همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریم - صفحه 51 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/11/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-11-08 10:37:442024-06-27 06:35:33همه ما به یک اندازه به نعمت ها دسترسی داریمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله هدایتگر
چقدر این فایل مناسب حال و روز من بود. منی که مدام تلاش میکردم یکی از اعضای خانواده ام رو متوجه کنم که راه اینه، چاه اینه. یا اینکه از کردوکاراش اذیت میشدم که چرا به حرفم گوش نمیده و راه رو اشتباه میره، ولی تقریبا یه ماه پیش، یه بار که ذهنم خیلی درگیر کاراش بود، یهویی یه آیه برام یادآور شد که قبلا توی کتاب «چگونه فکر خدارا بخوانیم» از استاد خونده بودم و دقیقا همین یه تیکه از آیه بهم الهام شد نه قبلش یادم میومد و نه بعدش.
«إنّه لیسَ مِن أهلِک». زمانی که نوح پیامبر از خداوند درخواست میکنه برای نجات فرزندش، خداوند خطاب به نوح میگه که فرزندت از خاندان تو نیست یعنی در مدار هدایت شدگان و نجات یافتگان قرار نداره.
اینجا بود که فهمیدم خدا داره بهم آلارم میده که تو نمیتونی اونو تغییر بدی چون توی مدار دریافت این تغییر و این آگاهی ها نیست.
از اون لحظه ای که این پیام به من یادآوری شد دیگه از اون فرد که از اعضای خانواده من بود دست کشیدم و راجع به کارهاش هیچ دخالتی نمیکنم و اونو به حال خودش گذاشتم هر روشی که خودش میپسنده پیش بره، بنابراین فقط تمرکزم رو گذاشتم روی کارکردن روی خودم و تغییر باورهای محدودی که داشتم.
ممنون از استاد بزرگ منش
سلام سمانه جان
دقیقا همین کار رو هم من نسبت به همسرم داشتم وبعضی وقتها دارم ازاینکه تقلا میزنم فکر میکنم هرچه زودتر همسرم بیاد درمسیر زندگی ما بیشتر پیشرفت میکنه ولی واقعا خسته شدم از این کارم بمن چه من باید مواظب خوب کردن حال خودم باشم من مسئول خوب کردن حال اطرافیانم نیستم خداروشکر با آگاهیهای استاد هرروز بیشتر روی خودم کار میکنم وبیشتر اطرافیانم را آزاد میزارم که میخوان چکار کنن
ممنون دوست عزیزم برای کامنت شما
خدایا هرچه دارم ازآن توست .
سلام به استاد عزیزم ومریم زیبا دل
سلام به دوستان سایت استاد
روز شمار تحول زندگی روز سیزدهم…
خدای من چقدر زیبا بامن حرف میزنی چقدر نزدیکی بمن واحساس وافکار منو میفهمی
اتفاقا استاد جان ما خونه مون کرجه ویه زمانهایی بوده که بعضی از اقوام برای کار اومدن اینجا ولی من همیشه مخالف بودم میگفتم کسی که اهل پیشرفت باشه همون شهر خودشون هم میتونه یه زندگی راحت داشته باشه بنظرم به افکار وباورهای ما بستگی داره نه به شهر وکشور دیگه چون اگه من باورهای اشتباهی داشته باشم هرکجا هم که برم بازم همون شخص هستم با همون دیدگاه وتاثیری روی پیشرفتم ندارم ….
