به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 69
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-31 08:31:162024-06-09 14:57:06به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام
خدمت استاد عزیز
امروز صبح که قسمت نشانه های امروز من رو زدم این فایل زیبا بود خواستم در این مورد مطلبی رو که دیدم رو به به خودم یاد آوری کنم
شما در فایلی در این مورد که هروز با پسرتون صبح در مورد اهداف یا ویژن تون تصویر سازی میکردید
و برادر من هم سال 88عکس خونه ها ی زیبا خودرو و آشپز خونه و خیلی تعداد ش زیاد بود به دیوار اتاقم خوابش حتی به سقف هم زده بود که میخواد بخوابه ببینه
من توی دلم میگفتم عقل نداره ولی الان مدت چند سال هست که درآمدش ماهی 200تومن هست و همه اونها رو داره بله هر چقدر توجه مون رو به زیبایی ها جلب کنیم تکرار کنیم همون ها توی زندگیمون نمایان میشه
چقدر این قانون جهان عادلانه هست توجه مون رو هرچیزی داشته باشیم تبدیل میشه اون چیزی که درخواست دادیم خدایا شکرت
از خدا ثروتو سلامتی مکان مناسب و زمان مناسب بی اندازه میخوام وعده خداونده به من
سلام به همه دوستان من محمدرضا از دزفول هستم، تا قبل از اینکه روی خودم کار کنم یکی از باورهای مخرب من این بود، که هر چه آدم تو این جهان سختی بکشه، بیمار باشه، زجر بکشه اون دنیا راحت میشه نمیدونستم که دارم چیکار میکنم والان که 38 سالمه هیچی ندارم، و شروع کردم که به خودم باور بدم که میشود بدون سرمایه ثروتمند شد و فرصت و ثروت ها بینهایت هست، دوست دارم این سند ثبت بشه و زمانی که خودم به این نگا میکنم به خودم بگم دمت گرم ساختیش، الان خیلی ها را از زندگیم حذف کردم بخاطر اینکه ورودی بد بهم میدادن
به جای اینکه من بخوام نتایجی که دیگران گرفتن – موفقیتی بدست آوردن رو — به شانس و دزدی ربط بدم باید تحسینشون کنم و باور کنم که اگر اون تونسته خب منم میتونم..
نباید موفقیت رو ربط بدم به سایت – به تغییر اسم شخص – جادوگری و…
باید بگم صد درصد از راه درست بدست آورده – منم میتونم در مدت زمان کوتاه تری بدست بیارم
اینکه به افراد فحش بدیم – بگیم خالی میبنده – ما خودمون اینکاره ایم …
بگیم چقدر خوب اون تونسته پس منم میتونم
باید حواسم باشه که باور هایی که بهم حس بد رو میده رو به عنوان ی دروغ و باور بازدارنده بدانم و نگزارم رو من اثر کنه.
همواره باید با تکرار باورهای درست بتونم جلوی ورود افکار نامناسب رو بگیرم.
چقدر عالی این قسمت باور – اینکه کشتی رو میدین داره میاد ولی باورش نمیکردنند – به همین دلیل نمی دیدنش
حالا از اون طرف بعضی ها باور کردن به جن و بخت و.. و تو زندگیشون حس میکنن.
در مورد باورها تونی رابینز مثال های جالبی میزنه تو کتاباش:
اینکه ی نفر تو قطار گم میشه و میره تو یخچال قطار – و بعد ی روز میمیره و میرن بررسی میکنن که این فرد از سرما مرده – و تحقیق که میکنن میبینن که اصلا یخچال قطار روشن نبوده – یعنی باور شما میتونه شما رو بکشه حتی..
اینکه آزمایش دو نفر با هم جابجا میشه – یکییش آنفولانزا داشته و یکیش سرطان
اونی که ی انفولانزا داشته بهش میگن تو سرطان داری – و بعد ی روز اون طرف میمیره در حالی که اصلا سرطان نداشته ی انفولانزا معمولی داشته
و…
آره – باور خیلی خیلی مهم هست – ما باید حواسمون به باورهامون باشه وگرنه زندگی مون جهنم میشه
نباید هر باوری رو چشم و گوش بسته باور کنیم وگرنه از مسیر و سراط مستقیم دور میشیم
هر باوری که احساست رو بد میکنه بگزار کنار...
باور کنیم که اگر ی فرد ، ی موفقیت رو بدست آورده – پس ما هم میتونیم آن موفقیت رو بدست بیاریم.
باید ی الگو داشته باشید که به چیزهایی که شما دوست دارید رسیده باشه – و مدام به خودتون بگید اگر اون تونسته پس منم میتونم.
قبل از اینکه به هدفتون برسید ی هدف جدید برا خودتون انتخاب کنید.
اره واقعا من یک سال نیم پیش تو ی دوره جذب بودم و ی هدف گذاشتم و بهش رسیدم ولی بعد از مدتی دیگه حرکتم کند شد و….
چون که چندین هدف متوالی برا خودم تایین نکرده بودم.
بیایم باور کنیم که اگر کسی به هدفی که من میخوام برسم نرسیده من میتونم به اون برسم – و اگر ی فردی به اون موفقیتی که من میخوام رسیده باشه صد درصد منم میتونم بهش برسم..
اگر ی فرد موفقی رو میبینی و میگی این پارتی داشته موفق شده – اصلا نمیشه – از راه نادرست بهش رسیده – داری خودت رو از موفقیت و ثروت دور میکنی – اونکه هیچیش نمیشه…
انشالله که همگی باور ها رو جدی بگیریم و به صورت تمرکز لیزری روشون کار کنیم…
به نام خدای مهربان
روز بیست و چهار از سفرنامه فصل اول.
دارم فکمی کنم به کل زندگیم که کجاها بدون سختی و راحت ترین شکل ممکن به خواسته هام رسیدم.
می نویسم اینجا تا برای همیشه بتونم بخونم و به ذهنم بگم دیدی شد پس هر خواسته ای که بخوای میشه
من فرزند آخر یک خانواده پرجمعیت بودم ،درس خون و البته خیلی آروم بودم.
خونه ما در منطقه پایین شهرمون بود و من در دوران راهنمایی و دبیرستان همیشه به همه دوستام می گفتن ما خودمون رو می بریم شهر (یعنی بالاشهر) و هیچ وقت فکنمی کردم که نمیشه و اگر تو کلاس مون کسی از مدرسه می رفت و دلیلش همین خواسته من بود ذوق می کردم و می گفتم دیدی شد
و بعد از چند سال ما به خونه مون رو جا به جا کردیم
در دوران مدرسه من والیبالم خیلی خوب نبود و موقع امتحان پایان ترم معلم ورزش قرار بودازمون امتحان والیبال بگیره ومنم دوست داشتم نمره خوبی بگیرم و البته تو کلاس مون یه نفر بود که والیبال خیلی خوبی داشت ،یک هفته تلاش کردم و با دیوار تمرین می کردم با ذوق و اصلا خسته نمی شدم و روز امتحان بهترین نمره روگرفتم و حتی بهتر از دوست دیگرم
همیشه عاشق این بودم که برم دانشگاه ولی به دلایل زیادی تا 2سال بعد دبیرستان من دانشگاه نرفتم حتی کنکور هم ندادم ،وجالب این هست که در اولین کنکور بعد از 2سال وقفه قبول شدم و رفتم دانشگاه .درمدت این 2سال هیچوقت فکر نمی کردم که نمیشه و همیشه منتظر بودم که روزی بشه و من برم دانشگاه
کنکور کاردانی به کارشناسی رو دوست داشتم اینقدر رتبه ام خوب بشه که هر رشته وخر دانشگاهی که بخوام برم ومحدوددر انتخاب نباشم ،واون موقع پول نداشتم برم کلاس کنکور یکی از دوستانم کلاس کنکور می رفت و من هم کتاب هاسو نوشتم رفتم خریدم و شروع کردم به خوندن و باز هم مطمئن بودم که میشه و شد من رتبه زیر 1000 گرفتم و دوستم که سال 89 نزدیک 5میلیون برای کلاس کنکورخرح کرد شد 5000
….
قبل اینکه بنویسم به نظر موردی نبود که بنویسم و با نوشتن چقدر زیاد شد
این تعدادی از مواردی بوده که به جای اینکه خواسته هام روکوچیککنم باورهام بزرگ کردم و اون موقع نمی دونستم که خودم دارم این اتفاقات رو رقم می زنم.
نکته مشترک تمام این خواسته این بود که اصلا فکر نکردم که خواسته های من زیاده یعنی احساس لیاقت داشتم و هیچ وقت فکر نکردم که کم هست یعنی باور فراوانی داشتم. و اکر به خواسته ای نرسیدم برعکس این باورها داشتم
استاد عزیز ممنون بابت تک تک کلماتی که میگید وهر کدام باعث میشه هر روز در جهت رشد استوار تر قدم بردارم
سلام استاد جان
همونطور که خودتون توی یکی از فایل های نتایج اقای رضا عطارروشن اشاره کردید انصافا شما عالی همه چیو توضیح میدید، بعضی وقتا منم احساس اقای عطارروشن رو دارم که یه جاهایی انقدر مدارم پایینه اصن نمیفهمم چی میگید اما نمیتونم گوش ندم نمیتونم بیخیال بشم، با هربار گوش کردن تشنه تر میشم از خدا خواستم تایم ازاد منو بیشتر کنه به زمانم برکت بده تا من بتونم ثانیه به ثانیه وقت ازادم رو با شما بگذرونم
در رابطه با تحسین موفقیت های دیگران و باور کردن دسترسی ما به همون موفقیت ها، باید بگم من فکر میکردم که دارم ادمارو تحسین میکنم
اما امروز یهو احساس کردم ذهنم یجایی داره زیرابی میره و گول میزنه …من از دیدن زندگی همه ادمای ثروتمند و موفق حالم خوب میشه و شخصیتهای قوی و باورهای قدرتمندشون رو میبینم و تحسینشون میکنم اما یه شخص خاص هستش که از دیدن زندگیش حالم بد میشه، و جالب اینجاست که نمیتونم تماشاگر زندگی ایده الش نباشم،،،، شاید چون دقیقا توی شرایط خودم بوده و در عرض سه چهارسال هزار برابر پیشرفت کرده و ناخوداگاه این فکر توی ذهنم میگذره که چرا این ادم باید تا سن 30 سالگی اکثر کشورهای دنیارو گشته باشه و بهترین خونه رو در بهترین جای تهران داشته باشه و ازدواج موفق و شغل پرثروت و صاحب هواپیما و…. ولی من تازه اول راهم….
یعنی در مقام مقایسه خودمو قرار میدم و به این فکر نمیکنم که باباجان اون اخر مسیره تو اول مسیری، اتفاقا باید از دیدن موفقیتش خوشحال بشی چون پایان مسیر هم برای تو همینه نه اینکه خودت رو بااون مقایسه کنی، کسی که خیلی زودتر از تو به خودش و توانایی هاش اگاه شده و مشخصا باورهای بسیار قدرتمندی داره و از هیچ لحاظ ظاهری و خانوادگی دیگه ای برتری نسبت به تو نداره، ثابت میکنه که هیچ چیززززز غیر از باورهای ما در زندگی ما و ایجاد نتایجمون تاثیر نداره، همینو اگه واقعا باور کنم زندگیم ده پله رشد میکنه، باور به اینکه “تماااام اتفاقات و نتایج زندگیم رو باورهام میسازن نه هیچ چیز دیگه ای”
اگه استاد میتونن بدون دیدن هیچ الگویی به این جایگاه برسن، خب پس چرا من با این همه الگوی فوق العاده نتونم؟؟؟؟؟
باید باور کنم من به اندازه ی تغییر باورهام نتیجه میگیرم نه به اندازه توقعم!!! که اگه گیر تله توقع و انتظاراتم بیفتم باز از مسیر خارج میشم و تکامل و تغییرم رو نمیبینم و همش چشم انتظار نتایج میشینم
باید توقعم رو کنترل کنم و خودمو در مقام مقایسه قرار ندم که درگیر احساس حسارت و خود کم بینی بشم، بجاش فقط به بزرگی پروردگارم و قانون زیبای افرینشش و توانایی ما انسانها در خلق زندگی دلخواهمون فکر کنم
درواقع این حال بد شدن من از دیدن نتایج اون فرد، یعنی من هنوز این حرف برام نهادینه نشده و نتونستم درست در عمل پیاده کنم و اون فرد رو تحسین کنم، فقط ذهنم گولم میزده که تو داری تحسین میکنی ولی در حقیقت تحسینی در کار نبوده
اما با دیدن این فایل واقعا از اعماق وجودم حرفاتونو تکرار کردم و گفتم ماشالا بهش، خدا خوشبختیشو بیشتر کن خدایا هرروز بیشتر بهش بده و حالشو بهتر کن
باورتون نمیشه با تکرار همین چندجمله ی ساده، در قلبم یه حس مثبت و ارامی احساس کردم، که خودمم اولش باور نمیشد انقدر دعای خیر کردن برای اون شخص اول از همه حال خودمو خوب کنه
اینو برای خودم میگم که یادم بمونه فقط شنونده نباشم و تک تک حرفها و اعمالی که استاد میگن رو پیاده کنم و با دیدن هر انسان موفقی مهر تاییدی بزنم بر درستی این قانون، اگه میخوام من هم به همون نتایج دسترسی پیدا کنم
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 24
تمرکز روی نکات مثبت و سپاسگزاری باعث میشه که ما بتونیم ذهنمون و کنترل کنیم و نذاریم که ذهنمون به هرجا سرک بکشه و مارو از خواستهامون دور کنه چون این کنترل ذهنه که باورای مارو میسازه اگه بتونیم خوب کنترلش کنیم میتونیم باورای قدرتمند کننده بسازیم و اگه نتونیم کنترل کنیم برمیگردیم به شیوه قبلمون و اون وقت که هر چی بافتیم پنبه میشه و کلا تو درو دیواریم روز شمار امروز من وقتی فایل استاد و گوش میکردم به این نتیجه رسیدم که ما در هر شرایطی باشیم اگه میخوائیم نتیجه مطلوب بگیریم باید به حرفهای استاد کاملا گوش کنیم و عمل کنیم ، گوشکردن کفایت نمیکنه و من برای اینکه نتیجه بهتری بگیرم به نشانه ام رفتم و فایل سفر به دور آمریکا قسمت 153 برام اومده مهر تایید یه حرفام زد و افکاری که امروز داشتم
تمام این حرفهایی که گفتم اول به خودم یاد آور شدم بعد نوشتم تا دوستان هم با خواندن کامنت من به این نتیجه برسن تو زندگی بعضی وقتا آدم یه اشتباهی میکنه و نباید به خاطر اون اشتباه خودشو سرزنش کنه تا نجوای ذهنش جولان بده اونو از مسیر خواستها دور کنه که من الان تو اون موقعیت هستم و دارم رو خودم کار میکنم و ذهنمو کنترل میکنم تا بتونم حال خودمو خوب نگه دارم و از خداوند میخوام که منو هدایت کنه و راهنماییم کنه تا بتونم به امید خدا از این چالش سر بلند بیرون بیام
دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
روز شمار تحول زندگی من
روز بیست و چهارم
به جای کوچک کردن خواسته ات،باورت رو بزرگ کن…
باور کن…فقط باور کن…باور کن که میشود…
باور کن که میتونی تو خونه زیبای مورد علاقت زندگی کنی…
ماشین فوقالعاده سوار بشی
و کارتت همیشه پر از پول باشه…
باور کن که برای این ها بییییی نهایت راه هست…و تو فقط باید ایمان بیاری تا راه برات گشوده بشه…حتی از میان دریا…
باور تو مثل عصای موسی ست….
کافیه که بر زمین بزنی و اون راه رو برات باز میکنه….
فقط با ایمان و باور میشه این کار رو کرد…
به قول استاد اگه باور نداشته باشیم راهی بهمون نشون داده نمیشه….
اگر باور داشته باشیم دریا از جای خودش برمیخیزه و راه از میانه اون برای ما گشوده خواهد شد…
اگر باور داشته باشیم :
به خداوند…
که تنها قدرت در جهانه،
که تنها فرمانروای عالمه…
این جهانی که بی کرانه…
و درک کنیم عظمتش رو…
و باور کنیم که این پادشاه یگانه،بخشیده به ما پیش از آنکه حتی درخواست کنیم…
باور کنیم که او از ما و هرآنچه باعث گسترش و بهبود جهانه حمایت میکنه…و زیر درخواست مارو امضا زده…
و تمام جهان ،مجریان این دستورند…آدمیان و کائنات…شرایط و اتفاقات، به جریان می افتند برای اجرای این دستور به امضا رسیده…
فقط باید باور کنیم …
باور کنیم خودمون رو…
که قسمتی از شکوه خداوندیم…
و این چیزیست بسیار بالاتر از خویشاوندی…
ما نسخه کوچکتری از این عظمت رو در درون خودمون داریم که باید هویدا بشه…
و آسمانها و زمین مسخر ماست…
و ما میتونیم باد ها رو به جریان بیندازیم و ابرها رو ببارانیم…
اما آیا میتونیم این رو باور کنیم؟
ما
میتونیم کوه ها رو جا به جا کنیم…
اگر و اگر و اگر ایمان داشته باشیم…
به قول حضرت عیسی تو باید اینقدر ایمان داشته باشی که وقتی بخواهی از خدا که یک کوه در برابرت جا به جا بشه مطمئن باشی که میشه…
و به قول امام صادق وقتی که دعا کردی و چیزی خواستی باید مطمئن باشی که الان اون خواسته تو پشت دره…
باید باور داشته باشی که این خیلی مهمه که تو چیزی رو خواستی…برای خدا خیلی مهمه…و قطعا در لحظه اجابت میشه…چون تو والایی وصاحب جایگاهی رفیع در کائناتی…
جهان بدین گونه ترتیب داده شده…
که تو مسخر بر همه چیز باشی….
خالق جهان این رو به ما عطا کرده…
فقط باید باور کنی فقط باید تکرار کنی…
که هر چه از خدا بخواهی،با آگاهی دل و با ضمیری روشن،و با قلبی مملو از ایمان و باور…به تو بخشیده میشود…
بهای آن تنها و تنها ایمان است….
و چه نیکو بهایی..
الهی شکر….
خدایا مارو به ایمان راستین و باور قوی و مقام دل آگاهی برسان….
سلام از روز شمار بیست و 4 ام
باورها ….
یکی از باورهایی که تو خودم ساختم اینه ک میشه بدون سرمایه پول ساخت برعکس تفکر عام جامعه
من کاری شروع کردم با زیر 100 هزار تومن و این کار چند ماه دورقمی برای من پول ساخت و ازش پولسازی کردم
الآنم خوراکم کارایی که از صفر بدون سرمایه شروعش کنم بزرگش کنم و خیلی برام لذت بخشه.
من باور کردم که میتونم بدون سرمایه پول بسازم
من باور کردم که میتونم بدون سرمایه کسب و کارم شروع کنم و ایمان داشتم به رسدم و خدا کنارم بود در تمام این لحظات و من عاشقشم.
خوشحالم که درمسی ساختن باورهای خفت تر مالی هستم با اینکه چالشهای خودش داره برام و گاهی سخته برام اما من به شدت ایمان دارم که میتونم و خداوند حامی من درمسیر ساختن و رشد کردنه .
الهی شکرت الهی شکرت الهی شکرت
این فایل عالی ترین بود ….
قدرتمند ترین باوری که میتونیم بسازیم به نظرم اینه که خداوند عاشقانه حامی ما در مسیر رشد و ثروتمند شدن و نگاه کاملا توحیدی بهش داشته باشیم .
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
برگ بیست و چهارم سفرنامه
به جای کوچک کردن خواسته ات باورت را بزرگتر کن
جمله کلیدی این فایل برای من وقتی بود که استاد گفتن قبل از رسیدن به هدف،اهداف و جایگاه بعدی خودتون رو تعین کنید… دقیقا من در این جایگاهم و چون ظاهرا همه چیز الان طبق روال طبیعی زندگی باب میلم هست دارم دچار روزمرگی میشم… به اهداف قبلی خودم رسیدم و درآمدم بیش از سه برابر شده و اگر الان بیشتر و بیشتر نمیشه نشان از اینه که باید ترمزهام رو پیدا کنم و باورهام رو بزرگتر کنم و نه اینکه بیشتر کار کنم! خدایا شکرت برای اینهمه آگاهی بابت این فراوانی در جهان هستی… از دیروز کمی معده دردم برگشته که پس از شروع دوره سلامتی اصلا تجربش نکرده بودم و این رو هم یک نشونه تلقی میکنم که وقت تغیره… دقیقا به خاطر دارم که استاد میگفتن تو اون زمانی که دچار بی هدفی شده بودن و به همه خواسته هاشون رسیده بودن جسمشون هم در کنار روحیشون شروع به آلارم دادن کرد و ایشون با تعین اهداف جدید به روال صعودی گذشته برگشتن… این دقیقا داستان الان منه!
اینجا برای خودم یک نمونه از خواستن و رسیدن هام رو مینویسم تا به خاطر بیارم فقط باید بخوام… دیروز بعد از کار در حالی که داشتم استراحت میکردم یادم اومد گوشت وعده شامم رو از فریزر در نیاوردم و حقیقتا از ته دل خواستم کسی برام این کار رو بکنه تا مجبور نباشم از جام پاشم ولی همه خواب بودن اما شاید کمتر از دو دقیقه طثل کشید که صدای باز شدن در اتاق پدر مادرم ث بعد صدای باز شدن درب فریزر اومد…. و مامان به فکر وعده غذایی من بود و اومد گفت دیدم گوشت نذاشتی بیرون برات گذاشتم!! به همین راحتی و به همین سرعت من خواستم و رسیدم اینا اگر نشانه نیست پس چیه؟! تمام خواسته های من به همین شکله و میتونه به همین راحتی برآورده بشه فقط باور های محدود کننده من هستن که بین درخواست و دریافت فاصله میندازن و نه هیچ چیز دیگه ای و کار و وظیفه ی من در زندگی فقط کار کردن روی این باورهاست…
سلام به استاد عزیز و همه دوستان خوبم
روز بیست و چهارم از سفرنامه من
با شنیدن این فایل یاد خیلی از روزهایی افتادم که کتاب هایی رو میخوندم که همشون میگفتن با تجسم و فکر کردن میشه به رویاهاتون برسید مخصوصا زمانی که فیلم راز رو دیدم خیلی حس خوبی بهم داد که انگار واقعا میشه به ثروت و خواستم برسم منتها انگار اون حس خوب فقط برای همون لحظه بود چون من هیچ فهم و درکی از این قانون و اینکه باورها مسیرمو میسازه نداشتم و نمیدونستم که باور درست حرکت و عمل درست رو در من ایجاد میکنه بخاطر همین همیشه دلسرد و نا امید میشدم
ولی انگار که همین درخواستم، باعث شد که کم کم تو مداری قرار بگیرم که با استاد آشنا بشم
و واقعا خداروشکر میکنم که متوجه شدم با باور درسته که نتیجه های خوب بدستم میرسه
و تا الان تونستم که باورهای مخربم بشناسم و باور درست رو بجاش قرار بدم ولی خب چون همشون طی سال های زیادی، به قول استاد مثل سیمان به مغزمون چسبیدن، دارم سعی میکنم که این سیمان ها بریزه و از بین بره
و چیزیه که هر روز و همیشه باید رو خودم کار کنم تا نتیجه بگیرم و اون حس خوب رو هر روز درونم بیدار نگهدارم و نذارم ورودی های مخرب بهم برسه و احساسمو و فکرمو خراب نکنم
استاد عزیز واقعا خود شما یه الگو بسیار با ارزش برای من هستید و من هر روز با دیدن شما و گوش دادن فایل هاتون تحسینتون میکنم
و چقدر این تحسین کردن و این لذت بردن از خوشبختی دیگران حس خوب میده
چیزی که من قبلا هیچوقت درکش نمیکردم و همیشه به خاطر اون تفکر اشتباهم حسرت میخوردم،ناراحت میشدم و از خدا گله مند میشدم که چرا من یه همچین زندگی رو ندارم!
ولی الان که قانون میدونم که برای همه یکسانه و باورهای منه که زندگیمو شکل میده
هر روز برای زندگی کردن کلی شوق دارم و هر زمان که بیرون میرم بدون قضاوت کردن، همه ثروتمندهارو، کسب و کارهای موفق رو، روابط قشنگ رو تحسین میکنم و لذت میبرم
و خداروشکر میکنم که تو فرکانسی هستم که کنار افراد ثروتمند قرار میگیرم، میبینمشون و حتی میتونم باهاشون معاشرت داشته باشم
و با دیدن یه همچین الگوهای موفقی کلی باورهای درست و ثروت ساز میسازم برای خودم و ازشون میتونم کلی ام ایده بگیرم
واقعا از خدا سپاسگزارم که منو با استاد عباسمنش آشنا کرد و از استاد سپاسگزارم که داره مارو به مسیر درست هدایت میکنه