پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2 - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-photo.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-30 07:02:222024-02-14 06:19:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
چقد خوبه که قوانین میفهمییی چقد خوبههه که هر لحظه خودتو بهتر میشناسیییی خدایااا شکرتتتت مننن دوتا از دوره هایی که بهشون نیاز دارم بعد عزت نفس؛ ( همیشه از خدا راهنمایی میخواستم که کدوم دوره بخرم ؛ بسیار الگو های تکرار شونده دارم که ازارم میداد بعد به اینجا به این فایل های ارزشمند هدایت شدم ؛ به غیر اینم مشکلی داشتم درباره مسئله ذوق ها و خوشحالی حبابگونه که بعد از خواستم از خدا به جلسه ششم دوره عزت نفس هدایت شدم فهمیدم چرا بعد یک موفقیت یک شادی موقتی دارم یهو باز انگار همه چی عادیه کسل میشم و ازارم میداد خدا راهنماییم کرد به این جلسه البته بگم جلسات قبل انجام داده بودم منتها تازه اماده این جلسه شدم که امادگیشم از فایل ایا ما میتوانیم زندگی دیگران را تغییر دهیم یا نه؟ جلسه اول بود ؛ البته درمورد نتیجه اعتمادم به نشانه ام خواهم نوشت بیشتر ؛ عو چقده نکته تو این متن اومده بوس به کلتون بریم سراغ اصل ماجرا :) خدایا شکرت.
راستی اون دوتا دوره یکیشون کشف قوانین زندگی بعدیشم حضور ذهن ندارم.
درمورد الگوهای تکرار شونده روابط:
من با کمک عزیزه دلم باور های تکرار شونده خودمونو دسته بندی کردم برای هر کدوم اسم های جدا گذاشتم تا بهتر توضیح بدم بریم سراغشون .
اولین باور : ((سختی تا آشتی)) من همیشه 22 هر ماه تقویم خارجی مصادف با روز 2 ( دوم) تقویم ایرانی خودمون یک آشتی خیلی شیرین داشتیم و بسیار از این بابت خوشحال و خرسند بودیم ؛ حالا چرا 2 هر ماه تقویم خودمون؟ چون ؛ اشنایی من با عزیزه دلم ساعت 1 بامداد ؛ در روزه 2 امرداد 403 بود.که میشه 22 جولای 2024 ؛ دلیل اینکه دقیق نوشتم به خاطره اینکه هر ماه در همین روز یعنی ماه گردمون ما یک اشتی بسیارررر شیرین از نظر خودمون داریم! حالا چرا میگم از نظر خودمون بیاید فلش بک بزنیم به چند روز قبل تر یا رندش کنیم دو هفته تا یک هفته قبل تر از ماه گردمون یا شاید حتی وسط ماه یا حتی اولش ؛ دعوای شدیدی بین ما شکل میگیره و خیلی همو تخریب میکنیم و بسیار دعوا اوج میگیره هی بین این تخریب دنبال حل مسائل میگردیم ؛ دنبال اینکه اره این پاشنه اشیل ماست این اشتباه ماست باید اینو حلش کنیم؛ و این شده بود یک تکرار تکرار و تکرار ؛ ما در روز ماه گردمون اشتی میکردیم درمورد دعوا های این ماه صحبت میکردیم ؛ کلی خوشحال که اره بعد کلی بحث دعوا حتی گاهی تا مرز کات کردن میرفتیم و ما باز بهم وصل میشدیم و این موضوع از یک پست در اینستاگرام شروع شد؛ ( یک روانشناس ترکیه ای نشون میداد با دست که وقتی دو نفر میخوان بهم نزدیک شن در رابطه هی ی چیزی این وسط نمیزاره اینا تقلا میکنن تقلا میکنن یهو بهم چفت میشن همه چی خوب میشه یعنی باید هی درگیر بشید دعوا کنید تا همه چی اروم بشه انگار نمیشه با عشق با ارامش مسائل موضوعات عاشقانه حل کرد و همین اروم اروم تبیدل شد به یک باور در رابطمون و بوم همه چی هر ماهی یکبار میترکه تکرار میشه و دوباره اشتی میکنیم ؛ برای این اسمشو گذاشتم باور غلط سختی تا آشتی.
باور اشتباه دوم : ( هیجان بی ذوق )
چندین وقت بود با عزیزه دلم به مشکل های زیادی خورده بودیم کمتر بهم توجه میکردیم یا ابراز علاقمون به شدت کم شده بود ؛ رابطمون بیشتر تشکیل از منطق ؛ قضاوت ؛ حل مسائل با درگیری و احساس بد شده بود ؛ یادمه اوایل رابطمون ما خیلی بهم توجه میکردیم با ذوق بهم پیام میدادیم و یک دوستت دارم ساده برامون خیلی قشنگ و دل نشین بود؛ تا اینکه بعد از یک مدت یک باوری که باز هم از اینستاگرام به ارث بردیم همین بود ؛ که اوایل روابط همه چی هیجان داره همه چی شهوته ذوق اشناییه و این عشق نیست ! بعدش دوره منطق نمیدونم جدیته ! و کم کم این وارد رابطه شیرین من با عزیزه دلم شد! که باعث اتفاقات ناخشایند زیادی مثل : ایرادی نداره انقد بحث میکنیم انقد دعوا داریم اینا عشق واقعی اینا برا رابطمون خوبه مگه نمیدونی اونا هیجان بود ! کم کم این تبدیل شد به یک باور در رابطم با عزیزه دلم که باعث شد اون هیجان کور بشه و غافل از اینکه همون هیجان عشقه همون لذت اوایل رابطه عشق واقعی بین ماست ! نه این منطق و این قضاوت های زیاد ! اینام خوبه ولی نه اینکه از اون ور بوم بیوفتیم نه اینکه حتما باید بزنیم تو کله هم یا گیسه همو بکشیم به نقل قول از عشقم ؛ ( و این موضوع همیشه تکرار میشد و ما برای حل هر چیزی هر چند وقت یکبار گیسه همو میکشیدیم) میشه با ارامش یا عشق با هیجان هم حل مسائل کرد و برای همین اسم این باور گذاشتم هیجان بی ذوق .
