«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 383

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره مرتضایی گفته:
    مدت عضویت: 1430 روز

    سلام ودرود به همه عزیزان و استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    سرزنش خود، احساس گناه، واقعا زمانی که استاد دررابطه با مسائل عرفی و یا شرعی که ما باهاش روبرو هستیم صحبت میکردن متوجه شدم که برای من تنها نبوده و حتی برای مسلمونها هم تنها وجود نداشته مساله ی احساس گناه بلکه بخاطر باورهای عمومی که داریم اکثرمون بااین موارد دست به گریبان هستیم همچنان که خودم بودم

    حدودا پنج سالی هست که احساس گناهم خیلی خیلی کمتر شده به نسبت گذشته اما همچنان گاهی درگیر میشم بااین مساله که نباید فلان کار رو میکردی یا باید فلان کاررو میکردی یا چرا فلان کاررو کردی

    البته که از زمانی که یاد گرفتم که از هر مساله ای تجربه ای دریافت میکنیم خب خیلی پیشرفت کردم دراین زمینه اما حالا حالا هااا کارداره مثل همین الان که دارم این کامنت رو مینویسم احساس گناه اینکه چرا انقد کند عمل میکنی و چرا به دانسته هات عمل نمیکنی میاد سراغم

    اما همچنان که این کامنت رو مینویسم میخوام به خودم تعهد بدم که تلاش صددرصدیم رو بکنم برای عمل به دانسته هام

    برای کنترل ورودی هام، کنترل حرفام،

    چرا که برای من احساس گناه دقیقا بعد این میاد که آگاهانه کاری رو انجام میدم

    اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی داشتم

    اما متاسفانه با کنترل نکردن ورودیهام با شنیدن مدام اینکه خودخواهی و خودشیفته و فلان به کلی شدم یه آدم بی عزت نفس وکارهایی که فکرشم نمیکردم توو اون مدت ازم سر زد اما خداروشکر به لطف الله مهربان دوباره برگشتم به خودم دوباره شروع کردم دوست داشتن بی‌قید و شرط خودم رو و اینکه من آدمیم که خودشو دوست داره اگه دیگران درکش نمیکنن به من ربطی نداره

    و به قول استاد بهتر بیایم به چیزهایی فک کنیم که زندگیمو بهتر کنه، روابطمون، وضعیت مالیمون، سلامتیمون و اینکه به این فکر میکنم که هر کاری هرچند اشتباه توو اون تایم قطعا درسترین کاری بوده که بلدش بودم پس چرا عذاب وجدان چرا احساس گناه

    اگر من یادبگیرم که هرکاری رو برای خودم انجام بدم و یا انجام ندم فقط برای خودم نه خوش آمد یا بدآمد دیگران احساس گناه نمیگیرم

    و چقد زیبا از قول قرآن استاد گفتن که ما فقط به خودمون ظلم میکنیم و من این رو به عینه با گوشت و پوست و استخونم احساس کردم که تمام ظلم هایی که به من شده خودم به خودم روا داشتم نه هیچ کس دیگه

    و اینکه دیگران هیچ قدرتی برای نابودی من ندارن و من هم هیچ قدرتی برای نابودی دیگران و هرکس هرآنچه انجام میده به خودش برمیگرده و عدو شود سبب خیر قطعا از درسترین مسایل هست

    داستان خودم رو بگم که چهار سال توو شغلی بودم که واقعا عاشقش بودم و همکارانم رو هم خیلی دوست داشتم اما از یه جایی متوجه شدم که داره بت سازی میشه از یه جایی متوجه شدم که منم بت پرست شدم و بخاطر خوش آمد بت هام که خیلی دوسشون داشتم هرکاری انجام میدادم و از خودم میگذشتم و عزت نفسم و اعتماد به نفسمو سر این بت پرستی از دست دادم

    اما اینجاست که عدو سبب خیر شد

    عدو شروع کرد به سم پاشی و زیر آب زنی و نقشه کشیدن برای براندازی سیستم و سازمان من

    بله در ظاهر به نتیجه ی دلخواهش رسید اما در باطن من رو از بت پرستی نجات داد، از اینکه داشتم خودم رو نابود میکردم نجات داد و برای خودش دقیقا چیزهایی که برای من میخواست اتفاق افتاد

    من که راضی هستم و حالم خوبه اما عدوی بیچاره مستاصل شده و خودش به خودش ظلم کرد

    و چقد خدا بزرگه و چقد با عظمت که اینطور همه چیز رو به نفع من انجام داد

    و الان دنبال اینم که کسب و کار خودمو داشته باشم که کسی نشه بت که بخاطر بتی که دوسش دارم تن به هر خفتی ندم و افسارمو ندم دستش

