پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2 - صفحه 2

877 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امین مسعودی گفته:
    مدت عضویت: 1135 روز

    سلام به استاد و خانوم شایسته عزیز.

    وقتی این اگاهی که داده شده به من الگو های تکرار شونده واسه چن لحظه شوکه شدم که اوووو پس اینه که بعضی چیز ها یا کارها داره بیشتر واسه من اتفاق میفته پس دلیلش اینه .

    مثلا .من تو روابط کسایی رو جذب میکنم که اولین یا دومین نفر هستم که باهاشون داره ارتباط برقرار میکنه و انگاری شبیح خوده منن یعنی دقیقا همون چیزی که میخام هستن شده که مثلا اون چیزی که میخام از نظر زیبایی و اخلاق شبیح نیس یا اونی که میخام نیس ولی کم پیش اومده بیشترین اتفاق ها یا 90 درصد ادم ها دقیقا شبیه خوده منن .

    تو روابط جنس مخالف بیشتر کمی خجالتی با احساس و منطقی و باهوش و تحصیل کرده ان

    و مثلا دوستان میگفتن که اره با این کسی که دوست شدم نمیدونم چرا مغروره یا خودش بالا میگیره میگه حرف حرفه من باشه میگه که من میگم کی بخابی کجا بری با کدوم از دوستات صحبت کنی یا نکنی اصلا دیگه کاری میکنن که کلن جدا میشن و وقتی من میشنیدم میگفتم چرا اینهایی که میگی واسه من اتفاق نمی افته میگفتن شانس شانس داری والا میگفتم نه بابا اینجوری نیس یه چیزی هس که اینجوری میشه نمیدونم قضیه چیه ولی یه کاری هس که اینطور میشه این داستان واسه قبل اشنایی با این سایت بود .

    بعد که اشنا شدم فهمیدم قضیه از چه قراره فرکانس های ماست که شرایط رو رقم میزنه و منم که به وجود میارمش از اون به بعد گفتم کار میکنم فرکانس رو درست میکنم میبرم رو موج عالی تا اتفاق های عالی واسم بیفته .

    و خدارو شکر که خیلی بهتر شده و از اشنایی با این سایت بسیار بسیار خوشحالم ممنون که هستین و دارین خوب زندگی میکنین و کمک میکنین که همه هم اینطور زندگی کنن و جاپای جایه شما بگذارند و این مسیر عالی که قدم قدم رفتین و سوت زدین و لذت بردین ما هم بیاییم وسپاسگذارم از شما .

    راستی یه دوستی هم داشتم بنده خدا اینقدر افتاده بود تو این فرکانس دعوا که میگفتم چرا دعوا میکنی میگفت بخدا امین من دعوا نمیکنم من نمیرم سراغش اون میاد سراغم گفتم نه بابا تو اگه دعوا نکنی گیر ندی مردم که دیوونه نیستن بیان بهت گیر بدن داشتیم صحبت میکردیم که یهو اومدن بهش گیر دادن چن نفر و دعوا شروع شد بعد دعوا گفت دیدی گفتم من سر در نمیارم بازم گفتم تو قبلا یه کاری کردی الان اومدن پیدات کردن و دعوا شده گفت نه بخدا من اصلا ندیده بودمشون و بنده خدا پذیرفته بود که این جزوی از زندگیشه و غیر این نیس .و این هم این داستان دوستم که الان میفهمم چرا این اتفاق واسه اون میفته ولی واسه منی که تا به الان زندگی کردم تا حالا دعوایی رخ نداده دلیلش تو الگو های تکرار شونده ای هس که داره ناخوداگاه کار میکنه و باید پیدا کنیم اگاهانه و درستش کنیم که اتفاق های بهتری بیفته .من اصلا فکر دعوا هم به مغزم خطور نمیکنه واسه همونه .

    معمولا با کسایی که در ارتباط هستم احترام خاصی به من میگذارن و ارزش قاعل هستن واسم و چه دوستان چه با جنس مخالف و این رو خودم به وجود اوردم چون واسه خودم ارزش قاعل هستم که برمیگرده به عزت نفسم ..

    و یه اتفاق جالب دیگه که من کوچیک که بودم خیلی چیز ها پیدا میکردم مثلا گوشواره طلا یا انگشتر طلا و همیشه برادرم یا مادر پدرم میگفتن خوش شانسی منم واقعا قبول کرده بودم خیلی چیزهایه با ارزش میدیدم و بعد چن وقت دیگه ندیدم تا این که با شما اشنا شدم دوباره فرکانس بهتر شد .بدون این که تو قرعه کشی شرکت کنم البته فقط یه نرم افزاری نصب کرده بودم واسه کارم که نمیدونستم که قرعه کشی میکنن و هر موقعه میومد که اگه این کاررو انجام بدی در قرعه کشی فلان شرکت داده میشی و برنده میشی منم سریع پاک بعد 1 ماه زنگ زدن به من گفتن که یه سکه طلا برنده شدی مبارکتون باشه و اونجایی که شرکت نکرده بودم گفتم دروغه خندیدم گفتم باشه گفت که براتون میفرستیم بعد 2 روز گفتم باشه و یه مکس کردم با خودم فکر کردم گفتم چرا …بعدش اومد تو حسابم و خیلی خوشحال با خودم گفتم فرکانس های قالب ماس که رقم میزنه نه اون چیزی که با یکبار و دوبار فک کردن اتفاق بیفته .

    و خوشحالم که با شما و دوستان گل اشنا شدم خدارو شکر میکنم .

    سر صبح که بیدار شدم گفتم که یه فایل رو ببینم بعد برم صبحونه که گفتم نه بزار منم از این تجربیات بنویسم بعد .

    هر جا هستین شاد و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  2. -
    دلنیا آریایی گفته:
    مدت عضویت: 971 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستای هم فرکانسیم

    استاد وایییی الان این فایل رو گوش دادم و یه جرقه ای با حرف آخرتون تو ذهنم زده شد

    من همیشه با خودم میگفتم چرا من همیشه دوستایی دارم که فقط با من در ارتباطند و من هم فقط با اونا دوستم و محدود به یکی دو نفر بودند،و الان طوری شده که مدتهاست دوستی ندارم و تنهام و جالبه الان که فکر میکنم واقعا یه چیزی این وسط اشتباهه و من اصلا این وضعیت رو دوست ندارم،ولی میدونم یکی از ایرادهای من این هست که من خیلی برای بقیه وقت نمیزارم(کسایی که به عنوان دوست میان تو زندگیم)و بهشون عشق نمیدادم واسه همین اون محدودها هم کلا دیگه تموم شدن،حوصله ی زیاد صحبت کردن یا وقت گذاشتن برای افراد رو نداشتم

    واقعا استاد شما بی نظیرید،امیدوارم که بتونم باورهای اشتباهم رو پیدا کنم و باورهای درست رو جایگزینشون کنم.

    و از دوستای هم فرکانسیم ممنون میشم اگه راه حلی دارن پیشنهاد بدن ممنونم و خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم برا این آگاهی های ناب و بی نظیر

    دوستون دارم در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    زهرا هاجری گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    سلام.

    ویژگی مشترک همه ی دوستان من این بود که همگی خیلی به من اعتماد داشتند، من را فردی امین و درستکار میدانند که میتوانند به من اعتماد کنن و مسائل عاطفی و رازهای مگوی خود را برای من بازگو کنن. این در مورد افراد خانواده هم صدق می کند. حرف هایی که نمی توانند به بقیه اعضای خانواده بگویند اما من از انها مطلع هستم. به لطف خداوند در هر جمعی که وارد شدم دوستانی به طرف من جذب شدند که بسیار با فرهنگ، مورد اطمینان، کاربلد، اصیل و خانواده دار بودند. ویژگی مشترک (بیشتر) آن ها این بود که بسیار با سخاوت بودند و اهل دست و دلبازی و برای پول من ارزش قائل بودند. در دنیای کار هم و رابطه همکاری هم همین بود. همکارانم بسیار فرهیخته بودند مثلا اگر برایشان کاری را انجام میدادم بعد از تشکر و تقدیر فراوان همیشه بیشتر از مبلغی که حقم بود را به حسابم واریز میکردن و بسیار خوش حساب بودند.

    اما در زندگیم مسائلی هم بود که ربطی به روابط نداشت اما الگوی تکرارشونده داشت. مثلا 10 سال پیش من از این موضوعات خبر نداشتم اما ته ذهنم همیشه از خودم سوال میکردم که چرا باید به روش سخت تری مثلا به فلان هدف برسم. در صورتی که فلان کس با کمترین تلاش و اصلا یک حالت بیخیالی خیلی راحتتر و بی دغدغه تر به آن میرسد.

    شاید این پرسش های درونی نهایتا باعث شد که خداوند من را به سوی شما هدایت کند.

    این را هم بگویم همیشه بهترین اساتید و معلمان و مربیان را در دانشگاه و مدرسه و باشگاه و … داشتم.

    گواه این مطلب این است که الان سر کلاس درس شما آموزش می بینم. به حق استادی هستین که خیلی راحت قوانین زندگی را برای ما بازگو می کنین. عمرتان پربرکت و بلند باد.

    ویژگی مشترک همه ی انسان های اطراف من تخصص در حرفه و دانش و کنار آن هم دلسوزی و مهربانی ویژه برای آموزش بود.

    از این بابت از خداوند سپاسگزارم.

    امیدوارم به لطف خداوند بتوانم در معنویت و همچنین در مورد مسائل مالی و سلامتی هم ارتعاشات و افکار و باورهایم را تقویت کنم تا بتوانم در آن حوزه ها هم نتایج دلخواه بگیرم.

    بهترین بخش زندگی من بخش روابط با اطرافیانم است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1038 روز

    بنام خدای عشق و زیبایی.

    سلام استااد عزیزم سلام هم فرکانسی های گل .

    استاد عزیزم یکی از تضاد هایی که من قبلا باهاش روبه رو بودم درباره با روابط بود ،و از اولیویت های من درست کردن رابطه ام با آدم ها بود،اولین دوره ای که روش کار کردم دوره عشق و مودت بود،دوره ای که تمام من متحول شدی ،جوری که مهسای قبل به کل فروریخت و مهسای جدیدی با این دوره از اول سیقل خورد،میخوام اول جواب سوالو بدم بعد نتیجه این دوره رو،

    چه الگو های تکرار شوندی ای در روابط دیدم ؟؟؟؟

    من در ارتباط با خانوادم بخصوص با مادرم ،همیشه باید هرزگاهی و هفته ای یبار دعوا میکردم دوباره آشتی میکردیم و بخاطره کوچیک ترین چیزا دعوام میشد.

    در ارتباط با دوستام ،همشون به قولی منو قال میزاشتن ،مثلا باهم گرم میشدن بعد کلا منو یادشون میرفت ،جالش اینکه استاد من کلا تو قهر بودم با دوستام ،جوری که مامانم میگفت چرا همه همیشه باهات قهرن ،منم مینداختم گردن اونا.

    بخاطره همونم این اتفاقا کع میوفتاد هیچ وقت دیگه نمیخواستم دوستی داشته باشم و الکی میگفتم خودم تنهایی بهتره.

    این روند پیش رفت تا اینکه دیگع به اوج خودش رسید حالا من بودم با روابطی داغون،رابطه داغون با خودم ،خدام ،با اطرافیانم ،بخصوص پارتنرم ،تصمیم گرفتم دوره رو بخرم ،استاد باید بگم این دوره تمام چیزی بود که من میخواستم از اون موقه 7 یا 8 ماه میگذره ،و من الان در روابط بهشتی هستم ،کههه همهههه عاشق منن ،رابطه ام با مادرم فوق عالی شده ،با پارتنرم که همیشه تو دعوا بودم الان اونقدر حالمون خوبه و هماهنگ هستیم،رابطم با خدام خیلی قشنگ شده خداروشکر .

    حالا خوب درک میکنم:

    زمانی که مدام یه اتفاق تکرار میشع به این دلیله که من به اون اتفاق فکر کردم ،توجه کردم و اونو تو تجربه زندگیم موندگار کردم ،

    باید سعی کنم باور های مناسب و عکس اون باور ها بسازم و الگو براش پیدا کنم تا برام قابل باور بشه.

    استاد عزیزم بودنم تو این حال خوب،این نتایج عاااالی به لطف شماااا و دوره هاتون هست ،خداروشکر که هستین.

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 811 روز

      بنام خداوند بخشنده مهربان

      سلام بر مهسای عزیز و دوست داشتنی

      امیدوارم حالتون عالی و متعالی باشه…

      کامنت تون رو خوندم و واقعا خوشحال شدم به قدری که اشک ریختم براتون و برای نتایج تون و روابط عالی تون و نتایج خوبتون و این همه روابط عالی …

      ما خالق زندگی خودمون هستیم ولایق بهترینها….

      من مطمئنم با کامنت های که از شما خوندم اگر همین طوری ادامه بدید …بهترین و بهترین روزها رو تجربه میکنید…

      روز گار بر مراد

      روزهایت شاد، شاد

      آسمانت بی قرار

      قلب نازنینت از غصه دور

      عمر شیرینت بلند

      فرشته ی عاشق

      مهسای موحد و

      بی نهایت

      امضای الله مهربان پای تک تک آرزوهات…

      واقعا از صمیم قلب خوشحال شدم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1953 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و دوستان عزیزم

    چه نوع افرادی رو من در ارتباطاتم جذب میکنم ؟

    من این باور رو با ورودی‌های که داشتم در ناخودآگاه ذهنی خودم دارم که برای داشتن یه رابطه خوب باید هرکاری که میتونی برای جلب رضایت طرف مقابل خودت انجام بدی باید همیشه در خدمت اون فرد باشی احترام ویژه ای براش قائل باشی و تو ذهنم این حد از سختی و مسولیت پذیری سخت بوده و به روابط عاطفی اصلا هدایت نشدم و تو کسب و کارم هم این باورها رو دارم که ثروتمند شدن مسیر سختی هست و باید خدمات خیلی بالایی ارائه بدم تا ثروت خلق بشه

    نیاز به تایید و تحسین و جلب توجه توسط دیگران باعث شده من خودم رو با ویژگی‌های ظاهری و باطنی خودم نپذیرم و سعی در جلب نظر دیگران با تیپ خوب و اندام عالی ،چهره خوب داشته باشم و این فرکانسی که از نیاز به تایید شدن ارسال میشه تو روابطم باعث میشه این تعریف و تحسین رو نه تنها دریافت نکنم بلکه بلکه درست به اون نقطه ضعفم که تو ذهن خودم ساختم رو از طرف مقابل بشنو م و بیشتر اون مسئله تو ذهنم رنج آور و ضعف به حساب بیاد و وقتی به صلح درونی نرسم و نپذیرم خودم رو این الگو تکرار میشه

    من این باور رو داشتم که من آدم با تجربه و آگاهی هستم و همیشه از مشاوره دادن و تاثیرگذاری روی دیگران لذت میبردم و این ویژگی من تحسین میشد و به افرادی برای ارتباط هدایت میشدم که بسیار از من مشاوره میخواستند و بعد از مدتی که رو خودم کار کردم قانون مدارها و فرکانس و قدرت تمرکز و کانون توجه رو درک کردم تصمیم گرفتم فقط روی خودم کار کنم نشتی انرژی نداشته باشم درک کنم افراد در فرکانس های متفاوتی هستند و با مشاوره من تغییر نمیکنند و باز با باورهای خودشون کاری رو انجام میدند که منطبق با باورهاشون هست این ویژگی شخصیتی رو ترک کردم و از این جنس روابط دیگه ندارم و روح مجرد رو بهتر درک کردم

    من از تنهایی خودم لذت میبرم و دوستان دارم تمرکزم رو خودم باشه رشد شخصیت خودم باشه و دوستان خودم رو اگاهانه فیلتر کردم و به همین دلیل دوستان کمی دارم به همین دلیل دوستان کمی دارم که اونها هم تنهایی خودشون رو دوست دارند و دوستان کمی و ارتباطات کمی دارند این ویژگی من باعث شده تو کسب و کارم هم علاقمند این هستم روابط اجتماعی من فقط ارایه خدمات به افرادی متفاوت باشه و فقط خدمات منو دریافت کنند و برند نه اینکه نیاز باشه تو شرکت،کارخونه،یا محیط آموزشی با یه سری افراد همکار بشی و دوستی و رابطه زیاد بشه و محیط کاری شلوغ باشم و به همین دلیل به کارهای آنلاین و خدمات ارائه دادن به افراد زیاد بدون ارتباط طولانی مدت باشم علاقه دارم و هدایت شدم

    باور کمال گرایی در خودم برای اینکه خیلی عالی باشم بدون نقص باشم تا تو رابطه عاطفی بینظیر باشم باعث شده من اصلا رابطه عاطفی رو تجربه نکنم و دارم روی باور بهبود گرایی به جای کمال گرایی کار میکنم و خودم رو با تمام نقاط قوت و ضعفم بپذیرم و به صلح برسم تا به افرادی تو رابطه عاطفی هدایت بشم که اون فرد هم منو با هر ویژگی که دارم بپذیره و دوست داشته باشه بی قید و شرط به هم عشق بورزیم

    چقدررررررر این فایل ها آگاهی دهنده هست و رشد شخصیتی رو با خود شناسی و خدا شناسی در من ایجاد میکنه عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 96 رای:
    • -
      حمید رضا نارنجی ثانی گفته:
      مدت عضویت: 1975 روز

      سلام سودای عزیز.

      چقدر بیشتر کامتتون دقیقا خود من بودم.

      من بدلیل مساعل بسیار زیادی که تو زندگیم تجربه کردم همیشه همه بهم میگن تو پنج برابر سنت تجربه و آگاهی داری یعنی اکثر اوقات مشکلات و مساعل کسایی تو کتر حل گردم که دو برابر من سن داشتند.

      و الان که شما اینو گفتید دیدم این الگو که چون فکر می‌کنم من خیلی آگاهی دارم منو در مدار انسان‌هایی قرار میده که باید این خدمات بهشون ارائه بدم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1856 روز

      سلااام به سودا خانم عزیز

      خیلی وقت بود چیزی ازتان نخوانده بودم. مثل همیشه عالی و پر انرژی و پر ایمان.

      جزییات را با دقت شمردید و برای کلمات ارزش قایل شدید!

      شما فوق العاده اید. یکی از گنجهای این سایت ، شما و عکس زیبایتان و عبارت قشنگ: خدایا، عاشقتم که عاشقمی است!

      خدا را شکر که این نوشته زیبا را از شما خواندم.

      تمام ایرادات تکرار شونده تان، باد هوا باد!

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      الهه سلیمانی گفته:
      مدت عضویت: 1696 روز

      سلام سودا جان زیبا

      من امروز تو ستاره قطبی از خداوند خواستم تا ترمزیابی رو برام آسان کنه به حدی آسان که بگم آره همینه خودشه دقیقا …

      با خوندن کامنت شما هر کلمه ، هر خط میگفتم آره منم دقیقا همین باورها رو دارم

      نمیدونی چقدر خوشحال و ذوق زدم بخاطر کامنت بی نهایت ارزشمندت خیلی خیلی ازت سپاسگزارم

      خدا رو شاکرم برای وجود تو که امروز انقدر منو بیشتر با خودم آشنا کردی

      برایت بهترین ها رو آرزو میکنم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      امیر تهرانی گفته:
      مدت عضویت: 866 روز

      سلام به سودای عزیز خواهر گلم

      کامنتت تقریبا 90 درصد خود من هست و عالی نوشتی باریکلااا

      من تا الان داشتم فکر میکردم چرا اکثر دوستام سنشون بالاتره از من

      و با افراد بزرگتر چه از لحاظ دوست شدن و رابطه کاری و اجتماعی و چه از لحاظ رابطه عاشقانه راحت تر ارتباط برقرار میکنم(مثلا افراد بالای 35 سال تا 60 سال بعضا وقتی باهاشون تعامل دارم خیلی از من خوششون میاد و به حرفام گوش میدن و دنبال اینن که من راه حل بهشون بدم ) ؟؟ و جوابم رو هم تو فایل استاد و تکمیلش رو هم تو کامنت تو گرفتم . من پریروز نشستم با خودم فکر کردم که 2 نفر که تا حالا باهاشون میخواستم وارد رابطه عاطفی بشم چه خصوصیاتی دارن و اولیش این بود که جفتشون از من بزرگتر بودن یکی 2 سال و یکی 9 سال!!! و جالب اینجاست که من با خواهرم که 10 سال ازم بزرگتره مثل دوتا رفیق جینگ هستیم جوری که دوستای خواهرم میگن خوش به حالت چه داداشی داری و چن تا شون روی شوخی بهش میگن بگو بیاد پارتنر ما بشه و از این حرفا ….

      و بعد دیدن این مورد من 12 تا شباهت بین این 2 نفر پیدا کردم که واقعا شوکههه شدم . نفر اول که برام تو 17 سالگی اتفاق افتاد و سنم کم بود و طرف رفت ازدواج کرد و 2 سال بعدم جدا شد و تا چند سال درگیر کارای طلاقش بود و بدبخت شد و منم چند سال طول کشید تا تونستم از این شکست عاطفی بگذرم و واقعا برام عذاب اور بود و نفر دوم که اون هم الان چند ساله متارکه کرده و داستانش با اولی تو یه مایه ست و خلاصه کلی شبیه هستن به هم؛ ولی هر دو انسان های شریف و اصیلی هستن و واقعا خوبن … اینا رو گفتم چون فهمیدم از طریقی ؛ جفتشون الان از لحاظ عاطفی تو موضع ضعف هستن و خلا عاطفی دارن و نیاز به کمک برای حل مسائلشون دارن و من موندم که چرا من همچین ادمایی رو جذب میکنم !!!(خودم هم خلا عاطفی دارم که خداراشکر هر روز داره کمتر میشه با عمل به تمرینات دوره عزت نفس)

      و به حرف شما رسیدم که گفتین ادم با تجربه و اگاهی میدونید خودتون رو و منم دقیقا همینطورم از بچه گی سعی داشتم با افراد بزرگ تر ارتباط بگیرم که تجربیاتشون رو تو زندگیم استفاده کنم و عمرم هدر نره و مطالعه بالایی هم دارم و خیلیا تا حالا بهم گفتن اطلاعات تو بالاست یا تو خیلی عاقلی و اینا …. و یکی از دلائل دیگه ارسال این فرکانس اینه که در دوران مدرسه معلمی داشتم که بهمون گفت وقتی میخواین درس رو یادبگیرید فرض کنید تو ذهنتون همینو میخوایین اموزش بدین به کسی و منم بارها این کارو کردم و حتی اموزش های استاد رو پس از درکش تو ذهنم به بقیه افراد یاد میدادم و تو ذهنم مشاوره میدادم که همین باعث شده الان در روابط عاطفی افرادی که تو زندگیشون مشکل دارن جذبم میشن و در دایره دوستانم اکثرا افرادی هستن که بالای 35 سال هستن و عمدتا یا مجرد موندن یا طلاق گرفتن و یا طلاق عاطفی ان با شوهر یا زنشون ؛

      و از لحاظ مالی با اینکه سطح متوسطی دارن ولی همه در به در دنبال پول هستن و کلا حالشون خوب نیست و ضعیفن و منم دائم دارن بهشون برای بهتر شدن زندگیشون مشاوره میدم . اینکه گفتی نشتی انرژیه واقعا حق گفتی منم دیگه دست از نصیحت و مشاوره برمیدارم چون ادما با تکرار فرکانسشون باز همون نتایج رو میگیرن و از من کاری بر نمیاد و فقط تمرکزم رو خودمه و در موارد دیگه که اشاره کردی مثل کمالگرایی که من در کسب کارم اینطورم و دارم رو خودم کار میکنم یا تائید طلبی و نیاز به جلب توجه که اینم از کمبود عزت نفسه دوره عزت نفس استاد خیلی ‌کمکم کرده .

      خداراشکر که این اگاهی ها رو از فایل استاد و کامنت عالی دوستای خوبم مِن جمله شما سودا خانوم گل گرفتم

      انشاالله هر روز لذت و ارامش بیشتری نصیب شما بشه .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سید مرتضی مشکانی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    سلام بر استاد عزیز و دوستان خوبم

    یادمه توی فایل گفتید میخواید یه کتابی بنویسید درباره ی پیش فرض های ذهنی و الان این فایل ها انگار همون کتابن که شما انگار از روش برا ما میخونید

    استاد شما رو بابت این درک و مهارت در کارتون بی نهایت تحسین میکنم که اینقدر بر تمام زوایا کارتون اگاهید و مسلطید واقعا الگوی من هستید در این باره خداروشکر که هستید

    و نکته دوم از فایل های شما باور بی نهایت ایده هست توی هر کاری رو برای من خیلی با‌ور پذیر تر میکنه

    الگو های تکرار شونده در روابط :

    من توی روابطی که داشتم ادمایی بودن که خیلی وابسته من میشدن و انقدر که حاضر بودن تمام ادمای دیگه زندگیشون رو بزارن کنار و با من باشن یه جورایی این که میگن طرف مهره مار داره به صورت ناخوداگاه در من بوده و اصلا اگاهانه هم روش کار نکردم و چند نفر پشت سر هم دقیقا همین ویژگی رو داشتن و این انقدر زیاد بود که منو اذیت میکرد و از اونجایی که قانون میگه به هر چی بچسبی ازت فرار میکنه دقیقا من داشتم فرار میکردم و با اینکه اون افراد هر کاری که ازدستشون بر میومد بر خوشحال کردن یا رفاه من انجام میدادن ولی من دوست نداشتم وقت زیادی رو باهاشون بگذرونم و یه جورایی این توجه بیش از حد منو اذیت میکرد

    و انقدر این عشق و علاقشون به من زیاد بود که باعث میشد منو فقط برا خودشون بخوان و اگه من با کسی دیگه ای هم دوستی حتی ساده ای داشتم به شدت ناراحت میشدن و میگفتن مگه ما چی کم داریم که تو با بقیه دوستی و خیلی حسادت میکردن و من خیلی اذیت میشدم و نمیتونستم حتی با یه نفر رابطه دوستانه معمولی داشته باشم

    و خب بهای سنگینی بابتش پرداخت کردم چون من هم یه جورایی میخواستم تلاش کنم که اونا رو تغییر بدم و مدت زیادی وقت گذاشتم و نتیجشم شد دعوا و ناراحتی و بسیار مشکلات عجیب ولی خب خدا رو شکر اینو درک کردم من توانایی تغییر دیگران رو ندارم

    به قول استاد وقتی پترن ها تکرار میشن اگه ادامه بدی اوضاع فقط بدتر و بدتر میشه

    این یه توهمه که طرف مقابل رو میتونیم عوض کنیم یک درصدم اگه عوض بشه خواسته خودشه و الا اسمون به زمین بیاد زمین به اسمون ما نمیتونیم و نخواهیم تونست که حتی تغییر کوچیکی در دیگران بدیم

    و فقط خودمون رو نابود میکنیم

    این رابطه ها که نیاز باشه ما اخلاقیات دیگران رو مثه خودمون کنیم یا اونجور که میخوایم کنیم یا باتلاقه که حتی میتونه اخلاقیات خودمون رو هم عوض کنه

    انقدر این چک برای من سنگین بود که هیچ وقت دردش نمیزاره دیگه بخوام حتی فکر کنم به تغییر دیگران

    وقتی این قضیه رو فهمیدم رابطه ها رو کات کردم و هر چقدر که اصرار کردن و التماس و خواهش من دیگه نپذیرفتم

    حتی امتحانشم نمیکنم که بخوام کسی رو تغییر بدم

    الان به خودم میگم نه بقیه رو مثه خودت کن نه مثه بقیه باش خودت باش تر کس که تو مدارت باشه وارد زندگیت میشه

    هر کسم تو مدارت نباشه نشونه ها واضحن سعی کن ببینیشون

    باید این باور ها رو که در وجودم دارم شناسایی کنم وببینم مشکل از کدوم باور منه که این افراد جذب من شدن البته از وقتی که عزت نفسم رو بردم بالا که بتونم به افراد نا مناسب نه بگم دیگه اون روابط رو ندارم و روابط بهتری جذب کردم شکر خدا

    ولی میدونم باید درستشون کنم و تمرکزی روش کار کنم

    و نکته دیگه ای که هست دقیقا منی که انقدر تو بعضی از افراد انقدر اهرم سیندرلایی دارم باز تو روابط با بعضیا انگار احساس بی ارزشی و کمبود میکنم ینی میخوام بگم میشه دوتاش رو داشت

    و حسابی احتیاج دارم به د‌‌وره عزت نفس که انشالله به زودی روش کار میکنم

    این الگو خیلی وقتا با بی عقلی ساخته میشن مثلا من یادمه قبلا یه جوی شده بود میخواستم خودمو جلو همه نارحت و درگیر مشکلات نشون بدم احساس میکردم این کار منو خاص تر میکنه که سرم شلوغ باشه و همش درگیر یه مشکل باشم نمیدونم چرا اما این واقعا با بی عقلی محض بود و از کمبود ازت نفس و توجه

    مثه کسایی که میرن سیگار میکشن الکی الکی که بگن ما خاصیم مثلا طرف 15 سالشه با اینکار میخواد بگه چقدر مشکل دارم و سیگار کشیدن رو بزرگ بودن تصور میکنه

    و خب یه سری الگو تکرار شونده مثبت تو روابط کاری :

    من همیشه تو کارایی که داشتم صاحبکار های خوبی داشتم ینی اغلب عالی بودن مخصوصا رفتارشون با من عالی بود

    مخصوصا از وقتی اگاهانه روی این قضیه کار کردم

    خیلی به من احترام میزاشتن ینی از بقیه هم بیشتر کلا لحن حرف زدنشون و رفتارشون خیلی با من خوب بوده

    خیلی خوش حساب بودن

    مثبت بودن ینی رفتارهای خیلی اموزنده ای داشتن و تفکر مثبت داشتن ،اسون گیر بودن و واقعا من این خلق کردم چون اگاهانه بهش توجه میکردم

    همکارای خوبی داشتم همشون واقعا با من خوب بودن ینی اگه باهمه هم مشکل داشتن با من خوب بودن و احترام میزاشتن

    یا مشتری هایی که توی کارای مختلف داشتم 95 درصد خیلی خوش برخورد و رفتار خیلی خوبی داشتن با من

    و باور لیاقت خیلی مهمه توی روابط و تا زمانی که خودت رو لایق بودن تو رابطه با فردی ندونی اون رابطه برات یا پیش نمیاد یا لذت بخش نخواهد بود

    عاشقتونم مرسی استاد واقعا عالی بود این فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  7. -
    احسان ریانی گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    In the name of Allah

    سلام بر خدای مهربان

    سلام بر روح خدا سید حسین عباسمنش

    سلام بر مهربانی

    سلام بر دانش

    سلام بر آگاهی

    سلام بر مریم شایسته عزیز کارگردان پارادیس

    همشهری عزیزم

    سلام به همه عباسمنشی های عزیز

    که الان دیگه در دایره روابط زندگیشون براحتی در مدار هم قرار می گیرند

    عجب فایل زیبا‌و خوبی بود این فایل و دقیقا من میخواهم از حس خودم و از الگوهای تکرار شونده خودم براتون بگممممممم که شاخ دربیاریدددددد و کلی سورپرایز بشید

    من یادم میاد دقیقا تا پنج شش سال قبل همین موضوع در زندگی کاری من و حتی زندگی شخصی من تکرار شوندگی بسیار بالایی داشت و من همواره زجر می کشیدم که چرا این ادمها و چرا این شرایط تا بالاخره با هدایت عالی الله بکتا وارد سایت شدم وشروع به کار کردن روی خودم کردم تا حذف و اضافه هر روزه اون ادمهای عزیز

    اشکال از من بود نه اونها من در درون خودم داشتم هر روز با الگوهای نادرستم اونهارو دعوت می کردم و همواره هم در زجر و ناراحتی بودم

    و نهایتا استارت کار خورد و اشکال شناسایی شد و حل شد

    الان چندساله بجز ادمهای عالی ،مهربان،ثروتمند با سواد و رویایی چیزی ندارم در زندگیم

    با این مثال بهتون بگم که من مدرس زبان هستم و آیلتس تدریس می کنم و عموما مخاطب من کسانی هستند که قصد مهاجرت و ترک وطن و نقطه امن زندگیشون رو دارند که من همیشه بسیار علاقمند به روبرویی با این چنین ادمهای خاص بوده ام ولیبرخی از اینها در پرداخت شهریه،در انجام تکالیف ،در حضور منظم در کلاس همیشه من را به چالش می انداختند من همواره گله و شکایت داشتم که اون شاگرد خوبها که هم تکلیف انجام میدهندهم سهریه را نقد و یکجا می دهند و هم اینکه همه خصوصیاتشان عالی کجا هستندددد و در بیرون از خودم دنبالشون می گشتم تا نهایتا الگوهارو در خودم تغییر دادممممممم و الان تمام اون الگوهای تکرار شونده من شده اند تکرار شونده های عالی عالی عالی و باب میل من

    این مثال در زندگی کاری من بشدت قابل لمس و تجربه شده است.

    همونطور که استاد عزیز فرموده اند

    ایمان بی عمل حرف مفت است بتید روی خودم کار کنمممممم و زیاد هم‌کار کنم

    عامل درونی در همه موارد باید درست بشه نه بیرونی ….

    استاد دوستت دارم

    راستی یه قولی دادم به خودم

    به شما

    به جهان هستی

    فایل نتایجم رو بالاخره ارسال می کنم ولی لوکیشن کرمان (شهر محل رندگیم )نیست

    فلوریدا جلوی درب پارادیس است

    بزودی خیلی زود

    باتشکر

    احسان ریانی کسی که تمام زندگیش

    تمام 24 ساعتش فقط یه کاریه

    گوش دادن به آموزه های استاد عباسمنش هستش و نوشتن و نوشتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1216 روز

      سلام آقا احسان عزیز

      داشتم کامنت زیباتونو میخوندم یه هو مچ ذهن نجوا گرمو گرفتم و فهمیدم عجیب لش میخواد بهونه گیری کنه و بد بیراه بگه و موفقیت افراد تحسین نکنه

      شما داشتید از اهداف خودنون میگفتین و اینکه بزودی شما رو در پردایس خواهیم دید و اولین چیزی که ذهن من میگفت این بود

      زهی خیال باطل

      که مچشو گرفتم ..عجب چموش این ذهن من که فک میکنم دارم روش کار میکنم

      از خدا براتون لحظه قشنگ بودن با استاد عزیزمونو در پردایس آرزو میکنم

      و مطمینم که شما و خیلی از دوستان که واقعا دارید روی خودتون کار میکنید حتما موفق خواهید شد

      اینم نوشتم که به ذهنم بگم و ثابت کنم که هر چقدر نجوا کنی نمیتونی جلوی منو بگیری و من حتما به عنوان شاگرد نمونه استاد موفق خواهم شد و به همراه آقا احسان حتما از نتایج عالیمون برا استاد به اشتراک خواهیم گذاشت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مریم جوان گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    سلام استاد جان

    99 درصد الگوهایی که در هر زمینه تو زندگی من در تمام ابعاد داره اتفاق می افته یک سیر یکطرفه از سمت من به سمت دیگران هست بطور مثال :

    من همیشه باید احساساتم رو بروز بدم

    من همیشه باید صبور باشم و مشکلات رو حل کنم

    مشکلات مالی رو همیشه من باید حل کنم

    دادن هدیه یا سوپرایز کردن آدمها همیشه از طرف من هست

    دادن عشق و علاقه از طرف من همیشه هست

    مسئولیت حفظ رابطه من باید باشم

    من باید در مقابل مشتریانم کوتاه بیام

    من همیشه باید شنونده مسائل دیگران باشم

    من همیشه باید حالم خوب باشه و به دیگران انرژی مثبت و حال خوب بدم

    و تمام اینها در تمام روابط صادق هست فرقی نمیکه خانواده ، فرزند ، همسر ، دوست یا همکار باشه

    مثلا در زندگی مشترک عملا همسر من یا بیکار بود یا هیچ پولی به خونه نمی آورد و 100% هزینه ها با من بود از مسافرت گرفته تا هزینه بچه و خونه و بعد از جدایی ما و ازدواج مجدد ایشون ، کلی تغییرات در زندگیش ایجاد کرده

    در بین دوستان من همیشه حواسم به اونهاست که خوشحال باشن ، کادو براشون میگیرم و کافیه کوچکترین چیزی اشاره کنن سریع براشون انجام میدم در صورتیکه اونها هیچ کدوم اینطوری نیستن

    در خانواده هر کس هرکاری داره یا جایی گیر میکنه یا پولی بخواد اول بمن زنگ میزنن و این به این صورت هست که اگر پولی هم بدهم توقع دارند که نگیرم

    در بین مشتریان تعدادی همیشه هستند که بموقع پرداخت نمیکنند و کار رو سخت میکنن در صورتیکه همین افراد همیشه پول میدن

    یا اگر در کلاسی شرکت کنم تمام جزوات رو مرتب مینویسم و براحتی و رایگان در اختیار دیگران قرار میدهم

    همیشه من برای تولد همگی اقدام میکنم و آنها را بینهایت سوپرایز میکنم و این در حالی هست که تولد من گاها فراموش میشه یا در حد گفتن ی تبریک میمونه

    نکته قابل توجه این هست که این افراد در برخورد با دیگران اینطوری نیستن و ی رویکرد دیگه ای دارن

    اینم بگم که 99 درصد افرادیکه با من وارد ارتباط میشوند فرقی نمیکنه همجنس یا غیر همجنس یا مشتری با تلاش و علاقه فراوان خودشون رو وارد ارتباط با من میکنن

    و به همین دلیل این باور در من شکل گرفته که من فقط دهنده هستم نه گیرنده

    و الگوی بعدی من مادرم هست که همیشه در خانواده قربانی بوده و همیشه از تک تک سلولهاش برای همه مایه گذاشته و فداکاری بیش از اندازه داشته یعنی ی چیزی میگم ی پیزی میشنوید

    خیلی دوست دارم این باور در من اصلاح بشه ولی با تلاشهای فراوان هنوز به نتیجه نرسیدم

    تا حدودی بعضی از این مسائل بعد از آشنایی با شما و سایت بهتر شده شاید بشه گفت 5% اما انقدر بولد نیست که تغییرات رو بخوام حس کنم

    استاد جان مرسی که با دادن این الگوها دارید این سیمانی که درون مغز من هست رو میتراشید و من و به فکر کردن وادار میکنید و اینکه نسبت به اتفاقات بی تفاوت نباشیم و اونها رو ریشه یابی کنیم

    عاشقتونــــــــــــــــم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  9. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2749 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد جون عزیزم

    امیدوارم عالی و سرحال و سرزنده باشید

    بریم برای جواب سوال دوم

    1: تمام انسانهای دور من بسیار مهربان و پرمحبت اند به صورتی که لطف هایی در حق من میکنن که حتی من بهشون فکر هم نمیکردم و حتی درخواستی هم ازشون نمیکردم. مثلا یه خوراکی برام میخرن همینجوری، یه هدیه بهم میدن، بسیار در طرز صحبتشون با من مراقب اند که از مرزها خارج نشن و با احترام صحبت میکنن. بسیار به صورت کلامتی حتی به من محبت میکنن.

    2: آدم ها خیلی زود میتونن با من صمیمی بشن چون من سعی میکنم خون گرم باشم و خوش برخورد و خیلی از آدمهایی که حتی من درست نمیشناختمشون درست، میدیدم با من خیلی صمیمانه برخورد میکنن انگار چندین ساله با هم ارتباط داریم.

    3: موردی که استاد هم بهش اشاره کردن، خیلی برام پیش اومده تو مسائلی که دوستام نمیتونن حلش کنن یا براشون سخته یا حتی میتونن ولی میترسن انجامش بدن، میان پیش من و از من میخوان که اون کارو انجام بدم یا توی انجامش کمکشون کنم، البته من نگاه میکنم اگر تواناییشو داشتم انجام میدم ولی در آخر یه نگاه حلال مسائل به من دارن، یه لیدر، یکی که میوفته جلو

    4: دوستام یا حالا اطرافیانم علاقه دارن که من در جمعشون حضور داشته باشم، منو دعوت میکنن یا حداقل خبر میدن که فلان کارو میخواییم بکنیم بیا. به لطف الله منو کسی میبینن که هم مسیر و همسفر و همراه خوبی هستن. خدایاشکرت

    5: اونا به راحتی میتونن به من اعتماد کنن، حرفای مهمو به من میزنن، حرفای محرمانه، حتی اسرار خودشونو، چون میفهمن خیلی زود که من قابل اعتمادم. البته یه جاهاییم مرز باریکی با درد ودل پیدا میکنه که باید حواسم باشه نه با کسی درد و دل کنم نه بذارم کسی باهام درد و دل کنه

    6: متاسفانه توی هم خانواده هم یسری از اطرافیانم، علاقه دارن که منو نصیحت کنن، یعنی همیشه یه راهی واسه نصیحت کردن پیدا میکنن

    واقعا هرچی فکر میکنم موارد خوب یادم میاد خداروشکر و فقط دوتاش فکر کنم ناجالب بود که نوشتم.خداروشکر که همون دوتا رو هم تونستم بفهمم و بیارمش رو کاغذ. خدایاشکرت

    عاشقتونم استاد جون عزیزم

    عاشقتونم خانم شایسته عزیز

    عاشقتونم دوستان عزیزم

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    مسعود مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 1463 روز

    سلام و دروود به استاد و بانو مریم شایسته ی عزیزم

    استاد عزیزم،الان که دارم فکر میکنم و این آگاهی های ناب رو به من دادین،تازه دارم می فهمم که تمامه زندگیم فقط الگوی تکرار شونده بوده،چه در گذشته چه در الان،البته نا گفته نماید که از وقتی روی دوره ی ارزشمند عزیت نفس کار میکنم،خیلی بهتر از قبل هستم،خیلی زیاد و این رو مدیون وجوده نازنین شما دو فرشته ی مهربون هستم.

    بریم سرغ جواب

    1.بالای 90 درصد هنرجویان زبان انگلیسی که من باهاشون سر و کله میزنم توی کارم و شاگرد بنده هستن،دوست دارن پول من رو به موقع بدن،ولی هر دفعه هزار و یک اتفاق میفتاد که پول من رو نمیدادن،یعنی تمااما شخصیت بدقولی توی پرداخت کردن پول دارن و دلشون نمیاد خیلی پول پرداخت کنند و اصلا سر در گم بودم که داستان چیه که همممشون اینجورین،طرف فقط اسمش عوض میشد یا شکلش،ولی دقیقا همشون این خصلت رو داشت!ن

    2.الگوی بعد اینکه افراد من رو به عنوان مغذ متفکر گروه میشناسن و خوب و بد یه کاری رو میان با من مشورت میگیرن و تو کارهاشون دوست دارن من نظر بدم.که اینم واقعا توی افرادی که باهاشون در ارتباطم یکسانه

    3.قبل از کار کردنم روی عزت نفسم،آقا هر کی به من میرسید،بعد از دوبار سلام علیک،دفعه ی سوم میخواست پول از من قرض کنه و یه جوری شخصیت طمع کار و حسودی هم داشت.اصلن من متعجب بودم که بابا چطور تمااام انسان های دنیا فقط من رو میشناسن برای پول قرض کردن

    4.قبل از کار کردنم روی عزت نفسم،هر کی میرسید شخصیت کلاه برداری داشت،یعنی من هر چی کار میکردم و پس انداز میکردم،در نهایت طرف کل سرمایم رو میدزدید و من متعجب بودم و همیشه گله و شکایت داشتم به خدا که آخه چرا منننن!!!

    5.افرادی که من باهاشون در ارتباط هستن،خیلی دوست دارن به هر بهونه ای با من وقت بگذرونن،یعنی حتی شده پیش من بشینن و غیبت کنند و … ولی پیش من باشند که البته به لطف دوره ی عزت نفس،دارم یاد میگیرم با تنهاییم بیشتر حال کنم.

    6.افراد نزدیک به من،از من کمک میخوانن توی هر کاری و توقع دارن اون کار رو من براشون انجام بدن،یعنی اگر صد نفر بیان بهش بگن اون کار رو رایگااان برات انجام میدیم،به صد نفر میگه نع و فقط منتظره من کارش رو انجام بدم

    7.الگوی دیگری که افراد نزدیک به من دارن،اینه که خیلی توقع دارن از من،توقع بی جا واقعا،یعنی هر اتفاقی بیفته نو زندگیشون و هر کاری بشه،انگار من مقصرم که اون بلا سرشون اومده و تقصیر من بوده که مشکلشون رو حل نکردم!!!

    8.الگوی دیگه اینکه افراد به من دروغ میگن،یعنی یه جورایی به فکر خودشون دروغ نمیگن و دارن راست قضیه رو یه جور دیگه میگن و این داستانا.ولی خب چیزی که راست نباشه دروغه دیگه،و چقدر این الگو رو دارم.

    9.استاد این اخری هم بگم که اصلا حال کنیدااا،اصلن یه چیز عجیب و غریب،تمام افرادی که نزدیکن به من،تمااماا از من مشورت میگیرن و ساعت ها شده وقت من رو میگیرن و تهش خلاف مشورت های من عمل میکنن.نکته ی جالبش اینجاست که اینقدر التماس میکنند که من مشورت کنم باهاشون و بعد از اینکه وقت میزارم واسشون ،میرن کار خودشون رو انجام میدن،خب اصلا من مونده بودم همممیشه که بابا،این آدم ها چرا هممشون این خصلت رو دارن،خب چرا اصرار میکنن برای مشورت گرفتن و چرا به محضی مشورت میدم میرن کار خودشون رو میکنن؟چرا قبل از مشورت کار خودشون رو نمیکنن؟(با اینکه هممشون دوباره سرشون به سنگ میخوره و دوباره میان پیش من و مشورت و دوباره همون الگوی تکراری)

    استاد عزیزم،ممنونم که با عشق کامنت ها رو میخونید و بی نهایت سپساگذارم بابت این همه آگاهی ناب و خالصی که دارین با عشق هدیه می کنید به ما.

    من قبلا هم گفتم استاد عزیزم،هر کدوم از فایل های به اصطلاح رایگان شما،خودش یه محصول بی نظیره که میتونه همه ابعاد زندگی ما رو تغییر بده.

    عاشقتونم و بی صبرانه منتظر فایل ارزشمند بعدیتون هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: