سفر به دور آمریکا | قسمت ۵۶ - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

خدای مهربون از تو سپاس گزارم برای یک روز ِ تازه، یک روز ِ نو، یک فرصت طلایی دوباره، مرور درس های زندگیِ درستِ از نگاه توحیدی. سپاس گزارم

نگاه امروز من به این سفرنامه مثلِ یک محصولِ بینظیر و خارق العاده است .. باید به خودم یادآوری کنم که من منتظر دوره ای خاص نیستم توی زندگیم همون خدایی که به قلب استاد عزیزم الهام کرده میتونه به قلب منم الهام کنه. من در خواستم را دادم نه فقط با زبان بلکه در ذهن و با ایمان … الهی به امید تو

سلام به خدای یکتا، خداوند آسمان ها و زمین و هر انچه که میانشان هست، سلام به خدای شکست ناپذیرِ مطلق، سلام به خدای یگانه، سلام به رب العالمین، سلام به ربی که خدای یکتایی که یک سیستم هوشمند و فراتر از هر درکِ بشری هست، سلام میکنم به خدای درونم که درونِ من در قلبِ من نزدیک تر از رگ گردن به منه، منو میبینه از خطورات قلبی من آگاهه هر چی که توی ذهنم میگذره را میدونه آگاهه، دانائه، بصیر، حکیم، عادل، روزی دهنده بی حسابِ، من حیث لایحستب هست، از جایی که گمان نمیبری به تو روزی میرساند، خدایی که مهم ترین و ارزشمندترین رابطه ی من با اوست رابطه ای که هر روز بهتر و قوی تر و پایدارتر و عاشقانه تر میشه، خدایی که همیشه همراهمه مثل یک منشی 24 ساعته، خدایی که هیچ برگی بدونِ اذن او روی زمین نمی افته، خدایی که هدایتگر رب العالمین هم هست، خدایی که از من مراقبت و محافظت میکنه، خدایی آدمای صالح را در مسیر من قرار میده تا کارهای من را به خوبی و سادگی و آسانی و در کم ترین زمان و خیلی لذت بخش انجام بدند، خدایی که از من میخواد که مسیر عشق و علاقه ام را دنبال کنم و با تمام سرعت در مسیر رشد دنیا قدم بردارم، خدایی که منو دوست دارم عاشق منه منو قضاوت نمیکنه خدایی که بمب بمب دوستم دارم عاشقمه منو تنها نمیذاره دیونه ی منه منو یاری میده منم خدایم را یاری میدم روی زمین زیبا هر چند که به عبادت من نیازی نداره، ولی این منم که نیاز دارم خیلی خیلی خوبشم دارم و هر خیری که به من میرسه از جانب خودشه و همیشه نیازمند و محتاج خودشم، خدای موسی و خدای عیسی و خدای مریم و خدای یوسف و خدای سلیمان … خدای منم هست خدای محمد خدای منم هست اگر این افراد تونستند به هر موفقیتی برسند و زندگیشون را توی دو دنیا بسازند و سعادتمند و رستگار باشند منم میخوام منمم میتونم منم لیاقتش را دارم .. آره به خوبی لیاقتش را دارم. من ارزشمندم .. من ارزشمندم … من ارزشمندم … و ارزش من چیزی نیست که بخواد کم بشه و یا زیاد .. و خدایی که صاحب همه ی قلب ها و کسب و کارهاست .. و کسی که همه کاره است خداست کسی که داره هدایت میکنه جهان را و منم جزیی از این جهان ولی برای خودم جهان من جهان ِ جهانِ و کسی که مسئول ساختنشه منم .. منم مسئول 100% تمام اتفاقات و شرایط زندگیم …

IT’S TIME TO WAKE UP!

MORE THAN OF EVERYTIMES.

یوهـــــــو

سلام به استاد عزیزم، عزیزِ عزیزِ مهربون دست بینظیر خدا جون، استاد جون پدر جون بهترین هااا را برات آرزو میکنم کسب و کارت پررونق تر، سعادتمندتر، رستگارتر، الهی که همیشه قلبت شاد و لبت خندون باشه و عااا بیااا در حال لرزوندن هم باشی. خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند شما، به راستی که خلقت شما هدف دار و تحسین برانگیز.

سلام به مریم جانم، به بانوی شایسته این دنیا، من عاشقتمم تو بینظیری واقعا خداروشکر میکنم به خاطر در صلح بودنت، به خاطر مهربون بودنت، به خاطر خودِ خودت بودن، به خاطر قلم بینظیرت به خاطر رابطه ی بینظیرت با خداوند یکتا چقدر خوشحالم واست چقدر خوشحالم که یک آدم یک هم پاره ی من پاسخ سوال های مهم زندگیش را دونسته که هیچ بلکه درک کرده و داره توی رویاش زندگی میکنه، اینکه واقعا کیه؟ اینکه از کجا اومده؟ اینکه خداش کیه؟ جهان چیه قانون چیه چطوری کار میکنه چطوری میشه واسه رسیدن به خواسته هات ازش استفاده کنی؟ و بعد از مرگ به کجا میری ..

و تو همه را میدونی عزیز جانم، و خوشحالم که عبادت کردنت ثبت این زیبایی هاست چه آدمش چه طبیعتش و به اشتراک گذاریش با تمام دنیاست با تمام دنیا .. و چه صدای زیبایی داری و چه قلب شکرگزاری زبان شکرگزاری زبان تحسین کننده ذهن ثروتمند لبخند همیشه لبخند ( لبخند ) مهربونی شما صفا و سادگی شما کدبانویی شما احساس لیاقت بهترین های شما، احساس ارزشمندی شما و رابطه ی عاطفی بدون قیدو شرط مثل دو تا دوست در کنار هم واقعا واقعا تحسین برانگیزِ واقعا تحسین برانگیز .. امروز همش دارم لبخند میزنم. دوستون دارم

سلام سلام هزارتا سلام به خودم به خود ارزشمندم من ااینجام درست توی همین نقطهِ تعهد! نه روی نقطه بلکه درونش .. روزهاست که از تعهدم میگذره و من اینجام و دارم مینویسم و دارم فایل نگاه میکنم و دارم هر روز خودم را آپدیت میکنم و دارم هر روز یک زندگی نو را میسازم .. و البته چقدر خوشحالم که توی این ادامه دادن بی نهایت دوست جدید پیدا کردم و دوستی های قدیمی هم فرکانسی من بازم قوی تر شد خداروشکر.

امیدوارم توی این ماجراجویی همراه من در این قسمت لذت ببرید.

اما بریم سراغ فایل حسابی امروز تنورش داغِ و یکی از اون قسمت هایی هست که من خیلی میتونم ازش استفاده کنم چون خواسته ی من واضح شده از کسب و کارم .. سفر به دور دنیا .. خنده ام میگیره .. آخه وقتی همین یک ساعت پیش اومدم کلیپی که ناسا جان در مورد بزرگی جهان هستی ساخته بودند را نگاه کردم دیدم که واقعا زمین .. اصلا ولش کن .. خیلــــی خنده داره .. ایمان ایمان ایمان . این باید بزرگ شه باید قوی شه باید خود باوریم قوی تر شه .. واقعا امروز بیشتر از همیشه احساس کردم که ترازوی یک طرفه ی اعتماد به نفس و عزت نفس خیلی سنگینه نسبت به اون سمت ترازو که قراره فاکتورهای دیگه گذاشته شه ..

SO,

The King IMPROVE IT.

حسم نازنینم و همیشه درستم گفت اول این نوشته را اینجوری با قسمتی از نظر علی جان شروع کنم:

” اینجا کجاست؟ چرا حال همه خوبه؟ چرا هر کسی با هر عقیده ای کنار هم دارن کار میکنن و از زندگی لذت میبرن؟ چرا تو کل سفرنامه کسی رو پیدا نمیکنی که حالش بد باشه؟ چرا راننده تاکسی از شلوغی و ترافیک و اعصاب خوردی و گرونی لوازم یا اینکه درو یواش بزن نگفت؟ چرا وقتی خانم شایسته با دوربین روی کسی زوم کرد ناراحت نشدن همه لبخند زدن و دست تکون دادن؟؟؟؟

همه ی اینا یه دلیل داره، هر احساسی مشابه خودشو جذب میکنه! استاد و خانم شایسته همیشه احساس خوب دارن، و همیشه در حال توجه به زیبایی ها هستند و همیشه سپاس گزاری میکنند واسه کوچک ترین چیز، همیشه شادن و قانون هم تغییر نمیکنه و به احساسشون پاسخ میده و هدایتشون میکنه”

در ادامه دوست دارم قانون مهمی را مرور کنم:

تا درخواست نکنی دریافت نمیکنی درخواستِ تو چیه از خدایی که پاسخش همیشه مثبته؟

آیا توی کسب و کارت مشخص و واضح کردی که چی میخوای؟ الگو پیدا کردی؟ باورهای هم جهت با خواسته هات را منطقی کردی؟

آیا احساس لیاقت را در خودت دیدی؟ احساس ارزشمندی اینکه کارت بی نهایت ارزش ایجاد میکنه در تمام دنیا؟

و خداوند به درخواست های ما به اندازه حرکت ما پاسخ میده

به این نتیجه رسیدم شناختن خودت

یعنی رسیدن به گنج پنهان درونت

یعنی کلید قفل صندوقچه، با شناختن خودت هست که همـــه گره ها یکی یکی باز میشه و قفلها شکسته میشه و زمین کرنش میکنه و جهان به تعظیم در میاد وقتی که میخوای کاری انجام بدی

( Thank you دوست و هم پاره ی ارزشمندم در جستجوی حقیقت: این قسمت کج شده قسمتی از نوشته ی دوست عزیزمون توی نظرات ارزشمند همین فایل بود واقعا نظرات گنجینه ان خدایا شکرت)

من تصمیم گرفتم که توی همین ساعت 15:28 همین را که نوشتم فعلا دست نگه دارم و برم درخواست خودم را به وضوح بیشتر برسونم و ان شاا. دوباره میام و ادامه این فایل را میدم.

.. {اواخر شب 03:06 بامداد فردا} …

روزی را میبینم که با ویزا کارت از آمازون پرایم هر نیازی که داشته باشم را تهیه میکنم و به دلار به راحتی خرید میکنم با عشق و آمازون جان هم خداوند با هم بی نهایت دستانش چیزی که میخوام را به دست من توی ایران میرسونه. در کم ترین زمان و به بهترین شکل.

روزی را میبینم که خودم با همین داشته هام با همین قلمم کما و فارغ از مداوم تحسین کردنش و ارزشمند بودنش، پول خلق میکنم هر روز هر روز بارها و بارها و با همین پول با همین ثروتی که خلق کردم یکی یکی خواسته هام را تهیه میکنم .. گوشی .. مک بوک .. ایرپادز پرو .. دوربین .. ماشین .. و کم کم خونه ی توی تهران فول امکانات .. ماشین .. موتور .. لباس .. کمک میکنم به بدن بینظیرم برای بهتر شده اندام ..

روزی را میبینم که انقدر میتونم پول خلق کنم که اصلا به هر پولی که هم خلق میشه اصلا حساب نکنم و بازم بخوامم که جلوتر برم جوری که توی یک ماه ماه بعدیش دو ماه بعدیش مثل استادم که وقتی باور ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست را ساخت طی دو سه ماه درامدش توی همون کارش 100ها برابر شد … آره منم به همین راحتی پول خلق کنم.

روزی را میبینم که همیشه در صلح خواهم بود ..

روزی را میبینم که دیگه از ذهنم سوال نمیکنم که قدم بعدی چیه اصلا بهش فکر نمیکنم .. بلکه فقط میرم جلو و احساسم را به خوبی خوب تر میکنم و لذت میبرممم فقط و فقط و فقط و انقدر این کار را ادامه میدم همین بودن در احساس خوب همین لذت بردن همین کانون توجه روی زیبایی ها .. یکی یکی برای من نعمت های بیشتری را وارد میکنه طبق قانون.

روزی را میبینم که انقدر با خودم به صلح میرسم که گران ترین ماشین و یا بهترین جای دنیا میشه واسه من مثل همه جای دنیا میشه آسون ترین چیزها .. چون زمین خدا را صالحان به ارث میبرند

روزی را میبینم که وقتی روز محشر دوباره زنده شدم روی من مثل ماه به امید خداوند یکتا مثل ماه تابان 14 قمری میتابه .. و انقدر شادم و خندانم که هرکسی که کنارمه! را نورانی میکنه .. تا فاصله ی دوری از خودم ..

روزی را میبینم که تا بخواهم اجابت میشود همان میشود که میخواهم.

روزی را میبینم که خدایم را ملاقات میکنم ..

{روز بعد}:

سلام دوباره hey، دارم لبخند میزنم به روز جدید به شما مهربون دوســـت دارم هم پاره ی ارزشمندم ..

خُب، امروز یک روز فوق العاده است خدایا شکرت که بازم یک روز دیگه بهم فرصت زیبای زندگی داده شده ..

راستش انقدر این قسمت زیباست انقدر به وقتِ واسم انقدر که همون دیروز گفتم دوست دارم این قسمت را توی دو روز ببینم وای خدای من، و نظرات بچه ها اعضای گرم و صمیمی خانواده ام واقعا شگفت انگیز مسحور کننده است .. خدایا شکرت به خاطر این همه نظر این همه آدم این همه عشق این همه در صلح بودن و زیبایی و عشق های بی قیدوشرطی که همه ی ما به هم میورزیم خدایا شکرت واقعا اینجا بهشته .. جایی که همش سلامِ و تحیت همش لبخند زیباییه شادیه .. الحمدلله رب العالمین

استاد جان دیروز انقدر اتفاقات خوب افتاد و من همه را توی دفتری که رضا جان واسم از روسیه آورده همه را نوشتم مثل روزهای قبل اینکار خیلی کمکم کرده که بیشتر توی اتفاقات و در لحظه حال باشم و بیشتر لذت ببرم و به این فکر کنم با هر اتفاق خوبی که میافته اههه پسر ببین چه اتفاقات بینظیرتری همین بودنم در احساس خوب به من هدیه میده واوو خدایا شکرت

دیروز وقتی رفتم باشگاه .. دوست خوش هیکل و بینظیر و شاد و خندان من بهم گفت .. محمد کاری واست سراغ دارم مالِ خودتِ اولین کسی که به ذهنم اومد تو بودی … من همون لحظه گفتم ببین خدا جون میدونم تو بیشتر از من میخوای که صاحبِ کسب و کار خودم بشم سایت خودم خونه های خودم ماشین های خودم و … تو بیشتر از من میخوای که به خواسته های ارزشمندم برسم چرا که جهانی که اون را بنا کردی براساسِ رشد، و رسیدن من به خواسته هام مقدسِ و معنویِ و رسیدن من و تجربه کردن خواسته هام ظرف وجودی من را بزرگتر میکنه دنیا را بزرگتر میکنه.

به خودم گفتم آره محمد ببین مسیر درسته .. ادامه بده .. بذار جهان واست همه کارها را همانطور که تا قبل انجام داده الانم برات داره انجام میده تو فقط توی احساس خوب باش شما فقط لــــذت ببر، عشق کن صفا کن کانون توجه ات را بذار روی خواسته هات همینه که مهمه باقیش را بسپار به خدا .. بودنت توی همین احساس خوب مساوی است با تقویت باورهای قدرتمندکننده ات .. ادامه بده ..

آره دیشب کلی عشق کردم کلی آرامشم بیشتر شد این یک نشانـــه واضح بود از اینکه من دارم روی خواسته ام تمرکز میکنم اینکه میخوام آزادِ آزاد باشم و کسب و کار خودم را تجربه کنم. روی پای خودم به لطف و کمک خدای روزی رسان و وهاب و بخشنده و مهربان و هدایتگر و رشد دهنده و .. بایستم.

و من باید پول خلق کنم ..

درک جدیدی که هم مدارش شدم اینه که مادیات مهمه و برای اینکه بخوام ثروتمند بشم باید از مادیات پر بشم که بتونم بگذرم ازشون

تا چند روز قبل توی این مدار قرار گرفتم که باید پول خلق کنم ..

ولی دیروز توی این مدار قرار گرفتم که باید مادیات(خونه،ماشین، لپ تاپ، …) را داشته باشم و تجربه کنم. خداروشکر

دیروز اتفاق خوبی که افتاد هوسِ بستنی بلوبری کردم بس توی نظرات بچه ها در موردش گفته بودند و من توجه کرده بودم و بعدش توی باشگاه دوستی که توی اون بستنی فروشی شهرمون که کار میکنه عشق میکنه را دیدم!! گفتم این دیگه خودِ خودِ نشانه است که من باید برم بستنی بزنم .. هیچی دیگه رفتم کوله را انداختم خونه و رفتم که به خودم بستنی هدیه بدم دیدن فرااوانی آدم و رنگ و لباس و ماشین و کسب و کار و .. تایید همه اشون را هدیه بدم چه شبی شد .. اومم

جالب بود رفتم گفتم 5 تا اسکوب بلوبری میخوام، دوستم ( خدا) برای من 5 تا اسکوب بستنی های متفاوت گذاشت و یکیشون بلوبری بود فقط. و وقتی با بچه ها شروع به صحبت کردم دیدم چقدر آدما ذوق میکنند وقتی خاطرات سفر را از ایده هام بخوام بگم چقدر شادن .. چقدر رهان .. چقدر میخندن .. چقدر خودشون میشند هر کسی همونجوری که هست دقیقا .. شاید نگاهش برخلاف من باشه که بود ولی بازم زیباست همین تفاوت ها .. اگر قبلا بود من اذیت میشدم .. اما الان نگاهم عوض شده به حتی دوستان قدیمی اونا را هم ارزشمند میبینم اونا را هم پاره ای از خودم میبینم هر کسی میخواد میتونه به اون شکلی که میخواد زندگی کنه.

اتفاقا هم کلــــی نشونه برام شدند .. از مهاجرت ها از ایده ها از سفر .. خداروشکر میکنم.

دیشب متوجه شدم که خداوند واقعا داره در هر لحظه با من صحبت میکنه، و اماا تنها وقتی میتونم متوجه بشم که در صلح باشم با خودم و دنیااا، خب نتیجه ی همین در صلح بودنم این بود که من خیلی راحت متوجه شدم خدا حتی داره از زبان همون بچه هایی که شاید خیلی جاها نگاهشون با من تفاوت داره، داره نشونه میده و این هوشیاری من را آگاهانه زندگی کردنِ من را میطلبه که ببینم و تایید کنم.

همه ی این ها به کنار .. وقتی که اومدم خونه اومدم توی سایت و دیدم که 3تا نظر ارزشمند اخیرم توی سفرنامه 52و53و54و55 .. همه با هم مهر تایید خدا را هم گرفته .. واقعا از بودنم در این مسیر مطمئن تر شدم و خیلی بهم کمک کرد که بازممم بخوام به سبک شخصی خودم زندگی کنم و همین را ادامه بدم و تنها بخوام و سعـــی کنم که توی احساس خوب خودم را نگه دارم و لذت ببرم از هر کارم بتونم بزرگ فکر کنم خداروشکر.

به هر چی توجه کنی همون را بیشتر وارد زندگیت میکنی

نکته های مثبت:

عاشقتم پدر .. عاشقتم مریم جان

د و ت ا ه م پ ا ی ه ی بینظیر در کنار هم ( چشمک )

واقعا تحسین میکنم اول مهم ترین و ارزشمندترین رابطه اتون با خداوند یکتا که هر روز داره عاشقانه تر میشه زیباتر میشه و بعد رابطه ی شگفت انگیز و سرتاسر از شکوه و زیبایی و خنده و شادی و هم پایه ای و یک عشق الهی بدون قید و شرط و وابستگی و دل بستگی در کنار هم. واقعا تحسین برانگیز بی نهایت اعتماد به هم دارید بی نهایت به هم احترام میذارید و ارزش برای هم قائل هستید به روی هم میخندید . .ساده میگیرید همه چیز را. و چقدر این رابطه شگفت انگیز و تحسین برانگیز خدایاااا شکرت صدهزار مرتبه شکر.

مثل الان که اوبر جان اومد و شما در را برای ایشون باز کردید مثل هر وقت دیگه ای که من این صحنه را دیدم .. همین یعنی تیم ورک یعنی هم پایه بودن. خداروشکر در ادامه میخوام که به خاطر وجود ارزشمند شما از خدا جون سپاس گزاری کنم دو تا هم پاره ی بینظیرِ درصلح خداروشکر میکنم. و خودِ خدا را تحسین کنم به خاطر خلقت هدف دار و مقدس شما. واقعا تبریک میگم به خداوند یکتا. هم برای خلقت شما و هم برای خلق این دنیااای زیباا و شگفت انگیز و همه چیز تمام. البته دنیاا هم انگار دارم میشنوم که به من تبریک میگه به خاطر حضور ارزشمند و فعالم در این دنیای زیبا و Magical

Yhoho

خداروشکر میکنم به خاطر آزادی مالی که بدست آوردید، آزادی زمانی و مکانی که بدست آوردن با طی کردن تکاملتون و بودنتون و ثروتمند شدنتون از مسیر عشق و علاقه اتون .. عشق و علاقه ای که بعدها شد یک کسب و کار و همین پیش رو بودن همین جدی گرفتن عشقتون شد، عشــــــــق و کار و نگاه و ایده و مذهبِ بی نهایت انسان پارسی زبان ارزشمند دیگه .. خدای من

واقعا واقعا الان بیشتر دوست دارم که کسب و کار خودم را داشته باشم و ادامه بدم وقتی وقتی وقتی همین هاا همین یک سوال از خودم میپرسم که محمد اگر ادامه بدی و بخوای که واقعاا مصمم تر بشی و از مسیر عشق و علاقه ات سفر به دور دنیا و تولید محتوا و .. ثروتمند بشی چقــــدر میتونه شغل و ایده و نگاه زیبا در دنیاا ایجاد بکنه .. چقدر میتونه شادی و لذت بیشتری آول به خودم وبعد به هر کسی که در مدارش بود به همون میزان که ظرفش هست دریافتش کنه و به اصلش برگرده به عبارتی آخ که من چقدر عاشق این کلمه ام: به عبارتی خداگونه تر بشه

و اونجاست که میگن .. دوستی داشته باشه که تو را یادِ خدا بندازه ..

یادتون هست چقدر توی بچگی اینو بهمون میگفتن؟؟ البته من همچنان بچه ام .. و میخوام هم بچه تر هم بشم .. یوهـــــو خداروشکر

منم همون روزهااا دنبال دوست هایی بودم که منو به یاد خدا بندازه .. منتها خودِ خودِ خدا شد الان بهترین دوستم .. چی بهتر از این ؟؟

عسل میخواستم افتادم تو خودِ خودِ کندوِی عسلِ فراوان و بی انتها! WOW It’s GREAT

یک نکته ای که وقتی نظرات را خواندم از نظر فائزه جان تحسین برانگیز برداشت کردم این بود که، ” واقعا دنیااا به همه نوع کسب و کاری نیاز داره، تنوع نعمت و سلیقه ها چه نعمت خوبیه. نعمت خوبیه که دنیاا همه چیزشو داره تامین میکنه یکی مثل اینجا داره خیار و سیب و دونات و ماهی و .. میفروشه که نه! داره عشق میفروشه حس خوبش را .. و حال همه خوبه همه دارن لذت میبرن و یکی هم میره به دور دنیا سفر میکنه و از زیبایی ها عکس و فیلم میگیره و به زیبایی و سادگی ادیت میکنه و با دنیااا به اشتراک میذاره تا همین ماهی فروش و قهوه فروش و .. ببین و بازم لذت بیشتری از همون کاررری که دارند میکنند ببرند و بگن عِه میشه پس اینجا اینکارو هم کرد پس بیاممم کسب و کارم را رونق بیشتری بدم بزرگترش کنم. ” واقعا ممنونم فائزه جان البته یک جاهایی اش را خودم اضافه کردم به سبک خودم. و اینم مهارت منم تحسین برانگیزِ .. قلمم شگفت انگیز به راستی خداروشکر.

میخوام به خودم بگم که هر نعمتی دارم هر خیری میبینم را خدای مهربون و بخشنده ام بهم اعطا کرده فقط من دارم با اون کار عشق میکنم و بیشتر توی احساس خوب میمونم و عشقم را دارم با دنیا به اشتراک میذارم که به صورت عملی به دنیا به خدایم بگم که من دارم اینکارو میکنم و توی عمل بگم که چقــــــدر .. دوست دارم عشقم، خدا جون همین که خدا جونم عشق کنه کافیه برام .. همین که شادتر بشه کافیه برام .. خشنودیش برام مهمِ خیلــــی مهمه.

نکته ی مثبتی که دیدم و به یاد اوردم از خواندن نظرات: اینجا که دوربین سمت بسته شدن پله ی rv بود، یاد اون قسمت میافتم که چطوری رها بودیم از اینکه این مسئله پیش اومده بود و با همین روش در لحظه زندگی کردن تونستیم حلش کنیم و خداوند بهترین مکانیک کار را همسایه ی ما قرار داد.

یکی از نکات مثبتی که موقع خواندن کامنت ها به یاد آوردم اینه که : ببین چقدر باور داشته باشی که همیشه در زمان و مکان مناسب هستی. حتی وقتی زودتر برسی به اونجایی که بری چقدر میتونه بهت کمک کنه به شرطی که بخوای این کار را بکنی .. بازم لذت ..

مثالش همینجا که راننده اوبر جانِ خوش صدااا اووف چه صدای زیبایی داره چقدر قشنگ صحبت میکنه چه فرکانس عالی داره، چه پولوشرت زیبایی داره چه ماشین زیبا و تمییزی واقعا آفرین بهش، حالا نکته اینجاست که این ادم زودتر از شما رسید ( همون دم در ) و توی همین چنددقیقه که تا شما بیایید داشت کلی نگاه میکرد و از دیدن این RV زیبا سانتافه زیبا لذت میبرد و داشت حتما کلی تحسین میکرد و تجسم میکرد و احتمالا خواسته های جدیدی درونش شکل گرفت و خب در ادامه اش .. وقتی شما هم اومدید تا رفتید تحسین کرد شما را و این انرژی هم توسط شما بی نهایت بار بهش برگشت .. هم بالاترین Tip را گرفت و هم 5Star و این فقط ظاهرشِ چه احساس خوبی درونش شکل گرفت.

در واقع من این درس را گرفتم همیشه بخوام شده زودتر از زمان قراری اگر گذاشتم بخوام برم و به همین شکل بادیدن زیبایی ها و تحسین آن ها بازم انرژی خودم و اطرافم را مثبت تر کنم … واو چه قراری بشه … حالا بذار نکته ی منفیش را هم بگم که اهرم درست و حسابی بشه: چون همه چی با تضادش شناخته میشه.

اگر دیر برسم و احساسم بد باشه .. قطعا اون لحظات را تا زمانی که نخوام به احساس خوب برم، lost میکنم ..

خداروشکر میکنم به خاطر این نکته بینظیر. و خودم و خدای خودم را تحسین میکنم.

یک نکته ی تحسین برانگیز دیگه ای که از نظر الهام جان محمدی جان خواندم و لذت بردم و واقعا ایشون را تحسین میکنم و خیلیی هم دوسش دارم و آرزو میکنم که ثابت قدم باشه هم ایشون و هم تمام دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی زیبا:» زمانی بود که نظرش را در مورد زمان محرم گفته بود .. اون روزی که این فایل اومده روز عاشورای 98 بوده .. چقدر نگاهش تحسین برانگیز اینکه بذار از زبان خودش اصلا نقل و قولش کنم: امسال با شروع مراسم عزاداری و دیدن پرچم های سیاه و دسته های سینه زنی و … باز هم نجواهای ذهن قضاوتگرم شروع شد… حتی امروز وقتی دسته سینه زنی داشت از کوچمون رد میشد خواستم هدفون بزارم تو گوشم اما یه دفعه یاد فایل آمیش ها افتادم و توضیحات استاد در مورد قضاوت…

گفتم الهام به نظرت این حس بد تو دلیلش چیه؟ جز اینه که قضاوت و تقسیم کردن چیزها و آدم ها به خوب و بد حال آدم رو بد میکنه؟ جز اینه که تو داری این افراد رو قضاوت میکنی؟ جز اینه که تو خودت و باورهای خودت رو برتر از دیگران و باورهاشون میدونی و فکر میکنی که به خدا نزدیک تری؟ جز اینه که دوست داری همه مثل تو فکر کنن و به شیوه تو خدا رو درک و ستایش کنن؟

از خودم پرسیدم از کجا معلوم افرادی که تو اون دسته عزاداری هستن از تو به خدا نزدیک تر نباشن؟ مگه تو خدایی که میخوای ایمان و نیت دیگران رو بسنجی؟ مگه تو خدایی که میخوای تعیین کنی که کارِ کی درسته و کار کی غلط؟ کی قراره بره بهشت کی جهنم؟ مگه داستان موسی و شبان یادت نیست؟ مگه فقط یه راه برای رسیدن به خدا هست؟ مگه خودت همیشه عاشق این بیت مولانا نبودی که «ما زبان را ننگریم و قال را / ما درون را بنگریم و حال را»؟

به خودم گفتم تو که انقدر ادعات میشه تا حالا دل و پولش رو داشتی که بیشتر از ?? نفر رو تو زندگیت مهمون کنی؟ مگه جز اینه که ما با تقویت صفات خدایی تو وجودمون به خدا نزدیک تر میشیم؟ مگه «غنی» یکی از صفات خدا نیست؟ پس اون کسی که به پشتوانه ثروتش داره به این همه آدم نذری میده و به واسطه این کار این همه حس خوب تو وجود دیگران ایجاد میکنه از تو خدایی تر نیست؟ واقعا ایمان این آدم به فراوانی و فضل خدا بیشتر از تو نیست؟

وقتی این سوالات رو صادقانه جواب دادم، دیگه هدفون تو گوشم نزاشتم و گفتم ببینم چند مرده حلاجم. گفتم باید ببینم چقدر میتونم با افرادی که عقایدشون با من متفاوته در صلح باشم و قضاوتشون نکنم و جنبه های مثبت قضیه رو ببینم، مثل فراوانی غذا و انواع خوردنی ها تو این ایام.

گفتم اگه من نتونم با افراد هم مذهب خودم ولو با عقاید متفاوت در صلح قرار بگیرم چطور میتونم از جهان انتظار داشته باشم من رو به جایی هدایت کنه که مسلمان و یهودی و هندو و بودایی و خداناباور و … در صلح و صفا دارن در کنار هم زندگی میکنن، حتی گاهی اوقات تو یه ساختمون؟ اگه من اینجا نتونم با خودم و جهانم در صلح قرار بگیرم، آیا در جای دیگه جهان میتونم با خودم و افراد دیگه در صلح باشم؟ ”

موقع نقل و قول کامنت ایشون مقاومت داشتم .. گفت نذار شیطان جان .. و چقدر قابل تحسین هستم خودم را تحسین میکنم که میتونم اصل را از فرع تشخیص بدم دمم گرم. ادامه میدیم ..

نکته مثبت بعد: آزادی .. آزادی .. احترام ..

مایکی میخواست XBox بازی کنه و موند توی RV و بازی کرد .. و ما هم رفتیم نورث مارکت تحسین برانگیز و نمادِ ثروت و فراوانی چه ساختمون با شکوهی هم قرار دادند اینجا چه لوگوی زیبای تحسین برانگیزی هم داره. آفرین به کسی که راه انداخت اینجا را به کسانی که دست به دست هم دادند تا دنیاا را آبادتر کنند واقعا تحسین برانگیز. تک تک آدم های اینجا را هم پاره های ارزشمندم را تحسین میکنم بهشون عشق میورزم اجازه میدم جهان انرژی مثبت مقدسم را بهشون منتقل کنه و صاف ببره بزنه به لوپاشون به ذهنشون به نگاهشون به صورت ماهشون و کلییی پرانرژی تر بشن. خداروشکر.

*چقدر خوب تر میشد یک جایی را هم درست میکردند واسه اینکه برقصن مردم .. واووو من عاشق رقص بودم و الان عاشق تر شدم .. یعنی وقتی میرم باشگاه مخصوصا صاف هم آهنگ 6/8قری پخش میشه .. هم گرم میکنم و هم میرقصمم یه حالـــی میده اصلا واوو امیدوارم که شما هم تجربه اش کنید .. اونجاست که یک دور خردادیان معنی میده .. خخ ( خنـــده )

این فایل را هم بالای 20 + باره که دارم نگاه میکنم تا الان! بهترین قسمتی بوده که تا الان! نگاهش کردم .. سیر نمیشم از دیدنش .. منم داستان را میدونم اجازه دادم تا میتونم تحسین کنم و زیبایی ها را ببینم و بکشم بیرون و سپاس گزاری کنم تا پُر بشم ازشون و رهاشون کنم و بریم سراغِ قسمت بعدی .. صرفا چون من متعهد هستم به دیدن سفرنامه قرار نیست فقط یک روز یک قسمت ببینم در حالی که میشه اینجور با این نگاه حتی یک قسمت چند روز روش بمونم .. که شده این اتفاق واسه من.

هوا چقدر خوبه چه آسمون زیبای آبی .. چه ابرهای شگفت انگیزی .. این روزها هم اینجا همش هوا ابری شد . خداروشکر .. ببین کانون توجه چه میکنه.. راستی دیروز وقتی داشتم میرفتم بازار موقع غروب بود چقدررر بینظیر بود آسمون چی بگم! یک سمتش ماه بود دقیقا .. یک سمت دیگه خورشید جان تحسین برانگیز در یک قرصِ کامل داشت غروب میکرد و اون صحنه را توصیف نمیخوام بکنم! اون جوری که شما دوست دارید توصیف شده اش را ببینید! و حس کنید.

نکته ی مثبت دیگر اینکه:

چقدر شما استاد جان مریم جان نشانه ها را جــــدی میگیرید، میپرسید چطور؟

میگم که آقا اون اوبر جان قبلی اینجا را پیشنهاد داده بود و این اوبر جان تحسین برانگیز الان، این بستنی فروشی را .. یعنی واقعا ایمان دارید که قراره به جای بهتر هدایت بشید این خیلی درسِ ها، حالا درسش هم اینه که شما به قانون ایمان دارید میدونید کانون توجه چه میکنه میدونید احساس خوبتون چه میکنه میدونید که باورتون چیه اینکه خداوند من را به زیبایی های بیشتری قراره هدایت کنه و از همه مهم تر میدونید که بابا خودِ این نشانه ای که این راننده جان میدهِ اصلا خودِ خودِ خدا داره بهت میگه .. میخوام برگردم به اون نگاه اولتون که میگید و باور دارید که همه چیز و همه کس خداست .. همه جا خدا حضور داره .. و اینکه همه اومدند که به من خیر برسونن .. پس وقتی میگه بریم بستنی فروشی حتما خودمون خلقش کردیم و قراره که اونجا کلی عشق و حال و شادی بیشتری کنیم .. قراره همون باورهاای قوی و قدرتمند و ثروت آفرینمون را قوی تر کنیم بازم .. اگر به همین منوال جلو بریم..

واقعا نگاهم درکم تحسین برانگیز آفرین به خودم .. خودم را بغل میکنم و میبوسم. یوهـــو

ممنونم استاد جان به خاطر دست بینظیر خدا بودن شما .. سپاس مریم جان برای تهیه ی این عشـــق این فایل این سفرنامه .. تنکیو سو ماچ ..

میبوستمون ..

چه لباسِ زیبایی هم پوشیدید واقعا ستِ خوشگلِ ارتشی اووف .. بعد چه جالب بود که به هم گفتید عاشقتم عاشقتم .. رابطه ی موثری که با هم دارید را چقدر تحسین میکنم. اعتماد به نفس و عزت نفسی که دارید را چقدر تحسین میکنم.

واقعا شگفت انگیز اینجا ..

دقیقا اینجا: تو را خدا ببین چه خنده ای داره این خانم زیبا این هم پاره ی من چقدر چهره ی آدما موقعی که میخندن زیباتر میشه. چقدر این بلوبری هاا به عشق اینن افراد با اانرژی این افراد خوشمزه تر میشه. خوشمزه تر از خودِ میوه واوو

چقدر با عشق دارن روی ترازو قرار میدن و بسته بندی میکنن .. چه لباس زیبایی پوشیده خانم جان و چه ست زیبایی داره رنگ موهاش که بنفش طورِ با شلوارش. و تازه پایه های آهنِ اینجا هم بنفشن!! واوو

چه پارکینگ لاتی هم داره حالا این فقط پشت این افراد .. چقدر ماشین. جورباجور هم هست.

خانمی که خیلی راحت پا پَتی .. دراز کشیده زیر میز و گوشی هم کنارش .. چه احساسی داره چه خوابی داره . آرامش .. امنیت .. ایمان .. همینه.

خیارفروش .. واو ستِ بعدی ( این شد سومین ست حواستون هست؟! آیا ) رنگ تی شرتش با رنگ خیار یکیه .. سبز .. خدا خیرش بده .. یک روستایی داریم اینجا به اسم روستای چعب .. معروف ترین خیارهای محلی این استانِ و حتی صادر هم میکنن.

سیب فروش .. چقدر خوب چقدر مهربان چقدر عالی بسته بندی کردن چه پک های زیبایی ساختند .. چه آقا خانمی و حتی اینجا میتونم بگم ستِ چهارم هست. چرا که این آقا و خانم مسن هم پولوشرتشون قرمزِ و هم رنگِ خودِ رنگِ سیب ِ قرمز .. یوهووو باریکــــلا پسر به این کانون توجه ام. چه کرده دلا رو دیونه کرده چه کرده .. یوهوو دنیا را شادتر کرده.

تخم مرغِ محلی .. اصلاا واا رفتم چقدر خوبن چقدر راحت گرفتند همه چیز را.

اینجااا جای تحسین شماست مریم جان .. چقدر عالی این باور را ساختید که هر جا که میرید روی مثبت و شاد و خندون و ساده گیر آدما را به سمت خودتون جذب میکنید .. جاهایی بوده که احساس کردم مقاومت نشون دادند مردم ولی شما بازم ادامه میدید .. عاشقتونمممم من.

این خانم مهربون هم واسه شما دست تکون داد و خندید به دوربین ما.واو این دختر کوشولوویی که داره به گنجشک ها دونه میده .. خداروشکر خدا خیرش بده. حواستون هست چه چراغ های ریسه ای هم اون بالا زدند شبش هم کلی برنامه دارند .. ایول .. خداروشکر واسه برق/ نعمته خداروشکر.

واوو بریم سراغ این شرینی پزی .. خدای من چه خانم بینظیر چقـــدر عاشق کارشه لامصب، چقدررر لبخندددش زیباست خدای من همش میخنده واووو بابااا عجب بینظیره چی بگم چه انرژی بالایی داره ببین حتی جلوی دوربین ما هم میخنده و عشق میکنه ببین مااشاا. خدا قوت پهلون خدا به دستات نیروی بیشتری بده الهی چه خالکوبی های قشنگی هم داره .. ببین هر کسی کار خودش را به خوبی میدونه اینجا این خانم بیس این دونات ها را میزنه و بعد این خانم بینظیر میزنه توی اون ظرفِ خامه ای .. وبعد میبرن توی فر و بعد توسط این خانم پک میشه و بعد توسط این خانم زیباا که مریم جان با کمال میل ( لبخند ) رفت تااا صورتِ این خانمممم زیبایی ایشون را به نمایش بذاره بابا عاشقتمممم من.

آقا من اینجا یک خاطره دارم .. دقیقا جایی قبلا توی تهران کار میکردم شمال تهران، توی کافه بودم و کافه هم وسط پاساژ رو باز بود .. یک شیرینی فروشی کنار ما بود .. این شیرینی فروشی هم کافه بود و هم شیرینی فروشی بعد یک روز یک دفعه 4 تا خانم خوش خنده ی زیباروی ماهِ تابان که دقیقا خیلی راحت هم موهاشون را گذاشته بودند توی همین کلاه ساده زیباشون سفیدشون بعد اومدند اصلاا هاا یک انرژی آوردند با خودشون .. الان که دارم به این صحنه توجه میکنم اون خاطره یادم اومد.. و چقدر شبیه همن این جنس انرژی بینظیری که از دو دارم میگیرم. خداروشکر. یک نکته ی دیگه .. آقا سفید و سیاه از نظر رنگ پوست همه کنار همن .. بخدا این توحیدِ این اصل این صلحِ این زیباست .. خدایااا شکرت خدایا برای بچه های اینجاا هم آرزوی خیر دارم الهی که همیشه کسب و کارشون پررونق تر باشه پر مشتری تر شادتر باشند الهی الهی.

یک نکته دیگه بگم، چقدر چراغونی اینجا زیباست .. لوله های اون بالا منو یاد چندتا کافه انداخت و همینطور چندتا پاساژ ..

پیام فرااوانی از قلم رحیم تحسین برانگیز جان برادر: نگاه قرآنی

” بدرستیکه : اگر همهی دریاها جوهر شوند وهمه ی درختان قلم شوند نمیتوانیم نعمت های خدای مهربان را برشمرد جز اینکه بگویم ؛ خداجونم ؛ سپاسگزارتم سپاسگزارتم سپاسگزارتم ”

عشقققققققققققق(کسب و کار) بعدی: Satori

آقا من این سوپ و نودل های ایجور را خیلی دوست دارم .. این کشور یکی از خوبی های بینظیرش اینه که از همه جای دنیا اینجا هستند و تو با مهاجرت به اونجا میتونی با تمام دنیاا ارتباط داشته باشی اونم با شجاع ترین هاش ( لبخند و چشمک )

اما این Bavarian

واوو چه موهای خفنی داره این خانم سه تا دوست سه تا همکار هم دارند کار میکنند هم دارند میخندد هم دارند شوخی میکنند هم پول خلق میکنند .. خدایا شکرت

واوو چه تنوع پنیرهایی، چقدر هم خوبه که نوشته چه پنیری هستند قیمتشون چقدر .. خدایا شکرت

اما اینجا یک بارِ سرد و بارتندرهای عزیزِ دوست داشتنی .. ببین چه عشقی هم دارند … آقاا چقدر تجربه داریم توی این کار .. چه خاطرات شیرینی واقعا خدایا شکرت

و چقدر هم همه چیز تمییز آفرین.

واو خدایا شکرت برای فراوانی گوشت .. مرغ .. ماهی .. سالاد … سبزیجات .. سوپ .. خوراکی ها … برنج طوری ها ..

نکته ای که خیلی دوست دارم تحسین کنم اینه که شیشه هااا و راهروها واقعا تمییزن و پاک هستند. این را دیگه انقدر وااا رفتم تا همینجاا دیگه نمیدونم چطور تحسینش کنم! خیلی تمییزن اخه .. خیلی خوبن ..

به استاد عزیز به خاطر دوره ی روانشناسی ثروت 3 تبریک میگم و خدا قوت، بی نهایت قطعا این دوره ارزشمنده و ان شاا.. که میخرمش.

و به اعضای گرم و صمیمی خانواده ام که این دوره را دارند واقعا تبریک میگم که برای خودشون ارزش و احترام ویژه ای قائل هستند که این دوره را تهیه کردند.

ای جانم به این بچه جان که هم شیرینی میل میکنه و هم با موهای زیباش دور میزنه و میچرخه .. آزاد .. ازاد .. انگار که همه چی واقعا هست .. کافیه بخواد تا بشود.

ای جانم به این خانم که کتف و کول آقا را ماساژ میده واقعا تحسین برانگیزِ. خدایا شکرت. چی بگم .. آقا

عشقِ عشقِ عشق .. عشق اینجاست .. صلح هست . زیبایی هست .. صفا هست ..

آقاا این قهوه فروش ما این باریستا خدا قوت .. چقدر هم عاشق کارشه واقعا تحسین برانگیز این خانم چقدر زیباست و دوست دارم اون آقای باحال را خدایا شکرت

THE ERATH LAUGHE IN FLOWERS به به

ببین تو را خدا چقدر زیبا نوشتن چقدر زیبا هم از کنار یخچال هم استفاده کردند هم چقدر زیبا با رنگ های زییبااا و مناسب نوشته آفرین به این ذهن خلاق و تحسین برانگیز.

واوو بعدش رفتی سراغِ خودِ گل عاشقتم مریمی که اینجوری خلاقی ..

ای جانم به این خانم زیبارو و چقدر خوبه چقدر چقدر ای جانم خدایاا شکرت الهی که همیشه شاد باشه الهی که همیشه موفق باشه.

جلوتر بازم کلی غذاا آقاا من که الان سیرم واقعا دیگه، چقدر خوبه که از همه ی مِنوشون غذا ها را

چیدند توی ظرف ها این یعنی احترام این یعنی دوستان عزیزم ببین چیزی که شما سفارش میدید قرار علاوه بر عشق و انرژی بینظیر ما این غذا هم همونی که شما انتخاب کردید به شما داده بشه. دوستدارِ شما محمد

چقدر خوبه که این بازار نشون میده که جااا برای همه هست …

تابلو های نقاشی زیبا عه این خانم سلاممم

ادامه دارد ..

+

خُب اما بریم سراغِ لیستِ خرید منو و عشقم در این نورث مارکت: ( حرکت جدید دارم میزنم تو نوشتن .. امروز اومدم خودم را و عشقم را تجسم کردم اینجاییم واقعااا و داریم راه میریم و واقعا اون چیزهایی که دوست داریم را تهیه میکنیم و من دارم پول پرداخت میکنم اونم کش و گاهی هم با ویزا کارت .. خیلی حسش فوق العاده بود)

+ دو بسته بلوبری

+ دو بسته خیار

+ یک پاکت سیب سبز و یک پاکت سیب قرمز

+ یک شونه تخم مرغ محلی

+ یک دونات شکلاتی یکی دیگه با طعم سیب ترش.

+ دو عدد بستنی دلخواه

+ یک عدد باواریان

+ ماهی سلمون و tuna و همینطور به مقدار لازم گوشت و مرغ

+ دو تا کافیِ گرم که با دونات ها بزنیم

+ مقدار لازم سبزیجات تازه کلم ها .. سیب زمینی .. پیاز .. سیر .. موز .. انجیر .. انار .. واسه اسموتی میخوام ایناا را.

+ دو عدد گل .. یکی واسه خودم یکی واسه شما عشقم ( لبخند )

+ دو تا لیوان آب پرتقالِ تازه ِ فرش

+ این تابلوی زیبای پرنده هااا

ذهن عزیزم، ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا نیست؟؟!! ببین پول معنوی؟؟

میگی منطقت چیه ..

میگم با همین پولی که خداوند به من اعطا کرد با خواسته ی خودم، الان روزی به بی نهایت آدم هم پاره های ارزشمندمون رسوندیم، مستقیم و غیرمستقیم .. باعث شد که خودمون هم کلی چیزهای جدید ببینیم ارتباط موثر برقرار کنیم .. تجربه های متفاوت تر و بیشتری داشته باشیم. جهان بینی امون گسترش پیدا کنه.

واقعا معنوی عزیزم ثروتمند شدن

و هرچقدر ثروتمندتر بشم به خداوند هم نزدیک تر میشوم.

8مرداد