https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/09/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-09-23 04:20:392024-09-01 12:49:53سفر به دور آمریکا | قسمت ۶۵
250نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر این فایل نکته داشت….واقعا چرا اینطوری؟؟؟ چرا ۱۱ دقیقه از زندگی عادی چندنفر انقدر درس توشه….عجیب نیست…والله بخدا عجیبه
من هی میگم این فایل خاص نبود بعد میبینم خیلی هم خاصتر بوده
چی تو ذهن استاد که باعث میشه این همه نکته از تو ۱۱ دقیقه زندگیش دربیاد….
اون لحظه که استاد با دیدن پله گفت راه آسونتر خیلییی فوق العاده بود
استاد ذهن من همیشه سخت ترین هارو انتخاب میکرد
چون هویتم و بقول روانشناسا کسب نوازشم تو انجام کارهای سخت و خاص بوده
اصلا بخودم راحت نمیگرفتم
الانم تو گوش کردن فایلا اینطوریم
کمالگرایی هنوز گیرم میندازه بعضا
خب واقعا از جهان چه انتظاری میشه داشت؟؟ اونم همونو بهم میده…استاد عشق دلم بعضبی اوقات میگم فریبا تو باورای منفی زیاد داری….درسته این راهشه اما تو خیلی کار میبره تا فرکانسات تغییر کنن….ناامید میشم….
فقط خواستم از همه دوستان عزیزم یه تشکر ویژه کنم به خاطر کامنتهای زیباشون که خوندنشون داره مسیر زندگیم رو عوض میکنه و هم یه تشکر ویژه از خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی بکنم به خاطر زحمات بی انتهاشون و لایک های قشنگی به کامنتام دادن تا الان .و خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که خانواده ی یکتاپرست و مثبت اندیش و شادی پیدا کردم که روزی آرزوش رو داشتم .
چه زیبا بود این قسمت و پر از نکته های مثبت که میتونم بگم دل منو با خودش برد?
چقدر هوا دبش بود آسمونو و غروب خورشید با رگه های رنگیش توی آسمون محشر بود
نمیدونم شما هم حس کردین یا نه همه جا یه حس گرم و لطیف داشت فضای شهریش یه چی بالاتر از رویا بود نمیدونم چطوری بگم.?
از اول که فیلم شروع شد اینو حس کردم از رنگ پیاده رو که رودخونه رو نمایش داده بودن تا گلای طلایی اطرافش تا هوا و آسمون و گلای خوشگلی که استاد بوییدن تا اون بازارچه ی محلی و بچه هایی که بازی میکردن و آدمایی که از روی پل رد میشدن همه و همه گرم بودن بوی عشق میدادن بوی دوستی و مهر بوی خدا میدادن.
استاد و مریم جونم که روابط عاشقانه شون گرمی و صمیمیتشون از نرمی و عطوفت بینشون از احترام و حرمتی که برای هم قائلن وای خدای من منم چنین رابطه ی باشکوهی میخوام چقدر فوق العادست.
چقدر دلنشینه صدات مریم جونم وقتی گفتی صحنههه اونجا که با پریدن رفتین خیلی خوب بود واقعا یه جوریی میشه لذت بیشتر برد با کارهای ساده میشه حال و هوای دلمونو بهتر کنیم و حتما نباید کارهای پبچیده کرد یا جاهای دور و خاص رفت.
استاد چه خوب گفتی در مورد قفل واقعا رابطه ای که نیاز به قفل و زنجیر و وصل شدن باشه چه فایده ای داره وقتی از سر نیاز و وابستکی باشه جایی برای عشق نمیمونه میشه زندون. دست و پای آدمو میبنده توقعات بیجا میاره فداکاری و دلسوزی و تایید طلبی رو میاره آزادی رو میگیره همین باعث دوری و سردی بعد از مدتی میشه و مصنوعی میشه و دوامش زیاد نیست.
ساخت اون شخصیتای کارتونی هم خلاقیت و ایده جالبی برای پولسازیه.
مکانهای تفریحی و جالب و متفاوت هم اونجا زیاد دیده میشه نشون میده که چقدر میشه ایده داشت توی هر چیزی اگه بخوایم بهمون داده میشه. یعنی متفاوت فکر کردن و خودباوری باعثش میشه.
مسیر آسان هم واقعا به انتخاب خودمونه و استاد توی همه چیز دنبالشه.
خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی ممنون الهی هر چه بیشتر عشق رو تجربه کنین خیلی دوست دارم
دارم عادت میکنم نگاهم عشق باشه و بس.
از گلدونای کوچیک کاکتوسی که توی اتاقم گذاشتم و هر روز بهشون سلامی دوباره میدم از نگاه کردن به آسمون شب و حرف زدن با ماه و به وجد اومدن از غروب خورشید گرفته تا لبخند و عشق به اطرافیانم و بستن در ذهنم به روی قضاوت کردن و صبورتر شدنم و اشتیاق و انگیزه بیشتر برای زندگی برای ذوق کردن برای چیزای کوچیک و عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتر و آرامش و دوست داشتن خودم و محبوب تر شدنم و آسون گرفتن کارهام و نزدیک تر شدن به خدای عزیزم و اطمینان و ایمان بیشتر و خیلی چیزای دیگه. دارم تمرین میکنم و هر روز بهتر میشم و موفق ترم توش. سعیم بر اینه که هر لحظه نگاهمو تا میتونم بهتر از اونی که هست کنم و میگم چطور از این عاشقانه تر میشه دید چطور لحظه هامو لذت بخش تر کنم و سریع بهم میگه خدا جونم اگه یه دفعه حسم برگرده سریع میفهمم و میگم چطور تغییرش بدم و نگاهمو زیباتر کنم چون خیلی شیرینه میدونین مزش رفته زیر زبونم فقط میخوام بیشترش کنم حس و نگاه قشنگمو. حس خوب معجزه میکنه انگار خود این حس برام مهم شده نه حالا اینکه به چیزی باهاش برسم گرچه میبینم و میدونم که معجزه ها برام رخ میدن و هی حسمو بهتر میکنن. خلاصه زندگیم این روزا رنگی شده و دوست دارم رنگی ترش کنم رنگ عشق به لحظه هام پاشیده شده خدا جونم شکرت??
اینا از معجزه ی سفرنامه بود و مطمئنم برای همه معجزه بود من با ورود به سایت و دوره ها بهتر از قبلم شده بودم و مقطعی بودم یکم خوب بودم یکم بد و به خاطر همین اتفاقایی تو همه ی زمینه ها نمیدیدم. ولی الان هر لحظه ام یه چیز دیگست اصلا رنگ و لعاب دیوانه کننده ایی گرفته و مطمئنا اتفاقای بینظیرتری هم در راهه.
الهی همه ی لحظه هاتون رنگارنگ باشه خانواده ی قشنگ من ????
سپاس از تمام این شورو شعف و احساس خوبی که ماروهم باخودتون همراه میکنین..
چقدر اتوماتیک وار احساس من روی ،درجه ی بسیارخوب و عالیه اززمان همراه شدن با سفرنامه..،…روزای اولم ،گذری نگاه میکردم ورد میشدم ولی کم کم حسی بهم میگفت..،،.نه…وایسا…ساده نگذر….قشنگتر ببین..قشنگتر بشنو…قشنگتر بخون..این سفرنامه تورو بزرگ میکنه..تورو میبره سمت خداییترشدن…زندگیت و هدفمند میکنه..عاشقت میکنه..عاشق خوندن دیدگاههای الهی بچه ها..عاشق زیبابینیهای شایسته جون..عاشق عمل به قوانین اونم بطور زنده توسط استادی که عاشقشی و باهاش خدارو پیدا کردی…عجله نکن ..که با این سفرنامه تو اگاهتر میشی…تو زنده تر میشی..تومیشی پراز عشق و حال خوب…اونم در هرلحظه.. تو سپاسگذاری و میفهمی. ..تومیفهمی که یعنی چی خدا تو مدارسپاسگذاریه..من عجیب حال خوبی دارم..عجیب سرزنده و سرخوشم..عجیب با عشق میخابم و باعشق بیدار میشم………جوری که الان سفرنامه واسه ی من ، شده مناجات نامه ی شایسته ی عزیزم باخدا……..الان میفهمم چه لذتی داره عاشق خدابودن…عاشق خداشدن…خدارودیدن و فقط خدارو شنیدن.اونم نه با.اشک و غم..بلکه با حال خوش و رقص وشادی……..وقتی مرز دوتا کشور وامشب دیدم که فقط یه خطه،،،گفتم ببین،..چقدر باریکه مرزبین خدا وشرک…چقدر ناپیداست و خفی،،ومن در هرلحظه همچین جایی هستم،درباورهام نسبت به روابط سلامتی ثروت و…،،چقدر ایمان میخاد گذراز این مرزوپاگذاشتن روی شرک…وجالبتراینکه من با تامل و اندیشیدن روی این خط مرزی و خوندن دیدگاه زیبای یکی از دوستام قبل از نوشتن دیدگاهم،،یه شرک مخفی و ترمزی رو پیداکردم که چند وقته من ومنتظر حرکت گذاشته ومن هنوز لب مرزم و حرکت نکردم،،،چقدر احساسم عالیترشدوقتی این ترمزو پیدا کردم..مرسی شایسته جونم از ثبت این لحظه ی ناب با دوربینه خدانگرت…مرسی استاد عزیزم که با چه قدرت و ایمانی قدم برمیداری واز این مرزها گذر میکنی و ماروهم مثل خودت چنین شجاع و جسور بار میاری که زیر بار هیچ محدودیتی نریم و فقط با توکل و ایمانی مثل موسی در لب دریا قدم برداریم.. مثل ابراهیم با حال خوب بریم به دل اتشی که نجواهای ذهنمون بپا میکنه……..سپاس و هزاران سپاس
ونکته ی بعدی که امشب من و به تامل و اداشت ثبت اون دیوار پرازقفل بود که دیدنش ناخوداگاه احساسم و بد کرد وبلافاصله با حرف استاد عزیزم برگشتم به حال خوشم…و بهم چقدردرس داد که باز کنم تمام قفلهای بسته به تارو پود وجودم رو با توکل به قدرتی که خدا بهم داده…با ایمان به خودش..باز کنم قفل وابستگیهارو..قفل شرکهام و…بازکنم و بشکنم قفلهایی که من و از حرکت نگهم داشته…..قفل نجواهای ذهنم و…قفل باورهای مخربی رو که با کنترل نکردن ورودیهام به وجودم بستم…..بازکنم تمام این قفلهایی که قدرت حرکت رو از من گرفته…..و برم تودل تمام نشدنها وترسهام…….چه حال خوبی دارم امشب بااینهمه اگاهی و هدایت ناب الهی و چه قشنگتر که فایل نشانه ی امشبم هم مرور سفرنامه ی ۴۰ قسمتی شد واسم…
؟..اینهمه اعجاز..اینهمه حال خوب..اینهمه احساس شادی و شور وشعف …اینهمه خبرخوش…اینهمه ذوق و شوق فقط و فقط توی این خونواده پیدامیشه….سپاسگذارم شایسته ی شایسته ام….
سلام استاد عزیز خانم شایسته عزیز مایک عزیز و تمام دوستان همسفر عزیزم
خیلی فوق العاده است هر کدوم از فایلی های سفر به دور آمریکا عالیه واقعا
امروز داشتم فک می کردم که این سفر به دور امریکا نیاز بود برای همه بچه های سایت
من تازه فهمیدم چطوری باید زندگی کرد
جطوری باید به نکات مثبت توجه کرد
چطوری باید تحسین و سپاسگزاری کرد
چطوری باید احساس خوب سپاسگزارانه در خودمون ایجاد کنیم
چطوری احساس فراوانی رو ایجاد کرد
چطوری باید عشق ورزید
چطوری باید اعتماد به نفس داشت
چطوری با خودم و دنیای اطرافم در صلح باشم
این سفر به دور امریکا همه چیز در تمام جنبه های زندگی رو آموزش می ده
بعضی موقع ها فک می کنم وقتی توانایی تمرکز روی نکات مثبت داشته باشیم دیگه همین کافیه
خیلی عالی بود
استاد و خانم شایسته دائما در حال توجه به زیبایی ها نکات مثبت و تحسین کردن هستند چه لذتی می برید از این کار واقعا که همیشه و هر لحظه همین جور تحسین می کنید?
چقدر موضوع مثبت هست که بخواهیم تحسینشون کنیم فقط باید توجه کنیم بهشون
هر روز تجربه های جدید مثبت وارد زندگیمون می شه فقط باید توجه کنیم بهشون باید تحسینشون کنیم
من خودم امروز کلی اتفاق خوب رو تجربه کردم و این به خاطر درست بودن مسیرم و باورهام هست
هر روز اتفاقات خوب بیشتری هم تجربه می کنم چون هر روز تحسینشون می کنم هر روز بیشتر می بینمشون
خدایا شکرت بابت این همه خوبی بابت این مسیر پر از احساس خوب این مسیر با سعادتمند.
هر چی میخوام ننویسم چون بچه ها کامل نوشتن اما به خودم میگم یادته استاد گفت وقتی در مورد قانون مینویسید هم دارید به خودتون کمک میکنید
اون قسمت قفل ها چقد جالب فکر من با فکر استاد هم خونی داره منم هم دقیقا به این خرافاتها اعتقاد ندارم و اگه این قفل ها درست باشه بستنشون پس باید استاد یه قفلی یه جایی بسته باشه که مریم خانم پیشش مونده خخخخخخخخخخخخخخخخخ که مطمعنا این کارو نکرده این کارو نکرده
بعدش اینکه اون قسمتی که میگی استاد از راه ساده میریم این رو خیلی حال کردم اره دیگه راهی که ساده باشه و راحت خوبه اینجوری ذهن کم کم میتونه به این باور برسه که رسیدن به مقصد سختی نمیخواد کلا هر چیزی که راحت باشه و ساده خوبه و برعکس راهی که برای رسیدن به مقصد سختی میخواد مسعله و مشکل داره
دیگه بقیه نکات روهم که فوق العاده است از کجای لین فایل بگم همه چیز عالیه جالب بود وصل شدن دو ایالت به هم از طریق پل و رودخونه
در نهایت خدارو شکر از این همه زیبایی و نعمت
ممنون و سپاسگزار شما هستیم خانم شایسته عزیز و دوس داشتنی
استاد گرانقدر مون که توی هر فایل نکات ریزی رو یاد اور میشن
چقدر زیباست اینکه یه پات اینور مرز و اون یکی پات اونور مرز
یاد یه آیه افتادم
یغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء
ما یا در دنیای مغفرت هستیم یعنی ( پاکی ذهن و قلب از تمام ذنوب ، سیئه ، اثم و هر انچه احساس بد است ) و در حال هدایت شدن به نعمت ها و ثروت ها ی بیشتر و یا در دنیای عذاب هستیم و در گمراهی.
قانون این است :
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
تا وقتی در دنیای مغفرت هستی باران نعمت الهی بر تو می بارد. حالت خوب و دنیا برات زیباست و تمام پاداش ها برای توست انگار تمام دنیا دست به دست هم داده اند تا تو بتازی و عشق کنی و لذت ببری
و البته دنیای عذاب هم هست از در و دیوار مصیبت بر تو وارد میشود ، سلامتی نداری
پول نداری ، حالت بده ، روابطت افتضاحه
و در کل تو در آتش هستی.
شما از دنیای عذاب این دنیا وارد دنیای عذاب آخرت خواهید شد و از دنیای مغفرت این دنیا وارد دنیای مغفرت آخرت خواهید شد.
این اساس دنیاست یعنی ریشه یعنی ستون یعنی پایه و به قول معمارها این همان فونداسیون جهان است. این که چقدر این فونداسیون میشه روش طبقه زد بستگی به اندازه فونداسیون و ضخامت ستون هاش داره. یکی فونداسیون وجودش واسه یه زیر پله است یکی هم فونداسیون وجودش برای برجی با بینهایت طبقه هست. این که این فونداسیون چه اندازه ای داره فقط باید به خودت نگاه کنی و ببینی چه ایمانی داری؟؟ ایمانی پولادی برای ورود به تمام ترس هات و نگرانی هات یا ایمان شرک آلود پنهان شدن در پشت ترس ها و نگرانی هات.
خداوند نعمت هاشو در دنیای مغفرت قرار داده و فریاد (اجیب دعوه دعا اذا دعان) را سر داده است. اما این که ما بریم به دنیای مغفرت یا عذاب به دست ماست.
این مرز نفس ماست.
ایالت مغفرت
ایالت عذاب
مادامیکه در دنیای عذاب هستی امکان نداره راه نعمت رو پیدا کنی تمام راهها بن بسته و تو مثل انسان کور و ناشنوا در حال حرکتی در حالیکه فکر میکنی هم چشم داری و هم گوش و برعکس مادامیکه در دنیای مغفرت هستی نوری در دستانت هست که راه را به تو نشان میدهد راه نعمت ، ثروت، برکت و … .
وقتی ذهنت رو پاک کنی از هر آنچه افکار و احساس بد است زمینه برای ورود نعمت ها و ثروت ها در مسیر تو بوجود میاید و این همان هدایت به صراط المستقیم است.
یه پندی که از روانشناسی ثروت ۳ آموختم این بور که :
کاش هر بار یادمان نرود که هدایت وجود دارد و فقط محصولو تولید کنیم خودش برامون بسته بندی میکنه
او جمیل است و محب للجمال … استاد عزیزم بازم و هزاران سلام مریم جان سلام مایک عزیز و تمام دوستان عزیزم سلام .. سلامی به زیبایی درک زیبایی ها سلامی به زیبایی خداوند … خدایا شکرت واقعا تو را آگاهانه با جان دل با تمام وجودم سپاسگذارم سپاسگذار خودمانی و صمیمی آنچنان که الان دارم نگاه میکنم میبینم که واقعا انسان دیگری با طرز نگاه دیگری شده ام و فهمیده ام که میشود نگاه ها فرق داشت خود این فهمیدن یعنی بهشت یعنی اشک شوق یعنی در پوست نگنجیدن یعنی شکفته شدن سلول به سلول تنت یعنی درک و دیدن الله یعنی خود دیدن خود خود خود دیدن … الهی تو را بی نهایت سپاسگذارم که به من آموختی به گونه ای دیگر هم میشود نگاه کرد به صبح به ظهر به عصر به شب به آسمان به زمین به شهرها به کشورها به اطرافم به این همه صدای زیبا از پرندگان تا موسیقی ها به این ساختمانها به ماشین ها به مردم به اسم ها به قیافه ها به جسمم به روحم به تولدم به مرگم به تک تک فرصت ها به این همه نعمتها که بود واقعا بود و هست ولی انگار واقعا خواب بودم و طکرش رو نمیکردم من دنبال چه میگستم خدایا شکرت به خنده به خود خنده و عظمت آن به دیدن و عظمت آن به دوست و دوستی و عظمت به این همه این حد از ثروت نعمت و فروانای و فراوانی و واقعیت فراوانی به این بیدار شدن به این خواب نبودن و بیداری واقعی …آره ما اینجا خواب نیستیم درسته بیداریم دقیقا بیداریم خدایا شکرت خدایاااااااااااااااا شکرت شکرت …بابت تک تک تک تک تک تک نعمتها شکرت . وای خدای عزیزمن …عاشقتم ممنونم ممنونم مرسی متشکرم قربونت برم شکرت شکرت . شکرت خدا ????????
میخواستم یه اتفاق جالبی که برام چند روز پیش افتاد رو براتون بگم .
من زیاد اهل کامنت نوشتن نیستم و فقط کامنت میخونم و دلیلشم اینه حوصله تایپ کردنو ندارم
و این اتفاقی هم که برام افتاد خیلی جالب بود برام بخاطر همین گفتم هر طور شده اینو کامنت میکنم
چند وقتی بود که من یه چیزی رو توی کارم باید درست میکردم که یه پیشرفت خوبی تو کارم حساب میشد اگه اونو درست میکردم چند ماه تحقیق کردم کل اینرنتو زیرو رو کردم هر چی اموزشگاههای حرفه ای بود هر چی کتاب بود خوندم نتونستم جوابمو پیدا کنم .
تا این که چند شب پیش خوابیده بودم وتو خواب دیدم که استاد عباس منش وخانم شایسته برای مهمونی تشریف اوردندما .بعد ماهم کلی پذیرایی کردیم و اینا بعدش گفتم فرصت خوبیه تا کلی سوال بپرسم از استاد.
یه سوال از استاد پرسیدم گفتش که هدایت میشویم
یکی دیگه پرسیدم گفتش هدایت میشویم
آقا من هرررررررر چی که پرسیدم اینا گفتن هدایت میشویم
میگفتم کی میرید خونتون میگفتن هدایت میشویم
دوتا کلمه هم بیشتر نمیگفتن فقط میگفتن که هدایت میشویم
از فردا صبح کلا این حرف تو ذهن من بود میگفتم که اره این یه نشونه بوده تا این که شروع به کار کردمو یه اتفاق افتاد اونم این بود که من با یه تعدادی مواد کار میکنم ک با ترکیب اونها
چند نوع مواد اولیه درست میکنم که در صنایع غذایی خیلی زیاد استفاده میشه
بعد همین که داشتم کارمو انجام میدادم اشتباهی چندتا از مواد رو که فکر میکردم نباید باهم مخلوط بشه رو مخلوط کردم خیلی از این کار ناراحت و عصبانی شدم که چرا اینجوری شده و کلی پول این موادی که خراب کردم بوده و اینا بعد یکی دوساعت گفتم عیب نداره حالا برم دستگاهها رو روشن کنم ببینم چه اتفاقی میافته وقتی که کار دستگاهها تموم شد و محصولم اماده شد دیدم همون چیزه که من دنبالش بودم از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم فقط میگفتم خدایا شکرت خدایا شکرت و همش اون خوابی که دیده بودم تو ذهنم بود که استاد همش میگفت که هدایت میشویم
بعد داااااد زدم گفتم جوووووووون بابااااااا تو فقط منو هدایت کنننننننننن
ببخشید که کامنت من ربطی به این فایل نداشتولی من حال کردم اینجا بذارم کامنتمو
سلام
چقدر این فایل نکته داشت….واقعا چرا اینطوری؟؟؟ چرا ۱۱ دقیقه از زندگی عادی چندنفر انقدر درس توشه….عجیب نیست…والله بخدا عجیبه
من هی میگم این فایل خاص نبود بعد میبینم خیلی هم خاصتر بوده
چی تو ذهن استاد که باعث میشه این همه نکته از تو ۱۱ دقیقه زندگیش دربیاد….
اون لحظه که استاد با دیدن پله گفت راه آسونتر خیلییی فوق العاده بود
استاد ذهن من همیشه سخت ترین هارو انتخاب میکرد
چون هویتم و بقول روانشناسا کسب نوازشم تو انجام کارهای سخت و خاص بوده
اصلا بخودم راحت نمیگرفتم
الانم تو گوش کردن فایلا اینطوریم
کمالگرایی هنوز گیرم میندازه بعضا
خب واقعا از جهان چه انتظاری میشه داشت؟؟ اونم همونو بهم میده…استاد عشق دلم بعضبی اوقات میگم فریبا تو باورای منفی زیاد داری….درسته این راهشه اما تو خیلی کار میبره تا فرکانسات تغییر کنن….ناامید میشم….
ناامیدی از شیطان….