    و دیدگاه احساس خوب اتفاقات خوب احساس بد اتفاقات بد و بخاطر داشتن همیشگی این باور و تغییر دیدگاه و زاویه ی دیدمون زمانی که احساسمون بد میشه

    چرا که این احساس بد زمینه ساز اتفاقات بدو بدتر هست پس جوری از زوایه ای به اتفاقات به ظاهر بد نگاه کنیم که بهمون احساس یکم شده حتی بهتر بهمون بده و تداوم این احساس بهتر و بیشتر کردنش

    و هماهنگی با منبع چقد زیباست چرا که تمام خوبی ها از منبع هست وقتی با منبع هماهنگ بشی یعنی صبورتر (صبر کردن یعنی امید داشتن با حال خوب نه صرفا تحمل کردن چونکه چاره ی دیگه ای نداری)، زیباتر شدن، بااعتماد به نفس تر شدن، ثروتمند تر و سلامتتر شدن

    مهم ترین عامل موفقیت عزت نفس و اعتماد به نفس هست و مهم‌ترین عامل بدست آوردن عزت نفس و اعتماد به نفس هم احساس خود ارزشی و ارزشمند دونستن خودمون هست زمانی که مدام خودمو سرزنش کنم یعنی کمترین ارزشی برای خودم قائل نیستم و هرروز از داشتن اعتماد به نفس دورتر و درنتیجه از موفقیت دورتر میشم

    و در نهایت کیف میکنم استاد میبینم که چقد الان به نسبت شروع به کارتون با عزت نفس تر و بااعتماد به نفس تر و در نتیجه کاریزماتیک تر شدین و این نتیجه ی کارکردن یک انسان روی خودش هست کارکردن مدام

    دوستون دارم آگاهانه و عاشقانه دوستون دارم

    سپاسگزارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهدی سادات احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و دوستان گرامی

    من مهدی سادات احمدی امروز 26 دی سال 1401 تصمیم گرفتم که تمامی فصل های تحول زندگی من رو به عنوان یک دوره آموزشی بگزرونم و در این راه از خداوند کمک می خواهم تا بتوانم ثابت قدم در این مسیر به نتایج ایده آل برسم .

    این جملات برداشت های من در اولین فایل روز شمار هست :

    احساس گناه بوجود آمده در ما بعد از انجام بعضی از کارها ، به خاطر چیز های هست که داخل فرهنگ که ما در اون زندگی کردیم هست . مثلا ما اگر پولی رو از داخل صندوق صدقات به فرض برداشته باشیم و خرج کنیم ناخودآگاه به ما احساس گناه دست میده . اهمیت احساس گناه اونقدر زیاده که اگر متوجه اون نباشیم ، مهم ترین سنگر باور های مناسب ما که عزت نفس هست ، به طور وحشتناکی به وسیله ورودی های منفی ذهنی بعد از احساس گناه ، بمب باران میشه . اگه این احساس گناه در پایین ترین حد مهار بشه یا در بهترین حالت از بین بره ما طبق قانون خداوند که احساس خوب احساس خوب میاره ، به اتفاقاتی هدایت میشیم که به ما احساس خوب میدن .

    حالا آگاهی هایی که میشه این احساس گناه رو کنترل کرد چیا هستن ؟

    1. اینکه ما در تاثیر منفی گذاشتن در زندگی دیگران ناتوان هستیم .

    2. اگر به کسی خواسته یا ناخواسته ظلم کنیم ، به جای اون خودمون رو تخریب و نابود کردیم .

    3. خداوند بسیار بخشنده هست و خودش داخل قرآن گفته اگر گناهان بزرگ رو مرتکب نشوید ما از خطا های کوچک شما میگذریم .

    4. اشتباهاتی که ما انجام می دیم در نهایت باعث رشد و پیشرفت ما خواهند شد مثل تحول کشتی سازی بعد از غرق شدن کشتی تایتانیک.

    5. اگر ما روی خودمون خوب کار کنیم و باور های مناسب داشته باشیم اصلا اشتباه نمی‌کنیم و همواره سمت مسیری که باید هدایت خواهیم شد .

    6. خداوند در قرآن گفته که همه ی ما تحت آزمایشات الهی و تضاد ها قرار خواهیم گرفت و بعد به پیامبر گفته که به آنهایی که در موقع برخورد با مصیبت و تضاد توکل می کنن و میگن انا لالله و انا علیه راجعون سلام و درود من رو بفرست ‌‌‌‌و بگو اونها هدایت شدگان هستند . این یعنی در هنگام احساس گناه ما باید به خداوند توکل کنیم و با صبر توام با احساس خوب و تغییر زاویه دید از احساس گناه به احساس خوب برسیم .