اتفاقا وقتی داستان شما رو در مورد این خانم شنیدم افتادم یاد دوروز پیش وقتی که توسط همسرم فهمیدم پسر برادر شوهرم برای کار اومده تهران و قراربود برای یک روز استراحتی که داره بیاد خونه ی ما که کنسل شد …..استاد جان امروز پذیرفتم من درقبال کسی مسئولیتی ندارم ونیازی به دلسوزی کردن نیست هرکس مسئول رشد وتغییر خودشه همین جوری که من از خدا هدایتم میخوام فرزندم و همسرم خواهرم هم میتونن هدایت بخوان همون جوری که خدا منو میبینه اونها رو هم میبینه….چند سال پیش برادرزاده ام اومد تهران برای کارگری واون مکان برای خوابش هم داشت وهراز گاهی می اومد خونه ی ما من فقط بهش گفتم بری شهر خودت اونجا یه کار خوب رو شروع کنی خیلی بهتره که بیایی اینجا کارگری باید اون موقع هم من دخالت نمیکردم ولی در این سطح آگاهی امروزم نبودم و خلاصه برگشت اونجا به سمت کار رفت والان خداروشکر موقعیت مالیش خوبه وهروقت میفته یادش میگه عمه دیدی اومدم ومنو تشویق کردی وازاین اتفاق خاطره خوبی درذهنش مونده …..خیلی وقتها بخاطر اینکه همسرم وفرزندانم واقوامم و دوستانم را بیارم درمسیر تقلا زدم ولی بقول استاد وقتی که زمان هدایت هرشخص باشد هدایت اتفاق میفتد تقلای من خودم رو از مسیر دور میکند ….خدایا هدایتم کن بسمت آزادی خوشبختی ثروت وسعادت وایمان قوی ….
خدایا شکرت بینهایت شکرت
به نام خدایی که از همه به ما نزدیکتر است
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان این چند روزی که سفر بودم و کم کاری کردم کم روی ذهنم کار کردم واقعاً اثراتشو دارم میبینم واقعا هر روز روی ذهن کار کردم مثل نفس کشیدن برای انسان واجبه
(همه ما به یک اندازه ه نعمتها دسترسی داریم)
نکته اول اجازه بدیم هدایت بشیم به حرف دلمون گوش کنیم
ما با توجه به فرکانسهامون افراد اطرافمونو جذب میکنیم
تا کسی نخواد هدایت نمیشه تا خود طرف نخواد یادمه وقتی که اون بنده خدایی که این سایت معرفی کرد و به من گفت موفقیتهای ایشون از این راه بوده
یادمه بنده خدا خیلی سعی داشت که به من بفهمونه که چه جوری ذهنم رو کنترل کنم راهو درست انتخاب کنم
یک روز بنده خدا گفت صحبت برای تو آب تو هوون کوبیدنه وقتی خودت نمیخوای من خودمو دارم خسته میکنم
واقعا الان میفهمم حرفشون چقدر درسته اون موقع شاید ناراحت شدم ولی الان میفهمم تا وقتی خودم نخواستم عضو این سایت بشم وقت بذارم برای کار کردن روی افکارم هدایت نشدم به این راه قشنگ به این راه پر از زیبایی خوشبختی پر از نعمت پر از سعادت
کسی که تو مدار موفقیت نیست کل دنیا هم بهش کمک کند فایده ندارد
امروز من کلافه بودم از یک موضوع یک رفیق من دارم من همیشه کمکش میکردم که کاراشو انجام بده اما اون با خرجهای بیهوده نه تنها همه پساندازشو خرج میکرد بلکه تمام درآمدش رو و تمام اون چیزهایی که من بهش تخفیف دادمم خرج میکرد دیگه خلاصه من امروز کلافه شدم گفتم ولش کن روی ذهنم کار میکنم این کار من کار اشتباهی بود و هدایت شدم به این فایل
ما باید بپذیریم که در سرنوشت دیگران هیچ تاثیری نداریم اگر خود طرف نخواد نه میتونیم سرنوشتشو به سمت بدی ببریم نه سرنوشتشو به سمت خوبی اگر کسی تمرکزشو بذاره رو خوبیها خوشبخت شده و اگر کسی به نفرین بقیه یا به بدبخت کردن خودش از سمت دیگران توجه کنه واقعاً بدبخته من از بچگی یاد گرفتم نباید کسیو مقصر بدونم در اشتباهاتم هر کاری کردم خودم مقصر بودم هر ظلمی کردم خودم به خودم کردم و دیگران هیچ تقصیری ندارن
همه ما به یک اندازه به به نعمتهای جهان دسترسی داریم وای که چقدر طول کشید من اینو بفهمم چقدر باید سرم بخوره به سنگ تا اینا بفهم
هیچ انسانی نمیتونه به ما ظلم کنه مگر اینکه خودمون به خودمون ظلم کنیم
ما باید یاد بگیریم اگر مسئلهای برای خودمون یا دیگران به وجود میآید باید با اون مسئله روبرو بشیم و اون مسئله رو لازمه زندگیمون بدونیم و یاد بگیریم با روبرو شدن با اون مسئله قویتر بشیم
با موفقیت خودمون با ثروتمند شدن خودمون به دیگران کمک کردیم وای استاد ممنونم از این همه آگاهی یعنی راه خوشبختی فقط درک کردن قوانین جهان هستیه کار کردن روی ذهن حس خوب شادی نمیدونم چرا هر دفعه میام اینجا کامنت بزارم مطالب دفترمو بنویسم اینجا حس و حالم اضافهتر میشه از مطالب دفترم فراتر میره و کامنتم طولانیتر میشه انگار از کامنت خوندن و کامنت گذاشتن لذت میبرم و این منو آروم میکنه و قلب منو جلا میده امیدوارم هرجا هستید استاد شاد سالم ثروتمند و سعادتمند باشید مثل همیشه
خدایا شکرت بابت گوش کردن این فایل
استاد ممنونم از شما بابت این ساختن این فایل و بابت راهاندازی این سایت
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست و من هیچ هیچ ام
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربانم
هزاران سپاس بابت این فایل زیبا و آگاهی هایی که از طریق این فایل دریافت کردم
ردپای من از روزشمار تحول زندگی من فصل اول روز سیزدهم
ما باید بپذیریم که هرگز نمیتوانبم فردی را تغییر دهیم که هنوز آماده تغییر نیست
ماهیچ قدرتی بای خوشحال کردن فردی که سالهای متمادی بر نکات منفی و هرموضوعی متمرکز شده نداریم حتی اگر بهشت را به او نشان دهیم
باید بپذیریم که هر فردی تنها خودش توانایی تغییر خودش را دارد و تا زمانی که آماده پذیرش این تغییر نشود ، هر اقدامی نه تنها بیهوده است ، نه تنها مارا ناامید و از مسیر اهداف مان دور می کند بلکه آن فرد را نیز از موفقیت مدنظر ما دور تر میسازد
دقیقا زمانی که من انرژیمو برای تغییر همسرم گذاشته بودم هر روز خودم از مسیرم دورتر میشدم و بدبخت تر و ناامید تر
ما بی نهایت متصلیم و دسترسی داریم و بنعمت های بی شمار خداوند اگر باورش کنیم توکل کنیم اگر آسوده باشیم تسلیم باشیم اگر ایمان داشته باشیم دریافتش میکنیم آنقدر راحت دریافت میکنیم که زندگی زیبا و زیبا تر میشه
خدایا شکرت بابت این آگاهی های زیبا ️
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان که با شور و اشتیاق این روز شمار رو آماده کردن.
ردپای من در روز سیزدهم:
امروز خواستم یک ردپا بزارم تا یادم باشه از کجا اومدم چه نگاه و طرز فکری داشتم.
این موضوع پاشنه آشیل سنگینی برای من بود .این نگاه که تلاش کنیم دیگران رو نجات بدیم توی کل خوانواده ما بوده و هست.
رفتار من طوری بود که انگار همه جا و توی زندگی هر کسی از اطرافیانم دنبال مشکل میگشتم تا بتونم یک کمکی بکنم تا به خیال خودم کار خیری کرده باشم تا قدمی برای کسی بردارم.اگر میفهمیدم یکی مریضه ،یکی مشکل داره،یکی تو دردسر افتاده ،اونقدر پیگیر موضوع بودم که ببینم من اون وسط چیکار میتونم بکنم.
و البته ریشه این رفتارها برمی گشت به احساس بی ارزشی که در حقیقت می خواستم خودم رو ارزشمند نشون بدم و یا خودم احساس ارزشمندی کنم ولی به خیال خودم چون من آدم خوبی هستم می خوام به دیگران کمک کنم.زهی خیال باطل.
نتیجه اش ورود هزاران مشکل و دردسر به زندگی خودم بود نتیجه اش بی ارزش کردن خودم بود.
وقتی توی محیط های کاری می رفتم و قرارداد می بستم خوب اولش از حقوقی که می گرفتم راضی بودم بعد یواش یواش وقتی می فهمیدم بقیه چقدر میگیرن دلم براشون می سوخت در خودم احساس لیاقت نمی کردم که بیشتر از بقیه بگیرم و شرایط به نحوی پیش میرفت که حقوق بقیه بالا میرفت مال من نه. ویا اونا کلی مزایای دیگه میگرفتن و من نه.
و با این نگاه ها واین نحوه برخورد خودم رو از کلی از نعمت ها دور میکردم و مشکلات رو وارد زندگیم می کردم.
اما الان خداروشکرتمام تلاشم بر اینه که به مسائل و مشکلات دیگران کاری نداشته باشم. با این نگاه که هر کسی توانایی حل مسائل خودش رو داره و باید مسیر رشد خودش رو طی کنه.
این پاشنه های آشیل به این راحتی دست از سرمون بر نمیداره.همین امروز که داشتم روی دوره احساس لیاقت کار می کردم با توی ذهنم اومد که چقدر دخترم نیاز داره روی این دوره کار کنه. ولی سریع ذهنم رو کنترل کردم که اون به وقتش هدایت میشه پس تمرکزت رو بزار روی بهبود و رشد خودت.
خدایا سپاسگزارم که من رو به مسیر خودشناسی،خداشناسی و درک قوانین جهان هستی آشنا کردی.
خدایا شکرت به خاطر ذره ذره تغییراتی که دارم توی این مسیر در خودم ایجاد می کنم.
به نام خالق زیبایی ها
سلام به استاد عباسمنش عزیز مریم خانم نازنین و دوستان و بزرگواران محترم
توی این چند سالی که با روند استاد عباسمنش آشنا شده ام زندگیم روند سینوسی داشت البته قبل تر آن بود اما یه پرسه زمانی به بیشترین حد خودش رسید.
من آدمی خانواده دوست و مذهبی بودم و هستم اما وقتی مشکلاتم زیاد میشد گاهی به خدا و همه چیز گیر میدادم یادمه 4_5سال پیش که اوضاع خانواده خیلی خوب نبود شدم حمایت گر خانواده اما یه پرسه ای که خدا رو شکر همه دور هم جمع شده ام کم کم کنار زده شده ام چرا چون در روند زندگیم موفقیت های بزرگی و نمایان نداشتم اندیشه من این بود موفقیت یعنی باید پای خانواده توی همه حالات باشیم و بشی پشتیبان اما وقتی خوب میشد یا اتفاقاتی رخ داد من میشدم یه آدمی که وقتشو هدر داده و از خانواده خودم میشنیدم کا میگفتن می خواستی نکنی خدا بهت عقل داده و چقدر چیز های میگفتند ما اصلا بهشون فکرم نکرده بودم و موفقیت بزرگی نداشتم که نشون بدم من برای اینکه حامی خانواده باشم کارهای زیادی عوض کرده ام چرا چون من هم دانشگاه میرفتم هم کار می کردم و هم. حامی خواهر های ناتنیم بودم توی یه شهر غریب که سه تا بچه برای تحصیلات آمده بودیم به یه شهر بزرگتر اما روند اشتباه بود اشتباه بود چون آدم ها نگرش های متفاوتی دارند حتی اگر از یک خانواده باشیم.
من بعد چند سال مجددا توی سن 29 سالگی برگشتم به 8 سال پیشم زندگی خوابگاهی دانشجویی و کار اما تفاوتش با سال های قبل این بود ما برای اینکه پیشرفت کنم با کسی از خانواده و فامیل رابطه ای نداشتم چون به خودم گفتم بسه دیگه دل سوزاندن برای آدم ها، باید خودشون شرایطشون تغیر بدهند نه خانواده تغییر میده نه دیگران و نه من برم. دنبال علایق و آینده خودم خب برای من سخت بود. متوجه شده ام توی زندگی وقتی دوست داری پیشرفت کنی باید از زندگیت نهایت لذت ببری که بتونی شاد باشی درسته توی زندگی مشکلاتی رخ میده که باید ببینی تنبیه های دنیا هست که آقا کاری به کسی نداشته باش کسی بخوادتغییر کنه خودش آروم آروم بخواد تغییر میکنه پس لازم نیست دلسوز دیگران بود.
وقتی یاد گرفتم روی خودم کار کنم آدم ها و نکاتی در مسیر م بود که تهش لذت بود و باز کردن مشکلات و به نوعی پاشنه آشیلم بود.
من یه پرسه ای به علت مشکلات از بسکی می گفتند باید هر چی دیگران می گویند بگی چشم که یه پرسه زمانی وقتی از بیشینه صبرم لبریز میشد واقعا متوجه نمیشدم کی جلوی منه و واقعا رفتارم و صدام میرم بالا اما کار و آدم های جلوی من سبز میشد که کم کم با صبر و متانت رفتار میکردم و می کنم البته خیلی دیگه کار داره اما بهتر از قبل شده ام آروم تر و بیشتر شنوده و فکر میکنم بعد رفتار می کنم.
لازم به ذکره قرآن توی این مدت خیلی کمکم بود ابتدا من قرآن روزنامه وار می خواندم بعد کم کم با تفسیر و معنی های دقیق و درست خیلی خوب بوده و هست که ترکیب مطالب استاد در کنار قرآن فوق العاده است.
برای همه آرزوی موفقیت و پیروزی و سلامتی در همه ابعاد زندگی ازرومنده ام.
سلام سلام ب استاد بینظیرم و دوستانی ک کامنتم رو میخوانند.
استاد عزیزم در مورد این فایل یه تجربه ای دارم از
سالهای خیلی دور قبل از اینکه با شما و قوانین آشنا بشم
برادری داشتم ک بسیار پر حاشیه بود و بخاطر کارهایی ک میکرد باعث عذاب خانواده و پدرومادر میشد
آن موقع ها فکر میکردم ک با گریه و زاری و تضرع ب درگاه خداوند میتوانم دل خدارا برحم بیاورم و برای برادرم هدایت بطلبم شبها را ب گریه و دعا مشغول بودم تا اینکه شبی در همان حالت خوابم برد در خواب آیه ای از قرآن با نام سوره با کادری نورانی مدام برای من نشان داده میشد وقتی بیدار شدم سراسیمه قرآن رابا آن صفحه باز کردم و شروع کردم ب خواندن معانی ..ب آیه ای رسیدم ک نوشته بود خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنها خود را تغییر دهند..
واقعا این آیه آرامشی ب قلب من پاشید واز آن لحظه دیگر دنبال تغییر وهدایت برادرم ب دست خودم نبودم ..هر روز و هرشب با آرامشی وصف نا پذیر همه عزیزانم را بخداوند مهربان میسپارم جهان هر آنچه را ک لازم باشه از طرق مختلف برای آموزش و یادگیری ب انسانها میده هر کس در مسیر خودش اگر خواستار تغییر باشه هدایت میشه..
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و بقیه دوستان
چقدر جالب بود که باید تسلیم بشیم و بفهمیم که تا خود فرد نخواهد نمیشه زندگیش رو تغییر داد
من خیلی دوست داشتم با اطرافیانم راجب این موضوع صحبت کنم اما امروز فهمیدم که این کار اشتباهه و به خودمون هم ممکنه آسیب بزنه
من از امروز تعهد میدم که دیگر این اشتباه رو انجام ندهم
چقدر سخن آخر استاد زیبا بود.تمام چیز های که فکر میکردم یک هدف بزرگ هستن الان متوجه شدم نتیجه طبیعی درست زندگی کردن هست
از استاد عزیز سپاسگزارم بابت اموزش این آگاهی ها
از خداوند بزرگ هم سپاس گذارم
به نام خدا
سلام عرض میکنم خدمت استاد و اعضای سایت
فصل اول روز شمار زندگی من
فایل روز سیزدهم
خداوند این توانایی رو به هر کسی داده که خودش خالق زندگی خودش باشه نه خالق زندگی همه ، من فقط میتونم افکار و باورهای خودم رو تغییر بدم و از زوایه دیگه به مسائل توجه کنم که به احساس خوب برسم من مسئول تمام اتفاقات زندگی خودم هستم چون افکار، باورها و فرکانس های من ، اتفاقات و شرایط زندگی من رو تعیین میکنن پس نمیتونم دیگران رو خوشبخت یا بدبخت کنم و همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم به یک اندازه به ثروت ، خوشبختی و تمام نعمت ها دسترسی داریم و این خود ما هستیم که تعیین میکنیم چقدر خوشبخت یا بدبخت باشیم و کسی که در مدار فقر باشه نمیتونه شخصی که در مدار ثروت قرار داره رو بدبخت کنه چون اینکار خلاف قوانین جهان هستش چون اون شخص بخاطر باورهای خوبش در مدار فراوانی قرار گرفته و هیچ کسی نمیتونه اونو از مدار فعلیش دور کنه تنها عاملی که میتونه مدارش رو تغییر بده افکار و باورهای خود شخص هست نه کسی دیگه .
من اگه بخوام به هر دلیلی کسی رو تغییر بدم تنها خودم رو از خوشبختی دور کردم من توانایی تغییر هیچ کسی رو ندارم وظیفه من اینه که خودم رو تغییر بدم وقتی بخاطر باورهای خوبم به ثروت و موفقیت برسم اونوقت اگر کسی که خودش خواهان موفقیت باشه چه از طریق من و چه از طریق بی نهایت دستان خداوند هدایت میشه مصداق استاد عباسمنش که همه ما از طریق های مختلف به این سایت هدایت شدیم که راز ثروت و خوشبختی رو ازشون الگو بگیریم.
تنها کسانی که به خداوند ایمان دارند هر روز یک قدم برای رسیدن به نعمت، ثروت ، خوشبختی و موفقیت حرکت میکنن و به بهترین نسخه از خودشون تبدیل میشن که این میشه ایمان با عمل صالح
و از خداوند میخوام که همه مارو در این مسیر هدایت و ثابت قدم قرار بده الهی آمین.
به آسمانها و زمین قسم به ماه به ستارهها قسم در حدی با این حرفها موافقم که سر از پا نمیشناسم الان که از زبان خود شخص شما میشنوم استاد عزیزم دقیقا من دلیلی برای این که چرا نباید به بقیه کمک کرد نداشتم البته تا الان ولی انگاری همون حس قلبیم بود که اگر به کسی کمک میکردم میگفت خب که چی آروین فکر میکنی اینجوری خدا دلش برات میسوزه و کارتو راه میندازه خدا که اینجوری کار نمیکنه یا مثلا اومدیمو هزینه یک سال زندگی طرفو دادی مثلا دمت گرم مابقیشو چکار کنه به قول فیلمها در هر صورت بسیار باور قابل قبول و گرانبهاییست سرورم یا بهتر بگم پیامبر و پیام آور زمانهام من خیلی دوست دارم خودمو به جایگاهی برسونم که نیاز به کمک کسی نداشته باشم البته این داستانش با دستان خداوند فرق میکنه به قول معروف میخوام دستم تو باورهای خودم باشه نون باورهای خودمو بخورم نه درآمد باورهای بقیه رو و الان که هر روز دارم رو خودم کار میکنم اصلا نگم براتون که چه حسی داره طوفان خوشحالی و خوشبختی و باد ثروت داره تو زندگیم میوزه در هر حال به قول استاد عزیز تر از جانم منم به شخصه تضادهای زندگیم و بدبختی هام و گشنگی هام و غیره. تحقیر شدنهام در کل این تضادها عامل حرکت من بسمت این آگاهی ها شد و انشالله از الان به بعد هم امید و امگیزهی رسیدن به باورهام موتور محرکه من خواهد بود انشالله(اگر در فرکانسش باشم)