«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 294

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کامران امرالهی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و تمامی دوستان

    ساعت ۳ صبح نهم مهر هست که دارم این مطلب رو مینویسم.

    چند وقتی هست که درگیر مسائل متعدد و گرفتاری های مالی و کاری هستم ، طوری که امروز واقعاً بریدم و گریه کنان قرآن رو باز کردم و خدا رو قسم دادم که کمکم کنه.

    چند ماهی میشه که با فایل های استاد رو نصفه و نیمه گوش میدم ولی بازم خیلی سر در گم بودم و تحت فشارها نمی تونستم که تصمیم بگیرم که چه کار کنم و از کجا شروع کنم که این خرابه ای که خودم درست کردم رو آباد کنم.

    امشب بعد از کلی گریه و زاری و قسم دادن خدا اتفاق جالب و راهنمایی عجیبی به من نشون داده شد.

    دنبال سوره قصص و آیه ای که در اون حضرت موسی از خداوند کمک میخواد و میگه من به هر خیری که از جانب خداوند برسه فقیر هستم ، بودم که یه حسی ، یه ندایی بهم گفت چند صفحه جلوتر رو برم و بخونم.

    الله اکبر که وقتی معنی اون صفحه از قرآن رو خوندم ( سوره لقمان ، آیه ۱۲ تا ۱۹ ) متوجه شدم که ایرادم چیه و از کجا دارم چوب میخورم ، عجیب تر اینکه احساس آرامشی بهم دست داد که برام مثل یه قرص آرامبخش بود ، توصیه می کنم حتما و حتماً معنی این چند آیه رو بخونید که نکته های خیلی مهمی در اون پیدا می کنید.

    بعد از اون یادم افتاد که یکی از دوستان در رابطه با یه مجموعه سفرنامه در سایت بهم چیزایی گفته بود ، وارد سایت شدم و فایل جلسه اول سفرنامه رو دیدم ، خیلی کامل کننده همون راهنمایی بود که از قرآن گرفتم ، استاد عزیز حرفاش از جنس حرفای قرآنه ، به دل انسان میشینه.

    .خداوند وهّاب رو سپاسگزارم از اینکه بنده خوب خودش رو سر راه من گذاشت و آرزو میکنم که مرد نیکی مثل استاد همیشه در پناه خداوند دلشون خوش باشه و تنشون سالم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسین شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    درود بر استاد عزیز

    خانم شایسته و همه همسفران دوست داشتنی

    من از امروز تاریخ ۸ .۷ . ۹۹ همسفر شما شدم و به گفته استاد عزیز از همین روز اول سروع کردم تا بتونم در این سفرنامه عشق سیر تکاملم را طی کنم و گامهای استواری در مسیر خود شناسی و خدا شناسی بردارم به امید خدای یکتا

    عزت نفس ؟؟

    قبل از هر چیزی باید بگم که از فایل استاد عزیز یه درس بزرگ گرفتم و اون اینکه ما اگر به ظاهر گناهی انجام بدیم در اصل به خودمون ظلم کردیم چون که در مدار بد قرار میگیریم

    پس بهتر اینکه سعی کنیم در مسیر درست حرکت کنیم

    تا نه گناهی مرتکب بشیم

    نه اینکه اگر روزی احساس کردیم مرتکب گناهی شدیم بظاهر خیلی سریع خودمون را از اون فضا خارج کنیم و نذاریم که احساسمون بد بشه تا همیشه در مسیر درست حرکت کنیم

    در مورد عزت نفس من یه تجربه عالی دارم که دوست داشتم به اشتراک بذارم

    من زمانیکه وارد شغل فعلیم شدم

    از اطرافیان زیاد میشنیدم که تو این کار دست زیاد شده و دیگه اشباع شده

    ولی من بخاطر تجربیات گذشته زندگیم و البته بخاطر ایمان بخداوند و تواناییهای خودم توجهی به گفته های دیگران نکردم

    تا جایی که در کارم جز بهترین ها شدم و حتی اونهایی که قبل از من شروع کردند از من مشاوره میگیرند و همگی من را تایید میکنند که از همه بهتر هستم

    و بابتش خداوند را سپاسگذارم که تو این‌مسیر واقعا هدایتم کرد

    خداروشکر

    امیدوارم به زودی دوره عزت نفس را تهیه کنم و بتونم تو بقیه مسایل زندگیم هم همینطور عمل کنم

    به لطف خدای عزیز

    دوستان عزیزم پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فریده حسنی گفته:
    مدت عضویت: 2288 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان

    عزت نفس پایه واساس داشتن یک زندگی با کیفیته،انگار فندانسیون ساختمانیه که میخواد ساخته بشه،اول باید زیرسازی و محکم بودن اون زیربنا صحیح باشه وگرنه کل اون ساختمون فرو میریزه ،ولی اگر زیرسازی محکم باشه میتونیم برج بسازیم ،صددرصد ثروت سراغ شخصی که خودشو لایق نمیدونه نخواهد آمد ،اگرم بیاد یجوری خارج میشه،من ۳سال پیش که هنوز با این مباحث آشنا نبودم و باورهای مالی مخربی داشتم ،خیلی راحت به مدار شخص کلاهبرداری هدایت شدم که کل پولی که توی بانک داشتمو ازم برد،من خودمو شایسته خرج کردن اون پول نمیدونستم،من خودمو توانا نمیدیدم و فکر میکردم باید پولمو بدم به شخص دیگه ای تا اون باهاش کار کنه ،یه کار اپلیکیشن باهاش شروع کردیم و نصفه رها شد و ۲سال دادگاه رفتنش واسه من موند،ولی از وقتی دارم روی خودم کار میکنم در مدار آدم های درست وحسابی هدایت شدم،که هم خونه

    و ماشینم حفظ شدن هم پول و ثروت ودلار ویورو وارد زندگیم‌ شده ،هم به کرات مسافرت های داخلی وخارجی رفتم،همش در حال تفریح رفتن و تنیس،رقص و گردش هستم ،اینها گوشه ای از تغییرات من بوده ،من ذهنمو دارم تغییر میدم جهان راهشو برام هموار میکنه ،من خودمو لایق میدونم جهان هم نوازش هاشو بطرف من بصورت شرایط ،موقعیت،افراد و موارد مختلف هدایت میکنه،جهان فقط باورهای منو به من ثابت میکنه مثل آینه ،باید هر لحظه از خودم بپرسم که دارم چه پیامیو به جهان میفرستم؟آیا پیام من حس لیاقته یا بی ارزشی؟

    من از بچگی دیده بودم که پدرم مرتب دنبال پیرهای فامیل بود که بهشون سرویس بده ،همیشه نگران افراد مریض و پیر اقوام بود،یجورایی خونه ما مثل بیمارستان بود ،احساس عذاب وجدان نسبت بهشون داشت و این باور مخرب تو وجود من هم گذاشته شد،منم نگران پیری پدر ومادرم شدم،نگران مریضی شون شدم،احساس عذاب وجدان داشتم وهنوزم گاهی میاد سراغم،اگر مادرم اخم کنه فکر میکنم بخاطر منه ،از من ناراحته و همیشه این احساس گناه همراهم بود،وقتی با این مباحث آشنا شدم تلاش کردم زیاد رفتارهای خانواده مو نبینم و توجه نکنم،میدونم این فرکانس بسیار مخرب و ضعیفه و دوست دارم این باورو در وجود خودم کمرنگترش کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    بارانا گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    سلام خدمت تمام دوستای عزیزم ، یه مدت از سایت دور بودم و وقتی اومدم دیدم که یک صفحه ای به اسم روز شمار هست بازش کردم همونیه که من میخواستم که بشه که به صورت اصولی و گروهی بتونیم فایلای استادو گوش بدیم ، خواستم تو روز اول رد پای خودمو بجا بزارم ، این فایل استادو شاید من بهتر از خیلیا درکش میکنم چون من قبل از این که با استاد اشنا بشم و اگاهی هارو بشنوم و بدونم با مشکلات زیادی دستو پا میزدم و گاهی تو خطراتی قرار می گرفتم که اگه خدا نبود نمی تونستم خودم و حتی ادمای دیگه کمکم کنن گاهی شرایط جوری میشد که ادمایی بودن که تمام تلاششون رو میکردن که به من ضربه بزنن اما من همیشه با توکل به خدا راه خودمو ادامه میدادم و وقتی که احساسم خوب بود همه چی به نفع من میشد من این قانونو کاملا درک می کنم که نه من میتونم به کسی اسیبی برسونم نه کسی میتونه به من اسیبی برسونه اگر من در مدار درست باشم اگر من حالم خوب باشه اگر من متوکل باشم و همه چی رو به خدا بسپرم میدونم برای خیلیامون گاهی سخته که تا این حد متوکل باشیم اما اگر به خدا اعتماد کنیم همه چی درست میشه .با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    صدیقه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    بهترین استاد دنیا سلام

