ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1 - صفحه 60
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-02 01:26:012024-02-14 06:06:52ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت همه هم فرکانیسها وعرض ادب خدمت استاد و خانوم شایسته .
استاد من خیلی روی خودم کار کردم و خیلی از باور های محدود کننده من کمرنگ شدند واز تمام موفقیت های آدمهای دور برم خیلی خوشحال میشم وپیگیر این میشم که چطور به این موفقیتها دست پیدا کردند که راهشون را ادامه بدم واز تجربیاتشان استفاده کنم .
ولی تنها موردی که توی این آدمای دور و برم پیدا کردم با این که اصلا ایمان خاصی هم ندارند و خیلی خدا را اصل نمیدونند ولی خیلی نترس عمل میکنند وجلو میروند که وقتی با خودم مقایسه میکنم در برخی موارد اصلا حتی تکاملشون را حتی طی نکردند ولی بی دل یه کاری را شروع میکنند واغلب هم موفق میشوند ولی من هر چقدر میرم جلو کمال گرا تر میشم ویه ترسی برا شروع میاد توی دلم و بزرگترین باور محدود کننده بنظر من ترس است البته میدونم ترس خودش شرکه ولی چطور باید باهاش مبارزه کنم خوب نسبتا نسبت به چند سال پیش بهتر شدم ولی باید ترسم را به حد اقل برسونم با بالا بردن اعتماد به نفسم با بالا بردن آگاهی هایم نسبت به یه موضوع با بالا بردن مهارتم تو یه مسئله ولی وقتی میبینم بعضیها بدون تکامل وبانترسی کامل میروند جلو موفق میشوند تعجب میکنم اصلا در مواردی میبینم که طرف از کارمندی اومده بیرون ویکدفعه یه بیزینس راه انداخته موفق هم شده برام خیلی عجیبه واستاد خیلی ازت ممنونم که این آگاهی ها را برایمان رایگان میزارید با تشکر.
سلام بر استاد عباس منش عزیزم
استاد خداییش بی نظیری
در جواب سوال اول
وقتی خوب فکر میکنم می فهمم در مواجه با موفقیت های اطرافیانم یا خانواده ام و نزدیکانم بیشتری احساسی که در من بارزه حس حسادت است
الان شاید نسبت به قبل آشنایی ام با قوانین بهتر شده باشم
ولی هنوز هم حس حسادت در من هست
وقتی می بینم یکی موفقیتی بدست آورده خیلی زود ذهنم شروع میکنه به حسادت کردن
شروع میکنه به مقایسه کردن
شروع میکنه به تخریب و سرزنش کردن من
میگه تو اینهمه داری رو خودت کار میکنی پس کو نتایجت و میاد نتایجی که گرفتم و موفقیت هایی که داشتم رو بی ارزش جلوه میده
میگه اینا که چیز نیست
فلان نتیجه خوبه که فلانی گرفته
الان خیلی بهتر از قبلم هستم و بیشتر میتونم کنترلش کنم ولی بازم هست
الان با دیدن نتایج و موفقیت های اطرافیان و دوستانم سعی میکنم اونا رو تحسین کنم و بگم وقتی فلانی تونسته به فلان موفقیت برسه منم میتونم و موفقم میشم ولی باز گاهی ذهن میره سمت مقایسه کردن حسادت کردن و در نتیجه تخریب و سرزنش
این موضوع مخصوصا در موفقیت های مالی خیلی خودش رو نشون میده
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
ابتدا باید بگم این فایل های رایگان بودند که مسیر رو برای من هموار کردن تا به دوره هایی که خریدم برسم، مسیرو هموار کردن که درک بیشتری از قوانین خداوند داشته باشم الان که فکر میکنم نمیدونم با کدوم فایل شما من به این مسیر زیبا و الهی اومدم ولی میدونم تو اینستاگرام با یکی از فایل هاتون که روش تدوین انجام شده بود و با صدای دلنشین شما من به این مسیر وارد شدم ، اصلا یادم نمیاد ولی خوب به خاطر دارم که تو وضعی بودم و چقدر از خدا کمک میخواستم که منو به سمت شما هدایت کرد من آماده دریافت این آگاهی ها بودم و الان که دارم مینویسم اشک جلوی چشمامو گرفته و نمیتونم بیان کنم که چقدر از خدا ممنونم و سپاسگزارشم که منو به سمت شما و اون فایل های رایگان هدایت کرد ، همون فایل هایی که زندگی منو دگرگون کردن، پس استاد جان ازتون خواهش میکنم که نوار و ریسمان ساخت این فایل هارو قطع نکنین و مطمئن باشین دوستانی مثل من اگه آماده باشن قطعا این فایل ها بدستشون میرسه و اگه بخوان ازشون استفاده میکنن و زندگی شونو تغییر میدن
همون فایل ها باعث شدن من دوره 12 قدم و قانون سلامتی رو تهیه کنم و ازشون نتایج عالی بگیرم و همزمان با اون دوره ها این فایل های رایگان مکمل عالی بودن برای من هنوز هم هستن
درمورد این فایل باید بگم من قبل از آشنایی با شما حسادت میکردم به موفقیت افراد ، مثلا اگه داییم اینا خونه میخریدن یا میتونستن فلان وسیله خونه یا دوچرخه یا دستگاه بازی بخرن من هم دوست داشتم ما هم داشته باشیم و حسادت داشتم یا مثلا تو مدرسه اگه کسی نمرش بالاتر از من بود دوست داشتم من اول باشم ؛ البته این حس رقابت تو مدرسه مخصوصا پسرها فکر کنم یکم طبیعیه و من هم این حس اول شدنو داشتم و هنوز هم دوست دارم اول باشم؛ اما آگاهی هایی که طی این مدت بدست آوردم نگاهم به این موضوعات عوض شده و بهتر شدم
در مورد سوال اول :
مثلا اگه کسی از نزدیکانم موفقیتی کسب کنن به نسبت قبل حسودی نمیکنم ولی دوست دارم من هم همون موفقیت رو داشته باشم، مثلا تو بحث مهاجرت اقوام همسرم تونستن مهاجرت کنن چند سال پیش و از اونجا من هم خیلی دوست دارم مهاجرت کنم ولی هنوز نشده یکم شاید حسادت داشته باشم ولی نسبت به قبل خیلی بهتر شدم، به خودم میگم هر کسی باورها و مسیر خودشو داره من نباید خودمو با دیگران مقایسه کنم و اون فرد با توجه به باورهاش و افکارش و فضایی که بوده به اون موفقیت رسیده و من هم اگه روی خودم کار کنم و باورهامو بهتر کنم قطعا از مسیر خودم بهش میرسم
در کل احساس بهتری دارم و اگه کسی موفق میشه من براش آرزوی موفقیت بیشتر میکنم چون فهمیدم هر حسی بفرستی همون حس رو دریافت میکنی
سوال دوم:
ایده هایی که میتونم از موفقیت نزدیکانم بگیرم اینه که اگه اونا تونستن من هم میتونم مثلا تو بخث مهاجرت دیدم اگه اونا توستن برم من هم میتونم برم، نشونه هاشو دیدم که اگه قدم بذارم تو این مسیر و باورهای قدرتمند کننده داشته باشم من هم میتونم برم و هدایت میشم به شرایطش؛ یا مثلا تو بحث خرید خونه دیدم که اونا خونه خریدن گفتم اگه اونا تونستن من هم میتونم خونه بخرم جایی که دوست دارم با امکاناتی که علاقه دارمو یاد گرفتم که روی نکات مثبتشون تمرکز کنم و تمرکزمو بذارم روی اهدافم و خودمو با دیگران مقایسه نکنم
سوال سوم:
درس هایی که میتونم از مسیر این افراد بگیرم اینه که تمرکز کنم روی هدفم وقت بذارم برای هرچیزی که در مورد اون موفقیت میخوام و بدست بیارم مهارت یا اطلاعات لازمه رو و خودمو با دیگران مقایسه نکنم تمرکزم روی خودم باشه از کسی توقع نداشته باشم کاری برای من انجام بده و با انرژی و وایب خوب تو مسیر هدفم باشم
در آخر ممنونم از شما استاد عزیز امیدوارم همیشه در مسیر اهدافمون بهتر و بهتر باشیم و دوستون دارم و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون
درود خدمت استاد عباسمنش عزیز و دوست داشتنی
من واقعا سالهاست از دیدن افراد موفق فامیل و حتی غریبه قلبا خوشحال میشم چون احساس میکنم یه الگوی جدید پیدا کردم تا با کنکاش در طرز فکر و باورهاش و عملگرایی و عقایدش بتونم در واقع مسیرش رو تکرار کنم البته به طور ذاتی یادم نمیاد حتی قبل از اشنایی با فایلهای شما از موفقیتهای دیگران ناراحت شده باشم یا حسودی کرده باشم ، من با دیدن موفقیت یکی از اقوام فهمیدم که ترسهام که ناشی از گذشته تلخم در ورشکستگی بوده جلوی اقدامات جسورانه ام را گرفته و اجازه نمیده با ایمان و توکل در مسیری که حتی میدونم هشتاد درصد به سمت موفقیت میرود اولین قدم رابردارم و همیشه بسیار محتاط عمل کردم تا آنچه به لطف پروردگار بعد از گذشتن از گرفتاری های مالی و رسیدن به ارامش بعد از طوفان دارم از دست ندهم،من از موفقیت مسعود دریافتم که در ایجاد ارتباط با دیگران بسیار ضعیف عملکردم در واقع کلا از کودکی در ایجاد ارتباط اولیه همیشه تنبل بودم و علاقه ای به پیشقدم بودن برای ایجاد یک رابطه جدید را نداشتم که این کمرویی همیشه باعث عقب افتانم در خیلی از مواقع بوده و حالا تصمیم دارم یه چالش برای خودم و به منظور فرار از این گوشه گیری درست کنم،این هفته میخوام حتما با چند نفر ارتباط صمیمانه ایجاد کنم تا از پیله خودم بیرون بیام ،من از موفقیت مسعود فهمیدم که با وجود اینکه خیلی روی باور فراوانی کار میکنم اما ترس از کمبود همچنان در من ریشه دارد و اجازه اینکه با فراق خاطر ببخشم را نمیدهد در صورتی که مسعود خیلی راحت همیشه میبخشید و کمک میکرد ،قصد دارم روی باور فراوانی و اینکه حتما ده درصد از درامد روزانه ام را بدون چشمداشت و برای تنها کمک به خودم ببخشم ،
سلام استاد جان خیلی ممنون بابت این آموزش خوبتون اتفاقا من و پسر خاله ام در شغل بافندگی هستیم من با این که بزرگتر از او هستم ولی در کارم از او عقبتر هستم من به صورت کار مزدی کار میکنم و او شکر خدا خودش تولید میکنه و در بازار محصولش رو میفروشه و فکر کردن به این موضوع بعضی وقتها در من حسادت ایجاد میکنه و بعضی وقتها هم به خودم میگه اگر اون تونسته من هم میتونم اتفاقا چند باری هم تلاش کردم یه محصولی را تولید کردم ولی بعد از یه مدتی متوقف شد و نتونستم ادامه دار کار کنم نمیدونم چه مشکلی در من هست که نتونستم به موفقیت خوبی دست پیدا کنم ولی میدونم که ترس هم در وجودم هست ممنون میشم که با آموزش هاتون به من و امثال من کمک کنید.
به نام مهربان خالق
سلام به استاد عزیزم و مریم جون
و همه دوستان
من از موفقیت دیگران بستگی به حیطه موفقیتشون واکنش نشون میدم مثلا اگه کسی دانشگاه قبول بشه و درس بخونه ناراحت نمیشم حسادت نمیکنم و اتفاقا خیلی ام خوشحال میشم چون خودم دانشگاه رفتم و تجربه این کارو دارم و تحسین میکنم طرف رو
ولی اگه در زمینه ای باشه که من ندارم اون رو اولش بهم میریزم میگم چرا من ندارم چرا من نتونستم اما یکم که میگذره با استفاده از یادآوری قانون به خودم میگم سعیده تحسینش کن هرکسی در جایی که درسته قرار داره اگه تو اونجا نیستی چون تو اندازه اون باورهاتو درست نکردی تلاش نکردی
بعد ی کار دیگه که میکنم اینه که به خودم یادآوری میکنم منم این توانایی رو دارم این نعمت هارو دارم این جایگاه رو دارم
اگه بخوام به این خواسته برسم باید منم باورهای درست بسازم باید تلاش کنم و استمرار داشته باشم تا به دستش بیارم با گفتن این حرفا به خودم موفقیت فرد رو تحسین میکنم و براش آرزوهای خوب رو طلب میکنم این واکنش برای افرادی که فامیل دورهستن یا دوستام هستن اتفاق میفته
برا خواهر و برادرام و اعضای خانواده ام اتفاقا بسیار خوشحال میشم و حس میکنم موفقیت اونا باعث موفقیت من میشه و باعث افتخاره برام مثلا اگه داداشم به ی موفقیتی برسه احساس میکنم چقدر برامافتخارآمیز که برادر من تونسته همچنین موفقیتی داشته باشه و حتی گاهی باعث پز دادنم میشه
کلا برای موفقیت های خانواده ام بی نهایت خوشحال میشم و تحسینشون میکنم
به نام خداوند مهربان و هدایتگر مابه بهترین مسیر
سلام و درود بر استاد عباس منش عزیز که هر روز بیشتر از قبل دوستش دارم و برایش ارزوی بهترین ها را دارم و همچنین خانم شایسته گرامی که واقعا شایسته تر از او سراغ ندارم و همه دوستان در این سایت الهی
به سوالات این فایل مفصل در دفترم جواب دادم اما برداشت و نتیجه کلی را در قالب کامت می نویسم برای گذاشتن رد پا.
این سری سوالات باعث می شود که کمی بیشتر فکر کنیم و آگاهی هایی که از قبل داشته ایم را به یاد بیاوریم. من قبلا هیچ گاه تصور نمیکردم حسادت داشته باشم اما به بعضی ها انگ حسادت می زدم. از دوستی بسیار اگاه و مهربان یاد گرفتم که “من زمانی میتوانم خصلتی در دیگران را تشخیص دهم که آن خصوصیت در من وجود داشته باشد” مثلا اگر من فکر میکنم فلانی خسیس است صددرصد خودم این خصوصیت اخلاقی را دارم وگر نه متوجه آن در دیگران نمیشوم و این مساله باعث شد خودم را بهتر بشناسم. با کمی تفکر پی بردم من بیشتر به کسانی حسادت داشتم که احساس میکردم از نظر تحصیلات, وضعیت مالی و خانوادگی, ظاهر, درجه اجتماعی و… از من پایینتر هستند و یه جورایی حق اونا نمیدونستم که به سطحی بالاتر از من برسن. فکر میکردم من بیشتر تلاش کردم, بیشتر هزینه کردم ، زمان گذاشته ام و از اول بالاتر بودم که این تفکر بیشتر از باور کمبودم ناشی می شد. یعنی وقتی کسی به جایی میرسد گویا سهم من کمتر میشد و فرصت برای من تمام میشد. اما وقتی این نکته طلایی را از استاد عباس منش یاد گرفتم که ” هر کس در جای درست خود قرار گرفته است و ما با توجه به فرکانس و باورهایمان زندگی خود را خلق میکنیم و هیچ بی عدالتی صورت نگرفته.” کمکم پذیرش افرادی که قبلا آن شرایط را حقشان نمی دانستم پیدا کردم.
خدا را شکر در حال حاضر با اگاه شدن از این قانون هر موفقیت و پیشرفت را در هر فردی( چه آشنا و چه غریبه) ببینم تحسین میکنم و از ته دل برایش بهترین ها را آرزو میکنم و می دانم که حتما باورها و عملکرد خوبی داشته اند که در موقعیت بهتری قرار گرفته اند. میدانم که جهان انقدر بزرگ و نعمت ها به حدی نامحدود هستن که همه ما انسانها لیاقت داریم در بهترین شرایط ممکن زندگی کنیم و وقتی کل کره زمین ما در مقابل کیهانی که خداوند افریده به اندازه یک دانه شن در ساحل دریا هم نیست پس ثروت و خوشبختی تک تک ما میتواند بی نهایت باشد و سهم هیچ کس هم کم نمی شود. حسادت در مقابل این حجم از عظمت و ثروت دنیا واقعا بی معنی است و ثروتمندترین و موفق ترین انسانها هم باز ذره ای که کل را ندارن.
اگر از خداوند بخواهیم می تواند به هر کسی نامحدود ثروت، سلامتی و … بدهد. اگر دیگران توانسته اند ما هم میتوانیم به شرط اینکه مانند آنها باور داشته باشیم و عمل کنیم.
خیلی عالی بود دوست عزیزم
به خصوص اون قسمت که گفتی اگر متوجه یه ویژگی بد در کسی شده ای بدان تو خودت اون ویژگی رو داری که در اون شخص می بینی ، یا به خاطر نقصی و کمبودی در توست که اون ویژگی در طرف مقابل که آینه درون توست پیدا می شه برات.
من با این حرف شما متوجه باز این باور محدود کننده خودم شدم که ذهنم چون فکر می کنه باید برای رسیدن به خواسته ها سختی بکشی و از خواسته هات چشم بپوشی و تا می توانی تلاش کنی و تغلا کنی ، پس وقتی می بینه کسی به راحتی و فقط با خوش بودن ، فقط با حرکت در مسیر لذت بیشتر، در شرایط بهتر هست احساسم رو بد می کنه ، در صورتی که باید به این ذهنم بارها و بارها بگم ، عزیز من تو اشتباه فکر می کنی و جهان بر اساس راحتی و آسانی و لذت بنا شده و خداوند بیشتر از تو می خواد که تو خوش باشی و لذت ببری به خاطر همین ساز و کار جهان رو بر اساس لذت و خوشی و توجه کردن به زیبایی ها و نعمتها بنا کرده و هر کس که بیشتر به دنبال خواسته ها و لذتهاش بره به جای تلاش زیاد برای پول یعنی بیشتر برای خودش ارزش قایل شده و موجودیت خودش رو خیلی بالاتر از هر چیز دیگه ای مثل پول می دونه و جهان هم در جواب این فرکانس ارزشمندی که هماهنگ با ذات الهی هست به او از بی نهایت راه روزی و رفاه می رسونه، یا پدرش براش ماشین می خره یا شوهرش هر چی می خره به اسمش می خره یا دوستان خوبی که به شکلهای مختلف و با جون و دل براش کار می کنن و .. جهان به فرکانس خودارزشی او پاسخ می ده.
حالا تو وقتی این رو نمی دونی می ری و همه کارها رو می خوای خودت بکنی و کلی تلاش می کنی و واقعا با این تغلاها به هیچ جایی نمی رسی و انگار روی تردمیل می دوی و فقط خودت رو خسته می کنی و سر جای خودت هستی.
پس حالا که به لطف خداوند و چون خواستی و خودت رو لایق دونستی که در مسیر علاقه و لذتها بری و مابقی عمرت رو برای دل و لذت خودت زندگی کنی و جهان هم تو رو آگاه کرده با این اسرار آفرینش با دستان پر مهرش به شکل استاد عزیزم، پس هوشیار و باهوش باش و از این گنج استفاده کن و لذت ببر و سعادت دنیا و آخرت رو برای خودت بساز به راحتی و با باور واقعیت جهان هستی که داره هر روز داد می زنه و با تو حرف می زنه.
خدا یا شکر و سپاسگزارم که به من این قدرت رو دادی که افسار ذهنم رو به دست بگیرم و هر جا که می دونم درسته ببرم.
شکر و سپاسگزارم
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان خوبم
استاد جان این فایل سوالات شما چه تکانی به من داد
وآتش زیر خاکستر بود برایم
سالهای سال بود که من به موفقیت افراد حسادت میکردم اقرار میکنم که اولین باره که ابراز حسادت میکنم
چون خودم خیلی سختی کشیدم ودست وپا زدم برای موفقیت مالی وداشتن درآمد در نتیجه وقتی افرادی را میدیدم که به راحتی زندگیهای راحت وبی دغدغه دارن به اونها حسادت میکردم وخودم را یه شکست خورده میدیدم از وقتی وارد سایت شما شدم آموزشهای شما را دنبال کردم احساس میکنم کمی تغییر کردم ودارم بهتر میشم از خدا هر لحظه هدایت میخوام که روز به روز باورهای بهتر داشته باشم وپیشرفت کنم
در مورد سوال اول اگه یکی از نزدیکانم به پیشرفت قابل توجهی برسه چه احساسی دارم؟ در ابتدا شاید هنوز ریشه های کمبود در وجودم زبانه بکشد وبهش حسادت کنم ولی با تمام وجود سعی میکنم که بهش تبریک بگم
منم سعی کنم با استفاده از تجربیاتش قدم های بهتری بردارم واز او الگو برداری کنم تحسینش کنم وبه خودم بگم وقتی او تونسته منم میتونم منم قادرم نتایج عالی به دست آورم
سوال قسمت دوم
موفقیت برادرم برای آزادی زمانی وورزش وتفریح
موفقیت عروس خواهرم در زندگی از نظر مالی
موفقیت زن داداشم در خرید ماشین جدید ورانندگی عالیش
در مورد برادرم خوشحالم که توانست عزت نفسش را به دست آورد وبا درک احساس لیاقت توانست به ورزش کوهنوردی مسافرت های عالی بپردازد وروز به روز زندگی شادتری داشته باشد من بهش افتخار میکنم
در مورد عروس خواهرم با اینکه سن کمی داشت ولی با جدیت وسخت کوشی توانست زندگی عالی بسازد ومن فهمیدم که موفقیت به سن وسال نیست باورهای خوب واعتماد به نفس بالا بسیار تاثیرگذار است
در مورد زن داداشم منم ترغیب شدم رانندگی یاد بگیرم گواهینامه گرفتم و خریدن ماشین جدید برای خودم یکی از اهدافم هست
منم یاد گرفتم که با باورهای ثروت ساز میتوانم در زمینه مالی موفق شوم باید روی خودم کار کنم نا امید نشوم از موفقیت دیگران شاد بشوم ودر مسیر با جدیت بمانم وادامه بدهم
به نام خدای مهربان
ذهنیت قدرتمند کننده در برابر محدود کننده
یک دورهی عالی و تمرین های عالیتر، این تمرین خیلی خوب مشخص می کنه ذهنیت و باورهای ما رو که؛ قدرتمند کننده ست؟ یا محدود کننده؟ وقتی که موفقیت افراد نزدیک رو لیست میکنیم..
مرحله اول: موفقیت های کسب شده توسط نزدیکان و دوستان خود را به یاد بیاور و لیستی از آنها تهیه کن.
مرحله دوم: در مقابل موفقیت هر فردی که لیست کرده ای، بنویس: چه احساسی درباره موفقیت آن فرد داری؟
◇از نزدیک ترین افراد زندگیم بخوام نام ببرم، خواهرم نفیسه؛ ایشون بدون در نظر گرفتن هیچ عامل بیرونی درسش رو تا کارشناسی ارشد در دانشگاه فردوسی با موفقیت تمام کرد. بلافاصله در اداره ی دولتی مورد نظرش راحت استخدام شد و بعدازظهر ها هم متناسب با رشته اش در یک کلینیک مشغول به کار شد. و یک سال بعد ازدواج ش کلی پسانداز داشت که یه آپارتمان به راحت ترین شکل ممکن خریداری کرد، ازدواج و بچه داشتن هم مانع هیچ کدوم از فعالیت هاش نشد. و اتفاقا پیگیر تر هم بود و دو تا زبان انگلیسی و فرانسه رو هم به بهترین نحو فراگرفت. در تمام این مدت، پدر و مادر و همسر و حتی از افراد فامیل به بهترین شکل از بچه اش نگهداری میکردند، در اداره مورد نظر هم اینقدر ترفیع گرفت که به مراتب کارش راحتتر شده و از بی نهایت طریق پول و ثروت دریافت می کنه، چندین سفر خارجی، حتی یکی دو بار هم تنهایی و آزادانه بدون مخالفت کسی رفته، الان هم پروسهی مهاجرت شون به اتمام رسیده و اقامت یک کشور پیشرفته اروپائی رو گرفته.
چه احساسی دربارهی موفقیت خواهرم دارم، کلی احساس خوب از جنس، ذوق و شوق، احساس افتخار، کلی تحسین و …
اما احساس بد من اصلا از جنس حسادت نیست و فقط و فقط دچار مقایسه و ناتوانی میشم و قبلا خودسرزنشی، ولی الآن سرزنشی در کار نیست.
دومین فرد که میخوام ازش نام ببرم، که اتفاقا خیلی هدایتی دو روز پیش در مدار من قرار گرفت بعد از سه سال
◇دوست سابقم ریحانه، آخرین بار که ازش خبر داشتم مشغول پخت و سفارش کیک خانگی برای اطرافیان نزدیک خودش بود، تا دو روز پیش که خیلی اتفاقی یک صفحه اومد برام که دیدم چقدر طرف آشناست، بازش کردم که دیدم هزار ماشاالله زیر پست ش نوشته
“بالاخره شد، افتتاح آکادمی خودم”
والا خیلی اولش تعجب کردم بنا به دلایل بیرونی،اما خیلی زود همان احساسات ترکیبی سراغم اومد، اول انرژی و تحسین و ذوق و شوق و بعد هم احساس مقایسه
◇فرشته دختر عمه م، که خودش و همسرش دبیر هستند اونم در یک شهرستان کوچیک، از همون درآمد تدریس البته تکاملی یک زمینی که قبلا خریداری کرده بودند رو الان به لطف خدا تبدیل کردند به یه ساختمان شیک با چهار طبقه آپارتمان فول امکانات و متراژ بالا.
خب اولش خیلی باور پذیر نبود برام و با حساب و کتاب درآمد معلمی جور درنمیومد ولی واقعا خوشحال شدم چون از خواسته های خودم هم هست داشتن املاک زیاد.
چندین افراد دیگر هم هستن که نتایجی فوق عالی گرفتن در همهی ابعاد زندگی، که بسیار برام الهام بخش هستند. البته اکنون از نظر من فردی موفقه که در عین حال که دستاوردهای زیادی داره، احساس خوب و رضایت درونی هم داشته باشه.
مرحله سوم: این سوالات را از خود بپرس و به آن جواب بده.
سوال اول: از چه زاویه ی مثبتی به موفقیت های این افراد نگاه کنم که باعث شود:
به خودباوری برسم
الهام بخش من باشد و برای اقدام در راستای تحقق خواسته هایم ایده بگیرم؛
◇ این که قانون جهان هستی برای همه یکسان هست، نتایج خوب افراد رو بازتاب افکار و باورهای خودشون میبینم، هر کسی در هر جایگاهی که هست، دقیقا در جای درستشه،
باور کردن فراوانی جهان هستی، باور اینکه اگه اون فرد تونسته پس من هم میتونم و…
سوال دوم: چه درس هایی می توانم از مسیری بگیرم که منتهی به موفقیت این افراد شده است؟
خب خواهرم چون نزدیک تر هست به من راحتتر میتونم باورهاش رو کشف و موفقیت ش رو از نگاه قانون بسنجم..اگه بخوام مهم ترین دلیل موفقیتهای خواهرم رو بگم؛ به یه چیز میرسم، احساس لیاقت بینهایت و بسیار الویت قرار دادن و دوست داشتن خودش ، حتی از بچهش (^_^)، پشتکار بسیار بالا و جاه طلب بودن
در مورد دوستم هم نیز خودباوری بسیار بالا، که حتی تضادهای بدی که در رابطهی عاطفی اش داشت اون رو متوقف نکرد و ادامه داد.
در مورد دختر عمهام هم باید بگم الویت شان خرید ملک هست، خیلی مدیریت مالی عالی دارند، به حرف و حدیث های دیگران خیلی بیتوجه هستند، الگوهای خوبی در این زمینه پیدا میکنند و مسیر رو پیش میبرند.
به نام تنها رب جهان
سلام خدمت استاد بی نظیرم.
اول از همه بگم چقدررر پوستتون عالی و شاداب و روشن شده حتی از فایل های قدیمی و عکسای قدیمتون که دیدم هم پوستتون جوانتر به نظر میاد و من لذت میبرم وقتی می بینم شما خودتون در عمل و نتیجه گرفتن از اطلاعاتتون پیش تازید.
من خیلی وقت نیست با سایت شما آشنا شدم و چون در حال حاضر امکان خرید دوره ها رو ندارم با خودم عهد بستم انقدر عالی فایل های رایگانتون رو ببینم وتمرین کنم و نتیجه بگیرم که به راحتی از نتایج شگفت انگیز اونها بیام و دوره هاتون رو تهیه کنم و واقعنم از خودم انتظار دارم بتونم نتایج واقعا شگفت انگیز و هیولا واری بگیرم چون به قول شما اون تعهد لازم رو نمیاره و اتفاقا من میخوام متعهد بودن به آگاهی و حرکت در مسیر رو یاد بگیرم. و به عبارتی قدردان بودن رو یاد بگیرم ارزش دادن به چیزای درست.
این اخلاق قشنگ رو هم از مریم جان شایسته ی عزیزم یاد گرفتم که با اینکه با شما زندگی میکنن تشنه ی آگاهی هایی هستن که از زبان شما به هر شکلی جاری میشن.
قدردان وجود شما دو عزیز هستم و بسیار بسیار سپاسگزارم که فایل های ارزشمندی در بخش فایل های رایگان(دانلودی) میذارید.
این رو خواستم بگم من به عنوان کسی که تا حالا محصولات شما رو تهیه نکرده شهادت میدم که حتی فایل های هدیه ی شما (دانلودی) بسیار بسیار گرانبها و با ارزشن خصوصا که من قبلا در دوره ی استاد دیگری بودم و کلا با بحث آگاهی آشنایی داشتم.
پس مشتاق و سپاسگذار هر فایلی هستم که میذارین با اشتیاق گوش میدم. میدونم ارزش کارتون رو می دونید صرفا جهت تشکر و تایید اینا رو گفتم.
بگذریم از اینا خداجونم چقدررر منو دوست داره که قشنگ وقتی ازش خواستم این فایل رو برام رسوند چند وقت پیش احساس میکردم تو رشد در زندگیم از همه جهات استپ دارم و همش از خدا میخواستم برام گره گشایی کنه و راهنمام باشه که شد مثل همیشه عاشقشم که منو می فهمه و پاسخ میده.
خب بریم سراغ سوالات این فایل
استاد اینو بگم من از شما یاد گرفته بودم موفقیت ها رو تحسین کنم و برم پیدا کنم دلیل موفقیت افراد رو الگوهای موفقیت رو در اونها تشخیص بدم خیلی هم عالی پیش رفتم از وقتی شروع کردم انقدر بهم حس و حال خوب میداد که حد نداره انگار من جاشون هستم و احساس میکردم هدف هام داره برام دست یافتنی تر میشه.
تاااا اینکه با این فایل شما فهمیدم آره جونم من برا غریبه ها و جدیدا بعضی از آشنا ها تونستم حس خوب بفرستم تحسین کنم و درس بگیرم ازشون اما برای نزدیکترین افراد بهم دوستانم هم سن و سال هام یک حس حسادت و غبطه ی خیلی ناخوشایند دارم که اذیتم میکنه.
استاد جونم چقدر سپاسگذارم که این موضوع رو باز کردید و اشاره کردید که این نوعم هست انگار گره های ذهنی این چن روزه ام باز شد الهی شکرت.
مثال بخصوص در بحث آگاهی من به خواهرم دوستام افراد نزدیک بهم حسادت میکنم که چرا اینا ها دارن نتیجه میگیرن اما من درجا میزنم اینم بگم انقدررر خدا رو شاکرم که این حس ها موقتیه و بالاخره بر میگردم به خودآگاهی و راه حلی پیدا میکنم برای خودم.
مثال بعدی من کلا با چیزایی که در کودکی و بک گراندم وجود داشته این باور رو دارم که در ارتباطات با مردم کلا ارتباطات اجتماعی ضعیفم از این رو هر کی تو این زمینه خیلیی موفقه بهش حسودیم میشه. خیلی هم اذیت میشم.
اما وقتی میام خود آگاه میشم میرم رو احساس خوب سعی میکنم درس بگیرم که فلانی چطوری انقدر رابطش خوبه.خداروشکر
حالا مثال یکی از دوستام هست که خیلی خیلی ارتباطات خوبی داره و یکجورایی همه عاشقشن
خب حالا چه درسی ازش گرفتم
اینکه یه بار از دهن خودش شنیدم که گفت وای ارتباط داشتن با آدما خیلی باحاله خیلی قشنگه من خیلی دوسش دارم این تو ذهن من جرقه زد ببین واسه همینه ارتباطاتش خوبه چون براش خوشاینده ارتباط با آدمای جدید با هر کسی بر عکس من
یه جمله دیگه هم ازش شنیدم که می گفت من خیلی خوب با همه میتونم ارتباط بگیرم گفتم آره ببین باور داره به خودش اعتماد داره.
نکته ی بعدی در موردش من اونو با اعتماد به نفس میدیدم اعتراف میکنم اولش به عوامل بیرونی ربط دادم آره فلان موقعیت رو داشته تو فلان خانواده رشد کرده و اینم باعث احساس بد من شد.
اما امروز نشستم با خودم فکر کردم باز و نوشتم که نه اون داره رو آگاهیش کار میکنه داره رو عزت نفسش کار میکنه داره تمرینات عملیش رو انجام میده میره تو دل ترس هاش به خودش اهمیت میده وجودش رو وابسته به کسی نمی کنه و خیلی چیزای دیگه .
یه اعتراف دیگه هم بکنم اینا رو میدونم ولی هر وقت که یادم رفته و رفتم رو ناخودآگاه باز از مسیر خارج شدم و هر وقت برگشتم خدای بی انتها مهربانم بازم منو تو آغوش امنش گرفته سپاسگزارشم
خداروشکر الان انقدر آروم و راحت شدم با حس عالی اومدم براتون نوشتم.
این نکته رو هم بگم دو روزه که من این فایل رو بارها گوش دادم کامنت بچه ها رو خوندم که بسیار الهام بخش بود کلی برای تک تکتون آرزوی خوشبختی و سعادت و دل خوشی رو دارم.
قبلش با اینکه ضعفم رو فهمیده بودم بازم حالم بد شد ولی با خودم عهد بستم بازم حالمو خوب کنم و این مسیر قشنگ رو ادامه بدم.
یه صفت خیلی خوبم همین جا از خودم بگم
من خیلی خیلی به خودم امید میدم تو روزای سخت تو روزهایی که اثری از نتیجه های آنچنانی و دلخواه نیست تو روزایی که رفتم تو حاشیه و دستم از تو دست خدا رها شده و گم شدم و سرگردان و بی پناهم تو روزایی که خیلی سختمه.
و خیلی شده که من غصه خوردم کم آوردم به خودم گفتم تا کی بی صبری کردم دلم خواسته جا بزنم اما خاک های رو لباسم رو تکوندم خودم دستم رو گرفتم به زانوم و بلند شدم و گفتم من ادامه میدم من باااااید برسم حق من رسیدنه حق من آرامشه هدف های والامه. این دفعه خدا نخواست اشکال نداره باشه هنوز وقت هست فقط یه بار دیگه باشه این بارو پاشو ادامه بده ادامه بده.
اینم نوشتم یهویی به ذهنم اومد شاید الهام بخش تمام افرادی باشه که خسته میشن ولی ادامه میدن شما قهرمان های زندگی خودتون هستین شما الماسید شما بهترین ویژگی رو دارید شما همینجوری شم بردید چون جا نزدید وا ندادید.
خدایا عمیقا عمیقا سپاسگذارم که بهم کمک کردی انقدر قشنگ زیبایی وجودم رو بیان کنم و یادم نمیره اونی که تو روزای سخت صدام زد و پام وایساد تا بلند شم تو مسیر منتظرم بود تا بهش برسم تو بودی شکرگذارتم یا ربم.ای صاحب من.️
سلام به شما دوست عزیز
چقدر زیبا احساستون را بیان کردید
واقعا تبریک میگم به شما که تو این مسیر قرار گرفتین
چقدر اونجا که گفتید به خودتون امید میدین و خودتون دست خودتون را میگیرید زیبا بود چون خودم هم این تجربه را دارم
مطمئنم با این هیجان و امید که دارید به تک تک خواسته هات میرسی
واستون آرزوی موفقیت میکنم