خودمان را هم قضاوت نکنیم‌، چه برسد به دیگران - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

781 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 841 روز

    به نام تنها قدرت برتر جهان

    واقعا که این فایل انقدر لازم بود و انقدر بجا بود و انقدر به موقع بود که درکی که فعلا ازش داشتم باعث شد کلی چراغ تو ذهنم روشن شه که هرچی فکر میکردم بهشون دیدم هی داره نکات بیشتر و بیشتری رو میاره

    «قضاوت»

    خیلی جای کار دارم توی این موضوع، اما همه کارای بزرگ موفق با قدمای کوچیک و پیوسته شروع شدن ، آروم آروم هر روز یه ذره بهتر از دیروز

    اولین کاری که کردم برای خالی شدن ذهنم ، اومدم مکتوب کردم و همه رو بخشیدم همه ی کینه ها و نفرت ها رو ، اما یه جای کار لنگ میزد حس خوبی میده ولی انگار قلبمو خالی نمیکنه ، اخه چرا، سوال بی جوابی که موند تا اینکه اومدم و رفتم سراغ دسته بندی مورد نظرم، فایل رو گوش دادم ،تکرار ، تکرار تکرار ، انگار وقتی به یه آگاهی جدید برمیخورم روحم تشنه تر میشه تا عمیق تر و عمیق تر اونو ببلعه،

    دومین کامنت، کامنت آقای ملک واووووو دقیقا هم ایشون مشکل منو داره الله اکبر از این هدایت هر لحظه ی الله یکتا

    جواب سوالم دقیقا همین بود، اینکه چرا عمیقا نمیبخشیدم ؟ چرا عمیق قلبم از کینه ی افراد پاک نمیشد؟

    چون من هنوز عمیق باور نکردم که خودم خالق شرایط خودمم

    آره دقیقا همینه ، خود خودشه

    اگه عمیق باور کرده بودم میدونستم باورها و فرکانس های من اون آدمو جذب من کرده ، باورها و فرکانس های من باعث شده فلان رفتار باهام بشه ، باورها و فرکانس های من باعث شده فلان شرایط برام ایجاد شه ، خودم مقصرم فقطططط خودم ، مسئولیت تمام اتفاقات زندگیم فقط با منه ««با من»»

    نمیبخشیدم چون فکر میکردم مقصر اونا اند

    وای خدای من، دقیقا همینه ، وقتی فهمیدمش قلبم انگار دوتا بال پیدا کرده بود و میخواست از سینه پرواز کنه، این باور دلیل خیلی مسائل دیگمم هست من هنوز نتونستم 100درصد مسئولیت کامل همه ی اتفاقات رو برعهده بگیرم این 100درصده خیلی مهمه آرزو ، حتی99درصد هم نه 100درصدددددد

    لازم نیس خرده چوب های کف جوب رو بخوام جمع کنم ، اگه یکی از موانع بزرگ آب رو بردارم جریان انقدری میشه که خرده چوب ها رو آب با خودش میبره ،یه سری باورا هستن اصلا خیلی مهم و حیاتی اند وقتی یه باور مهم و قوی رو تغییر بدم یه جریانی راه میوفته که کلی باورهای فرعی رو با خودش میبره و دوباره باور مهم بعدی.

    نکته ی بعدی

    «به من چه» «به تو چه»

    به من چه ربطی داره طرز فکر بقیه ، نحوه عملکرد بقیه ، علت کاراشون ؟ چرا باید قضاوتشون کنم؟

    من چند متر با کفش اونا راه رفتم که بتونم نظر بدم؟؟

    من خودم چه خطاهایی کردم که وقتی برمیگردم به گذشته میگم من چجوری اون موقع اینکارو کردم …

    همینطور هیچ دلیلی نداره من لازم باشه بخوام برا بقیه علت کارامو شرح بدم ،عزت نفسم خییییلی جای کار داره وگرنه چرا قضاوت بقیه باید برام مهم باشه

    یه حدیثی شنیدم که البته تجربش کردم با گوشت و پوست و استخون

    میگن یه بزرگواری گفته اگه کسیو قضاوت کردی انقدر زنده میمونی تا تو همون شرایط قرار بگیری

    و من دقیقا تجربش کردم که قبلا کسی رو قضاوت کردم که چرا فلان کار رو کرده اخه ، بعد همون شرایط چند وقت بعد برام ایجاد شد و من دقیقا همون کار رو کردم و بعد یادم اومد که ای وای برمن ….

    ولی به قول استاد هر لحظه که از خدا طلب بخشش کنی خدا رو توبه پذیر مهربان میابی، خیلی باید بهتر عمل کنم و «به من چه » رو بهتر اجرا کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 915 روز

    دروداستادعزیزم ومریم جانم خداقوت

    وهمه دوستان عالیم

    خداروصدهزارمرتبه شکر که یک روزعالی دیگر

    افتخاردیدن نشانه ام رادارم تابیشترروی نقص

    قضاوت کردن متمرکزشوم چون نقصی است که

    هرلحظه بامن بوده وسالهای متمادی، امابه لطف

    خداوندواستادعزیزم بخصوص همین فایل که چند

    ماه پیش به همراه عزیزدلم گوش جان سپردیم و

    چقدربه من کمک کرداین نقص رابپذیرم وآرام آرام

    کمرنگش کنم وبه جایش تمرکزروی خودم بگذارم

    ودرموردرفتارهای خودم سعی کنم تغییرات بنیادی

    واصولی ایجاد کنم ، الان می بینم که چقدرهمین

    رسانه ها

    درامرراحت قضاوت کردن هرشخص وکشوری….

    به ماکمک کردندودرادامه تجزیه و تحلیل خانواده

    واطرافیانمان وذهن من پذیرفت که بایدهمه

    راقضاوت کرداماخداروشاکروسپاسگزارم که

    هرلحظه تمرکزم راروی خودم بگذارم وچقدر

    باتمرین وتکرارتوانسته ام مهارش کنم واگردوباره

    جولان دادبایدسریع ذهنم رامدیریت کنم وبه قول

    استادعزیزم من هم درشرایطی اشتباه کرده ام

    وبایدخودم راجای آن موقعیت یاشخصی گذاشته

    وباآگاهی ودرک

    بهتررروی رفتار،گفتاروکردارخودم دقیق شوم و

    خداروشکر آن قدرذهنم راعادت به شکرگزاری،مراقبه

    وباجان دل فایل های ناب استادرادیدن ونوشتن

    وتکراروتمرین به جای دیدن رسانه ها،فیلم

    وسریال ها،اخبارو….که واقعا ذهن راتخریب

    می کنند، توانسته ام کنترل همه چیزراعالی تر

    به دست بگیرم وهرلحظه ازخداوندیاری می طلبم.

    ان شاالله هرلحظه شاد، سلامت وعالی بدرخشید

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1665 روز

    خودمان را هم قضاوت نکنیم چه برسد به دیگران به صورت نوشتاری

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت شما دوست عزیز

    من سید حسین عباس منش هستم و باز هم سپاسگزار خداوندم که به من فرصت داد در خدمت شما عزیزانم باشم امروز یه مصاحبه‌ای رو من دیدم که منو بهم انگیزه داد که بیام جلوی دوربین و اونم در مورد قضاوت کردن خیلی راحت ما در مورد دیگرانه

    البته همین اول برنامه بگم من مستثنی نیستم از این اشتباهی که میخوام در موردش صحبت کنم

    منم بارها و بارها به اشتباه انسان‌ها رو قضاوت کردم ولی سعی می‌کنم که خیلی بهتر بشم توی این موضوع

    واقعاً نه الان سال‌هاست که دارم سعی می‌کنم بهتر بشم و فکر می‌کنم خیلی بهتر شدم یه مدتی پیش یه بحثی بود توی امریکا به نام پروژه میتو یا من هم همینطور که مثلاً می‌گفتن یه سری افراد توی هالیوود یه سری رفتارهای جنسی نامناسب داشتن با زیردستانشون

    حالا یه تهیه کننده خیلی معروف هالیوودی بود و بعدش هم گفتن فلان بازیگر فلان کارگردان و فلان تهیه کننده و فلان بهمان

    خلاصه خیلی‌ها اومدن گفتن که اینا 20 سال پیش 30 سال پیش اینا به زور خواستن منو لمس کنن یا یه حرکت ناشایستی با من داشتن توی خلوت یا توی هتل یا یه جای دیگه این بحث‌ها خیلی بالا گرفته بود و خیلی هم راحت ملت حمله می‌کردن به اون شخصیت و می‌گفتن این آدم باید محاکمه بشه باید اینجوری بشه باید اونجوری بشه

    یا یه مورد دیگه بود در مورد یه قاضی که دونالد ترامپ معرفی کرده بود به نام یکی از قضات دیوان عالی و یه بحث سنگینی شد اصلاً درگیری‌هایی شد و داستانی شد که میگفتن این وقتی که سن 16، 17 سالش بوده توی یه جشنی توی زمان دبیرستان به یه دختر خانومی به زور خواسته اون رو ببوسه یه همچین چیزی و اون خانمه که الان دیگه خیلی سنش رفته بالا و استاد و پروفسور دانشگاه شده اومده گفته که این آدم در سن 16 ،17 سالگی میخواسته با من این کارو بکنه حالا میخواد قاضی‌القضات بشه و برنامه‌هایی از این دست که حالا زیاده من مثلاً پیش خودم گفتم اون آدم‌هایی که دارن انتقاد میکنن میگن طرف فلان کارو کرده 16 سالش بوده، 30 سال پیش فلان کارو کرده اشتباه رو کرده یا مثلاً یک حالت وارد حریم خصوصی یک نفر دیگه شده و از این داستان‌ها نمیدونم خودشون رو نمی‌شناسن.

    خودشون رو مبرا میدونن خدا میدونن از هر اشتباهی خودشون رو یه آدم معصوم میدونن من واقعاً نمیدونم آدم‌هایی که توی این شرایط میان به یه همچین جریاناتی میپیوندن واقعاً خودشون چی میدونن

    بابا همه ما می‌دونیم که هر کدوم از ما در یک برهه‌ای از زندگی یه سری اشتباهات رو کردیم هیچکس در کیهان نیست که ادعا کنه که من هیچ خطایی تا حالا تو زندگیم نکردم

    هیچکس

    چطور میشه که یه همچین مواقعی میاییم میریزیم تو شبکه‌های اجتماعی یه انجمن درست می‌کنیم و هشتگ می‌زنیم فلان می‌کنیم و بهمان می‌کنیم آی طرف توی سن 16، 17 سالگی مثلاً به زور خواسته دختره رو ببوسه

    من توی بحث این قاضی واقعاً گفتم اصلاً خجالت داره که یه آدمی رو یه قاضی کسی که سی سال قاضیه بخوایی تخریبش کنی برای کاری که 16 سالگی کرده

    یعنی واقعا من اصلاً گفتم چه منطقی پشت این اعتراضِ چه منطقی پشت این تخریب شخصیت فردِ که طرف توی 16 ، 17 سالگی اصلاً فرض کنید اشتباه خیلی بزرگتر هم کرده باشه بچه بوده مگه ماها نبودیم خودمون

    من خودم بارها و بارها گفتم اصلاً من یه آدمی بودم بسیار خطاکار و کارهای اشتباه کردم که اصلاً شاید خیلی‌هاتون فکرش هم نتونید بکنید

    ولی بعد یه روزی فهمیدم اشتباه کردم سعی کردم که جبران کنم سعی کردم که مسیر درست رو برم زندگی منم از اون روز تغییر کرد حالا یکی بیاد بگه نه چون تو اون موقعی که 15، 16 سالت بوده فلان کارو کردی دیگه نمی‌تونی به هیچ موفقیتی برسی دیگه هیچ راهی برای تو متصور نیستم هیچ پیشرفتی

    خیلی دوست داشتم یه روزی در مورد این موضوع صحبت کنم ما آدم‌ها رو قضاوت نکنیم.

    ما جای آدم‌ها نیستیم

    ما نبودیم جای آدم‌ها

    ما شرایط آدم‌ها رو نداشتیم

    اما جای خودمون بودیم، خودمون رو شیطان گول زده بارها و بارها خطا کردیم اشتباه کردیم سوتی دادیم

    16، 17 سالگی که ولش کن توی 40 ،50 سالگی هم اشتباه می‌کنیم و بعد اینقدر راحت میایم آدم‌ها رو قضاوت می‌کنیم من همیشه توی برنامه‌هام هم گفته بودم همون موقع که تهران بودیم سمینار داشتیم خیلی من این بحث صدام حسین رو مطرح می‌کردم می‌گفتم این همه ما میایم فحش میدیم و داد و بیداد و فلان شما میای زندگینامه این آدم رو می‌خونی می‌بینی توی 5 سالگی تجاوز شده از طرف از نزدیک‌ترین فک و فامیلش بهش تجاوز شده به یک پسر 5 ساله تجاوز جنسی شده بعد میاییم می‌بینیم تو زندگی اولاً که از بچگی بابا نداشته اینش رو از دست داده اونش رو از دست داده یتیم بوده پیش بابا بزرگش بزرگ شده هرکی میومده رو سرش می‌زده بهش تجاوز می‌کرده بعد برای اینکه زورآزمایی کنه خودش رو نشون بده رفته کلی باشگاه بدنسازی بعد برای اینکه حال بقیه رو بگیره حال اونایی که حالش رو گرفتن بگیره وارد یه سری احزاب شده بعد رفته تو حزب بحث دیده که اینجا جای خوبیه برای حال‌گیری و بعد همینجوری اومده شده صدام حالا اومده این حرکت رو کرده این جنگ رو کرده این مردم خودش رو کشته و فلان کرده

    من حرفم این بود می‌گفتم کی میگه اگر ما جاش بودیم این خطاها رو نمی‌کردیم کی این حرف رو میزنه کی میتونه این ادعا رو بکنه

    یا در مورد هیتلر در مورد بدترین شخصیت‌های جهان دارم این حرف رو میزنم که خطاکارترین و ظالم‌ترین و منفورترین و فلان ترینن.

    میگم کدوم یکی از ماها میتونیم ادعا کنیم اگر من توی اون شرایطی که هیتلر بزرگ شد بزرگ شده بودم یا صدام بزرگ شد بزرگ شده بودم من این راه‌ها رو نمیرفتم من این کارها رو نمی‌کردم کدوم یکی از ما می‌تونیم ادعا کنیم که اگر من قدرت اول مملکت باشم مثلاً این کارها رو نمی‌کنم

    ما همش گیر میدیم آی فلان رئیس جمهور فلانی رهبر فلانی اینجوری فلانی اونجوریه 100 تا فحش به همه بدیم

    بنده خدا تو دوتا کارگر زیر دستته میزنی درب و داغونشون می‌کنی حالا داری انتقاد می‌کنی از رئیس جمهور و رهبر و رئیس مجلس و فلان صدام و هیتلر و فلان و اینا چرا این کارو کرد

    تو خودت به جایی نرسیدی آب ندیدی وگرنه شناگره خیلی خوبی بودی پسر خوب

    من نه ایرانم نه کاری دارم به مسائل سیاسی ایران نه هیچی

    ولی از همون اول توی جمع‌های خصوصی وقتی انتقاد می‌کردن از رهبران ایران از رئیس جمهور ایران اون موقع که احمدی نژاد بود اون موقع که آقای خاتمی بود اون موقع که بعدش روحانی بود آقای رفسنجانی بود یعنی از اون موقع که من یه ذره عاقل شدم از اون موقع که یه ذره سرد و گرم روزگار رو چشیدم فهمیدم که خود انسان ممکنه تو هر لحظاتی یه سری رفتارها رو از خودش نشون بده اون موقع به همه اونایی که انتقاد می‌کردن نه اون فلان رئیس مملکته نمی‌دونم فلان رهبر مملکته اینجوریه اونجوریه

    می‌گفتم تو خودت رو جای اون نذاشتی که، تو که اونجا نبودی.

    اولاً که تو توی جایگاه اون نیستی و داری قضاوت می‌کنی شرایط اونو نداری و داری قضاوت می‌کنی

    دوماً اگر به فرض که اون رفتار رفتار نادرستی باشه که ما اصلاً نمی‌دونیم خبر هم نداریم از دقت رفتارهایی که داره اونجا رخ میده تو خودت چهار نفر زیر دستت باشن که زور باشی بهشون که اون چهار نفر نتونن بهت چیزی بگن خدا می‌دونه از خودت چه برخوردی نشون بدی بعد میای میگی فلانی چرا فلانه

    فلانی فلان کارو داره می‌کنه

    صدام چرا اینجوری بوده بهمان چرا اینجوری بوده

    میگم بهترین کار این موقع‌ها اینه که دهنمون رو ببندیم بگیم من جای اونا نیستم من شرایط اونا رو ندارم من هزار نفر زیر دستم نیستن که ببینم خود من جو می‌گیره یا نمی‌گیره

    من مثل صدام توی 5 سالگی بهم تجاوز نشده که ببینم اگر من پدرم رو قبل از به دنیا اومدن از دست داده باشم اون همه بلا سرم اومده باشه اون همه تجاوز توی سن 5 سالگی مگه کمه توی اون سن توی اون شرایط این اتفاقات برای من افتاده باشه تجاوز شده باشه به من بعد من بیام بگم نه من یک انسان خیلی وارسته‌ای میشم که تمام اونایی که به من ضربه زدن و تجاوز کردن خیلی با یک قلب پاکی می‌بخشم کی این حرف رو می‌تونه بزنه کی همچین ادعایی می‌تونه بکنه وقتی خودش توی این شرایط قرار نگرفته

    خیلی راحت ما قضاوت می‌کنیم آدم‌ها رو خیلی راحت قضاوت می‌کنیم.

    من یاد گرفتم و یاد میدم به خودم اینا حرف‌هایی هست که دارم به خودم میزنم کاری ندارم شما اصلاً قبول می‌کنید این حرف‌ها رو یا قبول نمی‌کنید

    من به خودم دارم یاد میدم که تو یادت باشه که اولاً انسان بی‌خطایی نبودی اشتباهات بچه گانه کردی

    زمانی که بچه بودی اشتباهات بچگانه کردی

    زمانی که بزرگتر شدی بازم اشتباهات

    بچه گانه کردی و تو خیلی بیجا می‌کنی که بخوایی از کس دیگه‌ای ایراد بگیری

    اینا اون چیزی هست که دارم به خودم همیشه میگم

    تو توی شرایط آدم‌ها نیستی

    تو نمی‌دونی طرف خیلی موقع‌ها هست مثلاً شما میای یه زن و شوهری با هم اختلاف دارن درگیرن خانمه میاد با شما حرف میزنه شما می‌خوای بری خرخره شوهره رو بجویی فقط با شنیدن حرف‌های زنه بعد میری حرف‌های شوهره رو می‌شنوی میگی برم خرخره زنه رو بجوم یعنی وقتی که حرف دو نفر رو می‌شنویم اون وقت خیلی بهتر می‌فهمیم که ما چقدر قضاوت اشتباه کردیم در مورد زمانی که فقط حرف یکیشون رو شنیده بودیم یعنی خیلی دیدمون بازتر میشه

    بعد اگر خودمون رو جای طرف بذاریم خیلی باز بهتر می‌تونیم رفتارهاش رو درک کنیم علت رفتارهاش رو درک کنیم علت اون رفتارهای به ظاهر بد و ناپسند رو درک کنیم

    من بارها شده این جمله رو یه میلیارد بار تا حالا گفتم همه جا

    گفتم در مورد فلانی که دارید فلان حرف رو می‌زنید به خدا منم اگر جاش بودم از اون بهتر عمل نمی‌کردم

    یعنی یه جورایی من به یه خودشناسی رسیدم که توی شرایط خاصی انسان اشتباه می‌کنه انسان ناراحت میشه انسان عصبانی می‌شه

    یه بحثی بود توی ایران یه نماینده مجلسی گویا رفته بود یه جایی با یه کارمندی بد برخورد کرده بود ریخته بودن سرش بگیر و ببند این آدم رو باید فلان کنیم

    بعد من گفتم اصلاً اون کار نادرست

    اما آیا واقعاً برای اونایی که دارن اعتراض می‌کنن به اون رفتار و اونقدر اون رفتار رو دارن بد می‌کنن آیا نشده تا حالا عصبانی بشن فحش بدن به کسی

    من به خدا شده هزاران بار شده خود من که دارم آموزش میدم به ملت به هیچ عنوان ادعا نمی‌کنم که عصبانی نمی‌شم قاطی نمی‌کنم داد و بیداد نمی‌کنم نه من شده بارها هم شده و سعی می‌کنم کمتر بشه

    ولی یه موقع‌هایی از دستم در میره

    کیه که ادعا کنه که من تا حالا قاطی نکردم و داد و بیداد نکردم

    کسی هست که ادعا کنه که حالا همه می‌ریزن آقا فلانی چنین فحش داده باید پدرش در بیاد خاک بر سر ماها که شماها نماینده مونید

    اِ نماینده است

    خدا که نیست که

    یعنی می‌خوام بگم اگر نگاهمون به آدم‌ها اولاً نگاهمون به خودمون درست باشه یعنی همون جوری که خودمون رو می‌بخشیم بقیه رو هم ببخشیم همه چی حل شده است وارد این فضاها نشید اصلاً یه موقع‌هایی که این جریان‌ها به وجود میاد این احساس رو کنترل کنید که منم وارد این جریان بشم اعتراض کنم به فلانی دری وری بگم منم یه توییت کنم منم یه چرت و پرت بنویسم پای این

    هر چرت و پرتی که بقیه نوشتن منم اعتراض کنم منم فلان کنم

    به خودتون بگید من جای اون آدمی که داره بهش انتقاد میشه نیستم من گذشته اونو ندارم من شرایط اونو نداشتم ولی اینو می‌دونم که خود منم بارها و بارها توی شرایط مختلف اشتباه کردم

    یعنی اگر ما اینو درک کنیم خیلی از مسائلمون حل شده است موضوع اینجاست که ما درک نمی‌کنیم موضوع اینجاست که ما انگار که یه عقده‌ای داریم یه وقت اضافه.

    من نمی‌دونم وقت اضافی دارن ملت عقده دارن نمی‌دونم چشونه که فقط هم مخصوص ایران و امریکا نیست انگار همه یه جایی این عقده رو دارن که یک نفر که افتاد یه گوشه رینگ بریزیم سرش

    گفتم من بهتون

    من نه اون نماینده مجلس رو می‌شناسم نه صدامه رو می‌شناسم نه بقیه دوستانی که این صحبت‌ها در موردش شده رو می‌شناسم نه رابطه‌ای دارم نه می‌دونم اصلاً کی هستن چه کاره ان

    هیچی نمی‌دونم

    فقط اینو می‌دونم که انسان در شرایطی ممکنه عصبانی بشه فحش بده خطا کنه قتل کنه اشتباه کنه حالا می‌تونه شرایط سنی باشه می‌تونه شرایط عصبی باشه می‌تونه شرایط نحوه رشد کردن و بزرگ شدن باشه و خیلی مسائل دیگه

    خیلی خوبه آدم بتونه جلوی خودش رو بگیره پاداش‌ها هم به افرادی داده میشه که توی شرایط سخت بتونن خودشون رو کنترل کنن خیلی خوبه که آدم بشه ماندلا خیلی خوبه

    اما اگر نتونست شبیه ماندلا که بیاد زندانبان خودش رو بکنه معاون رئیس جمهور وقتی خودش سر قدرت شد و رئیس جمهور شد به جای اینکه بیاد همه اون زندانبان‌هایی که 40 سال 30 سال انفرادی بهش دادن و زجر بهش دادن اعدام کنه و بکشه بیاد بگه نه شما هم آدم بودید بالاخره دستور گرفته بودید شرایط اون موقع اینجوری بوده من نمی‌خوام اون مسیر رو ادامه بدم و انسان می‌خوام باشم و شما آقای زندان رئیس زندان بیا بشو معاون رئیس جمهور

    خیلی خوبه که آدم اینجوری باشه خیلی خوبه آدم مثل آمریکایی‌هایی باشه توی جنگ جهانی دوم رفتاری که با ژاپن داشتن به جای اینکه مثل روسها بگن آلمانی‌ها رو ببرن اردوگاه اجباری پدرشون رو در بیارن حالا که پیروز جنگ شدن بلایی سر آلمانی‌ها بیارن که توی دنیا کسی سرشون نیاورده بود

    امریکایی‌ها ژاپنی‌ها رو گفتن عفو عمومی همه تون بخشیده شدید

    نه می‌خواهید بیایید معذرت خواهی کنید نمی‌خواهید فلان کنید

    همه از دم.

    این همه هم آدم‌ها رو کشتید و این همه کشتی‌های ما رو غرق کردید و این همه هم به کشور ما حمله کردید این اتفاقات هم رخ داد اشکال نداره الان ما پیروزیم زورمون هم میرسه گردنمون هم کلفته ولی بزرگواری می‌کنیم همتون رو می‌بخشیم به خاطر اینکه می‌خواهیم این زنجیره جنگ و دشمنی و قهر و کینه تموم بشه بره که بعدش هم می‌بینیم ژاپن و امریکا میشن متحد خیلی دائمی و همیشگی و خیلی خوب که جفتشون هم منفعت بردن از این اتحاد

    خیلی خوبه آدم اونجوری باشه

    خیلی خوبه

    اما، اما آدم اشتباه می‌کنه ممکنه نتونه خودش رو کنترل کنه ممکنه یه جاهایی قاطی کنه ممکنه یه مسیر اشتباهی رو بره توی یه سنی و ما باید بپذیریم چون خودمون هم جزو همون آدم‌هاییم

    و حرف من اینه دوست دارم که اینو درک کنیم این فایل هم زمانی آماده شد که من یه مصاحبه‌ای رو دیدم از آقای محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران توی برنامه تلویزیونی که مجری نمی‌دونم واقعا نقش مدعی العموم رو داره نقش صدای خاموش ملت را داره من نمی‌دونم بعضی‌ها واقعاً در مورد خودشون چه فکری می‌کنن که شما مثلاً اون موقعی که این کارو کردی زمان کربلای 4 این حرف رو زدی اونجا ال کردی حالا شما فلان

    من گفتم آخه پسر خوب این آدمی که تو داری در موردش صحبت می‌کنی بیست و چند سالش بوده زمانی که فرمانده سپاه بوده

    تو اون موقع که 22 سالت بود 4 تا بچه رو توی محله‌تون می‌تونستی مدیریت کنی که این بابا صد تا لشکر رو داشته مدیریت می‌کرده

    تو الان نشستی پای کولر گازی و توی تابستون یا توی زمستون نشستی پای بخاری داری یه برنامه ضبط می‌کنی جلوی دوربین

    تو بودی زمانی که این رفته وسط خمپاره و موشک داشته کارش رو انجام می‌داده توی سرما و گرما کلی از هم قطارهاش هم رفتن که اینقدر راحت میای اون زمان و اون روزها رو اون شرایط رو اون جو و اون مردم و اون فرهنگ رو داری الان قضاوت می‌کنی

    بابا اون موقع مردم یه جور دیگه فکر می‌کردن

    اون موقع شرایط

    اصلاً من کاری ندارم که جنگ درست بوده غلط بوده این آدم خوب بوده یا بد بوده یا فلان بوده

    من دارم میگم نمی‌تونیم قضاوت کنیم یه آدمی رو توی سن بیست و خورده‌ای سالگی توی جنگ توی زمانی که همه چیز با الان فرق می‌کرده بیایم معیارهای الان رو بزاریم اون بابا رو قضاوت کنیم یا اون شرایط رو قضاوت کنیم یا اون تصمیم مثلاً رهبرش رو یا اون تصمیم رئیس جمهورش رو یا اون تصمیم فرمانده جنگش رو قضاوت کنیم زمانی که 30، 40 سال از جنگ گذشته و زمانی که همه چیز تغییر کرده بیایم خیلی راحت روی مبل بشینیم بگیم نه تو اشتباه کردی اون موقعی که این کارو کردی جوون‌های مملکت رو بردی روی مین و فلان

    بابا تو خودت چیکار کردی تو خودت چیکار تونستی تو زندگیت بکنی

    یعنی همیشه همینه اونی که بیشترین انتقادات رو می‌کنه کمترین کار رو توی زندگیش کرده

    اونی که بیشترین های و هو رو داره اونی که بیشترین داد و فریادها رو می‌کنه در زندگیش هیچ غلطی نکرده.

    چرا اینو میگم

    هر کسی بیشتر کار کرده باشه بیشتر تجربه کرده باشه بیشتر 4 تا به قول قدیمی‌ها چهار تا پیرهن بیشتر پاره کرده باشه بهتر می‌فهمه که توی هر شرایطی آدم ممکنه چه تصمیم‌هایی بگیره

    نباید توی آینده گذشته رو قضاوت کرد شرایط آینده فرق می‌کنه اون موقع اوضاع فرق می‌کرد اون موقع شرایط فرق می‌کرد نگاه فرق می‌کرد فرهنگ فرق می‌کرد داستان یه چیز دیگه‌ای بود کلاً با اون داستانی که اون موقع بود

    تو اگر بودی شاید هزار برابر بدتر از اون تصمیم می‌گرفتی بعد نشستی توی برنامه تلویزیونی هی می‌خواد از طرف سوتی بگیره هی می‌خواد به طرف بگه تو اشتباه کردی هی می‌خواد به طرف بگه که اینجا باید یه معذرت خواهی به مردم بدهکاری من خودم میگم اصلاً نمی‌خوام طرفداری کنم این درسته

    من دارم در مورد یک فرهنگ صحبت می‌کنم در مورد یک فرهنگ اشتباه صحبت می‌کنم که می‌شینن آدم‌ها رو قضاوت می‌کنن زمانی که خودشون توی اون شرایط نبودن که ببینن چطور عمل می‌کنن

    خودتون نبودید ببینید که توی اون شرایط چطور عمل می‌کنید که بیایم قضاوت کنیم اینقدر راحت آدم‌ها رو

    بیایم دعوای زن و شوهر رو از طرف یه طرفشون بشنویم و بیایم اون یکی طرف رو فحش بارون کنیم

    یا بیایم از یک زاویه‌ای داستان قدیمی رو بشنویم و بگیم فلانی چقدر آدم عوضی بوده رضا شاه چقدر آدم فلانی بوده که فلان اشتباه رو کرده محمدرضا شاه چقدر آدم فلانی بوده که فلان کارو کرده این آدم بله این کارو که کرد ساواک رو تشکیل داد و این کارو کرد بله این خیلی اشتباه بوده بابا تو نبودی توی اون شرایط تو جای اون نبودی تو اون قدرت رو نداشتی که ببینی اصلاً اون تصمیم درست بوده غلط بوده.

    نه بعدش اشتباه کرد که تانک‌ها رو برد اول یه عده‌ای میگن که اشتباه کرد که تانک‌ها رو آورد توی جمعیت

    بعدش اشتباه کرد که تانک‌ها رو برد

    بعد اشتباه کرد که به امریکا گفت چشم آبی‌ها

    بعدش اشتباه کرد

    بابا جای خودت بشین جای خودت حرف بزن جای خودت عمل کن خودت توی زندگیت چیکار کردی ما نه جای آقای خمینی بودیم نه جای محمدرضا پهلوی بودیم نه جای محسن رضایی بودیم ما جای خودمونیم ما می‌تونیم بگیم من در گذشته با توجه به تجربیاتی که داشتم فهمیدم فلان جا اشتباه کردم اما همون موقع که داریم اینو میگیم ادامه اش میگیم البته اون موقع اوضاع اینجوری بود اینجوری بود اینجوری بود که من مجبور شدم این کارو بکنم این کارو بکنم این کارو بکنم یعنی حتی وقتی که ما در مورد اشتباهات خودمون هم صحبت می‌کنیم سریع پشتش یه اما میاریم میگیم ولی اما به خاطر اون شرایطی که فلان کارو کرده بودم و بهمان کرده بودم منم گفتم حالا که اینجوری شد باید این کارو بکنم یا به خاطر اینکه تحت تاثیر فلان دارو قرار گرفته بودم یا به خاطر اینکه تحت تاثیر فلان ماده مخدر قرار گرفته بودم فلان عکس العمل اشتباه رو نشون دادم

    یعنی ما در مورد گذشته خودمون هم که می‌خواهیم صحبت کنیم سریع این داستان‌ها رو دادیم

    یا بله فلانی فلان حرف رو زد من قاطی کردم جوابش رو دادم زدم پدرش رو درآوردم

    درسته اشتباه کردم اما به این دلیل که فلانی فلان حرف رو زد

    ما توی روزمره خودمون هزار بار در مورد خودمون اینجوری خودمون رو تبرئه کردیم بعد در مورد بقیه که میشه نه این اشتباهه این فلانه این بهمانه

    من اینو دارم به بچه‌های خودمون میگم به بچه‌هایی که می‌خوان توی این مسیر زندگی پربارتری داشته باشن

    هرچقدر که دیگران رو کمتر قضاوت کنیم هر چقدر خودمون رو حتی کمتر قضاوت کنیم هر چقدر با خودمون مهربان‌تر باشیم هر چقدر با دیگران مهربان‌تر باشیم بیشتر از نگاه خداوند داریم به دنیا نگاه می‌کنیم

    نگاه خداوند اینه

    نگاه خداوند اینه

    این نیست که طرف چون توی اون شرایط من بارها و بارها گفتم قرآن بر حسب شرایط نازل شده

    شرایط

    زمان پیامبر توی هر موقعیتی باعث شده که آیه‌ها با توجه به شرایط

    یعنی خیلی از آیه‌های قرآن غیر از آیه‌های توحیدی که در مورد اصل قرآنه و اصل جهان هستی که همیشه یکی بوده آیه‌های قرآن آیه‌هایی بوده که ربط داشته به شرایط اون موقع.

    قبل از فتح مکه آیه‌ها جنسش فرق می‌کرده بعد از فتح مکه آیه‌ها جنسش فرق می‌کرد در مورد موضوعات مختلف به خاطر شرایط شبه جزیره عربستان به خاطر نوع نگاه مردم

    اون موقع آیه‌ها با توجه به اون شرایط اومد

    یعنی شرایط آیه‌ها رو ایجاد کرده شکل آیه‌ها رو شکل بیان آیه‌ها رو ایجاد کرده یعنی ما یه همچین خدایی رو داریم که شرایط تصمیم می‌گیره

    توی همون قرآن ما می‌بینیم که میگه گوشت خون و خوک و مردار و فلان نخورید حرام است اما اگر مجبور بودید داشتید می‌مردید به قدر رفع نیاز بخورید شرایط شرایط

    آقا روزه باید بگیری اما اگر نتونستی توی شرایط خاص بودی سفر بودی مریض بودی ال بودی بل بودی می‌تونی بشکونیش

    باید وضو بگیری به این شکل به این شکل اما اگر نبود شرایط فلان بود با خاک هم می‌تونی تیمم کنی

    اگر در جنگ بودید می‌تونید نمازتون رو کوتاه کنید اگر رفتی مکه کار داشتی شرایط عوض شد می‌تونی بدون اینکه طواف کنی برگردی گناهی بر تو نیست

    اگر که شما با دوتا

    قراره که با دو تا خواهر ازدواج نکنی اما اگر قبل از اینکه این حرف رو بزنیم با دو تا خواهر ازدواج کردی اشکال نداره

    آقا ربا حرومه اما اگر قبل از اینکه این آیه بیاد شما یه پولی نزول کرده باشی یا یه نزولی داشتی داشتی سودش رو می‌خوردی اون چیزی که از قبل بوده اشکال نداره

    ما با یه همچین خدایی طرف هستیم توی قرآن

    ما با یه همچین نگاهی طرف هستیم آقای پیامبر اسلام محمد شما الان می‌تونی به تعدادی که می‌خوای همسر انتخاب کنی فقط تو

    باز شرایط

    اما همین تو یه مدت بعدش دیگه نمی‌تونی همسر اختیار کنی مگر از این افرادی که میگیم دیگه تموم شد اون داستان

    بازم شرایط

    شرایط تغییر می‌کنه صحبت نگاه برخورد فرمان تغییر می‌کنه

    ما با یه همچین خدایی طرف هستیم ما با یه همچین قرآنی طرف هستیم که شرایط توی اونجا توی اون منطقه توی زمان جنگ توی اون لحظات تعیین کننده است

    بعد حالا ما بیایم از الان قضاوت کنیم بیایم بگیم مثلاً توی قرآن در مورد برده‌داری صحبت شده چرا اصلاً قرآن برده‌داری رو قبول کرده

    بابا شرایط اون موقع این بوده چی می‌خواستی بگه

    بابا تو همین چند سال پیش برده داری همه جای دنیا برده داشتن اون 1400، 500 سال پیش گفته همه برده‌ها رو آزاد کنید بعد شما میگید چرا از لفظ برده استفاده کرده

    خب بوده دیگه

    یعنی این مسائلی که داریم در موردش صحبت می‌کنیم یه مسائلی هست که کاملاً منطقیه که ما بپذیریم که شرایط ممکنه توی یک انسانی در یک شرایطی یک تصمیماتی بگیره که بعداً وقتی شرایط عوض بشه اون تصمیم اشتباه بوده باشه اما توی اون شرایط ما نمی‌تونیم قضاوت کنیم ما نمی‌تونیم بیاییم 20 سال 30 سال 50 سال 100 سال 1500 سال بعد بیایم در مورد یک موضوعی قضاوت کنیم ما نمی‌تونیم

    حتی الان

    حتی همین الان همین امروز همین ساعت در مورد یه آدم دیگه‌ای در مورد رفتار یه آدم دیگه‌ای در همین لحظه قضاوت کنیم

    ما نمی‌تونیم این کارو بکنیم

    ما نباید به خودمون این حق رو بدیم

    چرا نباید به خودمون این حق رو بدیم چون خودمون رو می‌شناسیم دیگه خودمون هم توی شرایط خیلی ساده‌تر از اون شرایط قاطی کردیم داد زدیم فحش دادیم خطا کردیم عصبانی شدیم سوتی دادیم سرمایه‌گذاری اشتباه کردیم کلاه سرمون رفته ولی حالا میایم به عنوان یک قاضی به عنوان یک آدم با تجربه میایم بقیه رو قضاوت می‌کنیم نصیحت می‌کنیم تو چرا این اشتباه رو کردی تو چرا کلاه سرت رفت تو چرا این حرف بد رو زدی چرا اینجا در سن 16 سالگی فلان کارو کردی اینا رو همه رو خدا شاهده من روی این زمینه روی خودم خوب کار کردم شما دیگه توی فایل‌های من دیدید بارها و بارها گفتم خود من اینجا اشتباه کردم خود من این توقع رو از شما ندارم که مثلاً اینقدر خوب عمل کنید خود منم نتونستم ذهنم رو کنترل کنم و این مواردی که من میگم به خاطر اینکه من قبول می‌کنم اوضاع

    یعنی درک می‌کنم

    درک می‌کنم شرایط رو.

    من یادمه قبل از اینکه فرزندم به رحمت خدا بره فرزند کوچیکم یکی از دوران دانشگاه بود یکی از خانم‌های همکلاسی ما پدرش فوت کرد بعد رفتیم مجلس ختم پدر ایشون بعد من همون موقع به این بنده خدا گفتم واقعاً من جای شما نیستم که بدونم که این چقدر درد داره این قضیه

    فقط از خدا می‌خوام که کمکتون کنه وگرنه من نمی‌تونم بگم نه شما مثلاً صبر داشته باش شما مثلاً با این قضیه کنار بیا این خوبه که آدم اینجوری باشه خوبه که آدم اونجوری باشه نه من نیستم جای شما نمی‌دونم واقعا این شرایط چه جوریه اصلاً قابل تحمل هست نیست میشه نمیشه من جای شما نیستم

    ولی امیدوارم که خدا به همه مون کمک کنه یعنی از همون موقع می‌دونستم که اینکه من بیام منی که این اتفاق خوب فوت نزدیکانم رو تجربه نکردم نباید بیام نسخه بنویسم برای یکی دیگه که شما باید کنار بیای

    انسان بالاخره به رحمت خدا رفته فلان شده بهمان شده اینا رو وقتی من فهمیدم بهتر دردش رو که این اتفاق برای خودم هم افتاد

    اون موقع بهتر فهمیدم بعد از اون اتفاق چرا تونستم به بقیه بگم که میشه آدم اینجوری فکر کنه میشه اینجوری نگاه کنه خیلی بهتر

    چون خودم هم تجربه کرده بودم می‌دونستم که می‌شود حداقل من تونسته بودم کنار بیام باهاش ولی قبلش نمی‌تونستم این حرف رو بزنم.

    بچه‌ها ما نباید مثل عموم مردم باشیم که تا یه اتفاقی میفته یه سیبلی پیدا میکنن همه بهش نشونه بگیرن و بزنن تیکه پاره‌اش کنن

    ما باید احترام بزاریم ما باید یاد بگیریم همونجور که انتظار داریم به ما احترام گذاشته بشه به دیگران هم احترام بزاریم ما باید بدونیم که هر کسی شرایطی داره هر کسی موقعیتی داره هر کسی ممکنه توی یک شرایطی اشتباهاتی بکنه همونجور که ما کردیم من همیشه داستان پیامبران رو میگم

    میگم پیامبرا به راحتی خطا کردن حضرت موسی دعوا شد عصبانی شد قاطی کرد یه مشت زد تو صورت یارو مرد بعد شد موسی پیامبر

    اون موقع که زد یارو رو کشت که پیامبر نبود که

    ولی با اون گذشته شد پیامبر

    ما یعقوب رو داریم یوسف رو داریم خود یونس رو داریم در قرآن میگه اشتباه کرد رفت دهان ماهی ما بخشیدیمش بهش بزرگی دادیم

    یعنی ما داریم می‌بینیم که هر کسی توی هر شرایطی ممکنه یک سری رفتارهایی داشته باشه که به زعم ما اشتباه باشه اما ما جای اون نیستیم ما توی شرایط اون نیستیم ما نباید قضاوت کنیم آدم‌ها رو وسیبلشون کنیم و حالا که گیر افتادن ما هم به جمع اون افرادی که دارن نابودشون می‌کنن بپیوندیم و خوشحال باشیم که داریم طرف رو تیکه پاره می‌کنیم

    الان هم که با یه چهار تا توییت کردن و اینستاگرام و تلگرام و این حرف‌ها میشه حمله کرد به هر کسی که بخواهیم.

    خدا رو شکر که من توی این فضاهای مجازی نیستم نه کار می‌کنم نه اصلاً توی این برنامه‌ها هستم ولی اون دوستانی که هستن پیشنهاد می‌کنم یک بار دیگه فکر کنید به این حرف‌ها یه بار دیگه اشتباهات خودتون رو گوشزد کنید که منم انسان جایزالخطایی هستم انسانی هستم که اشتباهاتی داشتم توی زندگیم اشتباهاتی دارم حتی اشتباهاتی ممکنه در آینده داشته باشم ما آدم هستیم ممکنه شرایط یه موقعی اصلاً بد خلق باشم یه موقع اصلاً صبح که از خواب بلند میشم حالم خوب نباشه یا با بچه‌ام خیلی حرف بدی بزنم با این پیش فرض آدم‌های دیگه رو قضاوت نکنم که چرا فلانی فلان کارو کرد چرا فلانی فلان کارو نکرد چرا فلانی توی جنگ فلان تصمیم رو گرفت چرا فلانی فلان تصمیم رو نگرفت خود من اون موقع که این آگاهی رو نداشتم خیلی از این انتقادها می‌کردم

    نه جنگ رو نباید اونجوری اینجوری

    نباید اونجوری باشه

    بچه‌های ما رفتن کشته شدن آی بگیر آی ببند

    بعد که یه ذره جا افتادم گفتم تو بودی اون موقع مگه آخه تو چهار تا آدم رو تونستی مدیریت کنی که داری در مورد جنگ صحبت می‌کنی آخه تو چیکار کردی توی زندگی خودت که اینقدر داری در مورد یه مسئله‌ای به اون عظمت صحبت می‌کنی که اون تصمیم بعد از آزادسازی خرمشهر ادامه داستان میگن اشتباه بود قطعنامه 598 ال شده بود صدام گفته بود کویت چک فلان نوشته بود عربستان گفته بود ما تمام فلان

    ما باید اون موقع

    اینا رو تو داری الان میگی تو اصلاً نبودی اون موقع، تو خبر از شرایط اون موقع نداشتی

    هزار تا موقعیت دیگه‌ای بوده که تو خبر نداشتی حتی اگر همه شرایط اون چیزی باشه که تو فکر می‌کنی بوده باز تو جای اون آدم‌های تصمیم گیرنده نبودی

    شاید اگر تو هم بودی به خاطر اون قدرتی که داشتی می‌گفتی الان زور دارم همه به حرفم گوش می‌کنن این کارو بکنم تو نمی‌تونی قضاوت کنی هیچ کدوم از ما نمی‌تونیم قضاوت کنیم

    نه تاریخ می‌تونه قضاوت کنه نه ما می‌تونیم قضاوت کنیم نه آیندگان می‌تونن

    اینکه هی میگن بزارید تاریخ قضاوت کنه آیندگان قضاوت کنن نه هیچ کسی نمی‌تونه قضاوت کنه هیچ کسی نمی‌تونه قضاوت کنه آدم‌های دیگه رو

    هیچکس

    ما باید یاد بگیریم اولاً که باید بدونیم تصمیم دیگران تاثیری در زندگی ما نداره این اصل کل آموزه‌های منه

    اینکه دیگران چه تصمیمی می‌گیرن باعث بدبختی و خوشبختی ما نمیشه

    خودمون فرکانس‌های خودمون افکار خودمون باورهای خودمون داره اتفاقات رو رقم می‌زنه این از ما

    2_اینکه اون آدم‌ها چه رفتاری داشتن به ما ربطی نداره

    ما نمی‌تونیم قضاوت کنیم

    دلیلش هم خیلی ساده است چون ما خودمون هم توی شرایط خیلی ساده‌تر از اون حرف‌ها سوتی‌های خیلی گنده‌تر دادیم شما رو نمی‌دونم من دادم من آدمی ام که خیلی خیلی اشتباهات بچگانه‌ای در زندگیم کردم هیچ ادعایی هم در این زمینه ندارم شما نمیدونم حالا چه آدمی هستید که فکر می‌کنید هیچ اشتباهی نکردید رو نمی‌دونم

    ولی اگر صادقانه خودتون رو مطالعه کنید خودتون رو رفتارتون رو ذهنتون رو عملکردتون رو گذشته‌تون رو حالتون رو مطالعه کنید متوجه میشید که نه شما هم یه آدمی هستید مثل من مثل همه که توی شرایط احساسی متفاوت ممکنه رفتارهای بعضاً نادرستی هم داشته باشید این حرف‌ها رو زدم برای اینکه درکمون از آدم‌ها بهتر بشه به جای قضاوت کردن به جای رفتن توی حاشیه‌ها به جای پرداختن به این مسائل بیایم سرمون رو بکنیم توی زندگی خودمون ببینیم چه جوری باید فکرم رو کنترل کنم فکرم و تمرکزم رو کنترل کنم کانون توجهم رو روی چی بذارم که اتفاقات بهتری برام بیفته به جای اینکه اینقدر به بقیه گیر بدم بیاییم یه ذره به درون خودمون نگاه کنیم و بیایم از قوانین جهان هستی استفاده کنیم برای اینکه زندگیمون بهتر بشه به جای اینکه به بقیه فحش بدیم بیایم زندگی خودمون رو بهتر کنیم بزاریم بقیه هم کار خودشون رو بکنن

    امیدوارم همه مون به جایی برسیم که همه رو دوست داشته باشیم فارغ از هر مواردی که دارن هر خطایی که می‌کنن میگم من خودم خیلی هنوز ضعف دارم توی این قضیه اما خیلی بهتر شدم از قبل ولی خب خیلی کار دارم تا بهتر بشم ولی میشه روی خودمون کار کنیم میشه بهتر بشیم میشه قضاوت کمتر بکنیم میشه سرمون توی کار خودمون باشه میشه بپذیریم آدم‌ها رو تصمیماتشون رو و به این شکل هم خودمون رو راحت‌تر ببخشیم هم دیگران رو راحت‌تر ببخشیم و هم از زندگی لذت بیشتری ببریم

    هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد باشید سالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    به نام الله‌ یکتا به نام خداوندی که رزاق و وهاب ست خداوندی که آسمان و زمین را مسخر ما کرده

    سلام به همه عزیزان سایت از استاد عزیز گرفته تا مریم جانم و دوستان توحیدیم

    خدارو شکر میکنم که عزیزانی مثل شماها دارم که در کنار شماها میتونم در روز آگاهانه خیلی درسها بگیرم

    قضاوت واقعا خیلی سخت است و کار اشتباهی ست تمام انرژی و توان آدم رو میگیره و اگر ادامه پیدا کنه و عادت روزانه بشود یه موقع میفهمی دیگه تو خودت نیستی زندگی دیگران رو زندگی میکنی هواست به خودت نیست و هیچ رشد و پیشرفتی نکردی غافل از خودت و بچه هات شدی و موضوع مهم دیگه اینکه وقتی میای دیگران رو قضاوت میکنی یهنی اینکه تو خودت اینطوری هستی که داری بیان میکنی یعنی اگه میگی فلانی حسوده این حسادت در وجود خودت هست وگرنه بیان نمیکردی

    قضاوت نکن تا قضاوت نشی

    من یاد گرفتم‌ به جای وقت گذاشتن روی قضاوت دیگران همون رو بیام وقت بذارم روی بهبود شخصیتم

    روی بهبود ایمان و توکلم روی خداشناسی و خود شناسی خودم

    و بعد میبینم چقدر پیشرفت کردم و مدادم بالاتر رفته و ظرف وجودمو بزرگتر کردم و بعد پشت سر هم نتایج خوب و پایدار میاد و این یعنی کنترل ذهن عالی

    استاد عزیزم خدا رو روزی هزار مرتبه شکر میکنم که منو سایت کرد به سمت شما

    خدارو شکر سپاسگزارتم

    استاد بی نهایت ممنونتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1325 روز

      به نام هدایت الله

      با سلام خدمت خواهر عزیزم کبری دوست ارزشمند و توحیدی وفعال سایت

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بخش است وقتی حرف های زیبا رو با دیدگاه خوبت بیان میکنی واین نشان دهنده این است که رو خودت داری کار می‌کنی وبا خودت درصلح هستی

      بهترین ها رو برای شما آرزو می‌کنم امیدوارم هر لحظه روزهای خوبی رو تجربه کنی وبه نتایج خوبی برسی

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 2370 روز

    باسلام و درود

    استاد محترم من خودم رو میگم از بچگی ما قضاوت رو یاد گرفتیم در خانوادهامون،مثلا” ما وقتی از مهمونی بر میگشتیم مامان و بابام در مورد رفتار تک تک افراد مهمونی صحبت و قضاوت میکردند و این واسه ما عادی شده بود و الان بعد از حدود سی سال از زندگیم متوجه شدن که هر عکس العملی در نتیجه عملی در شرایط خاص رخ داده و من الان دارم روی خودم کار میکنم که رفتارهای دیگران رو قضاوت نکنم خصوصا مادر و خواهر همسرم که جامعه ما روی این دو نفر مانور قضاوتی بیشتری داریم.

    در فضای مجازی هم تا الان اصلا این ویدئوهارو نگاه نمیکنم و نمیخونم چه برسه به اینکه قضاوتم رو بنویسم و نشر بدم .

    استاد مرسی که اینقد ریزبین و موثر فکر و عمل میکنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    خالق زندگی گفته:
    مدت عضویت: 2386 روز

    سلام به استاد عزیزم?

    یکى از بهترین فایل هایى بود که دیدم و شنیدم، تا به حال خیلى زیاد تصمیم گرفتم که این اشتباه بزرگ رو تکرار نکنم، ولى نتونستم بازهم به اشتباه و از روى عادت شاید این کار رو انجام دادم بخصوص در مورد یکى از برادرهام?

    همینجا در حضور شما خانواده عزیزم به خودم قول میدهم که دیگه این کار رو انجام ندم

    خدایا کمکم کن?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      حسین شجاعی گفته:
      مدت عضویت: 2508 روز

      درود بر شما خانم خالد اسماعیل

      و درود برصداقت و درک بالای شما

      که به اشتباهتون پی بردید و برای اصلاحش تصمیم گرفتید و تلاش میکنید

      انصافا گفتی برادر

      من هم چند سالی دوتا برادر بزرگترم را بسیار قضاوت و سرزنش میکردم

      تا اینکه با استاد عزیز آشنا شدم و قوانین جهان هستی

      که همه چیز با افکار خودم ساخته یا خراب میشه نه بدست بزرگترها و برادر هام و اطرافیانم و جامعه

      خدا را سپاسگذارم بخاطر وجود استاد عزیز در زندگیم و بودن در کنار شما دوستان و همفرکانسیهای فهیم و دانا

      پیروز باشید و سربلند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه ملکی گفته:
    مدت عضویت: 3993 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و گروه تحقیقاتیشون

    استاد ظاهرا کامنت محصولات فقط برای کسانی که محصولات رو خریداری کردن قابل مشاهدس!

    به نظرم کامنت دوستان یه انگیزه میشه برای کسانی که محصولات رو ندارن یا تهیه اش کنن یا از نظرات استفاده کنن.

    من به شخصه پیگیر کامنت محصولات هستم لطفا دوباره امکان دیدن نظرات رو برای محصولات فراهم کنید

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 2965 روز

    سلام استاد عزیزم خداقوت

    چه خونه ی تمیزو شیک و مرتبی عالیه

    استاد من امروز فقط کامنت های بچه ها رواز این فایل خوندم و هرچه میخاستم بنویسم و مدنظرم بود رو دوستان اشاره کردند خیلی ممنونم دوستان خوبم واستادخداروشکر که با این اصول به ما یاد آوری میکنید که انسان خوبی باشیم همانطور که خودتون میگید اول باید روی نواقص شخصیتی مون کار کنیم تا به خدا نزدیک بشیم و با منبع هماهنگ شویم ووقتی از درون پر باشیم و در هر ماجرا تصمیم درست رفتار وعملکرد درست داشته باشیم ناخودآگاه رابطه های ما در هر زمینه ای خوب میشه وبعد موفقیت مالی وکاری به دست می اوریم و ذهنمون باز میشه برای دریافت نشانه ها ودیدن معجزان وایده ها انسانهای نازنین سر راهمون قرار میگیره چون طبق قانون برانگیختگی در روابط وقتی من در مدار عالی قرار بگیرم تمام جنبه های مثبت هر شخص رو دریافت میکنم

    استاد خوبم هر کدام از قسمت های عزت نفس برای من بسیار پر بار بود ولی فایل هفت و نهم واقعا تاثیر گذار بود که در مورد پذیرفتن مسعولیت هر اتفاقی ورفتار های فردی بود و همیشه با خودم میگفتم کاش استاد بیشتر از رفتارهای فردی صحبت کنه چون ما سخنان شما رو مانند وحی منزل میدونیم و خیییلی تاثیر گذاره وحتمن عمل میکنیم .

    استادخودتون‌گفتید بزرگترین فرکانس منفی که هر انسان میتونه به جهان بفرسته فرکانس غیبت و بدگویی هست وچه بسا وقتی جلوی زبان وسخنمان را بگیریم راز ما در چنگ ماست و وقتی راز رو فاش کنیم یا غیبت کنیم ما اسیرش میشیم چقدر روابط بهم خورد چقدر دل هاشکستیم چقدر قضاوت کردیم وپله پله مدارمان را کم کردیم وخود را از رحمت و مغفرت خدا محروم کردیم روح خدا توی اون بنده ای که داره قتل و قارت میکنه وجود داره اگر خدا خداست خودش میدونه کی چکار کنه پس چه خوبه از صندلی خدا پایین بیاییم تا خدا خداییش رو بکنه و ما بندگی اش رو وهمیشه میگم خوبه ما خدا نیستیم عجب صبری خدا دارد خدایی که همیشه بخشید وهر بار صداش کنی آغوشش رو باز میکنه ب روی بنده ش .پس چه خوبه اول خودمون رو ببخشیم خداکه ما رو بخشیده این ماییم که با احساس گناه خودمان را سرکوب میکنیم و همیشه میگیم کاش اینو گفته بودم کاش نگفته بودم کاش اینجوری رفتار کرده بودم یا….

    باید چشمانمان را بشوییم و جور دیگری به زندگی و مردم وخودمون نگاه کنیم

    همین جا تعهد میدم با عزمی راسخ با تک تک سلولهای وجودم تعهد میدم جهادی اکبر راه بندازم برای اینکه خودم و رفتارم وافکارم رو تغییر بدم وخداگونه رفتار کنم فکر کنم حتی توی ذهنم هم کسی رو قضاوت نکنم تا کنون هر که راقضاوت کردم بی برو برگشت دنیا چررررخ خورد تا منو در موقعیت اون قرار داد و درک متقابل پیدا کردم .هرچیزی که پیش میاد خیره هرچه میبینیم خیره همه چیز خیره وخوبی و تجربه س و اگاهی. میتونیم نکات مثبت هر شخص و هر رفتار رو جمع کنیم و از بقیه چیزهایی که دوست نداریم اعراض کنیم به قول دوستی توی کامنتش میگفت قانون رو دور نزنیم برای کنجکاوی نمیشه یه سرک توی زندگی این بزنی یه غیبت بکنی یه قصاوت کنی برای سرگرمی و تفریح بعد برگردی سر مدارت نه باید از تمام جهات مراقب ورودیهامون باشیم وسلف کنترل باشیم .

    خدایاشکرت شکرت شکرت

    حق یاورتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2899 روز

    سلام و تشکر از استاد عزیز و این سایت خوب و عالی

    این فایل فوق العاده عالی بود. باورتون نمیشه کلی از جوابامو گرفتم و بی نهایت سپاسگزارم. مدتی بود که فکر میکردم که راه درست چیه اینکه نسبت به مسائل دنیای پیرامون بی تفاوت باشیم یا که درگیر حواشی بشیم.

    حتی بهم الهام شد که بدی با بدی از بین نمیره. ولی اصلا بهش گوش ندادم

    مادرم هم این مدت میگفت فرقی نداره. باید از زندگی لذت برد. خوب و بد بوده و هست و من توجه نکردم

    تا اینکه یک عکس نوشته دیدم که نظرمو جلب کرد

    که تاریکی رو نمیشه با تاریکی برداشت بلکه با نور میتوان

    تنفر رو نمیشه با تنفر برداشت بلکه با عشق میتوان

    منم سیو کردم عکس رو و یه حسی میگف منم باید این عکس رو پیجم بزارم

    بعد چند روز به این صدا گوش دادم و عکس رو در صفحه م فرستادم

    اهمیت دادن به این عکس همانا و هم فرکانس شدن با فایل صوتی بسیار بسیار ارزشمند شما همانا

    انگار یه نعمت که هزار برابر شد

    گویا همین که میگن ما یک قدم بر داریم خدا مشتاق تر از تو هزار قدم بر میداره

    .

    ازینکه این همه زیبایی رو با دنیا به اشتراک میزارین بسیار بسیار سپاسگزارم

    چقدر خوبه انسان هایی چون شما نور و عشق رو در دنیا به دیگران نشون میدن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3004 روز

      چقدر خوب وعالی دوست عزیز که اگاهیتون با هدایت خدا وند بالاتر رفته .هیچ گاه جواب آنش آتش نیست جواب بدی بدی نیست .اگه همه دنیا خواستند بد شوند خوب بمان خوب من که خوبی صدای انتشارش خیلی بزرگتر است و قشنگتر .این را طیبه ای میگوید که وقتی به ندای درونش را گوش کرد و گذشت رسید و ارامش و همان نقطه های عطف من برای درک خداوندمهربانم و هدایتم به این مسیر توحیدیست.

      خدایا سپاسگزارم عزیزم دوستت دارم ??????

      در پناه تنها حامی و هادی جهان

      خدای روزی دهنده ی مهربان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Farnazq گفته:
        مدت عضویت: 2899 روز

        باعث شدین دوباره به این فایل و دیدگاه برگردم و درس هایی برام مرور بشه و نشونه های جدیدی هم دریافت کنم امروز پروردگارم از طریق شما من رو هدایت کرد براتون زیباترین ها رو آرزو دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    محمدرضا جديدي گفته:
    مدت عضویت: 3717 روز

    سلام خدمت بهترین استاد دنیا آقای عباسمنش و دوستان عزیز و هم فرکانسی خودم

    استاد شما بی‌نظیر هستید فایلهای شما بی‌نظیر و عالی هستند. این فایل هم که مثل تمام فایلهای قبلی عالی بود و مطالب ارزشمندی را به ما آموزش داد و از این بابت واقعاْ سپاسگزار شما هستم.

    من نزدیک به چهار سال هست که از فایلهای عالی شما استفاده می‌کنم و با فایلهای شما بزرگ شدم.

    چند وقت ‍پیش که فعالیت شما کمی در سایت کم شده بود من تقریباْ تمام سایتهای موفقیت به زبان فارسی را بررسی کردم و واقعاْ هیچ سایتی را به کیفیت سایت و مطالب فایلهای شما پیدا نکردم.

    من تمام فایلهای رایگان شما را تقریباً در همان روزی که روی سایت قرار می‌دید دانلود می‌کنم و برخی محصولات شما را هم خریداری کردم. به جرأت اعلام می‌کنم من فایلهایی از شما را که دارم یک بار یا دو بار گوش نکردم بلکه تمام فایلهای شما را بیش از پنجاه بار و بعضی از فایلها را بیش از صد بار گوش کردم مثلاْ فایل (همین لحظه بهترین زمان برای شروع است) که منشاء و شروع تغییرات عظیم فکری من شد و به همین ترتیب تمام زندگی من متأثر از فایلهای شما شده.

    استاد فایلهای مصاحبه شما واقعاً عالی عالی عالی بود و اگر امکان داره این روش سؤال جوابی را ادامه بدهید چرا که به نظر من اثرش در آموزش به مخاطب بیشتر است.

    من حدود دو سال پیش از شما خواستم یک فایلی برای کارمندان تهیه کنید و در آن راههای پیشرفت کارمندان را بگویید که البته تا امروز این کار را نکردید ولی من با اتکا به توانمندی‌های خودم و توکل بر خدای بزرگ و راهکارهایی که از آموزه های شما آموختم امروز اعلام می‌کنم بدون اینکه حتی یک ریال وام با قرض بگیرم در یکی از بهترین مکانهای شهرم مغازه خریدم و به زودی کسب و کار شخصی خودم را شروع می‌کنم امروز خیلی خوشحالم که اعلام می‌کنم درآمد بیرونم چند برابر حقوق کارمندی من شده و این حاصل باورهای درست – برنامه‌ریزی درست –تکامل – تمرکز – دقت و سپاسگزاری از خداوند بلند مرتبه است.

    من از شما یاد گرفتم که برای رسیدن به خواسته هام روی خودم و خدای خودم حساب کنم و هیچ وقت وام نگیرم و هیچ وقت هم با کسی شریک نشوم. البته هر وقت بین فامیل یا همکاران با گرفتن وام مخالفت می‌کنم (حتی وام صفر درصد اداره خودم) فوراْ مخالفت می‌کنند و این‌گونه تفکر را اشتباه می پندارند ولی من این را می‌دانم که در مراحل تکامل یک مرحله از عاقلی هست که دیگر مهم نیست دیگران من را دیوانه بپندارند.

    مجدداً از شما بسیار بسیار تشکر و سپاسگزاری می نمایم. به امید دیدار شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: