همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/11/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-11-08 10:37:442024-06-27 06:35:33همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد و مریم راجان
استاد برای خودم خیلی اتفاق افتاده که هدایتی داخل فایل شدم و دقیقا مسئله ذهنیم حل شده
و حالم خوب کرده
اینکه برای یک نفر یک کاری بخایم انجام بدیم که اون به نتیجه برسه اما آخرش تلبکار شده و به هیچ جایی نرسید
خدایا شکرت جواب مسئله دیشبم که در ذهنم داشتم رو گرفتم
خدایا شکرت روابط قشنگ ویکتا پرستی برام
درست کردی
سلام و دروود
قسمت سیزدهم سفرنامه،بار دوم
29 مرداد ماه 1403
یادمون باشه که اجازه بدیم در زمان درست و در مکان درست هدایت بشیم و نخوایم دست و پا بزنیم.
کسی که نمیخواد بهتر بشه و حرکت کنه،کل دنیا هم نمیتونن براش کاری کنن،حتی خداوند!
بپذیریم که نه میتوانیم کسی رو به سمت خوبی ببریم،نه کسی رو به سمت بدی ببریم.
باید به حالت تسلیم بودن برسیم،تا از زندگی لذت ببریم.
اگر کسی بخواد موفق بشه،نمیتونیم جلوش رو بگیریم!
انرژیمون رو بر روی دیگران نزاریم که هم بقیه و هم خودمون رو از هدف دور میکنیم.
اگر قانون مهم جهان هستی رو درک کنیم،تمام سوالات زندگیمون جواب داده میشه که “همه ی ما به یک اندازه به خداوند نزدیکیم.”
در قران خداوند می فرماید که افراد خودشون به خودشون ظلم میکنند،خودشون خودشون رو محروم میکنند از نعمت،پس ما کاری براشون نمیتونم انجام بدیم.
افراد با تضاد رشد میکنند،پس اجازه ی رشد رو از افراد نگیریم.
اگر بخوایم کسی رو عوض کنیم،آخرش اون طرف عوض نمیشه که هیچ،طلبکار هم میشه!
من خودم چند بار داداشم رو با نصیحت و صحبت و هزینه کردن خودم توی چندین سال،چندین بار از مواد مخدر ترک دادم،ولی به محضی از کمپ میومد،دوباره شروع میکرد و تلاش هام و پول هایی که به زحمت بدست میاوردم و خودم با دست خودم خرجش میکردم،هدر میرفت.تا یه روز دیگه بیخیالش شدم و یه روز خودش بهم گفت میخوام ترک کنم! منم چیزی نگفتم و واکنشی نشون ندادم.
باور کنین توی خونه،بدون دارو،بدون کمپ،خودش از همون شب ترک کرد و الان چندین ساله که به لطف خدا مواد مصرف نمیکنه و پاکه.
این داستان رو یادآور شدم برای خودم،که نخوام انرژیم رو بزارم که افراد رو تغییر بدم.
باید توی عمل،حتما و حتما روی خودم کار کنم.من باید کارم رو به درست ترین و بهترین نحو ممکن انجام بدم،نگران نظر بقیه و افراد نباشم و اینکه نخوام کسی رو تغییر بدم.باید تمرکز 100 درصدم روی خودم باشه.
عااشقتونممم استادان عزیزممم.
سلام استاد، هنوز گوش نکردم اما همین که دیدم فایل جدید گزاشتید فوق العاده خوشحال شدم
سپاسگزارم ازتون
سلام استاد عزیز و همراهان گرامی
استاد باور کنید قبل از اینکه این فایل را در سایتتون بگذارید شب قبلش من همینطوری گفتم خیلی وقته از استاد خبری نیس و همینطوری گفتم فکر کنم حالا که یاد استاد افتادم فردا یا پس فردا یه فایل جدید، استاد منتشر کنه چون بیخود نیس که یاد استاد افتادم
و همین فرداش وقتی تلگرامم را دیدم فهمیدم که حسم درست بود و الکی یاد شما نیفتاده بودم
واقعا بنده هم سخنان استاد را تصدیق میکنم و تا حالا چندین بار برای خودم همین موضوع کمک به دیگری بدون اینکه اونها خواسته باشند را انجام دادم و متاسفانه جواب ناجوری هم دریافت کردم و همچنین این الگو را در زندگی افراد دیگری که همین ماجرا را داشتند و چطور مدت زیادی درگیر ناراحتی و دلخوری بودند دیده ام
پس باید به قوانین را بشناسیم و به اونها مثل وحی منزل عمل کنیم
اگر که میخواهیم از یه سوراخ چندبار گزیده نشویم و تکرار تلخ نداشته باشیم
خدایا استاد عباسمنش هرکجا هست سلامت دارش
همگی شاد و ثروتمند باشید
به نام خدای مهربان
سلام
برگ نوشته روز سیزدهم سفرم
این فایل منو یاد قبل از آشناییم با قوانین انداخت،
اون وقتها که آگاهیم کمتر از الان بود فکر میکردم که میتونم رابین هودی عمل کنم،و من از همه لحاظ زور میزدم که دیگران رو تغییر بدم و ناجی شون بشم.
این عجب مفهوم قشنگیه که استاد همیشه میگن در مورد هر چیزی باید طرف تو مدارش باشه،وگر نه هیچ قدرتی نمیتونه بصورت تزریقی و القایی اونو رو تغییر داد.
واقعا اسم قوانین برازنده شه،
به خودم قول میدم که با عملکردم الگویی باشم برای دیگران و از این به بعد من دیگه هیچ وقت دلسوزی بی مورد و اضافی و خارج از قوانین برای دیگران نمیکنم،اتفاقا بر عکس قبل خوشحالم میشم که طرف به تضاد برخورد کرده،چرا که به وضوح میتونه خواسته اش رو درک کنه،که اگر شایستگی داشت و مدارش اجازه داد،به خواسته اش میرسه،وگرنه انقدر دور خودش میگرده تا پایبند این قوانین خلل ناپذیر بشه.
ممنونم آگاهی زیبایی بود.
سپاس.
سفرنامه روز سیزدهم
13971128
همیشه جمله طبیعی زندگی کردن را دوست داشتم و بر طبق آفرینش واقعی ام زندگی کنم و در تلاش بودم بک جواب صریح برای آن پیدا کنم که آن را امروز از زبان استاد در این فایل چگونه به دیگران کمک کنیم شنیدم و آن تیکه از صحبتش را برش زدم و امروز بارها و بارها خواهم شنید تا جزء سرشت تغییرناپذیر شود استاد عزیزم آقای عباس منش و خانم شایسته گرامی بسیار سپاسگزارم که دستی از دستان خدا شدید و جواب این سوالمم دادید
چه جالب امروز عواملی را اطرافم دیدم که میخواست حلاجی ام بکند که میخواستند ببیند که من چقدر بر خدا توکل میکنم چقدر روی خدا حساب باز می کنم، چقدر خوب بود امروز برای من که فقط روی خدا حساب میکردم همش باهاش در حال صحبت باهاش هستم همش احساس میکردم که کنارمه داره منو نگاه میکنه همش داشت راهنماییم میکرد که فرکانس منفی نفرستم همش میگفت شاد باش بگو بخند خوشحال باش ریلکس باش آروم باش همه چیز را کوچک کن و فقط خدا را بزرگ کن چون نعمت خودشه خوشبختی خودشه و استاد چه جالب در مورد طبیعتمون صحبت می کنند و چقدر حرفاشون آرومم کرد که بی نهایت به نعمت دسترسی داریم چقدر راحت میشه خوشبخت باشیم و ثروت بیافرینیم
خداوند بخشنده است خداوند عظیمه خداوند مهربان
من فقط و فقط روی خدا حساب می کنم
من باور دارم که در یک دنیای بزرگ و بی نهایت که هرچیزی بخواهم درآن فراوان است فقط کافیه بخواهی و دستم را دراز کنم و دریافت کنم امروز اتفاقات متعددی افتاد که با فشار هایی که به من وارد میکردند تا بیشتر روی خدا حساب بکنم، خدا باور دارم که فقط حساب کردن روی خداست که جواب میده و نباید حتی روی خودمون هم حساب کنیم فقط خداست که تواناست خدا مالک حقیقی دنیاست خدایا خدایا اون آگاهی از ملکوتی که به ابراهیم دادی به منم بده تا منم خلیلت بشم خدایا دوستت دارم من باور دارم که میتوانم موفق شوم و به خداوند و نعمتهای بی نظیرش دسترسی پیدا کنم امروز یک درس بزرگ گرفتم که زندگی طبیعی یعنی خیلی شاد بودن، خیلی سالم و پر از نعمت و زیبایی بودن پر از عشق بودن پراز یکتاپرستی بودن پر از خوشبختی پر از محبت بودن و هر چیزی غیر از این بودن یعنی غیر طبیعی بودن و باور دارم که بی نهایت به خدا و نعمتهای بی نهایت دسترسی دارم که باید توکل داشته باشم ایمان داشته باشم تا به راحتی به راحتی دریافت کنم
چقد جالب بود درست موقعی این فایلو گوش کردم که چند روز پیشش داشتم به خدا میگفتم خدایا اگه باورهای قدرتمند بسازمو پولدار بشم به همه بچه های کار کمک میکنم
خداچقدر زود بهم گفت که این راه غلطه
من و شما و اون بچه نداریم که٫هممون پیش خدا یک نفریم ٫هممون قسمتی از خداییم ٫ خدا هیچوقت فرق نزاشته بین کسی
اگه من اگاه شدم ک فقط خودم میتونم جهانمو بسازم پس به اونم میگه
منتها هنوز وقتش نرسیده
تازه این شرکم میشه وقتی میگم من پولدار بشم که به اون کمک کنم
یعنی تنها راه رسیدن اون بچه به پول منم
و استعفرالله خدا هیچ راه دیگه ای بلد نیست
یه کاری که من در مواجهه با این بچها انجام میدم اینکه در حد چند ثانیه تصور میکنم که این بچه بزرگ شده و از ماشین مدل بالاش پیاده میشه
حالا چجوری و توسط چی به اون مرحله رسیده به من ربطی نداره
من فقط بجای اینکه وقتی اون بچه رو میبینم نگاه ناظر بد بهش بندازم و دلم براش بسوزه و ترحم کنم که هم برای خودم بد مبشه هم برای اون عشق براش میفرستم و تمام
با سلام به استاد به مریم بانو و همه ی همودانشگاهی های بینظیرم.
قبل از گوش دادن به فایل خواستم این متن زیبایی که مریم بانو نوشتن رو برای خودم تکرار کنم محشر بود عزیزدلم.
یادم باشد اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی، دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگران است.
یادم باشد که : ب بسم الله قوانین این است که:
تمام اتفاقات زندگی ام بدون استثناء، نتیجه ی باورها و فرکانس های خودم است.
تا زمانی که این اصل را درک نکنم، راهی به مسیر هماهنگی با قوانین ندارم و وقتی این قانون را درک نمایم ، دیگر تلاشی برای تغییر دیگران انجام نمی دهم.زیرا میپذیرم که هر فردی هم اکنون در جای درستش است.
همان باورهایی که هچ فردی به جز خود آن فرد، توانایی تغییرشان را ندارد.
باید ناتوانی ام درباره تغییر فردی غیر از خودم را بپذیرم ، تا به آرامش برسم.
باید دست از تلاش برای فرشته نجات دیگران شدن بردارم تا، نجات یابم.
باید دست از نگرانی والدینم، همسرو فرزندوخواهر و برادر بردارم تا به خوشبختی، فرصت ورود به زندگی ام را بدهم!
و مهمتر از همه باید به خاطر داشته باشم که همه ما به یک اندازه به منبع نعمت ها وثروت ها دسترسی داریم و به یک اندازه به نیروی هدایتگر الهی متصل هستیم.
عزیزانِ من اکنون در هر وضعیتی که هستند، هرچقدر هم نادلخواه ، در جای درستی قرار دارندو حتی خود من، و به محض اینکه اراده کنیم و آماده شویم.میتوانیم با تغییر باورهایمان از این شرایط ، به سمت شرایط دلخواه حرکت کنیم.
بنابراین به جای تلاش بیهوده برای تغییر دیگری ، این فرصت را به خودم میدهم.
زیرا قانون خداوند( ماانت علیهم بوکیل)است.
قانون خداوند( تا نگردی آشنازین پرده رمزی نشنوی) است.
من نیامدم تا دیگری را تغییر دهم.من آفریده شدم تا عهده دار امور خودم باشم.
پس با طبیعت خودم همراه میشوم.
برای ساختن زندگی ام بهتر تلاش میکنم.
برای درک بهتر قوانین تلاش میکنم.
برای ساختن باورهای قدرتمندکننده تلاش میکنم.
برای بیشتر ماندن در احساس بهتر تلاش میکنم.
برای تجربه ی شادی بیشتر تلاش میکنم.
طبیعی ترین و خداگونه ترین شیوه ی زندگی، شیوه ای است که به جای تمرکز بر تغییر دیگران، تلاش کنم تا با تمرکز بر آنچه که مرا در مدت زمان بیشتری در احساس بهتر نگه دارد، نسخه ی بهتری از خودم بسازم.
تنها زمانی توانایی زیستن به این شیوه را دارم که، این عدل خداوند را باورکنم که به من توانایی خلق زندگی ام به وسیله باورهایم را بخشیده است.
برگ امروز سفرنامه ام را مینویسم تا یادم باشد که اعجاز همین کار به ظاهر ساده ، چه قدرتی داردو چه نیروهایی نامرئی را در درونم بیدار میکندو چگونه ذهنم را با آگاهی های برگ برگ این سفرنامه برنامه ریزی میکند.
ودر پایان سفر چه تحولی در تمام زندگی ام ایجاد کند و چه حجمی از نعمت و برکت را به زندگی ام آورد و چگونه غیرممکن های تمام جنبه های زندگی ام را ممکن سازد.
سلام و درود بر استاد عزیزم و همسفران بی نظیرم
نتایج ۱۳ امین روز سفرم
یادم میاد روزایی رو که تازه با قوانین آشنا شده بودم و دلم میخواست به یه فرد بیماری که آشنای نزدیکمون بود کمک کنم تا بتونه به بیماریش غلبه کنه ، اینقدر ذوق داشتم تا حدی که میتونستم ببینمش که حالش خوب شده و به زندگی عادیش برگشته .
این شور و شوق برای تغییر افراد تو وجودم بود تا اینکه به دلم افتاد که خونواده اش رو بررسی کنم و ببینم که اصلا اونا هم خواهان تغییر هستند یا نه ؟
با یه شخصی از نزدیکانم که با هم خیلی عقاید مشترکی داریم در موردش مشورت کردم و نظر خواستم که این کار رو انجام بدم یا نه؟! به یاد دارم که به شدّت از انجام اینکار نفی شدم و حتی چقدر نصیحت و پند هم شنیدم که نباید اینکارو انجام بدم .!
ولی من گوشم بدهکار این حرفا نبود ، باید سرم به سنگ میخورد تا می فهمیدم اینکارها بیهوده ست .
این موضوع چند بار دیگه هم تکرار شد و من همچنان در تلاش برای تغییر شخصی در نزدیکی خودم بودم که کاملا در عدم هماهنگی با هم بودیم .
به یاد دارم در پنجمین تلاشم برای تغییر این شخص از همه بریده و ملول شده بودم که به قرآن رجوع کردم ، آیه ای که به روم باز شد و منو مدتها متحیر کرده بود
نحل:37
إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَن یُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ
هر قدر هم که تو حریص [=مشتاق و علاقمند] بر هدایت آنان باشی، [مادام که خودشان نخواسته باشند] خداوند گمراهان را [اجباراً به راه راست] رهبری نمیکند و برای آنان یاوری نخواهد بود.
بعد دیدن این آیه مو به تنم سیخ شد از جوابی محکم و قاطعی که برای عملم گرفتم و بعد اون بود که به خودم اومدم و دیدم که چقدر بیهوده تلاش میکردم تا افراد رو شبیه خودم کنم تا من به آرامش برسم ، غافل از اینکه اونها تو یه فاز دیگه ای بودند و اصلا تو مخیلاتشون هم به تغییر فکر نمیکردند .
هر چند که باورهام رو تو این زمینه بهتر کردم تا تونستم بپذیرم که من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم .
رفتارم برای تغییر دیگران نتیجه نداد ولی من نتایج خوبی گرفتم :
اولین و بهترین نتیجه اش این بود که فهمیدم من فقط و فقط خالق زندگی خودم هستم .
افراد رو تو هر جایگاهی که هستند بدون قضاوت بپذیرم .
آرامش و حال خوبم فقط از درونم نشات میگیره و با تغییر زاویه دیدم بدست میاد و به هیچ عامل بیرونی ربط نداره .
تا زمانی که من نخوام هیچ چیز و هیچ کس نمیتونه تو زندگی من دخیل باشه و فقط این من هستم که اجازه میدم افراد رو اتفاقات زندگیم تاثیرگذار باشند .
وابستگیم تو روابط خیلی کمتر شد و دونستم نباید رو هیچ کس حساب باز کنم .
دونستم که انسانیت و خدمت به خلق به معنی دلسوزی کردن و فدا کردن خودم نیست بلکه با حال خوبم میتونم به افراد کمک کنم تا اونها هم باور کنند که میشه با حال خوب زندگی رو اونطور که دوست داری رقم بزنی .
( هر بار که من حالم از درون خوبه و احساس شادی مضاعف میکنم به وضوح میبینم که چقدر روی اطرافیانم تاثیرگذارم و حتی باعث خندیدن و حال خوب اونها میشم و این چقدر خوشحالم میکنه.)
مهمتر از همه اینکه اجازه میدی همه چیز در جایگاه درست خودش روند تکاملی رو طی کنه تا به شرایط بهتری هدایت بشی و الان میتونم فریاد بزنم هیچ چیز قشنگتر از این نیست که خودت رو به ید قدرتمند خودش بسپری تا خواسته هات خلق بشند و سینه سپر کنی و ادعای بندگیش رو سر بدی .
هر روز این نتایج رو با خودم مرور میکنم تا آرامش و شادیم بیشتر بشه و جهان اطرافم رو جای بهتری برای زندگی کنم .
خداوند همه ما رو به راه کسایی که بهشون نعمت ایمان ، صبر و شکیبایی ، عمل صالح ، سپاس گزاری، تقوا ، تواضع ووو … عطا کرده ، هدایت کنه و ما را در این مسیر مستحکم و با اراده قرار بده .
در پناه ربّ خوبیها شاد و سلامت و سعادتمند باشیم . ?????
هر فردی خودش است که می تواند حالو روزش را تغییر دهد تنها وتنها تنها با تغییر کانون توجه و تمرکز بر نکات مثبت و دیدن زیبایی های اطراف خود
دیدن زیبایی ها سبزی ها و طراوت طبیعت بهاری…
چه تمرین خوبیه این روزها که سراسر زیبایی و شادی و عشق است تا با تجربه بهار و زیبایی هاش به سوی زیبایی های بیشتری برویم
مهم تر از همه، اگر بتوانیم افراد درگیر مشکلات را به عنوان افرادی ببینیم که در مرحله برخورد با تضاد و شناسایی خواسته های واقعی شان هستند، نه تنها به خودمان اجازه می دهیم تا شادتر زندگی کنیم، بلکه به آن افراد نیز اجازه می دهیم تا با برخورد با تضادها و تجربه تضادها، خیلی سریع تر، راهشان را پیدا و به سمت خواسته های شان هدایت بشوند
استاد استاد من این تیکه از مطلبت را قبلا نخونده بودم یا اینکه شاید اصلا ندیده بودم ولی مطمئنم من این فایل را قبلا شنیده و مقدمه اش را خوانده بودم
و الان با ذهنی باز به شرایط زیبای پیش را می رویم و خودمون را از این احساس مسئولیت در قبال اطرافیانمون حتی عزیز ترین کسانمون اعم از پدر مادر خواهر برادر و فرزند و همسر برداریم و به جاش از شرایط زندگی خودمون لذت می بریم و به اونها هم اجازه بدهیم که در سیطره عدالت الهی رشد کنند و خواسته های خود را اول در وجود و ذهنشان خلق کنندو سپس در جهان فیزیکیشان خلق نمایند