«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 396
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت دوستان هم فرکانس
چندسال پیش این دوره رو شروع کردم چندروز پیش ادامه ندادم ورها کردم. الان میدونم که اونموقع زمانش نبوده والان بهترین زمان برای شروع این دوره هست.
امروز اولین روز هست وبا تمام ایمانم شروع میکنم به خودم تعهد میدم که تا پایان ادامه بدم وتمام سعیمو بکنم که در این فرکانس باقی بمونم وروز به روز بیشتر رشد کنم.
از یه پوچی بزرگ در زندگی به اینجا هدایت شدم. مدتیست که هیچ چیز برایم معنا نداره. اینکه هرروز بیدار میشم وغذا میخورم وبی هدف وقت میگذرونم حالم از خودم بهم میخوره. میخوام تغییر بزرگی بکنم
میدونم این امکان نداره مگه با متعهد بودنم وانجام تمرینات مستمر.
هرروز پیام خواهم گذاشت فقط برای اینکه تغییرات خودمو ببینم.
روزشمار تحول زندگی من | روز یک
به نام خالق رویاها و زیبایی ها
امروز که به بخش دیدگاه های خودم از قسمت پروفایلم سر زدم متوجه موضوعی شدم که برام خیلی ناراحت کننده بود ، دیدم چه زمان خیلی خیلی زیادی گذشته از روزی که من تصمیم گرفته بودم که این روزشمار رو شروع کنم و فایل روز اول رو دیده بودم و کامنت گذاشته بودم ولی دیگه ول کرده بودم
برای لحظه ای به خودم اومدم و گفتم این دفه نمیزارم اون غفلت و اهمال کاری تکرار بشه ، ایندفعه تا نتایجی که میخوام رو نبینم ول نمیکنم ، ایندفعه میخوام اینقدر به خودم سخت بگیرم تا این من رو خراب کنم و از نو بسازمش
با توکل به الله یکتا شروع میکنم
به قول استاد عزیزمون تشویقتون میکنم به فکرکردن ، به فکرهای خوب ، به فکرهایی که نتیجه خوبی میده
به چیزهایی فکرکنیم که بهمون کمک میکنه ، مثلا چطور میتونیم شادتر باشیم ، چطور میتونیم نعمت های خداوند رو بیشتر ببینیم
توی هر جامعه یک نوع فرهنگ وجود داره ، همونطور که مشروب خوردن توی یه کشور مسلمون باعث عذاب وجدان میشه توی آمریکا نمیشه
خیلی چیزهایی که ما بهش میگیم عذاب وجدان منطقه به منطقه ، شهر به شهر فرق میکنه
کی داره عذاب وجدان رو تعیین میکنه برای ما ؟ کی داره تعیین میکنه گناه رو برای ما ؟
یکی از موضوعاتی که باعث پیشرفت میشه نگاه جهانی به مسائله ، وقتی فرهنگ های مختلف رو می بینی متوجه میشی چیزی که برای ما گناهه برای یکی دیگه خوشحالیه
خیلی از مواردی که ما گناه میدونیم ، چیزیه که وجدان برای ما ساخته و وجدان رو هم فرهنگ و جامعه بوجود میاره
توی قرآن خیلی واضح راجب گناهان صحبت شده ، خداوند بارها بارها توی قرآن گفته اگه گناهان بزرگ انجام ندید از خطاهای کوچیک شما در میگذرم ، خداوند توی قرآن فقط یک چیز رو گناه بزرگ دونسته و اونم شرک به خداونده که بخشیده نمیشه
ما اصلا چیزی بنام حق الناس توی قرآن نداریم
قرآن کتابی فراتر از افکار زمینی و چیزی که مردم پذیرفتن هست
ما خیلی جاها فکرمیکنیم که میتونیم به بقیه ظلم کنیم ولی اگه بخوایم قرآن رو ملاک قرار بدیم متوجه میشیم که در اغلب موارد ظلم ، ظلم به خوده.
کسی که به خدا کفر میورزه شاید آدم خوبی باشه و به کسب ظلم نکرده باشه ولی از دیدگاه قرآن ظالمه.
شما هرگز توانایی تغییر سرنوشت و ضربه زدن به هیچکس رو غیر از خودتون ندارین مگر اینکه اون شخص خودش بخواد ولی اگه در مدار درستی باشه باعث میشه بهش کمک کنین ، وقتی شما در مدار درست هستید هر ضربه ای به شما میزنن بیشتر باعث پیشرفت شما میشه.
انسان ها خودشون سرنوشت خودشون رو تغییر میدن
یک مادر اگر صبح تاشب به درگاه خداوند برای فرزند معتادش دعا کنه ، این اتفاق نمیفته مگر اینکه خود بچه بخواد
ما نه در جهت خیر و نه در جهت شر نمیتونیم به کسب کمک کنیم بجز خودمون ، قرآن میگه هر ستمی که به شما میرسه از طرف خودتونه .
برادران یوسف اومدن زندگی یوسف رو تغییر بدن ولی نتونستن و اون شد عزیز مصر .
اگه شما بخوای به کسی بدی کنی به خودت داری بدی میکنی فکرنکن که میتونی به کسی ضربه بزنی اصلا اینطور نیست این یک توهمه.