    7. از اهرم رنج و لذت استفاده کنیم و به خودمون بگیم که اگر در احساس گناه بمونیم از درو دیوار اتفاقات بد و مصیبت و بیماری به سمت ما سرازیر میشه و با وجود این اهمیت خطر این احساس رو برای زندگی خودمون بدونیم.

    اینها دستورالعمل های هستند که خودم به شخصه تصمیم به استفاده ی هر روزه از اونها رو دارم و اونقدر انجامشون می دم که به صورت اتوماتیک دیگه این طوری فکر کنم .

    مرسی از زحمات شما استاد عزیز به ویژه خانم شایسته .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سمانه سادات گفته:
    مدت عضویت: 1011 روز

    به نام خدای هدایتگر

    درود بر استاد عباس منش عزیز و مریم بانو

    وخانواده بزرگ عباس منش

    روز شمار تحول زندگی من روز اول

    زمانی که برای بار دوم عضو سایت شدم ( چرا بار دوم چون فرکانسی که داشتم محکم نبود بودم تو فرکانس ولی اینکه پابرجا باشم و محکم نبودم )

    برداشت‌هایی که من از این فایل با چندین بارگوش کردن فهمیدم البته می‌خوام تا این فایل را درک نکردم و عمل نکردم سراغ روز دوم و فایل دوم نرم

    نکات کلیدی برای احساس خوب

    1) من نمیتوانم زندگی کسی را نابود کنم

    در صورتی این کار عملی میشود که فرد مقابل هم در این فرکانس باشه یعنی اگه من بخوام به طرف مقابلم ضربه بزنم و نابودش کنم و اون هم فکرش منفی باشه اون اتفاق می‌افته ولی اگه فرکانسش خوب باشه به هیچ عنوان این اتفاق نمی‌افته

    2) خداوند بخشنده است

    اگه در مدار درست باشیم و هماهنگ با منبع و خدا باشیم هدایت شده هستیم و اصولاً اشتباه نمی‌کنیم و خداوند به پیامبر میگه بشارت بده به صابرین کسانی که صبر همراه حس خوب و امید داشتند من برای آنها درود و رحمت می‌فرستم

    3) من میتوانم با هماهنگی با خداوند در جایی قرار بگیرم که رفتارهای درست داشته باشم

    وقتی با خدا باشی ودر مسیر درست باشی هدایت میشی و همیشه با خدای خودت آرام ، احساس خوب و لبخند به لب داری

    احساس خوب = اتفاق خوب

    4) اتفاقات باعث تجربه میشود و باعث پیشرفت میشود و بزرگترمی شوم

    احساس گناه

    قبلاً من این احساس و عذاب وجدان را داشتم چرا داشتم چون از اتفاقات درس نمیگرفتم و راهم را تغییر نمی‌دادم و اینقدر این اشتباه را من تکرار کردم که جهان قشنگ چک و لگدش را به من زد جالبه من تو مسیر که بودم اصلا لذت نمی‌بردم و میدونستم کارم اشتباه هست و واقعا بود و همش اطرافیانم را تقصیر میدونستم ولی بعضی موقع ها هم خودم را سرزنش میکردم و میگفتم اشتباه نکن چون با خودم در صلح نبودم چون عزت نفس نداشتم

    من همیشه وقتی داد میزدم سر بچه هام خودم را سرزنش میکردم میگفتم چرا داد اونا چه گناهی دارن حس خوبی نداشتم و تازه یاد اونا هم دادم ولی دوباره تکرار میکردم ( ولی تو این مدت خیلی کم شده چون فهمیدم مشکل از من هست و اینکه حالا کاری که انجام میدم بعضی مواقع آروم باهاشون حرف میزنم )

    مورد بعدی اینکه استاد گفتین کسی را نمیتونی عوض کنی تا تو مدار نباشه این اتفاق برای من افتاد اوایل که وارد سایت شدم خیلی شور و شوق داشتم (شور و شوقی سطحی )و گوش می‌کردم و عمل میکردم و اتفاق های خوب ولی کوچیک افتاد برام.

    کار اشتباهی که من کردم این بود که به همسرم و دخترم میگفتم و این بزرگترین اشتباه من بود چرا چون همسرم من فوق العاده منفی بین و منفی‌نگر هست و افکارش و حرفهایی که می زنه واقعا منو اذیت میکرد بعد از دو سه هفته حال و حس عالی با یه حرف و برخورد همسرم بهم ریختم می‌گفت چرا همش داری ویس گوش می‌کنی چرا اینقدر عوض شدی ( واقعا تغییر را در خودم حس میکنم )

    براش قابل هضم نبود میخواد که سمانه مثل قبل باشه

    جالب اینجاست که من چون داشتم یاد می‌گرفتم خدای من کیه قانون چیه میخواستم به اطرافیانم بگم و دوباره دارم این اشتباه را تکرار میکنم و حتی به خودم هم میگم سمانه عزیزم تو نمیتونی کسی را تغییر بدی ولی دوباره نجواها میگه کمک کن به این بگو به اون بگو

    دقیقا ظلم به خود

    من خیلی با خودم کلنجار رفتم که بیام بنویسم همش میگفتم چی بنویسم ولی خدا رو شکر که انجام دادم

    فقط هر روز میگم خدا یا بینهایت سپاسگزارم بابت تمام نعمتهاو ثروت‌ها که به من دادی

    خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت این سایت ارزشمند

    خدا یا بینهایت سپاسگزارم برا هدایت ام به این سایت

    این هم رد پای من

    استاد عزیزم و مریم جان خیلی دوستتون دارم آمید وارم در هر کجای این سرزمین هستین شاد سربلند ثروتمند و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فاطمه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    سلام،

    اول از همه خداروشاکرم که تونستم بعد از سه روز این فایل کامل گوش کنم، آخه نمیدونم چی میشد که همش وسط دیدن فایل خواب میرفتم، حتما قسمت بوده امشب درس و آموزه هاشو برداشت کنم،

    چند باری باعث دلخوری یسری از اطرافیانم شدم، ناخواسته بود گاهی هم از سر دلسوزی اما باعث ناراحتی شدم، من به اون اشخاص بدی نکردم به خودم بد کردم همش تو ذهنم هست و همین بار ذهنی حال و روان به هم میریزه، اما یاد گرفتم که خدا بسیار بخشنده هست،

    انسان از خطاهای خودش درس میگیره و دیگه تکرار نمیکنه

    و به موفقیت میرسه، به آرامش ذهن میرسه.

    خدایا از امشب دیگه به افکار کهنه دامن نمی زنم و حال دلم خوب میکنم، چون تو بسیار بخشنده ای.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1221 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    امروز 23دی1401

    من اولین کامنتم را زیر این فایل مرداد ماه گذاشتم ولی بعد از گوش دادن جلسه دوم از دستاورد های آقا رضا یه حس درونی بهم گفت عارفه روز شمار را از اول گوش بده چون من متاسفانه واسط های راه ادامه ندادم و فکر کردم اینو را قبلا گوش دادم واینجا به ترتیب شده اش هست نمبدونم بماند با گوش دادن به دوره هایی که به مراتب خریدم ذهنم باز تر شد برای پذیرش دوباره این صحبت ها و بهتر میتونم خیلی جاها را بهتر از قبل بفهمم

    و این فایل ها همش مکمل هم هستند

    و دوست دارم طبق روال قبل جای پا بزارم….

    خداجونم الان درک میکنم که یک حس هایی که قبلا داشتم مثل همین احساس گناه که ازم دور شده و به مرور با همین فایل ها که گوش کردم تغییر کردم و یاد حرف استاد تو چکاب فرکانسی قدم اول میفتم که میگند بنویسید الان در چه حالی هستید چون بعدا یادتون میره دقیقا میبینم همینه

    استاد چه اشتباهات کوچکی را برای خودمون گناه بزرگ شماردیم و یه عمر یدک کشیدیم قافل از اینکه خدا بخشنده است و. چون این احساس باهامون همراه بود دقیقا از همون جنس اشتباه میومد سمتمون و هی به خودمون می‌گفتیم آخه چرا؟؟؟؟؟

    وقتی بابام دوسال برای یک اشتباه کوچیک که هیچ وقت خودشون مقصر نمیدیدند وهمیشه گناه را از بقیه میدند با من قهر بودند و خونه جهنم تر از قبل بود برام و مادرم راحت توجیح میاره که دختر نباید اشتباه کنه دردش بدتره آدم حالش به هم می‌خورده از ابن طرز تفکر

    حالا اگه من بخوام به ابن فکر کنم چه راحت کودکی و نوجوانیم به مسخره ترین حالت رفت یعنی دستم را بکنم تو آتیش و حال خودم را بد کنم و حال بد=اتفاقات بد

    و من اصلا نمیخوام

    منی که با شرکت در دوره قانون سلامتی هدفم شده رسیدن به ین19الی20سالگی و انرژی دو چندان.

    فراموش مبکنم که روزی عاشق مردم و بودم نمیخواستم ادامه بدم ولی الان میخوام خوب زندگی کنم و جهان را جای بهتر برای زندگی کنم و بیشتر به خدا نزدیک بشم و ثروتمند بشم چون معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدنه

    پس

    احساس گناه پَر

    احساس بیلیاقتی پَر

    احساس بد پَر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    این اولین دیدگاهیه که دارم اینجا مینویسم

    من چند وقتی است که از خودم ناراضی بودم ،

    اینکه نمیتونستم به عهد هایی که با خودم در راستای رسیدن به هدفم داشتم برسم ، خودم رو سرزنش میکردم و در پایان روز احساس شکست و ضعیفی میکردم، اوایل سعی میکردم با انجام کارهای مختلف مثل یوگا یا کارهای دیگه حس خوب به خودم بدهم ، راستش تا حدودی در بهتر شدن حالم تاثیر گذار بود ولی ته دلم

    باز حس پوچی و بی مصرفی میکردم از اینکه نمیتونم

    بهتر از روزم استفاده کنم اینکه نمیتونم زبانم رو تموم کنم تا به هدفم برسم، هر روزم که خودم رو تشویق میکردم تا دوسه روز اول خوب پیش میرفت ولی بعد دوباره نمیتونستم روی عهدم پایبند بمونم ، احساس گناه میکردم از این همه تلف شدن وقتم به بیهودگی.

    امروز که دوباره خواستم شروع کنم به خواندن ، باز دیدم نمیتونم و هیچ انگیزه ای ندارم ، و از اونجایی که کاری برای انجام دادن نداشتن تصمیم گرفتن وقتم را به خواندن مطالب خنده دار و طنز سرگرم کنم تا حداقل کمی حسم بهتر بشه همانطوری که تو اینترنت مشغول سرچ بودم یهو یه حسی بهم گفت برو تو سایت عباسمنش یه فایل دانلودی ببین بدون اینکه به حسم شک کنم وارد سایت عباسمنش شدم و فایل تحول روز شمار من ، باز کردم فایل روز اول را دیدم .

    فایل باور قدرتمندکننده برای رفع حس گناه.

    من تا حالا تو زندگیم معجزه خدا را بارها حس کردم ، و خیلی مواقع بهم راه را نشون داده مثل امروز.هیلی جالبه درست همین امروز که ظهر من از خدا خواستم کمکم کنه ، یهو یه حسی بهم بگه برو سایت عباسمنش شاید کمکت کرد ،شاید حالت بهتر شدو بدون هیچ مقاومت ذهنی برای انجام اینکار ، وارد سایت بشم

    و از بین اون همه فایل دانلودی ، بدون اینکه تصوری به فایل تحول روز شمار من ، داشته باشم بازش کنم و تصمیم بگیرم فایل روز اول را همین الان ببیبنم .

    و جالب اینکه فایل روز اول درست همونی بود که باید گوش میدادم و بهش احتیاج داشتم .

    داشتن حس خوب و مقابله با احساس گناه

    من خیلی خیلی از خدا ممنونم ، هر وقت خالصانه ازش درخواست کمک کردم بهم کمک کرده و راه را بهم نشون داده

    من باور دارم هیچ چیزی اتفاقی نیست .و این برای من یه نشانه است که دوباره بلند بشم و سعی را بکنم

    و آگاهانه اینبار تو راه قدم بردارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    پر گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    سلام خدمت خانم شایسه عزیز و استاد گرانقدر

    پایدار باشید.

    بعد از شروع سفرنامه تصمیم گرفتم به جای اینکه با عجله

    بخوام سریع برم به فایل‌های بعد بیشتر تمرکز کنم روی درک مفاهیم

    به خاطر همین علاوه بر مرور چندباره، اول یا آخر هفته‌ها هم دوباره کل

    فایل‌ها رو از اول مرور میکنم.

    در این فایل استاد به مسئله‌ای اشاره کردند که فکر می‌کنم خیلی از ماها

    از کودکی باهاش درگیریم و اون احساس گناه و عذاب وجدانی که

    بهمون القا شده و باورهای نادرستی که در ذهنمون ایجاد کرده است مثل:

    – ببین فلان بچه چقدر ساکته تو همش حرف میزنی (مقایسه نادرست)

    – اگر درس نخونی بدبخت میشی، یا بری دانشگاه خوشبخت میشی(گره زدن خوشبختی به درس، اونم وقتی هیچ علاقه‌ای بهش نداشتیم)

    -فلان سن، سن ازدواجه باید الان یکیو پیدا کنی وگرنه دیر میشه و سخت میشه و بد میشه و میپره و…(باورهای نادرست در مورد ازدواج)

    -ایران جای زندگی نیست و هیچی نداره و…(تفکری که فکر میکنه خوشبختی در مکان و زمانه و امکانات فعلی رو هم نمیبینه)

    و هزاران باور دیگه که هممون به وفور شنیدیم و باور کردیم.

    به نظرم یکی از گامهای اساسی برای تغییرات بزرگ اینه که از این باورها دور بشیم و فاصله بگیریم

    از آدمهایی که این باورها رو مدام القا می‌کنند. و سعی کنیم ذهنمون رو آرام کنیم و از فکرها جدا بشیم

    در مرحله بعد و پس از رسیدن به آرامش حالا به درستی روی خودمون کار کنیم و ذهنیت مناسب بسازیم.

    با آرزوی درخشش بیشتر هممون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4015 روز

    سلام و ارادت

    امروز افسار ذهنم را درست نگرفتم ، و از صبح مدام اینطرف و اونطرف رفته

    در نتیجه اش شد ، احساس نه چندان خوب بعدش شد اشتباه و نتیجه اشتباه احساس بد و نتیجه احساس بد ، اتفاق بد دوباره و اشتباه دوباره ! ( طبق قانون )

    در حال کار تدوین بودم ، بخاطر همین ذهن چموش اومدم گوشیمو بردارم برم و یه مقداری استراحت کنم یا بهتر بگم ( هوله برم ) ، که حسم گفت ، برو تو سایت ، سایت حستو خوب میکنه ، تازه کامنت روز اول را هم مونده که بنویسی ( طبق تعهدی که به خودم دادم ) چون فایل را دیدم و نکته برداری کردم ولی با فاصله تقریبا یک روزه دارم کامنت را مینویسم !

    یکی از اساسی ترین پاشنه های آشیل من ، این نبود عزت نفس ، مخصوصا احساس گناه و عذاب وجدان بوده و هست ! ( در حال حاضر خیلی بهتر شده ولی همچنان هم چنگی به دل نمیزنه )

    شاید باورتون نشه ولی :

    حمیدرضای چندین سال پیش ، اینقدر در احساس گناه می موند و عذاب وجدان داشت که ، خودش را تنبیه میکرد !!

    تنبیه هایی مثل ، حال بد شاید به مدت دو سه روز تا حدود یک هفته !

    محروم کردن خودم از یه سری گردش و تفریح !

    و حتی :

    بریدن دست خودم با تیغ !! به نشانه ی پیشمانی ! یا توبه ! ( حتی الان هم که فکرشو میکنم باورم نمیشه !! )

    شاید دیده باشید در فیلم هایی که به زمان و سبک جنگ های صلیبی میساختند و در این فیلم ها یکی از نشانه های تعهدشون ، ریختن خون بود !

    مثلا دستشون را با چاقو میبریدند و تعهد میدادن و یا پیمان برادری میبستند و …. !

    و منم به نشانه ی همون ها ، یه قسمتی کوچکی از دستم را میبریدم ، به نشانه ، تعهد و پیشمانی !

    .

    ای داد که چقدر از قانون دور بودم !!! و نتیجش هم طبق کلام استاد و قانون میدونید چی میشد ؟؟ تعهد میموند ؟! طبق قانون البته که نه ! و دوباره اشتباه و اشتباه !

    حتی یادآوری اون هم باعث تاسفم میشه ! ( سختم بود که بنویسم این مورد را ولی نوشتم تا اینم یه غلبه بر ترسی باشه برای تغیییر )

    .

    اما در حال حاضر که خییییلی خیلی بهتر از قبل هستم ، اما همچنان یکی از پاشنه های آشیله منه ، گاهی دوست داشتن و ارزش مندی خودم را فراموش میکنم و عزت نفسم سست میشه !

    .

    اما از یکی از نتایجم براتون بگم : )

    اونم ازدواجم در سال 99 بود !

    شرایط ظاهر و مخصوصا مالی ام اصلاااا خوب نبود ، اما طبق آموزش های استاد میدونستم که باید روی خود ارزشی خودم کار کنم ، و این شرایط حال حاضر من و به اصطلاح وضعیت جیب من ، دلیل به قضاوت خودم و کم ارزشی من نیست !

    واقعا جهان جواب میده و مثل آینه عمل میکنه

    یه برهه زمانی ، تمرکزم را گذاشتم بر خود ارزشی خودم و باورهای مناسب برای ازدواج ( این تمرکز فکر نکنید زیاد بود ، اتفاقا خیلی هم کم بود ، ولی قانون جواب میده ، و اگر کل تمرکز را بتونیم بزاریم چی میشه ؟! )

    نتیجه چی شد ؟! ( طی تقریبا هشت ماه ) ” ایجاد رهایی از رابطه عاطفی و علاقه قبلی ام ، و خیلی طبیعی و جالب هدایت شدن به رابطه جدید ، و آشنایی ، خواستگاری ، نامزدی و ازدواج ، با روند طبیعی خودش ”

    به قول استاد اگر یه جایی یه کاری گیر میکنه ، یعنی راه درست نیست ، یه جای کار میلنگه ، ولی روند ازدواج من خیلی راحت و طبیعی تکاملش را طی کرد و انجام شد : )

    حالا یه نکته مهم در مورد عزت نفس و خود ارزشی اینکه :

    من موقعی با پدر خانومم به قول معروف مردونه دو نفری صحبت کردیم ، که من توی حسابم فقط 150 هزار تومن پول بود ! همین !!

    پدر خانومم گفت آخه تو هیچی نداری !!!! گفتم اره میدونم ، ولی قرار نیست فردا و سال بعد و … هم وضعیتم این باشه ، الان وضعیتم اینه و دلیل بر قضاوت من نیست و اتفاق ها و تجربیاتی که داشتم را براش تعریف کردم !

    .

    همین یک مورد را هرکسی میدونه ، میگه تو دیونه ای این شکلی رفتی جلو !! من فقط لبخند میزنم و میگم حالا که انجام دادم : ) ولی درون خودم میگه که ، نه ، فقط و فقط یه کوچولو روی باورهام و احساس خود ارزشی و عزت نفسم کار کردم و خداوند به من پاسخ داد !!!

    .

    توی همین روند از سال 99 تا به الان ، کلی اتفاق خوب دیگه افتاد ، چیز هایی را ساختم و خداوند برام ایجاد کرد به ظاهر هیچ شرایط اولیه ای براش نبود که ساخته بشه ، که ان شالله توی روزهای آینده روزشما تحول زندگی من با جزئیات خواهم نوشت : )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و تمام دوستان فوق العاده ام

    روزشمار تحول زندگی من

    اولین فایل هم یکی از بهتر هاست

    احساس گناه

    خدای من چقدر با این احساس به قول استاد ویرانگر میشه خودمونو از نعمت ها محروم کنیم .

    واقعا خیلی وقت ها این احساس گناه هیچ دلیل موجهی نداره فقط و فقط ناشی از اون باورهای اشتباهیه که داریم

    بدترین احساس همین احساس گناهه. هیچ رقمه دست از سر آدم بر نمیداره و انقدر ویرانگره که کلا همه چیزو از دست رفته آدم میبینه.

    قبل از آشنایی با استاد فکر میکردم باید به همه کمک کنم به خصوص نزدیکانم اگه یه روز به دلیلی نمیتونستم یا نه به کسی میگفتم که واااای چقدر احساس گناه میکردم و فکر میکردم دیگه کارم تمومه ولی استاد چقدر قشنگ توضیح دادن خیلی از این احساس گناه ها و عذاب وجدانها هیچ مرجع درستی ندارن و یا زاییده ذهن بیمارن یا القاهای جامعه هستند.

    مثل حق الناسی که اکثریت از بچگی کردن تو سرمون

    هیچ چیز در جهان اشتباه نیست همه سرجای درستشون هستند . من اگه تو مدار درست باشم هیچ کس نمیتونه بهم آسیبی بزنه تازه افراد هر کاری کنن و هر نیتی داشته باشن جهان فقط میشه خیر و برکت برای من .

    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!

    البته انسان اشتباه میکنه و این طبیعیه . ولی اکه اشتباه تکرار بشه ذیگه طبیعی نیست. باید از اشتباهات درس گرفت تا رشد کرد.

    وقتی خداوند را غفور و رحیم بدانیم و این باور را بسازیم که خدا منو دوست داره و توبه منو قبول میکنه فقط از اشتباهاتمون ، که طبیعیه ما انسانیم اشتباه هم میکنیم ، درس میگیریم و رشد میکنیم.

    مگه موسی بعد از اون اشتباه که منجر به قتل یه انسان شد توبه نکرد

    توبه اون قبول درگاه خداوند شد و بعدا پیامبر شد.

    وای که این مثال استاد تو زمینه گناه و احساس بد گناه فوق العاده است. هروقت یادم میاد قلبم آروم میشه .

    اره فقط باید درس گرفت و گذشت. وگرنه با احساس بد و هی سرزنش کردن هیچی درست نمیشه که هیچ بد و بدترم میشه و هی این اشتباهات تکرار میشه چون تمرکز میره رو اشتباهات!

    استاد همیشه تاکید دارن باید روی اصل متمرکز بشیم حاشه انرژی ذهنی مون را واقعا هدر میده .

    افکار بیخود فقط و فقط کلی وقت و انرژی ازمون میگیره و از خواسته هامون دورمون میکنه. افکار درست همون افکاری هستند که بهمون احساس خوب میدن همون هایی که مارو به ثروت ، روابط عالی ، سلامتی و نعمت های بیکران الله یکتا میرسونن هستند . پس هروقت میخوایم مطمئن بشیم که افکارمون تو اون لحظه درسته و تمرکز رو چیزای درست داریم کافیه احساسمون را چک کنیم اگه خوب بود یعنی همه چی داره در مسیر درست پیش میره و راه درسته.

    اینا رو دارم تکرارمیکنم برای خودم چون خیلی باید روش کار کنم . متعهدانه تر از همیشه.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده صمیمی عباس منش

    من تصمیم گرفتم از این به بعد بیشتر کامنت بذارم تا همونطور که استاد در فایل توضیح فصل اول روزشمار تحوا زندگی من توضیح دادند بتونم توی این روند رشد و آگاهی هم به دوستانم کمک کنم و هم مسیر خودم رو ثبت کنم تا بعدا از دیدنش لذت ببرم

    باز هم گوش کردن این فایل هدایت الهی بود مثل همه ی نشانه های دیگه ای که این روزها توی زندگیم میبینم

    من قبلا هم راجع به سفرنانه روزشمار تحول زندگی من شنیده بودم اما نمیدونم چرا شروع نکردم و فکر میکردم نفهمیدم کجاست و روندش چجوریه درصورتی که با فایل توضیح استاد فهمیدم خیلی سادس و توی فایل های دانلودی به راحتی قابل دسترسیه و خیلی راحت هدایت شدم به این فایل

    و باز هم یه نشونه دیگه… من قصد خرید دوره عزت نفس رو داشتم و در حین گوش کردن فایل توضیحات با خودم فکر میکردم شاید بهتر باشه فعلا روی این سفرنامه تمرکز کنم و بعدا دوره رو تهیه کنم اما همین که روز اول رو باز کردم با این فایل راجع به عزت نفس رو به رو شدم! قبلا هم این فایل رو گوش کرده بودم و اینبار مصمم تر شدم به خرید دوره و کار کردن روی این پایه ی اساسی از شخصیتم. خدایا شکرت

    دوست دارم راجع به نتایج و روندی که تا امروز طی کردم بنویسم..حدود پنج شش ماه پیش وقتی فایل های صوتی نتایج دوستان و مصاحبه با استاد که مربوط به کلاب هاوس بود رو میشنیدم با خودم فکر میکردم که چه رابطه مستقیمی بین نتیجه های بزرگ بچه ها و میزان وقتی که توی سایت و بین فایل ها میگذرونن وجود داره! درصورتی که من فقط از دوره هایی که قبلا پدرم تهیه کرده بودن استفاده میکردم و تا قبل از اون اصلا به سایت سر نمیزدم و با اینکه با استاد و آموزش هاشون آشنا بودم اما با سایت رابطه ای برقرار نکرده بودم و تصمیم گرفتم وقت بیشتری رو توی سایت بگذرونم و از همون موقع شروع به گوش کردن فایل های دانلودی کردم… وای که نگم از حال خوبم و نتیجه ها…در حال حاضر هم روی دوره قانون سلامتی کار میکنم و با گذشت دو ماه از این سبک زندگی نتایج عالی گرفتم و هم تقریبا هر روز در حین کار از فایل های دانلود استفاده میکنم که مهمترین نتیجش ایجاد حال خوب و حس آرامش برای منه

    توی این روزها ک اکثرا استرس و نگرانی دارند من ایمانی توی قلبم احساس میکنم که بهم اعتماد بنفس میده برای ساختن زندگی و شرایط دلخواهم و همین برای من کافیه

    البته که در کنارش رابطه ای که همیشه میخواستم رو ساختم شغلی که همه از شرایط خوبش تعحب میکنند رو دارم و درامدم به راحتی بیش از سه برابر شده و منی که یکسال باشگاه میرفتم و نتیجه ای نمیگرفتم در عرض این دو ماه نتایج عالی گرفتم خودم از این تغیرات تعجب میکنم

    به قول استاد این روند درست زندگیه که همه چی خوب پیش بره و من دقیقا توی همین جریان افتادم و از ته قلبم میدونم مسیرم درسته و نتایجم روز به روز بزرگتر میشه… خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: