مثل ابوموسی نباشیم - صفحه 5
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/02/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-02-22 08:27:482024-03-08 07:09:13مثل ابوموسی نباشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام الله یکتا
سلام به استاد گلم، خانم شایسته نازنین و همگی دوستان در این سایت معنوی
اول از هر چیزی به شدت با تمام قلبم شمارا تحسین می کنم که چه کردید و چه اندامی ساختید و چه تمرکزی بخرج دادید، آره کل داستان به همین تمرکز ختم میشه که منجر به نتایج فوق العادای برای ما میشه که همیشه حسترتش را داشتیم، چون هیچ وقت نخواستیم برای خودمون وقت بزاریم، تمرکز کنیم، عمل کنیم تا احساس خوبی از زندگی کردن داشته باشیم
استاد روزی نبوده که من فایل های شمارا نبینم، نشنوم و یادداشت برداری نکنم و هر وقت قلبم خودش کلمات را جاری کرده اومده، من نوشتم و الانم همینه، اینقدر توی این مدت ۳ سال مخصوصا این یک سال اخیر حرف های شما را توی زندگیم تجربه کردم که هر لحظه این فایل داشتم میگفتم بخدا همینه، همینه
من دقیقا از بهمن ماه پارسال به سمت کوهنوردی هدایت شدم و جالبه اینجاست که من هر وقت به منطقه کوهنوردی اراک می رفتم فقط در حد یک مسیر پیمایشی بود که اسمش بود کوهنوردی، حالا چرا نمی رفتم بالای کوه، چون میگفتم نمی تونم، خسته میشم، انرژیم را از دست میدم، ولی خیلی هدایتی با گروه کوهنوردی اوج آشنا شدم و استاد اولین صعود من به قله، شیرین ترین تجربه زندگی من بود، شاید باورتون نشه من نفر اولی بودم که به قله رسیدم و نتیجه اون مسیر شد رفتن من به خیلی قله های دیگه
و به شدت فرکانس من میرفت بالا، فقط میتونستم توی لحظه حال باشم، چیزی که هرگز نتونسته بودم تجربش کنم،اصلا استاد من رفته بودم توی همون مسیر آسفالته جنگل که فقط سوت زنان باید می رفتم، زندگی من فقط شد لذت لذت لذت
و قسمت قشنگ ماجرا شد طبیعت گردی های ما
دقیقا امسال از ۶ فرودین تا ۱۳ فروردین ما با گروه رفتیم دشتهای شیمبار سمت خوزستان و کهگیلویه، قبل از سفر ما باید تمام وسایل لازمه برای این ۷ روزه، منجمله لباس، خوراک، وسایل بهداشتی، کیسه خواب، چادر……………همه را میزاشتیم توی یک کولی، وقتی من کوله م را جمع کردم، دقیقا شد یک ساعت قبل از رفتن، و من وقتی کوله را بلند کردم، به خواهرم گفتم من نمیام، نمی تونم این کوله را با خودم بیارم، رفتم تو گروه پیام دادم اینطوری هست، همه گفتند بیا و بهش عادت میکنی و من مقاومت ذهنیم را شکستم و رفتم و بماند که همه چیز راحت تر از اون چیزی بود که من فکر میکردم ولی اگر نمی رفتم
هرگز و هرگز اون بهشت خداوند را تجربه نمی کردم
بخدا قسم اینگار خدا دعوتم کرده بود به بهشت همه چیز بوی خدا میداد
چایی آتیشی، کباب آتیشی که از عشایر گوسفند گرفتیم
خوردن لبنیات محلی
شنا کردن در دریاچه ها
رقص های شبانگاهی دور آتیش
ماهتاب های شبانه که شب چون روز روشن و ستاره های چشمک زن
کمپ زدن های شبانه و خوابیدن در دل طبیعت و کیسه خواب که انگار توی بغل خدا بودی
رفتن به آبشارهای مختلف
خوردن ماهی های دودی که توی آتیش کبابی میشد و…….هزاران تجربه قشنگ که منجر به قوی شدن من شد که اگر نمی رفتم هیچ وقت نمی تونستم این همه لذت و قوی بودن خودم را تجربه نمی کردم که بعد از اون کلی طبیعت گردی های دیگه رفتیم که با تمام وجودم خدا را تجربه کردم
و استاد حتی مردن در مسیر عشق لذت بخش ترین ،تجربه مرگه
همین امسال یکی از همنوردهای ما به اسم رضا آدینه که هیمالیا نورد،غارنورد و غواص بود در سن سی و چند سالگی در صعود به قله پوبدا به ارتفاع ۷۴۰۰متر در مرز قیرقیزستان و چین در نزدیک به قله سقوط می کنه و در پوبدا جادوانه شد،بخدا همون لحظه گفتم این قشنگ ترین مسیر زندگی این آدم بوده که یکی دیگه از همنوردهای ایشون خانم مهری جعفری هم قبل از ایشان سقوط میکنه که همه می گفتند آخه چرا، ولی اون در اوج لذت و حال خوب با روح خدایی خودش یکی شد
و استاد از زمانی که یادم می آید همیشه با خودم میگفتم، کاشکی من وقتم برای خودم باشه و صبح تا شب توی سالن ورزشی باشم و ورزش کنم
خب بعد از فارغ التحصیلی، مستقیم رفتم سر کار و همیشه اینقدر خسته از لحاظ روحی و جسمی بودم، حتی حوصله یک ساعت رفتن به باشگاه را نداشتم اگر هم میرفتم فقط در حد این بود که بگم من ورزش می کنم
و ناگفته نماند که من همیشه کسایی که خوب ورزش میکردند و مربی بودند توی ذهن من خیلی قوی بودند که من عمرا بتونم حتی مثل اینها یک ساعت ورزش کنم
و یکی دیگه از آرزوهام این بود که صبح ها بخوابم، ولی هیچ وقت بخاطر درس، دانشگاه و سرکار رفتن برام حاصل نمیشد و من در قبال دریافت حقوق ناچیز زندگیم خریداری شده بود
و تصمیم گرفتم قید اون حقوق، پوزیشن اجتماعی و…..بزنم، اومدم بیرون از کارم
شروع کردم از صفر به ورزش کردن، هر روز قویتر شدم، خوش اندام تر شدم، حالم عالی تر شد و شدم مربی
به خودم اومدم دیدم صبح ها تا هر موقع دلم میخواد میخوابم
تمام تایم من شده باشگاه، کلاس های ورزشی و مربیگری، دیدم من چقدر راحت توی رویاهام قرار گرفتم، چقدر آزادم و تایمم مال خودمه، اصلا همون چیزی که خداوند بهم هدیه داده بنام آزادی و من سالهای سال اسیر باورهای محدودم شده بودم
الان همون دختری شدم که فکر نمی کردم بتونم مثل بقیه ورزشکارا بشم
انرژی این را دارم چند تایم ورزش کنم، برقصم، شاد باشم
چه زمانی برام اتفاق افتاد وقتی از چهارچوب امنم اومدم بیرون
و این تازه اوله مسیر، ادامه میدم، لذت میبرم، پول خلق میکنم، شادی میکنم، سلامتم، با خودم در صلحم و زندگیم شده لذت لذت لذت
بخدا قسم خیلی سخته بیای از کارت بیای بیرون، سخته از صفر توی سن ۳۲سالگی ورزش شروع کنی، اونم ورزشی که میگن باید از بچگی شروع کنی
ولی فقط کافیه یک قدم برداری
خدا هزارتا قدم برات بر میداده
دوستون دارم دلی ❤️❤️❤️
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت باشید
به نام خدای هدایتگرم و سلام به سمیه جان دوست عملگرا
بسیار بسیار از کامنت شما لذت بردم
اونقدر احساسات خوبی پیدا کردم که دام نیومد که نبام برات بنویسم و تحسینت کنم
شما عالی هستی نازنینم
رفتن به سمت شغل و کارهای مورد علاقه، ثروت ساختن و بزرگ شدن رو من خیلی تحسین میکنم
وقتی از اون دو دوست ارزشمندمون که در راستای عشقشون ، ابدی شدن نوشتی یه حس هیلی خاص بهم دیت داد
هنوز به اون اندازه بزرگ نشدم که ۱۰۰٪ بگم که این مدل مرگها عالی هستن اما دقیقا اونا به مرگ مورد علاقه خودشون دست پیدا کردن ولی ابنو واقعا اعتقاد دارم که مردن در راه علاقت و مردن در مسیر، خیلی بهتر از اینه که در اوج سکون و بی ارزشی بمیری
خیلی تحسینت میکنم دوست نازنینم
منم عاشق ورزش و بودن توی گروههای کوهنوردی و پیاده روی هستم اما قطعا باورهایی دارم که هنوز لیاقت بودن در ابن گروهها رو نداشتم اما عاشقانه شما رو تحسین میکنم و برای هممون در این مسیر، انگیزه و عشق و حال عالی رو آرزو دارم
🥰🥰🥰🎀🎀🎀🎉🎉💕💕💕
💞سلام دوست عزیز 💞
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘😍
احسنت به این اراده و پشتکار، 👌👌👌
وقتی که داشتم متن زیبای شما رو میخوندم فکر میکردم نویسنده یه آقا است چون به اسم دقت نکردم ، ولی پایین تر که گفتید
“الان همون دختری شدم که فکر نمی کردم بتونم مثل بقیه ورزشکارا بشم”
جا خوردم و رفتم ابتدای متن اسم شما را نگاه کردم چه اسم زیبایی 💥 سمیه💥
و شما را بیشتر و بیشتر تحسین کردم و به من انرژی و انگیزه بیشتر دادید.
مررررسی که موفقیت هایت رو با ما به اشتراک گذاشتی که انگیزه بیشتری بگیریم
⚘⚘⚘⚘⚘
مررررسی از استاد که بینظیر و شاگردانش هم مثل خودش عالی هستن⚘⚘⚘⚘⚘⚘
خدایا شکررررررررت 😍😍😍😍
سلام بر استاد توحیدوهمه خانواده عباسی منشیم
خوشا بسعادت استاد ابراهیمیم که در همین دنیا هم بهشت واقعی را دارن تجربه میکنن چه متظره ی زیبایی پشت سرتون هست که آدمو مسخرخودش میکنه لایقش هستید گوارای وجود ارزشمند هردوعزیز بزرگوار🙏🏻
استاد استاد استاددددددد چیکار کردی با خودتون ماشاالله یعنی واقعا خودتون هستید قابل باور نیست واونم توی این مدت کم من که فقط محو تماشای تریپ جدید استاد شدم
استاد تورا به مقدساتتون اگه میشه این دوره را یکم سریعتر محبت بفرمایید اصلا خیلللللللی دلم میخواد سر ورازشو بکشفم
موشکی جواب میده انگاه
چه بکند این دوره خدایی من هروقت میخوام لباسی چیزی بخرم بخودم میگم یکم صبر بفرما بعد از دوره سلامتی
گرچه که این فایل بسیار پرباری بود در مورد شجاعت داشتن تودل ترسهایمان رفتن وتجربه کردن چیزهای جدید دراین فرصت بسیار محدود زندگی که زندگی را واقعا زندگی کنیم واز لحظه لحظه اش لذت ببریم تا روز رفتن حسرت چیزی بردلمان نمانده باشد
ولی خدایی من که همشششششش به این اندام وهیکل بسیار زیبای استاد ودوره سلامتیشون می اندیشیدم باشد که زود بیاید ورستگارمان کند
مثل ابوموسی نباشیم🐓
با سلام خدمت دو استادان عزیزم جناب عباسمنش و خانم شایسته عزیز💐💐🙏🙏🙏🙏🙋♀️
و دوستان همراه این قسمت🙋♀️💐
این یک کلید طلایی است که استاد همیشه گفتند موفقیت یعنی مسیر رسیدن به خواسته هاست نه مقصد آنها
آدمهایی که حرکت کردند و الهام بخش دیگران بودند و همیشه در روند حرکت هستند مثل …
الگوهای موفق
جان برایسون ماجراجویی که رکورد ماجراجویان جهان رو شکست و یا
مثل شوماخر راننده رالی جهان و
یا کوهنوردانی که قله ها رو فتح کردند
و یا الگوهای بازیگرانی مثل….
تام کزوز و یا جکی جان که الگوهایی بودند که بدون بدل بازیگران بودند و همه ی صحنه ها رو خودشون انجام دادند
مثل جوشواا قهرمان بوکس..
که در صحبت هاش گفت .. من ی آدم متفاوتی هستم.. این یک فرصت و لطف بزرگه که بتونی برای قهرمانی سنگین وزن جهان مبارزه کنی و.. این یک روند طولانیع… و اینجوری نیست که فقط یک مسابقع باشه بعد بگم دیگه تموم شد..
الگوی دیگری مثل تام بریدی در مسابقه فوتبال آمریکایی سوپربال
در سن چهل سالگی و در هفت تا فینال قهرمان شده در تیم تمپا بی کانییرز و در صحبت هاش گفت.. من خیلی خوشبخت بودم که من عاشق ورزش بودم و آنجایی که اومد بگه گفت ..من خیلی سخت .. که حرفشو تغییر داد و گفت من خیلی از روند تلاشم و تمرین هام لذت بردم …
یعنی اینقدر در مسابقات مقام آورده که باز هم دوست داشت ادامه بده
این مسیر لذت بخش رو
💐💐💐
چند وقت پیش در پیج استیو هاروی دیدم که یک خانم هفتاد و دوساله در حوزه زیبایی اندام عضله سازی کرده بود یعنی از سن پنجاه و نه سالگی شروع کرد به ساختن این عضله ها و من خیلی تعجب کردم که در چنین سنی چنین انگیزه ای درونش شکل گرفت و به هدفش رسید پس برای حرکت کردن هیچ محدویتی وجود ندارد🙄🙄🙄🤔🤔😄😄🤣
الگویی مثل استاد عباسمنش که هر دفعه این صحبت رو از ایشون شنیدم که گفتند.. من در مسیر زندگیم خوشبخت بودم و اگر عزاییل و فرشته مرگ بیاد بهم بگه بریم من بدون معطلی میگم بریم چون من لذت بردم و دوست دارم ابعاد دیگری از این جهان رو تجربه کنم
💐
در یک قسمت از فایل های قدیمی استاد که در مورد موفقیت دیگران رو تحسین کنیم گفتند .. ایشون ویا اشخاص دیگری که در بعضی از سمینارهای کوچیک و بزرگ سخنرانی می کردند همیشه یک عده ای بودند که انتقاد می کردند و آنها همان کسانی بودند که اشخاص ضعیفی بودند و هیچ گونه کاری در زندگیشون انجام نتونسته بودند و هیچ حرکتی برای موفقیت انجام نداده بودند ….
دقیقا مثل همین آقا خروسه خودمون ابوموسی که از محدوده ی امن خودش هیچ وقت فراتر نمیره و همیشه از یک روند عادی روزمزه روزگار رو میگذرونه.. و هیچ وقت جای دیگری رو ندیده و حرکت نکرده بسمت زیبایی های جدیدتر و بهتر رو ندیده … حکایت ما انسان ها هست که در واقع چنین افرادی به همون نقطه امن خودشون قانع هستند و حتی مسیر رفت و آمد روزانه خودشون رو هم حاضر نیستن تغییری بدهند و تمام این حرکت نکردن ها بعلت ترس هایی هستش که دوست ندارند با سایه های خودشون مواجه بشن.و همچنان مثل همین ابوموسی ی خودمون زندگی رو یکنواخت طی میکنن
چقدر این فایل برای من انگیزه بیشتری ایجاد کرد چون من در مسیر تکامل بیشتر به این ایده رسیدم که بیشتر روی افکارم کار کنم در مبحث سلامتی و وزن ایده عال و یا مبحث پول و ثروت
و عزت نفس و غیره.. و اینکه با پیاده روی هایی که انجام میدم در مسیرهای مختلف حرکت کنم یعنی کلا همیشه مسیرم رو برای هر پیاده روی تغییر میدم و به جاهای مختلف حرکت میکنم و این برای من خیلی لذت بخش هستش و یا یک برنامه ریزی برای یادگیری زبان گذاشتم . من در سال ۲۰۱۲ یک سفر به هامبورگ داشتم چون خیلی از آلمان خوشم اومده بود وقتی برگشتم به ایران تصمیم گرفته بودم که زبان آلمانی رو یاد بگیرم چون فکر می کردم که روزی به آنجا مهاجرت می کنم پس باید زبانش رو یاد می گرفتم به همین دلیل بطور خود آموز با سی دی ها و کتاب خودآموز زبان آلمانی رو تقریبا یاد گرفته بودم ولی بعدها بعلت تضادهای مالی و وررشکستگی های مکرررر و چالش ها .. در اعماق تاریکی ها فرو رفته بودم و در همه ی زمینه های زندگی ام دچار چالش های زیادی شده بودم و از خواسته هام دور شدم و به فراموشی سپردم ولی بعد ها بلطف الهی در مسیر استاد عباسمنش عزیزم هدایت شدم و با ریسمان آموزه ها و فایل های گرانقدر هدیه ی استاد از اون تاریکی ها بیرون امدم و با کار کردن روی افکارم و کنترل ورودی هام و تمرکز به داشته هام و شکرگزاری های شبانه روزی به آرامش و آسایش و سلامتی خوبی رسیدم و از اون تضادهای پر چالش رهایی پیدا کردم خدارو شکر امروز هم با دیدن این قسمت یک انگیزه ی دیگری پیدا کردم که در سال جدید دوباره شروع کنم برای یادگیری مجدد و اینبار دوست دارم همزمان زبان انگلیسی رو هم بهش اضافه کنم و یک حرکتی در زمینه یادگیری انجام بدم .. هر چند این خواسته ی مهاجرت در من قوی شده و دوست دارم که به آمریکا مهاجرت کنم…. ( البته بعد از آشنایی ام با استاد و سایت )و تکاملم به این نقطه رسیدم که باید حتما حرکتی هر چند کوتاه برای رشد و پیشرفت داشته باشم ولو اینکه هیچ گونه آگاهی از روند مسیرم و مقصدم نداشته باشم و یا حتی نشانه ای در کار نباشد که آیا اصلا امکان پذیر هست یا نه … ولی من در تلاش هستم و درخواست مو به جهان هستی ارسال کردم و من از طرف خودم کارمو انجام میدم و بقیه ی کارها رو به خداوند سپردم .
همچنین یک دفتر جدید خریداری کردم و نکته های هر قسمت از فایل های بخش های سایت رو با سوال و جواب بازنویسی می کنم و یک دفتر بازنویسی از آموزهای عباسمنشی رو درست کردم تا نکته های درسی هر قسمت رو بطور مختصر بنویسم هر چند تمام مطالب آنقدر مهم بود که اصلا نشد که مختصر نویسی کنم و کلا کامل بازنویسی شد و الان رسیدم به مبحث چگونه در آمد خود را در یکسال سه برابر کنید در قسمت سفر نامه 🤣😄
ممنون استاد عزیزم که امروز هم من رو به سمت خواسته هایم هدایت کردید و از خداوند تشکر و قدردانی میکنم برای آگاهی روز افزونم برای اینکه استاد عزیزی داریم که در مسیر راهمون علایم های هشدار دهنده ای رو برامون ارسال میکنه خدایاااااا شکرت
واقعا امروز هم قدرت خداوند توسط استاد عزیزم من رو بسمت بهترینع بهترین ها هدایت کرد و از خانم شایسته جانم هم تشکر و قدردانی میکنم برای تمام مهربانی هایی که در این مسیر هم ما و هم سایت عزیزمون رو یاری میکنید دوستون دارم ممنون و سپاس 💐💐💐💐💐🙏🙏🙏🙏
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبای من
اول اینکه استاد چقدر خوش تیپ شدید و شلوارتون و کفشهاتون خیلی شیک هستن خیلی بهتون میاد بسیار خوش استیل شدین عاشقتونم من به خودم افتخار میکنم که شما استاد زندگی من هستید با تمام وجودم دوستون دارم…
مدتها کامنت نزاشتم و امروز خداوند فرصتی فراهم کرد که بنویسم که چگونه ابوموسی نبودم قبلا نوشتم ۶ ماه پیش با پسرم ۱۰ ساله مهاجرت کردم تنها آمدم در کشوری دیگر و با تمام مخالفتهای خانواده و امروز که دارم مینویسم قابل مقایسه با قبل نیستم احساس قدرتم در تنها بودن در ادامه دادن به مسیر به دل ترسها رفتن بهرقولرسما استاد اونقدر آماده باش که اگر فرشته مرگ اومد گفت بریم بگو بریم من آماده ام من هر آنچه را که باید تجربه میکردم کردم من خورم را تجربه کردم من درک کردم و فهمیدم در تنها بودن چقدر میتونم بزرگ بشم در صورتی همسرم ایران و ۱۵ سال با عشق در کنار هم زندگی کردیم و هیچ دوری از اون رو تجربه نکرده بودم هیچ زمانی نهایتا یک هفته مثلا ایشون میرفت تهران خرید برای فروشگاهمون
بنا بر یکسری اولویت ها تصمیم گرفتم مدتی رو تنها مهاجرت کنم با پسر ۱۰ ساله ام تا ایشون بیاد هیچ سفره ی آماده ای هم برام پهن نبود که بگن بله دقیقا فلان تاریخ همسرتون میتونن تشریف میارن پیش شما هیچ چیز مشخص نبود و نیست خیر هیچ خبری نبود که ایشون کی میان ولی من یاد گرفته بودم اگر خواسته ای رو دارم باید بهایش رو پرداخت کنم بها این خواسته من تنهای بود و رفتن به دل ناشناخته ها و الان ۶ ماه پرداخت کردم وتنهام
من در ۶ ماه گذشته صدای خدای درونم رو خیلی بیشتر از قبل شنیدم استاد جان شما که ۴۵ روزی که تمپا تنها بودید میدونید درک میکنید که چقدر دلتنگ عزیزدلتون شدید که اگر نمیومد شما میرفتید ..❤❤
و من همانقدر دلتنگ همسرم هستم ولی ایمان دارم به زودی میاد و خیلی خوشحالم خیلی راضیم از قدمی که برداشتم و نمیدونید خداوند در هر لحظه داره منو هدایت میکند به سمت خواسته هام
دلم میخواست کار کنم و ورودی مالی بیشتری داشته باشم شما در فایل مولد ثروت باشید تاکید کردید و حتی در فایلهای دیگه برید دنبال کاری که عاشق هستید برید دنبال عشقتون ..
من عاشق موسیقی ام باورتون نمیشه در این شهر به این بزرگی هدایت شدم به آموزشگاهی که ۳۵ دقیقه ای منه و من براشون اجرا کردم و دیروز با من تماس گرفتند که برای تدریس لطفا تشریف بیارید با هم صحبت کنیم…
والان من میدونم با تمام پوست و استخوانم درک میکنم که اگر من از محیط امن برم بیرون قرار نیست بمیرم یا شکست بخورم …نه…اینجوری نیست
اگر قرار باشه بمیری مثل برادرم خدا رحمتش کند روی تخت صبح زود از خواب بیدار نمیشی خیلی راحت میری و اکر قرار باشه تو زنده باشی کامیون از لب تو رد میشه و تو قرار زنده باشی…زنده میمونی دست ما نیست…
جهان میگه تو آمده ای و این طبق خواسته ی خودت بوده که خودت رو تجربه کنی تمام
من چه زمانی میتونم خودم رو تجربه کنم؟ زمانی که از قبل نقشه نسازم و برم به دل ناشناخته ها و خودم رو ارزیابی کنم تا چقدر تونستم به ترسهام غلبه کنم یکی از دلایلی که ابوموسی فقط ۱۰۰ مترو میچرخه توی جنگل چون میترسه از مرگ و یا خیلی منطقی فکر میکنه آدم شجاع منطق حالیش نیست با دلش حرکت میکند..
من قبل که ایران بودم مثلا کیش میخواستم باورتون نمیشه دها هتل زنگ میزدم امکانات میپرسبدم میسنجیدم رزرو و پرداخت میکردم از ترس اینکه جا نباشه بریم اونجا گرم شرجی حیرون بازی بگردیم دنبال هتل بخاطر همین از قبل برنامه ریزی و کلی رزرو
بعد میرفتیم میدیم خدایا اصلا اونجوری که پشت تلفن توضیح دادند نیست حالمون گرفته میشد …
بعد از شناخت قانون و وارد شدن به سایت و داستان هدایت ۱ و ۲ بر روی سایت هرگز و هرگز هیچ زمانی هیچی رزرو نکردم و گفتم میرم خدا خودش از قبل آماده میکند..
برام حتی بلیط سفرم برای مهاجرت من ۴ روز قبل از حرکت خریدم با بهترین پرواز دبی یهو دفتر هواپیمایی زنگ زد گفت خانم کنسلی داشتیم میخوای گفتم بله…اوکی کرد پرداخت کردیم pdf ها رو فرستاد به سادهترین حالت ممکن سادهترین یه مطلب تو پرانتز اینجا اضافه کنم که استاد میگید (اگر چیزی داره سخت پیش میره یه چیز اون وسط اشتباه) تلاش و تقلا کردن برای کاری برای من هشدار
از وقتی که با قانون زندگی کردم در لحظه دارم زندگی میکنم از ثانیه هام لذت میبرم و میگم آیا من یک ساعت دیگه زنده ام؟
فهمیدم هیچ چیز ارزش غصه خوردن نگران بودن رو نداره هیچ چیز هر مسئله ای اگر قرار باشه پیش بیاد اول اینکه در جهت خواسته ی من دوما اینکه راه حلش در دل خودش ….
خیلی خوشحالم خیلی راضیم از اینکه این قانون قانون ثابت جهان هستی و من میتونم همیشه از اون استفاده کنم…
میترسیدم فرزندم تنها بره و سپردم به خداوند گفتم خدایا تو میلیونها جنین رو در دل مادران داره هدایت میکنی که به دنیا بیان محافظت از فرزند من برای تو کاری نداره مال تو و الن یک ماه ونیم که خودش تنها نیره ومیاد و اینقدر عزت نفسش بالا رفته که میگه مامان دوست دارم زود کار کنم زود پول دربیارم بی باکس بخرم برای بازیهای ps4 ش خودش میدونه چی میگه…
خلاصه خدایا شکرت برای تک تک قدمهای که تا این لحظه به امید تو برداشتم خدایا هزاران بار شکرت راضیم خیلی راضیم اگر بعضی راها هم اشتباه رفتم و صدای تو نشنیدم تجربه خوبی بود و درس گرفتم خدایا شکرت هزاران بار شکرت
استاد جانم خوشتیپ ما مریم جانم با تمام وجودم دوستون دارم و به خداوند میسپارمتون و برید خزید که منم عاشق خریدم و حسابی خوش بگذره👌👌👌🥰🥰🥰💕💕💕🙏🙏🙏
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز.
من واقعا موضوع حرکت کردن رو دوست دارم راجع بهش ساعت ها حرف بزنم. من واقعا خودم همیشه سعی کردم که آدمی باشم که اکسپلور یا اکتشاف کنم و اطرافیانم منو به کنجکاو و شجاع بودنم میشناسند در حالی که من خیلی از این ویژگی ها رو به لطف استاد دارم.
این که همیشه سوال های خوب بپرسم رو از استاد یاد گرفتم که سوال خوب = جواب و راه حل های خوب
من دوست دارم و خواسته ام اینه که زندگیم عمیق باشه یعنی بخور و نمیر نباشه بلکه هدف و انگیزه داشته باشم. وقتی انگیزه نباشه مهم نیست چقدر سالته یا چقدر ثروت داری تو حال و حوصله ی هیچ کاری نداری. دوست نداری حتی تا سر کوچه بری
الان میخوام بگم که چطور این تئوری هایی که از استاد یاد گرفتم رو در عمل پیاده سازی کردم. اول از همه با عزت نفس شروع میکنم که پاشنه ی آشیل ۹۹ درصد ادمای رو کره ی زمینه. من بلد نبودم درخواست کنم من میترسیدم سوال بپرسم من اگه تو مدرسه یا دانشگاه سوال داشتم روم نمیشد دستمو بگیرم بالا بگم من اینجا رو نفهمیدم بلکه صبر میکردم کلاس تموم شه که بچه ها از کلاس برن بیرون میرفتم شخصا از استاد میپرسیدم. حرف و نظر بقیه برام مهم بود ماسک زده بودم که در نظر بقیه آدم باهوشی باشم که همه چی رو بلده. اما بعد از دوره ی عزت نفس ترم های آخر با قدرت سوالمو میپرسیدم٬ جایی به حقم نمیرسیدم میرفتم راحت و بدون تعارف حقم رو میگرفتم.
با دوره ی روانشناسی ثروت من خیلی شجاع شدم و از شغلی که فقط به خاطر پول رفته بودم توش (که به خاطر باورهای نامناسب به اون حقوقی هم که میخواستم نرسیدم) استعفا دادم و رفتم دنبال علاقه ام و توش مهارت کسب کردم. مهاجرت کردم به ایتالیا برای مقطع ارشد تو رشته ی مدیریت مهندسی و تونستم سر کلاس ها راحت به زبان انگلیسی که سختم بود دستم رو بگیرم بالا سوال بپرسم یا از بقیه درخواست کنم که شهر رو به من نشون بدن. الان هم دارم جواب اون سرمایه گذاری روی مهارت هام رو میگیرم و الان دارم بین ۲تا شغل تو زمینه ای که عاشقشم (برنامه نویسی) یکی تو ایتالیا و یکی تو آمریکا تصمیم میگیرم. من حتی حاضر بودم برم جایی که بهم حقوق هم ندن اما مهارت هام رو بهتر کنم. الان هم برام سخته خارج از comfort zone یا محدوده ی راحتیه منه اما میدونم که اگه پیش برم شخصیتم بزرگتر میشه و رشد میکنم.
یه کار دیگه که میبینم اکثر کسایی که از کشورهای دیگه اومدن اینجا انجام نمیدن چون حوصله ندارن یا سختشونه یادگیری زبان کشوریه که بهش مهاجرت کردن (کشورهای غیر انگلیسی زبان) و من دارم با عشق این زبان رو یاد میگیرم و وقتی ایتالیایی حرف میزنم خود ایتالیایی ها تعجب میکنند که چطور تو این مدت کم تونستم اینقدر خوب یاد بگیرم و این به من انگیزه میده که ادامه بدم و هر روز یه قدم جلوتر برم (با رعایت قانون تکامل).
باز هم اگه یادم اومد که چه کاری میتونم انجام بدیم که هم رشد کنیم و به زندگیمون عمق ببخشیم میام اینجا مینویسم.
با آرزوی موفقیت برای همگی.
به نام یکتای هدایتگرم به سمت زیباییها و خوبیها
سلام به استاد عباسمنش ، مرد بزرگ
سلام به مریم شایسته نازنین، الگوی تمام عیار من
و سلام به روی ماه همه دوستان هم مسیرم
اول از همه خداوندم رو شاکرم که امروز رو بهم هدیه داد
خداوند رو شاکرم که امروز هم لایقم که تجربه کنم و بذت ببرم از دنیایی که هر صبح، دست نهورده و آکبند شروع میشه و من میسازمش با قدرت بی نهایتی که خالقم به من داده
و خداوند رو عاشقانه سپاسگذارم که استادی چون سید حسین بزرگوار دارم و شاگردی ایشون رو میکنم و حال دلم عالیه و این نشون میده که شاگرد بدی برای ایشون نیستم و هر روز آگاهانه سعی میکنم همه کارهام ، افکارم و باورهامو بینجم با قوانین و مطبقشون عمل کنم
الهی هزاران بار شکر بابت پردایس این بهشت زمینی که هر بار در این سریال میبینم و بابتش سپاسگذارم
خدایا اون درختان سر سبز پشت سر استاد، نمایی کوچک از قدرت و بزرگی تو هستند و من به اندازه تک تک برگ های سلز و شاداب اون درختان، سپاسگذار و شکرگذار توام
خدایا شکرت بابت اون نعمت ارزشمند دریاچه پر آب و شاداب که زندگی بخشه و چقدر قلب و ذهن آدم رو صفا میده
و اون آسمان زیبا با ابرهای سفید که پاکی و تمیزیش ، دل آدم رو به وجد میاره
خداوندم من بابت کوچکترین نعمت و فراوانی دنیات سپاسگذارم
الان در این لحظه، توی پارکینگ دانشگاه توی ماشینم نشستم و با آرامش فایل رو گوش دادم و حالا دارم مینویسم
شیشه ماشین پاییه و پرنده ها دارن بی اندازه زیبا برام نغمه سرایی میکنن
الهی عاشقانه بابت کوچکترین زیبایی شکرت میکنم
استاد عزیزم هر بار که شما رو با اندام جدید میبینم، بارها و بارها تحسینتون میکنم
اصلا اینقدر این اندام جدید برای من درس داره و نسون دهنده تعهد و عمل هست که ذهنم اصلا هیچ مقاومتی نمیتونه بکنه
من تحسینتون میکنم که خودتون اولین فردی هستید که به باورهایی که بهشون ایمان دارید و با تحقیق و منطق بهشون رسیدید، عمل میکنید و نتایجتون داد میزنه که حرف شما با عملتون یکیه
امروز یکی از دانشجوهام اومده بود و کار اداری داشت و با من صحبت میکرد و بهم گفت استاد، خیلیا شما رو سخت گیر میدونن اما من چون شما همیشه مطابق قانون عمل میکنید و همه رو به یه چشم میبینید، تحسینتون میکنم، یعنی دقیق چند بار گفت من شما رو تحسین میکنم
و اون موقع، من خیلی ازش تشکر کردم و توی ذهنم گفتم ببین، الان این آقا اومد برای حل مشکلش، اما ذهنش معطوف نکاتی شده که از نظرش مثبته و داره خیلی عالی تحسین میکنه و همینه که ما همیشه پاسخی در راستای باورها و فرکانس های خودمون دریافت میکنیم
من بقیه رو تحسین میکنم و بقیه من رو ، و این جریان مثبت، این حال خوب دادن به دیگران به جریان میفته و فضا پر میشه از حال عالی
استاد بزرگوارم مول همیشه به اصل پرداختید
اینکه: یکجا نشین نباشیم
دنبال این نباشیم که یه جا بشینیم و حرکت نکنیم و گاهی انتظارات بیجا هم داشته باشیم
اینکه اگر ایمان داریم، عمل کنیم، عمل
یه کم، به اندازه یه قدم بریم جلو و از محدوده امنمون خارج بشیم
چقدر این جمله ها درس دارن
خدا رو سپاسگذارم که من این روزها در راستای تکاملم در شغلم، یه قدم عالی و جدید برداشتم، با اینکه تجربه ندارم و نمیدونم مسیر دقیق چیه و از کجاست، اما شروع کردم و با ایمان به خداوندم و هدایتهاش و دستان بی نهایتی که داره و من دارم توی زندگیم میبینمشون، دارم میرم جلو و رشد میکنم و تجربه های جدید بدست میارم و از این بابت خیلی خودمو تحسین میکنم و افتخار میکنم که دارم به حد توانم، اقدام عملی انجام میدم
دارم به اندازه ایمانم، عمل میکنم
شاید نتایج خیلی بزرگ از همون اول نیان اما میدونید، وقتی حرکت جدید میکنیم و میریم جلو، کلا انسان از درون بزرگ میشه
همون اعتماد به نفسه که یه اصل بی نهایت ارزشمند و اساسیه رشد میکنه و تو میدونی که زیر چرخ جهان له نشدی چون داری پا به پاش عمل میکنی و ثابت نیستی، دچار سکون و روزمرگی نشدی
پا گذاشتی روی ترس هات و به مرور میبینی که چقدر اون ترس هایی که توی ذهنت ساخته بودی، واهی هستن و اصلا وجود نداشتن
اینکه شما میگید یه عده ای حاضر نیستند هیچ تغییری کنند و همیشه میخوام توی محیط امن همیشگی بمونن، من سعی میکنم هر موقع میخوام با ماشین برم جایی، از مسیرای جدید برم حتی مسیر دانشگاه رو هم سعی میکنم هر بار حتی شده اندازه چند تا خیابون، تغییر مییر بدم تا متفاوت عمل کرده باشم
اصلا اقدامات جدید هر چقدر کوچک هم باشن، یه رشد و تغییری توی وجودمون ایجاد میکنه
دوست عزیزم برای خودم و شما مینویسم که اگر داریم این فایلا رو میشنویم، با قلبمون بشنویم، بهمون بر بخوره و نخوایم فقط شنونده صرف باشیم
همیشه گفتن از تو حرکت از خدا برکت و بدونیم،
اگه با ایمان به خداوند که همیشه همراهمونه، با امید، با انگیزه و با باور به شدن، هر حرکتی و اقدامی رو در راستای خواسته ها و اهدافمون انجام بدیم، تغییرات شروع میشن، نتایج جدید میان و ما با سربلندی، به خودمون میبالیم که داریم از زندگیمون لذت میبریم
واینو بدونیم، تا حرکت نکنیم، تضاد ها و مسائل پیش نمیان تا خواسته ما رو واضح تر کنن، پس اگه تضادی نداری، خیلی شاد نباش
خدا جونم شکرت
استادانم سپاسگذارم و تحسینتون میکنم که همیشه آگاهانه میاید و اصل رو مرور میکنیم تا ملکه ذهن و قلبمون و رفتارمون بشه
شاگرد شما: زهرا حسینی
تا بعد … 💓💓💐💐💐🎀🎀🎀🎉🎉🎉👌👌
سلام استاد عزیزم چقدر خوش هیکل شدید🤩
سلام مریم عزیزم مطمئنن شما هم کلی خوش هیکل تر شدید چون شما از قبل هم عالی بودید💜
سلام به همه خانواده عباسمنشی عزیزم🤗
استاد جان خدا رو شکر که در این مسیر هستم و دارم هر روز در مسیر پیشرفت حرکت میکنم🙏
چقدر اسم پر مسمایی برای این خروس انتخاب کردین و چقدر زیبا توضیح دادین🥰😍😄
استاد جان من خیلی تلاس میکنم ابوموسییی زندگی نکنم تا الان هم موفق بودم ، یکبار در سن ۲۴ سالگی مهاجرت کردم و چند بار هم محل کارم رو تغییر دادم و رو به رشد بودم و تقریبا چند وقتی هست که دوست دارم مولد باشم و تولید کننده باشم که دارم قدم به قدم جلو میرم💪
البته سعی میکنم حتی کاری با همسرم نداشته باشم که میخواد چطوری زندگی کنه چون ایشون خیلی محتاط رفتار میکنن و نمیخوان تجربه کنن
یکی از پاشنه آشیل های من که توی دوره ۱۲قدم شناختمش اینه که من خیلی میخوام برای مسافرتم برنامه ریزی داشته باشم هتل ۵ ستاره و رستوران عالی و….. تصمیم دارم یک چادر بخرم و برم مسافرت و بتونم اینطوری هم تجربه سفر رو داشته باشم
به خاطر همین پاشنه آشیلم که خیلی هزینه بر هم میشه توی مسافرت هام مجبورم کمتر سفر کنم ولی میخوام باهاش روبرو بشم تا بیشتر لذت ببرم از سفرهایی که میتونم برم و نرفتم ، به لطف خدا💃🚵♂️🧘♀️🤸♀️🤹♀️🏇
استاد ممنونم ازت بابت این همه آگاهی که به صورت رایگان( البته که اینقدر ارزشمند هستند که میشد رایگان هم نباشه) در اختیار ما میگذارید
سپاسگزار خداوندم که من در مسیری هستم که این آگاهیها هستند و من هم میتونم بشنوم و درک کنم
فقط خودم باید اراده کنم و عمل کنم👌👍
شاد باشید🤗
وااااااای استاد جان نتونسم جلو خودمو بگیرم که کامنت نزارم
قربونت برم چقققدددددررررررررر خوش هیکل شدی خداوکیلی فکم هر بار که میبینمت میچسبه زمین اصن به قول خانم شایسته دیوانه شدم
سلام بچه ها سلام استاد سلام خانم شایسته عزیز
من کلا اهل کانت گذاشتن نیستم ولی گفتم کامنت بزارم و این عشقم به استاد رو بروز بدم استاد عاشششققتممممم خوش هیکل من، بابا هوشکله😂
استاد از اونجایی که شما روی عملکرد حساسین و مخصوصا توی توحید عملی ۷ خییلییییییی کوبنده و با تندی گفتنین که هر وقت خواستین با عباسمنش صحبت کنین از نتیجتون بگید نه کاری که میخواین بکنین منم میخوام الان از عملی کردم به این حرف این فایلتون براتون بگم البته این عملم شاید خیلی کوچیک باشه ولی همین که بار اول این فایل رو دیدم گفتم قبل از اینکه دوباره فایل رو ببینم باید اون کار رو عملی کنم و بعد دوباره ببینمش
قضیه هم اینه که من باید تماس میگرفتم دانشگاه و درمورد موضوعی که برای من و خیلی از بچه ها بوجود اومده بود سوال میکردم… ولی هی حساب میکردم رو بچه های دیگه که حالا اونا زنگ میزنن و میپرسن و به منم میگن و از طرف دیگه به قول خودتون مقاومت داشتم با حتی صحبت کردن با یه آدمی که نمیشناختمش ولی زدم زنگو با اینکه جواب ندادن ولی برای من مهم اون عمله بود اون پاگذاشتن روی ترسم بود گفتم شاید این خیلی کوچیک باشه ولی آروم آروم این پاگذاشتن روی ترسم به قسمتای دیگه سرایت میکنه ایشالا
استاد درمورد تجربه های جدید، من فک میکنم حداقل درمورد مهاجرت بهتر شدم ینی توی ذهنم اینه که همه ایران سرای منه راسیتش جاتون خالی اواخر شهریور یه سفر یه روزه داشتیم به بندر عباس استاااد باورت نمیشه با اینکه فصل گرم بود ولی من عاشق اون رطوبت هوا بودم و اینکه احساس غریبی خیییلییی کمی میکردم نسبت به اون شهر و مردمش با اینکه بعد از ۷ ۸ سال رفته بودم بندر خواستم اینم بگم که خیلی بهتر شدم و امیدوارم که بهتر و بهتر بشم راسی خواستم بگم چققددددررررر خوشحال میشم که رامتین و همسرشون رو کنارتون میبینم و واقعا ایشالا ههمون یه روزی بیایم توی قاب تصویر خانم شایسته و فیلممون بیاد روی سایت….
راستی استاد درمورد اون مستند، من اون مستند رو سه چار روز پیش با زیرنویس چسبیده دیدم و واقعا برام درس داشت و توی آخر اون مستند نمیدونم استاد توجه کردی یا نه ولی اون بنده خدا که فک کنم نپالی بود گفت رکورد های بعدی قطعا بهتر از اینه
گفتم ببین چجوری داره به زبون بی زبونی میگه من میخوام بیشتر میشرفت کنم و استاد هنوز واسه خودش هدف داره هنوز سیر نشده با اینکه اولین نفریه که این رکورد رو زده… یادم میاد شما گفتین اونایی که رفته بودن فضا و نمیدونم کره ماه، وقتی برگشتن افسرده شدن چون دیگه فک میکردن بزرگترین هدف رو رسیدن بهش و دیگه تمومه…
یا مثلا یه مستند دیگه میدیدم به نامwelcom to earth که که ویل اسمیت به همراه کاوشگران میشه و جاهای بکر رو کشف میکنن… که اونجا اون بنده خدا کاوشگر گفت که یه نفر میخواسته منو با اسلحه بکشه و وقتی ماشه رو میکشه عقب و شلیک میکنه دوبار تفنگ گیر میکنه و تیر شلیک نمیشه گفت اون زمان بود که گفتم میخوام زندگی رو خیلی عمیق تر تجربببهههههه کنم یا مثلا استاد وااااای دارم دیوونه میشم، توی همین مستند ویل اسمیت میگه مادربزگم بهم گفت همیشه خدا قشنگ ترین چیزای زندکی رو میزاره اون طرف مانع ترس… من این جمله شنیدم اصن دیونه شدم گفتم راس میگه واقعا وقتی تو محسسننن روی ترست پا میزاری و اونو رد میکنه خدا میدونه چه تجربه های قشنگی از زندگی بدس میاری چقدر زندگیت لذت بخش تر میشه یا مثلا توی سریال زندگی دربهشت قسمت ۱۰۰ و ۱۰۱ که درمورد جسور بودن صحبت میکنید که برای من اون ذوق و شوقه که آقا بریم ببینیم مثلا آمستردام چجوریه بریم ببینیم هلند چجوریه، خیلی بیشتر از ترس من از وقوع یه اتفاق غیر منتظرس و اینکه اگر اتفاقیم حالا افتاد اون توی مسیر رشد و کنجکاوی و پیشرفت منه… استاد خواستم یه حال و احوالی کنم باهات ببین چققدددرررر جمله و کلمه اومد که بگم خداروشکر
استاد عاشقتم و سپاسگزارتم که اااتقققدددررر داری به ما چیز یاد میدی❤
به نام خداوند مهربان
سلام استاد جانم ،خدایا خودت هدایتم کن وکلمات رو بر زبانم جاری کن ،داشتم شکرگزاری مو مینوشتم یه سوال برام پیش اومد وقلبم گفت برو فایل نشانه رو بزن ،ولی همین که اومدم تو سایت فایل جدید رو که دیدم یه حس عجیبی تو دلم اومد با اینکه زمان نت بی نهایتم داشت تموم میشد ومن وقت کمی داشتم که فایل نشانه رو بزنم یه چیزی درونم گفت تو این فایل رو دانلود کن جوابت تو این فایله ،باورم نمیشه ،چرا باورم میشه دیشب معجزه ای از حرف زدن خدا با خودم رو تو دفتر معجزاتم نوشتم که به تازگی پیداش کردم (این دفترو همون اوائل درست کرده بودم ولی یه گوشه مونده بود وفقط چند تا معجزه رو نوشته بودم )،وامروز موقع شکرگزاری نوشتم که میخوام یه معجزه دیگه رو امشب تو دفترم بنویسم وهنوز جوهر نوشته م خشک نشده معجزه اتفاق افتاد ،فایلی رو سایت اومد که برای من بود ،استاد اصلا همینکه گفتی ابوموسی ترسو هست وریسک نمیکنه اشکم دراومد ،فهمیدم صدای قلبم درست بوده فهمیدم اونی که بهم گفت جوابت تو این فایله حقیقت بود ،فهمیدم باید به ندای قلبم گوش کنم ،بیشتر بهش اعتماد کنم ،بچه ها وقتی روی خودتون کار کنید به شما گفته میشه ،بهش اعتماد کنید به ندای قلبتون گوش کنید ، خدای من تموم مدت اشکام میریخت هم ازینکه اینقدر مستقیم خدا یا هرچی اسمشو میذارین باهام صحبت کرده هم از حرفهای استاد که همون حرفهای خدا به من هست ،مثل اینکه یه نفر بهت بگه برو فلان نامه رو بخون حرفامو اونجا بهت زدم یا فلان پیام تصویری رو باز کن اونجا بهت گفتم چیه جوابت ،اصلا احساس شادی وشعف عجیبی در وجودم هست ،مطمئنم این اتفاق قبلا هم برام افتاده ولی اینکه من بهش توجه کردم وخواستم وشد یه حرف دیگه است این برام یه اثبات بود اثبات اینکه من به هرچی توجه کنم ازون بیشتر در زندگیم اتفاق میفته خدای من این اثبات قوانین تو بود ،خدایابا یه تیر این همه نشونه میزنی ،من هنوز در مورد مضمون فایل صحبت نکردم ،خود اومدن این فایل برای من پر از حرف بود پراز اثبات قانون بود ،خدای من چه روز شگفت انگیزی ،من یه قدم برداشتم وتو این همه جایزه بهم دادی این همه توجه ،خدای من اینقدر درونم همهمه است که فقط خودت بگی ومن بنویسم ،استاد دیوانه مون کردی ،استاد چی گفتی ،من سی وهفت سالمه ولی چند سال چند سال ازین سی وهفت سال رو زندگی کرده باشم خوبه ،اینقدر حرف تو دلم هست که نمیدونم از کجا بگم ،من خود خود ابوموسی هستم ،شاید اگر اینقدر قشنگ روی فایل نمی نوشتی که ابوموسی نباشید اینقدر تکون نمیخوردم بازم میگفتم که خوب یکی اینجوری راحتتره ،ولی نوشتی استاد اصلا همین نوشته منو دیوانه کرد ،استاد من مثال اون فیل هستم که پاشو تو بچگی بستن ووقتی هم بزرگ شد تو ذهنش اون طناب بود ،استاد من ترس تمام عمرم از همون نوجونی این بود که موقع مرگم حسرت بخورم ،استاد من تمام زندگیم حسرت خوردم ،استاد من میفهمم چی میگید ، من زندگی نکردم ،وحالا شروع کردم به استارت ،ودرست در همین لحظه سخت شروع داشتم شل میشدم دوباره همه اون ترسها ونگرانی ها داشت این نیمچه شعله رو خاموش میکرد دوباره داشتم اون طنابو که یکم شل شده بود میبستم ولی استاد این فایل این حرفها نذاشت ،خدای من ،من فقط ناامید نشدم و رها نکردم وتو این همه لطف کردی نذاشتی گمراه بشم ،تو نذاشتی بعد از هدایت گمراه بشم ،استاد میخوام این حرفتونو بنویسم بزنم رو دیوار ،((یک ساعت زندگی با کیفیت با ارزش تر از صدسال عمر بی کیفیته)) ،این حرف شما مثل چراغ روشنی شد که راهمو نشونم داد مثل مقصدی شد که دیدمش ،مثل ابی شد که به تشنه ای در کویر جان داد ،استاد من میخوام اون طناب رو باز کنم همیشه در تمام زندگیم میخواستم لذت ببرم ولی به خاطر اون طناب نشد ، نه اینکه لذت نبردم ولی همه لذتهام فقط در محدوده همون طناب وهمون محیط امن بود در حد همون ۱۵۰ متر ابوموسی ،استاد اتیش زدی به جونم ،احساس مولانا رو دارم که شمس رو دیده ،استاد همین که این نوشدارو در بهترین زمان به جانم رسید خودش معجزه است دیگه چه برسه به اینکه چطور میخواد شفام بده ،فقط یه بار فایلو گوش کردم ولی اینا رو داغ داغ نوشتم ومیخوام بفرستم . دلم میخواد این نوشته رو زودتر تموم کنم برم یه گوشه ساکت با تمرکز بشینم دوباره گوش کنم وبنویسم وشکر گزاری کنم ،یه عالمه حرف دارم خدایا خودت کمکم کن ،ممنونم استاد ، یه دنیاااا ممنونم ،خدا حفظت کنه استاد .
سلام درود خدمت تمامی دوستان وبخصوص استاد عزیز و خانوم شایسته اونقدر استاد خوش اندام شده بودن ک من نتونستم کل فایل رو ببینم وبعد نظر رو ارسال کنم.واقعا اینجا جای اون ضرب المثال معروف ب عمل کار براید هست.یعنی استاد مثل همیشه وقتی ی کاری رو عملی کردن بعد میان در رابطه باهاش صحبت میکنن.امیدوارم ک همیشه سازتون کوک و حالتون خوب باشه