«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 203
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
واقعا همین طوره تا زمانی که ما خودمون لایق چیزی ندونیم اون چیز رخ نمیده حتی اگه ارزو داشتنش داشته باشیم براساس قانون جذب اون ارزو رو جذب می کنیم اما خودمون هم نسبت به دریافتش مقاومت داریم و اون از دست میدیم و تا زمانی که نتونیم در درون خودمون اون نعمت بپذیریم و تسلیم باشیم و خود را لایق بدست اوردن اون خواسته و اون تجربه شگفت انگیز یا خوشایند بدونیم نمیتونیم تجربه اش کنیم اول باید در درون خودمون با این مسعله کنار بیایم و اون حل کنیم، که هر چی من خطا و اشتباه کرده باشم هرچی هم گناه کرده باشم اما لایق رسیدن به خواسته هام هستم من با خطاها و اشتباهات گذشته ام فقط به خودم در تجربیات الانم ظلم کردم و می تونم همشون رو جبران کنم و دوباره به مسیر هدایت و نعمت و سلامتی برگردم به مدار داشتن ها و خوشبختی ها، و گناهان گذشته من جلوی رشد الان من نمیگیره و چیزی رو نسبت به حقیقت عوض نمی کنه.
یعنی خطاهای من صورت واقعی حقیقت و قانون نمی پوشانه و عوض نمی کنه و فقط ممکن موقتا من از پیروی کردن ازش محروم کنه از بودن با اون حقیقت که این هم با خود من که تصمیم بگیرم که برگردم به مسیر درست به مدار درست همان مداری که خدا نعمت عطا می کند نه مداری که در اون غضب می کنه و نه مدار گمراهان.
و من تمام این چیزهایی که الان دارم می نویسم از زمان اشنایی با استاد و شنیدن حرف هاشون و فکر کردن به اون ها و عمل کردن به بخشی از اون ها به درکش رسیدم هرچند که ناقص و هنوز نیاز به طی کردن تکامل خودم دارم. اما براستی که حرف های ایشون که بسیاریش از قران نشات می گیره جای تامل و فکر کردن داره و چه بسا فراتر از اون جای تسلیم شدن و عمل کردن داره.
دم شما گرم استاد عزیز و گرانقدر و دم خدایی این چنین بزرگ گرم که برای گفتن حقیقتش به ما و اگاه نمودن ما از انجام هیچ کاری و رفتن به هیچ راهی دریغ نمی کنه و هر طور شده می خواد حقیقتش به ما برسونه و مارو نجات بده و رستگارمون کنه دم خدا گرم و سپاسگذار و قدردان این همه لطف و صفا و عظمتش هستیم. خداروشکر*
دیروز چهارشنبه 17 بهمن 1397، بعدازظهر یک نگاهی از گذشته ام تا به امروزم داشتم، همه چی را مرور کردم…
دیدم یک جای کار میلنگه، دیدم که باید” تصمیم های بزرگتر و سریع تری بگیرم برای زندگیم.
دیدم باید عضله ی تصمیم گیریم را قوی تر از همیشه بکنم.” زود تصمیم گرفتن و عمل به او یکی از ویژگی های افراد موفق و ثروتمند واقعی.”
دیدم باید تصمیم بگیرم..
برای دانشگاهیی که فقط 20 واحد از 148 واحد مانده ی تا به پایان کارشناسی مهندسی شیمی
کارشناسی که تا به الان سه ترم نرفتم سمتش و وقتی هم رفته بودم کارم درست نشده به خاطر اینکه هنوز براش تصمیم نگرفته بودم شک داشتم راه درستش چیه، انصراف یا ادامه ..
اما از زمانی که رهایش کردم که تغییرات اساسی من برای زندگیم شروع شد، تغییر باورهایی که مثل سیمان از بچگی به همراهم آمدند و هرگززز نگذاشتند من، آن “محمد” واقعی باشم، محمدی که بایستی بهترین نسخه اش را به خودش ارائه دهد.
من که الان رسالتم را به خوبی میدانم چیست.
اکنون تصمیم گرفتم.
دیدم باید تصمیم بگیرم..
امتحان عملی گواهینامه ی ماشینی که 2 سال است دقیقا از اولین و آخرین امتحانی که دادم و رد شدم و دیگر هرگز به سمتش نرفتم ..
اکنون تصمیم گرفتم.
دیدم باید تصمیم بگیرم..
یک تصمیم بزرگ که فقط بیایم و روی باورهای توحیدیم و عزت نفسم کار کنم.
حداقل میدانم که تا پایان سال 97 برنامه ام چگونه است برنامه ی روزانه ام چیست.
خدایمان راست میگوید، همیشه راست گفته است بارها و بارها میخواستیم خودش را نشان بدهد، داده همیشه میخواسته نشانم بده، اما
من این را “انتخاب” کردم که “فراموش” کنم. آری
“محمد” ای بنده ی خوبم، ای بزرگترین نویسنده قرن
من در درون تو هستم و نه بالای تو، همه ما یکی هستیم.
تو نشانم دادی خدای من که هر چقدرر تو را “باوررر” کنم هر چقدر ربوبیتت را، یکتا بودنت را، قدرتت را از همه گرفتن و فقط دادن به تو، تویی که تنها یار و یاور همیشگی من هستی، پروردگاری که تنها منبع ثروت، سلامتی، خوشبختی و آرامش من است.
تو به همان میزان به من عطا میکنی. نه بیشتر و نه کمتر به همان میزانی که ظرفیتم هست ..
باران رحمت الهیت که همیشه میبارد اما ظرف من است که به همان میزانی که عمق و قطر دارد پر میشود، بیشتر از آن سرازیر میشود ..
امروز 18 بهمن قرار بود بروم سفر به جنوب سفری 15 روزه .. اما نرفتم و خوشحالم. موکولش کردم به زمانی دگر.
اما، اما تو مرا بردی به سفری عمیق تر و بهتر از هر سفری، سفری ماجراجویانه
امروز، مرا هدایت کردی به سفری 40 روزه، به سفرنامه ای که در هر لحظه اش ثروتی نهفته است ..
مرا هدایت کردی به سفرنامه ای 40 روزه دوباره و دوباره، همان گنجینه هایی که از همان زمانی که تصمیم به تغییری اساسی در زندگیم داشتم، با جان و دل گوش دادن به هر فایل، چنان تن و بدنم را میلرزاندی و چنان جان تازه ای به من بخشیدی که انگار واقعا دوباره متولد شدهام، آری تولدی تازه ..
شیرین است. شیرین
جانی که با نگاه توست ای خدای مهربانم تویی که هرجایی همه جایی هر چه که میبینم تویی و هر چه که نمیبینم باز تویی
در هر لحظه احساست میکنم..
و یادم دادی که که چگونه خداگونه شوم.
و خدای ظالمی که جایش را به خدای همیشه دوست همراه و یارویاور همیشگیت داد. به خدایی همیشه مهربان
خدایی که بیشتر از تو میخواهد ثروتمند شوی
بیشتر از تو میخواهد که به اهداف مقدست برسی
زیرا با شادتر بودن تو میتونای به دنیا کمک کنی که جای بهتری برای زندگی شود.
دیدم باید تصمیم بگیرم..
و اما تصمیم بزرگ امروزم 18 بهمن 1397
تعهدی 40 روزه که سفرنامه را دوباره و دوباره دنبال کنی، تعهدی نه تنها کتبی بلکه قلبی بنویس بنویس .. بنویس از تغییراتت
تا جای پایت باشد که خودت تغییراتت را در 40 روز آینده مشاهده کنی تا شگفت زده تر از همیشه و سپاس گزارتر از همیشه باشی.
و برگ اول سفرنامه، ” عزت نفس” است .. بینظیر است.
————————————————————————————–
سلام
سلام خدای من، و سپاس گزارم به خاطر هدایت هر لحظه ی من به سمت بهترین ها منی که همواره لیاقت بهترین ها هستم همیشه هرجایی و هر زمانی.
سلام استاد زیبارو و خوش خنده ی من، از شما ممنونم که دستی از دستان بی نهایت خداوند شدی و راه و رسم زندگی را با هر فایلت که جان تازه ای به من میداد و آگاهی تازه و یا باوری محدود کننده را شناسایی و یا باوری قوی تر میشد. سپاس گزارم. امیدوارم که با نتایج فوق العاده ام شما را خوشحال تر از همیشه کنم. و بدان که خیلی دوستت دارم.
سلام خانم شایسته ی عزیز، سپاس گزارم که همیشه سعی میکنی ندای قلبت را گوش دهی ندایی که از جانب پرودگار عالمیان است، و چه زیبا گوش کردی و شد کلیپ ها و تصویرهای زیبایی که برایمان از مکانی دیگر میفرستی از زیبایی ها، گوش کردی با جان و دل و شد سفرنامه ای 40 روزه.
و سلام بر تمام دوستان و دل انگیزان ثروتمندم همه ی شما را دوست دارم. همان طوری که هستید.
————————————————————————————–
میخواهم جواب سوالات این سه قسمت را بدهم جواب هایی که تازه عادت کرده بودم دفترم همان زمانی که هر روز و هر شب همراهم باشد، قرآن مقدست همراهم باشد، همانند اکنون.
می نویسم.
جواب های تیر ماه 96 ( زمانی که دو ماه شروع به تغییر اساسی در زندگیم داشتم)
* سوال: به نظر شما ویژگی های یک فردی که اعتماد به نفس را دارد، چیست؟
به نظر من اولین چیزی که برای او وجود دارد، اینکه که خودش را باور داره، خودش را دوست داره، دیگران را دوست داره و از موفقیت دیگران لذت میبره، ارزش خودش را تا حدود زیادی میدونه و به خودش اهمین میده و میرسه.
*به نظر شما اگر یک نفر یک اشتباه بزرگ خیلی بزرگ کرده چطور می توانیم بهش کمک کنیم که برگرده به زندگی به باور خودش؟
اولین چیزی که وجود داره چون فکر میکنه اون کار ( هر کاری، هر چیزی ) تقصیر خودش بوده و باور کرده که این کار خیلی بد را انجام داده احساس گناه میکنه. ما می توانیم با نشان دادن ( حرف زدن، مثال زدن انسان های موفقی که مثل این افراد بودن ولی توانستن ازاین منجلابی که برای خودشون درست کردند بیرون بیایند.) کمک میکنیم که اون تصویر خیلی بد را که از خودشان دارند پاک کنند و به جای اون با آگاهی و تصویرسازی مناسب در عین حال شایسته از خودشان، جایگزین اون تصویر نادرست کنند.
+ به خودم افتخار میکنم به گذشته ام به تک تک روزهایی که گذراندم تا الانی که به سن 23 سالگی رسیدم.
به روزهایی که واقعا سخت بود گریه داشت .. بی پولی بود.. سخت تر از همیشه
اما من هرگز دست از تلاش برنداشتم و هرگز تسلیم نشدم
ادامه دادم ادامه دادم .. روحیه ام را حفظ کردم ..
ایمانم را حفظ کردم.
I kept my faith
..
خدایا سپاس گزارم که همراهیم کردی در نوشتن این کلمات.
سلام خدمت استاد عباس منش و همه دوستانی که دیدگاه من ور میخونن
من فردی بودم با اعتماد ب نفس خیلی خیلی پایین که باعث شده بود به شدت درون گرا بشم و اینکه همیشه برای نظر دیگران رو درباره خودم مثبت نگه دارم همیشه از حق خودم می گذشتم و باعث شده بود قدرت نه گفتن رو از دست بدم و اینکه ترس شدیدی از نه شنیدن داشتم به طوری که سخت ترین کار ممکن برای من درخواست کردن چیزی از شخصی بود، خداروشکر از یک جا به بعد متوجه این موضوع شدم و تصمیم گرفتم عوضش کنم البته هنوز پیشرفت کمی داشتم ولی خدارو شاکرم من رو در شرایطی قرار داد که در مرحله اول مشکل خودم رو شناسایی کنم و خدارو شاکرم که سایت جناب عباسمنش رو سر راهم
قرار داد تا راهنمای کاملی باشه برای اون چیزی که میخوام
جواب من در تعریف اعتماد به نفس اینکه: ب نظرم اعتماد به نفس و عزت نفس یعنی اینکه کاری رو که میدونید درسته رو بدون توجه به نظرات دیگران انجام بدین، افراد باعزت نفس ب جای اینکه ب درستی یا غلط بودن نظر دیگران توجه کنن ب درستی کارشون توجه میکنن و نظر مثبت دیگران رو ب عنوان انرژی جلو برنده قبول میکنن و به نظر منفی دیگران که اغلب از روی تمسخره توجه نمیکنن
سلام استاد عزیزم
یادم میاد ۳ سال پیش وقتی توی اینترنت دنبال مطلبی میگشتم به فایلهای شما برخورد کردم و اون روز ایمیلی که همیشه مشکل داشت رو سایت شما قبول کرد و من وارد این بهشت شدم.هنوزم برام سواله چطور اون ایمیل همون بار اول ثبت شد و من عضو شدم…اگه ثبت نمیشد و من بی خیالش میشدم واقعا چی میشد…
ولی به لطف خدا تو مدارش بودم و حالا اینجام.
بعد از دانلود فایلها اولین محصولی که خریرم کتاب رویاهایی که رویا نیستند بود..
باورتون نمیشه …
وقتی این کتاب و خوندم برای بار اول چنان احسلس قدرتی به من دست داد از اینکه زندگیم دست خودمه که های های گریه میکردم
چقدر امید و انگیزه و درستی و حق تو جملات این کتاب بود..
انقدر امیدوار شدم که خیلی زود اون تضادی که بهش برخورده بودم رو در خودم حل کردم و اتفاقات خوب یکی یکی شروع شد
تا قبل از آشنایی با سایت همیشه دیگران رو مقصر میدونستم و حس میکردم هیچ کاری از دستم بر نمیاد ولی مسیر زندگیم به لطف خدا تغییر کرد.
به قول استاد وقتی تو این مسیر پیش میری کم کم به جایی میرسی که از درون حس قدرت میکنی و قدرت رو از همه چیز میگیری و میدی به خودت..
توحید اعتماد به خودت و ربته …توحید همون اعتماد به نفسیه که بهت این باورو میده که اگه اون تونسته تو هم میتونی و این حس توانستن عینه توحیده ..
خلق کردن..
و خالق زندگی خودت بودن.
چه عدالتی از این بالاتر که خداوند قدرت رو از همه چیز گرفتع و داده به خودمون..
هر بار که فایلها روگوش میکنم به خودم میگم واقعا چه عدالتی از این بالاتر که حتی کسی از بیرون نمی تونه ذره ای بهت آسیب بزنه و تاثیری تو زندگیت داشته باشه.
خدایا شکرت بابت قوانین بی نغییرت و روز دوم از این سفر زیبا.
سفرنامه روز دوم روز چهارشنبه 13971117
امروز با تمام انرژی صبحمو داشتم شروع میکردم که ناگهان یکی از دوستان که 6 ماه به 6 ماه نمیدیدم تو یه کانال عضوم کرده بود که کلا قرآن امروز را رد میکرد، مکه را رد میکرد، اهل مکه بودن مکه را رد می کرد و سریع باهاش تماس گرفتم گویا که تمام دنیا برسرم آوار شده باشد و او بهم گفت که سالهای سالیان است که مسلمانان از قرآنی که حکومت عباسی توش دست بردن و طبق سیاست های خودشون چیدن تا بتونن حکومت خودشون رو پیش برن و اینکه اسلام از بکه شهرپترای کنونی در اردن شروع شده نه از مکه و……….
که داشتم دیوانه میشدم کلا تمرکزم را از دست دادم و برای اولین بار با خانم فرهادی تماس گرفتند و آیسان گفتند که اعراض کنم چون یه قانون اساسی بیشتر نداریم و اون احساس خوب مساوی اتفاق خوبه و احساس بد مساوی اتفاق بد خلاصه اینکه آتش شک با یاد آوری این قانون خاموش شد و قطعا باور دارم که این تضاد و چالش امروز درس بزرگی برایم دارد که منتظر جواب هستم که خدا از یه جایی بهم برسونه، بعدش خودم را جمع و جور کردم و گفتم که من خیلی وقته این جماعت رو با همه اختلافاتش فراموش کردم از ذهنم پاکشون کرده ام و خداوند را سپاسگزارم که من را از وجودش آگاه کرده بود و باورم نسبت به خدای یکتای یکتای یکتا توسط آموزه های استاد ساخته شده بود وگرنه معلوم نبود دچار چه تزلزل ذهنی میشدم و امروز خیلی آروم بودم و باز امشب هم با پای پیاده به بیرون از شهر رفتم تو دل تاریکی تو زمینهای کشاورزی قدم میزدم و فایل عزت نفس 4 فایل روز دوم سفرنامه استاد را گوش میدادم و بعد که تموم شد تو تاریکی نشستم و با خدا صحبت کردم و بابت سلامتی ام بخاطر ثروت های که هر روز به سمت من جاریه بخاطر آرامشم بخاطر آگاهی هایم و مشتری های فراوانم بخاطر خونه ام و ماشینم سپاسگزار شدم و خیلی آرامش گرفتم خیلی جالبه که هرچی تو دل تاریکی میری همه جا روشنتر میشه اعتماد به نفست هم میره بالا و خیلی حالت خوب میشه و بعد برگشتم خونه که یه بنده خدایی از مشتریان همسرم اومده بود بود دم در که یهو دیدم ماشینش همون ماشین مورد علاقه من ماشین مزدا 3 اومده جلو در خونه من وایستاده و همونجا تحسینش کردم و آرزوی خیر براشون مردم خدایا سپاسگزارم
دوستان موفق و موید باشید برای همتون ثروت سلامتی نعمت و سعادت در دنیا و آخرت آرزومندم
اینجا سوالی نیست . اینجا درونی است و نقطه شروع است .
سلام به روزه داران بی انتها ،سلام به روزه داران اگاه و تکامل خواه
خوش امدید و خوش امدید اینجا همه شروعی نو در زندگی داریم ، همه یکی هستیم و یک تصمیم را داریم . روز هفتم روزه ام هستم و شاهده خیلی اتفاقات عالی هستم واقعا بی نظیره.. داستان از اینجا شروع شد : در حال خواندن دست نوشته های مریم شایسته عزیزم و عشق استادم بودم هر چه پیش میرفتیم نه قدرت نوشتن داشتم نه چیزی، اکثر مواقع در سکوت ، فایل های استاد بی نظیر و از طرفی مقاله ها و راهکارها و نظرات شما دوستان خوبم همه و همه مرا بیشتر به خود فرو برد، نمی دونستم برای کدوم فایل نظر بنویسم، تا زمانی که ناگاه به ندای قلبم گوش کردم چرا که استاد عزیزم مرا در فایل سفرنامه تسکین داد و گفت از اول سفر بیایید و اصلا عجله نکنید، ندای قلبم گفت از ابتدای فایل خوش امدگویی باید شروع کنم، من اونقدر نکته های مهم از این فایل فهمیدم که هنوز به من اگاهی میبخشه ، خدایا شکر، اخه خدا ،این خوش امدگویی چقدر با شکوهه ، بچه ها انصافا شما بگید ، من که زبانم قاصره ، استاد عزیز چطور بنویسم که عرض ادب کنم ، بچه ها اینجا جای تصمیم است. اینجا جای جدیت است. اینجا جای برخاستن است. اینجا جای تکامل و شناخت خود و پروردگار بی همتاست ،کجا از اینجا زیباتر ، کجا از اینجا ثروتمندتر ، کجا از اینجا زنده تر ، کجا از اینجا بیدارتر،کجا از این جا بیشتر خدا رو شناختیم کجا ؟ کحا از اینجا بیشتر یاد گرفتیم که حضور خدا را در هر لحظه و در هر مکان احساس کنیم ،کجا ما را به قدرت های نهانی مان اگاهی اینچنین یافتیم کجا ؟
خدایا شکر…..
خلاصه کنم : استاد من پس از این فایل ناخوداگاه به فایل قبل از سال 94 شما در مورد تمرکز بر نکات مثبت کشیده شدم ، اونجا راز ایینه و راز روزه داری در هر لحظه را یافتم ،
خدایا شکر
الهی امدم ،الهی امدم ، با ایینه در دست و همواره به سوی تو ، خدایا در دست دیگر قلبم را احساس میکنم تا تکاپوهایش در احساسات خوب باشد ، چرا که سرنوشتم برایم مهم است من میخواهم مفید باشم .خدایا جهان پیشرفت دارد چرا من نداشته باشم ! خدایا تو در مقابل فرشتگان مرا مقام دادی پس چرا از این مقام استفاده نکنم .و…. قطار در حرکت است و هر واگن باز برای خود در حرکت است ،هر کدام نام و رمز و رموز خود را دارد که کلید رمز گشایی اولیه ی ان با گفتن هدایت میشویم و توجه و تعهد واقعی میباشد .
استاد من به لطف خدای مهربان تصمیم راسخ گرفتم و با ایمان و باور ایینه ام را بر داشتم و در ان ارزو ها و خواسته هایم را می بینم ، روی ایینه به سمت خودم هست نه دیگران و جهان بی انتها را میبینم فراوانی ها و نعمت های بیشمار را میبینم ، این ایینه حتی سایه خودم را نشان میدهد ! این ایینه ارزش سعادت را ، خاص بودن را ، به من نشان میدهد ، این ایینه راه ها و مسیر ها را به من نشان میدهد. این ایینه زنده و دقیق هست .این آیینه مملو از عشق در همه ابعاد زندگی ام هست .
خدایا شکر
استاد من خوشبختانه به محض دیدن هر کسی یا هر چیزی اول ایینه را میبینم ، و جوری شدم تا جایی حتی پشت تلفن در هنگام صحبت با کسی ، ایینه را میبینم و به ناگاه ، از حرفی که مرا به سمت فرکانس ناخواسته هام میبرد ، به جرات میگویم که حرفم را میخورم و به مخاطب میگویم چیزی نبود و با جمله ی یادم رفت از آن کلام ناخواسته اعراض میکنم .
استاد به خدا قسم و باز به خدا قسم که این حقیقت هست که تمرکز ات و توجهات همواره افریده میشوند ،این را از شما آموختم و سپاسگزار از خدا که به این مسیر هدایت شدم .
استاد دلم گواهی میداد که جلسه قران نزدیکه ، نمیدونم چطور بگم ولی میدونم و مطمئنم که شما رو یک نیرویی خاص حمایت میکنه …
استاد عزیز ما بچه ها اینجا تاریخ شروع روزه و برداشتن ایینه را مینویسیم … (قدیمی و یا جدید)
و یک خواسته قشنگ از قلبم دارم از شما و درخواست میکنم تاریخ اولین روز ،روزه خودتان و برداشتن ایینه خودتان را نیز در این صفحه زینت بدهید خواهشا.بینهایت تشکر.
استاد من میدانم که شما قبول میکنید ، میدونید چرا ؟ چون که نیست جایی که استادم زبان روزه داری مثل مرا رد کند… من با اشکهای شوق میبینم که مرا از درون کلماتم میخوانید .
خواهش خالصانه دیگر: استاد و خانم مریم شایسته عزیزمون قبل از شروع قران با فایلی از کنار دریاچه، ما را با ایینه و روزه ی لحظه ای جدیدی ،امادگی مضاعف برای امدن برکت قران نورانی فرمایید، قرانی که شروع و معجزه ای عظیم همواره دارد.
الهی رب العالمین تو خود اگاهی بر همه … و تنها تو هستی که میتوانی به لطف خود هدایت فرمایی . الهی ما را هدایت فرما همانطوری که خودت وعده دادی.یا الله.
الهی دعاهای استاد عباس منش را برایمان مستجات گردان. ااامین
الهی سفر قشنگم بر روی واگن شماره یک که عزت نفس است آغاز شد ، از واگن های قطار به نوبت جلو میروم خدایا مرا هدایت کن ،
دستانتان را بر قلبهایتان بگذارید و بگویید:
خدایا شکر ت، خدایا شکر ت، خدایا شکر ت
دوستتون دارم دهانتان را با شکلات شکرگزاری شیرین کنید ، خدایا شکر
خوش آمدی دوست خوبم
ممنونم که با نوشتن سفرنامه هایت ، ما را هم مهمان احساس و درک بی نظیر و قلم زیبایت می کنی.
فوق العاده بود . سپاسگزارم
برایت بهترینها را آرزومندم.
شما هم خوش اومدی ، به چه زیباست اینجا که مهمانانی چون شما را دارم . مرسی از شما و از همه دوستانی که می خوانند و … بی نظیران را باید پذیرایی خوبی کرد ، شما لطف دارید.
با تشکر
الهی شکرت از همه نعمتهای تو.
سلام مریم عزیز
ممنونم که با نوشتن خاطراتت در این سفر ، نگاهی زیباتر برام بوجود آوردی
انشالله سفرت مملو از شادی و پر از اتفاقات خوب باشه???
با سلام ،
روز دوم سفر من
خیلی متشکرم از خدا که به وسیله استاد عزیز این همه آگاهی به ما می ده. چیز هایی که من از این فایل درک کردم :
نکته 1 : خیلی جالبه که یک نمونه از قانون مدار ها رو بیان کنم که برام اتفاق افتاد بعد از بارها گوش دادن این فایل ، با اینکه من بار ها این فایل رو گوش دادم اما اون بخشی از فایل که استاد درباره آیه ای از قرآن که می گوید “آنان که مومنان صدقه دهنده را مسخره می کنند خداوند آن ها را مسخره می کند” با اینکه من این بخش را چندین بار “گوش” میدادم اما بار آخر قبل از اینکه این دیدگاه رو بنویسم تازه “درک” کردم که استاد چی می گن و این آیه داره درباره نگاه سیستمی به خدا و نحوه ی عملکرد جهان صحبت می کنه.
نکته 2 : درمورد آیه 97 نساء (إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا) باید بگم که در دوران تحصیل در دبیرستان به ما می گفتند که این آیه مربوط به کافران هست که بعد از مرگ چه اتفاقی براشون میوفته. من با این دیدگاه خیلی موافق نبودم و خواستم که ببینم چیزی که استاد درباره این آیه گفتند درسته یا چیزی که از قبل شنیدم. چیزی که استاد گفتند این هست که کسی که مورد ظلم واقع شده است (مستضعف) یعنی خدا و قوانینش رو درک نکرده بنابراین در دنیا که وضعیت خوبی نداشته اند و طبق این آیه در آخرت اوضاع سخت تری دارند. حالا چیزی که قبلا درباره ی این آیه شنیدم : گفته اند که این آیه وضعیت کافران رو بعد از مرگ داره می گه ، من چند ایراد می گیرم به این دیدگاه ، اولا که در این آیه ریشه ی “کفر” وجود نداره حتی چند آیه قبل و بعد این آیه هم این ریشه وجود نداره پس چطور می شه گفت درباره کافران هست ؟ دوم اینکه فرض کنیم اصلا درباره کافران باشه ، همون کسانی که این دیدگاه رو مطرح کردند این رو می گن که بعد از اینکه انسان می میره به آگاهی کامل می رسه در ضمن می گن که در این آیه کافران برای اینکه بهونه بیارن تا کمی از عذاب آن ها کم بشه دارن به دروغ می گن که به ما در دنیا ظلم شده . حرفشون کاملا تناقض داره چون کسی که آگاهی کامل داره می دونه که آوردن چنین بهونه هایی کارساز نیست. پس من این دیدگاه رو اصلا نمی پذیرم و می تونم بگم که دیدگاه استاد و چیزی که قرآن به طور “واضح و روشن” داره بیان می کنه کاملا معقوله.
حالا سوالی که برای من مطرح شد این بود که آیا واقعا برای درک قرآن نیاز به مفسر هست یا قرآن همیشه به روشنی و آسانی همه چیز رو بیان می کنه و من کافیه کمی عربی بدونم تا بتونم خودم درکش کنم ؛ اگر اینطور باشه که از این به بعد خودم قرآن رو برای درکش می خونم. برای این رفتم سراغ قرآن و آیاتی که در این باره صحبت می کنند و آیه های زیر رو پیدا کردم :
۱۰۳ نحل :
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ
و به راستی (ما) می دانیم که آنها می گویند: «همانا بشری (این آیات را) به او آموزش می دهد » در حالی که زبان کسی که اینها به او نسبت می دهند عجمی است ، و این زبان عربی آشکار است .
برداشت من : از این آیه برداشت می کنم که قرآن به زبان عربی آشکار است یعنی برای درک و دریافت آن نیاز به تفسیر آن نیست ، نیاز نیست قرآن را عجیب و غریب معنا کنیم. از آیه های قبل و بعد این آیه برداشت می شود که “هذا” به قرآن برمی گردد.
۱۹۵ شعراء :
( بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُّبِینٍ )
(آن را) به زبان عربی روشن (نازل کرد).
برداشت من : این آیه می گوید که قرآن به زبان عربی روشن است ، از آیه های قبل و بعد آن دریافت می شود که آیه درباره قرآن صحبت می کند
۹۷ مریم :
( فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا )
پس همانا (ای پیامبر!) ما آن (= قرآن) به زبان تو آسان نمودیم، تا پرهیز گاران را با آن بشارت دهی، و گروه ستیزه گران (سر سخت) رابا آن هشدار دهی .
برداشت من : از این آیه دریافت می کنم که قرآن برای زبان پیامبر (عربی) آسان است . یعنی دریافت قرآن اگر عربی خوانده شود آسان است. ریشه ی “یسر” به معنی آسان بودن است.
۱۷ ،۲۲،۳۲،۴۰ قمر :
( وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ )
ویقیناً ما قرآن را برای تذکر آسان نمودیم, پس آیا کسی هست که متذکر شود؟!
برداشت من : این آیه به طور کاملا روشن بیان می کند که قرآن آسان و قابل فهم است و نکته جالب اینجاست که این آیه عینا ۴ دفعه در سوره قمر تکرار شده است . این تکرار بی دلیل نیست و نشانه ی تاکید و اهمیت است. به قول استاد عباسمنش ، تکرار در قرآن هم به خاطر تثبیت باور هاست ، باور اینکه قرآن آسان است…
۱ هود :
( الر ۚ کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ )
الر (الف. لام. را) این کتابی است که آیاتش استوار ، سپس روشن شده ، از نزد حکیم آگاه (نازل گردیده) است.
برداشت من : درمورد کلمه ی “فُصِّلت” تحقیق کردم و به معنی جزبه جز شده یا مفصلا بیان شده است. بنابراین در این آیه هم دریافت می کنم که قرآن آسان و قابل فهم است و اصلا نیازی به تفسیر ندارد خودم با دانستن عربی می توانم آن را درک کنم.
این ها تحقیق من بود در اینباره که فعلا در مداری که هستم برام کافیه و منو متقاعد می کنه که خودم می تونم قرآن رو درک و دریافت کنم. دوستان نمی دونید من همین که رفتم قرآن رو خوندم قشنگ همونطور که استاد می گن همه ی آیات درباره قانون باور ها صحبت می کنه واقعا این رو متوجه شدم خدارو سپاس می گم به خاطر این همه هدایت…
خیلی متشکر از دوستانی که این دیدگاه رو خوندن برای همه ی عزیزان آرزوی سلامتی و ثروت و بهترین هدایت های خدارو دارم :)
دوست عزیزم بهت تبریک میگم تحقیق خوبی کردید ومن هم استفاده کردم.
درپناه خداشادباشید
سلام دوست عزیز چه تفسیرهای منطقی و عالی برای ایات اورده بودی من خودم برای دومین بار که قرانو خوندم فهمیدم که استاد درست میگه و این قران به راحتی قابل فهمه
سلام اقای کسائی عالی بود عالی مرسی که تحقیقاتتون رو با ما هم در میون گذاشتی
سلام
همیشه قدم اول سخته واسه شروع هرکار
حتی شروع نوشتن یک نظر در همینجا
و این یکی از ترمزهایی هست که همیشه توو هر فعلی وجود داره و باید ازش آگاه باشیم
یه دوست خوبی میگفت ذهن ناخودآگاه ما برای راحتی خودش توو شروع هر کاری به ما میگه: «حفظ حالت موجود»؛ و این باعث منصرف شدن ما میشه
اگه این ترمز رو شناسایی نکنیم جایی مارو نگه میداره که اسمش بی اعتمادی به خودمون، عزت نفس پایین و هر چیز دیگه ای که بشه اسمش رو گذاشت
درحالیکه اگه فقط با یه تلنگر کوچیک بدون دونستن کامل مسیر ، شروع به حرکت کنیم با قدم اول قدم بعدی شناسایی میشه و تا قدمهای بعدی ادامه داره
خیلی برام جالب بوده وقتی به اول و آخر یک کاری که انجام دادم فکر میکنم میبینم چقدر مسیر ساده ای بوده ولی باورهای نادرستم اون رو خیلی سخت و پیچیده و ناممکن جلوه میداده
امید به کامیابی در تمام جنبه های هستی تون
یا حق
سلام استادعزیزودوستان گلم
راستش سوال فایل دومتون یه کم سخته من بااینکه بعداز آشنایی باشما گوش دادن به حرفهای دلنشینتون تونستم خودموببخشم واززیربارسنگین عذاب وجدان واحساس گناهم نجات پیداکردم ولی هرچه فکرمیکنم نمیدونم برای یکی دیگه راهکاری پیشنهادبدم فقط میتونم تجربه ی خودمو بگم
من دقیقا ازوقتی با استفاده ازفایلهای استادتونستم خدای واقعی رو بشناسم که کاملا با خدایی که تمام این سالها به ما گفته بودندآسمان تا زمین فرق داشت و با آشنایی وشناخت خدای مهربان درونم وشناخت خودواقعیم وفهمیدن اینکه من هم بخشی ازوجودخداهستم ولایق بهترینهاهستم واینکه چطورممکنه خدایی که من شناختم بخواهد بخشی ازوجودخودش روعذاب دهدونبخشدبااین دیدگاه که من آفریده ی عزیز خالق به این بخشندگی هستم ومن خود خدا هستم برروی زمین و می تونم توبه کنم وازاول شروع کنم واینبارزندگیمو بااعتمادبه نفس و با توکل واقعی بر پایه ی ایمان به منبع انرژی که همیشه هست وبه من پاسخ می دهدبسازم.
من موفق شدم خودموببخشم وتغیرات اساسی درخودم ایجادکردم والان نسبت به قبل ازآشناییم با استاد خیلی خیلی خداروشکراعتمادبه نفس پیداکردم گرچه هنوزحالا حالاها باید وخودم کارکنم ولی خداروشکرراضیم ازخودم ولی اینم بگم که من هرروز و هرشب قبل ازخواب حتمن چندین با فایلها و گوش میکنم ودارم تمرین سپاسگذاری میکنم که دیگه بدون فک کردن هرلحظه بابت هرچیزی سپاسگذارباشم تا به احساس خوب برسم. امیدوارم حرفهام مفیدواقع بشه
برای همتون آرزوی احساس خوب و اعتمادبنفس بالا دارم?
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی..
واقعا هیچ چیز در این جهان اتفاقی نیست ..مثل وقفه افتادن در این سفر در روز چهلم ..
به امید خدا میخوام فایلهارو مرور کنم و از امروز شروع کردم.
واقعا چقدر خداوند عادله…وقتی استاد تو این فایل در مورد احساس گناه و تواب بودن خداوند توضیح میدن تازه میفهمم که خداوند چقدر قدرت رو به ما داده و هیچ چیز بیرون از ما قدرتی نداره.
??????
وقتی احساس گناه داریم …احساسمون بشدت بد میشه و بخوای ریشه ای تر نگاه کنی شدیدا تحت کنترل نجوای شیطان هستیم و برای مسلط شدن به این نجواها و احساس گناه نیاز داریم به باورهای قدرتمند کننده که باعث میشه از فرکانس این احساس بد فاصله بگیریم.
باورهایی مثل تواب بودن خداوند و اینکه این قانون رو به خودمون یاداوری کنیم که احساس بد =اتفاقاته بده و با تمرکز و توجه به این گناه و ناخواسته باعث تکرار اون در زندگیمون میشیم.
با احساس گناه و هر بار فکر کردن به اون خودمون رو سرزنش میکنیم و مهم ترین اهرم اعتماد به نفس که خود ارزشمندی هستش رو از بین میبریم ..باید به خودمون یاداوری کنیم که چقدر خداوند عاشق ماست و عذاب وجدان چیزی نیست جز نجوای شیطان و اگه نتونیم تو مدار بمونیم قطعا اتفاقات بدتری رو خلق میکنیم.
الان که به فایلهای گذشته شما نگاه میکنم حس میکنم و درک میکنم تو فایل ۶ حهان بینی توحیدی چی گفتی استاد…
وقتی که خانم شایسته تو مقاله هاشون گفتن که اگه یک فایل از مجموعه فایلهای استاد رو بخوام انتخاب کنم اون فایل ۶ جهان بینی توحیدیه ..یعنی چی..؟الان میفهمم که ما وقتی ذهنمون رو کنترل کنیم یعنی ترس مون احساس گناه مون …نگرانی هامون …حس کمبود …و هزاران حس بد دیگه رو میتونیم کنترل کنیم و با هر بار کنترل کردن ذهن باورهای قدرتمند کننده و سازنده در وجودمون رشد میکنه و به همین ترتیب وارد یه سیکل مثبت میشیم و وقتی وارد مدار درست بشیم به طبع کارهامون تصمیماتمون و رفتارهامون درست میشه و دیگه تو تله احساس گناه و سرزنشه وجوده ارزشمندمون نمی افتیم.
وجوده ما از خداونده و بی هیچ دلیله خاصی ما ارزشمندیم..
به تنهایی ..
بدون هیچی برچسب ارزشمندی که جامعه یا خودمون به خودمون میزنیم.
مااشرف مخلوقات و خالق زندکی خودمون هستیم و به تنهایی همین یک دلیل مهر تاییدیه بر بی نهایت ارزشمند بودن ما
به قول شعر ملاصدرا خداوند رو هر طور باور کنی به همون شکل برات در میاد..
پس بیاید باور کنیم که خدا همه چیز میشود همه کَس را به شرط ایمان به شرط باور به شرط پاکی دل.