«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 367
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم الان اخره شبه و من اروم و جدا از همه چی اومدم تا بعد از دیدن فایل طبق قرار یکه گذاشتم بعد و همزمان با شروع دوره یکی از بخش های فایل های دانلودی رو شروع کنم
و رسیدم به بخش تحول زندگی من
استاد عزیزم مونده بودم چی بنویسم اما فقط کافیه کمی فکر کنم تا بتونم رد پا یخوبی رو به جا بزارم
این جمله گفتن اینکه پایه تمام موفقیت ها اون ارامش درونی هست چقدر دلم واسه این ارامش تنگ شده دقیقا همون چیززی که من و به این مسیر کشوند من اصلا برام موفقیت مالی یا موفقیت توی هیچ جنبه ای از زندگی نبود که به این مسیر اومدم من فقط دنبال اراممش بودم و الان دارم در این مسیر قدم بر میدارم ارامش و همین مسلط بودن به زندگی بیشتر و بیشتر میشه اگرچه گاهی اوقات بازم ممکنه از مسیر منحرف بشم مسیر اصلی که همون لذت بردن هست
درسته استاد جایی گفتید عزت نفس و اعتماد به نفس تا جایی که یادم میاد داشتید تفاوتش رو میگفتید
اعتماد به نفس یعنن اینکه تو چقدر باور داری به توانایی هات و اینکه وقتی یک چالشی پیش بیاد چقدر میتونی از پسش بر بیایی این همون اعتماد به نفس حقیقتا من به خودم از صد درصد حود هشتاد هشتاد و پنج درصد میدم و اما گفتید عزت نفس یعنی با ارزش دونستن خودت خود ارزشی چقدر خودت رو موجود با ارزشی میدونی چقدر برای وجدت توی این دنیا ارزش قایلی اصلا خودتو میبینی
من به خودم نمره صفر و میدم
من هیچ وقت از کارام نتیجه خوبی نمیگرفتم یعنی میگفتم منکه اینقدر تلاش میکنم کیفیت کارمم بالاست پس چرا اینقدر نتایجم توی کار مورد علاقمم پایینه و بعد رسیدم به این پاشنه اشیل بله هما
تو برای خودت برای کارت وجودت هیچ ارزشی قایل نیستی هیچی درسته استاد من پاشنه اشیلمو و پیدا کردم من برای خودم ارزش قایل نیستم وونبودم و دلیل نتیجه نگرفتن تو کار مورد علاقمم هم همین هست استاد من این باور رو شناسایی کردم و بیشتر باور های که نوشتم همین ارزش مند دونستن خودم هست که من باید ابراز وجود کنم من ارزشمندم کارم ارزشمنده
عزیزم عزت نفس رو با اعتماد به نفش قاطی نکن دقت کن و ببین توی کدومش ضعف داری منم همیشه فکر میکردم عزت و نفس و اعتماد به نفس خوبی دارم و همش دنبال این نظرسنجیا بود تا بهم بگه چقدر شجاعم
و اما زمان برد تا بفهمم اعتماد به نفس و عزت نفس دو موضوع جدا هستند
و من حالا دارم روی عزت نفسم کار میکنم درسته سال های سال بهمون گفتن تو خوب نیستی تو کامل نیستی تو دختر خوبی نیستی به فلان فلان دلیلی همش اون حس ارزشمندی و مهم بودن ازمون گرفتن وحالا باید روی این موضوع کار کنیم و من الان متوجه شدم
درسته بزرگترین عامل موفقیت همون عزت نفسه تو چقد رارزش مندی چقدر برای کارت ارزش قایلی من خوشحالم استاد عزیزم که این موضوع رو فهمید مو شاید باورتون نشه از زمان کار کردن روی عزت نفسم نتایج خفنی گرفتم
مرسی استاد عزیزم ازتون امیدوارم ی روز توی تمپا ببینمتون دوستون دارم زیادددددد
سلام به استاد عباس منش و مریم نازنین
اولین روز سفرنامه م هست و اولین کامنتم در سایت.
خیلی خوشحالم که تصمیم گرفتم قدم در این راه بزارم. امیدوارم شادی و نتیجه پشت سر هم برام بیاد و بتونم روز بروز بهتر بشم و عمل کنم به قوانین
برای من پولسازی خیلی مهمه و دوس دارم بتونم از یک شغل شروع کنم و پول بسازم.
خدایا من خودم رو در دستان تو میسپرم. تو راه رو به من نشون بده. تو راه بلدی. من هیچی نمیدونم. به من کمک کن دستام رو بگیر که سخت محتاج کمکت هستم.
دیگه بسه خودم بلدم بلدم. دیگه قد بودن و مغرور بودن بسه. تو دستام رو بگیر و کمک من باش
امیدوارم بتونم تا انتهای سفرنامه باهاتون باشم و بتونم تغییر کنم و عمل کنم تا نتایج برام بیاد و گرنه در صحبت های شما شکی نیست شما از زبان خدا حرف میزنید امیدوارم من بتونم بر نفسم بر ذهنم غلبه کنم. خدایا خودت کمکم کن.
خدایا شکرت برای اولین کامنتم
ممنون از شما استاد عزیزم خدا سایه ی شما رو برای ما حفظ کنه و ممنون از هم کلاسی های عزیزم🥰
بانام ویاد خدای مهربان وعرض سلام و خداقوت به استادعزیزم وسرکارخانم شایسته وهمراهان گرامی .
یقینا یکی از پاشنه های آشیل مادرزندگی نداشتن عزت نفس است ، وقتی عزت نفسمان پایین باشد دچارچالشهای جدی در زندگی خواهیم شد که جبران آن بسیار سخت خو اهدشد چون عزت نفس بالایی نداشته باشیم خود ارزشی را بدست نخواهیم آورد وتوانائیهایی که خدای مهربان دروجود ما نهاده است باور نخواهیم کرد ، وقتی به توانائیهای ذاتی خود بعنوان اشرف مخلوقات که خدای مهربان در وجودما نهادیته کرده است پس نباید تقلیدکوکورانه داشته باشیم واین یعنی شرک ،چون ما قدرت را از خدای مهربان گرفته به غیر خدا داده ایم درحالیکه مامختار آفریده شده ایم وخداوند مهربان ما راخالق زندگی خودمان قرارداده .
وقتی فرکانس از روح ما سرچشمه میگیرد وقوانین جهان آفرینش به ما این اجازه راداده تا زندگی خود را براساس فرکانس های ارسالی خودمان بسازیم پس مااین لیاقت وارزشمند ی را داریم که بتوانیم بافرکانسهای مثبت هرلحظه حالمان راخوب کنیم تا احساس خوبی داشته باشیم . این رفتارها درنتیجه عزت نفس بالا وخودارزشی بدست می آید وموجب تقویت باورهای قدرتمندکننده وایمان قوی درمورد قوانین جهان آفرینش می شود ومارا بسوی خدای مهربان هدایتمان می کند ووقتی دراین مسیر قرارگرفتیم نعمات الهی دراختیار ما قرارخواهد گرفت .
من امروز خداراسپاسگزاری می کنم که استاد عزیزم را درمسیر من قراردادتا عزت نفس تخریب شده ام که از کذشته کودکی ودوران رشد من بوجود آمده بود بدست آورم چون تحقیرها ،کمبود ها، محرومیت های آگاهی،دریافت اطلاعات بی چون چرا که موجب تقلید کورکورانه در من گردیده بودوبراساس همان توصیه ای بی اساس یک عمر احساس گناه کردم چون باورکرده بودم که روزه گرفتن ثواب دارد، پس یک وقتی یک روز به هردلیلی روزه نگرفتم احساس گناه کردم ،وقتی نماز نخوندم احساس گناه کردم واین اخساس گناه هایی در من ایجاد شد همان قدر مرا از فرکانسهای مثبت ، پیشرفت وتکامل باز داشت و از ارزشهای خودم غافلم کرد اما با عنایت خدای مهربان وآگاهی های ارزشمند استاد عباس منش ونکات بسیار خوب وتحلیلی سرکارخانم شایسته احساس لیاقت خودم از این همه فراوانی وثروت بی انتهای جهان آفرینش هرروزدرریافتهای بی نظیری را از نعمت های خدای مهربان را جذب میکنم وبسیار خوشحال هستم خدایا شکرت.
من امشب شبنسبتا سختی داشتمو از امشب تصمیم گرفتمبرای استقلال خودم تلاش کنم و کاملا از خونوادم جدا بشم و برمیه شهر دیگه زندگیکنم از امشب سعی میکنمبرای استخدامی بخونم و سرمایه جمع کنم برای مستقل شدن ایمان دارم که موفق میشمهرچند که هنوز فکر اینکه بخاماز خونوادم جدا بشم ناراحتم میکنه ولی باید جدا بشم 🫰🏻❤ موضوعی وه اینجا بحثشد دقیقا مناسب حال امشبمبود ایمانم به خدا قوی ترشد 🥰
به نام خدای مهربان
سلام به استاد نازنینم و همه خانواده صمیمی عباسمنشیم
امروز سومین ماهگرد تولد منه
خدایا شکرت شکرت شکرت
من یک ماه پیش سفرنامه رو شروع کردم چقد زود گذشت تا ۱۶ قسمتش رفتم باز برگشتم از اول چون این سفرنامه خودش یک محصول کامل هست و من دوس داشتم عمقی تر گوش بدم
الان چند روز هست ک روی همین یک فایلم
من چنتا کار عقب افتاده داشتم ک متعهد شدم انجام بدم و انجام دادم خدا رو شکر
پایه و اساس موفقیت عزت نفس هست و مهمترین عامل تضعیف کننده عزت نفس عذاب وجدان و احساس گناه هست
من تمرینی ک انجام دادم رو مینویسم اینجا
من این چند روز نشستم از کودکی تا الان هر مسئله ای ک باعث احساس گناه در من شد یا باعث عذاب وجدان من شد رو یکی یکی نوشتم
و خودم رو بخشیدم و برگه رو آتیش زدم
الان حالم خیلی خوبه ک دیگه میتونم هر کاری رو ک بخوام متعهدانه انجام بدم و به تعویق نندازم
خودم رو بخشیدم چون تکه ای از خداوندم
من سپاسگذار خداوندم ک به من این فرصت رو داد ک خودم را بشناسم و از باورهای اشتباهی ک بهم احساس گناه میداد تخلیه کنم
و میخوام تمام سفرنامه رو همینطور عمقی گوش بدم تا بتونم فنداسیون و پایه موفقیتم رو اول محکم بسازم بعد روی این پی محکم ساختمان رویاهام رو بسازم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
عاشقتونم 🥰🥰🥰
عزت نفس پاشنه ی آشیل من
برای خودم هدفی تعیین کردم، اونم اینه که سفرنامه رو در مرحله ی اول فصل اول رو به لطف خدا انجام بدم و کلی نشونه دیدم
مثلا تو کامنتهایی که میخوندم یکی از بچه ها روز شصتم بود و یکی روز نود و ششم
انشالله بتونم روی تعهدم بایستم و به نظرم اگه این تعهدم رو انجام بدم، صرف نظر از تمام خوبی ها همین به اتمام رسوندن تعهد عزت نفسم رو بالا میبره.
چون من مدت زیادیه که تصمیماتم رو کامل انجام نمیدم.
توکل بر الله
روز اول
من تمام تضادهای بزرگ زندگیم بخاطر نداشتن عزت نفس برام پیش اومده و اگه ولع بهتر کردن خودم و فهمیدن واقعیت جهان و دنبال کردن قلبم و درونم نبود و در این مسیر نمیومدم نمیدونم الان چه حال و روزی داشتم.
نمیدونم واقعا کسی تو دنیا هست که به اندازه ی من برای راضی نگه داشتن دیگران و مهرطلبی به بقیه باج داده باشه.
آخرین گفتگوی استاد در کلاب هوس هم بیشتر حول عزت نفس چرخید که بی نظیر بود
من تو اون گفتگو فهمیدم که میخوام ثروت ساز بشم،
راستش تو تمام این مدت هیچ وقت نیازی به اینکه ثروت سازی کنم در خودم نمیدیدم و صرفا دوست داشتم پول داشته باشم پول زیاد ولی اصلا برام مهم نبود که خودم به دست بیارم.
ولی اینجا بود که فهمیدم که این ثروت سازی هسا که عزت نفس رو بسیار بالا میبره.
قبلا اگر هم میخواستم کاری کنم فقط برای پول درآوردن برای خرج کردن بود نه صرف ثروت سازی.
حالا میفهمیدم چرا با اینکه الحمدالله با وسیع شدن روزیم یکی یکی آرزوهام تیک میخورن و خیلی کیف هم میکنم ولی یه چیزی کمه و نمیدونستم چی ،
من باید ثروت سازی کنم برای گسترش جهان و خودم و الان دارم با خیال راحت مهارتم رو بالا میبرم که انشالله به زودی استارت کارم رو بزنم
دقیقا بعد شنیدن اون فایل جدی و درست شروع کردم.
ولی این دفعه فرق داره با همه ی تلاش های گذشته م، اون موقع دنبال پول بودم بخاطر کمبود، الان میخوام ثروت سازی کنم بخاطر این که لایقشم و میخوام لذت پول سازی رو حس کنم.
چون به چشم دیدم که خدا به راحتی آرزوهامو خواسته هامو براورده میکنه و من لازم نیست زور بزنم
آخ که وقتی مقاومت نکردم همه چیز در بهترین وقتش در حدی که باور کردم برام اتفاق افتاد
و بخاطر همین برای اولین بار دارم از فرآیند لذت میبرم و عجله ندارم و درست کار میکنم و هم زمان میخوام با کار کردن روی خودم( که یکیش انجام سفرنامه ست) اره مو تیز کنم (چقدر عالی بود فایل شزوع سفرنامه)
الحمدالله رب العالمین
مهمترین نکته ای که من فهمیدم و استاد هم همیشه میگه اینه که باید این آگاهی ها رو مدام تکرار کرد و این تله ی ذهنه که خب من دیگه اینو میدونم و مرور نکنی
چون به راحتی دوباره تنظیمات ذهن به قبل برمیگرده بدون اینکه بفهمی
تو یه مهمونی اخیر من مچ ذهنمو گرفتم و این پاراگراف در متن بی نظیر این فایل منو یادش انداخت
اگر “سنگربانی بهنام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه میدهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه میدهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی میسازد، که باور میکنی از عهدهی انجام هیچ کاری برنمیآیی!
من تو مهمونی کلی به میزبان کمک کردم و خیلی هم خوش گذشت و اومدیم خونه
فردای اون روز یاد یه کاری که تو مهمونی انجام دادم افتادم و گفتم نکنه منظور منو بد فهمیده باشن و ذهنم شروع کرد به نجوا پشت نجوا و حالم بد شد و داشتم خودمو حتی سرزنش میکردم که یه دفعه مچ ذهنمو گرفتم و به یاد خوذم آوردم که من این همه به میزبان کمک کردم و اگه منو دعوت کردن بخاطر اینه که خیلی دوستم دارم و خوبی ها رو به یادم آوردم و بعد وقتی به اون فکر اولی دوباره فکر کردم به نظرم واقعا بی مورد اومد و دیدم که ذهن از چیزی که حتی وجود نداره چه بلوایی میسازه
مورد بعدی دیگه ای که من دارم اینه که از آموزش ها که دور میشم و تکرار نمیکنم یه چیز نصفه نیمه یادم میمونه و عمل میکنم و نتیجه قطعا خوب نیست
مثلا در مورد همین نترسیدن و باج ندادن :من داشتم با مقاومت و بداخلاقی و دعوا کارو جلو میبردم درصورتی که فقط باید روی خودم کار کنم
ارزشهامو یادآور بشم
بدونم هرجایی که هستم حای درستمه و با تغییر نگرش و برداشتن یک قدم اصلی, جهان همه ی کارها رو میکنه فقط باورهای درست مبخواد قبل عمل. یعنی اول ایمان رو باید بسازم بعد عمل کنم، عمل درستی که ایمان پشتش نباشه فایده نداره
و اینکه دلسوزی نکنم در دلم و خوذمو حتی تو فکرم هم مسئول کسی ندونم و داستان های قرآنی و استاد و دوستان رو به یاد بیارم بعد همه چیز درست میشه قدم درست، بهم الهام میشه و بی مقاومت همه چی درست میشه
و وقتی مقاومتم رو از یه داستانی برداشتم و باورهای درستتر ایجاد کردم و تکرار کردم واقعا معجزه وار مشکل حل شد مشکلی که با این همه مقاومت اصن حل نمیشد
و البته چقدر به خاطر این تضاد سپاسگزارم که باعث شد به خوذم بیام که دوباره پاشنه آشیل عدم عزت نفسم داره کار دستم میده و باید پر قدرت روی این کار کنم
خدایا عاشقتمم که منو مسئول زندگی خودم قرار دادی و من به هیچ کس نمیتونم بدی برسونم و کسی به من
و وقتی اینجوزی فک کنی و باور کنی، آدم های اطرافت فرشته هایی برای خیر رسانی بهت میشن
واقعاااا همه چیز به نفع منه حتی تضادها که باعث شدن به خودم بیام
صبوری یعنی همین
یعنی مقاومت رو از بین ببری
به خودت بگی همه چیز به نفع منه
و ایمان داشته باشی در این تضاد اگه من بتونم حال خودمو خوب نکه دارم و درست به موضوع نگاه کنم قطعا همه چیز به نفع من خواهد شد
البته قبل همه ی اینها باید ورودی های نامناسب تلویزیون و اینستا و کانال های رنگارنگ رو بست تا کل انرژیمونو برای نجوای ذهن بگذاریم نه چیزهای دیگه هم اضافه کنیم
من هرکاری میکردم اینستامو نمیزاشتم کنار
یه چیزیو از خدا خیلی میخواستم با اینکه اصلا ریطی به اینستا هم نداشت با خدا عهد کردم که یه هفته اینستا نمیرم
و نرفتم و چون اون رو خیلی میخواستم اهرم رنج و لذت تو ذهنم درست شد و بخاطر رسیذن به خواسته م به راحتی یک هفته اینستا نرفتم بعد اون هم اصلا میلی دیگه بهش ندارم
و تمام
و چقدر ذهنم آزاد شد و راحت شدم و الان هم همینه هر وقت باز هم هوس عادت های بد گذشته مثل همین چرخیدن تو اینستا میکنم، به یه خواسته ای که خیلی دارم فک میکنم و به خودم میگم برای رسیدن بهش یک هفته اینستا نمیرم و دوباره از سرم میفته.چون انقدر محتوا تو این شبکه های اجتماعی هست که اصلا دیگه وقت نمیشه روی خودت وقت بزاری
نکته ی دیگه این که در ارتباط با آدم ها هروقت دلم میخواد با یکی بحث کنم یا جوابشو بدم یا اصطلاحا حالشو بگیرم با خودم یاد کامنت عادله یا شکیبای کیانی فر عزیزم در عقل کل میوفتم که میگه یه اژدهای تیغ تیغی درون ما هست که اینجور مواقع میگه آره بحث کن ذعوا کن دروغ بگو و گرنه کوچیک میشی ضایع میشی
ولی اینجوری تیغهاش بزذگتر میشه و به تن خوذمون میره و ما باید با صبوری و آرامش و گوش ندلدن به حرفش کوچکتر و کوچکترش کنیم و در حقیقت ما بزرگ میشیم
و در پس زمینه ی تمام اینها یادم هست من مسئول تمام اتفاقات زندگیم هستم تمام زندگیم.
با توجه به تمام فکرهایی که کردم
مهمترین نکته ی این روزهام اینه که فرق عمل کردن با مقاومت کردن رو بفهمم نباید مقاومت کنم بلکه باید با آرامش و باورهای درست ذهنمو آروم کنم تا به عمل دزست هدایت بشم و قطعا در عمل درست همراهش حس بد نیست ولی مقاومت سراسر حس بد رو به همراه میاره و بدانم که حمد و سپاس مخصوص خدایی است که تنهااااا قدرت و فرمانروای جهانه
الهی شکر
به نام الله
سلام
در بعضی از کامنت دوستان خوندم که اونها یه مدت با سایت عباس منش بودن . نتایج رو دیدن و بعد رهاش کردن و یادشون رفته و دوباره برگشتن …
در واقع قوانین خداوند هیچ وقت عوض نمیشه …شاید من در زندگیم یه دوستی دارم که اصلا دوسش ندارم و ازش خوشم نمیاد حالا من میام دوستمو کنار می زارم و دیگه نمی بینمش اما در این سایت از ///فوانین خداوند/// صحبت میشه … قوانینی که همیشه هستن و من باید حواسم رو جمع تر کنم
خدایا خودت کمک کن تا همیشه روی خودم کار کنم
به نام خداوند خالق اتم های کوچک
سلام به دوستان
هر وقت که فایل های استاد رو بصورت ویدیو میبینم صداقت محض استاد در حرفانش را میبینم
تاثیر دوستان رو میبینم
خدارو شکر میکنم که مرا به این مسیر هدایت کرد و مرا تغییر داد و اوست که بر همه چیز تواناست
مهمترین نکته ای که از این فایل یادگرفتم
اینکه نه ما میتونیم کسیو هدایت کنیم
ن میتونم به کسی کمک کنم
ن میتونم گسیو گمراه کنم
ن میتونم به کسی اسیب برسانم
مگر اینکه او خودش بخواد و باور کنه که من میتونم این کار رو سر اون بیارم
و همچنین برعکس
ن اونا میتونن به من صدمه ای برنن
ن میتونن کمکم کنن
ن میتونن به من ثروت بدن
ن میتونن به من عشق بدن
ن میتونن منو گمراه کنن
ن میتونن سرنوشتمو عوض کنن
و…
مگر اینکه من باور کنم و بخوام که اونا میتونن اینکار رو برام انجام بدن
عزت نفس و اعتمادبه نفس نه تنها پایه تمامی موفقیت هاست بلکه پایه کاریزما هم هست
پس ما باید رو اونا کار کنیم
تقویتش کنیم
خدارو شکر که من تونستم نسبت به پارسال به یاری خدا خیلی خودمو تقویت کنم
خدایا شکرت بخاطر همین شبا
ممنونم از استاد عزیزم🌹
بهنام خدای مهربون
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان سلام دوستان عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه
من کلا اهل نوشتن کامنت نیستم ولی توی جلسه سوم چهارم روزشمار تحول زندگی من رفتم فایل اصلی روز شمار رو که استاد جلوی یه دریاچه ضبط کردن رو دیدم و استاد توی اون فایل گفتن برداشتتون رو بنویسید از فایلا هم به خودتون کمک میکنه و هم به بقیه برای همین نسخوام یه برداشتی که بادیدن فایلای استاد و خوندن قرآن بهش رسیدم رو باهاتون به اشتراک بزارم خیلی مختصر و مفید….
خب همونجور که میدونیم و استادم توی فایل گفتن هیچکس نمیتونه به کس دیگه ظلم کنه، بلکه داره به خودش ظلم میکنه…. من نمیخوام دوباره این حرفارو تکرار کنم میخوام یه نکته ریزی رو بگم که بهش رسیدم
ببینید توی قران خداوند گفته که کسی که زمان مرگش یا اجلش که برسه لحظه ای نه پس میوفته نه پیش خب مثلا برای کسی که یه اشتباه یا خطایی میکنه و به ظاهر باعث کشته شدن افراد زیادی میشه مثلا اون هواپیمایی توسط خودمون زده شد یا مثلا ساختمان پلاسکو که افراد زیدی مردن و اتفاقاتی از این دست، به نظر من کسانی که توی اون اتفاقات کشته شدن،زمان مرگ یا اجلشون همون زمان و همون لحظه بوده و هیچ ظلمی بهشون نشده فقط همزمانی رخ داده بین اون اتفاق و اجل و خارج شدن روحشون از بدن مادی… حتی امام حسین هم همینطور،کسانی که میگن آره امام حسین رو کشتن و بهش ظلم کردن و الهی بمیرم براشونو و فلان و بهمان باید بدونن که آقا امام حسین اون زمانی که کشته شد زمان و لحظه رفتنش به اون دنیا بود اگرم جنگ نمیکرد و نمیکشتنش، توی همون زمان و لحظه،با یه اتفاق دیگه مثلا مرگ طبیعی،بدن مادیشو ترک میکرد
من همیشه به خودم میگم اگه کسی زمان مرگش نباشه،از برج خلیفه هم خودشو پرت کنه پایین،شاید تمام استخونای بدنش پودر بشه و بره توی کما ولی امکان نداره روحش از بدنش جدا بشه(بمیره) درکش واقعا سخته و قبول کردنش ولی قبول کردنش الزام داشتن این باوره که آقا برگی بدون اذن خدا نمیوفته…پس اون بنده خدایی که کلید پرتاب موشک رو اشتباهی زده و باعث کشته شدن صدها نفر شده،اگر بدونه این موضوع رو که آقا درسته من اشتباه کردم و با اینکهر به خودم ظلم کردم ولی به اونایی که من به ظاهر کشتم،هرگز… اونا زمان مرگشون بوده اگرم این اتفاق براشون نمیوفتاد قطعا به دلایل و وسایل دیگه ای میمردن و روحشون میرفت پیش خدا
اگر اون بنده خدا این باور رو داشته باشه هرگز نمیره خودکشی کنه یا هر کار دیگه ای و اینجوری با خودش به صلح میرسه البته این که من نشستم یه جای گرم و میگم لنگش کن کار آسونیه،وقتی توی شرایط قرار میگیری اوضاع سهت تر از این حرفاس ولی شدنیه کنترل ذهن و آروم کردن نجوای فلج کنندش با فکت درست
خواستم چیزی که بهش رسیدم و به نظر خودم درسته رو باهاتون به اشتراک بزارم😘😍✌
سلام ، دقیقا من دیشب دنبال استادی بودم تا مرادرتغییر سبک زندگی یاری کند چند دقیقه قبل چشمم به جملاتی ازاستاد که سال گذشته یادداشت کرده بودم افتاد و اومدم سراغ نشانه ی امروزم و با این فایل های ارزشمند روبرو شدم حقیقتا هرچه بخواهی در همان مدار قرار میگیری ممنون استاد ارزشمند