«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 385
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر استاد مهربان
درود بر دوستان خوبم
سپاس از خدای مهربان که من را به این سایت و این دوره عالی هدایت کرد
امروز اولین روز است که من از اولین روزشمار تحول زندگی خودم را در حال گوش دادن هستم
چقدر باورها نقش و اساس مهمی را در زندگی ما دارند و چقدر این باورها کمک می کند تا من دنیای جدیدی را برای خودم بسازم
چقدر حس گناه و احساس عذاب وجدان مهم است و یک ترمز و یک محدودیت است در ذهن ما
نکته جالبی استاد یاد من دادند در این فایل عالی
جدان و حس گناه را خیلی اوقات فرهنگ و جامعه برای ما می سازد
مثل همان آب ریختن بر روی گربه
روی سنگ قبر مرده ها راه رفتن
و هزاران نکته دیگر
واقعا چقدر جای فکر کردن این عذاب وجدان ها و این احساس گناه داشتن دارد
وجدان از کجا امده است و چه کسی آنرا تایید کرده است
در حالیکه در قرآن ما خداوند رئوف و مهربان است حتی حضرت موسی را خداوند بخشید
این یعنی که خدای مهربان گناهان کوچک را می بخشد و از گناهان بزرگ نمی گذرد که آنهم شرک به خدای مهربان است
با این دید و با این بینش چقدر انسان احساس سبکی و راحتی بیشتری می کند
نکته دیگر
من توانایی خراب کردن زندگی هیچ کسی را ندارم
من هرگز توانایی تغییر سرنوشت هیچ کس را ندارم مگر اینکه آن فرد بخواهد و روی خودش اثر بگذارد
وقتیکه من در مدار درست هستم هر ضربه و هر تضادی به من وارد بشود در راستای رشد و پیشرفت من خواهد بود و الین باعث رشد و پیشرفت من خواهد بود
من می توانم زندگی خودم را عالی کنم و یا خیر برعکس آن عمل کنم و زندگی ام خراب و نابود بشود
چقدر این کلام استاد برایم عالی بود اگر بخواهم به کسی ضربه بزنم به خودم ضربه زده است و اگر بخواهم به کسی خیر و خوبی بدهم آن خیر و خوبی و خوشی به خودم بر می گردد
قشنگ تر از همه این است حتی اگر این عشق ورزیدن هم در دل خودم باشد باز این عشق و محبت به خودم باز می گردد و در زندگی من اثر خواهد داشت
حال یاد می گیرم و می فهمم که آنکس که در مدار و در فرکانس من است وارد زندگی من می شود
این می توان خیر و خوبی باشد و هم می تواند بدی و شکست باشد
و هرگز نمی توانم زندگی کسی را تغییر بدهم
خداوند بسیار تواب و توبه پذیر است
خدای مهربان عاشق من است
خدای عزیز من را دوست دارد
او هرگز دنبال گناه کردن من نیست که تا من گناه کنم و بخواهد که من را مجازات کند
این خدای من همیشه دنبال حال خوبی و کارهای خوب من است تا به بهانه آن من را پاداش بدهد
خدای من خدایی جلاد نیست او خدایی است که بسیار مهربان و او حتی از حال خوب و ثروت مند شدن من هم شاد می شود
یادم باشد که با احساس گناه داشتن هرگز من نمی توانم حالم خوب باشد و آرامش داشته باشم
وقتی که من در مدار درست باشم همیشه و همیشه حالم خوب است
تضاد های خداوند در جهت رشد و پیشرفت من است وقتی که من در مدار درست هستم و هماهنگ با انرژِی خداوند هستم همه چیز برای من به بهترین وجه ممکن رخ می دهد
درس زیبایی از اهرم رنج و لذت استاد یاد دادند
واقعا کاربردی است
اگر من احساس بد داشته باشم اتفاقات بدی را تجربه می کنم
از در و دیوار اتفاقات بد برایم می بارد
با تغییر دیدگاه خودم با داشتن احساس خوب برای من اتفاقات عالی رخ می دهد
من نمی توانم زندگی کسی را نابود کنم
من باید با هماهنگی با خدای خودم باشم
ممنونم استاد بخاطر این همه درس های زیبا
ممنون از خدای زیبایی ها
ممنون از خدای مدارها
ممنون از خدای خوبی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدا فایل روز اول دوره روزشمار تحول زندگی
اولین نکته ای که استاد به آن اشاره کردن این بود که ما نباید هیچ چیزی را بدون فکر کردن وتحقیق و جستجو قبول کنیم حتی اگر آن چیز در قرآن باشد و گفتن که بایدبه قوانین جهان هستی فکرکنید پس یکی از تمارین اصلی ما در این فایل این است که به تحقیق و جستجو در قوانین خداوند بپردازیم و طبق آن قدم برداریم تا به سعادت در دنیا وآخرت برسیم.
و به نظر من یکی از بهترین روش های انجام این تمرین این است که همین فایل استاد را بارها وبارها گوش کنم مطالب زیبایی که مریم جان برای فایل روز اول سفرنامه نوشتن که واقعا انسان را به فکر فرومیبرد و کامنتهای زیبای دوستان را بخونم که باعث انرژی و انگیزه در این راه میشوند وبه قول استاد شکرگزاری کنم،که همین شکر گذاری از اعماق وجود چقدر میتواند انرژی و فرکانس ما را بالا ببرد شکر گزاری برای من شده مثل یه ستاره قطبی که هروقت مسیر را گم میکنم یا احساس بدهم قالب میشود فقط با نوشتن ده مورد برا شکرگزاری همون لحظه از زندگیم، همه چیز برام از این رو به اون رو میشود
استاد گفتن که باید به چیزهای بیهوده فکر نکنیم و این تمرین دوم من است که من در جواب استاد میگم چشم من تمام توان خودم را میگذارم که از این کار دوری کنم استاد گفتن که ما نباید به چیزی های بیهوده فکر کنیم وامثال زدن مثل جنیان و….. اما مدل فکر های بیهوده من اینجوریه که من میام در ذهنم با یه آدم در مورد یه مسئله بحث میکنم و اینقدر در آن غرق میشوم و خیلی واضح همه چیز را تجسم میکنم جوری که وقتی به خودم میام میبینم من شاید 1 یا2 ساعت در ذهنم دارم با اون شخص به صورت واضح جر و بحث میکنم و از الان آگاهانه میخوام جلو این مورد را بگیرم و فکرم را در جهت مناسب هدایت کنم با کمک خداوند بارها گوش دادن به همین فایل پر از آگاهی های ناب….
یکی از مواردی که استاد گفتن در مورد اینکه ما را در جهت احساس گناه سوق میدهد عذاب وجدان بود و این عذاب وجدان چطوری به ما دست میدهد زمانی که ما تابو شکنی میکنیم و از فرهنگ جایی که زندگی میکنیم یا خانواده ای که درآن بزرگ شده ایم در جهت مخالف آن قدم برمیداریم و به قول استاد نمیام به این فکر کنیم که این چیزی که به ما گفتن آیا همون چیزی است که در جهت قوانین خداست و براساس آن زندگی کنیم اما من اینگونه تاحالا زندگی نکردم بلکه گوشم به دهان مردم بوده که اونا بهم میگن چی درسته و چی غلط و اگر در مسیر غلط قدم بردارم این یه گناه نابخشودنی است واحساس گناه شدید به من دست میداد و تنها تمرکز من بعد از آن این بود که چگونه میتوانم آن اشتباه را جبران کنم که کل روز من را خراب میکرد اما الان دیگه باید همه چیز عوض بشه و منی که دارن سعی میکنم در صراط مستقیم قدم بگذارم خودم باید قاضی باشم و مامور به انجام آن چیزی که فکر میکنم درسته و حس نزدیکی به خدارا به من میده.
و در ادامه استاد به این اشاره میکنند که مانمیتوایم به هیچ کسی ظلم کنیم که به طور مفصل در فایل ظلم به خود از دیدگاه قرآن توضیح دادند….من از استاد یاد گرفتم که من نه میتوان به کسی خیر برسانم و نه شر بلکه من میتوانم فقط به خودم خیر یا شر برسانم اعمال من مثل یک آینه است که بازتابش خود من هستم پس من خودخواهانه میخوام در راه راست قدم بردارم وفقط وفقط روی خودم کار کنم وسعی کنم تمام زمانم را برای یادگیری آموزش های استاد درحد توانم و فرکانس حال حاضرم قرار بدم و اصلا ذره ای عذاب وجدان نداشته باشم که چرا نزدیکانم گلایه دارن که چرا باهاشون هم قدم نمیشم و به دیدارشون نمیرم یا در دورهمی هاشون شرکت نمیکنم چون من میخوام یه مدت خودم را قرنطینه کنم و فقط روی فایلها تمرکزم را بگذارم چون میدونم ما نمیتونم همزمان در چندین کار تمرکز داشته باشیم پس این تنها کاری که من سعی میکنم تمام تمرکزم را بگذارم روی آن چون همه چیز از حس خوب وآرامش تا ثروت و خلاصه هر چیزی که انسان در پی آن است را به من هدیه میده به قول استاد سوت زنان و از راهی بدون مانع و با مناظر زیبا…..
راهکار بعدی که استاد در مورد ساخت باور های مناسب درمورد موضوع احساس گناه اشاره کردن این است که گفتن ما باید همیشه به خودمون یادآورشیم که خداوند بسیار بخشنده است،و ما بخشی از خدواند هستیم و باید به این باور برسیم که خداوند عاشق ماست (و دلیل محکم برای ثابت کردنش اینه خداوند از روح خودش در ما قرار داده است)،خدواند از خطاهای ما میگذره،وما نباید از اشتباهاتمان احساس بدی داشته باشیم ما با این اشتباهات هست که پیشرفت میکنیم و راه درست را پیدا میکنیم و حتی خود خدا با مثال زدن داستان زندگی پیامبران در قرآن به ما این باور را یادآوری میکند. خدا خودش در قرآن گفته که بخشنده مهربان است و خودش را اینگونه به ما معرفی کرده است(استاد در این بخش از صحبت هاشون در مورد اینکه این اشتباهات بشر بوده که باعث این شده است تا این جا پیشرفت کنند با هر بار اشتباه و اصلاح آن،درمورد مستند برآمده از حادثه ومستند ناسا استوری صحبت میکنن یکی از تمرین هایی که من در این فایل برای خودم طراحی کردم این است که برای تقویت رفع احساس گناه این مستند را نگاه کنم).
نکته بعدی که استاد در مورد احساس گناه گفتن این است که ما با احساس گناه و توجه به اشتباهاتمان فقط باعث میشیم اونا را دوباره تکرار کنیم. ما وقتی با ارتباط باخدا هستیم و در صراط مستقیم قدم برمیداریم وآرامش داریم خدا خودش ما را هدایت میکند در هرلحظه. نکته ای بعدی که استاد مثل همیشه بهش اشاره کرده احساس بد=اتفاقات بد،احساس خوب =اتفاقات خوب،و ما در هرلحظه باید به توجهتون را نکات مثبت قرار دهیم
تا به نتیجه عالی برسیم.
و استاد گفتن که برای نتیجه باید تمرین ها را انجام بدیم و با توجه به آموزش های استاد در این فایل برای خودم تمرین هایی طراحی کردم:
1_گوش کردن این فایل بارها وبارها و درک کردن حرف های استاد با آوردن مثال هایی در ذهنم از زندگی خودم که چگونه میتوانم قوانین را عملی انجام دهم.
2_خواندن کامنتهای دوستان و مطالبی که مریم جان در در هر روز از فایل های روزشمار زندگی من قرار میدهند و کامنت های که احساس عالی به من میده را با صدای خودم ضبط کنم و بهشون گوش بدم.
3_تا پایان دوره روزشمار تحول زندگی هر روز در دفترم ده مورد را برای شکرخدا بابت نعمتهایی که به من داده است را بنویسم و همچنین نوشتن باورهایی(یا دلایلی)درمورد اینکه چرا خداوند مرا دوست دارد.
4_هروقت که فکر پوچ و بیهوده ای در ذهنم مرور میشود و به صورت خودآگاه جلوی آن را بگیرم و به نکات مثبت توجه کنم.
5_هروقت اشتباه انجام دادم بخاطرش احساس گناه نداشته باشم وفقط تمرکزم روی عمل به آموزش های استاد وداشتن آرامش در کارهام باشه
6_و تمرین آخر هم تماشای مستند ناسا استوری وبرآمده از حادثه است.
6_
به نام خدای قشنگم خدایی که همیشه در بهترین زمان ها و بهترین مکان ها قرارم میده و کمکم میکنه که بهترین حرف ها رو بشنوم و بهترین اعمال و انجام بدم ، خدایا هزار بار شکرت برای این زندگی جدیدی که به من هدیه دادی …
داخل این فایل از نحوه آشنایی گفتین منم دوست دارم اینجا ثبتش چون امروز اولین قدم و دوباره شروع کردم و اومدم توی سفر 40 روزه باهاتون همسفر بشم ،
دقیقا من روزی با شما آشنا شدم که تقریبا چندین ماهی بود که هیچ کاری منو خوشحال و سرزنده نمیکرد و دائما توی نماز و قرآن خوندن از خدا کمک میخواستم که بهم کمک کنه راهم و بهم نشون بده که چه کاری انجام بدم و بهم ذوق و انگیزه بده دقیقا جالبه که چند سالی بود برادرم به شکل نامناسب با شما آشنا شده بود و همش ویس های شما رو گوش میداد و برای ما میگذاشت اما من حوصله گوش دادنشو نداشتم و همش میگفتم قطعش کن ، ولی بعدش توسط یه دوست خوب با شما آشنا شدم و الان تقریبا یک سالی هست که دارم با تغییر دنیام عشق میکنم ،
واقعا همه چیز زندگی من تغییر کرده الان که خودم دارم بهش فکر میکنم میبینم واااای چقدر تغییر چقدر راحت اصلا حواسم بهشون نبوده با اینکه دائما در حال نوشتن هستم اما بازم دقت نکردم بهشون ،
چقدر حس خوب دارم خداروشکرت برای این هدایت و این دوست خوب که یکی از دستان خداوند بود برای هدایت من …
بعد از یک سال تازه دارم میفهمم که چقدر بعضی وقتا جو گیر شده بودم و داشتم داد میزدم به همه خبر بدم اینجا چه خبره ،
ولی هرچی بیشتر جلو میرم سکوتم ، آرامشم ، لدت بردنم داره بیشتر و بیشتر میشه .
چقدر جمله ی قشنگی بود که گفتین دقیقا زمانی که میای به کسی کمک کنی و عشق بورزی داری به رشد خودت کمک میکنی ،
و یه نکته دیگه ای خودم داشتم درون اون غرق میشدم ، همین تغییر دادن سرنوشت دیگران بود ، که چقدر راجع به تغییر شغل و مسیر بقیه داشتم حرص میخوردم و دغذغه داشتم ،
ولی از وقتی متوجه شدم هرکسی توی مسیر خودش در حال حرکته دیگه سکوت کردم و سعی کردم تمام تمرکز و حواسم و بذارم روی خودم ، و واسه تغییر بقیه دیگه زمانی ندارم که بخوام صرف کنم ،
خیلی حس خوبی دارم از شروع این سفرنامه که دوباره از اول اومدم و شروع کردم خداروشکرش که توی این جمع صمیمی هستم ،
ان شالله به زودی بتونم و این دوره ارزشمندو خریداری کنم مطمعنم که بعد از استفادش خیلی اتفاقات بهتری واسمون میفته ،
در پناه خداوند قدرتمند و مهربان و تَوّاب باشید …
با سلام به دوستان هم فرکانسیم
میخوام اولین رد پای خودم رو ثبت کنم
روز شمار تحول زندگی ام روز اول
من قبلا در قسمت فایل های دانلودی سریال تمرکز به نکات مثبت رو میدیم و به آموزه هاش عمل میکردم
و تاثیرش کاملا ملموس بود در زندگیم
و اتفاق های خوب آرام آرام داشت وارد زندگیم میشد
اتفاق هایی که قبل از اون وجود نداشت و کاملا واضخ بود به خاطر تغییر ورودی ها و تغییر نگاهم به وجود اومده بود
بخوام مثال بزنم قبلا آگهی های مربوط کارم زنگ نمیخورد اگر زنگ میخورد هفته یک بار بود
اما بعد از کار کردن روی خودم در روز بارها زنگ میخورد.
از اون جایی که ما آدم ها ذاتن عجول هستیم و میخوایم همه چیز یه دفعه و سریع اتفاق بیافته
این اتفاق های کوچک زیبا که به وجود آوردنه اتفاق های زیبا بعدی هستن رو نمیبینیم و دوست نداریم تکامل که یکی از مهم ترین قانون ها هست رو طی کنیم .
الان که روز شمار تحول زندگی رو شروع کردم قصد دارم تمام اتفاق های زیبا از دیدن یگ گل و درخت در مسیر حرکتم و لبخند آدم ها در برخورد رو رو تحسین کنم و سپاس گذاری تا واریز میلیارد ها پول به حسابم به خودم بگم که این اتفاق ها اتفاقی نیست و به خاطر کار کردن رو خودم به وجود اومده .
و تعهد میدم به خودم که تو این مسیر زیبا باشم بدون توقف
برگی از روز شمار تحول زندگی ام ، روز اول
بسم الله النّور
سلام استاد عباس منش عزیزم ، و سلام خانم شایسته عزیز
باید بگم یه بار دیگه قبلاً شروع کردم به انجام این مهم ، سفرنامه! اما رهاش کردم و نتونستم ادامه بدم و اونم به خاطر حس کمالگرایی مزخرفم بود! فایل ها و مقالات رو مو به مو می نوشتم و اینطوری خییییلی وقت از من می برد و فکر کنم تا روز پنجم رفتم و خودبخود رها شد! تا اینکه دیروز دلم لک زد برای انجام این کار و به شدت دلم خواست انجامش بدم ، البته روز قبلش نشانه من فصل چهارم سفرنامه بود و من اون لحظه به خودم گفتم من فصل یک رو تمام نکردم چه برسه بخوام فصل 4 روز انجام بدم، یه لحظه از خودم ناامید شدم و دیدم چه راه طولانی ای دارم تا فصل 4! اما سعی کردم احساسم رو مثبت کنم و به خودم گفتم این دقیقاً یه نشانه است ، اتفاقاً چون فصل چهار اومده برات فهمیدی که چقدر راه نرفته داری! پس بدو که جا نمونی و دیروز به شدت دلم خواست که از اول شروع کنم اما باز اون فکر اومد که بیخیال بازم همونطوری میشه ها! اما من توجهی نکردم و از خداوند هدایت خواستم و اومدم سراغ سفرنامه یک و با دقت دو بار مقاله صفحه رو خوندم و دیدم نوشته به عنوان تمرین یک آگاهی ای که یاد گرفتی یا یک ایده رو بنویس! و با خودم فکر کردم آره اشتباه من همین بود که می خواستم که دل و روده ی فایل رو دربیارم ! و خب طبیعتاً جا می موندم درصورتیکه باید یاد بگیرم که یه جاهایی باید گذشت و گلچین کرد و رفت درست مثل سفر کردن! اگه گیر بدم به یه نقطه از سفرم و بخوام مو به مو از همه جا دیدن کنم دیگه ساکن میشم نه مسافر! و با خودم گفتم من این بار نمی نویسم ! و از صبح تا ظهر بارها و بارها موقع رسیدگی به کارام هندزفری به گوش فایل رو گوش کردم و الان هم می خوام تمرینم رو انجام بدم و سعی می کنم خلاصه باشه!
اول باید بگم این که احساس گناه خوب نیست رو من برای اولین بار و آخرین بار از شما شنیدم استاد! درحالیکه همیشه به ما گفتن که عذاب وجدانِ طولانی داشتن خوبه !نمی دونم احساس گناه باید به حدی باشه که گوشت تنت رو آب کنه و از این جور حرف هایی که بیشتر شیطانی اند تا روحانی! البته این نظر الان منه و من تا به الان به عمرم یاد ندارم که از کس دیگه ای شنیده باشم که موندن در احساس گناه فاجعه است. اولش پذیرفتنش برام سخت بود و باید بگم هنوز هم گاهی دچارش میشم .قبلاً با اینکه عذاب وجدان شدیدی داشتم بازم سراغ اون اشتباه می رفتم اما از وقتی که با استاد عباس منش آشنا شدم خیلی از اشتباهات و گناهان گذشته مثل غیبت و خیلی اشتباهات دیگه رو انجام ندادم البته یهویی اینطور نشده، آروم آروم از مدار اون اشتباهات اومدم بیرون و البته که کائنات حامی خوبی برام بوده. و این به من ثابت شده که موندن در احساس گناه اتفاقاً یعنی افتادن به دام گناه بیشتر!و البته به قول استاد این به این معنی نیست که گناه بکنیم و بگیم بیخیال! یاد گرفتم به جای داشتن احساسِ بدِ ویرانگر از خودم بپرسم چی شد که مرتکب این اشتباه شدم و حالا باید چه تغییری در خودم ایجاد کنم که تکرار نشه و با این روش تونستم یکی از بزرگترین اشتباهاتم رو کنار بذارم ، چون تونستم ضعفی که ریشه ی انجام این خطا بود رو پیدا کنم و درصدد برطرف کردن اون ضعف اقدام کردم و عالی هم نتیجه گرفتم ، خدا رو هزار مرتبه شاکرم.
تو این مدت فقط یه احساس بد دائمی داشتم که تقریباً هر روز با من بود! عذاب وجدان نسبت به فرزندانم!اگه بخوام توضیح بدم خیلی طولانی میشه همین قدر بگم که از چندین جهت نجوا من رو سرزنش می کرد و برای عبور از این مرحله حقیقتاً جون کندم و خیلی سخت بود. اما به هر اندازه که تونستم تو این مورد مچ نجوا رو بگیرم و باور قدرتمند کننده براش بسازم به همون اندازه روحم سبک شد و ورودی های مثبت از همه لحاظ به وجودم و زندگیم زیاد شد و تمرین جلسه دوم محصول عزت نفس خیلی بهم کمک کرده و یه جورایی قبل از اون حتی حواسم نبود که من دچار این روزمرگی ویرانگر هستم. خدا رو هزار مرتبه شاکرم که اون روز قشنگ از پول درآمد خودم محصول ارزشمند عزت نفس رو به خودم هدیه دادم.
خدا حفطت کنه استاد جان
پیش به سوی بهتر زیستن و پیش به سوی روز دوم سفرنامه
اللّهم ثبّت اقدامنا
سلام به سمیه عزیز و دوست داستنی…
خدا را شکر من از همین هفته – یکم بهمن شروع کردم رو کار کردن روی سفرنامه – همون روزشمار تحول من – ولی باهاش سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو میدیدم و کامنت های طولانی وریز و ریز میگفتم و دیدن در روز حدود چندین ساعت از من وقت می گیره.
گفتم بیام بزنم رو هدایت تو سایت و ببینم چی میگه..
امدم توضیحات صفحه رو خوندم و ویدیو رو ندیدم چون دو سه روز قبل دیدمش گفتم بیام سراغ کامنت ها
و چقدر لذت بردم که جواب سوال ام تو کامنت شما پاسخ داده شد – شکر خدا…
و تصنیم گرفتم زیاد سخت نگیرم به خودم ک نکات مهمی که درک میکنم رو بیام نوتیس کنم و حتما باید رد پا داشته باشم..
دیدم که اگر بخوام کلا رو سفرنامه کار کنم – چون روزی چند تا فایل میبینم باعث میسه اطلاعات زیاد بشه و کامل درک نکنم گفتم پس هر روز روزی یک فایل از سفرنامه – زندگی دربهشت – سفر به دور آمریکا میبینم ولی دیگه نمیخواد کامنت های داستان وار طولانی بگزارم و بعدش بیام دو ساعت کامنت های بقیه رو بخونم – میرم سعی میکنم فایل رو ببینم و هر چی درک کردم یا زیبایی سفر نامه ها رو نوتیس کنم…
متشکرم ازت که دست خدا شدی برای جواب دادن به سوالم
با تشکر
سلام امین پر تلاش و فعال
دوست داشتم نسبت به کامنت خوبت به نکته ای را بگم
اینجا دنبال ساخت امین باش دنبال ساخت خود خودت
نخواه ببینی بقیه چطور رفتند جلو حالا توهم اونجوری بری جلو
شاید یه وقتی هی با نوشتن و کامنت گذاشتن ما داریم حسابی چکش کاری میشی گاهی با دیدن فایل ها مثلا الان من به خودم میگم بیشتر به مطالب پایین فایل ها دقت کنم بخونم خصوصا فایل های دوره
پس ببین اون لذت دلت تو را به چی میکشونه انجام بده
نیاز نیست کامنت های که خوست نیاد را بخوای زمان بزاری و جوابشون را بدی میتونی با ستاره دادن و لایک کردن تحسینشون کنی و بپردازی به تمرین آگاهی هات
بهترین ها مال توست شک ندارم
متشکرم از عارفه عزیز که نکات مهمی رو همواره برام منشن میکنه…
دقیقا پایه این هستم که هر کدوممون راه متفاوتی داریم – ما مثل اثر انگشت هستیم – متفاوت – منحصر به فرد…
این فایل رو قبلا دیده بودم در سفرنامه – ولی من سفرنامه و زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو با هم پیش میرفتم و کامنت میگزاشتم به قول استاد ردپا
بعد به خودم گفتم خدا جون یعنی من بهتره چطور پیش برم – یعنی باید این سه تا رو با هم پیش ببرم یا ته
گفتم برم تو دکمه هدایتم کن استفاده کنم ببینم چی میشه..
زدم رو دکمه و این فایل رو اورد – منم قبلا گوشش داده بودم گفتم برم کامنت ها رو بخونم
و این کامنت جواب سوالم بود…
سلام به استاد تمامی دوستان عزیزم و هم فرکانسم
من خدا مچکرم و ممنونم که منو هدایت کرد که بتونم به این فرکانس از آگاهی ها برسم و در این مسیر زیبا قدم بردرام
استاد عزیزم دیدن این فایل به من خیلی کمک کرد من تا قبل از ینکه این فایل رو ببینم از نظر اعتماد به نفس خیلی مشکل داشتم
به دلیل ورودی ها نامناسب و نا آگاهی های که داشتم دچار مشکل می شودم و نمی دونستم که اون ها امتحان الهی هستند ولی با اینکه به این سطح از آگاهی نرسیده بودم شهودم منو آروم میکرد
و الان به لطف خدا در طی ای چند روز من قدم های بزرگی برداشتم کار خودم رو راه اندازی کردم
همینطور انگیزه پیدا کردم برای با قدرت کنترول کردن ورودی هام من الان هشت ماه که تنهام و دارم روی خودم کار می کنم و از اون لحظه ای که تصمیم جدی گرفتم که به آموزش های استاد عمل کنم جهان این لطف به من کرد
سلام مرسی استاد عزیز
الان که این فایل دیدم حس غریبی دارم بین باور کردن و نکردن اینکه اصلا چطور باور کنم چون متوجه شدم بعد اینهمه سال زندگی چقدر افکار الکی بهم دادن ولی بازم خداروشکر میکنم که دارم هدایت میشم و من یادمه یه
زمانی همه این صحبت ها واسم سوال بود که ایا خداوند واقعا میبخشه گناهامو اگر من توبه کنم چون کسی نبود بهم بگه که اره میبخشه شیخ های ما خب کلا فقط مارو از جهنم و اتش میترسوندن الان که این فایل دیدم دیگه ترسی از مرگ ندارم همیشه ترس داشتم بمیرم و جهنم برم و چیزایی که به ما گفته بودن و خوشحالم با خدای جدید دارم آشنا میشم و چقدر این خدا مهربونه چقدر حس میکنم دوسش دارم و چقدر حالم عالی شد متشکرم و خوشحالم به سمت شما هدایت شدم و میدونم خودم خواستم چون دارم جواب تکتک سوالایی که دارم توی این سایت بدست میارم مرسی متشکرم.
به نام خدای بی نظیرم
خدا رو صد هزار مرتبه شکرت بابت این همه آگاهی بی نظیر
نکاتی که از قسمت اول سفرنامه یاد گرفتیم مرور می کنیم.
1_شما به هیچ عنوان نمی تونید سرنوشت دیگران رو عوض کنید. شما فقط و فقط میتونید زندگی خودتون رو تغیر بدید. شما فقط و فقط مسئول زندگی خودتون هستید.
برادران یوسف پیامبر، خواستند زندگیش رو نابود کنند ولی یوسف خدا رو باور داشت و عزیز مصر شد.
2-چیزی به نام حق الناس در قران وجود ندارد. چقدر این جمله تامل برانگیزه، چقدر به ما گقتند این کار و بکن این کار نکن این حق الناسه، این کار بکنی حتما میری جهنم و خدا تو رو نمی بخشه.
3- خداوند بسیار توابه، هر گناهی بکنید خدا می بخشه. فقط یه بار بگی خدایا بخش، خداوند می بخشه.
حضرت موسی با قتل یک انسان به پیامبری نیز رسید.
4-اگر در مدار درست قرار بگیری،اگر باورات درست باشه،اگر با خدا باشی حتی اگر بخواهند به تو ضربه بزنند باعث پیشرفت تو می شوند.
5- احساس خوب=اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
خدایا شکرت
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوب و مهربانم
من امروز به امید خدا قدم اول رو شروع کردم و تمام گفته های استاد رو نت برداری کردم.من تا قبل از این فایل سر خیلی چیزها احساس گناه و عذاب وجدان می کردم
اینکه نتونستم برای دختر کوچیکم مادر خوبی باشم و بیشتر وقت بزارم براش یا اینکه چرا نتونستم فرد بهتری باشم و …..
خیلی وقتها دیگران رو مقصر تمام اتفاقات و احوالاتم در زندگیم میدونستم البته قبلا بیشتر اینطوری بودم اما از زمانی که با فایلای استاد اشنا شدم سعی کردم یاد بگیرم که مسئولیت تمام زندگیم با خودمه
در کل من با گوش دادن به این فایل فهمیدم که هیچ کسی و هیچ عاملی توانایی خلق و تغییر زندگی من رو تو هیچ شرایطی نداره
و اینکه من فقط میتونم زندگی خودمو تغییر بدم و من نمیتونم زندگی دیگران حتی فرزندم رو تغییر بدم حتی
نمیتونم بیشتر از یه حدی به دیگران کمک کنم
و نکته ی بعدی اینه که فهمیدم همه ی ما انسانها با اشتباهاتی که میکنیم رشد میکنیم به شرطی که اون اشتباه هی تکرار نشه
و هر وقت احساسم خوب نبود یا ناخواسته ای پیش اومد که احساسم رو خراب کرد بلافاصله سعی در تغییر دیدگاهم داشته باشم تا احساسم بهتر بشه چون اگه در احساس بد بمونم اتفاقات بدتری برام میوفته
خدارو شکر میکنم که این اگاهی های ناب رو تونستم با کلام استاد و در این فایل دریافت کنم
از استاد مهربانم و مریم جان بسیار ممنونم
همتون رو به خدا میسپارم.
روز اول از دوره چله ی روز شمار تحول زندگی من
من 5 ماه پیش کامنت این روز اول رو گذاشتم ولی الان چون در روز چهلم خدا نشانه رو فرستاد که من نوشته های مریم جان بخونم که دوره کنیم این چهل روز رو . بخودم گفتم حتما باید انجام بدم . هرچند سخته برام که دوباره برم از پایین شروع کنم ولی باعث میشه ریشه هام محکمتر بشه و من درکم خیلی بهتر بشه و حتما لازم بوده که خدا هدایتم کرد به خودن نوشته های مریم جان
این جلسه در مورد رفع احساس گناه صحبت شد .
دیدین میگن شاه میبخشه وزیر نمیبخشه
قضیه ی ما آدمهاست که خدای مهربان همیشه احساس گناه رو از ما انسانها گرفته و بهمون گفته که احساس گناه نداشته باشیم و حتی اگر بدترین گناه کبیره رو هم کردیم از همونجا که توبه کنیم خدارو بخشایشگر و توبه پذیر میبینیم .
ولی امان از ما انسانها که میخوایم جای خدا بشینیم و خدایی کنیم اونم چه خدای ظالم و ستمگری باشیم .
از قتل انسانها گرفته تا تنبیه در همه جا بخاطر دین و اعتقاداتمون …
خداروشکر که در جایی هستم که راه و مسیر درست برای پرستش خدا به من آموزش داده میشود .
ایمان واقعی رو دارم یاد میگیرم .
دوتا کلیپ دیدم که اینجا میگم
اولیش سخنرانی جیم کری بود که میگفت
به ایمان شانس دوباره بده
منظورم دین نیست ایمانه
منظورم امید نیست ایمانه
به امید باور ندارم
امید فقط گدایی میکنه
امید روی آتش راه میره
ولی ایمان از روی آتش میپره
کلیپ بعدی سخنران انگیزشی که( متاسفانه اسمش یادم نیست )
زمانی که خیلی فقیر بود و تو ماشین زندگی میکرد و هیچی نداشت
هرروز از خدا میپرسیدم
میشه من یروزی پولدار بشم
و یروز با خدا یشرطی بستم که اگر منو به ثروت برسونی به همه میگم که این کار تو بوده
این مرد فوق العادس بنظرم و من همیشه کلیپهاشو نگاه میکردم .
ببینیم چقدر خداوند مهربان و بخشنده هست .
من از وقتی با آموزشها آشنا شدم .
احساس گناهم کمتر شد و الان اگر یزمانی هم این احساس بسراغم بیاد حتما از خودم دورش میکنم چون استاد گفتن این مخربترین احساس هست .
استاد اول فایل توضیح دادند درباره فکر کردن.
نه هر فکری
فکرهای خوب فکرهایی که نتیجه خوب برامون داره و کمک میکنه که زندگی بهتری داشته باشیم .
این خیلی برام باید مهم باشه . چون من خیلی تمرکز نمیکنم روی خودم . البته الان یکم بهتر شدم .
مینویسم تا یکم بیشتر به شناخت خودم برسم .
فکر کردن فوق العادس باعث میشه به درونمون بریم و خودمون پیدا کنیم و ببینیم کجای زندگی هستم ، مسائلمون و راه حلهارو پیدا میکنیم .
من باید حتما تمرکز بزارم چون پاشنه آشیل من هست و فرار میکنم ازش ..
چطور میتونیم سلامتی بیشتر ، ثروت بیشتر ، رابطه عاطفی عالی و عزت نفس عالی دلشته باشیم ؟؟؟
سوالی که باید بپرسیم و فکر کنیم و بجواب برسیم
من مدتیه درگیره یه بیماری که برگشته هستم
امسال خوب شده بودم کامل ولی مدتیه دوباره برگشته بود
که این باعث شد از خودم بپرسم چطور میتونم سلامتی بیشتر در بدنم داشته باشم؟
و ذهنم درگیر بود اینمدت
دیروز یه فیلم دیدم که خیلی واضح خدا بهم جواب داد
فیلم درباره دختری بالرین بود که پاش صدمه میبینه و دکتر میگه شاید 2سال یا بیشتر نتونی برقصی و یا کلا تا آخر عمرت
در طی داستان آدمها بهش میگن که میتونی دکتر از نظر علمی میگه و بدن ما قابلیت بهبودی داره و
در آخر استخوان پای دختر که شکسته بود و گفته بودن اگر خوب نشه باید جراحی بشه بطرز معجزه آسایی ترمیم شده بود
انقدر این فیلم برام زیبا بود و درک کردم این موضوع رو که مامیتونیم سلامتیمون رو هم بدست بیاریم اگر بپذیریم که بیماری وجود نداره و ما درمان میکنیم .
طبیعی است که سالم باشیم
طبیعی است که ثروتمند ، خوشحال ، پر از عشق و خوشی باشیم زندگی طبیعی اینهاست .
این فایل درسهای زیادی داره . که باید هزار بار گوش بدم .
به امید طبیعی زندگی کردنمون در تمام مراحل زندگیمون