باور اشتباه سوم (( بد زخم یا همون تو زخمت دیر خوب میشه یا فلانی خوش زخمه زود خوب میشه ؛! اسم این باور گذاشتم بد زخم ).
منو عزیزه دلم یک چیزی که در ما همیشه تکرار میشد این بود که ؛ اگه یک دعوای میکنیم اگه یک بحثی میکنیم اثرات میمونه تو دلمون میمونه!!! یادمون نمیره !!! شاید اشتی کردیم ؛ ولی اثراتش هست جای اون زخم میمونه!!! یا اگه زخمم خوب بشه اون بحث تموم بشه بخواد جای زخمش بمونه یکم طول میکشه!!! و همین الگوی تکرار شونده باعث شده بود ما مسائل چندین ماه پیش یا چندین هفته پیش که بیمون حل شده بود وسط بکشیم و مثل یک سر کوفت توی سره هم بزنیم !!! و باوری که اون الگور پمپاژ میکرد بهش تنفس میداد این بود : اگه دعوامونم بشه گاهی یادمون نمیره یا نیاز به زمان داریم تا درست بشه ( برای مثال : اگه دوماه دعوا بحث داشتیم پس باید یک ماه بهم فرصت بدیم تا جای اون زخم خوب شه ).
دیر زخم ! چقد بهش میاد.
خب بریم سراغ نتیجه گیری این مسائل :
بعد دوماه اتفاقات ناخوشایند من امروز به این فایل گوش دادم همین امشب با عزیزه دلم موضوعش پیش بود و دیشب من دیگه تصمیم گرفتم با عزیزه دلم رو راست باشم بهش گفتم تو منو اذیت میکنی و یک سری فکرای غلط درمورد من در خودت ایجاد کردی یک الگوی تکرار شونده دیگه! اوه الان یهو اومد تو ذهنم؛ بعد توضیح اینم مینویسم ؛ دیشب روک بهش گفتم اگه قرار باشه اینجوری پیش بریم من دیگ ادامه نمیدم و اون کوتاه اومد یهو به یک باره همه چی از دیشب شروع شد امروز این فایل گوش دادم امشب درمورد این الگوها درمورد عشقم صحبت کردیم و باورتون نمیشه انگار نه انگار دو ماه باهم دعوا داشتیم امروز مثل روزای اول رابطمون شده بودیم و برا هم ذوق هیجان داشتیم مرسی استاد خوشحالم که شمارو تو زندگیم دارم الله یکتارو سپاسگذارم بابت این همه نظم و زیبایی .
نتیجه گیری : دلیل اینکه من هر بار درگیره چندین شخصیت موافق مانند هم ولی با ظاهر و شرایط متفاوت میشم اینکه که؛ از نظر شخصیتی بسیار دوس دارم حل مسئله کنم ؛ خیلی زیاد دوس دارم به بقیه کمک کنم ! خیلی دوس دارم یکی مشکلی داشته باشه من حلش کنم! و اون افراد همشون ویژگی ها مشابه ی دارن وای چقد قانون دقیق درسته هرچی بیشتر میرم جلو بیشتر تعجب میکنم خدایا شکرت بابت نظم؛ ویژگیشون اینکه انسان هایی هستن که مشکلات زیادی در بیشتر زمینه هایی که من بلدم دارن!!! راهنماییشون میکنم و عاشقم میشن! اما خب با نمک خوشگلم هستم جوری نیستم که افراط کنم حوصله سر ببرم یعنی این الگو تکرار شونده دارم که همشون همچین وجه اشتراکی دارن ؛ و بله به خاطره شخصیت خودمه باور های بنیادی که ریش در اعماق ذهنم دارن ؛ استاد عزیزم بوس به کله بزرگت جا داشت اینو بگم نتونستم خودمو نگه دارم اینجوری نگاه نکنید کامنتمو:)
مسپارمتون به خدا در پناه الله یکتا باشید استاد عزیزم و همسر قشنگشون الان میفهمم نعمت داشتن یک یار خوب چقده قشنگه و اونو امشب فهمیدم وقتی که با عشقم دنبال الگوهای تکرار شونده گشتیم منتها اینم بگم عزیزه من اصلا درمورد اگاهی های این دوره چیزی نمیدونه و فقط به زبون خودمون این موضوع حل کردیم و الگوهارو پیدا کردیم ؛ استاد نعمت بزرگی دارید در زندگیتون که همچین شریک باهوش و با عشقی دارید منم یکیشو دارما اینم بگم بازم نتونستم خودمو نگه داریم نخندید عههههههه :) بوس به کله همتون چ کوچیش چ بزرگش عاشقشتونم اینام شوخیه گوگولی های من دوستتون دارم در پناه الله یکتا شاد سلامت در دنیا اخرت باشید اینو سه بار گفتم اخرشم نرفتم این سری دیگه میرم هی نگید باز گفت باز نرفت عه باز همون شد نه جدی دیگ رفتم فعلا عزیزان 🫂
دوستان دوستان اومدم ویرایش بزنمممم فکر کردید رفتم نه خیرم باز امدم باز امدم سبک هوشیار امدم ؛
خب راستی قبل اینکه این کامنتو بنویسم برای تمرین جلسه 6 عزت نفس که استاد عزیز میگن قبل هر کاری تجسم کنید تا بهتر انجام بدید اون کارو من برای این متن به مدت یک دقیقه تجسم کردم که عالی مینویسم عالی میشهههه و و و چیزایی که تجسم کردم دیگه و واقعا عالی شد خدارو شکر که با استاد اشنا شدم هر انچه که دارم از خداست خدانگهدارررر:)
چه الگوهای تکرار شونده ای درباره روابط، در زندگی شما هست؟
درواقع من همش افرادی دوست میشم که اول انگار دوست خوبین ولی بعدش روی واقعیشون رو نشون میدن و معلوم میشه که اینطور نبوده.
همش تا ی جایی با بقیه خوبم یعنی بقیه باهام خوبن بعد همه چیز خراب میشه.
همشون درآخر به فکر خودشونن و من واسشون مهم نیستم
همشون افراد دورویی. هستن و شاید دروغگو .
درواقع اونا مثل من اونقد احساس ندارن بی احساسن
اونا منو درک نمیکنن بهم اهمیت نمیدن
هروقت با کسی دوست شدم آخرش پشیمون شدم. همش اونی که میخوام دوست واقعی واقعا پیدا نمیشه….
حتی از من دفاع هم نمیکنن:) آدم منو حساب نمیکنن درواقع
حوصله منو نداشتن.. فقط موقعی که نیاز داشتن منو کنارم بودن
هیچکدومشون حتی ی بار هم متوجه ناراحتیم نشدن. حتی همیشه من بودم که کلی پیام میدادم اونا سرد بودن… همشون اذیتم میکنن همشون ی بدی ای دارن
!همش کسایی میان تو زندگیم که من بهشون کلی اهمیت میدم و فکر میکنم اینا خوبن ولی بعدش برعکس میشه بعدش پشیمون میشم بعدش دیگه سرد میشم بعدش دیگه هیچی واسم مهم نیستم اما فایده نداره چون دوباره همینطوری میشه دوباره گرم میشم دوباره اذیتم میکنن… نمیدونم کی میخوام اینو یاد بگیرم واقعا اذیت میشم .
! مشکل دیگم اینه همش کسایی هستن که از من بالاترن و درواقع اذیت میشم درواقع منو مسخره میکنن و من تو اون لحظه نمیتونم مثل آدم درست جواب بدم . همش پیش بعضیا کم میارم…همش انگار دنبال توجه ام خدایا ..
خیلی چیزا هست ولی واقعا نمیتونم خوب بیان کنم و توضیح بدم….
( کامنت از نازنین قدیمی دختر خانم مهمانپرست )
سلام دوست عزیزم
سلام خدمت همه دوستانی ک کامنت بنده رو مطالعه میکنند
سلامی گرم خدمت استاد قشنگم و خانم شایسته مهربونم
دوست عزیز شما اولین کاری ک باید انجام بدی اینکه مسولیت کاملا 100٪ اتفاقات و شرایط زندگیتو قبول کنید( اصلا اولش کار راحتی نیست) و بعد از قبول مسولیت سعی کنی کانون توجهتونرو روی نکات مثبت اطرافیان و دوستانتون بزارین( مثل زیبایی ظاهری،نمرات خوب درسی،ترفیع شغلی،روابط خوبی ک با دیگران دارن و …) ک بازم ممکنه سخت باشه ک در این صورت میتونید اول توجه کنید ب نکات مثبت دیگای مثل ( تماشا کردن سریالهای زندگی در بهشت،سفر ب دور آمریکا ، توجه ب نکات مثبت و همچنین نکته برداری از این سریالها ، توجه ب سلامتی بدنتون، زیبایی ظاهرتون،زیبایی طبیعت اطرافتون، داشتن موبایل و درسترسیتون ب اینترنت و آشنا شدن با این سایت الهی، داشتن سوادتون و…) شاید یکسری از مثالها عجیب و مبتدی باشه اما قطره قطره جمع گردد … ک با تلاش خودتون در دیدن زیباییها و نعمتهاتون کم کم مقاومت ذهنتون کمتر میشه و اونوقت دیگ جهان هم بهتون در خوب شدن حالتون و افکارتون کمک میکنه
ب نظر من شما گوش کردن و کارکردن روی فایلهای
(فقط روی خدا حساب باز کن* ،ظلم ب خود از دیدگاه قرآن ، داستان هدیه تولدم )
حتما در الویت قراره بده ک بسیااار کمک کننده هستن و کمک بزرگی در درک کردن درست و راحت قانون میکنند
(( البته ک من خودم هنوز فقط این موضوعات و توضیحاتو یکمقداری درک کردم و خیلی خیلییی کم هم عمل کردم اما نتیجه کم و کوچکی هم دیدم و انشالله ک بتونم بهتر عمل کنم چون کامنتم باعث یادآوری ب خودمم شد همچنین ردپایی هم ثبت کردم ، روم سیاه استاد ولی من دوره کشف قوانین زندگی دراختیارم هست اما فقط خیلی وقت پیش گوشش کردم و عملی ک با تعهد باشه عملا انجام ندادم و فقط چکاپ فرکانسیمو نوشتم ولی واقعا تمرین و عمل نکردم ک بخوام توقع نتیجه داشته باشم اما مطمئنم دوره جواب میده چون نتیجه مامانمو با کمی عمل کردن دیدم ))
انشالله ک ب زودی زود شاهد نتایج فوقالعادهتون باشم تا باعث قوی تر شدن باور خودم و عمل کردن همراه با تعهد به قانون و پیدا کردن و بهبود انگیزه تحلیل رفتم باشه
موفق باشین :)
سلام دوستان عزیزم .
من استایل ورزشی پسرونه ای دارم لباس پوشیدنم هم همونجوریه .در واقع من یک ترنس هستم
ب نظر من بحث جنسیت چیزی نیس ک باعث بشه خانم یا اقا بودن رو محدود کنه.
ولی من تیپای اسپرت رو دوست دارم و همیشه مدل لباس پوشیدن اسپرت هستش.
من با هرکسی ک تو دفعه اول اشنا میشم یا ارتباط میگیرم چ خانم چ اقا خیلی در موردم قضاوت میکنند چ تو محیط کاری چ دوستانه و چ عاطفی .
و سوالای عجیب قریب ازم میپرسند تو تاحالا کسیو دوس داشتی تو پسرونه فک میکنی یا دخترونه تو ادم ازادی هستی شاید ادم خلافکاری هستی ب نظر خیلی کارای عجیب قریبی ازت بر بیاد و این قضاوتها تقریبا تو همه ارتباطهام بوده
بعد من با هر اقایی ک ارتباط میگیرم ب هر نحوی چ کاری چ مذهبی چ فلسفی اخرش ب این موضوع میرسیم ک کنجکاو میشن ک تمایلات جنسیت چیه و خیلی کنجاوانه و مصرانه روی این سوالشون میمونند من هم بعد از مدتی بهشون میگم ک اگر این موضوع ادامه پیدا کنه این ارتباطو قطع میکنم
و ی ویژگی دیگه ای تو ارتباط با اقایون دارم اینه اوایل خودشون رو ادمای قوی جسور و با اعتماد ب نفس جا میزنند و البته همینطور هم هستند میبینم رفتاراشون تو اجتماع و حتی دراین حد ک هی میخان منو تحقیر کنند و جایگاه خودشون رو بالاتر از من بدونند ولی من هیچوقت زیر بار ادعای غرور امیز کسی نمیرم ولی بعد از مدتی ضعیفترین ادمی میشن ک میشناسم و همش میخان ک مورد حمایت من قرار بگیرند و من پشتیبانیشون کنم.
یکی دیگه از ویژگیهای ادمای دورو برم اینه ک همشون از لحاظ مالی ضعیف هستند .یا بعد از مدتی ک من باهاشون ارتباط میگیرم فقیر میشند
و اینکه تو اول ارتباطهام زیاد از من خوششون نمیاد ولی بعد از ی مدت دیگه ولم نمیکنند من هرچقدر هم بخوام این ارتباطو قطع کنم هم باز از هردری سعی میکنند ک ارتباطو ادامه بدند .اتقاقا همین حالا هم یکیشونو دارم و من از هر جایی بلاکش میکنم از ی جا دیگه پیداش میشه.
بعد ی چی دیگه هم تو ارتباطهام هست اینکه همشون ازم کوچکترن .چ اقا چ خانم .
ادمای نزدیک زندگیم هم خیلی ازم متوقع هستند از پدرومادرم گرفته تا زنداداش و برادرزاده و….
سلام استاد از وقتی اومدم سر کار مدام ضایعات میزدم و این از ترس و کمبود عزت نفسم درمورد یادگیریه مهارت های افست دهی و افست گیری بود و من فقط استرس میکشیدم و تضاد های این موضوع رو درک نمیکردم که باید برم درست یادبگیرم تعویض ابزار و اندازه گیری و افست دهی رو
تضاد ها تا جایی پیش رفت که من مجبور شدم یاد بگیرم وگرنه کارم رو از دست میدادمش برای تمام این مهارت ها من به یکی از بچهها وابسته بودم که وقتی ی روز نبود من لنگ بودمو دیگه یادگرفتم جوری که نسبت به هم دستگاهییم که 2ساله اینجاست ولی من چند ماهه هستم بهتر شدم وقتی تمرین کردم و مدام تمام مسیولیتش رو پذیرفتم
اما الان یک تضاد دیگه ای دارم من مدام یکی از ابزار هام میشکنه فقط هم تو شیفت من میشکنه
نمیدونم به دلایل مختلف این اتفاق میوفته دیگه فک میکنم بدشانسیه که باید فقط برامن پیش بیاد اولش از حواس پرتی و تمرکز نداشتن و سهل انگاری پیش میومد اما الان خود به خود هم اتفاق میوفته حالا به خودم دارم میگم من مسیول این اتفاق هستم من دارم جذب میکنم باید احساس و افکارم در مدار خوب بیاد اما حتی ستاره قطبیم رو انجام دادم تو فرکانس خوبی بودم ولی باز همینجوری شد نمیدونم دلیلش چیه اخه چه باوری هست چه ایرادی دارم حساس شدنمه؟ لطفاً راهنماییم کنید چون این موضوع خیلی مهمه و تو کارم کلی ضرر کردم عملا بجای حقوق گرفتن باید ی چیزی هم بدم و تهدید ب اخراجم ممنون میشم بهم کمک کنید تا بتونم دلیل اتفاقات رو بهتر بفهمم
سلام خانم کاظمی
احساس کردم همکار هستیم بحث افست گیری مطرح کردید
منم شغلم ماشین کاری سی ان سی هست
دوران هنرستان من وقتی یک قطعه ای خراب می کردم خیلی احساس بی عرضگی می گردم
الان که سال هاست از اون دوران میگذره به این نتیجه رسیدم ماشین کاری یک مهارت که با تکرار و تمرین و کسب تجربه هی بهتر می شویم
خودتون سرزنش نکنید
سوال بپرسید در محل کار
تمرین کنید
تکرار کنید
احساس خوب نگه دارید
نمی دانم شما با تراش کار می کنید یا فرز سی آن سی؟
علت شکست ابزار معمولا ورود ناگهانی و حرکت سریع به دل قطعه کار هست یا سرعت برشی نامناسب که مربوط به دور و پیشروی و پارامتر عمق بار دهی هم می شود
خانم کاظمی ببینید کجاها اینسرت یا الماس می شکند از سرپرست کارگاه بخواهید که برنامه اصلاح کنه
و احساس گناه و عذاب وجدان از خودتون دور کنید
هر روز صبح برای شروع کار درخواست هدایت کنید از خداوند
ای کاش من مییومدم از نزدیک قطعه کار و دستگاه و برنامه چک می کردم
در شرکت ما چند نفر ماشین کار خانم داریم من شهامت و جسارت شما و این خانم ها تحسین می کنم
فردا حتما این درخواست از سرپرست کارگاه کنید که بیاد ایراد کار در بیاره حتما حتما
نترس که خدا با شماست.
سلام جناب واقعا ممنونم که کامنتم رو جواب دادید باورتون نمیشه من تا میام موضوعم رو کامنت میکنم همین که تو این سایت مینویسمش خدا حلش میکنه نمیدونم دلیلش شاید اینه که وقتی کامنت میزارم واقعی مقاومتم رو کنار میزارم و قبول میکنم که من مسئولم مقصر خودمم ایراد از خودمه فرکانسمه باید حل بشه بسه
هدایتی که اتفاق افتاد این هم زمانی بود که یک شخص ماهر بیاد به شرکت من به مدیر و سرپرست خطم گفتم فلانی وقتی اینجا کار میکرد این مشکل نبود یک محموله 2000تایی فقط با یک مته کار میشد و حالا در روز 12بار تعویض مته برای زدن 70تا قطعه؟خنده داره
من در دوره ای که ایشون اینجا بوده نبودم اما وصفشون رو شنیدم و طبق صحبت های استاد درمورد ارزش ابزار و فرد متخصص من این برداشت رو داشتم که راه حل به دست این ادم هست اصرار کردم بیاد یک مته تیز کرد 70تا قطعه زد
دوباره امروز اومد و من ازشون درخواست کردم که بهم آموزش بدن
توضیحاتی که دادن بیشتر ایراد از تیزکاری بود اما اطلاعاتشون برای من هم عالی بود xمرکز رو گرفتن ویژگی های یک ابزار خوب رو گفتن
و اینکه چطور افست بگیریم
همه ی این ها برای من یک شوقی ایجاد کرد که هرچیزی یک مسیر و راهی داره ما قطعه ی شیرفرمان تولید میکنم و من تراش کار هستم
دوست دارم هر تجربه ای دراین مورد دارید بامن به اشتراک بزارید ممنونم
اما این خبر خوشحال کننده رو دارم که این شخص میخواد بیاد و باز استخدام بشعو اینکه من امروز با مدیرم که صحبت کردم توجیه شد واقعا مشکل از کجاست تا قبلش تمام مقصر ما بودیم
و اینکه شروع کردم به دودستگاهه کارکردن دوتا تراشی که 5تا سوراخکاری میشه رو دارم کارمیکنم و برای همین به خودم میگم باز هم در عرض 6ماه هرچقدر هم اشتباه کرده باشم ایرادی نداره تمام ضرر ها هم فدای سرم عوضش الان دارم میفهمم چه چیزهایی رو عملی باید یاد بگیرم چه علاقه هایی دارم و با کنجکاوی از شخصی که دانشش رو داره میتونم یادبگیرم
سعی میکنم هرروز بیشتر با تمام وجودم کارکنم هرچند که خیلی اضافه کاری ها برای من سنگینه اما اهرم رنج و لذتم جوریه که باید پیشرفت کنم
باز هم ممنونم از شما
سلام به همه دوستان و استاد گرامی که اینقدر فایلهای پر از اگاهی برامون میزارن و سوالهایی که مارو به فکر وامیداره که خومونو بشناسیم باورهارو بشناسیم و روی اون باورها کار کنیم تا تغییر کنیم
استاد من تا بحال به شخصیتم و افرادی که با من در ارتباط هستن فکر نکرده بودم که چرا این ادما میان توزندگی من و حرفها و حرکاتی انجام میدن که اصلا دوست ندارم .وحالا با این فایلها فهمیدم که میتونم افراد در روابطم رو هم تغییر بدم
افرادی که من به سمت خودم جذب میکردم با کلی فکر این گونه افراد هستن
1.افرادی که دنبال کمک هستن و از من میخان که بهشون کمک کنم و با اعتماد به نفس کمی که داشتم نمیتونستم بگم نه
2.افرادی که سنشون از من پایینتر یا بالاتره
3.افرادی که خیلی تنها هستن و دوست دارن من باشون همکلام بشم
4.افرادی که میخان با من درد و دل کنن تمام زندگی شونو برامن تعریف کنن که به لطف خدا و این فایلها خیلی کمتر شدن
5.افرادی که فکر میکنن من ضعیف هستم و هیچ توانایی ندارم و میخان به من دل داری بدن
6.افرادی که در مورد مسال ناراحت کننده و گرفتاریهاشون بام حرف بزنن .
اینها افرادی هستن که قبلا با من در ارتباط بودن که گفتم به لطف هدایت خداوند و فایهای بی نظیر استاد خیلی بهتر شدم و این افراد کم شدن و حالا میفهمم که چقدر تغییر کردم از وقتی که روی این فایلها و سایت کار میکنم
من همش فکر میکردم که چون مسال مالی بهتر نشده پس تغییر هم نکردم اما نه اون افرادی که در مدار بد و نارضایتی بودن از من دور شدن و من در مدار بهتر یا افراد بهتر قرار گرفتم
خدارا صدهزار بار شکر میکنم که به این مسیر ایمان توکل توحید تقوا نعمت و ثروت و حال خوب هدایتم کرد تا از زندگیم توی این دنیا لذت ببرم
سلام وقت همگی بخیر
استاد عباس منش
یادمو اون فایل اومد که گفتید هیچ وقت فامیلهاتون پشتتون نبودن و هیچ کس پشتتون در نیومده
منم توی روستایی هستم مثل شما همه طایفه ای هرکه تعداد مرداشون بیشتره و بیشتر درگیری ایجاد میکنن مورد توجه و تأیید بیشتر هستند تمسخر دیگران کار خیلی جالبی هست و اونی که بهتر و بیشتر تمسخر میکنه دوست داشتنی تر و عزیز تره و چون مردم میترسن توی جمع تمسخر بشن یا پشت سرشون حرف بزنن باهاشون درگیر یا بحث نمیکنن
بابا بزرگ من [پدرمادرم]ادم ترسویی بود
پدر خودم هم نه حامی و نه شهامتی داشت ولی شجاع تر از پدر بزرگم بود
من خداروشکر یه شش سالیه به فرکانس بهتری رفتم
ولی بخاطر اینکه همه 33سال عمرم فکر کروم نه فامیلی داریم نه طایفه ای نه برادری نه حامی انسانی
احساس های زیادی تجربه کردم
شرک
احساس ضعف
ترس
باج
احساس تنهایی
و الان هم احساس ترس با شنیدن حتی یک صدای جیغ بچه توی اون روستا منو مثل بید میلرزاند
احساس ترس نمیزاره لحظه ای از خانه باغ طبیعت آبوهوای کوه لذت ببرم
اینا باعثی میشه که دلیل موجه و به خودم اثبات کنم که من از این خونواده اومدم و ارزشمند و لایق رابطه نیستم
ضعیف
تو سری خور
باعث میشه گفتگوهای ذهنیم اینا باشه
الگوی تکراری دیگه ی زندگی من
توی زمینه رابطه
من توی یه خانواده ای بزرگ شدم که نه روابط با فامیل نه توی خونه رابطه درستی بود
پدر مادر و برادر بزرگم کنترل کننده شدید بودن
الان ازدواج کردم نزدیک به 4ساله به شدت خواهان برقراری رابطه خانوادگی و رفت و امد هستم
بعد از برقراری یکی رابطه
طولی نمیکشه شروع به ناسپاسی از رابطه بوجود اومده میشم
ذهن شروع میکنه به دنبال نکات منفی رابطه یا اونطرف میگرده
فکر میکنم دیده نمیشم
تایید نمشم
بهم ارزش نمیدن
با اینکه رابطه ای برقرار شده که بخاطرش خیلی خوشحال بودم اولش احساس نارضایتی و تنهایی باز سراغم میاد و کم کم کار به قهر و قطع رابطه میشه
عین پدرم نتونستم رابطه خوبی با خانواده همسرم داشته باشم
و
الگوی قهر
رو تکرار میکنم
فقط اینو میدونم که احساس بی ارزشی خوب نبودن عدم لیاقت خود کم بینی ترس و ضعف و شرک باعث این شرایط میشه برام
این احساس تنهایی شدید باعث میشه توی روابط زیر بار شرک میرفتم و تن به هر رابطه و شروع به باج دادن میکردم و هنوز هم توی بعضی زمینه ها خود کم بینی و مقایسه باعث احساس بی ارزشی و برتری دیگران میشه
از خدا قدرت عمل و اجرای چیزهایی که دارم رو مخام
به نام خدای کامل و توانا ،
درود و رحمت خدا بر شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز،
استاد در رابطه با افراد که چه نوع دوستانی مدام بر سر راهم قرار میگیرند الحمدالله با به کار بردن کانون توجه اینکه شما یادم دادید ،خدارو شکر افراد با عدالت مسئولو متعهد چشم و دلپاک و سخاوتمند و امانتدار و مطمئن راز دار امانتدار و ابرو دار با معرفت و متعهد و حواس جمع به احساسات دوستانشون و محترم و لایق و مهربان فداکار و خیلی با پشتکار و جدی و صبور سر راهم میان و من خیلی خداروشاکر هستم و خوشحالم الحمدالله بابت این موضوع الهی شکرش و از شما ممنونم بخاطره اموزشهای عالیتون واقعا تشکر میکنم.
به نام نامها
سلام به همگی
پیدا کردن الگوهای تکرار شونده
الان که فکر میکنم میبینم گذشته زندگیم پر بود از الگوهای تکرار شونده که چجورم تکرار میشد اغلب هم هواستم نبود که داره یسری اتفاقات هرچندروز یا چند ماه یکبار برام رخ میده و منم مدام میگفتم خدایا چرا نمیتونم برا فلان مشکلم راهی پیدا کنم و هی اونم زود به زود تکرار میشد چونکه من به اندازه ای که باید حرکت کننده و عملگرا نبودم اغلب یا اگر هم عمل کننده بودم عمل کردنم در مسیر اشتباه و باورهای نادرست بود که اغلب کار بدتر میشد اما بهتر نمیشد برا حل خیلی از مسائل های زندگیم دیگه نمیدونستم باید چکار کنم
*نمیدونستم حرکت کنم که مخرب باشه اوضاع بدتر هم بشه
یا ذهنی حرکت کنم که دست از تقلاهای کم ارزش دست بکشم،چونکه خیلی وقتها ممکنه ما مرزهای باریک و تعادل بین اینارو با باورهای نادرست بصورت کج فهمی برداشت کنیم یا از اینور بوم بیفتیم یا از اونور بوم*
من هنوزم یسری الگوهای تکراری در زندگیم دارم حتی بعضا بظاهر کم اهمیت اما به خودم میگم چرا باید این موارد تکرار بشند و من باید بتونم اینارو شکست بدم نه موارد تکراری منو شکست بدند
ممکنه بعضی اوقات اینقدر اون موارد در ناخودآگاهمون تکرار شده باشند دیگه فکر کنیم خب منطقی هستند،،
اما بقول بازیگر فیلم «اکولایزر»
میگه خب دنیات رو تغییر بده
یعنی نمیشه،نمیتونم،امکان نداره،شانس ندارم،غیرممکنه،و… نداریم تو میتونی دنیات رو با ذهنت تغییر بدی
بهتون پیشنهاد میکنم اگر هنوز این فیلم ندیدین حتما برید ببینید خیلی عالیه و نکات ارزشمندی داره
من هرزمان میخوام یسری الگوهای تکراری یا باورهای مخرب ذهنمو تغییر بدم یاد این جمله میفتم « باورت عوض کن»
نکات کمک کننده ای که الان به یاد دارم برا تغییر موارد تکراری یا ناتوانی در وجودم
#از تجسم خلاق استفاده میکنم که تا الان یه عالمه نتایج واقعی و لذتبخش کسب کردم یکیش همین دو هفته قبل بود شب تجسم کردم و اصلا مسیر برا خدا تعیین و تکلیف نکردم بلکه فقط اعلام کردم که خدایا من همچین چیزی میخوام،،
#وقتی چیزی میخوام و به تضادش برمیخورم خیلی عاجزانه میگم خدایا اینو دیگه واقعا ازت میخوام و یه جورایی به خداوند میگم من بهت گفتم دیگه بقیه شو خودت میدونی من که بهت گفتم خودتم داری میبینی که چقدر بهش نیاز دارم
همین باعث میشه از جاهایی بهم بده که خودم بارها شده سوپرایز شدم فقط من باید بقیه اش رو بسپارم به خودش شاید از نظر آدمها یا خودم جواب بظاهر دیر رخ بده
اما قانون اصلی میگه بهترین بموقع اش برات رخ میده پس هرروز فقط رو خودت کار کن و ببین ایرادهات چیه،،
خب این نکته هم خیلی مهمه که ما باید جدی بگیریم که چرا خیلی از ما آدمها یسری الگوهای تکرار شونده در زندگیمون هست اما دیگه کتک خوردنمون ملس شده و واقعا هربار هم اون ضربه ها سنگینتر و ویران کننده تر میشند اما خب یسری ها اصلا نمیخواهند بپذیرند،فکر کنند،و باور کنند و درنهایت تغییر کنند،،
من خودم الان دارم نگاه میکنم چقدر به گذشته خودم حتی همین چندسال اخیر یسری الگوهای تکراری واضح و مسخره رو نمیتونستم ببینم و فقط مدام سوال میکردم که خدایا ایراد کجاست؟ چرا پیدا نمیشد!؟
چونکه من خیلی اوقات میخواستم با نگهداشتن همون مولفه های قبلی و مساله ام حل بشه اما نمیشد که هیچ بلکه اصلا نمیتونستم تشخیص درست بدم
خب طبیعی هم بود چونکه من باورهای مخرب اینقدر منو کر،کور،لال کرده بود که تقلا کردنهام نتایج کمتر داشت تا بیشتر
اما بهرحال حتی همون نتایج و تصمیمات بظاهر نادرستم الان یه عالمه درس و رشد درونی برام داره که من نباید اونهمه مسیرهای نادرست واردشون بشم،
یکی از مولفه هامو تغییر دادم که الان دو ماهه دارم تهران زندگی میکنم
یکی دیگه از مولفه هام رو تغییر دادم امروز خیلی راحت و خود به خود جواب اومد سمتم و من انگیزه گرفتم و باورم قویتر شدم
که کافیه من ترمزهای ذهنمو آزاد کنم راهکارها خیلی راحت تر بسمتم میاند،،
حتی همین الان که دارم این کامنت و تایپ میکنم ورزشمو انجام بدم چجور
نشستم اما سرمو نزدیک پاهام نگهداشتم که تمرینات کششی پاهام انجام بشه
اینم خودش یه راهکار و ایده کارساز خوبی ست
خدایا شکرت از اینکه من را مثل خودت خالق خلاق خلق کردی که در هرلحظه میتونم زندگیمو طبق دلخواهم خلق کنم
چرا هرلحظه،چونکه
هیچ لحظه ای عادی نیست
مثل همیشه همتونو دوست دارم
استاد و مریم بانوی عزیز مثل همیشه عالی و آموزنده هستید.
خداقوت به همگی.
بنام خدایی که هر لحظه کنارمه..استاد عزیزم و مریم بانوی گلم خدا قوت..واقعا بابت این فایل ها خیلی ممنونم و خدارو شکر میکنم..در پاسخ به این سوال باید بگم که هر فردی چه همسر چه خانواده خودم چه خانواده همسرم چه دوستان هر کسی که وارد رابطه ی من شده واقعا بهم هیچ ابراز محبتی نداره همیشه همه مشکلاتشون رو برامن میگن هیچ وقت در مورد خوشی هاشون باهام حرف نمزنن..افرادی که دور وبر من هستن همهزود عصبانی میشن مثل خودم..هنسرم همیشه سرزنش میکنه کوچکترین چیز رو هم من هم بچه هامو..حتی در مورد لباس پوشیدن من دوست داره چیزایی که اون میخواد رو بهرم بپوشم حتی رنگ مورد علاقه اون باشه..بیشتر افرادی که بامن ارتباط دارن فقط به فکر خودشونن همیشه احساس میکنم داره ازم سو استفاده میشه..همیشه حسی دارم که بهشون کمک کنم حتی کمک مالی در حالی که خودم اوضاع مالی خوبی هم نداشته باشم تو فکرمه که اطرافیانی که نیاز دارن بهشون کمک کنم فکر میکنم باید بقیه رو نجات بدم اکثرا با اطرافیان به شکل نصیحت حرف میزنم در حالی که خودم تو اون زمینه مشکل دارم الان میفهمم من چقدر عقب موندم از اموزه هام وگفته های استادم…ولی خدارو شکر الان متوجه چه چیزایی دارم میشم..همیشه افراد در مورد من وکارام نظر میدن الان فهمیدم من تراز قضاوت وتایید دیگران دارم حتی در مورد اینکه چه لباسی بخرم چی بپوشم همیشه نگرانم نکنه دیگران چیزی بگن یا تایید نشم یا کسی تو فامیل بهتر از من بپوشه..همسرم ادم خشک و زود عصبی بشو هستش میدونم اینا جذب باورهای هودمه استاد دارم هیلی تلاش میکنم که بتونم باورهاموبازسازی کنم اره من دوران کودکی پرو مادرم همیشه با هم بحث داشتن این باور رفته توذهنم که زن وسوهر دعوا میکنن ولی باز اشتی نیکنن الانم همه اطرافیانم بیشتر روابط عاطفی سطح پایینی دارن چون من تومداری نیستم که ادمهای با روبط عالی رو جذب کنم ولی باتوکل بخدا میخوام مدارم رو تغییر بدم اینجا اول بخودم وخدایم بعد به استادم تعهد میدم که هر ثانیه مراقب افکارم باشم و رو عزت نفسم که مهمترین نقطه ضعفه کارکنم..خدایاشکرت برای وجود استاد واین سایت پر بار
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به همه عزیزانم
استاد بینهایت ممنون و سپاسگزارم بابت تهیه این فایلهای ارزشمند
وقتی به سوال شما فکر کردم اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که تمام افرادی که من باهاشون در ارتباط هستم نسبت به من مهربان هستند و مورد احترام همه حتی شخصی که باهاش کار میکنم
اما یک چیز که جالب نیست در افراد اینه که از من توقع پول دارند
طوری که حتی وقتی درآمدم به حسابم واریز میشه حتی به نزدیکترین فرد هم نمیگم چون بلافاصله خواسته هاشون رو لیست میکنن حتی همسر و فرزندانم
البته یکبار با همسرم در این مورد مفصل گفتگو کردم و تا حدودی کم شده اما رفع نشده.
و تا به حال پولی به مدت چند هفته بیشتر در حسابم نمونده.
خدایا ما را هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه آنان که غضب کرده ای و نه گمراهان آمین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید