ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 2 - صفحه 58 (به ترتیب امتیاز)

822 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 659 روز

    بنام نیروی برتر هدایتگرم

    توی کسب وکارم باید رشد کنم چالش ها رو بپذیرم و هربار بهتر بشم هم کارمو بهتر انجام بدم هم مهارتمو بیشتر کنم

    هم درامدم رو افزایش بدم

    وخدمات بیشتری ب جهان بدم

    متعهدمیشم سال جدید را ک چند روز ب اغاز سال نو مونده سالی پراز مشتری پراز حال خوب ورشد توی مهارتم اعتماد بنفسم ارتباط با افراد مفیدتر و موفق سالی پراز رزق وبرکت وثروت برای خودم بسازم

    این خط _واین نشان &

    فاطمه 1403

    واز نیروی برتر بیشتر کمک بگیرم توی همه موارد زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    کیمیا فاریابی گفته:
    مدت عضویت: 1702 روز

    1️⃣به طور کلی، با مسائل یا چالش هایی که در زندگی برایت بوجود می آید، چه برخوردی داری؟

    ️خب از سر کار شروع میکنم. من وقتی به یه چالش مثل اینکه بچه‌ها از یه روش خسته میشن یا حتی یه وقتا از سیلابس عقب میوفتم. کاری که میکنم اینه که فکر میکنم به یه روش جدید ولی خب با اعصاب خورد و اذیتی.

    ️یکی از چالش‌های دیگه ای که هست هوش مصنوعیه که اخیرا آموزشگاهمون یه کارگاه گذاشت و هوش‌های مصنوعی مرتبط رو معرفی کرد. و از اون روز به بعد من یه قدم‌های ساده‌ای برداشتم در حدی که خب میتونستم. ولی خب هنوز اونطوری که باب دل بوده به نتیجه نرسیدم.

    ️در مورد مسائل روابط یه سری اوقات میترسم که نتونم از پس حل کردنش بربیام و همه چی خراب شه رفته رفته.

    2️⃣آیا نگاه شما این است که: این چالش فرصتی برای بهبود، یادگیری و پیشرفتم است؟! یا احساس نا امیدی و ناتوانی می کنی و سعی می کنی از مواجه شدن با چالش ها و مسائل خود فرار کنی؟!

    〽️حل این چالش‌ها من رو به پیشرفت واداشته و من خودمو ارتقا دادم کارمو ارتقا دادم و بهتر شده همه چیز‌. این ذهنیت برای نگاه دور به مسائلم هست ولی وقتی که در لحظه با اون مسئله رو به رو میشم واقعا میترسم که از پسش برنیام. و گاهی اوقات سعی میکنم فرار کنم و در موارد دیگه که مجبورم به حل کردنش، حلش میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه خلانلوئی گفته:
    مدت عضویت: 259 روز

    باسلام

    من تقریبا در برابر مسائل مدت اولش هیچ واکنشی نمیتونم انجام بدم واکثروقتها احساس نا امیدی وضعف میکنم بعد بخوابم یا برم بیرون یاوویسا استادگوش کنم وبنویسم کم کم که ارومتر شدم میگم چکارباید کنم؟دنبال حلش میگردم واکثروقتها امکان داره در طی حل کردن مسئله باز ناامید بشم وخسته واحساس ضعف وقربزنم

    مسائلی که الان دارم1_ گرفتن گواهینامه امتحان سرهنگ

    2_مسئله مالی توکار فروش محصولات پوستی و…بودم که تقریبا سفرشده باید مجدد شروع کنم ونیروکمکی بگیرم

    واکسسوری وبدلیجات یکم آوردم شروع کردم باید روفروش،مشتری کارکنم

    باورفراوانیم،ضعیف،وهمش میگم ما فامیلی نداریم که حمایت کنند محصولات پوستی،واکسسوری بخرن،وفشیال انجام میدم بیان

    باور که محدوده دختر7ساله دارم همش میگم محدودم،کسی نیست بزارم پیشش

    ومدرسش،تایمش بده سرظهر12ونیم تا5،این تایم جایی وکاری نمیتونم کنم

    سالنی پرمشتری نیست برم فشیال انجام بدم

    خواستم سالن فشیال بزنم 10میلیون هم مامانم کمک کرد تخت و..خریدم باز پشیمون شدم گفتم بازار خراب مشتری نیست نمیتونم کرایش،بدم،تکاملم،انجام ندادم و…..

    3_مسئله سوم :(سلامتی و وزن کم کردن)ریزش شدید مو گرفتم با اینکه 20کیلو وزن کم کردم حالم خیلی بهتر شد ولی ریزش شدید مو خالی شدن کف سرم شک کردن به دوره وگوش کردن حرف دکترا البته راست بگم نصف بیشتر بخاطر نبود خوراک مثل گوشت چون همسرم خیلی به مسئله بی پولی خورده که نمیخوام صحبت کنم ودر دوره سخت مالی قرارگرفتیم،که من فقط سعی میکنم مومنتوم منفی بزرگ نشه ودوره هم جهت باجریان خدا یک گوشواره داشتم فروختم چون خیلی بهم ریخته بودم وفعلا یکم کم شده

    وشوهری خیلی تو مومنتوم منفی وحال بده

    منم سعی میکنم چیزی نگم چون یکی دوبار هم اشاره کردم باید تغییر کنی ودوره ها بیا گوش کن حاضرند منم دیگه سعی نمیکنم وحرفه نمیزنم

    وکلا ازبرج4و5 بیکارم وهیچ درآمدی ندارم

    واداشتن شغل درآمد وفعالیت روحی بهم ریخته

    وسعی در قطع مومنتوم منفی وکم کردن آن دارم

    وشکل دادن مومنتوم مثبت وحس خوب باورتوحیدی درعمل انجام بدم باتوکل کارای لازم انجام بدم

    با لطف خدا انجام به آموزش های استاد بیام به زودی

    از حال خوبم بگم ازمومنتوم مثبت

    از درآمدهای تصاعدیم بگم وبنویسم

    از انرژی جسمی بالا مجدد عمل به دوره سلامتی 10کلیو دیگه وزن کم کردن نبود شکم وبدن عضلاتی وسفت وزیبا بگم از سلامتی نبود بی حالی مریضی بگم

    ممنونم استادجان

    امروز11فروردین 1404

    روزخوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    موسی شهلی بر گفته:
    مدت عضویت: 175 روز

    سلام خدمت استاد عزیز من

    وقتی که باچالشی بر خورد میکنم

    یعی میکنم ان جالش را یه پله برای پیشرفت خودم قرار بدم

    وبه وسیله آن پیشرفت بکنم.. و به موفقیت بیشتری برسم.. در زندگی بسیاری از چالش ها هستند که سبب پیشرف ما میشوند اگه ما ان چالش ها را موانعی برای خودمان قرار ندیدیم..

    گاهی وقتا ما در اوج پیشرفت هستیم چالش ناگهانی جلوی مسیرمان اتفاق میفته اگه ما از زاویه های مختلف آن را برسی کنیم.. یه پله بزرگی برای پیشرفت ما قرار میگیره.. وگر نه بر عکس میشه ما رو از عرش به فرش میرساند..

    موفق و شاد ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    سید حمید میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عباسمنش

    و سلام خدمت خانم شایسته

    اول بگم استاد فک کنم همین روزا تولدتون باشه البته اگه اشتباه نکرده باشم و بهتون تبریک میگم ….و واستون آرزوی سلامتی سعادت دارم تولدتون مبارک استاد توحیدی عزیز

    (بخش دوم )به طور کلی با مسائل یا چالش‌هایی که در زندگی به وجود می آید چه برخوردی دهری

    شاید در لحظه اول نگران بشم ناراحت بشم و بگم چرا پیش اومده ولی از وقتی که دارم با شما کار میکنم فهمیدم این چالش اومده که من پیشرفت کنم و بهتر بشم البته میگم اومدن این چالش از باورهای خودت هست نمیدونم درست یا اشتباه فکرم

    البته قبلا اینجور نبودم نمیگم الانم درست شدم و خیلی میدونم ولی نصبت به قبلم که همچین فرار میکردم که دیگه چاره ای به حل کردنش نبود حلش میکردم یعنی مجبور میشدم که روبه رو بشم ولی الان بهتر شدم و روبه رو میشم باهاشون و میگم باید واردش بشم حلش کنم و درس بگیرم

    و همینطور که خودتون گفتین در مورد چالش وضعیت مالی الان من دقیقا توی همین چالش که الان اینجام دارم کامنت میزارم مینویسم و تمرین میکنم میخام واردش بشم و حلش کنم

    پس باید روزی دوساعت وقت بزارم واسه اینکه روی باورهای ثروتم کار کنم فایل گوش بدم تمرین کنم بنویسم

    چالش بعدیم اینه که میخام تصمیم بگیر بعد عید کارگاهم رو تعطیل کنم جمعش کنم و برم یه کار دیگه که توی اونم تخصص دهرم یا بمونم و کار کنم و بپذیرم که اگه درآمدی نداری از باورهای مخرب خودته نمیدونم باید چیکار کنم ولی واردش میشم و تصمیم قطعیمو میگیرم البته بعضی وقتا میگم چرا دست خدارو بستم و میگم یا کارگاه یا ساخت گلخانه چرا نمیزارم دست خدا باز باشه تا هدایتم کنه

    خودش مسیرمو بهم نشون بده

    ولی فعلن این فایلهای ارزشمند گوش میدم

    کامنت میزارم

    تمرین میکنم

    و اولین چالش مهم که روی خودم کار کردن هست رو واردش میشم

    بازم گوش میدم این فایل رو و بازم کامنت میزارم

    و به محض نتیجه اعلام میکنم

    چالش بازم دارم که قبل این فایل واردش شدم و درحال انجام تمرینات همون تمرین رنج و لذت و دارم تمرین میکنم و یه سری نتیجه هم اومده ولی باز لازمه ادامه بدم

    استاد من منتظر ادامه این فایلها هستم

    ممنون ازتون واقعا خیلی داره به من کمک میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ساغر محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1535 روز

    سلام درود به استاد عزیزم و مریم جانم زیبا و مهربان قطعا چالشها و مسائلم برای شروع پیشرفتمه چون به قدرت خودم پی میبرم زمان چالشها واقعا زاویه دید خیلی مهمه در زمان چالش و سپاسگزار پرودگارم هستم وقتی چالشی پیش میاد برام سعی میکنم کنترل ذهن داشته باشم چون میدونم میخوام رشد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ابراهیم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    باسلام و درود بر استاد عباسمنش عزیزوخانم شایسته گرامی وهمه دوستان فرکانس مثبت

    در جواب به سؤال این جلسه باید بگویم که با شناختی که از خودم دارم بیشتر ناراحت میشم تا اینکه این چالش رو یک فرصت برای تغییر بدونم واکثر اوقات کارها رو سخت میگیرم .باوجود اینکه قانون جهان هستی رو میدونم باز هم نمیتونم به زیبائیها توجه کنم واون موضوع ناراحت کننده برمن غالب میشه .خیلی تلاش می‌کنم که مثبت باشم اما اول ناراحت میشم وبعد دوباره کم کم به مثبتها فکر میکنم تا حالم خوب بشه . امیدوارم که تغییر اساسی داشته باشم و یک روزی از موفقیت های بزرگم براتون بنویسم.

    درپناه خداوند شاد و خوشبخت وثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سارا مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1545 روز

    استاد عزیزم سلام

    استاد خدا خیلی بزرگه و مهربون انقدر مهربون که باورش برای خیلی ها سخته.

    خداروشکر میکنم که دوباره وقتی با یه چالش بزرگ روبه رو شدم خدا همراهم کرده با سلسه فایل های ذهنیت قدرتمندکننده.

    من تو مسئله ی عاطفی از همون دوران نوجوانی باورهای محدود کننده و اشتباه داشتم والبته بزرگترین ترسمم همین موضوع هستش و من از روبه روشدن باهاش واقعا واهمه دارم. همیشه توی روابطم اینطوری بوده که همیشه باید حضورم رو یادآوری میکردم مدام باید دنبال عشق میدوییدم و طرف مقابلم بهم بی اعتنایی میکرد یا اصلا تمایلی نداشت که با من وارد رابطه بشه البته با تمرین های دوره احساس لیاقت متوجه شدم که نسبت به دوران نوجوانی خیلی خیلی بهتر شدم ولی همچنان باورهای غلط دارم و احساس لیاقت و ارزشمندیم ایراد داره.

    1سالی هست که درگیر علاقه به آقا پسری هستم که سعی کردم هرطور شده علاقه ام رو بهش نشون بدم حتی برای دیدار اول هم من پیش قدم شدم (ایشون یکی از دوستان، دوست من هستن)بعد از یک سال تصمیم گرفتم مستقیم به ایشون ابراز علاقه کنم و البته دیروز اینکار و انجام دادم و به ایشون گفتم که دوست دارم شمارو بیشتر بشناسم تا اگه مناسب هم بودیم باهم وارد رابطه بشیم. ایشون از دیروز که من پیام دادم گوشیشون دچار مشکل شده و من توی ذهنم خدامیدونه که چقدر سناریوهای مختلف درست کردم که ایشون من و دوستنداره و من اشتباه کردم که بهشون گفتم (البته خیلی از گفتگوهای درونی من مثبت شده اما پاشنه ی آشیل من روابط عاطفی منه و من همچنان تو این موضوع نگرانم و باورهام غلط و اشتباهه)دیروز تو کلنجارهای ذهنیم دفترم رو تو محل کارم باز کردم و از خدا کمک خواستم هدایت خواستم و من مطمئنم که ابراز علاقه کردن به ایشون هم هدایت خدا بوده،توی دفترم نوشتم بهت افتخار میکنم که انقدر با اعتماد به نفسی و انقدر احساس ارزشمندی و لیاقت میکنی که ابراز علاقه میکنی (شما تو دوره احساس لیاقت و ارزشمندی گفته بودید که آدم وقتی احساس ارزشمندی میکنه به یک نفر میتونه پیشنهاد بده).ایشون هنوز جواب من رو نداده ولی من توی دفترم هم دیروز و هم امروز صبح نوشتم نتیجه هرآنچه که شد به خودم قول میدم روی باورهام تو این موضوع کار کنم و خودم رو تغیر بدم .روبه رو شدن بااین چالش بزرگ که برای من یک الگوی تکرارشونده هستش و مدام سعی میکنم ازش فرار کنم و به اصطلاح آشغالا رو زیر مبل قایم کنم،حتما هدایت خداست، حتما خدا به این طریق میخواد بهم کمک کنه تا چیزی که میتونم داشته باشم رو بدون اینکه مدام گداییش کنم بدست بیارم.

    جهان هیچوقت به التماس های نگاه نمیکنه به گریه هامون نگاه نمیکنه جهان طبق قانون عمل میکنه و ما فقط و فقط فرکانس افکار خودمون رو دریافت میکنیم درصورتی که خواسته امون چیز دیگه ای هستش.

    برای تغیر باورهام قدم اول باور به این موضوع هقتص که من اشکال دارم باور غلط دارم و تا زمانی که تغیرش ندم مدام تکرار میشه

    قدم دوم اینه که دوره شیوه مسائل رو در مورد مسئله ی عاطفی دوباره شروع میکنم و اینبار بهتر از قبل عمل کنم .

    خداروشکر میکنم برای روبه روشدن بااین چالش که بهم کمک میکنه .

    ازشما هم ممنونم که دست خداشدید تا زندگی مارو تغیر بدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    میلاد صفائی نکو گفته:
    مدت عضویت: 1291 روز

    به نام فرمانروای کیهان

    سلام عرض میکنم استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    بی نهایت از خالق بزرگ سپاسگزارم بابت وجود شما و این سایت فوق العاده، هر وقت شما لطف میکنید و یک فایل جدید رو آپلود میکنید داخل سایت، با تمام وجود خوشحال میشم، فورا دانلودش میکنم

    واقعا صحبت های شما بسیار دقیق و ارزشمند هستند

    خیلی ازتون ممنونم که هستید

    ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد جولان پور گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    درودبرشمااستادعزیزم

    سپاسگزارم بخاطرآگاهی های ناب این فایل که هرقسمت اون ده تاکتاب ودوره توش خلاصه شده

    ایجادکسب وکارشخصی

    اره درحال حاضربزرگ ترین چالش زندگی من داشتن کسب وکارشخصی خودم هست که واقعابایدشروع کنم امانمیدونم چراهنوزشروع نکردم

    باورمحدودکننده یاکمالگرایی یاشایدهم هنوزهدف نشده وفقط یه رویاست

    نمیدونم هرچی هست من این فایل وانقدرمیبینم وتوکامنت هامیگردم تاباخودم توذهنم به یه صلحی برسم وقدم بردارم

    تاشروع نکنم تاقدم برندارم تازمان نزارم ویاتابقول استادبه قسمت های کوچیک تقسیم نکنم بایدچیکارکنم؟

    ممنونم استادبخاطراین فایل عالی که حتماباعث شروع مسیرمن خواهدشد

    بعدمیام وحتمامینویسم ازاینکه این فایل چطورمسیرمن وتغییرداد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: