https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/10/abasmanesh-19.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-10-29 05:00:442024-09-12 10:08:31سفر به دور آمریکا | قسمت 82
358نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد قدرتمندم که جگر شیر داره و همچین سفرهایی رو میره و سلام به مریم جان هنرمندم که با آهنگهای زیبایی که برای این فایلها تدوین می کنه قشنگی این سفر رو بیشتر می کنه.
واقعا سفر عشق جگر شیر می خواهد. استاد محشرررررر بود من تو سفر و تو ماشین هستم و نمی خواستم کامنت بذارم اما مگه میشه این زیباییها رو دید و دست به قلم نشد!!!!
خدایااااا شکرت شکرت شکرت .
استاد منم باورهام تغییر کرد وقتی دیدم افرادی با این سن با دوچرخه اومدن و این فراز و نشیب های سخت و طاقت فرسا رو طی کردند و خودشون رو به چالش کشیدند.
خودشون رو تو میدان امتحان قرار دادند و با وجود ترسشان دست به اقدام زدند.
انگار که منم پشت ترک موتور بودم و و چقدر کار جالبی انجام دادید و گوشی رو به موتور نصب کردید و این زیباییها رو با ما به اشتراک گذاشتید.
خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری
تو رب العالمینی
پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان
خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم
ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم
آمین
===============================
سلام به استاد نازنینم که همش دنبال کشف و تجربه خودشه
نکات این فایل ارزشمند:
++وقتی چرایی رفتار هامون رو بررسی می کنیم، به خودشناسی می رسیم
چرا استاد این نوع موتور رو دوست داره؟؟
و پاسخ به این چرایی ها باعث میشه سبکی رو انتخاب کنیم که نتیجه اش بشه لعلک ترضی و فلاح
استاد با پاسخ به این چرایی ها می اومد سبکی رو انتخاب می کرد که هم راضی بود و هم اون، توانایی هاش رو که براش ناشناخته است رو بالفعل می کنه
++ خواسته ای داره ولی مهارتش رو نداره… ولی این خواسته اینقدر فرکانسش قویِ که کار خودشو می کنه و شرایط بیرونی اوکی میشه برای تجربه کردنش… خواسته هامون حتما اجابت میشه اگر ما باورهای درست داشته باشیم
++ استاد منتظر هدایت می مونه… این یعنی باور عمیق داره که این نیرو هست و هر لحظه هدایت می کنه
++ مهارت درخواست کردن… من میگم درخواست توحیدی
++ احترام به قانون… کلاه کاسکت
++ آرام آرام رفتن تو دل ترس ها… اگر بتونی در حالی ک میترسی عمل کنی و حرکت کنی اصلا بعد از نتیجه گرفتن، بعد از موفقیت اصلا یه اعتماد به نفس، یه احساس غروری داری ک واقعا با هیچ چی قابل مقایسه نیس یعنی بعدش واقعا احساس می کنی که یک ورژن جدیدی از شخصیت خودتو خلق کردی… من هم با ترس هام روبرو شدم اولش سخته ولی کم کم که واردش میشی می بینی اصلا هیچی نیست و من چقدر الکی میترسیدم بخاطر اینکه به ذهن مون اجازه میدیم توهمات خیالی عجیبی ایجاد کنه برامون و نذاره که ما واردشون بشیم.
عاشق این عکس هستم خیلی ،خیلی حس های عجیب و متفاوتی انتقال می دهد.
○ یادم هست چند سال قبل که عضو سایت نبودم احتمالا.این فایل فوق العاده را دیدم خیلی بهم آرامش دادید با صحبت های نابتان.
خیلی مراقب بودم شاید چون ازخانواده ام دور بودم یا وقتی کودک بودند صدای جیغ و گریه شان حتی در مهمانی و تالار قطع نمی شد.
دو تا پسر دانش آموز داشتم .همسرم شهرستان بود من تهران.
این دو تا را هر کدام را می بردم مدرسه و می رفتم دنبالشون پیاده.اگر پیاده می رفتند و از پل هوایی رد می شدند 7 دقیقه زمان می برد اما اگر سرویس مدرسه می گرفتیم تا از میدان دور بزند و آن ور بزرگراه 25 دقیقه اگر ترافیک نبود طول می کشید. پسر بزرگم یه سال با سرویس رفت اول دنبال این می آمد بعد 3 تا را سوار می کرد و برعکس برگشتن باید از مسیری می رفت که اول 3 تا دانش آموزرا پیاده می کرد بعد پسرم را که تقریبا 1 ساعت داخل سرویس می ماند وقتی می رسید نیمه خواب بود و نمی خواست با سرویس بروند.
حالا هزینه اش هم بود.
خودم می بردم و می آوردم ابتدایی و دبیرستان
دوره اول را بردم بعد اعتراض داشت هم قد توام می یای دنبالم .بعد فقط این ور پل می ایستادم.
آنقدر سپاسگزار شما شدم که خیالم را راحت کردید.خیلی ارزشمند بود.
وقتی تصویر این صحنه زیبا را نشان دادید و توضیح که این جا نگران بچه هایشان نیستند .انگار من به جای والدین آنها استرس داشتم.
خیلی روم تاثیر گذاشت که به خدا بسپارم وپسر بزرگم تنها می رفت.بعد پسر کوچکم هم بعد یه سال تنها می رفت.انگار باری از دوشم برداشته شد همش باید برنامه ریزی می کردم و هی ساعت حواسم می بود.
چقدر کمک کننده بود این آگاهی برای آن موقع.
تغییرات در من: دیگر خیلی پیگیرریز ریز کارهاشون نیستم وبسیار آرامش دارم.
پسرم الان با دبیرستان اردو یزد رفته و من به راحتی به خدا سپردم با آرامش و یکبار هم تماس نگرفتم. اگر قبل بود آنقدر نگران و پیگیر می شدم.
○ قبل ها همه اش به فکر بچه ها بودم اما الان در حدی که بتوانم.دیگر از خود گذشتگی بیش از حد ندارم.خودم اغلب در اولویت هستم.خدا را شکر
چقدر تکاملی و البته کم کم تغییر کرده ام در تمام موارد وجنبه ها ثروت اعتقاد اتم،روابطم و علم آموزی ام روز به روز بهتر می شود.
●`چه صحنه های زیبایی .راستی استاد جان وقتی بعضی جاها حرکت می کردید من استرس می گرفتم انگار خودم سوار موتورم و نگران
○ سفرهای عالی بیشتری را براتون آرزو دارم
کنار عشق تان،همکارتان ،همراهتان ( خدایی قدر بدونیدمریم جان ارتش تک نفره است)
خدایا شکرت به خاطر هدایت ها وحمایت ها ،حفاظت ها یی که بی چشمداشت داری.
نمیدونم انقدر حرف دارم و کلی هدف کلی برنامه .کلی انگیزه اصلا دیگه ی لحظم نمیتونم از دست بدم
نمیدونی این فایل دوباره بامن چیکار کرد . همش دنبال این جملم که محدودیت فقط تو ذهن ماست
من بعد پنج سال ترس از دوچرخه و رانندگی امسال با شما شروعش کردم . بعد میدونی چهههه کرد با باورای من راجب دوچرخه و کلا رانندگی این فایل . اصلا چی تو ذهناشون که ذره ای احساس نگرانی ندارن . الله اکبر
بعد قشنگی این خدا این بود که من تا یه ذره تصمیم به تغییر باورام میگیرم ادامه دار میشه و کمکم میکنه . نمیدونم برای شماهم همینطوره یانه . ولی من تا باور گچ گرفته پیدا میکنم از خدا درخواست میکنم بعد اروم اروم باز میشه و شروع به عمل میشه . ینی فقط تحسینی برای من
قشنگ این جمله ی استادو درک کردم که میگفت تو به محض شروع کردن کار روی باورات بهت الهام میشه
یه وقتی بود نوشتم رو در کمدم تو در هر صورت باید این زندگیو ادامه بدی پس چرا کار نکنی هر روز تا خوب پیش بره
ارزششو داره
ارزششو داره چون من نتیجه های کار کردن روی احساس لیاقت تو روابطم غوغاااا کرد . به چشم دیدم
به خدا ارزش داره ادامه دادن
اون پولایی که ساختم و لذت بردم ازش مینویسم ارزششو داشت که رو ثروتم کار کنم
من نمیدونستم روحم چقدر هیجان دوست داره . ارامشش تو به چالش کشیدن خودشه . از وقتی کارای جدید کردم فهمیدش
انسان هایی که به زیبایی ها و شگفتی ها توجه میکنن،انسان هایی که طوری بزرگ شدن که اصلا ترس به ذهنشون نمیاد که بخوان عکس العملی براش نشون بدن، و به قدری از قانون و اصل و اساس اطلاع دارن که شد جزء رفتارشون.
در دل نعمتها زندگی میکنند و با ایمان و باور قلبی با شادی و سلامتی و به راحتی زندگی میکنن در ثروت و شادی.
پدری که بچه اش رو به پشتش بست،ولی بچه براش مانع نبود که بخواد تا این جای زیبا بیاد که اون مسیر رو طی کنه،ادم هایی که سگ هاشون رو هم با خودشون اورده بودن اخه خدای من شکرت برای دیدن این حد از راحتی و رهایی و ارامش
خدای من باورها نتایج را متفاوت میکنند و فاصله را از زمین به اسمان
خونسردی ارامش در تمام فایل ها از این انسان ها به وضوح دیده میشه
انسان هایی که با سن و مسافت و گرما و مکان سختی راه به راحتی برخورد میکنن
زیبا فکر میکنن و زیبا نتیجه میبینند
استاد به چه جای زیبایی هدایت شدید به همراه انسان هایی در صلح با خودشون و دیگران
وقتی هدف نداشته باشی وقتی وضوح خاسته در ذهنت لمس نشده باشه لذت رسیدن به خواسته رو در دل حس نکردی باشی
اره منصرف میشی برای ادامه
برای رفتن و رسیدن به خاسته
در کل زندگی،برای هر مسئله و خاسته ای ما حتی برای خوردن و اشامیدن هم در ذهن ابتدا تجسم میکنیم و لذت اون ما رو بلند میکنه و میبره به سمت خاسته
خاسته های کوچک و بزرگ همه برای لذت ما همه برای تجربه ی ما خلق شدن در ذهن و بیرون
من کل امروز رو برای هدفم،قدم بعدیم داشتم فکر میکردم مینوشتم تجسم میکردم باور میساختم و چه لذتی داری تجسم رسیدن به خاسته
وقتی هادی راه خودش میشه با وجود ترس میری تو دلش
ایمانی که داری قوی تر از ترسه،ترس که همیشه بوده اون ایمانه که اتش ترس رو خاموش میکنه
بعداز رفتن تو دل مسئله به ترسهات رو میکنی و میگی دیدی تونستم دیدی اونطور نبود که میگفتی دیدی خدای من همراهم بود و به بهترین مسیرها هدایتم کرد