    اولین روز از سفرنامه و تعهد من برای گذاشتن کامنت با دیدن هر فایلی .

    البته هر روز نمیتونم کامنت بذارم برای سفرنامه چون میخوام هر فایل رو خوب و دقیق گوش بدم و کامنتاشو بخونم و سعی کنم تا میتونم بهره ببرم از این فایلهای عالی.سعی میکنم هر دوسه روز یک فایل رو گوش کنم و کامنت بذارم.

    با اینکه هرچند بار هم که به این فایلها گوش کنیم باز بعد از چند وقت که دوباره گوش میکنی باز یه چیزهای جدیدی یاد می گیری.

    و اما نکته های زیبای این فایل :

    اینکه مهمترین اصل موفقیت ،عزت نفسه و مهمترین عامل تخریب عزت نفس ، احساس گناهه.

    گناهی که سالها پیش انجام دادی ولی بخاطر احساس گناهی که از بچگی واز طرف جامعه به تو تحمیل شده ،تو هنوزنتونستی خودتو ببخشی و این مهمترین عامل در عدم موفقیته.

    گناهی که همون زمان خدا بخشیده چون بسیار مهربونه ،بسیار آمرزنده است و توابه ولی من خدایی رو شناختم که خیلی دوره و هرگناه منو توی دفتری مینویسه تا به بدترین شکل ممکن شکنجه ام کنه .و یادمه یه موقعایی که یکم زندگی فشارش روم بیشتر میشد با خودم می گفتم این معلوم نیست نتیجه کدوم گناه منه.در صورتی که خدا همون لحظه پشیمانی تو رو میبخشه و موندن در احساس گناه نه تنها به تو کمکی نمیکنه بلکه باعث میشه تو خودتو از مسیر حق جدا بدونی و در گناه بیشتری غوطه ور بشی و این بدترین نتیجه موندن در احساس گناهه.

    استاد خوب من به من یاد داد که هر زمان احساس گناه به سراغم اومد اول از همه بدونم که خدایی دارم بسیار آمرزنده و مهربان .

    دوم اینکه با موندن در احساس گناه هر لحظه خودمو از موفقیت دور میکنم .

    سوم با موندن در احساس گناه بیشتر شرایطی پیش میاد که من به سمت گناهان دیگه هم رو بیارم و هر روز حالم بدتر و بدتر بشه و طبق قانون جهان

    احساس بد=اتفاقات بد

    پس مهمترین کار من در این مواقع بخشیدن خودم و خوب کردن حس و حالم هست.

    استاد جانم ممنونم که به ما یاد دادی که هر چیزی رو نپذیریم و بریم ببینیم اون مسئله تو فرهنگهای دیگه چجوریه و چه نگاهی بهش دارن .

    یادمه وقتی پدر بزرگم فوت کرده بود چون دختری هم نداشتن ،من و خواهرم احساس میکردیم اگر توی مراسم ختم گریه نکنیم خیلی آدمهای بدی هستیم واین وظیفه ماهست که برای از دست دادنشون گریه کنیم.یادمه خیلی از اون گریه ها بیشتر برای نگاه مردم بود نه برای از دست دادنشون.

    بعد چند روز پیش دوباره یه مراسم ختم پیش اومد که من رفتم و اون خانواده ،پدرشونو از دست داده بودن و بطور کلی فضا خیلی متشنج و سنگین بود بعد یک مداحی اومد و از پدر و خوبیهاش گفت و اینقدر فضا رو سنگین کرد که فکر نکنم کسی تو اون مراسم بود که اشک نریزه ، تو تمام مدتی که من اونجا بودم این فایل برام مرور میشد و واقعا خوشحال شدم که من این آگاهیها رو به دست آوردم که اگر بدونی اون شخصی که فوت کرده به معبودش پیوسته و در کنار پروردگار مهربان حال خوبی داره دیگه اینهمه ضجه و ناله معنایی نداره.بلکه مثل خیلی از جوامع دیگه حتی خوشحالی میکنی و لباس زیبا می پوشی.

    استاد جانم واقعا ازتون ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این آگاهیها با ما.

    نکته مهم بعدی اینه که ما نمی تونیم زندگی هیچکس رو نه به سمت خوب و نه به سمت بد هدایت کنیم مگر اینکه اون شخص خودش اینو باور کنه. چقدر با این طرز تفکر احساس خوبی بهت دست میده که من ،تنها وتنها من خالق زندگی خودم هستم و هیچکس دیگه ای نمیتونه روی زندگی من تاثیر بذاره .

    هرچند که در گذشته خیلی این فکر توی من ریشه داشت که دیگران برای من تصمیم میگیرن و من هیچ قدرتی ندارم .

    خدا رو شکر برای بدست آوردن این اطلاعات.

    البته که فقط یادگیری اینا چاره ساز نیست بااااید در زندگی بهشون عمل کنم تا زندگی بهتری برای خودم بسازم.

    خدایا شکرت برای بودن توی این سایت و هم مداری با استاد خوبم.

    عاشقتم استاد. 😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهدی حکمتی گفته:
    مدت عضویت: 1785 روز

    بنام خداوندی که مرا خلق کرد

    بهترین نکته این فایل بنظر من آیه ۱۵۶ و ۱۵۷ سوره بقره بود، که این مژده رو خدا به انسان میده که با بوجود اومدن یه اتفاق بظاهر بد، سریع خودش رو نبازه و ذهنش رو کنترل کنه و احساس خوبش رو حفظ کنه تا برکات و رحمت خداوند شامل حالش بشه

    اول ممنونم از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایسته عزیز که این دوره روزشمار تحول من رو آماده کردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    پریسا تقیخانی گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم

    باز هم مثل همیشه لذت بردم و خیلی جاهاش همینطور بودم و خیلی از جاهای دیگر پاشنه اشیل ام بود

    من ۲ ماه پیش تقریبا دوره عزت نفس را خریدم و هنوز ۲ تا فایل و گوش ندادم ولی بیشترش و چندین بار گوش دادم هر چند که هر بار گوش میدم انگار بار اوله ولی خیلی روم اثر داشت چون الان خیلی راحت تر حرفم و میزنم و حال خوب خودم خیلی برام ارزشمنده هر چند که یه روز دو روز این باورها ساخته نمیشه به خاطر این همه سال تخریبشون ولی همین که تصمیم میگیری و تعهد میدی به یا ری خدا کلی انرژی میگیری و ثابت میشی ،

    من تو آگهی بازرگانی عزت نفس که سخت ترین تمرین استاد فکر میکنم تو تمام دوره ها باشه اونم همین بود که هنوز موفق به اجراش در مکان عمومی نشدم ولی فردی چرا با سختیش انجام دادم

    این هم بمونه رد پای من در اولین روز سفر

    من پریسا ۳۹ ساله و انسانی یکتا پرست و سپاسگزار خداوند به خاطر تمام انچه تا الان داده

    من انسان فهمیده و با گذشتی هستم و بسیار مهربان و دست و دلباز و همیشه هم با این صفت شناخته شدم به لطف الله

    من دختر هنرمندی هستم و در رشته گرافیک درس خوندم و تا حدودی زبان روسی رو بلدمو خیلی علاقه دارم که بتونم روان صحبت کنم

    من بسیار توانمند و پر انرژی هستم میتونم بگم تا حدودی خستگی ناپذیر

    از درست کردن و تمیز کردن جایی لذت میبرم

    همیشه انسان شاکری هستم ،بسیار منظم و با سلیقه هستم

    خیلی خوب میتونم خودم و حساب بانکی و مدیریت کنم بسیار خوش لباس و خوش اندام هستم

    این یک سوم از آگهی بازرگانی برای عزت نفسم بود

    میتونم بگم با تمام وجود درک کردم صحبتهای ایناد رو که اگر همه چیز یه سمت ترازو باشه و عزت نفس سمت دیگرش اون سنگینتره

    میتونم بگم تمام نداشتن موفقیتهای هممون همین احساس گناه که مثل ترمز همش مارو نگه میداره و درجا میزنیم

    من بنده خوب خدام من اشرف مخلوقاتم من می‌توانم و میخوام که بهترینهای این جهان برسم و هر چه با اون احساس ارامش و لیاقت را میکنم خدای من از صفت وهابیش بهم عنایت میکنه

    تلاش میکنم که به انچه میخواهم و خدا دوست دارد با ارامش و احساس خوب برسم

    استادم بینهایت ازتون سپاسگزارم که خودم و به خودم شناسوندید🙏🏻🙏🏻🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد مهدی قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش وهم فرکانسیهای دوست داشتنی.تقریبا یک هفته ای میشه که فایل اولین روز سفر رو دانلود کردم ومرتبا دارم بهش گوش میدم روز اول به خودم تعهددادم تا زمانی که دیدگاهم رو ارسال نکردم سراغ فایل بعدی نرم.هرروز به یه بهانه ای این کاررو به تعویق انداختم اما امروز تصمیم گرفتم که انجامش بدم.بقول استاد تا کاری انجام نشه نتیجه ای هم بوجود نمیاد. شش ماهی هست که دارم از فایلهای رایگان استاد استفاده میکنم وتوی این مدت خدارو شکر هرروز احساسم داره بهترمیشه واینو باور دارم که احساس خوب مساویه با اتفاقات خوب.کاملا برام مشخص شده که هروقت احساسم خوب هست اتفاقات خوب برام میفته وخواه ناخواه نعمتها وزیباییهای بیشتری رواطرافم میبینم.تواین مدت رابطم با خودم باخدای خودم خیلی بهترشده وهمیشه بیادخدا هستم وشکرگذارتر شدم.ازلحاظ مالی خداروشکر درامدم ٢ونیم برابر شده واین اتفاقات فقط وفقط بخاطر دراحساس خوب موندن هست وبقول استاد من ایمان دارم که هروقت احساسم خوب باشه اتفاقات خوب وزیبا برام میفته.خداروشکرمیکنم بخاطر اشنا شدن با استاد عباس منش وخانم شاییسته عزیز که دستی از دستان خداوند هستن برای آگاهی دادن بمن.تابوسیله این اگاهیها به تمام خواسته هام برسم.خداروشکر تمام کارهام داره به آسونی انجام میشه وخدا از راههایی که حتی فکرشم نمیکنم داره کارهام روانجام میده. سپاسگذارتم خداجون شکرت که من لایق بهترین نعمتها هستم شکرت بابت فراوانی نعمتها وزیباییهات.شکرت که باور دارم به تک تک خواسته هام میرسم.من هرروز تمام اتفاقات خوب زندگیم رو یادداشت میکنم وبخاطرش از خدا سپاسگذاری میکنم که اینکار خیلی بمن کمک کرده.طبق تعهدی که بخودم دادم تا آخراین سفر رو ادادمه میدم بهمراه همفرکانسیهای دوست داشتنی و ازالان هرروز این سفر رو که پشت سر میگذارم دیدگاه خودم رو توی قسمت نظرها مینویسم تا ردپایی از خودم بجا گذاشته باشم.خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2024 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به تک تک دوستان عزیز و استاد گلم و خانم شایسته ی مهربون

    آمده ام رد پااز خود جا بگذارم خداروشکر میکنم که در این مسیر زیبا قرار دارم عزت نفس مهم ترین عامل موفقیت هستش و مهم ترین عامل عزت نفس احساس خود ارزشی و زمانی میتونیم احساس خودارزشی داشته باشیم که احساس گناه نداشته باشیم خداوند وهابه خداوند بخشنده اس خداوند رحیم خداوند رحمان همه ی ما جزئی از خداوند هستیم ما فرزندان خداوند هستیم ما ارزشمند ترین موجوداتش هستیم فرشتگان خدا در مقابل ما سجده کردن پا به این دنیا اومدیم تا لذت ببریم تا خدا گونه باشیم درست نیست که ما احساس گناه رو با خودمون حمل کنیم این فیلمها رسانه ها جوامع باور های کاملا غلطی درمورد خداوند و قران و دین در ذهن ما ساختن همیشه به این فکر میکردم که چرا ما که یک کشور اسلامی هستیم و در ظاهر ایمان بیشتری داریم چرا از بقیه کشور ها عقبیم ما که با این ایمان باید خدا بیشتر بهم روزی نعمت میداد حالا فهمیدم که ما راه رو گم کردیم ما خدارو درست نشناختیم ما دین رو درست درک نکردیم ما قوانین خداوند رو نمیدونستیم ما قران رو نخوندیم یا اگه خوندیم درکش نکردیم یا اگه درکش کردیم عمل نکردیم بهش که اگه عمل میکردیم الان وضعمون خیلی بهتر بود خدارو شکر میکنم که قبل از مرگم اینارو فهمیدم و منو هدایت کرد تا خوشبختی و سعادت دنیا و اخرت رو بدست بیارم اینکه فهمیدم من فقط میتونم به خودم ظلم کنم و در قران در اغلب موارد که از ریشه ظلم استفاده شده ظلم به خوده اگر من خطایی مرتکب بشم به خودم ظلم کردم من نمیتونم به کسی آسیب بزنم اگر بخوام به کسی آسیب بزنم خودم آسیب میبینم و خداوند از خطا های من میگذره خداوند بی نهایت بخشنده اس بی نهایت آمرزنده اس همینجوری که هستم منو پذیرفته منو هدایت میکنه من نزد خدا محبوب هستم من نزد خدا مقدس هستم من جزئی از خداوند هستم مثل قطره ای از دریا که خود دریاست من عزیز خداوند هستم که آمده ام لذت رو در این دنیا تجربه کنم درست نیست با احساس گناه زندگی رو برای خودم جهنم کنم من اگر خطایی کرده باشم خداوند منو بخشیده من توبه کردم خدا پذیرفته چون خدا بی نهایت بخشنده اس من لیاقت بهترین ها رو دارم چون من ارزشمندم من خدارو دارم و همه جا حامی منه خداروشکر میکنم که خداوند مرا دوست داشت و به این مسیر زیبا هدایت کرد و هر روز که میگذره میبینم من دارم کم کم از اکثریت جامعه کنده میشم من دارم مسیر درست رو پیدا میکنم خدا منو هدایت میکنه عاشقتم خداجان شکرت که منو به سمت بهترین دستت استاد عباسمنش و این سایت مقدس هدایت کردی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه فرهمندی گفته:
    مدت عضویت: 2319 روز

    چند روزی بود که توی این فکر بودم که دوباره از کجا شروع کنم

    آخه مدتی بود عضو سایت بودم و از محصولات و فایل ها استفاده می کردم

    ولی چند وقتیه که کمتر شده و فرکانس ها و مدارم عوض شده بود و از راه دور شده بودم😢

    که خدا دوباره و صد باره و هزار باره دستم رو گرفت و بعد از کلی حرف و بحث با همسرم اومدم توی سایت😍

    صفحه ی اول و اصلی یه چیزی نشون داد با عنوان روز شمار تحول زندگی من!!!😮

    کنجکاو شدم که چی بوده که الان قسمت 50 و نه من تو این مدت دیدم و نه همسرم ازش حرفی زده🤔

    آخه معمولا فایل جدیدی بیاد اون بهم خبر میده و من میام و میبینم و استفاده میکنم ولی نه به جدیت اون😔

    این بار ولی به جدیت اومدم سراغ سایت تا بگردم و هدایت بشم

    دقیقا به هدف هدایت شدن اومدم و چه هدایتی هم هست😍

    طبق متن اول باید تعهدی به خودم میدادم که ردپا از خودم بذارم

    اومدم تا این کار رو بکنم😉

    من این فایل رو بارها و بارها گوش داده بودم قبلا

    ولی الان و حین گوش دادنم به این فکر کردم که مگه من احساس گناه یا عذاب وجدان دارم؟🤨

    که همون لحظه پسرک 6 ماهه م گریه کرد و رفتم سراغش تا دوباره شیر خشک درست کنم و بهش بدم👶

    که دیدم آرههههههه من 6 ماهه که دارم این احساس بد رو با خودم حمل میکنم که چرا بچه م شیر خودم رو نمیخوره🥺

    و به قول دوستم که من سه نفرم

    نفر سوم مثل هر روز و هر لحظه که این فکر میاد تو ذهنم و نفر دوم میگه چرا شیر خودم رو نمیخوره؟؟؟ جواب داد من تمام تلاش خودم رو کردم ولی نشد

    من تا 2 ماه عذاب و درد کشیدم و به خودم میگفتم باید کاری کنم که خودم راضی بشم

    و الان بعد این همه وقت انگار یه چیزی هست که میگه نه راضی نشدم😔

    شاید این احساس و عذاب به خاطر حرفای اطرافیانه که هنوز میگن بچه ی بیچاره و احساس بد رو بهم منتقل میکنند😪

    نفر سوم خودم رو خیلی دوستش دارم🥰

    با استاد و سایت پیداش کردم

    وگرنه گم شده بود توی وجودم و فقط نفر دوم غرغرو و عذاب ده رو داشتم🤭🤪

    نفر سومم همیشه توی این مواقع شروع میکنه دنبال خوبی های این قضیه و به یادم میاره آزادی ای که دارم رو همه جا و همه وقت

    و اینکه یه بچه ی شاید مستقل تر خواهم داشت😃

    و اینکه شواهدی رو نشونم میده که بدون عشق و لذت و البته با درد و احساس بد به بچه شون شیر میدن و این احساس رو به این موجود بزرگ و عزیز منتقل میکنن😔😶

    و خدا رو شکر میکنم که با بازی و لذت پستونک رو توی دهن بچه م میذارم و اون هم حین شیر خوردن توی بیداری بازی میکنه و میخنده و منم باهاش میخندم😀😍

    و

    .

    .

    .

    پس با این فایل به این نتیجه رسیدم که:

    1- باید بیشتر از این ورودی هام رو کنترل کنم[کندن از بدنه ی جامعه]

    2- تقویت باور احساس خوب = اتفاقات خوب

    و احساس بد = اتفاقات بد

    3- ایجاد احساس لیاقت و ارزشمندی و حذف احساس گناه و عذاب وجدان

    و در نتیجه ی اینها هدایت میشم به زیبایی ها و بهترین ها و شادی های بیشتر🤩

    خدایا شکرت بابت این هدایت زیبا

    و ازت میخام کمکم کنی تا توی این سفر زیبا همسفر بقیه باشم😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: