بدم و چقدر زیبا من هدایت میشدم و اشک شوق از چشمام جاری میشد اون لحظه از خداوند سپاسگزاری میکردم وایمانم به مسیری که در پیش گرفتم بیشتر میشد و برای شما استاد عزیزم از خداوند بهترین ها رو میخواستم سپاسگزار پروردگارم واستاد عزیزم هستم ,این فایل م مثل همیشه کلی آگاهی داشت ,از پیدا کردن مسیر پیاده روی توی گوگل تا هدایت به سمت اون همه زیبایی ,چقدر خوبه به زبان انگلیسی مسلط باشی و منو مصمم کرد که بیشتر روی کلاس زبانم تمرکز کنم ,,چقدر عالی به سمت اون زیبایی ها هدایت شدید ;استاد رابطه تون با مایک عالی ه اینقدر که میشه از پشت تصاویر اون همه عشق رو احساس کرد ;اون منظره رو من قبلا توی یه عکس دیده بودم و امروز تصویر واقعی ش رو دیدم چقدر حس زندگی رو در من زنده کرد ;اینا فقط یه سری تصاویر زیبا نیست شوق زندگی ;بیدار شدن ,عشق ورزیدن به دنیای زیبا که بدونیم فرقی نمیکنه کجا باشیم مهم اینه که در لحظه زندگی کنیم واز زندگی لذت ببریم و سپاسگزار پروردگار باشیم به امید رسیدن به تمام خواسته هامون چون الان ما شاه کلید خوشبختی رو در دست داریم ,عاشقانه دوستتون دارم استاد بی نظیرم در پناه تنها نیروی حاکم بر جهان باشید
سلام به همه دوستان به خدا این جاده رویایی رو من انگارقبلا دیدم نمیدونم تو خواب یاتو رویاهام وقتی استاد ازکناررودخانه رد میشد من اشک توچشمام جمع شد اونجارو من انگارمیشناختم وقتی وارد اون جاده جنگلی شد گریه ام گرفت ازخوشحالی خیلی آشنابود برام خدایا ازت ممنونم ازشمااستاد عزیز و خانم شایسته هم ممنونم درسته اشک ریختم ولی خیلی احساس خوبی دارم ممنونم ازتون
این روزها دیدگاه ونگاهم نسبت به مساله روابط انقدر حساس تر ودقیقترشده وموشکافانه تربه این موۻوع دقت میکنم،چه درمحیط اطرافم وچه در فایلهای زیبای سفرنامه.
چقدر لذت میبرم از تحسینها و توۻیحات متمرکز برنکات مثبت شما،خانم شایسته عزیزم،چقدر دقیق وعمیق قوانین رودرک کردید.قوانینی که هرچقدر دراونها شناور میشم،تشنه تر وحریص تر به جلو میرم،گویی این دریای بی پایان را کرانه ای نیست،جزعشق،جزلذت،جز ستایش و جزاحساس عالی.
چقدر جالب بود که وقتی داشتید حتی به نکات مثبت دستشوییهای بین راهی درامریکا اشاره میکردید،باز به نکات زیباتر و زیباتر هدایت میشدید، واون خانوم که درحال نظافت وتمیزی شیشه هابودن، بالبخندش اون لذت ورۻایتش از کاری که انجام میداد روبه ما منتقل کرد.
اون خانمی که کافی میفروختن هم همینطور،چقدرباروی گشاده ازشمااستقبال کردن ،وهمه اینها زمانی برامون رخ میده که ما،بادرونمون درصلح باشیم ،زمانیکه ما جززیبایی نبینیم ونشنویم.
هرچقدر دقیقترجلومیریم درقوانین این جهان متوجه میشیم که هیچ چیز درجهان اتفاقی وشانسی نیست،حتی رفتار دیگران با ما،تاحدزیادی به باورها ودرون خودمون بستگی داره،واین عین عدالت خداونده.
وقتی شما به نکات مثبت کائنات وطبیعت توجه میکنی،طبیعت گلهای زیبایی روبشما هدیه میده تا سپاسگزاری بیشتری دریافت کنه و این سلسله درکائنات همینطور جریان داره و بی انتهاست.
وقتی ازانسانی برای کاری یابرای ویژگیهای مثبتش تشکرمیکنیم،خودبخود خود جهان ازاون آدم واز دیگر آدمها ویژگیهای مثبت بیشتری بما نشون میده.
وای خدا ،چقدر این قانون برانگیختگی و صلح بادرون رو دوست دارم.وچقدر واۻح وشفاف استاد این قوانین رو در دوره روابط آموزش دادن.
وچقدر مقتدرانه شما براین قوانین مسلط هستید ودرزندگی روزمره ازاونها استفاده می کنید،واقعا تحسینتون میکنم خانم شایسته عزیزم.
وقتی تلاشتون روبرای تهیه مجموعه سفربه دورامریکا میبینم ،ومیبینم که جهان چطوردرهرلحظه داره به این خواسته شماجواب مثبت میده وکمکتون میکنه ،درکارهام مصرتر میشم.
من ازلحظه لحظه شما و کارهاتون دراین مجموعه درس گرفتم ومیگیرم،وحتی یکی ازغذاهایی که پختید ،رو یک روزبرای همسرم وخودم پختم.وچقدرعالی شد.?
سلام هدیه خانم عزیز ؛ شما هم خدا را شکر چقدر پیشرفت کرده اید
باور کنید وقتی سخنان شما وخانم مرادی و دیگر عزیزان این خانواده را میخونم میگویم خدایا شکرت شکرت ای مهربان
خدا خیرش دهد خانم شب خیز هم خیلی زیبا نی مینواخت نی ی که حال احوال دلمان بود اما نمیدانم چرا خبری ازش نیست ؟ هرجا هست خدای عزیزم ؛ نگهدارش بادا ….
خواهر جان ؛ به خدا اینجا خیلی من خوشحال میشوم وقتی دلنوشته های شما خانم ها را میخوانم
من میگویم اینجا یک ارکستر ویک سمفونی ” الهی ” دارد اجراء میشود وهر کدام از عزیزان این خانواده دارند یک آهنگ زیبا مینوازند
رهبر این ارگستر بزرگ ” بانوی کوه ” خانم شایسته ” عاشق ” هستند که به زیبایی مینوازد
خدایا شکرت وسپاسگزارم
آری سپاسگزارم به قول خانم ” راندا برن ” که میگوید :
” اگر برای شکرگزاری وقت صرف نکنید ؛ هرگززززز نعمت بیشتری نخواهید داشت ، وتمام نعمت هایی را هم که دارید از دست میدهید ”
صدای استاد در آبشار نیاکارا یادمه که فریاد میزد ” خدایا شکرت …… ”
به خدا ، خیلی خوشحالم که می بینم عزیزانی مثل شما ها خانم ها اینجا اینقدر سخنانی میگویید که آدم حالش و روزش خوش میشود
وقتی به این خانمهای سایت نگاه میکنم میگم شکرت خدا اینها قدر ومقام خودشان را میدانند اینها ” زن بودن ” را مثل ” زینب ” س خوب صرف کرده اند
به راستی چقدر سخت است ” زن بودن ” زن شریک آفرینش وهمتای خداوند است چون زن هم می آفریند مثل خدای عزیزم
شیر زنی مثل زینب ؛ که این روزها هم سخن از اوست ببین چقدر رسالتش بزرگ است . سر برادر روی نیزه ؛ همراهش تا پیش جلادان وظالمان …
اونوقت ازش می پرسند چه دیدی ؟؟!!!!
میگوید من هر چه دیدم زیبایی بود
بدرستی که اگر زینب نبود ، کربلا وحسین ع در کربلا میماند
دامن هدیه جان ؛ دبستان اولیه ی تمام بشریت است . اولین مدرسه واولین مکتب ” عشق ” دامن هدیه ها ومریم ها است
درود بر مادران عزیز ایرانم و درود بر شماها ؛ که نفستان وتلاشتان ، بوی وعشق خدا میدهد
همین مریم باصفای این سایت را ببینید ؟ میتونست با هزاران دنگ وفنک و هر روز یک مد ویک رژ لب زدن و ادا واتوار در آوردن وپوز دادن وقیافه گرفتن و….. هزاران مسئله بدرد نخور که بیشتر خانمها گرفتارشند . طوری دیگر زندگی کند
اما ببین چگونه با عشق وتمام زیبایی در عین سادگی می اید وچه درسهای بزرگی وچه کلاسهای عملی در این دانشگاه برپا میکند … خدایا شکرت
به نظر من در طول تاریخ ؛ زن هایی مثل زینب هستند که مردها در رکابشان “مردانگی” می آموزند
سخن به درازا کشید ممنون از کامنت قشنگت وسپاسگزار شما ومریم باشجاعت وغیرت هستیم که هر روز با فایلهایش ؛ حالمان عالی میشود
این سفر نامه،به نظر من میتونه الگوی کامل ما در زندگی باشه ،رفتار استاد با همسرشون و پسرشون ،شکر گذاری لحظه ای استاد از تمام زندگی که هرروز با حال خوب استاد ساخته میشه ،من دارم یاد میگیرم و به این باور میرسم که هرروز باید (جی پی اس)زندگیم رو به خدا بسپرم فقط مقصد رو به خدا بگم و بقیه با خدا ،خدا رو شکر که هرکسی با استاد آشنا شده هدایت میشه ،اتفاق خوبی که برای زندگی من افتاد من و همسرم هم تصمیم گرفتیم با ماشین شخصی خودمون به سمت غرب و شمال غرب رفتیم و از کلی شهرها و روستاهای خوب کشورمون گذشتیم به جاهایی هدایت شدیم که اصلا اسم آن جاها رو ما نمی دونستیم ،جالب اینجاست که در راه کلی انسانها از طرف خدا به ما کمک میکردن و من فقط میتونستم بگویم فقط خدا رو شکر الان میفهمم که وقتی همه چی رو به خدا بسپاری اصلا همه چی تغیر میکنه ،یه شب در چادر در دل جنگل بودیم و با خیال آسوده توکل به خدا به راحتی شب خوابیدیم در راه رفتن به جنگل اسالم به خلخال که فوق العاده زیباست ما صحنه ای رو دیدیم که تا حالا ندیده بودیم ما شب رسیدیم به اون جاده و انگار باید اون موقع می رسیدم (به قول استاد همزمانی )که رو جنگل رو کلا ابر گرفته بود و ابرها کل اون دره ای که جنگل در آن بود رو گرفته بود و ما چون از بالا به پایین میامدیم این همه ابرواقعا عرفانی و خدایی بودن و مثل فرشته ها بودن که دست هم رو گرفته بودن و ماه و ستاره ها در بالای ابرها بودن و نور ماه تمام این دره پر از ابر رو روشن کرده بود و من واقعا یاد حرف خانوم شایسته افتادم که واقع نمیشه صحنهای زیبا رو در غالب فیلم و عکس نشون داد و بعد همین طور که جنگل رو آمدیم به سمت پایین یک آقایی کنار جاده بود به اسم آقا سیروس که بلال می فروخت و چایی هیزمی و اش دوغ و پیاده شدیم و شبنم خیلی زیبایی در آسمان به خاطر اون ابرها می بارید و بلال هیزمی خوردیم که خدا شاهده من و همسرم در زندگی مون تا حالا بلال به این خوشمزه ای نخورده بودیم که بعد ازش پرسیدیم گفت برای باغ خودم هست و خودم کاشتم و بعد من ازش پرسیدم که هوای جنگل همیشه شب این طوری میشه ،آقا سیروس گفت نه الان دو شبه این طوری شده ومن واقعا خدا رو شاکرم که این همه زیبایی رو به ما نشون داد و بعد چایی خوشمزه و اش هم خوردیم و اقعا لذت بردیم وبا آقا سیروس کلی حرف زدیم که خیلی جالب بود که اون هم توجه کردن به زیبایی و مثبت اندیشی رو که اگه بهش توجه کنیم به سمت ما میاد رو می دونست ،وفقط زیبایی در شهرهای که میرفتیم دیدیم و خیار شورهای خوشمزه که در زمین خیار درست میکردن ،فطیری خوردیم که من و همسرم قراره به خاطر اون فطیر یک باردیگه به اون شهر کوچک بریم برای خوردن آن فطیرها ،در راه به هیزم نیاز داشتیم برای موندن در جنگل و به جایی هدایت شدیم که مرکز چوب بود و آن مرد مهربان یک گونی چوب خشک به ما داد و بدون هیچ هزینه ای و گفت شما مهمان ما در این شهر هستین و در جاده که می رفتیم سمت ارومیه بودیم که یک شهاب سنگ فوق العاده بزرگ و نورانی درست از روبروی ما رد شد و من خیلی خوشحال شدم چون من همیشه آسمان و ستارها و رو خیلی دوست دارم رفتیم به سمت بالای اردبیل یک دریاچه در آنجا بود که فوق العاده زیبا و بکرو شب هم در آنجا در چادر موندیم و من باعلاقه ای که به آسمان شب دارم دوست داشتم آسمان رو پر از ستاره ببینم ولی ماه در آسمان بود و نور ماه اجازه نمی داد تا ستارها خیلی معلوم باشن به خاطر همین از خدا خواستم شهاب و ستارهها رو به من نشون بده ،بعد رفتیم خوابیدیم که یک دفعه نزدیک اذان صبح انگار کسی ما رو بیدار کرد نا خود آگاه رفتیم از چادربیرون و یک دفعه آسمانی رو دیدیم که اشک شوق در چشمان حلقه زد حتی کهکشان راه شیری بالای سر ما بود کلی شهاب در آسمان دیدیم و من خیلی خوشحال شدم چون ماه رفته بود و خیلی آسمان پر از ستاره شده بود خدا رو شکر که خدا ما رو بیدار کرد و من رو به آرزویم رساند واقعا این طور خدا همه چی رو درست میکنه و من رو به خواسته ام رساند هنوز که یادم میافته که چه قدر ستاره دیدم درونم به وجد میاد خدا رو شکر و خیلی اتفاق های خوب دیگه … من و همسرم تصمیم گرفتیم که فقط لذت ببریم از همه چی و یه اصطلاحی برای خودمون ساختیم که وقتی یه چیزی خیلی عالی باشه به هم میگیم (چه بهشتییییه???)و همین طور همه چی برای ما بهشت بود، باکمترین هزینه ما به یک سفر عالی رفتیم ،تقریبا یک هفته ای میشد و از خانوم شایسته ممنونم که انگیزه این سفر در عین سادگی ولی فوق العاده لذت بخش رو در وجودمون ایجاد کردین که میشه با همین امکاناتی که داریم و هر مقدار پول ،میشه لذت برد و شاد بود خدا رو همه جوره حس کرد ،فقط باید به خدا اعتماد کرد خدا رو شکر خدا رو شکر????????????????دوستتون دارم به امید دیدار در امریکا?????????????
این کامنت یکی از عالی ترین کامنت هایی هست که توی وبسایت خوندم، خیلی عالی اتفاقات خوبت رو نوشتی دوست عزیزم. منم دیروز وقتی فایل سفر به دور آمریکا رو باز کردم و با دقت دیدم از خونه زدم بیرون تا به نشانه ای که دریافت کردم عمل کنم، در راه یک عالمه درختان زیبا و گل های زیبا دادم، از گل های بنفش و سفید و آبی کلی عکس گرفتم و چمن زار کنار خیابون و فلکه پر از گل شهرمون نشستم. تمرین های ذهنی و تجسمیم رو انجام دادم و با احساس خیلی خوب به سمت گل های جدیدی که به تازگی بهشون هدایت شدم رفتم. باور نکردنی بود، یک پروانه خیلی خوشکل روی گل نشسته بود و که خواسته من این بود بتونم از پروانه ای که روی گل نشسته عکس بگیرم و گفتم این همونه، باید شکارش کنم و مطمئنم طبق خواسته ای که دارم از روی گل بلند نمیشه و بلند نشد (هوورا) و عکس خیلی خیلی زیبا ازش گرفتم. باور نکردنی بود که عالمه پروانه کاملا سفید سر و کلشون پیدا شد و دور من داشتن میچرخیدن، به خدا زبونم بند اومده بود احساس میکردم خدا داره نوازشم میکنه، آخه چرا باید این پروانه در این مکان بزرگ فقط بیان و دور من شروع به پرواز کنن و دور من بچرخن، خیلی لذت بردم و عکس گرفتم حتی توی مسیرم یک کرم ابریشم سبز رنگ دیدم که داشت خودش رو میروسند به یک مکانی که پیله بزنه، چاق و توپول شده بود و معلوم بود وقته پیله تنیدنشه، توی فلکه ترین آگهی تبلیغاتیم رو به شکل جدیدی انجام دادم و یک عالمه از زیبایی های فلکه از درخت های بلندش تا گل های صورتیش تا مردمان فوق العاده ای که برای لذت بردن یا برای رفتن به مقصدشون رد میشدم لذت بردم و آره تمرین فراوانیم رو هم انجام دادم شاید بالای ۱۰۰ تا ماشین رو شمردم که هر کدومشون ۵۰۰ میلیون تومان قیمتشون هست و به خودم میگفتم ببین فراوانی در جهان موجوده و همین کار باعث میشد که احساسم بهتر بشه چون یکی از مهمترین دلایل احساس نگرانی و بد شخص من باور کمبوده و وقتی این تمرین رو انجام میدم احساسم خیلی خوب میشه و همینش رو خیلی دوست دارم، بعد از فلکه تصمیم گرفتم از یک پیاده رویی شروع به حرکت کردن کنم و به سبک مریم جان تبلتم رو دستم گرفتم و شروع به عکس برداری و فیلم برداری کردم و جالبه کلی ماشین های حرفه ای هم تو تصاویرم گرفتم و بعدش به ورزشگاه شهرمون رسیدم و دیدم که عجب ساخت و سازی راه انداختن، باور نکردنی بود یک ساختمون بقل ساختمون اصلی داشتن میساختن که خیلی بزرگ بود و حتی زمین چمن کوچیک رو هم کامل تغییر شکل داده بودن و یک زمین فوتبال خیابانی درش درست کرده بودن با فنس های خیلی خوشکل و کنارشم داشتن یک زمین دیگه ای درست میکردن که نمیدونم قراره چی باشه، اینها دوباره برای من نشونه ای بود که هر روز جهان داره ثروتمند تر میشه و هر روز داره فرصت ها و مکان های ورزشی و ابزار شادی و نشاط بیشتر و بیشتر میشه، اونجا بطری آبم تموم شده بود و یکی از دستان خدا دقیقا همزمان که من خواستم واضح شد (در زمان و مکان مناسب) با یک فلاسک آب از کنارم رد شد و ازش درخواست کردم و در بطریم آب خیلی سرد و گوارا و شیرین ریخت و بعدش با ادامه دادن مسیر به یک پارک فوق العاده زیبا و ساختمون سمینار شهر هدایت شدم که دقیقا هم اساس با تمرین تجسمم بود و خودم شگفت زده شده بودم و اونجا هم دیدم که شهرداری و مسئولین وظیفه شناس و فوق العادش دارن با ماشین های فوق حرفه ایشون چمن های پارک رو میزنن و گفتم ببین تو سفرنامه کلی به چمن های کوتاه آمریکا و نظمشون توجه کردی و الان در شهر خودت هم داری این نظم ها رو میبینی و حتی باورتون نمیشه در یکی از همین پارک ها من برای اولین بار تصمیم گرفتم به جای رفتن به کتابخونه و .. از سرویس های بهداشتی شهریمون استفاده کنم و به اندازه ای تمیز بود و بوی عطر میداد و مشخص بود تازه تمیز کرده بودن چون بوی گل میداد و همه جا سفید و آبی بود که دوباره هم اساس با کانون توجه ام در سفرنامه بود و در ادامه مسیرم بارها و بارها افرادی رو دیدم که لباس های ارتشی مثل استاد رو پوشیدن و من تا قبل از این اصلا چنین افرادی رو نمیدیدم کفش ها لباس ها و تیشرت ها و شلوار ها و کیف و کوله ها و حتی مانتو ها شال ها!! همه ارتشی بودن! و چقدر خوشکل بودن و این درحالی هست که من اصلا قبلا اینها رو نمیدیدم چون در فرکانسش نبودم و این موضوع در مورد همه ی خواسته های ما صادقه یعنی هر خواسته ای که داریم و نمیبینمش و میگیم نیست چون ما تو فرکانسش نیستیم و اون خواسته وجود داره و به همین دلیلم تو فکر ما اومده، اینها رو مینویسم تا بدونیم که واقعا ما به اساس توجهمون هدایت میشیم پس خیلی خوبه که کانون توجهمون رو همیشه مراقبش باشیم و مثال ها رو برای خودمون تکرار کنیم تا انگیزه بگیریم. خلاصه دیروز خیلی خوش گذشت و ممنونم که با کامنتت به یاد من آوردی که منم اتفاقات خوبم رو و مثالهایی که قانون رو تایید میکنه رو بنویسم.
سلام دوست عزیز ،من واقعا خیلی خوشحال شدم که احساس خوب من در سفری که رفتم از طریق کامنتم به شما منتقل شده ،و خیلی خوشحال شدم که شما هم به خدا اعتماد کردین وزدین بیرون و کلی اتفاقات جالب و عالی رو تجربه کردین و خیلی خوب قوانین رو بارها برای خودتون تکرار کردین و نشانه هارو دیدین خیلی جالب بود که تمام دختر و پسرها لباس ارتشی پوشیده بودن ،و چمن ها رو کوتاه میکردن ،..این اتفاقات و همزمانی به ما نشون میده که به هرچی توجه میکنیم همون رو در دنیای خودمون میبینیم و خیلی خوبه که کانون توجه ما استاد و قوانینی که به ما یاد میدهن باشه از صمیم قلب از تنها قدرت جهان برای شما دوست عزیز موفقیت های بیشتر و شادی و آرامش و ثروت بینهایت رو خواستارم ،بسیار سپاسگزارم از لطف و محبت شما ،در پناه حق
زیباییها بینهایتن و ما هر روز به سمت اون هدایت میشیم. وای که چقدر این جاده زیبا و رویایی بود. اون تونل نور آخر که خییییییییییییییییییلی فوقالعاده بود. صدای پرندهها ،سرسبزی درختان، همه و همه دارن میگن که زندگی ادامه داره.
سلام استاد عزیزم مریم عزیز دل و مایک باحال
خدا عمرتان بدهد که با فایلهای بی نظیرتان لحظه به لحظه سوپرایزمان می کنید
حقیقتش من اولش داشتم با کیفیت معمولی می دیدم چون سرعت نتم زیاد نبود و بعد که به اون مسیر زییای پیاده روی رسیدین سریع رفتم رو تصویر hd تا با کیفیت بهتر ببینمش….
بخدا هر لحظه از زندگی من به همراه شما سراسر آموزش و زیباییست
سلام استاد و مریم جان و مایک دوست داشتنی
خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی واقعا آنقدر طبیعت زیبا هس که انسان فقط یاد خدا و شکرگزاریش به خاطر این همه زیبایی می افتد
خدایا شکرت به خاطر هدایت من به آشنایی با استاد عباسمنش و به خاطر توحیدیت ات که بی نهایت تا بی نهایت جهان هستی به راحتی خیر را در من جاری ساخته است .
سپاس
سلام و عاشقتونم ??خیلی جاده ی زیبایی بود هممممیشه دلم یه همچین جایی رو میخواست عجب جای دنج و خلوتی. دلم میخواست چند ساعتی رو همون جا بمونیم و فقط ببینیم…عزیزززم مایک???
سلام،سلامی به زیبایی یه لبخند?
خدا روشکر که تو این مسیرم وتصمیم گرفتم بیام بنویسم دیگه دست دست نکنم برای نوشتن از زیبایی ها تایید وتحسینشون ودر مدارهای بالاتر قرار گرفتن.
هر کدوم از این فایلها خیلی چیزهای اموزنده ای داره که به قول مریم عزیزمون به زبان تصاویر داریم یاد میگیریم نحوه زندگی کردن با این قوانین رو.چه برخورد زیبایی که مسئولیت میدی به فرزندت و هولش نمیکنی اذیتش نمیکنی تایید وتحسینش میکنی و بنحو درست راهنماییش میکنی که انتخاب درستی در خریدش داشته باشه.نه مثل خیلی از ماها که یه کاری رو به یه کسی میسپاریم واگر اونجوری که ما توقع داریم عمل نکنه سرکوفتا وتحقیراشروع میشه وبنیانی میسازه از عدم عزت نفس و خودباوری وهر روز این باور محدود کنندهربا فرزاندان وعزیزان به همون میزانی که خودشون رشد میکنند رشد میکنه وهرروز ویرانگرو ویرانگرو ویران گرتر میشه وهمیشه در عجبیم چرا بچه من هیچ کاری رو درست انجام نمیده چرا همش میترسه چرا وارد جمع نمیشه چرا دوستان زیادی نداره چرا این قدر ضعیفه وهزاران چرای دیگه.وحواسمون نیست ریشه های همه این چراها از یک بذر مسمومه که در کودکی ما درون فرزاندانمون کاشتیم وحالا داریم ثمرش رو میبینیم.چیزی که من حداقل در مایک عزیز ندیدم خیلی راحت ارتباط برقرار میکنه خیلی راحت سوالا میکنه خیلی راحت در گفتگوهای بزرگترها وارد میشه وقوی عمل میکنه خیلی باصلابت و محکم صحبت میکنه.حین حرف زدن هزار انو من نمیکنه روون شیوا حرف میزنه اونم با ادمهای خیلی بزرگتر از خودش.یاد گرفته جاهایی که اطلاعاتی نداره( در اینجا در مورد خریدی قرار بود بکنه) نترسه از سرزنش شدن یا جواب نگرفتن وهمه اینها نشون دهنده اعتماد به نفس بالاشه.خداروشکر.این سه نفر حتی لحظاتی که به یه تضادی برخورد کردند همدیگه رو سرزنش نمیکنند که اخه اینجا کجابود ما رو اوردی با این سرچ کردنت نه اتفاقا جوری از اون لحظات صحبت میکنند که بازم تمرکز روی زیباییهاشه(مایک میگه دیدی زمین زیر پامون میلرزید.استاد میگه میلیاردها ماشین از کنارمون رد میشدند باور فراوانی.مریم میگه برخورد با اون تضاد زیبایی های این جا رو بهتر درک میکنیم)اینا تفاوته نگاهه دیگه.اینا جوری به اون قضیه نگاه کردنه که بازم حالتو خوب کنه.و اون جاده ی زیبا که منو یاد جاده سواحل گیسوم انداخت چقدر زیباست مثل دالان بهشت بود.درختا با تنه های پیچ واپیچ اشکال مختلف من حتی خنکای اونجا رو حس کردم یه لحظه لرزیدم اون نیمکت خوشگلی که جون میداد بشینی روش و یه دمنوش مشتی بزنی بر بدن توی اون خنکا وصدای پرنده ها که تو رو غرق در لذت میکنه.
خدایا شکرت واقعا شکرت بابت این همه زیبایی.وممنون از شما بخاطر به تصویر کشیدن این زیبایی ها.
راستی استاد یه کوله پشتی بخر با خودت همیشه تخم کدو چندتا میوه خوشمزه ببر حال میده اینجور جاها بشینی یه چیزی بخوری?
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی :استاد دوستون دارم و عاشقتون هستم با این حس بی نظیزی که با این فایلها به ما میدید وخانم شایسته دوست داشتنی که با زحمات ایشون مامیتونیم از این همه زیبایی بهرهمند بشیم از روزی که این سفرنامه شروع شده چقدر من دیدگاهم نسبت به همه چیز عوض شده “تونستم ببینم که چقدر دنیا زیباست و چقدر جاهایی هست که دوست دارم ببینم این تصاویر باعث شد منی که خیلی وقت بود نسبت به طبیعت بی توجه بودم آنچنان حس عاشقانه ای پیدا کنم که همین جایی که دارم زندگی میکنم زیبایی ها رو ببینم ولذت ببرم “نسیم صبحگاهی ,طلوع خورشید ,آسمون پر ستاره,صدای پرنده ها ,حتی دیدن ادمها با شلوغی و ازدحام به من احساس فوق العاده ای میده و دنیا رو با نگاه دیگه ای میبینم ,استفاده از ابزار چقدر برای من جالب بود و فهمیدم که ابن کارا فقط مخصوص مردها نیست بلکه با استفاده از یک سری ابزار میتونم به پیشرفت کارها کمک کنه ,رابطه زیبای استاد با مریم عزیز به من این انگیزه رو داد که میشه همدیگه رو دوست داشت بدون وابستگی ,و فهمیدم که باید بدون قید و شرط همدیگه رو دوست داشت و حتی منو به خدا نزدیکتر کرد فهمیدم اگر عشق واقعی ت خدا باشه میتونی هم خودت رو دوست داشته باشی هم خدا رو و هم به انسان ها عشق بورزی بدون وابستگی بدون توقع بدون گلایه ,وقتی استاد از هدایت صحبت میکردند و خداوند چقدر زیبا بهترین مسیرها رو بهشون نشون میداد من سعی میکردم توی زندگی م انجامش بدم و چقدر زیبا من هدایت میشدم و اشک شوق از چشمام جاری میشد اون لحظه از خداوند سپاسگزاری میکردم وایمانم به مسیری که در پیش گرفتم بیشتر میشد و برای شما استاد عزیزم از خداوند بهترین ها رو میخواستم سپاسگزار پروردگارم واستاد عزیزم هستم ,این فایل م مثل همیشه کلی آگاهی داشت ,از پیدا کردن مسیر پیاده روی توی گوگل تا هدایت به سمت اون همه زیبایی ,چقدر خوبه به زبان انگلیسی مسلط باشی و منو مصمم کرد که بیشتر روی کلاس زبانم تمرکز کنم ,,چقدر عالی به سمت اون زیبایی ها هدایت شدید ;استاد رابطه تون با مایک عالی ه اینقدر که میشه از پشت تصاویر اون همه عشق رو احساس کرد ;اون منظره رو من قبلا توی یه عکس دیده بودم و امروز تصویر واقعی ش رو دیدم چقدر حس زندگی رو در من زنده کرد ;اینا فقط یه سری تصاویر زیبا نیست شوق زندگی ;بیدار شدن ,عشق ورزیدن به دنیای زیبا که بدونیم فرقی نمیکنه کجا باشیم مهم اینه که در لحظه زندگی کنیم واز زندگی لذت ببریم و سپاسگزار پروردگار باشیم به امید رسیدن به تمام خواسته هامون چون الان ما شاه کلید خوشبختی رو در دست داریم ,عاشقانه دوستتون دارم استاد بی نظیرم در پناه تنها نیروی حاکم بر جهان باشید
چقدر عالی بود دو تا باور توپ در مورد روابط بهم الهام شد به وسیله کامنتتون که همون موقع نوشتمشون مرسی دوست عزیز خدایاشکر
سلام به همه دوستان به خدا این جاده رویایی رو من انگارقبلا دیدم نمیدونم تو خواب یاتو رویاهام وقتی استاد ازکناررودخانه رد میشد من اشک توچشمام جمع شد اونجارو من انگارمیشناختم وقتی وارد اون جاده جنگلی شد گریه ام گرفت ازخوشحالی خیلی آشنابود برام خدایا ازت ممنونم ازشمااستاد عزیز و خانم شایسته هم ممنونم درسته اشک ریختم ولی خیلی احساس خوبی دارم ممنونم ازتون
بانام و یادپروردگارم
سلام وسپاس خدمت خانم شایسته عشق واستاد گرامیم.
این روزها دیدگاه ونگاهم نسبت به مساله روابط انقدر حساس تر ودقیقترشده وموشکافانه تربه این موۻوع دقت میکنم،چه درمحیط اطرافم وچه در فایلهای زیبای سفرنامه.
چقدر لذت میبرم از تحسینها و توۻیحات متمرکز برنکات مثبت شما،خانم شایسته عزیزم،چقدر دقیق وعمیق قوانین رودرک کردید.قوانینی که هرچقدر دراونها شناور میشم،تشنه تر وحریص تر به جلو میرم،گویی این دریای بی پایان را کرانه ای نیست،جزعشق،جزلذت،جز ستایش و جزاحساس عالی.
چقدر جالب بود که وقتی داشتید حتی به نکات مثبت دستشوییهای بین راهی درامریکا اشاره میکردید،باز به نکات زیباتر و زیباتر هدایت میشدید، واون خانوم که درحال نظافت وتمیزی شیشه هابودن، بالبخندش اون لذت ورۻایتش از کاری که انجام میداد روبه ما منتقل کرد.
اون خانمی که کافی میفروختن هم همینطور،چقدرباروی گشاده ازشمااستقبال کردن ،وهمه اینها زمانی برامون رخ میده که ما،بادرونمون درصلح باشیم ،زمانیکه ما جززیبایی نبینیم ونشنویم.
هرچقدر دقیقترجلومیریم درقوانین این جهان متوجه میشیم که هیچ چیز درجهان اتفاقی وشانسی نیست،حتی رفتار دیگران با ما،تاحدزیادی به باورها ودرون خودمون بستگی داره،واین عین عدالت خداونده.
وقتی شما به نکات مثبت کائنات وطبیعت توجه میکنی،طبیعت گلهای زیبایی روبشما هدیه میده تا سپاسگزاری بیشتری دریافت کنه و این سلسله درکائنات همینطور جریان داره و بی انتهاست.
وقتی ازانسانی برای کاری یابرای ویژگیهای مثبتش تشکرمیکنیم،خودبخود خود جهان ازاون آدم واز دیگر آدمها ویژگیهای مثبت بیشتری بما نشون میده.
وای خدا ،چقدر این قانون برانگیختگی و صلح بادرون رو دوست دارم.وچقدر واۻح وشفاف استاد این قوانین رو در دوره روابط آموزش دادن.
وچقدر مقتدرانه شما براین قوانین مسلط هستید ودرزندگی روزمره ازاونها استفاده می کنید،واقعا تحسینتون میکنم خانم شایسته عزیزم.
وقتی تلاشتون روبرای تهیه مجموعه سفربه دورامریکا میبینم ،ومیبینم که جهان چطوردرهرلحظه داره به این خواسته شماجواب مثبت میده وکمکتون میکنه ،درکارهام مصرتر میشم.
من ازلحظه لحظه شما و کارهاتون دراین مجموعه درس گرفتم ومیگیرم،وحتی یکی ازغذاهایی که پختید ،رو یک روزبرای همسرم وخودم پختم.وچقدرعالی شد.?
وواقعا زندگی صحنه زیبای هنرمندی ماست.
باسپاس فراوان
هدیه گوهری
سلام هدیه خانم عزیز ؛ شما هم خدا را شکر چقدر پیشرفت کرده اید
باور کنید وقتی سخنان شما وخانم مرادی و دیگر عزیزان این خانواده را میخونم میگویم خدایا شکرت شکرت ای مهربان
خدا خیرش دهد خانم شب خیز هم خیلی زیبا نی مینواخت نی ی که حال احوال دلمان بود اما نمیدانم چرا خبری ازش نیست ؟ هرجا هست خدای عزیزم ؛ نگهدارش بادا ….
خواهر جان ؛ به خدا اینجا خیلی من خوشحال میشوم وقتی دلنوشته های شما خانم ها را میخوانم
من میگویم اینجا یک ارکستر ویک سمفونی ” الهی ” دارد اجراء میشود وهر کدام از عزیزان این خانواده دارند یک آهنگ زیبا مینوازند
رهبر این ارگستر بزرگ ” بانوی کوه ” خانم شایسته ” عاشق ” هستند که به زیبایی مینوازد
خدایا شکرت وسپاسگزارم
آری سپاسگزارم به قول خانم ” راندا برن ” که میگوید :
” اگر برای شکرگزاری وقت صرف نکنید ؛ هرگززززز نعمت بیشتری نخواهید داشت ، وتمام نعمت هایی را هم که دارید از دست میدهید ”
صدای استاد در آبشار نیاکارا یادمه که فریاد میزد ” خدایا شکرت …… ”
به خدا ، خیلی خوشحالم که می بینم عزیزانی مثل شما ها خانم ها اینجا اینقدر سخنانی میگویید که آدم حالش و روزش خوش میشود
وقتی به این خانمهای سایت نگاه میکنم میگم شکرت خدا اینها قدر ومقام خودشان را میدانند اینها ” زن بودن ” را مثل ” زینب ” س خوب صرف کرده اند
به راستی چقدر سخت است ” زن بودن ” زن شریک آفرینش وهمتای خداوند است چون زن هم می آفریند مثل خدای عزیزم
شیر زنی مثل زینب ؛ که این روزها هم سخن از اوست ببین چقدر رسالتش بزرگ است . سر برادر روی نیزه ؛ همراهش تا پیش جلادان وظالمان …
اونوقت ازش می پرسند چه دیدی ؟؟!!!!
میگوید من هر چه دیدم زیبایی بود
بدرستی که اگر زینب نبود ، کربلا وحسین ع در کربلا میماند
دامن هدیه جان ؛ دبستان اولیه ی تمام بشریت است . اولین مدرسه واولین مکتب ” عشق ” دامن هدیه ها ومریم ها است
درود بر مادران عزیز ایرانم و درود بر شماها ؛ که نفستان وتلاشتان ، بوی وعشق خدا میدهد
همین مریم باصفای این سایت را ببینید ؟ میتونست با هزاران دنگ وفنک و هر روز یک مد ویک رژ لب زدن و ادا واتوار در آوردن وپوز دادن وقیافه گرفتن و….. هزاران مسئله بدرد نخور که بیشتر خانمها گرفتارشند . طوری دیگر زندگی کند
اما ببین چگونه با عشق وتمام زیبایی در عین سادگی می اید وچه درسهای بزرگی وچه کلاسهای عملی در این دانشگاه برپا میکند … خدایا شکرت
به نظر من در طول تاریخ ؛ زن هایی مثل زینب هستند که مردها در رکابشان “مردانگی” می آموزند
سخن به درازا کشید ممنون از کامنت قشنگت وسپاسگزار شما ومریم باشجاعت وغیرت هستیم که هر روز با فایلهایش ؛ حالمان عالی میشود
در پناه ایزد مهربان
باسپاس ازدیدگاه زیبا وپراحساس شما برادر گرامیم.مسیر خداوند مسیر یگانگیست،زن ومرد نمیشناسد،بلکه باارزشترینها باتقواترینها هستند ولاغیر.
باآرزوی بهترین ساعات برای شما
سلام هدیه خانم چه کامنت اموزنده نوشتید مخصوصا در مورد روابط
?سلام به خوشبخت ترین خانواده دنیا?
این سفر نامه،به نظر من میتونه الگوی کامل ما در زندگی باشه ،رفتار استاد با همسرشون و پسرشون ،شکر گذاری لحظه ای استاد از تمام زندگی که هرروز با حال خوب استاد ساخته میشه ،من دارم یاد میگیرم و به این باور میرسم که هرروز باید (جی پی اس)زندگیم رو به خدا بسپرم فقط مقصد رو به خدا بگم و بقیه با خدا ،خدا رو شکر که هرکسی با استاد آشنا شده هدایت میشه ،اتفاق خوبی که برای زندگی من افتاد من و همسرم هم تصمیم گرفتیم با ماشین شخصی خودمون به سمت غرب و شمال غرب رفتیم و از کلی شهرها و روستاهای خوب کشورمون گذشتیم به جاهایی هدایت شدیم که اصلا اسم آن جاها رو ما نمی دونستیم ،جالب اینجاست که در راه کلی انسانها از طرف خدا به ما کمک میکردن و من فقط میتونستم بگویم فقط خدا رو شکر الان میفهمم که وقتی همه چی رو به خدا بسپاری اصلا همه چی تغیر میکنه ،یه شب در چادر در دل جنگل بودیم و با خیال آسوده توکل به خدا به راحتی شب خوابیدیم در راه رفتن به جنگل اسالم به خلخال که فوق العاده زیباست ما صحنه ای رو دیدیم که تا حالا ندیده بودیم ما شب رسیدیم به اون جاده و انگار باید اون موقع می رسیدم (به قول استاد همزمانی )که رو جنگل رو کلا ابر گرفته بود و ابرها کل اون دره ای که جنگل در آن بود رو گرفته بود و ما چون از بالا به پایین میامدیم این همه ابرواقعا عرفانی و خدایی بودن و مثل فرشته ها بودن که دست هم رو گرفته بودن و ماه و ستاره ها در بالای ابرها بودن و نور ماه تمام این دره پر از ابر رو روشن کرده بود و من واقعا یاد حرف خانوم شایسته افتادم که واقع نمیشه صحنهای زیبا رو در غالب فیلم و عکس نشون داد و بعد همین طور که جنگل رو آمدیم به سمت پایین یک آقایی کنار جاده بود به اسم آقا سیروس که بلال می فروخت و چایی هیزمی و اش دوغ و پیاده شدیم و شبنم خیلی زیبایی در آسمان به خاطر اون ابرها می بارید و بلال هیزمی خوردیم که خدا شاهده من و همسرم در زندگی مون تا حالا بلال به این خوشمزه ای نخورده بودیم که بعد ازش پرسیدیم گفت برای باغ خودم هست و خودم کاشتم و بعد من ازش پرسیدم که هوای جنگل همیشه شب این طوری میشه ،آقا سیروس گفت نه الان دو شبه این طوری شده ومن واقعا خدا رو شاکرم که این همه زیبایی رو به ما نشون داد و بعد چایی خوشمزه و اش هم خوردیم و اقعا لذت بردیم وبا آقا سیروس کلی حرف زدیم که خیلی جالب بود که اون هم توجه کردن به زیبایی و مثبت اندیشی رو که اگه بهش توجه کنیم به سمت ما میاد رو می دونست ،وفقط زیبایی در شهرهای که میرفتیم دیدیم و خیار شورهای خوشمزه که در زمین خیار درست میکردن ،فطیری خوردیم که من و همسرم قراره به خاطر اون فطیر یک باردیگه به اون شهر کوچک بریم برای خوردن آن فطیرها ،در راه به هیزم نیاز داشتیم برای موندن در جنگل و به جایی هدایت شدیم که مرکز چوب بود و آن مرد مهربان یک گونی چوب خشک به ما داد و بدون هیچ هزینه ای و گفت شما مهمان ما در این شهر هستین و در جاده که می رفتیم سمت ارومیه بودیم که یک شهاب سنگ فوق العاده بزرگ و نورانی درست از روبروی ما رد شد و من خیلی خوشحال شدم چون من همیشه آسمان و ستارها و رو خیلی دوست دارم رفتیم به سمت بالای اردبیل یک دریاچه در آنجا بود که فوق العاده زیبا و بکرو شب هم در آنجا در چادر موندیم و من باعلاقه ای که به آسمان شب دارم دوست داشتم آسمان رو پر از ستاره ببینم ولی ماه در آسمان بود و نور ماه اجازه نمی داد تا ستارها خیلی معلوم باشن به خاطر همین از خدا خواستم شهاب و ستارهها رو به من نشون بده ،بعد رفتیم خوابیدیم که یک دفعه نزدیک اذان صبح انگار کسی ما رو بیدار کرد نا خود آگاه رفتیم از چادربیرون و یک دفعه آسمانی رو دیدیم که اشک شوق در چشمان حلقه زد حتی کهکشان راه شیری بالای سر ما بود کلی شهاب در آسمان دیدیم و من خیلی خوشحال شدم چون ماه رفته بود و خیلی آسمان پر از ستاره شده بود خدا رو شکر که خدا ما رو بیدار کرد و من رو به آرزویم رساند واقعا این طور خدا همه چی رو درست میکنه و من رو به خواسته ام رساند هنوز که یادم میافته که چه قدر ستاره دیدم درونم به وجد میاد خدا رو شکر و خیلی اتفاق های خوب دیگه … من و همسرم تصمیم گرفتیم که فقط لذت ببریم از همه چی و یه اصطلاحی برای خودمون ساختیم که وقتی یه چیزی خیلی عالی باشه به هم میگیم (چه بهشتییییه???)و همین طور همه چی برای ما بهشت بود، باکمترین هزینه ما به یک سفر عالی رفتیم ،تقریبا یک هفته ای میشد و از خانوم شایسته ممنونم که انگیزه این سفر در عین سادگی ولی فوق العاده لذت بخش رو در وجودمون ایجاد کردین که میشه با همین امکاناتی که داریم و هر مقدار پول ،میشه لذت برد و شاد بود خدا رو همه جوره حس کرد ،فقط باید به خدا اعتماد کرد خدا رو شکر خدا رو شکر????????????????دوستتون دارم به امید دیدار در امریکا?????????????
این کامنت یکی از عالی ترین کامنت هایی هست که توی وبسایت خوندم، خیلی عالی اتفاقات خوبت رو نوشتی دوست عزیزم. منم دیروز وقتی فایل سفر به دور آمریکا رو باز کردم و با دقت دیدم از خونه زدم بیرون تا به نشانه ای که دریافت کردم عمل کنم، در راه یک عالمه درختان زیبا و گل های زیبا دادم، از گل های بنفش و سفید و آبی کلی عکس گرفتم و چمن زار کنار خیابون و فلکه پر از گل شهرمون نشستم. تمرین های ذهنی و تجسمیم رو انجام دادم و با احساس خیلی خوب به سمت گل های جدیدی که به تازگی بهشون هدایت شدم رفتم. باور نکردنی بود، یک پروانه خیلی خوشکل روی گل نشسته بود و که خواسته من این بود بتونم از پروانه ای که روی گل نشسته عکس بگیرم و گفتم این همونه، باید شکارش کنم و مطمئنم طبق خواسته ای که دارم از روی گل بلند نمیشه و بلند نشد (هوورا) و عکس خیلی خیلی زیبا ازش گرفتم. باور نکردنی بود که عالمه پروانه کاملا سفید سر و کلشون پیدا شد و دور من داشتن میچرخیدن، به خدا زبونم بند اومده بود احساس میکردم خدا داره نوازشم میکنه، آخه چرا باید این پروانه در این مکان بزرگ فقط بیان و دور من شروع به پرواز کنن و دور من بچرخن، خیلی لذت بردم و عکس گرفتم حتی توی مسیرم یک کرم ابریشم سبز رنگ دیدم که داشت خودش رو میروسند به یک مکانی که پیله بزنه، چاق و توپول شده بود و معلوم بود وقته پیله تنیدنشه، توی فلکه ترین آگهی تبلیغاتیم رو به شکل جدیدی انجام دادم و یک عالمه از زیبایی های فلکه از درخت های بلندش تا گل های صورتیش تا مردمان فوق العاده ای که برای لذت بردن یا برای رفتن به مقصدشون رد میشدم لذت بردم و آره تمرین فراوانیم رو هم انجام دادم شاید بالای ۱۰۰ تا ماشین رو شمردم که هر کدومشون ۵۰۰ میلیون تومان قیمتشون هست و به خودم میگفتم ببین فراوانی در جهان موجوده و همین کار باعث میشد که احساسم بهتر بشه چون یکی از مهمترین دلایل احساس نگرانی و بد شخص من باور کمبوده و وقتی این تمرین رو انجام میدم احساسم خیلی خوب میشه و همینش رو خیلی دوست دارم، بعد از فلکه تصمیم گرفتم از یک پیاده رویی شروع به حرکت کردن کنم و به سبک مریم جان تبلتم رو دستم گرفتم و شروع به عکس برداری و فیلم برداری کردم و جالبه کلی ماشین های حرفه ای هم تو تصاویرم گرفتم و بعدش به ورزشگاه شهرمون رسیدم و دیدم که عجب ساخت و سازی راه انداختن، باور نکردنی بود یک ساختمون بقل ساختمون اصلی داشتن میساختن که خیلی بزرگ بود و حتی زمین چمن کوچیک رو هم کامل تغییر شکل داده بودن و یک زمین فوتبال خیابانی درش درست کرده بودن با فنس های خیلی خوشکل و کنارشم داشتن یک زمین دیگه ای درست میکردن که نمیدونم قراره چی باشه، اینها دوباره برای من نشونه ای بود که هر روز جهان داره ثروتمند تر میشه و هر روز داره فرصت ها و مکان های ورزشی و ابزار شادی و نشاط بیشتر و بیشتر میشه، اونجا بطری آبم تموم شده بود و یکی از دستان خدا دقیقا همزمان که من خواستم واضح شد (در زمان و مکان مناسب) با یک فلاسک آب از کنارم رد شد و ازش درخواست کردم و در بطریم آب خیلی سرد و گوارا و شیرین ریخت و بعدش با ادامه دادن مسیر به یک پارک فوق العاده زیبا و ساختمون سمینار شهر هدایت شدم که دقیقا هم اساس با تمرین تجسمم بود و خودم شگفت زده شده بودم و اونجا هم دیدم که شهرداری و مسئولین وظیفه شناس و فوق العادش دارن با ماشین های فوق حرفه ایشون چمن های پارک رو میزنن و گفتم ببین تو سفرنامه کلی به چمن های کوتاه آمریکا و نظمشون توجه کردی و الان در شهر خودت هم داری این نظم ها رو میبینی و حتی باورتون نمیشه در یکی از همین پارک ها من برای اولین بار تصمیم گرفتم به جای رفتن به کتابخونه و .. از سرویس های بهداشتی شهریمون استفاده کنم و به اندازه ای تمیز بود و بوی عطر میداد و مشخص بود تازه تمیز کرده بودن چون بوی گل میداد و همه جا سفید و آبی بود که دوباره هم اساس با کانون توجه ام در سفرنامه بود و در ادامه مسیرم بارها و بارها افرادی رو دیدم که لباس های ارتشی مثل استاد رو پوشیدن و من تا قبل از این اصلا چنین افرادی رو نمیدیدم کفش ها لباس ها و تیشرت ها و شلوار ها و کیف و کوله ها و حتی مانتو ها شال ها!! همه ارتشی بودن! و چقدر خوشکل بودن و این درحالی هست که من اصلا قبلا اینها رو نمیدیدم چون در فرکانسش نبودم و این موضوع در مورد همه ی خواسته های ما صادقه یعنی هر خواسته ای که داریم و نمیبینمش و میگیم نیست چون ما تو فرکانسش نیستیم و اون خواسته وجود داره و به همین دلیلم تو فکر ما اومده، اینها رو مینویسم تا بدونیم که واقعا ما به اساس توجهمون هدایت میشیم پس خیلی خوبه که کانون توجهمون رو همیشه مراقبش باشیم و مثال ها رو برای خودمون تکرار کنیم تا انگیزه بگیریم. خلاصه دیروز خیلی خوش گذشت و ممنونم که با کامنتت به یاد من آوردی که منم اتفاقات خوبم رو و مثالهایی که قانون رو تایید میکنه رو بنویسم.
سلام دوست عزیز ،من واقعا خیلی خوشحال شدم که احساس خوب من در سفری که رفتم از طریق کامنتم به شما منتقل شده ،و خیلی خوشحال شدم که شما هم به خدا اعتماد کردین وزدین بیرون و کلی اتفاقات جالب و عالی رو تجربه کردین و خیلی خوب قوانین رو بارها برای خودتون تکرار کردین و نشانه هارو دیدین خیلی جالب بود که تمام دختر و پسرها لباس ارتشی پوشیده بودن ،و چمن ها رو کوتاه میکردن ،..این اتفاقات و همزمانی به ما نشون میده که به هرچی توجه میکنیم همون رو در دنیای خودمون میبینیم و خیلی خوبه که کانون توجه ما استاد و قوانینی که به ما یاد میدهن باشه از صمیم قلب از تنها قدرت جهان برای شما دوست عزیز موفقیت های بیشتر و شادی و آرامش و ثروت بینهایت رو خواستارم ،بسیار سپاسگزارم از لطف و محبت شما ،در پناه حق
سلام خدمت استاد وهمسفران عزیز. بدون تعارف کارتون عالیه. شما بدون واسطه فرهنگ جامعه آمریکایی ونوع تمدن وعلت پیشرفت رابدون قضاوت به تصویر میکشید
باور کنید بزرگترین آرزوی من را براوردکردید ازشما تشکر میکنم که با هزینه خودتان ما را همسفر گردش مجانی به دور آمریکا کردید
خداوند پشت وپناهتون. وانرژیتون بصورت پایدار مثبت باد.عاشقتونم فخار.
زیباییها بینهایتن و ما هر روز به سمت اون هدایت میشیم. وای که چقدر این جاده زیبا و رویایی بود. اون تونل نور آخر که خییییییییییییییییییلی فوقالعاده بود. صدای پرندهها ،سرسبزی درختان، همه و همه دارن میگن که زندگی ادامه داره.
بینهایت سپاسگزااااااااارم.