باید قفلای ذهنمو یکی یکی باز کنم
استاد برام دعا کنید
درخواست بدید به کائنات
نمیدونم شاید شما اعتقاد نداشته باشید اما حسم گفت اینارو اینجا بنویس
ازین به بعد همه اش دنبال راحتی خواهم رفت تا عادتم بشه و فرکانس غالبم
راستی تنوع شکل و رنگ قفلا بهم حس خیلی خوبی داد
بامزه بودن
و هزاران نکته مثبت تو این فایل که ذهنمو باز کردن
سپاس از خانم شایسته برگ گل?
سلام ودرودبه همه مثل همیشه همه چی عالیه وهمه خودواقعیشون هستندسپاسگزارم…
سلام بر همه ی عزیزانم در این سایت بینظیر
فقط خواستم از همه دوستان عزیزم یه تشکر ویژه کنم به خاطر کامنتهای زیباشون که خوندنشون داره مسیر زندگیم رو عوض میکنه و هم یه تشکر ویژه از خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی بکنم به خاطر زحمات بی انتهاشون و لایک های قشنگی به کامنتام دادن تا الان .و خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم که خانواده ی یکتاپرست و مثبت اندیش و شادی پیدا کردم که روزی آرزوش رو داشتم .
سلام سلام سلام ???
چه زیبا بود این قسمت و پر از نکته های مثبت که میتونم بگم دل منو با خودش برد?
چقدر هوا دبش بود آسمونو و غروب خورشید با رگه های رنگیش توی آسمون محشر بود
نمیدونم شما هم حس کردین یا نه همه جا یه حس گرم و لطیف داشت فضای شهریش یه چی بالاتر از رویا بود نمیدونم چطوری بگم.?
از اول که فیلم شروع شد اینو حس کردم از رنگ پیاده رو که رودخونه رو نمایش داده بودن تا گلای طلایی اطرافش تا هوا و آسمون و گلای خوشگلی که استاد بوییدن تا اون بازارچه ی محلی و بچه هایی که بازی میکردن و آدمایی که از روی پل رد میشدن همه و همه گرم بودن بوی عشق میدادن بوی دوستی و مهر بوی خدا میدادن.
استاد و مریم جونم که روابط عاشقانه شون گرمی و صمیمیتشون از نرمی و عطوفت بینشون از احترام و حرمتی که برای هم قائلن وای خدای من منم چنین رابطه ی باشکوهی میخوام چقدر فوق العادست.
چقدر دلنشینه صدات مریم جونم وقتی گفتی صحنههه اونجا که با پریدن رفتین خیلی خوب بود واقعا یه جوریی میشه لذت بیشتر برد با کارهای ساده میشه حال و هوای دلمونو بهتر کنیم و حتما نباید کارهای پبچیده کرد یا جاهای دور و خاص رفت.
استاد چه خوب گفتی در مورد قفل واقعا رابطه ای که نیاز به قفل و زنجیر و وصل شدن باشه چه فایده ای داره وقتی از سر نیاز و وابستکی باشه جایی برای عشق نمیمونه میشه زندون. دست و پای آدمو میبنده توقعات بیجا میاره فداکاری و دلسوزی و تایید طلبی رو میاره آزادی رو میگیره همین باعث دوری و سردی بعد از مدتی میشه و مصنوعی میشه و دوامش زیاد نیست.
ساخت اون شخصیتای کارتونی هم خلاقیت و ایده جالبی برای پولسازیه.
مکانهای تفریحی و جالب و متفاوت هم اونجا زیاد دیده میشه نشون میده که چقدر میشه ایده داشت توی هر چیزی اگه بخوایم بهمون داده میشه. یعنی متفاوت فکر کردن و خودباوری باعثش میشه.
مسیر آسان هم واقعا به انتخاب خودمونه و استاد توی همه چیز دنبالشه.
خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی ممنون الهی هر چه بیشتر عشق رو تجربه کنین خیلی دوست دارم
دارم عادت میکنم نگاهم عشق باشه و بس.
از گلدونای کوچیک کاکتوسی که توی اتاقم گذاشتم و هر روز بهشون سلامی دوباره میدم از نگاه کردن به آسمون شب و حرف زدن با ماه و به وجد اومدن از غروب خورشید گرفته تا لبخند و عشق به اطرافیانم و بستن در ذهنم به روی قضاوت کردن و صبورتر شدنم و اشتیاق و انگیزه بیشتر برای زندگی برای ذوق کردن برای چیزای کوچیک و عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتر و آرامش و دوست داشتن خودم و محبوب تر شدنم و آسون گرفتن کارهام و نزدیک تر شدن به خدای عزیزم و اطمینان و ایمان بیشتر و خیلی چیزای دیگه. دارم تمرین میکنم و هر روز بهتر میشم و موفق ترم توش. سعیم بر اینه که هر لحظه نگاهمو تا میتونم بهتر از اونی که هست کنم و میگم چطور از این عاشقانه تر میشه دید چطور لحظه هامو لذت بخش تر کنم و سریع بهم میگه خدا جونم اگه یه دفعه حسم برگرده سریع میفهمم و میگم چطور تغییرش بدم و نگاهمو زیباتر کنم چون خیلی شیرینه میدونین مزش رفته زیر زبونم فقط میخوام بیشترش کنم حس و نگاه قشنگمو. حس خوب معجزه میکنه انگار خود این حس برام مهم شده نه حالا اینکه به چیزی باهاش برسم گرچه میبینم و میدونم که معجزه ها برام رخ میدن و هی حسمو بهتر میکنن. خلاصه زندگیم این روزا رنگی شده و دوست دارم رنگی ترش کنم رنگ عشق به لحظه هام پاشیده شده خدا جونم شکرت??
اینا از معجزه ی سفرنامه بود و مطمئنم برای همه معجزه بود من با ورود به سایت و دوره ها بهتر از قبلم شده بودم و مقطعی بودم یکم خوب بودم یکم بد و به خاطر همین اتفاقایی تو همه ی زمینه ها نمیدیدم. ولی الان هر لحظه ام یه چیز دیگست اصلا رنگ و لعاب دیوانه کننده ایی گرفته و مطمئنا اتفاقای بینظیرتری هم در راهه.
الهی همه ی لحظه هاتون رنگارنگ باشه خانواده ی قشنگ من ????
خدایا صد هزار بار شکرت شکرت شکرت??????
سلام به استادعزیزم وشایسته ی شایسته ام…
سپاس از تمام این شورو شعف و احساس خوبی که ماروهم باخودتون همراه میکنین..
چقدر اتوماتیک وار احساس من روی ،درجه ی بسیارخوب و عالیه اززمان همراه شدن با سفرنامه..،…روزای اولم ،گذری نگاه میکردم ورد میشدم ولی کم کم حسی بهم میگفت..،،.نه…وایسا…ساده نگذر….قشنگتر ببین..قشنگتر بشنو…قشنگتر بخون..این سفرنامه تورو بزرگ میکنه..تورو میبره سمت خداییترشدن…زندگیت و هدفمند میکنه..عاشقت میکنه..عاشق خوندن دیدگاههای الهی بچه ها..عاشق زیبابینیهای شایسته جون..عاشق عمل به قوانین اونم بطور زنده توسط استادی که عاشقشی و باهاش خدارو پیدا کردی…عجله نکن ..که با این سفرنامه تو اگاهتر میشی…تو زنده تر میشی..تومیشی پراز عشق و حال خوب…اونم در هرلحظه.. تو سپاسگذاری و میفهمی. ..تومیفهمی که یعنی چی خدا تو مدارسپاسگذاریه..من عجیب حال خوبی دارم..عجیب سرزنده و سرخوشم..عجیب با عشق میخابم و باعشق بیدار میشم………جوری که الان سفرنامه واسه ی من ، شده مناجات نامه ی شایسته ی عزیزم باخدا……..الان میفهمم چه لذتی داره عاشق خدابودن…عاشق خداشدن…خدارودیدن و فقط خدارو شنیدن.اونم نه با.اشک و غم..بلکه با حال خوش و رقص وشادی……..وقتی مرز دوتا کشور وامشب دیدم که فقط یه خطه،،،گفتم ببین،..چقدر باریکه مرزبین خدا وشرک…چقدر ناپیداست و خفی،،ومن در هرلحظه همچین جایی هستم،درباورهام نسبت به روابط سلامتی ثروت و…،،چقدر ایمان میخاد گذراز این مرزوپاگذاشتن روی شرک…وجالبتراینکه من با تامل و اندیشیدن روی این خط مرزی و خوندن دیدگاه زیبای یکی از دوستام قبل از نوشتن دیدگاهم،،یه شرک مخفی و ترمزی رو پیداکردم که چند وقته من ومنتظر حرکت گذاشته ومن هنوز لب مرزم و حرکت نکردم،،،چقدر احساسم عالیترشدوقتی این ترمزو پیدا کردم..مرسی شایسته جونم از ثبت این لحظه ی ناب با دوربینه خدانگرت…مرسی استاد عزیزم که با چه قدرت و ایمانی قدم برمیداری واز این مرزها گذر میکنی و ماروهم مثل خودت چنین شجاع و جسور بار میاری که زیر بار هیچ محدودیتی نریم و فقط با توکل و ایمانی مثل موسی در لب دریا قدم برداریم.. مثل ابراهیم با حال خوب بریم به دل اتشی که نجواهای ذهنمون بپا میکنه……..سپاس و هزاران سپاس
ونکته ی بعدی که امشب من و به تامل و اداشت ثبت اون دیوار پرازقفل بود که دیدنش ناخوداگاه احساسم و بد کرد وبلافاصله با حرف استاد عزیزم برگشتم به حال خوشم…و بهم چقدردرس داد که باز کنم تمام قفلهای بسته به تارو پود وجودم رو با توکل به قدرتی که خدا بهم داده…با ایمان به خودش..باز کنم قفل وابستگیهارو..قفل شرکهام و…بازکنم و بشکنم قفلهایی که من و از حرکت نگهم داشته…..قفل نجواهای ذهنم و…قفل باورهای مخربی رو که با کنترل نکردن ورودیهام به وجودم بستم…..بازکنم تمام این قفلهایی که قدرت حرکت رو از من گرفته…..و برم تودل تمام نشدنها وترسهام…….چه حال خوبی دارم امشب بااینهمه اگاهی و هدایت ناب الهی و چه قشنگتر که فایل نشانه ی امشبم هم مرور سفرنامه ی ۴۰ قسمتی شد واسم…
؟..اینهمه اعجاز..اینهمه حال خوب..اینهمه احساس شادی و شور وشعف …اینهمه خبرخوش…اینهمه ذوق و شوق فقط و فقط توی این خونواده پیدامیشه….سپاسگذارم شایسته ی شایسته ام….
سلام استاد عزیز خانم شایسته عزیز مایک عزیز و تمام دوستان همسفر عزیزم
خیلی فوق العاده است هر کدوم از فایلی های سفر به دور آمریکا عالیه واقعا
امروز داشتم فک می کردم که این سفر به دور امریکا نیاز بود برای همه بچه های سایت
من تازه فهمیدم چطوری باید زندگی کرد
جطوری باید به نکات مثبت توجه کرد
چطوری باید تحسین و سپاسگزاری کرد
چطوری باید احساس خوب سپاسگزارانه در خودمون ایجاد کنیم
چطوری احساس فراوانی رو ایجاد کرد
چطوری باید عشق ورزید
چطوری باید اعتماد به نفس داشت
چطوری با خودم و دنیای اطرافم در صلح باشم
این سفر به دور امریکا همه چیز در تمام جنبه های زندگی رو آموزش می ده
بعضی موقع ها فک می کنم وقتی توانایی تمرکز روی نکات مثبت داشته باشیم دیگه همین کافیه
خیلی عالی بود
استاد و خانم شایسته دائما در حال توجه به زیبایی ها نکات مثبت و تحسین کردن هستند چه لذتی می برید از این کار واقعا که همیشه و هر لحظه همین جور تحسین می کنید?
چقدر موضوع مثبت هست که بخواهیم تحسینشون کنیم فقط باید توجه کنیم بهشون
هر روز تجربه های جدید مثبت وارد زندگیمون می شه فقط باید توجه کنیم بهشون باید تحسینشون کنیم
من خودم امروز کلی اتفاق خوب رو تجربه کردم و این به خاطر درست بودن مسیرم و باورهام هست
هر روز اتفاقات خوب بیشتری هم تجربه می کنم چون هر روز تحسینشون می کنم هر روز بیشتر می بینمشون
خدایا شکرت بابت این همه خوبی بابت این مسیر پر از احساس خوب این مسیر با سعادتمند.
در پناه الله یکتا و قدرتمند?????
به نام خدای مهربان
هر چی میخوام ننویسم چون بچه ها کامل نوشتن اما به خودم میگم یادته استاد گفت وقتی در مورد قانون مینویسید هم دارید به خودتون کمک میکنید
اون قسمت قفل ها چقد جالب فکر من با فکر استاد هم خونی داره منم هم دقیقا به این خرافاتها اعتقاد ندارم و اگه این قفل ها درست باشه بستنشون پس باید استاد یه قفلی یه جایی بسته باشه که مریم خانم پیشش مونده خخخخخخخخخخخخخخخخخ که مطمعنا این کارو نکرده این کارو نکرده
بعدش اینکه اون قسمتی که میگی استاد از راه ساده میریم این رو خیلی حال کردم اره دیگه راهی که ساده باشه و راحت خوبه اینجوری ذهن کم کم میتونه به این باور برسه که رسیدن به مقصد سختی نمیخواد کلا هر چیزی که راحت باشه و ساده خوبه و برعکس راهی که برای رسیدن به مقصد سختی میخواد مسعله و مشکل داره
دیگه بقیه نکات روهم که فوق العاده است از کجای لین فایل بگم همه چیز عالیه جالب بود وصل شدن دو ایالت به هم از طریق پل و رودخونه
در نهایت خدارو شکر از این همه زیبایی و نعمت
ممنون و سپاسگزار شما هستیم خانم شایسته عزیز و دوس داشتنی
استاد گرانقدر مون که توی هر فایل نکات ریزی رو یاد اور میشن
در پناه الله یکتا شاد و موفق پیروز باشید
در جهان همه چیز نیکوست خداوندا سپاسگزارم
سلام به استاد عزیز و همه همسفران عزیز
چقدر زیباست اینکه یه پات اینور مرز و اون یکی پات اونور مرز
یاد یه آیه افتادم
یغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء
ما یا در دنیای مغفرت هستیم یعنی ( پاکی ذهن و قلب از تمام ذنوب ، سیئه ، اثم و هر انچه احساس بد است ) و در حال هدایت شدن به نعمت ها و ثروت ها ی بیشتر و یا در دنیای عذاب هستیم و در گمراهی.
قانون این است :
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
تا وقتی در دنیای مغفرت هستی باران نعمت الهی بر تو می بارد. حالت خوب و دنیا برات زیباست و تمام پاداش ها برای توست انگار تمام دنیا دست به دست هم داده اند تا تو بتازی و عشق کنی و لذت ببری
و البته دنیای عذاب هم هست از در و دیوار مصیبت بر تو وارد میشود ، سلامتی نداری
پول نداری ، حالت بده ، روابطت افتضاحه
و در کل تو در آتش هستی.
شما از دنیای عذاب این دنیا وارد دنیای عذاب آخرت خواهید شد و از دنیای مغفرت این دنیا وارد دنیای مغفرت آخرت خواهید شد.
این اساس دنیاست یعنی ریشه یعنی ستون یعنی پایه و به قول معمارها این همان فونداسیون جهان است. این که چقدر این فونداسیون میشه روش طبقه زد بستگی به اندازه فونداسیون و ضخامت ستون هاش داره. یکی فونداسیون وجودش واسه یه زیر پله است یکی هم فونداسیون وجودش برای برجی با بینهایت طبقه هست. این که این فونداسیون چه اندازه ای داره فقط باید به خودت نگاه کنی و ببینی چه ایمانی داری؟؟ ایمانی پولادی برای ورود به تمام ترس هات و نگرانی هات یا ایمان شرک آلود پنهان شدن در پشت ترس ها و نگرانی هات.
خداوند نعمت هاشو در دنیای مغفرت قرار داده و فریاد (اجیب دعوه دعا اذا دعان) را سر داده است. اما این که ما بریم به دنیای مغفرت یا عذاب به دست ماست.
این مرز نفس ماست.
ایالت مغفرت
ایالت عذاب
مادامیکه در دنیای عذاب هستی امکان نداره راه نعمت رو پیدا کنی تمام راهها بن بسته و تو مثل انسان کور و ناشنوا در حال حرکتی در حالیکه فکر میکنی هم چشم داری و هم گوش و برعکس مادامیکه در دنیای مغفرت هستی نوری در دستانت هست که راه را به تو نشان میدهد راه نعمت ، ثروت، برکت و … .
وقتی ذهنت رو پاک کنی از هر آنچه افکار و احساس بد است زمینه برای ورود نعمت ها و ثروت ها در مسیر تو بوجود میاید و این همان هدایت به صراط المستقیم است.
یه پندی که از روانشناسی ثروت ۳ آموختم این بور که :
کاش هر بار یادمان نرود که هدایت وجود دارد و فقط محصولو تولید کنیم خودش برامون بسته بندی میکنه
بر چسب میزنه
میفرسته اداره پست… .
سلام دوست عزیزم
چقدرزیباوالهی بوددیدگاهتون ..چقدر پربوداز حس معنوی و قلبی…چقدرلذت بردم واشک توی چشمام جمع شد ،،چقدرزیبا تفسیر کردین باایات قران..سپاسگذارم وبهترینهاروواستون از خداوندارزو دارم
به نام خدای عزیزم …
او جمیل است و محب للجمال … استاد عزیزم بازم و هزاران سلام مریم جان سلام مایک عزیز و تمام دوستان عزیزم سلام .. سلامی به زیبایی درک زیبایی ها سلامی به زیبایی خداوند … خدایا شکرت واقعا تو را آگاهانه با جان دل با تمام وجودم سپاسگذارم سپاسگذار خودمانی و صمیمی آنچنان که الان دارم نگاه میکنم میبینم که واقعا انسان دیگری با طرز نگاه دیگری شده ام و فهمیده ام که میشود نگاه ها فرق داشت خود این فهمیدن یعنی بهشت یعنی اشک شوق یعنی در پوست نگنجیدن یعنی شکفته شدن سلول به سلول تنت یعنی درک و دیدن الله یعنی خود دیدن خود خود خود دیدن … الهی تو را بی نهایت سپاسگذارم که به من آموختی به گونه ای دیگر هم میشود نگاه کرد به صبح به ظهر به عصر به شب به آسمان به زمین به شهرها به کشورها به اطرافم به این همه صدای زیبا از پرندگان تا موسیقی ها به این ساختمانها به ماشین ها به مردم به اسم ها به قیافه ها به جسمم به روحم به تولدم به مرگم به تک تک فرصت ها به این همه نعمتها که بود واقعا بود و هست ولی انگار واقعا خواب بودم و طکرش رو نمیکردم من دنبال چه میگستم خدایا شکرت به خنده به خود خنده و عظمت آن به دیدن و عظمت آن به دوست و دوستی و عظمت به این همه این حد از ثروت نعمت و فروانای و فراوانی و واقعیت فراوانی به این بیدار شدن به این خواب نبودن و بیداری واقعی …آره ما اینجا خواب نیستیم درسته بیداریم دقیقا بیداریم خدایا شکرت خدایاااااااااااااااا شکرت شکرت …بابت تک تک تک تک تک تک نعمتها شکرت . وای خدای عزیزمن …عاشقتم ممنونم ممنونم مرسی متشکرم قربونت برم شکرت شکرت . شکرت خدا ????????
سلام دوستان
میخواستم یه اتفاق جالبی که برام چند روز پیش افتاد رو براتون بگم .
من زیاد اهل کامنت نوشتن نیستم و فقط کامنت میخونم و دلیلشم اینه حوصله تایپ کردنو ندارم
و این اتفاقی هم که برام افتاد خیلی جالب بود برام بخاطر همین گفتم هر طور شده اینو کامنت میکنم
چند وقتی بود که من یه چیزی رو توی کارم باید درست میکردم که یه پیشرفت خوبی تو کارم حساب میشد اگه اونو درست میکردم چند ماه تحقیق کردم کل اینرنتو زیرو رو کردم هر چی اموزشگاههای حرفه ای بود هر چی کتاب بود خوندم نتونستم جوابمو پیدا کنم .
تا این که چند شب پیش خوابیده بودم وتو خواب دیدم که استاد عباس منش وخانم شایسته برای مهمونی تشریف اوردندما .بعد ماهم کلی پذیرایی کردیم و اینا بعدش گفتم فرصت خوبیه تا کلی سوال بپرسم از استاد.
یه سوال از استاد پرسیدم گفتش که هدایت میشویم
یکی دیگه پرسیدم گفتش هدایت میشویم
آقا من هرررررررر چی که پرسیدم اینا گفتن هدایت میشویم
میگفتم کی میرید خونتون میگفتن هدایت میشویم
دوتا کلمه هم بیشتر نمیگفتن فقط میگفتن که هدایت میشویم
از فردا صبح کلا این حرف تو ذهن من بود میگفتم که اره این یه نشونه بوده تا این که شروع به کار کردمو یه اتفاق افتاد اونم این بود که من با یه تعدادی مواد کار میکنم ک با ترکیب اونها
چند نوع مواد اولیه درست میکنم که در صنایع غذایی خیلی زیاد استفاده میشه
بعد همین که داشتم کارمو انجام میدادم اشتباهی چندتا از مواد رو که فکر میکردم نباید باهم مخلوط بشه رو مخلوط کردم خیلی از این کار ناراحت و عصبانی شدم که چرا اینجوری شده و کلی پول این موادی که خراب کردم بوده و اینا بعد یکی دوساعت گفتم عیب نداره حالا برم دستگاهها رو روشن کنم ببینم چه اتفاقی میافته وقتی که کار دستگاهها تموم شد و محصولم اماده شد دیدم همون چیزه که من دنبالش بودم از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم فقط میگفتم خدایا شکرت خدایا شکرت و همش اون خوابی که دیده بودم تو ذهنم بود که استاد همش میگفت که هدایت میشویم
بعد داااااد زدم گفتم جوووووووون بابااااااا تو فقط منو هدایت کنننننننننن
ببخشید که کامنت من ربطی به این فایل نداشتولی من حال کردم اینجا بذارم کامنتمو
دوستتون دارم
عاشقتونمممممممممممم
سلام دوست عزیزم
چقدرزیباو پراز اگاهی بوددیدگاهتون…چه درس خوبی رو از نوشتتون گرفتم..سپاس فراوان..بهترینهاروبراتون ازخداوندارزودارم
سلام دوست عزیز کامنتتون خیلی زیبا بود مبارکتون باشه این هدایت.سپاس که با ما تجربتون به اشتراک گذاشتید لذت بردم.براتون از خدا هدایت بیشتر میخوام.
به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا
سلام بر دوست خوبم بهنام عزیز،فرکانسی عزیزم
چقدر زیبا هدایت شدم به دیدگاهتون و چقدر زیباتر این دیدگاه مربوط به هدایت شدن بودد
خیلی به وجد اومدم از خوابی که دیدین و از نتیجه ایی که بعدش گرفتین
این دیدگاهتون مربوط به ۱۱ ماه پیشه،امیدوارم که تا الان خیلی بیشتر اتفاقات عالی تری براتون رخ داده باشه
در پناه خدا هر روزتون عالی تر و بهتراز دیروزتون باشه