وقتی میسپری به خودش،میگی خدایا میترسم نمیدونم قراره چه شود اما ایمان دارم به تو به هدایتت به مسیری که یهم نشون دادی و مطمئنم بهترین مسیره
وقتی با وجود ترس پارو نمیزنی و وا میدی و میگی خودت ببر منو هرجا دلت خواست
که هرجا بردی میدونم ساحل همونجاست
نتیجه میشه لذت،سپاسگزاری،شکرگزاری،عشق
وقتی فقط خط چین سفید جلو تایر موتور زندگی رو میبینی و ایمان داری که وقتی قدم به قدم جلو میری خط چین به خط چین
یهو به خودت میای و میبینی و میگی خدای من،این مسیر طولانی رو چطور رفتم؟
اگه میخاستم بایستم و اعتماد نکنم به نشانه ها به خط چین ها هیچوقت تا اینجای راه و نمیومدم
استاد مثله زمانی که تو بندر عباس بودی و خط چین به خط چین هدایت شدی به این مسیر زیبا
به این زندگی سراسر توحید،عشق،لذت،ثروت
خط چین های سفید شدن حکم نشانه و استاد ایمان داشتی که با پیمودن اونها به مقصد میرسی
تو مسیر زندگی که داری میری به جلو میبینی خدای من انسان هایی هستند که به راحتی با دوچرخه با ماشین با موتور چقدر مسیری ک تو هم داری همون رو طی میکنی به زیبایی و راحتی طی میکنن
میبینی که میشه راحتر طی کرد
میشه شجاع تر بود
رها تر
میبینی اگه دیگری توانسته پس من هم میتوانم
سوار موتور زندگی وقتی دل بدی به خط چین نشانه دیگه پرتگاه کنارت و نمیبینی چاله ای که چند سانتی متر اونور تر و نمیبینی و توجه نمیکنی به ترسهات
خودت و میسپری به خط چین هدایت اونم میبرتت از بهترین مسیر به سمت خواستت و تو سالم و صحیح و راحت میرسی
باید خط چین ها رو یکی پس از دیگری طی کرد
هر متر خاسته ات و بزرگتر کنی و بازم قدم برداری براش
خدای من شکرت برای این زیبایی های وصف نشدنی
استادِ جان ممنونم ازت برای وجود ارزشمندت و ارزشی که ایجاد میکنی
بخدا من در حیرتم از اینهمه نظم و دقت و پاسخگویی خداوند و کائنات، بخدا امروز بازم برای چند صدمین و شاید چند هزارمین بار پی به یگانگی و بی همتا بودن خداوندم بردم که چجور من ازش سوال پرسیدم و نشانه خواستم و او چجور جوابم رو داد.
امروز عصر بعد از کلاس و تکالیف دوقلوهای عزیزم کلی خسته بودم و نیاز به استراحت داشتم و تصمیم گرفتم که بچه ها رو بسپرم دست باباشون و تنهایی ی کم به خودم و کارهام برسم که به محض اینکه این تصمیم به دلم افتاد نجواها شروع شد که نه شاید برن مریض شن ،شاید اون محیط مناسب شون نباشه و کلی از این افکار منفی و تو ی لباس قشنگ خودشو نشون میداد که نه تو با این کارت به بچه ها و خودت لطف نمیکنی و داری از مسئولیتت شونه خالی میکنی منم در جا دست به دامن خدا شدم و گفتم چه کنم نشانه سایت یادم افتاد اما قبل از گرفتن نشانه به خدا گفتم ببین من خسته ام و نمیتونم زیاد تجزیه تحلیل کنم که بفهمم چه تصمیمی بگیرم واضح و پوست کنده بهم بگو ،آغا فایل پلی شد و استاد قشنگ جواب منو داد که باید چ کنم .
هنوزم که بهش فکر میکنم حیرت میکنم هزاران بار خدا باهام حرف زده ولی هر بار بیشتر شگفت زده میشم آخه مطمئن میشم که اتفاقی نیست و قانون داره
تمام فایل‌های سفرنامه به کنار اینم به کنار این دیگه آخرشه آخر هیولایی بود واسه من ??
خدای من تا حالا تو عمرم فیلم و مستند به این طبیعی وخوشکلی ودرجه یکی ندیده بودم ???
براتون بکن از برداشت من از ای قسمت:
? اول اینکه خیلی لذت بردم تحسین کردم بچه های کوچیک که به اون جا اومده بودن بدون هیچ محدودیتی و پدر ومادرهای آروم و راحتی که واقعا واقعا به معنی کلمه به «خدای بچه هاشون»ایمان دارن و نگرانی خیلی زیادی مثل ما ندارن که وای حالا بچه «نیفته!اصلا اینجا جای بچه ها نیست!اصلا جای هرکسی نیست یه عده از مردم که واقعا مجهز و حرفه ای باشن نه افرادی مثل ما ،،،مثلا
و اگر بچه هم بیاریم هزار بار بجای لذت بردن از مسیر شور میزنیم اظهار پشیمونی میکنیم که این چه کاری بود من کردم با بچه اومدم توی این جایی که کلی دره پرتگاه داره?
خدایا شکرت واقعا این پدر و مادرها توی آمریکا الگوی خیلی عالی هستند برای بچه هاشون که اینقدر بچه های دلیر شجاعی بار اومدن،،،واقعا تحسین کردم و تمام سعی مو میکنم که منم الگوی خیلی خوبی برای بچه هایم باشم به امید خدا…??
? بعد از اون استاد چقدر خودشو به جریان هدایت می‌سپاره وخداوندم آدم های مناسب وعالی سر راهش قرار میده تا اون جوری بشه که خودش دوست داره ??
??? وجالب تر و باحال از از همش شنیدن موزیک خیلی باحالی که استاد میکس کرده بودن روی قسمتت های پرهیجان اش که من واقعا چشمامو بستم و خودمو توی اون شرایط تجسم کردم وخیلی خیلی لذت بخش و طبیعی منطقی شده بود برام انگار
که دقیقا اون جا بودم??
??? و نکته مهم اش این بود که استاد با وجود اینکه گاهی از مسیر می ترسید ولی اقدام میکردند ودایما خدا رو بابت رسیدن به راحتی به اون لحظه و شرایط شکر میکردن و تمام شجاعت شونو از هدایت الله?????? می دونند قبول دارن نه عقل ومنطق خودشون
?? و جای خانم شایسته عزیز هم سبز بود ??که از زبان تصاویر به قولا همه نکته ها پیام ها. نشانه هارو دریافت کردیم و نیازی به گفتن نداشت ولی باز استاد عزیزمان که خیلی قشنگ و طبیعی فیلمبرداری کردن و واقعا خودشون بودن وخیلی دقیق فیلم
میگرفتن با عشق ولذت ????
????? و نکته خیلی جالب دیگه ای که برای من داشت این بود که استاد خودشونو.وابسته به یه سری افراد خاص،یا گروه خاص،یا شرایط خاص نمی‌کردند که مثلا اگر فلان موتور سوار یا لیدر نباشه من نمیتونم دیگه و حتما باید پشت سر فلان آدم یا گروه حرکت کنم که مسیر شیب زیاد داره سخته بدون شخص خاص و گروه خاص??? نمیشه !!!خودشونو محدود نکردن وهدف شون لذت بردن از مسیر بود نه سریع رسیدن به مقصد خاص????
????چندین بار در حین فیلم یادم به حرف استاد افتاد که توی قدم ۴بود که که می گفتند:««اگر این تونسته پس منم میتونم !!!این که از من خنگ تره?? بخدا همش یادم میفتاد می‌خندیدم برای خودم???
و چقدر باشکوه با عظمته این احساس که ««««به خداوند اعتماد کنی وخودتو بهش بسپاری ،،که به قرآن خیلی دقیق و حساب شده میذارتت همون جایی که باید باشی یا بری یا بمونی»»»?????
بازم خدا قوت استاد که نمونه یه انسان عملگرا،مصمم وشجاعی هستی?????
In God We Trust
سلام به استاد قدرتمندم که جگر شیر داره و همچین سفرهایی رو میره و سلام به مریم جان هنرمندم که با آهنگهای زیبایی که برای این فایلها تدوین می کنه قشنگی این سفر رو بیشتر می کنه.
واقعا سفر عشق جگر شیر می خواهد. استاد محشرررررر بود من تو سفر و تو ماشین هستم و نمی خواستم کامنت بذارم اما مگه میشه این زیباییها رو دید و دست به قلم نشد!!!!
خدایااااا شکرت شکرت شکرت .
استاد منم باورهام تغییر کرد وقتی دیدم افرادی با این سن با دوچرخه اومدن و این فراز و نشیب های سخت و طاقت فرسا رو طی کردند و خودشون رو به چالش کشیدند.
خودشون رو تو میدان امتحان قرار دادند و با وجود ترسشان دست به اقدام زدند.
انگار که منم پشت ترک موتور بودم و و چقدر کار جالبی انجام دادید و گوشی رو به موتور نصب کردید و این زیباییها رو با ما به اشتراک گذاشتید.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا منِ نقطه، هیچی نمی دونم تو دانای نهان و آشکاری
تو رب العالمینی
پس از خزائن علم و حکمتت بر علم و حکمتم بیفزای … علم و حکمتی از جنس علم و حکمت سلیمان
خدایا از شر نجواهای ذهنم… از شر باورهای ناهماهنگم … از شر قل و زنجیرهای نامرئیِ باورهای محدودکننده ام، به تو پناه میبرم
ای خیر الرازقین… ای ارحم الراحمین… ای کریم… ای غنی… منو از عوامل بیرونی بی نیاز کن … منم می خوام غنی بودن رو در همه ابعاد از سرراست ترین و لذت بخش ترین مسیر، تجربه کنم
آمین
===============================
سلام به استاد نازنینم که همش دنبال کشف و تجربه خودشه
نکات این فایل ارزشمند:
++وقتی چرایی رفتار هامون رو بررسی می کنیم، به خودشناسی می رسیم
چرا استاد این نوع موتور رو دوست داره؟؟
و پاسخ به این چرایی ها باعث میشه سبکی رو انتخاب کنیم که نتیجه اش بشه لعلک ترضی و فلاح
استاد با پاسخ به این چرایی ها می اومد سبکی رو انتخاب می کرد که هم راضی بود و هم اون، توانایی هاش رو که براش ناشناخته است رو بالفعل می کنه
++ خواسته ای داره ولی مهارتش رو نداره… ولی این خواسته اینقدر فرکانسش قویِ که کار خودشو می کنه و شرایط بیرونی اوکی میشه برای تجربه کردنش… خواسته هامون حتما اجابت میشه اگر ما باورهای درست داشته باشیم
++ استاد منتظر هدایت می مونه… این یعنی باور عمیق داره که این نیرو هست و هر لحظه هدایت می کنه
++ مهارت درخواست کردن… من میگم درخواست توحیدی
++ احترام به قانون… کلاه کاسکت
++ آرام آرام رفتن تو دل ترس ها… اگر بتونی در حالی ک میترسی عمل کنی و حرکت کنی اصلا بعد از نتیجه گرفتن، بعد از موفقیت اصلا یه اعتماد به نفس، یه احساس غروری داری ک واقعا با هیچ چی قابل مقایسه نیس یعنی بعدش واقعا احساس می کنی که یک ورژن جدیدی از شخصیت خودتو خلق کردی… من هم با ترس هام روبرو شدم اولش سخته ولی کم کم که واردش میشی می بینی اصلا هیچی نیست و من چقدر الکی میترسیدم بخاطر اینکه به ذهن مون اجازه میدیم توهمات خیالی عجیبی ایجاد کنه برامون و نذاره که ما واردشون بشیم.
++ مرز بین حماقت و شجاعت
خدایا شکرت برای این آگاهی ها
استاد این دوربین آیفون جان اینقدر لرزشگیر خفنی داره که من سختی راه رو خیلی متوجه نمی‌شدم
ولی دمت گرم
دمت گرم
دمت گرررم
دمشون گرم
اصن همه پاینده باشین ?
خیلی حالی به حولی شدم با این موزیک های فوق خارق العاده ??
خدایا شکرت واسه این رنگ و سنگ و صخره و رود ،، خدایا شکرت واسه این استاد و این تعهد و تصمیم و این قلب قوی ?
استاد به قول اون خانم ارمنی تو رستوران
جیگرتو بخورم ?
واقعا حتما میخوام اینو تست کنم ،، میتونم جیگرشم دارم ?
پراز این ایمان ، آرامش و شجاعت بود این فایل ، اونجا که استاد وایساده بود میگفتم استاد برو ادامه شو …
و رفت ?? و دیدیم که به سختی مسیر قبل نبود ،، دمت گرم که وایسادی الگو گرفتی ، بعد گاز دادی ???
خیلی درس های خوبی داشت این فایل و بهتر این که این درس ها با لذت در ذهن ثبت میشن ،، خدایا شکرت
همه چی خوشگل بود ،،، خیلی سپاس فراوان از خوبی شما ? شما فوق العاده این
به نام خدای رزاق
سلام استاد عزیز
نشانه امروزم این فایل عالی هست .
عاشق این عکس هستم خیلی ،خیلی حس های عجیب و متفاوتی انتقال می دهد.
○ یادم هست چند سال قبل که عضو سایت نبودم احتمالا.این فایل فوق العاده را دیدم خیلی بهم آرامش دادید با صحبت های نابتان.
خیلی مراقب بودم شاید چون ازخانواده ام دور بودم یا وقتی کودک بودند صدای جیغ و گریه شان حتی در مهمانی و تالار قطع نمی شد.
دو تا پسر دانش آموز داشتم .همسرم شهرستان بود من تهران.
این دو تا را هر کدام را می بردم مدرسه و می رفتم دنبالشون پیاده.اگر پیاده می رفتند و از پل هوایی رد می شدند 7 دقیقه زمان می برد اما اگر سرویس مدرسه می گرفتیم تا از میدان دور بزند و آن ور بزرگراه 25 دقیقه اگر ترافیک نبود طول می کشید. پسر بزرگم یه سال با سرویس رفت اول دنبال این می آمد بعد 3 تا را سوار می کرد و برعکس برگشتن باید از مسیری می رفت که اول 3 تا دانش آموزرا پیاده می کرد بعد پسرم را که تقریبا 1 ساعت داخل سرویس می ماند وقتی می رسید نیمه خواب بود و نمی خواست با سرویس بروند.
حالا هزینه اش هم بود.
خودم می بردم و می آوردم ابتدایی و دبیرستان
دوره اول را بردم بعد اعتراض داشت هم قد توام می یای دنبالم .بعد فقط این ور پل می ایستادم.
آنقدر سپاسگزار شما شدم که خیالم را راحت کردید.خیلی ارزشمند بود.
وقتی تصویر این صحنه زیبا را نشان دادید و توضیح که این جا نگران بچه هایشان نیستند .انگار من به جای والدین آنها استرس داشتم.
خیلی روم تاثیر گذاشت که به خدا بسپارم وپسر بزرگم تنها می رفت.بعد پسر کوچکم هم بعد یه سال تنها می رفت.انگار باری از دوشم برداشته شد همش باید برنامه ریزی می کردم و هی ساعت حواسم می بود.
چقدر کمک کننده بود این آگاهی برای آن موقع.
تغییرات در من: دیگر خیلی پیگیرریز ریز کارهاشون نیستم وبسیار آرامش دارم.
پسرم الان با دبیرستان اردو یزد رفته و من به راحتی به خدا سپردم با آرامش و یکبار هم تماس نگرفتم. اگر قبل بود آنقدر نگران و پیگیر می شدم.
○ قبل ها همه اش به فکر بچه ها بودم اما الان در حدی که بتوانم.دیگر از خود گذشتگی بیش از حد ندارم.خودم اغلب در اولویت هستم.خدا را شکر
چقدر تکاملی و البته کم کم تغییر کرده ام در تمام موارد وجنبه ها ثروت اعتقاد اتم،روابطم و علم آموزی ام روز به روز بهتر می شود.
●`چه صحنه های زیبایی .راستی استاد جان وقتی بعضی جاها حرکت می کردید من استرس می گرفتم انگار خودم سوار موتورم و نگران
○ سفرهای عالی بیشتری را براتون آرزو دارم
کنار عشق تان،همکارتان ،همراهتان ( خدایی قدر بدونیدمریم جان ارتش تک نفره است)
خدایا شکرت به خاطر هدایت ها وحمایت ها ،حفاظت ها یی که بی چشمداشت داری.
سلام استاد جانم
امیدوارم که عالی باشید
رها بودن به حرف اسونه اما
به شدددددت پاشنه ی اشیله
به شدت مااادما مقاومت داریم دلمون میخواد همه چیو کنترل کنیم کاش بتونم اعتماد کنیم
کاش بتونیم دستمونو بدیم به دست اون
حتی لبه ی پرتگاه خودمونو بسپریم به خداوند
که خب همونم تکامل میخواد
یکسری باورها باید ساخته بشه
درس بعدی
از هرچی بترسیم سرمون میاد
ترس ازکجا میاد
ازتوجه به چیزی که نمیخوایم
وقتی به چیزی که نمیخوای داری توجه میکنی
تواونو دعوت میکنی به زندگیت
پس باتمام وجود سعی کن کانون توجهت رو برداری ازروی ناخواسته ها
بدی به ایمان
بدی به توکل بدی به خداوند
اونوقته که همیشه همه چی برات گل و بلبله
واقعاااا درصد اتفاقات ناخواسته برای خودم
توی همین چند وقت که سعی کردم کانون توجهم رو کنترل کنم میتونم بگم به یک درصد رسیده که حتی اونم خودم خلق کردم
نترسیم از چیزی
بزرگترین درسی که گرفتم همین بود
سلام استاد جان
نمیدونم انقدر حرف دارم و کلی هدف کلی برنامه .کلی انگیزه اصلا دیگه ی لحظم نمیتونم از دست بدم
نمیدونی این فایل دوباره بامن چیکار کرد . همش دنبال این جملم که محدودیت فقط تو ذهن ماست
من بعد پنج سال ترس از دوچرخه و رانندگی امسال با شما شروعش کردم . بعد میدونی چهههه کرد با باورای من راجب دوچرخه و کلا رانندگی این فایل . اصلا چی تو ذهناشون که ذره ای احساس نگرانی ندارن . الله اکبر
بعد قشنگی این خدا این بود که من تا یه ذره تصمیم به تغییر باورام میگیرم ادامه دار میشه و کمکم میکنه . نمیدونم برای شماهم همینطوره یانه . ولی من تا باور گچ گرفته پیدا میکنم از خدا درخواست میکنم بعد اروم اروم باز میشه و شروع به عمل میشه . ینی فقط تحسینی برای من
قشنگ این جمله ی استادو درک کردم که میگفت تو به محض شروع کردن کار روی باورات بهت الهام میشه
یه وقتی بود نوشتم رو در کمدم تو در هر صورت باید این زندگیو ادامه بدی پس چرا کار نکنی هر روز تا خوب پیش بره
ارزششو داره
ارزششو داره چون من نتیجه های کار کردن روی احساس لیاقت تو روابطم غوغاااا کرد . به چشم دیدم
به خدا ارزش داره ادامه دادن
اون پولایی که ساختم و لذت بردم ازش مینویسم ارزششو داشت که رو ثروتم کار کنم
من نمیدونستم روحم چقدر هیجان دوست داره . ارامشش تو به چالش کشیدن خودشه . از وقتی کارای جدید کردم فهمیدش
من به خودم افتخار میکنم برا ادامه دادنم
خدایا منو هر لحظه هدایت کن که جز تو هیچ ندارم
میدونم بی هدف خلق نشدم
خدایا شکرت
در پناهش باشید
بنام الله رب هدایتگرم
سلاام ب استاد شجاع و باایمانم
استادی ک با وجود ترس هایی ک داره باز ادامه میده مسیرشو
و هرچه جلوتر میره متوجه میشه ک غیرممکن وجود نداره
چقد زیبا بود این فایل این ویدئو
این آگاهی ها چقد انرژی گرفتم ازش
الهی شکرت
این مسیر سخت و پراز فراز و نشیب و زیبا چ آدم های زیادی اومده بودن تا ازش لذت ببرن
چ موتوری
چ دوچرخه سوار
چ ماشین
و..
چقد زیبا استاد هدایت شد و خداروشکر سالم رسبد تا اون گروه حرفه ای موتورسوار
باوجود اینکه باد تو تایر موتور نبود ولی چ کنیم وقتی ک خدا حمایتگر و هدایتگرت باشه و بهش ایمان داشته باشی تو روسالم ب مقصد
ب جایی ک موتورتو اوکی کنی هدایت میکنه
خدایاشکرت
تحسین میکنم استاد رو بخاطر شجاعتی ک داشت و ب ندای درونش گوش داد و پا تو مسیری گذاشت ک حتی موتور سوارهای حرفه ای هم ترسیدن ک برن
و وقتی ک استاد جلوتر اومد با وجود ترسهاش دید ک چقد آدم های دیگه این مسیرو اومدن با هر وسیله ای ک دارن
و باور استاد هم قوی ترشد ک غیر ممکن وجود نداره و همه چی امکان پذیره
وباز وقتی ک از شیب های خیلی تند گذر کرد درآخر رسید ب جاده اسفالت وبسیار زیبا و راحت
این نشون میده ک وقتی ک ما بخواهیم و هدفو ببینیم میتوتیم
این مسیر و ادامه بدیم با ایمان
باوجود ترسها
و خداوند پاداش میده ب شجاعان
و درآخر میرسی ب جاده اسفاته ک پراز زیبایی هست وسوت زنان و قدم زنان وباعشق لذت میبری از مسیرت
الهی صدهزار بارشکرت خدای من بابت دریافت این آگاهی ها ارزشمند
سپاسگزارم استاد عزیزم
انسان هایی که به زیبایی ها و شگفتی ها توجه میکنن،انسان هایی که طوری بزرگ شدن که اصلا ترس به ذهنشون نمیاد که بخوان عکس العملی براش نشون بدن، و به قدری از قانون و اصل و اساس اطلاع دارن که شد جزء رفتارشون.
در دل نعمتها زندگی میکنند و با ایمان و باور قلبی با شادی و سلامتی و به راحتی زندگی میکنن در ثروت و شادی.
پدری که بچه اش رو به پشتش بست،ولی بچه براش مانع نبود که بخواد تا این جای زیبا بیاد که اون مسیر رو طی کنه،ادم هایی که سگ هاشون رو هم با خودشون اورده بودن اخه خدای من شکرت برای دیدن این حد از راحتی و رهایی و ارامش
خدای من باورها نتایج را متفاوت میکنند و فاصله را از زمین به اسمان
خونسردی ارامش در تمام فایل ها از این انسان ها به وضوح دیده میشه
انسان هایی که با سن و مسافت و گرما و مکان سختی راه به راحتی برخورد میکنن
زیبا فکر میکنن و زیبا نتیجه میبینند
استاد به چه جای زیبایی هدایت شدید به همراه انسان هایی در صلح با خودشون و دیگران
وقتی هدف نداشته باشی وقتی وضوح خاسته در ذهنت لمس نشده باشه لذت رسیدن به خواسته رو در دل حس نکردی باشی
اره منصرف میشی برای ادامه
برای رفتن و رسیدن به خاسته
در کل زندگی،برای هر مسئله و خاسته ای ما حتی برای خوردن و اشامیدن هم در ذهن ابتدا تجسم میکنیم و لذت اون ما رو بلند میکنه و میبره به سمت خاسته
خاسته های کوچک و بزرگ همه برای لذت ما همه برای تجربه ی ما خلق شدن در ذهن و بیرون
من کل امروز رو برای هدفم،قدم بعدیم داشتم فکر میکردم مینوشتم تجسم میکردم باور میساختم و چه لذتی داری تجسم رسیدن به خاسته
وقتی هادی راه خودش میشه با وجود ترس میری تو دلش
ایمانی که داری قوی تر از ترسه،ترس که همیشه بوده اون ایمانه که اتش ترس رو خاموش میکنه
بعداز رفتن تو دل مسئله به ترسهات رو میکنی و میگی دیدی تونستم دیدی اونطور نبود که میگفتی دیدی خدای من همراهم بود و به بهترین مسیرها هدایتم کرد
وقتی میسپری به خودش،میگی خدایا میترسم نمیدونم قراره چه شود اما ایمان دارم به تو به هدایتت به مسیری که یهم نشون دادی و مطمئنم بهترین مسیره
وقتی با وجود ترس پارو نمیزنی و وا میدی و میگی خودت ببر منو هرجا دلت خواست
که هرجا بردی میدونم ساحل همونجاست
نتیجه میشه لذت،سپاسگزاری،شکرگزاری،عشق
وقتی فقط خط چین سفید جلو تایر موتور زندگی رو میبینی و ایمان داری که وقتی قدم به قدم جلو میری خط چین به خط چین
یهو به خودت میای و میبینی و میگی خدای من،این مسیر طولانی رو چطور رفتم؟
اگه میخاستم بایستم و اعتماد نکنم به نشانه ها به خط چین ها هیچوقت تا اینجای راه و نمیومدم
استاد مثله زمانی که تو بندر عباس بودی و خط چین به خط چین هدایت شدی به این مسیر زیبا
به این زندگی سراسر توحید،عشق،لذت،ثروت
خط چین های سفید شدن حکم نشانه و استاد ایمان داشتی که با پیمودن اونها به مقصد میرسی
تو مسیر زندگی که داری میری به جلو میبینی خدای من انسان هایی هستند که به راحتی با دوچرخه با ماشین با موتور چقدر مسیری ک تو هم داری همون رو طی میکنی به زیبایی و راحتی طی میکنن
میبینی که میشه راحتر طی کرد
میشه شجاع تر بود
رها تر
میبینی اگه دیگری توانسته پس من هم میتوانم
سوار موتور زندگی وقتی دل بدی به خط چین نشانه دیگه پرتگاه کنارت و نمیبینی چاله ای که چند سانتی متر اونور تر و نمیبینی و توجه نمیکنی به ترسهات
خودت و میسپری به خط چین هدایت اونم میبرتت از بهترین مسیر به سمت خواستت و تو سالم و صحیح و راحت میرسی
باید خط چین ها رو یکی پس از دیگری طی کرد
هر متر خاسته ات و بزرگتر کنی و بازم قدم برداری براش
خدای من شکرت برای این زیبایی های وصف نشدنی
استادِ جان ممنونم ازت برای وجود ارزشمندت و ارزشی که ایجاد میکنی
سلام استاد عزیز و همه دوستان گرامی
بخدا من در حیرتم از اینهمه نظم و دقت و پاسخگویی خداوند و کائنات، بخدا امروز بازم برای چند صدمین و شاید چند هزارمین بار پی به یگانگی و بی همتا بودن خداوندم بردم که چجور من ازش سوال پرسیدم و نشانه خواستم و او چجور جوابم رو داد.
امروز عصر بعد از کلاس و تکالیف دوقلوهای عزیزم کلی خسته بودم و نیاز به استراحت داشتم و تصمیم گرفتم که بچه ها رو بسپرم دست باباشون و تنهایی ی کم به خودم و کارهام برسم که به محض اینکه این تصمیم به دلم افتاد نجواها شروع شد که نه شاید برن مریض شن ،شاید اون محیط مناسب شون نباشه و کلی از این افکار منفی و تو ی لباس قشنگ خودشو نشون میداد که نه تو با این کارت به بچه ها و خودت لطف نمیکنی و داری از مسئولیتت شونه خالی میکنی منم در جا دست به دامن خدا شدم و گفتم چه کنم نشانه سایت یادم افتاد اما قبل از گرفتن نشانه به خدا گفتم ببین من خسته ام و نمیتونم زیاد تجزیه تحلیل کنم که بفهمم چه تصمیمی بگیرم واضح و پوست کنده بهم بگو ،آغا فایل پلی شد و استاد قشنگ جواب منو داد که باید چ کنم .
هنوزم که بهش فکر میکنم حیرت میکنم هزاران بار خدا باهام حرف زده ولی هر بار بیشتر شگفت زده میشم آخه مطمئن میشم که اتفاقی نیست و قانون داره
سلام بر استاد شجاعم?
چطورید استاد خدا قوت??
واقعا که ای ول دارید استاد ?
تمام فایل‌های سفرنامه به کنار اینم به کنار این دیگه آخرشه آخر هیولایی بود واسه من ??
خدای من تا حالا تو عمرم فیلم و مستند به این طبیعی وخوشکلی ودرجه یکی ندیده بودم ???
براتون بکن از برداشت من از ای قسمت:
? اول اینکه خیلی لذت بردم تحسین کردم بچه های کوچیک که به اون جا اومده بودن بدون هیچ محدودیتی و پدر ومادرهای آروم و راحتی که واقعا واقعا به معنی کلمه به «خدای بچه هاشون»ایمان دارن و نگرانی خیلی زیادی مثل ما ندارن که وای حالا بچه «نیفته!اصلا اینجا جای بچه ها نیست!اصلا جای هرکسی نیست یه عده از مردم که واقعا مجهز و حرفه ای باشن نه افرادی مثل ما ،،،مثلا
و اگر بچه هم بیاریم هزار بار بجای لذت بردن از مسیر شور میزنیم اظهار پشیمونی میکنیم که این چه کاری بود من کردم با بچه اومدم توی این جایی که کلی دره پرتگاه داره?
خدایا شکرت واقعا این پدر و مادرها توی آمریکا الگوی خیلی عالی هستند برای بچه هاشون که اینقدر بچه های دلیر شجاعی بار اومدن،،،واقعا تحسین کردم و تمام سعی مو میکنم که منم الگوی خیلی خوبی برای بچه هایم باشم به امید خدا…??
? بعد از اون استاد چقدر خودشو به جریان هدایت می‌سپاره وخداوندم آدم های مناسب وعالی سر راهش قرار میده تا اون جوری بشه که خودش دوست داره ??
??? وجالب تر و باحال از از همش شنیدن موزیک خیلی باحالی که استاد میکس کرده بودن روی قسمتت های پرهیجان اش که من واقعا چشمامو بستم و خودمو توی اون شرایط تجسم کردم وخیلی خیلی لذت بخش و طبیعی منطقی شده بود برام انگار
که دقیقا اون جا بودم??
??? و نکته مهم اش این بود که استاد با وجود اینکه گاهی از مسیر می ترسید ولی اقدام میکردند ودایما خدا رو بابت رسیدن به راحتی به اون لحظه و شرایط شکر میکردن و تمام شجاعت شونو از هدایت الله?????? می دونند قبول دارن نه عقل ومنطق خودشون
?? و جای خانم شایسته عزیز هم سبز بود ??که از زبان تصاویر به قولا همه نکته ها پیام ها. نشانه هارو دریافت کردیم و نیازی به گفتن نداشت ولی باز استاد عزیزمان که خیلی قشنگ و طبیعی فیلمبرداری کردن و واقعا خودشون بودن وخیلی دقیق فیلم
میگرفتن با عشق ولذت ????
????? و نکته خیلی جالب دیگه ای که برای من داشت این بود که استاد خودشونو.وابسته به یه سری افراد خاص،یا گروه خاص،یا شرایط خاص نمی‌کردند که مثلا اگر فلان موتور سوار یا لیدر نباشه من نمیتونم دیگه و حتما باید پشت سر فلان آدم یا گروه حرکت کنم که مسیر شیب زیاد داره سخته بدون شخص خاص و گروه خاص??? نمیشه !!!خودشونو محدود نکردن وهدف شون لذت بردن از مسیر بود نه سریع رسیدن به مقصد خاص????
????چندین بار در حین فیلم یادم به حرف استاد افتاد که توی قدم ۴بود که که می گفتند:««اگر این تونسته پس منم میتونم !!!این که از من خنگ تره?? بخدا همش یادم میفتاد می‌خندیدم برای خودم???
و چقدر باشکوه با عظمته این احساس که ««««به خداوند اعتماد کنی وخودتو بهش بسپاری ،،که به قرآن خیلی دقیق و حساب شده میذارتت همون جایی که باید باشی یا بری یا بمونی»»»?????
بازم خدا قوت استاد که نمونه یه انسان عملگرا،مصمم وشجاعی هستی?????