ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)

520 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2810 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت دوستان و استاد و خانم شایسته.من این باور رو دارم که تو هر کاری انسان تمرین کنه می‌تونه بهتر از قبلش بشه اما این باور که میتونم توش بهترین بشم ی زره مقاومت دارم در موردش تو ناخود آگاهم، حتی برای کار هایی که فکر میکنم استعداد دارم هم باور کردنش برام سخته.الان من ی ورزش شروع کردم که فکر میکردم تو ورزش رزمی استعداد ندارم اما هدف گذاشتم که تو خونه هم تمرین کنم و بدن آماده تر و قبراق تر داشته باشم و مسابقات شرکت کنم یا تو فروشندگی که چقدر بهتر شدم خدارو شکر که به لطف خدا تقریبا هیچ استرسی دیگه موقع صحبت کردن نمی‌گیرم که فهمیدم اصلا من به خاطر احساس عدم لیاقتم بوده که صبح ها از خونه که بیرون میرفتم میترسیدم و استرس می‌گرفتم واسه صحبت کردن.ممنون از این که کامنت من رو خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    داود نیکزاد گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    سلام استاد عزیزم سپاس فراوان بخاطر فایلهای بینظیرت

    که همیشه هر فایلی که میاد رو سایت دقیقا بحثیه که در طول روزها درش نجواها سرغمون میاد و ما در یک جنگ داعمی هستیم که باورهارا قدرتمند کننده کنیم

    اینها را قبل از ادامه فایل و در جواب سوال مینویسم

    از وقتی که با شما کار میکنم ذهنیتم این شده که شاید الان در کاری مهارت نداشته باشم و استعداد اصلا مهم نیست اگه بهش علاقه داشته باشم یا انگیزه پیدا کنم و در مسیری قرار بگیرم که به کاری علاقه پیدا کنم

    مهم نیست که تا الان حتی بهش فکر هم نکرده باشم مثلا نواختن ویالون یا نویسندگی یا دلقکبازی یا بازیگری یا ورزش خاصی

    اگه برم تو فضاش و الگو ببینم و نحوه عملکرد دوستی که این کارو انجام میده را ببینم

    به این باور میرسم که منم میتونم خیلی وقته که اعتقاد ندارم به اینکه در کارهایی استعداد دارم یا در کارهایی استعداد ندارم

    بینهایت افرادی را دیدم که استعداد دارن ولی اعتماد بنفس ندارن بینهایت افرادی را دیده ام که اعتمادبنفس دارن ولی استعداد ندارن

    همانطور که تو فایل های اخیر مریم جان هم از تنیس بازی کردن مثال زد و برام الگو شد که میگفت تا قبل از آشنایی با استاد حتی راکت هم دستش نگرفته بودن ولی الان به مهارتی رسیدن که حتی استادم جوابگوی خیلی از ضرباتشون نیمیشه

    تشکر میکنم استاد قدردان شما و آگاهی هایی هستم که در اختیارم گذاشته اید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ژاله احمدی گفته:
    مدت عضویت: 975 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد عزیزم بهترین راهنمای زندگیم بعد از خداوند

    خیلی این فایل عااالی هست واقعا تا به این سنم فکر میکردم همه چی استعداده چون همیشه اطرافیانم میگفتن تو در این ‌کار استعداد نداری پس ادامه نده و من اینو قبول کرده بودم یا در این کار خیلی با استعدادی و من تلاش مستمر نداشتم چون فکر میکردم چون استعدادشو دارم کافیه ونیاز به یادگیری بیشتر ومستمر ندارم.

    من برای قبولی ارشد رشته گیاه پزشکی فکر میکنم استعدادی ندارم چون رشته کارشناسیم میکروبیولوژی بوده ولی کارم در فروشگاه گیاه پزشکی هست چند ساله تو فکر ادامه تحصیل گیاه پزشکی هستم ویک سال در آزمون سراسری ارشد شرکت کردم و قبول نشدم چون هیچ کتابی نخونده بودم ‌واصرار داشتم که حتما دولتی قبول بشم و نشد و از اون به بعد دیگه ادامه ندادم چون نجواها میگه تو که قبول نمیشی پس به این موضوع فکر نکن ولی برای کارم بارزشه.

    من یه کتاب مربوطه دارم و خیلی مطالب مفیدی داره

    من باید هفته ای حداقل یک روز یه مطلبی یاد بگیرم از اون کتاب حتی اگر این هم نتونستم یه نگاهی بندازم و یه خط هم شده از این کتاب بخونم.

    اگر هفته ای یه خط هم بخونم در طول ماه 4خط یادگرفتم ولی همین کار مداوم باشه و غافل نشم

    هر چی یاد گرفتم به زبان خودم یادداشت کنم و نکته برداری راحتی داشته باشم.

    این خوندن باید برای من لذت بخش باشه نه بدون ذوق وشوق و به زور باشه.

    خدایاشکرت احساس سبکی میکنم وقتی این سوالات منو به فکر فرو میبره و درخودم سرچ میکنم و جواب خودمو پیدا میکنم و بهتر خودمو میشناسم و مینویسم

    خیلی احساس خوبیه

    سپاسگزارم از خدای بزرگ و استاد بزرگوارم

    همیشه موفق وپیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    هاجر نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 4005 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز

    پاسخ قسمت اول

    نظر من اینه که استعداد میتونه در زمینه زمان فراگیری هنر یا درس یا هر حرفه ای تاثیر بگذاره

    ولی صرفا بگیم من استعداد فلان کار رو ندارم درست نیست شاید زمان بیشتری نسبت به کس دیگری که به نظرم این حرفه رو زود یاد گرفته نیاز داشته باشم و یا به تکرار بیشتر

    ولی حتما میشه با ایجاد باور مناسب هم هر حرفه ای رو یاد گرفت و موفق شد بنا به سلیقه و علاقه شخصی

    حتما علاقه و سلیقه شخصی هم در پیشرفت کار تاثیر بسزایی خواهد داشت

    یه سوالی الان اومد تو ذهنم و اون اینه که آیا سلیقه و علاقه شخصی رو هم میشه با ایجاد باور مناسب تغییر داد. یا اینکه سلیقه یه چیز شخصی و ذاتی هست؟

    پاسخ قسمت دوم

    من موقع کنکور و دانشگاه رفتن بخاطر شرایط خانوادگی پایین و تخریب اعتماد بنفسم از جانب خانواده درس خواندن برایم بسیار مشکل بود

    حتی مادرم بجای حمایت و انگیزه دادن بخاطر افکار قدیمی میگفت اگه دانشگاه هم قبول بشی من نمیذارم بری دانشگاه.

    من تصمیم خودم رو گرفته بودم و میخواستم حتما دانشگاه بروم و این دوره رو تجربه کنم

    تلاشم رو کردم وروزها درس خوندم و در آخر قبول شدم و با توکل بخدا خانواده هم راضی شدن و من به دانشگاه رفتم و با این فایل شما من این خاطره دور بیادم آمد و بسیار از شما سپاسگذارم که در جهت بهبود زندگی افراد قدم برمیدارید.

    خدایا مسیر رسیدن به خواسته جدیدم رو هموار کن

    نشانه هایت رو بر من واضح کن و نور امید و رحمت بر ذهن و قلبم بتابان ای رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رضیه واحداصل گفته:
    مدت عضویت: 867 روز

    سلام ب استاد نازنین و مریم جان

    خداقوت ب شما

    استاد سوالی ک کردین

    برای من همیشه این بوده ک هیچوقت این فکرو نکردم ک فقط کسایی ک استعداد اینکارو دارن میتونن فلان کارو انجام بدن

    برای همین کارای جدید ک چیزی ازشون نمیدونستم و تجربه ی قبلی از اون کار نداشتم رو باعلاقه شروع میکردم و خوشحالم بودم ک

    ی چیز جدید دارم یاد میگیرم

    من توی رشته ی خیاطی ک هیچ چیزی بلد نبودم

    ولی با اموزش تمرینات مکرر و دوختن

    ازمون و خطا خیلی خوب خیاطی رو یاد گرفتم

    یا کار سابقم ک مخراج کاری بود رو ب صورت حرفه ایی یاد گرفتم و بین همکارام من بهترینشون بودم

    توهرکاری تا بحال وارد شدم سعی کردم زود ناامید نشم و با تمرکز بیشتر و تلاش هی بهترو بهتربشم

    تا بحال همین بوده خداروشکر

    من توی فروشندگی ضعیف بودم

    فکر کنم هنوزم زیاد پیشرفتی نکرده باشم

    چون اعتماد ب نفسم ب شدت کم بود و باورهای اشتباهی ک

    میگفتم همه میگن قسطی میخریم یا محصولت گرون قیمته

    باعث شد ک واقعا همین اتفاقا برام بیوفته و من از اون شرکتی ک ازش محصولات مراقبتی و زیبایی میخریدم رو بزارم کنار

    ولی الان مطمئنم اگر بخوام دوباره برگردم ب اون کارم موفقتر از قبل میشم

    قبلا خیلی حرفای منفی درمورد این شرکت ها و طرز کار کردنشون میشنیدم ک منو ناامید میکرد

    استاد شما توی یک فایلی گفته بودین ک

    کار نتورک مارکتینگ چیزمفیدی ب ادم اضافه نمیکنه

    منم برای حال خوبی ک اونجا بود توی جلساتش و حرفای انگیزشی ک میزدن

    مونده بودم

    و درموردفروش هم ب ما انگیزه میدادن

    اما بعید میدونم برای من مهارت جدید بخواد داشته باشه اینکار

    پس من از راه دیگه میخوام ک مهارت فروشندگی رو یاد بگیرم

    و سعی میکنم براش راهی پیدا کنم

    ک توی اینکار پیشرفت کنم

    امیدوارم موفق بشم

    ممنونم از فایل قشنگی ک برای ما ضبط کردین

    منتظر جلسه ی بعدی هستم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مهیار ضیائی گفته:
    مدت عضویت: 3322 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان گرامی

    به لطف خدا توی سالهای زندگیم اینقدر مواردی وجود داشته که توش باید یاد می گرفتم تا بتونم پیش برم و این کار رو کردم که فکر می کنم در هر موردی اگر علاقه داشته باشم می تونم یادش بگیرم.

    نکته جالب اینه که هر بار این ازم سوال شد که کدوم تواناییته که خیلی به خاطر داشتنش سپاسگزاری یا بهش افتخار می کنی همیشه برام توانایی یادگیریم بوده. چون همیشه باور داشتم همه چیز رو می تونم یاد بگیرم.

    حتی موارد زیادی بوده که علاقه هم نداشتم ولی چون احساس می کردم نیازش دارم یادش گرفتم و به توانایی هام اضافه شده.

    خدا رو شکر تکنولوژی هم که واقعا این روزها یادگیری رو خیلی خیلی آسون تر کرده. مثلا طراحی سایت رو من کاملا با سرچ و مطالعه توی اینترنت یاد گرفتم و بعدشم یه دوره خریدم که توی همه چیش حرفه ای تر شم. یا مثلا سئو هم با مطالعه توی اینترنت و دیدن ویدئو توی یوتیوب یاد گرفتم. تولید محتوای آموزشی و ویدئویی در فضای آنلاین رو به صورت تجربی و با دیدن ویدئو یاد گرفتم. حالا اینا چیزاییه که من اصلا کلاس نرفتم براش. چیزایی که براش کلاس رفتم هم خیلی سریع یاد گرفتم.

    یعنی یه چیزی که در خودم متوجه شدم اینه که اگر یه مهارتی رو بخوام یاد بگیرم خودم می تونم یادش بگیرم اگر هم نتونم، اگر یکی بلد باشه و بهم یاد بده خیلی خیلی سریع تر می تونم یادش بگیرم.

    خیلی جالبه در حال حاضر اصلا یادم هم نمیاد گفته باشم من استعداد کاری رو ندارم. همیشه اگر چیزی پیش اومد که باید یاد می گرفتم رفتم یادش گرفتم بدون اینکه اصلا فکر کنم استعداد دارم یا نه.

    «این باور که اگر من یه کاری رو انجام بدم همون اول اون کار رو خوب انجام ندم یعنی توش استعداد ندارم یعنی توش دیگه پیشرفت نمی کنم رو بذارید کنار.»

    این جمله رو که شنیدم یاد این موضوع افتادم. من تقریبا هیچ کاری رو اولش خیلی خوب انجام ندادم. همیشه هم یه جوری انجام دادم که فقط انجامش بدم و بعد هی بهبود دادم و بهبود دادم تا اینکه به جایی رسیدم که به روزهای اولم نگاه می کردم می دیدم اصلا اون انجام دادن من با انجام ندادن فرقی نداشت ولی بهبود همون به اینجا رسید. مثلا ویدئو های اول خودم رو می بینم و با الان مقایسه می کنم زمین تا آسمون فرق می کنه. برای اینکه اولین ویدئوم رو درست کنم 49 دقیقه زمان برد تا یه ویدئو کوتاه رو فقط ضبط کنم. الان توی یه ربع این کار رو می کنم و سریعم ادیتش می کنم و اوکی میشه.

    یکی از چیزای دیگه هم که یادمه شنا بود. من سه تا دوست داشتم که باهاشون می رفتم استخر. اونا شنا بلد بودن ولی شنا یاد دادن نه! فقط می گفتن نترس و اینا ولی من میترسیدم. تا اینکه با یکی از دوستام که شنا یاد دادن بلد بود رفتم استخر و در عرض شاید یک ساعت همه چیز رو بهم یاد داد و من به طرز عجیبی با همون یک بار طوری شنا رو یاد گرفتم که اون دوستای دیگه ام دفعه بعد که با هم رفتیم استخر هنگ کرده بودن. چون اینقدر اصولی و راحت توی آب بودم که انگار ماهیم.

    شنا برای من یکی از نشونه هاییه که اگر یه کاری رو چند سال هم نتونم یاد بگیرم، احتمالا با یه آموزش درست یادش می گیرم، و مطمئنا می تونم یادش بگیرم

    سپاسگزارم از شما برای این دوره فوق العاده استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فرشاد نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1075 روز

    سلام

    استاد من مقاومت ندارم که نمیشه. اما اونجوری هم ایمان ندارم که میشه.

    میدونید چرا.چون تقریبا از تمام افراد جهان و جامعه شنیدیم که نمیشه.

    البته قانون اینه که اگر حتی یک نفر در جهان بتواند پس قطعا من و بقیه هم می‌توانند.

    حالا افرادی مثل علی دایی رو داریم.

    ببینید من خودم فوتبالیست نیستم اما ایمان دارم میتونم یه مربی فوتبال بسیار موفق در سطح کشور یا جهان بشم.

    چون فوتبال رو میفهمم.یه تماشاگر و یا یه هوادار بسیار فهیم هستم که فوتبال رو میفهمم.

    و ما الگو هایی داریم توی اروپا که اصلا تدی عمرشون پا به توپ نزدن ولی الان تبدیل به موفق ترین مربی ها شدن.

    یا من خودم هیچ وقت فکر نمیکردم که بتونم ساز بزنم.اما بعدها بخاطر علاقم به سنتور که یه مقدار با ترس هم بود،رفتم آموزشگاه و بعد به خودم اومدم و دیدم که من دارم 4 یا 5 تا آهنگ می‌مینوازم با سنتور که ساز سختیه.

    ولی باز احتمالا مقاومت دارم نسبت به نظر و حرف شما.

    مثلا سختمه باور کنم که من در همین سن شروع کنم با بهترین مربی جهان و سه سال تمرین عالی انجام بدم بعد از سه سال بشم یه دروازه بان در سطح لیگ برتر ایران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1196 روز

    به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست

    سلام به استاد عزیز که کل زندگیم همش استاد عباس منش و حتی اشتباهن دارم با کسی حرف میزنم میگم استاد عباسمنش خخخ و خانم شایسته عزیز و دوستان گرامی

    من این اتفاق برام همین یک ماه پیش تقریبا افتاد که تو دوره ی عزت نفس تمرینش که گفتین کار عقب افتاده رو انجام بدین من کارم عکس گذاشتن تو پروفایل صفحه بود چند وقتی پیگیری میکردم و به خواهرام که همش تو گوشی ور میرن و کلا خیلی خوب هستن به اونا میگفتم که خواهر کوچیکم هست گفت اجی من خودمم نتونستم و خواهرم هم همش میگه اجی خودت انجام بده و من اصلا سر در نمیاوردم با این که توضیحات عالی بود چند بار سعی میکردم اما نمیشد و با این باور که خداوند کمکم میکنه همین الکی الکی چند روز پشت هم البته به مدت زمان خیلی کم وقت میزاشتم و به کم خسته که میشدم ول میکردم دوباره روز بعد دیدم بعد چند روز من تونستم عکس رو بزارم و هر لحظه هم هدایت میخواستم فقط اقدام میکردم که شد و من حاجو واج که واقعا شد واسه من این کار بسیار عجیب غریب بود و من با کلی خوشحالی به خواهرام زنگ زدم گفتم تونستم عکسم رو بزارم برید ببینید و اونا هم گفتن چه جوری گفتم خدا

    خیلی سپاسگزارم استاد از شما من عاشق این مسیر و کار کردن روی خودم هستم و من عاشق اینم که یک شخصیت قوی وشجاع و توحیدی داشته باشم و تمام تلاشم رو میکنم خداروشکر بابت وجود شما عزیزا و این سایت پر برکت خدایاسپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    ایوب سلگی گفته:
    مدت عضویت: 709 روز

    به نام خداوند بخشایش گر مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته

    در جواب سوالی که پرسیدین خواستم بگم که استعداد اصلا ذاتی نیست و با تمرین و تکرار میتونی یه هر چیزی که بخوای برسی ما انسان ها وقتی به دنیا میایم هیچ تفاوتی باهم نداریم ولی از نظر پشت کار تلاش متفاوتیم

    مثلا ، اگه یه نفر توی دنیا خیلی عالی گیتار میزنه و نفر اوله به خاطر تکرار و تمرینش هست ماهم میتونیم مثل اون باشیم فقط باید ماهم مثل اون شخص پشکار قوی داشته باشیم تا بتونیم یه اون جایگاه برسیم بلکه هم بتونیم بهتر از اون باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فاطمه ۹۵ گفته:
    مدت عضویت: 913 روز

    سلام استاد عزیز

    بله! ادم هر کاری رو بخواد میتونه با استمرار و تلاش یادبگیره ، هر کاری که فکرش رو بکنیم .

    اما کدوم راه بهتره ؟

    1))دایره برتریمون رو پیدا کنیم ، با علاقه و استمرار جلو بریم و خیلی هموار توش پیشرفت کنیم

    یا

    2))بریم سراغ چیزی که توش استعدادی نداریم ، دایره برتیمون نیست ، زمان بذاریم و نتیجه بده ، تازه بعضی وقتا هم خیلی پیشرفت توش کند میشه .

    من فکر میکنم تو حالت دوم ، دو زیر مجموعه درست میشه ::

    اولی این حالت که درسته اون کار تو دایره برتریمون نیست ولی با زمان و تلاش خیلی خوب توش پیشرفت میکنیم ، دومی این حالت که اون کار تو دایره برتریمون نیست و ما تلاش میکنیم ولی مورچه وار میریم جلو !

    یعنی همه این حالتا بستگی به نوع کاری که میخواییم انجام بدیم هم داره !

    مثلا خود من کلا ادم جدی هستم ، ذهنم همش فردگرایی و جاهای خلوت میخواد ، حوصله کار زیاد با بچه ها رو ندارم ، اگه بخوام مربی مهد بشم ، با تمرین میتونم اما مطمئن هستم همش با زجر و عذاب همراه میشه و پیشرفتم خیلی کند پیش میره ، چون من اصلا ساختار مغزی و شخصیتیم و حالات روحی و درونیم در تضاد با مهارت مربیگری مهده . یا من که کلا شخصیت جدی و ارامی دارم و کلا نمیتونم جمع رو دستم بگیرم و حتی علاقه ای هم ندارم شاید با تلاش بتونم کمدین بشم اما قطعا چون در تضاد با روحمه نمیتونم ادامش بدم .

    اماااا من علاقه زیادی به کیک و شیرینی پزی ندارم ، اصلا این کارها رو انجام ندادم ، ولی میدونم اگه زمان بذارم خیلی زود پیشرفت میکنم ، چون درسته دایره برتری من نیست اما چیزی هم نیست که با شخصیت و حالات درونی من در تضاد باشه ، انجام دادنش برام لذت بخشه و میدونم با لذت میتونم خیلی زود یادبگیرم.

    حالا نظر خود من چیه ؟

    من باید برم سراغ دایره برتریم ، چون هم زود توش پیشرفت میکنم ، هم لذت بخشه برام و هم هماهنگ با حالات روحی و شخصیتیمه !

    هر چند ، رفتن سراغ دایره برتری هم اصلا به این معنا نیست که دیگه نباید تلاش کرد و همون اول عالی هستیم ، نه ! اولش یه مقدار برتری داریم توش نسبت به بقیه ولی باید با تلاش و استمرار پرورشش بدیم ، مثل کسی که کلا ادم شوخ و طنازیه ، میخواد کمدین بشه ، این ادم بیس و پایش رو داره ، ولی تمرین میکنه ، زبان بدن ، میمیک صورت و تن صداش رو بهتر میکنه و حتما خیلی هم زود پیشرفت میکنه توش .

    یا خود من کلا خیلی به تدریس و توضیح علاقه دارم ، خیلی خوب توضیح میدم ، همه این بازخورد رو بهم میدن و همیشه شنیدم اینو اما از همون اول هم کلاسداری و تدریسم عالی نبوده و حتی الانش هم نیست، من هنوز تو نظم دادن به بچه ها ، گرفتن توجه کاملشون، تمرین برای داشتن اقتدار بیشتر جای کار دارم .

    کلا باید بدونیم حتی اگه عاشق یه مهارت باشیم ، علاقه و استعداد هم داشته باشیم در ابتدای راه نمیتونیم پرفکت باشیم و تلاش و استمرار حتما لازمه . نباید با دیدن ضعفامون سریع برچسب بی استعدادی ، من به درد این کار نمیخورم به خودمون بزنیم . روح ما همیشه راهنمای ماست ، ما در عمق وجودمون متوجه میشیم که از اون کار لذت میبریم یا نه ! اما حتما در کنارش باید تکامل رو هم طی کنیم و برای انتقاداتی که ازمون میشه پذیرشمون رو بالا ببریم ، نه این که فورا ببازیم خودمون رو . خیلی از ماها چون صبرمون کمه ، تحمل ناکامی نداریم ، نمیخواییم عیبامون رو کسی بفهمه، کمالگرایی داریم و فکر میکنیم باید از همون اول پرفکت باشیم سریع کار رو رها میکنیم .

    مثلا کمالگرایی من ، ترس از شکستم نباید باعث بشه با وجود ضعفام معلمی رو بذارم کنار ، چون کاریه که با روحم در هماهنگیه ، حالم باهاش خوبه ، من فقط باید ادامه بدم و ضعفام رو بهبود بدم .

    حالا در اثر تضادهای شرایط شغل معلمی من میخوام کسب و کار شخصی خودم رو داشته باشم ، باید بیشتر برای خودشناسی خودم وقت بذارم ، باید ببینم کدوم کار و بیزینس شخصی بیشتر با مغز و شخصیت من هماهنگه ؟ لذت بخشه !

    من درونگرا ، کم حرف ، جدی ، عاشق جاهای خلوت و ارامش بخش ، عاشق تمرکز رو یه کار ، عاشق تجزیه و تحلیل مسئله ها ، لذت بردن از تنهاییام ، دوست نداشتن جمع ها باید زمان بذارم تا بیشتر و بیشتر به دایره برتریم و اون چیزی که با روحم هماهنگی بیشتری داره هدایت بشم . تضاد ها خیلی خوب راهنماییمون میکنن ، مثلا من عاشق تدریسم اما شلوغی کلاس و کنترل جمعیت کلافم میکنه ، توجیه کردن اولیا ازم انرژی میگیره ، دوست ندارم که کارم مرخصی نداره ، باید فکری کنم که دایره برتریم رو که توضیح دادن مسائل با بیان شیوا هست رو جوری پیش ببرم که با ویژگی هایی که در بالا گفتم بیشتر هماهنگ بشه و لذت بیشتری از کسب و کارم ببرم .

    پس هر چیزی رو میشه یادگرفت ، فارغ از اینکه استعداد هست یا نه اما بهتره ادم بره سراغ دایره برتریش و چیزی که از بیس و پایه کمی توش بهتر از بقیه هست و ازش لذت میبره .

    یه نکته دیگه هم میخوام بگم ، ادم ها ممکنه تو یه کاری پرفکت باشن ، اما کافی نیست ، باید نسبت به تمام کارهایی هم که انجام میدیم احساس ارزشمندی داشته باشیم تا برامون سوداوری و ثروت به همراه داشته باشه ، یه نقاش ماهر و با نقاشی های منحصر به فردش ، اگه نسبت به تواناییاش هیچ ارزشمندی قائل نباشه محاله بتونه پولسازی کنه .

    پس علاوه بر رفتن به دایره برتری و استمرار در بهبود مهارت هامون بااااید رو احساس ارزشمندی خودمون هم کار کنیم تا برامون ثروت افرین بشه .

    بدون داشتن شخصیت ارزشمند ، بدون داشتن کنترل ذهن و ویژگی های شخصیتی مثبت و قوی ما هر چقدر هم که در دایره برتریمون عالی باشیم به جایی نمیرسیم ، خیلی زود رهاش میکنیم ، یا اعتماد به نفس پرزنت کردنش رو نداریم یا با مواجه با کوچکترین اشتباه و شکستی کلاااا پشت پا میزنیم به همه چیز .

    داشتن شخصیت قوی و ارزشمند حتی از مهارت ها و توانمندی های ما هم بسیار مهمتر و ضروری تره !!!

    ادم قوی تحت هر شرایطی ادامه میده ، بهبود میده خودش رو ، در مواجه با چالش ها کنترل ذهن میکنه ، چون اگه ما تو یه کاری عالی و پرفکت هم باشیم باز هم توش با چالش مواجه میشیم ، اشتباه می کنیم ، اینجا اون کسی که کنترل ذهن و شخصیت قوی داره میره جلو و ادامه میده ، حالا شما هزار تا برتری هم داشته باش تا نری جلو که نمیشه ، یاید جسارت و شجاعتش رو داشته باشی .

    به نظرم بیشتر از اینکه به فکر بالا بردن مهارت هامون باشیم ، باید دنبال بهبود شخصیت خودمون باشیم چون مهارت ها و توانمندی ها افرادی مثل مسی ، رونالدو ، مایکل فلپس رو نامبر وان نکرده ، یه شخصیت قوی و دیسیپلین مدار و کنترل ذهنشون باعث رشد مهارت هاشون و برتریشون تو ورزش شده .

    ادمی که شخصیت بهبودیافته ای داشته باشه ، لاجرم میره برای پیشرفت و گسترش توانمندی هاش ، دایره برتریش رو خیلی زود می قاپه و رشد میکنه .

    وگرنه افرادی مثل رونالدیتیو و نیمار هم مهارتشون عالیه ولی هیچ وقت مثل رونالدو و مسی نشدن چون شخصیت مستحکمی مثل اونا نداشتن و به حاشیه رفتن یا قدر توانمندیشون رو ندونستن .

    یا تو همین همکارای خودم میبینم ک مهارت های نقاشی و عکاسی عالی دارن ، اما وقتی بهشون میگم میتونن کسب و کار خودشون رو داشته باشن و ثروت بسازن انگار اصلا متوجه حرفای من نمیشن و هزار جور بهانه مثل بچه و همسر و…. ردیف میکنن ، چون اونقدر قوی نیستن که نسبت به نظر بقیه ، تمسخرشون یا محدودیت هاشون بی تفاوت بشن و برن تو مسیر برتریشون.

    پس به نظرم قبل از هر کاری اول باید این جسارت ، شخصیت قوی و پایکاری رو در خودمون بسازیم تا وقتی تو مسیر علاقمون حرکت میکنیم با هر چیزی مثل حرف مردم ، انتقاداتشون ، اشتباهاتمون ، مسخره شدن و…. جا نزنیم .

    حالا یه مسئله دیگه هم هست ، اقا من اصلا نمیدونم دایره برتریم چیه ؟

    به نظر باید وارد کار شد ، گاهی تجربه کردن چند تا کار و مواجه با تضادها خیلی بهمون کمک میکنه تا بفهمیم چی میخواییم ، شاید همه از همون اول ندونن که چه کاری رو دوست دارن ، اینجا دیگه باید امتحان کنیم و صبر داشته باشیم ، تضادها چراغ راهنمای ما هستن ، یا تعریفایی که بقیه ازمون میکنن هم چراغ سبزای خوبین .

    یه خانم روانشناسی میگفت فکر کنید ببینید تو بچگی چه کاری رو دوست داشتید این میشه دایره برتریتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: