«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 338
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
با نام خدا آغاز میکنم نوشتن سفرنامه ام را …
چند وقته که در صدد نوشتن هستم ، ولی نمیدونم چرا دست و دلم به نوشتن نمیرفت…
یعنی چی در وجودم هست که تردید دارم؟؟!!!!!
یا بهتر بگم شاید میترسم از نوشتن، نمیدونم…
بعد از گوش دادن چندین و چند باره ی فایل ها که استاد در بیشترشون تاکید بر پایه ای بودن عزت نفس داشتن،
با خودم فکر میکردم که در بحث عزت نفس ادم موفق و مثبتی هستم و مخصوصا عملکردم در بیشتر مسائل به اندازه ی قابل قبولی بوده که در زندگیم احساس گناه نمیکنم،
پس چرا نتایجم اینقدر کم و کوچیک هست؟؟!!!!
دیروز بعد از خوندن نمازم، انگار یه چیزی توی مغزم جرقه زد
آهااا
پیدا کردم….
و اگه درست تشخیص داده باشم یه ترمز ذهنی ….
من در قبال پسرم احساس گناه میکنم …
چرا؟؟
موضوع چیه؟؟
پسرم رشته پزشکی در یکی از شهرهای جنوب کشور قبول شد ولی پدرس که در یکی از ارگانها مسئولیت داشت، بخاطر اینکه خودش روتمام و کمال وقف کارش کرده بود بخاطر پیگیری نکردن، این فرصت از دست رفت
و در واقع یه جورایی سرنوشت پسرم و مسیر زندگیش تغییر کرد
و الان بعد از گذشت سالها
هنووووز حسرت و افسوس شدید که باعث افسردگی پسرم شده رو دارم میبینم
هر چند اون زمان شرایط زندگیم و کارم که دبیر هستم و اول مهر هرروز باید سرکلاس و درس می بود م بنابراین خودم نمیتونستم هیچ کاری انجام بدم و اصرار برای پیگیری از طرف همسرم هم فایده ای نداشت
ولی باز هم این احساس گناه و کوتاهی کردن در مسئولیت فرزندپروری مثل یه گره و بغض در گلوم باقی مونده.
و این بززززززرگترین احساس گناه و دردی هست که در قلبم احساس میکنم….😔
یعنی تازه درک کردم و تازه کشفش کردم
که شاید این یک ترمز ذهنی باشه که جلوی پیشرفت منو گرفته،
مخصوصا که پسرم مرتب یادآوری میکنه و بقول خودش هیچ شبی نیست که با افسوس سر بر بالین نگذاشته باشه.
و من بعنوان مادرش شاهد این غم و اندوه درونی اون هستم
وقتی این ماجرا رو با حرفای استاد مقایسه میکنم
که ما خالق زندگی خودمون هستیم
و از طرفی برای پسرم که تا اون زمان تصمیم گیرنده و محور زندگیمون پدرش بوده….
الان فکر میکنم
شاید این اتفاق باید رقم میخورد
هرچند درد زیادی برامون ایجاد کرده
ولی ما که از اونطرف ماجرا خبر نداریم…
شاید اگر پسرم این رشته رو که قبول شد میرفت باز هم اتفاق دیگه ای میافتاد که همین رنج و تجربه میکردیم…
من که توی همه ی مسائل این باور رو دارم که ” الخیرُ فی ما وَقَع ”
مطمئنا خیر توی اون چیزی هست که اتفاق افتاده، حتی اگر بظاهر اتفاق خوبی نباشه.
در این مورد هم همینطوره ،
پس از امروز تصمیم می گیرم با کارکردن روی ذهنم آرام آرام این رنج و احساس گناه چندین ساله رو از ذهنم پاک کنم
و با برداشتن این ترمز ذهنی، بتونم اولین روز سفرم رو با یک دستاورد مهم ذهنی، آغاز کرده باشم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
من مدتی هست که فایل های مختلف استاد رو گوش می کنم سعی کردم تو این مدت تمام مطالب رو قبول کنم حتی بخش هایی که مغزم می خواد باهاش مقابله کنه. دیروز به این بخش هدایت شدم و نشانه های مختلفی دیدم و تصمیم گرفتم از امروز قدم در این مسیر بذارم و سفرم رو شروع کنم. به خودم متعهد میشم که تا پایان به سفر ادامه بدم.
به نام خدا
روز اول سفرنامه نگار
عزت نفس
استاد واقعا درست میگن که پایه ی یک انسان موفق عزت نفس هست
عزت نفس مثل زیر بنا و ستونهای یک ساختمون هست
اگه عزت نفس نباشه انسان به موفقیت نمیرسه
اگه طبقه اول ساختمون نباشه اگه ستون نداشته باشه طبقات بالاترش نمیتونن به وجود بیان
مهم نیست تو چقدر پول داری ، چقدر ادم با استعداد و کم نظیری باشی ، چقدر باهوش و توانمند باشی ، چقدر خانواده و افراد زیادی از تو حمایت میکنن و …
اگر عزت نفس نداشته باشی مثل یک آدم بی خاصیت عمل میکنی
چرا ؟
چون تو هیچ ایمانی به خودت نداری خودت رو لایق نمیدونی که بخوای حرکتی کنی و از نعمت هایی که بهت داده شده استفاده کنی .
من متوجه شدم که کمبود عزت نفس فقط به اینکه از بچگی چه طور با ما رفتار شده و چه حرفایی به ما زده شده نیست
فهمیدم کمبود عزت نفس پدر و مادرم تاثیر مستقیمی روی من گذاشته
و ما از کودکی پدر و مادرمون رو الگوی خودمون قرار میدیم
شاید مادرم به من نگفته تو بی لیاقتی ولی چنین حسی رو نسبت به خودش داشته و این به من هم منتقل شده
ولی ما کاری به این چیزا نداریم دیگه چون بدردمون نمیخوره فقط اینو میگم که بدونیم نباید خودمون یا هرکس دیگه ای رو به خاطر کمبود اعتماد به نفس سرزنش کنیم و بگیم چرا فلانی اعتماد به نفس داره ولی من ندارم ×
من خودم به شخصه در خانواده و شرایط و خاطراتی بزرگ شدم که باعث شده عزت نفس کمی داشته باشم
خداروشکر از نوجوانی دنبال کتاب خوندن و اساتید بودم و الان هم به طور جدی دنباله رویه استاد .
من همیشه دختری توانمندی بودم ، بااستعداد بودم
همیشه باهوش بودم ، همیشه زیبا بودم
ولی هیچ وقت این موضوع رو نفهمیدم
و حتی همین الان که فهمیدم نیاز به قانون تکامل دارم تا
توانایی هام رو به مرحله ی عمل و نمایش برسونم و به خودم باور داشته باشم .
الان که دارم روی خودم کار میکنم میبینم حرفای پدر و مادرم ، اطرافیان و … چجور روی اعتماد به نفس من تاثیر میذاره و الان که اگاه شدم بهش میتونم جلوش رو بگیرم و مانع تخریب کردنش بشم اما قبلا نمیدونستم و حتی خودم به روند تخریبش کمک میکردم .
خداروشکر میکنم که به این اگاهی رسیدم
البته نکته ی مهم اینه که با خوشحالی ازش بگذریم
افراد به خاطر نا اگاهی با نیت کمک کردن و پیشرفت ما چنین کارهایی میکنن پس رنجش ما معنایی پیدا نمیکنه .
پس من فهمیدم که عزت نفس قدم و پله ی اوله
اگه عزت نفس نداشته باشی نمیتونی ثروتمند بشی نمیشه غیر ممکنه
اگه عزت نفس نداشته باشی نمیتونی روابط خوبی داشته باشی نمیتونی پارتنر خوبی باشی نمیتونی دوست خوبی باشی نمیتونی مادر ، پدر و… خوبی باشی
اگه عزت نفس نداشته باشی نمیتونی توی حوضه ای که تخصص و علاقه داری موفق بشی حتی اگه خییییلی خییلی حرفه ای و توانمند باشی تو نمیتونی موفق بشی غیر ممکنه
اگه عزت نفس نداشته باشی حتی نمیتونی از نظر معنوی رشد کنی نمیتونی با خدا حرف بزنی چون بازم خودتو لایق نمیدونی
ببینید چقدر عزت نفس مهمه که حتی با خدا حرف زدن نیازه .
البته که عزت نفس در درون ما بوده فقط در روند بزرگ شدن ما خرد شده و ما داریم میسازیمش یعنی داشتن احساس لیاقت و ارزشمندی در فطرت ما انسانها هست و چیزی جدا از ما نیست بلکه جزیی از ماست . برای همین در نبودش کاری نمیتونیم بکنیم چون قطعه ای از ماست . مثل جسم که به روح نیاز داره .
رشد کردن هم به عزت نفس نیاز داره اقاجان .
با تشکر فراوان از استاد از شایسته خانم و تمامی بچه های سایت .
دوستتون دارم . نگار . ❤️
روز اول
روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1
امروز دوم پاییز 1400/دوم مهرماه/جمعه/ساعت 08:48 صبح 😍
خدایاشکرت ، سپاسگزارم 😘
میتوان گفت احساس لیاقت و باور داشتن به ارزشمند بودن خود جنبه ای از عزت نفس است که برای خودت، زمانت و… ارزش قائلی و اجازه نمیدهی که چیزها و افراد بی ارزش، که برای دیگران و خود ارزش زیادی قائل نیستند در زندگیت باشند و کیفیت زندگیت را پایین بیاورند ، اما باید همیشه یادت باشد که هرچقدر احساس گناه و مورد ظلم واقع شدن داشته باشی ، ارزش و احساس لیاقتت را پایین می آورد و افزایش عزت نفس از پاک کردن احساس گناه شروع میشود و یک دفعه اتفاق نمی افتد ، ابتدا باید احساس گناه کم رنگ شود وجودت آرام تر شود و در این موقع هست که احساس ارزشمند بودن و لیاقت داشتن بهترین ها ، کم کم در وجودت ریشه میزند تاجایی که احساس گناه کامل از بین می رود و جای خودش را به احساس لیاقت و ارزشمندی میدهد، اگر میخواهی راحت تر از این مسیر بگذری و عبور کنی یادت باشد که اشتباه کردن جزئی از مسیر رشد و پیشرفت است همه اشتباه میکنند، ما فقط جنس اشتباهاتمان متفاوت است ، با یاد آوری این مطاب و باور کردنش ، دیگر دست از قضاوت کردن خودت و حتی دیگران بر میداری و هرزمان این اتفاق بخواهد بیفتد تو به خودت یاد آوری میکنی که همه اشتباه میکنند ما فقط جنس اشتباهاتمان متفاوت است و این جزئی از مسیر رشد ماست و اینگونه احساس خوب و خود ارزشمندی را در خودت بوجود می آوری و حتی برای دیگران هم ارزش قائل میشوی ، این پروسه را همانطور که نوشتم زمانیکه آگاهی هایش را فراگرفتم، طی کرده ام و خداروشکر به آرامش رسیده ام و خودم و دیگران را بخشیده ام و هر زمان اشتباهی رخ میدهد چه از جانب خودم و چه از جانب کسی سریع به خودم یاد آور میشوم که ببین جزئی از مسیر رشد و پیشرفته و همه اشتباه میکنند فقط جنس اشتباهاتمان متفاوت است و بااین باور که خیری عظیم در آن نهفته درسش را میگیرم و منتظر اتفاقات خوب هستم . خدایا شکرت ، سپاسگزارم.
به نام خداوند عاشق وقدرتمندم وسلام به استاد عزیزم ومریم جون وهمه همسفرام خدایا شکرت این سفر معنوی ولذت بخش رو روزی ام قراردادی ،الهی به امیدتو ،کوله بار سفرمو بستم ،امید،ایمان،پشتکار،توجه،حضور درحال وعمل ،خدایا شکرت استاد عزیزم دراین سفر عاشقانه ردپا گذاشتن تاازتاریکی ها و دوراهی ها به آسونی عبور کنم دوستان من خیلی شرک های خفی دارم باتوکل به رب هم اکنون سفر مو آغاز کردم وایمان دارم نتایج عالی منتظرم هستند به امید ردپای بی نظیر
به نام یکتا خالق هستی درود به استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز و همه دوستان در مسیر پیشرفت. من توی یه کامنت دیگه نوشته بودم بینهایت سفر دوست دارم و امسال تابستون که نتونستم مسافرت برم و مدام دوست داشتم حال خودم خوب نگه دارم و شکرگزار باشم چون یاد گرفتم که قانون جهان هستی میگه حال خوب برابر است با اتفاقات خوب، یه روز که نشانه ام باز کردم دیدم روز شمار تحول زندگی من که باید یه سفر شروع کنم گفتم خدایا شکرت چی بهتر از این سفری که توش قرار کلی درس بگیرم، توی این فایل گرفتم که من نمیتونم کسی تغییر بدم و نه میتونم به کسی ضربه ای بزنم کسی هم نمیتونه به من ضربه بزنه جز خود من، و آموختم که وقتی توی مسیر ومدار درست قرار بگیرم کمتر اشتباه میکنم، وقتی به انرژی منبع یعنی به خداوند وصل باشم همه چی برای من عالی پیش میرود. هر روز و هر لحظه سعی میکنم توی عمل توی زندگی روز مره حتما کنترل ذهن داشته باشم و روی خودم کار کنم و با حال و احساس عالی از مسیر سفرم لذت ببرم و به خواسته هام برسم به امید خدا و هدایت او.
به نام خداوند جان و خرد …..کزین برتر اندیشه برنگذرد
به نام خداوند نام و خداوند جای…..خداوند روزی ده رهنمای
سلام❤️
اومدم که اولین رد پای خودم رو در این سفرنامه زیبا به جا بگذارم و تعهد بدم که در این مسیر ثابت قدم خواهم بود.
نکاتی که من ازین فایل آموختم:
۱-احساس لیاقت و ارزشمندی”، مهمترین وجه از عزت
نفس و پایه های اصلی است و چیزی که باعث میشه ما احساس لیاقت نکنیم و خودمون رو بی ارزش بدونیم وجود احساس گناه و عذاب وجدان و احساس خودکم بینی هست
پس قدم اول برای داشتن اعتماد به نفس اینه که علفهای هرز احساس گناه و عذاب وجدان رو در خودمون از بین ببریم تا گل زیبای احساس لیاقت بتونه رشد کنه. باید ارزشمندی خودمون رو فارغ از هرچیزی ( سن، جنسیت، وضعیت مالی، وضعیت عاطفی) دریابیم.
موفقیت ها همه بر پایه ⬅️اعتماد به نفس و
اعتماد به نفس بر پایه⬅️ احساس لیاقت و ارزشمندی
۲-ما باید فکر خودمون رو به چیزهای مثبت جهت دهی کنیم و یکی از شیوه های این کار پرسیدن سوالات خوب از خودمون هست، مثلا چطور میتونم زندگی بهتری داشته باشم؟ چطور میتونم ارتباطات بهتری داشته باشم؟ چطور میتونم ثروت بیشتری داشته باشم؟ چطور میتونم ایمانم به خدارو بیشتر کنم و شادتر باشم؟
۳-احساس گناه از عذاب وجدان میاد، وقتی ما عذاب وجدان میگیریم احساس گناه میکنیم.
عذاب وجدان چیه؟ متغیری که در هر فرهنگی متفاوته و پایه ثابتی نداره، متغیری که معلوم نیست کی اصلا تعریفش کرده و ممکنه حتی اشتباه باشه.
✅چطور احساس گناه رو از بین ببریم؟
-با ریشه یابی پایه ی عذاب وجدان و دونستن اینکه عذاب وجدان پایه و اصل محکمی نداره و فرهنگ به فرهنگ متفاوته و اکثرا اشتباهه
-با ایمان به بخشندگی خداوند در هر حال هروقت احساس گناهی سراغمون اومد باید بدونیم که خداوند بخشنده هست و مارو به راحتی میبخشه. خداوند ما رو دوست داره، عشق خدا در وجود ماست.خدا از خطاهای ما میگذره.
-با دونستن اینکه ما نمیتونیم به کسی ظلم کنیم :
ظلم از دیدگاه قرآن: ما نمیتونیم به هیچ کسی ظلم کنیم. ما فقط به خودمون ظلم میکنیم، ما وقتی افکار منفی داریم ، بی ایمانیم ، غیبت میکنیم ، افسرده ایم …وقتی فرکانس بد میفرستیم باعث اتفاقات بد میشیم و اینجوری به خودمون ظلم میکنیم. ما توانایی تغییر سرنوشت هیچ کسی جز خودمون رو نداریم.
پس دونستن این باعث میشه که اگه در حق کسی اشتباهی هم کردیم خودمون رو ببخشیم و احساس گناه نکنیم چون اگه طرف در مدار درست باشه، اشتباه ما میتونه حتی باعث پیشرفتش بشه
-با دونستن اینکه من اگه اشتباهی هم بکنم باعث پیشرفت خودم یا دیگران میشم و خیلی از پیشرفتهای بشری به خاطر اشتباهات بشری بوده…. پس احساس گناه نمیکنم
-با عشق دادن به خودمون و دوست داشتن خودمون :
در صورت بروز هر خطایی خودمون رو ببخشیم و بدونیم انسان جایزالخطاست و هیچ وقت خودمون رو سرزنش نکنیم و احساس گناه نکنیم
-با استفاده از اهرم رنج و لذت تا قانون احساس بد = اتفاقات بد رو در ذهن نهادینه کنیم و رنج حس بد رو در ذهنمون زیاد کنیم و لذت بخشیدن خودمون و تغییر دیدگاهمون رو بیشتر کنیم.
نکته: ما وقتی در مدار درست باشیم ارامیم و با خدا در ارتباطیم و احتمال اشتباه کردن و عذاب وجدان گرفتنمون کمتر میشه .
مهمترین عامل داشتن اعتماد به نفس⬅️
احساس خودارزشی و لیاقت
مهمترین دشمن احساس خود ارزشی و لیاقت ⬅️
عذاب وجدان و احساس گناه
تمرین من : از الان به بعد به خاطر هر اشتباهی خودم رو میبخشم و خودم رو سرزنش نمیکنم و به خودم احساس گناه نمیدم. احساس خودارزشی رو در خودم پیدا میکنم و برای خودم ارزش قائل میشم ، تلاش میکنم عذاب وجدان نگیرم گرچه این پاشنه آشیل منه…ولی میتونم و تعهد میدم هر روز رو خودم کار کنم هر روز کمی بهتر از قبل بشم .
با سپاس فراوان❤️
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزو بچه های سایت عباسمنشی
امشب اولین روز سفرنامه منه و میخوام رد پا بزارم تا پایان سفر متوجه این تغییرات بشم هیچوقت یادم نمیره قبل از اینکه محصول عزت نفسو بخرم به این فایل که رسیده بودم با جونو دل گوش میدادم چون اولین فایل رایگان عزت نفس بود برام و مو به مو میشنیدم ک باید چیکار کنم چون به شدت عزت نفسم سرکوب شده قبلا توسط خانواده و مدرسه و جامعه الان که دیگه خودم هستم توسط خودم ولی وقتی دوره رو تهیه کردم که قبلا دربارش تو کامنت خود محصول نوشتم دارم تکاملمو قدم ب قدم طی میکنم همیشه فکر میکردم ک من توانایی تغییر ادما و زندگیشون رو دارم از بچگی عاشق این بودم که معلم شم که هم چیزی به بچه ها یاد بدم هم درس زندگی بهون بدم الان ک فکر میکنم میبینم ریشش از بی عزت نفسیه چون شاگردام زندگیشون تغییر کنه و عاشق من بشن نمیدونم قبلا گفتم یا نه تو کامنتا ولی از وقتی ک یادمه همش دوس داشتم که ادما برام بمیرن رگ بزنن بخاطر من :)))اتقاقی که میفتاد این بود ک با دست خودم باافکارم همرو دور میکردم انقد ب این موضوع توجه میکردم ک ادما ازم دورو دورتر میشدن حتی قبل خرید محصول عزت نفسم این حسو داشتم الانم اعتراف میکنم به نسبت یه کوچولو بهتر شده ولی هنوز ریشش تو من هست وقتی تمرین قسمت اولو انجام دادم و کار کردم و کلا کشیدم کنار از این دیدگاه به نسبت همون تمرین اتفاقی ک افتاد این بود که همکارم بدون مقدمه برام گل خرید با یه عالمه شکلات تو جعبه گزاشت رومیزم اقا ذهن من که مرده بود از خنده که براتو گل خریده ولی وقتی بمبارون کردم ذهنو با حرفای شما استاد اونم مقاومتو کمتر کرد واقعا وقتایی ک توقع نداری عاشقت باشن میشن توقع نداری کاراتو انجام بدن میدن و دقیقا از وقتی ک دارم رو عزت نفسم کار میکنم این اتفاقات داره برام میفته قبلا اگه کسی برام اینکارو میکرد اونو بزرگ میکردم تو ذهنم میبردم بالا ولی الان میگم من لایقش بودم خودمو خدارو میبرم بالا و این باعث شده ک اتفاقات قشنگتری برام بیفته خدایا شکرت
سلام دوستان(◍•ᴗ•◍)❤
من به تازگی با تعهدی عظیم و دوباره شروع به حرکت کردم. و در ادامه این مسیر به گونه ای که فدمی برای ورود به مرحله ای جدید باشد هدایت شدم به این بخش. روز شمار تحول زندگی من . و میخوام ادامه مسیرم رو در اینجا باشم تا بعد بیبینم به کجا هدایت میشم.
من در ادامه تمرکز برنکات مثبتی که خودم رو بهش پاییند کرده بودم به نتایج خوبی رسیدم.
روز به روز کارهام راحت تر میشه.
یه برنامه پیدا کردم که به صورت انلاین میشه اهنگ گوش دادم. من همیشه درگیر این بودم که اهنگ هایی که در سبک مورد علاقه من هستن رو پیدا کنم و این برنامه کار منو کاملا راحت کرده و هر روز اهنگ های جدیدی پیشنهاد میده. واقعا استاد راست میگن که ارزو های ما معنوین و وقتی ما بهشون میرسیم دنیا گسترده تر میشه. حتی ما هم که مغازه جدیدمون رو به تازگی باز کردیم. و همه خوشحال که کار ما راحت شد. دستتون درد نکنه.
مشتری های دست به نقد که همه عاشق کار ما هستن و قدر مارو می دونن.
و دارم سعی میکنم در تمام کار هام از خدا هدایت بگیرم. برای هدف دیروز هم رسیدن به حال خوب و ارامش در کنار الله رو ازش خواستم. و کلی فایل بهم معرفی کرد که خیلی ارومم کرد و الان اینجارو بهم نشون داد.
البته در کار های روزانه ام هم با هم کار میکنیم. 😄
من یه سری کار های روزانه رو مشخص میکنم مثل دیدن فایل استاد و درس خوندن کتاب و … و یاد اوریش با خدا. و همیشه کار هامو بهم یاد اوری میکنه. حتی الان که نوشتن این متن تموم بشه بعدش بهم میگه چه یکنم. و به همه کار هام میرسم.
حتی این موضوع شامل کار های مغازه هم میشه. و اگه چیزی یادم بره حتما یادم میارهه
به طرق مختلف. مثلا یادم میاد بطری ابمو نبردم و میرم بیارم بعد تو راه میبینم عه اینم نبردم.
کلا خدا رو در کنار خودم احساس میکنم.
یه چی شبیه کاراکتر ونوم و تام هاردی 😂😆😆😂😂😂😂😂
همیشه کنارمه و هدایتم میکنه . میشه بهش تکیه کرد و چشم هارو بست. 😴😴😴
دارم رو باورهام کار میکنم. و یکی ش هم اینه که میشه از همینجا و همین امکانات شروع کرد.
و در باره حرفه ام هم کلی ایده بدین شکل به ذهنم رسید که نیاز به هیچ سرمایه اولیه ای نداره. واقعا خوشحالم.😆😂😆😄😄😄
فلشم هم گم شده بود و چشمام رو بستم و از خدا خواستمش.
چند روز بعد هم به سادگی پیدا شد. واقعا مهم بود برام.
راستی میخواستم درباره باورها با صدا خودم ضبط کنم ولی خجالت میکشیدم.
اما الان عرمم رو جزم کردم که انجامش بدم.
من برم
فعلا
(◍•ᴗ•◍)❤
سلام ،به نام خداوندی آغاز میکنم که مرا آغاز کرد
چیزی که دوست داشتم کامنت کنم و حسم بهم میگه اینه که هممون میدونیم که هیچوقت هیچ کس و هیچ چیز رو نمیتونیم به سمت خوبی یا بدی تغییر بدیم ولی بعضی وقتا که فاصله فرکانسی ما با خداوند متعال دور میشود فراموش میکنیم و احساس بد رو از زمانی حس میکنیم که سعی در تغییر چیزی یا کسی داریم (بدون اینکه خودمون فهمیده باشیم) احساس بعد نشونه رو به ما میده و ما بعد تصمیم میگیرم که توی نزدیک ترین فرکانس به خدا قرار بگیریم یا نه.
چیز دیگه ای قبل توجه هست اینکه اگر ما خودمون و باورهایمان را تغییر بدیم زندگی و محیط اطراف ما تغییر میکنه و هرچقدر بتونیم توی مدار درست احساس درست و شرایط درست خودمون رو نگه داریم اتفاقات درست هم تجربه میکنیم و تا وقتی که باورهایمان درست باشد این این دستور عمل کار میکند.
در پناه خداوند یکتا باشید♥️