با اینکه در تمام طول زندگی، رد پای واضح قانون تکامل را در اطرافمان میبینیم، اما باز هم برای زودتر رسیدن به مقصد، عجله میکنیم.
مثلا:
می خواهیم یک شبه ثروتمند شویم. میخواهیم با چند روز ورزش کردن، لاغر شویم. با چند بار کلاس رفتن و تمرین کردن، زبان بیاموزیم و با گوش دادن چند فایل، فضای شرک آلود ذهنمان که حاصل باورهای محدودکننده در طی سالیان است، یک شبه توحیدی شود.
سپس به خاطر تقلا برای دور زدن قانون تکامل، از مسیر گمراه میشویم، وزنمان کم نمیشود، زبانمان خوب نمیشود، در کنکور قبول نمیشویم و صرف آنهمه پول قرضی برای گسترش یکباره کسب و کار و زود پولدار شدن، نه تنها پولدارمان نمیکند، بلکه بدهکارتر از قبل هم میشویم. یعنی به خاطر تقلا کردن و نتیجه نگرفتن، امیدمان ناامید میشود، عزت نفسمان از دست میرود و ایمانمان به این تردید تبدیل میشود که: «قانون برای من جواب نمیدهد».
این نتیجه دور زدن قانون تکامل است.
سار و کار جهان و قانون ثابتی که بر این ساختار تعبیه شده این است که:
تمام موفقیتهای تو نیازمند شکل گرفتن باورهای هماهنگ با آن خواسته ها و تثبیتِ آن باورها در برنامه ی ذهنت است.
باورهای قدرتمندکننده ی جدیدِ تو در طی فرایندی تکاملی و با تکرار و استمرارِ یک مسیر درست شکل میگیرند. یعنی زنجیره ای از ورودی های مناسب که ذهنت را تغذبه کند و موجب سلسله ای متوالی از تصمیمات هم جهت با خواسته ات و اجرای آنها در عمل بشود و تو فقط میتوانی به یک مدار فرکانسیِ بالاتر از فرکانس فعلیات، دسترسی داشته باشی.
جهان هرگز اجازه دسترسی به فرکانسهای بالاتر را به تو نمیدهد وقتی هنوز در مدار فعلی ات به ثبات نرسیده ای و با نتایج فعلی ات راحت نشده ای؛
به همین دلیل وقتی تلاش میکنی تا قانون تکامل را نادیده بگیری، مثل این است که، بدون ورزش و آمادگی قبلی، وزنهای سنگین برمیداری و با دست خود چنان صدمهای به بدنت میزنی که، باقیمانده زندگیات با مشکلاتی مثل: کمر درد و صرف هزینه و صرف زمان بسیار در مسیر دکتر و دوا میگذرد.
مسیری که با قانون تکامل طی میشود، مسیر تقلا کردن برای زودتر پولدار شدن، زودتر لاغر شدن، زودتر یافتن عشق زندگیات و… نیست، بلکه مسیر توکل و تسلیم بودن در برابر خداوند است تا فکر خدا را بخوانی و اجازه دهی کارها را به شیوه سادهی خداوند (هماهنگی با قوانین) انجام شود.
در طی چند وقت اخیر که متمرکز بر آمادهسازی دوره قرآن بودم، دوست داشتم دورهای آماده شود که به بهبود تمام جنبههای زندگی بپردازد. خصوصاً از آنجا که به اهمیت درک و رعایت قانون تکامل واقف هستم، مرتب از خود میپرسیدم:
«چگونه قانون تکامل را در هر ذرّه از روند آموزشهای این دوره بگنجانم تا نتایجی پایدار و با ثبات در تمام جنبههای زندگی ایجاد شود و خواستهها به صورت طبیعی و بدیهی وارد زندگیمان شود»
«دوره ۱۲ قدم»، در پاسخ به این سؤال به من الهام شد تا، ۱۲ ماه با هم در این مسیر بمانیم.
۱۲ ماه، فرصت مناسبی است تا با اجرای قانون تکامل، وارد مدار بالاتری شوی، در آن مدار به ثبات فرکانسی برسی و سپس به مدار بالاتر صعود کنی.
۱۲ ماه فرصت مناسبی است تا، تغییری بنیادین در باورها و عادتهای رفتاریات ایجاد نمایی و اجازه دهی باورهای قدرتمندکنندهی جدید، ثروت و فراوانی بیشتر، روابط عاشقانهتر، جسم سالم تر و آرامش بیشتر را وارد زندگیات نماید.
«۱۲ قدم»، بیشتر از آنچه یک دورهی آموزشی باشد، یک سبک جدید از زندگی در شرایط دلخواه است.
تمرینات و آموزشهای این دوره با فرمتی نوآورانه به نحوی طراحی شده که، از ابتدای هر روز فرکانسها را تنظیم و همراستا با خواستههایت قرار میدهد.
و به این ترتیب با یک سال مدوامت هر روز بر این روند، باورهای قدرتمندکنندهای در وجودت ساخته میشود.
و ذهنت را برای ثروت، عشق در روابط و سلامتی در جسم و جانت برنامهریزی میکند و نتایجات را در تمام جنبههای زندگیات، به صورت واضح تغییر میدهد.
به همین دلیل وقتی در پایان سال به زندگیات نگاه میکنی:
به وضوح متوجه افزایش چندبرابری درآمدت میشوی.
متوجه حضور مشتریهای راحت و باکیفیت تر و افزایش فروش، در کسب و کارت میشوی.
متوجه ایدههای الهام شدهای میشوی که، فرصتها و بازارهایی را به کسب و کارت جذب میکند که، اینهمه سال از چشمت پنهان مانده بود.
متوجه تغییرات واضح در وضعیت سلامتی جسمانیات و حذف مسیر مطب دکتر و داروخانه، از زندگیات میشوی و جای خالی داروها را در یخچال یا قفسه آشپزخانهات میبینی
متوجه عشق و آرامش در فضای خانهات و کیفیت ارتباطی میشوی که، با همسر، فرزند و دوستانت داری و همان زندگیای را تجربه میکنی که، همیشه میخواستی.
هر ماه یک قدم از این دوره برگزار میشود و هر قدم شامل:
چک آپ فرکانسی
تمرکز بر نکات مثبت
چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن
پاسخ به سوالات اساسی همراهان
تمرین عملی هر قدم
تنظیم مسیر با ستاره قطبی
در هر قدم، مرتباً چک آپهای فرکانسی در تمام جنبهها انجام میشود تا، متوجه تغییر فرکانسهایت بشوی و ارتباط میان «فرکانسهای جدید»را با «نتایج جدیدی که وارد زندگیات میشود» درک کنی.
و مهمتر از همه، وقتی در قدم ۱۲ ام، وضعیت زندگیات در تمام جنبهها را با، وضعیتات در شروع اولین قدم مقایسه میکنی متوجه میشوی که:
از لحاظ سلامتی، توانایی مالیات برای برآوردن خواستههایت، کیفیت خانه و وسایل زندگیات، کیفیت آرامش و عشقی که در روابط ات تجربه میکنی و میزان رابطهات با خداوند آنقدر تغییر کرده که، کاملاً با آدم قبلی غریبه شدهای.
آنوقت قدرت باورها را در خلق اتفاقات درک میکنی. یعنی وقتی میبینی به خاطر مداومت هر روزهات بر اجرای آگاهیهای این دوره و جدی گرفتن انجام تمریناتش، فقط در عرض یک سال، این حجم از تغییرات در زندگیات ایجاد شده که بیش از مجموع موفقیتهای تمام طول زندگیات است، آنوقت دیگر نمیتوانی به شیوهی دیگری زندگی کنی.
این همان تغییر در شخصیت و عادتهای رفتاری است که، من از آن حرف میزنم.
نکات مهم:
- برای کسب اطلاعات بیشتر درباره دوره ۱۲ قدم، فایل «آگاهی های قدم اول | دوره 12 قدم در یک نگاه» را دانلود و گوش دهید. در این فایل استاد عباسمنش درباره آگاهی هایی صحبت می کند که در جلسات این دوره می آموزید.
- دوره قرآن نیز در محتوای قدمهای این دوره گنجانده شده است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD222MB18 دقیقه
- فایل صوتی «قدمهایی تکاملی» برای خلق زندگی دلخواه17MB18 دقیقه
ای جااااااااانم عزیزم ?
قدمات روی چشاااااام
اگر زودتر میگفتی تو کوچه ها واست فرش گل رز پهن میکردم مهر بانووووووووووو ????
میگم چرا صفحاتم نورانی شده. نگوووووو ی مهمون عزیز توشه ??
ما هرچی داریم از خداست و بس. اون همرو گفته نوشتم?
الانم اون داره تورو میگردوندت و این چیزارو نشونت میده?
دوست دارم جانا???
سلام برادر مهربانم ?
پیام پرمهر شما لبخندی بر لب و گرمایی به وجودم آورد. ازتون سپاسگزارم دوست خوبم
و شکرگزار خداوندی هستم که منو در میان انسانهای خالص و نابی مث شما قرار داده. ???
سلام اقای شکیب
این در جواب کامنت قبلیتونه. فقط تا 5میشه گفتگو کرد و اونجا بسته شده بود. اینجا میزارمش
آقای شکیب ??
ازینهمه انرژی و انگیزه ای که بهم میدین ازتون سپاسگزارم.
براتون فقط خدارو آرزو میکنم ک عجیب همه چیز میشه.
اگر ازم بپرسین فقط ی باور بگو ک روش کار کنم همین باور رو بهتون معرفی میکنم. اینکه خدا خودش همه چیز میشه. این انرژی ب هر شکلی ک بخوای درمیاد. این انرژی پول میشه ثروت میشع سلامتی میشه عشق میشه همه چیز میشه. این تنها باوریه ک در لحظه یعنی ب من واکنش نشون میده. واقعا نمیدونم چه رمزورازی توشه. انگار وقتی ب این انرژی منبع توجه میکنی سریعتر تغییر شکل میده. انگار وقتی بهش توجه میکنی بیشتر بهت نزدیک میشه. چند روزیه درگیر این باورم و دارم میبینم هرجایی هرچیزی شد فقط بخاطر همین باور بووود. خیلی خیلی جاها. یادمه روان شناسی ثورت 1 رو میخواستم و گفتم خدایا دیگه وقتشه. بعد گفتم خدا خودش میده نمیدونم چطوری ولی میده. بعد اینارو میگفتم میخندیماااااااااااااااا و گاهی از شوق اشک میریختم. هشم میگتم این انرژی برای من روان شناسی ثورت میشه. یادمه ب چند روز نکشید استاد ی مسابقه گذشات تو سایت. و گفتم این مسابقه واسه منه. این پاسخ درخواست و ارتعاش من بوده. و بعدش بهم گفت شروع کل ب سوالای عقل کل جواب بده. هفته قبلش جواب داده بودم و برنده شده بودم و باهاش شیوه حل مسائل رو خریده بودم. از همون اول میددیم بچه ها 300- 400 تا سوال هر هفته پاسخ میدن. گفتم خدیاا تو میدونی که من نمیتونم الکی جواب بدم و از سر واکنم. واقعا میخوام هرچی میدونم رو بهشون یاد بدم. گفت شروع کن تو کاریت نباشه. اصلا یادم نیس چطوری ولی شروع کردم و سرعتم عجیب بالا بود توجواب دادن. و با اینکه حتی تعداد سوالای من گاها تا 50تام اختلاف داشت ولی 3بار پشت سرهم اول شدم. یعنی از همون اول بهم گفت تو انجام بده کاریت نباشه. یادمهههه اون موقعا کارو درامدم نداشتم. اولش میگفتم خدایا الان اخه من باید برم فلان تخصصو یاد بگیرم تا عید تموم شد برم سرکار. الان عیدمم هدر نره؟ همون اول گفت تو کاریت نباش و منم گفتم باشه و دیگه فکر نکردم. خلاصه 2تمون از مسابقه و 1 تومن از عقل کل برنده شدم. بعدش خانم شایسته عزیزم بهم ی کد تخفیف 40درصدی دادن و شد 5 میلیون پول دوره جور شد.
سلامتیتم وقتی باون وصل شدم درست شد. اصلا همه چی. همین مساله ای ک این ماه باهاش درگیر بودم و تو کامنتی ک روی فایل جدید گذاشتم نوشتم. یعنی هرجااا نتیجه ای میبینی دوربرش فقط ردپای خداست. هرجاییی هرجایی بهش وصل میشم درجا خلق میشه. یعنی اصلا نپرس پطور چجوری از کجاها. از ی جاهایی بهت میرسونه ک اصلا نمیدونستی میشه. از جاهایی بهم رسونده که اصلا ب ذهنمم نمیرسید. الانم تمام تمرکزم رو گذاشتم رو اون باورهایی ک نوشتم ک این انرژی برای من شکل میگیره. راستی وقتی کتاب جهان هولوگرافیک رو خوندم خیلی این باور رو در من تقویت کرد.
پریبرام میگه: جهان پشت سر تو ی سوپ انرژیه که با نگاه کردن تو شکل میگیره.
بازم از کامنتای پرمهرتون ممنونم.??
سلام داداش شکیب
اون کامنت خانم شبخیز عالی بود. خدا همیشه انلاینه. یادمه منم وقتی خوندمش فقط اشک داشتم میریختم باهاش.
خانم شبخیز خیلی موفق شد و خیلی سریع و خوب تکاملشو طی کرد. میدونی چرا؟ چون ایمانی که من توش میدیدم رو تو هیچکس ندیدم تاحالااااااااا
همیشه تو همه کامنتاش فقط از خدا و ایمان میگفت.
منم دلم بغلی خواست. اونم بغل آبجی جون اول صبح ??
ی جوری تعریف میکنی عین خودم ک انگاااار همونجام و دارم میبینم. قشنگ اتاقو و تختخواب شکیلا و همه چی از جلو چشم گذشت?
سحرخیز کی بودی شما؟??
شکیبای عزیزم مطمئنم که میای تهران. چون میدونم ک میسازیش. و میدونم ک میتونی. اصلاااااا ی چیزی فرای از اطمینان.
بجی گلم دوست داشتم ی چیزی بهت بگم که دوست دارم بهش فکر کنی. این حرف استاد تو دوره راهنمای عملی دستیابی ب رویاها هم گفته. اینکه چیزی ک عاشقشیو انتخاب کن و بعد تا تهش برووووووو. چون فقط عشق میتونه موفقت کنه. چون وقتی عاشقش باشی همیشه احساست خوبه و این احساس خوب ب همه چی تسری پیدا میکنه. من خودم ازین خیلی ضربه خوردم. مثلا لیسانش ب رشتم علاقه نداشتم . ولی دانشگاهمو دوست داشتم. البته ی چیزیم هست خود علاقه ریشه در باورهای درست داره. وقتی ادم باورهای درستی نداشته باشه علاقه یا نمیاد یا چون نتیجه نمیگیره علاقش کمرنگ میشه. حالا من تورو نمیدونم. ولی فقط خواستم بگم تمرکزتو بزار روی ی چیزی. رو چیزی ک عاشقشی. رو چیزی ک همه وجودت فریادش میزنه. رو چیزی ک اصلا خستگی نمیفهمی. اون وقت سرعت رشدت خیلی زیاد میشه. اصلا نمیتونی تصور کنی. تمرکز خیلی مهمهههههههه شکیبا. رو هرچی تمرکز کنی انرژی ب همون سمت هدایت میشه. و وقتی همه تمرکزت ی چیز باشه اون انرژی سریعتر ب اون شکل درمیاد. دیگه انرژی رو چنتا چیز پخش و پلا نمیشه.و باورهای درستم بساز برای چیزی ک عاشقشی و میتونی ازش پول دربیاری. اون وقت دیگه میترکووووونی. عزیز دلم من اول ریاضی خودم. بعد کامیپوتر. بعد MBA. بعد فایننس. بعد مارکتینگ و.. الانم کلا کارم و علاقم ی چیز دیگه شده?? البته همه اونا واس من تجربیاتی ساختن ک کاارایی میتونم بکنم ک هیچی نمیتونه بکنه. چووون مجموعه اون تجربیاتو من داشتم. اشکالیم نداره اگر ادم اولش ندونه علاقش چیه کم کم پیداش میکنه. ولی من فکر میکنم تو علاقتو میدونی و اینجا باید ی تصمیم درست بگیری. ی هدفیو باید برای دل خودت انتخاب کنی ن برای حرف و تعریف و تحسین بقیه.
نقاش کی بودی شما؟?
میدونی الان ب چه فکر کردم؟ اینکه تابلوهای نقاشی خونم جور شد. زحمتشو آبجی کوچولوی من، شکیبای خوشگلم میکشه من عاااااااشق تابلو نقاشی طبیعت و خونه و سرسبزی و جنگل و دریام. روحم اصلا پرواز میکنه توشون . مرسی عزیز دلم??
بوس بوسی??
اقای الماسی نژاد سلام.
از کامنت ی که روی سوال بررسی درک ارتعاش گذاشته بودین و با ماهیت انرژیکی بودن خدا باورهای ثروت رو توضیح داده بودین خیلی لذت بردم و زیباترین کامنتی بود که تاحالا در مورد ثروت دیدم.
اما الان حس کردم باید این جواب رو براتون بنویسم.
ببینید استاد تو دوره ها و محصولاتش، در مورد موضوعی ک انتخاب کرده، باورسازی میکنه و اون باورهای مهم و اساسی که باید ساخته شه رو میگه. در مورد عزت نفس، دوره رویاها، ثروت 1 ، ثروت3 و…
اما تو دوره 12 قدم خیلی عملی داره اجرای قانون رو توضیح میده. یعنی نحوه ساخت فرکانس رو میگه. یعنی تو این دوره میخواد بگه اون باورهایی که تو دوره های قبلش گفته رو ، میخواد نشون بده دقیقا چطور ایجاد بشن تا واقعا تبدیل ب فرکانس و در نهایت نتیجه بشن.
تودوره های قبلی عمده تمرکزشون رو خود باورها و معرفی باورهاس. ولی این دوره خیلی اجرایی تر و عملی تر میخوان قانون رو یاد بدن.
این الهامی بود ک من دیشب دریافت کردم.
ب نظرم اگر هزینه دوره رو دارید حتما تهیش کنید و قدم ب قدم جلو برید. اون وقت طرز استفاده از دوره های قبلیم بهتر یاد میگیرید.
من بیشتر روی سخنم تو این دیدگاه و دیدگاهی ک تو فایل بعدی گذاشتم با کسایی بود ک توان تهیه ندارن.
موفق باشی دوست خوبم
سلام شکیبای عزیزم
شک نکن ک هم مداریم ???
عزیزم چنتا چیز ب ذهنم رسیده
=اولی علاقه ست. ببین علاقه خیلی مهمه. چون اگر احساست خوب نباشه نمیتونی موفق باشی. کامنتای منو خوندی دیگه دیدی چنتا رشته خوندم و چ کارای مختفی انجام دادم. چون طبق قانون ک احساس خوب=اتفاق خوب هس وقتی احساست خوب باشه اصلا هیمنجوری استعداد و خلاقیت ازت میپاشه بیرون و ایده های عالی میاد و با شوق و ذوق انجام میدی. اما وقتی احساست خوب نباشه فقط درد میکشی.من دوران لیسانسم ب رشتم علاقه نداشتم واقعا خیلی اذیت شدم. چون عاشقش نبودم. اما ارشد عاشق رشتم بود و خیلیم بهم خوش گذشت. چون طبق قانون هم فرکانسی با ی عده ای همکلاسی شده بودم ک همشون دلغک بودم و اصلا استادا عاشق این بودن ک با ما کلاس داشته باشن.خخخ
ببینم عزیزم الان ما میدونیم تو هرکاری میشه موفق شد. میشه تو هرکاری پول ساخت. پس ب نظرت عاقلانه نیس ک همه انرژی و تمرکزتو بزاری رو علاقت؟
من نمیدونم چرا از هنر یهو شیفت کردی ب تجربی و زیان! بشین فکر کن ببین این انتخاب توئه بخاطر احسنت و بارِکلای بقیه رفتی تو این رشته ها. ما باید واس خودمون زندگی کنیم دیگه درسته؟ پس باید واس خودمون و دل خودمون انتخاب کنیم و زنگی کنیم. مثلا اگر بقیه ب ما بگن افرین ماشالا ما خوشیخت میشیم یا حالمون خوب میشه؟
حال خوب درونی وقتیه که ما عاشق کارمون باشیم.
عزیزم من نمیدونم چرا رفتی سر تجربی یا زیان. ولی من اونجور ک متوجه شدم عاشق هنر و طراحی هستی. چرااا ب همون هنر نمیچسبی؟ میدونی چ کارای بزرگی میتونی بکنی؟ بحدااا همین الانش میتوین بشینی کلی تابلو نقاشی بکشی و ازخدا ایده بخوای. بعد ببری جاهای مختلف برای فروش. تو نمایشگاها شرکت کنی. بخدااا من اگر بودم میترکووووندم.
ببین اگر واقعا ب هنر علاقه داری تجربی و زبان رو ول کن.
چندتا رشته میخای چکار؟ وقتی یکاری هست ک هم بهش علاقه داری هم میتونی ازش پول بسازی هم از زندگیت لذت ببری خب چرا خودتو اذیت کنی؟ جلوی ضررو هر وقت بگیری منفعته. بشین فکراتو بکن. اگر این راه تو نیس ادامه نده. شجاعت بخرج بده.
ببین من ارشد mba رو ک ربتم 180 بود ولش کردماااااااااااااا???
من همه واحدامو پاس کرده بودم.فقط پایان نامم مونده بود. اما همون موقع با تضادهای زندگیم روبرو شدم و یا قانون اشنا شدم. بعدش هی زمان گذشت و گذشت تا فهمیدم اون راهه من نیس و من راهم ی چیز دیگست. من حتی ی بارم نرفتم دانشگاه ببینم چی شد. ببین من همه واحدارو پاس کرده بودمااااااااااا
واس همینه ک میگم اگر ی چیزی راه تو نیس ولش کن.
بخدا تو از خیلیا جلوتری ک این چیزارو الان میفهمی. مث بقیه هم سنو سالات نمیری 4سال تو دانشگاه الاف بشی بعد بدونی مسیر زندگیت چیه.
شکیبا تمرکز خیلی موضوع مهمیه. هرکسی فقط تو ی کار میتونه متخصص بشه. قرار نیس ما همه کاره و همه چیز دون بشیم. ی وقتایی این موضوع ریشه در باور کمبود لیاقت داره ک طرف میخادی جوری با این چیزا ارزشمند بشه. میخاد همه چی یاد بگیره تا ب همه ثابت کنه خیلی بلده خیلی حالیشه.
من ی زمانی فکر میکردم خیلی بلد باشم دیگه خیلی خفنم خخخخخخ
نمیدونی چقدرم خودمو اذیت میکردم سر یاد گرفتن چیزای مختلف. اصلا هر چیزی ربط و بی ربطی ک تو دنیا بود من دوست داشتم یاد بگیرم تا همه چیزدان باشم و همه . خلاثه وقتی این چیزارو فهمیدم همه چیو جمع کردم گذاشتم کنارو فقط چسبیدم ب قانون و کاری ک میدونم رسالتمه.
=بحث دوم تلاش.
استاد تویکی از مصاحبه هاش در موردش حرف زد. گفت حاضری چقر بها بدی؟ یادم نیس فایل چندم بود
ببین درسته ک باید باورها درست بشن ولی بلاخره باید ی تلاشیم بکنیم. باید بهاشو بپردازیم. بهای قبولی کنکور اینکه ادم 70 80 درصد مطالب رو مسلط باشه. خونده باشه. و این بعنی بها و این یعنی تلاش
من انصافا ادم تلاشکشی(زحمتکشی خخخ) بودم. البته من چون علاقه دشاتم دبیرستان واقعا با عشق میخوندم. نمیدونی چ لذتی میبردم وقتی پای تستا بودم.
اینم ازین. پس باید در عمل هم خودتو برای کنکور اماده کنی و رو مطالب مسلط باشی.
درسته ک میگم خدای درون میگه. ولی خدای درون از رو همون چیزایی ک خوندی و بلدی راهنماییت میکنه. شانسی م گزینه هارو نمگیه خخخخخ
=مورد اخر باورسازی. عزیزم من باورم صرفاااا با تکرار ی جمله ساخته نشد که. در عمل ساخته شد.
اول راهنمایی معلم فلان حرفو زد. من خوشم اومد و گفتم اره میتونم 20 بشم. 20شدم. بعد گفتم بعدیم میتونم و تلشا کردم بعدیم شدم. هیمنجوری راهنمای 20 شدم. بعد رفتم دبیرستان اونجا هیمنجوری. نمره های خوب میگرفتم معلما تشویقم میکردن بچه ها ازم سوال میپرسیدن و همه اینا ب ساختن باورهای من کمک کرد. یعنی هرچی بیشتر نتیجه میگرفتم باورهام قویتر میشد. امتهانات کشوری هم ک ترکوندم دیگه باورهام ترکید.
ازون ور من تست میزدم و درصد میگرفتم. مثلا میددیم فلان مبحثو فلان درسو 80درصد 90 درصد زدم. خب اینا باورهای منو هی قوی میکرد دیگه. یعنی با منظق داشت این باورها برام ساخته میشد. میرفتم قلم چی رتبه های کشوریم میشد -100 -200 -500
خب هربار اینارو مدیدم باورهای من هی قوی میشد ک اره من میتونم کنکور رتبه خوبی بیارم و قبول بشم.
یعنی من در عمل داشتم باور میساختم ن روی کاغذ
ی سری باورها درجا ساخته میشه.مثلا این باور رو میسازم ام بخشنده و با گذشتی بشم. خب این باور راحت ساخته میشه دیگه.
ی سری باورها با تکرار زیاد. هرچی بیشتر میگی بیشتر باور میکنی
ی سری باورها با الگوووو و نمونه. بگی عهه فلانی تونست منم میتونما
ی سری باورها با استدلال و اثبات ک مثلا تو عمل هم ببینی اره ایجوریه. اره من فلان درسو ببین چقدر تستاشو خوب جواب دادم
پس ببین من تکاملمو طی کرده بودم. ب شکلای مختلف.
اینا ب ذهنم رسید برات بنویسم عزیزدلم???
سلام خواهری من
سلام عشق من ??
همه نوشته هام با عشق تقدیم تو باد…
آبجی جونم دلم تنگ شد نه، ازین به بعد “دلم خواستت”
چون من قبلنا همش دلم تنگ میشد و اصن نمیدونستم واس چیو واس کی ?? این جمله رو از دیکشنریم خط زدم. تهش حسش غمغگولیه واس من. ولی دلم خواستت توش هزار دنیا محبت و عشق و دل خواستنه همراه با حال خوووووووب
منم دیشب دیدم که دوره رو خریدی و ی عالمه ذوق کردم ??
گفتم وقتش بود دیگه، خداجونی ی عالمه بوس بوسی که خواهریمو آوردی تو این سفر?
شکیلا من تو همین جلسه دومش بیهوش شدم و اصلا دیگه نای نوشتنم نیس ?
تازه دارم میفهمم من خالقم یعنی چی. از دیشب اشکم دم مشکم شدم.
خدا میدونه تا اخرش چ اتفاقاتی واسمون بیفته. ??
ی عالمه بوسو بغل??