«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 307
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و خدا قوت انشالله که شاد و سلامت و ثروتمند باشید. زمانی که این فایل رو گوش میدادم یاد چندین آیه قرآنی افتادم مثل خداوند حال هیچ قومی را تغییر نمیدهد،مگر اینکه خودشان بخواهند. خداوند به بندگانش ظلم نمی کند آنها خودشان به خودشان ظلم میکنند. چقدر استاد خوب گفتید که فکر کردن خوبه اما بعضی ها وقتشون و انرژیشون رو پای مسائل بی ربط و بی ارزش میزارند که هیچ تاثیری در زندگیشون نداره.و اگر انسان بداند که خداوند محبت را به بنده اش به خودش واجب کرده و خداوند بخشنده و مهربان است هیچ وقت دچار عذاب وجدان نخواهد شد.
در پناه الله یکتا…🌹
ه نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و همه ی هم فرکانسی های عزیزم
مدتی بود که این فایل های روز شمار تحول زندگی من به چشمم میخورد و همیشه ی حسی میگفت که بیام این قسمت تا اینکه دیشب با همسرم به طور اتفاقی به این قسمت هدایت شدیم و تصمیم گرفتیم که همسفر بشیم در این قسمت. وقتی که اولین فایل رو دیدم و با عنوان آن روبرو شدم یک جرقه ای در ذهنم ایجاد شد. که چرا باید این فایل در روز اول این سفر باشد. وقتی با خودم فکر کردم دیدم که چه جالب قدم اولی که باید برای این مسیر برداریم این است که خودمون رو گناهکار ندانیم و خودمون رو با این ویژگی های انسانی بپذیریم که هر انسانی حتی اگر پیامبر هم باشد ممکن است دچار خطا و اشتباه شود و خداوند بخشنده درهای توبه رو برای ما باز گذاشته و فقط کافی است که ما خودمون رو ببخشیم تا بتونیم با آرامش و با احساس خوب و با حس ارزشمندی خودمون رو لایق هدایت بدانیم. و این تفکر شیطانی که اگر خطا کردی دیگه تمومه و تو دیگه جایی در درگاه خداوند نداری را کنار بگذاریم کافی است تا جستجویی در قرآن کلام الله کنیم تا ببینیم که خداوند چقدر غفور و رحیم و بخشنده است. من خودم همیشه خودم را گاهکار میدانستم همیشه مراسمی بود مثل شبهای قدر سعی میکردم با گریه و با االتماس دل خداوند را به رحم بیاورم تا مرا از عذاب دور کند و مرا ببخشد ولی غافل از اینکه نیازی به این کارها نبود قانون جهان چیز دیگری است و ما با توجه به شنیده هایمان و با باورها و با دیدن الگوهای نامناسب تصویر دیگری از خداوند در ذهن خود ساخته بودیم.
باورهایی که بعد از دیدن این فایل در خود ایجاد میکنم این است که حتی اگر اشتباهی هم انجام دادم میتوانم توبه کنم و این که خداوند بسیار بخشنده اس و هر زمان که من اراده کنم میتوانم به مسیر درست و راه راست برگردم و خداوند همواره در وجود من است. و فقط کافی است که من بخواهم تا بتوانم هدایت آن را دریافت کنم.
اگر بخواهیم با خداوند همراه شویم در ابتدا باید خودمان را گناهکار ندانیم تا این حس بد از ما دور شود چرا که احساس بد = با اتفاقات بد. و بعد اینکه خودمان را لایق بدانیم. فکر نکنیم که یک شخص خاص ب خداوند وصل است و ما باید به واسطه او با خدا صحبت کنیم و یا درخواست کنیم. بلکه خداوند در درون ماست و همانطور که در قرآن فرموده (از رگ گردن به ما نزدیک است.)(اگر بندگان من درباره من از تو پرسیدند به آنها بگو من نزدیکم.)خداوند در تک تک سلول های ما وجود دارد. فاصله ای بین ما و خداوند وجود ندارد. اگر ما خودمان را به خاطر انجام خطا و اشتباه از خداوند دور بدانیم این فاصله باعث دور شدن ما از مسیر و خواسته هایمان میشود.
وقتی که ما بتوانیم این احساس گناه را از خود دور کنیم و خود را به انرژی منبع وصل کنیم زندگی ما کن فیکون میشود و هر چه اراده کنیم میشود. فقط باید باور کنیم.
استاد عزیزم وقتی توی فایل هایتان میشنیدم که میگفتید گنج هایی در کامنت ها نفهفته هست واقعا متوجه نمیشدم. اما العان مدتی هست که همزمان کامنت های دوستان عزیزم رو میخونم و تازه درک میکنم که شما این همه مدت چی میگفتید. از همه دوستان بخاطر کامنت های فوق العاده و تجربیاتشون ممنونم.
واقعا این همه آگاهی در فایل رایگان باور نکردنیه…سپاس از شما استاد عزیزم.
عااشقتم استاد خوبم….
به نام خدا سلام استاد عزیزم و خانم شایستع و بچهایی که کامنت منو میخونید.
توی این چند روز اخیر به شفافیت بیشتری نسبت به قبل رسیدم که احساس ارزشمندی و لیاقت خیلی مهمه و تأثیر گذاره و احساس کردم که باید یه فکری برای حل ریشه ای اون بکنم
و احساس کردم که از جهات مختلف مورد حمله نجوای سرزنش گر ذهنم که حاوی پیامی به من میبود که تو ارزشمند نیستی بودم
و توی این حین به خدا گفتم چطور این حجم از عدم ارزشمندی رو توی وجودم حلش کنم و تغییرش بدم
هی میخواستم برم از این و اون سوال کنم اما یه چیزی درونم میگفت نه مریم صبر کن نه مریم صبر کن اون بهت میگه صبر کن
منم صبر کردم و تا اینکه دقیقا همون شب از زبان یه نفر بهم گفت
گفت تو نباید ارزش خودتو به عامل بیرونی مثل ارتباط با فرد یا افرادی خاص بودن توی موقعیت خاص یا داشتن ظاهری خاص و…. وابسته بدونی اصلا بیا بپذیر که تو به عنوان آفریده برتر خداوند و قدرتی که بهت داده ارزشمندی لایقی مقدسی و این منطقی نیست که ارزش و اعتبار تو به عامل بیرونی گره بخوره
مثلا یه مکان خاص واقعا ارزش تو رو تعیین کنه یا فردی خاص یا هرچیزی بیرون از خودت
من سفری رو از این فایل شروع کردم و کامنت های خیلی خوبی نوشتم از درک های جدیدم و
توی این حین از خدا میخواستم که هدایتم کنه بیام و دوباره از سایت از یه جایی از سایت شروع کنم و جدی تر کار کنم
میدونید تعهد خیلی مهمه
تمام اونایی که اینجا میان و از اموزش های استاد استفاده میکنند و مثلا استاد یه فایلی میذاره یا یه محصول جدید میذاره به قولی بوممممب زندگیشون توی چند مدت کوتاه خیلی تغییر میکنه بخاطر اینکه اونا این تعهد از قبل داشتن میساختن و در مسیر تعهد بیشتر به این آگاهی ها قرار میگیرند و زندگیشون تغییر میکنه
احساس ارزشمندی خیلی مهمه
میدونید وقتی که این مسیر مجدد با تصمیم بیشتر شروع کردم
اون موقع درک و آگاهیم نسبت به قانون به اندازه الان نبود و اونجا خداوند به من گفت که سیستم رابطه مستقیمی با احساس لیاقت داره
یعنی به اندازه که هر کدوم درک میکنید طرف دیگرم درک میکنید
سیستم چی میگه :
سیستم میگه تو هرچی خودتو میبینی و باور داری نتیجشو میبینی
میخوای اشتباهاتت بد بدون
میخوای اشتباهاتت مثبتت ببین خب ببین
میخوای وقتی سرزنشت میکنن بهم بریز خب بریز
میخوای به خودت یاد اوری کنی که این تضاد این نتیجه فرکانس های خودمه این بزنگاست اگر من بتونم در این شرایط ذهنم کنترل کنم اون نجواگر دیگه نمیتونه چنان نجوایی به پا کنه من همه چیو رها کنم.. خب یاد اوری کن
اصلا هرچی تو میبینی بهت نشون میده
یه جمله کلیدی فهمیدم اینکه
خداوند حتی این حقو به ما داده چه جوری به اشتباهاتمون نگاه کنیم
میدونم که باید خیلی تمرین کنم تا این نگاه بی قید و شرط پذیرفتن و ارزشمند دونستن رو در خودم تقویت کنم
اما میخوام از همین فایل ادامش بدم
در واقع تعهد من به ادامه کار کردن روی فایلهای سفر نامه میتونه تحول زیادی در من ایجاد کنه
من این هدایت حس کردم
دیگه بقیش با خودمم که چقدر متعهد هستم
دیگه دست دست کردم و نشستن واقعا هیچ نتیجه نداره
باید اقدام بشه با عمل بشه
من اینو حس کردم، حس کردم که عوامل بیرونی جلو دیدن ارزش های خودم گرفته
یعنی برای اینکه بتونم قوی تر از قبل باشم باید احساس ارزشمندی رو توی خودم بیشتر کنم
احساس لیاقت قدرت میاره
احساس لیاقت یعنی من با اونایی که دارن و رسیدن و اونایی که ندارن و نرسیدن برابریم
یکسانیم
فقط تفاوت در باور ماست
احساس لیاقت یعنی من بدون اینکه بخوام ارزش های دیگران به خودم بچسبونم تا به خواسته هام برسم میتونم ارزش هذی خودم داشته باشم و رقم بزنم اتفاقات رو.
اخ خدای من مریم نازنینم مریم قشنگم عشق خواهری چقدر چقدر دارم ازت یاد میگیرم چقدر با تمام وجودم تحسینت میکنمم چقدر زیبا گفتی اشکمو دراوردی مریمم چقدرر اینن احساس نابتت این عملگرایی رو با تنام وجودم بینهایت تحسینتتت میکنمم عشق منن چقدر چقدر این قدرت درونت این درک بینظیرتت این اگاهی های نابت رو با تمام وجودممم بینهایتت تحسینتتت میکننم چقدر این کامنت برام درس داشت که هرلحظه باید برای خودم یاد اوری کنم که همینی که هستم ارزشمندترینم که من همینی که هستمم عاشققق خودمم لایققممم لایقق لایق ترینمم چقدر برام درس داشتت چقدر چقدر این اتصال نابتت این عشققت رو این عالی کار کردنتت این تفکر رو بینهایت تحسینتت میکنمم بینهایت بهت افتخار میکنمم خواهر قشنگم عشق منن یینهایتتت تحسینتت میکنممم سپاسگذارم که نوشتی سپاسگذارم که اینقد عالی مینویسی چقدر زیبا گفتی که همه ی ما یکی هستیممم همه ی ما یکی هستیم وتفاوت در باورای ماست که هر چیزی که ببینیم جهان به ا ن پاسخ میده جهان تنها به نگاه ما به نوع نگاه ما پاسخ. میذه چقدر زیبا گفتی و بینهایت تحسینتت میکنم بینهایت تحسینت میکنم
عاشققتممم و بینهایت تحسینت میکننم عاشقتم الهی که هرلحظه غرق عشققق خداوندم غرق ارامش ناب و اتصال. و نعمت های بینهایت خداوند باشی عشق خواهریی بهترین های بهترین هارو برایت میخواممم عشق من
مریم عزیزم خیلی عالی احساس ارزشمندی تعریف کردی و توضیح دادی.
درک جدید بهت تبریک میگم دری از آگاهی برات باز شده فوق العاده است.
چقدر من دوست دارم ارزشمندیو
و هرچیزی که درموردش گفته میشه
و هرچیزی که برام واضح تر میکنه
من فهمیدم احساس لیاقت همه چیزه
چقدر آدمایی که دارن تحسین میکنم
و کسایی که در حال ساختنش هستن.
عاشقتم با این کامنت طوفانیت ♥️
سلام مریم جان. امیدوارم که هر روز پر از احساس لیاقت بیشتر باشی و متعهدانه تر ادامه بدی. از خواندن کامنت زیبا و فوق العاده ات لذت بردم.
احساس لیاقت قدرت میاره
احساس لیاقت یعنی من با اونایی که دارن و رسیدن و اونایی که ندارن و نرسیدن برابریم
یکسانیم
فقط تفاوت در باور ماست
احساس لیاقت یعنی من بدون اینکه بخوام ارزش های دیگران به خودم بچسبونم تا به خواسته هام برسم میتونم ارزش هذی خودم داشته باشم و رقم بزنم اتفاقات رو.
چه جمله ی قشنگی❤❤❤❤
ممنون
به نام خداوند بخشنده و مهربون
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و هم فرکانسی های عزیزم
با گوش دادن به این فایل من اینو یاد گرفتم که برام خیلی جالب بود که در قرآن اصلا چیزی به نام حق الناس نداریم
ما اگه قرآن رو ملاک قرار بدیم می فهمیم که نمی تونیم به کسی ظلم کنیم
ما به خودمون ستم می کنیم کسی نمی تونه زندگی و سر نوشت ما رو تغییر بده
ما نه در جهت خیر نه در جهت شر نمی تونیم به کسی کمک کنیم
ما فقط مسئول خودمون هستیم
احساس گناه خیلی مرتبط با عذاب وجدان یعنی ما عذاب وجدان میگیریم احساس گناه می کنیم
تو هر جامعه ای یا فرهنگی یک نوع وجدان وجود داره
اگه تو یک کشور مسلمان به دنیا آمده باشیم اگر مشروب مصرف کنیم شاید عذاب وجدان بگیریم ولی شاید تو ی آمریکای جنوبی باشیم اصلا عذاب وجدان نمی گیریم
من تا چند وقت پیش بابت کارهای اشتباهی که قبلا انجام می دادم خیلی احساس گناه و عذاب وجدان می کردم و همش پیش خودم فکر می کردم که خدا هیچ وقت منو نمی بخشه
میگفتم خدایا من تو این دنیا این کارهای را کردم پس اون دنیام چطوره همیشه از این می ترسیدم که خدا هیچ وقت من رو نمی بخشه و خدا رو پیش خودم ی خدای خشمگین می دیدم
ولی از روزی که وارد این سایت شدم و این فایل رو گوش دادم هیچ وقت احساس گناه نمی کنم
چون میدونم خداوند مهربون منو بخشیده چون اگه نمی بخشدم الان من تو این مسیر نبودم عضو این سایت نمی شدم
وقتی من هماهنگ باشم با خداوند زندگی و اتفاقات زندگی من هدایت شده است
از خدای مهربون میخوام که در این مسیر کمکم کنه و سپاسگزارم که من رو تو همچین جمعی آشنا کرد
الان با خودم و خدای مهربون خودم روز به روز حالم بهتر میشه
از خداوند بسیار سپاسگزارم که منو تو این مسیر قرار داد
خدا رو شکر میکنم که همچین دوست عزیزی دارم که این سایت بی نظیر رو به من معرفی کرد
استاد عباس منش عزیز ازت ممنونم که چنین آگاهی های نابی به ما یاد میدین 🙏
به قول استاد، در پناه خداوند شاد، سلامت، ثروتمند، سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🙏
🦋به نام خداوند بخشنده ومهربان🦋
سلام
روز اول سفرنامه
این صحبت های گوهر بارِ استاد اگر که بخوای راجبشون صحبت کنی یا بنویسی ساعت ها وقت میبره.واقعا هر جمله از صحبت ها ساعت ها وقت نیاز داره برای فکر کردن.
من دوسداشتم راجب سوال کردن صحبت کنم.و چند مورد از تجربه هام رو براتون بگم.
من واقعا ایمان دارم که خدا هر لحظه فکرمو میخونه صدامو میشنوه و به درخواست هام پاسخ میده.به همین خاطر همیشه سوال هایی رو از خدای خوبم میپرسم که رسیدن به جوابشون برام مفید باشه یه سودی برام داشته باشه یا یه کاری برام راه بندازه یا کاری رو برام آسون کنه.برای اولین بار که فهمیدم خداوند به سوال هامون جواب میده به گذشته که فکر کردم متوجه شدم خیلی از اتفاقات بد رو خودم با سوال های نابه جا و اشتباه که پرسیده بودم درست کرده بودم.و حالا که این آگاهی رو دارم واقعا خیلی دقت و توجه دارم که چه سوال هایی رو بپرسم چه سوال هایی رو نپرسم.
ولی سوال هایی که الان با این آگاهی میپرسم معمولا برای راحت تر شدن کارهام بهتر شدن احساسم بهتر شدن لحظه ها بهتر شدن اوضاع مالیم و…از این مدل سوال هاست
بعضی وقتا یک ساعت نشده خدا جوابم رو میده نهایت دوروز طول کشیده که جواب گرفتم.بعضی وقتا خیلی جالب جوابمو میگیرم و تو نظر من معجزه ست.و بعضی وقتا اشکم در میاد از ذوق این معجزه ها.
چند تا از سوالا رو میگم براتون.
من گل زیاد دارم و خیلی دوسشون دارم.خیلی بهشون میرسیدم ولی رشدشون خیلی کم بود.بهترین خاک و کود رو براشون میخریدم ولی رشد نداشتن به نظرم.
گفتم خدایا چکار کنم گل هام رشدشون زیاد بشه و پر و خوشگل بشن؟؟؟
به فرداش پیش مامانم نشسته بود اصلا بحث گل نبود دیدم یکاره گفت این مژگان دوستم هیچ کودی چیزی هم به گل هاش نمیده فقط ماسه میریزه و یه پیمونه کوچیکم روش کود میریزه ولی اینققدر رشدشون زیاده که نصف خونشونو گرفته گل هاش😮چشمام برق زد گفتم خدددداا یا شکرت این جواب من بود.به فردای همون روز خاک همه گلدون هامو عوض کردم اینقد رشدشون زیاد شده بود و خوشگل شدن هرکی میدید دلش ضعف میرفت براشون.اینقدر زیاد شدن که جاشون رو نداشتم دیگه😂😂😂
من آشپزی و شیرینی و کیک پزیم عالیه.شیرینی و کیک هام از کیک و شیری های بهترین قنادی های شهرمون بهتر میشه.فکر میکنم دلیلش هم اینه که خیلی حسِ چشاییم و بویاییم خیییلی عجیب قویه و کوچکترین طعم و عطر بد یا خوب رو احساس میکنم پس همیشه دنبال برطرف کردن عطر و طعم بد خوردنی هایی هستم که درست میکنم و هیچوقتم به روش پخت دیگران یا مامان یا خواهرام که قبلا یادم دادن توجه نمیکنم همیشه به این فکر میکنم که بهتر و راحت تر از این هم میشه.و از قبل و حالا که آگاهانه همیشه از خدا میپرسم که مثلا چکار کنم فلان ایراد غذا حل بشه یا چکار کنم طعمش بهتر بشه خوشمزه تر بشه و خدا همیشه یه دستور پخت هایی بهم میده که دوس دارم بغلش کنم بوسش کنم با این صلیغه ش.
چند وقت پیش داشتم ابگوشت میخوردم ولی دوست نداشتم کلا دوس نداشتم مجبور بودم میخوردم. حالا اون مدلی که ما درست میکنیم اون لعابی که نخود بهش میداد رو دوسنداشتم احساس کردم دلیل این که دوسندارم همین لعابشه.سریع گفتم خدایا چکار کنم لعاب نداشته باشه چطور درست کنم که خودمن دوسداشته باشم؟؟؟
یکی دوروز دیگه مهمون بودیم خونه برادرم باقالی پلو با ابگوشت داشتن من یه کوچولو ابگوشت خوردم دیدم به به 😋 چقدر خوشمزست و دوسداشتم .گفتم خیلی خوشمزست مرسی ،زن داداشم گفت اره نخودش رو جدا میپزم و ابشو کلا میریزم بیرون فقط نخوداش رو تو آب گوشتش میریزم.😍خدا سریع جوابمو داد گفتم خدداییا ششکککرررت که اینقد حواست به منه.
در زمینه مالی هم براتون بگم همه عاشق پولیم🤩ما محصولاتمون رو که میفروختیم هیشکی نقد خرید نمیکرد من دوسنداشتم چون مواد اولیه رو نقد میخریم.چند روز پیش گفتم خدایا چکار کنیم که محصولات رو نقد بخرن ؟؟؟
بازم خیلی سریع یه شرایطی درست شد که مشتری های قبلی ازمون خرید نکردن گفتن فروش کمه فعلا نمیخوایم من اولش ناراحت شدم ولی در حد نیم ساعتم نشد بیشتر به فکر فرو رفتم نه اینکه ناراحت باشم.چون خدارو شکر به خدا ایمان دارم و میدونم ناراحتی بیخوده خدا همه چیزو درست میکنه برام.خیلی سریع به این نتیجه رسیدم که چون در مسیر هدایت هستم پس هر اتفاقی برام بیوفته خیره و احساسم کامل خوب شد،گفتم باید به فکر چاره افتاد واز خدا راه حل بخوایم .همین اتفاق باعث شد که مدل فروشمون رو عوض کنیم و این مدلی کارا نقد فروش رفت😍😍😍 بازم گفتم خداییا ششکر.
یه سوال دیگه در مورد کیک درست کردن.وقتی کیک درست میکردم خیلی پف میکرد بعد روش ترک میخورد دوسداشتم روش صاف باشه گفتم خدایا چکار کنم روی کیکم صاف باشه اونجوری که دوسدارم،،،من اصلا تلوزیون نگاه نمیکنم خیلی اتفاقی دیدم برنامه اشپزی داره کیک میپزه و داشت میذاشت توی فر که من دیدم گفت اول حرارت پایین رو میزنی بعد از نیم ساعت حرارت بالا ولی دلیل این کارشو نگفت بعدم تموم شد برنانه،گفتم فکر کنم این جواب سوال من بود،وقتی فکر کردم فهمیدم وقتی حرارت زیر و رو رو همون اول باهم روشن میکنی حرارت روو باعث میشه روی کیک پخته بشه و بسته بشه و زیرش هم همینطور پس وقتی که وسط کیک حرارت لازم بهش میرسه و پخته میشه و میخواد پف کنه جاش کمه پس روی کیک ترک میخوره که مواد وسط جاش باز بشه و جای پف داشته باشه،و سریع امتحان کردم کیک رو درست کردم و همون روش رو استفاده کردم و همون شد که میخواستم😍 بازم گفتم خدایا شکککر.
بخوام بنویسم صدتا از این داستان ها دارم.ولی فکر میکنم همینا کافی باشه.
استاد عزیزم خیلی خوشحالم که اینقدر خوش حال میشین از آگاه شدن ما و بالا رفتن مدار ما.خوش حال میشین از خوندن کامنت های ما.
آخه استاد به این خوبی کی داره؟؟؟
فقط ماداریم😍😍😍😍آخ جوون.
من خواستم تشکر کنم و بگم هممه آگاهی هایی که دارم رو فقط و فقط از شما درس گرفتم .همیشه دعا گوی شما هستم.همیشه سلامت و تندرست باشین.
خدایا شکرت که این استاد رو سر راه من قرار دادی.خدایا شکرت که بهترین استاد دست و زبان خداوند شده برام و داره هدایتم میکنه.
خیلی لذت بردم حدیث جان فوق العاده بود
خدارو شکر،
امیدوارم همیشه
همه ی لحظه هاتون درحال لذت بردن باشین.
درود بر شما.
چه قدر لذت بردم و چه قدر این باورهای تان را که نوشتید برایم کمک کننده بود ، چه قدر ایمانم بیشتر شد که من هم از خدا یم همیشه سوال کنم ، و اوست همه چی ، ممنون از این اگاهی های که نوشتید .
سپاس.
🦋به نام خداوند بخشنده و مهربان🦋
خدارو شکر که پیام های دوستان به نوعی کمک کننده هستند برای رشد ما و راحت تر طی کردن این مسیر زیبا.
الله اکبر. این کامنت شما حدیث خانم گل، اخر کامنته. چقدر زیبا نوشتی، چقدر فوق العاده نوشتی نتثیر سوال های خوب پرسیدن در نتایح عالی رو. گفتی من ابگوشت رو چطور کنم لهتر بشهپخودم دویت داشته باشم پایخ داده شد. گفتی چطور کیکم خوب در بیاد؟ پاسخ داده شد. کفتی چطور گل و گیاهام بیشتر و بهتر بشن و رشد کنن؟ پاسخ داده شد. شما جز 5% از مردمی هستی که نشانه ها و هدایت رو اگاهانه درک میکنن و بابت این موضوع بهت نبریک میگم. تخسینت مبکنم چقدر شما موفقی. هر روز به سمت هشق سلامتی سعادت ثروت در دنیا و اخرت هدایت شوی.
سلام
من بازم به این فایل هدایت شدم و این بار اگاهی بیشتری دریافت کردم
این فایل خیلی کمکم کرد درسته ما نمیتوانیم به کسی ضربه بزنیم ولی با ماندن در این احساس قطعا خودمون ضربه خواهیم خورد . گناهان ما پذیرفته شده اس و اگر نجواهای ذهنمون رو کنترل کنیم و بدونیم ک این اشتباهات باعث پیشرفت ما میشه قطعا به راه های بهتری هدایت میشیم . اگر در احساس خوب بمونیم و در هماهنگی با انرژی منبع اشتباهات ما کمتر میشه و ما هدایت یافته ایم.
وقتی به اشتباهات گذشته فکر میکنم الان میبینم ک تمام اون ها پله های بودن ک من الان اینجام و تمام مدت داشتن منو هدایت میکردن و الان واقعا براشون خداروشکر میکنم. و سعی میکنم با اتفاقات به ظاهر نامناسب الان جوری نگاه کنم که انگار این ها هم دارن منو هدایت میکنن و منو بزرگتر میکنن
ریحانه ی عزیزم
دوسداشتنی
کسی که بعد ۱۷ سال تازه دارم اجزای صورتشو صورت زیباشو میبینم باورتون میشه؟؟
اول ازهرچیزی بگم من تاییدت میکنم من تحسینت میکنم تو به تایید وتحسین هیچکس نیاز نداری زیبا😍
احساس گناه!
احساس گناه از چی میاد؟
من فکر میکنم خیلی وقتا احساس گناه واسه این هست که ما فکر میکنیم باید کامل باشیم حداقل واسه خود من که این بوده!
یعنی برای اولین بار که فهمیدم من انسانم و نیاز نیست کامل باشم و اتفاقا که باید خطا کنم تا تجربه کنم تا بفهمم چی میخوام اینجوری بودم(😳)
یعنی چی؟ یعنی نیازی نیست خوب باشم؟ (اصلا خوب یعنی چی؟ خوب بودن رو چجوری تعریف میکنین!؟ من همیشه نقابی بر صورتم میزدم خودم رو اشتباهاتم رو پنهان میکردم چون من باید کامل باشم مردم باید فکر کنن من خوبم!
خب ریحانه جانم عزیزدلم زیبا رو خوبیعنی چی!؟
آخ که چقد خودخوری میکردم واسه هر اشتباه کوچیکی! من همیشه باورم این بود که من تو یه خانواده ای بدنیا اومدم که حرف مردم خیلی براشون مهمه پس حالا من چون نباید اونارو ناراحت کنم😳(اخه عزیز من چه ناراحتی ماکه نمیتونیم کسی روناراحت یا خوشحال کنیم)باید دختر خوبی باشم😂باید خودمو نادیده بگیرم😲
حالا خوب یعنی چی!؟؟؟ یعنی هیچی نگو هیچکاری نکن خودت که هیچی ولی خانوادتو یادت نره واسه اونا زندگیکن که مبادا دچار اشتباهی از نظر اونا بشی و نتونی خودت رو ببخشی و احساس گناه کنی😂😳😲
ولی خب میدونید یه اتفاق خیلی جالب هم میفتاد اینکه من همیشه درمورد پوششم خودم انتخاب کردم همیشه دوستداشتم آزاد باشم و هیچ وقت اونطوری که بقیه بهش میگن دخترانه لباس نپوشیدم و جالب همینجاست که تو همون خانواده و اقوام مذهبی که داشتیم هیچوقت هیچکس درباره پوشش من چیزی نمیگفت اتفاقا خیلی خوششون میومد و همیشه بهم میگفتن خیلی بهت میاد و خوشبحالت و اینا!(البته تازمانی که فکر میکردم که مامانم دخالت میکنه تو پوششم همین اتفاق برام میفتاد اما در نتیجه بازم نمیتونست کاری کنه )چون مطمئن بودم به تصمیمم مطمئن بودم انقد مطمئن که همین مامان بابایی که باید من روخوبمیدیدنو باید مثل دخترای دیگه رفتار کنم به قولا سنگین تر و دخترانه تر لباس بپوشم هم برام مهم نبود میگفتم بابا دیگه لباس که جنسیت نداره من اینجوری راحتترم اتفاقا خیلیم بهم میاد واسه همین کلا به جز یهموقع هایی کهخودم باباورهام خلق میکردماونم فقط واسه مامانم تاکید میکنم فقط مامانم دیگه هیچ مشکلی نبود.)
و اتفاقا من رو یه جور دیگه میدیدن تعجب میکردن😂و هیچوقت احساس گناه و ترس نداشتم واسه اینمورد نتیجه هم که مشخصه!
پس یه دلیل دیگش میتونه این باشه که به تصمیمی که میگیریم (که شاید بعدا بفهمیم اشتباه بوده و احساس گناه کنیم )مطمئن نیستیم که برمیگرده به همون عزت نفس.
دلیل سومی که میتونه داشته باشه این هست که ما سبک شخصی برای خودمون انتخاب نمیکنیم یه بار اینکهخواهرم چی میگه یه بار اینکه مامانم چیمیگه یه بار اینکه حالا اونا اینجوریه منم اینجوری باشم پس اگر خواهرم مادرم میگه که این کار اشتباهه حتما اشتباهه پس من مرتکب گناه شدم از خط قرمز رد شدم اگه اونا(میتونه هرکسی باشه دوست اشنا و..) اینکارو نکردن پس منم نباید اینکارو کنم اگه اینکارو کنم مرتکب گناه شدم وای حالا مردم چی میگن یوقت نفهمن اذیتم نکنن وایچه غلطی کردم و بازهم پنهان اشتباه خود به جای درس گرفتن از آن و پذیرفتند .(باز همون تر از حرف مردم و اینا)
یه چیزی بگم؟!
(مثلا خود من ازاینکه واسه خانوادم و طوری که خانوادم میگن زندگی نکنم احساس گناه میکردم تا همین الانشماا فقط دارم سعی میکنم اینطور نباشم .)
(حتی یادمه خیلی بچه بودم اگه یه دونه برنج رو نمیخوردم اینقد که مامانم میگفت شب میاد تو خوابتا (چون خیلی کم غذا میخوردم مجبور بود یکاری کنه غذا بخورم😂)جدی جدی شب میومد تو خوابم ومیگفت چرا منو نخوردی😂 فککن یه بچه اینجوری باشه😂یَک احساس گناهی میکردم)
کلا هرچی دلیل بخوام بیارم همش همشششش برمیگرده به عزت نفس !
به اینکه خودمونو باور نداریم
به اینکه اشتباهاتمونو نمیپذیریم
به اینکه مسئولیت پذیر نیستیم
به اینکه از حرف مردم میترسیم
به اینکه برای دیگران زندگیمیکنیم
به اینکه گذاشتیم دیگران،شرایط،مردم برامون اشتباه و گناه رو تعریف کنن و بعد مهم تر از این اینکه اونا به ما ارزش بدن یا مارو بی ارزش بدونن.
خب دیگران مگه یه نفر دونفرن که بشه راضیشون کرد اخه!
خب حالا یه سری احساس گناه دیگه هست مثل اینکه کسی رو به قتل رسوندن و اینجور چیزا
تو اینموارد هم باز ما فکر میکنیم میتونیم دیگران رو یا مثلا خانواده طرفو بدبخت کنیم و مهمتر از همه باخودش میگه دیگه وای کارم تمومه و بدبخت شدم بدترین گناهو انجام دادمو ظلم کردم بهشو..!
عزیزمن اولا که تو نمیتونی به کشی ظلم کنی
دوما کی گفته بدترین گناه اینه!؟
شما شرکنورز شما واسه خدا شریک قائل نشو شما خودتو ببخش شما فراموش نکن چقد باارزشی شما فراموش نکن چقد خدا دوست داره شما فراموش نکن اشرف مخلوقاتی شما فراموش نکن خدا چقد بخشندس
نگران نباش!
شاید سخت باشه شاید احساس گناه اونقد زیاد باشه که شخص حتی جرات فکر کردن به کارشو نداشته باشه اما به نظرم اول به خودممیگم بیایم فکر کنیم ببینم اون کاری که انجام دادیم و حالا باعث احساس گناه ما شده آیا اون زمان که میخواستیم اینکارو انجام بدیم فکر نمیکردیم که بهترین کار در اون لحظه همونه؟ ایا ما میدونستیم اشتباهه و بازم انجام دادیم؟؟؟ که حالا نخوایم خودمونو ببخشیم؟
اصلا مگه ما رباتیم؟
به نظرم خیلی وقتا خیلی به خودمون سخت میگیریم البته که خود منم همینطورم! و متاسفانه فراموشکار هم هستیم خود من بارها درمورد اشتباهات به احساس خوب رسیدم باز یکم که گذشت متوجه شدم نجواها شروع شدن و متوجه شدم خودمو واقعا نبخشیدم یه چیز زبونی !
مثلا بیاین یه فکری کنیم یه نفر که میتونه دوست آشنا اقوام هرچیزی باشه
متوجه میشیم یه اشتباهی انجام داده میادو به ما میگه که این اشتباه رو انجام داده
ایا ما سرزنشش میکنیم؟ یا مثلا میگیم خاک تو سرت بدبخت چرا همچین کاری کردی برو به دردت بسوز!
نه اتفاقا ماها واسه دیگران اصلا اینجوری نیستیم
خود من بارها فکر کردم اگه یه نفر میومد همین کارایی که من کردمو میگفت بهم که انجام داده چطور باهاش رفتار میکردم؟ غیر اینکه بهش میگفتم بابا بیخیال اتفاقا که چه کار خوبیکردی تو الان خیلی تجربه داری غیر ازاینکه میگفتم نگران نباش کلی دلداری و اینا که واا اینکه اشتباه نیست! واسه این احساس گناه داری!؟ بیخیال بابا شاد باش..
حالا چیشده که خودمونو فراموش کردیم چیشده که خود ارزشمندمون رو میذاریمتو اون احساس گناه بمونه و سنگینی این حس بد رو بالاش بمونه و نتونه پرواز کنه؟؟
مینویسم اول برای خودم که یادم بمونه!
چه کسی مهم تر ازخودت؟
واسه خودت زندگیکن و انقد به تصمیمت مطمئن باش که جهان دیگرانومجبور کنه که همراه بشن باتو!
اگه تصمیمی گرفتی اتفاقا خودتو تحسین کن خیلیا جرات همین تصمیمگرفتن هم ندارن!
حالا اگه اشتباه بود بپذیرش مسئولیت پذیر باش عزیزم!
تو باارزشی و اشتباهات تو چیزی از ارزشات کم نمیکنه بلکه بزرگتر میشی رشد میکنی تجربه کسب میکنی.
یادت باشه فقط خودت و خودت و خودت!
وقتی خدا تورو بخشیده توام خودتو ببخش چه اهمیتی داره زن همسایه چی میگه؟
تو اونقدر باارزش هستی که خداوند تمامی خلقت را مسخر تو کرده !
واسه خودت زندگی کن و پای تصمیمت بمون هرچند اشتباه!
اشتباهتوپنهان نکن بپذیرش و بذارش کنار خودت اصلا عاشقش باش.
امیدوارم که خودم واقعا بتونم اینطوری باشم.
و با جمله ای که مطمئنا خیلیهامون از زبان خداوند شنیدیم به پایان میرسونم:👇🏻
نگران نباش من هستم❣️
در پناه الله یکتا شاد باشید و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت .
سلام دوستان
با توجه به صحبتای استاد درمورد عذاب وجدان، به نظرتون چجوری میتونم عذاب وجدان به جا مونده از رابطه نامشروعم با یه پسر رو رفع کنم؟ خیلی برام تجربه شد
ولی چون از خودم توقع همچین چیزیو نداشتم، حس ی دختر ناپاک رو دارم
سلام این اولین کامنتی هست که می خوام بذارم
و همه به خاطر تعهدی بود که چند دقیقه پیش با خواندن مقدمه سفرنامه زندگی من به خودم و خدا دادم ..
یکتا پرست بودن یعنی در هر لحظه تنها یک نفر رو برای هدایت فرا بخوانی
حتی اگر اون خواسته خیلی کوچک باشه ، مثل حل کردن یک مسئله ی فیزیک که فکر می کنی از عهده اش بر نمیای ، و همچنین فکر می کنی مگه منطقی هست از خدا برای حل همچین مسئله ای کمک بخوای ؟ که به سمتی هدایتت کنه که این رو حل کنی و جوابش رو بیابی و یاد بگیری ؟ آخه به خاطر همچنین چیز کوچکی؟
و اون موقع سراغ افراد دیگه ای می ری برای اینکه کمکت کنند ، و این مسئله ی به ظاهر کوچک ذهن تو رو به هم می ریزه ، و کم کم ذهنت نجوا می کنه که تو نمی تونی ، تو حتی از پس همچین کار کوچکی هم بر نمای ..و در پس این حرف های ذهن سرکوب عزت نفس میاد ..
و باور احساس عدم لیاقت تقویت می شه…
در هر لحظه ای ، در هر خواسته ی خیلی کوچکی که در زندگی هست ، هر گام و هر قدمی ، در برخاستن از زمین ، همه و همه ی لحظات تنها یک نیرو هست که باید به اون چنگ بزنی ، و خودت رو از هر طرف متصل به اون ببینی ..و این گونه برقرار خواهی ماند ،
برقرار باشیم همگی !
سلام سفر روز شمار تحول زندگی من خیلی وقته شروع شده ولی من الان در سفر هستم روز ۲۱.
ولی دوباره اومدم از اول آگاهی ها رو مرور کنم که برای عزت نفس به یه درکی رسیدم که خیلی میتونه کمکتون کنه.
من با خودم گفتم قطعا خداوند من رو لایق دونسته که بهم نعمت وجود داده تا از این جهان لذت ببرم و کلی نعمت و ثروت بهمون داده که نشونه ی عشقش به ماست
یا به زبون ساده تر خداوند ما رو لایق عشقش یعنی من رو لایق این همه نعمت و ثروت و زیبایی دونسته که بیام در این جهان فرکانسی و پیشرفت کنم.من رو لایق دونسته که این جهان رو گسترش بدم.پس من با ارزش هستم چون خداوند من رو لایق دونسته که خلقم کرده ، من رو لایق این همه نعمت دونسته که این همه نعمت بهم داده(هممون کلی نعمت و ثروت جلوی در خونمونه فقط باید کلید رو پیدا کنیم این قفل رو باز کنیم برش داریم.)و عاشق من بوده و هست پس چرا من خودم رو با ارزش ندونم؟چرا خودمون رو جلوی بقیه کوچیک میکنیم؟چرا دنبال تایید و تحسین این و اون هستیم؟
و این درک ما رو وادار میکنه تا پیشرفت کنیم.چون خداوند ما رو لایق دونسته در این جهان پیشرفت کنم و جهان رو گسترش بدیم و سلامتی و ثروت و کلی نعمت بهمون داده تا در این راه با لذت قدم برداریم.
اما بعضیا درگیر چیزهایی در زندگیشون شدن که خداوند اونا بهشون داده فقط اونا فراموش کردن و خیلی جدی به اون موضوعات نگاه میکنن.یادشون رفته اصلا برای چی پا به این جهان گذاشتن
آیا پا به این جهان گذاشتیم که به خدا برسیم؟ما که پیش خدا بودیم!!! چرا خداوند باید یکبار مارو وارد این دنیای مادی کنه بعد به ما بگه به من برسید!!!
آیا پا به این جهان گذاشتیم که با هر چی داریم بسازیم و بسوزیم تا بمیریم بعد اینجوری خودمون رو آروم کنیم که خداوند حتما اینجوری برام خواسته اگر به حرفش گوش کنم و تسلیمش باشم اون دنیا به بهشت میرم؟نه این جهان رو برای ما خلق کرده تا زیبایی هاش رو ببینیم شکر کنیم و پیشرفت کنیم و این جهان رو پیشرفت بدیم با کمک خودش
آیا پا به این جهان گذاشتیم که فقط بخوریم و بخوابیم بگیم سرنوشت مارو به هر جا میخواد ببره؟نه خداوند برای جهانش قانون تعیین کرده ما با ارزش تر از این حرفا هستیم که بیایم فقط بخوریم و بخوابیم در توهم سرنوشت زندگیمون رو بگذرونیم
امیدوارم این درک وسیع ترتون کرده باشه و حالتون رو بهتر از قبل کرده باشه
عاشقتونم