رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم» - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-44.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-12 09:48:162024-06-27 06:20:54رابطه ی ما با انرژی ای که «خدا نامیدهایم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام . من تازه به گروه عالی شما وارد شدم و خیلی خوشحالم که اینجا هستم. به نظر من باور ورزشکاران باعث افت توان آنها میشود . وقتی باور به محدوده ی زمانی دارند و باور دارند که بعد از سن مشخصی توان آنها افت پیدا میکند ، حتما این اتفاق برای آنها می افتد. کافیست که یک نفر این باور را بشکند و در سنین 40 یا 50 سالگی قهرمان مسابقات شود ، کم کم این محدوده ی زمانی بین ورزشکاران بی اعتبار می شود.
سلام دوست گرامی
به جمع ما خوش آمدید به آدمهایی باهوش مثل شما نیازمندیم، آفرین با اینکه تازه در این سایت هستید از نظر من چه پاسخ قشنگی داده اید. مرحبا
شاد باشید
سلام. دوست عزیز ممنونم از توجهتون. درسته که تازه وارد گروه شدم ولی دوساله که در کلاسهای استادی در شهر خودمون شرکت کردم و تو این راه معجزهها دیدم….
خوش آمدی پریسا خانم . اینجا رارها نکن برایت همه چیز می آورد از قانون آفرینش شروع کن
موفق بااشی
سلام دوست عزیز بی نهایت ممنونم.
گلم خوش اومدی اینجایی که قدم گذاشتی دنیای زیبا و بی نظیری است که اگر ثابت قدم ادامه دهی هر روز مسیرها و اتفاقات و بهتر بگم عشق خدا را بیشتر بیشتر درک خواهی کرد
سلام دوست عزیز از لطفتون ممونم و از قادر مطلق برای همه مون آگاهی میخوام.
درود بر استاد عزیز و اعضا دوست داشتنی خانواده صمیمی عباس منش، وقت بخیر خدا قوت.
می خوام پاسخ سوال را با دو مثال بدم. مثال اول را از خود استاد یاد گرفتم که در یکی از فایلهای آموزشی بیان کردند و مثال دوم تجربه شخصی خودم هست.
مثال اول:
به درستی خاطرم هست که استاد در یکی از فایلها در مورد رکورد دو یک مایل صحبت کردند. در گذشته، سالهای سال در مسابقات دو میدانی هیچ کس نتوانسته بود یک مایل را زیر چهار دقیقه بدود و دانش بشر به این نتیجه رسیده بود که به دلیل فیزیک انسان هیچ بشری نمی تواند و قادر نخواهد بود که یک مایل را زیر چهار دقیقه طی کند و اثبات کرده بود که از نظر علمی این امر امکان پذیر نیست چون فیزیک انسان به گونه ای است که اجازه نمی دهد این اتفاق بیافتد. تا اینکه شخصی بنام راجر بنیستر این باور را نپذیرفت. این اصل اثبات شده توسط علم بشر را نپذیرفت و یک مایل را در سه دقیقه و پنجاه و نه ثانیه طی کرد. بعد از آن انسانهای زیادی راجر را الگو قرار دادند و باور کردند اگر او توانسته ایشان نیز می توانند فقط کافی است مثل راجر فکر کنند و مثل او عمل کنند، لذا بعد از آن انسانهای زیادی توانستند به راحتی یک مایل را زیر چهار دقیقه طی کنند. به طوریکه امروز رکورد یک مایل سه دقیقه و چهل و سه ثانیه و سیزده صدم ثانیه است که توسط دونده مراکشی هشام الگروج به ثبت رسیده است.
مثال دوم:
من 37 ساله هستم. به فضل الهی از بدو تولد تا امروز همواره در سلامت کامل به سر بردم. ولی هیچ وقت ورزش حرفه ای نکرده بودم. دوازده سال پیش که قطعا سن شناسنامه ای ام از امروز کمتر بود کیلومترها پیاده روی می کردم ولی حتی حاضر نبودم صد متر بدوم. چون سریعا زانوهام درد میگرفت و اصلا از دو متنفر بودم. همیشه که برای پیاده روی می رفتیم همراهانم بخش هایی از مسیر را می دویدند ولی من حاضر بودم صد کیلومتر بیشتر از آنها پیاده روی کنم ولی یک متر هم ندوم.
من اردیبهشت 92 صاحب فرزند شدم و زمانیکه فرزندم دو ساله بود به شدت از وضعیت جسمانی خودم ناراضی بودم و تصمیم گرفتم به طور جدی ورزش کنم و اندام ایده ال ام را بسازم و تا پایان عمر آن را حفظ کنم. الان دو سال و نیم هست که بصورت جدی و روزانه ورزش میکنم. مربی ام 8 سال از خودم کوچکتره سالهاست که ورزشکار و بدنساز حرفه ای هست. همکلاسی هام دوازده سال از خودم کوچکتر هستند و اونها هم سالهاست ورزشکاران. ولی عضلات و بدنی را که من دارم هیچ کدوم ندارند. من و مربی ام امسال هر دو در ماراتن تهران شرکت کردیم و از بین حدود دویست دونده شرکت کننده من 27 امین نفری بودم که از خط پایان عبور کردم حتی مربی خودم بعد از من از خط عبور کرد. دونده ای که قبل از من از خط عبور کرد هلندی بود و روزانه 23 کیلومتر می دوید.
وضعیت جسمانی، توان عضلانی و بدنی را که من امروز دارم حتی در 20 سالگی نداشتم. پس اگر قرار بود با افزایش سن شناسنامه ای توان عضلانی کم بشه پس من چطور تونستم خلاف این قانون عمل کنم؟
واقعیت اینه که همه چیز از باورهای ما نشات میگیره. اینکه چه چیزی را به عنوان ورودی پذیرفته ایم و به باور انکار ناپذیر ذهن ما تبدیل شده.
در مورد خانوم ها مثال میزنم. اکثر دخترها از دوران ورود به مدرسه این را شنیدن حواست باشه به سن بلوغ که میرسی چاق میشی هااااا، حواست بااااااشه چااااااااااااق نشی. اول انکار کردیم که نه من چاق نمیشم. ولی بهمون اصرار کردن فلانی را ببین سه سال از تو بزرگتره رسیده به سن بلوغ رعایت نکرده چاق شده. باز ما گفتیم نه من نمی شم. دوباره برامون نفر بعدی را مثال زدن و بعدی و ……. خلاصه ما هم یواش یواش باور کردیم که بله چاقی دوران بلوغ اجتناب ناپذیره و چاق شدیم. بعد ازدواج کردیم بهمون گفتن آدم ازدواج میکنه چاق میشه حواست باشه هاااااا، ما اول انکار کردیم گفتیم نه من نمی شم ولی شاهد مثالهااااا و …….. در نهایت ما باور کردیم و چاق شدیم. بعد باردار شدیم و رسیدیم به مرحله تجربه مادری و باز هم بهمون گفتن حواست باشه ها اضافه وزن دوران بارداری می مونه هااااا. ما گفتیم نه من مستثنی هستم و اونها شاهد مثال آوردن و …… خلاصه ما باور کردیم و لذا ما هم شدیم یک مادر چاق با زانو درد و ……
ولی کافیه همین ما بجای باور کردن این ورودی ها دنبال مثالهایی میرفتیم که این باورها را نقض می کردن. گرچه خیلی دوست داشتیم بریم و تا اولش برامون شاهد مثال آوردن شاید گفته باشیم پس چرا فلانی مستثنی است و جواب شنیده باشیم اون یک نفره دنبال استثناها نباش!!!!! ما هم تسلیم شدیم. ولی کافی بود ما فکر می کردیم اون هم مثل من یک انسان هست من با اون هیچ فرقی ندارم. ما یکسان خلق شدیم و سیستم عصبی یکسانی داریم. اگر اون موفق شده فقط باور و عمل اش با من فرق داره. کافی بود مثل همون استثنا فکر می کردیم مثل اون عمل می کردیم و نتیجه اون را می گرفتیم . و اون وقت بود که مدار و فرکانسی از جهان منتقل می شدیم که مثل اون استثنا زیاد بودن و کلی ادم می دیدیم که موفق شدن. درست مثل کارتون توربو. که توربو ابتدا در جمع حلزونهایی زندگی می کرد که باور کرده بودند و قبول کرده بودند که کند خلق شده اند. ولی توربو باور نکرد و اقدام کرد و بعد از موفقیت وارد جمع حلزونهای زیادی شد که مثل خودش فکر می کردند سریع بودند و کند بودن را باور نکرده بودند.
در مورد سوال مسابقه هم همینه بستگی داره که اون ورزشکار حرف علم را در مورد توان عضلات باور کرده یا نه. اگر باور کرده باشه در همون دورانی که علم گفته دوران اوج اش هست عمر ورزشکاری اش به سر میرسه و بعد محکوم به فنا میشه. ولی اگر باور نکنه و بجاش باور کسانی را داشته باشه که متفاوت باور کردند و متفاوت عمل کردند، اون هم تجربه ای متفاوت از علم اثبات شده بشر را بدست خواهد اورد.
ژاپنی ها ضرب المثلی دارن که میگن. اگر کسی موفق شده کاری را انجام بده پس حتما من هم می تونم انجامش بدم. ولی اگر کسی تا حالا کاری را انجام نداده من باید اولین کسی باشم که انجامش میدم.
بشر قادره که مثل خدا مصداق عینی کن فیکون را محقق کنه فقط بستگی داره که چه باوری داشته باشه. اگر باور داشته باشه که همینقدر که اجازه ورود به این کره خاکی را پیدا کرده و حق حیات بهش داده شده لایق ترین موجود روی کره خاکی هست و لیاقت تجربه عالی ترین نعمات الهی را بی هیچ محدودیتی داره پس بی شک به دستش میاره و تجربه اش میکنه. ولی دلیلی که این اتفاق نمی افته ورودی هایی است که ما آنها را به عنوان باور محدود کننده می پذیریم و اون وقته که تئوریهای علمی و پزشکی و ….. میشن ملاک عمل ما و مثلا اگر علم گفته سن عضلانی ما مثلا سی سال هست و بعد اون دوران اوج ما تموم میشه و باید بریم رو به زوال پس میریم رو به زوال.
قانون کائنات و داستان زندگی ساده تر از اون چیزی هست که ما فکر میکنیم. فقط کافیه ورودی های درست را باور کنیم و عمل کنیم اون وقته که هیچ محدودیتی وجود نخواهد داشت. شاید همه تون هزاران فیلم دیدید در مورد کسانی که سنین بالا دارند ولی همچنان توان عضلانی بالایی دارند. مثل خانوم تائو پورچون لینچ که 99 ساله هستند و مربی تمام وقت یوگا استودیو «وستچستر» نیویورک هستند.
امیدوارم ما هم با ایجاد باورهای قدرتمند و اجتناب از باورهای محدود کننده خالق عالی ترین زندگی برای خودمون باشیم. عالی زندگی کنیم و عالی ترین حد خودمون را در دنیا تجربه کنیم تا به برکت زندگی عالی مون جهان جای بهتری برای زندگی مخلوقات پروردگار باشه.
سپاسگزار پروردگارم که استاد عزیز و تمامی انسانهای توانمند روی کره خاکی را به عنوان مثال زنده و عینی سر راه من قرارداده تا به قدرت باورهای قدرتمند ایمان بیارم و هیچ شاهد و مثال علمی و آکادمیک را مبنی بر ناتوان بودن بشریت نپذیرم. امیدوارم همگی در پناه الله یکتا سلامت، شاد، موفق، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.
سلام.سرکارخانم نوری بسیارباعث افتخارم هست که شماخانم ورزشکاری هستی وازمثالهای زیباودلنشینی سخن گفتید.امیدوارم درطول زندگی موفق وسربلندوپیروزباشید.ومنوازدعای خیرتان بی بهره نزارید.سپاسگزارم??
سلام دوست عزیز. سپاسگزارم. موفق باشید
سلام. قطعا یکی از نعمت های الهی که در حیات زمین نصیب من شده حضور تو در زندگیم هست و همیشه راهنما و الگوی من هستی و از نزدیک شاهد بودم که چطور با باورهای قدرتمند عالی ترین نتایج رو ساختی… در پناه الله یکتا سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی خواهر عزیزم
سپاسگزارم عزیزترینم
عزیزم چقدر از خوندن تجربت لذت بردم .تبریک می گم .
سپاسگزارم خدا را شکر که مفید واقع شده
مثالهاتون خیلی عالی بود خانوم نوری سپاسگزارم
سپاسگزارم. خدا را شکر که براتون مفید بوده
سلام چه خوبه تو این جمع دوستان مثل شما از خودشونو باورهای خوبشون میگن ک استفاده کنیم همیشه موفق و سلامت باشید
سپاسگزارم دوست عزیز
دوست عزیز،واقعا عالی بود
خیلی استفاده کردم. ممنون
سپاسگزارم. موفق باشید
با سلام خدمت همه عزیزانی که نظر مینویسن و کمک میکنن تا دوستان دیگه هم سطح باورهایشان بهتر از قبل بشه.
من که با خوندن مطالب شما خوبان خیلی باورهای خوب و قدرتمند کننده پیدا کردم.
اما میخوام یه دیدگاه دیگه بنویسم.
همه میدونیم که بیشتر حجم بدنمون رو اب تشکیل داده.
و به نظر من آب یکی از هوشمند ترین عناصر خلقته.
که خود خدا هم در قران فرموده در ابتدا همه جا آب بود .
دانشمندان زیادی روی آب آزمایشهای فراوونی انجام دادن. که یک نمونشو خیلی هامون خوندیم یا دیدیم ::::که تعدادی دانشمند ژاپنی روی ظرفهای مختلفی که حاوی آبه کلمات خوب ،مثل خدا و اسم پیامبران مثل مسیح رو نوشتن و روی تعدادی ظرف هم کلمات منفی و بد مثل شیطان نوشتن.
بعد همه ظرفهای اب رو منجند کردن و بعد بلورهای هر دو آزمایش رو زیر میکروسکوپ مشاهده کردن و دیدن که بلورهای منجمد شده که کلمات خوب داشته ، دارای اشکال هندسی خیلی زیبایی بوده و اون ظرفهایی که کلمات بد و منفی داشته دارای بلورهای درهم و برهم بوده. نتایج این آزمایش رو میتونین در اینترنت ببینین
این مطالب رو داشته باشین تا یه موضوع دیگه رو هم بگم و بعد نتیجه گیری کنیم.
روانشناسان طبق تحقیقات متوجه شدن که، برای شکلگیری یک باور مثبت باید حداقل 60 یا 70 نفر (که البته عددش رو دقیق یادم نیست) جملات تاکیدی مثبت رو به ما بگن ، که اگه همین جملات رو خودمون به خودمون بگیم اثرش به اندازه اون 70 نفر اثر گذاره.
و حالا نتیجه گیری:::::از اونجایی که قسمت عمده جسم ما رو آب تشکیل داده ، پس ما با در معرض قرار دادن خودمون در معرض جملات و افکار درست میتونیم ، با کمک خاصیتهای عجیب اب ، بر روی جسممون تاثیر مثبت بگذاریم و همچنین میتونیم باورهای ادمهای موفق رو هم پیدا کنیم (چه در قران و چه در دنیای بیرون) و از اون طریق هم سطح باورهامون رو ارتقاء بدیم .
همچنین به قول استاد جسم و روح و روان ما باهمدیگه در تبادل و تعامل هستن و هر گونه تاثیر چه مثبت و چه منفی بر جسم، در دیگر اجزاء وجودمون هم اثر میگذاره .
و به قول عیسی مسیح (ع)::: از کلام تو بر تو حکم میشود.
.
و چه بسیارند ورزشکاران و انسانهای موفقی که به کمک همین روشهای تلقینی و تاکیدی که گفته شد حصارهای محدودیتی که در ذهن عموم جامعه هست رو شکوندن.
پس این هم میتونه یه عامل مهم در محدود ماندن یا فرا رفتن از محدودیتهای ذهنی عوام جامعه باشه.
ممنون شکیبایی کردین و خوندین????
بسیار جالب وعالی بود واین تاثیرباورهای ذهن رو رو جسم نشون میده،اثرباوورهای محدودکننده ورزشکاران برعضلات ومحدودکردن کارعضلات درسنین پایبن،یا علت درمان پذیری زودترودیرتریا عدم درمان بیماران باتوجه به ذهنیات وباورهای اونهاواینکه چه چیزی رو باور می کنندواثرباورروجسم ودرمان پذیری رو من به وفوردیدم.باتشکرمن همین الان این قضیه به ذهنم خطور کردکه درمطالعهنظرشمابهش برخوردم،سپاسگذارم
عالی بود دوست خوبم
سلام به استاد عباس منش عزیز و تمام هم فرکانسی ها و دوستان گرانقدرم در این سایت.
خداروشکر بی نهایت میکنم برای حضورم در اینجا و برای وجود دوستان عالی ای که از خوندن نظراتشون خیلی لذت میبرم و روشنگر مسیرم هست و از استاد عباسمنش برای تمام رهنمودها و راهکارهای ارزشمندش که تا الان خییلی کمکم کرده و هر روز و هر زمان که وقتم خالی بشه با گوش دادن به فایل ها و تفکر و تحقیق در اون ها ایمانم قوی تر میشه و خدای خودمو بهتر میشناسم. سپاس خداوندی که تمام قدرت جهان فقط از ان اوست. خدایا شکرت که ما بندگانتو فقط به خودت محتاج کردی و سرمون بلنده. خدایاشکرت که دست منو گرفتی و هر روز راهمو روشنتر کردی و قدم های بعدی رو نشونم دادی. خدایا شکرت که جدیدا راحت تر میتونم باهات صحبت کنم و احساس میکنمبه من نزدیک هستی و خوشحالی از اینکه خواسته هامو ازت میخوام. خدایاشکرت که ایمانم به خودت داره بیشتر میشه و فقط از خودت تمام خواسته هامو میخوام. خدایا دوستت دارم.
خدا به من وعده پیروزی داده، خدا به من وعده نعمات زیاد و ارامش قلب داده، خدا به من وعده بهشت داده هم در این دنیا و هم در اخرت. خدایاشکرت برای تمام نعماتی که تا الان راحت در اختیارم بوده و هست. خدایا شکرت برای تمام نشانه هایی که برام نیفرستی تا بفهمم مسیرم درسته. خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
خدایا شکرت…
سلام و خداقوت خدمت شما دوستام عزیزم
خود استاد فرمودن همه چیز باوره و دراین شکی نیست که همه چیز باوره خب همه میدونیم باور یه فکره که هزارن بار به صورت کاملا متفاوت و در شکلهای مختلف در ذهن ماتکرارشده و نتایجی رو ماگرفتیم که این افکارو تایید میکنه و اون افکار تبدیل به باور شدن
خب با این مقدمه من میتونم اینطور عنوان کنم که در ورزش هر رشته ورزشی الگوهای که تونستن با مثلا 50 یا 60 سالگی ورزش حرفه ای کنند وجود نداشته بطور مثال در فوتبال که این الگوها وجود نداشته و از طرفی افرادی که در فوتبال سرمایه گذاری میکنند مالک باشگاها هستن یا مدیر برنامه ها هستن هم این باور رو دارن که اوج ورزش یه شخص 5 الی 7 سال جوانی زندگیشه مثلا 20 تا25 اما من مثالهای میتونم بزنم که این باورها رو نقض میکنه مثلا پئالو مالدینی مدافع تیم ملی ایتالیا و باشگاه میلان که تا سن 41 سالگی ورزش حرفه ای کرد و بعد از ورزش حرفه ای فوتبال به رشته بوکس رفت و الان بصورت حرفه ای داره تنیس شروع میکنه و درمسابقات منطقه ای ایتالیا هم تونسته قهرمان شه و جایزه41 هزار دلاری رو بدست بیاره رشته تنیسی که میگن 25 سالگی ته این رشته است و کسی نمیتونه دراین ورزش موفق شه اما پالو مالدینی تازه در سن 47 سالگی رفته و بصورت حرفه ای داره در این ورزش کارمیکنه این نشان ازباور این شخص داره که در هر سنی در هرحرفه ای میتونی به موفقیت برسی و پیشرفت کنی بشرطی که باورهای متناسب رو برای اون رشته ورزشی انتخاب کنی و بسازی
مثال دوم:
فوتبالیست حرفه ای که الان در ژاپن داره فوتبال بازی میکنه در سن 49 سالگی در حد حرفه ای در لیگ برتر ژاپن حرفه ای ترین لیگ آسیا اسم این ورزشکار هست کازویوشی میورا که در تیم ماتسوما یاماگا داره فوتبال بازی میکنه و در فصل قبل 2گل هم زده این مثال واضح و نمووه است که یه شخص در سن 49 یا 50 سالگی در حرفه ای ترین لیگ آسیا دراه فوتبال بازی میکنه
مثال سوم :
زی روبرتو بازیکن فوتبال بایر مونیخ که بعد از جدای از بایر مونیخ به برزیل رفت و در تیم پالمیراس در سال 2016 قهرمان لیگ این کشور شه
مثال چهارم :
دیوید سیمن دروازبان تیم ملی انگلستان و ارسنال که تا 42 سالگی بصورت حرفه ای ورزش کرد
اینها الگوهای هستن که بصورت عینه تا سنین بالا کار کرده اند همینکه مالدینی بعد از فوتبال به سمت تنیس حرفه ای رفته و میخواد تنیس حرفه ای رو دنبال کنه یعنی هرشخصی هم در هر سنی میتونه به اون موفقیت برسه چون در ان ال پی گفته میشه هر شخصی میتونه به هرموفقیتی که افراد قبل ازاون در هر رشته و هر کاری داشتن برسه بشرطی که مث اون شخص یا اون الگو فکر کنه یا باور کنه و مث اون عمل کنه
باورهای که ما داریم محدود میکنه مارو و بع قول استاد خط قرمزهای برای ما ایجاد میکنه که این خط قرمزها باعث میشه فکر کنیم نتونیم تا سنین بالاتر رشد داشته باشیم
من فکر میکنم این باور که جوانی اوج طراوت انسانهاست در سراسرجهان وجود داره و این یه باور نهادینه است اما با داشتن الگوهای که هست میشه اون باورها رونقض کرد
امیدوارم پیروز باشید
سلام خداقوت به تیم تحقیقاتی و استاد عباسمنش عزیز
درود برهمه دوستان هم مدارم
اسم اشخاص رو ک اوردی خیلی حال کردم با این سن زیاد چطور میترکونن تو رشتهای ورزشی فوق العاده بود
و بله کاملآ درستهذهن هستش طلق برنامه ریزی ک شده یا ادامه میده یا متوقف میشه در ی سطحی
عالی بود داداش
سلام جناب رزمجو بزرگوار سپاس فراوان از دقتتون
سلام.دوست عزیزم جناب آقاسعیدپاکزادمطلب بسیارزیبا وبجای گفتی ومثالهای قشنگی ازبازیکنان زدی .امیدوارم که همیشه دزهرکاری که پیش رویت داری بهش برسیوموفق وسرزندوشادباشی.ومنوازدعای خیرت بی بهرنزاری.سپاسگزارم??
سپاسگزارم جناب کشوری عزیزم بسیارممنونم
عالی بود آقا سعید . خیلی خوب مثال هایی زدی که به من خیلی کمک کرد . ممنون دمت گرم
سلام
دیگاهتون خوندم جالب بود
موفق و موید باشید
سلام عرض میکنم خدمت استاد ثروتمند و خوشتیپ و دوستای دوست داشتنی خودم. آقا من اعتراف میکنم که به انگیزه جایزه مینویسم چرا که نه؟! چه اشکالی داره؟! چی از این جایزه با ارزش تر؟! جایزه¬ای که میتونه به من کمک کنه تا زندگیمو متحول کنم! من باورم نسبت به این قضیه کاملا مثبته. البته چون این سوال با رشته تحصیلیم مرتبط هست بیشتر انگیزه پیدا کردم. من دانشجوی مقطع دکتری تربیت بدنی هستم. تابحال هیچوقت این مبحث سن رو انقدر دقیق و با ذهن باز نخونده بودم. یه سری مطلب از یه کتاب که یکی از منابع اصلی و جزو کتابهای برتر رشته تربیت بدنی هست و چند تا منبع دیگه براتون جمع آوری و خلاصه کردم و هر بخش از اون رو با باورهای خودم مطابقت دادم. خیلی سعی کردم مفاهیم تخصصی رو ساده بیان کنم که برای خوندنش اشتیاق داشته باشین. مطمئنم اینجا خیلی ها دوست دارن اطلاعاتشون بالا بره. خداییش دستمم خیلی درد میکنه ولی با عشق نوشتم. امیدوارم خوشتون بیاد!
اول خوبه که با دوتا مفهوم آشنا بشین:
سن تقویمی یا سن شناسنامه ای یا سن واقعی: همون سنیه که روز و ماه و سال دقیق تولد شمارو توی شناسنامه نشون میده.
سن بیولوژیکی: سنی هست که بدن شما واقعا در اون قرار گرفته. یه پرسش نامه یا نرم افزار معتبری جدیدا تولید شده که یه سری سوالات رو در مورد سبک زندگی شما میپرسه در عرض 5 دقیقه میتونین سن بیولوژیکی تون رو محاسبه کنید. مثلا افرادی که از نظر بدنی فعالند و تغذیه مناسبی دارند، سن بیولوژیکی اونها کمتر از سن شناسنامه ای شون درمیاد و برعکس افراد کم تحرک با عادات غذایی غلط ممکنه سن بیولوژیکیشون چند سال پیرتر از سن شناسنامه ایشون باشه. به عنوان مثال اگر شما الان 20 سال سن داشته باشید و این نرم افزار عدد 30 سال رو برای شما محاسبه کنه این نشان از پیری زودرس در شماست و باید برای بهتر زندگی کردن و نشاط بیشتر برنامه ریزی نمائید. مثلا یکی از سوالاتش این هست:
هر چند وقت از غذاهای سرخ کردنی یا کباب استفاده میکنید؟
همیشه و زیاد یک بار در روز چند بار در هفته هر هفته یک بار خیلی کم و به ندرت
از لحاظ علمی با پژوهش های بسیار زیادی کاملا ثابت شده که سبک زندگی درست چون احتمال بروز چاقی و بیماری های مرتبط با اون مثل فشار خون و دیابت رو کاهش میده میتونه میزان مرگ و میر رو پایین بیاره و برعکس.
خب حالا ما که با قانون آشنا هستیم بعنوان یک صاحب نظر میتونیم اینطور فرض کنیم کسی که سبک زندگی درستی داره و به سلامت خودش اهمیت میده انتظار داریم که روحیات و باورهای بهتری هم داشته باشه و در نتیجه از لحاظ جسمی هم جوانتر و سالمتره.
حالا در مورد سن رسیدن به اوج عملکرد که سوال اصلی ما هست:
یکی از منابع اینطور گفته: یکى از روشهاى مطالعه اجراء مهارتها در بزرگسالان، ثبت سنین قهرمانان نخبه در مسابقات هست. ورزشکاران نخبه با توجه به نوع مهارت و جنسیت بسیار باهم تفاوت دارند؛ براى مثال در یک پژوهش دامنه سنى مردان بین 14 تا 49 سالگى بود؛ شناگران و شیرجهروها جوانترین و وزنهبرداران، شمشیربازها و کشتىگیران مسنترین قهرمانان بودند. دامنه سنى زنان بین 12 تا 38 سالگى بود؛ ژیمناستها و شناگران جوانترین و شیرجهروها و قایقرانان مسنترین افراد این گروه بودند.
بعضی از ورزشها مانند وزنهبردارى براى اوج اجراء نیاز به رسیدن به اوج قدرت دارد. چون افراد در سنین 20 تا 30 سالگى به اوج قدرت مىرسند انتظار داریم که رسیدن به اوج اجراء در وزنهبردارى در سن 20 سالگى تا اوایل 30 سالگى اتفاق بیفته. در مقابل، اجراء فعالیتهایى مثل تیراندازى با تفنگ و تپانچه که به قدرت کمترى نیاز دارد و سالها تمرین و تجربه مىطلبد در سنین بالاتر بهترین عملکردها بدست اومده. احتمالا قهرمانان ورزشهایى که نیاز به فعالیتهاى بدنى شدید و سرعتی دارن، از قهرمانان شرکتکننده در ورزشهایى که نیاز کمترى به فعالیتهاى بدنى شدید دارد جوانتر باشن.
عوامل اجتماعى و فرهنگى هم احتمالاً در اجراء الگوهاى حرکتى بزرگسالان نقش دارد. بزرگسالان احتمالاً با هنجارهاى اجتماعى انطباق پیدا کردند. از جمله این هنجارها که غالباً شامل کنارهگیرى از ورزش و بازى در میانسالى بهویژه در زنان. خب اینجا هم ما میتونیم اهمیت نقش باورها رو در گرایش این افراد به تمرین در نظر بگیریم. یعنی افراد چون باور داشتند که سنشون بالا رفته و دیگه نمیتونن مثل سابق تمرین کنن بخاطر همین هم تمریناتشون کم شده و در نتیجه نتایج ضعیفتری هم گرفتن. حالا اگه یه نفر مثل استاد عباس منش میومد و به اونها ثابت میکرد که افزایش سن برعملکرد اونها تاثیر نداره آیا واقعا باز هم تمریناتشون رو کم میکردند؟ مسلما نه.
مطالعه قهرمانان المپیک یا قهرمانان ورزشهاى مختلف بر اجراءهاى حرکتى نخبگان متمرکز هست. بسیارى از قهرمانان میانسال در مسابقات رقابتى زیر سطح ملى و بینالمللى برترى دارند و حتى بسیارى از آنها از بزرگسالان جوان بهتر هستند. کاهش میانگین اجراء در افراد میانسال و بزرگسال غالباً خیلى کم است و این افراد گاهى بهترین رکوردهاى خود را در این سالها بهدست میارن.
یکی دیگه از منابع اینطور بیان کرده: رکوردهای ثبت شده در رشته های دو، شنا، دوچرخه سواری و وزنه برداری نشون میده که بهترین وضعیت در اواخر دهه 20 یا اوایل دهه 30 هست. هر چهار رشته رو جداگانه توضیح دادم.
1) دویدن: عملکرد دویدن با گذشت سن کم میشه. مثلا یک آزمون دوی سرعت در 560 زن 30 تا 70 ساله نشون داده که حداکثر سرعت دویدن 5/8% در هر دهه کم میشه.
2) شنا کردن: چون موفقیت در شنا به جز قدرت و استقامت به مهارت خیلی وابسته است، بعضی از شناگران پیشکسوت بهترین عملکرد خودشون رو در دهه چهارم و پنجم عمر خود یعنی سن 45 تا 50 سالگی نشون میدن. مثلا یک شناگر مرد در سن 20 و 50 سالگی بهترین عملکرد خودش رو بدست آورد. یعنی با وجود گذشت 30 سال به دلیل ادامه تمرینات تونست بهترین عملکرد خودش رو دوباره کسب کنه.
کتاب اینجا نمیتونه توضیحی برای این پدیده داشته باشه و فقط میگه: اگرچه علت دقیق این پیشرفت ناشناخته است، اما میتوانیم به طور منطقی فرض کنیم که دلیل آن ترکیبی از پیشرفت در تکنیک شنا، روش ¬های تمرینی و امکانات شنا، همراه با تغییرات اندک در ظرفیت های فیزیولوژیکی او باشد.
خب در اینجا هم نقش باور اینه که ورزشکارانی که که سنشون بالا رفته ولی روحیه ورزشی خودشونو حفظ کردن چون باور دارند که بازهم میتونن مثل سنین جوانی خودشون تمرین کنند و مسابقه بدن و قهرمان بشن دقیقا همین نتایج رو کسب میکنن و اونایی که باورشون اینه که دیگه عمر ورزشیشون تموم شده ناخوداگاه دیگه تمرین نمیکنند و نتیجه هم نمیگیرن.
3) دوچرخه سواری: مانند سایر ورزش های قدرتی و استقامتی بهترین رکوردها در این رشته هم در سن 25 تا 35 سالگی به دست اومده. زمان اجرا از سن 20 تا 65 سالگی حدود 12 ثانیه یعنی 7/0 ثانیه در سال افزایش پیدا کرده.
4) وزنه برداری: قدرت عضلانی بیشینه بین 25 تا 35 سالگی بدست میاد و بعد از این دوران هر سال کم میشه. اینجا کتاب اذعان میکنه که: البته مانند سایر اندازه گیریها در مورد انسان، عملکردهای قدرتی هر شخص کاملا با دیگران متفاوته. مثلا بعضی از افراد در سن 60 سالگی، قدرت بیشتری نسبت به افراد 30 ساله دارند. ولی علتش رو نتونستن پیدا کنن که ما حالا پیدا کردیم!
بیشتر عملکردهای ورزشی به میزان یکنواختی در دوران میانسالی و کهنسالی کاهش پیدا میکنن که به خاطر کاهش استقامت و قدرت قلبی عروقی و عضلانی هست. علت تغییرات اسقامت قلبی عروقی: کاهش گردش خون محیطی و مرکزی یا کاهش حداکثر اکسیژن مصرفیه. این ها هرچقدر بالاتر باشه یعنی فرد آمادگی جسمانی بالاتر و بدن سالمتری داره. حداکثر اکسیژن مصرفی هر دهه 10% کاهش پیدا میکنه. اما مطالعه افرادی که فعالیت طبیعی داشتند نشون داده که سالمندی الزاما نمیتونه ظرفیت هوازی رو کاهش بده. وقتی شدت و حجم تمرین در سطح بالا نگه داشته بشه حداکثر اکسیژن مصرفی در سطح بالا باقی میمونه. مثلا ورزشکاران سالمندی که برنامه تمرینی خیلی شدید خودشون رو ادامه دادن و در رقابت های سطح بالا شرکت کردن، کاهش حداکثر اکسیژن مصرفی خیلی کم بوده.
یک پژوهش دیگه هم یک گروه دونده با دامنه سنی 18 تا 25 سال یک تست اولیه دادند. 25 سال بعد هم دوباره یک تست ثانویه دادند. در این مدت 25 سال مشابه با شدت دوران جوانی تمرین کرده بودن. مقدار حداکثر اکسیژن مصرفی اونها نسبتا ثابت باقی مونده بود.
تغییرات قلبی عروقی با افزایش سن:
با افزایش سن حداکثر ضربان قلب و میزان پمپاژ خون از قلب کاهش پیدا میکنه که علتش سخت شدن رگهاست. یعنی رگها حالت ارتجاعی خودشون رو از دست میدن و کمتر میتونن گشاد بشن بخاطر همین فشار خون بالا میره. البته باید بگم که در این مورد هم جالبه که فشارخون ورزشکاران سالمند از مردان غیر فعال نه تنها بیشتر نیست بلکه یه مقدار کمتر هم هست.
تشخیص اینکه آیا کاهش پمپاژ خون ناشی از افزایش سنه یا علت اون کمبود آمادگی قلبی عروقی بر اثر بی تحرکیه کار مشکلی هست. اما معمولا ورزشکاران پیشکسوت کمتر از ورزشکاران جوان مثلا 20 ساله تمرین و تحرک دارند و احتمالا این عامل بی تحرکی خیلی مهمتر از عامل سنه. که حالا ما کشف کردیم که علت این بی تحرکی هم چیزی جز باور نیست. یعنی ورزشکار چون از قبل باور داشته که اگه سنش بره بالا دیگه نمیتونه مثل جوونیاش تمرین کنه طبق همین باور رفتار کرده و نتیجه گرفته.
سوالی که کتاب اینجا مطرح کرده اینه که آیا همه ورزشکاران میتونن با ادامه تمرینات شدید ، اثرات حاصل از سالمندی بر استقامت رو کاهش بدن؟ و این محققان گفتند که پاسخ به این سوال به وراثت و برنامه های تمرینی ورزشکار بستگی داره. البته من به عنوان کسی که با قانون آشناس، نقش باور رو مهمتر میدونم. چیزی که این محققان حتی بهش یه اشاره هم نکردند.
تغییرات قدرت با سالمندی: قدرت با افزایش سن کاهش پیدا میکنه این به دلیل کاهش فعالیت بدنی و توده عضلانیه. همچنین ظرفیت دستگاه عصبی هم برای پردازش اطلاعات و فعال کردن عضلات کم میشه. این تغییرات عصبی- عضلانی فقط مسئول بخشی از کاهش قدرت و استقامت عضلانی هست و مشارکت فعالانه در فعالیت های ورزشی اثر منفی سالمندی بر عمکرد ورزشی رو کم میکنه. البته این به این معنا نیست که پیری بیولوژیک میتونه با فعالیت بدنی کاملا متوقف بشه بلکه نشون میده که بسیاری از اختلالات در ظرفیت کار جسمانی میتونه از طریق شیوه زندگی پرتحرک به طور قابل ملاحظه ای کم بشه.
فشارهای محیطی و سالمندی: فعالیت بدنی در ارتفاع فشار زیادی رو بر بدن تحمیل میکنه در نتیجه ممکنه فکر کنید ورزشکارای سالمند در شرایط کم فشار ارتفاع که اکسیژن کم هست دچار مشکل بشن ولی به طور تعجب آوری دقیقا برعکسه. روایتهای بسیار زیادی از صعود موفقیت آمیز کوهنوردان سنین 70 تا 90 سال وجود داره. مثلا یک آمریکایی 52 ساله موفق شد به قله اورست با ارتفاع 8848 متر صعود کنه. درواقع سالمندی میتونه یک سری مکانیزم های حفاظتی برای جلوگیری از بیماری کوه گرفتگی حاد و خیز ریوی ایجاد کنه. جالبه که این دو تا بیماری در افراد جوان بیشتر رخ میده تا افراد مسن. ولی محققان نتونستند علت ایجاد این مکانیزم ها رو کشف کنن. شما هم مثل من معتقدید که روحیات و باورهای متفاوت کوهنوردان پیشکسوت باعث ایجاد این نتایج متفاوت در اونها شده؟
ترکیب بدن و سالمندی: مقدار تجمع چربی با افزایش سن (معمولا از 30 سالگی به بعد) زیاد میشه در حالی که همزمان توده عضلانی و استخوانی بدن کم میشه. این موضوع تا حد بسیار زیادی مربوط به کاهش فعالیت بدنی هست نه صرفا به دلیل افزایش سن. یعنی تغییر ترکیب بدن به رژیم غذایی، عادتهای ورزشی و همچنین تا حدی به وراثت ارتباط داره. که ما الان متوجه شدیم که حتی ژن ها هم زیاد تاثیر ندارن و مهمترین عامل باوری هست که یک فرد رو به ادامه دادن یا ندادن به تمرین وامیداره.
تمرین پذیری ورزشکاران سالمند: برخلاف این تصور که توانایی سازگاری با تمرین با افزایش سن کم میشه، اما پژوهشهای جدید خلاف این رو نشون دادند. مثلا نتایج یک پژوهش نشون داد بهبود ظرفیت قلبی عروقی در اثر تمرین در آزمودنی های مسن (60 تا 70 سال) مشابه با آزمودنی های جوان (20 تا 25 سال) بود.
همچنین کتاب خودش گفته که به نظر نمیرسه سن بتونه بر عضله سازی و افزایش قدرت تاثیر منفی بگذاره. مثلا در یک پژوهش مردان مسن (60 تا 72 سال) به مدت 12 هفته تمرین قدرتی انجام دادند و قدرت اونها به میزان بالای 100 درصد افزایش یافت. این افزایش قدرت به دلیل افزایش توده عضلانی اونها بود. که مقدار اون مشابه با افراد جوان بود.
کتاب در اینجا اشاره میکنه که مکانیزم های دقیقی که سبب سازگاری بدن با تمرین در در سنین مختلف میشه به طور کامل شناخته نشده اند. ولی ما کشف کردیم که فقط باورهای متفاوت این افراد باعث ایجاد این نتایج بسیار متفاوت شده.
فعالیت بدنی منظم سهم مهمی در تندرستی افراد داره بنابراین میتونیم این پرسش رو مطرح کنیم که آیا فعالیت بدنی در سراسر دوران بزرگسالی بر طول عمر افراد اثر گذار هست یا نه؟ کتاب اعتراف میکنه که گرچه تمرین استقامتی میتونه عوامل خطرزای بیماری قلبی عروقی رو کاهش بده اما فقط اطلاعات محدودی در تایید این ادعا وجود داره که اگر میخواین عمر طولانی داشته باشین فعالیت بدنی منظم انجام بدین. پس ما الان میتونیم ادعا کنیم که این باورهای ما و در نتیجه سبک زندگی ماست که سلامتی و طول عمر ما رو تعیین میکنه. همونطور که ادعا کردیم این باورهای یک ورزشکاره که طول عمر ورزشی اونو تعیین میکنه. فقط باورها و لاغیر.
سلام
دوست خوبم
بسیار منطقی و عالی بود
سلاااااام به استاد عزیزم با این سوال باحال
چند روزیه دارم پاسخ ها رو میخونم عااااااااالیه
یه خورده فکر هم کردم که چه باوری میتونه که خیلی تاثیر مثبت داشته باشه یه هو به ذهنم رسید که ببین خدا از خودش چه توصیفاتی داره که اگه باور هاش شکل بگیره ،میتونه انسان رو کن فیکن بکنه یعنی از این رو به اون رو بکنه.
بعد یاد حرفای استاد افتادم که میگفت قرآن پره از قوانین خداوند
سریع مثل برق به دلم افتادکه تو اینترنت سرچ کنم اسمهای خداوند در قران چیست؟
صفحه ای که باز شد خشکم زد .خوندمش و اشک ریختم
??????????????.
اسماء الحسنی یا نامهای نیکوی خداوند
و خوندن رو ادامه دادم
پیشنهاد میکنم خودتون بخونین
حداقل 99 تا اسم از توصیفات خدا از خودش به طور مستقیم در آیات الهی یافت شده که اگه هر انسانی در این صفات خداوند تفکر کنه و داستانهای اونو بخونه میشه که باورهای عالی ساخته بشه براش.
چون من فکر میکنم به قول استاد خدا همه چیزه ، یعنی منشآء و پی و اساس همه چیز خداست. حتی منشاء ماهیچه های ما خداست . به قول خود خدا من از رگ گردن به شما نزدیکترم. این یعنی چی ؟ یعنی حتی از سلولها و اتمهای ماهیچه های شما هم به شما نزدیکترم. و اگه کسی باور کنه که این انرژی (منظور خدا ) اساس تمام موجودیت ماست و از اونجایی که از خدا هر چیزی بر میاد ، حتی شکستن رکوردهای جهانی ، پس در نتیجه میشه که تا هر سنی که بخوایم حتی تا 50 سالگی میشه قدرتمند و سالم و ورزیده باقی ماند، چون در تک تک سلولها و ذرات وجود ما و حتی اجسام بیجان انرژی و قدرت خدا هست.
برای درک این مطلب که خدا در همه چیز هست دانشمندان تحقیقاتی کردن که جالبه
یه تیکه سنگ رو که بیجان هم هست با میکروسکوبهای قوی نگاه کردن و دیدن که از کنار هم قرار گرفتن سلولها تشکیل شده (سوال اینه که چه چیزی این سلولها رو کنار هم قرار داده؟؟؟)
بعد ریزتر شدن و به ذرات خیلی کوچک به نام پروتون نوترون والکترونها رسیدن.
و دیدن که این الکترونها با سرعت بسیار بالا حول مدارهای خودشون در حال ارتعاش و چرخش هستن(باز سوال اینه که چه چیز یا انرژیی باعث حرکت این الکترونها در این جسم بیجان مثل این سنگ مورد آزمایش شده؟؟؟؟؟،؟؟،،؟؟؟؟ خودتون فکر کنین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ممنون استاد عزیزم که با این سوال باعث تفکر در این خانواده بزرگ و صمیمی شدی.
مهرمحبت.سلام ازمثالهای زیبای شمالذت بردم امیدوارم.انرژی خدادروجودتان جریان داشته باشد.وهمیشه شاوبانشاط باشید.وازدعای خیرتان منو بی بهره نزارید.باسپاس??
سلام آقای کشوری عزی
از توجه شما برای خواندن مطالب بسیار سپاسگذارم.
انشالله همه ما متوجه هدایت اللهی بشیم.
سلام
درست میگید منم قبلا و همین چند روزه دوباره خواندم عالییییی بود
خداوندی عالی داریم
خدایا شکرت خدای ما مجیب است
سلام
دیدگاهتون رو خوندم
به وجود خدا اشاره کردید
جالب بود
موفق و موید باشید
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم
چقدر این فایل شما زیبا بود با اینکه سرکار بودم و گوش می کردم نتوانستم جلوی اشکاهایم را بگیرم در لابه لای حرفایتان جواب سوال هایی را می دادید که انگار خدا از زبان شما با من حرف میزد و می گفت اینگونه است حالا برو و عمل کن من در کنارت هستم.
بخاطر فراهم کردن این شرایط و این جمع زیبا که واقعا مثل خانواده هستیم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم. به امید روزی که همه اعضای این خانواده در کنار شما جمع شوند و همدیگر را از نزدیک ببینیم چه روزی شود آن روز….
نگهبانی از نیمکت
روزی لویی شانزدهم در محوطه کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی را کنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید. از او پرسید: «تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟»
سرباز دستپاچه جواب داد: «قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!»
لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید: «این سرباز چرا این جاست؟»
افسر گفت: «قربان افسر قبلی نقشه قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!»
مادر لویی او را صدا زد و گفت: «من علت را میدانم، زمانی که تو 3 سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود! و از آن روز 41 سال می گذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند!»
فلسفه عمل تمام شده، ولی عمل فاقد منطق، هنوز ادامه دارد!
این همان باورهای و افکار ما هستند که نسل به نسل انتقال پیدا کردند و ما هم بدون دلیل قبول کردیم بدون اینکه حتی علتش را بدانیم چه در دنیای ورزش چه در زندگی عادی همه مون اینقدر این باورها ریشه دارند که گاهی حتی می ترسیم بپرسیم چرا هستند حتی می ترسیم تغییرشان دهیم (البته به لطف خدای مهربان در کنار استاد عزیز و شما دوستان اجازه ریشه دواندن دوباره را به آنها نمی دهیم و ذهنمان را از افکارها و باورهای غلط که مثل علف هرز هستند پاک می کنیم به جایش گل می کاریم و درخت می کاریم و باغی زیبا درست می کنیم)
عزت نفس و عدم خودباوری و نداشتن سبک زندگی مخصوص خودمان و عدم شناخت قدرت ذهن بر جسم ما را در این محدودیت ها نگه می دارد و اجازه نمی دهد قدمی به جلو برداریم تغییر ایجاد کنیم
انگار پاهای در زنجیرهای سربی قفل شده اند حتی اگر زنجیرها باز شوند هیچ عکس العملی نشان نمی دهیم. استاد عزیزم شما برای من مثل لویی شانزدهم می مانید انگار اومدید بپرسید که اینجا چرا قدم میزنید و ما هم درگیر اعتقادات و باورها هستیم و داریم ازشون نگهبانی می کنیم و شما به تلنگر می زنید چرا اینجا هستیم و باید چیکار کنیم…خدای مهربان را سپاس سپاس سپاس به خاطر بنده خوبی مثل شما
واقعا باهاتون موافقم…
خیلی خوب می شود که استاد برنامه در ایران بگذارد و بتوانیم ایشون رو از نزدیک ببینیم :)
چه روز باشکوهی شود همراهی با استاد و دوستان عزیز این خانواده بزرگ
بله درسته
مثل همون داستانی ک دختر از مادر و مادر از مادربزرگ یادگرفته بودن ک ماهی رو ب ی نحو خاصی توی ماهیتابه سرخ کنن
ولی بدون اینکه علتشو بدونن
و فقط یادگرفتن و گفتن این تنها راه پختن ماهی توی ماهیتابه ست
دنیای ما پر از شهود و نشانه است خدا را سپاسگزارم که در مسیری قرار گرفته ایم که آگاهی بیشتری نسبت به خودمان پیدا می کنیم و در هر لحظه به خدا نزدیکتر می شویم
سلام دوست عزیزم نسترن پامیر امیدوارم که حالت عااالی باشه
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو در هر لحظه بیشتر میکنه.
بسیار لذت بردم و آگاه تر شدم مخصوصا که قسمتی از دیدگاهتون منو برای دومین بار در این روز زیبا به یاد حدیثی از امام علی که می فرمایند:
جسم انسان باغی است که اراده باغبان آن است.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
ممنونم دوست خوبم….عشق الهی است که اینگونه ما را کنار هم پیوند زده است و سپاس سپاس سپاس خدایی را که ما را در مسیر آگاهی قرار داده
سلام
دیدگاهتون رو خوندم جالب بود
با آرزوی سلامتی و شاد کامی برای شما
موفق و موید باشید
سلام ممنون از لطف شما…ثروتمند و سلامت باشید
سلام ممنونم از دیدگاه زیباتون موفق باشید
سلام دورود بیکران
سلام . عالی بود، متشکرم
سلام درود بیکران
شما موردی با دوستانی که نظرات خوبی نوشتند دارید؟
باسلام خدمت خانواده صمیمی عباسمنش و استادعزیزم.
*توضیحی کوتاه در باره ی خودم: بنده 20 سال سن دارم. من یک ورزشکار حرفه ای در رشته ی فوتبال هستم. واز سن16سالگی شروع به فعالیت در این رشته شدم. بنده در این 4 سال به موفقیت های خوبی رسیده ام. بنده در لیگ برتر مازندران و بازی های کشوری سابقه بازی دارم و مقام های خوبی کسب کرده ام. و امیدوارم که مطلبی که ارائه می کنم مفید باشد و نتایج خوبی کسب کنید.
*عواملی که باعث می شود ورزشکاراندر سنین بالا افت کنند:
1٫باور: یکی از عواملی که ورزشکاران در سنین بالا افت می کنند باور است.
شاید این کلمه برای شما عزیزان اشنا باشد. اما حداقل در ورزشکاران ایرانی چنین چیزی نیست.انها معتقد هستند که هر چه سن انسان رو به بالا می رود میزان تنفس/میزان حجم عضله/میزان کارایی/و…. به صورت محسوسی افت می کند. انها با باورهایی که مربیان/نزدیکان/رسانها/ و….ایجاد می کننداین را در درون خود همانند بذری می کارند و رشد می دهند که هر چه سن انها بالا می رود انها قادر به کارایی های گذشته خود نیستند و تنها یه خاطر اینکه این موضوع را باور کرده اند این نتایج را میگیرندو اگر هزاران بار این موضوع را برایشان بگویی که دلیل نتایج شما باور های شماست انها قبئل نمی کنند و بر باورهای محدودکننده ی خودپا فشاری می کنندهر چند که ما نمونه های خارجی زیادی داریم که همین حالا در سنین خیلی بالادرسطح اول دنیا هستند.
مثال: شما جان لوئیجی بوفون را میبینید. ایشان از سال 1998در جام جهانی حضور داشته و تا به امروز در سطح اول اروپا بازی می کند.
مصاحبه ای که ایشان و مدیر برنامه اش با روزنامه ی دلا اسپورت داشتند. مدیر برنامه اش گفت:<>
پس عزیزان یادتان باشد که ورزش حرفه ای محل رقابت شناسنامه ها نیست. بلکه محل رقابت صاحبان ان شناسنامه هاست >>>>
2٫ تصور و تصویر ذهنی و درونی ان شخص: خیلی از ورزشکاران وقتی پا به سنین بالا می گذارند مدام در ذهن و تصورات شخصی خود این را می پرورانند که توانایی ها و کارایی های خود را که در گذشته داشته اند را از دست داده اند. انها مدام با ذهن و تصورات و افکار غالب درونی خود بر این باور می شوند که نمیتوانند در سنین بالا تر کارایی های بالاتری داشته باشند به دلیل این که انها متخصصین و پزشکانی که دورو بر و اطراف ان ها هستند هزاران دیل و منطقی می اورند که نمی شود که در سنین بالاتر به موفقیت برسند. واین را نمی دانند که هر فردی متناسب با باور های غالبی که دارد نتایج را می گیرد.
دیوید بکهام رمز موفقیت های ستار گان فوتبال رو این گونه توصیف می کند:<>
3٫ ایمان نداشتن به خود و خدای خود: بسیاری از ورزشکاران این ایمان را در خود نمی بینند که بتوانند در سنین بسیار بالا هم نتایج عالی بگیرنند. انها با موانع ذهنی که در خود می سازند این ایمان به خود را از دست می دهند. انها به خود و خدایی که در درون انها است اعتقاد و ایمان راسخ ندارند . این سن و سال ها را ما انسان ها درست کردیم و گرنه در نظر خداوند سن و سالی وجود ندارد.
حرف اخر: به نظر بنده در ورزش حرفه ای سن و سال هیچ معنایی ندارد و ما می توانیم همین حالا نمونه های داخلی و خارجی را برایتان مثال بزنم که چطور بدون توجه به سن و سال همچنان به موفقیت های خود ادامه می دهند. در فوتبال ایران مهدی رجب زاده در سن 35 سالگی در سطح اول فوتبال ایران بازی می کند .و باز هم به حرف اول خود باز می گردم که فقط“ فقط به باور انسان ها بستگی دارد که چطور این موضوع را در ذهن خود باور کنند هر طور که این موضوع را باور کنید ان هم به شما پاسخ می دهد .
اگر بر این باور باشید که در سنین بالا نمی شود نفر اول ورزش جهان شود خب نمی شود و ادم ها و شرایطی که باور دارید را جهان به شما نشان می دهد. ولی اگر بر این یاور باشید که در سنین بالا هم می شود به موفقیت های چشم گیری برسید قطعا اگر در وجود و ذهن و روح خود این موضوع را بپذیرید ان موقع هم نیرویی در شما به وجود می اید که تا به حال ان را تجربه نکرده باشید.
<>
من اسماعیل ذوالفقاری خدادند عزیزرا شاکرم که باز هم این فرصت را داد که بتوانم نظر خودم را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم . امیدوارم که این نظر بنده به شما عزیزان کمک کرده باشد.
در پناه خداوند شاد. پیروز. سلا مت و ثروتمند باشید . یا علی
موفق باشی دوست من
سلام.جناب ذوالفقاری عزیزم.ورزشکارموفق متن خیلی مفیدی بودلذت بردم.امیدوارم همیشه درورزش موفق باشی.شادوبانشاط.امیدوارم من دردعاخیریان بی بهره نزاری.سپاسگزارم??
با سلام. مرسی اقای کشوری. امیدوارم شما هم در مراحل زندگیتون موفق باشید
سلام دوست عزیز نظر خوب وعالی ارائه فرمودید، تشکر میکنم .امیدوارم که شما وهمه ما روز به روز باورهای قدرتمند تری بسازیم و همه دوستان هر روز بیشتر بدرخشند.ممنونم
با سلام اقای عرب مرسی. امیدوارم شما هم در تمام مراحل زندگی موفق باشید
سلام استاد عباس منش عزیز
وقتتون بخیر و شادی باشه
بنده ۱۶سال دارم و حدود یک سال میشه که عضو سایت شما هستم و این اولین کامنتی هست مینویسم ، تا به حال کامنتی ننوشتم چون حس میکردم تأثیر زیادی نداره اما پس از این همه مدت و مقاومت در برابر این موضوع ،وقتی این فایل شما رو داشتم میدیدم و مثل همیشه توی دفتر خودم نکته برداری میکردم یه حسی به من گفته شد که برو و اولین کامنتت رو بر روی سایت بزار. و باز هم یه صدایی میگفت که نه نیازی نیست و چیزی برای گفتن ندارم اما یه الهامی من رو هدایت کرد و گفت تو فقط اقدام کن کلمات و جملات خود به خود چیده میشن توی ذهنت، و الان من دارم براتون مینویسم.
میخوام براتون از چگونگی اشنا شدنم با سایت شما توضیح بدم.
من از بچگی چون فردی بودم که خیلی دنبال متفاوت بودن با بقیه و دنبال اموزش بودم خیلی دوست داشتم مطالب خود شناسی و انگیزشی رو دنبال کنم .برای همین از ۱۳ سالگی تصمیم گرفتم تغییر کنم و خودم رو به اموزش در مورد خودشناسی متعهد کردم. در طول این مسیر من کم کم با قانون جذب و فرکانس و ارتعاش به صورت خیلی اتفاقی اشنا شدم. تا حدی من با فرکانس و ارتعاش اشنا شدم اما خیلی از اساتید اصلا به طور واضح اموزش نمیدادن که واقعا فرکانس چیه،قوانین جهان هستی چی هست .
و وقتی من کلا فهمیدم جهان یه سری قانون مشخص داره و انسان توانایی ساختن زندگیشو به توسطت ذهنش و افکارش داره خیلی به این حوزه علاقه مند شدم و توی دلم از خدا خواستم که با کسی اشنا بشم که به طور دقیق این قوانین رو برام توضیح بده.
و در راستای این خواسته یه روزی برادر من به صورت خیلی اتفاقی به من گفت که یه فردی هست به نام عباس منش که مرتبط با چیز هایی هست که تو دنبالشی و شما رو به من معرفی کرد. و باور کنید تا قبل از این من حتی یک بار ،حتی یک بار نه اسم شما شنیده بودم نه با یدونه از فایل هاتون برخورد کردم ،با این که من ادمی بودم که تمام اساتیدی که توی این حوزه فعالیت میکردند رو میشناختم.
وقتی با شما اشنا شدم اول یه سری از فایل هاتونو گوش دادم و انقدر جذب گفته هاتون شدم که من به دلیل اینکه اون زمان مدارس انلاین بود و نیازی نبود من مدرسه برم ، صبح که از خواب پا میشدم سر کلاس ها حاضر نمیشدم و به جاش میرفتم فایل های شما رو گوش میدادم .
و از اون روز حدود ۱ سال میگذره و من سعی کردم با این مسیر اشنا بشم و حالا امشب من تصمیم گرفتم توی سن ۱۶ سالگی با هر شرایطی که دارم این مسیر رو جدی بگیرم و مصمم تر ادامش بدم تا به نتایج دلخواهم برسم و به همین دلیل این الهام به من رسید که اولین کامنتمو بزارم بر روی سایت و نمیدونمم چطور توصیف کنم که انگار هیچ کدوم از این حرف ها از ذهن من نیست و تک تک کلمات داره به من گفته میشه که بنویسم.
استاد عباس منش عزیزم ازتون تشکر میکنم بخاطر وجودتون و بخاطر این سایت که در طول این یک سال توی تمام شرایط سخت برام تکیه گاهی بود که بتونم ذهنم رو کنترل کنم و از شرایط سختی که پشت سر گذاشتم با قدرت ادامه بدم .
از خدا هم برای معرفی شما و هدایت من در تمام لحظات زندگیم تشکر میکنم و سپاس گذارم.
بهترین ها رو براتون ارزومندم،خدانگهدار.
سلام بنیتای عزیزم💕🌸
بسیار خوشحال شدم که تو این سن کم با استادآشنا شدی و قوانین الاهی رو داری یاد میگیری و مطمئنم اگر همچنان متعهدانه آموزه های استاد رو دنبال کنی سراسر زندگیت سرشار از آرامش و شادی وثروت و سلامتی خواهد شد.بهترینها رو برات آرزو دارم بی همتای من😍😍