معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه" - صفحه 7

334 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریا گفته:
    مدت عضویت: 3065 روز

    ولی استاد هر رفتاری دو جنبه داره

    مثال آرایش کردن

    خود من ی زمانی ارایش میکردم ب علت عزت نفس پایین و حتی جلب توجه

    ولی الان سال هاست ارایش میکنم فقط بابته اینکه انجامش گاهی کیف میده

    و فرقش اینه ک میتونم حتی بدونه ی ابرسان برم توی خیابون مهمونی و….جاهایی ک امکام نداشت بی ارایش برم

    و این که نیازی ندارم هر روز ارایش کنم

    مثلا مسی رو ک مثال زدین

    این دو حالت داره

    یا واقعا برای جلب توجه بوده

    یا برای دل خودش بوده و خب چون شغلش بودن در جمع هست،این کاراش ب چشم میاد و ممکنه برداشت بشه ک برای جلب توجه بوده

    من یادمه ۶ سال پیش ک فیلم زندگی لوییز هی رو دیدم و داشت از دوس داشتن خود میگفت،برام سوال بود اینی ک انقدر توی دوس داشتن خود موفقه،چرا توی این مصاحبه ارایش کرده؟ چرا لباساش هربخش مصاحبه ی رنگ و مدل متفاوته؟

    همونجا بود ک خداوند جوابمو ب چند روش داد

    و خلاصه اش این بود ک نیت مهمه

    از روی ظاهر نمیتونی مطمئن شی ک کسی کاراش از روی کمبود عزت نفسه یا از روی عزت نفس و برای دل خودش و تجربه کردن زندگیش ب اون شکل

    مثلا من دیدم خیلیا میگن اقای عباسمنش شلوارک تنش میکنه توی کلیپاش ک جلب توجه کنه ازادی داره

    در حالیکه شما فقط داری برای دل خودت میپوشی

    پس ما توی مثال هامون هم نمیتونیم واقعا تشخیص بدیم کسی کارش از روی کمبود عزت نفس و جلب توجه هست یا از روی دل خودشون و سبک خودشون

    بجز ی عده ای ک کاملا مشخصه این حالتشون

    مثلا خیلیا ب لباس پوشیدن دختر پسرا توی ایران میگن علتش جلب توجه هست

    درحالیکه اگه توی خارج ببینن اون لباسارو میگن مدلشونه ربطی ب جلب توجه نداره

    ازادن هرچی خودشون دوس دارن بپوشن

    واقعا فقط خداوند و خود اون شخص توی دلش میدونه ک هر رفتار و خرید و صحبتش از روی جلب توجه هست یا از روی سبک شخصی خودش و دل خودش

    بجز یسری رفتار های واضح ک برای همه واضحه علتش کمبود عزت نفسِ

    هیچ کاری ب خودی خود معنیش نیاز ب جلب توجه نیس

    نیتی ک بر اساسش میریم سراغ اون کار و انجامش میدیم تعیین کننده اس

    ممکنه نیت شما جلب توجه باشه

    ممکنه نیت شما لذت بردن از امکانات زندگی،تست کردن تجربه های جدید باشه

    بعضیا اصن با ساده بودن میخوان جلب توجه کنن و بگن ببین من از پس نیاز ب جلب توجه داشتن بر اومدم! اینا همش بازی من ذهنیِ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      کیوان فرد گفته:
      مدت عضویت: 1497 روز

      سپاسگزارم از دیدگاه زیبا و کاربردیتون,اتفاقا امروز داشتم به این مسایل فکر میکردم و خدا منو هدایت کرد به سمت کامنت شما و چند تا از بچه ها و از انچه که بهش اعتقاد داشتم مطمین شدم .

      واقعا هیچکس جز خدا و خود ادم نمیتونه بفهمه که دلیل یک رفتار خاص من چیست و به هیچکس نمیشه ایراد گرفت یا قضاوتش کرد .

      با درک این موضوع دیگر روی دیگران تمرکز نمیکنیم و فقط روی خودمان کار می کنیم تا از لحاظ فرکانسی مدار خودمان را بالاتر ببریم و در مدار های بالاتر لاجرم با افراد بهتر و دلخواه تر برخورد میکنیم.

      ممنون از کامنت خوبتون با مثال های خوبی که زدین .

      در پناه الله یکتا شاد و موفق و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    علی جوان گفته:
    مدت عضویت: 3884 روز

    سلام خواهر مهربان و پر انرژی ام

    از لطف شما بی نهایت سپاسگزارم إن شاءالله هر روز بهتر از دیروز شاهد پیشرفت دوستان با باورهای توحیدی درست خواهیم بود.

    بله عزت نفس یعنی تربیت خدایی یعنی کلام درست و عمل درست در راستای آنچه خدا می خواهد

    هر چه قدر به خدا نزدیک شویم عزت نفس بیشتری خواهیم داشت.

    بزرگی می گفت:«ده ها برابر آنچه که شناخت به خداوند پیدا کنید و خداگونه تر شوید بر جهان پیرامون خود تأثیر گذارتر هستید.»

    مَن کانَ یُریدُ العِزَّهَ فَلِلَّهِ العِزَّهُ جَمیعًا ۚ إِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُهُ ۚ وَالَّذینَ یَمکُرونَ السَّیِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَدیدٌ ۖ وَمَکرُ أُولٰئِکَ هُوَ یَبورُ

    ترجمه : « کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود می‌کند، و عمل صالح را بالا می‌برد؛ و آنها که نقشه‌های بد می‌کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود می‌شود (و به جایی نمی‌رسد)! »

    هر چی آرزوی خوبه مال تو…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    سرور امجد گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    سلام

    من فکر می کنم در هر صورت هیچ کسی رو نباید سرزنش و ملامت کنیم بخاطر بعضی رفتارها …. در هر صورت.

    چه بسا خودمون هم درگیرش میشیم.

    روایتی از یکی از بزرگان و امامان هست که براتون میارم:

    ایشان می فرمایند

    اگر کسی رفتار کسی یا کسانی رو که در شرایط اون قرار نگرفته و سرزنش کردن ملامت کند! نمی میرد مگر آنکه به همان رفتار و جایگاه مبتلا شود.

    امیدوارم به خودم هم یادآوری کرده باشم.

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3348 روز

    سلام

    این فایل عجین است با دوره عزت نفس .

    من خودم را همیشه خودم تحسین می کنه می خواهد کسی تحسین کنه یا نکنه به حال من فرقی نداره

    یکی از مواردی که من را از خانواده ام دور کرد همین مسئله بود که منجر به حسودی خیلیها می شد منم گفتم مگر مریضم ول کن با خودت در خودت زندگی کن راحت و آسوده

    خدا خودش همه چیز را به من داده مهم نیست که کسی بخواهد ما را تشویق کنه یا نکنه خودمان هستیم یعنی قائم به ذات

    توی ماشین بودم و در ته کوچه باید می پیچیدم ماشینی دیگر هم آمد که شاسی بلند و بزرگ بود و یک پیک موتوری دختر خانمی پشت رول بود که دیدم شروع کرد به موتوری که پیک بود به فحش دادن و خلاصه فهمیدم که می گه چرا دنبال من می آیی پیک هم گفت خانم مگه من بی ادبی به شما کردم دارم راهم را می روم به شما چه کار دارم…. پیش خودم گفتم طرف می خواد توجه داشته باشه نداره می گه چرا نیست و از حرکتش ماندم که چه حرکتی است .

    خوشبختانه من در نسل جدید این موارد را کمتر می بینم یعنی جهان رو به رشد و پیشرفت است ولی خوب همیشه همه جور آدمی هم هست.

    بهترین حالتی که این روزها یاد گرفتم لبخند و سکوت است.

    کیفیت بهتر است نه کمیت و این فایل این را توضیح میدهد خیلی ممنون

    در پناه خدای القدوس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1983 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    خیلی ممنون از این مطالب که واقعیت و اتفاقات که خدا نکرده ممکنه در حال یا اینده دچارش بشیم برای ما گوش زد میکنید

    که از لذت بردن زندگی و خوشبختی واقعی و ازاد بودن و شاد زیستن عقب بمانیم

    به قول استاد چقدر زیباست که انسان برای خودش و دلش زندگی کنه و

    نگاه به حرف مردم و کارهای دیگران و راضی نگه داشتن بقیه نکنه

    خدایا شکرت بخاطر این نعمات و خوبیهات

    خدایا سپاس بخاطر اینده روشن همراه با شادی سلامتی و خوشبختی و ازادی و ثروت فراوان برای من مهیا کردی

    خدایا شکرت

    ممنون از شما دوستان هم فرکانسی خودم

    خیلی خوشحالم تو جمع شما عزیزان هستم

    و همچنین سپاس و تشکر از خانواده دوست داشتنی عباس منش 🙏🙏🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    سلام به استاد عباسمنش و دوستان هم فرکانسی و هم مسیرم.

    اونایی که دنبال تغییرن و میخوان زندگی شون رو بهتر و بهتر کنن.

    اونایی که بزرگترین تفریح زندگی شون اینه که روی خودشون کار کنن تا نسخه بهتری از خودشون بسازن.

    میخوام بگم چی شد که یه این فایل هدایت شدم …

    دیروز زیر یکی از فایل های دانلودی جدید استاد یه کامنت خیلی خوب ( از نظر خودم ) گذاشتم. کلی زمان و انرژی گذاشتم و یه متن طولانی ولی غنی رو نوشتم. خیلی احساس خوبی داشتم از اینکه تونستم قانون رو به خوبی بیان کنم و مشکلات رو شناسایی کنم و راه حل رو ارائه بدم. با خودم گفتم ایول عجب کامنتی نوشتم … قطعا کلی امتیاز میگیره و لایک میخوره.

    امروز که اومدم پیگیری کنم، دیدم لایک نخورده و تعداد کمی هم امتیاز دادن…

    راستشو بخواین یه کوچولو دلم گرفت.

    باید اعتراف کنم غیر این مورد، قبلا هم هر کامنتی که میذاشتم روز بعد بررسی میکردم که آیا لایک خوره یا نه و چقدر امتیاز گرفته!

    این بار هم که دیدم لایک نخورده، با خودم گفتم یه جای کارم ایراد داره. انگار من میخوام با کامنتام جلب توجه کنم!

    درسته که کار مثبتیه و خیلی خوبه که بتونم با این کار ، طوری بنویسم که همه خوششون بیاد ولی … این کار از ریشه غلطه و از ریشه ( جلب توجه و کمبود عزت نفس) ایراد داره. چشمم به حاشیه سایت بود و داشتم فایل های دانلودی پیشنهادی رو نگاه میکردم(تازگیا به طور رندوم پیشنهاد میده) که یهو دیدم یکی از فایلا نوشته ” معضلی به نام جلب توجه” . فهمیدم یه پیامهی داره برای من … بلافاصله فایلو باز کردم و توضیحاتش گوش کردم و فهمیدم که مشکل از عرت نفسه و ارزش عزت نفسو خیلی بیشتر فهمیدم.

    اومدم کامنتا رو بخونم که دیدم فقط یکی از کامنتا لایک خورده ( من معمولا به دلیل تعداد بالای کامنت، فقط کامنتای لایک خورده رو که سایت لایک کرده میخونم)

    دیدم آقا علی هم ظاهرا قبلا مشکل منو داشتن و خیلی خوشحال شدم که پیامی که باید میگرفتم رو گرفتم.

    به قول آقا علی، مهم اینه کاری رو انجام بدیم که توجه خدا رو جلب کنیم نه بنده خدا !

    چه خوبه که سعی کنم از این به بعد هدفم از نوشتن کامنتا، درک بهتر قانون و ارائه گزارش پیشرفتم به استاد باشه.

    و سعی کنم حزفایی زو بزنم که از دلم برمیاد و فرکانسش رو دارم. دقیقا مثل استاد که هرموقع دلش بگه جلوی دوربین میره.

    خداروشکر که دارم باگ هامو میبینم.

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      محمدامین سهرابی گفته:
      مدت عضویت: 2699 روز

      سلام

      مهم نیست اون کامنت لایک بخوره یا نخوره

      من هر جا اسم یزدان نظری رو ببینم با سر میرم که کامنت ش رو بخونم

      بنویس عزیزم بنویس یزدان جان

      برات لبخند همیشگی آرزو می کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        یزدان نظری گفته:
        مدت عضویت: 2616 روز

        سلام محمد امین عزیزم،

        من‌اصلا یادم رفته بود این کامنت و این فایل رو …

        تو رو خدا تکامل رو میبینی؟😭😢

        بعد از گذشت یک ماه از این تازیخ چقدر تغییر کردم!

        اون موقع چقدر چه چیزایی برام اهمیت داشت اما الان کامنتایی که میذارم رو حتی بررسی نمیکنم ببینم تایید شده یا نه!

        چون اولین هدفم از نوشتن کامنت شده درک بهتر مطالب اون فایل برای خودم!

        باور کن و میدونم باور میکنی که موقع نوشتن کلی درکم بالاتر میره و چیزایی که مینویسم رو هیچ ایده از قبل ندارم!

        یعنی حین نوشتن یهو به دلم میفته و مینویسم.

        و بزرگترین دستاوردش برام درک مطالب اون فایله!

        چون ما وقتی یه فایلو میبینیم، فقط اونو میشنویم و تا زمانی روش کارنکنیم و بهش فکر نکنیم درکشون نمیکنیم!

        و تا درکشون نکنیم عمل نمیکنیم!

        از کجا میفهمم درک نکردم؟ از این که به اون آگاهی ها عمل نمیکتم! چون درک لاجرم عمل رو به همراه خودش میاره!

        به همین خاطر خودم رو موظف کردم با دیدت هر فایلی بدون کامنت رد نشم!

        بینهایت ممنونم ازت که به عنوان دستی از طرف پروردگارم، اومدی و روند رو به رشد قشنگم رو طی یک ماا گذشته بهم یادآوری کردی‌

        تو تشویق خداوند بودی برام که میگه با همین فرمون برو!

        بینهایت ازت ممنونم!

        خدایاشکرت

        عاشقتم پسر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2849 روز

      سلامم یزدان عزیزم دوست بسیار خوبم

      چقدررررر نکته ریز مهمی اشاره کردی

      دقیقا اینو حس کردم وقتی توی حال خودت برای خودت داری کار میکنی و پیشرفت میکنی همه چیز نه تنها کامنت هات لایک میخوره

      پیامت ذهنم مشغول کرد به خودش

      یه پیغام بود که با تمام وجودم این ضعف و بخش از وجودم بیشتر بیشتر توش پیشرفت کنم

      خداروششکر

      منم این فایل با دکمه هدایت رسیدم بهش واقعا هدایت خدا بود

      و میخوام با دقت بهش گوش بدم و تصمیمات جدید بگیزم

      در پناه خدای عزیزم💋💋💋

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        یزدان نظری گفته:
        مدت عضویت: 2616 روز

        سلام من به شما دوست هم مسیرم،

        همیشه پاسخ به دیدگاه های قدیمی من، برای من حکم هدایت رو داره. یعنی میاد و بهم ‌میگه برو کامنت اون موقعت رو بخون . هر بار به درک متفاوتی میرسم.

        ممنونم از شما که دست خداوندم شدین تا این کامنتو هم مرور کنم.

        امیدوارم با عزت نفسی والا، پله های موفقیت رو طی کنید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم 🌹🙏

    دیروز رفته بودم طبیعت گردی و خدا را شکر تجربه یه دنیا احساسات خوب ودیدن زیبایی ها وانرژی بالا داشتم و خیلی شکر گذاری کردم.امروز صبح با تمام اون انرژی دیروز که گرفته بودم وقتی بیدار شدم گفتم ببینم نشانه امروزم چیه چقدر جالب من این فایل اولین بار بود می‌دیدم و دیگه یقین پیدا کردم این باید یه فایل خاص باشه هر چند از اسمشم معلوم بود..استاد وقتی فایل گوش دادم

    دلیل خیلی از کارهایی که در گذشته و الان انجام داده بودم که فکر میکردم خدمت انسان دوستانه هست،برای کمک به دیگران بوده ،کمک به نیازمند بوده ،و……..هزاران دلیل به ظاهر موجه ولی غیر واقعی …دیدم که همش جلب توجه نظر دیگران بوده 🥺🥺😞😞😞و واقعا اینها تمام نشانه کسی هست که اصلا چیزی به نام اعتماد بنفس و عزت نفس ندارن ،فقط یه عروسک گردان ،که تمام سعیش راضی کردن آدمهای اطراف خودش ،،والا اگه خودش تنها بذاری نمیدونه چه کاری باید برای خودش انجام بده چون خودش مثل یک پازل هست که از هزاران هزار نفر دیگه ،علایق دیگه ،

    نظرات دیگران تشکیل شده ویک مجسمه از ترکیب هزاران شخصیت دیگه ،،هویت خاصی نداره،الگوی خاصی نداره ،اصلا معلوم نیست چه چیزی دوست داره ،چه رنگی ،چه عطری ،چه گلی ،چه غذایی،چه مویی،چه نوع عشقی و احساسی،چه وقت خوابیدن ،چه دینی ،چه مذهبی ،وهزاران چیز دیگه ..

    استاد از خیلی سال پیش به خاطر همین جلب توجه چه ضربه‌ها که نخوردم ،مگه تمومی داره هر روز اون خلا بزرگتر میشه ،هی بزرگتر هی بزرگتر،چقدر نقش بازی کردن ،چقدر دویدنهایی که هیچ ثمره آیی نداشت ،بخدا کوه میکندم اینقدر انرژی از دست نمی‌دادم ،،از سر کار می‌رسیدم باید میرفتم کار فلانی میکردم ،از ترس پدر و مادرم فلان جا این لباس بپوش ،برادرم بهم پول می‌داد کمکم میکرد هرکجا اون نظر میداد چشم بسته قبول میکردم ،همش به بهانه تقدیر و تشکر از برادرم هر کاری که اون دوست داشت انجام میدادم ،دلیل نداشتن شغل ثابت و ندونستن حرفه خاص و دنبال نکردن ،این بود هر کجا کار میکردم به جای همه کار میکردم ،همه جوره تایم اضافی ،خودم خراب میکردم فلان همکارم خوشش بیاد ،فلان جنس مخالف منو تایید کنه و نتیجه خسته شدن رنجش از آدمها ،اون محیط کار ودر آخر تغییر شغل و تکرار همین چرخه اشتباه و معیوب ،،این شغل فرق می‌کنه و غافل از اینکه هیچ وقت نمیتونستم تمام آدمها را راضی کنم و خسته و خسته تر میشدم ،حتی خود انتخاب شغلهایم هم نظر خانواده بود😞در تمام مراسمات از اول تا آخر مثل یه ماشین کار میکردم ،یه بار میگفتم به خاطر پدر و مادرم ،یه بار برادرم ,یه بار به خاطر زنم و……نه می‌فهمیدم مهمونی که تمام شد ،حتی مجلس ختم این بخاطر فلان مرده هست پسرش بگه پسر فلانی خیلی کار کرد همه منو تحسین کنن،هی استاد اندازه کل عمرم بنویسم کمه چون هر روز زندگیم همینجوری بوده ،،،حالا میخایم بریم طبیعت ،مسافرت این دیگه کلا از اول من مادر حسابم ،من خودم تمام خریدها را میکنم ،موقع غذا درست کردن بخدا هزار بار بگم کمه من مثلا کباب درست میکردم ،مرغ کباب میکردم ،هی میگفتم شما بخورید منم میام بخدا قسم آخر کار غذا تموم شده و الکی گفتم منم خوردم ،،یا اینقدر پای آتیش گرمم میشد کلافه میشدم و غذا زده میشدم بعد فقط برای اینکه همه بگن فلانی چقدر خوب کباب درست می‌کنه ،جالب همیشه یکی بود ناراضی و در آخر همه میخوردن ،میخندیدن من هنوز داشتم وسیله ها را جمع میکردم ..حالا غذا تموم شده منم گیرم نیومده به دروغ میگفتم من رژیم هستم نمیشد بخورم …تو خیابان تو مغازه ،تو اداره ،تو صف ،این پیرمرد دخترش با هاش اومده زشته ،من جونم یکم بیشتر میمونم اون بره جلو ،در صورتی که هدف جلب توجه همراه اون شخص بود .یکی ماشینش خراب شده بدو بدو میرفتم تا فلان میکانیک می‌بردم برا تایید ،..لباس پوشیدن ،عینک زدن ،،حتی رقصیدن تو عروسی هم به خاطر شادی خودم نبود بخاطر جلب نظر و توجه دیگران …

    الآنم با بدست آوردن آگاهیها و بهتر شدن باز این دفعه میخام دیگران بدونن که چه مسیری میرم ،برم فلان دختر فامیل که طلاق گرفته با هاش صحبت کنم از تو حالت افسردگی بیاد بیرون برای تایید شدن و………………

    استاد این نشانه یه تلنگر محکم بود برای من که حواسم باشه تحت هر شرایطی ببینم چه کاری میکنم همون‌جوری که من تو مسیر خوبی هستم شیطان هم داره پا به پای من میاد ..استاد خیلی خوشحالم که من دوره عزت نفس دارم و همین الان تو دوره هستم ودارم روز به روز به اشتباهاتم بیشتر پی میبرم خیلی دوستت دارم استاد ممنون که اینقدر وقت و انرژی برای خانواده خودت میزاری💞💗💓💖💙🌹🙏💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      علی ممبینی گفته:
      مدت عضویت: 1786 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      چند وقتی هست که دارم کامنتهای تمام فایل های رایگان را از ابتدا تا الان می خوانم.چقدر از این کامنت شما درس گرفتم و چقدر به زندگی خودم شبیه بود.استاد یه زمانی می گفتند: اگر تمام کتاب های موفقیت را جمع کنید به اندازه یکی از فایل های ما آگاهی ندارند.15 سال بود که کتاب موفقیت و روانشانسی می خواندم و دریغ از یک مقدار تغییر و بهبود در زندگیم.الان که داشتم کامنت ها را می خواندم به کامنت شما رسیدم.می تونم به جرات بگم که الان به حرف استاد رسیدم که چقدر آگاهی در این سایت وجود دارد و به زودی زود می خواهم تمام کتابهای موفقیت و روانشاسی ام را رها کنم.همین یک کامنت شما قسم می خورم از بسیار کتاب های معروف جهان بیشتر آگاهی داشت.آن را سیو کردم تا چندین و چند بار بخوانم.چون به مرور که مدارم عوض شود آگاهی من نیز از این فایل و کامنت بیشتر می شود.خیلی ممنون از اینکه آگاهی خود را در فایل ها به اشتراک می گذارید. همیشه موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        محمدعلی مهرجوی گفته:
        مدت عضویت: 2163 روز

        سلام دوست خوبم 🌹

        خدایا شکرت برای این هدایت زیبا

        خدایا شکرت که خودم بعد از مدتها هدایت شدم به خواندن این کامنت

        دوست عزیزم همه اینها اعتبارش به الله یکتا هست و این آموزه های ارزشمند استاد عزیزم هست 🌹

        بینهایت تحسینتون میکنم که اینقدر با تعهد دارید فایلهای رایگان دنبال میکنید کامنت ها را میخوانید

        واقعا تحسینتون میکنم

        فقط به عنوان یه تجربه سعی کنید

        برای مدتی تمرکز بزارید روی فایلهای استاد

        بخدا استاد خودش چکیده کل این کتاب ها ،دوره ها و آموزه هایی هست که دیگران دارن آموزش میده

        چون استاد ما خودش بهترین نتیجه از عملکرد به تمام این قوانین و فایلها و درس هایی هست که داره آموزش میده

        عجله نکن

        با طی کردن تکامل روز به روز بهتر و بهتر میشیم

        پس بهتره تمرکزمون را بزاریم رو همین سایت 🌹

        بهترینها را برای شما دوست خوبم آرزومندم 🌹🙏

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 2413 روز

    سلام به استاد عزیز، مریم دوست داشتنی و همه همراهان گرامی

    نشانه امروز من این فایل بود. وقتی بازش کردم با خودم گفتم چرا این فایل؟؟ من که هیچ وقت دنبال جلب توجه دیگران نبودم! همیشه تو جمع ها دیده شدم .. پس چرا این فایل؟؟!! وقتی یکم بیشتر بهش فکر کردم دیدم من پانزده سال از زندگیم وقف یه آدمی کردم که متعلق به من نبود. فقط فقط برای اینکه خودم به همه نشون بدم!! بگم من میتونم!! تحت هر شرایطی.. هر کاری کردم که درست بشه این رابطه.. که به همه بگم من انجامش دادم..

    و تا همین امروز اینو متوجه نشده بودم که اینا فقط به خاطر جلب توجه بوده..

    که دیگران بگن عجب دختری!!!

    آفرین!!

    تونست!!

    و دنبال تحسین و تایید دیگران بودم..

    از حرف مردم میترسیدم..

    این تایید طلبی چندین سال از بهترین سال های عمرمو حروووم کرد..

    باعث شد از تمام چیزهایی که میخوام بگذرم ..

    و خودمو وقف تایید دیگران بکنم..

    ولی از ابتدای امسال که دیگه رها کردم

    و به خودم گفتم تا کی ؟؟

    به چه قیمتی؟؟

    همه چیز به سرعت تغییر کرد..

    اون شخص از زندگیم رفت بیرون..

    و الان زندگی رو زندگی میکنم..

    از تک تک لحظاتم لذت میبرم..

    بدون اینکه بترسم که قضاوت بشم!!

    یا اینکه مردم چی میگن؟؟

    زندگیم افتاده رو سرازیری قشنگی که عاشقانه دوستش دارم..

    از تضادهایی که اتفاق میفته میفهمم که باید کدوم راهو برم..

    و چیکار کنم..

    خلاصه بگم که ممنونم

    و خدا را شاکرم که منو تو این مسیر قرار داد

    و شما دستی شدید از دستان خداوند برای من

    برای بهتر دیدن

    آشنا شدن با قوانین

    شاد بودن

    و در کل زندگی کردن در لحظه ..

    ممنون از شما و همه همراهان عزیز که هر روز مشتاقانه اول صبح میام و کامنت هاشون میخونم و یاد میگیرم

    درود برشما

    و لبخند خدا جاری در تک تک لحظاتتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    مهناز حسیبی گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    دروداستاد عزیز:

    عزت نفس یکی از عوامل مهم موفقیت هست که ازطرفی به قدرت باور و از طرف دیگر به ترس درون انسانها اثرگذار هست انسانی که عزت نفس نداره قطعا هیچ باوری رو درونش نمیتونه شکل بده یا تقویت کنه و همیشه به خاطر ترسی که درونش داره از عدم احتمالی تائید دیگران باعث تردید درونش میشه و موجب اقدام نکردن و گام بر نداشتن در مسیر خواسته هاش . من از شما بسیار آموختم و همیشه اونی که میدونم درسته و بهم الهام میشه انجام میدم اصلا برام مهم نیست بقیه چی فکر میکنند راجع بهش.

    برقرار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 2475 روز

    امروز داشتم میرفتم سرکار گفتم ببینم نشانه امروزم چیه خیلی جالب بود که قبل اینکه به این فایل هدایت بشم یه طرزی پشت فرمون بودم که انگار میخواستم جلب توجه کنم! چند وقته شروع کردم به کامنت گذاشتن بعد اینکه کامنتو میزارم هی میام نگاه میکنم ببینم لایک خورده رای دادن …انگار نظر دیگران خیلی برام مهمه انگار دیگران اگه تاییدم کنن ارزشمندم خودم ارزشمندیمو،آگاهی هامو باور ندارم

    بخاطر باورهای غلط قبلیم هست مثلا من همیشه فکر میکنم

    ( خوب مورد توجه قرار گرفتن نیازه هر انسانیه) در حالی که باور درستش اینه که من باید کارایی کنم که مورد توجه خدا باشم اصلاخدا اون بالا داره نگاه میکنه بیبینه کدوم بندش قشنگ تر میرقصه شاواشش میکنه?با اتفاقات شرایط، آدمهاودرکل تجربیات زیباترکه احساس رضایت بیشتری به انسان میده . حالا من بخاطر همین من باوره غلطی که داشتم شهرهای شلوغو با اینکه ادم تو شلوغی و ترافیکو آلودگی ها اذیت میشه بیشتر دوست دارم اینو الان که دارم کامنت مینوسم متوجه میشم

    در حالی این چند وقت از استاد یاد گرفتم که بهتر آدم یه گوشه دنیاباهرامکاناتی که داره خوب زندگی کنه شاد باشه رو خودش کار کنه سرش بکارش باشه پیشرفت کنه و جهانو جای بهتری برا زندگی کنه چون توجه دیگران عین شمشیر دولبس که بیشترم لبه تیزش میبره

    خودمو که نگاه میکنم میبینم تو جمع دوستا فامیل بخاطر احساس خودکم بینی یه کارایی کردم که شاید جزو ارزشای خوده منم نبودن(غیبت کردم،یکی رو انداختیم وسط مسغرش کردیم…‌) اما بخاطر اینکه دیگران بهم احساس ارزشمندی بدن، تایید بشم تا احساس بهتری نسبت به خودم پیدا کنم اینکارارو کردم الان که اینکارارو مثال زدم برام واضح شده که درست نیست این عملکردا و اگه ازاینجور رفتارا بکنم احساسم بد میشه اما چون رو این قسمت خوب کار نکردم از جاهای دیگه لابلای بقیه موارد زندگی خودشو نشون میده. بعضی وقتاهم با اینکه تشخیص میدم اینکاری که میکنم حرفی که میزنم … بخاطره جلب توجه ولی باز با دلایل به ظاهر واقعی خودمو فریب میدم.

    این کامنتو نوشتم که بیشتر هواسم باشه. خدارو شکر که به این فایل هدایت شدم نسبت به این موضوع هوشیار تر شدم.

    جالبه که تو دوره کشف قوانین زندگی تمرین یه جلسه همین کار کردن رو حرف مردمه که بنویسیم چکارایی کردیم یا نکردیم فقط بخاط حرف مردم حتی با اینکه میدونستیم اون کارا به ضرره ما هست. تو جلسه ۷ دوره عشق مودت و جلسه ۱۸ روانشناسی ۱ هم درمورده این حرف مردم، نظره مردم استاد صحبت کردن این نشون میده که این مسئله چقدر مهمه و خیلی باید هواسمون به این موضوع باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 123 رای:
    • -
      یزدان نظری گفته:
      مدت عضویت: 2616 روز

      سلام آقا علی،

      وقت بخیر

      میخوام بگم چی شد که یه این فایل هدایت شدم …

      دیروز زیر یکی از فایل های دانلودی جدید استاد یه کامنت خیلی خوب ( از نظر خودم ) گذاشتم. کلی زمان و انرژی گذاشتم و یه متن طولانی ولی غنی رو نوشتم. خیلی احساس خوبی داشتم از اینکه تونستم قانون رو به خوبی بیان کنم و مشکلات رو شناسایی کنم و راه حل رو ارائه بدم. با خودم گفتم ایول عجب کامنتی نوشتم … قطعا کلی امتیاز میگیره و لایک میخوره.

      امروز که اومدم پیگیری کنم، دیدم لایک نخورده و تعداد کمی هم امتیاز دادن…

      راستشو بخواین یه کوچولو دلم گرفت.

      باید اعتراف کنم غیر این مورد، قبلا هم هر کامنتی که میذاشتم روز بعد بررسی میکردم که آیا لایک خوره یا نه و چقدر امتیاز گرفته!

      این بار هم که دیدم لایک نخورده، با خودم گفتم یه جای کارم ایراد داره. انگار من میخوام با کامنتام جلب توجه کنم!

      درسته که کار مثبتیه و خیلی خوبه که بتونم با این کار ، طوری بنویسم که همه خوششون بیاد ولی … این کار از ریشه غلطه و از ریشه ( جلب توجه و کمبود عزت نفس) ایراد داره. چشمم به حاشیه سایت بود و داشتم فایل های دانلودی پیشنهادی رو نگاه میکردم(تازگیا به طور رندوم پیشنهاد میده) که یهو دیدم یکی از فایلا نوشته ” معضلی به نام جلب توجه” . فهمیدم یه پیامهی داره برای من … بلافاصله فایلو باز کردم و توضیحاتش گوش کردم و فهمیدم که مشکل از عرت نفسه و ارزش عزت نفسو خیلی بیشتر فهمیدم.

      اومدم کامنتا رو بخونم که دیدم فقط یکی از کامنتا لایک خورده ( من معمولا به دلیل تعداد بالای کامنت، فقط کامنتای لایک خورده رو که سایت لایک کرده میخونم)

      دیدم آقا علی هم ظاهرا قبلا مشکل منو داشتن و خیلی خوشحال شدم که پیامی که باید میگرفتم رو گرفتم.

      به قول آقا علی، مهم اینه کاری رو انجام بدیم که توجه خدا رو جلب کنیم نه بنده خدا !

      چه خوبه که سعی کنم از این به بعد هدفم از نوشتن کامنتا، درک بهتر قانون و ارائه گزارش پیشرفتم به استاد باشه.

      و سعی کنم حزفایی زو بزنم که از دلم برمیاد و فرکانسش رو دارم. دقیقا مثل استاد که هرموقع دلش بگه جلوی دوربین میره.

      خداروشکر که دارم باگ هامو میبینم.

      بدرود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
      • -
        نادیا گفته:
        مدت عضویت: 2519 روز

        سلام ،دوستان عزیز

        بنده هم خودم خیلی در این زمینه مشکل دارم و باید کار کنم رو خودم،

        فقط یجا نوشت بودیت برا خدا باشه.

        خواستم یه تجربه از خودم بگم:

        تفاوت نتایج کار برا خدا یا مردم.

        من قبلا برا لباس پوشیدن، دونبال جلب توجه بقیه،گروه همسالان ،دوستام بودم،

        و اصلا آرامشی در بین نبود،

        در گروه همسالان یچیز ارزش ،مد بود.

        نزد پدر،مادر و بزرگان یچیز دیگه ارزش بود،

        نزد همسایه ها و فامیل یچیز دیگه ارزش بود😐

        طبق نظردوستان،لباس ظاهرم درست میکردم،

        مورد تایید اونا میشدم.

        از چشم پدر،مادرم خانوادم میفتادم.

        طبق خانواده میخواستم عمل کنم،

        بین دوستام مسخره میشدم یا به چشم نمیومدم.

        و در این ناآرامی،تضاد،و احساس دو رو بسر میبردم.

        تا اینکه خدا به وسیله یکی از دستانش منو یجورای با دین حقیقی اسلام@

        اسلامی که از روی تحقیق آگاهی بود آشنا شدم،

        تصمیم به حجاب گرفتم اولش خیلی سخت بود،یعضیا مسخره میکردن بعضیها خوششون میومد ولی دیگه برام مهم نبود،

        و از سال۸۷بود حجاب کامل،چادر انتخاب کردم.

        تا الان که ۹۹. ان شالله تا آخر عمرم تا دیدار محبوبم با این پوشش باشم🙏

        پوشش مورد رضای خدا،😍

        که آرامش و لذتی که در این حجاب پیدا کردم در گرونترین یا حتی لباسی از طلا بهم بدن فکرنکنم پیدا بشه و عوضش کنم.

        چقدر خوب مورد تایید خدا بودن،شدن.

        الان چادر به سر کنم،انگار تاج سرم میکنم،

        احساس ملکه بودن میکنم،

        و لبخند خدا،و امام زمانم حس میکنم،

        خدای من چقدر همه با احترام،عزت باهام رفتار میکنن.

        بنظرم اون آرایش،و لباسی که خانمها میپوشن اجق وجق،

        بخاطر اون احترام که بقیه جلب کنن،

        خدا اون همه احترام،با چادر بهم داد.

        خدایا شکرت.

        کاش بتونم در بقیه جنبهای زندگیم بتونم دونبال تایید خدا باشم.

        مَن کانَ یُریدُ العِزَّهَ فَلِلَّهِ العِزَّهُ جَمیعًا ۚ

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      فروغ ریاحی فر گفته:
      مدت عضویت: 1557 روز

      سلام دوست خوبم علی جان

      می‌دونم که خیلی وقت هست از کامنت شما میگذره و قطعا شما الان در بهترین حالت خودتون هستید اما من دارم هر روز یک فایل رایگان استاد رو انتخاب میکنم و بارها اون رو گوش میدم ‌‌‌‌ و بعد سعی میکنم اون آگاهی ها رو در خودم جستجو کنم منم دقیقا مثل شما هستم هر کامنتی که میزارم منتظرم ببینم کسی خوشش نمیاد که بهم پیامی بده

      یا اینکه استاد خوشش نمیاد به عنوان کامنت برگزیده انتخابش کنه و یا اینکه داخل بیشتر جمع ها ( خصوصا در جمع هایی که با افراد خاص که از خودم بهتر میدونمشون )دوست دارم حرفی بزنم هر چقدر پوچ و بی اهمیت ولی خودم رو نشون بدم خیلی وقتها حتی شده در مورد کسی چیزی گفتم همون غیبت همون رازدار نبودن همون … بوده یا سوالی پرسیدم که خواستم توجه بقیه رو جلب کنم و تمام اینها از کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس به دست میاد و من تا چند وقت پیش متوجه این اخلاقم نبودم و همینکه از الان به این رفتارم آگاه شدم به نظرم چندین پله پیشرفت برای من به حساب میاد و به قول استاد در. همین فایل چهار دنگ حواسم رو از این به بعد جمع میکنم که هر کجا خواستم حرفی بزنم که از نظر بقیه مورد تایید قرار بگیرم و بقیه بهم توجه کنن دهنم رو ببندم و حرفی نزنم می‌دونم خیلی باید روی خودم کار کنم باید شخصیتم. رو تغییر بدم اما ناامید نمیشم با تمام توانم روی دوره های رایگان و چند قدم از دوره ی دوازذه قدم که دارم کار میکنم تا بلخره خداوند کمک کنه من هم بتونم دوره ی عزت نفس استاد رو بخرم چون که استاد میگه هر کس عزت نفس بالای داشته باشه می‌تونه جهان رو متحول کنه خدایا تنها تو رو میپرستم و از تو یاری می‌جوییم کمکم کن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1032 روز

      سلام به عزیزه دل

      علی جان لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشتی و تحسینت میکنم بابت شجاعتت که از یک ایمان و عزت نفس بالا میاد و امیدوارم که تا به الان شگفتی های بیشتری در این مسیر تجربه کرده باشی و بر ترسای بیشتری غلبه کرده باشی و روی نقطه ضعف ها و باورهای اشتباهت به خوبی کار کرده باشی و جدا از حرف مردم اون کاری که درسته رو انجام بدی فارغ از نظر مردم و یک جمله خیلی به دلم نشست اینکه ما یه گوشه ای با هر چی که داریم خوب زندگی کنیم و روی خودمون کار کنیم و جهان رو با پیشرفتمون و ثروتمند شدن مون جای بهتری برای زندگی کردن کنیم ، و اینکه من باید بدونم که واقعا واقعا دیگرانی در زندگی من نیستند ، اون کاری که دوسش دارم و انجام بدم ، اون طور که روحم راضیه زندگی کنم و موفقیت هامو برای خودم برای اثبات توانایی هام به خودم بخوام و این یعنی یک انگیزه ی کاملا درست ،نه که برای جلب توجه و حتی جلب رضایت باشه و اینه زندگی واقعی ، منم فکر میکردم تا الان این بازیگرا و سلبریتی ها و آدم های مشهوری که انقد بی حاشین مثل زیدان و مثلا مسی و تونی کروس و بازیگرایی که اسمشونو نمیدونم ‌‌ همه ی اینا چه کاره سختی دارن انجام میدن که انقد در مسیر درستن و هیچ حاشیه ای ندارن ،اما این باورها غلط منه و حالا میفهمم کسی که طعم عزت نفس واقعی رو مزه کنه دیگه هیچ جلب توجهی ارضاش نمیکنه و حتی بهش حس بدی میده ، مثله خودم من که طعم عزت نفس واقعی رو چشیدم و دیگه هرگز با مواد به خودم ضربه نزدم با سیگار به خودم ضربه نزدم با قرص به خودم ضربه نزدم و عزتی که از آن خدای مهربانه منه نشست جای تمام این خلأهای درونی و الان فکر کردن بهشون حس بدی بهم میدن ، و من سپاس گزار خداوندیم که عزت واقعی تنها و تنها از آن اوست و او همواره عاشقانه مرا هدایت و حمایت میکند . الهی صدهزار مرتبه شکرت .

      دوست عزیزم لحظاتت غرق در آرامش حقیقی باشه و از خداوند برایت خواستار عزت روز افزون و واقعی هستم .

      در پناه الله یکتا.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: