مثل ابوموسی نباشیم - صفحه 34
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/02/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-02-22 08:27:482024-03-08 07:09:13مثل ابوموسی نباشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز 136 سفرنامه : سلاااام به استاد عزیز، خانوم شایسته و دوستان خوبم ، چه این باحالی واسش انتخاب کردید ابوموسی این درس خیلی خوبی واسه ما داره درسته ابوموسی همیشه نزدیک خونه مونده و بیرون نرفته و زنده مونده اما خیلی از دوستاش حرکت کردن و کشته شدن خیلی از افراد هم هستن میمونن تو خونه و از محیط امنشون بیرون نمیرن وارد هیچ چالشی نمیرن و همیشه میترسن ، ترس از مرگ یا شکست و یا هرچی اما خیلیا رو میبینیم که وارد چالش ها و ماجراجویی میشن مثه کوهنوردان و بعضی وقتا در این راه کشته میشن نمیخوام بگم که همه اون افرادی که رفتن سراغ هدفشون و ماجراجویی و تجربه دنیا همه کشته شدن نه خیلیا عمر طولانی داشتن مثه سر ریچارد برانسون که هفتادو خورده ای سالشه ،همیشه باید یادمون باشه که این زندگی دنیا یه نقطه کوچیکه در مقابل ابدیت ما که زندگی پس از مرگه ، الان ابوموسی اون حد از جنگلو تجربه نکرده اما دوستاش کرده ولی این زنده موند و اونا مردن اما اونا بهتر زندگی کردن و ابوموسی نه، زندگی به زیبا زندگی کردنشه نه به طول عمر البته اینم نه که اگه ما بریم سمت ماجراجویی و حتمن کشته بشین ، یعنی اینکه بدون ترس زندگی کنیم و به خداوند ایمان داشته باشیم .من میخوام زندگی رو یک درجه عمیق تر زندگی کنم خدایا خدایان کن
به نام خدای زیبایی ها
سلام به استاد عزیز خانوم شایسته عزیز که این دوره رو برامون ایجاد کردن
من قبل از اینکه با این مباحث اشنا بشم همیشه دوست داشتم ازادانه زندگی کنم صبح که از خواب بیدار میشم هر کاری یا هر جایی که دوست دارم برم و یه زندگی تکراری رو دوست نداشتم اما باورها و ترسها اجازه نمیداد تا از منطقه امنم بیام بیرون.
خداراشکر میکنم که به شما و این سایت هدایت شدم و با تغییر باورهام از کار روتین و تکراری که برا دیگران بود اومدم بیرون و اصلا این فکر تو سرم نبود که اگر کارم جور نشه چی میشه و رفتم تو دل ترسها و ادامه دادم .
همیشه دوست داشتم مسافرت بدونه پلن برم و توی طبیعت غذا درست کنم بخورم و همونجا شب بخابم اما بازم باورها و ترسها اجازه نمیداد و هر مسافرتی که تا حالا رفتم مسافرت از قبل تعیین شده و رزرو هتل و غذا و زمان رفت و برگشت داشتم .
ولی حالا به لطف خدا چند روز دیگه برنامه سفر به شهر جدید با ماشین خودم و دیدن زیبایی های اون شهر و چادر زدن و ماندن تو طبیعت رو دارم و اصلا نه تا حالا این شهر رو رفتم نه از کسی شنیدم و نه جای خواصی بلدم فقط از روی نقشه مسیر رو معلوم کردم که به این مکانها میخام برم بقیه رو سپردم به خدا .
به خدا گفتم من این مسافرت جایی رو بلد نیستم تو بگو تو راه نشون بده و تو افراد رو سر راهم قرار بدت تا مسافرت لذتبخشتری رو تجربه کنم
همیشه از کسبو کار روتین و تکراری متنفرم و دوست دارم هر روز یه کار جدیدی انجام بدم و خداراشکر شغلی رو دارم که نمیگم هر روز اما چند روز یکبار یه محصول جدید و کار جدید تولید میکنم و هیچ وقت به مشتری نگفتم که من بلد نیستم این محصول رو تولید کنم و با دیدن یه عکس و داشتن علاقه و انگیزه رسیدن به پایان کار اون محصول رو تولید میکنم.
همیشه افراد بدلکار یا افرادی که اسکیت بازی میکنن و تو حرکت به زمین میخورن یا اتفاقی براشون میفته به خودم میگفتم واقعا اینا عقل تو سرشون نیست که این کارارو میکنن اما حالا فهمیدم اون داشتن از اون کار لذت میبردن .داشتن با تکرار اون حرکت بهتر میشدن و عشق میکردن .
زندگی چیزی جز امتحان کردن تجربه و لذت بردن از مسیر نیست کسی که داره توی مسابقات متور یا ماشین حرکت میکنه و از مسیر خارج میشه متمام بدنش خرد میشه یا حتی از دنیا میره اون تا قبل از اون اتفاق داشته از کارش لذت میبرده و حتی بعد از اینکه از مسدومیت در میاد و روپا میشه دوباره برمیگرده به همون مسیر علاقه هاش .
خداراشکر میکنم که هدایتم کرد به این مسیر تا با تغییر باورهام زندگی سرشار از لذت شادی حال خوب ارامش ازادی و تجربه کردن دنیارو داشته باشم و از این زمانی که خدا بهم داده در این دنیا به خوبی و بدونه تلف کردن ازش استفاده کنم
شادو تجربه گر باشید
136مین تحول روز من با118مین تحولم تلاقی شده
موضوع فایل:مثل ابوموسی اشعری نباشیم
عرض ادب واحترام خدمت استاد گرامی و بانو
شخصیت ابوموسی نماد ترسو وبزدل بودن که از حریم شخصی خودش خارج نمیشه و به دل ترسها نمیره تقریبا مثل آدمهای خنثی امروزی هست که از نقطه امنش به هیچ عنوان خارج نمیشه،همون ابوموسی که گول عمروعاص خورد با گذاشتن قرآن روی نیزه ها براحتی سست شد و نیرنگ خورد تا اسمش لکه ی ننگی باشه از صدر اسلام تا به حال برای ترس و بزدلی،
باید یاد بگیریم از منطقه و شهر و کشور خودمون خارج بشیم برای خودمون هزینه کنیم بریم جامپینگ رو تجربه کنیم به دل ترسها بزنیم با هواپیما مسافرت کنیم،تا حالا رفتی تو فرودگاه خارج از کشور؟آیا زبان دیگه ای بغیر از فارسی بلدی؟ مسافرت کن حتی با کشتی با قایق به دل دریا بزنیم،از ارتفاع ترسی نداشته باشیم،بریم کوهنوردی بریم به دل کوه بزنیم بریم استخر گردشگری کنیم،ساکن نباشیم که همانند آب گند میزنیم،برای مسافرت جا رزرو نکنیم بدون برنامه ریزی بریم، سری به الهامات بزنیم که هدایت میشیم ببینیم میخواهیم بریم شمال،مشهد،یا شیراز،یا بندر لنگه یا قم،اصفهان بندر گناوه،من یادمه از سرکار دم دمای غروب تماس میگرفتم ترمینال غرب که ماشین هست برا مشهد،بلیت میگرفتم میرفتم میدیدم آقا جا و هتل و غذا همه خودش آمادست،اون وقتایی که ماشین نبود میرفتم سه راه افسریه میدیدم اتوبوس میره مشهد با5تا مسافر تازه فیلمهای عشقولانه هم میزاشت برای من که اهل فیلم نبودم جذابیت داشت،خیلی برام این فایل جالب هست احساس میکنم اون قبل ها عزت نفسم رنگ و بوی تازه ای داشت میخوام مثل سابق اما با قانون پیش برم و در مسیر لذت ببرم.
من قبلاً فکر میکردم نباید خیلی چیزها رو تجربه کنیم،باید از تجربه انسانهای موفق استفاده کنیم که ما اون تجربیات رو مجدداً تجربه نکنیم تا در نهایت عقب یا درجابزنیم،بقول معروف ما اون آدم عاقله باشیم، اما الان متوجه شدم که زندگی قانونش اینطوریه شما تا چیزی رو تجربه نکنی و به دل ترس هات نزنی و از محدودت خارج نشی نمیتونی به تکامل برسی باید از تجربیاتت درس بگیری و برای چالش ت نتایج مثبتی دشت کنی،همه مون با دیدن این فایل جملات قصار و زیبایی رو مینویسیم و تا چند ساعت مثل بمب انرژی برای خودمون و دیگران تشریح میکنیم اما در نهایت ادامه دار نیست و استپ میزنیم،
من یاد گرفتم برای خودم زندگی میکنم و حرف دیگران برام مهم نیست بزار هر چی میخان درمورد من بگن اونا منو قویتر میکنن من با کسی هیچ زوایایی ندارم و همه برام قابل احترام هستن،من میخام رشد کنم و از مسیر لذت ببرم از هیچ کسی توقعی ندارم ،و توقعات رو از دوش دیگران برداریم به خودمون و خداوند یکتا فرمانروای جهان بسپاریم،من طالب رشد و توسعه و ترقی و پیشرفت و احساسات خوب وعالی و زندگی لذت بخش هستم.
بقول استاد برا خودت بنویس الان چکار کنم چه مهارتی هست که باید یاد بگیرم برای بدست آوردن این مهارت چه هزینه ای باید بپردازم نتایج کسب مهارتم چقدر چشمگیر میشه و قدمهای بعدی وبعدی چطور؟؟باید مثل خیلی از افراد از نقطه امنت خارج شی کمی تجربه کنی،بسه اینقدر با سرویس میری سرکار با ماشین خودت برو،بسه اینقدر ناهار برنج میخوری غذای دوم و رژیمی رو هم تست کن،بسه اینقدر عقب ماندگی و شلوغ بودن کارت و شغلت رو به مدیرت ربط میدی،خودت مسئول زندگیت هستی و تمام اتفاقات با وجود تو رقم میخوره،پس خودتو اصلاح کن تا جهان پیرامونت و دنیاتو تغییر بده،
سعی کن دیدگاهت تجربه زندگی بهتر باشه کاری رو که دیگران انجام ندادن انجامش بده به دل ترس هات بزن چقدر میخوای زندگی معمولی داشته باشی یکسال زندگی با کیفیت و پر از ماجراجویی بهتر از 100سال زندگی بدون تجربه و کیفیت هست,نت فلیکس تو7ماه تمام قله های بالای 8000متر رو فتح کرد یعنی هیچ چیزی غیرممکن نیست،حتی شوماخر دلیل رشد خودشو در فرمول یک این میدونه زمانی که درایورها سرپیچ ترمز میگرفتن تا از لاین خارج نشن من سبقت میگرفتم و ازشون میزدم جلو،تام کروز و حتی جکی جان کل فیلمهای ساخته شده بدون بدل انجام دادن و ترسی نداشتن از ورود به حریم جدیدشون،
زندگی یک فرصتی هست که باید ریسک کنیم و تجربه کنیم،بریم مسافرت،بریم کوهنوردی،بریم پیاده روی،ثبتنام کنیم بریم باشگاه بوکس کشتی بدنسازی ژیمناستیک ورزشهای رزمی،بریم ارتباط با همه رو تجربه کنیم،با اینکار لذت بخش بودن زندگی رو تجربه میکنیم که شجاع و بی ریا باشیم،و هنگام مرگ دودل نباشیم که هنوز کار عقب افتاده دارم،
سپاسگزار خالق بی همتا بابت هدایت شدن به این فایل و دریافت آگاهی های امروز سایت استاد عباس منش و بانو شایسته
سلام استاد عزیزم و فرشته محبوبت مریم خانم سلام بر دوستانم که مسیر الهی را طی میکنند استاد عزیزم من هر روز صبح از خداوند هدایت می خواهم که آنچه را ببینم ،ببینم و آنچه را باید بشنوم ،بشنو و چه جالب امروز قراره صاحبخانه من بیاید در باره رهن و اجاره صحبت کند که قرار داد من اول شهریور است و من همش می نوشتم خدایا دل صاحبخانه را نرم کند که با همین مقدار رهن و کمی رو کرایه بکشد تا من بتوانم همین جا زندگی کنم ولی با هدایت خداوند بسوی ای فایل من نظرم را عوض کردم و از خداوند خواستم یک محیط جدید و یک خانه جدید با همین مقدار رهن و کرایه می خواهم تجربه کنم و واقعا خداوند امروز صبح با خواندن قرآنش هدایتم کرد از زبان شیوای شما استاد جان من یک بیوگرافی از خودم بگم اول اینکه من یک ماه است خداوند هدایتم کرد بسوی سایت استاد عباس منش من چهار سال است که استاو پویان جعفری که یکی از شاگردان خودت بوده و من جز شاگرد زرنگ او بودم تمام دوره هایش را خریدم با چنان شور و شوقی که خداوند به من عطا کرده بود دوره ها بدون کم و کاست تمرینهایش را انجام میدادم ولی در عرض این چهار سال من نه از نظر مالی نه از نظر سلامتی که من دوره معجزه سلامتی را هم از او خریدم و اجرا کردم و به. سلامتی هم نرسیدم شاید او بهترین استاد باشد شاید از باورهای من بوده ولی تا می توانستم آگاهی کسب کردم استاد جان من خانمی هستم امسال پا گذاشتم تو 70سالگی در شهرستان زندگی می کردم سه فرزند پسر دارم که هر کدام سراغ زندگی خود رفته آمد و من شوهرم 11سال پیش فوت کردن و من تنهایی تنها خیلی کم فرزندانم به من سر می زدن که که همه چیز من هستم و چون ایثار و فداکاری زیاد در حقشان کردم و برای خودم ارزش قایل نبودم جهان به من نشان داد خلاصه چهار سال است که مهاجرت کردم به شیراز و خداوند درهای رحمتش را باز کرد و من با استاد پویان با چه شور و شوقی آگاهی کسب می کردم و نمی دانی با چه لذتی زندگی می کردم عزت نفسم بالا رفت و در این مدت سه خانه زیبا معجزهار با کرایه کم عوض کردم و حالا من سعی داشتم ابن خانه را برای خودم نگه دارم که امروز فایل شمارا دیدم و گفتم من می خواهم از این محیط امن خارج شوم و جای زیبای دیگری را تجربه کنم حالا چطور باسایت شما آشنا شدم باور می کنید من الان 7یال است که اصلا تلویزیون نگاه نکردم هیچ فیلم سریالی را دنبال نمی کنم و باور می کنی که من تو اینستایم فقط پویان جعفری را فال داشتم تا اینکه دیدم استاد دیگر خیلی کم تو سایتش هست دیگه فعالیتی ندارد و من هم که تشنه آگاهی از خداوند هدایت خواستم و مر به سایت شما هدایت کرد خب من وارد تلگرام شدم و کانال شما را دنبال کردم و فایل ها با چنان شور و شوقی دنبال می کردم هر کدام بارها و بارها گوش می کردم و سیر نمیشدم تا از سایت شما خبر نداشتم و دیدم تو تلگرام دوره هایتان را با تخفیف گذاشته شده و من که همیشه همان دوره پویان از تلگرام خرید میکردم از کانال شما هم خرید کردم با گوش گرفتن اولین فایل شما دیدم که میگید تنها از سایت عباس منش دات کام باید خرید کنید و هیچ نماینده فروش ما نه در تلگرام داریم و نه در واتساپ و اگر محصولی را از جای دیگر خرید کردید من حلال نمی کنم خلاصه براشون پیام دادم و گفتند که ما محصول را ازاستا د خرید کردیم و با تخفیف به آنهایی که توان مالی. ندارند می دهیم تا وقتی که به توان مالی رسیدید از سایت خرید کنید و من گفتم من حرف شما را قبول نمی کنم و تو اینستا برای شما هم پیام دادم و جواب نمی دادید و من آمدم از خداوند هدایت خواست و خداوند به من گفت اصلا تو تلگرام وارد دوره ها نشو و برو قانون آفرینش را از سایت خرید کن و در ضمن من فوری رفتم کافی نت سایت شما را نصب کردم و چقدر خوشحال استاد جان من نونه شما و سایت شما را ندیدم وقتی وارد سایت شما می شوم مثل اینکه وارد یک شهر می شوم که از همه چیز به فراوانی یافت می شود من قانون آفرینش را خرید کردم و آین هم بگم که من آموزگار بازنشسته هستم و هم حقوق خودم دارم و شوهرم هم که حابدارشبکه بهداری بوده حقوق او را هم دریافت میکنم ولی باز هم آخر ماه پولی ندارم و و خیلی تشنه دوره روانشناسی ثروت یک هستم و دوره دوازده قدم از خدا خواست خدا به من گفت این ماه قدم اول دوازده قدم را خریداری کن و هر ماه یک قدم بخر و من گفتم راست میگه واقعا و منتظر این ماه هستم که حقوق بدهند و من خرید کنم استاد از زمانی که من با سایت شما آشنا شدم البته جلوتر هم شما را می شناختم ولی چون تعهد با استاد پویان داده بودم دیگر هیچ چیزی را دنبال نمی کردم من اصلا مذهبی نیستم و با خدای عشقم روابط تنگاتنگی دارم سحرها ساعت 3بیدار می شوم و وضو می گیرم و مراقبه می کنم و نماز عشق را خالصانه با زبان فارسی مخوان و من از صبح تا ظهر در سایت شما به این شهر و آن شهر میروم و آگاهیها را کسب میکنم تا عصر و بعد شروع می کنم روی باور هایم کار کردن باور های محدود کننده ثروت و سلامتی که من به این دوتا خیلی نیازمندم و روی باورهای قدرتمند کنندهو می نویسم و هر روز یک ویس از از خودم پر می کنم و از باور ها و از اونجا که خداوند یک پارک زیبا که نزدیک این خانه است هر روز به پارک می روم یا ویس خودم را گوش می کنم و یا فایل های شما با هندزفری و به زیباییها توجه می کنم روی. چمنها با پای برهنه راه می روم با یک درخت دوست شدم هر روز او را در بغل میگیرد و از سکوت و صبر و استقامت آنها درس می گیرم و خدا میداند من باهمین مقدار پولی که دارم همین بیماری که دارم در لذت مدام زندگی می کنم و رها کردم و دست خدارا باز گذاشتم و باور دارم که من در همین سن و همین شرایط زندگیم که دیگه من جایی کار نمی کنم خداوند قادر متعال است و ثروت را و سلامتی را برای من رقم می زند استاد جان من راهم را با شما پیدا کردم جنس آگاهی شما با هم کس فرق میکند و از خداوند می خواهم که به شما عمر با عزت بدهد تا بتوانید دستان خداوند باشید و زندگی میلیون ها نسان را نجات بدهید در پوست خودم نمیگنجم که خداوند شما را وارد زندگی من کرد دوستتان دارم موفق و موید باشید
سلام خانم نبوی عزیز بسیار بسیار بسیار لذت بردم از خواندن کامنت زیبایی که نوشتین چقدر بهتون افتخار میکنم که با قدرت دارین تو این مسیر قدم بر میدارین و چقدر عالی که دارین قدم به قدم دوره های استاد رو تهیه میکنین جسارت نباشه تو این سن واقعا جسارت زیادی میخواد که بشینی روی باورهات کار کنی آخه دارم میبینم چقدر هم سن و سالای من خیلی ایستا شدن و همش میگن دیگه از ما گذشت به قول یک بزرگی میگفت خیلی ها تو سن و سال پایین ممکنه 30یا 40 سالگی بلکم کمتر میمیرن و مثلاً تو سن 60 سالگی خاکشون میکنن من خودم خیلی به سن و سال اعتقادی ندارم و ایمان دارم که انسان تو هر سنی میتونه شگفتی خلق کنه هر چند بعضی وقتا نجوای شیطان هم اذیت میکنه ولی هر روز الگوهایی رو میبینم که تو سن های بالاتر چه کارهای عجیبی که نمیکنن چه شگفتی هایی که خلق نمیکنن امروز شما باز ی الگوی دیگه برای من شدین خیلی وقته کامنتی تو سایت نذاشتم ولی خدا رو شکر هر روز تو سایت فعالم و سر کلاس حاضر میشم اما امروز این کامنت شما منو یه وجد آورد و بر خودم واجب دیدم که به شما ادای احترام کنم خدا وکیلی حس و حالم عجیب خوب شد خدا خیرتون بده شما رو به دستان پر قدرت پروردگار یکتا میسپارم خدا نگهدارتون باشه
متشکرم آقای سعید کاکایی دوست هم فرکانسی من من هم به شما افتخار می کنم که در این سن همه وقتش را صرف آگاهی می کند در صورتیکه خیلی از همسن های شما در تا آگاهی زندگی می کنند من بسیار سپاسگزارم که متن من مورد توجه شما واقع شده امیدوارم که خداوند من و شما و تمام دوستان هم فرکانسی ما را ثابت قدم بدارد از شما ممنونم به خدای مهربان می سپارمت
به نام خدای معجزه ها
یادگار 136
سلام استاد عزیزم و مریم ناز
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی
ممنون از فایل ابوموسی
انصافا خیلی دوسش داشتم
قشنگ داشت مسیر اصلی رو گرا میداد
استاد منم مدتیه واقعا تصمیم گرفتم از حصاری که خودم واسه خودم ساختم بیرون بیام
ی موضوع واقعا مسخره ای که الان ترکش کردم برای خودمم واضح شد که چقدر مسخره بوده
من هیچوقت دختر مذهبی نبودم
هیچوقت و هیچ تایمی
هیچوقت هم به هیچ اعتقاداتی بی احترامی نکردم
حتی یادمه زمان دبیرستان که شهرستان خیلی کوچکی بودم تصمیم گرفتم بدون چادر برم مدرسه با اینکه از سمت خانواده به شدت اذیت میشدم ولی پای حرفم موندم و چادر استفاده نکردم
اغلب تو فامیل به دختر سرخودی معروف بودم چون اصلا با عقاید فامیل همراهی نمیکردم و تقریبا نوع حجاب منو قبول نداشتن
اما قسمت جالبش اینجاست که من به شدت به پوشش و روسری معتقد بودم
همیشه لباسامو بلند و لش انتخاب میکردم و در هر شرایطی حجاب مو رو رعایت میکردم
انصافا اصلا نمیدونم چرا اخه
همیشه دورهمی یا مهمونی ها حتی اگه هم دخترونه بود من اصلا مانتو از تنم نمیاوردم بیرون
و حتی روسری رو
و همیشه همه فک میکردن من مذهبی ام
اصلا ی مقاومت خاصی داشتم رو این پوشش
هیچوقت عکسمو پروفایل هیچ برنامه ای نمیزاشتم
و عمیقا فک میکردم این پوشش یا این رفتار باعث میشه خیلی دختر موجهی باشم
و همه منو تایید میکنن
اصلا ی موضوع خیلی مسخره
با لباس کامل استخر میرفتم یا تو دریا
و باشگاه چنان لباس پوشیده میپوشیدم که ی سری مربی گفت من چجوری بفهمم تغییرات ماهیچه ها تو اخه
نمیدانم این عقیده یا باور از کجا اومده بود اونم واسه منی که فامیل منو کافر میدونستن
تا اینکه گفتم باید ازاین باور رو بشکنم
حتی اگه هم درست باشه نباید ی موضوعی اینقدر برای من بت باشه
باید حلش کنم که اینقدر توی ذهن من تابو نباشه
اولین کاری که کردم برای باشگاه ی شلوارک خریدم
اولین روز که پوشیدم واقعا احساس لختی میکردم فک میکردم واقعا لختم و همه دارن منو نگاه میکنن
وقتی برگشتم به بچه ها نگاه کردم دیدم هرکی مشغول تمرین خودشه حتی با این پوشش جدیدی که من دارم ی جورایی نسبت به همشون من محجبه تر هستم
و به هر سختی بود اون روز طاقت اوردم و همه میگفتن چقدر اندام خوبی ساختی یا چقدر این مدل لباس بهت میاد چیه اون لگ بلندا میپوشی تو
و دیدم چقدر خودمم این پوشش رو دوست دارم
بعد از مدتی کلا لباس باشگاهمو این مدلی خریدم که انصافا الان که تابستونه چقدر راحتم
دیگه خدارو شکر اصلا هیچ مقاومتی به حجاب مو ندارم
وقتی شالم از سرم می افته اصلا برام مهم نیست تازه بعضی مواقع خودم موهامو میریزم بیرون و میبینم چقدر چهرم قشنگتر میشه
اومدم ی عکسمو پروفایلم گذاشتم و دیدم چقدر اینجوری بهتره
اصلا حس میکنم الان اکانت من جون گرفته و سروصاحب گرفته
الان اکانت مال خودمه و متعلق به خودمه
چند شب پیش ی عکس خودمو استوری کردم با ی متن قشنگ
همه کرور کرور نوشتن که چقدر خوشکلی
و شاید این زیبایی برای من بدیهی شده بود و بابتش شکر گزار نبودم
ی دوستی از اونور دنیا برام پیام گذاشت ی حرفی تو دلم مونده بگم؟
گفتم راحت باش
گفت انصافا خیلی خوشکلی
و من چقدر کیف کردم
گفتم خدایا شکرت تو نعمت به این بزرگی بهم دادی و من هیچوقت بابتش شکرگزار نبودم
به قول ی دوستی وقتی ی چیزی رو ترک میکنم میبینم خیلی چیزا هر روز منو ترک میکنن
و اینقدر خوشحالم این تعصب خرکی رو از ذهنم بیرون کردم که خدا داند.
گفتم مدت ها این همه وقت من ی باور غلط و بی محتوا رو اینقدر تو ذهنم پرورش دادم که ازش فراتر از بت ساخته بودم و گاها دوستام که حجاب نداشتن خیلی زشت باهاشون برخورد میکردم که همیشه هم از من ناراحت میشدن و همیشه تو ذهن من اونا دختر بدی بودن و من دختر موجه و خوب و باوقار بودم
و واقعا دلم میخواد از تک تک اون دخترا عذر خواهی کنم.
استاد من اینقدر جا داره مهاجرت کنم از اخلاق و رفتارام که اصلا نیاز نیست از موقعیت جغرافیایی ام مهاجرت کنم
و وقتی امروز این فایل رو گوش دادم گفتم این ابوموسی لعنتی دقیقا خود منم
اینقدر خوشحالم این افکار مزخرف رو از ذهنم شستم که انصافا حس میکنم دوباره جون گرفتم
خدایا هزاران بار شکرت
و واقعا استاد ازتون ی دنیا ممنونم که اینقدر استادانه در مورد هر موضوعی به ما علم و اگاهی میدین
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
سلام ساناز جان زیبا دوست هم فرکانسی عزیزم واقعا از اعماق وجودم تحسینتون میکنم که به این درک و اگاهی ها رسیدین کامنتتون بسیار دلچسب بود .دوست عزیزم وقتی زیبایی ها ی چهرتون رو میخوندم بی صبرانه دلم میخواست زود تموم بشه نوشته ها و برم عکستون رو ببینم چقدر چهرتون زیبا و آرامش بخشه امیدوارم حالتون همیشه عالی و در مسیر لذت و فراوانی باشین و روز به روز از رشدتون لذت ببرین . خوشحالم که در در کنارهم هستیم در خانواده بزرگ عباس منشی
به نام خدای معجزه ها
سلام دوست قشنگم
ممنونم که کامنت منو خوندی و ی عالمه کلمات قشنگ برام نوشتی
ممنونم از انگشتای قشنگت که وقت گذاشت و برام تایپ کرد
من قربون چشای قشنگت برم که اینقدر زیبایی دیدی
و ممنونم از خدا که بندگان فوق العاده ای مث شما خلق کرده
شما هم همیشه بهترین هارو خدا واست توکمترین زمان تیک بزنه
و بازم تشکر که هستی اینجا
کنارمون
و انرژی مثبتت تا عمق قلبم تزریق میشه
بمونی همیشه شادو سرحال و پر انرژی
118مین تحول روز من
موضوع فایل:ابوموسی اشعری نباشیم
عرض ادب واحترام خدمت استاد گرامی و بانو
شخصیت ابوموسی نماد ترسو وبزدل بودن که از حریم شخصی خودش خارج نمیشه و به دل ترسها نمیره تقریبا مثل آدمهای خنثی امروزی هست که از نقطه امنش به هیچ عنوان خارج نمیشه،همون ابوموسی که گول عمروعاص خورد با گذاشتن قرآن روی نیزه ها براحتی سست شد و نیرنگ خورد تا اسمش لکه ی ننگی باشه برای ترس و بزدلی،
باید یاد بگیریم از منطقه و شهر و کشور خودمون خارج بشیم برای خودمون هزینه کنیم بریم جامپینگ رو تجربه کنیم به دل ترسها بزنیم با هواپیما مسافرت کنیم حتی با کشتی با قایق به دل دریا بزنیم،از ارتفاع ترسی نداشته باشیم،بریم کوهنوردی بریم به دل کوه بزنیم بریم استخر گردشگری کنیم،ساکن نباشیم که همانند آب کند میزنیم،برای مسافرت جا رزرو نکنیم بدون برنامه ریزی بریم، سری به الهامات بزنیم که هدایت میشیم ببینیم میخواهیم بریم شمال،مشهد،یا شیراز،یا بندر لنگه یا قم،من یادمه از سرکار دم دمای غروب تماس میگرفتم ترمینال که ماشین هست برا مشهد،بلیت میگرفتم میرفتم میدیدم آقا جا و هتل و غذا همه خودش آمادست خیلی برام این فایل جالب هست احساس میکنم اون قبل ها عزت نفسم رنگ و بوی تازه ای داشت میخوام مثل سابق اما با قانون پیش برم و در مسیر لذت ببرم.
من قبلاً فکر میکردم نباید خیلی چیزها رو تجربه کنیم،باید از تجربه انسانهای موفق استفاده کنیم که ما اون تجربیات رو مجدداً تجربه نکنیم تا در نهایت عقب یا درجابزنیم،بقول معروف ما اون آدم عاقل باشیم، اما الان متوجه شدم که زندگی قانونش اینطوریه شما تا چیزی رو تجربه نکنی و به دل ترس هات نزنی و از محدودت خارج نشین نمیتونی به تکامل برسی باید از تجربیاتت درس بگیری و برای چالش ت نتایج مثبتی دشت کنی،همه مون با دیدن این فایل جملات قصار و زیبایی رو مینویسیم و تا چند ساعت مثل بمب انرژی برای خودمون و دیگران تشریح میکنیم اما در نهایت ادامه دار نیست و استپ میزنیم،
بقول استاد برا خودت بنویس الان چکار کنم چه مهارتی هست که باید یاد بگیرم برای بدست آوردن این مهارت چه هزینه ای باید بپردازم نتایج کسب مهارتم چقدر چشمگیر میشه و قدمهای بعدی وبعدی چطور؟؟باید مثل خیلی از افراد از نقطه امنت خارج شی کمی تجربه کنی،بسه اینقدر با سرویس میری سرکار با ماشین خودت برو،بسه اینقدر ناهار برنج میخوری غذای دوم و رژیمی رو هم تست کن،بسه اینقدر عقب ماندگی و شلوغ بودن کارت و شغلت رو به مدیرت ربط میدی،خودت مسئول زندگیت هستی و تمام اتفاقات با وجود تو رقم میخوره،پس خودتو اصلاح کن تا جهان پیرامونت و دنیاتو تغییر بده،
سعی کن دیدگاهت تجربه زندگی بهتر باشه کاری رو که دیگران انجام ندادن انجامش بده به دل ترس هات بزن چقدر میخوای زندگی معمولی داشته باشی یکسال زندگی با کیفیت و پر از ماجراجویی بهتر از 100سال زندگی بدون تجربه و کیفیت هست,نت فلیکس تو7ماه تمام قله های بالای 8000متر رو فتح کرد یعنی هیچ چیزی غیرممکن نیست،حتی شوماخر دلیل رشد خودشو در فرمول یک این میدونه زمانی که درایورها سرپیچ ترمز میگرفتن تا از لاین خارج نشن من سبقت میگرفتم و ازشون میزدم جلو،تام کروز و حتی جکی جان کل فیلمهای ساخته شده بدون بدل انجام دادن و ترسی نداشتن از ورود به حریم جدیدشون،
زندگی یک فرصتی هست که باید ریسک کنیم و تجربه کنیم،بریم مسافرت،بریم کوهنوردی،بریم پیاده روی،ثبتنام کنیم بریم باشگاه بوکس کشتی بدنسازی ژیمناستیک ورزشهای رزمی،بریم ارتباط با همه رو تجربه کنیم،با اینکار لذت بخش بودن زندگی رو تجربه میکنیم که شجاع و بی ریا باشیم،و هنگام مرگ دودل نباشیم که هنوز کار عقب افتاده دارم،
سپاسگزار خالق بی همتا بابت هدایت شدن به این فایل و دریافت آگاهی های امروز سایت استاد عباس منش و بانو شایسته
بنام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم
من قبل اشنایی با شما دوست داشتم کارهای بزرگ بکنم و بزنم به دل ترس هام اما چون الگویی نمیدیدم و در اطراف ادم های معمولی بودن که یه زندگی روزمره قانع بودن هیچچچچ وقت جرعتش رو نداشتم ، با دیدن فایلا و دوره ها و مثال هایی که از خودتون زدید شجاعتم خیلی بیشتر شد .
به طوری که دنبال تغییر سمت در شغلم هستم ، دوره احساس لیاقت داره بهم کمک میکنه شخصیت توحیدی تر و قویتری داشته باشم ، همیشه رویای کسب و کار انلاینم رو با شوق تصور میکنم ، مرز و محدوده هامو خیلی راحت تر به دیگران نشون میدم ، دارم سعی میکنم طبق اصولی که بهش رسیدم عمل کنم نه حرف بقیه
من از ترس و شرک
من از عدم خودباوری
من از ایمان نداشتن به خودم و خدا
بدجوری ضربه خوردم
پس میخوام که تغییر کنم .
خدا یه الگوی همه چی تموم مثل استاد جلوم گذاشته ، پس دیگه بهانه ام چیه؟؟
شما گفتید خدا به شجاعان پاسخ میده
گفتید امریکا چرا کشور اوله؟ چون مهاجرا امریکا رو گسترش دادن !
من باید تصمیم بگیرم یه کوچولو از نقطه امنم بیام بیرون
الان همین درخواستم برای تغییر سمت شغلیم بیرون اومدن از نقطه امنه
مثلا میخوام رابطه عاطفی ایجاد کنم ، اینم بیرون اومدن از نقطه امنه ، چون تا حالا نداشتم ، خب بالاخره باید شروع کنم ولی هنوز اماده ازدواج نیستم، اینو نمیدونم چکار کنم ؟
باید شخصیت قاطع تری از خودم نشون بدم ، توحیدی تر ، باید خودمو قبول داشته باشم .
زندگی با ترس پوچه
یکبار این دنیا رو تجربه میکنیم ، پس باید لذتشو ببریم ، تجربه کنیم و خودمون رو گسترش بدیم .
به نام خداوند بخشنده
سلام استاد جان و خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
چقد این جلسه زیبا بود
و چقد دوس دارم که برم تو دل ترسهام
و مثل ابوموسی نباشم
این چقند وقت خیلی دارم روزی چعار پنج روز به شدت کار میکنم روی کنم
یک روز که دارم میبینم با خرید دوره احساس لیاقت و گوش کردن به جلسه 16 چقد اتفاقات فرق کرده
تو این دوسال که اومدم و با سایت و این راه عالی آشنا شدم خداشاهده فقط برام لذا بوده
بعد گوش دادن جلسه 16 خیلی اتفاقات دورن من رخ داده استاد
و این فایل هم گوش دادم و به من یاد آوری کرد همینطور که برای کلی از هدفهام زدم تو دل ترس های واهی چقد بزرگتر شدم و چقد آروم ترم
اونا ترسها تا وقتی ترس هستن که بیرون از من هستن و وقتی من پا میذا م تو دل ترسام چقد بزرگتر میشم
منم تحسین میکنم کسانی که زندگی میکنن
حتی اگه میمیرن موققع انجام دادن کارهاشون اهدافشون چون اون آدم لذت برده از زندگی اون زندگی رو زندگی کرده
یادمه چند سالی که ورزش میکنم کوه میرم که الا 1 سال میشه نرفتم و برنامه دارم که دوباره برم و دوباره تجربه کنم این بار متفاوت تر
وقتی از این سنگها بالا میرفتم و حتا امکان داشت سر بخورم و برگردم پایین اما میرفتم و اون سنگ رو تو اون ارتفاع میزدم چه لذتی داشت برام چه پاداشی میگرفتم واقعا خداروشکر
اون لحضه پاداش دریافت میکردم
جهان به کسانی که میزنن تو دل ترسهای واهی پاداش میده
واااقعا لذت بخشه ترس هارو تجربه کردن همین الا که میگم نمیدونید چه آدرنالین خونم بالا رفته واقعا از گفتنش هم لذت میبرم
و از امشب میرم تو دل ی سری ترس ها و پاداش گرفتن از اونا
چند شب پیش ی بحث کوچیک با ی آدم کردم و شب با موتور زدم بیرون واقعا ی مز ها ای داد بهم نمیشه اصلا وصفش کرد چقد لذت بخش بود
ترس داشتم تری از اینکه اون آدم رو رها کنم و من رها کردم و اتفاقی هم پیش نیومد که هیچ من عزیز تر شدم و ی هوایی رو تجریه کردم که واقعا در پوست خودم تو اون ساعت شب نمیگنجید البته که طبق دوره احساس لیاقت من بحث نکردم و فقط بلند شدم و زدم تو دل ترسم و اینکه ثابت کنم به خودم هیچ اتفاقی نمیفته اگه بری و انجامش بدی
استاد شما به من همه چی یاد دادی
البته اعتبارش با خداوند مهربان
که همیشه بهم میگه که من حامی و هدایتگر تو هستم
دیروز برای ی مشتری کار انجام داده بودن و خب قیمتش بالا هم شده بود داداشم گفت چه خبره و من گفتم خودم تحویل میدم
و با خیال راحت خودم رو سپردم دست خداوند و گفتم که خداوند حامی من و از من حمایت میکنه
کار من با ارزش و طرف حساب کرد و کلی هم تشکر کرد من به ی باور خیلی قوی رسیدم خیلی قوی اونم اینکه خداوند حامی منه و از من حمایت میکنه در همه حالت و کرد و من با زدن تو دل این ترس واهی هم پاداش گرفتم ترس تا وقتی ترس که نزنی تو دلش
وقتی رفتی تو دلش دیگه کارش تمومه البته تکامل رو رعایت کن تکامل میخواد مت جاهایی تکامل رو رعایت نکردم و سرمایه رفته و به شخصه میگم اگه هم بره تجربه میگیری چیزی از دی ندادی دوست من
خیلی لذت بردم از این جلسه
استاد جانم ممنونم ازت
در پناه خداوند شاد سالم سلامت و ثروتمند باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام و درود به هم سفرای عزیزم
خدارو شکر میکنم با شنیدن تک تک فایلای روز شمار بمب بارانی از اگاهی و نشونه هایی برای تغییرم جاری میشه
کلی سیلی محکم بازم خوردم با این فایل برای تغییر
چقدر استاد به مسائل استادانه نگاه میکنه
درحالی که چند روزی بود توی بستر بیماری بودم که خودم به خودم ظلم میکردم این فایلم همراستا بود با تغییر نکردن من و بودنم توی نقطه امن همیشگیم
دیگه کاری به بیرونم ندارم
دیگه کلا انگشت اشارم به سمت خودمه
این منم که باید تغییر کنم
تا کی باید دادار دودور کنم که من مثل شما فکر نمیکنم در حالی که هیچ اقدامی از طرف خودم نبوده هیچ عملی از جانب خودم صورت نگرفته برای تغییر
واقعا توی این چند روز خود خدا انگار نشسته بود سناریو نوشته بود که واقعا چرا اینقدر تو ذهن تو همه چی سخته؟
چرا اینقدر سفت گرفتی؟
اینقدر سفت و سخت شدی توی این دنیا که چیو ثابت کنی؟این جهان مثل یه پلک زدنم نیست توی ابدیت
فرشاد لذت ببر
شاد باش
با چی میخوای ذوق کنی اخه که ذوق نمیکنی؟
اون که هرچی خواستی تا الان بهت داده
پس چرا به همه چی شک داری؟
میگم چرا شک داری چون که حالت خوب نبود خودت خوب میدونی چی میگم
مگه خودت ایات قران رو نمیخونی و ثابت نکرده بهت که نه اندوهگین باش نه بترس از چیزی
خدا همیشه همراهته
پس کو این ایمانی که همش هارتو پورت میکردی؟
کو حال خوبت پس؟
کو ارزشی که برای خودت قایل باید باشی تا خدا هم برات ارزش قائل بشه
والا اسم خدارو که میارم دیگه شرمم میگیره
شرمم میگیره
چون امروز قشنگ بهم فهموند دهنتو ببند فقط حالتو خوب نگه دار بسه هارتو پورت کردنت
بسه ایراد گرفتنت از بقیه
یا از خودت
یکم لذت ببر از زندگی
بلد نباشی زندگی کنی فرصت بودنو ازت میگیرما
توی این چند روز که سخت بیمار بودم
قشنگ فهمیدم که سیستم خدا قوی بودن رو مقرر کرده
ضعیف باشی زیر چرخ جهان له میشی
و این چند روزه من صدای خورد شدن استخونامو زیر چرخ جهان و سیستم شنیدم
بازم رحمانیت خداست که بهم فرصت داده که دارم زندگی میکنم تا با ایمان قوی تر برم به سمت خواسته هام برم برای تغییر شخصیت بنیادی
خب اشکایی که میخواستی بریزیو ریختی
حرفایی که تو دلت مونده بود رو داری مینویسی جلو هزاران نفر دیگه
این همه معجزه
این همه اتفاقی که رخ داده تو هنوز فرصت داری حتی از معجزه شکافتن دریا موسی هم بزرگتر بوده
پس نگوووو توهمه
اینا واقعیته که خدا همراهته و بهت کمک میکنه و هدایت میکنه به شرطی که تو اجابت کنی اونو
تو قدم برداری
از خدا میخوام به راه راست پاکی که به انها نعمت داد
هدایتم کنه
ابه روز ونشانه روزم:
غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ ذِی الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ
که آمرزندۀ گناه است و توبهپذیر و مجازاتش شدید است و نعمتهایش مستمر. معبودی جز او نیست و به او ختم میشود آخرعاقبتِ همه.(غافر2)
روز 136 فصل پنجم روز شمار تحول زندگی من :
عنوان فایل رو که دیدم برام تعجب آور بود و حس
کنجکاوی مو قلقک داد. چقدر جالب بود این آگاهی ها
استاد راستش رو بخواهید من در طول دوران زندگیم
صد در صد مثل ابوموسی نبودم شاید در برهه هایی کوتاه در حد چند روز از زندگیم رفتم تو حالت استیبل مثل ابوموسی شدم ولی در کل همیشه (98درصد) برای خودم ماجراجویی ها ، کشف ناشناخته ها و خارج شدن از منطقه امنم داشتم مثلا:
اولین مسافرتم بدون خانواده و بصورت اردویی
در سن 9 سالگی به شهر شیراز بود.
اولین مسابقه کشوری کاراته تو سن 16 سالگی
تجربه زندگی دانشجویی در سن 19 سالگی
کوهنوردی و فتح قله ها
در زندگی ام سه بار مهاجرت کردم
و عاشق جهانگردی ام
تجربه خارج از کشور رفتن
تجربه پارک آبی و شیرجه( چون میترسیدم و شنا بلد نبودم)
با هنرجویان جدید ارتباط میگیرم
با افراد غریبه میتونم صحبت کنم
چندین شغل و کار عوض کردم
تجربه ی فایتر یمربیگری وداوری دارم
همیشه مهارت هایی رو انتخاب کردم که منو رشد بده
راحتتر ،بهتر ،لذت بخش تر و موفق تر زندگی کنم
و…
الان هم تصمیم دارم چند تا چالش و خارج شدن از منطقه امن برای خودم برای تیرماه در نظر بگیرم.
و به کیفیت زندگی ام اضافه کنم.