پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 - صفحه 92
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-2-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-25 09:26:272024-02-14 06:20:18پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام و احترام
سلام به رب قدرتمندم
سلام به استاد خوبم و عزیزدلش
سلام به همه ی دوستان عزیزم
چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی من شدیدترین احساساتو در من برانگیخه میکنه؟
واقعا استادجان چه سوال زیبا و به جایی مطرح کردین
من وقتی به به کسی مخصوصا به شریک احساسیم زنگ بزنم و پیام بدم و جوابمو نده بشدت عصبانی میشدم و گاهی یادمه مدام پشت سر هم زنگ میزدم و پیام میدادم و متاسفانه گاهی نمیتونم اعصابمو توی این مورد کنترل کنم
من وقتی کسی بهم قولی میده و برای انجام قولش تاریخ مشخصی تعیین میکنه ولی به قولش عمل نکنه بشدت بهم میریزم و مدام بهش گوشزد میکنم که فلان کارو انجام ندادی و این یعنی توجه به ناخواسته و بیشتر و بیشتر توزندگیم این الگو رو میبینم متاسفانه
و وقتی کسی بهم تهمت بزنه هم بشدت عصبانی میشم و الان دیگه میدونم تمام این اتفاقات جذب خودمه و مشکل از منه نه اطرافیانم
و وقتی مشتریم نوبت رزرو کنه و دقیقه 90 کنسل کنه بشدت ناراحت میشم
بلاتکلیفی توی هر موردی مخصوصا رابطه احساسی منو بشدت عصبانی و غیر قابل کنترل میکنه
بی توجهی و کم لطفی دیگران خیلی منو عصبی میکنه
ورودی نداشتن روزانه هم بهمم میریزه
خدایا تو تنها امید و پناهگاه امن منی مرا به خودم آنچنان بشناسان تا بتوانم خوب زندگی کردن را بیاموزم
الهی به امید توووو
یا رب العالمین
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروت مند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همچنان دوستان مهربان.
سوالی ک پرسیدین رو با دقت فکر کردم و واضح بود جوابش.
من بشدت حساسم کسی پیام منو جواب نده یا دیر جواب بده. بشدت احساساتم برانگیخته میشه
خیلی ازین ناحیه ضربه های بد خوردم
روابط بدی رو تجربه کردم
بی توجهی افرادی ک دوستشون داشتمو دیدم
من فقط استفاده شدم در روابط، خدا راشکر استفاده جنسی نبوده ولی استفاده عاطفی شده ازم که ضربه های بدی خوردم
چند روز قبل با یک دوستم که از کودکی باهم بودیم رو ازدست دادم.
دوست نبود فقط منو بخاطر صحبت در مورد بدبختی هاش میخواستط درمورد روابط بد زناشویی ک تجربه میکرد
و زمانی ک من نیازش داشتم نبود
حتی یادگرفته بود پیام های منو به هفته ها سین نکنه
من بخاطر از وتسپ گریزان شدم ک زنگش نیاد
چون بخاطر خودش همش زنگ میزد نوبت من شد زنگ میزدم صدبار قطع میکرد و زنگای بقیه را جواب میداد
خدا راشکرر از زندگیم حذف شدن
ولی این موضوع بشدت ناراحتم کرد
که من چطور رو باورام کار کنم
من از تکرار عبارت تاکیدی نتیجه نمیگیرم
چطور بخوام این الگو تکرار شونده که دوستان نسبت به پیامای من بی توجه اند را ازبین ببرم و چطور دوستان عالی تر پیدا کنم.
ذهن من با نوشتن بیشتر رابطه برقرار کرده ، باید بنویسم دوستان خوب دارم؟
کلا اصن راهمو گم کردم
میدونم جواب ساده است ولی پیداش نمیکنم
این مشکل پاشنه آشیل من هست
بشدت درمن ریشه داره
خیلی ممنون میشم کسی راهکار درست بده
حالا یک تعداد ننویسن باورهاتو تغییر بده یا چه میدانم کانون توجه اتو.
راهکار درست بگین که چطور میشه روابط و دوستان خوبی رو تجربه کرد!
سلام دوست عزیز به نظر من شما وقتی در یک رابطه قرار میگیری باید با اون فرد حس شادی داشته باشی واگه این حس نیست رابطه رو قطع کن اگه این رابطه ادامه داره باید ببینی چه عاملی باعث اون شده اگه هر عاملی که هست وخودت اون رو بهتر تشخیص میدید اون عامل رو بررسی کن ودر اهرم رنج و لذت قرار بده که لذت ها از رنج ها بیشتره تو رابطه بمون وگرنه رابطه رو قطع کن وواگه با رنج بیشتر هنوز تو رابطه هستی علت اون اینه که به قول استاد دچار شرک شدی وابسته شدی به قدرت یه فرددر حالی که اگه به خدا توکل کنی خدا برای تو کافیه
درود به همه ی شما خوبان.
استاد میخوام خیلی صادقانه به این سوال جواب بدم
اولش مقاومت داشتم برای نوشتن کامنت ولی وقتی چند تا از کامنت های بچه ها رو خوندم که خیلی راحت و بدون سانسور کردن خودشون جواب هارو نوشته بودن بدون ترس از قضاوت شدن منم شروع کردم به نوشتن و همینجور نان استاپ نوشتم….
سوال اول:
چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟
– وقتی کسی پشت سرم حرف ناخوب و ناجالبی میزد بسیار ناراحت میشدم.
– وقتی سر کلاس هام مورد انتقاد یا کنترل دیگران بودم مضطرب میشدم
ـ از بی توجهی بی احترامی و یا فهاشی و کتک نسبت بهم ،از اینکه بی اهمیت باشن بهم بسیار ناراحت و غمگین می شوم.
-از بیکاری و باشگاه نرفتن نگران میشم.
ـ خجالت میکشم اگه پدر و مادر ظاهر یا پوششی یا حرفی در جمعی بزنن که ضایع باشه.
– جر و بحث یا عدم تفاهم با اعضای خانواده ام
بسیار غمگینم میکنه.
– از اینکه دوستام یا خواهرام پیشرفت مالی ظاهری و… داشته باشن و من حس کنم به نوعی از اونها
عقب مانده ام به شدت استرس میگیرم و دپ میشم
از اینکه پارتنرم با دخترای دیگه در فضای مجازی و یا واقعی به هر نحوی ارتباط داشته باشه
بسیار حسود بسیار شکاک بسیار کنترل گر بسیار عصبی بسیار ترسو و بسیار خود خور و جر و بحثی و دعوایی غر و گیری می شدم.
از اینکه وارد جمعی بشم یا خیلی به چشم بیام یا اصلا به چشم نیام غمگین و مضطرب میشم.
از تمام حیوانات و جانوران به شدت می ترسم.
و اگر جایی یا خونه ای پت خونگی داشته باشن نمیرم و بالاترین شدت ترس و اضطرابی رو میگیرم.
از تاریکی تنهایی در شب در خونه باغ خیابان و.…
میترسم.
از بی پولی مضطرب میشم.
از اینکه عزیزانم به همدیگه محبت کنن و برای هم ارزش قائل باشن یا بدون من بیرون برن حسادت و نگرانی سراغم میومد و احساس بی ارزشی میکنم.
از اینکه 35 سالم شده و ازدواج نکردم کسب و کار خودم و پس انداز و پول کافی ندارم بسیار ناراحتم و حتی گاهی فک میکنم دوست داشتنی نیستم
و از بقیه جا موندم و میترسم.
اگه تیپ و ظاهرم آراسته نباشه دپ میشم.
ترس از رقصیدن و صحبت در جمع و بلاگری و فعالیت روزانه در اینستاگرام دارم.
از فوت پدر و مادر و عزیزانم میترسم. گاهی تصور میکنم که اگه بمیرن چی میشه به قدری که یکی دوبار گریه کردم.
بعد تصور میکنم اگه من بمیرم اونا چکار میکنن کی از فوت من واقعا ناراحت میشه….
البته از وقتی با استاد آشنا شدم در این موارد بهتر از قبل شدم اما صادقانه بگم هنوز جای کار داره
بنام خدایی ک نزدیک منه
خدایا هرآنچه در زندگی دارم تو به من دادی و همه از آن توست
ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللَّهَ رَمی
خدایا سپاسگزارم برای عمری ک بهم دادی و فرصت زندگی کردن امروزم
خدایا شکرت برای نعمت سلامتی خودم و عزیزانم
خدایا شکرت برای وجود استاد عباسمنش، مریم عزیز این سایت
خدا سپاسگزارم ک هدایتم کردی تا خودم بیشتر بشناسم و بتونم ظرف وجودم بزرگتر کنم
چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟
احساسات شدید میتونه هم احساس خوب باشه، هم احساسات بد
سعی میکنم از احساسات شدید خوب مثال بزنم ک
تمرکز بزارم روی زیبایی ها
١_ وقتی توانایی خرید هرچیزی ک بخام داشته باشم مخصوصا وقتی دوست دارم بدون نگرانی برای عزیزانم هددیه بخرم خیلی احساس خوبی پیدا میکنم
٢_وقتی ک هر بدهی تسویه میکنم خیلی خوشحال میشم
٣_وقتی برای مشتری های بزرگی ک بار اول با همچین مبلغ هایی میخام نقدی کار کنم استرس و خوشحالی عجیبی میگیرم
4_وقتی ی موضوعی بیان میکنم ک تخصص خودم هست و از صحت اون مطمئنم و شک ندارم طرف مقابل داره اشتباه میکنه و میتونم کمکش کنم خیلی احساس مفید بودن میکنم
5_ وقتی در مورد پاشنه آشیل هام یک قدم برمیدارم و میرم تو ترس هام و اون همه ترس و اضطراب پایان میدم خیلی خوشحال میشم
6_ وقتی هدایت های خدا رو بیشتر درک میکنم و میبینم کارهایی برام آسان انجام میده ک داشتم تا قبلش ک تسلیم بشم کلی زور میزدم، به وجد میام
٧_ بعضی از مناظر طبیعی و اتفاقات انقدر حس شکرگزاری منو بالا میبره ک احساس میکنم قلبم باز شده
قطعا منم آدمم و مثل همه یکسری ترمزها دارم ک باید روشون کار کنم تا آگاهانه کنترلشون کنم
١_وقتی بدهی دارم و موعدش نزدیک میشه
٢_ وقتی ازم انتقاد میکنند و احساس میکنم سرزنش میشوم ( قبلا بشدت تعصب داشتم روی بعضی موارد مثل استاد، قانون جذب و دوستام)
٣_وقتی ک احساس میکنم دیگران منو حساب نکردن و دوستم ندارن ( تو گذشته خیلی زیاد بود الان بهتر شده)
4_ وقتی ی کاری باید انجام بشه و منو مسئول پیگیری و انجام اون گذاشتن خیلی به خودم سخت میگیرم
5_ وقتی توی ی جمع قرار میگیرم ک غیبت میکنند یا غز میزنند یا تلویزیون میبینند که برنامه های مخرب بدی داره خیلی بهم میریزم
6_ وقتی که همسرم یا… کاری درست انجام نمیدن، (درست از لحاظ خودم: مثلا من میخام ک همکارم فلان ابزار سریع بدستم برسونه و فلان کار خودش انجام بده، در کل مسئولیت پذیر باشه اما انجام نمیده خود خوری میکنم) در خصوص نزدیکانم متاسفانه راحت تر عصبانیتم ابراز میکنم
خدایا تو از حال خودم بیشتر آگاهی کمکم کن تا به شناخت بیشتری از خودم برسم
آنچه ک از این فایل اینبار درک کردم نوشتم تا ردپای باشه برام و تعهدم انجام داده باشم
براتون آرامش و ثروت و شناخت خودتون آرزو مندم
بنام یزدان پاک
و درود به استاد عباس منش و همه همراهان
استاد عزیز یکبار دیگه از اینکه اینقدر صادقانه و با نیتی پاک (صرف نظر از جنبه درآمد زایی) که البته این فایلها رایگان هستند ، بسیار سپاسگزارم . اول از خداوند بزرگ که حضرتعالی را بر سر راه من قرار داد و بعد از شخص جنابعالی
– بنده در ارتباطات احساس میکنم بیشتر از خیلیها نیاز به دیده شدن و بعبارتی نیاز به محبت دارم
— چندین سال قبل چند بار مورد سوءاستفاده مالی قرار کرفتم ولی پس از آن این سوءاستفاده ها کم و کمتر شدند
– چند مورد سرمایه گذاری در جاهای مختلف داشتم که ضرر کردم ،خوشبختانه مبلغشون خیلی کم بودند
– رودست خوردن از آشناها بشدت ناراحتم میکنه و بهمین علت سریع حذفشون میکنم
– خب منهم از انتقاد بالاخص نادرست ناراحت و استرس میگیرم ولی چنانچه سازنده باشند سعی به اصلاح شدن خواهم داشت
– صحبت کردن در جمع چنانچه برای اولین بار باشه خیلی نگران تپق زدن هستم ولی درصورتیکه برای بار دوم سوم باشه تقریبا راحت صحبت میکنم
– در تصمیمات بزرگ فکرم بشدت مشغول و درگیر میشه و سعی در بهترین تصمیم گیری و همچنین مشورت با آدمهای صالح
– در چلنج ها بشدت درگیر و دنبال خلاص شدن هستم
– در طرد شدنها بشدت بهم میریزم و سعی میکنم طرفهای مقابل رو بسرعت حذفشون کنم
– تو تشکر نکردن افراد درکمک کردنهام زیاد مشکل ندارم ولی بی احترامی برام قابل قبول نیست
پاینده باشید
پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
بنام خداوند وهاب و بخشنده ی مهربان و هدایتگرم که هر آنچه دارم از آن اوست
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربانم
سلام به دوستان همراه . الهی حال دلتون عالیع عالی باشه
برای اینکه باورهای مخرب و ترمزها و محدودیت های ذهنی خودمو شناسایی کنم هدایت شدم به این فایل های ارزشمند و بینظیر پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 و امروز یک تعهدنامه ی مفصل با خودم و خدای خودم نوشتم که بطور مداوم روی این فایل های ارزشمند کار کنم ..
البته باید اعتراف کنم که با خواندن کامنت های دوستان بخصوص کامنت های آقای خاص که در عقل کل توضیحاتی در این باره دادند تشویق شدم که تعهدی برای بهبودی و ترمیم باورهای الگوهای تکرار شونده و تغییر باورهام روی خودم بطور تمرکزی کار کنم
من برای داشتن زندگی آرام و شاد و ثروت بی انتها فقط نیاز هست روی خودم و باورهام و فرکانس هام و تکرار اونها کار کنم و مسعول تمام اتفاقات زندگی خودمم هستم و دیگران و عوامل بیرونی و نه بقیه افراد و شرایط و غیره … بلکه اتفاقات زندگیم را بخاطر باورهایی که در طول زندگیم وارد ذهنم شده رقم زدم پس مهمترین کار من کنترل ورودی های ذهنم هست
خب الان در همین جا تعهد نامه ای برای ده فایل الگوهای تکرار شونده را مینویسم
من رویا مهاجر سلطانی از امشب 1403/11/9 بهمن ماه سه شنبه تعهد میدهیم به مدت سه ماه بطور مداوم و تکاملی روی باورهای درست و مناسبی کار کنم برای تشخیص ترمزها و باورهای محدود کننده ای که مانع رسیدن من خواسته هام شده و سبب الگوهای تکرار شونده ی مخرب و چرخش متناوب این الگوها شده را بکمک لطف الهی و با این آگاهی های فایل های دانلودی استاد عباسمنش عزیزم ترمیم و بهبود دهم..
فایل ها را بنوبت ببینم..
نت برداری کنم…
با خودم صادق و رو راست باشم..
و روی افکارم و ورودی های ذهنم کنترل و مدیریت داشته باشم
کامنت های دوستان را بخونم
البته این تعهد نامه را روز گذشته توی یک دفتر خوشکل سبز چمنی رنگ نوشتم با فونت درشت با ماژیک بنفش رنگ .. چون میخوام بمحض باز کردن دفترم چشممم به این فونت درشت تعهدم روشن بشه
خدایااا من عددی نیستم که بخوام زندگیم را مدیریت کنم
خدایااا من عددی نیستم که بخوام تعهدم را مدیریت کنم
خدایاااا من عددی نیستم که بخوام کارهامو به تنهایی انجام بدم و مدیریت کنم
خدایااااا من به کمک ها و همکاری های تو نیازمندم
خدایا تمام جنبه های زندگی من نیاز به ترمیم و بهبودی کامل و با کیفیت و معجزه های الهی تو را دارد پس با معجزاتت بی نیازم کن و من را در جهت رسیدن به خواسته ها و آرزوها و رویاهایم هدایتم کن
خدایااا خودت لحظه به لحظه این تعهدنامه را به من یادآوری کن و خدایا هدایتم کن تا بطور مداوم روی این فایل های ارزشمند بنوبت کار کنم و روی خودم و افکارم کار کنم و نکته های مهم و اصلی رو درک کنم تا بتونم محکم و استوار قدم به قدم به جلو حرکت کنم و رشد و پیشرفت هامو ببینم و از مسیرم لذت ببرم و شاد باشم
خدایا خودت هر چیزی که به خیر و صلاحم هست را بر من آشکار و پدیدار کن
خدایاااا ای مهربان خدای من.. با رهنمودهای واضح و آشکار و مشخص هدایتی کن تا بفهمم چه باید بکنم و از اینکه این توانایی و قدرت را به من دادی تا در برابر خیر و صلاحم همیشه هشیار و بیدار باشم و هرگز هیچ فرصتی را از دست ندهم ممنون و سپاسگذارم
یک چیزهایی در زندگی من تکرار شده که باید علت آنها را پیدا کنم چون در پس زمینه ی ذهنم جا خوش کرده و باید پیداشون کنم و درسش را بگیرم و حرکت کنم و توانایی خودشناسی برای بهبود باورهایم را داشته باشم ..
سوالاتی که در این بخش استاد پرسیدند
چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته میکند؟
در پاسخ باید بگویم از وقتی با استاد و این آگاهی ها آشنا شدم و روی خودم کار کردم خیلی خیلی آرامتر شدم در واقع صبورتر شدم آرامش ذهنی بیشتری دارم .. الخیر و فی ما وقع را سر لوحه ی زندگیم کردم و شهرام شده ولی بعضی مواقع با رفتار بعضی از افراد بخصوص نزدیکانم ناراحت میشم بخصوص دخترم
از دوری پسرم خیلی ناراحت میشم
اینکه هنوز ارتباطم با دخترم.و پسرم بطور عمیق بهبود نیافته و هر چند وقت یکبار بخاطر مسایل خیلی پیش پا افتاده و مسایل گذشته هزاران بار سرزنش میشم
مثلا وقتی بهم توهین بشه
یا وقتی مورد مسخره قرار بگیرم
بی پولی خیلی اذیتم میکنه ..
احساس میکنم پول برام آزادی عمل میاره
پول برام شادی و شادمانی میاره
پول اعتماد بنفسم رو بیشتر میکنه
پول برام عزت و احترام میاره
پول باعث میشه که ارتباطاتم خیلی بهتر باشه
پول باعث میشه از تنهایی ام بیشتر لذت ببرم چون میتونم سفر کنم و از سفرهام بیشتر لذت ببرم حتی اگر تنهای تنها باشم
پول باعث میشه سلامت تر باشم و بخودم رسیدگی کنم استخر برم و شنا کنم .ریلکس بشم
پول بهم انگیزه ی بیشتری میده تا قوت قلب داشته باشم
پول برای شادیم تاثیر گذاره میتونم خیلی بیشتر شاد باشم
پول باعث میشه خدارو بیشتر احساس کنم و بیشتر بهش نزدیکتر باشم و بیشتر توحیدی باشم
پول مهمترین مسعلع ی زندگیم هست
هر چند خدا رو شکر نعمت و برکت زندگیم خیلی زیاد شده ولی هنوز ورودی های مالیم آنقدر نیست که بتونم هر چیزی که دوست دارم را تهیه کنم
از اینکه هنوز نتونستم محصولات دلبخواهم را از سایت خریداری کنم احساسم خوب نیست
اینکه اگر با صدای بلند میگم خدا رو شکر مسخره میشم . بهم میگن تو که هنوز به چیزی نرسیدی هی از این حرفا میزنی . و بعدش هههعععع هههع میخندن
تحقیر شدن… هر چند حرف دیگران برام مهم نیست چون خودم میدانم که چقدر از درون تغییر کردم و کلی هم زندگیم تغییر کرده ولی بیشتر برای خودم ناراحت میشم که چرا آنقدر تغییر نکردم که قابل لمس باشه بیشتر از دست خودم ناراحت میشم ..
اینکه اگر کسی با صدای بلند بلند حرف بزنه و بخواد حرفهای ضد و نقیص بزنه ..
اینکه با افرادی نشست و برخاست کنم که قدرناشناس باشند و همیشه نیمه ی خالی لیوان را میبینند و یا غر. میزنند و همیشه از همه چی ایراد میگیرند
بقیه ی موارد را توی دفترم میخوام بنویسم چون کمی شخصی تره
ولی اینو خوب میدونم که مهمترین چیزی که شدیدترین احساسات رو در من برانگیخته میکنه در درجه ی اول ورودی های پولی و مالی و ثروت هستش و دوم روابط هست باید روی این دو مورد بیشتر کار کنم چون الگوهای تکرار شونده ی زندگیم بیشتر حول این محور میچرخه
خدایاااا من فقط و فقط با نتایج معجزه آسایم می توانم اسم ترا بلند فریاد بزنم و بگم خدایااآاا شکرت خدایااااااااه اه اه آه آه آه راحت شدم و خودمو سپردم به تو
خدایااا میخوام با بالاتر رفتن مدارم اسم تو رو بلند بلند با فریاد صدا بزنم بگم خـــــــــــــــدایـــــــــــــاااااااااااا
شـــــــــــکـــــرت
خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای راه حل های آسان و آسانی ها ی دریافت نعمت ها وفور و فراوانی های پول و ثروت سلامتی و روابط عاطفی و عشق در روابط های درست و مناسب با افراد جدید و شاد و خوشحال و مثبت اندیش و آزاد اندیش و با سطح فرکانسی بالا ..
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1
برای اینکه باورهای مخرب و ترمزها و محدودیت های ذهنی خودمو شناسایی کنم هدایت شدم به این فایل های ارزشمند و بینظیر پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 و امروز یک تعهدنامه ی مفصل با خودم و خدای خودم نوشتم که بطور مداوم روی این فایل های ارزشمند کار کنم ..
البته باید اعتراف کنم که با خواندن کامنت های دوستان بخصوص کامنت های آقای خاص که در عقل کل توضیحاتی در این باره دادند تشویق شدم که تعهدی برای بهبودی و ترمیم باورهای الگوهای تکرار شونده و تغییر باورهام روی خودم بطور تمرکزی کار کنم
من برای داشتن زندگی آرام و شاد و ثروت بی انتها فقط نیاز هست روی خودم و باورهام و فرکانس هام و تکرار اونها کار کنم و مسعول تمام اتفاقات زندگی خودمم هستم و دیگران و عوامل بیرونی و نه بقیه افراد و شرایط و غیره … بلکه اتفاقات زندگیم را بخاطر باورهایی که در طول زندگیم وارد ذهنم شده رقم زدم پس مهمترین کار من کنترل ورودی های ذهنم هست
خب الان در همین جا تعهد نامه ای برای ده فایل الگوهای تکرار شونده را مینویسم
من رویا مهاجر سلطانی از امشب 1403/11/9 بهمن ماه سه شنبه تعهد میدهیم به مدت سه ماه بطور مداوم و تکاملی روی باورهای درست و مناسبی کار کنم برای تشخیص ترمزها و باورهای محدود کننده ای که مانع رسیدن من خواسته هام شده و سبب الگوهای تکرار شونده ی مخرب و چرخش متناوب این الگوها شده را بکمک لطف الهی و با این آگاهی های فایل های دانلودی استاد عباسمنش عزیزم ترمیم و بهبود دهم..
فایل ها را بنوبت ببینم..
نت برداری کنم…
با خودم صادق و رو راست باشم..
و روی افکارم و ورودی های ذهنم کنترل و مدیریت داشته باشم
البته این تعهد نامه را روز گذشته توی یک دفتر خوشکل سبز چمنی رنگ نوشتم با فونت درشت با ماژیک بنفش رنگ .. چون میخوام بمحض باز کردن دفترم چشممم به این فونت درشت تعهدم روشن بشه
خدایااا من عددی نیستم که بخوام زندگیم را مدیریت کنم
خدایااا من عددی نیستم که بخوام تعهدم را مدیریت کنم
خدایاااا من عددی نیستم که بخوام کارهامو به تنهایی انجام بدم و مدیریت کنم
خدایااااا من به کمک ها و همکاری های تو نیازمندم
خدایا تمام جنبه های زندگی من نیاز به ترمیم و بهبودی کامل و با کیفیت و معجزه های الهی تو را دارد پس با معجزاتت بی نیازم کن و من را در جهت رسیدن به خواسته ها و آرزوها و رویاهایم هدایتم کن
خدایااا خودت لحظه به لحظه این تعهدنامه را به من یادآوری کن و خدایا هدایتم کن تا بطور مداوم روی این فایل های ارزشمند بنوبت کار کنم و روی خودم و افکارم کار کنم و نکته های مهم و اصلی رو درک کنم تا بتونم محکم و استوار قدم به قدم به جلو حرکت کنم و رشد و پیشرفت هامو ببینم و از مسیرم لذت ببرم و شاد باشم
خدایا خودت هر چیزی که به خیر و صلاحم هست را بر من آشکار و پدیدار کن
خدایاااا ای مهربان خدای من با رهنمودهای واضح و آشکار و مشخص هدایتی کن تا بفهمم چه باید بکنم و از اینکه این توانایی و قدرت را به من دادی تا در برابر خیر و صلاحم همیشه هشیار و بیدار باشم و هرگز هیچ فرصتی را از دست ندهم ممنون و سپاسگذارم
یک چیزهایی در زندگی من تکرار شده که باید علت آنها را پیدا کنم چون در پس زمینه ی ذهنم جا خوش کرده و باید پیداشون کنم و درسش را بگیرم و حرکت کنم و توانایی خودشناسی برای بهبود باورهایم را داشته باشم ..
سوالاتی که در این بخش استاد پرسیدند
چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته میکند؟
در پاسخ باید بگویم از وقتی با استاد و این آگاهی ها آشنا شدم و روی خودم کار کردم خیلی خیلی آرامتر شدم در واقع صبورتر شدم ولی بعضی مواقع با رفتار بعضی از افراد بخصوص نزدیکانم ناراحت میشم بخصوص دخترم
از دوری پسرم خیلی ناراحت میشم
اینکه هنوز ارتباطم با دخترم.و پسرم بطور عمیق بهبود نیافته و هر چند وقت یکبار بخاطر مسایل خیلی پیش پا افتاده مسایل گذشته هزاران بار سرزنش میشم
مثلا وقتی بهم توهین بشه
یا وقتی مورد مسخره قرار بگیرم
بی پولی خیلی اذیتم میکنه ..
احساس میکنم پول برام آزادی عمل میاره
پول برام شادی و شادمانی میاره
پول اعتماد بنفسم رو بیشتر میکنه
پول برام عزت و احترام میاره
پول باعث میشه که ارتباطاتم خیلی بهتر باشه
پول باعث میشه از تنهایی ام بیشتر لذت ببرم چون میتونم سفر کنم و از سفرهام بیشتر لذت ببرم حتی اگر تنهای تنها باشم
پول باعث میشه سلامت تر باشم و بخودم رسیدگی کنم استخر برم و شنا کنم .ریلکس بشم
پول بهم انگیزه ی بیشتری میده تا قوت قلب داشته باشم
پول برای شادیم تاثیر گذاره میتونم خیلی بیشتر شاد باشم
پول مهمترین مسعلع ی زندگیم هست
هر چند خدا رو شکر نعمت و برکت زندگیم خیلی زیاد شده ولی هنوز ورودی های مالیم آنقدر نیست که بتونم هر چیزی که دوست دارم را تهیه کنم
از اینکه هنوز نتونستم محصولات دلبخواهم را از سایت خریداری کنم
اینکه اگر با صدای بلند میگم خدا رو شکر مسخره میشم . بهم میگن تو که هنوز به چیزی نرسیدی هی از این حرفا میزنی . و بعدش هههعععع هههع میخندن
تحقیر شدن… هر چند حرف دیگران برام مهم نیست چون خودم میدانم که چقدر از درون تغییر کردم و کلی هم زندگیم تغییر کرده ولی بیشتر برای خودم ناراحت میشم که چرا آنقدر تغییر نکردم که قابل لمس باشه بیشتر از دست خودم ناراحت میشم
اینکه اگر کسی با صدای بلند بلند حرف بزنه و بخواد حرفهای ضد و نقیص بزنه ..
اینکه با افرادی نشست و برخاست کنم که قدرناشناس نباشه و همیشه نیمه ی خالی لیوان را میبینند و یا غر. میزنند و همیشه از همه چی ایراد میگیرند
بقیه ی موارد را توی دفترم میخوام بنویسم چون کمی شخصی تره
ولی اینو خوب میدونم که مهمترین چیزی که شدیدترین احساسات رو در من برانگیخته میکنه در درجه ی اول ورودی های پولی و مالی و ثروت هستش و دوم روابط هست باید روی این دو مورد بیشتر کار کنم چون الگوهای تکرار شونده ی زندگیم بیشتر حول این محور میچرخه
خدایاااا من فقط و فقط با نتایج معجزه آسایم می توانم اسم ترا بلند فریاد بزنم و بگم خدایااآاا شکرت خدایااااااااه اه اه آه آه آه راحت شدم و خودمو سپردم به تو
خدایااا میخوام با بالاتر رفتن مدارم اسم تو رو بلند بلند با فریاد صدا بزنم بگم خـــــــــــــــدایـــــــــــــاااااااااااا
شـــــــــــکـــــرت
خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای راه حل های آسان و آسانی ها ی دریافت نعمت ها وفور و فراوانی های پول و ثروت سلامتی و روابط عاطفی و عشق در روابط های درست و مناسب با افراد جدید و شاد و خوشحال و مثبت اندیش و آزاد اندیش و با سطح فرکانسی بالا ..
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و بزرگوارم و سلام به همه دوستان جاااان
ممنونم ازتون که واقعا موشکافانه وجود و دورن انسان رو میشناسین و چیزهایی رو میبینین که هیچ کس متوجه نمیشه
من در شرایط زیر به شدت از لحاظ احساسی بهم میریزم و تقریبا برام تکرار میشه
1- وقتی کسی از موضع بالا باهام صحبت میکنه
2- وقتی فرزندم یا همسرم از حالت سلامتی دور میشن
3- وقتی هزینه های غیر مترقبه تو زندگیم به وجود میاد مثلا خراب شدن یک وسیله
4- وقتی توی جمع بهم بی احترامی میشه
5-آدمهای توی زندگیم میان که میخوان ازم سواستفاده کنن
6-تموم شدن پول
7- بی نتیجه موندن پروژه هام با توجه به تلاش زیادم
البته توی مدتی که با آموزشهای استاد زندگی میکنم خیلی خیلی خیلی بهتر شدم خودم به وضوح تغییرمو میبینم
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان خوبم
استاد من خیلی دارم تمرکزی روی دوره ها و فایلها زمان میزارم خیلی کامنت میخونم هر فایلی بارها و بارها نت برداری میکنم نتایجی هم گرفتم ولی اونقدر پاشنه های آشیل وحشتناک دارم که نتایجم سینوسی هستش یه هفته حالم خوبه یه هفته ناامید میشم به خاطر ضعف های شخصیتی و خالی بودن از هر گونه احساس لیاقت و ارزشمندی
نزدیک هشت ماه هر روز ساعتها روی دوره لیاقت کار کردم هر فایلی رو صد بار گوش کردم کامنت خوندم نموداشوتوی زندگیم پیدا کردم و تلاش کردم درستش کنم ولی خیلی موفق نبودم
به خاطر کمبود عزت نفس خیلی الگوهای تکرار شونده دارم و الان تمرکزی دارم روی عزت نفس کار میکنم که کامنت یکی از دوستان رو خوندم اونم مشکل منو داشت و گفت که روی الگوهای تکرار شونده کار کردم و خیلی حالم خوب شده من تصمیم گرفتم بیام و روی این الگوها کار کنم
قسمت اول
سوال؟
چه مسائلی به شدت احساسات مارو برانگیخته میکنه؟
1)من به نظافت و نظم خیلی اهمیت میدم زمانیکه همسرم و بچه ها خیلی راحت خونه رو به میریزن و کثیف میکنن خیلی عصبی میشم یه وقتایی با عصبانیت تذکر میدم خیلی وقتام ناامید میشم چیزی نمیگم و خودخوری میکنم
2)بچه هام بسیار بد غذا هستن وقتی غذایی حاضر میکنم و نمیخورن ایراد میگیرن عصبی میشم
3)زمانیکه خودم یا بچه ها مریض میشیم خیلی به هم میریزم
4)زمانیکه قرار نوبت دکتر بگیرم و زمانم رو برای دکتر رفتن و توی مطب موندن بزارم خیلی بهم میریزم
5)کسی از من انتقاد میکنه احساس ناتوانی و بی عرضگی میکنم و عصبی میشم
6)زمانیکه کاری رو باید همسرم یا بچه ها انجام بدن و دیر انجام مید ن به هم میریزم
7)زمانیکه همسرم منو طرد میکنه به من اهمیتی نمیده و پول نیاز دارم باید ازش درخواست کنم خیلی عصبی میشم که چرا درآمدی ندارم حس یه گدا بهم دست میده
8)زمانیکه میبینم همسن های من درآمد دارند و آزاد هستن با دوستاشون بیرون میرن من حسادت میکنم و حالم بده میشه
9)زمانیکه همسرم به من دستور میده و امر و نهی میکنه به شدت به هم میریزم
10)زمانیکه توی خطاطی استادم یه ایراد رو چند بار تذکر میده و من نمیتونم درستش کنم خیلی حس خنگ بودن دارم و عصبی میشم
11)زمانیکه همسرم خیلی راحت برای خانواده خودش هزینه میکنه ولی من برای نیازهای خودم باید چند بار درخواست کنم و او اهمیت نمیده دیوانه میشم
12)به خاطر کمالگرایی که دارم و سخت گیرهای کودکی که داشتم هر لحظه باید یه کاری رو انجام بدم و مفید باشم و فنی مولد نیستم خودم رو سرزنش میکنم و به هم میریزم
13)به خاطر چند سال بودن در سایت و روزانه ساعتها فایل گوش دادن ،نوشتن ،کامنت خواندن ولی زمانیکه به پاشنه آشیل میخورم خیلی راحت بهم میریزم خیلی خیلی از خودم ناراحت میشم که داری آب در هاون می کوبی
14)زمانیکه مهمان داریم و یا باید مهمانی بریم استرس میگیرم
15)زمانیکه همسرم سر بچه ها دادمیزن اونها و تحقیر میکنه و هر مشکلی داشته باشند از چشم من میبینم ناراحت میشم
16)زمانیکه میخوام در جمع حرف بزنم استرس دارم و صدام از ته چاه در میاد
17)زمانیکه کسی از خانواده و یا فامیل پشت سرم حرفی بزنند
18) زمانیکه کسی در مورد ظاهرم نظر میده یه مدت روی قانون سلامتی کار کردم و الان هم تا حدودی رعایت میکنم و لاغر شدم هرکسی منو میبینی وای چقدر لاغر شدی پیر شدی عصبی میشم
19)زمانیکه بچه هام حال خوبی ندارن و عصبی هستن احساس گناه دارم خیلی ناراحت میشم فکر میکنم به خاطر رابطه بد من و همسرم اینجوری شدن
20)زمانیکه همسرم اخبار میبینه وصدای تلویزیون تا سه طبقه بالاتر هم میره و یا توی اینستا س و صدای گوشیش خیلی بالاست و تذکر میدم و توجه نمیکنه خیلی ناراحت میشم
21) یه چیزی که هزاران بار شنیدم و باور قوی شده اینه که زن باید مطیع شوهرش باشه نباید بدون اجازه همسرش آب بخوره مرد باید اززنش راضی باشه و باعث شده که من میخوام نفس بکشم از خودم بپرسم که همسرم راضیه یا نه و این ترمز وحشتناکی شده برام که اگه همسرم اخم کنه من احساس گناه میگیرم و حالم بده میشه
فک کنین پدر من 12ساله فوت کرده مادرم همیشه میگه به نظرت بابات از من راضی بوده همیشه میره خیرات میکنه که راضیش کنه
حالا من چقدر روی خودم کار کنم این باورهای چرت و مزخرف رو درست کنم الآنم عصبی شدم
این موارد رو یادم اومد نوشتم سعی میکنم روی این الگوها کارکنم به امید موفقیت
استاد ممنونم که این فایلها رو ی سایت میزارین
به نام خداوند رحیم
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
این تمرین رو که انجام دادم متوجه شدم توی همین سوال ها که چقدر من قعر چاه و داغون هستم حتا فکر کردن به مواردی خیلی حالمو بد کرد که من متوجه نبودم ولی خیلی خداوند لطف داشته که به من باورهامو نشان داده.
و حالا میخوام این شخصیت پوشالی را رو کنم:
ادم یه جایی باید با خود واقعیش روبرو بشه و همین این که یه ردپا میشم که همیشه تو سایت هست و به دوستان هم کمک خواهد کرد
⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶
آیا شما هر چند وقت یکبار درگیر مسائل تکرار شونده هستی؟
1- داخل هرکاری رفتم بعد چند ماه بیرون اومدم و بی کار میشم این الگو دیگه خیلی تکرار شده
2- از یه جایی به بعد سر هرکاری رفتم بسیار ساعت کارهای بالایی داشته که کلافه ام کرده
3- بعد دوره ای هرکار پذیرفته شدم فقط کارهای سنگین و طاقت فرسا و حمل بار بودهو انگار سختی به پستم خورده.
4- پشت هم دار کارهای داوطلبی وارد شدم که نیاز به توجه به ضعیف ها و کمک کردن به بقیه داشته و این رو تازگی متوجه شدم
5- و یه چیزی فهمیدم که منو شوکه کرده و اون اینه که من 15 ساله با هیچ دختری ارتباط نداشتم و یه جورایی انگار بلاکم و حتا نزدیک من نشدن و بسیار الگو پیدا کردم.
6- توی کارام با همکارام تا چندماه اول خوبم بعد به هر نحوی باهم به دعوا و دلخوری و تنفر میرسه
7- هر وقت یه لباس نو یا کفش میخورم همون روز اول بدون استثنا کثیف میشه یا مشکلی پیش میاد
8- هر چندوقت یکبار خرید احساسی انجام میدم که الکی پولم هدر میره
9- هر چندوقت یکبار به ته دیگ میخورم و بی پول میشم و پول ازم فراریه
10-چند خونه معامله کردیم و هرکدوم یه عیب بزرگ و یه جای کارش میلنگه
11- وقتی کارم رو یاد میگیرم و میبینم که پیشرفت نداره حس پوچی میگیرم و بارها تکرار شده
⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶⊶⊷⊶⊷⊶⊷⋆⊶⊷⊶⊷⊶
سوال اول:
چه شرایط و اتفاقاتی در زندگی شما، شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته می کند؟
1- انتقاد کردن از من بشدت بهمم میریزم
2- گاهی تحت تاثیر دلسوزی برای خوانوادم قرار میگیرم
3-دیدن رابطه دختر و پسر به من حس ناامیدی و ضعف نتونستن ایجاد رابطه میده
4 -توی تصمیم گرفتن خیلی شک دارم و اذیت میشم
5-وارد شدن به شغل جدید برام عذاب اوره
6-عذرخواهی کردن برام مثل جون کندنه
7 – نداشتن ورودی حالم را بد میکنه
8- خرید جنس گران حالم رو بد میکنه
9-همش فکر میکنم خرجام الکیه و ناراحت میشم
10-دعوای زن و شوهر مخصوصا کتک زدن خانوم ها دیوونم میکنه
11-از مسخره شدن بشدت ناراحت میشم
12 -شوخی فیزیکی منو بهم میریزه
13-از فحش خوردن بسیار ناراحت میشم
14-از اینکه پولام تموم شه میترسم
15-نصیحت کردن دیگران اعصابم رو بهم میریزه
16- ارتفاع .سگ . پل هوایی . عقرب . جنگل تاریک وحشت دارم
17-اتهام زدن بهم ناراحتم میکنه
18-شروع هرچیز جدید احساسم رو درگیر میکنه
19-اگر پولم رو به موقع نگیرم ناراحت میشم
20-اضافه کاری حالمو بد میکنه
21-مدام کار عوض کردن و شاخه به شاخه پریدن روحیمو میگیره
22-تهمت زدن خونم رو به جوش میاره
23-داشتن صاحب کردن برای من عذابه
24- ترس از دعوا و زد و خورد دارم
25- خودم رو مسئول بقیه میدونم و باعث میشه خودمو مقصر بدانم
26-خودسرنشی زیاد دارم اگر اشتباه کنم واویلا..
27- از گرونی و مسائل سیاسی و اقتصادی حالمو بد میکنه و حس ناتوانی و بدبختی میده
28- بی نظمی طرف تو شغل و انجام ندادن کار و افتادن گردن من ناراحتم میکنه
29-از اینکه نمیدونم هدف واقعیم چیه پژمرده میشم
30-یه روز به برنامه نباشم و اجرا نشه حس پوچی میکنم
30- بوق زدن و صدای دلخراش منو بد بهم میریزه
31- سوال و جواب پس دادن و موضوعاتی که به کسی ربط نداره منو عصبانی میکنه
32-فضولی کردن توی کارام ناراحت میشم
33- وقتی نمیتون نه بگم عذاب روحی میکشم
34- دیدن تخفیف منو هیجانی و به عجله میندازه
35- اینکه تو هرجایی و بیرون ناراحت میشم که من چیزی بخورم و بقیه نخورن و این توی مدرسه و دانششگاه و .. تکرار شد و باعث میشد گرسنه باشم
36- با زور گفتن احساس غم و خشم میکنم
37- اینکه کسی منظورم رو نفهمه ناراحت میشم
38- کسی عیب هام رو بگه حالت تدافعی پیدا میکنم
39- از مسائل فراری هستم واذیت میشم
40- کسی جواب پیام یا زنگم رو نده ناراحت میشم
41- اینکه شخص کمک بخواد و نتونم انجام بدم منو ناامید میکنه
42- اگر کسی حرفی به من بزنه جبهه میگیرم که رو سرش خالی شم
43- از داد و بیداد کردن غلیان احساسی میکنم
44- به هر کاری میزنم ضرر مالی پشتشه
45- از توضیح دادن به دیگران عصبی میشم
46- از بدقولی ناراحت میشم
47- کسی که باهاش دعوا کردم ببینمش ناراحت میشم
48- بدونم یه نفر میخواد سرم کلاه بذاره یا گذاشته بدجور بهم میریزم
49- اگر بچه ای رو توی کوچه یا خیابان ببینم که بازی میکنه نگران میشم که اسیب از طرف ماشین یا موتور ببینه
50- از اینکه به جایی توی زندگی نرسیدم احساس گناه میکنم
51- قبلا هرچند ماهی افسردگی میگرفتم
52-جیغ کشیدن بچه ها منو بهم میریزه
53- از اینکه نمیدونم علاقم چیه ناراحت میشم
54- از اینکه به حرفم توجه نکنن یا بپرن توی حرفم ناراحت میشم
55- حماقت ادم ها عصبانیم میکنه که چرا ؟
56- با عرض پوزش از ادم های مذهبی بشدت حس بدی میگیرم
57- ترس از دست دادن روی بعضی چیزها منو غمگین میکنه
58-مقایسه کردن خودم با دیگران عذابم میده
59-اینکه ادم بزدلی هستم منو غمگین و عصبی میکنه
60-به تعویق انداختن کارها احساس ناتوانی میکنم
61- اینکه خودم رو مسئول اعمال خانواده میدونم یا اشتباهی میکنن اذیتم میکنه
62-ول کردن مهارت هام حس عدم لیاقت میده
63- سیگار کشیدن توی محیط بسته و حتا بوش برام ناخوشاینده و اعراض برام سخته
64-نشخوار ذهنی و حس تنفر منو اذیت میکنه
65- افکار منفی و پیش بینی کردن حس بدی بهم میده
66- عجله دارم که زودتر به ته هرچیزی برسم و حس شادی رو میگیره
67-اینکه خداوند جواب سوالم رو نمیده و هدایت هاش رو نمیفهمم عصبی و حساس بیچارگی میکنم-
69- گوشزد و منت پذیرش اشتباهاتم توسط دیگران برام سخته
شاد باشید