باورکن وقتی شروع میکنی که به کسب ضربه بزنی در لحظه به لحظه داری نابود میکنی خودت رو ، در لحظه ای که به بقیه عشق میورزی و به بقیه حس خوب داری ، داری به خودت کمک میکنی و خودتو شکوفا میکنی
ما در واقع نمیتونیم کسیو تخریب کنیم ، اگه اشتباهی بکنیم با حتی توی دلمون به کسی عشق بورزیم و کسیو دوست داشته باشیم به خودمون برمیگرده
ما حتی با کشتن کسی هم نمیتونیم نابودش کنیم ، مگه امام حسین رو که شهید کردن نابودش کردن ؟
در واقع بلایی که فکرمیکردن سر امام حسین آوردن سرخودشون آوردن و به بدترین شکل ممکن به خودشون برگشت
من به هیچ عنوان توانایی تغییر زندگی کسی رو ندارم ، من نمیتونم کسیو تخریب یا حتی به کسی کمک کنم ، من فقط باید کاری که احساس میکنم در مسیر خداونده رو انجام بدم ، من حتی خونواده خودم رو هم اگه خودشون نخوان نمیتونم تغییر بدم
من خداوند رو بسیار تواب میبینم ، خداوند من رو خلق کرده از درون من آگاهه ، من خودم رو قسمتی از خداوند میبینم ، من خداوند رو عاشق خودم میدونم ، خداوند از خطاهای من میگذره ، خیلی از تجربیاتی که بدست میاریم از اشتباهاتمونه و این یک بحث پذیرفته از جانب خداونده ، به هیچ عنوان من خداوند رو یک خدای جلاد که بخواد واسه ذره ای اشتباه من رو تنبیه کنه نمیبینم ، ما با اشتباهات و خطاهامون پیشرفت میکنیم اما نه خطاهایی که تکراری و از قصد باشه ، تمام پیشرفت های بشری بخاطر اشتباهاته. اما باید از اشتباهات مون درس بگیریم ، با احساس گناه فقط باعث میشیم اون خطا و اشتباه بیشتر و بیشتر تکرار بشه .
وقتی که در مدار درست باشیم و هماهنگ باشیم با انرژی منبع (خداوند) اصولاً اشتباه نمیکنیم .
وقتی یه مشکلی برات پیش میاد احساستو خوب نگه دار ، دنیا بسیار بسیار زمان کوتاهیه در مقابل ابدیت ، ما از خداییم ، خدا مگه ضربه پذیره ؟؟
وقتی در این فضا قرار میگیریم هدایت شده ایم ، وقتی در ارتباط با انرژی منبع باشی رفتارهات و برخوردات درسته و اصلا نمیتونی به کسی بدی کنی ، کسانی که با انرژی منبع درارتباطند مهم ترین ویژگیشون آرامششونه ، همیشه لبخند به لب دارن ، همیشه با خدای خودشون در ارتباطند .
احساس بد = اتفاق بد
اگه نتونی با تغییر دیدگاهت نه با خودردن مشروب احساست رو تغییر بدی منتظر باش از در و دیوار بلا بیاد سرت
مهم ترین عامل موفقیت اعتماد بنفسه و مهم ترین قسمت اعتماد بنفس احساس خودارزشیه و چیزی که میتونه احساس خودارزشی رو از بین ببره عذاب وجدان و احساس گناهه .
احساس خوب = اتفاقات خوب
سلام
احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
این دو جمله سازنده رو کی میفهمیم؟؟؟
کی درک میکنیم؟؟؟
که میره توی مغز استخونمون؟؟؟
چرا استاد عباسمنش هر دفعه باید جاااار بزنه این جمله ها رو؟؟؟؟
چرا یکی ازش نمیپرسه اقا داستان همین جملات چیه که شما هی تکرارش میکنی توی مغز ما
چرا توی هر فایل حداقل یک بار این دو جمله بیان شدن؟؟؟؟
راستی چرا استاد توی هر فایل این ها رو بیان میکنه؟؟
چرا من ازش نپرسیدم که حالم خوب باشه چی میشه،حالم بد باشه چی میشه،اصلا احساس کیلویی چند توی این داستان پیشرفت شخصی و درک قوانین؟؟؟چرا نمیپرسیم؟
ایا این شاه کلید نیست؟؟؟که خودآگاه و ناخودآگاه این جملات هر بار از دهن این فرد خارج میشه
چرا چرا چرا چرا چرا؟؟؟
من هیچ وقت متوجه این جملات کلیدی نشدم،من همش فکر میکردم استاد منظورش با این جملات اینه که حالت خوب باشه که فقط حالت بد نباشه !!!!
تا این که رفتم کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو تهیه و خوندم،چند بار خوندم،
مستند راز رو حداقل 11 بار دیدم،
و این جملات احساس خوب =اتفاقات خوب و احساس بد=اتفاقات بد رو با وجووووووودم لمس کردم و درک کردم و فهمیدم و خوووووردمش
خدا شاهده خوردمش این جمله رو
حالا میفهمم استاد میگه اقا محصول تهیه کنید بعد میفهمید تغییر یعنی چی،
حالا فهمیدم که چرا استاد این دو جمله رو چرا هی جااار میزنه که اقا حالتون خوب باشه،اقا غصه نخورید،اقا به خودتون بیاید،
کسایی که مثل قبلا من فقط میشنون این جملات رو و درست متوجه اهمیت این موضوع نشدن هنوز محصولی رو تهیه نکردن،بهتون پیشنهاد میکنم حداقل برید کتاب الکترونیکی رویاهایی که رویا نیستند رو تهیه کنید،
بابا تمام زندگی و خوشبختی توی جمله احساس خوب = اتفاقات خوب نهفته ی
ای خدا شکرت
سلام به همهی عزیزان
روز اول روزشمار تحول زندگی من
این فایل آگاهیهای خیلی تاثیرگذار و عمیقی داره که پذیرفتنش نیاز به تکامل داره
اولین موضوع این هست که وجدان و احساس گناه چیزی هست که ساختهی فرهنگی هست که در اون بزرگ شدیم. چون همانطوری که یک فرد مسلمون اگر مشروب بخوره احساس گناه و عذاب وجدان میگیره یک فرد در آمریکای جنوبی یا جاهای شبیه به اونجا مشروب میخوره و احساس گناه و عذاب وجدانی هم نداره، یک فرد در ژاپن یک بتی رو اشتباهی هم حتی بشکونه عذاب وجدان میگیره و یک فرد مسلمون بت بشکونه به خودش افتخار میکنه، چرا این اتفاقات میافته؟ چون هر فردی با توجه به فرهنگی که در اون بزرگ شده ذهنش ایجاد شده و ما چیزی به نام وجدان درد یا احساس گناه رو که میشنویم باید دقت کنیم که این چیزی نبوده که از روز اول با ما باشه بلکه این بواسطه دیدهها و شنیدههای ما و بواسطه فرهنگی که در اون به دنیا اومدیم بوجود اومده. چه بسا خیلی از اتفاقاتی که تو ایران غم انگیزه مثل مرگ یک فرد باعث میشه طرف غمگین بشه ولی همین اتفاق در کشورهایی میافته که دقیقا اسمش یادم نیست ولی یک مراسمی مانند عروسی برگزار میکردن و همه لباس سفید میپوشیدن و در حال رقص بودن از اینکه اون فرد مرده چرا که اعتقاد داشتن که مرگ دروازهای برای رسیدن به خداوند و بهشت و شادی هست. بنابراین باید به این موضوع شک کنم که این چیزهایی که من بابتش احساس گناه، وجدان درد و غم دارم.. برای خیلی از افراد احساس شادی و شور و نشاط داره. پس من باید نوع دیدگاهم رو به اتفاقات عوض کنم.
موضوع بعدی این هست که خیلیها وقتی یک فردی میمیره به این دلیل غمگین هستند و گریه میکنن و حالشون رو بد میکنند که مورد فشار توسط دیگران قرار نگیرن، یعنی به دلیل نگاه دیگران حال خودشون رو بد میکنن و یا فیلم بازی میکنن که غمگین هستند.. بنابراین باید ببینیم قانون جهان چی میگه و طبق اون رفتار کنیم که البته آسون نیست اما شدنی هست.
موضوع بعدی این هست که خیلی از ماها دنبال این هستیم به چیزهایی فکر کنیم که نتیجهی خاصی برای ما نداره، مثلا به این فکر کنیم که تو ذهن فلانی الان داره چی میگذره؟ یا به این فکر کنیم که جنها چی هستند؟ یا به این فکر کنیم که وقتی مردیم چه اتفاقی میافته؟ (من خودم به این موضوع فکر میکنم که مردیم چی میشه!) و خیلی فکرهای اینجوری، اما این فکرها نتیجهی خاصی رو ایجاد نمیکنه تو زندگی ما. این فکرها فایدهای برای ما نداره. یعنی ما باید دنبال فکرهای سازنده باشیم که کمکمون کنه که زندگی بهتری داشته باشیم. دلیلی که خودم فکر میکنم که وقتی مردیم چی میشه این هست که مثلا خودم رو آمادهی اون لحظه بکنم.. ولی مگه کسی میدونه وقتی مردیم چی میشه؟ طبق قرآن آخرت وجود داره و ما بی انتها هستیم اما اینکه خودمون رو آماده مرگ کنیم کار درستی هست (یعنی جوری زندگی کنیم که انگار روز آخر زندگیمونه) ولی اینکه به این فکر کنیم وقتی میمیریم دقیقا چی میشه فکر بیهودهای هست چون ما شناختی و آگاهی از اون لحظه نداریم. حداقل من که تا الان ندارم. بنابراین بیاییم به چیزهایی فکر کنیم که زندگی بهتری رو برای ما ایجاد میکنه مثل اینکه چی کار کنم بهتر زندگی کنم؟ چی کار کنم که احساس بهتری داشته باشم؟ چه کار کنم که از نظر مالی، سلامتی، روابط، و به طور کلی وضعیت زندگیم بهتر بشه؟ که یکی از همون کارها استفاده کردن عملی از آگاهی های سایت عباس منش دات کام هست که زندگی بهتری رو برای ما ایجاد میکنه.
نکته بعدی این بود که ما نمیتونیم به کسی ظلم کنیم. این موضوع بر اساس نگاه قرآن هست که در قرآن ظلم به معنای ظلم به خود هست. به این معنا نیست که ما میتونیم زندگی کسی رو خراب کنیم یا به قولی ظلم کنیم. یعنی اگر ما کاری رو انجام میدیم اشتباهی رو انجام میدیم نتیجهاش به خودمون میرسه نه به دیگران. این موضوع خیلی مهمی هست. چون خیلی وقتها فکر میکنم که نکنه این کاری که من الان انجام میدم باعث نتیجهی بدی در دیگران میشه؟ ولی درصورتی که باید این رو در نظر داشته باشم که کاری که من انجام میدم نتیجهاش رو خودم میبینم و دیگران بستگی داره به باورهای خودشون و اگر باورهای خوبی داشته باشن خیر میشه براشون و اگر باورهای خوبی نداشته باشن ضربه میخورن و البته اینطورم نیست که بگیم خب من کاری دلم میخواد انجام میدم و دیگران خودشون با باورهای مناسب جلوی اتفاقات بد احتمالی رو بگیرن، نه. اگر من بدی کنم به کسی نتیجهاش رو میبینم و اگر خوبی کنم به کسی هم نتیجهاش رو میبینم. و اینطورم نیست که اگر بدی کنم به کسی ظلم کنم نتیجهاش رو خودم میبینم و نکته جالب اینجاست که مثال امام حسین مثال خیلی خوبیه که اومدن امام حسین رو کشتن ولی به اون ضربهای وارد نکردن پیام امام حسین به کل جهان رسید و امام حسین به هدفش رسید و در ضمن خود اون افراد هم به شکل بدی کشته شدن و در ضمن این اتفاقات حضرت یوسف هم دقیقا همین اتفاق براش افتاد و انداختنش توی چاه ولی شد عزیز مصر و این یعنی اگر من باورهای خوبی داشته باشم همهی اتفاقات به نفع من رقم میخوره چون من خودم زندگی خودم رو رقم میزنم پس کار من این هست که باورهای مناسب رو ایجاد کنم مثل این باور که هر اتفاقی بیفته به نفع من هست. مثل این باور که دیگران نمیتوانند به من ظلم کنند و من هستم که زندگی خودم رو رقم میزنم. مثل این باور که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، مثل این باور که احساس خوب = اتفاقات خوب. مثل این باور که عوامل بیرونی و دیگران هیچ قدرتی در زندگی من ندارند و من خودم هستم که با باورهای خودم اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم. مثل این باور که من با کنترل کانون توجهام اتفاقاتم رو ایجاد میکنم و اگر با چیزی میجنگم دارم اون رو وارد زندگی خودم میکنم (دلیل خیلی از اتفاقات ناخواسته زندگی من همین جنگیدن ناخودآگاهی هست که با ناخواستهها دارم و قدم به قدم بهبودش میدهم که نجگم و به جاش به خواستهها توجه کنم که کار آسونی نیست باید قدم به قدم توش بهتر بشم)
نکته بعدی این هست که اشتباهات باعث پیشرفت ما میشن. کار ما این هست که از اشتباهات درس بگیریم و ازشون برای پیشرفت استفاده کنیم. هیچ کسی هم نیست که در این جهان اشتباه نداشته باشه و تمامی پیشرفتهایی که الان داریم میبینیم حاصل درس گرفتن از خطاها و اشتباهات گذشته است. مثل فضاپیماهایی که منفجر شدن و الان نواقصشون پیدا شده و راحت میرن و میان و اتفاق خاصی براشون نمی افته. یا نرم افزارهای بسیاری که باگها و خطاهای مختلفی داشتن و باعث میشدن کارها انجام نشه و الان کدهاشون اصلاح شده و دارن عالی کار میکنن، درس میگیری و اصلاح میکنی.
عاشقتونم.
به نام خدای بزرگ و مهربان
دیروز در نشانه ام فصل اول سفر نامه اومد و من
به خودم گفتم
شروع کن
روز شمار تحول زندگیت رو شروع کن و از این طریق وقت بیشتری روی کار کردن رو خودت بزار
و اگاهانه تر این مسیر رو ادامه بده
تصمیم دارم زیر فایل هر روز کامنت بنویسم حتی
اگر که فایل رو از قبل گوش داده بودم از نتایج عمل کردن بهش بگم و اگر که بار اوله درس هاشو بنویسم
روز اول :
اینفایل جز اولین فایل هایی بوده که من گوش دادم در سایت و تاثیر بسیار مثبتی در درون من گذاشت
باعث شد دیگران رو راحت ترببخشم
باعث شد بیشتر رو خودم تمرکز کنم و کمتر نگران عوامل بیرونی باشم
نکاتی که این فایل برای من داشت رو دونه به دونه تو دفترمنوشتم
و هربار به مثال هاش در زندگیم نگاهکردم بیشتر به حقانیتش پی بردم
هربار دیدم که من هرکسی که اذیت کردم خودم عذاب کشیدم
و باید خودم رو ببخشم
در یسری موارد خودم رو بخشیدم اما در بعضی موارد زمان میبره و باید بیشتر روش کار کنم
اما زمانی هست که دچار احساس گناه میشم برای اینکه چرا این انتخاب رو کردم چرا این بلا رو سر خودم اوردم
و کلا فراموش میکنم اشتباه میکنم که درست رو تشخیص بدم
اما زمانی که یک اشتباه رو دوبار انجام میدم دیگه شدت این احساس فاجعه است تو درونم
اما الان دارمتلاش میکنمکه درس هامو یاد آوری کنم تا اون خطاهارو و این باعث شده اون اشتباهات تکرار نشن
چوندرس هامو ازشون گرفتم
اما باید باز بیشتر رو این کار کنم که خودم رو سرزنش نکنم ….
اگر که روش کار نکنیم انگار ما همیشه تحت شکنجه این افکار خودمون میمونیم
چون یه برنامه ای تو دنیا هست که چندسالیه ام هست که تو ایران راه افتاده البته علاقه ای ندارم و دنبال نمیکنم اما داستانش رو از دهان اطرافیان زیاد شنیدم اونمراجب افرادی هست که یه تجربه ای از مرگ در زمانکما داشتن
همشون یه اشتباهی در گذشته کردن که به خاطرش دچار عذاب بودن
یکیشون میگفته که به من گفتن باید بری از اون دوستت که تو زمان مدرسه زدیش حلالیت بگیری …
من طبق چیزی که از قانون درککردم
و درکی که از حق الناس طبق فایل : ظلم به خود از دیدگاه قرآن داشتم
دیدم که این افراد در ناخوداگاهشون خودشون رو به خاطر خطاهاشون نبخشیدن و در عذاب بودن
و حتی در بین مرگ و زندگیشون هم روحشون در عذاب بوده
این یعنی انقدر این مسئله اهمیت داره که ما خودمون رو ببخشیم …
سلام استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیزم
واقعا خیلی ممنونم از تک تک کارهایی که برای سایت انجام دادین
کارهای شما خیلی با ارزشه
عزت نفس مهم ترین دلیل پیشرفت انسان هست تازمانی که انسان عزت نفس نداره هیچوقت نمیتونه به راه اشتباه نره هیچوقت نمیتونه درس های زندگیشو یاد بگیره
اما وقتی عزت نفس داری و خودت رو آدم با ارزشی میدونی همواره درس های زندگیت رو یاد میگیری و زود یاد میگیری که نباید به خودت آسیب بزنی
یاد میگیری که به خاطر خوشی لحظه ای به خودت آسیب نزنی چون تو آدم دوس داشتنی هستی چون تو لیاقتت آزادی و سلامتی
یاد میگیری که دنبال خوشی های سالم و بی دردسر باشی
یادمیگیری به حرف مزدم بها ندی به خاطر نیاز ذاتی انسان به تایید چون میدونی شاید الان اگه به خاطر تایید مردم حرکت کنی احساس رضایت کنی ولی اتفاقات خطرناکی بعدا خواهد افتاد که تورو از راه درست دورخواهد کرد
یاد میگیری عادت های خطرناکتو تغییر بدی چون تو لیاقت عشق و ازادی رو داری
یاد میگیری که به توانایی هات بها بدی و تک تک تواناییهاتو ببینی نه ضعف هاتو
یاد میگیری ضعف هاتو دوس داشته باشی و باهاشون به صلح برسی که بتونی بزاریشون کنار
یادمیگیری راحت تر و بدون وسواس زندگی کنی چون میفهمی که همین الان اون کار هر جوری که انجام بشه کلی ویژگی های مثبت داره که میتونه بهت حال خوب بده و به خاطر بی نقص بودن کارها خودتو زجر نمیدی ینی به خودت بیشتر از اون کار بها میدی
عزت نفس ریشه تمام چیزهاست….
بماند به یادگار اولین کامنتم
که به خاطر کمبود عزت نفس سالهاست که عقب انداختم و نتونستم از توانایی بسیار قوی سخن وریم استفاده کنم
دیگ یاد گرفتم به توانایی هام و خودم بها بدم
و جوری صحبت میکنم همه لذت میبرن وقتی من حرف میزنم چند نفر حتی کلامی گفتن که چقدر خوب صحبت میکنی و لذت میبریم
همون کسی که انقدر کمبود عزت نفس داشتی که چند سالی بود لکنت گرفته بود و نمیتونست درمورد کارهای روزانش حرف بزنه ولی با استفاده از آموزش های استاد تونستم تمرکز کنم بر عالی صحبت کردن و حالا بعد از چند ماه به جایی رسیدم که هیچکس در اطرافم چنین جایگاهی نداره
خداروشکر
این فقط یکی از نتایجم هست
در کامنت های بعدی از نتایجم بیشتر میگم
تصمیم گرفتم با دقت بیشتری آموزش های استاد رو فرا بگیرم
برای همین از روزشمار تحمول زندگی شروع کردم و هروز به امید الله کامنت میزارم و برای خودم مینویسم
نظم بیشتری میخوام
من عاشق نظمم
بنام خداوند قادر تنها قدرت جهان
سلام به استاد عزیزم، استاد عباسمنش و مریم خانم مهربان.
استاد با اینکه قبلا این فایل رو دیده بودم اما این دفعه اومدم و از روزشمار زندگی من شروع کردم و این فایل اولین فایل بود.
الان میفهمم عزت نفس چقدر مهمه، چقدر مهمه که ما خودمون رو لایق داشتن خواسته هامون بدونیم.
من از اواسط بهمن 1401 ویس هایی رو با جملاتی مبنی بر اینکه :
من لایق پول و ثروتم
من لیاقت اینو دارم که همه به من احترام بگذارند
من لیاقت فلان چیزو دارم و…..
ساختم و هر روز صبح قبل از اینکه از تخت خوابم بیام بیرون و به محض اینکه چشمهامو باز میکردم به اونها گوش میدادم.
این دو ویس یکی در حوزه ی روابط بود و دیگری در حوزه ی ثروت.
زمانی که این ویس هارو ضبط و حاضر کردم نزدیک 60 میلیون بدهی داشتم ، پول خرید حتی کتابهای الکترونیکی رو نداشتم و در یک کلام احساس خوبی به خودم نداشتم.
هر روز گوش دادم. اوایل ذهنم به من میخندید و میگفت آره حتما لایق فلان چیز هستی، تو و چه به داشتن چنین رابطه ای و…..
کم کم این صداها تغییر کرد. صداهای ذهنم تبدیل شد به اینکه آره معلومه که میتونی، آره قطعا لایقشی ، من دوستت دارم ، من توانمندم.
حتی برای افراد مختلف از دست آورد هام تعریف میکردم. من داشتم از خودم تعریف میکردم پیش بقیه!!!!
کاری که همیشه ازش منع میشدم و از بچگی بهم گفته بودن، آدم باید خاکی باشه، نباید از خودت پیش کسی تعریف کنی، مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار گوید و….
اما من شروع کردم به دیدن خودم ، به دوست داشتن خودم ، به بیشتر زندگی کردن، به بیشتر حق خودم دونستن برای زندگی .
همین قضیه باعث شد بدهی ها پرداخت بشه و فقط الان 20 میلیونش مونده.
اون هم به نحوی که مثلا طرف اصلا پولشو قبول نکرد و گفت برو یکسال دیگه بیار و من هر چی که اصرار کردم پولتو بگیر ، گفت من نمیخوام و از من نگرفت .
یا اینکه طرف نصف بدهی رو بخشید و از من نگرفت و….
برای تولدم مادر و پدر برام طلا خریدن!!! بدون اینکه من به کسی بگم.
2 سال پیش خیلی خیلی زیاد اصرار کردم که تورو خدا برام طلا بخرید اما باهام لج کردن و نگرفتن و کلا رابطمون شکرآب بود .
امسال نمیدونم چی شد خودشون برام با عشق و علاقه و بدون هیچ منتی رفتن و طلا خریدن!!!!
کم کم پول خرید کتابهای الکترونیکی هم رسید و خریدم و عمل کردم.
الان خداروشکر میدونم وقتهایی که حسم میخواد بد بشه بصورت اتوماتوار یاد حرف شما میوفتم :
احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
و الان بعد از این نتایج به خودم مدام یاداور میشم که شما گفتید باید همین فرآیند رو تکرار کنم.
خدا کمک کنه و در این مسیر ثابت قدم باشم.
به نام پروردگار زیبا و بخشنده ام
امروز22 اردیبهشت 1402
تصمیم گرفتم این سفرنامه رو شروع کنم
و خیلی خوشحالم که با همین فایلهای دانلودی استاد
و خرید فصل یک تا پنج کتاب رویاهایی که رویا نیستن
(تا امروز) نتایج جالب زیبا و معجزه واری
برایم رخ داده ،یکیش پیدا شدن شغلی پاره وقت بود من حرف استاد رو گوش دادم و بهش عمل کردم وارد کاری شدم که در این لحظه میتونستم برم من قدم اول رو با توکل برداشتم اطرافیانم میگفتن وقتی حقوقت 1500 تومن هست و تو حداقل 700 هزینه اسنپت میشه چطور میتونی قبول کنی
من فقط به ندای درونم گوش دادم و این حرف استاد که تو گوشم زمزمه میشد الان در این شرایط و این لحظه و با هر میزان دارایی که داری ااز اون نقطه شروع کن قدم اول رو با عشق و اطمینان بردار و من با عشق کارم رو شروع کردم
و الان که یکماه و نیم هست تقریبا که از اون روز میگذره واقعا خوشحالم که معجزه های کوچکی تو این مدت برام پیش اومد نیمه پر لیوان رو دیدم نکات مثبت همکارام محیط کارم شرایطم و مدیرم رو دیدم
و برای حقوقم و نکات مثبتی که با ذره بین به دنبالش بودم واقعا شکر گزاری کردم .
و شرایط برام لذت بخش بود و تقریبا مسئله رفت و آمدم به بهترین شکل ممکن هر روز حل میشه یا همکاری منو میرسونه یا تخفیفی هدیه ای شامل حالم میشه.
با تمام سلولهای تنم میگم وقتی ایمان داشته باشی به خدای درونت برات آسون میکنه کارها رو.
فقط کافیه با هر چه داری خوش باشی و زندگی تو قشنگ کنی
بخدا من حتی پول خرید یک فایل دانلودی کتاب استادم رو نداشتم الان فصل پنجم رو خریدم بدهی ها و قسط ها مو دادم
ناشکری نکردم که چرا حقوقم کمه فقط گفتم خدایا از من حرکت ایمان و عشق به اطرافیان و محیط کارم از تو برکت.
نکات مهمی که در این بره از زمان از این فایل دریافت کردم رو اینجا مینویسم زیرا نوشتن اول به خودم کمک و معجزه میکنه در واقع ردپای حال خوبم رو اینجا ثبت میکنم:
مهمترین عامل موفقیت افراد در تمام جنبه های زندگی داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس هست.
عزت نفس یعنی من چقدر خودم رو ارزشمند و لایق میدونم.
حالا چطور میتونم احساس ارزشمندی و لیاقت رو در خودم تقویت کنم یکی از راه هاش اینه که احساس گناه و عذاب وجدان رو از خودم دور کنم.
نگاه جهانی به موضوعات و مبحث وجدان داشته باشم
در مورد فرهنگ ها ، دیدگاه ها و رسومات مردم جهان
مطالعه داشته باشم .
چیزی که اینجا باعث عذاب وجدانمون میشه شاید اونسر دنیا باعث شادی مردمی باشه.
پس تجدید نظر کنیم روی باورها افکار و مسائلی که به اسم رسم و وجدان و … سالها با خودمون حمل کردیم.
باورهای درستی رو در مورد خدا ، خودم ،روابط ، پول ،زندگی ،مرگ و دنیا داشته باشم و اونا رو با باورهای محدود کننده و قدیمیه گذشته جایگزین کنم.
مثل این باور که خداوند عاشق منه منو دوست داره
و من عزیز خداوندم
خداوند حامی ثروتمند شدن منه
من انسان شریف و دوست داشتنی هستم
من زیبا جذاب و با کمالاتم و…
خطاها و گذشته ی من تجربه هایی هستن برای رشد و پیشرفت من. پس خودمو بخاطرشون سرزنش نکنم.
خدا همه ی گناهان رو می بخشه جز شرک به خودش رو،من ایمان دارم که خدای من بسیار بخشنده و مهربان است.
خدا بسیار تواب و رحیم است.
باید احساسمون همیشه خوب باشه تا اتفاقات عالی و خوب برامون رخ بده و بیاد تو تجربه زندگی مون.
ما نمیتونیم به کسی ظلم کنیم و سرنوشت کسی رو تغییر دهیم
مگر اینکه اون شخص تو ذهنش باور کنه قدرت دسته عوامل بیرونیه
ما فقط میتونیم زندگی خودمون رو تغییر بدیم. وقتی تو مدار درست باشیم همه چیز به نفع ماست عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.
اگه بخواهی به کسی بدی کنی در واقع داری به خودت بد میکنی برادران یوسف اومدن زندگی یوسف رو خراب کنن ولی او شد عزیز مصر.
( در لحظه ای که شروع می کنی به بقیه کمک کنی، عشق بورزی ( حتی در دلت و با ارسال فرکانس حتی لازم نیست به زبان بیاری بهشون بگی) به دیگران احساس خوب داشته باشی خودتو شکوفا میکنی و باعث پیشرفت خودت میشی.)
سلام مریم خانم عزیز.
چقدر کامنتتون قشنگ بود و انگاری همه ی چیزهایی که من میخواستم بگم رو شما گفتید.
از خیلی جنبه های زیادی شرایطتتون مثل من بوده.
منم پول خرید کتابها رو نداشتم و فقط با فایلهای رایگان شروع کردم.
کم کم نتایج ظاهر شد و تونستم کتابهارو تهیه کنم و اتفاقاتی جالب از جایی که فکرشو نمیکردم برام رقم خورد.
مطمئنم هم شما و هم من اگر مداومت داشته باشیم به جاهای خیلی خیلی بهتر و زیباتر هدایت میشیم و نتایجمون روز به روز بزرگتر میشه.
من نمیدونم شما در کدوم نقطه از این دنیا هستید اما خوندن پیامتون در من حس اینکه یک نفر دیگه هم مثل من در همین مسیره داشت و برام خیلی ارزشمند بود.
امیدوارم روز به روز موفقتر و شادتر و ثروتمند تر و خوشبختتر بشید.
سلام محدثه بانو عزیز از پیام پر از محبتتون سپاسگزارم
امیدوارم همیشه شاد سلامت و بقول استاد سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
خوشحالم که از کامنتم احساس خوب گرفتید.
من خوزستان زندگی میکردم
و الان تقریبا 11 ماه هست
که به اصفهان مهاجرت کردم.
در روزهای اول مهاجرت که همه چیز آسون نبود همه چیز جدید بود و انگار زندگی مو از نو شروع کردم
این سایت این آگاهی ها و استادم که دستی از دستان خداست
به من یک آرامش و شجاعت خاصی داده بود تا بتونم از دایره امن خودم پامو فراتر بزارم
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرانقدرم آقای عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیزم و دوستان هم مداری
این فایل چند باور قدرتمند کننده برای رفع احساس گناه ، برای من بسیار مفید بود و استفاده کردم .
من در این فایل ارزشمند به یک موضوع اساسی پی بردم ! : [ که ما نمی توانیم به کسی ظلم کنیم ، ” ما توانایی تغییر هیچ کس را نداریم ” ما هرگز توانایی تغییر سرنوشت هیچ کس را ، غیر از خودمان نداریم ، مگر اینکه آن طرف خودش قبول کند و باور کند و خودش هم بخواهد که تخریب شود ، وگرنه هرچقدر هم که ما بخواهیم به او ضربه بزنیم و او در مدار درست باشد ، باورهای درست داشته باشد باعث می شود که به نفعش شود ]. این موضوع، این باورهای ارزشمند مرا از درگیری ذهنی چندین ساله نجات داد ، خدایا شکرت .
سالها بود که فکر می کردم ، با تصمیمی که برای زندگی خودم گرفته بودم ، کسی را اذیت کرده ام و او آزرده شده ، عذاب وجدان گرفته بودم ، تا قطی به طوقی میخورد ، فکر میکردم ، اون نفرین کرده ، گره های زندگیم و به اون ربط میدادم .
حالا با این باورهای جدید، رها شدم ، آسوده شدم خدایا شکرت
از آموزه های استاد در این فایل : درک صحیح عذاب وجدان و یاد گرفتم .
همیشه در تلاوت قرآن میخوندم که ” انسانها خودشان به خودشان ظلم میکنند نه خداوند ” ، استاد اینجا توضیح می دهند .
نکته ی بسیار مهم دیگر که در این فایل برام دلچسب بود ؛ موضوع عشق ورزی به دیگران است ، عشق ورزی در دلمان بدون صحبت کردن ، عشق ورزی با فرکانس ، که در صحبتهای استاد عباسمنش مدتهاست به دنبالش بودم ، وقتی که استاد می فرمائید: ” در لحظه ای که شروع می کنیم به بقیه عشق می ورزیم ، در لحظه ای که به بقیه حس خوب داریم ، در همان لحظه شروع می کنیم که خودمان را شکوفا کنیم ؛ و باعث پیشرفت خودمان می شویم. ” این همان مفهوم ” پاکسازی است ” .
موضوع قشنگ بعدی که از آموزه های استاد یاد گرفتم : ” خداوند مثل یک مامور راهنمایی و رانندگی نیست ! که گوشه ایی ایستاده باشد و منتظر باشد که من خطایی بکنم و بعد یقه مرا بگیرد و جریمه کند ” .
یاد گرفتم و عمل میکنم : برای ارتباط با منبع انرژی یعنی ” خداوند ”
همواره آرام باشم ، در هر شرایطی آرام باشم، همیشه لبخند داشته باشم ، احساسم را خوب نگه دارم ، ارزشمندی خودم و کاملا قبول کنم ،و ارزش بیشتری به خودم قائل باشم ،
موارد آموزشی در این فایل بسیار است ، من مختصری را اینجا عنوان کردم .
خیلی خوشحال و سپاسگزارم که در این مسیر الهی گام گذاشته ام ، و باور دارم نتایجم روز به روز بهتر و بهتر می شود .
در پناه عشق و نور الهی باشید.
سلام
خوشحالم که این فایل رو دوباره گوش دادم و چقدر برام جدید بود با وجودیکه قبلا این فایل رو گوش داده بودم اما انکار نکات تازه ای ازش می شنیدم.
و دوباره بهم یاد داری کرد که همین قانون ساده احساس خوب و اتفاقات خوب هنوز هم ذهن من مقاومت داره و یجورایی خط قرمز ذهنم نشده و باید بیشتر رو این موضوع کار کنم و به نظرم شاید لازمه براش اهرم رنج و لذت بنویسم و تو برنامه م بزارم اینو
یه نکته ای دیگه که متوجه شدم باور معنویت هست که خیلی بهم آرامش میده و فهمیدم که رفتارام برای جلب نظر دیگرانه. مثلا وقتی که بین افرادی با اعتقادات متفاوت قرار میگیرم اذیت میشم و سعی میکنم یکم خودمو شبیه اونا کنم درحالیکه از درون هم معذب هستم که خودم نیستم این برای چیزای ساده هم هست. مثلا همین فایل هایی که گوش میدم یا بعضی اعتقادات شخصی یا نحوه لباس پوشیدن و سبک زندگیم یا نحوه تعارف کردن و احوالپرسی همین روزمرگی ها و من چقدر بخودم استرس الکی میدم و باید این بخش از شخصیتم رو قوی کنم و عزت نفسم رو رشد بدم. این ها به نظرم باگ های خیلی ریز و اساسی هستن
من این بار که فایل رو گوش دادم دلم خواست شغل من و علاقه م در جهت الهی باشه یعنی معنویت رو در قلبم بیشتر کنه احساس سپاسگزاری و عشق رو پس باید این رو در نظر بگیرم می نویسم یادم بمونه و از خدا میخوام همیشه ما رو به راه راست نعمت ها و برکت ها و زیبایی ها هدایت کنه